محل تبلیغات شما

دغدغه های یک مدد کار اجتماعی



یادداشت شرق:

اطلاع رسانی درباره ایدز را فراموش نکنیم»

(سید حسن موسو ی چلک/ رییس انجمن مددکاران  اجتماعی ایران/ رومه شرق/28 مهر 98)

یکی ازاخباری که این روز ها زیاد شنیده شده و هنوز هم ادامه دارد  و به نظر می رسد تا زمان روشن نشدن دقیق ایناتفاق همچنان ادامه داشته باشد موضوع مربوط به اتفاقات روستای چنار محمودی لردگاندر استان چهارمحال بختیاری است که توجه ها را به سمت اچ.آی.وی و ایدز بیشتر کرد.بر اساس آخرین گزارش برنامه مشترک ملل متحد در زمینه ایدز (UNAIDS) تعداد 36.7 میلیون نفر در دنیا با اچ آی وی/ایدز زندگی می کنند که از این میان 2.1 میلیون مورد به تازگی شناسایی شده اند.همچنینطبق آمار ارایه شده توسط وزارت بهداشت، درمان و اموزش پزشکی کشور(رییس اداره ایدز)کل موارد ثبت شده این بیماری از ابتدا تا کنون ۳۹هزار و ۵۴۹ نفر بوده‌اند که مرگ۱۸هزار و ۱۱۹ نفر آنها ثبت شده است.طبق این آمار حدود ۵۰ درصد کل موارد شناخته شدهدر زمان تشخیص نیز در گروه سنی ۲۰ تا ۳۵ سال بوده‌اند .در خصوص دلایل ابتلاء نیز می توان  اشاره کرد که در بین کل مواردی که از سال ۶۵ تاکنون در کشور به ثبت رسیده به ترتیب تزریق با وسایل مشترک در مصرف‌کنندگان مواد(۶۰.۸ درصد)، رابطه جنسی(۲۱.۶ درصد) و انتقال از مادر به کودک (۱.۶ درصد) بودهاست. البته بر اساس آمار های ارایه شده در موارد جدید، ابتلا از طریق انتقال جنسیرو به افزایش بوده است.در مجموع آمار افرادمبتلا ن؛ درصد مبتلایان به ایدز را شامل می شوند و بقیه مردان هستند.بررسیها نشان می دهد که در کل کشور ۲۰۰ مرکز برای آموزش، پیشگیری، کنترل و درمان ایدزفعال است که به افراد خدمات ارایه می کننند.یکی از  چالش های موجود تفاوت میان میزان تخمین از افرادمبتلا به ایدز و کسانی است که برای دریافت خدمات درمانی مراجعه می‌کنند. در واقعتنها یک سوم مبتلایان طبق تخمین از وضعیت ابتلای خود آگاه شده‌اند و بقیه ازابتلای خود آگاه نبوده و لذا تحت مراقبت و درمان قرار ندارند.با توجه به این که اچ آی وی» یک بیماری مزمن عفونی است، تشخیص هرچهسریع‌تر آن به روند کنترل بیماری کمک بسزایی می‌کند. وقتی فرد تحت مراقبت و درمانقرار گیرد از یک طرف عوارض بیماری به حداقل رسیده و می‌تواند زندگی عادی با طولعمر تقریبا طبیعی داشته باشد و از طرف دیگر با درمان موثر، تعداد ویروس در خون ویبه اندازه‌ای پایین خواهد آمد که قابلیت انتقال به دیگران را نخواهد داشت.راههای انتقال این عفونت متعددند. خون و فراورده های آن یک از این راه ها می باشد. هر گاه خون فردیآلوده به ویروس باشد در صورتی که به خون فرد دیگری وارد شود می تواند بیماری راانتقال دهد که تزریق با سرنگ آلوده و مشترک از جمله این راه می باشد. این حالتممکن است در زمان انتقال خون نیز اتفاق بیفتد .گرچه در حال حاضر در اکثر کشورهایدنیا ، از جمله در  ایران تمام خون هایاهدائی از نظر احتمال آلودگی به ویروس اچ،آی،وی ارزیابی می شوند و در صورت آلودهبودن استفاده نمی شوند و این خطر به حداقل ممکن می رسد .اما به هر روش دیگری اگرخون آلوده به ویروس وارد خون فرد سالم شود می تواند آلودگی را منتقل کندکه اینحالت در زندگی روزمره و معمولی با رعایت اصول بهداشتی بندرت اتفاق می افتد .بهعنوان مثال اگر فردی که آلوده به ویروس اچ،آی،وی است با یک سرنگ ،تزریقی انجام دهدو با همان سرنگ و سوزن که آغشته به خون آن فرد است بلافاصله فرد دیگری تزریق کندبه گونه ای که خونی که در سرسوزن یا سرنگ است وارد خون فرد دوم شود ویروس اچ،آی،ویمی تواند منتقل گردد .و به همین ترتیب هر جسم برنده و نوک تیزی که آغشته به خونآلوده به ویروس اچ،آی،وی هستند در صورتی که موجب ایجاد خراش یا بریدگی در بدن فردسالم شود می توانند سبب انتقال بیماری شوند لذا اعمالی مانند خالکوبی ، حجامت ،سوراخ کردن گوش ،‌ختنه ، اعمال جراحی و خدمات دندانپزشکی اگر با وسائل غیر استریلوآلوده بخون انجام شود از راههای انتقال بیماری می تواند باشد از آنجا که اغلبمعتادین تزریقی رعایت اصول بهداشتی را نمی کنند و از یک سرنگ و سوزن تعداد زیادیبصورت مشترک استفاده می کنند لذا خطر انتقال ویروس در این گروه بسیار زیاد است ویکی از شایعترین راههای انتقال در بعضی کشورها از جمله کشور ما اعتیاد تزریقی است.راه دیگر انتقال از مادر به جنین است.بیشترین احتمال انتقال از مادر آلوده بهکودک در اواخر زمان بارداری و خصوصا هنگام زایمان و هنگام شیردهی اتفاق می افتد.تماس جنسی راه دیگر انتقال این عفونت می باشد.یکی از مایعات بدن که حاوی تعدادزیادی گلبول سفید است ترشحات جنسی است پس ترشحات جنسی در فردی که ویروس اچ،آی،ویوارد بدنش شده است آلوده به این ویروس هستند و در صورتی که این ترشحات وارد مخاطتناسلی فرد سالم گردد می تواند باعث انتقال ویروس شوند. توجه کنید این خطر برایهمه افراد وجود دارد مثلا اگر مردی اعتیاد تزریقی داشته باشد و از آن طریق آلودهبه ویروس اچ،آی،وی شده باشد ، همسر وی نیز هنگام تماس جنسی می تواند به این ویروسآلوده شود .مطلع باشیم که این  عفونت ازطریق تماس های عادی مثل کارکردن با یکدیگر ، هم صحبت شدن ، همسفر بودن ، دست دادن، بوسیدن ، روابط اجتماعی مثل سوار شدن در اتوبوس و تاکسی، استفاده از حمام عمومی،استخر و توالت، لباس ، پوشاک ، پتو و رختخواب قابل انتقال نمی باشد. در نظر داشتهباشیم که عطسه، سرفه و حتی نیش ات نیز نمی تواند باعث انتقال آلودگی به شخصسالم شود.

آن چهدر خصوص افرادی که با عفونت ایدز زندگی می کنند مهم می باشد این است که هم افرادمبتلا با راههای انتقال این عفونت آشنا باشند تا توسط آنان به دیگران منتقل نشود وهم کسانی که با آنها سرو کار دارند و یا مراکزی که به آنها خدمات می دهند بااحتیاطات استاندارد آشنا باشند و رعایت کنند.افرادی که با این عفونت زندگی می کنندرا نباید از جمع کنار زد و بصورت ایزوله نگه داشت که انجام این کار خطای بزرگی است.لازماست مثل همه مردم فعالیت های اجتماعی و خانوادگی و خود را ادامه دهند.

 

 

 

 

 


ایدز و اطلاع‌رسانی شفاف به جامعه

در فضای مه آلود رسانه ای و نبود اطلاعات شفاف، به موازات بالارفتن ناآرامی و ترس ممکن است اعتماد عمومی مردم نسبت به برنامه های پیشگیرانه نظام سلامت کشور نیز کاهش یابد.

رویکرد تاخیر در اطلاع‌رسانی مسئولان در خصوص بیماری ایدز در روستای چنارمحمودی، زمینه‌ساز کاهش اعتماد اجتماعی به نهادهای رسمی می شود. باید بپذیریم اگر آنچه منتشر شده واقعی باشد، نباید انتظار داشت که مردم بی‌تفاوت باشند و نوع رفتار مسئولان امر در مواجهه با این مساله در ادامه می‌تواند نوع واکنش مردم را تعیین کند و بدون شک این شرایط آثار اجتماعی و روانی برای مردم این روستا و استان و حتی کل کشور به‌دنبال خواهد داشت.
عدم اطلاع‌رسانی دقیق مسئولان به موازات نبود شناخت کافی در خصوص این بیماری، ترس و دلهره بیشتری را در بطن جامعه ایجاد کرده است؛ معمولا جهل نسبت به یک موضوع خاص از جمله بیماری‌های لاعلاج مانند ایدز که تنها قابل کنترل است و درمان قطعی ندارد، فشارهای روحی زیادی به بیماران و اطرافیان آنها وارد می‌کند و حتی نقش‌های اجتماعی مردم را تحت شعاع قرار می‌دهد و در شرایط حاضر با این نوع ابتلا و فضایی که ایجاد شده، به مراتب پیامدهای منفی آن نیز بیشتر خواهد شد.
وزارت بهداشت و درمان با همکاری رسانه‌های رسمی کشور باید به محض انتشار این خبر نسبت به آن واکنش نشان می‌داد و ذهن جامعه را با انتشار اطلاعات درست و شفاف آرام می‌کرد، نه‌ اینکه پس از مواجه شدن با حجم بسیار بالایی از اخبار منتشر شده در فضای مجازی در حالی که کار از کار گذشته است، آن زمان وزیر بهداشت به‌ این اخبار واکنش نشان دهد و از عملکرد مجموعه خود در این رابطه دفاع کند.
درست است که اگر احتیاط لازم توسط فرد مبتلا به عفونت اچ.آی.وی و افرادی که با آنها ارتباط دارند یا مکان‌هایی که خدمات می‌دهند، وجود داشته باشد با ایدز هم می‌توان زندگی کرد، اما وقتی در نبود اطلاع‌رسانی دقیق و شفاف و جهل مردم نسبت به این بیماری، تنها بر روی انتقال آن از طریق مسائل جنسی محافظت نشده یا استفاده از سرنگ‌ آلوده مشترک متمرکز می‌شود، آن زمان است که جامعه یک برچسب غلط به مردم این منطقه می‌زند.
به هر میزان از اطلاع‌رسانی رسمی و درست فاصله بگیریم، مردم این منطقه و کل کشور بار روانی مخرب‌تری متحمل می‌شوند که ماندگاری این برچسب بیشتر خواهد شد. با توجه به اینکه این موضوع اینگونه منعکس شده بود که به دلیل تست قندخون این اتفاق افتاده است، طبیعتا با ایجاد حساسیت بیشتر در جامعه، این اتفاق به بحرانی برای مردم این منطقه تبدیل شده و باید سریع‌تر و به‌درستی اطلاع‌رسانی و اقدامات روانی روی ذهن مردم روستا انجام شود که البته کار راحتی نیست؛ وزارت بهداشت می‌توانست در مقطعی اطلاعاتی در زمینه راه‌های انتقال این بیماری و چگونگی مدیریت آن منعکس کند ولی متاسفانه این کار انجام نشد.
اگر مردم حتی به اشتباه این احساس را داشته باشند که مسئولان قصد لاپوشانی در این رابطه را دارند، به کاهش اعتماد مردمی منجر خواهد شد و نه فقط مردم آن روستا، بلکه کل کشور و افکارعمومی و حتی بیرون از کشور نیز تحت تاثیر این موضوع قرار خواهند گرفت.
باید از مردم این روستا چه مبتلایان به ایدز و چه کسانی که مبتلا نیستند، دلجویی و حمایت شود و برای بازتوانی و افزایش تاب‌آوری اجتماعی آنها اقدامات لازم صورت گیرد تا استرس‌ها و فشارهای روانی وارده  کاهش پیدا کند. این فشارها از این بابت بیشتر است که مردم این روستا اطلاعات دقیقی ندارند که چه اتفاقی افتاده است و این مساله، هراس زیادی در میان مردم ایجاد کرده. باید احتیاط‌ها و اطلاعات لازم به مبتلایان به این بیماری در این روستا ارائه شود که با روحیه و ذهنی آرام، ضمن پذیرش ماهیت و نوع این بیماری، خدمات مشاوره‌ای، مددکاری و درمانی لازم را دریافت کنند.

* رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

کد خبر 1311111/ خبرآنلاین/26 مهر 98

یادداشت:

سلامت اجتماعی در حوزه مسوولیت اجتماعی»

(سید حسن چلک رییس انجمنمددکاران اجتماعی ایران/رومه شرق/22 مهر 98)

یکی از حوزه های که در طول سالیان برنامهریزی و تگذاری مغفول واقع شده است موضوع سلامت اجتماعی» است که تاملی بروضعیت اجتماعی ایران هم به نوعی تایید کننده نکته اشاره شده می باشد. درمطالعات مختلف انجلام شده داخلی وخارجی ازاینمفهوم اساسی و مهم سه تلقی وجود دارد. در تلقی اول، سلامت اجتماعی به عنوان وجهیاز سلامت فرد که در کنار سلامت جسمی و روانی قرار دارد. بر این اساس، سلامتاجتماعی وجوه مشترک زیادی با سلامت روان خواهد یافت. بین مفهوم سلامت روانی وسلامت اجتماعی فاصله نزدیكی وجود دارد همچنین مطالعات نشان داده اند کهمعیارهای (مقیاس های) سلامت اجتماعی همبستگی مثبت و معتدلی با معیارهای سلامتیروانی دارند.در تلقی دوم، سلامت اجتماعی به عنوان شرایط اجتماعی ایجاد کننده سلامت کهاحتمالاً با مفهومی وسیعتر به نام تعیین کننده های اجتماعی سلامت قابل برابری وهمتراز است.در تلقی سوم، سلامت اجتماعی به مثابه جامعه سالم که در آن به طور کلیوضعیت اجتماعی بهتری را شاهد باشیم. در این حالت، سلامت اجتماعی بر اساس شرایطفرهنگی و اجتماعی هر جامعه ای می تواند شاخصی متفاوت بیابد.

براساس منابع علمی مرتبط، مسئولیت اجتماعیشرکت‌ها در پیوند با مسئولیت شرکت در برابر جامعه، انسان‌ها، و محیطی است که شرکتدر آن فعالیت می‌کند و این مسئولیت از جستارهای اقتصادی و مالی فراتر می‌رود.مسئولیت اجتماعی شرکت در تعریفی روشن‌تر این گونه تعریف شده‌است: مسئولیت اجتماعیشرکت فعالیت‌هایی است که پیش برنده سود و منفعت اجتماعی بوده و فراتر از منافعسازمان و آن چیزی است که قانون بایسته می‌دارد».مطالبه از سازمان‌ها برایمسئولانه عمل کردن» در قبال جامعه، موضوعی است که با گسترش روزافزون اثرگذاری آن‌هابر محورهای تشکیل دهنده توسعه پایدار یعنی اقتصاد»، جامعه» و محیطزیست»، در دهه‌های پایانیقرن بیستم شدت گرفته و منجر به این شده‌است که مفهومی به نام مسئولیت اجتماعیسازمان ها در دنیای مدیریت ظهور پیدا کند.همچنین  در یک تعریف ساده، مسوولیت اجتماعی  یعنی اینکه سازمان‌ها در مقابل جامعه ای که درآن فعالیت می کنند مسئول هستند؛ چرا که از منابع انسانی، طبیعی و اقتصادی آناستفاده می کنند. بر خلاف نگاه سنتی به مدیریت و کسب و کار، سازمان‌ها دیگر فقط درمقابل سهام داران شان مسئول نیستند و نباید فقط به افزایش سود کوتاه مدت سهام دارانخود بیندیشند. بدین ترتیب انتظار می رود سازمان‌ها که در ارتباط با ذینفعان دیگرینیز هستند، خواسته‌های مشروع آن‌ها را هم مورد لحاظ قرار دهند. در هر کسب و کاری و از جمله شرکت‌هاییکه برای تولید ثروت و کسب و کار ایجاد شده‌اند باید صد در صد مسئولیت تمام کارهایخود که جنبه اجتماعی دارند را به عهده بگیرند. این مسئولیت در کسب و کار معمولی برعهده صاحب آن و در شرکت‌ها بر عهده هیئت مدیره و مدیر عامل آن شرکت است.

آنچه که در حال حاضر در زمینه این دو مفهوممی توان بر آن تاکید کرد این است که در کشورذ مت هم مسولیت اجتماعی و هم سلامتاجتماعی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند .گرچه ممکن  مسولیت اجتماعی را بیش از  از سلامت اجتماعی شنیده یا دیده باشیم ولی آنچهکه در این حوزه اتفاق افتاده بیشتر بر محور ساخت و ساز خیریه ها، مدارسف درمانگاهها و . می باشد وکمتر بر حوزه سلامت اجتماعی با محوریت ارتقاء دانش و آگاهی کهآموزش یکی از راه های آن هستف متمرکز شده است.ضمن این که فکر می کنم نباید مسوولیتاجتماعی بنگاه ها و شرکت ها فقط بر محور آموزش باشد به همان نسبت نیز فکر می کنمنباید مسولیت اجتماعی صرفا بر ساخت و ساز خیریه ها و مدارس و . متمر کز باشد. بههمین دلیل باید تناسبی بین هر دو محور ایجاد شود. گر چه  فکر می کنم در این بین باید اولویت بر حوزهآموزش با محوریت سلامت اجتماعی باشد.اگر پیشگیری های اجتماعی که در افزایش سلامتاجتماعی تاثیر گذار هستند موردتوجه بنگاه ها برای ایفای مسوولیت اجتماعی قرار گیردزمینه برای داشتن جامعه ایی سالم تر بیش از پیش فراهم می شود تا در آن جامعه فقرکمتر وجود داشته باشد، محیط زیست حفظ شود، جرم و آسیب اجتماعی کمتر باشد، مردم درآرامش باشند، عدالت اجتماعی مورد توجه قرار گیرد، دسترسی مردم به سلامت و بهداشت ودرمان تسهیل شود، بی سوادی کمتر شود، حمایت اجتماعی وجود  داشته باشد و.لذا ضروری است بنگاه هایاقتصادی حوزه های مرتبط با  ایفای مسولیتاجتماعی خود را به سمت سلامت اجتماعی و اموزش سوق دهند.اقدامی که پانزدهم مهر ماهتوسط بیمه سرمد انجام شد و برای ارتقای سطح آکاهی مددکاران اجتماعی وکارشناساناجتماعی و روانشناختی با همکاری انجمن مددکاران اجتماعی ایران و کرسی سلامتاجتماعی یونسکو دانشگاه تهران و دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران  نشستس تخصصی برگزار کرد که این اقدام را بایدبزرگ مرد تا دیگر بنگاه ها  هم برای ایفایمسولیت اجتماعی در حوزه سلامت اجتماعی بیش از پیش ترغیب شوند.

 


وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران از نگاه یک جامعه شناس

جمعیت تهران

یک جامعه شناس تاکید کرد: منظور از سلامت اجتماعی این است که باید دست رانت خواران، ان و مصرف ناعادلانه را قطع کرد و وضعیت سلامت اجتماعی را بهبود بخشید.

به گزارش ایسنا، میرطاهر در نشست تخصصی سلامت اجتماعی و توسعه که در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، بیان اینکه تحقق توسعه در سایه مدیریت و حکمرانی خوب قابل تحقق است، گفت: حکمرانی خوب، حکمرانی است که در آن مشارکت، فعالیت مردمی و اعتماد عمومی در حد قابل قبولی باشد و ارتباط منطقی بین هسته‌ای حاکمیت و شهروندان برقرار شود. توسعه محقق نمی‌شود مگر آنکه حکمرانی خوب و مدیریت صحیح در جامعه حاکم و جاری شود.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه برای تحقق حکمرانی خوب و برون داده توسعه به ابزارهایی نیاز داریم اظهار کرد: یکی از ابعاد و مشخصات مهم در تحقق حکمرانی خوب و ایجاد جامعه سالم، ارائه گزارش از وضعیت اجتماعی و ارائه اطلاعات صحیح در این مورد است. اولین نتیجه این موضوع بالا رفتن ذخیره خرد و دانایی در جامعه است. اگر این ذخیره نباشد اساساً دغدغه توسعه هم نمی‌توان داشت. انتشار کتاب وضعیت اجتماعی ایران به همت موسسه رحمان و بررسی وضعیت اقتصاد، آسیب‌های اجتماعی نظیر طلاق، جرم،  رفاه، نابرابری‌های اجتماعی، آموزشی، جنسیتی و. در همین راستا بوده و مطالعه آن خالی از لطف نیست.

با تاکید بر اینکه دو مفهوم  سلامت اجتماعی» و سرمایه اجتماعی» تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند و بخش زیادی از این دو مفهوم با یکدیگر همپوشانی دارد نیز توضیح داد: جامعه ما سراسر از فرصتها و تهدیدها است و به همین دلیل باید ببینیم چگونه می توان تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد. از جمله فرصت‌های موجود در کشور ما می توان به جوان بودن جامعه ایران، وجود پتانسیل های فرهنگی و تاریخی، پتانسیل های بالقوه اقتصادی و تمدنی اشاره کرد. بیشترین تهدیدها در ایران مربوط به حوزه اجتماعی است ایران در زمینه تولیدات مهندسی نظیر مونتاژ، قالب سازی، تولید قطعات و .تنها دو  سه گام عقب است؛ مشکل حادی ندارد و شاید اگر خودمان را تکان دهیم بتوانیم به این قدرتهای جهانی برسیم.

این جامعه شناس با اشاره به اعتماد اجتماعی در کشور ابراز عقیده کرد: در بخش سرمایه اجتماعی در ایران چندین تحقیق انجام شده است که برخی از آنها نشان می‌دهد وضعیت سرمایه اجتماعی در ایران زیر متوسط است ، مشکل اصلی جهت پیکان سرمایه اجتماعی در ایران است که از متوسط به سمت کمتر قرار گرفته است. به عبارت دیگر سرمایه اجتماعی در ایران در حال کاهش است و بیشتر از اینکه نگران تولید سرمایه اجتماعی در کشور باشیم باید نگران زوال سرمایه اجتماعی باشیم.

در ادامه با اشاره به نتایج تحقیقی در خصوص وضعیت خط فقر در ایران و فقر مطلق که از سوی حسین راغفر استاد دانشگاه انجام شده است توضیح داد: بر اساس محاسبات انجام شده از سوی این اقتصاددان هشت میلیون فقیر مطلق در کشور وجود دارد این در حالیست که تا انتهای سال ۹۶ که محاسبات انجام شده ۱۶ درصد از مردم کشور در فقر مطلق هستند که این آمار معادل ١٢ تا ١٣ میلیون نفر است.

وی  در پایان سخنان خود تاکید کرد: منظور از سلامت اجتماعی این است که باید دست رانت خواران، ان و مصرف ناعادلانه را  قطع کرد و وضعیت سلامت اجتماعی را بهبود بخشید.

به گزارش ایسنا، در ادامه این نشست یونس نوربخش رئیس کرسی یونسکو در سلامت اجتماعی و توسعه با تأکید بر اینکه برای افزایش سلامت اجتماعی باید نهادهای خصوصی نیز برای اجرای مسئولیت اجتماعی‌شان کمک کنند، اظهار کرد: انجمن مددکاری اجتماعی ایران به عنوان حلقه واسط دولت و جامعه نقش خوبی در این زمینه ایفا کرده و مسیر درستی را در این زمینه انتخاب کرده است.

این جامعه‌شناس با تأکید بر اینکه ما با همراهی یونسکو قصد داریم تا توجه دولتمردان را به اهمیت سلامت اجتماعی جلب کنیم، افزود: هیچ چیزی بالاتر از سلامت جامعه اهمیت ندارد و هر چیزی که آن را به خطر بیاندازد مورد پذیرش نیست. سلامت تنها جنبه مدیکال و جسمانی ندارد و دارای ابعاد مختلفی است که از سطح فیزیکی آغاز شده و تا سطح روح، روان، معنوی و در نهایت اجتماعی ادامه پیدا می‌کند.

وی افزود: بنابراین سلامت اجتماعی خود را در روابط اجتماعی نشان می‌دهد و باید با تولید دانش آکادمیک در این زمینه به این امر مهم کمک کرد.

به گزارش ایسنا، سید حسن چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران نیز با بیان اینکه هر چه بر روی سلامت اجتماعی یک جامعه سرمایه‌گذاری کنیم از میزان ورودی زندان‌ها، تولید پرونده‌های قضایی و افراد تحت پوشش نهادهای حمایتی مثل کمیته امداد و سازمان بهزیستی کاسته می‌شود، افزود: مددکاران اجتماعی سفیران سلامت اجتماعی هستند و برای ادامه کار باید تجربه زیسته آن‌ها مستندسازی شود.

در ادامه این نشست تفاهم‌نامه‌ای نیز بین کرسی یونسکو و مددکاری اجتماعی ایران امضا شد.

همچنین زینب نظری مدیرکل سلامت شهرداری تهران نیز با بیان اینکه رویکرد شهرداری تهران به حوزه سلامت، اجتماعی است، گفت: این نشست بستر خوبی برای انجام اقدامات لازم در شهر خواهد بود. در حوزه سلامت اجتماعی دو رویکرد وجود دارد که یکی رویکرد مبتنی بر کیفیت روابط افراد و دیگری رویکرد مبتنی بر جامعه سالم است.

مدیرکل سلامت شهرداری تهران ادامه داد: متأسفانه در سال‌های اخیر اگر هم در بخش‌هایی به حوزه سلامت اجتماعی پرداخته شده است بیشتر در حوزه رویکرد جامعه سالم بوده که آن هم نه برای حل مسائل اجتماعی بلکه با نگاه به آسیب‌های اجتماعی بوده است.

نظری افزود: این نشست از دل دانشگاه خارج شده و می‌تواند با تولید محتوا کمک کند تا سلامت اجتماعی منجر به ایجاد جامعه سالم و افزایش انسجام اجتماعی برای شهروندان شود.

به گفته وی، بیش از ۷۵ درصد عوامل موثر بر سلامت خارج از فرد و در مولفه‌های اجتماعی و محیطی هستند.

به گزارش ایسنا، در ادامه مهدی مهدوی مدیرعامل بیمه سرمد نیز که به واسطه انجام فعالیت‌هایی در راستای ایفای نقش مسئولیت اجتماعی در این نشست حاضر شده بود، گفت: کمک به همنوعان در تعالیم دینی ما نیز مطرح شده است و مصادیق متعددی دارد اما مسئولیت شرکت‌ها و سازمان‌ها در این میان بیشتر حائز اهمیت است چرا که هر فعالیت صاحبان سرمایه بر اجتماع اثر می‌گذارد و قطعا مسئولیت می‌آفریند. برای مثال در صنایع غذایی هر کالایی روی سلامت مردم تأثیر دارد و باید در قبال آن ایفای نقش شود.

وی افزود: با این وجود بنگاه‌هایی که منافع‌شان در قبال این مسئولیت‌ها تأمین نشود رغبت چندانی برای انجام این اقدامات ندارند و یا اینکه برخی از آن‌ها با تکیه بر برخی قوانین تلاش می‌کنند تا بگویند که مسئولیتی متوجه آنان نیست. گاهی نیز برخی از شرکت‌ها و نهادها با بررسی اینکه بازار به چه سمتی میل دارد بر همین اساس عمل می‌کنند اما حال ایده‌آل وضعیتی است که این شرکت‌ها خودشان آغازکننده ایفای مسئولیت اجتماعی‌شان باشند.

مدیرعامل بیمه سرمد افزود: در بیمه موضوع اصلی مسئولیت اجتماعی است. حفاظت از سرمایه و سلامت مردم جز مسئولیت‌های بیمه است که تلاش می‌کند با مدل علمی به انجام محاسبات دقیق هم از آن درآمدزایی کند و هم مسئولیت اصلی حمایت اجتماعی خود را ایفا کند.

آقاجری مدیرکل نظارت بر شرکت‌های بیمه با تأکید بر اینکه اصل اولیه بیمه، سلامت و آرامش مردم است، گفت: در سطح کشور به جز افراد دارای بیمه پایه و تأمین اجتماعی، تعداد افرادی که تحت پوشش بیمه‌های درمانی قرار دارند به بیش از یک میلیون نفر می‌رسد. دغدغه اصلی بیمه‌ها صرف نظر از موضوعات مادی نیز آرامش مردم است و بیمه‌ها تلاش می‌کنند جبران‌کننده خسارات مردم باشند.

محمدرضا سعیدآبادی، دبیرکل سابق کمیسیون ملی یونسکو نیز با بیان اینکه موضوع سلامت اجتماعی موضوع بین بخشی و چند بخشی است، افزود: به همین دلیل از رشته‌های مختلف در مورد این حوزه نظرات مختلفی وجود دارد اما نباید فراموش کرد که بدون سلامت اجتماعی قطعا حال جامعه خوب نخواهد بود و اگر در حال حاضر حال جامعه خوب نیست، به همین دلیل است چرا که ما به این حوزه کمتر پرداخته‌ایم و برای آن اهمیت کافی قائل نبوده‌ایم.

وی در ادامه تأکید کرد: موضوع سلامت اجتماعی پیش زمینه توسعه است و نشان می‌دهد هر چقدر رابطه فرد و دولت بهتر باشد سلامت اجتماعی نیز افزایش خواهد یافت. سلامت اجتماعی گاهی به این معناست که فرد چه حس و نیازهایی دارد، کدام نیازهای او مورد حمایت قرار گرفته است، فرد چه انتظاری از جامعه دارد و امکانات و فرصت‌ها با چه کیفیتی و به شکل برابر در اختیار او قرار می‌گیرد؟.منبع: ایسنا:19 مهر 98


جای خالی رشته مددکاری اجتماعی در دانشگاه تهران

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، گفت: موضوع سلامت اجتماعی یکی از ماموریت های مددکاران اجتماعی است.

به گزارش خبرنگار مهر، سید حسن چلک، در نشست تخصصی سلامت اجتماعی و توسعه، افزود: موضوع سلامت اجتماعی یکی از ماموریت های مددکاران اجتماعی است که باید بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد و در نظر داریم در برنامه ۱۰ ساله ۲۰۲۰ الی ۲۰۳۰ به‌ عنوان یکی از محورهای برنامه های فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی به تصویب برسانیم.

وی گفت: سنجش شاخص های سلامت اجتماعی باید سالانه سنجیده شود.

چلک افزود: جای خالی رسته مددکاری اجتماعی در دانشگاه تهران احساس می شود.

در این نشست، اعتمادی فر رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، تاکید کرد: مددکاران اجتماعی به دلیل تجربه ای که دارند می توانند در تولید دانش به حوزه علوم اجتماعی کمک شایانی کنند.

وی افزود: نباید سلامت را به تن و جسم خلاصه کرد و همچین تقدم امر اجتماعی بر فردی اشتباه هست. مددکاران اجتماعی به عنوان میانجیگران موفق می توانند در پیشگیری از مشکلات تاثیر چشمگیری داشته باشند.

یونس نوربخش رئیس کرسی یونسکو در سلامت اجتماعی و توسعه در ادامه این نشست، گفت: سلامت اجتماعی و مردم و شهروندان یک مسئله اجتماعی مهمی است که باید در همه حوزه ها مورد توجه قرار گیرد، سلامت تنها یک مسئله پزشکی نیست.

وی افزود: روانشناسان، جامعه شناسان، ت گذاران اجتماعی موضوع سلامت به ویژه سلامت اجتماعی در ایران را بایستی جدی بگیرند. نباید سلامت سلامت مردم مورد معامله قرار گیرد.

نوربخش گفت: ما در بعضی از شاخص های سلامت، وضعیت مناسبی داریم مثل کنترل بیماری های واگیر، توسعه خدمات پزشکی، جلوگیری از مرگ و میر کودکان، اما در حوزه سلامت روحی، سلامت اجتماعی، سست شدن روابط اجتماعی، اعتماد اجتماعی، خودکشی، اعتیاد و.، آمار نگران کننده است.

این همایش را کرسی یونسکو در سلامت اجتماعی و توسعه با همکاری انجمن مددکاران ایران برای بحث و بررسی و آموزش های برگزار کرد.منبع: خبرگزاری مهر.15 مهر 98


کد خبر 4739780


تبعاترسانه ای شدن حادثه لردگان در فضای مجازی/احتمال کاهش مشارکت های مردمی در برنامههای پیشگیرانه

سلامت نیوز :سید حسن چلک ،رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز،درباره تبعات اجتماعی حادثه ابتلای برخی از مردم روستای چنارمحمود و اتفاقات بعداز آن ، گفت: اتفاقی در یک منطقه ای افتاد و خبری پخش شد که از چند زاویه می توانبه این مسئله نگاه کرد. زاویه اول این است که مراجع رسمی به هر دلیلی یا از اینقضیه مطلع نبودند و یا در این زمینه دیر اطلاع رسانی کردند و مراجع غیررسمی و فضایمجازی جلوتر از مراجع رسمی راجع به این موضوع اخبار را به مردم منعد که اینیک نقطه ضعف بزرگ بود. »

وی افزود: در فضایمجازی هرکسی می تواند یک رسانه باشد و با استفاده از انواع شبکه های اجتماعی میتوانند اخبار را منتشر کنند ناخودآگاه حتی رسانه های رسمی هم برای اینکه از اینگردونه عقب نمانند همان اخبار را منتشر می کنند. با توجه به اینکه اخبار ضد ونقیضی درباره این حادثه مطرح می شود باید اجازه دهیم اخبار رسمی را مراجع رسمی ومرتبط منعکس کنند».

چلک خاطرنشانکرد:هنوز کسی نمی داند داستان این اتفاقی که رخ داده چیست عده ای علت شیوع بیماریایدز را استفاده از سرنگ های آلوده مطرح کردند از طرفی برخی دیگر اعتیاد تزریقی وبرخی رابطه جنسی محافظت نشده را دلیل شیوع این بیماری در روستای چنار محمود اعلامکرده اند با توجه به اینکه ابتلا به ایدز از طریق اعتیاد تزریقی و بویژه رابطهجنسی یک برچسب است که می تواند از نظر روانی بر روی مردم این منطقه تاثیر منفیبگذارد و حتی نقش های اجتماعی مردم را تحت شعاع خودش قرار دهد

وی افزود: ورود وزیربهداشت به این مسئله نشان دهنده این بود که بهورز این روستا اطلاعاتی را بدستآورده بودند و در حال بررسی ماجرای آن بوده اند که یکدفعه اخبار آن وارد فضایمجازی می شود و معمولا اخباری از این دست افکار عمومی را به شدت تحت تاثیر خودقرار می دهند بویژه اینکه موضوع اینگونه منعکس شده بود که به دلیل تست قند خون ایناتفاق افتاده است که طبیعتا حساسیت جامعه در اینباره بیشتر شده است.فکر می کنموزارت بهداشت می توانست در این مقطع اطلاعاتی را راجع به راه های انتقال اینبیماری و چگونگی مدیریت آن منعکس کند ولی این کار انجام نشد

وی تاکید کرد: مردمباید صبر کنند تا ببینند نتیجه بررسی ها چه خواهد شد نباید این مسئله طولانی شوداگر مردم احساس کنند و حتی به اشتباه این احساس را داشته باشند که مسوولین قصدلاپوشانی در این رابطه را دارند این به کاهش اعتماد مردمی منجر خواهد شد نه فقطمردم آن روستا بلکه کل کشور و کل افکارعمومی و حتی بیرون از کشور تحت تاثیر اینموضوع قرار خواهند گرفت

چلک تاکید کرد:باید بر روی مردم این روستا کار شود چه بر روی افرادی که مبتلا به ایدز هستند و چهکسانی که مبتلا نیستند و باید برای بازتوانی و تاب آوری اجتماعی آنها اقدامات لازمانجام شود تا این استرس ها و فشارهای روانی که به مردم این روستا وارد شده است تاحدودی کاهش پیدا کند این فشارها از این بابت بیشتر است که مردم این روستا اطلاعاتدقیقی ندارند که چه اتفاقی افتاده است که این مسئله یک هراسی را در میان مردمایجاد کرده است. دوم اینکه باید احتیاط ها و اطلاعات لازم به مبتلایان به اینبیماری در این روستا ارایه شود
ویگفت: امیدواریم اخبار آنگونه که وزارت بهداشت می گوید باشد و تعداد مبتلایان بهایدز در این روستا به آن میزانی که در فضای مجازی مطرح شده نباشد و امیدواریم راهابتلای مردم از طریق سرنگ آلوده نباشد چون در اینصورت برای سایر برنامه هایی کهنیاز به مشارکت مردم وجود دارد تاثیرات منفی به دنبال خواهد داشت

چلک تاکید کرد:تمامی رسانه ها باید اجازه بدهند که مراجع رسمی راجع به این موضوع اظهار نظر کنندو نباید برای اینکه بتوانند زودتر خبر را منعکس کنند رقابت شود باید در این زمینهمدیریت صورت گیرد البته مدیریت اخبار نه به این منظور که واقعیت ها کتمان شود بلکهباید به درستی اخبار منعکس شود تا اعتماد مردم نسبت به برنامه های عمومی و فراگیربا ماهیت پیشگیری و سنجش و ارزیابی و پیشینه شناسی کم نشود که هرقدر اعتماد مردمکم شود مشارکتشان در برنامه هایی از این دست کاهش پیدا خواهد کرد

وی خاطرنشان کرد: اگرصحت موضوع این حادثه تایید شود زمان خواهد برد که بتوان مشارکت مردم را در برنامههای عمومی با ماهیت بهداشت و سلامت جلب کرد و حتما مقاومتی توسط مردم صورت خواهدگرفت

ویگفت: از بین بردن انگ ایدز مختص به این روستا نیست ما دو راه انتقال بیماری اچ آیوی/ایدز را داریم که بیشتر از راه های دیگر انتقال این بیماری است یکی اعتیادتزریقی و دیگر رابطه جنسی محافظت نشده که عموما نامشروع هم هستند طبیعی است که چهبخواهیم و چه نخواهیم اینها انگ و برچسب را به دنبال دارند و مدیریت آن هم کارآسانی نیست و زمانبر خواهد بود

وی در پایان تاکیدکرد: مردم باید یاد بگیرند چطور با افراد مبتلا به ایدز برخورد کنند افراد مبتلانیز باید احتیاطات لازم را بشناسند، مراکز ارائه کننده خدمات هم باید احتیاطاتلازم را رعایت کنند تا این افراد بیش از این دچار فشارهای روانی نشوند(منبع:سلامت نیوز/14 مهر 1398)

 


یادداشت:

ضرورت ارتقاء اختیارات مددکاران اجتماعی در نیروی انتظامی

سید حسن موسو ی چلک/ رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران(رومه شرق/14 مهر 98)

هفته ایی که در آن قرار داریم طبق تقویم رسمیکشور به مناسبت هفته نیروی انتظامی نامگذاری شده است.در ابتدا فرا رسیدن اینمناسبت را به همه فرماندهان وکارکنان نیروی انتظامی در سراسر کشور تبریک گفته وسپاس گزار همه تلاش های شان برای تحقق امنیت اجتماعی پایدار هستم.در این یادداشتقصد دارم به موضوع مددکاری اجتماعی در نیروی انتظامی بپردازم.سال 1378 در دفترامور آسیب دیدگان اجتماعی بهزیستی کشور به عنوان معاون دفتر مشغول فعالیت بودم .بهپیشنهاد مسوولین و قت دفتر و معاونت امور اجتماعی سازمان مذکور  مقرر شده بود تا مددکاران اجتماعی بهزیستی باهماهنگی معاونت اجتماعی ناجا و همکاری حوزه ذیربط دراستان مددکاران اجتماعیبهزیستی در  کلانتری مربوط به مفاسداجتماعی واقع درخیابان وزارء تهران مستقر شوند.بعد از برگزاری جلسات متعدد باسردار بتولی معاون وقت اجتماعی ناجا 30 نفر از مددکاران اجتماعی در  دوره های آموزشی متعددی  شرکت کردند و کارورزی های خوبی هم در مراکزمرتبط از قبیل مرکز بازپروری ن آسیب دیده اجتماعی، اورژانس اجتماعی وگذراندند .ولی به دلایل اداری و حفاظتی امکان استقرار  نیروی انسانی خارج از ناجا در  این کلانتری میسر نشد تا این که این موضوع توسطناجا پیگیری و اولین مرکز مددکاری اجتماعی ومشاوره ناجا دزر فرهنگسرای جوان(خاوران سابق) تاسیس شد و بعد از حضور سردار نوریان به معنوان معاون اجتماعی ناجاموضوع هم از نظر کمی وهم از نظر کیفی توسعه پیدا کرده بگونه ایی که الان دو دهه ازتاسیس این مراکز می گذرد واقدامات خوبی هم انجام شده است.در بازدیدی که دبیر کلفدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی سال 1396 که برای شرکت در نخستین کنگره بینالمللی شصت سال مددکاری اجتماعی در ایران حضور یافته بود، از  از این مراکز داشتند اعلام کردند که ایران تنهاکشوری است که در کلانتری  که اولین محلرجوع مردم هست مددکار اجتماعی مستقر دارد و بار ها در مجامع جهانی هم به این موضوعاشاره کردند.رییس انجمن بین المللی دانشگاه ها( مدارس) مددکاری اجتماعی که سالجاری برای شرکت در دومین کنگره بین المللی مددکاری اجتماعی  به ایران سفر کرده بودند هم به این موضوع اشارهکردند. البتهاین توضیح لازم است ارایه شو.د که منظور این نیست که در دنیا مددکاراناجتماعی در پلیس حضور  ندارند بلکه استقرارواحد های مددکاری اجتماعی در اولین محل رجوع مردم یعنی پاسگاه ها وکلانتری ها  متفاوت از سایر کشور هاست.در طی ده سال اخیر همشاهد توسعه کمی وکیفی وعلمی مناسب  مددکاریاجتماعی در پلیس بودیم. در حال حلاضر علاوه بر مراکز مددکاری اجتماعی و مشاوره درکلانتری هم شاهد حضور مددکاران اجتماعی هستیم و به نظر می رسد که برای حضور مددکاران اجتماعی در پاسگاه ها هم ناجا برنامهریزی کرده است و فکر می کنم در صورت معرفی بهتر و بیشتر این نقش مددکاران اجتماعیایران در پاسگاه ها وکلانتری ها می تواند برای جامعه جهانی هم قابل استفاده باشد.ارایهآموزش های تخصصی به مددکاران اجتماعی، حضور موثر در مجامع علمی و تولیدات علمیمرتبط با حوزه اجتماعی از جمله مددکاری اجتماعی، انجام پژوهش های مفید و نیز ازجمله اقدامات دیگر حوزه مددکاری اجتماعی ناجا محسوب می شود. بدون شک یکی از راههای قضازدایی و کاهش پرونده های قضایی و ایجاد سازش بین شاکی و متشاکی  و حتی اختلافات خانوادگی مراجعه کننده بهپاسگاه ها وکلانتری ها و میانجیگری که در قانون آیین دادرسی کیفری بر آن تاکید شدهاست می تواند از طریق تقویت مددکاری اجتماعی ناجا اتفاق بیفتد.بدون شک در این راهنیاز هست تا اختیارات قانونی مددکاران اجتماعی در نیروی انتظامی افزایش پیدا کند وفکر می کنم که تا در تگذاری های انتظامی و قضایی و حتی تگذاری های اجتماعیبا هدف تقویت نقش مددکاران اجتماعی و بطور عام تقویت رویکرد های اجتماعیبازنگری  صورت  گرفته تا بتوان از این ظرفیت بیش از پیش در کشور استفاده کرد.تقویت رویکرد اجتماعی در ایجاد بستر های لازم برایاستفاده از متخصصین اجتماعی در مجموعه نیروی انتظامی باید به عنوان استراتژی هایاساسی نیروی انتظامی انتخاب شود تا از این طریق بستر برای جلب مشارکت اجتماعی درتحقق امنیت اجتماعی پایدار بیش از پیش فراهم شود.فراموش نکنیم که امنیت از مقولههای اساسی است که وجود آن در تمام ابعاد زندگی بشری به نحوی مؤثر، احساس می شود ویکی از اساسی ترین انگیزه های زندگی جمعی و مدنی انسانی، ضرورت تأمین امنیت بوده،به گونه ای که از گذشته دور تاکنون، از کارکردهای اصلی اجتماعات بشری و دولت ها،تأمین امنیت مردم و صیانت از آنان در مقابل خطرات داخلی و خارجی و همچنین نهادینهکردن آن، بوده است. با نگاهی جزئی درمی یابیم که اساسی ترین نیاز هر فرد در طولحیات مادی و معنوی، ایمن بودن و نداشتن ترس از بروز خطرات طبیعی و غیر طبیعی است،زیرا در غیر این صورت آرامش روحی و روانی وی بر هم خورده و قسمت اعظم نیروی جسمی وفکری وی در جهتی به کار می رود که شرایط اطمینان او را فراهم سازد. امنیتیکی از مهم ترین و بحث برانگیزترین موضوعات و مفاهیمی است که امروزه در جوامع وگروه های انسانی مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است. همه روزه در مجله ها ورسانه ها صاحب نظران در این مورد به اظهار نظر می پردازند، نکته مورد اتفاق نظر،تعدد و کثرت عوامل تأثیرگذار بر امنیت است. صاحب نظران متفاوتی از قبیل فیلسوفان،تمداران، جامعه شناسان و روان شناسان، مددکاران اجتماعی و در خصوص امنیتصحبت کرده و تلاش داشته اند آن را به صورت ها و انواع مختلف توصیف، تشریح و تبیینکنند. از جمله مولفه های مهم در این عرصه از منظر مددکاری اجتماعی سلامت اجتماعی»است که یکی از ماموریت های مددکاری اجتماعی می باشد و بدون شک در پلیس هم اینماموریت اساسی می تواند بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد که در عرصه مدیرت اجتماعیهوشمند از مدیران وتگذاران همین انتظار می رود. موفقیت  حوزه های انتظامی را نباید در آمار بالای پروندههای تشکیل شده و ارجاع به حوزه قضایی دانست بلکه موفیت این حوزه را به کاهش پروندهها   وایجاد سازس بیشتر در پاسگاه ها وکلانتری هادانست حتی اگر لازم است برای این موفقیت بیشتر، قوانین را باید بگونه ایی تغییرداد که فدرت تصمیم گیری پلیس در حوزره مددکاری اجتماعی بیشتر شود.

 

 


یادداشت: اثرات روانی عدم انتشار اخبار روستایچنارمحمودی

سیدحسن چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران

 هر زمان که یک خبر ناگوار در جامعه منتشر می‌شود، طبیعتا آثار مخربروانی روی ذهن مردم خواهد گذاشت. نمونه این اخبار را می‌توان در چند روز گذشته ودر رابطه با روستای چنارمحمودی‌ و ابتلای برخی از اهالی این روستا به ویروس HIV مشاهده کرد. آنچه که در روزهایگذشته از اخبار مربوط به این روستا فقط شنیده‌ایم باعث ایجاد ترس و دلهره در جامعهشده است؛ در حالی که مسئولان کشور از واکنش به این اخبار که به شکل وسیعی در شبکه‌هایاجتماعی و بعضا به غلط و از سر بی‌اطلاعی دست به دست می‌شود، پرهیز می‌کنند و هنوزهیچ‌کسی نمی‌داند اصل ماجرا چه بوده و این افراد چطور به بیماری ایدز دچار شده‌اند،حتی آمار دقیقی از مبتلایان به این ویروس منتشر نشده است. کار دشواری نبود کهوزارت بهداشت و درمان با همکاری رسانه‌های رسمی کشور، در ابتدا به این خبر واکنشنشان می‌داد و با اطلاع‌رسانی سریع و شفاف‌ ذهن جامعه را در رابطه با این اتفاقروشن می‌کرد، نه‌اینکه وقتی با حجم بسیار بالایی از اخبار منتشر شده در فضای مجازیو حقیقی روبه‌رو شدند، آن زمان وزیر بهداشت به‌این اخبار واکنش نشان دهد و ازعملکرد مجموعه خود دراین رابطه دفاع کند، در حالی که کار از کار گذشته باشد. نکتهدیگر دراین شرایط، ما فرصت اطلاع‌رسانی درست و مفید را درباره بیماری HIV و موضوعات مرتبط با آن را از دستدادیم. اینکه چطور می‌شود که ویروس ایدز با یک دستگاه تست قند خون به افراد منتقلشود و در یک فاصله زمانی کوتاه این بیماری خودش را در افراد نشان دهد از نظر علمیمورد تایید نیست، در حالی که خیلی‌ها می‌گویند زمان تست قند خون قبل‌تر بوده و.که همه این گفته‌ها در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی است. زمانی‌که این مولفه‌هادر کنار یکدیگر قرار نمی‌گیرند، ما با حجم وسیعی از نگرانی‌ها و دلهره‌ها در مواجههبا این اخبار روبه‌رو خواهیم شد. ایدز به دو شکل مسائل جنسی محافظت نشده یااستفاده از سرنگ‌ آلوده مشترک منتقل می‌شود و وقتی مردم روی این دو عامل تمرکز می‌کنندو چون اطلاعات دقیقی از این اخبار ندارند، آن زمان است که جامعه یک برچسب غلط بهمردم این منطقه می‌زند. باید منتظر باشیم که نهادهای ذی‌ربط درباره این اتفاقاظهارنظر کنند و مردم از قضاوت و انتشار اخبار مخرب در فضای مجازی خودداری کنند،چون این بزرگترین کمک به اهالی روستای چنارمحمودی است. هرچه در زمینه اطلاع‌رسانیدرست و رسمی تاخیر صورت بگیرد می‌تواند بار روانی مخرب‌تری را برای مردم این منطقهو کل کشور به همراه داشته باشد و ماندگاری این برچسب بیشتر خواهد شد، چون ما توانمدیریت فضای مجازی و انتشار اخبار غیرواقعی را نداریم و انتشار اخبار در فضایمجازی جلوتر از رسانه‌های رسمی ماست. متاسفانه یک رقابت ناخواسته در میان مردم درانتشار سریع‌تر اخبار بد و ناگوار به وجود آمده و اشکال این موضوع در عدم شناخت مادر کلیت خبر و انتشار آن در فضای بی‌‌‌در و پیکر شبکه‌های اجتماعی است. در اینشرایط باید اتفاقی که برای مردم این روستا رخ دهد توانمند‌سازی روانی اجتماعی مردماین منطقه است. هرچند که با ایدز هم می‌شود زندگی کرد، اما چون این بیماری درمانندارد، طبیعتا روی زندگی عادی مردم تاثیر منفی می‌گذارد و مردم به مبتلایان بهبیماری ایدز یک واکنش منفی نشان می‌دهند. مسئولان نیز بدون هیچ ‌ملاحظه‌ای پای کاربیایند و سریع‌تر با اخبار درست ذهن جامعه را در قبال این اتفاق تلخ روشن کنند وادامه این روند با آثار مخرب و التهابات زیادی همراه خواهد بود. البته این کارراحتی نیست، چون این موضوع برای مردم آن منطقه بحران است و باید سریع‌تر موضوع بهدرستی اطلاع‌رسانی و اقدامات روانی روی ذهن مردم روستا انجام شود.

منبع: رومه آرمان ملی/ کد خبر۲۷۲۳۵۴ | تاریخ۱۳۹۸/۷/۱۴صفحه اول/ - شماره558

 

 


ضرورت تدوین قانون حمایت از ارائه دهندگان خدمات اجتماعی

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به تعامل مثبت انجمن با سازمان های مختلف گفت: با توجه به مطالعات انجام شده داشتن قانونی برای حمایت از ارائه دهندگان خدمات اجتماعی یک ضرورت هست.

سیدحسن چلک که برای شرکت در نشست منطقه منا در تونس به سر می برد به خبرنگار مهر، گفت: بر اساس گزارشی که توسط نماینده اتحادیه جهانی کارکنان خدمات اجتماعی ارائه شد از انجمن مددکاران اجتماعی ایران به عنوان موفق ترین انجمن در منطقه در تعامل بین سازمانی در بخش های دولتی و غیردولتی یاد شد.

وی ادامه داد : در گزارشی که از وضعیت کارکنان خدمات اجتماعی در کشور های منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا تهیه شده است شاخص های متعددی مورد بررسی قرار گرفتند که از جمله آنها چگونگی تعامل انجمن های مددکاری اجتماعی با سازمان های مرتبط بود.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران تاکید کرد: بر اساس این مطالعه نیازمند تدوین استراتژی ها در چارچوب ملی برای تقویت وضعیت کارکنان خدمات اجتماعی هستیم. موضوعی که در تمام کشور ها به عنوان یک ضرورت شناسایی شد . این‌چارچوب تکلیف کشور را در حوزه خدمات اجتماعی مشخص خواهد کرد و همه کسانی که در این حوزه فعالیت دارند مورد توجه قرار خواهند گرفت‌ در واقع این کار کمک می کند تا معماری جدیدی در حوزه خدمات اجتماعی صورت گیردو این کاری است که در برخی از کشور ها شروع شده است.

کمیسر اخلاق فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی گفت: باتوجه به تفاوت‌های کشور ها در اولویت بندی نیاز ها و گروههای هدف کارکنان خدمات اجتماعی در حوزه های مختلف این معماری کمک می کند تا برنامه ریزی بهتری انجام شود.بدون شک در این راه نقش وزارت تعان، کار و رفاه اجتماعی به دلیل ظرفیت هایی که در قانون ساختار نظام جامع رفاه اجتماعی پیش بینی شد، می تواند تاثیرگذار باشد.

چلک همچنین افزود: با توجه به مطالعات انجام شده داشتن قانونی برای حمایت از ارائه کنندگان خدمات اجتماعی یک ضرورت هست.کاری که برای از کشور هایی مانند نیوزلند، فلیپین، تایلند،مای،اندونزی و . انجام شده است .

به گفته وی، در ایران نیازمند حمایت و توجه نمایندگان مجلس شورای اسلامی هستیم تا این خواسته منطقی تحقق پیدا کند تا هم حمایت از کارکنان خدمات اجتماعی را انجام دهد و هم به حقوق خدمت گیرندگان این حوزه در قبال خدماتی که دریافت می کنند، توجه شود.این کار کمک می کند تا خدمات توسط افراد دارای صلاحیت حرفه ایی ارائه شود که بدون شک در ارائه خدمات با کیفیت بهتر کمک می کند و رضایت خدمت گیرندگان را هم به دنبال خواهد داشت.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران اظهار داشت: برای ارتقاء جایگاه ارایه کنندگان خدمات اجتماعی نیاز داریم تا آموزش ضمن خدمت این کارکنان در بخش های دولتی و غیردولتی نظام مند شود تا اثرگذاری بیشتر و بهتری داشته باشد و در این معماری جدید این موضوعات می بایست مورد توجه قرار گیرد.

به گفته وی، در مطالعه ای که توسط انجمن مددکاران اجتماعی ایران با محوریت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در راستای تعامل با دفتر یونیسف در ایران انجام شد وضعیت موجود و نقاط قوت و ضعف موجود شناسایی شدند و برای خروج از این شرایط و تقویت این جایگاه پیشنهاداتی ارائه شده است./خبرگزاری مهر/11 مهر 1398

کد خبر 4733146

ضرورت مدیریت یکپارچه اطلاعات در حوزه خدمات اجتماعی

 چلك

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران بر وم مدیریت یکپارچه اطلاعات در حوزه خدمات اجتماعی تاکید کرد.

سید حسن چلک که به همراه هیاتی از ایران در نشست می تدوین تقویت نیروی کار خدمات اجتماعی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در کشور تونس حضور دارد در گفت و گو با ایسنا با بیان اینکه نیازمند مدیریت یکپارچه اطلاعات در حوزه خدمات اجتماعی هستیم، گفت: گزارشی از وضعیت کارکنان خدمات اجتماعی در این منطقه تهیه شده است که در ایران این بررسی توسط انجمن مددکاران اجتماعی ایران با محوریت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی  در راستای تعامل  این وزارتخانه با دفتر یونیسف در  ایران انجام و در گزارش نهایی این منطقه هم منتشر شده است.

وی افزود: در جلسه‌ای که با هدف تدوین چارچوب نهایی تقویت کارکنان خدمات اجتماعی با مشارکت ۹ کشور منطقه برگزار می‌شود، مقرر شده تا از تجارب کشورها در این حوزه استفاده شود.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران تاکید کرد: برای تقویت وضعیت کارکنان خدمات اجتماعی نیازمند برخورداری از بانک اطلاعات این کارکنان در سطوح ملی، استانی و شهرستانی هستیم تا بتوانیم متناسب با هر حوزه برنامه‌ریزی بهتری انجام دهیم. در این راستا توجه به بین‌بخشی و بین رشته‌ای بودن بسیار مهم و اساسی است.

چلک ادامه داد: نیازمند مدیریت یکپارچه اطلاعات در حوزه خدمات اجتماعی هستیم تا با بهره‌گیری از تجارب موجود و نیازسنجی مناسب و با نگاه به آینده برنامه‌ریزی بهتری داشته باشیم. درواقع باید بتوانیم مبتنی بر شواهد برنامه‌ریزی کنیم.

وی بر وم همکاری همه سازمان‌ها و تشکل‌ها در بخش‌های دولتی و غیردولتی تاکید کرد و گفت: بدون شک برای ارتقای وضعیت کارکنان خدمات اجتماعی مستم تغییر نگاه تگذاران اجتماعی و همکاری آنان هستیم. در این راستا حمایت مدیران ارشد بسیار مهم است و ارتقای جایگاه و منزلت اجتماعی کارکنان این حوزه را تسهیل خواهد کرد.

چلک در ادامه اظهارکرد: تدوین نظام یکپارچه خدمات اجتماعی و ارائه کنندگان خدمات به حوزه‌های  مختلف از قییل تگذاری، آموزش رسمی در دانشگاه ها، آموزش ضمن خدمت، هماهنگی بین بخشی، استفاده بهینه از منابع موجود، فراگیری خدمات اجتماعی در کشور،حمایت از کارکنان خدمات اجتماعی و کمک خواهد کرد تا در کشور بهتر از قبل عمل شود البته در این راستا نیازمند بهره‌گیری از تجارب جهانی هستیم که فکر می‌کنم تشکل‌های بین‌المللی فعال در هر کشوری از جمله یونیسف در حوزه کودکان می‌تواند  در این زمینه مورد توجه قرار گیرد.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در پایان اظهارکرد: نیازمند این هستیم که اطلاع داشته باشیم که چه تعداد از کارکنان خدمات اجتماعی  در حوزه‌های مختلف از جمله کودکان،ن، سالمندان، افراد دارای معلولیت، آسیب دیدگان اجتماعی و فعالیت دارند و چه اقداماتی انجام می‌دهند، چه خلاء هایی و چه نیازهایی دارند؟

انتهای پیام/ ایسنا/ اجتماعی/خانواده/12 مهر 1398

لینک خبر:

http://www.isna.ir/news/98071208929


معتادان به جای زندان، به اردوگاه ها بروند

سلامت نیوز : تشدید مجازات خردهفروشان مواد مخدر یکی از راهکارهایی است که برای کاهش تعداد خرده فروشان توسط رئیسپلیس مبارزه با مواد مخدر پیشنهاد شده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل ازرومه همشهری ،علت این پیشنهاد بازدارنده نبودن مجازات های فعلی درخصوص خردهفروشان مواد مخدر عنوان شده است. مسعود زاهدیان، رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر بااشاره به اینکه نقش خرده فروشان در بازار مصرف موادمخدر بسیار کلیدی است، گفتهاست: خرده فروشان سهم زیادی در توزیع مواد مخدر و در دسترس قرار گرفتن آن دارند وباید جلوی این کار گرفته شود. بر همین اساس رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر خواستاربرخورد جدی تر با این افراد و افزایش مدت حبس و تغییر محل نگهداری آنها در قانونشده است.

آنطور که زاهدیان گفته، پلیس درخواستکرده تا محل نگهداری خرده فروشان از زندان به اردوگاه تغییر پیدا کند. چرا که دراردوگاه هم دسترسی این افراد محدودتر است و هم می توان یکسری آموزش های خاص را بهآنها ارائه داد تا دیگر سراغ چنین اعمالی نروند، از طرف دیگر در اردوگاه می تواناز ظرفیت این افراد برای کارآفرینی استفاده کرد که همین امر سبب می شود پس ازآزادی، بتوانند کارهای دیگری انجام دهند.

در ماده۴۲ قانون مبارزه با موادمخدر به قوه قضاییه اجازه داده شده که بخشیاز محکومان مواد مخدر یا روانگردان های صنعتی غیردارویی را به جای زندان دراردوگاه های خاص (با شرایط سخت و عادی) نگهداری کنند. دولت موظف است اعتبارات وتسهیلات و مقررات لازم را برای تهیه و اداره این اردوگاه ها ظرف مدت یک سال تامینکند.

در تبصره یک این ماده اشاره شده کهاداره این اردوگاه ها به عهده قوه قضاییه است و در تبصره۲ نیز آمده است دادگاه ها می توانند به جای کیفر حبس،کیفر توقف دراردوگاه ها را برای محکومین معین کنند.

کارشناسان معتقدند ت های مبارزهبا مواد مخدر در ایران با وجود اینکه بیش از ۳دهه است به صورت جدی اجرایی می شود، ولی به دلیل نبود تمرکز کافی وکارشناسانه به نقطه ای نرسیده است و تا زمانی که نگاه ریشه ای وجود نداشته باشد بادستگیری خرده فروشان، مصرف کنندگان و. این چالش برطرف نخواهد شد.درواقع باید بهت های کهنه مبارزه با مواد مخدر پایان داد و طرحی نو در انداخت.

وم تناسب بین جرم و مجازات رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایرانبا اشاره به این نکته که در مسئله مجازات ها باید به رویکردهای قهری و سلبی توجهداشته باشیم، گفت: نخست باید بین جرم و مجازاتی که برای آن درنظر گرفته می شودتناسب وجود داشته باشد و در مرحله بعد باید شاهد آثار بازدارندگی در این حوزهباشیم. سیدحسن چلک گفت: تجربه نشان داده است رویکردهای قهری صرف در مقابلهبا مواد مخدر نتوانسته بازدارندگی لازم را داشته باشد.

ما در این موضوع تجربه اوایل انقلابو مقابله با قاچاقچیان و فروشندگان مواد مخدر را داشتیم که برایشان حکم اعدام صادرمی شد اما اگر آن نوع برخورد تاثیری داشت امروز شاهد تعداد زیادی از افرادی نبودیمکه درگیر حوزه قاچاق و مواد مخدر شده اند. وی ادامه داد:

اگر از زاویه پلیس و دستگاه هایمقابله ای به مسئله مواد مخدر نگاه کنیم می بینیم که وظیفه پلیس ایجاب می کند بااین مسئله برخورد داشته باشد و به همین دلیل انتظار ها از پلیس این است که اینبرخوردهای مقابله ای بتواند اثربخشی لازم را داشته باشد اما تجربیات مشابه در دنیانشان داده که رویکردهای قهری و سلبی به تنهایی اثربخش نیست و تشدید مجازات ها همبازدارندگی زیادی به دنبال ندارد.چلک ادامه داد:

در سطح جامعه نیز به محض اینکه مردممتوجه می شوند خرده و عمده فروشی مواد در سطح شهر زیادشده، پلیس را مورد خطاب قرارمی دهند و اظهار می کنند که ناکارآمدی پلیس باعث بروز این اتفاق شده است.

همین مسئله باعث می شودپلیس تشدیدراهکارهای مختلف را برای مبارزه با خرده فروشان انتخاب کند و دلیل شان برای ایناقدام نیز این باشد که مقابله قهری با خرده فروشان می تواند بازدارندگی داشتهباشد. رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ادامه داد: برخوردهای قهری درخصوص مبارزهبا مواد مخدر ممکن است در کوتاه مدت اثر داشته باشد ولی با این اقدام فقط راه هایتوزیع و فروش این مواد تغییر پیدا می کنند. چلک تاکید کرد:

به نظر می رسد بسیاری از افرادی کهاقدام به خرده فروشی مواد مخدر می کنند، دلیل کارشان نیاز مالی و نداشتن اشتغالپایدار است اما اگر بشود تاثیر این کار و عواملی که باعث این اقدام می شود را درجامعه از بین ببریم شاید بتوانیم شاهد فروش کمتر مواد مخدر و کمتر شدن تعداد خردهفروشان در جامعه باشیم، با وجود این در اقتصاد ناکارآمد، یکی از عوامل گرایش افرادبه سمت جرایم خرد تلاش برای تامین معیشت زندگی است.

به گفته رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران با توجه به وضعیت نابسامان اقتصادی در کشور و اقتصاد و گردش مالی خوبی که درحوزه مواد مخدر وجود دارد این حوزه همچنان یکی از راه های کسب درآمد آنی برایافرادی خواهد بود که نیاز به درآمد آنی دارند. وی با اشاره به پیشنهاد تشدید قانونمجازات خرده فروشان مواد مخدر گفت:

تغییر قانون و تشدید مجازات در حوزهمواد مخدر ممکن است در کوتاه مدت تغییر ایجاد کند اما واقعیت این است که در اینحوزه رویکردهای مقابله ای و قهری در بلندمدت جوابگو نخواهد بود و باید به سمترویکردهای پیشگیری، تغییر مسیر دهیم و در کنار این رویکرد، به دنبال تغییررویکردهای قضایی هم باشیم.

در این رویکرد چند وجهی، وجه غالبباید پیشگیری و مشارکت مردمی باشد تا مردم به سمت خرید و مصرف مواد مخدر نروند واگر این اتفاق در جامعه روی دهد به تدریج قاچاق مواد مخدر نیز جایگاه خود را ازدست خواهد داد و شاهد کمتر شدن تعداد خرده و عمده فروشان مواد مخدر خواهیم بود.

تشدید مجازات خرده فروشان آثار مطلوبیبه دنبال نداردمعاون پیشگیری و اعتیاد سازمان بهزیستی کشور نیز در این خصوص گفت:تشدید مجازات خرده فروشان مواد مخدر ممکن است در کوتاه مدت در کاهش تعداد خردهفروشان و جامعه اثر داشته باشد، ما در بلندمدت نمی توانیم شاهد آثار مطلوبی در اینزمینه باشیم.

فرید براتی سده گفت: درخصوص موادمخدر و تبعات حاصل از آن غیر از فروشندگان مواد مخدر باید به خریداران این موادخصوصا خریداران خرده پا نیز توجه داشته باشیم. الان در تبصره های ماده۱۶ قانون مواد مخدر برای معتادانی کهبرای درمان مراجعه نمی کنند اردوگاه هایی با شرایط کار سخت درنظر گرفته شده است کهاین معتادان در این اردوگاه ها باید نگهداری شوند. وی با اشاره به ماده۴۲ قانون مبارزه با موادمخدر نیز گفت:

براساس این قانون مسئولیت این کار باقوه قضاییه است و سازمان بهزیستی کشور به رغم وظایفی که در این حوزه دارد، هیچورودی در این اردوگاه ها ندارد.

اردوگاه های ماده۴۲ اردوگاه هایی با شرایط کار سختهستند که مربوط به مجرمین مواد مخدر است که برای درمان مراجعه نمی کنند؛ این افرادبیمار نیستند اما مجرم هستند.

بر این اساس، معتادان متجاهر نیز اگربرای دومین بار دستگیر شوند بعد از دو بار رفتن به مراکز ماده۱۶ باید برای بار سوم دستگیری بهاردوگاه های قوه قضاییه بروند.براتی سده با بیان این سوال که باید ببینیمانتظارمان از جمع آوری، تشدید مجازات و درمان این افراد چیست؟ گفت: برخی انتظاردارند این افراد بعد از گذراندن دوره درمان در اردوگاه ها و یا مراکز ماده۱۶ همانند یک انسان سالم و عادی بهجامعه برگردند اما این تصور اشتباه است.

چرا که شرایط این افراد متفاوت وممکن است ماه ها و حتی سال ها زمان ببرد تا این افراد بتوانند به روزهای قبل ازاعتیاد خود برگردند.وی ادامه داد:

تشدید مجازات این افراد بدون درنظرگرفتن موضوع پیشگیری در جامعه چندان هم نمی تواند نتیجه مطلوبی به دنبال داشتهباشد، این افراد بعد از بیرون آمدن از اردوگاه های کار اجباری و یا مراکز ماده۱۶، برای اسکان، پذیرش توسط خانواده،آموزش مهارت زندگی و اشتغال آماده شوند تا بتوانند دوباره به جامعه برگردند؛ درغیراین صورت بعد از رهایی از اردوگاه ها و زندان و. دوباره شاهد از سر گیریاقدامات قبل از زندان شان خواهیم بود. براتی سده ادامه داد:

برای هر معتاد ماهانه ۶۰۰هزار تومان و روزانه برای هر نفر ۲۰هزار تومان هزینه می شود که این رقمبرای درمان معتادان بسیار ناچیز است؛ در بهزیستی نیز پیش بینی کرده ایم که برایدرمان معتادان ۳۰میلیارد تومانبودجه برای سال جاری مورد نیاز است که قرار بر این بوده وزارت کشور ۲۰میلیارد تومان آن را هزینه کند کههنوز این رقم به دست بهزیستی نرسیده است.

سلامت نیوز/4 شهریور 98 به نقل ازرومه همشهری

 


چلک، رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران:

معلولان متناسب با نیازشان از یارانه حذفی پردرآمدها برخوردار شوند

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، اختصاص یارانه پردرآمدها به افراد خاص از جمله معلولان را اقدامی اصولی خواند و گفت: در صورت تخصیص به‌موقع، مدیریت منابع و برنامه‌ریزی مدون می‌توان به اجرای درست هدفمندی یارانه‌ها در سایه شناسایی نیازهای اساسی معلولان و ارزیابی اجرای این ت راهبردی دولت امیدوار بود.

مهین داوری

تامین 24 / حسن چلک، رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران اختصاص یارانه دهک‌های پردرآمد به معلولان را اقدامی مناسب در راستای اجرای درست هدفمندی یارانه‌ها خواند و گفت: یکی از موضوعات اساسی در مدیریت کلان هر کشور، توجه به حوزه رفاه اجتماعی و حمایت از اقشاری است که به هر دلیل، توان تامین هزینه‌های اساس زندگی خویش را ندارند و معلولان را می‌توان در زمره این اقشار به‌شمار آورد.

 

چلک در گفت‌و‌گو با تامین 24»، ادامه داد: دولت‌ها موظفند تمهیداتی بیندیشند که منابع عمومی در راستای حمایت اجتماعی، توانمندسازی و تسهیل دسترسی و برخورداری از خدمات موردنیاز اقشار خاص اختصاص داده شود.

 

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به اینکه اجرای هدفمندی یارانه‌ها با هدف فقرزدایی و دستگیری از اقشار ضعیف و کم‌درآمد آغاز شد، تصریح کرد: تخصیص همزمان یارانه به خانوارهای ثروتمند و فقیر، انحراف جدی از هدفمندی یارانه‌ها بود که ت حذف دهک‌های پردرآمد و تخصیص آن به افراد با نیازهای خاص از جمله معلولان، بازتوزیع درست منابع و هدفمند شدن یارانه هاست.

 

چلک تخصیص به موقع منابع را در اجرای درست این ت موثر دانست و گفت: در صورت تخصیص به موقع، مدیریت منابع و برنامه‌ریزی مدون می‌توان به نتایج پرثمر این رویکرد امیدوار شد و اگر در اجرا نیز تخصص، تعهد و و دقت عمل وجود داشته باشد،  قطعا شاهد چشم‌انداز روشن در اجرای اصولی هدفمندی یارانه‌ها و توزیع درست منابع کشور در آینده خواهیم بود.  

 

وی با اشاره به متفاوت بودن نیاز اقشار خاص به‌ویژه معلولان بیان کرد: از تیم مددکاران اجتماعی به‌منظور شناسایی و اولویت‌بندی نیازهای معلولان باید استفاده شود و اولویت های مورد نیاز آنها با توجه به تعیین نوع و میزان معلولیت و جایگاه اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و . آنها، شناسایی و استخراج شود.

 

چلک افزود: ممکن است اولویت یک فرد خاص، مسکن و دیگری اشتغال، وسایل کمک توانبخشی و آموزش یا درمان باشد؛ بنابراین نمی توان بی‌توجه به نیازهای افراد، نسخه یکسان برای همه تجویز کرد. اگر منابع به صورت مشابه و یکسان هزینه شود، ریسک انحراف در مدیریت و تخصیص منابع دو چندان خواهد شد.منبع: تامین24/تاریخ : 13:00 1398/7/3/ گروه : رفاه وتامین اجتماعیشناسه خبر: 47588


مدارس تشنه نشاط و شادی هستند/ راهکارهای ایجاد نشاط

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران به راهکارهای ایجاد نشاط در میان دانش آموزان اشاره کرد و گفت: مدارس تشنه نشاط و شادی هستند.

به گزارش خبرنگار مهر ، با توجه پرسش مهری که رییس جمهور همزمان با آغاز  سال جدید تحصیلی اعلام کرد(آیا محیط مدرسه محیطی دلپذیر، شاد و پرنشاط است؟) گفت وگویی با سید حسن چلک رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران انجام داده ایم که در ذیل می آید.

چقدر پرسش مهری که رئیس جمهور مطرح کردند در جامعه ما ضروری است؟

- فکر می کنم در تمام طول این سال ها که پرسش مهر  توسط رواسای جمهور کشور ما مطرح شد این موضوع یکی از ضروری ترین ها بود که در سال جاری توسط رییس جمهور به پرسش گذاشته شده است.

تاملی بر شاخص های مرتبط با نشاط اجتماعی و شادی و به طور کلی حوزه سلامت اجتماعی و روانی در کشور نشان می دهد که حال ما در این حوزه خیلی خوب نیست .هیچ کس هم نمی تواند منکر این موضوع شود.به عنوان مثال طبق آمار ارایه شده توسط مسئولین وزارت بهداشت، بین ۲۳ تا ۲۵ درصد حداقل دارای یک اختلال روانی هستند .یعنی از هر چهار نفر یک نفر.

تعداد خشونت ها در کشور نگران کننده است و همیشه جزء پرونده های قضایی با فراوانی بالا بوده است همچنین آماری که از نزاع توسط پزشکی قانونی ارایه شده است هم تاییدی بر همین نکته است که خشونت بالاست.همین طور خشونت های خانگی و شاخص های دیگر. طبیعی است که در جامعه ایی که شادی و نشاط اجتماعی بالا باشد نشانگان اجتماعی و روانی حال بهتری خواهند داشت.  لذا طرح این پرسش می تواند یک فرصت باشد از این نظر که ما به موضوع شادی و نشاط فکر کنیم.این قدر گرفتاریم که گاهی اوقات نمی دانیم آخرین باری که از ته دل خندیدیم که بود. البته نشاط وشادابی همیشه خنده نیست که در ادامه توضیح خواهم داد.

چرا در مدرسه و برای دانش آموزان این سوال مطرح شد.اهمیت این موضوع چه بود؟

- بله.پاسخ به این سوال از چند منظر اهمیت دارد.منظر اول مدیران مدرسه و به عبارت بهتر اولیاء مدرسه هستند.مدیر مدرسه، ناظم، معلم. این سه گروه در مدرسه بیشترین نقش را در تقویت شادی دارند.البته این به منزله بی توجهی به تگذاران نظام آموزشی نیست که اتفاقا نقش آنها هم بسیار مهم هست.مدارس شادی گزیز یا مدارس شادی افزا در نتیجه تصمیمات همین تگذاران هست.من معتقدم بنا به دلایل متعدد مدارس ما مدارس شادی نیستند و بیش از این که شاد باشند شادی گزیر هستند. این تفکر در اغلب مدارس غالب است.

پس انتخاب تگذاران و مدیران و معلمین خوب در تزریق شادی و ایجاد بستر شادی و نشاط در مدارس بسیار مهم است.باید اجازه دهیم بچه ها در مدارس شاد تربیت شوند که تاثیرش در یادگیری های دروس و مهارت ها اجتماعی و غیره هم بسیار قابل توجه خواهد بود.منظر دوم دانش آموزان هستند که می توانند در ایجاد این فضا کمک کنند اگر فضا برایشان ایجاد شود.

منظر سوم: خانواده ها هستند.نقش الگوهای تربیتی خانواده ها در تربیت دانش آموزان شاد و یا غمگین کم نیست.لذا هر سه ضلع این مثلت بایست مورد توجه قرار گیرند.گرچه اطلاع ندارنم که پرسش های مهر قبلی نتایجش چه خروجی در عرصه تگذاری ها واجرا داشته ولی همین که به دنبال این سوال باشیم که چگونه محیطی شاد یا شاد تر داشته باشیم خودش یک گام به جلوست. معتقدم دانش آموزی که محیط شاد را در دوران تحصیل خود تجربه کند احتمال این که در آینده در هر کجا که باشد مروج شادی باشد بیشتر از دانش آموزی است که این محیط را تجربه نکرده باشد.ضمن این که فراموش نکنیم  دانش آموزان در سنینی هستند که پویایی وتحرک از وژگی های ذاتی شان هست که اگر جلوی شان گرفته شود ممکن است به صورت خشونت که الان هم یکی از اولویت های مسایل محیط های آموزشی است یا گرایش به آسیب های اجتماعی خود را نشان دهد.

چه باید کرد؟

-به نظرم اولین گام پذیرش این موضع در نظام آموزشی است که به  دنبال تربیت نسلی باشیم که در امروز و همین طور در آینده شادی و نشاط را برای خود و دیگران هم بخواهد.محیط مدرسه را شاداب کنیم.رنگ مدرسه، نوع پوشش دانش آموزان و اولیاء مدرسه، رنگ کلاس ها و تجهیزات و . شادی را منتقل کند.استفاده از معلمین با انگیزه و مدیران شایسته راه دیگری است.

این که گفتم شادی همیشه خنده نیست منظورم همین هست.مدیر خوب با اعمال مدیریت خوب خودش می تواند شادابی را در مدرسه ایجاد کند، معلم با انگیزه با تدریس خوب خودش، برخورد مناسب با دانش آموزان و آموزش های عملی در حوزه مهارت های اجتماعی و مسئولیت پذیری و . می تواند در تقویت این فضا نقش مهمی داشته باشد.ارتباط منطقی و خوب بین اولیاء خانه و مدرسه هم همین طور.

دادن نقش به دانش آموزان در مدرسه احساس خوبی در آنان ایجاد می کند.همین طور اشتباه دانش آموزان را تو سرش خراب نکنیم. هر کسی ممکن است اشتباه کند با شخصیت دانش آموزان برخورد نکنیم.اجازه دهیم جشنواره های اقوام در مدارس برگزار شود به همت خود دانش آموزان، خانواده ها و اولیاء مدرسه در تقویت هویت فرهنگی، گامی اساسی برداریم که یکی از مهمترین مولفه های نشاط اجتماعی است . به حقوشان احترام بگذاریم، به تفاوت ها توجه کنیم، سواد اجتماعی را به دانش اموزان یاد دهیم و فقط متکی بر محفوظات نشویم تا در کنار درس خواندن انسان بودن را هم  بیاموزند .مدیر مدرسه ای که دانش آموز برای ورود به اتاقش لازم باشد از کسی اجازه بگیرد نمی تواند در ایجاد این فضا کمک کند.منبع: خبرگزاری مهر/جامعه خبرنگار مهناز قربانی

کد خبر 4731031

Image result for ‫ چلک مددکاری‬‎سلامت نیوز :آمارها نشان می دهد خط قرمز گفت وگویبین اعضای خانواده ها در کشور را رد کرده ایم و میانگین گفت وگو بین اعضای خانوادههای ایرانی به ۱۵تا ۲۰دقیقه در روز رسیده است، موضوعی که نشان از یک گسست عاطفی بزرگبین اعضای خانواده ها در کشور دارد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از رومه همشهری،خانواده ای که مهم ترین نهاد اجتماعی در هر جامعه ازجمله ایران ما محسوب می شود واز مهم ترین کارکردهای آن ایجاد بستری برای افزایش تعامل بین افراد و آموزش گفتوگو کردن است، حالا به نظر می رسد خود دچار شکاف های عمیق و مشکلات ارتباطی شدهاست و حاصل این ضعف بزرگ را می توان در افزایش پرونده های طلاق و شکاف بین نسلی واختلافات فرزندان با والدینشان جست وجو کرد.

خانواده سالم خانواده ای است که با گفت وگو وتعامل بتواند راه حل هایی برای مشکلاتش پیدا کند و در چنین خانواده ای کمتر اتفاقیمی تواند به تهدیدی جدی بدل شود.این روزها وابستگی بیش از حد اعضای خانواده بهوسایل ارتباطی همچون گوشی های هوشمند، شبکه های ماهواره ای و فضاهای مجازی اعضایخانواده ها را از هم دور کرده است و در عمل جزیره های خصوصی در خانه ها شکل دادهاست؛

رسانه ها و شبکه های مجازی که ارتباط حقیقی و گفتوگو بین اعضای خانواده را به حداقل رسانده است تا جایی که در کمتر خانواده ای شاهددورهمی های شبانه و بحث ها و گفت وگوهای خانوادگی هستیم.

این روزها حتی شاهدیم که بسیاری از اعضای خانوادهبه جای حرف زدن باهم در شبکه های مجازی به هم پیام می دهند و خانه ها بیشتر درسکوت فرو رفته اند. مسئله ای که باعث شده تا شاهد کاهش سطح ارتباطات عاطفی بینافراد خانواده هم باشیم و در مسائلی هم که اعضای خانواده با هم صحبت می کنند درنهایت در بسیاری از مواقع بحث ها به تنش کشیده می شود. با سیدحسن چلک، رئیسانجمن مددکاران اجتماعی ایران، را درخصوص آسیب شناسی این موضوع بخوانید:

سیدحسن چلک، با ابراز تاسف از اینکه در سالهای اخیر شاهد ضعف فرهنگ گفت وگو بین خانواده ها بوده ایم، گفت: کم شدن زمان گفتوگو در بین اعضای خانواده دلایل متعدد دارد، یکی از این دلایل مشغله زیادی است کهافراد دارند و به دلیل همین مشغله فراموش کرده اند که یکی از مهم ترین راه هایافزایش صمیمیت درون خانواده ها، صحبت کردن با یکدیگر است.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران گفت: امروزگسترش تکنولوژی و فناوری های نوین باعث شده که افراد درون و بیرون از خانوادهرابطه هایشان در قالب گفت وگو ضعیف تر از گذشته باشد و افراد دیگر حوصله همدیگر رانداشته باشند.

او با اشاره به این نکته که خیلی از مواقع افرادنمی دانند که گفت وگو یک مهارت است، گفت: ما باید بلد باشیم و بدانیم چه بگوییم؛چه کلماتی را در چه جاهایی به کار ببریم، موضوعات انتخابی مان برای گفت وگو در جمعهای مختلف چگونه باید باشد و چگونه برای گفت وگو باید وقت بگذاریم.

ضمن اینکه در خیلی از مواقع افراد از گفت وگوکردن گریزانند، چرا که گفت وگو های قبلی شان در نهایت به مشاجره ختم شده و به دلیلاینکه می ترسند دوباره مشاجره ای صورت بگیرند، ترجیح می دهند تا با دیگران گفت وگونداشته باشند. این مسائل در حالی بین خانواده ها در حال روی دادن است که گفت وگویصریح و صمیمی بین اعضای خانواده می تواند آرامش و نشاط را به محیط خانوادهبرگرداند و افراد از در کنار هم بودن لذت ببرند.

چلک ادامه داد: گفت وگو بین خانواده هاباعث می شود تا افراد از خواسته های هم با خبر شوند و بتوانند از یکدیگر حمایت هایروانی و عاطفی داشته باشند. خانواده ها یک جاهایی بتوانند سایر خواسته های اعضا رامتوجه شوند و به برآورده شدن آن کمک کنند. وجود فرهنگ گفت وگو، صمیمیت را میاناعضای خانواده افزایش می دهد.

اعضای خانواده با اهداف مشترک و خواسته هاییکدیگر آشنا می شوند. در فضای صمیمی گفت وگو، مشکلات و انتظارات گفته می شود و بامشارکت اعضای خانواده برای پاسخ دادن به آنها قدم برداشته می شود. در نتیجه گفتوگو، رضایت افراد تامین شده و آرامشی مثال زدنی در خانواده حاکم می شود.

به گفته وی در گذشته که رسانه ها اینقدر گستردهنبودند، بخش عمده ای از گفت وگوها در شب نشینی های بین اعضای خانواده ها اتفاق میافتاد و افراد در این دورهمی ها راجع به موضوعات مختلف صحبت می کردند اما الانمتاسفانه شاهد فقط محبت و فاصله عاطفی بین افراد هستیم که این مسائل عوارضی را بههمراه دارد و افراد برای جلب محبتی که نیاز دارند، به دنبال فضاهایی می روند کهبتوانند محبت مورد نیازشان را جذب کنند.

ایجاد فرهنگ گفت وگو در خانواده یک مهارت است؛نمی توان جلوی تلویزیون نشست و کانال ها را بالا و پایین کرد یا در شبکه های مجازیچرخید و در عین حال با یکی از اعضای خانواده گفت وگوی موثری انجام داد. چلکبا بیان این نکته که باید شبکه های اجتماعی را مدیریت کرد، گفت: اگر نتوانیم شبکههای اجتماعی را مدیریت کنیم همانطور که تا امروز این شبکه ها زندگی مان را تحتالشعاع قرار داده اند در آینده نیز همین اتفاق می افتد.

اما آنچه مهم است این است که مردم برای تقویتفرهنگ گفت وگو بین خودشان، اقدام کنند و به اهمیت گفت وگو واقف باشند و یاد بگیرندکه چگونه صحبت کنند.به گفته رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران خانواده ها بایدبرای گفت وگوی بین فردی اهمیت قائل شوند، این مسئله ای نیست که بتوان بادستورالعمل آن را پیش برد، با وجود این یاد گرفتن چگونه گفت وگو کردن بخشی ازمهارت های اجتماعی و ارتباطی است.

خانواده باکیفیت، خانواده ای است که گفت وگویباکیفیت در آن شکل بگیرد. جامعه ای که در آن اعضای خانواده ها با هم حرف نمی زنندبا آسیب های اجتماعی مانند طلاق، خشونت و افسردگی دست به گریبان است. افرادخانواده کنار هم هستند ولی از تنهایی رنج می برند.

وی با بیان اینکه درست نیست همه مسائل آموزشی وتربیتی را از آموزش و پرورش بخواهیم، گفت: خانواده ها مسئولیت خودشان را دارند وآموزش و پرورش نیز مسئولیت خودش را دارد اینکه خانواده ها توقع داشته باشند همهمسائل تربیتی به عهده این وزارتخانه باشد، درست نیست آموزش و پرورش در بخش آموزشمهارت های اجتماعی در کنار آموزش خانواده باید کار کند و می تواند نقش تاثیر گذاریداشته باشد، اما اینکه خانواده ها رفع مسئولیت از خودشان کنند و همه از اینوزارتخانه توقع داشته باشند که مهارت های عاطفی و کلامی و ارتباطی را بهفرزندانشان یاد بدهند، به نوعی فرار از مسئولیت است.

منبع: اصلی: رومه همشهری.شنبه4 آبان 98





یادداشت :شایسته سالاری» را  جدی بگیریم

سید حسن چلک، رییسانجمن مددکاران اجتماعی ایران(رومه شرق، 6 آبان 1398)

یکی ازبزرگترین آرزوهای من این است که در هر جایی هر کسی سر جایش خودش بنشیند.به عبارت بهترهر کسی جایی بنشیند و منصبی را بگیرد که شایسته اش است. شایسته سالاری شیوه‌ای از  مدیریتگفته می‌شود که در آن دست‌اندرکاران بر پایه توانایی و شایستگی‌شان برگزیده شوند ونه بر پایه قدرت مالی یا موقعیت اجتماعی و فامیلی. فناوری‌های نوین و شتاب تحول وتغییر، نیاز به نیروی انسانی متخصص را بیش از پیش کرده‌است. این امر بنگاه‌ها ودولت را به سوی نظام و سیستمی شایسته سالار رهنمون می‌کند. در جوامع شایسته سالار،نگرش‌های خویشاوندسالاری، قبیله گرایی، حزب سالاری و غیره مطرود است. نظام شایسته سالار، نظامی است کهدر آن افراد مناسب در مکان و زمان مناسب منصوب شده و از ایشان بهترین استفاده درراستای اهداف فردی، سازمانی و اجتماعی بشود.

باید توجهداشت که شایسته سالاری، نه یک نوع حکومت، بلکه یک فرهنگ می‌باشد. شایسته سالاریغالباً و به اشتباه یک نوع حکومت تلقی می‌شود، در حالی که شایسته سالاری در حقیقتیک رویکرد و یک نهاده برای انتصاب اشخاص در یک حکومت است. افراد در سیستم شایستهسالار، بر اساس معیارهای متغیری از شایستگی مورد داوری قرار می‌گیرند. این معیارهامی‌توانند زمینه‌های گسترده‌ای، از هوش گرفته تا پایبندی به اخلاق، از استعدادعمومی تا دانش در زمینه خاص را در بر بگیرند.

 گرچه من فکر می کنم که  شایسته سالاری بیشتردر حرف مورد توجه بوده  و در عمل این موضوعبا توجه به شواهد و قراین متعدد در کشور ما شبیه به طنز شده است.

در دین مبین اسلام همبراین موضوع تاکید وتصریح شده است و نمونه های مختلفی در صدر اسلام وجود دارد کهگویای توجه به این موضوع می باشد:حضرت علی علیه السّلام در نامه ای به قاضی منصوبخود در اهواز نوشته اند که:ای رفاعه بدان که این حکومت امانتی است کههرکس به آن خیانت کند،لعنت خداوند را تا روز قیامت به همراه خواهد داشت و هرکسخیانت کاری را به کار گیرد پیامبر اکرم (ص) در دنیا و آخرت از او بیزار است».

سعدی» یکی از شاعران نامیکشور هم در خصوص شایسته سالاری چنین گفته است:

               گرت مملکتباید آراسته  /   مده کار معظم به نوخاسته              

    به خردان مفرمای کار درشت /  کهسندان نشاید شکستن به مشت

          نخواهیکه ضایع شود روزگار/   به ناکار دیدهمفرمای کار

در واقع می توان گفت کهمسئولیت ها،امانت های بسیار مهمی هستند که باید به اهلش سپرده شود.آنان که بدونداشتن شایستگی های لازم،خود را در مقام اداره قرار می دهند یا آنهایی که افراد رابدون شایستگی های لازم برای اداره امور می گمارند،بالاترین خیانت ها را مرتکب شدهو سبب هلاکت خود و دیگران می شوند و در دنیا و آخرت مورد غضب قرار خواهند گرفت

حضرت علی(ع) در جایدیگر در یکی از سخنان خود در تبیین بر سر کار آمدن افراد نااهل و پیامدهای تصدیامور به دست نا اهلان می فرماید که:

همانا شما دانستید کهسزاوار نیست بخیل بر ناموس و جان و غنیمت ها و احکام مسلمین،ولایت و رهبری یابد وامامت مسلمین را عهده دار شود، تا در اموال آنها حریص گردد،و نادان نیز لیاقترهبری ندارد تا با نادانی خود مسلمانان را به گمراهی کشاند و ستمکار نیز نمی تواندرهبر مردم باشد که با ستم حق مردم را غصب و عطاهای آنان را قطع کند،و نه کسی که درتقسیم بیت المال عدالت ندارد زیرا در اموال و ثروت آنها حیف و میل می کند و گروهیرا بر گروهی مقدم می دارد،و رشوه خوار در قضاوت نمی تواند امام باشد زیرا که برایداوری با رشوه گرفتن حقوق مردم را پایمال و حق را به صاحبان آنها نمی رساند و آنکسی که سنت پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و اله را ضایع می کند لیاقت مدیریتندارد».

در جای دیگر امام علیعلیه السّلام یکی از آفات حکومت و دولت را حاکمیت افراد پست دانسته و میفرماید:ریاست و حاکمیت فرومایگان و بی تجربه ها تازه به دولت رسیده،نشانه انحلال وانحطاط دولت هاست.

حال با تامل بر آن چهما داریم می بینیم باید اعتراف تلخی کنیم و آن این که در بسیاری از منصب هایمدیریتی ما شاهد حضور افرادی هستیم که تخصص شان با مسئولیت های شان به هیچ وجهتناسب ندارد.در چنین شرایطی نباید انتظار داشته باشیم که امور به خوبی مدیریتشوند.پیامدهای اجتماعی این نوع واگذاری منصب ها و مدیریت ها افزایش فساد، افزایشهزینه سازمان ها، بی اعتمادی به سازمان ها و. خواهد بود.ولی باز هم می بینیم کهافرادی هستند که برای حفظ میز مدیریت شان (که نه بر اساس شایستگی، بلکه فقط براساسارتباط بدست آوردند) دست به هر اقدامی می زننددر واقع می توان گفت که شایستهسالاری طنز تلخی است.البته این یاداشت زحمات وتلاش های مدیران ایرانی را نمی خواهدزیر سئوال ببرد که قدر دان زحمات این تعداد کم مدیران شایسته هستم.اما.

 

 

 

 

 


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران:

شاخص‌های رفاه کودکانسنجش ملی نمی شود

 

  چلک گفت:مشکل اصلی فقر کودکان این است کهسنجشی از شاخص های رفاهی و اجتماعی و سلامت روانی و فردی آنها به صورت خاص انجامنمی دهیم و شاخص های رفاه کودکان سنجش ملی نمی شود.

سید حسن چلک درگفت و گو با خبرنگار خبرگزاری مهر در پاسخ به اینکهآیا برای رفع فقر کودکان توسط متولیان دولتی برنامه ریزی مدونی انجام شده و خروجینیز داشته  است، اظهار کرد: مساله فقر کودکان موضوعی است که باید درباره آنمطالعات و پژوهشی های دقیقی انجام داد و نمی توان به راحتی درباره آن اظهار نظرکرد. برای نمونه با توجه به تشدید تورم در سال جاری هنوز تحقیقی درباره اثرگذاریاین تورم بر فقر کودکان انجام نشده است که با صراحت بگویم که فقر کودکان در کشوروخیم تر و تشدید شده است با نه؟

وی با بیان اینکه امسالدرباره گسترش فقر کودکان پژوهشی مشاهده نکرده‌ام، تاکید کرد: در شرایطی که فقر درجامعه رو به رشد باشد، کودکان بیش از سایر گروهها در معرض آسیب قرار می گیرند و درسلامت و روان ، جسم  و روح، تحصیل، افزایش کار آنها تاثیرگذار خواهد بود. نمیتوان در شرایطی که فقر در جامعه رو به رو رشد است، کودکان را مستنثی کرد بدونتردید در سال جاری که نرخ رشد اقتصادی در کشور کاهش یافته است، فقر کودکان نیز رشدخواهد یافت و آینده کودکان نیز بیشتر تهدید می شود. با این حال از چند سال پیش طرحها و برنامه های متعددی برای کاهش فقر کودکان و بهبود وضعیت کودکان در کشور دردستور کار قرار گرفته است و مهمتر اینکه مردم و سازمان های مردم نهادها نسبت بهکودکان و حقوق آنها حساس تر شده اند و سلامت اجتماعی و مراقبت اجتماعی از کودکاندر مرکز توجه قرار گرفته و تلاش شده در ت گذاری کلان کشور به این گروه ازجامعه نیز توجه شود.

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران  با اشاره به اینکه تغذیه کودکان و سلامت جسمی آن و واکسینهکردن آن نسبت به بیماری ها در روستاها مورد توجه قرار گرفته است، تصریح کرد: مشکلاصلی فقر کودکان در این است که سنجشی از شاخص های رفاهی و اجتماعی و سلامت روانی وفردی آنها به صورت خاص انجام نمی دهیم و این غفلت جدی است در حالی است که برایبرنامه ریزی کودکان به این شاخصه ها نیاز داریم.امید است سالانه به صورت مستمر اینشاخص ها سنجش شود تا بر اساس خروجی این شاخص ها نسبت به کودکان و رفع فقر از آنهابرنامه ریزی اجرایی داشته باشیم. کودکان سرمایه هر کشوری است و اگر غلفت نسبت بهآنها تداوم داشته باشند، صدمات جبران ناپذیری نسبت به سرمایه های اصلی هر جامعهخواهیم داشت.

چلک در پاسخ بهاینکه حساس شدن جامعه و  سمنها نسبت به فقرکودکان چه میزان نسبت به بهبود وضعیت این گروه مهم موثر بوده است، گفت: قطعا بیتاثیر نبوده است. در حوزه مراقبت های اجتماعی از جمله تحصیل و بهداشت و درماناثرات خود را داشته باشد اما انتظار می رفت که خروجی کار بیش از این باشد و حساسیتها نسبت به فقر کودکان بیشتر باشد. متاسفانه در بهبود شاخص های رفاهی کودکان بایدانتخاب اول باشد اما این انتظار کمتر مورد توجه قرار می گیرد اما در زمان گسترشفقر و فشارهای اقتصادی کودکان اولین گروهی هستند که حقوق آنها نادیده گرفته می شودو این مساله در مناطق محروم بیشتر رخ می دهد که تبعات منفی گسترش فقر کودکان زخمعمیقی بر کودکان و جامعه ایجاد خواهد کرد.

وی در پاسخ به اینکهآیا آماری از فقر کودکان در استانها و مناطق محروم وجود دارد، تاکید کرد: متاسفانهاین آمار وجود ندارد زیرا شاخص های رفاه کودکان سنجش ملی نمی شود که بر اساس خروجیکار برنامه ریزی و تصمیم گیری برای فقر کودکان انجام شود. با توجه به نبود سنجشهای ملی برنامه ریزی جدی را نمی توان نسبت به کودکان و فقر آنها داشت از این روبرنامه هایی که در راستای کاهش فقر کودکان در سازمان های دولتی و حتی خصوصی انجاممی شود خروجی لازم را نخواهد داشت زیرا مشخص نیست برای چه باید برنامه ریزی دقیقکرد.

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران  با تاکید بر اینکه برنامه ریزی ها درباره فقر کودکان کارآمدنبوده است، اظهار کرد: در صورتی که ثبات اقتصادی در کشور حاکم نشود و رشد اقتصادیهمچنان بماند، در صورتی که تدبیر لازم را نداشته باشیم قربانی اصلی گسترش فقر درکشور، کودکان خواهد بود. آینده هر کشوری به کودکان آن بستگی دارد از این رو بایدشاخص های رفاهی برای کودکان رشد یابد.

وی درباره نقص قوانینحمایتی از کودکان توسط مجلس نیز گفت: حساسیت نسبت به کودکان همیشه وجود دارد و درهر تصمیمی باید تمام نکات فرهنگی و اجتماعی را مورد توجه قرار داد، قوانینی که درمجلس درباره کودکان مطرح و بررسی می شود با تفاسیر مختلف مواجه و تصمیم گیری میشود. برای نمونه لایحه حمایت از حقوق کودکان از سال ۱۳۸۵ در مجلس بررسی آن آغازشده است در چندین مرحله رفت و برگشت به قوه قضائیه ،دولت و مجلس در نهایت در سالجاری تصویب می شود و همچنان چند ماده آن در حال بررسی است یعنی برای یک لایحهقانونی حمایت از کودکان ۱۲ سال زمان صرف شده است و همچنان در حال بررت. حساسیت در بخش کودکان بسیار بالاست.منبع: خبرگزاری مهر6 آبان98

کدخبر 4428047

 


یادداشت:

تشکیل پرونده شخصیت، یک فرصت »

سید حسن چلک رییس انجمن مددکاراناجتماعی ایران/12 آبان 98)

Image result for ‫ چلک بهزیستی‬‎وقوع جرایم و آسیب های اجتماعی به اشکال مختلف در جوامع امری اجتناب ناپذیراست.تاملی بر تگذاری های انجام شده در تمامی دنیا و در ادوار مختلف نشان میدهد که یکی از دغدغه های مسوولین حکومت ها نحوه برخورد با مجرمین و کسانی که ازقانون عدول می کنندو یا افرادی که آسیب دیده اجتماعی هستند، بوده و هست.اما چگونگیبرخورد و بررسی و صدور احکام و تعیین مجازات ها همیشه موضوع پر چالش هست.کشور مانیز از این قضیه مستثنی نیست.یکی از انتظارت ما مددکاران اجتماعی و کسانی که درحوزه اجتماعی فعالیت می کنیم این بود که در صدور احکام قضایی فقط به  ابعاد حقوقی توجه  نشود چرا که این نگاه تک بعدی نمی تواند کافیبرای صدور احکام مناسب باشد.راه اندازی اورژانس اجتماعی، مراکز کاهش  طلاق از سال 1378 و اقدامات دیگر به همین دلیلبوده است تا مداخلات اجتماعی و ابعاد اجتماعی در برخورد با مجرمین و افراد در معرضآسیب و آسیب دیده اجتماعی در کنار ابعاد قضایی وحقوقی مورد توجه قرار گیرد.برایتحقق این موضوع در ماده 203  قانون آییدادرسی کیفری تمهیداتی برای استفاده از ظرفیت مددکاران اجتماعی و روانپزشکان و.اتخاذ شده است و چنین آمده است: در جرایمی كه مجازات قانونی آنها سلب حیات، قطععضو، حبس ابد و یا تعزیر درجه چهار و بالاتر است و همچنین در جنایات عمدی علیهتمامیت جسمانی كه میزان دیه آنها ثلث دیه كامل مجنیٌ‌علیه یا بیش از آن است،بازپرس مكلف است در حین انجام تحقیقات، دستور تشكیل پرونده شخصیت متهم را به واحدمددكاری اجتماعی صادر نماید. این پرونده كه به صورت مجزا از پرونده عمل مجرمانهتشكیل می‌گردد، حاوی مطالب زیر است:


الف- گزارش مددكار اجتماعی در خصوص وضع مادی،خانوادگی و اجتماعی متهم
ب- گزارش پزشكی و روان پزشكی». همچنین درماده 286 اصلاحی این قانون(24 / 03 / 1394) علاوه بر موارد مذکور در ماده 203 اینقانون، در جرایم تعزیزی درجه پنج و شش نیز، تشکیل پرونده شخصیت در مورد اطفال و نوجوانان توسط دادسرا یادادگاه اطفال ونوجوانان  اامی شد.

بر همین  اساس با پیگیری های اداره کلسیستم وبهبود روش های قوه قضاییه جلساتی برای تدوین دستورالعمل تشکیل پروندهبرگزار شد که من هم به عنوان رییس انجمن مددمکاران اجتماعی ایران در کنار سایرمتخصصین مددکاری اجتماعی، روانشناسی، حقوقی و. در جلسات منظمی که برگزار می شد،حضور داشتم.پس از تدوین این دستورالعمل توسط رییس محترم قوه قضاییه در پایانشهریور 1398 ابلاغ شد که من آن را یک فرصت عالی برای  تقویت ابعاد و وضعیت اجتماعی و روانی در صدوراحکام قضایی می دانم.به استاد این دستوراالعمل پرونده شخصیت پرونده شخصیت،پرونده‌ایمشتمل بر اطلاعات شخصی متهم از قبیل سوابق فردی، خانوادگی، اجتماعی، تحصیلی ووضعیت شغلی، اقتصادی، پزشکی و روان‌پزشکی و همچنین سوابق کیفری است که بر اساسمواد ۲۰۳ و ۲۸۶ قانون آیین دادرسی کیفری و ضوابط این دستورالعمل به منظور استفادهدر اتخاذ تصمیم مناسب قضایی در کنار پرونده قضایی تشکیل می‌شود.طبق ایندستورالعمل  گزارش مددکار اجتماعی،قسمتی ازپرونده شخصیت است که شامل اطلاعات مربوط به مشخصات فردی، وضعیت و سوابق خانوادگی،اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی متهم می‌باشد. همچنین  گزارش پزشکی و روان‌پزشکی: قسمتی از پروندهشخصیت است که شامل اطلاعات مربوط به سوابق و نتایج معاینات و بررسی‌های پزشکی وروان‌پزشکی متهم می‌باشد.برای متهمان به ارتکاب جرایم دارای مجازاتقانونی سلب حیات، قطع عضو و حبس ابد، متهمان به ارتکاب جرایم تعزیری درجه چهار وبالاتر، متهمان به ارتکاب جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی با میزان ثلث دیه کاملمجنی‌علیه یا بیش از آن و  اطفال ونوجوانان متهم به ارتکاب جرایم تعزیری درجه شش و بالاتر این پرونده تشکیل می شود. ومقرر شده طبق ماده ۴۸۶ قانون آییندادرسی کیفری، در حوزه قضایی هر شهرستان واحد مددکاری اجتماعی زیر نظر رییس حوزهقضایی تشکیل می‌شود. نکته دیگر این که  پرونده شخصیت در مورد متهمانی تشکیل می‌شود کهبرابر ماده ۱۹۵ قانون آیین دادرسی کیفری، اتهام به آنان تفهیم شده و دلایل کافیبرای توجه اتهام به آنان وجود داشته باشد. نظربه اهمیت مددکاریاجتماعی در اجرای این دستوراالعمل  واحدمددکاری اجتماعی مکلف است پس از وصول دستور مقام قضایی نسبت به تشکیل پرونده شخصیتدر سامانه اقدام کند و حداکثر ظرف بیست روز و در پرونده‌های زندانی‌دار حداکثر ظرفده روز مراتب را به بازپرس یا دیگر مقامات قضایی مربوط اعلام کند. همچنین در جرایمی که مستقیماً دردادگاه مطرح می‌شود، پرونده شخصیت به دستور قاضی دادگاه توسط واحد مددکاری اجتماعیمحل استقرار همان دادگاه تشکیل می‌گردد. در صورت عدم تشکیل واحد فوق، واحد مددکاریاجتماعی مستقر در دادسرا حسب دستور دادگاه نسبت به تشکیل پرونده شخصیت اقدام می‌کند. نکته مهم دیگر این پرونده این است کهپرونده شخصیت باید حسب مورد در دادسرا پیش از صدور قرار جلب به دادرسی و در دادگاهپیش ازپایان تحقیقات مقدماتی تکمیل شود. عدم تکمیل پرونده شخصیت در مواعد مذکور،مانع ادامه اقدامات قضایی نیست.

 واحد مددکاری اجتماعی وظایق نتختلفسی را بر عهدهدارد که از جمله آنها می توان به  مصاحبهبا متهم و درج اطلاعات لازم در پرسشنامه‌ها، انجام استعلام‌های ضروری در موردوضعیت مادی، خانوادگی و اجتماعی متهم، معرفی متهم به پزشک معتمد (مورد تأیید پزشکیقانونی) به منظور انجام معاینات، آزمایش‌های پزشکی، روان‌پزشکی، مصاحبه و در صورتوم انجام آزمون‌های روان‌شناختی و اخذ پاسخ، طبق ضوابط و مقررات تعیین‌شده ازسوی سازمان پزشکی قانونی کشور،  تحقیق محلیپس از موافقت مقامات قضایی مسؤول تحقیقات مقدماتی؛ در‌صورتی‌که انجام این امر برایشناسایی سوابق و وضعیت اجتماعی متهم ضروری باشد، با رعایت مقررات مربوطف  تنظیم نهایی گزارش پرونده شخصیت و درج آن درسامانه می باشد.نظربه اهمیت توجه به اصول مددکاری اجتماعی مقرر شد گزارش مددکاراجتماعی باید با رعایت امانت، بی‌طرفی، حفظ حریم خصوصی و به طور شفاف و روشن تهیهشود.

مادههمچنین قضات موظف شدند که در مراحل مختلف تحقیق، دادرسی و اجرا به ‌خصوصدر موارد زیر با استناد به پرونده شخصیت اتخاذ تصمیم می‌نمایند:

الف‌ـ قرار‌هایی مانند ترک تعقیب، تعلیق تعقیب، بایگانی‌کردن پرونده و ارجاعبه میانجیگری که تحقیقات با صدور آن‌ها متوقف می‌شود.

ب‌ـ قرار‌های تأمین کیفری و نظارت قضایی که مطابق ماده ۲۵۰ قانون آیین دادرسیکیفری باید با سابقه متهم، وضعیت روحی و جسمی، سن، شغل، جنس، شخصیت و حیثیت اومتناسب باشد.

پ‌ـ صدور حکم و تعیین نوع مجازات به‌خصوص تعیین مجازات و اقدامات تأمینی وتربیتی متناسب برای اطفال و نوجوانان، موضوع فصل دهم از بخش دوم قانون مجازاتاسلامی.

ت‌ـ استفاده از مقررات تخفیف (تقلیل یا تبدیل) یا تشدید مجازات.

ث‌ـ اعمال و متناسب‌سازی مجازات‌های جایگزین حبس با وضعیت محکوم‌علیه.

ج‌ـ استفاده از نهاد‌های ارفاقی مانند تعویق صدور حکم، تعلیق اجرای مجازات،صدور حکم آزادی مشروط، نظام نیمه‌آزادی و پیشنهاد عفو.

چ‌ـ اعمال ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی در جرایم موجب حد یا قصاص ارتکابی توسطافراد بالغ کمتر از هجده سال.

ح‌ـ سایر مواردی که به موجب قانون، اقتضای اتخاذ تصمیم مستم در نظرگرفتنوضعیت متهم است.

من فکر می کنم این اقدام ارزنده نیاز به این دارد مکه هم قضات مرتبط در اینزمینه دقیق توجیه شوند و استفاده از ظرفیت واحد مددکاری اجتماعی را یک فرصت بدانندو هم مددکاران اجتماعی برای اجرایی شدن این دستوراالعمل مورد حمایت مسوولین قضاییقرار گیرند و استقرار کامل واحد مددکاری اجتماعی در حوزه های قضایی مرتبط را شاهدباشیم و هماهنگی بین بخشی و فرابخشی هم توسط مسوولین قضایی صورت گیرد. پیشنهاد میکنم همزمان با اجرا، ارزیابی چگونگی اجرای این دستوراالعمل، مستند سازی اقداماتانجام شده و ثبت درس آموخته ها از اجرای آن مورد توجه قرار گیرد و حتی قوه قضاییهمی تواند در برخی از مناطق از ظرفیت بخش خصوص مددکاری اجتماعی از قبیل کلینیک هایمددکاری اجتماعی نیز استفاده کند.گرچه همچنان فکر می کنم که قوه قضاییهبرایاستفاده از ظزفیت های قانونی مددکاران اجتماعی نیاز به تدوین ی نظام نامه جامعمددکار اجتماعی دارد.

 

 

 

 


چرایی زمین گیر کردن آمبولانس/حتی در جنگ ها هم امکان ترددبرای خودروهای امدادی فراهم می شود!

سلامت نیوز :سید حسن چلک در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز،در واکنش به خبر مرگ یک بیمار به دلیل پنچر کردن آمبولانس از سوی همسایه عصبانی،گفت: به این موضوع از چند زاویه می توان نگاه کرد. زاویه اول رفتار این فرد درقبال نقشی است که حوزه های امدادی دارند که اورژانس پزشکی یکی از آنها است. معمولاحتی در جنگ ها می بینیم تنها وسیله ای که امکان تردد و ارایه خدمات درمانی را بهآسیب دیدگان در جنگ ها دارند خودروهای امدادی هستند وانتظاری که از مردم در تمامدنیا از جمله ایران می رود این است که همه ظرفیت ها را برای ایفای نقش واقعینهادهای امدادی انجام دهند

وی افزود:رفتار این فرد نه انسانی است، نه اخلاقی است و نه حرفهای و این نشان دهنده بی توجهی به حقوق شهروندی است. ممکن است این فرد با همسایه اشمشکل داشته و یا از خدمات حوزه امدادی یک دلخوری داشته است، ما دلیل اصلی اینواکنش شدید او را نمی دانیم اما به طور کلی اینطور می توان تحلیل کرد که رفتار اینفرد نشان می دهد این فرد به آن حدی از بلوغ برای ایفای نقش در زندگی اجتماعینرسیده است و زورش به کسی که باهاش درگیر بوده نمی رسد و می آید خشونتش را از طریقزمین گیر حوزه امدادرسانی انجام می دهد و رفتار وی کاملا مذموم است حتی در جنگ هاهم دشمن برای دشمن خود امکان حضور سرویس های امدادی برای ارایه خدمات فوریتی رافراهم می کند

چلک در ادامه گفت: نکته دوم تحلیل کلان تر این نوع رفتارهااست. ما یک نشانه ای از نیتی، ناکامی، بروز خشم ، ضعف مهارت های ارتباطی و ضعفمهارت های کنترل خشم در جامعه را می بینیم و تقریبا در چندسال اخیر آمار پزشکیقانونی در زمینه نزاع نشان می دهد که خشونت به یکی از وجوه مشخصه رفتاری مردم درزندگی اجتماعی تبدیل شده و این گویای این موضوع است که ما هم درعرصه تگذاری ،هم در روابط بین فردی ، هم آموزش در درون خانواده و هم در محیط های اجتماعینتوانسته ایم این فضا را در جامعه مان ترویج کنیم که نشاط و شادابی جایگزین رفتارخشونت آمیز شود، ما نتوانسته ایم رفتار هوشمندانه ای را چه در عرصه تگذاری وبرنامه ریزی و چه در عرصه اجرا برای بالا بردن شاخص نشاط و شاخص تاب آوری در جامعهداشته باشیم

وی با اشاره موضوع تاب آوری که شعار سال ۹۸ انجمن مددکاران اجتماعی است، گفت: جامعه ای که در آن تاب آوریبالا باشد ظهور و بروز رفتاری که جزو رفتارهای خشونت آمیز است باید بسیار کمرنگباشد این تاب آوری بخشی اش فردی است و بخشی از آن اجتماعی است. ما چون جزئیاتویژگی فردی که دست به این اقدام خشونت امیز در قبال همسایه خود زده است رانمیدانیم نمی توان تحلیل فردی کنیم لذا این بهانه ای می شود برای اینکه تحلیل کلانتری از موضوع ارایه دهیم

رییس انجمن مددکاران اجتماعی، خاطرنشان کرد: خشونت وجه بارز رفتارجامعه ما شده است و اگر به پرونده های قضایی نگاه کنید تقریبا خشونت، جزو سه اولویتاول پرونده های قضایی در طول سالیان اخیر بوده است. گاهی مواقع این رفتار خشونتآمیز برگرفته از بی اعتمادی به نظام اجرای قانون می شود که فرد می بیند به هردلیلی زورش نمی رسد برای گرفتن حق خود و خشم خود را اینگونه بروز می دهد. واقعیتاین است که یک جاهایی رفتار خشونت آمیز ما برگرفته از بی اطمینانی به مجریانی استکه حق منِ نوعی را باید بگیرند یا فرد به این نقطه می رسد که خودش مجری قانون باشدو رفتاری را نشان می دهد و خودش می خواهد عامل گرفتن انتقام یا جبران ضرری کهدیده، باشد

وی افزود: بحث بعدی این است که ما با واقعیت دیگری نیز مواجههستیم. در بسیاری از جاها عدم اشراف به قوانین و نحوه حمایتی که قوانین می تواننداز ما در شرایطی که نیاز داریم بکند چون اشراف اطلاعاتی نداریم لذا فکر می کنیمخودمان می توانیم جبران مافات کنیم بخشی هم از رفتارهای خشونت آمیز مردم نیز بهنگرانی ها نسبت به آینده برمی گردد این باعث می شود که مردم به دلیل فشارهای ناشیاز این نگرانی ها رفتاری را داشته باشند که نشانه های خشونت در آن است

وی با اشاره به پژوهش وزارت بهداشت در هفته سلامت، گفت: در اینپژوهش دو هیجان به عنوان اولین واکنشی که معمولا مردم نشان می دهند آمار بالایی راداشت که یکی خشم و دیگری اندوه بود که در بالاترین حد خودش تثبیت شده بود و درمقابل آن هیجانی که به طور شدیدی رو به سراشیبی بود هیجان شادی بود. در جامعه ایکه آمار خشم و اندوه بالا باشد و میزان شادی در آن پایین باشد بروز رفتارهای خشونتامیز از جمله رفتاری که فرد عصبانی با همسایه خود داشت خیلی دور از انتظار نیست

چلک خاطرنشان کرد: ما شکل های مختلف خشونت را داریم از جلمهتخریب اموال عمومی ، خودکشی، ضرب و جرح، خشونت های خانگی و گاهی رفتار خشونت آمیزیکه می تواند منجر به قتل عمد یا قتل غیرعمد شود و همین موضوع را برای نجفی شهردارسابق تهران شاهد بودیم یا معلم مدرسه ای که در یزد دانش اموز را به شدت کتک زدهبود اینها نشانه هایی است که حکایت از این دارد که ما در حوزه سلامت روانی اجتماعیقوی عمل نکرده ایم و رویکرد سلامت نگری و سلامت محوری در تگذاری ها و برنامهریزی ها و الگوهای تقویتی ما غالب نبوده است و باید بپذیریم جامعه ای که اینها راندارد طرف دیگر قضیه که خشونت است را خواهد داشت
وی با بیان اینکه متولی اصلیتگذاری در حوزه سلامت روان، وزارت بهداشت است، گفت: البته سازمان های دیگرینیز در این مسئله دخیل هستند و معمولا موضوعاتی از این دست موضوعات فرابخشی و بینبخشی است و موضوع سلامت روانی اجتماعی در ایران جدی گرفته نشد. همه دولت ها وقتیتشکیل می شوند مهمترین هدفشان این است که دولت رفاه را تشکیل دهند و در نتیجهرفاه، مردم بِه زیستن اجتماعی را تجربه کنند برای بِه زیستن اجتماعی همه چیزاقتصاد نیست، همه چیزی ت نیست ما نیازمند این هستیم که سواد اجتماعی و سوادسلامت روان را داشته باشیم اتفاقا اینها بخش های مغفول مانده ما در کشور است

رییس انجمن مددکاران اجتماعی گفت: در کشورهایی مثل ژاپن از دورانکودکی و از دوران مدرسه به دانش آموزان خود مشارکت اجتماعی ، مسوولیت پذیری ، توجهبه حقوق دیگران ، همکاری و توجه به وظایف خود را آموزش می دهند و بر روی آن برنامهریزی می کنند و اگر نگوییم پرورش” به اندازه آموزش اما نه کمتر از آموزش موردتوجه قرار می گیرد
وی در پایان خاطرنشان کرد: اگرنگاهی به آمار وزارت بهداشت بیندازیم می گوید ۲۳ تا ۲۵ درصد مردمحداقل دچار یک اختلال روانی هستند طبیعی است در جامعه ای که شاخص سلامت روانش چنینباشد باید شاهد خشونت باشیم که اگر غیر از این باشد باید تعجب کنیم

منبع: سلامت نیوز.19 آبان 98

 


قدردانی از پیشکسوت جامعه شناسی ایران

صدا و سیماخبرگزاری صدا و سیما |
مراسم قدردانی از آقای سیف الله سیف الهی، پیشکسوت جامعه شناسی، در اندیشکده علوم انسانی، برگزار شد.

آقای سید حسن چلک دبیر مراسم نکوداشت در مصاحبه با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، گفت: آقای سیف الله سیف الهی بیش از نیم قرن به جامعه شناسی ایران خدمت کرده است.

وی افزود: این مؤلف، پژوهشگر و استاد دانشگاه نه تنها در ایران بلکه در سایر کشور‌ها نیز طرفدارانی دارد.

آقای چلک گفت: آقای سیف الهی بیش از ۱۲ جلد کتاب، ۱۰۰ مقاله و ۵۰ پژوهش ملی را در بخش جامعه شناسی ارایه داده است.

وی اضافه کرد: آقای سیف الهی در نیم قرن فعالیت خود دانشجویان بیشماری را آموزش داده است.

آقای که رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران است با بیان این که این دهمین مراسم نکوداشت پیشکسوتان است، گفت: مراسم نکوداشت امروز یک برنامه بین رشته‌ای است که دانشجویان مددکاری اجتماعی، روانشناسی، جامعه شناسی و مطالعات اجتماعی در آن مشارکت دارند.

در وبسایت خبری بخوانید: جدیدترین اخبار فرهنگی و هنری

وی افزود: این رویداد با تلاش انجمن مددکاری ایران، اندیشکده علوم انسانی، انجمن جامعه شناسان ایران، دانشگاه علامه طباطبایی، معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران برگزار شده است.

آقای ادامه داد: هدف از برگزاری این نکوداشت‌ها ایجاد انگیزه برای فعالیت‌های جوانان و کسب موفقیت در این زمینه است.

دبیر مراسم نکوداشت گفت: شعار این مراسم بیا تا قدر یکدیکر بدانیم که تا ناگه زیکدیگر نمانیم» است.

وی افزود: آقای سیف الله سیف الهی متولد سال ۱۳۲۱ شمسی در دهکده‌ای از توابع شهرستان نمین استان اردبیل است با تلاش و پشتکار خود از یک روستا به موفقیت‌های جهانی دست یافت که البته پشتیبانی‌های خانواده ایشان نیز قابل قدر دانی است.


کد خبر۲۷۶۲۸۴ |تاریخ۱۳۹۸/۸/۲۸ -شماره591

زمینه اعتمادسازی مردم را با نشانگان واقعیفراهم کنیم

سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 

 یکی از موضوعاتی که در ماده 39قانون برنامه ششم آمده، موضوع اصلاح قیمت‌های حامل‌های انرژی است که به دولت اجازهداده شده اصلاح قیمت حامل‌های انرژی را با ملاحظات اجتماعی، ی و فرهنگی و.انجام دهد و در راستای ترویج عدالت اجتماعی و حمایت از خانواده‌های نیازمند ازمنابع حاصل از این افزایش قیمت حامل‌های انرژی استفاده کند. لذا آنچه تصمیم گرفتهشد، یک موضوع قانونی است و چند نکته دارد. نکته اول اینکه اگر هر سال تدریجی قیمت‌هاافزایش پیدا می‌کرد شاید یکباره فشار به مردم وارد نمی‌شد. تقریبا کمتر از یکسالقبل ارزش دلار آنقدر بالا رفت و ارزش املاک و دارایی مردم انقدر پایین آمد که درواقعیت تغییر نوسان و بالا رفتن قیمت ارز منجر به این شد که مردم بخشی از دارایی‌هاو ارزش دارایی‌های خود را از دست داده بودند. حالا یکسال از موضوع نگذشته و اینطرح اجرا شده درحالی که نمایندگان مجلس مدعی بی‌خبری از موضوع هستند و حداقل درنامه‌های آقایان حاجی بابایی و ذوالنور هویداست. هرچند ممکن است برخی به دلیلاختلافات ی که با دولت دارند به این موضوع دامن می‌زنند ولی وقتی ناگهان ایناتفاق می‌افتد با فشارهایی که این چند وقت به مردم وارد شد، بخشی از خواسته‌هایمنطقی مردم باید مدنظر قرار می‌گرفت. نکته سوم حمایت اجتماعی است که قرار شد ازخانواده‌ها صورت بگیرد ولی آیا واقعا55 هزار تومان برای هر نفر تناسبی با افزایشقیمت‌هایی که در کالاها و خدمات اعمال می‌شود، دارد؟ ملاحظات و حمایت‌های اجتماعی کهپیش‌بینی شده، تناسبی با افزایش هزینه‌های خانواده‌ها در نتیجه بالارفتن قیمتبنزین که طبیعتا روی همه چیز تاثیر می‌گذارد، ندارد و این عدم تناسب است کهنااطمینانی را در جامعه ایجاد می‌کند. از آن طرف این واقعیت را هم قبول کنیم کهمسائل اقتصادی که در این چند وقت شاهد بودیم و اختلاس‌هایی که صورت گرفت را وقتیکنار هم می‌گذاریم، خودبه‌خود به کاهش اعتماد عمومی می‌انجامد. اگر در جامعهسرمایه اجتماعی بالا باشد بدون شک مردم همراهی می‌کنند تا در مقطعی ریاضت را تحملکنند تا جامعه از این وضع خارج شود. در سایر کشورها هم وقتی قیمت حامل‌های انرژیمثل بنزین افزایش پیدا می‌کند چه بخواهیم چه نخواهیم روی سایر قیمت‌ها هم اثر می‌گذاردو به سادگی جبران نمی‌شود. سوال این است که آیا 205هزار تومان کمک معیشتی به یکخانواده 5 نفره، جبران هزینه اضافه ناشی از افزایش قیمت بنزین را می‌کند؟ به بیاندیگر بهتر بود در مقام عمل اصولی‌تر و دقیق‌تر کارها تنظیم می‌شد. ما تجربه یارانه‌هارا داریم و بانک اطلاعات قوی نداریم لذا مردم نگران‌اند و به نگرانی مردم بایدپاسخ درست و شفاف داده شود. تجربه یارانه دقیقا بی‌اعتمادی را در مردم دامن زد. درکنار همه اینها برخورد با مفسدین اقتصادی در جامعه را هم شاهدیم. برخی از اینمفسدین در مسئولیت بوده‌اند. باید اطلاعات درست به مردم داده شود تا مردم بتوانندبا این تصمیم همراهی کنند. از آنجا که یک‌شبه این اقدام عملی شد شوکی بود که بهجامعه وارد شد و طبیعتا اقشار با درآمد پایین به مراتب نگرانی بیشتری دارند. اینحق مردم است که سوال بپرسند که چرا اینگونه تصمیم گرفتید؟ مهم‌ترین مساله برایهمراهی مردم اعتمادسازی است. باید دید چگونه می‌توانند این بستر را برایاعتمادسازی ایجاد کنند. اگر همراهی مردم را می‌خواهیم باید همه بجنبیم. نشانه‌هایاعتمادسازی باید به گونه‌ای باشد که مردم نگرانی‌شان کم شود. اینها دغدغه‌های جدیاست که وجود دارد و از ابتدا باید روی آن کار می‌کردند نه اینکه اتفاق بیفتد و بعدبخواهند آن را جمع کنند. طبیعی بود که مردم در برابر این اتفاق واکنش نشان دهند.البته هم قانون هدفمندی یارانه‌ها و هم ماده 39 قانون برنامه ششم، قانونی است ولیافزایش یکباره این بخش با توجه به اینکه حال و روز اقتصاد مردم هم خوب نیست، بایددر نظر گرفته شود. این همه فشار در یک بازه زمانی کوتاه را مردم نمی‌توانند تحملکنند. یک مقدار باید شرایط مردم هم درک می‌شد. مردمی که در تمام طول این سال‌هاهرجا لازم بود، کمک و مشارکت کنند، کرده‌اند و کوتاهی نکردند. ما درست تصمیمنگرفتیم و مدیران کارآمدی نبودیم که بتوانیم دغدغه مردم را در حوزه اقتصاد بهحداقل برسانیم. یک بخش قطعا تاثیر تحریم‌های خارجی است اما بخش دیگر به سوءمدیریتبرمی‌گردد.

منبع: رومه آرمان ملی/28 آبان 98


بینافزایش قیمت بنزین و میزان کمک معیشتی به خانوارها چقدر تناسب وجود دارد؟/ملاحظاتاجتماعی طرح افزایش قیمت بنزین در نظر گرفته نشد

سلامت نیوز

سلامت نیوز : سید حسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی، در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز،درباره تحلیل اتفاقات و اعتراضات مردمی بعد از افزایش قیمت بنزین از بُعد اجتماعی،گفت: طبق ماده ۳۹ قانون برنامه ششم توسعه به دولت اجازه داده شدهبود که تدابیری را برای مناسب کردن قیمت حامل های انرژی با ملاحضات اجتماعی ،یو فرهنگی در راستای ترویج عدالت اجتماعی و حمایت از خانواده های نیازمند، اتخاذکند. نکته اول اینکه آیا تصمیمی که گرفته شد تصمیمی قانونی بود؟ که باید گفت بلهتصمیمی کاملا قانونی بود و کسی نمی تواند منکر این موضوع شود اما هر تصمیمی کهگرفته می شود باید ملاحضات مرتبط با آن تصمیم مد نظر قرار بگیرد به همین دلیل درقانون هم این موضوع پیش بینی شده ولی به نظر من ملاحظات اجتماعی دیده شده در اینقانون به تناسب تاثیر منفی ای که اجرای آن در زندگی مردم می گذارد نیست

بین افزایش قیمت بنزین ومیزان کمک معیشتی به خانوارها چقدر تناسب وجود دارد؟
ویدر ادامه گفت: الان قرار است ۵۵ هزار تومان به ۱۸ میلیون خانوار پرداختشود، اتفاقا اینها ملاحظاتی است که با افزایش قیمت بنزین ندیده اند چون عموما طبقهمتوسط به پایین طرف این بهره بردار اصلی درآمدهای حاصل از افزایش قیمت بنزینهستند. چقدر تناسب وجود دارد بین افزایش قیمت بنزین و طرح کمک معیشتی به اینخانوارها؟ یک هزینه هایی است که خانواده های متوسط و قشر ضعیف باید بابت کالاها وخدماتی که دریافت می کنند، پرداخت کنند و طرف دیگر آنچه که از اجرای این قانونبرای آنها حاصل می شود، است. »

چلک افزود:اگرقرار باشد یک خانواده ۴ نفره در طرح کمک معیشتی، ۲۰۰ هزارتومان بگیرد وچندبرابر آن را هزینه کند مشخص است که زیربار آن نمی رود و آن را قبول نمی کنداتفاقا الان نگرانی همین جاست که آن ملاحظاتی که باید در راستای اجرای قانون دیدهمیشد به خوبی دیده نشده است و همین باعث شد که این نگرانی در جامعه بوجود بیاید

کاهش اعتماد مردم بهتصمیم گیری های مسوولان

وی خاطرنشان کرد: اعتمادمردم نسبت به تصمیم گیری های مدیران بعد از اجرای طرح هدفمندی یارانه ها که ابتدایارانه به همه مردم پرداخت میشد و سپس به تدریج عده ای حذف شدند، پایین آمده استاگر مردم اعتماد داشتند قطعا این نوع واکنش ها را نشان نمی دادند بنده هیچ وقتتخریب اموال عمومی را تایید نمی کنم ولی من به عنوان یک شهروند وقتی می بینم قراراست ۵۰ هزارتومان دریافت کنم و چندبرابر آن را هزینه کنماین نشان می دهد تصمیم درستی گرفته نشده است و پیامی که واکنش مردم به تصمیم گیریدولت برای افزایش قیمت بنزین داشت اتفاقا پیامی اجتماعی است نه پیام اقتصادی برخیآن را صرفا با حوزه اقتصاد مرتبط می کنند در حالی که من معتقدم این یک پیاماجتماعی مشخص برای کشور دارد و آن پایین آمدن شاخص اعتماد در جامعه نسبت بهمسوولین است

آقایان نمی خواهند پیامرا ببینند یا بشنوند

این آسیب شناس اجتماعیافزود: گرچه قبلا هم نشانه های این کاهش اعتماد اجتماعی به مسوولین را داشتیم مثلحادثه سیل که مردم کمک های خود را به سیل زدگان از راه سلبریتی ها به دست سیدگان رساندند و سلبریتی ها را بر مدیران دستگاه های دولتی ارجح دانستند اماآقایان نمی خواهند این پیام را ببینند یا بشنوند

احتمال افزایش آسیب هایاجتماعی و جرایم خرد

وی گفت: افزایش قیمتبنزین، تاثیرات منفی بیشتری بر خانواده هایی که از دو دهک پایین جامعه هستند،خواهد گذاشت. چنین نیست که فکر کنیم با ۵۰ هزارتومان خانواده ای کهتحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی است وضعش خوب می شود و نگران افزایش قیمت محصولاتو خدمات دیگری که در جامعه به عنوان یک شهروند نیاز دارد نخواهد بود و اتفاقاتاثیر منفی که این گروه بر اثر این تصمیم گیری، می گیرند می تواند تبعات جدی برایجامعه به دنبال داشته باشد. این نوع تصمیم گیری ها احتمال بالا رفتن جرم و آسیبهای اجتماعی بویژه جرایم خرد و سبک ، سرقت های خرد و موضوعاتی شبیه را در جامعهافزایش می دهد و تجربه هم نشان داده است که هرجا این نوع فشارها را بر مردم واردکرده ایم برخی از مصادیق جرایم خرد در جامعه افزایش پیدا کرده است

سرقت هایی که برای تامینمعاش روزانه صورت می گیرد

وی افزود: وقتی جرایمخرد در کشور افزایش پیدا کند به این معنی است که افراد برای تامین نیاز آنی مرتکبجرم می شوند یعنی به عنوان مثال افراد با سرقت به دنبال سرمایه گذاری نیستند بلکهبه دنبال این هستند که معاش اولیه خود را بتوانند تامین کنند لذا خانواده های فقیرو نیازمند به مراتب تاثیرات منفی بیشتری را از موضوع گرانی بنزین خواهند گرفت ونگرانی شان در این حوزه بیشتر خواهد بود

تجربه نشان داده باافزایش قیمت بنزین، قیمت سایرکالاها افزایش می یابد

رییس انجمن مددکاراناجتماعی خاطرنشان کرد: ما هرقدر بگوییم که مراقب باشیم قیمت کالاها و خدمات بالانرود اما تجربه نشان داده هرجایی که قیمت بنزین بالا رفت قیمت بنزین بر روی بقیهمحصولات و خدمات نیز تاثیر می گذارد و کشور ما هم از این قضیه مستثنی نیست. هرزمان که در ایران بنزین گران شده است همه خدمات گران شده است اتفاقا یک نگرانیهمینجاست که همان اتفاقی که برای یارانه افتاد در زمینه گرانی بنزین و طرح کمکمعیشتی خانوار نیز بیفتد اینکه اول همه یارانه دریافت کردند و بعد از مدتی یارانهبگیران کم شدند اما افزایش قیمت ها که در حوزه انرژی صورت گرفت آن موقع یک ۴۵ هزارتومان می گرفتند و ۴۵ هزارتومان به قبض برق وآب و گاز آنها اضافه میشد الان یارانه کم شده اما قیمت ها همچنان روند صعودی داردمردم این تجربه را دارند کاری که آقایان باید در اینجا انجام دهند این است که بایدبا شاخص های دقیق و عینی اعتمادسازی کنند من فکر می کنم این نشانه خوبی برای جامعهنیست که مردم تصمیمات مدیرانشان رانمی پذیرند و واکنش های تندی را نشان می دهند

بهزیستیو کمیته امداد خود را آماده پذیرش حجم بالایی از مردم کنند

وی خاطرنشان کرد: افزایشقیمت ها چون بر روی سایر محصولات هم قطعا تاثیر خواهد گذاشت لذا سازمان هایاجتماعی مثل بهزیستی و کمیته امداد باید خودشان را آماده پذیرش و مراجعه مردم کنندفقر با هیچکسی شوخی ندارد لذا فکر می کنم موضوعی که الان دغدغه ما در حوزه اجتماعیاست این است که مجبور می شویم سازمان های اجتماعی را بزرگتر کنیم برای ارایه خدماتیا حمایت از افرادی که نیازهای ویژه دارند که در پی آن دولت یا حاکمیت مجبور استاین هزینه ها را پرداخت کند لذا این بزرگتر شدن و این چسبندگی مردم به دولت وسازمان های حمایتی مرتبط در این حوزه می تواند فشارهای مالی را بیشتر کند و دربلند مدت امکان پاسخگویی به نیازهای خانواده های نیازمند کمتر و کمتر خواهد شد و ایندر آینده دوباره فشارهای دیگری را به این گروه از خانواده ها وارد خواهد کرد

آیا گرانی بنزین تاثیریبر زندگی بیماران نمی گذارد؟

چلک تاکید کرد: دربحث سلامت هم همین مشکل را داریم آیا گرانی بنزین تاثیری بر بیماران نمی گذارد؟فرض کنیم فردی دچار معلولیت است ما در هزینه تامین پوشک آنها مانده بودیم یادتاننیست که مسئله کمبود پوشک چه بحرانی را ایجاد کرد؟ الان هزینه های دیگری که اینافراد نیاز دارند، همین وضع را پیدا خواهد کرد و این افراد به مراتب تاثیرات منفیبیشتری را خواهند گرفت و حتی این روند می تواند بر روی ثبات خانواده تاثیر بگذاردو نارآرامی و خشونت را در خانواده ها افزایش دهد و همچنین می تواند خشونت هایاجتماعی را افزایش دهند آنچه که الان به صورت تخریب اموال عمومی و تخریب آمبولانسها و بانک ها می بینیم خشونت اجتماعی است

دولتباید اعتمادسازی کند تا مردم همراهی لازم را داشته باشند

وی گفت: دولت تصور میکند همه ملاحضات اجتماعی که باید برای خانواده های نیازمند می گرفتند فقط آن ۵۵ هزارتومان پول است درحالی که چنین نیست و برای اجرای این قانون بیش از اینکه پول بتواند کارگشار باشداعتمادسازی می تواند کارگشا باشد تا مردم همراهی لازم را با دولت داشته باشند.دیدید که مراجع و نمایندگان در واکنش به این تصمیم یک شبه دولت موضع گرفتند البتهبا ورود مقام معظم رهبری و حمایت از تصمیم سران سه قوه برای افزایش قیمت بنزینآنها از موضع خود برگشتند

ملاحظات طرح افزایش قیمتبنزین به درستی اتخاذ نشده

وی با بیان اینکه مقاممعظم رهبری فرمودند دولت باید ملاحضاتی را در اجرای طرح افزایش قیمت بنزین داشتهباشد، گفت: متاسفانه آن ملاحضات به درستی اتخاذ نشده و فکر می کنم اتفاقا بخشی کهدر این تصمیم گیری مغفول ماند آن بخش ملاحظات اجتماعی و فرهنگی اش بود و از همهمهمتر ملاحضاتی که می بایست مشارکت مردم را در اجرای این تصمیم به همراه داشتهباشد. از نظر من زمان اجرای این طرح زود بود وقتی دلار ۴۲۰۰ تومانی به یکباره ۱۴ هزارتومان می شود وکالاها قیمتش بالا می رود فشار آن بر روی چه کسانی است؟ به من به عنوان شهروند کهفقط مصرف کننده و خریدار خدمت و کالا هستم. کسی که کالایی دارد قیمت آن را افزایشمی دهد ولی کسی که این امکان را ندارد مسئله برای وی باخت- باخت است

دارایی های مردم در عرضیک شب یک سوم شد

چلک افزود:بعد ازبالا رفتن یک شبه قیمت دلار و تاثیرات منفی ای که در زندگی همه ما گذاشته است ودارایی های مردم را در عرض یک شب تبدیل به یک سوم کرد طی فاصله زمانی کوتاه دوبارهیک فشار اقتصادی زیاد با افزایش قیمت بنزین به مردم وارد می شود و نگرانی مردم رابه دنبال داشته است اما آیا این نگرانی ها قابل مدیریت بود؟ باید گفت بله قابلمدیریت بود اگردرست اطلاع رسانی می کردند، باید از گذشته هر سال قیمت بنزین را کمکم افزایش می دادند نه اینکه یکباره بنزین هزارتومانی سه هزارتومان شود. چوناقتصاد کشور ما، اقتصاد پویایی نیست مردم نگران فردایشان هستند و طبیعی است کهنسبت به گرانی بنزین واکنش نشان می دهند البته من با واکنش تخریب اموال عمومی بهطور کلی مخالف هستم چون هزینه بازسازی اموال عمومی باز هم ازجیب مردم خرج می شودولی ملاحضاتی که می بایست در این حوزه دیده می شد به نظر من ملاحضات کارشناسی شدهنیست

مردم نگران ۵۰ هزارتومان نیستند

وی خاطرنشان کرد: فکر میکنم بسیار ساده انگارانه است که اگر امشب یک عده کمک معیشتی دریافت کردند خواستههایشان تامین می شود . باید گفت مردم نگران این ۵۰ هزارتومان نیستند، مردمنگرانی شان نگرانی درستی است و تجربه زیسته هم نشان داد که هر زمانی که قیمتمحصولات انرژی افزایش پیدا کرد بویژه بنزین سایر محصولات هم با قیمت بیشتری درجامعه تولید و عرضه می شوند و با این شرایط و حال و روز اقتصاد دیگر کششی وجودندارد

عدم م با کارشناساناجتماعیِ مستقل

وی گفت: برای افزایشقیمت بنزین متاسفانه مشارکت مردم و کارشناسان را جلب نکردند من بعید می دانم برایاجرای طرح افزایش قیمت بنزین با کارشناسان اجتماعیِ مستقل م کرده باشند.کارشناسان اجتماعی وابسته به دولت معمولا در برابر تصمیمات دولت سر تکان می دهنداما کارشناسان اجتماعی مستقل جایگاهی در اتخاذ تدابیر اجتماعی برای اجرای اینموضوع نداشته اند و طبیعی است وقتی که تصمیمی در کشور گرفته می شود بدون اینملاحضات باید منتظر عواقب آن هم باشید گرچه من همیشه توصیه می کنم مردم راهی کهانتخاب می کنند برای اعتراض آن راه نباید به خودشان و دیگران آسیبی برساند

سلامت نیوز

 


حمایت قانون از کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست و درد نبود آمارها

 چلك

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران ضمن بررسی چالش‌ها و فرصت‌های موجود در نگهداری و حمایت از کودکان بدسرپرست و بی سرپرست گفت: براساس قانون حمایت از کودکان بی سرپرست و بدسرپرست و آیین نامه اجرایی آن، این کودکان می‌توانند با حکم قضایی از حمایت‌های سازمان بهزیستی که در قانون هم بر آن تاکید شده، استفاده کنند.

سید حسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا با بیان اینکه کودکان بدسرپرست و بی سرپرست طیف گسترده‌ای را در کشور شامل می‌شوند، گفت: این گروه‌ها از دو منظر حقوقی و منابع اجتماعی و خدماتی که باید به آنها ارائه شود قابل بحث و بررسی هستند. در ایران سابقه حمایت از این کودکان به شکل رسمی و نهادی به قبل از انقلاب اسلامی می‌رسد البته حمایت از کودکان یتیم در اصول دینی و مذهبی ما ریشه دارد و بر روی این موضوع بسیار تاکید شده است.

وی افزود: کودکان بی سرپرست کودکانی هستند که به دنبال فوت یا عدم حضور یکی یا هردو والد سرپرستی ندارند. کودکان بدسرپرست نیز طیف گسترده‌تری هستند. این گروه عمدتا دارای والدین بزهکارند که بارها نیز مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند. حوزه قانون‌گذاری قانونی که برای این کودکان مورد استفاده قرار می‌گرفت مربوط به سال ۵۳ بود که در سال ۹۲ قانون جدید تصویب و ابلاغ شد تا بخشی از خلاءهای قانون قبلی را پوشش دهد. این قانون ظرفیت‌های جدیدی برای حمایت از کوکان فراهم کرده است. هرچند برخی از مواد قانون مانند امکان ازدواج پدرخوانده با فرزندخوانده براساس برخی شرایط همواره با حواشی همراه بوده است که این موضوع نیاز به بازنگری دارد، چراکه با عرف ما چندان همخوانی ندارد. فکر می‌کنم قوه قضاییه باید در این خصوص پیشگام شود و این ماده را اصلاح کند.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با بیان اینکه  قانون ۹ ماده‌ای حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان مصوب سال ۸۱ تقریبا نیمی از قانون مدنظر فعلان حقوق کودک بود نیز اظهار کرد: لایحه جدید حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان، گام بزرگی در عرصه تگذاری و قانون‌گذاری در خصوص کودکان در معرض آسیب بود. این لایحه توسط قوه قضاییه ارائه شد و لایحه‌ای با رویکرد اجتماعی داشت. زمانی که در سال ۸۷ این لایحه از قوه قضاییه به دولت رفت تقریبا ۳۲ بار فقط از کلمه مددکاری اجتماعی استفاده شده بود. اگرچه تصویب این قانون طولانی شد و همچنان در شورای نگهبان است، اما امیدواریم این لایحه هرچه سریع‌تر تصویب شود و به مرحله اجرا برسد.

چلک ادامه داد: فکر می‌کنم اگر این لایحه تصویب و حتی تنها ۳۰ درصد آن اجرا شود یکی از پیشروترین کشورها در عرصه حمایت از کودکان در معرض بزه و آسیب خواهیم شد. اگر این اتفاق بیفتد و اهتمام برای اجرا آن وجود داشته باشد اتفاقات خوبی در راه خواهد بود. معتقد هستم که در کشور قانون کم نداریم اما نکته اینجاست که قوانین موجود تا چه حد درست اجرا می‌شوند؟. باید اهتمام کافی در اجرای قوانین و ارزیابی آنها وجود داشته باشد تا ت‌گذاری‌های بهتری در این عرصه داشته باشیم.

وی با اشاره به خدمات ارائه شده به کودکان بی‌سرپرست و بد سرپرست نیز توضیح داد: امروز هر کودکی که بی‌سرپرست باشد براساس قانون حمایت از کودکان بی سرپرست و بدسرپرست و آیین نامه اجرایی این موضوع بعد از بررسی‌هایی که انجام می‌شود با حکم قضایی می‌تواند از حمایت‌های سازمان بهزیستی که در قانون هم بر آن تاکید شده استفاده کند. فکر می‌کنم حتی یک نفر نیز وجود ندارد که قانون برای بهزیستی تعیین تکلیف کرده باشد، اما بهزیستی حمایت لازم را انجام ندهد.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران افزود: اما سوال اصلی اینجاست آیا همه کسانی که سیستم قضایی آنها را بهزیستی ارجاع می‌دهد، همه کودکانی هستند که نیاز به کمک دارند؟ پاسخ منفی است؛ چرا که ما شناسایی دقیقی از کودکان مشمول اجرای این قانون نداریم. به همین دلیل شناسنامه اجتماعی این کودکان در اختیار حوزه های اجتماعی نیست و اطلاعات لازم برای شناسایی و حمایت به موقع آنها وجود ندارد. در مورد کودکان بدسرپرست و کودک آزاری نیز به نظر، در حوزه نرم افزاری، اورژانس اجتماعی محمل خوبی برای شناسایی این کودکان است.

چلک با تاکید بر اینکه برای تحقق این موضوع مردم باید اورژانس اجتماعی را بشناسند، اظهار کرد: اورژانس اجتماعی هم باید زیرساخت های لازم را داشته باشد تا اگر مردم موارد کودک‌آزاری را معرفی کردند، بتواند به موقع در محل حاضر شود. محتوای برنامه‌ها و اثربخشی از آنها موضوعی است که نیاز به کار جدی‌تری دارد و نباید به کاری که انجام می‌دهیم قانع باشیم، چراکه نیاز این کودکان بیش از چیزی است که ما در حال ارائه آن هستیم.

وی افزود: در مورد نحوه نگهداری از این کودکان نیز از سمت نگهداری در مراکز بزرگ به سمت مراکز شبه خانواده حرکت کرده‌ایم. درواقع این نگاه درستی است که بچه‌ها باید در درون خانواده حضور داشته باشند و اگر دولت قرار است حمایتی انجام دهد باید این حمایت شامل حال خانواده‌ای شود که از این کودکان سرپرستی و حمایت می‌کنند البته این کودکان امداد ماهیانه را دریافت می‌کنند. این موضوع در دین ما هم دیده شده است به طوریکه گفته شده است فرزندان یتیم را مانند فرزندان خودتان در خانه نگهداری کنید.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با بیان اینکه طرح مراکز شبه خانواده از حدود سال ۷۸ آغاز شده است توضیح داد: سال‌هاست این اراده جدی در سازمان بهزیستی برای گسترش این نگاه وجود دارد با این حال باید ظرفیت‌های اجتماعی این موضوع را نیز افزایش دهیم و این نگاه را به عنوان یک فرهنگ در جامعه جا بیندازیم. آماده‌سازی کودکان به عنوان افراد مستقل بعد از خروج از مراکز نیز نیازمند بازنگری جدی است. این افراد باید بتوانند مانند بقیه مردم ارزش‌ها و هنجارها، حقوق و وظایف شهروندی و. را بشناسند چراکه یکی از راه‌های استقلال آنها این است که حمایت از این بچه‌ها را به مددکاران اجتماعی واگذار کنیم چرا که مددکاران راحت تر می ‌توانند زمینه دسترسی کودکان به منابع اجتماعی را تسهیل کنند.

انتهای پیام/ ایسنا 28 آبان 98


یادداشتی از چلک؛

همه مردمی که به خیابان آمده بودند، اخلاگر نبودند. آنها که شعار ضدنظام می‌دهند، همان کسانی هستند که از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند. تکلیف آنها مشخص است، ولی واقعیت این است که بخش عمده کسانی که به خیابان آمدند، افرادی بودند که واقعا اعتراض داشتند.

سید حسن چلک» رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در یادداشتی نوشت: افرادِ دارای نیازهای خاص و افراد نیازمند، اقشاری هستند که باید توسط حاکمیت مورد حمایت قرار بگیرند. بنا بر این وظیفه در جوامع مختلف، حمایت از این اقشار جزو محورهای اساسی در برنامه‌‌ریزی‌ها لحاظ می‌‌شود. طبیعتا مشکلات این افراد، در شرایطی که جامعه درگیر بحران‌های اقتصادی است، به مراتب بیش از گذشته خواهد بود. این افراد باید در اولویت بهرمندی از منابع اقتصادی باشند. این موضوع در مضامین دینی ما نیز پررنگ است. یکی از منابع ارائه خدمات اجتماعی در صدر اسلام خمس و زکات بود و در سیره پیشوایان دینی خود می‌بینیم که در هیچ شرایطی توجه به اقشار نیازمند را فراموش نمی‌کنند. امیرالمومنین (ع) نیز در عهدنامه مالک‌اشتر (‌در نامه ۵۳ نهج‌البلاغه) تاکید موکد بر نیازمندان، سالمندان، ایتام و محرومین می‌کند. 

نگرانی ما در رابطه با این اقشار در شرایط کنونی کشور محرز بود. همچنین گرانی و بالا رفتن قیمت محصولات و خدمات، به دلیل برنامه‌ای که یک شبه در کشور اجرا شد، نگرانی ما را افزون کرد، چرا که این اقشار از فضای اقتصادی نامناسب بیشترین ضربه را خواهند خورد. بنا بر آنچه در ماده ۳۹ قانون برنامه ششم آمده، ضرورت داشت که ملاحظات اجتماعی در رابطه با این اقشار مدنظر قرار بگیرد. حمایت از خانواده‌های نیازمند با هدف ترویج عدالت اجتماعی ضروری است، البته به ظاهر این اقدام انجام و اعلام شد؛ به خانواده یک نفره ۵۵ هزار تومان و به خانواده ۵ نفره حدود ۲۰۰ هزار تومان پرداخت می‌شود، اما واقعیت این است که بین تدابیر دولت با نیازهای این خانوارها تناسبی وجود ندارد. بنابراین اگر ملاحظاتی درباره این خانواده‌ها صورت نگیرد، تبعاتی برای جامعه به همراه خواهد داشت. تبعات فردی چشم‌پوشی از ملاحظات، مواردی چون سوءتغذیه، عدم دسترسی به منابع بهداشت و درمان و .است، اما چون میزان حمایت از خانواده‌های نیازمند تناسبی با تحمل فشار اقتصادیِ آنها ندارد، باید منتظر وقوع تبعات اجتماعی باشیم. مشکلاتی نظیر سرقت‌های خُرد که برای تامین نیاز آنی انجام می‌شود. بنابراین تقاضای ما این است که ملاحظات لازم برابر با آنچه در قانون ذکر شده  است، انجام شود. 

باید در نظر بگیریم که اقشار نیازمند و تحت پوشش، با این میزان حمایت در پی گرانی بنزین چه وضعیتی خواهند داشت. اقشاری که عموما منبع درآمد دیگری جز حمایت‌های بهزیستی ندارند تا برای رفع نیازهایشان کمک‌کننده باشد، علاوه براین سازمان‌های اجتماعی، مانند کمیته امداد و سازمان بهزیستی با توجه به وضعیت کنونی کشور باید آماده پذیرش گروه‌های دیگری باشند که تمایل دارند، تحت حمایت مستمر این سازمان‌ها درآیند. امیدوارم تدابیر به موقع گفته‌های من را باطل کند. تجربه نشان داده است که در شرایط فشار اقتصادی، خانواده‌‌های فقیر بیشترین آسیب را خواهند دید، چرا که پیامد‌های گرانی‌ بنزین برای اقشار کم‌درآمد بیشتر خواهد بود. شعارها بر این مبناست که اقدامات کنونی با هدف حمایت از اقشار کم‌ درآمد است، از همین رو امیدواریم در واقعیت هم میزان حمایت به قدری باشد که دغدغه این خانوارها را به حداقل برساند و این مهم مستم آن است که اطمینان‌بخشی توسط مسئولان صورت بگیرد، در غیر اینصورت می‌تواند هزینه جبران‌ناپذیری را برای جامعه در بر داشته باشد. 

اقشار نیازمند طی یک سال گذشته به علت تحریم‌ها و بالا رفتن قیمت ارز مشکلات عدیده‌ای داشتند، علاوه بر آن به صورت عادی هم هر سال تورم چشمگیری داشتیم. به عبارت دقیق‌تر شرایط اقتصادی، حتی قبل از گرانی بنزین هم به گونه‌ای بوده است که زندگی برای خیلی افراد سخت شده بود. بار معنایی آنکه ما اعلام می‌کنیم از ۸۰ میلیون نفر ۶۰ میلیون نفر نیازمند تامین معیشت هستند، چیست؟ یعنی تاکنون هم از منابع و ظرفیت‌ها درست استفاده نکردیم. بنابراین ۳ چهارم از جمعیت ما مشمول حمایت معیشتی می‌شوند. باید قبول کنیم که این نشانه ‌خوبی نیست. در این شرایطی که خودمان می‌گوییم، سه‌چهارم جمعیت کشور مشمول دریافت کمک‌های معیشتی هستند، چه وضعیتی را خواهیم داشت؟ این افراد ۶۰ میلیون نفر هستند و بر مبنای بعد خانوار برآورد شده‌اند و حال سوال این است؛ خانواده‌ای که یک فرزند معلول دارد و تحت حمایت بهزیستی هم نیست، هزینه‌‌های او مانند کسی است که فرزند معلول ندارد؟ طبیعتا اینگونه نیست.

حال در این شرایط که خانواده‌ها در تامین معاش روزانه خود دچار مشکل شده بودند و اثر اقتصاد ضعیف و ناکارآمد به تمام خانواده‌ها سرایت کرده بود و در سفره‌های آنها و در تمام شاخص‌های متعدد رفاه اجتماعی آنها تاثیر منفی گذاشته بود، با یک شوک به یکباره قیمت بنزین را سه برابر کردیم. البته باید متذکر شویم که کار قانونی بود و به استناد قانون انجام شد و وقتی تصمیم به انجام آن گرفته شد، کارشناسی‌های لازم نیز صورت گرفت، اما متاسفانه نحوه اجرای آن شوک‌آور بود و طبیعتا در این شوک اقشار نیازمند و فقیر بیشترین فشار را تحمل خواهند کرد. وقتی در این شرایط قرار می‌گیرند یا باید بپذیرند و سکوت کنند، یا اینکه اعتراض کنند. در واقع باید پرسید که مردم باید کجا بروند و چگونه اعتراض خود را مطرح کنند؟

وقتی یک راه رسمی برای بیان اعتراض وجود ندارد، حداقل در این حوزه، مردم راه دیگری را انتخاب می‌کنند. آسیب به اموال عمومی وجه مشترک اعتراضات در خیلی از جوامعی است که این مسیر را طی کرده‌اند. شاید در برخی جوامع پیشرفته‌تر اعتراضات به گونه‌ مدنی‌تر باشد، اما تجربه‌ای که در دی ۹۶ داشتیم و تجربه‌ای که در انتخابات  سال 88 داشتیم، نشان داد مردم ما از این طریق اعتراض خود را نشان می‌دهند.

طبیعتا در این فضا هم یک عده‌ از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند؛ آنهایی که معاند یا مخالف نظام هستند، هدفمند به جمعیت وارد می‌شوند و به طور حتم اقدامات آنها باعث می‌شود، صدای واقعی مردم شنیده نشود. معمولا اگر ما بتوانیم اطمینان‌‌بخشی درستی کنیم، اعتماد مردم را جلب کنیم و آنها بدانند که می‌‌توانند به ما اعتراض کنند، انسجام و هم‌بستگی جای شورش و اعتراضات تخریبی را خواهد گرفت.

واکنش‌ نمایندگان مجلس و حتی برخی مراجع بعد از اعلام سهمیه‌بندی بنزین نشان داد که آمادگی لازم برای این اقدام در جامعه وجود نداشت. حال ما فرض می‌کنیم تا آخر سال اتفاق دوباره‌ای رخ ندهد؛ درست است مردم از خیابان کنار رفته‌اند، اما هنوز قانع نشده‌اند. باید دقت کنیم که این اواخر اختلاس‌های برخی آقازاده‌ها و مسئولان را هم داشتیم و تمام این موضوعات هر یک به نوعی به بی‌اعتمادی مردم دامن می‌زند.

مضاف بر این‌ها، اطلاع‌رسانی بد مسئولان بیش از هر چیز دیگر زمینه‌ساز بروز چنین اعتراضاتی شد. پروژه‌هایی از این دست در تمام جوامع موجب فاصله دولت‌ها با ملت‌ها می‌شود. البته پذیرفته نیست که نمایندگان می‌گویند، ما مطلع نبودیم، به حتم کسانی از مجلس به کار کارشناسی این موضوع پرداخته‌اند.

حتما کمیسیون‌های مربوطه در تصمیم‌گیری شرکت‌ داشته‌اند، ولی وقتی نمایندگان مجلس اعلام می‌کنند که ما خبر نداشتیم و خبر یکباره اعلام می‌شود، باعث می‌شود ما شاهد چنین اعتراضاتی باشیم. اتفاقاتی که دودش در نهایت به چشم مردم می‌رود و هزینه بازسازی این تخریب‌ها را مردم متحمل می‌شوند. 

بنده گمان می‌کنم در راستای رفع این مشکلات نخست باید بپذیریم، دلسوزی‌‌های امثال ترامپ دروغ است. او و متحدانش هرگز از روی رافت برای ملت ما یا ملت‌های دیگر کاری نمی‌کنند و من معتقدم بخش عمده این مشکلات که در کشور است؛ نتیجه سوءمدیریت و ناکارآمدی است. اینکه افراد سر جای خود نیستند. اینکه نخبگان در ت‌گذاری کلان جایگاه زیادی ندارند.

اگر بتوانیم این بخش‌ها را مدیریت کنیم و برای آبادانی ایران همه کنار هم باشیم، به طور حتم اوضاع تغییر خواهد کرد. به هر حال این اتفاقات باید درسی برای مسئولان باشد. بنده معتقدم در این شرایط حداقل می‌توان انتظار داشت، وزرائی که مسئولیت بیشتری در رساندن کشور به وضعیت فعلی دارند، استیضاح شوند یا داوطلبانه به احترام مردم کنار بروند، چرا که افکار عمومی همچنان منتظر پاسخ است و این در حالی است که ما نه تنها پاسخ درستی نداده‌ایم، بلکه تا حدی مردم را تهدید هم کرده‌ایم و این طور موضع‌گیری‌ها مردم را بیشتر جری می‌کند.

حتما باید با اختلال‌گران برخورد شود، حتما باید قانون اجرا شود، اما همه مردمی که به خیابان آمده بودند، اخلاگر نبودند. آنها که شعار ضدنظام می‌دهند، همان کسانی هستند که از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند. تکلیف آنها مشخص است، ولی واقعیت این است که بخش عمده کسانی که به خیابان آمدند، افرادی بودند که واقعا اعتراض داشتند. منبع: ایلنا/5 آذر98

سهیمه بندی بنزینگرانی بنزینانجمن مددکارا

برای اعتمادسازی بیشتر از همه ظرفیت‌های جامعه استفاده کنیم

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به اینکه ما می‌توانیمدر سایه با هم بودن امنیت را بیش از پیش به جامعه بازگردانیم، گفت: از همه ظرفیت‌هایجامعه برای اعتمادسازی بیشتر استفاده کنیم.

سید حسن چلک در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: با توجه به شرایط کشور  در سال های اخیر فشار اقتصادی به مردم زیاد شده است که افزایش قیمتبنزین در چند روز گذشته و نگرانی مردم از آینده زمینه را برای اعتراض های شانفراهم کرده است.

وی افزود: بدون شک تصمیم مسئولین عالیرتبه کشور با پشتوانه کارشناسی بوده که بعید می دانم تصمیمی یک شبه بوده باشد.ضمناین که در ماده ۳۹ قانون برنامه ششمتوسعه کشور هم این اجازه به دولت داده شده است که بتواند قیمت حامل های انرژی ازجمله بنزین را متناسب کند.گر چه بیسترین نقد به نحوه اجرا و عدم اقناع سازی مردمبود.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایرانافزود: می توان و باید این بحران ایجاد شده را به فرصت تبدیل کرد.یکی از فرصت هاییکه می تواند زمینه انسجام اجتماعی بیشتر را هم فراهم کند این است که از همه ظرفیتهای موجود از جمله ظرفیت های اجتماعی در چارچوب قوانین مقررات جاری کشور برای جلباعتماد  و خروج از این شرایط استفاده کرد.

وی ادامه داد: چون همه ما از اینناآرامی ها آسیب دیدند و نگران بوده و هستند و از تخریب های انجام شده اموال عمومیو خصوصی  ناراحت هستند.در هر کشوری در مقاطعمختلف بحران های داخلی و خارجی ایجاد می شود.کشور عزیز ما هم از این قضیه مستثنینیست.ولی باید هوشمندی به خرج داد و برای کاهش این فشار های اقتصادی، هیچ ظرفیتموثری را  کنار نزنیم. من همیشه معتقدم خودمانباید کشور خودمان را بسازیم.ترامپ و هم پیمانانش که بیشترین مشکل را برای مردمشریف ایران ایجاد کردند هیچ گاه دلسوز ما نبوده و نیستند.

چلک ادامه داد: برای پیشگیری ازمشکلات ناشی از افزایش قیمت بنزین حمایت از اقشار نیازمند باید منطقی باشد تانگرانی دهک های پایین را کم کند، موضوعی که در ماده ۳۹ قانون برنامه ششم هم مد نظر بوده است.معتقدم دولت باید نظرکارشناسی همه گروه ها را بشنوند،  نقاط ضعف و اشکالات را بپذیرند، ظرفیت های داخلی را شناسایی کنند وتوان استفاده از این ظرفیت ها را داشته باشند که سازمان های غیر دولتی فعال درحوزه اجتماعی از جمله این ظرفیت ها هستند که با توجه به ارتباط نزدیکی که با مردمو اقشار دارای نیاز های خاص دارند می توانند در اعتماد سازی و خروج از این شرایطنقش آفرینی موثری داشته باشند.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایرانتاکید کرد همه ما ایران را دوست داریم و از هیچ تلاشی برای ساختن ایرانی آباد دریغنخواهیم کرد. انتظار داریم که مسوولین هم مردم و ما سازمان های غیر دولتی عرصه هایمختلف اجتماعی را باور کنند و فقط از بالا به پایین نگاه نکنند تا خدای نکردهفاصله بین مردم و دولت زیاد نشود. نداشتن دغدغه معیشت برای همه مردم از جملهخانواده های نیازمند آرزوی همه ماست. پس تلاش کنیم و کدورت ها را از بین ببریم یاکم کنیم تا توانایی های مان را برای آبادانی بیشتر ایران عزیز اسلامی به کارگیریم. معتقدم ما می توانیم در سایه با هم بودن امنیت را بیش از پیش به جامعهبازگردانیم

منبع:خبرگزاری مهر/13 آذر ماه 1398



خبر

مشهودترشدن پدیده ن خیابانی با شیبی ملایم

سید حسن چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی

با رشد افسار گسیخته شهرنشینی و نابسامانی حوزه اقتصاد، هر جامعه‌ایدچار عوارض مختلفی خواهد شد که فقر به‌عنوان متهم ردیف اول این عوارض آسیب‌هایاجتماعی بسیاری را به همراه خواهد داشت. عدم تدبیر برای مدیریت این شرایط منجر بهشیوع آسیب‌های اجتماعی در گروه‌های سنی مختلف، ن و مردان، باسواد و بی‌سواد وشهرنشین و روستایی می‌شود و هیچ‌فردی در جامعه از این آسیب‌ها مصون نخواهند بود وتهدیدهایی را برای جامعه به همراه خواهد داشت. امروزه آسیب‌های اجتماعی که ندرگیر آن هستند برای جامعه ما از حساسیت‌های بیشتری برخوردار است. زنی که درگیرجرم و آسیب‌های اجتماعی می‌شود، معمولا پذیرش آن برای خانواده و جامعه دشوارتر ازآسیب‌های مردانه است و این حساسیت باعث می‌شود آمار پایین آسیب‌های اجتماعی ن ودختران بیشتر مورد توجه قرار گیرد. گرایش به مواد مخدر، دخانیات، ن کارتن خوابو خیابانی، طلاق و. می‌تواند بخشی از عوارض فقر باشد که هر جامعه‌ای را دچارچالش می‌کند. مثلا نمی‌توانیم اعلام کنیم که پدیده ن خیابانی در جامعه ما بیشتریا کمتر از گذشته شده، ولی طبق شواهد این موضوع مشهودتر شده است. این امر به شرایطروز جامعه نیز مربوط است، به‌عنوان مثال اگر زنی در یک دهه گذشته می‌خواست دخانیاتمصرف کند، در خانه و پستو و به دور از چشم مردم سیگارش را می‌کشید، ولی حالا شاهدآن هستیم که ن و دختران در خیابان و حتی محیط‌‌های دانشگاهی استعمال دخانیاتدارند؛ یا آمارهای ستاد مبارزه با مواد مخدر از افزایش اعتیاد ن نسبت به گذشتهروند روبه‌رشدی را نشان می‌دهد. در سال 86 که این موضوع مورد بررسی قرار گرفت کمتراز شش‌درصد ن اعتیاد داشتند، در سال 90 این آمار به 10‌درصد رسید و در سال 94بین 12 تا 14‌درصد ن اعتیاد داشتند. پس با این اوصاف می‌توان به این موضوعاشاره کرد که خانواده‌ها و دستگاه‌های مختلف نسبت به آسیب‌های اجتماعی نه باتوجه به جایگاه زن در خانواده‌، بادی حساسیت بیشتری از خود نشان دهند. گرایش نبه سمت آسیب‌های اجتماعی بی‌شک تهدیدی برای استحکام خانواده است، لذا زنی به هردلیلی دچار آسیب‌های اجتماعی می‌شود نیازمند توجه و حمایت اجتماعی بیشتر در جهتبازتوانی اجتماعی به شکل مطلوب خواهد بود. بالعکس این موضوع فاجعه‌بار است و زمانی‌کهخانواده دچار نابسامانی می‌شود همه اعضای آن را تحت تاثیر قرار خواهد داد و فقطزنی که مرتکب جرم شده را شامل نمی‌شود، آن زن اگر متاهل باشد همسر و فرزندانش بابحران روبه‌رو خواهند شد و اگر دختر باشد پدر، مادر و برادرانش درگیر این موضوعخواهند شد و در اشکال خشن همچون خشونت‌های خانگی، طلاق و حتی قتل خود را در جامعهنشان می‌دهد. از سوی دیگر مشهودتر شدن آسیب‌های اجتماعی ن، قبح قوانین را ازبین می‌برد و برخی از آسیب‌ها جنبه یادگیری در شهر دارد و این تهدیدی برای جامعهفردا خواهد بود.منبع:رومه آرمان.14 آذر 1398

 


تاثیرمطالبه‌گری اجتماعی غیرجانبدارانه بر امید اجتماعی

حسن چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران

یکی از وظایف نمایندگان مطالبه‌گریاست. مطالبه‌گری در راستای تحقق حقوق مردم و با توجه به جایگاه نظارتی مجلس که طبققانون این اختیار را دارد، این حداقلِ حداقلِ حداقل کار است که مجلس می‌تواندانجام دهد. به شرط اینکه این کار را با رویکرد غیری و غیرجانبداری انجام دهد وبعد همه زوایا را بررسی کند و واقعیت‌ها را آنگونه که هست به مردم گزارش دهد. اینهم حق مردم است که بدانند نتیجه این تحقیق و تفحص و گزارشی که کمیته حقیقت‌یابتهیه می‌کند، چیست و هم وظیفه مجلس و سایر مسئولان است تا حادثه‌ای که اینگونهآثار تخریبی نه فقط مالی و جانی که حتی در حوزه اجتماعی روی اعتمادسازی تاثیرداشته و به کاهش اعتماد منجر شده، امروزه پاسخ دهند و طبیعتا به تناسب نقشی کهداشتند و ایجاد آرامش در اختلالی که ایجاد شد، به معنای واقعی پاسخگو باشند. بهنظر می‌رسد گزارش‌های واقعی و به موقع و برخوردهای متناسب با نقشی که دستگاه‌ها دراین حوزه داشتند، می‌تواند کمک کند تا گوشه‌ای از دیوار اعتمادی که تَرَک خورد راترمیم کرد. کار مجلس در جهت تشکیل کمیته حقیقت‌یاب یکی از راه‌های مطالبه‌گری استو طبیعتا باید از ظرفیت رسانه‌ها و تشکل‌های غیردولتی بی‌طرف در این حوزه استفادهکنیم. تحلیل کارشناسان را به‌ویژه کارشناسان مستقل -نه کارشناسانی که نگاه می‌کنندمسئول بالایی چه دوست دارد- داشته باشند و آسیب شناسی کنند تا اتفاقات شبیه اینحداقل در آینده نزدیک اتفاق نیفتد. در غیر اینصورت حداقل برداشت من این است که مردماز پاسخ‌ها قانع نشدند. درست است که صف خود را از برخی که اخلال می‌کنند و از اینآب گل‌آلود ماهی می‌گیرند، جدا کردند، ولی واقعیت این است که قانع نشدند. چون ایننوع شیوه اجرا صرف نظر از قانونی که در برنامه ششم تصویب شد و قانون هدفمندییارانه‌ها، شیوه اجرای آنچه اتفاق افتاد حق مردمی نبود که در این 40 سال -و عده‌ایهم قبل از انقلاب- از نظام حمایت کردند تا نظام خود را حفظ کنند. تحقیق و تفحص وبررسی همه‌جانبه و صادقانه می‌تواند عوارض اجتماعی که اعتماد یکی از آن عوارض است،کاهش مشارکت پیامد منفی دیگر است، نااطمینانی و کاهش سرمایه اجتماعی هم ازپیامدهای دیگر است، کمتر در جامعه به منصه ظهور برسد. انتظار این است که از تمامظرفیت‌ها از جمله ظرفیت نظارت مجلس، سوال مجلس، تحقیق و تفحص مجلس و هرچه که وجوددارد، برای مدیریت کاهش عوارض اجتماعی در نتیجه این تصمیم را شاهد باشیم. از آنطرف در بخش ظرفیتی که نیاز به بازنگری و اصلاح دارد، هم تمهیداتی اتخاذ شود و اگرلازم است اصلاحاتی در قانونگذاری و تگذاری انجام شود هم شاهد باشیم. یک بخش همحق مجلس این است که سوال بپرسد و استیضاح بکند. گرچه در این حوزه مسئولان چندان بهافکار عمومی احترام نمی‌گذارند و حاضر نیستند نتایج این تصمیم یک‌شبه غیرکارشناسیرا بپذیرند و به احترام افکار عمومی میزی را که در اختیار دارند به فرد شایستهدیگری واگذار کنند. شاید تحقیق و تفحص و تشکیل کمیته حقیقت‌یاب اگر بدون جانبداریی و بدون بهره‌برداری ی انجام شود، بتواند این بستر را برای امید اجتماعیبیشتر در جامعه ایجاد کند.منبع:رومه آرمان. : | تاریخ۱۳۹۸/۹/۱۳ -

 


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران خواستار شد

تقویت بودجه ۹۹ در جهت اجرای بهتر حقوق معلولان

Image result for  چلک"

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران خواستارتقویت بودجه سال۹۹ درجهت اجرای بهتر حقوق افراد دارای معلولیت شدو گفت: عدم مناسب سازی محیط های عمومی یکی از چالش هایی است که معلولان با آنروبرو هستند.

سید حسن چلک درگفتگو با خبرنگارمهر به بودجه پیشنهادی دولتاشاره کرد و گفت: با توجه به ظرفیت ها و تعهدات پیش بینی شده قانون جدیدحمایت از حقوق افراد دارای معلولیت، اما با توجه به شرایط اقتصادی کشور که کمترکسی است که نامناسب بودن این شرایط را تایید نکند انتظار این است مجلس شورایاسلامی در حد اختیارات خود نسبت به افزایش بودجه برای اجرای این قانون اهتمامویژه داشته باشد.

وی افزود: بدون شکتامین هزینه ها برای این افراد در سال آینده به مراتب دشوار تر خواهد بود به همیندلیل لازم است یارانه های پرداختی به مراکز به تناسب هزینه ها افزایش پیدا کند وهم هزینه سایر فعالیت های مرتبط.

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران اظهار داشت: البته در کنار دولت، نباید از مشارکت مردم و ظرفیت هایمسئولیت اجتماعی بنگاه ها غافل شد.جهت دادن مسئولیت اجتماعی در حوزه معلولیت درسطوح مختلف پیشگیری موضوع مهمی است که می تواند در توسعه کمی و کیفی خدمات وبرنامه ها تاثیر چشمگیری داشته باشد.

چلک با اشاره بهاینکه علیرغم اقدامات انجام شده، با چالش هایی جهت تحقق حقوق  معلولان درجامعه مواجه هستیم گفت: از جمله این چالش ها می توان به موضوع عدم مناسب سازی محیطهای عمومی برای حضور  مستقل افراد دارای معلولیت برای انجام کار هایشان ،اشاره کرد.

 وی به مناسب نبودنپیاده روها، اتوبوس ها، ترمینال ها، حمل ونقل درون شهری، ورودی بانک ها، عابربانکها، نبود سرویس‌های بهداشتی مناسب معلولین، تابلوهای راهنمایی درتقاطع ها، پارکینگخودرو مختص معلولین، آسانسورها، نبود رمپ در تمام نقاط شهر، توجه نکردن به اصولمناسب سازی در اماکن عمومی و منزل اشاره کرد که مانع حضور افراد دارایمعلولیت جهت مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی است، اشاره کرد و گفت: این موضوع حتی در سازمان های که خود مسوول پیگیری این امور هستند و عضویت در ستاد ملیمناسب سازی هم دارند به چشم می خورد که باید گفت جای تاسف دارد.

وی افزود: فراموش نشودکه در تمام دنیا در کنار دولتها، مردم و بنگاه ها و خیرین برای تسهیل دسترسی اینافراد به خدمات از هیچ کوششی دریغ نمی کنند.

منبع:خبرگزاری مهر/19 آذر ماه 1398/ جامعه / رفاه و خدمات اجتماعی/ مهناز قربانی/کد خبر 4793888

 


پیام تبریک رئیس انجمن مدکاران اجتماعی برای بیست سالگی ایسنا

 چلك

رئیس انجمن مدکاران اجتماعی ایران در پیامی به مدیرعامل ایسنا ضمن تبریک بیست سالگی این خبرگزاری گفت: بدون شک فعالیت دو دهه آن خبرگزاری در عرصه رسانه برای حوزه اجتماعی از جمله مددکاری اجتماعی یک فرصت ارزشمند بوده و خواهد بود.

به گزارش ایسنا، دکتر سید حسن چلک در این پیام نوشت: با توجه به فرارسیدن بیستمین سال تاسیس آن خبرگزاری ضمن تبریک این مناسبت به جنابعالی و همکاران آن خبرگزاری، بر خود فرض می‌دانم بر حسب وظیفه و به مصداق من لم یشکر المخلوق، لم یشکر الخالق» از تلاش‌های موثر ایسینا در اطلاع رسانی و آگاه سازی و انعکاس به موقع اخبار و ایفای نقش مطالبه گری در حوزه‌های خبری مختلف، به ویژه حوزه اجتماعی صمیمانه سپاسگزاری نمایم. 

بدون شک فعالیت دو دهه آن خبرگزاری در عرصه رسانه برای حوزه اجتماعی از جمله مددکاری اجتماعی یک فرصت ارزشمند بوده و خواهد بود.»

انتهای پیام/17 آذر98


یادداشت:آنچه البته به جایینرسد فریاد است


نزدیكبه دو دهه است كه حساسیت روی موضوع كودكان كار» در افكار عمومی بیشتر شده است؛چراكه این كودكان در خیابان‌ها حضور پررنگ‌تری دارند و تعدادشان بیشتر شده است. بایك نگاه گذرا می‌توان گفت در كمتر نشست یا كمتر رسانه‌ای در حوزه اجتماعی به اینموضوع پرداخته نشده و صحبت از این معضل باب است. این واقعیتی است كه در جامعه باآن سر و كار داریم. وقتی در این موضوع دقیق می‌شویم به این نكته می‌رسیم كه بسیاریاز این كودكان نان‌آور كوچك هستند، یعنی برای معاش خانواده‌شان مجبور به كار وزندگی در خیابان هستند. طبیعتا این حضور در خیابان می‌تواند عوارضی برای آنها بههمراه داشته باشد. غیر از عوارض سلامتی مانند بیماری‌های پوستی و گوارشی، محرومیتاز تحصیل و بسیاری مشكلات دیگر، یكی از پیامد‌های این حضور، ظهور و بروز خشونت بهاشكال مختلف است؛ چه توسط همسالان‌شان و چه توسط بزرگسالان. متاسفانه اتفاقاتیمانند ویدیویی كه هفته گذشته در شبكه‌های اجتماعی دست به دست شد، اتفاق جدیدی نیستو با كمال تاسف احتمالا آخرینش هم نخواهد بود. بارها شاهد اخباری از این دست بوده‌ایمكه به اشكال مختلف این گروه از بچه‌ها مورد آزار قرار گرفته‌اند.

باوجود برخورد قاطع نیروی انتظامی و بهزیستی، چند نكته در اینجا قابل ذكر است: نكتهاول اینكه به دلیل شرایط اقتصادی موجود، كودك كار را باید به عنوان یك واقعیتجامعه بپذیریم. این كودكان را می‌توان به دو گروه تقسیم ‌كرد. گروه اول كودكان زیرسن قانونی (زیر پانزده سال) كه طبق ماده 79 قانون كار، كار كردن آنها ممنوع است وطبیعتا باید به هر شكل ممكن از كار در خیابان منع شوند و چتر حمایت اجتماعی برایاین گروه از كودكان، به ویژه اگر خانواده‌های نیازمند یا بی‌سرپرست داشته باشند یاسرپرست موثر نداشته باشند، گسترده شود تا این بچه‌ها مجبور به كارهای سخت و طولانیمدت در شرایط نامناسب نشوند. گروه دوم كودكان كار 15 تا سال هستند كه طبق ماده80 قانون كار، این‌گونه افراد به عنوان كارگران نوجوان شناخته می‌شوند. در اینقوانین مشخص شده است كه ساعت كار آنها باید نیم ساعت كمتر باشد و فعالیت‌شان نبایدبه جسم و روح آنها آسیب بزند. با استناد به مقاوله‌نامه 2 سازمان بین‌المللی كاركه ایران هم آن را پذیرفته است باید نظارت كاملی انجام شود تا كار كردن كودكان دراین سن در شرایط مناسب و طبق قوانین مشخص آن صورت گیرد و این مستم نظارت برچگونگی اجرای قوانین و مقرراتی است كه برای كار كودكان 15 تا سال وجود دارد.

یكبخش ناخوشایند دیگر ماجرا در فیلم یاد شده رفتاری بود كه آن افراد نسبت به آن كودكداشتند. برای لحظه‌ای شاد شدن رفتاری انجام دادند كه نه قانونی است، نه اخلاقی ونه انسانی بود. ما حق نداریم تحت هیچ شرایطی برای شادی خودمان به حقوق دیگران این‌گونهوحشیانه و غیرانسانی و غیراخلاقی تعرض كنیم.

امانكته دردآور دیگر بی‌تفاوتی مردمی است كه شاهد این رفتارها هستند. تا آنجایی كه درفیلم مشخص بود نه كسی برای كمك به آن كودك آمد و نه كسی به كار این دو نفر ایرادگرفت. این بی‌تفاوتی زخم و دردش به مراتب عمیق‌تر از اصل ماجراست. اینكه ما ببینیمیك نفر به بچه‌ای زور می‌گوید و ما كاری نكنیم. همه ما وظیفه داریم در حمایت ازحقوق كودكان از هیچ كوششی دریغ نكنیم و اجازه ندهیم هیچ فرد و هیچ گروهی به حقوقاین كودكان تعرض كنند. آثار تخریبی بی‌تفاوتی‌ها به مراتب بیشتر از خود اتفاقخواهد بود. این بی‌تفاوتی‌ها می‌تواند زمینه‌‌ای را فراهم كند تا افراد دیگری درجایی دیگر به شكل‌هایی دیگر، به حقوق دیگران از جمله كودكان كار و خیابان تعرضكنند. گرچه آزارهایی كه بچه‌ها در خیابان می‌بینند محدود به این رفتارها نیست و بهشكل‌های مختلفی مورد آزار قرار می‌گیرند، اما خیلی وقت‌ها صدای‌شان هم به جایی نمی‌رسدو آنچه به جایی نمی‌رسد، فریاد است.

حسن ‌چلك رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

منبع:رومه اعتماد/17 آذر1398

 


یادداشت:

حذفزبالهگردی» آرزو یا دستور اداری

سید حسن چلک، رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

(رومهشرق/17 آذر ماه 98)

هراز چند گاهی که اتفاقی برای کودکان کار و خیابان می افتد روی موج  خبرگزاری ها و بطور کلی رسانه ها موضوعاتی ازقبیل ساماندهی کودکان کار  وخیابان انجاممی شود»، زباله گردی کودکان حدف می شود و یا ممنوع است و توسط مسوولین مرتبطبه شکل های مختلف منتشر می شود.از جمله این که بعد از اتفاقفی که در البرز براییکی از کودکان کار افتاد و در داخل سطل زباله انداخته شد این نوع اخبار را مجدا میشنویم و می بینیم.در این یادداشت ابتدا  بهموضوع کار کودکان و زباله گردی از منظر قوانین و مقررات و معاهدات بین المللپرداخته می شود سپس به جنبه های دیگر موضوع اشاره خواهد شد.یکی از قوانین مرتبطمرتبط در این حوزه  قانون کار جمهوریاسلامی ایران می باشد که در تاریخ29/8/1369 به تصویب رسیده و طی نامه شماره 124356مورخ 12/10/1369 ابلاغ شده است.در ماده ( 79) این قانون  به کار گماردن افراد کمتر از 15 سال تمام ممنوعاست که برخی از کودکان زباله گرد دقیقا مرتبط با همین ماده قانونی هستند.

علاوه براین  قانون داخلی کشور، ایران معاهدات بینالمللی را نیز در خصوص کار کودک پذیرفته است که در حال حاضر وزارت تعاون، کار  و رفاه اجتماعی مسوول پیگیری اجرای مقاوله نامه2 سازمان بین المللی کار را به عهده دارد که ایران نیز کنوانسیون ممنوعیت واقدام فوری برای  محو بدترین اشکال کارکودک را در آبان ماه 1380 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسانده است.طبق ماده( 1) اینکنوانسیون هر یک از کشورهای عضو که به این مقاوله نامه ملحق می شوند باید تدابیرفوری موثری را برای تامین ممنوعیت و محوبدترین اشکال کار کودک به عنوان یک فوریتاتخاذ نمایند».همچنین بر اساس ماده سه بدیرین اشکال کار کودک» نیز تعیین شده اندکه از حمله آنها طبق بند(د) همین ماده کاری که، به دلیل ماهیت یا شرایط آن، احتمالدارد برای سلامتی، ایمنی یا اخلاقیات کودکان ضرر داشته باشد، هست. بر اساس مقاولهنامه یکصد و هشتاد دو سازمان بین المللی کار آیین نامه اجرایی تبصره های یک و دو  آن در تاریخ 27/2/1383 در هیئت وزیران تصویب و طینامه شماره 6650 / ت 26799 درمورخ 9/3/1383 ابلاغ شده است.طبق ماده( 1) این آییننامه  فهرست کارهای مضر برای افراد کمتر ازهیجده سال مشخص شدند که از جمله آنها در خصوص زباله گردی کودکان هست.در بند(4) اینماده کار در گنداب روها، جمع آوری، حمل و دفن زباله شهری» برای کودکان ممنوع شدهاست.مقررات دیگری از قبیل آیین نامه ساماندهی کودکان خیابانی هم در سال 1384 درهیات وزیران تصویب شده است.پس ممنوعیت کار کودکان در حوزه زباله گردی هم موردتوافق و اجماع جهانی است و هم در مصوبات داخلی کشور این موضوع تصریح شده است لذاموضوع جدیدی نیست.مشکل اینجاست که دستگاه های ناظر براجرای این مصوبات به درستیعمل نمی کنند. طبق آمار ارایه شده در نشست تخصصی آسیب شناسی زباله گردی در دانشکدهعلوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی که در شانزدهم مهر1398 برگزار شد آمار غیررسمی از وجود چهار  هزار و هفتصد کودکزباله گرد در تهران خبر می دهد که که چهل درصد آنان تنها نان آور خانه هستند و بین۱۰ تا ۱۵ سال سن دارند.ضمن این که باید بذیریم که بسیاریاز این کودکان حداقل در ابتدا به دلیل نیازمالی و شرایط اقتصلادی یا بصورتتنهاای و یا برای دیگران دیگران زباله جمع میکنند.لذا حذف زباله گردی کودکان بیشتر یک شوخی است چون فقر وشرایط نامناسب اقتصادیزمینه گسترش مشاغلی شبیه زباله گردی را در جوامع مختلف از جمله درحال توسعه ازجمله ایران بیش از پیش فراهم کرده است و به نوعی مردم با این شغل غیررسمی کنارآمدند. علاوه بر مورد بالا، اقتصاد بالای این شغل غیر رسمی بسیار قوی است که به راحتینمی شود از آن چشم پوشی کرد.گرچه ما سازمان رسمی رباله گردی یعنی همان پسماند»را هم داریم اما به نظر می رسد همه زباله گردان بصورت رسمی کار نمی کنند.بدون شک زباله گردی کودکان، مطلوب و مورد تاییدافرادی که دغدغه حقوق شهروندی و از جمله حقوق کودکان دارند، نبوده و نیست.چرا کهزباله گردی عوارض و پیامد های مختلفی برای کودکان دارد.محرومیت از تحصیل به عنوانیکی از حقوق اساسی کودکان، مشکلات بهداشتی و درمانی از جمله بیماری های پوستی،  ایدز، هپاتیت، سوء استفاده و استثمار و بهرهکشی از کودکان از جمله این آثار منفی زباله گردی هستند. بپذیریم که جمع‌آوری اینگونه زباله‌ها یك روی سکه هست و اما روی دیگر این قضیه بیگاری كشیدن از افراد استچرا كه متاسفانه زباله‌گردها با این كار هم سلامت خود را به مخاطره می‌اندازند وهم اینكه مجبور به انجام كار طی ساعت‌های طولانی هستند.

 تحمل آزار های مختلف توسط بزرگتر ها از جملهتحقیر و .، ابراز خشونت نسبت به جامعه و مردم با این هدف که حق شان توسط افرادمرفه و دیگران خورده شده است نیز می تواند از جمله پیامد های این پدیده باشد.

 

 

 

 

 

 


حالِ مردم خوب نیست!

اعتراضات آبان با مردمچه کرد؟

 سال آینده با افزایش قیمت‌ها اقشار دارای نیاز‌های خاص نیز به‌مراتبدچار مشکلات بیشتری خواهند شد. به‌عنوان مثال وقتی به بودجه جدید نگاهی کنید، می‌بینیدکه تقریبا برای معلولان ۱۰ درصد از آنچه پیشنهاد داده شده بود، تصویب شد. این در حالی است کههزینه‌های فرد معلول بسیار بالا است و خانواده این معلولان حاضر هستند این ۵۵ هزار تومان رادریافت نکنند؛ اما برگردند به همان بنزین هزار‌تومانی. همین را می‌توان به دیگرخانواده‌های نیازمند نیز تعمیم داد.

تاریخ انتشار: ۰۰:۴۶ - ۲۰ آذر ۱۳۹۸

 

 

پ

استیصال، یأس و ناامیدی؛ این چکیده حس‌و‌حال و واکنش برخی از مردم،به‌ویژه نسل جوان، در روز‌های پس از اعتراض‌های اواخر آبان گذشته است. اگرچه دراین زمینه هنوز تحقیق و پژوهشی مستند که بتوان به آمار و داده‌های آن استناد کرد،انجام نشده است؛ اما با مرور واکنش اطرافیان، فعالیت کاربران و دوستان دور و نزدیکدر شبکه‌های اجتماعی و تحلیل محتوای این واکنش‌ها می‌توان به این چکیده و خروجیرسید.

به گزارش شرق، عکس و نوشته‌های زیادی در همین روز‌ها دراینستاگرام، توییتر و تلگرام می‌توان دید که تأییدکننده این وضعیت است. کاربرانیکه می‌شناسیم و تا پیش از این در حال‌و‌هوایی دیگر بودند، اهل طنز و بامزه‌بازی یاسفر و تفریح و خوش‌گذرانی یا شهروندان و کاربرانی معمولی بودند، حالا نوشته‌ها ومطالبشان طعم ناامیدی می‌دهد.

گروهی در فکر مهاجرت و رفتن از ایران هستند و گروهی هم از استیصالخود می‌نویسند. نگاهی گذرا به مطالب نوشته‌شده در‌این‌باره نیز نشان می‌دهد میزانواکنش یا همدلی مخاطبان با نوشته‌هایی از این دست (اگر لایک و کامنت را ملاک قراربدهیم)، به شکلی چشمگیر بیشتر از نوشته‌هایی از جنس دیگر است.

این وضعیت ممکن است مقدمه یا نشانه‌ای از ناامیدی باشد که خود رابه شکلی نشان دهد یا شاید موقعیتی گذرا و واکنشی طبیعی به اتفاقی اجتماعی دراطرافمان باشد، شاید هم بروندادی اغراق‌شده در بستر شبکه‌های اجتماعی برای اثباتاینکه من هم واکنش نشان دادم» باشد؛ هر چه هست، مثل دومینو روی دیگران اثر می‌گذاردو ممکن است دامنه اثراتش تا بی‌نهایت ادامه پیدا کند.

تحلیل روان‌شناسان و مددکاران اجتماعی از این وضعیت چیست؟ در گزارشامروز سراغ همین موضوع رفته‌ایم و از این حس‌و‌حال و ریشه‌ها و چشم‌انداز اثراتاجتماعی آن از حسن ‌چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران و مصطفی اقلیما،رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران، که هر دو از متخصصان باسابقه علم مددکاریاجتماعی ایران هستند، سؤال پرسیده‌ایم. آنچه در ادامه می‌آید، تحلیل آن‌ها از اینوضعیت است.

مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران، معتقد استخشم موجود در جامعه حاصل اتفاقی آنی و لحظه‌ای نیست، بلکه چنین پدیده‌هایی در یکپیوستار زمانی بلند‌مدت رخ داده است.

اقلیما گفت: مجموعه اتفاقاتی که در این سال‌ها میان مردم و برخیمسئولان رخ داده است، شکاف‌هایی ایجاد کرده که تلاش‌نکردن برای ترمیم آن در برهه‌هایزمانی مختلف، به صورت نیتی در جامعه مشاهده می‌شود. بزرگ‌ترین اتفاقی که درآبان ۹۸ و پس از آن رخ داد، ترک‌برداشتن دیوار اعتماد بین مردم و مسئولانبود. چیزی که در سال‌های گذشته هم صدمه‌هایی به آن وارد شده بود؛ اما در ماجرایافزایش قیمت بنزین، نحوه اجرا و اطلاع‌رسانی آن به مردم و اظهارنظر‌هایغیرمسئولانه بعد از آن موجب شد صدمه جبران‌ناپذیری به این اعتماد وارد شود. وقتیرئیس‌جمهور به‌عنوان منتخب مردم در سخنرانی‌های بعد از اعتراض‌ها اعلام می‌کند مابا دوربین‌های شهری و سیستم‌های مانیتورینگ شما را رصد و شناسایی می‌کنیم، طبیعیاست که مردم و رأی‌دهندگان به او، از این موضوع خشمگین شوند. این‌گونه اظهارنظر‌هایغیرمسئولانه که در آن روز‌ها کم هم نبود، موجب شد حتی آن‌هایی که در اعتراض‌هاحضور نداشتند نیز عصبانی شوند. درست است که عده‌ای در آن میان قصد داشتند ازاعتراض‌ها سوءاستفاده کنند؛ اما به گفته مقامات کشور، بیشتر معترضان و آن‌هایی کهدر اتفاقات امسال در خیابان‌ها بودند، از طبقه فرودست جامعه و از میان فقراییبودند که به دلیل افزایش قیمت بنزین، زندگی‌شان مختل شده بود. به‌گونه‌ای که حتیدستور دادند به کشته‌شدگانی که فقط برای اعتراض به خیابان آمده بودند و اغتشاشگرنبودند، دیه داده شود.

به گفته اقلیما، موضوع دیگری که موجب دامن‌زدن به خشم مردم می‌شود،احساس بی‌تأثیربودن آن‌ها در تعیین سرنوشت‌شان است. در همین ماجرای بنزین وقتینمایندگان مجلس به وضوح اعلام می‌کنند از فرایند تصمیم‌گیری آن کنار گذاشته شده‌اندو بار‌ها اظهار بی‌اطلاعی می‌کردند، به‌نوعی این احساس در جامعه ایجاد می‌شود کهدر بازی قدرت جایی ندارند. همه این اتفاق‌ها در کنار هم و تکرار آن در سال‌هایمختلف موجب شده نیتی کم‌کم در جامعه پا بگیرد و همین مسئله وضعیت کنونی راپدید آورده. از طرف دیگر، مردم از سال‌های گذشته تاکنون بار‌ها و بار‌ها در جامعهاحساس بی‌عدالتی کرده‌اند؛ برای مثال مردم می‌بینند مسئولان کشور بار‌ها و بار‌هاشعار غرب‌ستیزی سر می‌دهند، اما خانواده و فرزندانشان را راهی خارج از کشور می‌کنندو این مسئله در سال‌های مختلف بار‌ها رخ می‌دهد. آن‌وقت در چنین شرایط حساسی مردماحساس می‌کنند حداقل برای بهره‌مندی از شرایط اقتصادی مطلوب‌تر و رسیدن به همانبرابری که انتظارش را دارند، راهی خارج از کشور شوند.

اقلیما درباره اینکه برای کاستن از این موج نیتی از زندگی درجامعه چه می‌توان کرد، می‌گوید: همان‌طور که در ابتدا هم گفتم، چنین پدیده‌ایحاصل یک اتفاق لحظه‌ای نیست که درمان لحظه‌ای داشته باشد. دولتمردان ما در طول سال‌هابار‌ها و بار‌ها به دیوار اعتماد میان خودشان و مردم خدشه وارد کردند و حالا ایناعتماد ضربه دیده است و برای ترمیمش هم باید سال‌ها تلاش کرد. البته اگر اراده‌ایبرای ترمیم آن وجود داشته باشد. ما در اتفاقات سال ۱۳۸۸ هم چنین حالتی را در جامعه شاهد بودیم؛ اما آنچه در سال ۱۳۸۸ رخ داد، ناراحتی قسمتی از جامعه بود که احقاق حق خود را در گرو به‌قدرت‌رسیدنبخش دیگری از جناح ی کشور می‌دانست؛ اما برای عصبانیت مردم در این روز‌ها چهنسخه‌ای وجود دارد؟ وقتی بیشتر معترضان و مردمی که به خیابان آمدند، از فقرا ومحرومان جامعه هستند».

حسن ‌چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، با بیان اینکهاتفاقات دی ۹۶ تا آبان ۹۸ بی‌ارتباط با یکدیگر نیستند، می‌گویدخشم به‌وجود‌آمده در میان مردم به این سادگی‌ها از بین نمی‌رود. مردم مطالباتی داشتند؛اما آیا مطالبات و سؤالات مردم از آن موقع تاکنون به شکلی درست پاسخ داده شده؟فروکش‌کردن این خشم مستم این است که دولت اعتماد ایجاد کند که آن هم باید بانشانگان واقعی باشد. با حرف و صحبت مردم اعتماد نمی‌کنند. یک بخش از این اعتماد از‌دست‌رفتهرا می‌توان با شایسته‌سالاری و صداقت با مردم و اجرای درست قوانین و توجه بهمطالبات بحق مردم و توجه به اقشار دارای نیاز‌های خاص به دست آورد؛ اما اگر ایناتفاق نیفتد، شاخص اعتماد اجتماعی در سطح پایین خواهد ماند؛ چرا‌که شکاف روی دیواراعتماد به‌راحتی ترمیم نخواهد شد».

‌چلک با اشاره به وضعیت نامناسب مؤلفه‌های اجتماعی در کشورافزود: حال اقتصاد کشور خوب نیست و در کنار آن حال مؤلفه‌های اجماعی نیز خوبنیست. سرمایه اجتماعی و اعتماد اجتماعی بسیار پایین آمده است که آن هم دلایلمختلفی دارد؛ انتصابات نامناسب در حوزه‌های مدیریتی، پرونده فساد‌های مرتبط بامدیران و نزدیکان‌شان که در چند وقت اخیر به دادگاه کشیده شد، روی مؤلفه‌های مهماجتماعی مانند سرمایه‌های اجتماعی و اعتماد اجتماعی تأثیر منفی گذاشت و نتیجه اینشد که در واکنش به اجرای قانون افزایش قیمت حامل‌های انرژی مردم اعتراض کردند.البته اعتراضات را نباید مربوط به جنبش‌های ی دانست. اعتراض افرادی بود کهسفره‌هایشان کوچک و کیفیتش ضعیف‌تر شده بود. این صدای اعتراض مردم بود که بهاعتقاد من شاید معترضان خیابان‌ها را ترک کرده باشند؛ اما واقعیت این است که مردماز نظر ذهنی قانع نشده اند؛ به‌همین‌دلیل می‌بینم که هر فردی که در فضای مجازی دردفاع از حقوق معترضان صحبت می‌کند، مورد توجه بسیاری از مردم قرار می‌گیرد، بیشتربازنشر می‌شود و لایک بیشتری دریافت می‌کند. این نشان‌دهنده آن است که مردم هنوزقانع نشده‌اند».

او در ادامه گفت: به نظرم آنچه اتفاق افتاد، بیش از آنکه ناشی ازتأثیرات تصمیمات ت‌های خارج از کشور باشد، ناشی از بی‌تدبیری و ضعف مدیریت درکشور است. متأسفانه در حوزه اجرا نخبگان جایگاهی ندارند و طبیعی است که در چنینفضایی چنین اتفاقاتی نیز رخ دهد. حتی در اسلام نیز بار‌ها به مسئله فقر اشاره شدهو گفته شده است که زمانی که فقر می‌آید، ایمان می‌رود. شاید به دلیل تأثیرات فقراست که این عبارت یا عبارات مشابه آن را از پیشوایان دین اسلام می‌شنویم. به نظرمن این خشونت‌ها نشانه است، نشانه از نیتی».

‌چلک همچنین می‌گوید: سال آینده با افزایش قیمت‌ها اقشاردارای نیاز‌های خاص نیز به‌مراتب دچار مشکلات بیشتری خواهند شد. به‌عنوان مثالوقتی به بودجه جدید نگاهی کنید، می‌بینید که تقریبا برای معلولان ۱۰ درصد از آنچهپیشنهاد داده شده بود، تصویب شد. این در حالی است که هزینه‌های فرد معلول بسیاربالا است و خانواده این معلولان حاضر هستند این ۵۵ هزار تومان رادریافت نکنند؛ اما برگردند به همان بنزین هزار‌تومانی. همین را می‌توان به دیگرخانواده‌های نیازمند نیز تعمیم داد. افرادی که وضعیت اقتصادی نسبتا بهتری دارند،در چنین شرایطی تلاش می‌کنند هر طور شده، از خدمات خود بکاهند تا در هزینه‌های‌شانصرفه‌جویی کنند و بتوانند نیاز‌های اساسی خود را تأمین کنند؛ اما فردی که هیچ چیزیندارد و راهی برای کسب درآمد ندارد، چه راهی دارد. ما باید نگران این افرادباشیم».

 


ثروتمندانبیشتر از سایرین سالمندانشان را به سرای سالمندان می‌سپارند»

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایرانبا بیان اینکه امروزه آزار سالمندان، سومین مورد رسیدگی اورژانس اجتماعی در کشوربه شمار می آید و خانواده‌های ثروتمند در این مسیر از دیگر خانواده‌ها پیشی گرفته‌اند گفت: تعداد سالمندانی که توسط اینگونه خانواده‌هابه سرای سالمندان سپرده می شوند چند برابر دیگران است.

به گزارش ایسنا، سید حسن چلک در نشست علمی دوشنبه‌های فرهنگی و اجتماعی» با موضوع ترویج اهمیتروابط انسانی» گفت: تمام لوازم زندگی باید درخدمت آسایش انسان قرار گیرد به طوریکه رفاه باید منجر به به زیستن و آرامش» شود اما شواهد امر نشان می دهد که حتی آموزش هم به عنوان یک شاخص توسعهانسانی نتوانسته است آرامش و به زیستن» را برای انسانها به ارمغان بیاورد.

وی در این نشست علمی که به همتمعاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی برگزار شد، با اشاره بهنتایج نظرسنجی ایسپا» بر این نکته تاکید کرد که افراد باید به فکر حال خودشانباشند و هرکس می بایست در جهت بهتر شدن حال خود تلاش کند. از بخشنامه و قانون،انتظار شادی و نشاط نداشته باشید

چلک افزود: منظور از رابطهانسانی، رابطه‌ای است که لذت بخش باشد و روحیه و انرژی انسان را تقویت کند تابتواند این انرژی را به دیگران منتقل کند

وی پس از اشاره به آمار مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی در کشور، از آزار سالمندان بهعنوان یکی از شاخصهای شناخت وضعیت حال جامعه نام برد و اظهار کرد:  امروزه آزار سالمندان، سومین مورد رسیدگی اورژانس اجتماعی در کشوربه شمار می آید و خانواده‌های ثروتمند در این مسیر از دیگر خانواده‌ها پیشی گرفته‌اند زیرا تعداد سالمندانی که توسط اینگونه خانواده‌هابه سرای سالمندان سپرده می شوند چند برابر دیگران است بنابراین، رفاه واقعی صرفاًبا دارایی و پول تامین نمی شود بلکه روابط انسانی مناسب با همدیگر، ضامن ارتقاءخوشبختی و رفاه انسانها است.

به گزارش روابط عمومی وزارت رفاه؛وی  با اشاره به اینکه اگر نتوانیمشادی را خلق کنیم ، آسیبهای اجتماعی، جای آنها را خواهند گرفت، این مسئله رایادآورشد که نگاه تک بُعدی به موضوع توسعه، جامعه را دچار مشکلات عدیده اجتماعی وفرهنگی کرده و سرمایه های انسانی و اجتماعی را در مسیر فرسایش قرار داده است امادر بدترین شرایط اقتصادی هم می توان از مهارت خودمراقبتی» استفاده کرد تا زندگیسالم و انسانیت، گرفتار مسائل روزمره نشود.

معاون فرهنگی و اجتماعی وزارتتعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز در این نشست گفت: امروزه حوزه روابط انسانی ازگستره قوم، محله، منطقه و حتی کشور فراتر رفته و اغلب افراد در وسعت جهانی فکر میکنند لذا اصطلاح دهکده جهانی» بر رفتار، ادبیات و خلقیات ما تاثیر گذاشته و بربقیه خلقیات و فرهنگ ما نیز چنبره زده است.

ابراهیم صادقی فر افزود: اینوزارتخانه باید در حوزه ترویج اهمیت روابط انسانی» که طیف متنوعی از عملکردها وفعالیتهای اقتصادی و اجتماعی را در برمی گیرد، تلاش بیشتری داشته باشد و این تلاشرا در قالب یک برنامه ملی تدوین و پیگیری کند زیرا چهارچوب فعالیتهای آن روابطکارگر و کارفرما، کارگر و محیط کار، کارگر و نظام حاکم  و حتی از بدو تولد تا مرگ را دربر می گیرد و وسعت روابط  مزبور در این وزارتخانه بیانگر تنوع و اهمیت ماموریت های آن است.

وی اظهارکرد: خیلی خوب است کهارتباطات انسانی همراه با توسعه انسانی باشد زیرا هیچ توسعه‌ای به سرانجام نخواهدرسید مگر اینکه انسان بماهو انسان» توسعه و رشد پیدا کند.

صادقی فر با اشاره به اینکه زندگیامروز ما  نه صرفاً سنتی است و نه صرفاًمدرن»، تصریح کرد: امسال دوگزارش در سازمان بین المللی کار و  ژنو درباره خشونت و نیز ورزش و نشاط در محیط کار داشتیم که نشانمی داد همه کشورها (حتی جوامع مدرن) با نسبتهای گوناگون، آسیبهای اجتماعی را تجربه کردهاند و هنوز هم نیاز  است که درجهت کاهش این آسیبها تلاشهای جدی صورت بگیرد.

منبع: ایسنا/19 آذر98

 


یادداشت:کسی به خاطر وام تن به ازدواج اجباری نمی‌دهد

سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

  یکی از موضوعاتی که از وظایف دولت‌هاست، تسهیلگری برای تشویق و ترغیبافراد برای تشکیل خانواده از طریق ازدواج دائم است. به‌ویژه در کشور ما به دلیلساختار جمعیتی و ترکیب سِنی‌ای که داریم و نگرانی از کاهش نرخ باروری و نرخ رشد بهدلیل کاهش ازدواج و بالا رفتن سن امید به زندگی که به دنبال آن شاهد بالا رفتنجمعیت بالای 60 سال هستیم، در تگذاری‌های اجتماعی چند ساله اخیر نیز این تشویقو ترغیب، تسریع شده است. یکی از راه‌های عملی شدن گرایش افراد به ازدواج به ویژهجوانان اعطای تسهیلات برای کمک مالی به جوانان برای برگزاری مراسم ازدواج واحتمالا استفاده از این منابع برای سایر هزینه‌هاست. در کشور ما نیز این قاعدهوجود دارد اما در چند سال اخیر ما شاهد رشد صد درصدی در قالب وام ازدواج درکشورمان بودیم. طبیعتا بالا رفتن میزان تسهیلات پیش‌بینی شده برای ازدواج رغبتاستفاده از این تسهیلات را که با بهره پایین پرداخت می‌شود، افزایش داده است. شایددر گذشته مبلغ 15 میلیون تومان و یا کمتر انگیزه درخواست دریافت تسهیلات ازدواج رابالا نمی‌برد. ولی در این شرایط اقتصادی این مبلغ 30 میلیون تومان می‌تواند عاملتحریک کننده برای پیگیری دریافت تسهیلات ازدواج باشد. با توجه به اینکه برای اینپرداخت قید سنی برای دختران یا پسران لحاظ نشده است، طبیعتا نمی‌توان محدودیتیبرای متقاضیان تسهیلات ازدواج از نظر سنی و جنسی قائل شد. موضوع اعطای تسهیلات بهافرادی که در سنین پایین ازدواج می‌کنند که از آنها به کودک‌همسری یاد می‌شود ازچند زاویه قابل بررسی است. نخست، افرادی که طبق قانون، شرایط سنی که در قانون پیش‌بینیشده (بالای 15سال برای پسران و بالای 13سال برای دختران) را دارا هستند، دریافتاین تسهیلات حق قانونی‌شان است. چون طبق قوانین جاری کشور ازدواج کرده‌اند وطبیعتا طبق همین قوانین می‌توانند از تشویق‌های پیش‌بینی شده در کشور از جمله وامازدواج استفاده کنند. دوم، تقریبا در اکثر سال‌های اخیر طبق آمار سازمان ثبت احوالکشور، تعداد قابل توجهی از افراد در سن زیر 15سال و زیر سال ازدواج می‌کنند.گرچه به نظر می‌رسد در چند سال اخیر، تعداد این افراد به نسبت سال‌های قبل روند روبه رشدی نداشته ولی توجه به بلوغ جسمی، جنسی، روانی در ازدواج موضوعی که دغدغهکارشناسان در حوزه‌های علوم اجتماعی، مددکاری اجتماعی، روانشناسی و خانواده و حتیحقوقی بوده است. طرح کودک همسری که در مجلس مطرح شد و در نهایت رای نیاورد، دقیقابراساس همین دغدغه تدوین و ارائه شده بود. تامل بر تغییر سن قانونی ازدواج درایران از 9 سال برای دختران به 13 سال و همینطور پسران خود گویای این مساله است کهدر آن مقطع زمانی این پذیرش در مرجع قانونگذاری صورت گرفت که متناسب با اقتضایجامعه، این تغییر سن و بالا رفتن حداقل سن ازدواج یک ضرورت است. نکته آخر در اینزمینه اینکه افراد به خاطر دریافت 30میلیون تومان تسهیلات اقدام به ازدواج کنند به‌گونه‌ایبه گفته معاون امور جوانان وزارت ورزش رشد چهاربرابری داشته باشد به نظر جای بررسیبیشتری دارد. شاید مبلغ پرداختی به دلیل افزایش میزان وام ازدواج افزایش پیدا کردهباشد، ولی رشد چهار برابری ازدواج در قالب کودک‌همسری حتی در دو، سه دهه گذشته درمقایسه با امروز با واقعیت همخوان نیست. گرچه مسئولان سازمان ثبت احوال به‌عنوانمرجع اصلی ارائه آمار وقایع چهارگانه (فوت، تولد، ازدواج و طلاق) می‌تواند آماردقیق‌تری در این حوزه ارائه نمایند. نکته دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد،اختصاص منابع بیشتر توسط بانک‌های متعدد و اام بانک‌ها به پرداخت وام ازدواج استکه رقم تسهیلات اعطایی وام ازدواج را بالا برده باشد.

| تاریخ۱۳۹۸/۹/۲۰ - منبع: رومه آرمان/:  

 

 


یادداشتجام جم:چشم اقشار آسیب پذیر به بودجه 99

‌‌مدت‌هاستجامعه ما با مشکلات اقتصادی و افزایش هزینه‌های زندگی روبه روست، واقعیتی که کسینمی تواند منکر آن باشد. طبیعتا در چنین شرایطی گروه‌هایی که آنها را افراد داراینیازهای خاص»  می شناسیم و در میان جامعه تحت عنوان نیازمند» شناخته می شوندباید در اولویت توجه دولت قرار بگیرند.


بعداز گران شدن بنزین و تعیین یارانه کمک معیشتی برای میلیون خانوار ایرانی مشخصشد تقریبا سه چهارم جمعیت کشور نیازمند دریافت کمک هزینه زندگی هستند که این خود،نمایی روشن از وضعیت اقتصادی خانوارها ارائه می کند. دراین میان مسلم است وضعیتدهک‌های پایین جامعه که عمدتا جزو مددجویان کمیته امداد و سازمان بهزیستی هستندچگونه است و تاچه اندازه به حمایت‌های دولتی در بودجه‌های سالانه نیاز دارند.


اینخانواده‌ها به سبب افزایش مستمر قیمت کالاها و خدمات و ناتوانی در کسب درآمدهمواره در معرض انواع آسیب‌های اجتماعی قرار دارند. این درحالی است که مستمری‌هایماهانه ای که به این افراد تعلق می گیرد با نیاز واقعی آنها فاصله معناداری دارد.اگر این موضوعات را در بستر سال 99 که شاید مشکلات اقتصادی تشدید شود بررسی کنیم،درخواهیم یافت قانون بودجه سال آینده باید طوری تدوین و نهایی شود که چتر حمایتیسازمان‌های اجتماعی بر سر اقشار آسیب پذیر جامعه گستردگی بیشتری داشته باشد.


زمانیکه برنامه ششم توسعه تدوین و به قانون تبدیل شد همان طور که در ماده 39 آن به دولتاجازه افزایش قیمت حامل‌های انرژی داده شد ذیل این ماده قانونی، این قیدنیز اضافه شد باید عدالت اجتماعی برای خانواده‌های نیازمند برقرار شود. اما اکنوناین تناسب دیده نمی شود و ما انتظار داریم  حین بررسی بودجه سال 99 درمجلس بهاین موضوعات توجه شود.


توجهبه اقشار آسیب پذیر به قدری مهم است که بدانیم پیش بینی‌های کارشناسی نشان می دهدسال آینده به واسطه شرایط اقتصادی ویژه کشور احتمال افزایش افراد تحت پوشش نهادهایحمایتی بیشتر خواهد شد. اگرچه همواره شعار این بوده که چسبندگی این افراد به دولتباید کم شود ولی واقعیت این است که در سال‌های اخیر نه تنها نتوانسته ایم جمعیت مستمریبگیران را کم کنیم بلکه مجبور شده ایم پشت نوبتی‌های در صف مانده را نیز به گروهمستمری بگیران ثابت وارد کنیم.
بادر نظر گرفتن این واقعیات باید گفت بودجه سال 99 اگر می خواهد از نیازمندان حمایتکند و مانع تشدید آسیب‌های اجتماعی شود، باید بادقت بیشتری تصویب شود و منابع مالیبا درایت میان سازمان‌های اجتماعی توزیع شود.منبع: رومه جامجم/19 آذر98

 


مددکاری اجتماعی نیازمند بازنگری جهانی

 چلك

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با تاکید بر اینکه مددکاری اجتماعی باید نیازمحور، آینده‌نگر، خانواده محور و جامعه محور باشد، گفت: مددکاری اجتماعی برای تاثیرگذاری در زندگی مردم نیازمند بازنگری اساسی در سطح جهانی است.

سید حسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به حضور خود در کنفرانس بین المللی مددکاری اجتماعی در ایتالیا با بیان اینکه این کنفرانس با حضور رئیس انجمن بین المللی مدارس (دانشگاه‌های) مددکاری اجتماعی، رئیس منطقه اروپای فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی و انجمنهای چند کشور و اساتید و مسولان ایتالیایی در شهر رم ایتالیا برگزار شد افزود: در بخشی از این برنامه، اورژانس اجتماعی ایران در حوزه مددکاری اجتماعی معرفی شد که مورد استقبال شرکت کنندگان قرار گرفت.

چلک با بیان اینکه در بخش دیگری از این همایش به چشم انداز آینده مددکاری اجتماعی در جهان اشاره شد، اظهار کرد: در این سخنرانی بر این محور تاکید کردم که مددکاری اجتماعی برای تاثیرگذاری در زندگی مردم نیاز به یک بازنگری اساسی در سطح جهانی دارد، در غیر این صورت در آینده دچار ناکارآمدی خواهد شد.

وی با تاکید بر اینکه مددکاری اجتماعی باید نیازمحور، آینده نگر، خانواده محور و جامعه محور باشد، تصریح کرد: همچنین مددکاری اجتماعی به جای تاثیرپذیری مطلق از تگذاری‌های انجام شده، باید در تدوین ت‌ها نقش موثری ایفا کند، چراکه در غیر اینصورت سازمان‌های درگیر حوزه مددکاری اجتماعی باید عوارض ت‌گذاری‌های ناکارآمد را جمع کنند که کاری بس دشوار است.

وی در ادامه با تاکید بر موضوع نوآوری‌های اجتماعی اظهار کرد: در این کنفرانس دیداری با مسئولان مختلف حوزه اجتماعی و مراکز ارائه کننده خدمات از جمله مرکز خدمات اجتماعی بی خانمان‌ها، مرکز مجازات جایگزین حبس، مرکز روانپزشکی اجتماعی، مرکز توانبخشی، مرکز اسکان مهاجرین خارجی، بیمارستان روح القدوس، مرکز جامع حمایت از ن در شهر روم و مرکز حمایت از ن خشونت دیده، مرکز مشاوره خانواده و مرکز نگهداری مجرمین اعصاب و روان در شهر دیگر استان لاتزیوی ایتالیا نیز انجام شد.

ریس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در پایان با اشاره به اینکه در برخی از مشکلات از قبیل مواد مخدر، خشونت‌های خانگی، بی‌خانمانی، اختلالات روانی و معلولیت با ایتالیا اشتراک داریم، گفت: در این سفر گفت‌وگوهای علمی و مقایسه‌ای مفصلی در خصوص آنچه که در ایران و ایتالیا و اتریش و رومانی و می‌گذرد انجام شد. این نوع ارتباطات بین‌المللی می‌تواند فرصت مناسبی برای تبادل تجارب باشد. این سفر علمی در چارچوب تفاهم‌نامه بین انجمن ایران و ایتالیا صورت گرفته است.

منبع:ایسنا/اجتماعی/خانواده


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، گفت: تغییررویکرد اساسی برای حمایت از کودکان بدسرپرست و بی سرپرست ضروری است.

سید حسن چلک درگفتگو با خبرنگارمهر، اظهار داشت: یکی از گروه‌های هدف خدمات اجتماعی در دنیا کودکانبی سرپرست و بد سرپرست هستند و موضوعی است که در تمام ادوار تاریخ در تمامی جوامعوجود داشته و دارد به گونه ایی که در آمارهای جهانی ارائه شده تعداد این کودکان راهشت میلیون نفر در جهان اعلام کرده‌اند.

وی افزود: در کشور مانیز با کودکان بدسرپرست و بی سرپرست مواجه هستیم و به شیوه‌های مختلف از آنانحمایت می‌شود.

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران در ادامه تاکید کرد: نگاه ترحم آمیز به کودکان بی سرپرست بدترینرفتار با آنان خواهد بود و تمرکز تگذاری ها و برنامه‌های سازمان‌های مرتبط برحضور کودکان در مراکز نگهداری هم همین گونه است. بی دلیل نیست که خداوند در قرآنکریم می‌فرماید: " از تو درباره یتیمان می‌پرسند، بگو: اصلاح کار آنان بهتراست و اگر زندگی خود را با زندگی آنها بیامیزید، آنها برادران دینی شما هستند.»تأملی بر آنچه در این آیه به آن اشاره شده است نشان می‌دهد که بهترین محیط برایکودکان یتیم، محیط طبیعی خانواده و حضور در کنار سایر اعضا خانواده هست و حتیپیامبر اکرم (ص) جای دادن یتیم در منزل و تأمین نیازمندی‌های او را باعث قبولیاعمال در پیشگاه خداوند دانسته است که این هم دلیل دیگری است که می‌تواند نشان دهدچرا کودکان یتیم را باید در خانه‌ها بزرگ کرد. چرا که صمیمیت و آرامشی که در درونخانه‌ها هست هیچگاه در مؤسسات و مراکز نگهداری نخواهد بود حتی اگر مهربان‌ترینافراد مسؤلیت این مراکز را به عهده داشته باشند.

چلک اظهار داشت:علیرغم تلاش‌های انجام شده در کشور توسط سازمان‌های دولتی و غیردولتی در زمینهکودکان بدسرپرست و بی سرپرست که قابل تقدیر هست ولی فکر می‌کنم که این مسیر نیازبه بازنگری اساسی دارد، و ضمن جلب مشارکت بیشتر خیرین در این زمینه باید مسیرمشارکت آنان از تأسیس مرکز به سمت حمایت و نگهداری از این گروه از کودکان در خانه‌هاتغییر کند. چرا که آینده ِزندگی کودکان در حضور در متن جامعه ساخته می‌شود و درتمام دنیا نباید کودکان بی سرپرست و بدسرپرست محملی برای جلب مشارکت خیرین درمراکز و مؤسسات شوند.

به گفته وی، موفقیتمشارکت خیرین را باید در توانمندسازی این گروه از کودکان در جامعه دنبال کرد. چهبخواهیم و چه نخواهیم زندگی در مراکز نگهداری برای کودکان عوارضی دارد که نبایدچشم خود را روی این واقعیت‌ها بست.

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران گفت: یکی از تلخ‌ترین صحنه‌هایی که در تمام کشورها می‌توان دید ایناست که کودکان مراکز نگهداری کودکان، تبدیل به نمایشگاهی برای جلب مشارکت مردم وخیرین و بنگاه‌ها شوندخبرگزاری مهر/30 آذر 98.


ایران عضو کمیته سازمان ملل فدراسیونجهانی مددکاران اجتماعی شد

 Image result for  چلک ایرنا"

تهران - ایرنا - رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران از عضویت اینانجمن در کمیته سازمان ملل فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی خبر داد و گفت:همچنین ایران برای میزبانی بیست وهفتمین نشست منطقه‌ای مددکاری اجتماعی آسیا واقیانوسیه در سال ۲۰۲۳ انتخاب شده است.

سید حسن چلک روزشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا افزود: طی چند سال اخیر ارتباطات بینالمللی را در حوزه مددکاری اجتماعی در راستای بهره گیری از دانش و تجارب جهانی وانتقال دانش و تجارب ایران به سایر کشورها افزایش داده ایم.

وی یادآور شد: سال۹۶ دو کرسی عضویت درکمیته اخلاق فدراسیون و عضویت در هیات رئیسه منطقه آسیا و اقیانوسیه فدراسیون رابه دست آوردیم اما در سایه تلاش و ارتباطات بیشتر و انعقاد تفاهمنامه با10 انجمن مددکاران اجتماعی سایر کشورها و حضور موثر در مجمع عمومی فدراسیوندر سال گذشته در ایرلند و همچنین حضور فعال در بیست و پنجمین نشست منطقه آسیاو اقیانوسیه در هند در سال جاری و مشارکت علمی در تصمیم گیری ها و کنفرانس های بینالمللی مددکاری اجتماعی و از همه مهم‌تر تجربه ارزنده علمی ۶۲ ساله که پشتوانه محکمیبرای ما در تعاملات جهانی بود، مسئول کمیته بین الملل انجمن مددکاران اجتماعیایران به عنوان عضو کمیته سازمان ملل فدراسیون در منطقه آسیا و اقیانوسیه انتخابشد.

کمیسر اخلاق فدراسیونجهانی مددکاران اجتماعی ادامه داد: فدارسیون جهانی نماینده ای در سازمان ملل متحددارد که مقرر شد برای اثرگذاری بیشتر برای ارائه مشاوره برای تصمیم گیری هایجهانی، کمیته های مناطق مختلف جهان نیز تشکیل شود که پس از معرفی افراد مختلفو انجام مصاحبه های تخصصی، آقای علمایی مسئول امور بین‌الملل انجمن مددکاراناجتماعی ایران با توجه به شایستگی ها و حضور موثر وی در انجمن ایران در سطح جهانیو منطقه ای انتخاب شد. این انتخاب فرصت خوبی است تا بتوانیم دیدگاه های ایران ومنطقه را به موقع ارائه کنیم.

چلک همچنین ازمیزبانی ایران برای بیست و هفتمین نشست منطقه آسیا و اقیانوسیه در سال ۲۰۲۳ خبر داد وگفت: این میزبانی را فرصتی دیگر برای انتقال تجارب ایران به جامعه جهانی میدانیم.

اکنون سید حسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران برای شرکت در کنفرانس بین المللیمددکاری اجتماعی در ایتالیا به سر می برد.

منبع:خبرگزاری ایرنا/30 آذر 98


یادداشت:قدر آرامش زندگی خود رابدانیم

دکتر سید حسن چلک

رییس انجمن مددکاران اجتماعیایران

(رومه جام جم/ مورخ23 آذر98)

 

 بسیاری از ما وقتی ازسركار و فعالیت‌های روزانه به سمت منزل می‌رویم معمولا حس خوبی داریم؛ چون خانه راكانون آرامش و جایی می‌دانیم كه به ما احترام گذاشته می‌شود و به اصطلاح راحت»هستیم. به قول سهراب سپهری: زندگی شاید آن لبخندی است، كه دریغش كردیم». یكی ازراه‌های ایجاد آرامش این است كه اعضای خانواده به همدیگر احترام بگذارند. به‌ویژهبزرگ‌ترها در توجه به این نكته بیش از پیش توجه كنند تا بچه‌ها هم الگو بگیرند. درغیر این صورت شاهد رفتارهایی در خانه خواهیم بود كه نه‌تنها ایجاد آرامش نمی‌كندبلكه آرامش موجود را هم از بین می‌برد یا كم می‌كند. معمولا در چنین شرایطی خانهجهنم می‌شود و درگیری و خشونت و بی‌تفاوتی و. جای عشق و محبت را می‌گیرد. همه ماباید اجازه ندهیم برخی موضوعات جزئی آرامش زندگی‌مان را به هم بریزد. برخی از مابه دلیل نگرانی‌ها و گرفتاری‌هایی كه داریم  حال همدیگر را خوب درك نمی‌كنیم.از جمله نمادهای این حال بد این است كه از تكریم همدیگر در خانه پرهیز می‌كنیم.
اگرخوب دور و برمان را نگاه كنیم متوجه می‌شویم كمتر كسی است كه در زندگی مشكلینداشته باشد. اما اگر درست با مشكلات برخورد نكنیم و مشكلات موجود را مستمر بر سرخودمان بكوبیم و رفتار مناسبی با هم نداشته باشیم، تحمل زندگی را دشوارتر می‌كنیم.پس بیایم قدر این آرامشی را كه داریم بیشتر بدانیم و حتی احترامی كه ممكن استبیرون از خانه به ما نگذارند یا كمتر بگذارند، در خانه بیشتر و بیشترش كنیم تا ازاین طریق مرهمی بر زخم مشكلات باشد. تامل بر زندگی كسانی كه با هم درگیر هستند ونسبت به هم خشونت‌هایی به اشكال مختلف از جمله فیزیكی، عاطفی، جنسی و. اعمال می‌كنندو حتی ممكن است ازدواج‌شان منجر به طلاق هم بشود یا روابط فراشویی را به دنبالداشته باشد یا فرار فرزندان از خانه شاهد باشیم می‌تواند در نتیجه فقدان آرامشباشد. حتی برخی بیماری‌های جسمی و اختلالات روانی هم می‌تواند در نتیجه همین فقدانآرامش در خانه باشد. آرامش درون خانه را از بیرون انتظار
نداشتهباشیم.

برخورد خوب با همدیگر وپذیرش تفاوت‌هایی كه با یكدیگر داریم می‌تواند كمك كند این آرامش را كه گرمایزندگی را بیشتر می‌كند و بر كیفیت زندگی می‌افزاید تا از با هم بودن لذت ببریم وانرژی بگیریم، سرلوحه رفتار‌مان قرار دهیم. اجازه ندهیم در نتیجه بی‌احترامی حیایبین ما درون خانه از بین برود كه جبرانش بسیار سخت خواهد بود. بپذیریم همیشه زندگیبر وفق مراد ما نمی‌چرخد و به اصطلاح زندگی بالا و پایین دارد اما این پستی وبلندی ‌ها كه در زندگی همه اتفاق می‌افتد نباید دلیلی بر چگونگی احترام به دیگریباشد

 


سلامت اجتماعی در کشورمان استاندارد پایینیدارد

سلامت نیوز:آمارهایوزارت بهداشت حاکی از وجود اختلالات روحی در بین 23.6(بیست و سه و شش‌دهم درصد)مردم کشورمان است که از این تعداد 12.7درصد (دوازده و هفت‌دهم‌درصد) مبتلا بهاختلالات افسردگی و 14.6(چهارده و شش‌دهم درصد) نیز دارای اختلالات اضطرابی هستند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از رومههمشهری ،آن‌طور که علی اسدی، معاون دفتر سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد وزارتبهداشت، اعلام کرده؛ بیش از 98درصد از بیماری‌های روانپزشکی درصورتی که به موقعتشخیص داده شوند و مداخلات درمانی را دریافت کنند، قادر به ادامه زندگی هستند.شاید یک یا 2درصد بیماران در اثر مزمن شدن بیماری‌شان ناتوان شوند که این مقدار دربیماری‌های جسمی نیز وجود دارد. همین مسئله وم توجه بیشتر به بیماری‌ها واختلالات روانی را مشخص می‌کند و در همین راستا هیأت دولت هفته گذشته لایحه‌ای رابا عنوان حمایت از حقوق افراد مبتلا به اختلالات روانی» به تصویب رساند.

لایحه‌ای که برای نخستین بار 16سال قبل ازسوی وزارت بهداشت، با توجه به آمار و اطلاعات فراوانی و درصد شیوع اختلالات روانیدر جامعه و همچنین هزینه‌های اجتماعی، اقتصادی اینگونه بیماری‌ها مطرح شد، ولیبارها بی‌نتیجه رها شد تا اینکه بعد از روی کار آمدن دولت جدید (دور دوم ریاستجمهوری ) دوباره به جریان افتادند و باتوجه به اینکه سازوکاری برای نحوهشناسایی این بیماران و رعایت حقوق آنان در مراحل مختلف بستری، درمان و ترخیص وجودندارد تهیه لایحه در دستور کار قرار گرفت و سرانجام توسط هیأت‌وزیران به تصویبرسید.

این لایحه با هدف ارتقای سلامت روان جامعه،رفع موانع تنش‌آفرین در زندگی فردی و اجتماعی، ترویج آموزش‌های اخلاقی و معنوی وهمچنین ارتقای شاخص‌های سلامت روانی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین احکام راهبردی ت‌هایکلی سلامت و به‌منظور تدوین مقرراتی جامع در این زمینه و ساماندهی مقررات موجودتدوین شده است.

به گفته ایرج حریرچی، قائم‌مقام وزارتبهداشت، در این لایحه انواع اختلالات روانی تعریف شده‌اند و تکلیف بسیاری ازمشکلات بیماران روحی و روانی روشن شده است؛ مثلاً در مورد مسائل مربوط به بستریاجباری، تکلیف کادر درمانی درخصوص این بیماران، زمان و چگونگی ترخیص از بستریاجباری، درمان ضروری جامع‌نگر و چگونگی حکم محجورین خاص، چگونگی برخورد با توهین‌کنندگانو تحقیرکنندگان به این بیماران و روش‌های فرهنگسازی‌ در این زمینه و… در این لایحهمشخص شده است. همچنین در این لایحه، تأسیس بیمارستان روانپزشکی قضایی مورد تأکیدقرار گرفته و چگونگی تأمین اعتبارات آن نیز مشخص شده است.

با امیرحسین جلالی ندوشن، روانپزشک، مجیدصفاری‌نیا، روانشناس و سیدحسن چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران رادرباره مصوبه دولت بخوانید:

امیرحسین جلالی ندوشن، روانپزشک با بیاناینکه کشور ما در زمینه درمان افراد مبتلا به اختلالات روانی از کشورهای توسعه‌یافتهچند گام عقب‌تر است، گفت: البته در سال‌های اخیر تغییرات جدی در این زمینه رویداده و توجه جامعه حرفه‌ای، خانواده‌ها، بیماران و رسانه‌ها به این مسئله جلب شدهو بدون وجود این مصوبه هم ما تا حدود زیادی در سال‌های اخیر شاهد توجه جدی‌تر بهحقوق انسانی بیماران هستیم.

وی ادامه داد: زمانی که فردی مبتلا به نوعیاز اختلالات روانپزشکی می‌شود، این اختلال به‌وجود آمده در وی روی قضاوت و تشخیصفرد از خوب و بد اثر می‌گذارد و علائمی را به‌وجود می‌آورد که ممکن است برای خودفرد و دیگران خطرناک باشد.


به گفته جلالی، در اثر بروز این علائم ممکناست حقوق این افراد در جامعه و خانواده نقض شود و یا به اجبار و بدون رضایت شخصیدر بیمارستان روانی بستری شوند که در این صورت ترخیص این افراد از بیمارستان روانیدر گرو رضایت افرادی است که براساس قانون بر آنها ولایت دارند.

وی ادامه داد:‌ در مصوبه دولت بر این مسئلهتأکید شده که فرد می‌تواند این حق را داشته باشد که از خود دفاع کند. در تمام دنیامسئله بستری شدن اجباری در بیمارستان‌های روانی شرایط محدودکننده‌ای دارد و بیمارمی‌تواند در شرایط بستری اجباری از وکیل استفاده کند؛ حتی نماینده دادستانی نیزباید در محل حضور داشته باشد و پزشکان دلایل خود را به رأی بستری بیمار یا تداومبستری وی اعلام کنند و اگر این دلایل قانع‌کننده بود بیمار می‌تواند بستری شود.

وی با بیان اینکه این موضوع بخش مهمی ازقانون است، گفت: این مسئله می‌تواند تغییر و تحول مهمی را در روند احیا و احقاقحقوق افرادی که به شکل معمولی در معرض تبعیض، انگ و نادیده گرفتن حقوق خود قراردارند، ‌ایجاد کند چراکه تا‌کنون این افراد صاحب حق شناخته نمی‌شدند.

جلالی ادامه داد: قانون حمایت از بیمارانروانی در دنیا این وظیفه را دارد که از حقوق افراد هنگام بیکاری دفاع و از حقوقآنها مراقبت کند. البته این نکته را نباید از یاد ببریم که این مصوبه به‌معنایتحول در سیستم ارائه خدمات نیست و روی این خدمات تأثیر چندانی ندارد.

به گفته وی، این مصوبه می‌تواند خاصیت انگ‌زداییهم داشته باشد ‌و با ذی‌حق کردن افرادی که به نوعی به اختلالات روانی دچار هستندحقوق از دست رفته را به آنها بازگرداند.

جلالی ادامه داد:‌ یکی از نقاط مغفول ماندهدر نظام سلامت روان در کشورمان فقدان بیمارستان قضایی است. افرادی که مرتکب جرم می‌شوندشاید نتوانند به جامعه بازگردند و اقامت آنها در بیمارستان روانپزشکی هم می‌تواندروی وضعیت سایر بیماران تأثیر بگذارد. معمولا افرادی که از زندان به بیمارستان‌هایروانی منتقل می‌شوند با دستبند و پابند بوده و همراه بیمار نیز یک سرباز حضور داردکه این مسئله می‌تواند روی کیفیت خدمات هم تأثیر بگذارد اما بیمارستان‌های قضاییمی‌توانند این کمبود را پر کرده و به‌صورت تخصصی روی بیمارانی که مرتکب جرم شده‌انداقدامات درمانی را انجام دهند.


سلامت اجتماعی در کشورمان استاندارد پایینیدارد

مجید صفاری‌نیا، روانشناس نیز با اشاره بهاینکه طرح سازمان بهداشت جهانی از سلامت، 3مولفه سلامت زیستی، سلامت روانی و سلامتاجتماعی است، گفت: این تعریف به سلامت در همه عرصه‌ها تأکید می‌کند اما در جامعهما به سلامت از محور سلامت‌زیستی نگاه می‌شود.

وی ادامه داد: در بسیاری از بیماری‌های جسمیهمچون بیماری‌های قلبی، سرماخوردگی و. که علایم زیستی دارند، علائم روانشناختی واجتماعی هم سهم بسزایی دارند. مثلا در بیماری‌های قلبی، عوامل اجتماعی و روانی همدخیل هستند؛ یا زمانی که سیستم دفاعی بدن ضعیف است می‌توان رد پای عوامل روانی واجتماعی را در این مسئله مشاهده؛ کرد که باعث بروز بیماری در فرد شده است.

صفاری‌نیا با ابراز تأسف از اینکه جنبه‌هایروانی و اجتماعی به‌عنوان محور سلامت در جامعه مغفول مانده‌اند، گفت:‌ بیماری‌هایروانی و سلامت روان نگاه جداگانه‌ای را نیاز دارند که متأسفانه به آنها توجه جدینشده است، متأسفانه در جامعه ما سلامت اجتماعی استانداردهای پایینی دارد و اینپایین بودن استانداردهای سلامت اجتماعی می‌تواند روی گسترش و توسعه بیماری‌هایجسمی نیز تاثیر‌گذار باشد.


صفاری‌نیا ادامه داد: بیمارانی که به نوعیبه اختلالات روانی دچار هستند، نیازهای متفاوت‌تری نسبت به بیماران جسمی دارند؛چراکه علائم بیماری در بیماری جسمی هویداست، اما بیماران روانی ظاهر سالمی دارندولی از سیستم روانشناختی نامناسب و نامطلوبی برخوردارند و ممکن است تبعات بیماریوی در جامعه به‌صورت نامطلوبی ظهور پیدا کند.

وی تأکید کرد: نگاه ویژه‌ای که دولت درمصوبه اخیر خود به سلامت روان داشته بسیار مهم است اما باید در تعرفه‌های سلامت وبخش حمایتی نیز جایگاه روانشناسان و مشاوران برجسته شود تا مردم بهتر بتوانند ازاین خدمات بهره بگیرند.

صفاری‌نیا ادامه داد:‌ در کشور ما وضعیتفعلی نگاه زیستی به سلامت به‌گونه‌ای است که جایگاهی برای روانشناسان و مشاورانوجود ندارد و بیمار مبتلا به اختلال روانشناختی مستقیما با یک روانپزشک در ارتباطاست و ساختار وزارت بهداشت در این موارد روانپزشک را به‌عنوان درمانگر حمایت می‌کندو جایگاهی برای مددکاران، روانشناسان و مشاوران در تیم‌های درمانی قائل نیست.

مصوبه سلامت روان را باید به فال‌نیک گرفت

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز بااشاره به اینکه توجه به سلامت جامعه ازجمله سلامت روان مسئله مهمی است گفت: براساسآمارهای وزارت بهداشت 23تا 25درصد مردم کشورمان دچار نوعی از اختلالات روانی هستندکه همین مسئله وم توجه بیشتر به این موضوع را نشان می‌دهد.

سیدحسن چلک با اشاره به اینکه مولفه‌هایسلامت بر هم تأثیر گذاشته و از هم تأثیر می‌گیرند، گفت: اگر سلامت روان در جامعهبالا باشد شاهد رفتارهای خشونت‌آمیز نخواهیم بود. متأسفانه حاکمیت در تصویب اینلایحه خیلی دیر عمل کرد ما باید 40سال قبل به فکر این مسئله می‌بودیم نه امروز کهیک چهارم جمعیت کشورمان به یک نوع از اختلالات روانی دچار شده‌اند.

وی با اشاره به وضعیت اختلالات روانی درکلانشهر پایتخت نیز گفت: در تهران 30.4 درصد شهروندان یک نوع اختلال روانی دارند؛همین آمارها نشان‌دهنده اهمیت رسیدگی به این موضوع است.بهگفته چلک، حرکت دولت به این سمت که ارائه خدمات در حوزه سلامت به غیرازسلامت جسم نیز هست باید به فال نیک گرفته شود چراکه این نوع اقدامات منجر به توجهبیشتر به موضوع سلامت روان می‌شود.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: یکیاز مولفه‌هایی که می‌تواند به برنامه‌های مربوط به پیشگیری از بروز اختلالات ودرمان روان کمک کند، پوشش بیمه‌ای این بیماری‌هاست که شورای‌عالی بیمه باید به اینمسئله ورود پیدا کند اما متأسفانه در سال‌های اخیر شاهد این مسئله بودیم که بیمه‌هادر قبال بیمه کردن این خدمات مقاومت می‌کردند. با وجود این پوشش بیمه‌ای خدماتحوزه مشاوره، مددکاری، روانشناسی و روانکاوی تمایل مردم برای استفاده به موقع،بیشتر و بهتر از این متخصصان را افزایش داده و این مسئله می‌تواند سرمایه‌گذاریبزرگی برای آینده کشورمان باشد.

درمان اختلال‌های روانی در نظام سلامت مغفولمانده‌ است

وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت:اختلال‌های روانی و نیازمندی این حوزه به تخت بیمارستانی در نظام سلامت مغفولمانده‌است.
به‌گزارش ایسنا، سعید نمکی اظهار داشت: شیوعبیماری‌ روان‌های گرفتار و افسردگی؛ زنگ خطری برای متخصصان عرصه سلامت و اموراجتماعی است.وی افزود: امروز اعلام کمبود و نیاز به تخت برای بیماران اختلالاتروانی، قلبی و عروقی و نیز سکته‌های قلبی و مغزی بسیار سخت و دشوار است.

نمکی با بیان اینکه کمبودها نشانگر کم‌کاریدر برخی موارد است، اضافه کرد: اگر در زمینه پیشگیری و بهداشت، اقدامات گسترده وفراوانی انجام می‌گرفت امروز نیازمند تخت‌های فر‌اوان در کشور نبودیم. این مسئولخاطرنشان کرد: یکی از عرصه‌هایی که در حوزه بهداشت به‌شدت با مشکل مواجه هستیممربوط به حوزه بهداشت روان جامعه است.

وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با بیاناینکه باید شهری با نشاط و شاد را ایجاد و به روح نوازی رنگ‌ها توجه کنیم، یادآورشد: در 3 دهه گذشته پروژه شهر سالم، اجرایی شد تا بتوان در ترویج روحیه شاد جامعهگام برداشت.وی با اشاره به اینکه روح در جامعه نباید در آبشار فروپاشی بیفتد، گفت:بستری شدن بیمار در تخت بیمارستان روانپزشکی، سبب آغاز پروسه پیچیده‌ای برای وزارتبهداشت و خانواده او خواهد شد.

نمکی افزود: امروز دست اندرکاران کشور بایدبه فکر سلامت روان جامعه باشند، زیرا توجه به این حوزه و انجام اقدامات لازم فقطاز سوی وزارت بهداشت محقق نمی‌شود.مقام عالی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی حضورهمه جانبه جامعه را در توسعه روحیه شاداب به جامعه مؤثر و مهم خواند و عنوان کرد:

صداوسیما، رسانه‌ها و ت باید برایگسترش و ترویج روحیه نشاط و شادابی به جامعه اهتمام ورزند.وزیر بهداشت، درمان وآموزش پزشکی افزود: نباید اجازه داد تا دل‌مردگی، افسردگی و روحیه غمگین در جامعهبروز و ظهور پیدا کند؛ زیرا هر اقدام و موضوعی که زمینه ساز افسردگی جامعه شودخیانت ملی به کشور است. نمکی با بیان اینکه تفکیک روانپزشک از بقیه رشته‌ها، خطایاستراتژیک علم طب بود، افزود:

سلامت روانی و فردی به‌عنوان نخستین رکننظام سلامت یک فرد در جامعه به شمار می‌رود. وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکیگفت: بنیاد و دلیل اکثر مشکلات جسمی مربوط به حوزه روحی و روانی بوده و این موضوعبیانگر اهمیت سلامت روح و روان و تأثیر آن بر سلامت جسم است. این مسئول تأکید کرد:کاهش آسیب‌های روانی، کاهش طلاق، اعتیاد، خشونت، کاهش پرونده‌های قضایی و کیفری ودرنهایت کاهش هزینه‌های سنگین اقتصادی و اجتماعی را به‌همراه دارد.

منبع: سلامت نیوز به نقل از رومه همشهری/یکشنبه 2 دی 98




آزردگیاجتماعی پاسخ درست می‌طلبد

سیدحسن چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران

 

یکی از انتظاراتی که در این مقطعزمانی مردم از مسئولان دارند، تحلیل درست اتفاقاتی است که رخ داده است و طبیعتابرای پاسخ مناسب دادن به آنچه اتفاق افتاد که تقریبا می‌توانیم بگوییم یک آزردگیایجاد شد، برداشتن اولین گام توسط مسئولان در تمام سطوح است. دلیلش هم این است کهپاسخ به موقع و شفاف به نیازهای مردم حق آنهاست و پاسخگویی هم وظیفه مسئولان است.آنچه در این شرایط اتفاق افتاد- که البته محدود به این مقطع زمانی نیست- مطالباتیاست که از قبل هم بوده و با بهانه‌هایی سر باز می‌کند و خودش را به شکل‌های اعتراضو آنچه دیدیم و می‌شناسیم، نشان می‌دهد. به نظر می‌رسد آنچه بیش از همه نیاز داریمو در طول این اتفاقات آسیب دید، اعتماد اجتماعی است که خدشه دار و تضعیف شده است.تصمیمی که ظاهرا قانونی بود ولی روش اجرای نادرستی داشت که در قبال آن واکنش‌هاییرا شاهد بودیم. از آن طرف نوع برخورد آقای رئیس جمهور که عنوان کرد خود من هم جمعهصبح متوجه شدم! واقعیت این است که در چنین شرایطی جلب اعتماد مردم کار خیلی سختیاست که اتفاقا الان باید روی این موضوع بیش از هر موضوع دیگری کار شود چون اگرمردم پاسخ شفاف نگیرند و قانع نشوند، ممکن است الان به خاطر اینکه صف شان را ازکسان دیگر که می‌خواستند از این اعتراضات بحق سوءاستفاده کنند جدا کرده باشند ولیهمچنان منتظر یک پاسخ شفاف و صریح به آنچه اتفاق افتاد، هستند. هرچند برخی ازنمایندگان هم این مطالبات را به نوعی اعلام کرده بودند. فراموش نکنیم در تمامجوامع هر چقدر بین دولت و ملت فاصله ایجاد شود، این فاصله روی بی اعتمادی بین ایندو گروه اثر دارد لذا این آزردگی موجود باید به گونه‌ای ترمیم شود که مردم همچونگذشته به تصمیماتی که گرفته می‌شود، احترام بگذارند، بپذیرند و در اجرا همراهی وهمکاری بکنند. درغیراینصورت ما صدای اعتراضات را به شکل‌های مختلف خواهیم شنید.این عاقلانه ترین کاری است که می‌شود انجام داد تا این آزردگی تبدیل به یک بغض درجامعه نشود.  با هرکس در این بخشمقصر بود باید برخورد و نوع برخورد هم باید به اطلاع مردم رسانده شود تا این فاصلهبیش از این نشود. فراموش نکنیم مهمترین پشتوانه دولت‌ها، مردم آن جامعه هستند واگر مردم دیده نشوند، می‌تواند عوارض بدی برای آن جامعه داشته باشد. مردم هم بایدهوشیار باشند که مطالباتشان به شکل‌های قانونی مطرح شود، گرچه واقعیت این است کهآنها هم اعتراض داشتند و هرچه هم داد زدند، کسی پاسخی نداد. طبیعی است بی توجهی بهخواست بحق مردم برای اعتراض قانونی، مردمی که هر جا لازم بوده، حضور پیدا کرده‌اندو از جان و مالشان گذشتند، سزاوار نیست که بعد از اینکه دود ناشی از آتش وجودشانرا بگیرد به سراغشان بروند. یکی از مولفه‌های تاثیرگذار درآنچه اتفاق افتاد، حاصلبی‌تدبیری و بیشتر حاصل سوءمدیریت بود که دلیلش شایسته سالاری و شایسته گزینی استکه اگر باشد، معمولا بسیاری از این اتفاقات نمی‌افتد. اگر هرکس سر جای خودش باشد،کارها به روال عادی و درست تر برمی‌گردد. نگذاریم این زخم‌های کوچک عمیق شود

.منبع: رومه آرمان/7 آذر98

 


نتقاد رییس انجمن مددکاری از بالابودن عناوین مجرمانه در کشور

از تولید شهروند-مجرم بپرهیزیم

 چلك

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران ضمن درخواست بر بازنگری و کاهش عناوین مجرمانه از سوی قوه قضاییه، گفت: این کار موجب می‌شود تا از تولید شهروند-مجرم کاسته شود.

سید حسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا با بیان اینکه یکی از مشکلاتی که در کشور داریم بالا بودن عناوین مجرمانه است، گفت: این مساله موضوعی است که در تمام ادوار، کارشناسان حوزه اجتماعی، حقوقی، کیفری و. نسبت به آن هشدار داده‌اند. با حضور آقای رئیسی هم این موضوع مجدد مطرح شده است.

وی بااشاره به وجود 4200 عنوان مجرمانه در کشور بر اساس گزارش معاون حقوق بشر و امور بین‌الملل وزارت دادگستری گفت: این تعداد آمار بالایی است. هفته گذشته نیز در جلسه‌ آقای رئیسی با مسئولان سازمان‌های حوزه شهری نکته‌ای مطرح شد که از درست کردن شهروند- متخلف» بپرهیزیم. اما فکر می کنم مهمتر از این موضوع ، این است که ما از درست کردن شهروند- مجرم» بیشتر باید بترسیم و بپرهیزیم. آمار بالای ثبت  پرونده ها و آمار بالای عناوین مجرمانه در راستای درست کردن شهروند- مجرم عمل می‌کند.

به گفته رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران، آنچه که ما نیاز داریم بازنگری در این بخش است که در برنامه ششم توسعه هم به صراحت مطرح شده و دغدغه آقای رئیسی هم بوده است. اگرچه این موضوع پیش از این هم مطرح شده بود اما اتفاقی در عمل نیفتاد که هیچ، هنوز هم درحال تولید عناوین مجرمانه هستیم. به عنوان عضوی از یک تشکل غیردولتی انتظار دارم که همانطور که آقای رئیسی نگران تربیت شهروند- متخلف است، نگران شهروند- مجرم هم باشیم و در این خصوص تحولی با بازنگری در قوانین صورت بگیرد.

چلک در این راستا راهکار و پیشنهاداتی نیز مطرح کرد و افزود: برای مثال می‌توان برخی از جرائم را به تخلف» تقلیل داد تا به این ترتیب تعداد مجرمان را کاهش داد و شهروندان با عناوین مجرمانه متحمل مجازات نشوند. واقعیت این است بالا بودن عناوین و پرونده‌های قضایی، مهملی برای تولید شهروند- مجرم» است.

وی در خاتمه این را هم گفت که انجمن مددکاران اجتماعی ایران همانطور که در تدوین بسته اجتماعی برنامه ششم توسعه با قوه قضاییه همکاری داشت این بار نیز آمادگی دارد که برای این بازنگری در کنار قوه قضاییه باشد.

انتهای پیام


گفتگوی اجتماعی هجدهم: اهمیت روابط انسانی درون خانواده” با حضور دکتر ادوارد کروک

هجدهمین نشست گفتگوی اجتماعی انجمن مددکاران اجتماعی ایران پنجشنبه هفته جاری در تهران برگزار می شود.

نشست گفتگوی اجتماعی با موضوع اهمیت روابط انسانی درون خانواده، هم راستای شعار سال مددکاران اجتماعی، ترویج اهمیت روابط انسانی، در روز پنجشنبه ۱۲ دیماه ۹۸ در محل تهران- خیابان انقلاب- دروازه دولت- خیابان خاقانی- سالن اجتماعات ستاد توان افزایی و حمایت از سازمان های مردم نهاد شهر تهران برگزار خواهد شد.

در این نشست، دکتر ادوارد کروک (Edward Kruk) استاد مددکاری اجتماعی دانشگاه بریتیش کلمبیای کانادا (UBC) خواهند داشت و بحثی پیرامون مقاله بحث برانگیز اخیرشان در خصوص یکی از اقسام جدید کودک آزاری پس از طلاق انجام خواهند داد.

در این برنامه همچنین، جمعی از اساتید و پژوهشگران مددکاری اجتماعی حضور خواهند داشت.

حضور برای این نشست برای عموم همکاران آزاد خواهد بود.


یادداشت:

شرایطکنونی نیازمندانسجام اجتماعی

سیدحسن چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران

یکی از اتفاقاتی که معمولا انسان‌ها را ناراحت می‌کند، ترور افراداست که با خلق و خوی انسانیت کاملا در تناقض است و کشور ما جزو کشورهایی است که ازاین نوع ترورها آسیب زیادی دیده و از اول انقلاب تا آخرین مورد که همین جمعه بود وسردار حاج قاسم سلیمانی و هیات همراهشان به شهادت رسیدند. جمعه این هفته حال وهوای خاص خودش را داشت و بسیاری از مردم ایران و منطقه و جهان از این اتفاق بدناراحت بودند و به شکل‌های مختلف سعی کردند واکنش نشان دهند و این اقدام ددمنشانهترامپ و دولتمردان آمریکا را نکوهش کردند. اما آنچه در مورد این اتفاق می‌توان گفتاین است که سردار سلیمانی حامل صلح برای جهان بود و اگر هم در جنگی درگیر می‌شد،مهم‌ترین و اصلی‌ترین هدفش، ایجاد صلح و روابط سالم در آن منطقه و جامعه بود.اتفاقی که نشان داد در کشور ما همه گرایش‌های ی نسبت به توانمندی ایشان اجماعداشتند و برای همه گروه‌ها و اقشار، فارغ از اینکه چه گرایش ی دارند: زن، مرد،پیر و جوان فردی قابل احترام بود و حتی موضوع احترام به ایشان فراتر از کشور ماستو در منطقه و جهان هم این فضا را شاهدیم. ما نمی‌توانستیم جلوی ترور سردار رابگیریم اما آنچه الان می‌تواند اتفاق بیفتد انسجامی است که باید بین همه آحادجامعه صورت بگیرد تا بتوانیم بحران‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی که برای ما ایجادکردند را پشت سر بگذاریم. این امر لازمه‌اش این است که روی مولفه انسجام تمرکزبیشتری بکنیم و افراد جامعه مان یکپارچگی بیشتری را احساس کنند. نقاط قوت یاتشابهات مان را یکجا ببینیم و برای تمایزاتمان هم تدابیری اتخاذ کنیم و بتوانیمتعاملات بین گروه‌های مختلف را به شکلی ساماندهی بکنیم که همبستگی اجتماعی بیش ازگذشته در جامعه ظهور و بروز پیدا بکند. البته این به منزله این نیست که همه تفاوت‌هارا می‌شود از بین برد بلکه هدف این است که با توجه به ظرفیت‌های مشترک ما بتوانیمبرای رسیدن به یک جامعه‌ای که بهزیستن اجتماعی هدف آن است، گام‌های موثرتری رابرداریم. فکر می‌کنم سردار سلیمانی و سردار سلیمانی‌هایی که جان خودشان را برایانسانیت و حفظ آب و خاک و ناموس و دین ادا کردند همه اینها دنبال یک هدف هستند؛سرافرازی جامعه اسلامی و از همه مهمتر سرافرازی مردم ایران برای اینکه هیچ چیزیآرامش این مردم را تحت تاثیر قرار ندهد. فکر می‌کنم این پیام امروز بیش از هرزمانی نیاز به توجه دارد تا بتواند ان‌شاءا. بستری باشد برای تقویت همبستگی و درنهایت آن وحدتی که ما برای پیشرفت و توسعه به آن نیاز داریم. فراموش نکنیم در سایهاین همبستگی اجتماعی است که ما می‌توانیم بستر را برای مشارکت اجتماعی همه مردمفراهم بکنیم که خود این مشارکت می‌تواند زمینه تقویت انسجام اجتماعی را بیش از پیشدر جامعه فراهم بکند. تفاهم و همدلی جای سوءتفاهم و تفرقه را بگیرد و فراموش نکنیمکه اگر نتوانیم در راستای تحقق انسجام اجتماعی در جامعه کار بکنیم، آنوقت است کهمسیر جامعه ما مسیر درستی نخواهد بود و آن یکپارچگی و روابط اجتماعی درست بین مردمو نهادهای مرتبط در حوزه‌های مختلف تقویت نخواهد شد و شاید ازهم‌گسیخته شود. فکرمی‌کنم این اتفاق باید همه ما را برای رسیدن به یک انسجام اجتماعی که یکی از مولفه‌هایمهم برای مدیریت بحران فعلی است، کمک کند.منبع: رومه آرمان.15 دی 98

 


یادداشت:

خرم آن نغمهخرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد» که مردمبسپارند به یاد»

سید حسن چلک( رومهشرق،15 دی 98)

صبحجمعه هفته قبل حال و هوای خاصی داشت که تا سالیان متمادی در ایران و جهان و منطقهدر اذهان مردم و تمداران و تاریخ نویسان و . خواهد ماند.دلیل این حال و هوایخاص هم خبر شهادت سرداری از ایران زمین به نام حاج قاسم سلیمانی و همراهانش  بود. ضمن عرض تسلیت شهادت این سردار بزرگ بهتمام مردم ایران و خانواده محترم ایشان و سایر شهداء این حادثه، می خواهم اشارهکنم که کمتر ایرانی را می توانید پیدا کنید که نام ایشان را نشنیده باشد.کسی کهنامش نه فقط در ایران بلکه در منطقه هم سر زبان ها ست و نشریه آمریکایی فارنپالیسی» در ویژه‌نامه سالانه خود، سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیرویقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، را به عنوان یکی از ده چهره برتر حوزهدفاعی-امنیتی سال ۲۰۱۹ در جهان معرفی کرد. این معرفی هم گویای این است که در جهان هم مورد توجه قرار  داشت.نکته مهمی که در داخل کشور هم در مورد ایشان مصداق پیدا می کند این بود که درمیان اعضای همه گرو های ی و اجتماعی و فرهنگی انسانی مورد احترام بود.واکنشگروه های مختلف ی ،  مذهبی و فرهنگی و  موید همین نکته هست.ضمن این که واکنشمردم فهیم ایران زمین در مقابل این رفتار خشن و غیر انسانی دولتمردان آمریکایی نیزنشان داد که سردار قاسم سلیمانی را خوب می شناختند و  دوست اش داشتند و دارند. انسانی که علاوه برتوانمندی های فردی در حوزه نظامی و ی، کاریزمای خاصی داشت که موجب می شد در دلمرد جذب شود. هر جا لازم بود حضور پیدا می کرد.از جمله سیلی که در استان های مختلفجاری شده بود ایشان هم حضور پیدا کرد و کنار مردم وطنش بود.این گونه می توان گفتکه  در هر جامعه ایی انسان هایی بودند وهستند که در نقش های اجتماعی که پذیرفتند خوش درخشیدند و نامی از کردار و رفتارخود به جای گذاشتند که همیشه به یادگار می ماند.سردار حاج قاسم سلیمانی هم ازاین  جنس انسان ها بود.به گفته سهراب سپهریشاعر ایران زمین:

زندگیصحنه ی یکتـــــــــــای هنرمندی ماست

هرکسی نغمه خود خواند و از صحنه رود

صحنهپیوسته بجاست

خرمآن نغمه که مردم بسپارند به یاد». روحش شاد

 

 


قدر این مردم را بدانید»

سیدحسن چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران

  روز گذشته به همراه خانواده‌اممثل بسیاری از مردم تهران در مراسم تشییع جنازه شهید سردار سلیمانی و همراهانششرکت کردم. پیرمرد و پیرزن، کودک و نوجوان و جوان، زن و مرد و. آمده بودند تااین پیام را منتقل کنند که اگر سردار سپهبد سلیمانی نشان ذوالفقار که بالاتریننشان نظامی ایران است را دریافت کرده بود اما نشان سردار دل‌ها» را به دلیلخدماتش مردم به او می‌دهند تا شاهدی باشد برای همه کسانی که در حوزه‌های مختلفمسئولیت دارند. این حضور باشکوه مردم که با پای خود آمدند، نه به‌خاطر درجه نظامیایشان بلکه به دلیل صداقتش و سادگی و تاثیرگذاری‌اش و اینکه در نقش‌هایی کهپذیرفته بود خوش درخشید چون شایسته» بود و سر جایش قرار گرفته بود. این حضور درحالی با شکوه برگزار شد که مردم از اختلاس‌ها و دعواهای ی و جناحی و بداخلاقی‌هاو پارتی بازی و انتصابات فامیلی و. که هیچ تاثیر مثبتی بر زندگی مردم ندارد بلکهبر عکس آثار منفی آن را کاملا حس کردند، خسته شدند و اینکه سفره‌شان کوچک‌تر شده وکیفیت محتوای سفره هم ضعیف‌تر شده و تامین هزینه‌های زندگی برای‌شان سخت شده است‌.اعتراض‌های مردم بعد از گران شدن بنزین از نشانه‌های این نیتی بود. اینکه حدود60میلیون نفر مشمول کمک هزینه معیشت شدند خود گویای حال و روز ناخوش بسیاری ازمردم در تامین معیشت‌شان هست. اما به رغم همه این موارد مردم با تمام وجود آمدندتا بگویند که فرق بین مسئول موثر و مسئول اختلاس‌گر و ناتوان و ناشایست را تشخیصمی‌دهیم و ایران وطن عزیزمان را دوست داریم». شنیدن این پیام کار دشواری نیست.این حضور در طول این چهل سال انقلاب بوده و هر زمانی که لازم بود با حضور خود نشاندهند که ایران را دوست دارند، آمدند‌. ولی انتظاراتی هم دارند که به گونه‌ای کشوراداره شود که با این همه منابع و ظرفیت‌ها زندگی‌شان لنگ 45 هزار تومان یارانه و55 هزار تومان کمک هزینه معیشت نباشد. این شرایط شایسته کشور نیست و از همه مهم‌ترحق این مردم نیست. بیاییم بازنگری کنیم. افرادی را که شایسته هستند انتخاب کنیم.فارغ از این که زن هستند یا مرد، جوان هستند یا نیستند، وابسته ی ما هستند یانیستند، ژن خوب دارند یا ندارند، از بستگان ما هستند یا نیستند و. بیاییم برایاحترام به این مردم هم که شده اگر اختلاس می‌کنیم، دست برداریم، اگر براساسوابستگی ی منصب گرفتیم پس دهیم و کنار برویم، اگر افراد قوی و کارآمد را کنارگذاشتیم، برگردانیم. ضمن اینکه تایید می‌کنم فشار‌های ناجوانمردانه کشور‌های معاندشرایط اقتصادی را سخت کرده ولی نمی‌توان چشم را روی این واقعیت‌ها بست. بسا که ماهم در خیلی جاها خوب مدیریت نکردیم که این وضعیت را داریم و مجبور هستیم در کناریارانه، کمک هزینه معیشت هم پرداخت کنیم که تاثیری هم در جبران هزینه‌های مازاد بهدلیل افزایش گرانی‌ها ندارد. این مردم بهترین‌های جهان هستند قدرشان را بدانید وبدانیم.منبع: رومه آرمان/17 دی 1398

 


رییس انجمنمددکاران اجتماعی ایران :

موسسات خیریه ای که بهقصد معافیت مالیاتی تشکیل می شوند / یارانه گرفتن خیریه ها از دولت

رکنا: باید برای موسسات خیریه ایران نیز طبق ضوابط و قوانین، نظارتو حسابرسی انجام شود اما برخی موسسات آنقدر بزرگ شده اند که نمی‌توان به وضعیتمالی آنها پرداخت. به هیچ عنوان مخالف بزرگ شدن این موسسه ها نیستم اما بایدموسسات خیریه نیز تابع قانون باشند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی  رکنا، یکی از نمادهایپویایی هر جامعه وجود تشکل های غیر دولتی و سازمان های مردم نهاد است. فراهم آوردنبستری مناسب برای فعالیت این موسسات نیز نشانه حکمرانی خوب دولتمردان آن سرزمین وجامعه محسوب می‌شود. بنابراین دولت‌ها باید به صورت کلی از فعالیت سازمان‌های مردم‌نهاداز جمله موسسات خیریه حمایت و برای تقویت آنها تلاش کنند. اتفاقی که در همهکشورهای پیشرفته دنیا نیز مرسوم است.

صدور مجوز برای خیریه ها در کشورهای دیگر نسبت به ایران ساده‌تر است اما اما حسابرسی از این موسسات بسیار جدی‌ترانجام می‌شود. حال در کشور ما ده‌ها هزار موسسه خیریه به صورت رسمی و ده‌ها هزارتشکل خیریه دیگر نیز به‌صورت غیررسمی فعالیت می‌کنند که متاسفانه بر اساس شنیده هاتخلفاتی همچون  فرار مالیاتی در تشکل‌های خیریه فاقد مجوز و موسسات خیریه‌ای که مجوزرسمی دارند، اتفاق می‌افتد. علت اصلی این اتفاق را نیز باید در ضعف سیستم نظارتیحاکم بر فعالیت خیریه‌ها پیدا کرد و در این میان هستند خیریه های مطرحی که پشت نامحرکت های اندک خیرانه خود بیشتر در تلاش برای فرار مالیاتی هستند و فعالیت هایتجاری خود را پیش می برند و خیریه بودند برایشان حاصل  سود اقتصادیبدون مالیات دارد تا رفتارهای انسان دوستانه .

سید حسن چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی رکنا، درباره موسسه هایخیریه ای ایران بیان کرددرتمام جوامعمختلف و کشورهای دنیا موسسه های خیریه بخشی عمده ای از بار دولت ها را در حوزه تامین اجتماعی بر عهده می‌گیرند. این در حالی است که در کشور ما نیز بحث خیریه هااز قبل انقلاب و بعد از انقلاب نیز که افزایش چشمگیری داشته اند این کار را انجاممی‌دهند.

وی ادامه داد: با توجه به نظام مند شدن اخذ مجوز برای نظارت بر فعالیت موسسه هایخیریه، نظام مندی آنها نسبت به قبل بیشتر شده است اما این به منظر آن نیست که همهموسسه های خیریه ظرفیت های مردمی را برای کمک به حوزه اجتماعی استفاده کنند. بعضیاز این موسسات عموما وابسته به کمک ها و یارانه های دولت هستند که از طرف دولتتامین و پرداخت می‌شود.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران تاکید کرداز آنسو ظرفیتیدر قانون امور مالیاتی پیش بینی شده است که بنگاه های اقتصادی می‌توانند در صورتی که تمایل داشته باشند و با وجود ضوابط اجراییبرای ایفای نقش اجتماعی خود بخشی از درآمد حال شرکت را در زمینه خیریه هزینه کنند.

وی اضافه کردبعضی از این موسسه های خیریه ای به قصد پرداخت نکردن مالیات تشکیلمی‌شوند، موضوعی است که باید مسئولان امور مالیاتی ما به آن پاسخ دهند که چند درصداز درآمدهای حاصل از این  شرکت ها، مشمول امور مالیاتی می‌شود که از طریق تاسیس موسساتخیریه، معافیت مالیاتی دریافت می‌کنند.

با بیان اینکه طبق قانونهر فرد می‌تواند در زمینه های مختلف خیریه وارد شده و منع قانونی برای ورود به آنوجود ندارد اظهار کرد: اخذ مجوز برایموسسه های خیریه در ایران خیلی سخت نیست. اما در دانمارک حتی نیازی به مجوز نیست وتنها بعد از راه اندازی یک موسسه به دستگاه مربوطه تنها موجودیت و اساسنامه خود رااعلام می‌کنند. اما اگر بنگاه های اقتصادی یا افراد حقیقی بخواهند در قالب مسئولیتاجتماعی موسسه خیریه ای را تاسیس کنند باید برروی آنها نظارت و حسابرسی انجام شود.

او افزودباید برای موسسات خیریه ایران نیز طبق ضوابط و قوانین، نظارت وحسابرسی انجام شود اما برخی موسسات آنقدر بزرگ شده اند که نمی‌توان به وضعیت مالیآنها پرداخت. به هیچ عنوان مخالف بزرگ شدن این موسسه ها نیستم اما باید موسساتخیریه نیز تابع قانون باشند.

در پایان خاطرنشان کرد: بنابراین موسسات خیریه برای کسب مجوز باید مراحل قانونی را سپریکنند و پایبندی به نظارت را بر مبنای اساسنامه و ضوابط جاری کشور توجه کنند تاشایعات متعددی مثل پولشویی، فرار مالیاتی و. مطرح نشود. بنابراین تقویت نظارت برعملکرد موسسات خیریه نه تنها نافی اساسنامه آنها نیست بلکه می‌تواند باعث اعتمادبیشتر به موسسه های خیریه شود.

خبرنگار: علی چاهه/ خبرگزاریرکنا/15 دی 1398

 


هشدار نسبت به احتمال سوء استفادهتبلیغاتی کاندیداها از نیازمندان


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نسبت به سوءاستفاده احتمالیبرخی کاندیداهای انتخابات از مددجویان خیریه‌ها و سایر مراکز ارائه دهنده خدماتاجتماعی هشدار داد.

سید حسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکهیکی از موضوعاتی که در حوزه مددکاری اجتماعی همواره مطرح است عدم بهره‌برداریی از گروه‌های هدف مرتبط با این حوزه است، گفت: این کار ظلم در حق کسانی استکه از مراکز ارائه دهنده خدمات اجتماعی استفاده می‌کنند، لذا رویه‌ای که معمولازمان انتخابات اتفاق می‌افتد مراجعه برخی از کاندیداها به این مراکز برای بهاصطلاح کار خیر» است، به طوریکه این افراد به این مراکز مراجعه کرده و ضمن ارائه کمک‌هایی، عکسهای تبلیغاتی نیز ثبت می‌کنند.

وی افزود: گاهی این افراد به روش‌هایی مانند آزادی زندانیان یا کمکبه ن سرپرست خانوار نیز متوسل می‌شوند که در نفس عمل کار درستی  است، اما استفاده از این گروه‌ها با اهدافی غیر از نیت کار خیر وبه سبب جمع‌آوری رای، کار نادرستی است.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با اشاره به اینکه این کاندیداهابه منظور بهره‌برداری از این افراد وارد میدان می‌شوند، اظهار کرد:  انتظار ما این است که موسسات خیریه‌ای که در این حوزه فعال هستند،اجازه اینگونه بهره‌برداری از افراد تحت پوشش خود را ندهند. از سوی دیگر ما برایحفظ حیثیت و آبروی این افراد نباید به منافع ی خود اولویت ببخشیم و با انتشارعکس افراد نیازمند و کمک آنها به عنوان یک ابزار برای تحریک احساسات مردم استفاده کنیم.

چلک با تاکید بر اینکه این اقدامات اخلاقی و انسانی نیست،تصریح کرد: به همین منظور از سازمان‌های مردم نهاد و خیریه‌ها می‌خواهم رسما اینگونه اقدامات را ممنوع اعلام کنند و در عمل نیز نظارت کافی داشته باشند تا ایناتفاقات نیفتد.

وی در ادامه گفت: موضوع دیگری که در این دوران باید نسبت به آنهشیار بود، تصویب مصوباتی در مجلس است که ممکن است رنگ و بوی جلب رای برای دوره‌بعدی مجلس را داشته باشد. نمایندگان فعلی باید این دقت نظر را داشته باشند کهتصمیم گیری‌هایشان در این دوران با تعجیل و با هدف جلب رای گروه‌های خاصی از مردمنباشد. برخی از این نمایندگان در حالی که بیش از ۳ سال فرصتداشتند، به اصطلاح نطق‌های آتشینی» در مجلس نداشتند، اما در این دوران دست به این‌گونهاقدامات می‌زنند به همین دلیل از آنها نیز می‌خواهیم که این فضا را مدیریت کنند.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران ضمن درخواست از مردم برای داشتنهشیاری لازم در مقابل این دست اقدامات افزود: این هشدار به معنی این نیست که حوزهاجتماعی باید در این دوران سکوت کند، بلکه باید مطالبات و دغدغه‌هایش را ساماندهیکند. همه نمایندگان اگر دغدغه‌های اجتماعی شهرشان را در برنامه‌هایشان بیاورندخیلی موثرتر است تا اینکه روی کاندیدای خاصی تمرکز کنیم. اگر همه نمایندگانموضوعات اجتماعی را مطرح کنند دیگر اهمیتی ندارد که کدام کاندیدا از کدام حزبی مدافع این دغدغههاست.

چلک در پایان تاکید کرد: سازمان‌های مرتبط نیز در این مقطعباید نظارتشان را افزایش دهند تا مراکز تابعه آنها از این نظر دچار مشکل نشوند ومورد بهره‌برداری کاندیداها برای رسیدن به اهدافشان قرار نگیرند.

انتهای پیام/ منبع: ایسنا/15 اجتماعی/ خانواده/ دی 1398

 


درباره راهکارهای پیشگیری از سوء ظن چه می‌دانید؟


دادگاه‌های خانواده مملو از زوجین جوانی هستند که عمر زندگی بسیاریاز آنها حتی به یک سال هم نمی‌رسد. آمارها نشان می‌دهد ۳۰درصد از ازدواج‌هایی که به ثبت رسیده، در سال اول زندگی‌مشترک بهطلاق ختم شده است.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از همشهری، هرچند کارشناساناجتماعی معتقدند طلاق زوجین از هم ریشه‌های متعددی دارد اما همه این کارشناسانمتفق‌القولند که سوءظن زوجین به هم یکی از اثرگذارترین دلایل بروز جدایی میان زوج‌هاست.به این بهانه با سید حسن چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران دربارهسوءظن، دلایل بروز و ظهورش در افراد و راهکارهایی که می‌توان برای جلوگیری و کنترلآن در خانواده داشت، به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

سوءظن در افراد ریشه‌هایمختلفی دارد. برخی ناشی از اختلالات روانی در فرد، برخی ناشی از سبک تربیتی، برخیدیگر برگرفته از تفاوت‌های زندگی گذشته زوجین تا پیش از ازدواج، بخشی هم محصولتکنولوژی و بهره‌گیری از آنها و در نهایت گسترش روابط اجتماعی در جامعه است. هر یکاز این موارد یا جمع‌شدن چند مورد از آنها کنار هم می‌تواند به بروز مشکل سوءظن درافراد منجر شود؛ سوءظنی که گاه سال‌ها سربه مهر باقی می‌ماند و گاه، بلافاصله نمودو ظهور پیدا می‌کند و درصورت نداشتن مهارت برای برطرف‌کردنش، می‌تواند اساس یکزندگی را نابود کند. سوءظن در خانواده معمولاً بین زن و شوهر اتفاق می‌افتد اماکودک هم می‌تواند از آن آسیب ببیند. سوء‌ظن والدین به کودک یا حتی کودک به والدیننیز مسئله‌ای است که درصورت بی‌توجهی به آن تبعات جبران‌ناپذیری برای خانوادهخواهد داشت.

عشق زیاد، عامل سوءظن

یکی از شایع‌تریندلایل بروز سوءظن میان زوجین، عشق و علاقه زیاد آنها به یکدیگر است. این عشق آتشینسبب می‌شود که زوجین حاضر به تحمل‌کردن روابط فردی طرف مقابل خود با دیگر آحادجامعه و داشتن روابط صمیمانه او با دیگر افراد نباشد. گاهی مواقع فرد با زن یا مرددیگری فامیل یا همکار بوده‌ و به این دلیل، با آنها صمیمی‌تر و راحت‌تر گفت‌وگو می‌کند.اگر زن یا شوهر، چنین صمیمیتی را ببیند، حتماً دچار سوءظن شده و این مسئله مانندخوره در زندگی فرد رو ح و روان او را آزار می‌دهد. اگر این موضوع به درستی مدیریتنشود و رفتار فرد در برخورد با دیگران به‌گونه‌ای باشد که بدگمانی را در زندگیایجاد کند، آن زمان زندگی با وجود عشق زیاد طرفین‌به هم می‌تواند رنگ و بوی تلخیبه‌خود بگیرد.

وقتی یکدیگر را نمی‌شناسیم 

هر فرد با سبک خاصیاز زندگی تربیت شده و کسی را نمی‌توان پیدا کرد که همه شاخص‌های زندگی مدنظر ما راداشته باشد. متأسفانه بسیاری از زوجین حتی تا بعد از ازدواج از یکدیگر و روحیات واخلاق هم شناخت و درک درستی ندارند. زن و شوهر همدیگر را نمی‌شناسند و نمی‌دانندطرف مقابل، دارای چه سطحی از ارتباطات عمومی، روابط فردی و اجتماعی است. به‌عنواننمونه، ممکن است همسر، با شیوه‌ای تربیتی بزرگ شده باشد که در آن، ارتباط صمیمانهبا اعضای دیگر فامیل امر مذمومی محسوب نشود اما مرد به‌دلیل عدم‌شناخت از این سبکتربیتی، با دیدن ارتباط دوستانه همسر با اعضای دیگر فامیل دچار سوء‌ظن شود. اینموضوع برای شوهر نیز صادق است و همسر با دیدن چنین ارتباطات دوستانه‌ای دچار سوءظنمی‌شود. حتی ممکن است زن یا شوهر، برای مدت طولانی با فرد دیگری تلفنی صحبت کند ودرحالی‌که بحث خاصی بین دوطرف مکالمه وجود نداشته باشد، فرد احساس کند که درمکالمات انجام‌شده مسئله‌ای وجود داشته که از او پنهان می‌شود.

مدام یکدیگر را کنترلنکنید

یکی از رفتارهایی کهاز بالارفتن درجه سوءظن در فرد حکایت می‌کند، میل او به کنترل بیش از حد طرف مقابلاست. چک کردن مداوم گوشی تلفن همراه، زنگ‌زدن‌های مکرر به خانه یا محل کار برایبررسی اشغال‌بودن تلفن یا حضور در محل و اقداماتی مانند این نشان‌دهنده بالارفتنشدت سوءظن یکی از زوجین است. این اقدامات به تقویت سوءظن در فرد کمک می‌کند و می‌تواندمنجر به بروز رفتارهای نامناسبی شود. معمولاً در چنین شرایطی، نشاط و شادابی درخانواده از بین می‌رود و محیط خانواده به بستری برای درگیری‌های مختلف تبدیل می‌شود.بنابراین افراد باید زمینه‌های بروز سوءظن را در طرف مقابل خود از بین برده و به‌گونه‌ایرفتار کنند که حساسیت‌ها به حداقل برسد.

روابط شویی خود رامدیریت کنید 

هنگامی که زن و شوهرروابط شویی خوبی ندارند یا فاصله زیادی بین آنها ایجاد می‌شود، ممکن است مرداعتراضی نسبت به این موضوع نداشته باشد. اعتراض‌نکردن مرد می‌تواند زمینه‌ای رابرای سوء‌ظن ایجاد کند. زن احساس می‌کند ضعیف‌شدن روابط شویی او ناشی از ارتباطصمیمانه‌ای است که مرد با دیگر افراد دارد. مرد در ایجاد این سوءظن نقش تعیین‌کننده‌ایدارد و از این رو، باید روابط شویی خود را مدیریت کند تا زمینه بروز سوءتفاهم وشک و تردید را در همسر از بین ببرد.

در گذشته تجسس نکنید 

برخی از ما عادتداریم از گذشته هم بپرسیم و بدانیم. تجسس‌کردن در زندگی گذشته از سوی زن یا شوهر،می‌تواند زمینه‌ساز بروز سوء‌ظن در فرد مقابل شود. ممکن است فرد در گذشته خطاییکرده و سابقه خوشایندی از نظر ما نداشته باشد. با تجسس در زندگی گذشته، این سابقهرا دوباره مورد سنجه قرارداده و آن را با بروز هر تردید یا شکی به زندگی فعلی فردتعمیم می‌دهیم. چنین رویکردی به سرعت بنیان‌های زندگی را مورد حمله قرار می‌دهد ومی‌تواند باعث پایان زودهنگام زندگی مشترک شود.

جرأت و صداقت داشتهباشید 

برخی افراد شهامت وصداقت بیان نکاتی را که باعث سوءظن‌شان شده است ندارند. این دسته از افراد تصور می‌کننددرصورت بیان موضوعی که باعث بروز سوء‌ظن در ذهنشان شده است، به طرف مقابل خودتوهین کرده‌اند. این افراد، با همین موضوع زندگی می‌کنند و همواره در معرض آسیب‌هایروحی و روانی ناشی از بیان‌نکردن دلیل سوء‌ظن‌شان هستند. چنین افرادی باید، شهامتو صداقت بیان موضوع را به طرف مقابل خود داشته باشند. چنین اقدامی سبب بروز اعتمادمیان زن و شوهر شده و می‌تواند از بروز سوء‌ظن جلوگیری کند. هرچه اعتماد بیشترشود، امکان دوام و بقای زندگی نیز بیشتر می‌شود.

احتیاط را فراموشنکنید 

وقتی ازدواج می‌کنیمباید یکسری احتیاط‌ها را هم داشته باشیم و این کمک کننده به کاهش سوءظن است. قرارنیست همزمان با آغاز زندگی مشترک، یکدیگر را تربیت کنیم. کافی است در زندگی مشترک،حساسیت‌های هم را بشناسیم. نباید دنبال مچ‌گیری بود چرا که فضای سوءظن را تقویت می‌کند.گاهی باید به تفاوت‌هایی که داریم احترام بگذاریم و به آنچه در زندگی و بین ما می‌گذرداعتماد کنیم. اگر دچار سوء‌تفاهم شدیم با شناخت بیشتر از یکدیگر، کمک کنیم ازسوءظن پلی به اعتماد بزنیم و محبت را جایگزین بدبینی کنیم. در این راستا، دست ازقضاوت‌های عجولانه که سم مهلکی بر سر راه اعتماد است، برداریم.

با هم حرف بزنید 

یکی از مهم‌تریننیازهایی که ما داریم تقویت روابط انسانی در خانواده و درون جامعه است. یکی از راه‌هایتقویت روابط انسانی که در سال2019و2020 برآن تأکید شده است، موضوع ترویج اهمیتروابط انسانی است. یکی از مهم‌ترین راه‌های ترویج روابط انسانی صحبت‌کردن و درستصحبت‌کردن افراد با هم است. اگر فرهنگ گفت‌وگو در خانواده‌ها ترویج شود و جایسؤالی، بدون پاسخ نماند، سوء‌ظن مجال رشد پیدا نمی‌کند. از این رو، مهم‌ترینراهکاری که برای جلوگیری از بروز سوءظن درخانواده‌ها توصیه می‌شود، حرف‌زدن زن وشوهر و فرزندان با یکدیگر است. سوء‌ظن و تفاهم‌نداشتن با هم ناشی از حرف‌نزدن ونگفتن مسائلی است که آزارمان می‌دهد. اگر با هم حرف بزنیم و اگر نکته‌ای رنجمان می‌دهدرا به طرف مقابل منتقل کنیم، دربسیاری موارد سوءظن‌هایی که مانند یک زخم بر روح وروان فرد فشار وارد می‌کند از بین می‌رود و می‌توان شاهد دوام و بقای بسیاری اززندگی‌ها بود.

به‌موقع و درست حرفبزنیم 

متأسفانه بعضی مواقعقدرت گفت‌وگوی درست را نداریم. گاهی حرف می‌زنیم اما گاهی، با سکوت‌کردن خود زمینه‌هایبروز سوءظن را بالاتر می‌بریم. بنابراین، باید بدانید به‌موقع حرف بزنید و به موقعنیز سکوت کنید. رفتار سنجیده و توأم با شفاف‌سازی‌ مسئله‌ای است که سبب رفع سوء‌ظنشده و می‌تواند مشکل را برطرف کند.

حتما مشاوره بگیرید 

برخی افراد به‌دلیلپیشینه‌های روانی، دائما دچار سوء‌ظن نسبت به محیط و اطرافیان خود می‌شوند.متخصصانی هستند که در آموزش مهارت‌های ارتباطی و رفتارهای درست، خوب‌دیدن، خوبشنیدن و خوب گوش کردن می‌توانند به فرد کمک کنند. ممکن است توانایی مشاوران مانندهم نباشد اما اینها مهارت‌هایی است که افراد دارای سوءظن برای برخورد با مشکل خودبه آن نیاز دارند.

ریشه‌های سوءظن

سوءظن در افراد ریشه‌هایمختلفی دارد. برخی ناشی از اختلالات روانی در فرد، برخی ناشی از سبک تربیتی، برخیدیگر برگرفته از تفاوت‌های زندگی گذشته زوجین تا پیش از ازدواج، بخشی هم محصولتکنولوژی و بهره‌گیری از آنها  و در نهایت گسترشروابط اجتماعی در جامعه است

منبع اصلی:رومه همشهری/ دی ماه 98


چه کنیم که تبر شهرت ریشه سحرهارا نزند؟

دیده شدن با ساختن چهره‌ای غیرمتعارف یا همانندی با سلبریتی‌هابرای کسب شهرت، به مقوله‌ای دردسرساز برای جوانان تبدیل شده که خواسته یا ناخواستهآنها را در وادی خطرناکی می‌اندازد که گاه سرانجامی ناخوشایند به همراه دارد.

آفتاب‌‌نیوز :

آرزوی بسیاری جوانان پای گذاردن در مسیری است تا بدون تلاش و زحمتره صد ساله، شهرت» را یک شبه بدست آورند در حالیکه از بهای پرداختی آن غافل هستند.

موضوعی که با رشد فضای مجازی و محرومیت های واقعی جامعه، دامن گسترشده و عرصه را برای فرصت طلبان و سودجویان باز و بر خانواده ها تنگ کرده است. حالآنکه خانواده ها بنابر تجربه زندگی، از عاقبت کار، آگاه هستند اما زبان مشترکیبرای انتقال این آگاهی به جوانان ندارند و تنها هزینه مادی و معنوی آن را میپردازند.

 

موضوعی که پلیس فتا هم بارها از دام هایی که برای دختران و پسراندر فضای مجازی پهن می شود یا به حریم خصوصی افراد توسط شیادان و شگردهایاخاذی آنان هشدار داده است؛ اینکه مجرمان سایبری با گشت و گذار در شبکه هایاجتماعی و انتخاب برخی چهره های زیبا به آن ها پیشنهاد مدلینگ و مدل شدن در نشریاتخارجی و داخلی می دهند و با اغفال نوجوانان و جوانان و دریافت رقم‌های میلیونی ازکاربران تحت عنوان هزینه‌های عکسبرداری مدلینگ نه تنها پاسخگوی قربانیان خودنیستند که در صورت اصرار و پافشاری قربانی، اقدام به تهدید کاربران می‌کنند کهتصاویر آنها را در فضای مجازی منتشر می‌کنند.

توصیه پلیس فتا، حفظ حریم خصوصی و شخصی توسط خود افراد و خانوادهها است زیرا حتی دستگیری و مجازات این مجرمان نمی‌تواند باعث بازگشت آبرو و حیثیتقربانیان شود و پیامدهای این دست جرایم تا سال‌ها ادامه دارد.

دیده شدن و افزایش لایک و فالوور، دو خط موازی رسیدن به ناهنجاری

فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، میدان مانور مدلینگ ها، زامبی ها وچهره های فتوشاپی شده که با سر زدن به فیس بوک، اینستاگرام و کانال های تلگرامی بهراحتی می توان به آلبوم به اصطلاح مدل هایی دست پیدا کرد که به تناسب دنبالکنندگان خود، میزان شهرت آنان درجه بندی می شود.

شهرتی کوتاه مدت که وقتی گرد پشیمانی به سراغشان می آید دیگر دیرشده و در برابر قانون، نه دنبال کننده ای فریادرسان آنان است و نه چاپلوسان فرصتطلب، و اینجا است که در وادی ندامت تنها می مانند.

موضوعی که رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، آن را دیده شدن بههر قیمتی عنوان می کند و می گوید: دیده شدن به اشکال مختلف از ویژگی های عمومانسان ها است، خواه موفقیت در حوزه علم باشد یا موسیقی یا ورزش و غیره. این دیدهشدن یک حس خوشایندی برای آنان به ارمغان می آورد اما همه افراد بنا به اقتضائاتزندگی، راه های صحیح رسیدن به شهرت را انتخاب نمی کنند و کارهای خاصی انجام میدهند که جلب توجه کنند.

سید حسن چلک با بیان اینکه فضای مجازی با توجه به بی حد ومرز بودن، سرعت انتقال تصاویر و در دسترس عموم بودن یکی از راه های دیده شدن بهشمار می رود، خاطرنشان می کند: این رفتارها فارغ از جنسیت انتشار دهنده، نیاز بهبررسی زمینه های فردی، شخصیتی، خانوادگی و اجتماعی فرد دارد تا بتوان تحقیق عمیقتر، درمان بهتر و پیشگیری به موقع از وقوع حوادث تلخ و پیامدها داشت.

وی یادآور می شود: شهرت جذابیتی دارد و کسی از شهرت و دیده شدن بدشنمی آید. حتی شاهدیم که افراد مشهور مانند هنرمندان هم سعی دارند با لباس خاص،پیام خاص یا بودن در جاهایی خاص بیش از آن دیده شوند. یا شاهدیم افرادی با انتشارتصویر به سطل انداختن کودک کار یا حیوان آزاری می خواهند دیده شوند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران درباره چرایی این نوع دیده شدنمی گوید: در سطح کلی، به کمبودها و ناکامی هایی که افراد در زندگی فردی و اجتماعیدارند برمی گردد؛ از سویی دیگر هم ویژگی دوران جوانی است که از روی کنجکاوی،شیطنت، ندانم کاری یا جبران خلاء های زندگی دست به کارهایی می زند تا دیده شود.

 

نرود میخ آهنین والدین بر سر سبز فرزندان

خطرآفرینی و افزایش احتمال از هم پاشیدگی کانون گرم خانواده، هزینهتراشی برای عمل های زیبایی در جهت نزدیک شدن به الگوهای دروغین، تغییر ذائقه ومعیار و نگرش جوانان به مقوله ازدواج و همسریابی و آسیب های اجتماعی دیگر ماحصل واز تبعات به شهرت رسیدن یک شبه و دیده شدن است.

شهرتی که چنان گریبان شخص را گرفته که گاه هشدارها و نصیحت هایاولیای خانه و جامعه هم در سنگ خارای این نوع دیده شدن فرونمی رود.

چلک در این باره، آموزش درست برای رعایت حقوق شهروندی بهمعنای عام، احترام گذاشتن و تعدی نکردن به حقوق دیگران و داشتن رفتاری مطابققوانین، ارزش ها و هنجارهای جامعه که از آن به اجتماعی شدن یاد می شود را ازمهمترین روش های کاهش آسیب دیده شدن عنوان و خاطرنشان می کند: خانواده در کنارمدرسه و سایر محیط های اجتماعی یکی از مهمترین کانون هایی است که در اجتماعی شدنفرزندان نقش دارد اما متاسفانه امروز در شرایطی قرار داریم که خانواده ها توانمدیریت رفتار فرزندان در فضای مجازی را ندارند. خانواده در کنار مدرسه و سایر محیطهای اجتماعی یکی از مهمترین کانون هایی است که در اجتماعی شدن فرزندان نقش دارداما متاسفانه امروز در شرایطی قرار داریم که خانواده ها توان مدیریت رفتار فرزنداندر فضای مجازی را ندارند.

وی ادامه می دهد: دلایل متعددی بر این امر متصور است، یا اطلاعاتوالدین از فضای مجازی کمتر از فرزندان است یا به دلیل سبک رفتاری حاکم در خانوادهمیان والدین و فرزندان زبان مشترکی وجود ندارد یا احترام والدین از سوی فرزندانحفظ نمی شود که اینها خود باعث می شود قدرت مدیریت والدین در خانه کمرنگ شود.

خلاء سواد رسانه ای را با آموزش پر کنیم

این آسیب شناس با یادآوری اینکه خلاء سواد رسانه ای و استفاده ازفضای مجازی به شدت در فضای فرهنگی احساس می شود، توضیح می دهد: جلوی تکنولوژی وفناوری های نوین را نمی توان گرفت اما آنچه که مهم است اجازه ندهیم که تاخر فرهنگیاتفاق بیافتد یعنی کالایی وارد شود و روش درست استفاده از آن آموزش داده نشود.

وی با تاکید بر اینکه استفاده از فضای مجازی هم نیاز مبرم به آموزشدرست و به موقع داشت که متاسفانه این امر اتفاق نیافتاد، ادامه می دهد: حال که اینفضا وارد زندگی همه افراد شده، نباید گذاشت استفاده نادرست از آن به ترویج فرهنگیغیر از فرهنگ جامعه منتج شود. در چنین فضایی، افزایش اعتماد به نفس و اتکا بهداشته ها و همچنین تربیت و دیدگاه خانواده، تنها ناجی جوانان از غرق شدن در جادهیکطرفه فضای مجازی است. اینکه برای آگاهی جوانان وقت مناسب اختصاص داده ‌شود،نیازهای آنها مورد توجه قرار گیرد و به خواسته‌هایشان بها داده شود تا فرهنگایرانی، تحت تاثیر تهاجمات قرار نگرفته و همواره اصیل باقی بماند.

آفتاب نیوز/ دی 98


چرا سه روزبه مردم دروغ گفتید!

سیدحسن ‌چلک*

اتفاقی که اخیرا در حادثههواپیمای اوکراینی افتاد و منجر به کشته شدن ۱۴۷ نفر از هموطنان عزیزمان شد شکاف ملت و دولت را تشدید کرد.

مسوولان از اشتباه خودآگاه بودند اما تا سه روز آن را از همه مردم پنهان کردند. عدم ارائه اخبار موثق درهمان زمان اولیه منجر به کاهش اعتماد و عدم مشارکت مردم نسبت به برنامه‌هایی کهدولت‌ها در هر جامعه‌ای دارند می‌شود.

وقتی این دیوار بی‌اعتمادیترک برمی‌دارد به راحتی نمی‌شود این ترک را در جامعه ترمیم کرد. دو سرمایه در هرجامعه‌ای مهم است؛ ۱-سرمایهانسانی و ۲- سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی یکی از مولفه‌هایسرمایه اجتماعی است که نبودش یک ضایعه و بودنش یک فرصت و گنجینه ارزشمند برای حرکتدر مسیر توسعه پیشرفت است. وقتی با مردم صادق نیستیم تبعات آن را هم باید قبولکنیم. وقتی صبحی که این اتفاق افتاد مسوولان یکی پس از دیگری بیانیه دادند و اعلامبی‌خبری کردند چه انتظاری از مردم دارید. تعداد بسیاری نخبه در آن هواپیما بودندکه جان‌شان را از دست دادند. مردم چگونه باید بپذیرند که همه آنچه که رییس سازمانهواپیمایی کشور در تریبون صدا‌‌و‌سیما گفته دروغ بوده است در حالی که ایشان می‌دانستهچه اتفاقی افتاده حتی اگر در مدیریت آن نقش داشته یا نداشته باشد. وقتی مسوول ارشدسازمان مربوطه به راحتی به مردم دروغ می‌گوید نباید انتظار داشته باشیم که مردمبعد از این حتی راستش را هم باور کنند. این قضیه قطعا تاثیر منفی بر مردم می‌گذارد.باید همگان بپذیریم و جبران آن هم کار بسیار دشوار و زمانبری است. حال هم که اعلامکردند ولی مشکل مردم چیز دیگری است، چرا در این سه روز دولت به مردم دروغ گفته است؟باید دانست در هر جامعه‌ای که این فضا وجود داشته باشد فاصله بین دولت و ملت رابیشتر خواهد کرد. این فاصله هر چه بیشتر شود ترمیم‌اش سخت‌تر است و هم وضعیت‌هایمهم و اساسی برای تحقق وظایفی که دولت‌ها دارند کمتر و کمتر می‌شود و در آخر ازبین می‌رود.با این اوصاف ایران در این برهه از تاریخ نیاز دارد تا همه افراد درکنار هم و دست در دست هم باشند. تنها خودمان می‌توانیم به یکدیگر کمک کنیم تا ازاین شرایط سخت عبور کنیم. با خلق فرصت‌های گروهی؛ خلق فرصت‌هایی که کمک می‌کند باکنار هم بودن و انجام فعالیت‌های گروهی بخشی از این استرس‌هایی که به ما وارد می‌شودرا کنترل کنیم.

معمولا استمرار خبرهایناگوار در جامعه بر روحیه هر انسانی تاثیرات مخربی می‌گذارد. حال این خبر بد می‌تواندترور، آغاز یک جنگ، سقوط هواپیما، جان باختن عزیزی، تصادف جاده‌ای و ریلی و بحران‌هاییمثل سیل و زله باشد. این اخبار منفی طبیعتا آثاری دارد منتها بستگی به نزدیکیافراد دارد و میزان تاثیر‌پذیری آنان به هر کدام از این حوادث می‌تواند متفاوتباشد.

ضمن اینکه فرزندان‌مان دراین مورد بیشترین تاثیر را می‌بینند زیرا آنها قدرت تجزیه و تحلیل بزرگ‌ترها راندارند و اگر این فضا را مدیریت کنیم، آنها را از آسیب‌دیدگی نیز حفظ خواهیم کرد.اگر ما بپذیریم که اخبار نگران‌کننده و منفی در روحیه افراد چه نقش پررنگی دارددیگر به سمت این اخبار نمی‌رویم.

شنیدن مستمر اخبار منفیمی‌تواند افسردگی اجتماعی را در بین مردم جامعه بیشتر کند چون این حوادث در زندگیهر فردی می‌تواند اتفاق بیفتد.

بنابراین تکرر اخبارحوادث هولناکی که رخ می‌دهد، می‌تواند ناامیدی را در افراد بیشتر و انگیزه داشتنیک زندگی سالم و پویا را کمتر کند. عوارض بلندمدت آن در حوزه اختلالات روانی یاپناه بردن جوانان به مواد مخدر، قرص‌های روانگردان، الکل و پناه بردن به فضایمجازی است تا برای چند لحظه از این اخبار منفی دور شوند.
خیلی از این حوادث و اخبار منفی ساخته دست انسان‌ها نیست و فرد به عنوان یک شهروندنقشی در وقوع این حوادث ندارد. خیلی وقت‌ها هنگامی که این حوادث گسترده می‌شودکنترل و مدیریت آن از حیطه اختیارات افراد به عنوان شهروند خارج می‌شود بنابراینوقوع حوادث طبیعی در زندگی اجتناب‌ناپذیر است.

آنچه که می‌تواند به ماکمک کند تا در این شرایط با سلامت بهتری عبور کنیم در واقع باید سلامت اجتماعی وروانی خودمان را حفظ کنیم. بخشی از آن مهارت‌هایی است که قبل از وقوع بحران‌ها آنرا کسب می‌کنیم که چگونه در شرایط سخت تصمیم بگیریم و خشم‌مان را کنترل و با هیجانو استرس‌ها مقابله کنیم.

باید در طول زندگی خودمهارت تاب‌آوری را تمرین کنیم تا به ما کمک کند در شرایط بحرانی کمتر آسیب ببینیم.شهروندان در بروز بحران‌های اخیر هیچ نقشی نداشتند ولی موضوع، خودمراقبتی است.گاهی باید خودمان مهارت‌های لازم را برای کاهش تاثیر‌پذیری منفی از اتفاقاتی کهدور و بر ما می‌افتد یا می‌شنویم کسب و آن را تقویت کنیم. معمولا وقتی تعداد اخبارمنفی در جامعه زیاد شود، حال مردم هم در راستای آن گرفته می‌شود. باید رویکردها رادر جمهوری اسلامی ایران تغییر داد. صدا‌‌و‌سیما و رسانه‌های داخلی باید چگونگیانعکاس اخبار و اطلاعات را مدیریت کنند.
برای خودمراقبتی از این افکار منفی باید محیط عمومی و اجتماعی خودمان را تغییردهیم. بخشی از این اضطراب‌ها به خودمان برمی‌گردد و بخشی از آن به سازمان‌هایی کهدر این اوضاع فعالیت می‌کنند.

اینها جزو مهارت‌های خیلیخرد اما برای خروج از این شرایط بسیار مهم است. در این لحظات پراسترس کنار آدم‌هاییباشیم که دوست‌شان داریم. وقتی عزیزی فوت می‌کند تمام اعضای خانواده دور هم جمع می‌شوندهر چند کم ولی آرامش و اطمینان خاطری به همدیگر می‌دهند.

*رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

منبع رومه جهان صنعت/22 دی 98

 


یادداشت:به‌راحتی اعتماد مردم را خدشه دار نکنیم

سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

یکی از اامات هر جامعه‌ای دررابطه بین دولت‌ها و ملت‌ها وجود اعتماد اجتماعی به‌عنوان یکی از شاخص‌های سرمایهاجتماعی است که بالا بودن آن یک فرصت و ظرفیت است چراکه زمینه را برای مشارکتاجتماعی مردم برای ایفای وظایف دولت‌ها فراهم و آسان می‌کند و فقدان آن می‌توانددولت‌ها را از این ظرفیت محروم بکند و فاصله بین دولت‌ها و ملت‌ها را افزایش دهد.فاصله‌ای که هر چقدر بیشتر شود، ترمیم آن به مراتب سخت‌تر خواهد بود و هر چقدراعتماد بین سازمان‌ها و مردم که از آن به‌عنوان اعتماد نهایی یاد می‌شود، بیشترباشد پشتوانه خوبی برای توسعه هر کشور از جمله برای خروج از شرایط بحران در هرحوزه‌ای اعم از بلایای طبیعی، جنگ یا. باشد، می‌تواند فراهم کند. یکی از مولفه‌هایمهم در اعتماد نهادی یعنی رابطه دولت و مردم شفافیت و صداقت است که مردم انتظاردارند در هر جامعه‌ای دولتمردان‌شان با آنها صادق باشند و از بیان واقعیت‌هایی کهمربوط به مردم هست، حتی اگر این واقعیت، واقعیت تلخی هم باشد، پرهیز نکنند یاواقعیت‌ها را وارونه نکنند. هم کتمان کردن واقعیت‌ها و هم وارونه جلوه دادن، هردوی اینها می‌تواند به زیان اعتماد اجتماعی باشد و تَرَکش را بیشتر بکند. ترکی کهترمیمش با پول و زور امکان‌پذیر نخواهد بود و ترمیم آن زمان بسیار زیادی را می‌برد،تازه اگر همه سازوکارها فراهم باشد. وقتی در حادثه پرواز هواپیمای اوکراینی مشخصشد آنچه که مسئولان تا الان گفتند، واقعیت نبود، باید این را بپذیریم که این رفتارما با مردم تاثیر منفی می‌گذارد. این مردم همان مردمی هستند که چند روز قبل درمراسم سردار شهید سلیمانی یکی از بی‌نظیرترین رفتارها را انجام دادند و این می‌توانستیک گام بزرگ برای دولتمردان باشد تا بتوانند این فضای ایجادشده را تبدیل به یکظرفیت موثر بکنند. لذا معتقدم اگر همان موقع این واقعیت گفته می‌شد، مردم می‌پذیرفتندچون وقوع سوانح و حوادث و اشتباهات در بروز برخی از حوادث، اشتباهاتی که قطعا سهویبوده، اجتناب‌ناپذیر است و در تمام دنیا حوادث مشابهی داشتیم که عمدا یا سهوا کهدر مورد این اتفاق قطعا تعمدی نبود و شرایطی که در کشور تجربه می‌کردیم، شرایطسختی بود که مجبور بودند بالاترین سیستم امنیتی را به‌کار ببرند ولی حتی در چنینشرایطی هم خطای انسانی غیرممکن نیست و اگر همان موقع این واقعیت گفته می‌شد، بااطمینان می‌گویم که داغدیدگان و مردم راحت‌تر می‌پذیرفتند تا وقتی به‌راحتی با ذکرنشانه‌ای عنوان می‌شد که چنین چیزی از نظر فنی صحت ندارد! اکنون که این موضوع عیانشده درحالی که مطمئنم برخی گزارش‌ها دیرتر به مقامات ارشد داده شده که از آن بی‌اطلاعهستیم و از جمله موضوعات امنیتی است ولی آنچه الان اتفاق افتاد بعد از چند روز کتمانواقعیت خاطر مردم را مکدر کرد لذا باید بپذیریم مردم حق دارند بعد از آن حماسه‌ایکه آفریدند مکدر شوند. موضوعی که قابل کتمان نبود و این باعث می‌شود در شرایط دیگرهم مردم به‌راحتی به اخبار برون مرزی اطمینان کنند. اما معمولا در جوامع مختلف به‌خاطراحترام به افکار‌عمومی و پذیرش مسئولیتی که افراد در حوزه‌های مختلف دارند استعفامی‌تواند یک مسکن برای جامعه باشد، چون در هر صورت موضوع خطای انسانی است و طبیعتاانتظار این است که در این مواقع مسئولان مربوطه خودشان استعفا دهند نه اینکه مجبورشوند. به‌نظر می‌رسد این احترام به افکار عمومی است و چه خوب است در این حوزه هماین اتفاق بیفتد. گرچه استعفا زخمی که روی دل بازماندگان و افکار عمومی ایجاد شدهرا خیلی ترمیم نخواهد کرد ولی می‌تواند یک واکنش مسئولانه به این اتفاق باشد.منبع:رومه آرمان/22 دی 98

 


یادداشت:اعتمادبین دولت ها و ملت ها موتور محرکه توسعه است»

سید حسن چلک/رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران) رومهشرق/ مورخ 22 دی 98)

یکی از مهمترینسرمایه ها در هر کشوری سرمایه اجتماعی است که مولفه های متعددی دارد که از جملهمهمترین آنها اعتماد اجتماعی» است. بالا بودن این مولفه می تواند زمینه رابرایمشارکت اجتماعی و استفاده از همه ظرفیت های موجود از جمله مردم را بیش از پیشفراهم کند که پشتوانه ارزشمند و محکمی برای توسعه همه جانبه در هر کشوری محسوب می شود. چرا که در سایه این اعتماد هست کهدولت ها بیش از پیش مشروعیت پیدا می کنند و افراد در جامعه احساس هویت می کنند واز بروز بسیاری از خطرات و مشکلات که ممکن است اتفاق بیفتد، می تواند جلوگیری کندیا حداقل احتمال بروز آنها را کاهش دهد.البته این مستم این است که  دولت ها در تعامل با مردم رویکرد ها و ساز وکار های اعتدالی را به جای رویکردها  و سازکار های تکلیفی مد نظر داشته باشد.در غیراین صورت نه تنها شاهد افزایش اعتماداجتماعی نخواهیم بود بلکه مشارکت مردم در حوزه های مختلف ی و اجتماعی و همکمتر و کمتر خواهد شد که نتیجه این شرایط می تواند در نهایت کاهش سرمایه اجتماعیرا در چنین جوامعی به دنبال داشته باشد. عامل دیگری که می تواند این وضعیت رانامطلوب کند عدم شفافیت» دولت ها با ملت هایی هست که مشروعیت خود را از آنها میگیرند. این در حالی است که هر چه در تعامل بین دولت ها و ملت ها شفافیت بیشتریوجود داشته باشد اعتماد بین آنها هم بطور متقابل افزایش پیدا می کند.در چنینشرایطی مردم به گفته ها و تصمیمات دولت ها احترام بیشتری می گذارند و خود را برایانجام آن تصمیمات مهیا کرده و با دولت ها همراهی می کنند و در این همراهی ممکن استهم از جان و هم از مال خود مایه بگذارند تا دولت ها در ایفای وظایف شان موفق شوندو یا اگر بحرانی ایجاد شود با این همراهی کمک می کنند تا بحران ها مدیریت شوند وکمبود ها و کاستی ها را تحمل کنند. حتی ممکن است ریاضت بکشند ولی اعتراض نخواهندکرد چون دولت ها با آنها صادق هستند و برای اثبات خواسته ها و نظرات دولت های خود،نیازی به رجوع به منبع دیگر ندارند.در واقع اعتماد اجتماعی می تواند مسوولیت پذیریمردم را در جامعه بیش از پیش افزایش دهد.در یکی از تقسیم بندی های مرتبط با اعتماداین نوع اعتماد بین سازمان ها( دولت) و ملت را در قالب اعتماد نهادی» یاد می کنندکه دلالت دارد بر میزان مقبولیت و کارایی و اعتمادی که مردم به نهادها (رسمیدولتی) دارند. به تعبیر دوگان»  انعکاسفقدان اعتماد به نهادها در اغلب موارد نتیجه بی‌اعتمادی به افرادی است که عهده‌دارامور آن نهادها هستند. بنابراین میزان اعتماد نهادی برحسب نوع ارزیابی مردم ازکارکنان این نهادها در قالب ادارات، ارگان‌ها و نهادهای مختلفی که در زندگی روزمرهبا آن‌ها ارتباط دارند سنجیده می‌شود. مدرسه، دانشگاه، ارتش، دادگاه، نیروی انتظامی، بانک‌ها، بازار سهام، دولت،مجلس و . نوعا از این نوع اعتماد هستند. میزان اعتمادی که مردم به نهادهای مختلفدارند در بین جوامع متفاوت است و در طی زمان ممکن است دستخوش تغییراتی ‌شود.هرچقدر اعتماد نهادی بین دولت ها و ملت ها بیشتر باشد مردم  امنیت را در حوزه های مختلف بیشتر احساس خواهندکرد.امنیتی که می تواند آرامش و شادابی را در جامعه بوجود آورد.فراموش نکنیم که درکنار شفافیت، پاسخگویی صادقانه دولت ها در قبال مردم عامل دیگری است که می تواندبه افزایش این اعتماد کمک کند.در این صورت است که احتمال سوء استفاده و اختلاس وانواع فساد در چنین جوامعی کمتر خواهد بود.این نکته را مد نظر داشته باشیم که دولتها در تمامی جوامع  برای موفقیت و حتیاستمرار و پایداری حکومت خود،  محتاجاعتماد مردم کشورشان به خودشان هستند.مردمی که مسوولین خود را درگیر فساد ببینند ویا حتی اگر این گونه تلقی کنند که مسوولین فقط به فکر خودشان هستند و منافع مردمشان برای آنها مهم نیست یا حتی در اولویت نیست همراهی و همکاری  نخواهند کرد و احتمالا مشارکت اجتماعی شان کاهشپیدا می کند.پاسخگویی دولت ها به مردم در قبال وظایفی که دارند می تواند نشان دهدکه تا چه حد  امور جامعه بر وفق قوانین ومقررات انجام و پیگیری می شود که اگر اینگونه باشد می تواند اعتماد بین دولت ها وملت ها و مردم را افزایش دهد.در غیر این صورت نه تنها احتمال مشارکت کمتر خواهد شد بلکه حتی می تواند زمینه بروز اعتراضها و شورش های اجتماعی را هم به دنبال داشته باشد که خود مخل امنیت همه جانبه ازجمله امنیت اجتماعی مردم خواهد بود.یکی از نشانه های پایین بودن شاخص اعتماداجتماعی بین دولت ها و مردم در هر جامعه این است که منبع اخبار اصلی مردم آن جامعهرسانه های رسمی کشورشان نباشد.چون در این صورت مردم فکر می کنند که دولتمردان شانبا آنها صادق نیستند و واقعیت ها را یا کتمان می کنند یا وارونه جلوه می دهند.درچنین شرایطی ظرفیت های مردم جامعه برای توسعه و پیشرفت به کار گرفته نخواهد شد.فکر می کنم که در جوامعی که دولتمردان و مردم به یکدیگر اعتماد و اطمینان دارند بهسرعت و با قدرت تمام مسیر شکوفایی و اقتدار و توسعه را طی می کند . در این گونهجوامع ، در سایه اهداف مشترک مردم و دولتمردان ، مشارکت واقعی برای توسعه شکل میگیرد .

 

 


حفاظت از کودکان در برابر هجوم خبرهای بد

امداد فرهنگی به کودکان در مناطق سیل‌زده خوزستان

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران به دنبال تعدد اخبار حوادث و وقوع اتفاقات ناگوار در کشور، نسبت به آسیب روحی و روانی کودکان هشدار داد و توصیه‌هایی را به والدین و مدارس ارائه کرد.

سید حسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه حوادث ناگهانی گاهی پشت سر هم اتفاق می‌افتد و تاثیرات منفی زیادی را روی کودکان برجا می‌گذارد، گفت: در مدت اخیر با حوادث و وقایع ناگواری همچون شهادت سردار سلیمانی، فوت تعدادی از تشیع کنندگان در کرمان، سقوط هواپیما و واژگونی اتوبوس رو به رو شدیم. وقتی تعداد حوادث ناگوار زیاد می‌شود افراد به تناسب شرایط و سنشان تاثیرات متفاوتی را می‌پذیرند.
وی با اشاره به اینکه کودکان و نوجوانان از شنیدن اخبار ناگوار مستمر در بازه زمانی کوتاه تاثیر بیشتری می‌بینند، افزود: طی هفته گذشته عمده اخبار رسانه‌های مکتوب و تصویری، مکالمات روزمره مردم و به طور کلی فضای اجتماعی معطوف به این موضوعات است. به همین دلیل یکی از کارهایی که باید انجام شود مراقبت از کودکانی است که با سن کم نمی‌توانند همه بحران‌ها را تجزیه و تحلیل کنند.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با اشاره به اینکه یکی از محیط‌هایی که می‌تواند فضا را مدیریت کند، مدارس است، اظهار کرد: در حال حاضر حدود 13 میلیون دانش‌آموز در مدارس حضور دارند. مدارس اگر بتوانند در این شرایط سازوکار لازم را برای کاستن از فشار روحی کودکان بردارند و به اصطلاح تبدیل به مدارس دوستدار کودک» شوند، می‌توانند فضای بانشاط تری را برای کودکان فراهم کنند.

چلک با بیان اینکه کودکان باید از ترس، هراس، نگرانی و . که به دنبال تعدد اخبار مربوط به مرگ و حادثه ایجاد می‌شود، محافظت شوند، تصریح کرد: مدرسه می‌تواند چنین فضایی را با برنامه‌های مشارکتی، کارهای گروهی، تغییر فضای مدرسه و .فراهم کند. چه بخواهیم و چه نخواهیم بحران‌ها موجب ایجاد اضطراب در کودکان می‌شود، اما آیا کودکان نباید در مورد این حوادث اطلاعات داشته باشند؟ پاسخ این است که کودکان به هرحال اطلاعاتی را از طرق مختلف کسب می‌کنند، اما باید این اطلاعات به شکل مدیریت شده بدون آنکه موجی از نگرانی را به آنها منتقل کند، در اختیارشان قرار بگیرد.

وی ادامه داد: در صورت بی توجهی به این موضوعات ممکن است کودکان دچار افسردگی شوند. افسردگی تنها به دنبال سیل و زله اتفاق نمی‌افتد بلکه تمام اخبار ناگوار و منفی می‌تواند زمینه ساز این شرایط باشد. در کنار مدرسه نقش خانواده‌ها نیز حائز اهمیت است. حضور بیشتر کنار فرزندان، با هم بودن و. می‌تواند ترس‌ها و نگرانی‌های کودکان را کاهش دهد. همچنین والدین باید دقت داشته باشند که تمام زمان حضور در منزل و مجاورت با فرزندان را صرف گفت و گو درباره اخبار نکنند. خانواده‌ها باید در این شرایط خودمراقبتی‌ها را داشته باشند.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با تاکید بر اهمیت مدیریت انتشار اخبار ناگوار نیز اظهار کرد: انتشار فیلم‌ها و اخبار ناگوار نیز روی این مساله تاثیر گذار است. حضور در فضاهای مجازی نیز باید با نظارت والدین و کنترل شده باشد. کودکان قدرت تجزیه و تحلیل بزرگترها را ندارند و اگر این فضا را مدیریت کنیم، آنها را از آسیب‌دیدگی نیز حفظ خواهیم کرد. گسترش فضای غم حتی روی بزرگسالان تاثیر گذار است و باید نسبت به این موضوع دقت داشته باشیم تا امنیت روانی افراد حفظ شود.

انتهای پیام/ ایسنا/اجتماعی/خانواده/21 دی 98



اینجا، سقف آرزوی ن بی‌سرپرستاست

مرکز کاهش آسیب در دل منطقه شوشآغوشش را برای نی باز کرده‌است که نه حامی برای ادامه زندگی دارند و نه سرپناهیبرای گذراندن شب‌های تاریک و طولانی زمستانی.

گروه اجتماعی خبرگزاری فارس - سمیراخباز:  اگر اجاره‌نشین نیستید و خبر ازاجاره بهای یک خانه 40 یا 50 متری در آشفته بازار مسکن ندارید، کافی است سری بهسایت‌های فعال حوزه مسکن بزنید تا دود از کله‌تان بلند شود، هرجور حساب کتاب کنیدبا حقوق کارمندی و کارگری هم حتی اجاره یک واحد سی متری‌اش با هزار مشقت ممکن است،چه برسد به پول رهن! حالا تصور کنید شما زنی بی‌سرپرست هستید از طبقه پایین اجتماعکه گاهی کارگری می‌کند، در این شرایط چه برسرتان خواهد آمد؟ من به چشمان خودم دیدمنی را که به دلیل نداشتن توان مالی مجبور بودند در یک مرکز کاهش آسیب‌هایاجتماعی در حوالی خیابان شوش زندگی کنند.

صبح یک روز پاییزی بود که برای اولین‌باربرای تهیه گزارش پایم را در یک مرکز کاهش آسیب می‌گذاشتم آنهم در محله نه چندانخوش‌نام. مرکزی که چندماهی است به صورت غیر رسمی در داخل پارک شوش فعالیت خود راآغاز کرده و قرار بود با حضور مسؤولان افتتاح شود.

ساختمان بازسازی شده و انرژی خوبیداشت، همه در جنب و جوش تدارک برای مدعوین بودند که، با احتیاط قدم برداشتم و سرکیدر اتاق‌ها کشیدم، اتاق بیست متری که سرتاسرش پر از تخت‌های فی است، چند خانمروی تخت‌ها نشسته‌اند. به اولین نفری که بر روی تخت نشسته و نگاهم می‌کند، لبخندمی‌زنم و سلام می‌کنم با خوشرویی جواب سلامم را می‌دهد، می‌پرسم: به خاطر مصرفمواد اینجا هستید؟ می‌گوید: نه، از مواد متنفرم، گاهی سیگار می‌کشم اما چون جاییبرای زندگی نداشتم اینجا آمده‌ام.

 زهرا با چهره رنگ پریده و نگاه مضطربش در گوشه خوابگاه توجهم راجلب می‌کند، آنچنان رغبتی به صحبت کردن ندارد، می‌گوید: مشکل روحی دارم و مواجهشدن با دیگران برایم سخت است، ما از بد روزگار چاره‌ای ندارم، جایی برای زندگیندارم و اینجا سرپناه امنی است.

خانمی که در تخت روبرویی زهرا نشستهانگار اشتیاق بیشتری برای گفت‌وگو دارد، خودش سر صحبت را باز می‌کند، می‌گوید: منسکینه‌ام، لبخند که می‌زند دندان‌های زرد و سیاهش خبر از اعتیادش می‌دهد، پنهان همنمی‌کند، و می‌گوید: من سال‌هاست تریاک مصرف می‌کنم. نظافتچی هستم و 3 سالی می‌شوداز شوهرم جدا شده‌ام. از 16 سالگی وقتی ازدواج کردم برای تسکین دردهایی که به خاطرکارهای سنگین به سراغم می‌آمد شوهرم معتادم کرد.

سکینه قصد ترک دارد و از اینکه اینمرکز امکاناتی برای ترک اعتیاد ندارد ناراحت است، اما از نظافت و مهربانی پرسنلحسابی راضی است. می‌گوید: فقط کاشکی گوشی‌های همراهمان را در هنگام پذیرش نمی‌گرفتند،زهرا وسط حرفش می‌پرد و می‌گوید: خب! به خاطر خودمان می‌گویند، از همان اول گفته‌اندیا وسائل با ارزشتان را تحویل دهید یا مسؤولیتش با خودتان است.

زهرا دیگر صحبتی نمی‌کند و به یکنقطه خیر می‌شود. از آنها فاصله می‌گیرم و به سراغ دختر جوانی می‌روم که به نظرمعتاد نیست، حدسم درست از آب در می‌آید، می‌گوید مشکل اعصاب و روان دارم، باخانواده‌ام زندگی می‌کردم اما چون فضای خانه برایم قابل تحمل نبود، به این مرکزآمدم. او از خدمات این مرکز راضی است و گاهی هم در کارگاه خیاطی که در مرکز برایکمک به بهبودیافتگان و دیگر ن راه‌اندازی شده کمک می‌کند، اما به دلیل مشکلروحی همیشه نمی‌تواند در کارگاه باشد.

در میانه‌های گفت‌وگویم با او زنی کهعینک آفتابی به صورت دارد توجهم را جلب می‌کند، او خود را کتی معرفی می‌کند. باخنده می‌گوید: باید لباس فرم‌هایمان را ساسون بگیرند خیلی بی‌قواره است. کتی هممعتاد نیست، اما از صدای خش دار و پوست بی‌طرواتش می‌توان فهمید حسابی سیگار می‌کشد،می‌گوید: توان مالی نداشتم که خانه تهیه کنم مجبور شدم به اینجا بیایم، از نگه‌داریسالمندان و آایمری‌ها روزگار می‌گذارند، اما خرج و دخلش آنقدرها جور نیست که دراین آشفته بازار مسکن سرپناهی برای خود تهیه کند. کسی را که مرکز کاهش آسیب را بهاو معرفی کرده،  یک بنده خوب خدا معرفی می‌کند وبرای او از جانب خداوند طلب خیر دارد، بارها خداروشکر می‌کند که سقفی بالای سرشهست و شب‌های سرد بی‌پناه نیست.

از خوابگاه بیرون می‌آیم در کارگاهخیاطی در میان هیاهوی چرخ‌ها سپیده علیزاده مدیرعامل این مرکز کاهش آسیب‌ را می‌بینم،او  فوق لیسانس روانشناسی دارد و حدود ۱۵ سال است در این حوزه فعالیت می‌کند.می‌گوید: در این 15 سال در حوزه اعتیاد ن فعالیت جدی داشتم و با تعامل کهشهرداری به وجود آورده است، این ساختمان را که پیش از این تالار پذیرایی بوده است،  برای خدمت دادن به آسیب‌دیدگان اجتماعی در اختیار گرفته است.

علیزاده شاخصه این مرکز را امکانپذیرش پاره وقت آسیب دیدگان می‌داند و می‌گوید: چون  از طرف سازمان بهزیستی چند مرکز خدمات کاهش آسیب در این منطقه ثبتشده  است مرکز نور سپید هدایت با ارائهخدمان پاره وقت، خدمات شیفت شب خوابگاهی و مرکز توانمندسازی و کارگاه خیاطی و گشتسیار برای کمک به آسیب دیدگان اجتماعی فعالیت جدیدی را تعریف کرده است.

علیزاده از استقبال بسیار خوب آسیبدیدگان اجتماعی از مرکز تحت مدیریتش می‌گوید و تاکید می‌کند با گذشت ۵ ماه از شروع فعالیتش، روزانه میزبانصد نفر از ن آسیب دیده برای شب خوابی است و ۷۰ نفر از این جمعیت را به صورت روزانه پذیرش می‌کند.

سید حسن  چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران هم که برای افتتاحیهمرکز آمده است، ایجاد مرکز کاهش آسیب را یک موضوع قانونی دانست که در ت‌هایکلی مقابله با مصرف مواد مخدر با هدف کاهش آسیب  به خصوص برای گروه‌هایی که دارای نیازهای خاص مورد توجه قرارگرفته است.منبع: خبرگزاریفارس/20 دی 98

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران بااشاره به اینکه در حوزه اعتیاد ن مراکز مختلفی مورد نیاز  است تا به ایجاد یک حلقه کامل ارائه خدمات پیشگیری درمان کارشناسیبرسیم، افتتاح این مجموعه را اتفاق خوبی برای کامل شدن این حلقه دانست.

وی با بیان اینکه قرارگیری مراکزکاهش آسیب در مناطق پرآسیب  باعث ایجاد رغبت در گروه‌های هدف می‌شود، گفت:  افتتاح این مرکز در منطقه شوش می‌تواند بسیار کمک کننده باشد.

چلک خاطرنشان کرد: آنچه بایدبهدنبال آن یگردیم، این است که آسیب دیدگانی که به این مرکز می‌آیند، مستقل شوند وبه سیستم‌های اجتماعی بازگردد.

وی استفاده از متخصصین بین رشته‌‌ایرا برای دستیابی به این هدف حائز اهمیت دانست و می‌گوید: باید این افراد از طریقمددکاری اجتماعی پذیرش و  شناسایی شوند معرفی مرکز باشد.

در حال خارج شدن از مرکز هستم کهالهه به سراغم می‌آید و می‌گوید: من به خاطر اعتیاد از شوهرم جدا شده‌ام و پولیندارم، به خاطر سوءپیشینه هم نمی‌توانم سر کار درست حسابی بروم، اینجا فضای امنیاست و با وجود اینکه امکانات ترک ندارد، تصمیم گرفته‌ام ترک کنم، برایم دعا کن.

دلم می‌لرزد از ته دل برای او و تمامن بی‌سرپناهی که این روزها ولوله‌ای در دلشان به‌پاست دعا می‌کنم. کاش روزیبرسد که سقف بالای انتهای آرزویشان نباشد

انتهای پیام/خبرگزاری فارس/20 دی 98

 


نشاط،جایگزین التهاب شود

کارشناسان از اقداماتی می‌گویندکه برای افزایش تعادل روحی، امید و آرامش اجتماعی باید انجام شود

گزارش

تهامه مهدوی- خبرنگار

 جامعه ایران روزهای پرالتهابی را در 2‌ماه گذشته از زمان افزایشقیمت بنزین تا اعلام خبر سقوط هواپیمای پشت سر گذاشته و همین تنش‌ها اثرات منفی برروحیه بخشی از مردم داشته است. ناامیدی، یأس، خستگی از شرایط، افزایش علاقه بهمهاجرت، بی‌اعتمادی، احساس افسردگی و غم تنها بخشی از شرایط نامطلوبی است که بخشیاز جامعه ایران به‌دلیل تنش‌های ی، اقتصادی و اجتماعی دچار آن شده‌اند و دائمشاهدیم که در محافل مختلف درباره آن ها صحبت می‌کنند؛ شرایطی که جامعه‌شناسان،مددکاران اجتماعی و به‌خصوص روانشناسان معتقدند ادامه آن می‌تواند بحران‌های شدیدروحی اجتماعی را به‌دنبال داشته باشد و جامعه را با فروپاشی و گسست مواجه سازد. دراین بین اما چاره اصلی برای عبور از این شرایط به اعتقاد کارشناسان بازگرداندنتعادل روحی به جامعه و شنیدن صدای معترضان است. اتفاقی که می تواند امید و اعتمادرا به بخش های آسیب دیده و معترض جامعه باز گرداند و شرایط روحی را به سمت آرامشهدایت کند.
کارشناسان معتقدند مسئولان بایدبا فراهم کردن بسترهای لازم و استفاده از تنوع فرهنگی، قومیتی و تاکید بر هویت ملیبعد از بازگشت آرامش، فضای کشور را به سمت نشاط و شادی اجتماعی حرکت دهند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران با بیان اینکه تأخیر در اطلاع‌رسانی به جامعه درخصوص علت ساقط‌شدن هواپیمایاوکراینی تبعات زیادی را به‌دنبال داشت، گفت: این تأخیر در اطلاع‌رسانی و برخیاطلاعات نادرستی که در روزهای نخست حادثه از سوی برخی مسئولان به مردم داده شد،باعث شد تا در ظاهر، امید مردم به مسئولان کاهش پیدا کرده و شاهد بروز غم و اندوهدر کشور و احساس نامحرم بودن در میان شهروندان باشیم.

سید حسن چلک در گفت‌وگوبا همشهری گفت: در هفته‌های اخیر شاهد اتفاقات زیادی بودیم که برخی از آنها همچونترور سردار سلیمانی و ساقط شدن هواپیمای اوکراینی ناراحت‌کننده و حمله موشکی سپاهبه پایگاه عین الاسد آمریکا در عراق برای مردم خوشحال‌کننده بود. با وجود این حجماتفاقی که باعث غم و اندوه در جامعه شد بسیار زیاد بود و باعث شد تا شادی حمله بهپایگاه آمریکا در عراق را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.

وی با اشاره به این موضوع کهمسئله اعتماد در جامعه ازجمله مسائل مهمی است که حاکمیت باید به آن بها بدهد،ادامه داد:‌ اعتماد یکی از شاخص‌های سرمایه اجتماعی است که با اعتماد مردم بهکارگزاران و حاکمیت به‌وجود می‌آید، اما در اتفاق اخیر شاهد این موضوع بودیم کهاعتماد مردم کاهش پیدا کرده و علت اصلی این موضوع، نداشتن ت رسانه‌ای در شرایطبحران است.
چلک ادامه داد:‌ زمانی کهدر جامعه‌ای شاهد فقدان ت رسانه‌ای باشیم نوع انعکاس اخبار و رویدادهای مربوطبه یک واقعه چون از قبل تعریف نشده، دستخوش تغییرات زیادی شده و باعث نیتی واعتراض مردم می‌شود. مردم اعتقاد دارند که اگر در همان روز اول ساقط‌شدن هواپیمابه آنها اطلاع‌رسانی می‌شد و شاهد اخبار ضد‌و نقیض در این‌باره نبودند، این نااطمینانی‌ها و عصبانیت‌ها در جامعه شکل نمی‌گرفت. همین عدم‌اطلاع‌رسانی به موقعبرخی مسئولان درخصوص این حادثه باعث شده تا مردم این مسئله را به دیگر مسائل جامعههمچون مسئله ارز و بنزین و. نیز تعمیم دهند و تصور کنند در این موارد نیز بهآنها حقیقت گفته نشده است.
وی ادامه داد: ضعف مدیریت دراطلاع‌رسانی و ارائه اطلاعات نادرست اطلاعات درخصوص این مسئله و مسئله بنزین درماه‌های اخیر باعث شد تا مردم آزرده خاطر شوند و یک نوع نا اطمینانی از تصمیم‌گیریمدیران در میان آنها موج بزند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران با بیان اینکه فضای مجازی باعث شد تا اخبار منفی زودتر از اطلاع‌رسانیمدیران در میان مردم منتشر شود، گفت: کشور ما شاخص نشاط و شادابی مناسبی ندارد وبراساس آمار وزارت بهداشت، 23درصد مردم کشورمان به یک نوع از بیماری‌های روانیدچار هستند، با وجود این باز نشر اخبار منفی در شبکه‌های اجتماعی -بدون اینکهتوجهی به اثرات منفی آن شود- تأثیرات منفی روی روحیه مردم دارد، مردمی که در مدتزمان کمتر از 2‌ماه بحران‌های مختلفی را تجربه کردند و یاد نگرفته‌اند چگونه دربرابر بحران‌ها تاب‌آوری داشته باشند. به همین دلیل است که ما شاهد یک غم عظیم درفضای جامعه هستیم.

چلک گفت: مردم ما هنوزپاسخی درخصوص اعتراضات آبان‌ماه از سوی مسئولان دریافت نکرده‌اند و تحت فشار روانیهستند، در کنار آن مسئله ساقط شدن هواپیمای اوکراینی و عدم‌اطلاع‌رسانی دقیق اتفاقافتاد  و باعث شد تا نیتی نهفته در میان توده مردم سر باز کرده ومنجر به اعتراضات شود؛ چرا که مردم تصور می‌کنند این اعتراضات خیابانی تنها راهیاست که می‌توانند صدایشان را به گوش مسئولان برسانند. همین مسئله نشان‌دهنده ایناست که فاصله بین بخشی از جامعه و حاکمیت در حال افزایش است.

وی ادامه داد: نتیجه فضایی کهدر ماه‌های اخیر شاهد آن بودیم، وجود نیتی و هراس در جامعه است. شهروندانی کهدر زندگی خود ترس و هراس داشته باشند از زندگی‌شان لذت نمی‌برند ودر خود فرو می‌روندو احساس تنهایی بیشتری در جامعه دارند؛ با این شرایط نمی‌توانیم توقع داشته باشیمجامعه‌ای شاداب وسرحال داشته باشیم چراکه چشم‌انداز مشخصی در پیش رویشان ندارند.

به گفته چلک، ظرفیت انسان‌هابا یکدیگر متفاوت است، برخی در قالب اعتراض واکنش نشان می‌دهند و برخی دیگر گوشه‌نشینیو عزلت را انتخاب می‌کنند. در این شرایط حاکمیت 2منبع مهم سرمایه انسانی سالم،مؤثر و کارآمد و سرمایه اجتماعی را از دست می‌دهد؛ طبیعی است که هیچ حکومتی بدونداشتن اعتماد شهروندانش نمی‌تواند وظایفش را به درستی انجام دهد.
وی با ابراز تأسف از اینکهسرمایه اجتماعی، اعتماد و مشارکت در کشورمان رو به کاهش گذاشته، گفت:‌در عرصهتگذاری‌های کلان برای تقویت سرمایه اجتماعی نیاز به بازنگری و باز تعریف داریمبه‌گونه‌ای که شفافیت، پاسخگویی و صداقت باید در میان مسئولان وجود داشته باشد وشایسته سالاری جایگزین ژن خوب و فامیل سالاری و جناح بازی شده و شرایطی ایجاد شودکه صدای معترضان هم شنیده شود. این مسائل باعث کاهش فاصله بین مردم و حکومت شده وفضای اجتماعی آرام می‌شود. همچنین در کنار این باید اقداماتی برای نشاط جامعه وشادی و بروز حس‌های مشترک و جشن‌های ملی و عمومی فراهم شود.

چلک گفت:‌ در جامعه‌ای کهقرار است پویایی و نشاط داشته باشد باید بستر برای دسترسی برابر به فرصت‌ها در آنایجاد شود، باید مردم بتوانند حقوق خود را مطالبه کنند و ببینند که صدای آنهاشنیده می‌شود. اگر این فضا در سطح کلان جامعه ایجاد و اجازه بیان دیدگاه‌های مخالفنیز داده شد، مردم احساس می‌کنند که حاکمیت به آنها اهمیت می‌دهد و در تصمیم‌گیری‌هانامحرم نیستند.

وی ادامه داد:‌ مسئولان بایدمشکلات مردم را دقیق شناسایی و اولویت بندی کنند. باید خط قرمزها کمتر شده و اجازهداده شود تا انسان‌های توانمند و نخبه از تمام گرایش‌های ی در حاکمیت حضورداشته باشند و با ایفای نقش اجتماعی خود به خروج حاکمیت و جامعه از بحران کمککنند. ما برای خروج از این شرایط نیاز به نخبگانی داریم که بتوانند با حضور درعرصه حاکمیت و جامعه، گره‌های جامعه را باز کنند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران با بیان اینکه اکنون فضا برای کارکردن نخبگان مناسب نیست، ادامه داد: متأسفانهدر شرایط فعلی اخبار و رسانه‌های زرد و منفی بازتاب بیشتری در میان مردم دارند. ‌یکیاز مولفه‌ها برای افزایش انسجام اجتماعی، استفاده از ظرفیت‌های فرهنگی، قومی و ملیو دینی برای خروج از شرایط بحران است. برای رسیدن به این مقصود باید بسیاری ازممیزی‌ها را حذف کنیم، حقوق شهروندی، دسترسی به فرصت‌های برابر و تکریم مردم راباید جدی بگیریم. ما نیاز به انسان‌های بزرگی داریم که بتوانند انرژی مثبتی بهجامعه بدهند و به‌دلیل توانمندی‌هایی که دارند یا صداقت، سلامت، شفافیت و پاسخگوییبه جامعه انرژی مثبت تزریق کنند.
چلک گفت:‌ ما در جامعه بهافرادی همچون شهید سردار سلیمانی نیاز داریم که حتی با شهادت‌شان نیز به جامعهانرژی مثبت می‌دهند و آدم‌های توانمندی هستند که به جامعه اعتبار می‌بخشند و همیناعتبار بخشی منجر به تقویت شهروندان جامعه می‌شود. باید از ظرفیت همه مردم در کشوراستفاده شود و اکنون در شرایطی هستیم که اگر این حوزه را مدیریت نکنیم مشکلاتمانروزبه‌روز بیشتر می‌شود. به همین دلیل است که باید سلایق و گرایش‌های مختلف درچارچوب قانون اساسی بتوانند در کشور فعالیت داشته باشند؛ چرا که ایران برای همهایرانیان است و غفلت از این مشارکت باعث کاهش و یا از بین رفتن سرمایه اجتماعی می‌شود.
وی ادامه داد: در این بین البتهمردم هم باید مهارت‌های اجتماعی را در خود و خانواده‌هایشان افزایش دهند و خودمراقبتی داشته باشند و کارگزاران نیز باید با تغییر فضای عمومی شرایط را آرام و ازالتهاب‌ها بکاهند. چرا صدای معترضان را جدی نمی‌گیرند و حتی نمی‌شنود؟ با اینشرایط نه‌تنها وضعیت بهبود پیدا نمی‌کند، بلکه روزبه‌روز شاهد افزایش شکاف‌هایاجتماعی ، ناامیدی و بی‌اعتمادی خواهیم بود.


سازمان های مردم نهاد به کاهشالتهاب اجتماعی کمک کنند


امیر هوشنگ مهریار، روانشناس می‌گوید:به‌دلیل وقوع رویدادهای 2هفته گذشته در کشور شاهد شرایطی هستیم که همه مردم آشفتهو ناراحتند اما راه‌حل ساده‌ای برای پایان‌دادن به این ناراحتی و غصه و اندوه وجودندارد. نخستین اقدامی که در این زمینه باید صورت گیرد این است که مسئولان و رسانه‌هایعمومی به‌خصوص صداوسیما شرایط کنونی جامعه و اینکه بخشی از مردم در شرایط روحی بدیبه‌سرمی‌برند را بپذیرند و اقداماتی برای بهبود شرایط روحی جامعه انجام دهند. درمرحله بعدی گام مهم این است که مردم خودشان هم به داد خودشان برسند و با کمک انجمن‌هایمردمی و تشکل‌های مردم‌نهاد اقداماتی را انجام دهند که از شرایط غم و اندوه بیرونبیایند. این اقدام برای خانواده‌هایی که عزیزانشان را در سقوط هواپیمای اوکراینی وخانواده‌هایی که عزیزانشان را در تشییع سردار سلیمانی از دست داده‌اند، سخت‌تراست. دلداری‌دادن به این خانواده‌ها بهترین حمایتی است که می‌شود برای آنها انجامداد؛ البته که این حمایت و دلداری نباید به‌گونه‌ای باشد که خشم آنها را بیشترکند، چراکه در این شرایط این خانواده‌ها نیاز به آرامش دارند تا بتوانند در کنارداغ سهمگینی که دیده‌اند کمی آرام شوند که البته این موضوع زمان‌بر است

او در ادامه می‌گوید: این نکتهرا نباید از نظر دور داشت که در سال‌های اخیر آستانه تحمل شهروندان‌مان پایین آمدهکه مشکلات معیشتی و نداشتن آرامش فکری از عوامل این مسئله است. زمانی که آستانهتحمل در افراد پایین می‌آید، شاهد رفتارهایی از افراد هستیم که با هنجارهای جامعهمطابقت ندارد و به سمت خشونت و ناهنجاری تمایل پیدا می‌کنند. پس اگر قرار استاقدامی در زمینه کنترل خشم و خشونت در شهروندان انجام شود، باید با درنظر گرفتنشرایط شهروندان و جامعه باشد، چراکه مهار و کنترل خشم در هر فرد متفاوت است و برخیافراد آمادگی بیشتری برای پرخاشگری دارند

این روانشناس نقش گروه‌هایاجتماعی و سازمان‌های مردم‌نهاد را درخصوص کاهش التهاب جامعه و خشم مردم بسیار مهممی‌داند و می‌گوید: سازمان‌های مردم‌نهاد می‌توانند کاری کنند تا افسردگی و خشم والتهابی که در جامعه وجود دارد کمتر شود ولی نباید تصور کنیم که این خشم و التهاببه‌سادگی از بین می‌رود، مثلا سازمان‌های مردم‌نهاد با تشکیل جلساتی عمومی با حضورکارشناسان و ایجاد فضایی برای گفت‌وگوی مردمی می‌توانند شرایط را برای کاهش التهابفراهم کنند
او همچنین با بیان اینکه گذشتزمان درصورت بروز حوادث جدید هم می‌تواند به بهبود شرایط کمک کند، می‌گوید: زمانیکه در جامعه‌ای بحران پیش می‌آید با گذشت زمان و دامن‌نزدن به التهاب موجود درجامعه و ایجاد شرایط عزاداری برای ازدست‌رفتگان، می‌توان شاهد کم‌شدن افسردگی وخشم بود؛ اگرچه ممکن است در گذر زمان نیز پیامدهای بدی برای برخی افراد روی دهد کهباید آماده این پیامدها بود و با استفاده از کارشناسان وضعیت را سامان داد
او همچنین توجه به صدای معترضانرا مهم می‌داند و می‌گوید: ممکن است اعتراضات مدنی خشم فروخورده مردم را در قبالبحران‌هایی که تحمل کرده‌اند کم کند، پس بهتر است دولت و مسئولان نهادهای مختلفشرایط را برای بیان دیدگاه‌های مختلف به‌خصوص معترضان فراهم کنند

امیر هوشنگ مهریار: سازمان‌هایمردم‌نهاد می‌توانند کاری کنند تا افسردگی و خشم و التهابی که در جامعه وجود داردکمتر شود ولی نباید تصور کنیم که این خشم و التهاب به‌سادگی از بین می‌رود، مثلاسازمان‌های مردم‌نهاد با تشکیل جلساتی عمومی با حضور کارشناسان و ایجاد فضایی برایگفت‌وگوی مردمی می‌توانند شرایط را برای کاهش التهاب فراهم کنند


حسن چلک:‌در عرصهتگذاری‌های کلان برای تقویت سرمایه اجتماعی نیاز به بازنگری و باز تعریف داریمبه‌گونه‌ای که شفافیت، پاسخگویی و صداقت باید در میان مسئولان وجود داشته باشد وشایسته سالاری جایگزین ژن خوب و فامیل سالاری و جناح بازی شده و شرایطی ایجاد شودکه صدای معترضان هم شنیده شود. این مسائل باعث کاهش فاصله بین مردم و حکومت شده وفضای اجتماعی آرام می‌شود..منبع:رومه همشهری.29 دی 98

 


میانگین زمان گفت‌وگو در بین خانواده‌های ایرانی ۱۵ دقیقه است

سیدحسن  چلک

تهران (پانا) - رئیس انجمن مددکاران اجتماعی کشور با بیان این‌که طبق نتایج پژوهش انجام شده با عنوان فرهنگ گفت‌وگو در میان خانواده‌های ایرانی، میانگین زمان گفت‌وگو در بین خانواده‌های ایرانی ۱۵ دقیقه است، خانواده کانون آرامش و محبت است اما امروز همین خانواده محبت را در لایک فضای مجازی دنبال می‌کند، نباید اجازه دهیم لایک فضای مجازی، شادابی و رضایت را در زندگی ما ساری و جاری کند.

به‌گزارش ایسنا، سیدحسن چلک در همایش پویایی و نشاط اجتماعی در تبریز، با بیان این‌که در جامعه‌ای که دادگاه و پاسگاه محل رجوع مردم باشد، قطعا خشونت حلقه‌ی اصلی جامعه و نشاط و شادابی حلقه‌ی مفقوده آن جامعه خواهد بود، گفت: ژاپن با 149 میلیون جمعیت، دارای 900 هزار پرونده‌ی کیفری بوده و هندوستان با بیش از یک میلیارد جمعیت، یک میلیون فقره پرونده‌ی کیفری دارد اما طبق آمار معاون حقوق بشر وزارت دادگستری، ما کشوری هستیم که سه هزار و ۵۰۰ عنوان مجرمانه در سامانه‌ی قضایی خود داریم.

او افزود: خشونت تنها کتک زدن نیست، وضعیت امروز کشور ما محصول ۴۰ سال غفلت است و نباید به این دولت و آن دولت ربط داده و آن را ی کنیم.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی کشور با بیان این‌که بعد از سرقت، خشونت دومین پرونده‌ قضایی در کشور است، گفت: سرقت نیز نوعی از خشونت را به مردم وارد می‌کند، ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که برای غم ستاد تشکیل می‌دهیم ولی برای تشکیل مجلس شادی و جشن باید از هفت‌خوان رستم عبور کنیم، ما برای برگزاری مراسم جشن و شادی در جامعه مجوز نداریم.

او با بیان این‌که شادی حلقه مفقود سبک زندگی جامعه‌ ما است، گفت: جامعه‌ای که برای حل هر موضوعی در آن به پاسگاه مراجعه کنیم یا جامعه‌ای که مصرف مشروبات الکی در آن رواج بی‌رویه داشته باشد قطعا چیزی جز خشونت در آن وجود نخواهد داشت.

با تاکید بر این‌که نشاط مقدمه توسعه است، نتیجه توسعه باید نشاط و شادابی و به زیستن باشد، گفت: نتیجه‌ توسعه‌ متوازن باید مساوی لذت مردم از زندگی باشد، طبق آمار وزارت بهداشت کشور، حدود ۲۵ درصد مردم کشور حداقل یک اختلال روانی دارند یعنی به ازای هر چهار نفر یک نفر، دچار اختلال است.

او ادامه داد: ما قبلا شاداب‌تر بودیم، ما خواستیم این موضوع را به شکل‌های متفاوت فراموش کنیم، گرچه نشاط تنها در خندیدن نیست بلکه احترام به قوانین، شاسیته سالاری، بیان به‌موقع واقعیت نه کتمان واقعیت.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی کشور متذکر شد: ما یک جاهایی ظرفیت‌های فرهنگی را ممیزی کردیم، ظرفیت‌هایی که می‌تواند زمینه‌ی انسجام فراهم کند ولی ما اجازه نداده‌ایم زمینه‌های فرهنگی، بستری برای خلق شادی‌های گروهی شود.

او بیان کرد: سال ۵۸ به ازای هر ساعت، یک نفر به زندان می‌رفت ولی امروز به ازای هر یک ساعت ورودی زندان، بیش از ۵۰ نفر وارد زندان می‌شود، هر روز عناوین مجرمانه را در جامعه گسترش می‌دهیم، در جهان محورهای اصلی جرایم بین ۶۰ تا ۹۰ است ولی در ایران ۶۰۰ عنوان مجرمانه وجود دارد.

او با بیان این‌که ما بداخلاق شده و در برخی مواقع به یکدیگر رحم نمی‌کنیم، ادامه داد: این روزها حال خیلی‌ها خوب نیست، ما کشور خود را دوست داریم ولی مهربانی چیزی است که این روزها آن را فراموش کرده‌ و آن را به یکدیگر ارزانی نکرده‌ایم.

متذکر شد: جامعه‌ای که عاری از مدیران شایسته باشد، خواسته یا ناخواسته خشونت را در جامعه ترویج می‌کند، امروزه مظاهر خشونت به‌شکل فیزیکی نیست، حدود ۴۵ درصد مداخلات اورژانس اجتماعی در خشونت خانگی انجام می‌شود، بالای 83 درصد کودکانی که در مراکز شبانه روزی نگهداری می‌شوند، کودکانی هستند که پدر و مادرشان صلاحیتی برای نگهداری آن‌ها ندارند.

او تاکید کرد: ما اخلاق را از دست دادیم ما همان جامعه‌ای هستیم که به فقیر کمک می‌کردیم و بزرگان و سالمندان خود را تکریم می‌کردیم ولی امروزه سالمندآزاری جزو سومین مداخلات اورژانس اجتماعی شده است.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی کشور با تاکید بر این‌که ترویج محبت بین مردم، مهم‌ترین راه پیشگیری از جرائم است، گفت: همه چیز را نباید به دولت مردان یا آن سوی مرزها ربط دهیم، ما خود عامل نشاط شادابی در جامعه هستیم، ما می‌توانیم دیگران را دانسته یا نادانسته آزار می‌دهیم.

بیان کرد: طبق آمار وزارت راه و شهرسازی، ۲۱ میلیون نفر از جمعیت کشور در محلات ناکارآمد شهری و ستگاه‌های غیررسمی زندگی می‌کنند، خواستگاه تمامی شورش‌های اجتماعی در این مناطق بوده است مناطقی که حداقل‌ترین امکانات را ندارند و اگر اعتراض کنند، حق دارند.

او بیان کرد: اگر در جامعه‌ای به‌دنبال نشاط و شادابی هستیم باید ت گذاری‌ها را تغییر دهیم و اجازه دهیم شادی و نشاط در جای خود قرار بگیرد، ما امروز فضایی را تجربه می‌کنیم که کودکان هم از آن می‌ترسند، رسانه‌ ما به‌دنبال ترویح خشونت است، همگی علاقمند به خبرهای منفی شده‌ایم.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی کشور متذکر شد: باوجود وجود تهدیدات، راه برون‌رفت از این شرایط تنها خود ما هستیم، هیچ‌کسی از آن سوی مرزها برای ما دل نمی‌سوزاند، امنیت اجتماعی با سرمایه اجتماعی بالا می‌رود، جامعه‌ای که در آن امنیت عینی بیشتر از امنیت ذهنی باشد، باید زیاد نگران بروز حوادث باشیم.

همایش پویایی و نشاط اجتماعی در تبریز، با محوریت بررسی راهکارهای بروز و ظهور خشونت در حریم خانواده و اجتماع با همکاری اداره کل امور فرهنگی، اجتماعی استانداری آذربایجان شرقی،کلیه دستگاه‌های اجرایی استان و موسسه آرامش گستر باغ زندگی روز سه شنبه در تالار وحدت دانشگاه تبریز برگزار شد.منبع اصلی: ایسنا/24 دی 98


وم استفاده از ظرفیت‌هایفرهنگی برای ترویج نشاط اجتماعی در جامعه

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی کشور گفت: هیچ‌کس از آن سوی مرزها برای ما دل نمی‌سوزاند، امنیت اجتماعیبا سرمایه اجتماعی بالا می‌رود.

به گزارش خبرگزاری فارساز تبریز، سید حسن چلک در همایش پویایی و نشاط اجتماعی که با محوریت بررسیراهکارهای بروز و ظهور خشونت در حریم خانواده و اجتماع در تالار وحدت دانشگاهتبریز برگزار شد، اظهار داشت : ممیزی‌های فرهنگی غیرکارشناسی  موجب شده تا ازظرفیت‌های فرهنگی در چارچوب مقررات جاری،  برای خلق  شادی‌های گروهیمحروم شویم یا کمتر شاهدش باشیم، این در حالی است که استفاده از این ظرفیت‌ها می‌تواندزمینه را  برای انسجام  اجتماعی بیش از پیش فراهم کند.

وی تاکید کرد: با غلبهنگاه ی و امنیتی به حوزه اجتماعی، نتوانستیم به موقع آسیب‌های اجتماعی و جرائماز جمله خشونت را کنترل کنیم، به‌گونه‌ای که امروزه خشونت بعد از سرقت از جملهپرونده‌های بالای قضایی در کشور است.

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی کشور افزود: همانگونه که آقای دادستان  هم در این همایش اعلام کرد،در استان آذربایجان  هم این موضوع فراوانی بالایی دارد که خود نشانه اولویتداشتن خشونت است.

خاطرنشان ساخت:برای ایجاد نشاط اجتماعی در جامعه هم در عرصه تگذاری اجتماعی و هم  روابطانسانی و فردی در درون خانواده و جامعه نیاز به بازنگری و توجه جدی داریم و نبایدتگذاری‌ها، منتج به ایجاد تنش شود بلکه باید آرامش و شادابی اجتماعی را درجامعه  ترویج دهد. 

وی با بیان اینکه،امروز بیش از همیشه به نشاط اجتماعی نیاز داریم، افزود: لازم است توجه ویژه‌ایبه  ارتقاء سواد سلامت روان و سواد اجتماعی داشته باشیم و فراموش نکنیم کهوضعیت پرونده‌های قضایی و گرایش به موادمخدر، روانگردان‌ها، الکل و طلاق و .بیانگر آن است که ت‌گذاری‌های ما در عرصه‌های مختلف موفق نبوده و حاصل آن روندافزایش خشونت اجتماعی و خانگی در جامعه است. 

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی کشور تصریح کرد: تا با فراگیری مهارت کنترل خشم و خود مراقبتی، بیش از پیشمدنظر قرار گیرد.

وی متذکر شد: با وجودتهدیدات، راه برون رفت از این شرایط تنها خود ما هستیم، هیچ‌کس از آن سوی مرزهابرای ما دل نمی‌سوزاند، امنیت اجتماعی با سرمایه اجتماعی بالا می‌رود، جامعه‌ای کهدر آن امنیت عینی بیشتر از امنیت ذهنی باشد، باید زیاد نگران بروز حوادثباشیم. 

در این همایش مدیرکلامور اجتماعی و فرهنگی استانداری، استاندار آذربایجان‌شرقی و معاون امور آسیب‌ها ومسائل اجتماعی سازمان امور اجتماعی کشور به بیان موضوعات و دیدگاه‌های خودپرداختند.

انتهای پیام/60001/س

گروه : استانها

حوزه : آذربایجان شرقی

شماره : ۱۳۹۸۱۰۲۵۰۰۰۶۶۷

تاریخ : ۱۳۹۸/۱۰/۲۵ -۱:۵۰ ب.ظ

 

 


همایش پویایی و نشاط اجتماعی در تبریز برگزار شد

تبریز- ایرنا - همایش پویایی و نشاط اجتماعی در تبریز، با محوریت بررسی راهکارهای بروز و ظهور خشونت در حریم خانواده و اجتماع با همکاری اداره کل امور فرهنگی، اجتماعی استانداری آذربایجان شرقی و سایر دستگاه‌های اجرایی استان و موسسه آرامش گستر باغ زندگی برگزار شد.

نشاط و سعادت فردی و اجتماعی، یکی از مهمترین و پررنگترین آرزوهای بشر در تمام دوره‌های پیشین بوده است و به عنوان ضروری ترین خواسته‌های فطری و نیازهای روانی انسان‌ها به شمار می‌رود و به دلیل اینکه همواره با خرسندی، خوشبینی و امید و اعتماد همراه است، میتواند به عنوان یک کاتالیزور، نقش شتاب دهنده‌ای در فرایند توسعه‌ی یک جامعه داشته باشد.
موتور محرکه توسعه پایدار" نشاط اجتماعی "است که از انحرافات اجتماعی می کاهد، امنیت اجتماعی را افزایش می دهد و همبستگی اجتماعی را زیاد می کند و بیگانگی با جامعه را کاهش می دهد.
در حالیکه فقدان و کمبود آن افسردگی، بدبینی و ارزیابی منفی از رویدادها، بی علاقگی به اجتماع و کار، کمرنگ شدن وجدان کاری، اعتیاد به موادمخدر، ناهنجاری‌های اجتماعی، رواج خشونت در روابط اجتماعی، طلاق، گرایش به فرهنگ بیگانه و غیرخودی را به بار می‌آورد.
اسلام که دینی فطری و تأمین کننده نیازها و صلاح دنیا و آخرت انسان است، نه تنها مخالف شادی و فرح نیست، بلکه حامی و پشتیبان آن نیز است و در قرآن کریم، سخنان پیامبر آیات و احادیث و روایات منقول از اهل بیت حاکی از اهمیت این موضوع در اسلام است.

این در حالی است که آمارها و گزارش‌ها نشان می‌دهد که سطح نشاط اجتماعی در کشور ما پائین است و شاید بر همین اساس دولت با تشکیل کارگروهی در وزرات کشور سعی کرد با استفاده از همه شیوه‌ها و روش‌ها و یاری گرفتن از دستگاه‌ها، سمن‌ها و جریان‌های اجتماعی دلایل این مسئله را بررسی و راهکارهای مناسب اجرایی ارائه دهد.

خانواده ها محبت را در فضای مجازی جستجو می کنند

رییس انجمن مددکاران اجتماعی کشور با بیان این‌که طبق نتایج پژوهش انجام شده با عنوان فرهنگ گفت‌وگو در میان خانواده‌های ایرانی، میانگین زمان گفت وگو در بین خانواده‌های ایرانی ۱۵ دقیقه است، گفت: خانواده کانون آرامش و محبت است اما امروز همین خانواده محبت را در لایک فضای مجازی دنبال می‌کند، در صورتی که نباید اجازه دهیم لایک فضای مجازی، شادابی و رضایت را در زندگی ما ساری و جاری کند.

سیدحسن چلک در همایش پویایی و نشاط اجتماعی در تبریز، با بیان این‌که در جامعه‌ای که دادگاه و پاسگاه محل رجوع مردم باشد، قطعا خشونت حلقه‌ اصلی جامعه و نشاط و شادابی حلقه‌ مفقوده آن جامعه خواهد بود، گفت: ژاپن با ۱۴۹ میلیون جمعیت، دارای ۹۰۰ هزار پرونده‌ کیفری است و هندوستان با بیش از یک میلیارد جمعیت، یک میلیون فقره پرونده‌ی کیفری دارد اما طبق آمار معاون حقوق بشر وزارت دادگستری، ما کشوری هستیم که سه هزار و ۵۰۰ عنوان مجرمانه در سامانه‌ قضایی خود داریم .

وی افزود: خشونت تنها کتک زدن نیست، وضعیت امروز کشور ما محصول ۴۰ سال غفلت است و نباید به این دولت و آن دولت ربط داده و آن را ی کنیم.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی کشور با بیان این‌که بعد از سرقت، خشونت دومین پرونده‌ قضایی در کشور است، گفت: سرقت نیز نوعی از خشونت را به مردم وارد می‌کند، ما در جامعه ای زندگی می‌کنیم که برای غم ستاد تشکیل می‌دهیم ولی برای تشکیل مجلس شادی و جشن باید از هفت خوان رستم عبور کنیم، ما برای برگزاری مراسم جشن و شادی در جامعه مجوز نداریم.

وی با بیان این‌که شادی حلقه مفقود سبک زندگی جامعه‌ ما است، گفت: جامعه ای که برای حل هر موضوعی در آن به پاسگاه مراجعه کنیم یا جامعه‌ای که مصرف مشروبات الکی در آن رواج بی رویه داشته باشد قطعا چیزی جز خشونت در آن وجود نخواهد داشت.

با تاکید بر این‌که نشاط مقدمه توسعه است و نتیجه توسعه باید نشاط و شادابی و به زیستن باشد، گفت: نتیجه‌ توسعه‌ متوازن باید مساوی لذت مردم از زندگی باشد.

وی گفت: طبق آمار وزارت بهداشت کشور، حدود ۲۵ درصد مردم کشور حداقل یک اختلال روانی دارند یعنی به ازای هر چهار نفر یک نفر، دچار اختلال است.

وی ادامه داد: ما قبلا شاداب تر بودیم، ما خواستیم این موضوع را به شکل‌های متفاوت فراموش کنیم، گرچه نشاط تنها در خندیدن نیست بلکه احترام به قوانین، شایسته سالاری، بیان به موقع واقعیت نه کتمان واقعیت است. 

رییس انجمن مددکاران اجتماعی کشور متذکر شد: ما یک جاهایی ظرفیت‌های فرهنگی را ممیزی کردیم، ظرفیت‌هایی که می‌تواند زمینه‌ انسجام فراهم کند ولی ما اجازه نداده‌ایم زمینه‌های فرهنگی، بستری برای خلق شادی‌های گروهی شود.

وی بیان کرد: سال ۱۳۵۸ به ازای هر ساعت، یک نفر به زندان می رفت ولی امروز به ازای هر یک ساعت ورودی زندان، بیش از ۵۰ نفر وارد زندان می‌شود، هر روز عناوین مجرمانه را در جامعه گسترش می دهیم

وی با بیان این‌که ما بداخلاق شده ایم و در برخی مواقع به یکدیگر رحم نمی‌کنیم، ادامه داد: این روزها حال خیلی‌ها خوب نیست، ما کشور خود را دوست داریم ولی مهربانی چیزی است که این روزها آن را فراموش کرده‌ و آن را به یکدیگر ارزانی نکرده‌ایم.

متذکر شد: جامعه‌ای که عاری از مدیران شایسته باشد، خواسته یا ناخواسته خشونت را در جامعه ترویج می‌کند.

وی با بیان اینکه امروزه مظاهر خشونت به شکل فیزیکی نیست، افزود: حدود ۴۵ درصد مداخلات اورژانس اجتماعی در خشونت خانگی انجام می‌شود و بالای ۸۳ درصد کودکانی که در مراکز شبانه روزی نگهداری می‌شوند، کودکانی هستند که پدر و مادرشان صلاحیتی برای نگهداری آن‌ها ندارند.

وی اظهار کرد: ما همان جامعه ای هستیم که به فقیر کمک می کردیم و بزرگان و سالمندان خود را تکریم می‌کردیم ولی امروزه سالمند آزاری جزو سومین مداخلات اورژانس اجتماعی شده است.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی کشور با تاکید بر این‌که ترویج محبت بین مردم، مهم ترین راه پیشگیری از جرائم است، گفت: همه چیز را نباید به دولت مردان یا آن سوی مرزها ربط دهیم ، ما خود عامل نشاط شادابی در جامعه هستیم، اما دیگران را دانسته یا نادانسته آزار می‌دهیم.

بیان کرد: طبق آمار وزارت راه و شهرسازی، ۲۱ میلیون نفر از جمعیت کشور در محلات ناکارآمد شهری و ستگاه‌های غیررسمی زندگی می‌کنند، خواستگاه تمامی شورش‌های اجتماعی در این مناطق بوده است مناطقی که حداقل‌ترین امکانات را ندارند و اگر اعتراض کنند، حق دارند.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی کشور: اگر در جامعه ای به دنبال نشاط و شادابی هستیم باید ت گذاری ها را تغییر دهیم و اجازه دهیم شادی و نشاط در جای خود قرار بگیرد ، ما امروز فضایی را تجربه می‌کنیم که کودکان هم از آن می‌ترسند، رسانه‌ ما به دنبال ترویح خشونت است و همگی علاقمند به خبرهای منفی شده‌ایم.

وی متذکر شد: به رغم وجود تهدیدات، راه برون رفت از این شرایط تنها خود ما هستیم، هیچ کسی از آن سوی مرزها برای ما دل نمی سوزاند، امنیت اجتماعی با سرمایه اجتماعی بالا می رود، جامعه‌ای که در آن امنیت عینی بیشتر از امنیت ذهنی باشد، باید زیاد نگران بروز حوادث باشیم.

رضایت از زندگی یکی از عوامل اصلی نشاط اجتماعی است

 استاندار آذربایجان شرقی با تاکید بر این‌که رضایت از زندگی یکی از عوامل اصلی نشاط اجتماعی است، گفت: ظاهرا در این دنیای ماشینی، پول درآوردن تبدیل به هدف اصلی در زندگی شده است در حالی که هدف زندگی این نیست.

محمدرضا پورمحمدی در همایش پویایی و نشاط اجتماعی در تبریز، با بیان این‌که در گذشته، یک هم‌پیوندی، شادابی و نشاط در بین خانواده‌ها وجود داشت، اظهار کرد: گسست و شکاف نسلی در گذشته وجود نداشت؛ چرا که فرزندان با پدر و مادر زندگی می‌کردند و دور هم بودند، البته ما نمی‌گوییم  به دوران عتیق و بدون تکنولوژی برگردیم ولی معتقدم هر چیزی که به دست می آوریم در مقابل، چیزی را از دست می‌دهیم.

پورمحمدی ادامه داد: در حال حاضر، تحولاتی در زندگی ما رخ داده است و معتقدم رفاه نسبی زمان فعلی قابل مقایسه با زندگی گذشته نیست، اکنون امکانات خوبی برای زندگی داریم ولی نیاز را به احساس نیاز تبدیل کردیم و رضایت مندی وجود ندارد در عین حال که شرایط خوبی حاکم است، ولی همه ناراضی هستند .

وی با بیان این‌که وجود پویایی، نشاط و انگیزش، پیش شرط توسعه‌ جامعه است، تاکید کرد: نشاط و سرزندگی از اهداف اصلی زندگی است.

استاندار آذربایجان شرقی ادامه داد: ما در بحث حاشیه نشینی و طلاق مشکلات بسیاری داریم  و این مشکلات زیبنده‌ جامعه‌ی ما نیست ولی باید با برگزاری چنین همایش‌هایی ریشه یابی کرده و به چرایی وجود این آسیب‌ها برسیم.

میزان خشونت در آذربایجان شرقی بیشتر از میانگین کشوری است

مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری آذربایجان‌شرقی گفت: طبق آمار اعلام شده از مرکز رصد اجتماعی وزارت کشور، میزان خشونت در استان به نسبت جمعیت از میانگین کشوری بیشتر است.

بدر شکوهی هم در همایش پویایی و نشاط اجتماعی در تبریز، اظهارکرد: طبق بررسی‌های انجام شده از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷  جایگاه استان در جرایم و بزهکاری مربوط به حوزه خشونت از رتبه‌ هفتم به رتبه سوم کشوری رسیده است.

وی گفت: با توجه به مطالعات انجام یافته و شیوع شناسی در حوزه‌ مباحث اجتماعی، متاسفانه آسیب های اجتماعی به ویژه خشونت در لایه‌های مختلف جامعه‌ ما، خود را نشان می‌دهد و این موضوع به مسئله اجتماعی تبدیل می شود.

مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری آذربایجان شرقی با اشاره به تعداد مراجعه کنندگان در بحث نزاع و درگیری و خشونت به پزشکی قانونی استان، گفت: سال ۹۶ در بحث نزاع، خشونت و درگیری حدود  ۳۲ هزار فقره پرونده‌ تشکیل یافته است که اکنون این آمار به ۴۰ هزار فقره رسیده است.

وی بیان کرد: شهر تبریز، شهر اولین هاست و به جرات می‌توان گفت که تبریز از پیشگامان علم، هنر و ادب و مدنیت بوده است ولی وضعیت فعلی استان در خشونت، با غنای فرهنگی گذشته‌ استان سازگاری ندارد، بنابراین باید تدابیری در راستای پاسخگویی به این معضل اندیشیده شود.

وی خاطرنشان کرد: اداره کل امور اجتماعی استانداری آذربایجان شرقی با هدایت استاندار، در این راستا برای تحقق بخشیدن به این ماموریت خطیر، گام برداشته و اقدامات موثری در راستای اولویت‌های پنج گانه آسیب های اجتماعی انجام داده است.

شکوهی اعلام کرد: از سال ۹۳ با تاسی از ت گذاری کلان توانستیم در راستای مسائل فرهنگی و اجتماعی، گام های مهمی برداریم.

مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری آذربایجان شرقی ادامه داد: اکنون چهار دفتر تسهیل گری با پوشش جمعیتی بالغ بر ۸۰ هزار نفر برای رفع معضل حاشیه نشینی در تبریز راه اندازی شده است.

وی با بیان این‌که در کنار ماموریت خطیرخود، خشونت را نیز جزو دستور کار قرار داده‌ایم، گفت: اقدامات مداخله‌ای خشونت در سه محور اصلی متمرکز شده است و به دلیل حساسیت زیاد موضوع، در این راستا سند جامع پیشگیری در حال تدوین است و تا پایان امسال در سطح استان عملیاتی می‌شود.

شکوهی با بیان این‌که متاسفانه روند افزایشی در مباحث خشونت و پیامدهای ناشی از آن را در استان داریم، افزود: ما محدویت منابع نداریم بلکه نتوانستیم نقشه‌ راه مناسبی برای حل این مسائل اتخاذ کنیم، موازی کاری در مواجهه با آسیب های اجتماعی و بی توجه به مباحث اجتماعی از جمله مشکلات ما در این حوزه است.

وی ادامه داد: ما مسائل اجتماعی را با رویکرد امنیتی اداره می‌کنیم اما زمانی که مسایل اجتماعی در حوزه اجتماعی و فرهنگی قابل حل است هیچ آدم عاقلی این موضوع را قبول ندارد، ما باید هنر این را داشته باشیم که مسائل امنیتی را در حوزه‌ مسائل فرهنگی و اجتماعی پیش ببریم.

مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری آذربایجان شرقی با بیان این‌که متاسفانه جامعه‌ دانشگاهی ما در مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه پای کار نیامده است، تاکید کرد: نخبگان، پژوهشگران و محققان و اصحاب رسانه‌ جامعه باید وارد این مباحث شوند.

امیر عباس سلطانپور دبیر این همایش هم با اشاره به راهکارهای ایجاد نشاط و پویایی در جامعه بیان کرد: اولویت ما آموزش و فرهنگ سازی بوده و هرچه بتوانیم در این دو حوزه کار کنیم، گام‌های موثرتری برداشته می‌شود، به طوریکه فرد از بدو تولد و وارد شدن به آموزش و پرورش و جوامع بزرگ‌تر، خودش را در زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی دغدغه‌مند احساس می‌کند. 


  • ه‌شنبه / ۲۴ دی ۱۳۹۸ / ۱۱:۱۷
  •  دسته‌بندی: خانواده
  •  کد خبر: 981024556
  •  خبرنگار : 71582

به بحران سیل در سیستان و بلوچستان توجه کنید

 چلك

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران ضمن دعوت از مردم و سازمان‌های دولتی و غیردولتی برای توجه به بحران سیل در سیستان و بلوچستان و کمک به مردم این مناطق گفت: مردم این مناطق در شرایط عادی هم محرومیت زیادی را تجربه کرده‌اند و الان که سیل آمده، همان دارایی اندکشان را هم از دست داده‌اند.

سید حسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه در شراطی هستیم‌ که بحران‌های مختلف را تجربه می‌کنیم، افزود: بحران سیل در جنوب استان سیستان و بلوچستان هم بحران‌ جدیدی است که با آن رو به رو شده‌ایم. سیستان وبلوچستان استانی است که جزو مناطق محروم‌ کشور است و این مردم انتظار دارند که در این شرایط آنها را فراموش نکنیم.


وی با بیان اینکه مردم این مناطق نیازمند حمایت و همکاری همه سازمان‌ها و مردم کشور هستند، اظهار کرد: این افراد در شرایط عادی هم محرومیت زیادی را تجربه می‌کردند و الان که سیل آمده است، همان دارایی اندکشان را هم از دست داده‌اند.


رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با انتقاد از اینکه این بحران مانند سایر بحران‌ها در مناطق مختلف مورد توجه واقع نشده است، تصریح کرد: همزمان با وقوع بحران‌ها شور و حال همدلی و کمک مردم به یکدیگر جامعه را فرا می‌گرفت و لازم است این فضا برای بحران سیل سیستان هم ایجاد شود.


چلک با بیان اینکه مشکلات این منطقه باید به درستی در رسانه‌ها منعکس شود، افزود: به عنوان عضوی از جامعه مددکاری اجتماعی ایران نگران هستم و این نیاز را مطرح می‌کنم که باید سیستان را دریابیم و دقت داشته باشیم تامین نیازهای اولیه آنها در این شرایط یک ضرورت است.


وی با بیان اینکه بحران‌های غیرطبیعی مدت اخیر باعث شده است که سیل استان سیستان و بلوچستان خیلی جدی گرفته نشود، ادامه داد: از رسانه‌ها این انتظار را داریم که موضوع سیل این منطقه را پیگیری کنند و با مطالبه گری مشکلات آنها را منعکس کنند تا مردم این استان حس هم وطنی» را بیش از پیش احساس کنند. در شرایط بحرانی بیش از مواقع دیگر نیازمند حمایت همه سازمان‌ها و مردم هستیم. 


رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در پایان تاکید کرد: تاخیر در دسترسی به خدمات موجب ایجاد ناراضایتی در مردم‌منطقه می‌شود و امیدواریم سازمان‌های دولتی و غیردولتی در این سیل هم همکاری کنند.


 |

 رسالت»اظهارنظرهای برخیاز چهره‌های مشهور را بررسی می‌کند؛

سلبریتی‌های همه‌چیز دان!

لابد شما هم دیده و شنیده اید که برخی ازسلبریتی‌های همه چیز دان در حوزه‌های مختلف اظهار نظر کرده و خود را صاحب سخن می‌دانندو این اتفاق بعد از گسترش شبکه های اجتماعی شکل حادتری به خود گرفته است.

خبرنگار:زهره سادات |

لابدشما هم دیده و شنیده اید که برخی از سلبریتی‌های همه چیز دان در حوزه‌های مختلفاظهار نظر کرده و خود را صاحب سخن می‌دانند و این اتفاق بعد از گسترش شبکه هایاجتماعی شکل حادتری به خود گرفته است.

بیتردید فضای مجازی بخشی جدایی ناپذیر از زندگی همه ما شده است، صبح با باز کردن چشمها و قبل از جدا شدن از رختخواب اینترنت خود را روشن می کنیم و پس از جستجوی شبکههای مجازی به سراغ کارهای روزمره می رویم. در طی روز هم از هر فرصتی که پیش بیایدبرای سر زدن به دنیای مجازی استفاده می کنیم. در این فضا خیلی ها فقط دنبال کنندهاخبار و ماجراها هستند و شاید در نهایت خبر و یا مطلبی را بازنشر دهند. اما عده ایهم هستند که برای خود صفحاتی را در فضاهای مجازی ایجاد می کنند تا از این طریق حرف خود را به گوش دیگران برسانند. سهم ماآدم های معمولی در این فضا می تواند یک صفحه در اینستاگرام، یک اکانت در توئیتر و یا یک کانالدر تلگرام باشد با تعداد فالوورهای نه چندان زیاد. صفحه هایی که در آنها ازروزمرگی ها و دغدغه هایمان می نویسیم و آن را با جامعه کوچکی از دوستانمان شریک میشویم.

اماعده ای هم هستند که صفحه هایشان بالای چندین هزار و یا حتی چند میلیون دنبال کنندهدارد و حسابی در دنیای مجازی برای خود برو و بیایی دارند. افرادی که در زمینه هایهنری، ورزشی، رسانه، علم، ت، مدل و شهرت و معروفیتی دارند و از این جهت صفحات اجتماعی شان پر رونق هست و افراد زیادیآنان را دنبال می کنند. طبیعتا یکی از فواید این فضاها امکان ارتباط متقابلی استکه بین این چهره ها و مردم فراهم شده است. آنان می توانند مردم را در جریان برنامههای خود قرار دهند و یا برش هایی از زندگی شخصی خود را برای علاقه مندان شان بهنمایش بگذارند. انتقاد ها را بشنوند و در مواردی که لازم باشد پاسخگو باشند. اماگاهی تعداد زیاد دنبال کننده ها این توهم را برای این چهره ها یا به اصطلاحسلبریتی ها به وجود می آورد که باید در هر موضوعی ورود کنند و درباره آن نظر دهندچرا که خیال می کنند دنبال کننده های آنان منتظر شنیدن نظراتشان هستند و اگر اینکار را نکنند طرفدارانشان از دست‌شان ناراحت می شوند، البته گاهی هم مطالبهطرفداران آنان را به سمت اظهار نظر سوق می دهد. اما سؤال این است که آیا یک فردسواد و آگاهی لازم برای ورود به هر موضوعی را دارد؟ به عنوان مثال یک هنرپیشه و یایک ورزشکار چه میزان در مورد مسائل ی و یا اجتماعی و یا دینی صاحب رأی است وچه میزان به این موضوعات اشراف و آگاهی دارد و چه میزان در این موضوعات مطالعهداشته است که به راحتی به خود اجازه می دهد به این مسائل ورود پیدا کند؟ و یابرعکس آیا یک تمدار می تواند در مورد هنر و یا ورزش اظهار نظر کند؟

آنچهکه امروزه در کشور ما از آن به عنوان سلبریتی نام برده می شود بیشتر در موردهنرپیشه ها و هنرمندان و ورزشکاران مطرح است. نمونه های ورود به حوزه های نامرتبطبا صلاحیت و آگاهی این افراد فراوان است و برخی از آنها به سبب جنجال آفرینی شانبیشتر در اذهان مانده است. به عنوان مثال می توان به اظهارات خانم پریناز ایزدیاربازیگر سینما که گفته بود از نظر من سگ نجس نیست چون در حوادث طبیعی کاربرد زیادیدر نجات جان انسان ها دارد و یا ساره بیات دیگر بازیگر که معتقد بود شوهر خواهرمحرم است چون دستهایش شبیه پدرم است و یا خانم صبا کمالی بازیگر نه چندان مطرحی کههمین چند وقت پیش به بهانه گفت و گوی صمیمی با امام حسین (ع) صحبت هایی را مطرحکرد که از سوی کاربران فضای مجازی به توهین به اعتقادات مذهبی متهم شد و یا اظهارنظر لیلا حاتمی در مورد حجاب با استناد به سخنی از یک نویسنده اشاره کرد که همه یاین موارد نشان دهنده ی این است که ورود بسیاری از این سلبریتی ها به مسائل مرتبطبا دین از روی احساسات و نه آگاهی و شناخت نسبت به مسائل فقهی است. خیلی از اینسلبریتی ها ورود به مسائل امنیتی و ی هم می کنند و اظهار نظرهای ناپخته وناشیانه ای از خود بروز می دهند. به عنوان مثال پست اینستاگرامی حمید فرخ نژاد کهدر آن آرزو می کند کاش کشورش کسی مثل حاکم دبی را می داشت و یا آناهیتا همتیبازیگر تلویزیونی که درباره ی اعدام یکی از اعضای حزب تروریستی کومله که با هشتکنه به اعدام و نه به خشونت و نه به کشتار اظهار نظر می کند و یا خانم مهناز افشارکه با استناد به توئیت یک اکانت فیک در خصوص غیرت ایرانی ها و وطن پرستی شان اظهارنظر می کند و در سطح اذهان عمومی حساسیت ایجاد می کند. و یا ویدئویی که اخیرا ازیک بازیگر درجه چندم به نام سمانه پاکدل که برای فعالین ی و مدنی ابراز نگرانیمی‌کند و با یک لفظ اشتباه موجبات تمسخر خودش را در بین کاربران فضای مجازی فراهممی کند و یا اظهارات جنجالی مهدی مهدوی کیا فوتبالیست سال‌های دور که پرداختن بهاتفاقات لبنان و سوریه و عراق را بی معنی می داند و به جای آن خواستار رسیدگی بهزیر ساخت های ورزشی و مقابله با فقر و اعتیاد و . همه نمونه هایی از این ورود باری به هر جهت سلبریتی ها به موضوعاتی و امنیت ملی است که در حوزه تخصص آنها نمی گنجد.

همچنیناین دست اظهار نظرها در مورد موضوعات اجتماعی هم زیاد دیده می شود که نمونه اخیرشموجی از اظهار نظرهای احساسی و عجولانه سلبریتی ها و یا حتی برخی نمایندگان مجلسدرباره ماجرای سحر خدایاری معروف به دختر آبی بود.

رسالتدر گفت و گو با کارشناسانان این موضوع را بررسی می کند.

یککارشناس اجتماعی سلبریتی ها را گروه هایی از افراد جامعه می داند که به دلیل نوعشغل و فعالیت شان مخاطبین زیادی را به سمت خود جذب می کنند. وی معتقد استورزشکاران، هنرمندان و یا هنرپیشه ها، خواننده ها و کارگردانان بیش از دیگران دراین طیف قرار می گیرند. وی در خصوص اظهار نظرهایی که گاها از جانب این افراد شنیدهمی شود می گوید: ویژگی این افراد این گونه است که گاهی مواقع فکر می کنند اگراظهار نظر نکنند عقب می افتند یعنی طرفدارانشان را از دست می دهند یا به اشتباهفکر می کنند طرفدارانشان منتظر شنیدندیدگاه هایشان در همه حوزه ها هستند. طبیعتا در چنین شرایطی برای اینکه از گردونهدیده شدن عقب نمانند راجع به هر موضوعی اظهار نظر می کنند در حالی که همه موضوعاتدر حیطه تخصصی شان نیست و گاهی مواقع هم می بینیم که دیدگاه هایشان مورد توجه قرارمی گیرد و به قول خودشان فالوورهایشان لایک شان می کنند، بازنشر می دهند و حتی گاهی مواقع دیدگاه هایشانمورد توجه رسانه های داخلی و خارجی هم قرار می گیرد. »
اظهارنظر نکردن جرم نیست!

حسن چلک معتقد است اظهار نظر در موضوعی که تخصصی در آن نداریم یک ایراد است کهبرای هیچ فردی شایسته نیست اما این موضوع برای قشر سلبریتی که شناخته شده هستندفرق می کند و اظهار نظرهای غیر کارشناسانه آنها می توان تبعاتی را به همراه داشتهباشد و تنش هایی را ایجاد کند. وی با اظهار امیدواری در این خصوص که کاش سلبریتیها راجع به موضوعاتی که در ارتباط با کارشان است برای مخاطبین و طرفدارانشان اظهارنظر کنند و دیدگاهایشان را بگویند خاطر نشان می کند: یک چیزی را من فکر می کنمباید همه مان یاد بگیریم مخصوصا سلبریتی ها و آن این است که اگر در برخی ازموضوعات اظهار نظر نکردیم جرمی نکردیم و قرار هم نیست راجع به همه موضوعات مااظهار نظر بکنیم. در این موارد عذرخواهی هم خیلی آن تأثیر گذاری را ندارد. قبل ازاینکه اظهار نظر کنیم فکر کنیم، بررسی کنیم، اگر با ما مرتبط بود دیدگاه هایمان رابگوییم تا مجبور به عذرخواهی بعد از بیان آن دیگاه های اشتباه و غیر کارشناسی ماننشویم. ».

رئیسانجمن مددکاران اجتماعی ایران بخشی از این موضع را متوجه مدیریت رفتار خود سلبریتیها می داند و خاطر نشان می کند: خود این افراد باید به حدی از بلوغ برسند که باتوجه به اینکه طرفدار دارند و جایگاه دارند، جایگاه که می گویم بین مردم است، وقتییکی یک میلیون فالوور دارد خب طرفدارانش هر روز صفحات وی را چک می کنند، چون درحال حاضر اظهار نظرها معمولا از طریق شبکه های مجازی صورت می گیرد، لذا به گونه ایاظهار نظر کنند که سرخوردگی حتی در طرفداران خودشان هم ایجاد نکنند و با جهت گیریو سوگیری هم اظهار نظر نکنند. چرا که در بعضی مواقع همین نوع اظهار نظر هاست که میتواند

تنشهایی را در ارتباط با موضوعاتی که مطرح می شود در جامعه ایجاد کند. »

*طرفدار بودن نباید به معنایتأیید صد در صد باشد

چلک بخشی از موضوع را هم متوجه طرفداران این افراد می داند و معتقد است صرف دوستداشتن کسی نباید به منزله این باشد که هر چه می گوید ااما درست است و بایدبازنشر بدهند. وی تأکید می کند که دوست داشتن و طرفداری از این افراد ایراد نیست وکسی هم نمی تواند جلو این قضیه را بگیرد ولی نکته اینجاست که طرفداران باید عاقلباشند و بدانند که یک سلبریتی در همه حوزه ها آدم صاحب نظری نیست و در نتیجه هر چهکه می گوید قابلیت بازنشر ندارد و درست نیست و همه اینها منافاتی با دوست داشتنندارد. وی در همین زمینه بیان می دارد: ما در روابط عادی مان هم اگر کسی را دوستداشته باشیم ااما این طور نیست که هر چه که بگوید قبول کنیم و هر کاری که بگویدانجام دهیم. لذا من فکر می کنم باید هر دو طرف رفتارشان رفتار عاقلانه باشد که تنشایجاد نکند. اظهار نظرها مبنای کارشناسی داشته باشد و مرتبط با تخصص فرد باشد. فرضکنیم من در حوزه ی سینما آدم صاحب نظری هستم آیا در حوزه ت هم صاحب نظر هستم؟آیا در حوزه ورزش هم صاحب نظر هستم که موضع گیری می کنم یا عکس این موارد. »

سلبریتیمی تواند یک ظرفیت باشد

اینکارشناس اجتماعی معتقد است اگر رفتارها مدیریت شود در خیلی موارد سلبریتی می تواندیک ظرفیت باشد. وی به ماجرای زله و سیل اخیر اشاره می کند و می گوید که سلبریتیها توانستند در آن شرایط فضایی را ایجاد کنند که مردم بیایند و مشارکت کنند و درجلب اعتماد مردم موفق بودند و در خیلی موارد اتفاقا می توانند تأثیر گذار باشند.
ویهمچنین شرط ماندگاری سلبریتی ها را در تصمیم گیری و موضع گیری درست و منطقی و بهموقع شان می داند و معتقد است با موضع گیری های غیر منطقی و عذرخواهی های مکرر وایجاد تنش جایگاه‌شان در بین طرفدارانشان را هم از دست می دهند.
ت. »منبعرومه رسالت/19 آبان 98

 


یادداشت:

حمایت های روانی اجتماعی

 سید حسن چلک رییس انجمن مددکاران اجتماعیایران/ر.مه شرق،30 دی 98)

در هر کشوریحوادث و بلایای متعددی اتفاق می افتد که برخی از آنه  طبیعی هستند از قبیل: سیل، زله، طوفان و برخی هم غیرطبیعی اند از قبیل جنگ، حوادث. کشور ما هم از این قضیه مستثنی نبوده ونیست.آخرین آن مربوط به منطقه تایی محروم در استان سیستان و بلوچستان  هست که حدود یک هفته مردم مهربان ایناستان  گرفتار سیل ویرانگر شدند. ایرانمستعد حوادث و بلایای گوناگون طبیعی و انسان ساخت و به عنوان یکی از آسیب پذیرترینکشورها در جهان مطرح است. در بیش از  90سالگذشته، بیش از 0هزار نفر دراثر وقوع حوادث طبیعی جان خود را از دست داده و چندین برابر این تعداد نیز دچارآسیب و صدمات جسمی و روانی و اجتماعی شده و دارایی های خود را از دست داده اند. زله، سیل و خشکسالی از حوادث بسیار فراوان در ایران بوده است.  برخی آمار ها نشان می دهند که حدود93 درصد مناطق ایران در معرض زله قرار دارد و با وجود اینکه ایران کشوری خشکاست، لیکن 50 درصدِ مناطق آن در معرض وقوع سیل است. معمولا حوادث و بلایا کارکردهای عادی و معمول جامعه را مختل  کرده بگونه ایی که  جمعیت آسیب دیده و تاثیرپذیرفته از حوادث وبلایا قادر به مقابله با تاثیرات حادثه نمی باشند.ایم نوع بالایا  کارکردهای عادی و طبیعی جامعه  را مختل کرده بگونه ایی که بدون کمک دیگران قابلبازیابی نمی باشند. معمولا وقوع حوادث طبیعی از قبیل سیل موجب از دست رفتن روابطشخصی و منابع مادی و حمایت های روانی اجتماعی، از دست رفتن فرصت  های کسب وکار و تولید و درآمدزایی، از دست رفتنهمبستگی و  انسجام اجتماعی، از دست رفتنشان و منزلت اجتماعی،  کاهش اعتماد ،تگرانی نسبت به امنیت همه جانبه، غلبه احساس ناتوانی در مقابل مشکلات ، ناامیدینسبت به  امید و خواهد شد که این تاثیراتمنفی می تواند برای مردم در گیر سیل در این استان را تحت تاثیر خود قرار دهد.بههمین دلیل در این شرایط در کنار خدمات امداد ونجات و درمانی و وم ارایه حمایتهای روانی و اجتماعی بیش از همیشه برای مردم درگیر سیل احساس می شود. منظوز از اینخدمات مجموعه اقداماتی است که به صورت هماهنگ و سازماندهی شده و با استفاده ازظرفیت های تخصصی و اجتماعی در راستای پیشگیری، تعدیل و کاهش مخاطرات ناشی از حوادثو بلایا صورت می گیرد تا حداقل آسیب های روانی و اجتماعی به افراد و جامعه واردشود. این اقدامات در درجه نخست باید منجر به تقویت تاب آوری اجتماعی شود و سپسشرایط بازگشت و بهبود زندگی پس از حوادث و بلایا را تقویت و تسهیل نماید. فرآیند تسهیل تاب آوری در بینافراد، خانواده ها و جوامع را  مشخص میکند. یعنی قادرسازی این گروهها جهت بازگشت از اثرات بحرانها و کمک به آنها جهتمواجهه با رخداد های مشتبه در آینده. منظور از تاب آوری هم  یعنی توانایی یک فرد، گروه یا سیستم در معرضمخاطره برای مقاومت، جذب، تعدیل و بازیابی موثر،کارآمد و به موقع در مقابل اثراتزیانبار یک مخاطره.لذا ضروری است تا مردم در این شرایط حمایت ها و مراقبت های عملیو مورد نیاز تدارک دیده شود،  نیازها ونگرانی ها گروه های مختلف  اعم از کودکان،ن؛ سالمندان، افراد دارای نیاز های خاص، بیماران، و بقیه بازماندگان این بلایایطبیعی  شناسایی شوند، به مردم کمک شود تابا مشارکت خودشان برای برآورده ساختن نیازهای اساسی و ضروری اقدامات ضروری انجامشود، گوش دادن به حرف مردم و نه مجبور کردن آنها به حرف زدن کمک به مردم برایایجاد آرامش مد نظر باشد،  زمینه ایی فراهمشود تا  پیوند با خدمات و حمایت هایاجتماعی برقرار شود، اطلاعات درست و بموقع در اختیار آنان قرار گیرد، برای حفاظتاز جان و مال مردم تدابیر لازم اتخاذ گردد و برای پیشگیری از آسیب های روانیاجتماعی حین و پس از بحران ها هم بموقع اقدام شود تا شاهد اخبار نگران کننده دراین زمینه از مردم در مناطق سیل زده نباشیم. از جمله اقداماتی کعه می توان در این شرایط انجام داد می توان به کاهشپیامدهای روانی و اجتماعی، تقویت توانائی های مردم در مقابل فقدان های ایجادشده(مادی، اجتماعی، شخصیتی، اقتصادی، امنیتی و .)،  کمک به بازگشت بازماندگان، ایجاد ارتباط بامنابع حیاتی، کمک به توسعه اجتماعی، حمایت از افرادی که ارایه کنندگان خدماتاجتماعی و روانی وامداد و نجات هستند و . اشاره کرد.البته این نکته را باید درنظر داشت که شدت تاثیر پذیری مردم از سیل و سایر حوادث طبیعی در چگونگی و کیفیت ارایه خدمات به آنان تاثیر دارد ازجمله  ویژگی های تعیین کننده در این شرایط  ماهیت و شدت حادثه میزان نزدیکی افراد به حادثه،سابقه مواجهه قبلی، حمایت های اجتماعی در دسترس، سلامت جسمی، روانی واجتماعی، وضعیتسنی و جنسیتی، شرایط فرهنگی مردم و. هستند.تجربه های این نوع بحران ها نشان میدهد که هیچکس تا حوادث و بلایا را لمس نکند آن را به طور کامل درک نمی کند، کارایی  و اثربخشی اکثر افراد در حین و بعد از حوادثکاهش می یابد. این نمته مد نظر باشد که  واکنش های استرس و سوگ ناشی از حوادث و بلایا،پاسخ های طبیعی به یک موقعیت غیرطبیعی هستند.

vیکی از اشکال های اساسی در این شرایط این است که اکثر  مردم بعد از حوادث و بلایا خود را نیازمند خدماتروانی و اجتماعی نمی دانند و در جستجوی آن بر نمی آین و حتی  بازماندگان ممکن است هر نوع کمکی را نپذیرند.ولیلازم است به  بازماندگان فعالانه، با علاقهو مسئولانه پاسخ داد و سیستم های حمایت اجتماعی برای بهبود و بازگشت به زندگیاساسی  در دسترس مردم باشد.هنگام ارایهخدمات روانی اجتماعی از جمله مددکاری اجتماعی که محور  حمایت های اجتماعی است هرگز قول قطعی و صددرصدی ندهید،  بجای قول صد در صد وی راحمایت و تشویق کنید، اجازه دهید صحبت کند، از صحبت و پند و اندرز یک طرفه پرهیزکنید، تمرکز بر موقعیت اینجا و اکنون مد نظر باشد، سیستم های حمایتی را فعال کنید،کمک شود تا  سازگاری مجدد تنغاق بیفتد وافراد را تشویق به فعالیت کنید.

 

 

 

 

 

 

 


یادداشت:خاص تر از سیل

 دکتر حسن چلک رئیس/  انجمن مددکاران اجتماعی

جوامع در طولحیات خود با مشکلات متعددی مواجه می شوند که می تواند در زمینه های مختلف اقتصادی،اجتماعی، فرهنگی، ی و از جمله سوانح و بلایای طبیعی باشد. کشور ما نیز ازاینقاعده مستثنا نبوده و نخواهد بود. این مهم در ایران به دلیل حادثه خیز بودن درحوزه بلایای طبیعی از اهمیت بیشتری نیز برخوردار است. حوادثی از قبیل سیل در استانسیستان و بلوچستان از این دسته است. نکته ای که در چنین حوادثی لازم است بیشترمورد توجه قرار گیرد توجه به حمایت های مختلف از جمله افراد دارای نیاز ها و یاشرایط خاص هستند. معمولا در چنین شرایطی افراد مختلف تاثیرات متفاوتی می پذیرند کهااما یکسان نخواهد بود. اما موضوعی که لازم است موردتوجه خاص قرار گیرد افرادیهستند که در حین بحران ها توانایی مراقبت از خود را به طور مستقل ندارند و نیاز بهحمایت های دیگران دارند.

 از جمله این افراد می توان به سالمندان، افراد دارای معلولیت،کودکان از جمله کودکان بی سرپرست، ن و دختران تنها (از جمله سرپرست خانوار)،بیماران روانی، بیماران خاص، بیماران نادر، افراد دارای سوء مصرف مواد مخدر وروانگردان ها، افراد دارای اختلالات روانی نیازمند مداخله های تخصصی و هستند،اشاره کرد. غفلت از این افراد تاثیرپذیری منفی آنها از بحران ها از قبیل سیل راافزایش می دهد. از جمله حمایت ها که برای این گروه از افراد در کنار خدمات امداد ونجات، اسکان و. باید ارائه شود خدمات مربوط به حوزه بهداشت و درمان و تسهیلدسترسی آنان به خدمات درمانی متناسب با شرایط شان است.

 تاخیر در ارائه این خدمات و دسترسی به دارو های مورد نیاز می توانبرای برخی از این گروه ها تبعات جبران ناپذیری داشته باشد. درکنار آن خدماتمددکاری اجتماعی در راستای تسهیل دسترسی به خدمات اجتماعی است. منظور از حمایتاجتماعی در بلایا عبارت است از مداخلات اجتماعی به طور منظم در جهت کمک به افرادبرای کاهش آسیب پذیری و افزایش ظرفیت ها و تاب آوری آنان برای مقابله با بلایایطبیعی و بازگشت هرچه سریع تر به شرایط عادی با هدف پیشگیری از عوارض بیشتراجتماعی، خصوصا به افراد با نیازهای خاص که به دلایل فرهنگی، اجتماعی یا زیستیآسیب پذیرتر هستند.

 این موضوع در منطقه سیستان و بلوچستان به مراتب از اهمیت بیشتریبرخوردار است، چرا که در منطقه ای  سیل به وقوع پیوسته است که مردم شریف آن در شرایط غیربحرانی همبرای تامین نیاز های شان مشکلات جدی و اساسی داشتند و حال بحران سیل هم این مشکلاترا مضاعف کرده است. لذا این نوع غفلت از مردم و افراد که نیازمند توجه ویژه ترهستند نه یک فعالیت از نوع ترحم و دلسوزی، بلکه یک وظیفه حاکمیتی است لذا حوزهمدیریت بحران باید  برای این گروه از افراد برنامه های ویژه ای از شناسایی تا ارائهخدمات به طور مستمر داشته باشد وجود بانک اطلاعات جامع از اکثر این افراد می توانددر شرایط بحرانی شناسایی را تسهیل کند که معمولا چنین بانک اطلاعات حداقلی را همبه همراه مشخصات و نشانی را هم نداریم. توضیح این نکته ضروری است که برنامه های مداخلهدر بحران سیل برای این افراد نباید فقط محدود به مرحله حین بحران شود بلکه ضروریاست در مرحله بعد از بحران هم تا رسیدن به شرایط عادی ادامه پیدا کند.

 در این شرایط مسوولان مدیریت بحران می توانند از همه ظرفیت هایموجود در بخش های دولتی و غیر دولتی ولی با مدیریت مناسب و هماهنگی های لازم بهرهبگیرند. انجمن مددکاران اجتماعی ایران همچون گذشته در چنین حوادثی حضور داشته وآمادگی خود را برای همکاری های بیشتر هم اعلام می کند.منبع رومه جام جم.30 دی 98 صفحه اول

 


اعتمادسرمایه اجتماعی می‌آورد

سید حسن چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران

در هفته‌های اخیر شاهد اتفاقات زیادی بودیم که برخی از آنها همچونترور سردار سلیمانی و ساقط شدن هواپیمای اوکراینی ناراحت‌کننده و حمله موشکی سپاهبه پایگاه عین الاسد آمریکا در عراق برای مردم خوشحال‌کننده بود. با وجود این حجماتفاقی که باعث غم و اندوه در جامعه شد بسیار زیاد بود و باعث شد تا شادی حمله بهپایگاه آمریکا در عراق را تحت‌الشعاع خود قرار دهد. از سوی دیگر تاخیر در اطلاع‌رسانیبه جامعه درخصوص علت ساقط‌شدن هواپیمای اوکراینی تبعات زیادی را به‌دنبال داشته واین تاخیر در اطلاع‌رسانی و برخی اطلاعات نادرستی که در روزهای نخست حادثه از سویبرخی مسئولان به مردم داده شد، باعث شد تا در ظاهر، امید مردم به مسئولان کاهشپیدا کرده و شاهد بروز غم و اندوه در کشور و احساس نامحرم‌بودن در میان شهروندانباشیم. مسأله اعتماد در جامعه ازجمله مسائل مهمی است که حاکمیت باید به آن بهابدهد.‌ اعتماد یکی از شاخص‌های سرمایه اجتماعی است که با اعتماد مردم به کارگزارانو حاکمیت به‌وجود می‌آید، اما در اتفاق اخیر شاهد این موضوع بودیم که اعتماد مردمکاهش پیدا کرده و علت اصلی این موضوع، نداشتن ت رسانه‌ای در شرایط بحران است.زمانی که در جامعه‌ای شاهد فقدان ت رسانه‌ای باشیم نوع انعکاس اخبار ورویدادهای مربوط به یک واقعه چون از قبل تعریف نشده، دستخوش تغییرات زیادی شده وباعث نیتی و اعتراض مردم می‌شود. مردم اعتقاد دارند که اگر در همان روز اولساقط‌شدن هواپیما به آنها اطلاع‌رسانی می‌شد و شاهد اخبار ضد ‌و نقیض در این‌بارهنبودند، این نا اطمینانی‌ها و عصبانیت‌ها در جامعه شکل نمی‌گرفت. همین عدم ‌اطلاع‌رسانیبه موقع برخی مسئولان درخصوص این حادثه باعث شده تا مردم این مسأله را به دیگرمسائل جامعه همچون مسأله ارز و بنزین و. نیز تعمیم دهند و تصور کنند در اینموارد نیز به آنها حقیقت گفته نشده است. فضای مجازی باعث شد تا اخبار منفی زودتراز اطلاع‌رسانی مدیران در میان مردم منتشر شود، کشور ما شاخص نشاط و شادابی مناسبیندارد و براساس آمار وزارت بهداشت، 23درصد مردم کشورمان به یک نوع از بیماری‌هایروانی دچار هستند، با وجود این باز نشر اخبار منفی در شبکه‌های اجتماعی -بدوناینکه توجهی به اثرات منفی آن شود- تاثیرات منفی روی روحیه مردم دارد، مردمی که درمدت زمان کمتر از 2‌ماه بحران‌های مختلفی را تجربه کردند و یاد نگرفته‌اند چگونهدر برابر بحران‌ها تاب‌آوری داشته باشند. به همین دلیل است که ما شاهد یک غم عظیمدر فضای جامعه هستیم. مردم ما هنوز پاسخی درخصوص اعتراضات آبان‌ماه از سوی مسئولاندریافت نکرده‌اند و تحت فشار روانی هستند، در کنار آن مسأله ساقط شدن هواپیمایاوکراینی و عدم‌اطلاع‌رسانی دقیق اتفاق افتاد  و باعث شد تا نیتی نهفته درمیان توده مردم سر باز کرده و منجر به اعتراضات شود؛ چراکه مردم تصور می‌کنند ایناعتراضات خیابانی تنها راهی است که می‌توانند صدایشان را به گوش مسئولان برسانند.همین مسأله نشان‌دهنده این است که فاصله بین بخشی از جامعه و حاکمیت در حال افزایشاست. نتیجه فضایی که در ماه‌های اخیر شاهد آن بودیم، وجود نیتی و هراس درجامعه است. شهروندانی که در زندگی خود ترس و هراس داشته باشند از زندگی‌شان لذتنمی‌برند و در خود فرو می‌روند و احساس تنهایی بیشتری در جامعه دارند؛ با اینشرایط نمی‌توانیم توقع داشته باشیم جامعه‌ای شاداب و سرحال داشته باشیم چراکه چشم‌اندازمشخصی در پیش رویشان ندارند. ظرفیت انسان‌ها با یکدیگر متفاوت است، برخی در قالباعتراض واکنش نشان می‌دهند و برخی دیگر گوشه‌نشینی و عزلت را انتخاب می‌کنند. دراین شرایط حاکمیت 2منبع مهم سرمایه انسانی سالم، مؤثر و کارآمد و سرمایه اجتماعیرا از دست می‌دهد؛ طبیعی است که هیچ‌حکومتی بدون داشتن اعتماد شهروندانش نمی‌تواندوظایفش را به درستی انجام دهد.متاسفانه سرمایه اجتماعی، اعتماد و مشارکت درکشورمان رو به کاهش گذاشته است و ‌در عرصه تگذاری‌های کلان برای تقویت سرمایهاجتماعی نیاز به بازنگری و بازتعریف داریم به‌گونه‌ای که شفافیت، پاسخگویی و صداقتباید در میان مسئولان وجود داشته باشد و شایسته سالاری جایگزین ژن خوب و فامیلسالاری و جناح بازی شده و شرایطی ایجاد شود که صدای معترضان هم شنیده شود. اینمسائل باعث کاهش فاصله بین مردم و حکومت شده و فضای اجتماعی آرام می‌شود. همچنیندر کنار این باید اقداماتی برای نشاط جامعه و شادی و بروز حس‌های مشترک و جشن‌هایملی و عمومی فراهم شود.

 

منبع: رومه آرمان. مورخ 1 بهمن 98


 

Top of Form

Bottomof Form

گام اول اعتمادسازی درباره پایگاهاطلاعات رفاه ایرانیان

چرا نیاز بهپایگاه اطلاعات برای رفاه اجتماعی ایرانیان داریم؟


سلامت نیوز:سید حسن چلک در گفت و گو باخبرنگار سلامت نیوز ، با تاکید براینکه ضرورت وجود یک سامانه جامع بانک اطلاعات درهر جامعه ای، گفت: هر نوع تگذاری و برنامه ریزی در هر سطحی چه در سطوح ملی ،چه منطقه ای چه بین المللی و چه استانی و شهرستانی ، مستم داشتن اطلاعات درست ازافراد مرتبط و موضوعات مرتبط در آن حوزه است و اگر ما توان علمی بهره برداری ازاین اطلاعات را داشته باشیم می توانیم بگوییم برنامه ریزی ها و تگذاری هاواقعی تر خواهد بود به این دلیل که دقیقا مبتنی بر شواهد و اطلاعات واقعی است


وی در ادامه گفت: هرقدر اطلاعات جمعآوری شده واقعی تر باشد تگذاری ها می تواند تاثیرگذارتر باشد. به عنوان مثالدرباره کودکان بازمانده از تحصیل اگر آمار واقعی آنها را بدانیم و اگر ویژگی هایدیگر این اطلاعات را هم داشته باشیم مثلا در چه خانواده ای و در کدام منطقه ساکنهستند طبیعتا برنامه ریزی ها دقیق تر خواهد بود چون اولین گام در برنامه ریزیتحلیل وضعیت موجود است که بدون داشتن اطلاعات و داده ها امکانپذیر نیست پس ضرورتوجود چنین سامانه هایی احساس می شود و در جامعه ما هم همین موضوع صدق می کند


وی افزود: براساس پایگاه اطلاعات رفاهایرانیان و برخی سازمان های اجتماعی افرادی که از چندین جا مستمری دریافت می کردندجلوی این کار گرفته شده است بنابراین در ضرورت وجود چنین پایگاهی در کشور هیچتردیدی وجود ندارد. »


وی گفت: معمولا مردم علاقمند نیستندکه اطلاعات صحیحی از خود بدهند چون یا شفافیت در بهره برداری از اطلاعات مردم وجودندارد یا مردم به عنوان شهروند این شفافیت را احساس نمی کنند لذا مایل به دادناطلاعات صحیح از خود نیستند مثلا در سرشماری ها مباحثی که مربوط به بحث مالی استمردم سعی می کنند اطلاعات صحیح را ندهند چون اعتماد وجود ندارد اگر بین دولت و ملتاعتماد وجود داشته باشد این نوع سامانه ها نه تنها مشکلی ایجاد نخواهند کرد بلکهحتی می تواند به افزایش اعتماد بین دولت دولت و ملت و افزایش همکاری ها تاثیر مثبتهم داشته باشند


چلک تاکید کرد: وقتی قرار براین باشد که تصمیم گیری شود یارانه به چه افرادی تعلق بگیرد یک شاخص هایی در نظر گرفتهمی شود و براساس آن شاخص ها می توان افراد را شناسایی و یارانه را پرداخت کرد. درگذشته برای پرداخت یارانه ها تقسیم بندی خوشه ای انجام گرفته بود که به عنوان مثالدر جایی مدیرکل جزو خوشه هایی شده بود که یارانه به وی تعلق می گرفت و خدمه وی کهتوان مالی ضعیفی داشتند جزو خوشه ای بودند که یارانه به آنها تعلق نمی گرفت چون درآن زمان اطلاعات و داده های دقیقی وجود نداشت. این مستم این است که شفافیت وجودداشته باشد و اطلاعات داده ها بروز باشد. »


وی خاطرنشان کرد: اگر اعتماد بین دولتو ملت وجود داشته باشد دیگر لازم به دریافت اطلاعات از مردم نیست و مردم خودشاناطلاعات خود را بارگذاری می کنند. چون آن اعتماد وجود ندارد مردم سعی می کنندپنهان کاری کنند، حال که مردم اطلاعات صحیح خود را در اختیار دولت قرار نمی دهند ودولت از کانال های دیگری به اطلاعات مردم دست پیدا می کند به مراتب فضای بیاعتمادی افزایش پیدا می کند و برای مدیریت کشور این فضای بی اعتمادی آسیب زنندهاست لذا گام اول اعتمادسازی راجع به پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان است و باید شفافسازی در مورد آن صورت گیرد


وی گفت: وقتی ما بهره برداری هایدیگری از اطلاعات مردم می کنیم می گویند عجب اشتباهی کردیم که اطلاعات خود را دراختیار دولت قرار دادیم این برای یک کشور که اعتماد مردمش را نیاز دارد، خوب نیست.بنابراین باید دقیقا مشخص شود که قرار است از اطلاعاتی که از مردم به دست آوردهشده قرار است چه بهره برداری صورت گیرد. لذا این فضای بی اعتمادی برای دولت ها کهبه مشارکت مردم مختلف نیاز دارند نشانه خوبی نیست


وی خاطرنشان کرد: اگر مردم را دربارهپایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان به خوبی توجیه کنند به نظرم مشکلی ایجاد نخواهد شدلذا کاری که وزارت رفاه دارد انجام می دهد به عنوان وزارتخانه ای که برای موضوعمعیشت مردم تعیین شده یک تکلیف قانونی است ولی مهمتر از هر چیزی جلب نظر شرکایاجتماعی و استفاده از تمام ظرفیت ها برای اعتمادسازی است که در این حوزه باید دراولویت کار این وزارتخانه قرار گیرد. گرچه که ما الان سامانه های اطلاعاتی متعددیداریم اما داشتن یک سامانه اطلاعاتی جامع با سطح دسترسی برای کاربران و ذینفعانیکه می خواهند از این اطلاعات استفاده کنند یک ضرورت است


سلامت نیوز6 بهمن 98


قرار نیست با سهمیه بندی ثبت طلاق، طلاق کاهش پیدا کند

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ایران گفت: قرار نیست با سهمیه بندی ثبت طلاق، طلاق کاهش پیدا کند سهمیه بندی فقط برای توزیع تعداد مراجعه کنندگان است.

سید حسن  چلک در گفتگو با خبرنگار مهر اعلام کرد: خبر سهمیه بندی ثبت طلاق این روزها در فضاهای واقعی و مجازی داغ داغ است. بگو نه ای که طنزهای زیادی در فضای مجازی درست شده و می چرخد. بعد از مرور مطالب مربوط به این موضوع این گونه برداشت کردم که هدف از اجرای این سهمیه بندی برای هر دفتر ثبت طلاق توزیع تعداد مراجعه کنندگان بین دفاتر ثبت طلاق در هر استان و شهرستان هست تا همه از پول ثبت طلاق، دریافتی داشته باشند و تعدادی از دفاتر بیشترین مراجعه کننده را نداشته باشند.

 چلک در ادامه افزود: که شاید این تصمیم گیری بر اساس بررسی‌های سازمان ثبت اسناد یا سایر واحدهای مرتبط باشد که توزیع نامناسب پرونده‌های ثبتی طلاق را در دفاتر ثبت نشان می‌داد. ولی نوع اطلاع رسانی انجام شده مناسب نبوده است که این گونه در جامعه انعکاس پیدا کرده است.

وی تاکید کرد: از سوی دیگر این نوع تصمیم گیری ها حق انتخاب شهروندان را زیر سوال می‌برد. من حق دارم خدمتم را از کجا دریافت کنم. بخش خصوصی است و کیفیت برخورد و سرعت عمل در انجام کار و شاید فردی که می‌خواهد طلاق بگیرد بخواهد در همان جایی که ازدواجش ثبت شده، طلاق را ثبت کند. اصلاً مگر چقدر توزیع درآمد برای دفاتر ثبت اسناد در حوزه طلاق هست که این موضوع مهم سازمان ثبت اسناد شده است که این گونه نشست خبری و … می‌گذارند.

 چلک گفت: این نوع تصمیم گیری و سهمیه بندی تعداد ثبت طلاق در هر دفتر ثبتی، سرگردانی مردم و در نتیجه نیتی مردم را بیشتر می‌کند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در پایان افزود: اگر نگرانی در مورد مسائل مالی و خدای نکرده رانت و … در این حوزه دارند که ممکن است هم به همین دلیل این تصمیم گرفته شده باشد می‌توانستند با اعمال نظارت بیشتر کنترل بیشتری داشته باشند.منبع: خبرگزاری مهر،6 بهمن 98

کد خبر 4835613


هر نیمساعت یک زن در جاده‌ها بی‌سرپرست می‌شود

آرمان ملی- وحید استرون: هر نیمساعت یک نفر در کشور بر اثر تصادف فوت می‌کند و روزانه در کشور ۴۵ تا ۶۰ نفر بر اثر تصادفات جان خود رااز دست می‌دهند». این خبر را روز گذشته سردار سیدکمال هادیانفر، رئیس پلیس راهورناجا اعلام کرد که از افزایش مرگ و میر در جاده‌های کشور حکایت دارد. آمار نیز اینگفته را تایید می‌کند و آمار کشته‌ها در ۹ ماه ابتدایی سال نسبت به مدت مشابه سال گذشته۵/۱درصد افزایش داشته است. طبق آماررئیس پلیس راهور ناجا سالانه ۳۴‌میلیارد دلار خسارت ناشی از تصادفات به کشور متحمل می‌شود. در حالیکه ۸۲درصد از تصادفات در کشور تحت تاثیر سرعت غیرمجاز، سبقت غیرمجاز،نداشتن توجه به جلو و خستگی و خواب آلودگی است. اما خسارت جانی و مالی در هنگامتصادفات تنها بخش کوچکی از تبعات این حوادث برای خانواده‌ها و جامعه به حساب می‌آیدو زنی که همسر یا کودکی که پدرش را در این حوادث از دست می‌دهد، تا پایان عمر دچارمشکلات بسیاری می‌شود که زمینه‌ساز افزایش آسیب‌های اجتماعی در کشور است. به گفتهکارشناسان اعتیاد، تن فروشی، طلاق، کودکان خیابانی و کار و. بخشی از آسیب‌هایبعد از حادثه رانندگی است که به ن و کودکان بی‌سرپرست تحمیل می‌شود. در اینگزارش سعی داریم به تبعات و آسیب‌های بعد از تصادفات رانندگی در گفت‌و گو با جامعهشناسان بپردازیم.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در رابطه با آسیب‌های اجتماعی بعداز وقوع حادثه رانندگی و مرگ شهروندان به آرمان ملی» می‌گوید: ما در حالی ازافزایش تصادفات و مرگ شهروندان در این حوادث خیلی راحت صحبت می‌کنیم که کسی به فکرکودکی که پدرش را در تصادفات رانندگی از دست داده یا زنی که نان‌آور خانه‌اش یافوت کرده، یا معلول می‌شود یا به‌دلیل ناتوانی در پرداخت دیه روانه زندان شده،نیست. در خوشبینانه‌ترین حالت ممکن، اگر آن خانواده نیز مبلغ دیه را دریافت کننداین پول تنها چند سال می‌تواند هزینه‌های زندگی آنها را جبران نماید و بعد از آنمشکلات شروع می‌شود. سید حسن چلک در ادامه می‌افزاید: چه مبلغی می‌تواند جایمحبت پدرانه و جایگزین خلأ تنهایی همسر باشد، در صورتی که این عوامل باعث افزایشآسیب‌های اجتماعی در آینده می‌شود. در کشور ما نهایتا افراد فامیل تا 40 روز پس ازمرگ در کنار خانواده هستند و بعد از آن تنهایی و به تبع آن فقر خانواده را فرا می‌گیرد.زنی که همسرش را در تصادفات رانندگی از دست می‌دهد، اگر شغل یا مهارتی نداشته باشدتا آخر عمر مسیر زندگی‌اش عوض می‌شود. اگر همسر او در حادثه رانندگی فوت شده یا به‌دلیلناتوانی در پرداخت دیه روانه زندان شود، فقر در درون آن خانواده نهادینه می‌شود وهر کجا که فقر باشد، آسیب‌های اجتماعی نیز رشد می‌کند. هزینه این حوادث آنقدر زیاداست که در حالتی که خانواده ثروتمند هم باشند برای پرداخت دیه آنها کاملا فقیر وبی‌چیز می‌شوند. به‌عنوان مثال اگر یک راننده اتوبوس دچار تصادف و در این حادثهمقصر باشد و چند نفر جانشان را از دست بدهند، بیمه نمی‌تواند همه خسارت آن رانندهرا جبران کند، خانواده آن فرد دچار فقر مطلق تا پایان عمر می‌شوند و فرزندان وهمسر او مجبور است تا پایان عمر فقط کار کند. در این شرایط بسیاری از آسیب‌هایاجتماعی همچون تن فروشی، کودکان کار، اعتیاد در کمین آنها است. چلک با بیاناینکه احساس تنهایی بعد از فوت پدر یا مادر، عوارض بسیاری را به همراه دارد می‌افزاید:عوارضی همچون اختلالات روانی، استرس‌، اضطراب و افسردگی بازماندگان را تهدید می‌کندو بعضا برخی از آنها برای کاهش این عوارض به اعتیاد پناه می‌برند. از سوی دیگر آنزنی که همسرش را از دست می‌دهد یا همسرش به زندان، رفته گاهی مجبور است که برایتامین هزینه‌های خود و فرزندانش به تن فروشی روی بیاورد. متاسفانه عوارض این حوادثدر حوزه سلامت روانی و اجتماعی بالاتر از آمار مرگ و میز و خسارت مالی در هنگامتصادف است که کمتر سازمانی به آن توجه دارد. وقتی ما نمی‌توانیم جاده‌هایمان راایمن کنیم که به کاهش تصادفات منجر شود یا خودروهای ایمن و استاندارد تولید داخلدر حد حرف و شعار است، در این شرایط باید بر روی عوامل انسانی سرمایه‌گذاری کنیم واز تمام ظرفیت‌ها برای آموزش قوانین و عواقب وحشتناک بعد از تصادفات استفادهنماییم. سلامت رانندگان در کنار آموزش نیز باید مدنظر دستگاه‌های متولی قراربگیرد، بخشی عمده‌ای از تصادفات ما در رابطه با مصرف مواد مخدر یا مشروبات الکلی وکنترل خشم در هنگام رانندگی است که باید مورد توجه دستگاه‌های متولی قرار بگیرد.

افزایش آسیب‌ها بر اثر یک لحظه غفلت

در ادامه به سراغ مصطفی اقلیما، پدر مددکاری اجتماعی ایران نیز رفتیمکه او هم با ابراز نگرانی از بابت گسترش فقر و آسیب‌ها به‌دلیل تصادفات جاده‌ای بهآرمان ملی» می‌گوید: این روزها کمتر سازمانی به تبعات اجتماعی بعد از مرگ و میربر اثر تصادفات رانندگی یا عوامل طبیعی همچون سیل و زله می‌پردازد و در حقیقتمشکلات آن خانواده بعد از خاکسپاری آغاز می‌شود. همسری که شوهرش را در حوادثرانندگی از دست داده، چه کسی هزینه‌های او و فرزندانش را برعهده می‌گیرد، در صورتیکه 70‌درصد افراد جامعه ما فاقد بیمه بازنشستگی هستند و کار آزاد دارند. حتی اگربیمه به آنها خسارت هم پرداخت نماید برای چند سال می‌تواند جوابگوی نیاز آنخانواده باشد. زنی که سه یا چهار فرزند دارد چطور می‌تواند هزینه‌های اجاره خانه وهزینه‌های کمرشکن زندگی را تامین نماید. امروزه بسیاری از بچه‌های خیابانی وکودکان کار ثمره طلاق، زندان رفتن پدر یا مرگ و معلولیت والدین در اثر حوادثرانندگی است. وی در مورد آسیب‌ها به ن بی‌سرپرست نیز معتقد است که اگر از زنیبخواهند بعد از مرگ همسرش در جایی مشغول به کار شود؛ آن محیط کار به‌دلیل بیوه‌بودناو، برایش آسیب‌زاست. پس آمار کشته‌ها و معلولیت‌های تصادفات رانندگی و افزایشتعداد زندانیان این تصادفات، تنها صورت مساله است و یک تصادف رانندگی شروع یکفاجعه بزرگ برای جمعیت بالایی در کشور به حساب می‌آید. اعتیاد و فروش مواد مخدر،سرقت، تن فروشی، دستفروشی و تکدی‌گری در خیابان از جمله این آسیب‌هاست و فقر عاملاصلی آن است. اقلیما در ادامه خاطرنشان می‌کند: آسیب‌های اجتماعی به یکدیگر قابلتبدیل است. شخصی که حتی با پرداخت دیه مجبور است حداقل شش ماه در زندان باشد، سوپیشینه پیدا می‌کند و هیچ‌شرکتی به فرد زندانی کار نمی‌دهد و خانواده و فرزندان اومحکومان مادام العمر می‌شوند. از سوی دیگر آن پدری که پول دیه را ندارد و در زنداناست خانواده و فرزندان او آواره می‌شوند و نهایتا کمیته امداد و انجمن‌های حمایتیبه آنها ماهانه 100 تا 200‌هزار تومان پرداخت می‌کنند، و این باعث گسترش فقر وآسیب‌های اجتماعی می‌شود. 90‌درصد تحصیلکرده‌های ما بیکار هستند و چطور برای یک زنخانه‌دار و یا شخصی که سوپیشینه دارد کار در جامعه وجود دارد. از سوی دیگر فردی کهدر تصادفات معلول و خانه‌نشین می‌شود همسر و فرزندانش مجبور هستند به کار در بیروناز خانه برای تامین هزینه‌ها روی بیاورند و این خانه نشینی پدر باعث شکاک‌بودن وپرخاشگری او می‌شود و در بسیاری از مواقع اختلاف و طلاق را به همراه دارد. پدری کهخانه نشین است میزان خشونت او بالا می‌رود و منجر به طلاق و جدایی می‌شود.متاسفانه کسی در کشور ما به معلول، علت‌ها توجه‌ای ندارد.منبع: رومه آرمان،5 بهمن 98 


یادداشت:بامردم چه کردیم؟

سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

(رومه آرمان ملی،5 بهمن 98)

اگر متخصصان اجتماعی نکته‌ای را اشاره می‌کنند و یا هشداری می‌دهند،دقیقا از سر دلسوزی و براساس تجارب قبلی است که به این هشدار توجه نکرده‌اند.تکرار این هشدارها توسط متخصصان و نخبه‌های علوم اجتماعی را باید جدی بگیریم. مقامرهبری در جلساتی که در حوزه اجتماعی با مسئولان عالی کشور طی سال‌های اخیر برگزارمی‌کنند، دقیقا اشاره فرمودند که هرکس توان و وجدان دارد در این حوزه کار کند. کارمتخصصان حوزه علوم اجتماعی تحلیل و تبیین اتفاقاتی است که دارد می‌افتد لذا توجهبه این هشدارهاست که می‌تواند جلوی خیلی از مشکلات را بگیرد. لازمه مشارکت اعتمادمردم است که طبیعتا اگر به همراه مولفه‌های دیگر باشد سرمایه اجتماعی بالا می‌رود.حتی در آبان 98 درست است که صدای اعتراض صدای کسانی است که از تصمیم ناگهانی دولتدر افزایش ناگهانی قیمت بنزین بود، اما بخش دیگری هم به‌خاطر ناگهانی بودن تصمیمبود. وقتی مردم پاسخ سوالاتشان را نگیرند و پاسخ مطالباتشان را نشنوند حتی اگر ازخیابان بیرون رفته باشند، به منزله قانع شدنشان نیست. اگر در این حوزه تدبیر نکنیمکه اتفاقا بخش عمده‌ای از این تدبیر به مولفه‌های اجتماعی برمی‌گردد، با تحلیلاتفاقات دو سال اخیر عمدتا مولفه‌ها، مولفه‌های اجتماعی موثر در بروز این نوعاعتراضات و اتفاقاتی است که در جامعه افتاد. هشدارهای جامعه شناسان و متخصصان علوماجتماعی فقط از روی مبانی نظری محض نیست. یک بخش از آنچه الان دارد تحلیل می‌شود واسباب نگرانی است، بدون پاسخ ماندن سوالات و مطالبات و خواسته‌های مردم در اینحوزه است و نکته بعدی عموما نامحرم دانستن مردم از جنس اقتصاد نیست. بی‌اعتمادی بهدلیل ناکارآمدی در مدیریت بحران نشان از اقتصاد نیست. نداشتن چشم انداز روشن هم ازجمله مسائل دیگر است و اینها اتفاقات از جنس اجتماعی است. خود سقوط هواپیما یکنشانه داشت و همانا نخبگان ما بودند که داشتند می‌رفتند. یکجا باید مطرح کنیم کههمه باید باشند و اگر همه باشند، همه با هم می‌توانیم بحران را طی کنیم. اگر یکجایی لازم است تدبیری در تعاملاتمان در کشور و دنیا ایجاد کنیم این مولفه اقتصادینیست. جامعه‌ای که مردمش امیدوار باشند تحمل شرایط را می‌کنند. مثال ساده‌ای می‌زنم؛سیل اخیر را در حالی شاهدیم که رئیس هلال احمر نداریم. اتفاقا آنچه راه برون رفتما از این حوزه است، اینکه چالش‌های موجود را بیشتر باید با مولفه‌های اجتماعیمدیریت کرد و برای برون رفت از این فضا استفاده نمود. شفافیت و صداقت و پاسخگویی وشایسته سالاری یک مطالبه مردمی است و هیچ‌کدامشان از جنس اقتصاد نیستند. اگر مردمبرای هر موضوعی در خیابان اعتراض می‌کنند چون اعتمادشان کمتر شده و پاسخ را نمی‌گیرنداینها همان مردمی هستند که فقط به خاطر اینکه سردار سلیمانی نظامی بود، نیامدهبودند. مسئولیت اجتماعی مردم در قبال کسی بود که برای کشور به‌گونه‌ای تلاش کرد کهمردم قدردانش بودند. آنچه در این موضوع نشان داده شد، مولفه اجتماعی بود. کسی کهسردار دل‌ها می‌شود، سردار دل‌ها با سرنیزه نمی‌شود و چند روز بعد که اعتراضاتسقوط هواپیما را شاهد بودیم هر دو اجتماعی بود. مردم نسبت به آینده نگرانی دارند.نتیجه همین واکنش‌هایی می‌شود که در جامعه هست. ما جنگ تحمیلی را با همین مردم طیکردیم که هم جان و هم مالشان را می‌دادند و هم چشمداشتی نداشتند. آن موقع سرمایهاجتماعی موجب شده بود که مردم پای کار بیایند، از ابتدا باشند، هشت سال جنگ تحمیلیرا تحمل کنند و عوارضش را بپذیرند. هنوز هم ما داریم عوارض آن جنگ را می‌پردازیم.خانواده شهدا، جانبازان، ایثارگران هنوز هم مشکلاتی دارند. اگر این نگاه را داشتهباشیم که نقض متخصصان اجتماعی نه از روی غرض بلکه از روی کمک هست آن‌وقت می‌توانامیدوار بود و بازنگری کرد. در پی عدم پاسخ به مطالبات درست به مردم در حوزه‌هایمختلف بیشتر و بیشتر اعتماد را از دست خواهیم داد و امور یک جامعه بدون اعتمادمردمی به‌راحتی نخواهد گذشت.

 

 


نظر شما


وافقت رییس سازمان بهزیستی، این موضوع در جلسه تصویب شد.

کد خبر 13057

نشست صمیمی معاون وزیر و رییس سازمان بهزیستی کشور با اعضای انجمن مددکاران اجتماعی ایران و نوزدهمین گفتگوی اجتماعی با تاکید بر مددکاری اجتماعی، در ساختمان ستاد مرکزی سازمان بهزیستی کشور برگزار شد.

به گزارش  سامانه اطلاع رسانی بهزیستی کشور؛ در این نشست ۵ ساعته که از ساعت ۱۷ تا ۲۲ سه شنبه ۸ بهمن ماه ۹۸ و با حضور دکتر حبیب‌الله مسعودی فرید معاون امور اجتماعی، دکتر محمد عباسی رییس مرکز فن آوری اطلاعات سازمان بهزیستی، دکتر حسن چلک رئیس و جمعی از اساتید، پیشکسوتان و اعضای انجمن مددکاران اجتماعی ایران برگزار شد، دکتر وحید قبادی دانا رییس سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اینکه بهزیستی خانه اول همه مددکاران اجتماعی است، گفت: اصلاح و بازبینی فرآیندها یکی از کارهای خوب و مورد نیاز ما در حوزه مددکاری اجتماعی است و از آن استقبال می کنیم.

وی افزود: با توجه به اینکه فعالیت های انجام گرفته در حوزه مددکاری و به خصوص گزارش های مطول مددکاری برای ثبت و ضبط در بستر IT و بهره گیری از دانش امروز، باید به شاخص هایی قابل بررسی و آنالیز تبدیل شوند، نیاز به کمی سازی این شاخص ها به شدت احساس می شود.

رییس سازمان بهزیستی کشور انجمن مددکاری اجتماعی ایران را یک مجموعه صنفی-تخصصی خواند و افزود: ارتباط این انجمن با مجموعه های بین المللی و به روز شدن آن با دانش روز، موجب خرسندی و امیدواری است و سازمان بهزیستی آمادگی خود را برای همکاری با این انجمن و بررسی پیشنهادهایی که برنامه های اقدام و عمل، نقطه آغاز و پایان و همچنین چشم انداز آنها به صورت کاملا مشخص و عینی ترسیم شده باشد، اعلام می کند.

مراکز مثبت زندگی، حلقه واسطه بهزیستی و مردم از جنس مددکاری اجتماعی

دکتر قبادی دانا همچنین خاطر نشان کرد که پسوند اجتماعی که به دنبال مددکاری آمده است، آن را به حوزه اجتماعی سازمان بهزیستی محدود نمی کند، بلکه مددکاران اجتماعی باید در تمامی لایه های بهزیستی(به عنوان سازمانی که برای بهتر زیستن مردم تلاش می کند) اعم از پیشگیری، توانبخشی، مشارکت های مردمی و… حضور داشته باشند و اگر، طوری برنامه ریزی کنیم که از خدمات مددکاری به صورت واقعی در سازمان بهزیستی بهره مند شویم، نه تنها دیگر مددکار بیکار در کشور وجود نخواهد داشت، بلکه ممکن است با کمبود مددکار نیز مواجه شویم.

رییس سازمان بهزیستی کشور در ادامه سخنانش با اشاره به مشکلات عمده دسترسی جامعه هدف به خدمات بهزیستی گفت: نیاز به تشکیل یک حلقه واسطه از جنس مددکاری اجتماعی در درون محلات و با مفهوم اجتماع محور احساس می شد و بر همین اساس، در دو هزار و ۳۰۰ محله مراکزی با عنوان مثبت زندگی» و توسط بخش خصوصی، تأسیس می شود.

وی افزود: این مراکز، عملکردی شبیه به خانه های بهداشت در محلات دارند که بر پایه مددکاری و تکنولوژی اطلاعات فعالیت می کنند.

رییس سازمان بهزیستی کشور همچنین  تفاوت این مراکز با مجتمع های خدمات بهزیستی را در نوع ارائه خدمات آنها دانست و افزود: در مراکز مثبت زندگی خدمات دریافتی ااما فیزیکی و با مراجعه حضوری ارائه نمی شود. همچنین تمامی خدمات خط اول مراجعه به بهزیستی(شامل ۲۲ نوع فعالیت) در این مراکز ارائه می شود.

دکتر قبادی دانا تشکیل این مراکز را بر اساس توزیع جمعیتی جامعه هدف سازمان عنوان کرد و افزود: بر همین اساس در مناطق حاشیه ای، پر خطر، بافت های فرسوده و مناطق فقیر نشین  این مراکز بیشتر تشکیل خواهد شد و فعالیت های ایستای کارمندی به فعالیت های پویای مددکاری تبدیل می شود.

وی خاطر نشان کرد: هر یک از این مراکز می توانند تا ۵۰۰ پرونده داشته باشند(که با توجه به میزان آسیب در منطقه این تعداد افزایش می یابد) و یارانه نیز به این پرونده ها تعلق می گیرد. البته باید برای  تمامی این افراد پرونده الکترونیکی تشکیل شود و تمامی افراد دارای معلولیت نیز پرونده ژنتیکی داشته باشند.

پرداخت کامل بدهی های سازمان بهزیستی به کلینیک های مددکاری

دکتر قبادی دانا همچنین از پرداخت کامل بدهی های سازمان بهزیستی به کلینیک های مددکاری خبر داد و افزود: تمامی بدهی های بهزیستی به کلینیک های مددکاری تا پایان دی ماه و به صورت الکترونیک پرداخت شده است.

ارائه پیشنهادهای اعضای انجمن مددکاری ایران به رئیس سازمان بهزیستی

پیشنهاد تشکیل بسیج مددکاری اجتماعی برای پیشگیری از آسیب های اجتماعی

در  ادامه، برخی از شرکت کنندگان به عنوان نماینده اعضای انجمن مددکاری اجتماعی ایران با ارائه چندین طرح و پیشنهاد به رییس سازمان بهزیستی، درخواست های خود را مطرح کردند.

سفارش پروژه های تحقیقاتی سازمان بهزیستی به اعضای انجمن، ایجاد کانون هم اندیشی در میان متولیان اجتماعی، توجه بیشتر به موضوع خود مراقبتی، خستگی عاطفی، فرسودگی شغلی و همچنین معرفی مددکاری به عنوان شغل سخت و زیان آور، بهره گیری تخصصی از مددکاران در جایگاه های واقعی شغلی و اجتماعی، مراقبت از تصویر ذهنی مردم در خصوص مددکاری اجتماعی و همچنین وم گذراندن دوره های کارورزی در مراکز بهزیستی برای دریافت مدرک کارشناسی مدد کاری، از مهمترین خواسته های حاضرین بود.

همچنین پیشنهاد تشکیل یک گروه از مددکاران اجتماعی به عنوان مشاورین رییس سازمان بهزیستی و مداخله آنان در حوزه های ت گذاری و تصمیم گیری، تشکیل بسیج مددکاری اجتماعی به عنوان سپر مقاومت در برابر آسیب های اجتماعی، توجه جدی تر به حوزه مددکاری اجتماعی در بیمارستان های بزرگ و … نیز از دیگر پیشنهادات مطرح شده توسط اعضای انجمن مددکاری اجتماعی ایران در این جلسه بود.

 رییس سازمان بهزیستی کشور نیز در پاسخ به این پیشنهادات گفت: برخی از درخواست ها و پیشنهادهایی که مطرح شد، دغدغه ما نیز هست که به دنبال رفع آن هستیم. اما برای بعضی از درخواست ها به مطالعات تطبیقی، طرح اجرایی و عملیاتی و نقشه راه نیاز داریم که در صورت ارائه آن توسط انجمن به دنبال راهکار اجرایی شدن آن خواهیم رفت.

وی همچنین به جایگاه ویژه مددکاری اجتماعی در کمیسیون های پزشکی و توانبخشی اشاره کرد و افزود: به دنبال اصلاح فرآیندها، از این پس در کمیسیون های پزشکی و توانبخشی که درگاه ورودی افراد دارای معلولیت به بهزیستی هستند و در تمامی سطوح شهرستانی و استانی مددکار اجتماعی» یکی از اعضای اصلی کمیسیون خواهد بود. همچنین در تمامی کمیته های بهزیستی، توانبخشی و پیشگیری نیز مددکار اجتماعی به عنوان عنصر اصلی در کنار کارشناس موضوعی حضور خواهد داشت.

در این جلسه همچنین دکتر چلک رییس انجمن مددکاری اجتماعی از دکتر قبادی دانا درخواست کرد که مددکاران اجتماعی در معرفی نقش بهزیستی در برنامه هفتم توسعه کشور، راهکار و برنامه ارائه دهند، که با موافقت رییس سازمان بهزیستی، این موضوع در جلسه تصویب شد.:منبع: سایت سازمان بهزیستی کشور/8 بهمن 98


اطلاع‌رسانی مبهم در مورد سهمیه‌بندی طلاق باعث نگرانی مردم شد»

Image result for ‫ چلک‬‎


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایراناطلاع‌رسانی مبهم در مورد طرح سهیمه‌بندی طلاق» را عاملی برای نگرانی مردم در اینخصوص عنوان کرد.

سید حسن چلک در گفت‌وگو باایسنا، در خصوص انتشار برخی اخبار در موردسهیمه‌بندی طلاق گفت: به نظر می‌رسد قوه قضاییه با مطرح کردن این تصمیم قصد داردتا عمده طلاق‌ها در چند دفترخانه محدود ثبت نشود و به تناسب تعداد طلاق‌های ثبتشده و تعداد دفاتری که وجود دارد این میزان توزیع شود، به این ترتیب اگر مبلغی ازسوی دفترخانه‌ها برای طلاق دریافت می‌شود، این مبلغ فقط در اختیار تعداد محدودی ازدفترخانه‌ها قرار نگیرد.

وی با بیان اینکه در مجموع، میانگینسالانه تعداد طلاق‌ها در کشور حدود ۱۷۰ هزار مورد است، افزود: از سوی دیگر هم شاید کارشناسان قوه قضاییه دربررسی‌هایشان به این نتیجه رسیده‌اند که برای شفافیت مالی این کار انجام شود بااین حال این نکته وجود دارد که حق انتخاب افراد برای انتخاب دفترخانه‌ای که قصددارند تا طلاقشان را در آن ثبت کنند، چه می‌شود؟ این کار ممکن است تبعات دیگری همبه دنبال داشته باشد. با این حال فکر نمی‌کنم هدف از اتخاذ این ت کاهش میزانطلاق در کشور باشد.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایرانادامه داد: با تعیین میزان سهیمه‌ای برای ثبت طلاق در هر استان به نظر می‌رسد نمی‌توانعددی را از الان برای سال آینده ارائه داد. از سوی دیگر گاهی هم دادگاه حکم طلاقرا صادر می‌کنند، اما زوج برای جاری شدن خطبه طلاق به ثبت مراجعه نمی‌کنند. با اینحال مشکل اصلی در خصوص نحوه اطلاع رسانی این موضوع بود که به دلیل ابهام در اطلاعرسانی باعث ایجاد موج نگرانی در مردم شد.انتهای پیام/ ایسنا/اجتماعی./خانواده/8 بهمن 98 


یادداشت:زنگ مددکاری اجتماعی درمدارس به صدا درآید

سیدحسن چلک

 رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران

یکی از چالش‌ها و نگرانی‌های موجود در کشور در شرایط کنونی به حوزهسلامت اجتماعی و کیفیت زندگی مردم برمی‌گردد. طبیعتا در چنین شرایطی منطق مدیریتهوشمند ایجاب می‌کند که از همه ظرفیت‌ها برای ارتقای شاخص‌های سلامت اجتماعی وبالا بردن سواد اجتماعی استفاده شود. با توجه به اینکه آموزش و پرورش جزو نهادهایاجتماعی مورد وثوق برای همه اقشار هست و اینکه سه ضلع مثلث دانش‌آموز، اولیایمدرسه و والدین را کنار همدیگر دارد و این کنار هم بودن حداقل 12 سال طول می‌کشد،فرصت بی‌نظیری برای کشور می‌تواند محسوب شود تا چشم انداز آینده ما در این حوزهروشن‌تر و کارآمدتر باشد. این امر مستم این است که آموزش و پرورش تفکر اجتماعیرا در خودش نهادینه کند که از تگذاری اجتماعی تا اجرا را می‌تواند شامل شود.لذا برای تحقق این موضوع استفاده از ظرفیت مددکاران اجتماعی به صورت ثابت و مستمرمی‌تواند راهکاری باشد چراکه حضور مددکاران اجتماعی در مدارس بدون شک برای بالابردن سواد اجتماعی دانش‌آموزان، دسترسی شان به منابع اجتماعی، شناسایی افراد وخانواده‌های در معرض خطر و استفاده از منابع موجود برای کاهش مشکلات دانش‌آموزاندر محیط مدرسه تاثیرگذار است. موضوعی که تقریبا در ایران مورد غفلت جدی قرار گرفتهگرچه چند سال اخیر در قالب پروژه‌هایی مثل (نماد) نظام مراقبت اجتماعی دانش‌آموزان»یا (ماد) مشارکت اجتماعی دانش‌آموزان» سعی شده که موضوع مددکاری اجتماعی در آموزشو پرورش در حد خیلی کم دیده شود. بابت کارهایی که انجام دادند به عنوان رئیس یکتشکل غیردولتی در حوزه مددکاری اجتماعی سپاسگزاری می‌کنم اما ظرفیت آموزش و پرورشبرای تحقق سلامت اجتماعی و به‌زیستن اجتماعی به مراتب ده‌ها هزار بار بیش از آنچیزی است که در حال حاضر انجام می‌شود. خاطرم هست چند ماه پیش در اسکاتلند معلماناعتصاب کرده بودند که دلایلی داشتند. یکی حقوق و دیگری عدم حضور مددکاران اجتماعیدر آن منطقه که اعتصاب کرده بودند که اتفاقی جالب است. در خیلی از کشورها مددکاراجتماعی در مدارس حضور ثابت و قوی دارد و این کمک می‌کند حمایت لازم از دانش‌آموزانحتی اگر در معرض خطر هم باشند، انجام بگیرد. اگر شرایطی داشته باشند که نیاز بهحمایت اجتماعی داشته باشند، مددکاران اجتماعی با استفاده از ظرفیت‌های موجود درونو برون سازمانی به آنها کمک می‌کنند تا مشکلاتشان مدیریت شود. نقش دیگر مددکاراناجتماعی در مدارس برای پیشگیری از بروز آسیب‌های اجتماعی است. با توجه به اینکهحدود 13 میلیون دانش‌آموز داریم حضور مددکاران اجتماعی یک سرمایه‌گذاری برای کشورمحسوب می‌شود. لذا انتظار داریم که زنگ مددکاری اجتماعی در مدارس به صدا دربیاید.با توجه به اینکه خود وزیر هم حوزه اجتماعی را خوب می‌شناسد و دکترایش هم در حوزهجامعه شناسی است، انتظار می‌رود این آرزوی دیرینه که اگر نگوییم آرزو، به این حقاساسی در دوره تصدی‌گری ایشان جامه عمل پوشانده شود. ما در انجمن مددکاران اجتماعیایران آمادگی خودمان را برای هرگونه همکاری با آموزش و پرورش در این زمینه اعلاممی‌کنیم.

منبع: رومه آرمان/8 بهمن 98

 


عشق من پاییز آمد مثل پار/ باز هم ما بازماندیم از بهار

احتراق لاله را دیدیم ما/ گل دمید و خون نجوشیدیم ما

باید از فقدان گل خونجوش بود/ در فراق یاس مشكی‌پوش بود

یاس بوی مهربانی می‌دهد/ عطر دوران جوانی می‌دهد

یاس‌ها یادآور پروانه‌اند/ یاس‌ها پیغمبران خانه‌اند

یاس در هر جا نوید آشتی‌ست/ یاس دامان سپید آشتی‌ست

یاس یك شب را گل ایوان ماست/ یاس تنها یك سحر مهمانماست

بعد روی صبح پرپر می‌شود/ راهی شب‌های دیگر می‌شود

یاس مثل عطر پاك نیت است / یاس استنشاق معصومیت است

یاس را آیینه‌ها رو كرده‌اند /یاس را پیغمبران بو كرده‌اند

یاس بوی حوض كوثر می‌دهد /عطر اخلاق پیمبر می‌دهد

حضرت زهرا دلش از یاس بود / دانه‌های اشكش از الماس بود

داغ عطر یاس زهرا زیر ماه /می‌چكانید اشك حیدر را بهراه

عشق معصوم علی یاس است و بس / چشم او یك چشمه الماساست و بس

اشك می‌ریزد علی مانند رود/ بر تن زهرا گل یاس كبود

گریه آری گریه چون ابر چمن/ بر كبود یاس و سرخ نسترن

گریه كن حیدر كه مقصد مشكل است / این جدایی از محمدمشكل است

گریه كن زیرا كه دخت آفتاب/ بی‌خبر باید بخوابد در تراب

این دل یاس است و روح یاسمین / این امانت را امینباش  ای زمین

نیمه‌شب انه باید در مغاك/ ریخت بر روی گل خورشیدخاك

یاس خوشبوی محمد داغ دید/ صد فدك زخم از گل این باغ دید

مدفن این ناله غیر از چاه نیست/ جز دو كس از قبر اوآگاه نیست

گریه بر فرق عدالت كن كه فاق / می‌شود از زهر شمشیرنفاق

گریه بر طشت حسن كن تا سحر/ كه پر است از ه خون جگر

گریه كن چون ابر بارانی به چاه/ بر حسین تشنه‌لب درقتلگاه

خاندانت را به غارت می‌برند/ دخترانت را اسارت می‌برند

گریه بر بی‌دستی احساس كن/ گریه بر طفلان بی‌عباس كن

باز كن حیدر تو شط اشك را/ تا نگیرد با خجالت مشك را

گریه كن بر آن یتیمانی كه شام/ با تو می‌خوردند در اشكمدام

گریه كن چون گریه ابر بهار/ گریه كن بر روی گل‌های مزار

مثل نوزادان كه مادر‌مرده‌اند/ مثل طفلانی كه آتشخورده‌اند

گریه كن در زیر تابوت روان/ گریه كن بر نسترن‌های جوان

گریه كن زیرا كه گل‌ها دیده‌اند/ یاس‌های مهربانكوچیده‌اند

گریه كن زیرا كه شبنم فانی است/ هر گلی در معرض ویرانیاست

ما سر خود را اسیری می‌بریم/ ما جوانی را به پیری می‌بریم

زیر گورستانی از برگ رزان/ من بهاری مرده دارم ای خزان

زخم آن گل در تن من چاك شد/ آن بهار مرده در من خاك شد

ای بهار گریه‌ بار نا امید/ ای گل مأیوس من یاس سپید

(شعر ازاحمد عزیزی)

 ایام شهادت حضرت فاطمه(س) را تسلیت می گویم


یادداشت:

بازازد‌واج مرد‌ان با د‌ختران مجرد‌ ونگرانی از تجرد‌ د‌ختران

سید‌حسن چلک رئیس انجمن مد‌د‌کاران اجتماعی ایران

( رومه آرمان، 14 بهمن 1398)

یکی از مولفه‌های مهم د‌ر هر جامعه‌ای تشکیل خانواد‌ه است که طبیعتاد‌ر تمام جوامع د‌ر اد‌وار مختلف تشکیل خانواد‌ه متناسب با شرایط فرهنگی آن جامعهصورت می‌گیرد‌. اما این سازوکار به مرور زمان ممکن است د‌ستخوش تغییراتی شود‌.جامعه ما هم از این قضیه مستثنی نیست و وقتی فرهنگ ازد‌واج د‌ر ایران را مرور می‌کنیمبه نوعی شاهد‌ این نوع تغییرات از نحوه انتخاب و خواستگاری تا مراسم عروسی هستیم.همین الان را وقتی با 20 سال قبل مقایسه می‌کنیم، می‌بینیم که چه تغییراتی ایجاد‌شد‌ه است. تغییراتی که بعضا د‌ر جاهایی بر اساس جمعیت ایجاد‌ می‌شود‌. وقتی بروضعیت ازد‌واج و طلاق د‌ر ایران طی چند‌ سال اخیر تامل می‌کنیم، ازد‌واج معمولانسبت به سال‌های قبل د‌رصد‌ منفی د‌اشت و روند‌ طلاق رو به رشد‌ بود‌ که نشان د‌هند‌هشانس کمتر ازد‌واج برای افراد‌ کمتر است. این د‌ر حالی است که د‌ر همین بازه زمانیشاهد‌ جمعیت واقع د‌ر سن ازد‌واجی هستیم که د‌ر حد‌ود‌ 11 میلیون و نیم نفر هستند‌و ازد‌واج نکرد‌ه‌اند‌. روند‌ کاهشی تعد‌اد‌ ازد‌واج ثبت شد‌ه چشم اند‌از آیند‌هرا هم به نوعی نگران کنند‌ه کرد‌ه است. گرچه امید‌واریم با ترکیب جمعیتی که د‌اریمد‌ر آیند‌ه روند‌ ازد‌واج مطلوب‌تر شود‌ ولی د‌ر شرایط کنونی که تجرد‌ قطعی بهنسبت قبل د‌ارد‌ افزایش پید‌ا می‌کند‌، طبیعتا د‌ختران برای انتخاب شریک زند‌گیشان ممکن است برخی از این معیارها را کنار بگذارند‌. از جمله این معیارها، ازد‌واجاولی است و نه بازازد‌واج. د‌رواقع بازازد‌واج‌ها نشانه ترس از تجرد‌ قطعی د‌رجامعه محسوب می‌شود‌ و باز نشانه‌ای از تغییر الگوهای ازد‌واج د‌ر جامعه است. بخشد‌یگر هم ممکن است به حوزه اقتصاد‌ برگرد‌د‌. د‌ختران جوان با مرد‌ان پولد‌ار حتیسن بالا ازد‌واج بکنند‌ تا به نوعی بتوانند‌ با این ازد‌واج هم شانس‌شان را برایتشکیل خانواد‌ه جنبه عملی بپوشانند‌ و هم با تمکن مالی که د‌ر این ازد‌واج به د‌ستمی‌آورند‌، نگرانی‌شان را نسبت به آیند‌ه اقتصاد‌ خود‌شان کم بکنند‌. لذا آنچهسازمان ثبت احوال د‌رباره افزایش د‌ختران با مرد‌ان با سابقه تاهل گفت این آمارحکایت از 3/3 برابر شد‌ن د‌ارد‌ و البته روند‌ی قابل پیش‌بینی بود‌. با توجه بهآمار د‌ختران د‌ر سن ازد‌واج د‌رواقع مرد‌ان مجرد‌ تمایلی به ازد‌واج آنگونه کهباید‌ ند‌ارند‌ و این روند‌ کاهشی د‌قیقا گویای همین موضوع است. ثبت احوال هم بااعلام رسمی این آمار به نوعی مهر تایید‌ی بر این موضوع زد‌. گاهی مواقع هم مرد‌انیکه بازازد‌واج انجام می‌د‌هند‌ به د‌لیل از د‌ست د‌اد‌ن همسر یا طلاق است که تصمیممی‌گیرند‌ زند‌گی تجرد‌ی‌شان را به اتمام برسانند‌ و تجد‌ید‌ فراش کنند‌. اما د‌راین تجد‌ید‌فراش ممکن است علاقه به این سمت باشد‌ که با د‌خترانی که هرگز ازد‌واجنکرد‌ه‌اند‌، ازد‌واج بکنند‌. لذا همه بازازد‌واج‌ها را نمی‌توانیم صرفا به اقتصاد‌و تنوع طلبی و موضوعات د‌یگر ربط د‌هیم. بخشی از این ماجرا می‌تواند‌ یک تصمیممنطقی و عقلایی از سوی کسانی که این ازد‌واج را رقم می‌زنند‌، باشد‌ و بعضا ممکناست از آرزوهای اساسی و کلید‌ی شان هم بگذرند‌. مطمئنا اگر افراد‌ این شانس را د‌اشتهباشند‌ که با افراد‌ هرگز ازد‌واج نکرد‌ه که تمکن مالی هم د‌اشته باشند‌، ازد‌واجکنند‌، معمولا سراغ بازازد‌واج‌ها نمی‌روند‌ لذا بازازد‌واج‌ها به شکلی که آمارمنتشر شد‌ه گویاست و با توجه به سرعتی که پید‌ا کرد‌ه نشانه یک تغییر د‌ر انتخابهمسر توسط د‌ختران است.

 


یادداشت :

ضرورت کسب مهارت تاب آوری

سید حسن چلک رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

)  رومه شرق،13 بهمن 1398)

هریک از ما در زندگی فردیواجتماعی خود شرایطی را تجربه کرده و خواهیم کرد که به اصطلاح باب میل ما» نیست وحتی ممکن است ما نقشی در ایجاد  آن شرایطنداشته باشیم.وقوع حوادت و بحران های طبیعی ازقبیل سیل، زله، طوفان و و یاحوادث غیر طبیعی از قبیل :جنگ، ترور، سقوط هواپیما، خروج قطار از ریل، آتش سوزیهای  بزرگ مثل حادثه پلاسکو، تگذاریهای اقتصادی و اجتماعی و ی و از قبیل: افزایش قیمت حامل های انرژی مثتبنزین، افزایش قیمت ارز و از جمله این شرایط هستند. یا از دست دادن عزیزی وورشکستگی های اقتصادی، طلاق  و . را نیزمی توان اشاره کرد.چرا که در دنیایی داریم  زندگی کنیم که با خطر های بسیاری مواجه هستیم وهر روز بر شدت این  خطر ها هم   افزودهمی شود و ما هم در شرایطی قرار داریم که نمی توانیم در چینن شرایطی عکس العملهای  منطقی  و مناسب داشته باشیم. به همین دلیل شعار سال1398 انجمن مددکاران اجتماعی ایران موضوع مددکاری اجتماعی و  تاب آوری انتخاب شده است وکنگره بین المللی همدر این زمینه برگزار شد. تاب‌آوری اجتماعی یعنی اینکه افراد در شرایطسخت و دشوار بتوانند واکنش‌های منطقی از خود نشان بدهند. هیچ‌کس بی‌نیاز ازفراگیری این مهارت نیست. جامعه‌ای که تاب‌آوری را نیاموخته در آن انواع خشونت بارزمی‌شود و تعرض به حقوق شهروندی افزایش می‌یابد. در جامعه‌ای که در آن تاب‌آوریاجتماعی رو به افول است قطعا اعتراض در آن حادث می‌شود. این اعتراض‌ها به شکل‌هایمختلف نمود پیدا می‌کند که اعتراضات خودجوش خیابانی اصناف و گروه‌های خاص،  اعتراضاتتوده‌ای،  اعتراضات سازمان یافته و.از جمله آنها هستند.حداقل در چند سال اخیربار ها این شرایط را تجربه کردیم.حوادث سال های 96 و 98 در دو سال اخیر، یا زلههای های کرمانشاه, لرستان، سیل های سال گذشته و امسال در اکثر استان های کشور و.تجربه کردیم که برخی از انها منجر به اعتراضاتی تو.سط مردم شد که شاهد خشونت ها وتخریب اموال عمومی و کشته شدن مردم بودیم. یا بر اساس آمار پرونده های قضایی درسال های اخخیر ضرب وجرح( خشونت) یکی از پرونده های با فراوانی بسیار بالا در کشوربوده است.همین نکتع درخصوص خشونت های خانگی هم مصداق پیدا می کند که یکی از اولویتهای مداخله های مددکاران اجتماعی در ایران هست.همین جا این  نکته را اشاره کنم که منظور  من از تاب آوری سوختن و ساختن نیست. به بهانهتاب آوری نباید از توجه به حقوق شهروندی صرف نظر کرد بلکه مهارت تاب آوری اجتماعیو فردی کمک می کند  افراد قدرت انطباق وسازگاری بیشتری بلرای تحقق حقوق شان پیدا کنند. برخی معتقدند که تاب آوری اجتماعیرا می توان ظرفیت تبدیل و تحول، تطبیق و سازگاری و توان مقابله با تنش و بحران هایاجتماعی نامید. تاب آوری اجتماعی از ظرفیت و توانایی خاصی در افراد و گروهها،خانواده و جوامع صحبت میک ند که عمدتا یادگیری و سازگاری در تغییرات تحمیل شده، وهمچنین قدرت تطبیق با شرایط و متقضیات را در بر خواهد داشت؛ این به ساده ترین معنابرخورداری از آغازی همیشگی است».لذا ما نیاز به اجتماعی داریم که تاّ آور باشدوبتواند در مقابل شوک ها  وارد شده و بحرانهای ایجاد شده  بگونه ایی عمل کند که بحرانهای شدیدتری ایجاد نشود و افراد در این جامعه ایی بتواند به شرایط قبل برگشته و به زندگی خود ادامه دهند و بهعبارت دیگر تعادل و توازن در زندگی ایجاد شود. معمولا در جوامع تاب آور،در چنینشرایطی فروپاشی  اتفاق نمی افتد و افرادبرای مدیریت بحران ها راه های منطقی را انتخاب می کنند.التبه در صورت عدم وجود راه های منطقی برای بیان دیدگاه هاو انتقادات، پاسخگو نبودن مسولین مرتبط، عدم شفافیت در اطلاع رسانی ها و حتی تاخیردر اطلاع رسانی ها ، احساس تبعیض و .وجود اعتراض های خیابانی و شورش های اجتماعیو اعتصاب ها و دور ار انتظار نیست که بدون شک عوارض زیادی هم خواهد داشت که ازجمله آنها تهدید امنیت فردی و اجتماعی خواهد بود و پایین آمدن سرمایه اجتماعی کهاز جمله شاخص های آن کاهش اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی خواهد بود که فقدان یاضعف این  مولفه در بحران ها و شرایطاضطرار، نهادینه شده باشد کمتر شاهد خشونت به اشکال مختلف خانوادگی و اجتماعیهستیم، ضریب همبستگی اجتماعی بالاتری را شاهد خواهیم بود، نشاط اجتماعی شرایطمطلوب تری خواهد داشت.در جوامعی که آمار اختلالت روانی بالا باشد یکی از نشانه هایآن  فقدان یا ضعف در مهارت تاب آوریاست.آمار ارایه شده توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی  مبنی بر ابتلاء  بین 23 تا 25 درصد مردم به یکی از اختلالات روانی خود گویای همین مساله هست. گاهیاوقات ضعف در تگذاری ها و تصمیم گیری های کلان در هر جامعه و یا ضغف مدیریت درشرایط بحران و اضطرار نیز  می تواند زمینهایی را فراهم کند تا شاهد تاب آو.ری کمتری در جوامع باشیم.آنچه که در  کنار شرایط کلان مهم هست این است که هریک از مابرای فراگیری مهارت تاب آوری اقدام کنیم.گرچه فکر می کنم که  محیط های اجتماعی مثل مدرسه، رسانه ها و . رانیز درکنار خانواده ها می توانند دراین زمینه تاثیر گذار باشند تا جامعه ایی تاب آور داشته باشیم.در پایان مجدداتاکید می کنم که تاب آوری مانعی برای مطالبه گری اجتماعی نیست بلکه می تواند موجبشود تا  روش های مناسب تری برای  مطالبه گری انتخاب شود.

 


اعلام رسمی میزبانی ایران برای کنفرانس منطقه ای مددکاری اجتماعی ۲۰۲۳

خانم روز هندرسون، رئیس نیوزلندی منطقه آسیا-اقیانوسیه فدراسیون (IFSW) رسماً میزبان بودن ایران برای برگزاری کنفرانس منطقه ای مددکاری اجتماعی در سال ۲۰۲۳ را اعلام نمود.

این خبر در ماهنامه آخر سال منطقه آسیااقیانوسیه فدراسیون که اخیرا برای انجمن مددکاران اجتماعی ایران ارسال شده اعلام گردیده است. در پیام خانم هندرسون در این خبرنامه آمده است: همانگونه که در کنفرانس ۲۰۱۹ در بنگلور هندوستان مصوب شده بود، مقرر بود در صورتی که ایران موفق نشود میزبانی همایش جهانی ۲۰۲۲ را کسب کند، میزبانی کنفرانس منطقه ای ۲۰۲۳ در این کشور انجام گردد. متاسفم که بگویم پروپوزال ایران برای میزبانی جهانی پذیرفته نشده و خوشحالم که اعلام کنم کنفرانس منطقه ای سال ۲۰۲۳ در ایران انجام خواهد شد.”

بنابراین، انجمن مددکاران اجتماعی ایران به عنوان دبیرخانه بیست و هفتمین کنفرانس منطقه ای مددکاری اجتماعی که با حضور دانشگاهیان، پژوهشگران، دانشجویان و فعالین مددکاری اجتماعی از قاره آسیا و اقیانوسیه و مهمانانی از سایر قاره ها انجام می شود فعالیت خود را به زودی آغاز خواهد کرد.

لازم به ذکر است در این همایش علاوه بر فدراسیون، انجمن منطقه ای آموزش مددکاری اجتماعی یا همان آپاسوئه (APASWE) و برخی سازمان های بین المللی دیگر نیز به عنوان برگزار کننده حضور دارند.

کنفرانس بیست و ششم در سال ۲۰۲۱ در شهر بریزبین استرالیا انجام می شود.

روابط عمومی انجمن مددکاران اجتماعی ایران


برو کار می کن مگو چیست کار
که سرمایهٔ جاوادانی است کار
نگر تا که دهقان دانا چه گفت
به فرزندگان چون همی خواست خفت
که میراث خود را بدارید دوست
که گنجی ز پیشینیان اندر اوست
من آن را ندانستم اندر کجاست
پژوهیدن و یافتن با شماست
چو شد مهر مه، کشتگه برکنید
همه جای آن زیر و بالا کنید
نمانید ناکنده جایی ز باغ
بگیرید از آن گنج هر جا سراغ»
پدر مُرد و پوران به امید گنج
به کاویدن دشت بردند رنج
به گاوآهن و بیل کندند زود
هم اینجا، هم آنجا هر جا که بود
قضا را در آن سال از آن خوب شخم
ز هر تخم برخاست هفتاد تخم
نشد گنج پیدا ولی رنجشان
چنان چون پدر گفت شد گنج شان

شعر از: ملک الشعراء بهار


مجلس با مشارکت مرد‌م تکصد‌ا نمی‌شود‌

سید‌حسن چلک

 رئیسانجمن مد‌د‌کاران اجتماعی ایران

 یکی از اتفاقات خوب د‌ر هر کشوری د‌اشتن حق قانونی برای انتخابمسئولان د‌ر حوزه‌های مختلف توسط مرد‌م است که از آن به‌عنوان انتخابات یاد‌ می‌شود‌.د‌ر ایران براساس قانون اساسی این فرصت را د‌اریم که بتوانیم د‌ر حوزه‌های مختلفاز جمله ریاست جمهوری، مجلس، شوراها و خبرگان رهبری، کاند‌ید‌اهای خود‌مان راتبلیغ و د‌ر صورت انتخاب، حمایت کنیم. این شانس و مشارکت مستم چند‌ مولفه است.اولین مولفه، وجود‌ کاند‌ید‌اها با گرایش‌های ی متفاوت اما د‌ر چارچوب قوانینو مقررات آن جامعه اعم از ایران یاهر جای د‌یگر است. براساس آنچه د‌ر قانون تعریفشد‌ه، طبیعتا اگر این شانس را بپذیریم اتفاق بعد‌ی د‌ر حوزه اعتماد‌ می‌افتد‌.وقتی فرصت برای حضور گسترد‌ه افراد‌ از گرایش‌های ی مختلف ایجاد‌ می‌شود‌، می‌تواند‌یک فرصت برای افزایش اعتماد‌ به مسئولان آن کشور باشد‌، چراکه حق برخورد‌اری د‌رانتخاب کاند‌ید‌ای مورد‌ نظرشان را پید‌ا می‌کنند‌ که خود‌ این اعتماد‌ می‌تواند‌بهترین بستر برای افزایش مشارکت مرد‌م باشد‌. د‌ر کنار این حق که اعتماد‌ راافزایش می‌د‌هد‌، اعتماد‌ به مجریان یا برگزارکنند‌گان انتخابات هم هست که می‌تواند‌نگرانی مسئولان را برای کاهش مشارکت کمتر کند‌ چرا که اگر مرد‌م به این نقطه برسند‌که برگزارکنند‌گان قانون را د‌رمورد‌ همه کاند‌ید‌اها، یکسان عمل می‌کنند‌ لذااعتماد‌ بیشتر خواهد‌ شد‌ و می‌تواند‌ بستر و مشارکت بیشتر را فراهم بکند‌. چون د‌رهر جامعه‌ای اگر مرد‌م این احساس را بکنند‌ که همه شانس برابر ند‌ارند‌، طبیعتا آنافراد‌ی که فکر می‌کنند‌ شانس شان کمتر است، احتمال اینکه کمتر مشارکت بکنند‌،بیشتر می‌شود‌. لذا یکی از شاخص‌هایی که برای مسئولان د‌ر هر انتخابات و جامعه‌ایباید‌ مطرح باشد‌ این است که اعتماد‌ رای د‌هند‌گان را د‌ر تمام طول فرآیند‌برگزاری انتخابات فراهم کنند‌. گاهی مواقع مرد‌م به د‌لیل اعتراض به وضع موجود‌ کهممکن است د‌ر هر جامعه‌ای وجود‌ د‌اشته باشد‌، مجبور شوند‌ با انتخابات و صند‌وقفاصله بگیرند‌ ولی این مطلوب فرآیند‌ د‌موکراسی و مرد‌م نخواهد‌ بود‌. گرچه محد‌ود‌شد‌ن تعد‌اد‌ کاند‌ید‌اها با گرایش‌های ی مختلف می‌تواند‌ یک عامل برای کاهشمشارکت باشد‌ اما نرفتن پای صند‌وق این حق را از خود‌ مرد‌م می‌گیرد‌. لذا همیشهاینگونه بود‌ه که وقتی پای صند‌وق نمی‌روند‌ هم د‌ر د‌اخل و هم د‌ر بیرون از کشورمی‌تواند‌ مورد‌ بهره‌برد‌اری گروه‌های مختلف ی قرار بگیرد‌. به همین د‌لیلاست که معمولا کمتر گروه ی حد‌اقل د‌ر ایران، عد‌م مشارکت را به‌عنوان اولویتاول اعلام می‌کنند‌. گاهی اوقات بنا به د‌لایل متعد‌د‌ ممکن است از یک گرایش یتعد‌اد‌ کمتری تایید‌ شد‌ه باشند‌ اما نرفتن پای صند‌وق مثلا د‌ر همین انتخاباتمجلس به معنای یکصد‌ا شد‌ن مجلس است. یکصد‌ایی مجلس د‌ر هیچ د‌وره‌ای نه به نفعمجلس، نه به نفع کشور و نه به نفع مرد‌م است. لذا نباید‌ به‌راحتی از کنار حقمشارکت بگذریم حتی اگر نیتی د‌اریم، حتی اگر د‌ر تایید‌ صلاحیت‌ها ممکن است یکگروه ی به اینجا برسد‌ که د‌ر حقش آنگونه که باید‌ طبق قانون عمل نشد‌ه یا حتید‌ر بد‌ترین حالت احساس تبعیض کند‌. گاهی مواقع، حضور چند‌ نمایند‌ه د‌ر یک مجلسمخالف گرایش ی حاکم بر نمایند‌گانی که انتخاب می‌شوند‌، می‌تواند‌ یک جایی صد‌ایمرد‌م باشد‌. مرد‌می که د‌رمقابل جناح ی و تصمیم گیری‌هایی که انجام می‌د‌هند‌،مخالفند‌، حد‌اقل می‌توانند‌ سوال بپرسند‌ و مطالبه‌گری کنند‌. وجود‌ مجلس یکصد‌اباعث می‌شود‌ صد‌ای یک عد‌ه‌ای به جایی نرسد‌. به همین د‌لیل اگر عد‌ه‌ای از اینشرایط ناراضی هستند‌ اما با صند‌وق رای قهر نکنند‌.منبع: رومه آرمان/19 بهمن 1398

 


غفلت ناشیانه بودجه ۹۹ در حوزه آسیب‌های اجتماعی

Image result for  چلک


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایرانبا انتقاد از کاهش بودجه حدودا ۱۰ درصدی حوزه آسیب‌های اجتماعی در سال آینده، نسبت به پیامد اینتصمیمات هشدار داد.

سیدحسن چلک در گفت‌وگو باایسنا، با بیان اینکه امروز با یک واقعیت در کشور مواجهیم که آن هم نگرانیاز گسترش آسیب‌های اجتماعی و تنوع این آسیب‌هاست، افزود: هیچکس نمی‌تواند منکر اینشرایط نگران کننده باشد. جلساتی که از سوی خود مقام معظم رهبری برگزار شده است همنشان می‌دهد که حال کشور در حوزه آسیب‌های اجتماعی نیازمند توجه است. طبیعتا برهمین مبنا تگذاری‌هایی در قانون برنامه ششم توسعه، مصوبات شورای اجتماعی کشورو قوانین قبلی مثل ماده ۸۰ و ۱۰۲ و ۱۰۱،  ۱۰۶ برنامه ششمتوسعه صورت گرفته است.

وی افزود: گاهی در خصوص کاهش بودجهحوزه اجتماعی این توجیه عنوان می‌شود که هزینه این بودجه شفاف نیست و معلوم نیستچه اقدامی با آن صورت گرفته است؟، اما این موضوع ربطی به اصل بودجه ندارد بلکهمشکل اینجاست که برخی افرادی که برای مدیریت بودجه مسئول هستند، توانمندی لازم برایاستفاده از این بودجه حداقلی را ندارند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایرانبا اشاره به اینکه مقایسه بودجه امسال و سال آینده براساس گزارشی که از سوی مرکزپژوهش‌های مجلس در این حوزه تهیه شده است،  نشان می‌دهد که در مجموع ۹.۸۲ درصد از بودجه حوزه آسیب‌هایاجتماعی کاهش یافته است، اظهار کرد: این موضوع نشان می‌دهد مساله آسیب‌های اجتماعیبرای دولت اولویت ندارد. شاید بودجه بخشی از این نقش را به عهده داشته باشد، اماهیچکس نمی‌تواند نقش بودجه در توسعه کمی و کیفی خدمات را انکار کند.

چلک با اشاره به اینکه درحوزه اعتیاد حدود ۵.۵ درصد و در حوزه طلاق نیز  ۷.۴ درصد رشد در بودجه سال آینده پیش بینی شده است، تصریح کرد: ایندرحالیست که در موضوع حاشیه‌نشینی ۱.۶ درصد، کودکان آسیب پذیر و همچنین سوء تغذیه کودکان حدود ۱۷ درصد کاهش و در سایر آسیب‌هایاجتماعی هم تقریبا ۱۲ درصد کاهش بودجه پیش بینی شده است.

وی با بیان اینکه در حوزه پیشگیرینیز تقریبا ۱.۳ درصد رشد منفیپیش بینی شده است، ادامه داد: این درحالیست که در حوزه خدمات بازتوانی معتادان ۲۰۴ درصد رشد داشته‌ایم. یعنی به جایاینکه روی حوزه پیشگیری سرمایه گذاری کنیم در مرحله بعد از درمان سرمایه گذاریکرده‌ایم. البته در حوزه درمان هم حدود ۲۳ درصد کاهش داشته‌ایم.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایرانبا بیان اینکه ایران کشوری است که در کنار بزرگترین تولید کنندگان مواد مخدر دنیاقرار دارد، افزود: ترانزیتی که از طریق کشور ما انجام می‌شود باعث شده که مبارزهبا این روند، ویژگی خاصی در کنار پیشگیری و بخش‌های اجتماعی اعتیاد داشته باشد بااین حال بودجه‌ای که در لایحه ۹۹ برای پلیس مواد مخدر با عنوان برنامه مبارزه با قاچاق مواد مخدردیده شده تقریبا بیش از ۴۷ درصد کاهش یافتهاست.

چلک در ادامه توضیح داد: درستاست که اعتقاد داریم باید برنامه‌های اجتماعی و پیشگیری تقویت شود، اما این بهمنزله کم کردن بودجه حوزه مقابله و مبارزه نیست. در حوزه پیشگیری از اعتیاد سازمانبهزیستی هم شاهدیم که بیش از ۱۵ درصد رشد منفی در این حوزه اتفاق افتاده است. در حوزه درماناعتیاد بهزیستی هم ۱۰ درصد کاهش بودجه در نظر گرفته شده است. این موضوعات جزو محورهای ۵ گانه دارای اولویت در کشور است اماظاهرا افرادی که لایحه بودجه را نوشته‌اند اولویت‌ها را کنار گذاشته‌اند، درحالیکه امنیت ما با این حوزه گره خورده است.

وی با تاکید بر اینکه در حوزهبرنامه‌های کلی آسیب‌های اجتماعی نیز در مجموع ۱۲ درصد کاهش داشته‌ایم، اظهار کرد: در مورد برنامه‌های پیشگیری ازایدز در بهزیستی هم ۱۸.۷ درصد رشد منفی و در حوزه رصد آسیبها نیز ۳ درصد رشد منفی داشته‌ایم.

به گفته رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران در حوزه حمایت از بزه دیدگان وزارت دادگستری هم بودجه ۲۰ درصد کاهش اتفاق افتاده است. بااین وجود در بخش حمایت‌های اجتماعی وزارت دادگستری هم رشد ۳۶ درصدی پیش بینی شده است. ایندرحالیست که در حوزه بازماندگان از تحصیل و توسعه عدالت آموزشی هم بیش از ۴۵ درصد رشد منفی در نظر گرفته شدهاست.

چلک با اشاره به اینکه تنهابخشی که رشد قابل توجه داشته بحث پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی وزارت تعاون کار ورفاه اجتماعی با  ۱۳۲ درصد رشد مثبتاست، ادامه داد: در حوزه آسیب‌های اجتماعی انتظار داریم مجلس بازنگری لازم راانجام دهد و بودجه حوزه آسیبهای اجتماعی را از این وضعیت اسف بار به یک نقطه مطلوب‌ترمتناسب با آنچه در جداول برنامه ششم نوشته شده، برساند. این درحالیست که با منابع پیش بینی شده نه جداولبرنامه ششم قابل تحقق است و نه در سند چشم انداز ایران ۱۴۰۴ برای کشور پیش بیینی شده تحقق می‌یابد.همچنین سال آینده با این شرایط باید منتظر آمار بیشتر آسیب‌های اجتماعی در حوزه‌هایمختلف باشیم و عوارض آن را هم شهروندان پرداخت کنند.

انتهای پیام/ایسنا/23 بهمن 98

 


دل نوشته: سلامت را نمی خواهندپاسخ گفت.

در این هوای سرد زمستانی،مطالعه چندباره شعر زمستان اخوان ثالث هم جذاب خواهد بود

سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است.
کسی سربر نیارد کردپاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا رادید نتواند
که ره تاریک ولغزان است
وگر دست محبت سویکس یازی
به اکراه آورد دستاز بغل بیرون
که سرما سخت سوزاناست
نفس کز گرمگاه سینهمی آید برون ابری شود تاریک
چو دیوار ایستد درپیش چشمانت
نفس کاین است پسدیگر چه داری چشم
زچشم دوستان دور یانزدیک
مسیحای جوان مرد منای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بسناحوانمردانه سرد است.آی.
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخگوی در بگشای!
منم من میهمان هرشبت لولی وش مغموم
منم من سنگ تیپاخورده رنجور
منم دشنام پستآفرینش نغمه ناجور
نه از رومم نه اززنگم همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در بگشایدلتنگم
حریفا میزبانامیهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد
تگرگی نیست مرگینیست
صدایی گر شنیدیصحبت سرما و دندان است
من امشب آمدستم وامبگذارم
حسابت را کنار جامبگذارم
چه می گویی که بیگهشد سحر شد بامداد آمد
فریبت می دهدبرآسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
حریفا! گوش سرمابرده است این یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگمیدان مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمتنه توی مرگ اندود پنهان است
حریفا! رو چراغباده را بفروز شب با روز یکسان است
سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر درهابسته سرها در گریبان دستها پنهان
نفس ها ابر دل هاخسته و غمگین
درختان اسکلت هایبلور آجین
زمین دلمرده سقفآسمان کوتاه
غبار آلوده مهروماه
زمستان است
شعراز:مهدی اخوانثالث

 


حال ناخوش کودکان کار و خیابان در بودجه ۹۹

حال ناخوش کودکان کار و خیابان در بودجه ۹۹

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران از کاهش حدود ١٧ درصدی بودجه حوزه کودکان در لایحه بودجه سال آینده خبر داد.

سید حسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه با استناد به گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی حوزه کودکان در بودجه سال آینده در مجموع حدود ١٧ درصد کاهش یافته است، گفت: همچنین در قانون برنامه توسعه ششم گفته شده که هرساله تعداد کودکان کار و خیابان باید ٢۵ درصد کاهش پیدا کند، این درحالیست که بودجه ساماندهی این کودکان نیز ١٧ درصد رشد منفی داشته است.

وی با اشاره به اینکه کمک هزینه نگهداری کودکان کار و خیابان نیز حدود ١٨ درصد کاهش یافته است، اظهار کرد: یکی از موضوعات مهم در خصوص کودکان بی‌سرپرست، بیمه آتیه» است تا این کودکان در بزرگسالی به حاکمیت وابستگی نداشته باشند، این درحالیست که بودجه مذکور نیز در بودجه سال آینده حدود ١١ درصد کاهش یافته است.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با بیان اینکه در حوزه رشد خدمات حمایتی کودکان و نوجوانان نیز شاهد حدود ۶.٩ درصد رشد منفی هستیم، تصریح کرد: در حوزه درمان و نگهداری از کودکان مجهول الهویه نیز تقریبا ١٠.۵ درصد رشد منفی داشته‌ایم.

چلک با بیان اینکه خدمات توانبخشی یکی از راه‌های ورود افراد به جامعه است توضیح داد: در حوزه توانبخشی کودکان و نوجوانان معلول نیز شاهد کاهش ١۶.٧ درصدی هستیم. 

وی افزود: در حوزه سوءتغذیه کودکان نیز در کمیته امداد ٩٩.٩ درصد رشد منفی داریم. در خصوص نگهداری دانش‌آموزان در خوابگاه در کمیته امداد نیز ٢۴.۵ درصد رشد منفی پیش بینی شده است. در برنامه پایش سلامت جوانان و نوجوانان سازمان غذا و دارو نیز ٢۵ درصد رشد منفی و در حوزه بهبود تغذیه کودکان زیر ۵ سال نیز ٣٣.٣ رشد منفی در نظر گرفته شده است.

چلک با بیان اینکه در برنامه رشد و پرورش کودکان در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز ۵.۵ نیز رشد پیش بینی شده است، ادامه داد: مجموعه این ارقام نشان‌دهنده غفلت در حوزه سلامت همه جانبه کودکان است.منبع: ایسنا/26 بهمن 98


۲۴۸۰ تومان سرانه پیشگیری از آسیب‌های اجتماعیدانش‌آموزان!

سیدحسن چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران

Image result for  چلک

یکی از مهم‌ترین وظایف نهاد‌هایرسمی زمینه سازی برای ارتقای شاخص سلامت اجتماعی و سواد اجتماعی در جامعه است کهبدون شک یکی از مهم‌ترین نهاد‌ها در راستای تحقق این وظیفه آموزش و پرورش است.چراکه حداقل دوازده سال یک دانش‌آموز با مدرسه ارتباط دارد. مدرسه‌ای که سه ضلعدانش‌آموز، اولیای مدرسه و اولیای خانه (والدین) را با هم دارد که کمتر محیطاجتماعی را می‌توان پیدا کرد که از این موقعیت مطلوب برخوردار باشد. ایفای پرورشاجتماعی در این محیط می‌تواند و می‌بایست به‌عنوان یک اولویت باشد. طبیعتا برایاستفاده مطلوب از این محیط نیاز به اتخاذ تمهیدات مختلفی است که از جمله آنها می‌توانبه تامین بودجه لازم برای اجرای برنامه‌های مرتب با ارتقای سلامت اجتماعی اشارهکرد. با توجه به شرایط نگران کننده کشور در حوزه آسیب‌های اجتماعی و تنوع آنها وکاهش سن افراد درگیر آسیب‌های اجتماعی و با توجه به وظایف پیش‌بینی شده در سندتحول آموزش و پرورش و از همه مهمتر ضرورت توجه به این موضوع در جامعه انتظار اینبود که در بودجه سال 1399 شاهد افزایش بودجه دراین بخش برای برنامه‌های پیشگیری ازآسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزان باشیم. تاملی بر لایحه بودجه سال 1399 نشان می‌دهدکه اعتبار سال 1399 درلایحه برای این برنامه 335000 میلیون ریال پیش‌بینی شده کهنسبت به سال قبل که 1421200 میلیون ریال بوده حدود 76 درصدکاهش داشته است. کدامعقل سلیمی این نوع بودجه‌ریزی را با اهداف کشور برای توجه به آسیب‌های اجتماعیمنطبق می‌داند؟ کدام نشانه را دست اندرکاران بودجه دیدند که نشان از بهبود وضعیتاست که این گونه تدبیر کردند که باید همین بودجه بسیار حداقلی را هم 76 درصد کاهشدهند. باید به این دست اندرکاران دست مریزاد گفت که نهایت بی‌تدبیری را انجامدادند. جالب اینجاست که بودجه مربوط به کودکان بازمانده از تحصیل مناطق محروم راهم بیش از 45 درصد کاهش دادند. یعنی در سال 1398 این بودجه 2936000 میلیون ریالبوده که در لایحه بودجه سال 1399 به 1604370 میلیون ریال کاهش پیدا کرده است. فکرمی‌کنم برای گسترش آسیب‌های اجتماعی نیاز به دشمن نداریم خودمان با دست خودمان چاهرا برای عمیق‌تر شدن آسیب‌های اجتماعی آماده می‌کنیم. از کمیسیون های آموزش وتلفیق مجلس شورای اسلامی و هیات رئیسه مجلس انتظار می‌رود جلوی این فاجعه رابگیرند.

منبع:رومه آرمان ملی/26 بهمن 98

 


آسیب‌های اجتماعی در اولویت دولت نیست/ کاهش بودجه آسیب‌ها

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: کاهش بودجه آسیب های اجتماعی نشان می دهد که این موضوع در اولویت برنامه های دولت قرار ندارد و عقلانیتی در بودجه ریزی آسیب های اجتماعی نبوده است.

سیدحسن چلک در گفتگو با خبرنگار مهر، در خصوص بودجه آسیب‌های اجتماعی، اظهار داشت: در کشور ما متأسفانه واقعیتی که وجود دارد این است که رابطه منطقی میان بودجه و آسیب‌های اجتماعی وجود ندارد و هیچکس نمی‌تواند منکر ارتباط آسیب‌های اجتماعی با حوزه امنیت شود.

وی گفت: گسترش آسیب‌های اجتماعی برای امنیت کشور تأثیر می‌گذارد و شاید به همین دلیل است که طی چند سال اخیر در عرصه تگذاری توجه به موضوع آسیب‌ها، کاهش جرایم و … بیشتر شده است به طوری که در برنامه ششم نیز به این موضوع توجه ویژه‌ای شده است.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به اینکه در این شرایط انتظار می‌رود نظام برنامه ریزی بودجه با توجه به تأثیرات منفی که گسترش آسیب‌های اجتماعی می‌تواند به دنبال داشته باشد در جهت افزایش بودجه نیز اقدام کند، افزود: در لایحه بودجه ۹۹ به جز اعتیاد و طلاق در مجموع با کاهش بیش از ۱۰ درصدی بودجه آسیب‌های اجتماعی مواجه بودیم و این نشان می‌دهد که قوه عاقله‌ای که بودجه را برنامه‌ریزی کرده مبتنی بر شواهد و واقعیت‌ها نبوده و عقلانیتی در بودجه‌ریزی سال ۹۹ در حوزه آسیب‌های اجتماعی به چشم نمی‌خورد.

گفت: شرایط کشور را می‌پذیریم اما در همین شرایط نیز یکی از موضوع‌هایی که می‌تواند بار مالی کشور را در موضوعات مختلف افزایش دهد گسترش آسیب‌های اجتماعی و جرایم است چرا که در طول سال هزینه زیادی برای مشکلات ناشی از آسیب‌های اجتماعی که ایجاد می‌شود دولت می‌پردازد. بنابراین جا دارد قبل از مواجهه با این مشکلات بودجه‌ای برای پیشگیری در نظر گرفته شود.

وی ادامه داد: ارگان‌های مختلفی مانند قوه قضائیه، بهزیستی، مراکز بازتوانی، دادگاه‌ها و…، هزینه‌هایی را بعد از بروز آسیب می‌پردازند و این منطقی نیست.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با تاکید بر اینکه در سال آینده بودجه آسیب‌ها نشان می‌دهد که این موضوع در اولویت دولت قرار ندارد، تصریح کرد: چرا که در بخش بودجه با کاهش نسبتاً زیادی نسبت به سال قبل مواجه بودیم.

با اشاره به اینکه یکی از ارگان‌هایی که می‌تواند در پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی نقش داشته باشد، آموزش و پرورش است، اظهار داشت: در صورتی که با برنامه‌های پیشگیرانه و اختصاص اعتبار ویژه‌ای در مدارس بتوانیم از بروز آسیب‌های اجتماعی جلوگیری کنیم در این صورت امنیت جامعه نیز تضمین خواهد شد.

وی با اشاره به اینکه ۱۳.۵ میلیون دانش آموز در کشور تحصیل می‌کنند، گفت: هیچ ساختاری مانند آموزش و پرورش نداریم که همزمان با گروه زیادی از مخاطبین مانند والدین، دانش آموزان و اولیای مدرسه در ارتباط باشند به همین دلیل بهترین راه پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی، آموزش و پرورش است اما در لایحه بودجه از حوزه آسیب‌های اجتماعی آموزش و پرورش نیز ۷۶ درصد با کاهش روبرو شده‌ایم.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران از ارسال نامه به رئیس مجلس خبر داد و افزود: به عنوان یک تشکل غیردولتی که در خصوص آسیب‌های اجتماعی نیز فعالیت داریم در نامه‌ای از رئیس مجلس درخواست کردیم که بودجه بخش آسیب‌های اجتماعی را افزایش دهد چرا که در این صورت با مشکلات زیادی روبرو خواهیم شد.

گفت: به رغم برنامه ششم توسعه و اسناد بالادستی که در تمامی آنها توجه ویژه به پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی مورد تاکید قرار گرفته، انتظار می‌رود مجلس سکوت نکند و در کمیسیون‌های مربوطه در خصوص افزایش اعتبارات پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی اقدامات ویژه‌ای را انجام دهند.

وی افزود: ۳۳ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان در حوزه پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی دانش آموزان اختصاص داده شده است که اگر این رقم را بر تعداد ۱۳.۵ میلیونی دانش آموزان تقسیم کنیم سرانه بسیار اندکی برای پیشگیری از آسیب به هر یک می‌رسد که این برای جمعیت مهم و تأثیرگذاری که آینده کشور به آنها بستگی دارد کافی نیست.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: برنامه پیشگیری باید بر اساس ارتقا سلامت روان جامعه تدوین شود که متأسفانه در این خصوص غفلت شده است. چرا که اگر مجلس فکری برای افزایش بودجه آسیب‌های اجتماعی نکند به راحتی سرمایه‌های اجتماعی خود را از دست خواهیم داد.

کد خبر 4852572

تقدیم به مادرانایران زمین: تو مه جان ماره ته دا بمیرم

امسل سی امینسالی است که روز مادر را بدون مادر تجربه می کنم.تجربه ایی سخت که فقط کسانی کهمادر شان را از دست دادند می توانند درک کنند. مادر نماد عشق خالصانه است. مادرانما از ما به مناسبت این روز نه هدیه می خواهند نه گل و نه هیچ چیز دیگر.بلکه فقطسلامتی و عاقبت بخیری را برای ما از خداوند می خواهند.مادرانی که  بدن منت بزرگ مان کردند، به ما محبت  زیاد کردند، از خواب شون زدند تا ما آرامش داشتهباشیم.مادرانی که هم در بودن شان به ما انرژی می دهند و هم در نبودن شان  یادشان انرژی بخش است.نمی دانم چه کمی شود کهما  فرزندان خیلی مواقع این محبت های بدونمنت مادران را وظیفه آنان می دانیم ولی وظیفه خودمان را در قبال شان فراموش میکنیم.خوشا به حال کسانی که زخمی بر دل مادرشان ننهادند، و دعای مادر همیشه بدرقهزندگی شان هست. نه آنانی که از دیدن مادر ان شان طفره می روند و دنبال سرایسالمندان برای آنان هستند تا خود آرمش داشته باشند و حتی سال ها از یک تماس تلفنیدریغ می کنند و فراموش کردند که این مادر بود ( که در کنار پدر) از خواب و خوراکخود می زد تا فرزندان راحت بخوابند و زندگی کنند ولی صدای شان در نمی آمد. بیاییم برایمادران از دنیا رفته دعا کنیم تا مشمول رحمت الهی شوند.و برای مادرانی که هستندآرزوی سلامتی کنیم و قدربودن شان را بدانیم. کمتر روزی است که با یاد مارم نباشم.بعد از سی سال هنوز  دلم برایش تنگ می شودواحساس می کنم یک حامی و منلع بزرگ مهربانی وانرژی را از دست دادم. بیاییم و بگذاریممادران ما آزرده خاطر شوند.باور کنیم زندگی ارزشی این همه بی مهری ها  نسبت بهاطرافیان از جمله والدین را ندارد.هر گاه این شعر دوست عزیم آقای فرهود جلالیکندلوسی را می خوانم تمام وجودم می لرزد. چون آنچه که در این شعر از مادر توصیفشده است را در زندگی ام دیدم  و چشیدم.اینشعر را تقدیم می کنم به همه مادران ایران عزیز:

تو مه جان ماره ته دا بمیرم(مادر عزیزمهستید،فدایت بشوم )

همش سبزه زاره ته دا بمیرم( همیشه سبزه زار هستید، فدایت شوم )

اگه دنیا سوز و سرما بوو(اگر تمام دنیاپر از سوز و سرما(زمستان) بشود)

همیشه بهاره ته دا بمیرم(شما همیشهبهار هستید، فدایت شوم)

نه نه ماه و نه روز تا که گت بووم(فقطنه ماه و نه روز تحمل  بزرگشدن من را نکردید(اشاره به دوران بارداری تا زایمان) بلکه تا تا بزرگ شوم نیز اینزحمت را کشیدید)

ته مِر بی قراره ته دا بمیرم(شما برایمن بی قرار هستید، فدایت شوم)

اته راحت خو تنه آرزو(یک روز خواب راحتبرایت آرزو شده است)

تو شو زینّه داره ته دا بمیرم (شب زنده دار هستید، فدایت شوم)

اته دل به پش  تو نخارده غذا (یک بار با خیال راحت غذا نخوردید)

همش لقمه خواره ته دا بمیرم (همیشه ته مانده غذا را لقمه می کردید ومیخوردید)(کنایه از گذشت مادر)

ته دس مشت اوله ته دوش وچه (در حالی که دستت از کار های سخت تاول زده، ولی بچهرا روی کولت نیز گذاشتی)

همش فکر کاره ته دا بمیرم (همیشه در حال کار کردن هستید، فدایت شوم)

ته کار و ته زحمت چه بی منّته (زحمتی هم می کشید هیچگاه منت نمی گذاری)

خب پرستاره ته دا بمیرم (بهترین پرستار هستی،فدایت شوم)

جان مارا ته کشه ی خوی دا (مادر جان، دلم برای خوابیدن در بغلت لک زده است)

مه دلّ قراره ته دا بمیرم (آرم و قرار دلم هستی، فدایت شوم)

خبی وینه بیه ته ور قرض گیرن (خوبی و مهربانی باید از شما یاد بگید خوبی را)

چونکه انّه خاره ته دا بمیرم (چون این قدر خوب هستی،فدایت شوم)

همه ی غم و غصه ره دارنه دل (همیشه غمخوارمردم هستید)

کوی استواره ته دا بمیرم (اما مثل کوه استوار هستی، فدایت شوم)

تَ فرق نکنه و چه خار و بد (برای شما فرند خوب و بد فرقی نمی کند)

چنّه با وقاره ته دا بمیرم (از بس که با وقار هستی، فدایت شوم)

تِ ارمون اینه جمع بوون وچیله (آرزویت این است که همه فرزندانت با هم باشند)

همه ی غمخواره ته دا بمیرم (غمخوار همه هستی، فدایت شوم)

اگه پر دنیّو و    خنّه ی    امید (اگر پدر که امید خانه است، نباشد(فوت کند)

تو هم پرو ماره ته دا بمیرم (شما هم پدر هستی و هم مادر،فدایت شوم)

ته شرمنده مِ  چی بوام جان مار (شرمنده ات  هستم، چه بگویم ای مادر)

تو چشم انتظاره ته دا بمیرم (شما چشم انتظاری،فدایت شوم)

بهشتم ته مزّ  کچیک و کمه (بهشت هم برای پاداش زجمت شما کم است(بهشت زیر پایمادردان است))

تو پره براره ته دا بمیرم (حتی برای پدرم هم برادری با وفا هستی، فدایت شوم)

جلالیِّ ارمون اینه نوینه (آرزوی جلالی این است که هیچگاه)

و چه ی بی ماره ته دا بمیرم (هیچ کودکی را بی مادر نبینم)

خداوند همه مادران را رحمت کند.برایشادی روح شان صلواتی بفرستیم.برای مادرانی که درکنارمان هستند از خداوند آرزوی طولعمر با عزت کنیم.قدر پدر و مادر را بدانیدکه جایگزین ندارند.

چلک.26 بهمن 1398

 

 


اجرای سلیقه‌ای قوانین مانع حمایت از حقوق کودکان می‌شود

تهران - ایرنا - رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: اگر قوانین به درستی اجرا شود و سلیقه‌ای با آن برخورد نشود با همین قوانین نیز می‌توان برای کودکان کار و از حقوق آنها حمایت کرد.

سید حسن چلک عصر روز گذشته(سه شنبه) در نشست رونمایی از کتاب کودک آزاری در ستگاه های فقیرنشین» که توسط جمعیت امداد دانشجویی - مردمی امام علی(ع) در ستاد توانمندسازی سمن های  شهر تهران برگزار شد، افزود: سال ۶۸ برای بازدید به کانون اصلاح و تربیت رفته و شاهد اجرای تئاتر توسط یکی از کودکان کانون بودیم. این کودک بخش‌هایی از زندگی‌ خود را در قالب تئاتر اجرا کرد که بسیار متأثر شدیم اما در پایان گفت منتظرم بروم بیرون که انتقام بگیرم.

وی ادامه داد: با شنیدن این جمله به این موضوع فکر کردم که چرا حمایتی برای این بچه‌ها نیست که اگر به‌ موقع حمایت شده بودند، امروز پشت دیوارهای کانون نبودند.

چلک اضافه کرد: بعدها به این نتیجه رسیدم که خیلی از این بچه‌ها، محصول جامعه و خانواده‌هایشان هستند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران تصریح کرد: عادت کرده‌ایم بعد از انبوه مصیبتی که بر سر کودکان می آید، سپس مداخله کنیم. به همین دلیل پدیده کودک آزاری در ایران ریشه‌دار است.

چلک خاطرنشان کرد: طبق آمار وزارت راه و شهرسازی ۲۱ میلیون نفر از جمعیت کشور در بافت فرسوده و ناکارآمد شهری ست دارند. این یعنی اینکه پذیرفته‌ایم در این مناطق حداقل های خدمات عمومی وجود ندارد.

وی با اشاره به کاهش ۱۸ درصدی بودجه حمایت از کودکان کار و کاهش ۱۰ درصدی بودجه آسیب های اجتماعی در لایحه بودجه ۹۹ تأکید کرد: آن وقت می‌گوییم ۱۶ میلیون پرونده در حوزه آسیب داریم.

چلک تصریح کرد: در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که سرمایه اجتماعی در شرایط نامطلوبی قرار دارد و هر اتفاقی می‌تواند رخ دهد و کودک آزاری یک نشانه است که باید آن را جدی گرفت.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی با بیان اینکه کودک آزاری را فردی نکنیم، افزود: جامعه‌ای که طبق آمارها یک چهارم آن حداقل دارای یک اختلال روانی هستند، هیچ وقت نمی‌تواند کار را به درستی انجام دهد. در این بین در شرایطی به سر می‌بریم که آسیب های اجتماعی در حال طی کردن لایه‌های زیرزمینی خود است و از طرفی جرأت لایه برداری نداریم.

وی با بیان اینکه آزارگران جنسی اغلب آشنا هستند، گفت: به همین دلیل رسیدگی به این موضوع به سختی و با تأخیر صورت می گیرد. گاهی غفلت ما عامدانه است چون توان پاسخگویی نداریم و گاهی نتیجه جهل و ناآگاهی.

چلک اضافه کرد: اگر قوانین به درستی اجرا شود و سلیقه ای برخورد نشود با همین قوانین نیز می‌توان کار و از کودکان حمایت کرد. این درحالیست است که باید تا اجرایی شدن لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان مطالبه گری صورت بگیرد.

وی با نگاه امیدوارانه به اصلاح قوانین در حوزه کودکان گفت: نباید خیلی ناامید بود. گام های مثبتی در این خصوص برداشته شده اما نیاز به زمان دارد. تگذاری یا اصلاح و تغییر قوانین یک شبه انجام نمی‌شود و باید برای آن تلاش، مطالبه گری و هم مستندسازی کنیم زیرا تغییرات در حوزه اجتماعی به تدریج جای خود را نشان می‌دهد و این نشانگر این است که ما همکاری بین بخشی را به خوبی بلد نیستیم.

چلک در بخش دیگری از صحبت‌های خود به اخلاق در جامعه اشاره و خاطرنشان کرد: اخلاق در جامعه ضعیف شده است. ما همگی باید نسبت به حقوق کودکان بیش از بقیه توجه کنیم. مطالبه گری کنیم و برای حمایت از کودکان از روی ترحم وارد نشویم. بلکه به عنوان شهروند وظیفه دفاع از حقوق کودکان را برعهده بگیریم.

منبع: ایرنا/30 بهمن 98/ ادامه مطلب در خبرگزاری ایرنا


پیوند وعده‌های عملگرایانه با افزایش امید و نشاط اجتماعی

تهران - ایرنا - رئیسانجمن مددکاران اجتماعی ایران بر رابطه تنگاتنگ وعده‌های عملگرایانه با افزایشنشاط و امید در جامعه تاکید کرد و گفت: سلامت روان و ایجاد امید و نشاط در جامعه،بیش از هر چیزی باید دغدغه نامزدهای انتخابات باشد.

روزهای اخیر دیوارهایواقعی و مجازی کشور، از تبلیغات انتخاباتی با رنگ و لعاب وعده های رویایی نامزدهایانتخابات مجلس شورای اسلامی آغشته شد، وعده هایی که گاه پا را فراتر از واقعیتگذاشت غافل از این که برآورده نشدن آن، موجبات سلب اعتماد عمومی مردم می شود.

حال آن که وعده های انتخاباتی عملگرایانه نقش بسزایی در ایجادفضای امید و اعتماد در جامعه دارد و از عوامل افزایش سلامت روح و روان افراد بهشمار می رود.

موضوعی که سید حسن چلک» رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران بر آن تاکید می کند و می گوید: عرف در همهانتخابات ها بر این محور می چرخد که نامزدها برای کسب آرای بیشتر، وعده و وعیدهاییمی دهند که برخی از آن ها، قابل تحقق و برخی دیگر حتی در حیطه اختیارات نامزد موردنظر نیست. در این میان، اشتغال چند میلیونی، افزایش سه برابری یارانه و پرداختمستمری بیشتر، میدان مانور نامزدها است که بر آن تمرکز می کنند و با این کار، درواقع انتظاراتی را در افکار عمومی به وجود می آورند. پس می توان گفت وعده هاینامزدها، تاثیر بسزایی در افزایش اعتماد یا سلب آن در میان شهروندان دارد.

وی ادامه می دهد: اساس و منطق کار بر این استوار است کهنامزدها با تکیه بر ظرفیت ها، فرصت ها و تهدیدهایی که وجود دارد، وعده هایی رابدهند که در صورت پیروزی در انتخابات، بتوانند در جهت اجرایی کردن آن، گام هایعملی بردارند. اما دلیل ارائه قولها و وعده های غیر عملی این است که نامزدها یا شناخت کاملی نسبت به وعده ها ندارندیا عملی شدن وعده ها را خیلی ساده می پندارند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران درباره عواقب عملی نشدن اینوعده ها و تاثیر آن بر روح و روان افراد هشدار می دهد و تاکید می کند: نتیجه ای جامیدی مردم نسبت به مسولان ندارد ضمن این که افراد را از خلاقیت و بالفعل شدناستعدادهایشان بازمی دارد.

چلک ادامه می دهد: شکاف بیشتر میان ملت و حاکمیت هم ازدیگر تبعات وعده های دروغینی است که موجبات نیتی و ناامیدی را فراهم می کند.بنابراین باید واقع بینانه تر به این امر توجه شود و افراد را مم کرد تا ازظرفیت های کشور برای ارتقای شاخص های مردم استفاده و تلاش کنند وعده ها، عملیاتیشوند و از وعده های نشدنی بپرهیزند.

وی درباره تاثیر تخریب و تبلیغ ناامیدی بر میزان جلب یا سلباعتماد عمومی هم توضیح می دهد: آن چه که قبیح و مورد پذیرش جامعه نیست، تمرکز برنکاتی است که اخلاق را جریحه دار می کند مانند بکار بردن گزارش ها یا نکاتغیرواقعی با هدف کنار زدن رقیب. این برخوردها، بیش از هرچیزی در اذهان عمومی باقیخواهد ماند و در صورت پیروزی در انتخابات هم، مردم هرگز فراموش نخواهند کرد.

این آسیب شناس اجتماعی یادآور می شود: باید این واقعیت راپذیرفت که اعتماد مردم به حکومت، باعث پویایی نظام حکومتی در سطح کلان می شود زیراباور و اعتماد عمومی، انگیزه حضور و مشارکت سرمایه های اجتماعی را دو چندان می کندو دولتمردان با تکیه بر آن، می توانند در همه عرصه ها پیروز از میدان خارج شوند.

منبع: ایرنا/30 بهمن 98

 


جناب آقای دکتر علی لاریجانی

رییس محترم مجلس شورای اسلامی

 

با سلام و احترام،

      همانگونه کهاستحضار دارید یکی از نگرانی های جدی در کشور گسترش آسیب های اجتماعی و تنوع آنهاو کاهش سن افراد در معرض آسیب و آسیب دیده اجتماعی و همین طور نگرانی از آسیب های اجتماعینوپدید بویژه تحت تاثیر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است بگونه ایی که این وضعیتموجب شده جلسات مهمی با حضور مسوولین عالی نظام از جمله جنابعالی برگزار شود و تحتتاثیر این جلسات لایحه برنامه ششم ارسال توسط دولت در حوزه اجتماعی توسط مجلسشورای اسلامی  بازنگری اساسی قرار گرفته کهنقطه عطف آن در این برنامه ماده 80 می باشد.گر چه در سایر اسناد بالادستی هم بهاین موضوع مهم توجه شده است. در چنین شرایطی که آسیب های اجتماعی سرمایه انسانیکشور ما را تحت تاثیر قرار داده است انتظار می رفت که دولت در لایحه بودجه سال1399 توجه بیشتری به منبع اختصاص داده شده برای برنامه های کنترل و کاهش آسیب هایاجتماعی با رویکرد سلامت اجتماعی و روانی اختصاص می داد.تاملی بر گزارش تهیه شدهدر خصوص بودجه آسیب های اجتماعی توسط مرکز پژوهش های مجلس نشان می دهد که نه تنهاتوجه به این موضوع اساسی بیشتر نشده است بلکه شاهد کاهش حدود 10 درصدی بودجهپیشنهادی در این حوزه هم هستیم. طبق جداول لایحه بودجه سال 1399 کاهش 17 درصدی دربخش کودکان آسیب پذیر،12 درصدی آسیب های اجتماعی، کاهش 76 درصدی برنامه پیشگیری ازآسیب های اجتماعی دانش آموزان، کاهش 45 درصدی برنامه حمایت از کودکان بازمانده ازتحصیل مناطق محروم، کاهش 15 درصدی برنامه پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر وروانگردان بهزیستی کشور، کاهش  حدود 19درصدی ساماندهی کودکان خیابانی، کاهش بیش از درصدی حمایت از کودکان کار، باتوجه به وضعیت ایران در کنار دو کشور بزرگ تولید کننده مواد مخدر کاهش بیش از 47درصدی برنامه مبارزه با قاچاق مواد مخدر، کاهش حدود 23 درصدی خدمات درمان و کاهشآسیب، و هستیم گر چه در برخی  برنامهرشد مثبت کمی هم داریم که امیدوارم منتی بر سر این مردم گداشته نشود که بعضی  برنامه افزایش  کمی داشتیم، همین طور کاهشحدود 17 درصدی برنامه های مرتبط با کودکان را نیز شاهد هستیم .ضمن این که افزایشحدود 20 درصدی برای مستمری بگیران تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد هم با توجه بهشرایط اقتصادی کشور که دوست و دشمن بر مناسب نبودن حال اقتصاد کشور صحه می گذارندهم گره ایی از زندگی این افراد باز نخواهد کرد بلکه بار گرانی ها و تورم بیش ازهمه کمر خمیده همین افراد را بیشتر خم خواهد کرد که بدون شک تبعات این وضعیت میتواند در مجموع افزایش آسیب های اجتماعی را به دنبال داشته باشد و انتظاراتی که  فقط در برنامه ششم توسعه برای کاهش 25 درصدیآسیب های اجتماعی مصوب شده است تحقق پیدا  نخواهد کرد و ویژگی های  قابل انتظار برای ایران 1404 طبق سند چشم اندازبیست ساله  ایران مبنی برجامعه برخوردار ازنهاد مستحکم خانواده، رفاه و . هم تحقق پیدا نخواهد کرد.

از جنابعالی و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی انتطارداریم که در تصویب بودجه همین بودجه بسیار ناچیز مربوط به کنترل و کاهش اسیب هایاجتماعی را  با کاهش پیش بینیب شده توسطدولت تصویب نکنید و برای افزایش بودجه این بخش تدابیر لازم اتخاذ شود. به نظر میرسد با این نوع نگاه به موضوع آسیب های اجتماعی در نظام بودجه ریزی کشور، نیازی بهدشمن برای برنده شدن در جنگ نرم که از جمله مصادیق آن گسترش آسیب های اجتماعی و ازدست دادن نیروی انسانی( به عنوان یکی از دو سرمایه اصلی در کنار سرمایه اجتماعیبرای توسعه کشور )نداریم.

دکتر سید حسن چلک

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 رونوشت:

رییس محترم کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی جهت استحضار وپیگیری

رییس محترم کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی جهت استحضارو پیگیری

رییس محترم کمیسیون تلفیق بودجه مجلش شورای اسلامی جهتاستحضار و پیگیری

رییس محترم کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی جهتاستحضار و پیگیری

جناب آقای دکتر قبادی دانا معاون محترم وزیر و رییس سازمانبهزیستی کشور جهت استحضار

جناب آقای دکتر مومنی دبیر کل محترم ستاد مبارزه با موادمخدر ریاست جمهوری جهت استحضار

جناب سردار زاهدیان رییس محترم پلیس مبارزه با مواد مخدرناجا جهت استحضار

جناب آقای دکتر حاجی میرزایی وزیر محترم آموزش و پرورش جهتاستحضار

دبیران سرویس های اجتماعی رسانه هه و مطبوعات داخلی

 بایگانی

 

 

 

 

 


یادداشت:

کارتن‌خواب‌ها را دریابیم

سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

مهم‌ترین راه مقابله با ویروس کرونا که وارد ایران هم شده، پیشگیریاست که نقش مردم خیلی مهم است اما باید نگاهی هم به کسانی داشته باشیم که ممکن استحتی یکبار هم این خبر را نشنیده یا راه پیشگیری را بلد نباشند و از طرفی هم همه جامی‌روند. اینها کسانی هستند که عمدتا کارتن‌خواب، بی‌خانمان، کودک کار و کودکخیابان هستند که همه جا تردد دارند به‌ویژه اینکه برخی هم هیچ کنترلی روی رفتارخودشان ندارند. طبیعتا همه آموزش‌ها و مراقبت‌ها عمدتا برای امثال من و شمایی استکه کارتن‌خواب نیستیم و تهدیدی برای دیگران محسوب نمی‌شویم، درحالی که گروه‌هایمدنظر بعضا در مترو، اتوبوس‌ها، ترمینال‌ها، حرم‌ها و پاساژها دیده می‌شوند و ازجمله گروه‌هایی هستند که برنامه‌ریزی‌های مربوط به پیشگیری باید توسط سازمان‌هایمختلف برایشان صورت بگیرد. از آنجا که انتقال این ویروس سرعت بالا و ویژگی خاص خودرا دارد به نظر می‌رسد نیازمند این برنامه ویژه جهت جلوگیری از ابتلا به ویروس وبعد از آن انتقال ویروس توسط این افراد باشیم. الان یک سیستم غربالگری برای کارتن‌خواب‌هاو افراد متجاهر و کودکان کار و خیابان و غیره نداریم. ما خودخواسته برای کنترلسلامتی‌مان به مراکز درمانی مراجعه می‌کنیم ولی برای این افراد هیچ برنامه ویژه‌ایوجود ندارد و با توجه به اینکه محدودیت تردد به اماکن عمومی را نیز ندارند، لذابرای این گروه نیازمند یک تدابیر ویژه و مستقل هستیم که خدای ناکرده هم خود اینافراد مبتلا نشوند و هم به دیگران منتقل نکنند. لااقل آنچه تاکنون شنیده‌ام حاکیاز این است که تمرکز و توجه کافی نسبت به این گروه‌ها وجود ندارد لذا با کمک بخش‌هایدولتی یا غیردولتی برای این افراد باید فکری کرد. گرمخانه‌ها، سامان سراهایشهرداری، مراکز نگهداری معتادین متجاهر و کمپ‌ها و مراکز مشابه مستم یک برنامه‌ریزیخاص است. به‌ویژه همین را در مرکز توانبخشی و نگهداری بیماران روانی و سالمندان همممکن است داشته باشیم. البته مراکزی که افراد توان مدیریت رفتارشان را دارند، راحت‌تراست و سازمان‌های مربوطه تدابیری را اتخاذ می‌کنند ولی افرادی که بعضا در خیابانهستند و هیچ‌کس هم کاری به کارشان ندارد و خودشان هم نمی‌توانند کنترل کنند،چنانچه مبتلا شوند، می‌توانند یکی از منابع انتقال ویروس باشند. از طرفی باید فکریهم برای بعضی از اماکن پرتردد در این مقطع زمانی اندیشید. جان و سلامت و امنیتمردم مهم است، تعطیل شدن برخی از مراکز اجتناب ناپذیر است لذا در این بخش هم دولتباید تصمیم قاطع‌تر و جدی‌تری بگیرد. شاید آنجا که تردد بیشتر است و نمی‌توانکنترل کرد بخشی هم خود مردم باشند چون اگر همه دولت و همه حاکمیت هم پای کاربیایند اما مردم موضوع را جدی نگیرند کنترل انتقال این ویروس سخت خواهد شد و مجبورخواهیم شد که هزینه‌های انسانی و اقتصادی بیشتری پرداخت کنیم. شاید برای کارتنخواب‌ها و افرادی که کنترلی روی رفتارشان ندارند قرنطینه در مقطع کوتاه می‌تواندمسکنی در مورد این افراد که هم نگران ابتلا و هم نگران انتقال بیماری به دیگرانهستیم، باشد. سازمان‌ها برای خودشان برنامه دارند اما همه این افراد در پوششسازمان‌ها نیستند. این افراد گروه‌هایی هستند که همه جا می‌روند و خیلی دغدغهپیشگیری ندارند و معمولا در شرایط عادی هم بهداشت را رعایت نمی‌کنند چه رسد بهالان که انتقال این ویروس به‌راحتی صورت می‌گیرد. دو ماه گذشته فرصت خوبی بود کهبتوانند اطلاعات درستی به جامعه درباره این بیماری داده شود. اکنون با این ویروسمواجهیم و نگران گروه‌هایی هستیم که هیچ کنترلی روی آنها نیست.

منبع: رومه آرمان ملی/6 اسفند 98

 


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایراندرگفتگو با رکنا:

87 درصد کودکان مراکز شبانهروزی بهزیستی، بدسرپرست هستند/ کودکان را در مهمانی به اتاق در بسته نفرستید

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران به رکنا گفت:83 تا 87 درصد از مراکز شبانه روزی ما شامل بچه های بدسرپرست است که دقیقا نشان می‌دهد،سیستم حساس شده و از این ظرفیت استفاده می‌کند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، کودک آزاری یکی از خبرهای درد آوری است که هرباربا شنیدن آن دل جامعه به درد می‌آید که نقش فعالان اجتماعی در کم کاستن این نوعآسیب ها  بسیار مهم است. حقیقت این است که مادر ارتباط با مسائل کودک آزاری با یک الگوواره روبرو هستیم که تاریخی بودن آن راتصدیق می‌کند.

مسئله کودک آزاری جهانی است و در هرنقطه از جهان حتی در مدن ترین کشورها نیز امکان رخ دادن آن وجود دارد بنابرایننیاز است تا رسانه های و فعالان اجتماعی به سمت حساس کردن جامعه در این زمینه گامبردارند.

سید حسن چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی رکنا، درباره این مسئله کهآیا در سال گذشته کودک آزاری افزایش یا کاهش داشته است گفتهیچکس نمی‌تواند آماری از کاهش یا افزایش کودک آزاری بدهد چراکه عددی در یکبازه زمانی مشخص نداریم. سال گذشته در یک مقطع زمانی کوتاه چند اتفاق رخ داد کهمنجر به این شد تا رسانه ها پرداخت بیشتری را نسبت به کودکان داشته باشند وگرنهمسئله کودک آزاری همیشه بوده، هست و خواهد بود.

وی ادامه دادآنچه که امروز مشخص است، شناخت مردماز بهره گیری اجتماعی برای حمایت از کودکان  است که افزایش یافته است .همچنین دسترسی به خدمات اجتماعی با حضورسازمان های مردم نهاد در حوزه کودکان و تسهیل حساس شدن سازمان های مرتبط به اینحوزه  است.

چلک با بیان اینکه در دوسال گذشته فقط برای یک روز 150 اورژانس جدید راه اندازی می‌شود اظهار کردبنابراین 150 نقطه دیگر امکان دسترسیبه اورژانس اجتماعی دارند به همین تناسب نیز سازمان های غیر دولتی و رسانه ها فعالتر شده و فضای مجازی حساسیت بیشتری پیدا کرده است.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران اذعان کردهمه این حساسیت ها منجر به این شد تاخیلی از مسائل قبل از بحرانی شدن به مراکز مربوطه ارجاع داده شدند. 83 تا 87 درصدکودکان در مراکز شبانه روزی ما بچه های بدسرپرست هستند که دقیقا نشان می‌دهد،سیستم حساس شده است و از این ظرفیت استفاده می‌کند.

او در پاسخ به این که 60 درصدپسران مورد کودک آزاری قرار می‌گیرند بنابراین چه آثار و تبعاتی را به دنبال دارداظهار کرد: کودک آزاری تاثیرخود را بر کودک می‌گذارد و در این زمینه تفاوتی میان پسران یا دختران نیست.کمااینکه مسائل دیگری مانند سن، شرایط خانوادگی، مهارت و. در کودک آزاری تعیینکننده است بنابراین افرادی که حامی جدی در زندگی خود ندارند تاثیر پذیری منفی تریرا تحمل می‌کنند.

چلک درباره اثرگذاری  آزارها بیان کردآزارها تاثیرات ماندگار و مخرب بیشتریبر روی کودکان می‌گذارد. البته جامعه معمولا نسبت به جنس دختر حساسیت بیشتری دارداما من فکر می‌کنم که در آزار جنسی تفاوتی بین پسر و دختر وجود ندارد.بنابراینخانواده ها باید تربیت جنسی کودکان را در خانواده و مدرسه مد نظر قرار بدهند،البته منظور من 2030 نیست.

او افزودفرزندان ما باید یاد بگیرند که چه کسیمی‌تواند کجای بدنش را ببیند یا لمس کند. فرهنگی که در ایران وجود دارد این است کهبچه ها را در مهمانی به یک اتاق می‌فرستند تا صدای آنها رانشنوند درصورتی که باید در اتاق باز باشد و هر چند وقت یکبار نیز به آنها سربزنیم. در خیلی موارد  ناخواسته بستر رابرای آزار دیدن کودکان فراهم کنیم.

چلک در پایان اظهار کردشناخت مصادیق کودک آزاری بسیار می ‌تواندتاثیر گذار باشد تا آن مراقبت های اجتماعی در امکان مختلف و خانواده بهتر انجامشود.

منبع: خبرگزاریرکنا/3 اسفند 98

 


پیام نو» در گفتگو با چلک اطلاع رسانیدرباره کرونا را بررسی کرد؛

گران فروشان ماسک بویی ازانسانیت واخلاق نبردند


 رئیس انجمن مددکاری با بیان اینکه در اینگونهمواقع ت های محیط های عمومی باید تابع مقررات یکپارچه وزارت بهداشت باشد، گفت:وقتی وزارت بهداشت مسئولیت خود را به درستی انجام ندهد، مردم دچار سردرگمی میشوند. همانطور که تاکنون نیز اطلاع رسانی دیرهنگام، منفعلانه و ناصحیح ایوزارتخانه بر اضطراب عمومی افزوده است.و عدم امنیت روانی در سطح کشور را دامن زدهاست.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی معتقد است: ازهمان روزهای اول که کرونا در چین شیوع پیدا کرد، باید برای پیشگیری اطلاع رسانیدقیقی صورت می گرفت تا اعتماد عمومی کم نشده و امنیت روانی مخدوش نشود.

سیدحسن چلکدر گفتگو با پیام نو»، با اشاره به اینکه شیوع بیماری های مختلف اتفاق جدیدینیست»خاطرنشان کرد: کرونا پدیده ای جهانی است و فقط مختص ایران نیست که با آن دستو پنجه نرم می کند.

وی با تاکید براینکه در زمینه کرونا اطلاع رسانی شفاف و دقیقی صورت نگرفته است، افزود: ای کاش ازهمان زمان انتشار ویروس در چین، آگاهی مردم را نسبت به آن افزایش می دادیم.

چلک سکوت مسولانرسمی حوزه سلامت به خصوص مدیران وزارت بهداشت،درمان و آموزش پزشکی در هفته های اولشیوع ویروس را یکی ازاصلی ترین دلایل نگرانی مردم عنوان کرد.

وی همچنین بااشاره به سردرگمی مردم یادآور شد: الان نباید مردم از خود بپرسند که ماسک استفادهکنیم یا نه ؟ اینجور سوالات باید تا کنون حل شده بود. نه اینکه بعد از ابتلاء وحتی مرگ عده ای به دلیل کرونا، وزیر بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی در گفتگوییبگوید که ماسک تاثیری روی بیماری کرونا ندارد! در صورتی که در همان مصاحبه می گویداینقدر ماسک رایگان توزیع می کنیم که داروخانه ها مجبور شوند که قیمت ماسک راپایین بیاورند. این سخنان تناقض آمیز به تشویش افکار عمومی و پریشانی مردم منجر میشود.

رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه در اینگونه مواقع آنقدر باید اطلاع رسانی رسمیشفاف و فراگیر باشد که شایعات بر اصل موضوع غلبه پیدا نکند، خاطرنشان کرد: خبرتایید کرونا در قم ابتدا در فضای مجازی منتشر شد؛ حتی خبر ابتلاء در استان هایدیگر هم ابتدا توسط شبکه های مجازی منتشر شد. در صورتی که فضای مجازی مرجع غیررسمی است و باید وزارت بهداشت به عنوان متولی امر در حوزه بهداشت و درمان ایناطلاعات را در اختیار مردم قرار دهد.

چلک بابیان اینکه طبیعتا یکسری افراد سودجو سوار موج اخبار غیر رسمی می شوند، گفت:واقعیت این است که موج کشندگی بیماری کرونا تنها سه درصد است و جزء بیماریی هاییاست که با پیشگیری و مراقبت حل می شود. منتهی وقتی اطلاعات درستی داده نمی شوداینگونه اتفاقات می افتاد که فرد به راحتی شایعات را در فضای مجازی منتشر می کند وگاهی افراد فکر می کنند هرخبری درباره کرونا در فضای مجازی وجود دارد درست است.

این مددکاراجتماعی با اشاره به اینکه اعتماد مردم به مراجع رسمی سلب شده است، تصریح کرد:عملکرد نامناسب دولت و نداشتن ت رسانه ای در حوزه بحران باعث شده که مردم بهسختی اخبار را باور کنند. به همین دلیل شایسته است که وزارت بهداشت در ساعاتی کهصداوسیما برنامه های پرمخاطبی دارند، اطلاعات درست را در اختیار مردم قرار بدهد.

وی در ادامه باتاکید بر اینکه افرادی که در این شرایط بحرانی، از آب گل آلود ماهی می گیرند بویاز انسانیت و اخلاق نبرده اند» اضافه کرد: در چنین زمان هایی است که شهروندان میتوانند نشان دهند در حوزه اخلاق و مسئولیت پذیری در قبال مردم عیارشان چند است.

چلک بااشاره به اینکه اطلاع رسانی ناصحیح مراجع رسمی و غلبه اخبار فضای مجازی ، هراس وترس از این ویروس را چند برابر می کند، تاکید کرد: داشتن ت راهبری و درست،مستم حضور متخصصین در حوزه اطلاع رسانی است. یک پزشک حاذق ااما مدیر موفقی درحوزه روابط عمومی نیست. مسولان ما باید بپذیرند که روابط عمومی دانش است و بایداطلاع رسانی بیماریهای واگیردار یا پدیده های زیستی به گونه ایی باشد که امنیتروانی را مخدوش نکند.
رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه در اینگونه مواقع ت های محیط های عمومی باید تابعمقررات یکپارچه وزارت بهداشت باشد، گفت: وقتی وزارت بهداشت مسئولیت خود را بهدرستی انجام ندهد، مردم دچار سردرگمی می شوند. همانطور که تاکنون نیز اطلاع رسانیدیرهنگام، منفعلانه و ناصحیح ای وزارتخانه بر اضطراب عمومی افزوده است.و عدم امنیتروانی در سطح کشور را دامن زده است 4. اسفند 98

 


رییس انجمن مددکاران اجتماعی:
وزارت بهداشت دو ماه فرصت اطلاع رسانی به مردم در خصوص کرونا ویروس را از دست داد
چلک گفت: سردرگمی مسئولان در اعلام برنامه های خود برای مقابله با انتشارکرونا ویروس باعث شده تا مردم اطمینان خود را از دست بدهند و قبل از تایید وجود کرونا ویروس در ایران مسئولان دو ماه فرصت داشتند تا در این خصوص به مردم اطلاعات لازم را بدهند.

 

 حسن چلک» در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در خصوص نگرانی مردم از گسترشویروس کرونا در بین مردم گفت: ویروس کرونا نیز پدیده ای مانند سایر پدیده های قبلیاست و در کنار ایران این ویروس تاکنون در 24 کشور دیگر نیز منتشر شده است اماموضوعی که مهم است، این است که چرا انتشار این ویروس در جامعه این قدر آن جامعه راتحت تاثیر قرار داده است.

 

رییس انجمن مددکاران اجتماعی افزود: اگر بخواهیم به عقب برگردیمو گذشته را نگاه کنیم، کرونا ویروس نه اولین و نه آخرین مورد می باشد. ما قبل ازاین نیز ویروس آنفولانزای N1H1‌ و سارس را داشتیم و از آنجایی که نمی شود این موضوعات را به صفررساند، باید آمادگی مبارزه با این موضوعات نوپدید را داشته باشیم.

 وی افزود: افکار عمومی از عدم اطلاع رسانی به موقع قانع نشده است وهمه در فضای واقعی و مجازی از این ویروس صحبت می کنند که باعث شده تا نگرانی هاافزایش یابد.

 وی با تاکید بر اینکه در این شرایط و شرایط مشابه نداشتن تاطلاع رسانی صحیح باعث می شود تا اعتماد مردم به رسانه های رسمی و مرجع کمتر شود،گفت: از دو ماه پیش که این ویروس در چین شیوع پیدا کرد، باید توسط مرجع رسمی بهمردم آگاهی های اساسی داده می شد و ما دو ماه را برای دادن اطلاعات درست در اینخصوص به مردم از دست دادیم.

  چلک با تاکید بر اینکه هنوز مردم نمی دانند چه گروه هاییباید ماسک استفاده کنند و چه گروه هایی لازم نیست تا ماسک بزنند، گفت: این سردرگمیدر اطلاع رسانی ها باعث شده تا شاهد احتکار و گران فروشی مواد ضد عفونی کننده وماسک باشیم.

 رییس انجمن مددکاران اجتماعی افزود: ما هنوز هم شاهد هستیم که درخصوص تعطیلی دانشگاه ها، مهد کودک ها و مدارس بین مسئولان تصمیم گیر سردرگمی وجوددارد و وزارتخانه ها این موضوع را به یکدیگر ارجاع می دهند.

 

وی افزود: ضعف مدیریت اطلاع رسانیو سردرگمی در این حوزه باعث افزایش نگرانی ها و عدم اطمینان مردم شده است؛ هرچندبروز بیماری ها همواره همزاد مردم است ولی باید مدیریت صحیحی بر روی آن اعمال کرد.

 

چلک با بیان اینکه شاهد ضعفمدیریت بحران در ایران در تمامی حوزه ها هستیم، گفت: مردم باید شفافیت را دربرنامه های مسئولان مربوطه ببینند تا به آن اعتماد کنند.

 

 


 

Bottomof Form

انتقاد از روش های حمایتی از نسرپرست خانوار:

قوانینحمایتی از ن سرپرست خانوار که فقط بر روی کاغذ مانده اند

سلامت نیوز: با اینکه حمایت از ن سرپرست خانوار مورد تاکید برنامه های چهارم،پنجم و ششم توسعه است اما همچنان شاهدیم این دسته از ن آنچنان که باید حمایتهای لازم را دریافت نکرده اند و باید پرسید چرا تاکنون با وجود قوانین حمایتیوضعیت ن سرپرست خانوار همچنان نابسامان است؟ اگر در قوانین موجود نقص وجوددارد؟اگر نقصی وجود دارد چرا اصلاح نمی شوند؟ چرا قوانین تنها بر روی کاغذ ماندهاند و نظارتی بر نحوه اجرای آنها وجود ندارد؟

به گزارش سلامت نیوز، یکی از شاخص هایارزیابی عدالت اجتماعی در هر کشوری ، وضعیت ن آن کشور است. ن سرپرست خانواراز جمله گروه‌های آسیب‌پذیر در هر جامعه ای هستند.

عنوان سـرپرست خانوار به یكی از اعضایخانوار كه در خانواده با این مسئولیت شناخته می‌شود اطلاق می‌شود. درصورتی كهاعضای خانوار قادر به تعیین سرپرست خود نباشند، مسن ترین عضو خانوار به عنوانسرپرست خانوار شناخته می‌شود. معمولاً در خانواده، پدر سرپرست خانوار است و درصورت نبود پدر (فوت،طلاق و) مادر سرپرستخانوار محسوب می‌شود.


ن بیوه ، ن مطلقـه (اعم اززنـانی كه پس ازطلاق به تنهایی زندگی می‌كنند و یا به خانه پدری بازگشته ولی خودامرار معاش می‌كنند ) ، همسران مردان معتاد ، همسران مردان زندانی، همسران مردانبیكار ، همسران مردان مهاجر ، همسران مردانی كه در نظام وظیفه مشغول خدمت هستند،ن خودسرپرست (ن سالمند تنها ) ، دختران خودسرپرست ( دختران بی سرپرستی كههرگز ازدواج نكرده‌اند )، همسران مردان ازكارافتاده و سالمند در گروه ن سرپرستخانوار تعریف می‌شوند.


جامعه شناسان و آسیب شناسان اجتماعی بروم توجه و رسیدگی به وضعیت ن سرپرست خانوار و و توانمندسازی و مهارت سازی اینگروه از جامعه تاکید دارند و عدم توجه به این گروه از جامعه را زمینه ساز بروزآسیب های اجتماعی از جمله فقر و تکدی گری و فحشا و . می دانند.

حمایت های اندک کمیته امداد و بهزیستی

سید حسن چلک رییس انجمن مددکاراناجتماعی ایران، در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز، درباره آمار ن سرپرستخانوار کشور گفت: براساس سرشماری نفوس و مسکن مرکز آمار ایران که در سال ۹۵ انجام شد مشخص شد که جمعیت نسرپرست خانوار کشور نزدیک به ۳ میلیون و ۶۰ هزار نفر است. این جمعیت در سرشماریسال ۹۰ حدود ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر بود و درسرشماری سال ۸۵ این جمعیت یکمیلیون و ۶۰۰ هزار نفر و درسرشماری سال ۷۵ ، کمتر از یکمیلیون و دویست هزار نفر جمعیت ن سرپرست خانوار در کشور بود. از آمار یک میلیونو دویست هزار نفر در سال ۷۵ به سه میلیون و ۶۰ هزار نفر در سال ۹۵ رسیدیم


این آسیب شناس اجتماعی میزان حمایت هایکمیته امداد و سازمان بهزیستی از ن سرپرست خانوار را اندک دانسته و می گوید:میزان حمایت این دو سازمان از ن سرپرست خانوار از آنچه که در قانون آمده معمولاکمتر است. آنچه که در قانون برای حمایت از ن سرپرست خانوار پیش بینی شده است بهدلیل بار مالی زیادی که دارد اجرا نشده است گرچه در سال های اخیر سعی شده پرداختمستمری به این ن از محل هدفمندی یارانه ها چندبرابر شود ولی واقعیت این است کههمچنان با آنچه که در قانون قید شده است فاصله وجود دارد

وم تصویب قوانین حمایتی برای نسرپرست خانوار

لیلا ارشد مددکار اجتماعی و فعال حوزهن و کودکان نیز در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز بر وم تصویب قوانین حمایتیبرای ن سرپرست خانوار تاکید دارد و می گوید: متاسفانه قوانین حمایتی برای نسالهاست که در مجلس برای تصویب معطل مانده است و ما قوانینی در جهت حمایت از نو کودکان در دو دوره اخیر در مجلس نداشته ایم. ۱۱ سال است که قانون حمایت از کودک و خانواده در مجلس مانده استهمچنین لایحه حمایت از ن اصلا به صحن علنی مجلس راه پیدا نکرده است

وی با تاکید بر وم مهارت آموزی بهافراد جامعه از جمله ن سرپرست خانوار، خاطرنشان کرد: در وهله اول ن سرپرستخانوار نیازمند حمایت از سوی سازمان های مربوطه هستند دومین چیزی که نیاز کل افرادجامعه با تاکید بر ن سرپرست خانوار است، مهارت آموزی است. سازمان بهداشت جهانیآموزش ۱۰ مهارت را به تمام افراد در کشورها ازجمله کشور ما توصیه کرده است تا در شرایط پیچیده قرن حاضر بتوانند از خودشان وکسانی که سرپرستی آنها را برعهده دارند مراقبت کنند و به طور کلی به عنوان یکشهروند قرن بیست و یکمی نیازمند داشتن این مهارت ها هستند

وی افزود:متاسفانه این مهارت در کشورما به گروه های مختلف سنی از جمله کودکان،نوجوانان،دانش آموزان و دانشجویان به طورمنظم آموخته نمی شود و جوانان و ن ما در جعبه ابزارشان ، ابزاری برای مقابله بامشکلات و حفظ زندگی و سلامت خود ندارند همه اینها سبب می شود این افراد در مناسباتپیچیده امروزی نتوانند به درستی رفتار کنند. شناخت خود و توانایی های خود ، شناختنقاط ضعف، مهارت تصمیم گیری در شرایط دشوار، مسوولیت پذیر بودن و داشتن شغل مناسباز جمله این مهارت ها استادامه مطلب در سلامت نیوز

۱۳۹۸/۱۲/۰۴ - ۱۱:۴۳ - کد خبر: 289547

 

 


یادداشت:

کار خیر، از دوران کودکی آموزش داده شود

(سید حسن چلک

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران / رومه شرق/4 اسفند 98)

تاملی بر زندگی انسان ها در جوامع مختلف نشانمی دهد که یکی از کار های ارزشمند در همه این جوامع پرداختن به امور خیر و احسانبه دیگران است که در انجام این کار های خیر انتظار و چشمداشتی هم نباید از افردیداشته باشد.گر چه خداوند وعده پایداش نیکو را به نیکوکاران داده است  و از آنجا که وعده الهی حق است، تحقق هم پیدامی کند. ضمن این که  حیثیت و حرمت افراد راهم باید حفظ شود.چرا که خدمت با منت و موجب آزار خدمت گیرنده مورد تایید نبوده و نخواهد بود.در حدیثی از امام علی(ع) نقلشده که بهترین مردم، نافع ترین آنها برای مردم است. در ادبیات ما هم بسیار  به این موضوع توجه شده است. فردوسی شاعر بلندآوازه ایران زمین اینگونه به انجام کار نیک توجه می کند:

نباشد همینیک و بد پایدار/ همان به که نیکی بود یادگار

دراز استدست فلک بر بدی/ همه نیکویی کن اگر بخردی.

در قرآن هم بار ها در این خصوص اشاره و تاکیدشده است. از نظر آموزه‌های قرآن، شتاب‌کردن در کارهای خیر و نیک بویژه  کار های اجتماعی به نیت تقرب الی الله امری بسیارپسندیده و نیک است؛ زیرا این کارها موجب آمرزش انسان می‌شود.(آل عمران، آیه 133)این شتاب‌ باید به گونه‌ای باشد که افراد برای انجام کارهای نیک و خیر با یکدیگرسبقت جسته و پیشگام باشند: فَاسْتَبِقُوا الْخَیْرَاتِ(بقره، آیه 148؛ مائده، آیه48).لذا انجام کار خیر یک ضرورت در زندگی اجتماعی است ضمن این از مولفه های اخلاقاجتماعی هم محسوب می شود.توضیح این نکته را ضروری می دانم که انجام کار خیر فقطپول دادن یا خانه و بیمارستان و مدرسه ساختن و مرکز معلولین وسالمندان ساختن و.نیست که این بخشی از امور خیریه می تواند محسوب شود.تاملی بر این موضوع نشان میدهد که معمولا افراد دارای تمکن مالی در اواخر عمر شان و در هنگام بی نیازی  مطلق( زمانی که دارایی زیادی دارند) اقدام بهانجام کار های خیریه ایی می کنند که در جای خود قابل سپاسگزاری است.اما فکر می کنمانجام کار های خیر و نیک را از دوران کودکی باید به فرزندان آموخت تا این روحیهخیرخواهانه در جامعه نهادینه شود و به عنوان یک پشتوانه قوی محسوب شود.اگر کار خیررا فقط به پول دادن بسنده وخلاصه نکنیم. خیلی از امور هستند که توسط کودکان هم میتواند انجام شود.گر چه بصورت نمادین با توزیع قلک ها  در مدارس و مهد های کودک در هنگام وقوع بحرانها و یا  برخی از مناسبت ها از قبیل نوروز،جشن عاطفه ها و. تلاش می شود تا به این موضوع توجه شود. ولی نباید فراموش کرد کهکار خیر فقط در این شرایط نیست. آموزش انجام کار خیر را باید از کودکی به فرزندان‌مانآموزش بدهیم. در حقیقت آموزش کار خیر به فرزندانمان کاری سخت ولی بزرگ با تاثیریهمیشگی است و این فرصت را به شما می‌دهد تا آن‌ها را در ارزش‌هایی که برای جامعهاهمیت دارد شریک کنید. تاملی بر منابع مکتوب نشان می دهد که انجام کار خیر صورت‌هایفراوانی دارد. از کمک مالی به افراد بی‌خانمان و فقیر در خیابان گرفته تا آموزش ودرس دادن به کودکانی که امکان تحصیل در مدرسه را ندارند. در این میان فعالیت‌هایداوطلبانه» برای کمک به افراد نیازمند معمولاً تأثیر بیشتر و بهتری هم برای فردکمک‌کننده و هم برای فرد نیازمند کمک دارند. زمانی که کودکان شما به صورتداوطلبانه به دیگران کمک می‌کنند هم احساس قدرت و توانایی بیشتری دارند و همارتباط بهتر و تنگاتنگ‌تری با اجتماع برقرار می‌کنند. در حقیقت انجام کار خیر یکیاز ارکان اصلی آموزش به کودکان هم هست. به عبارت دیگر آموزش انجام کار خیر، نه فقطدر فرهنگ ایرانی و اسلامی ما بلکه در عموم فرهنگ‌های جهان از وظایف مهم والدین وبخشی از مهارت‌های مورد نیاز و اساسی کودکان است که ما موظف هستیم آن را با جدیتبه آن‌ها آموزش دهیم.یکی از این راه ها رفتار وادلینبرای انجام کار های بخیر به شکل های مختلف هست .از کمک مالی برای ساختن یا مرکزفخانه و تا سرکشی به افراد بیمار، درس دادن به افرادی که نیاز به آموزش بیشتردارند، یا  کار کردن داوطلبانه برای سایرافرادی که نیاز به تخصص و توان ما دارند.گاهی اوقات وقت گذاشتن برای کودکانی استکه ممکن است سرپرستی نداشته باشند،.تشویق کودکان به انجام کار های خیر می تواندانگیزه مشارکت شان را افزایش داده و نهادینه کند. در برخی از منابع علمی تاکید شدهاست که لازم است  اجازه دهیم فرزندان،هرکدام از نمونه‌های امور خیریه را که دوست می‌دارند، نسبت به انجام آن اقدامنمایند. لذا مربیان مهدهای کودک، مادران و پدران، باید در بکارگیریِ شیوه‌هاینیکوکاری در جامعه، حتماً فرزندان را دخالت دهند. انجام فعل صدقه، در موقعیت‌هایاجتماعی، مثل انداختن پول در صندوق صدقات، درصورتی که فرزندان حضور داشته باشند،بهتر است که توسط آن‌ها انجام بگیرد. مهدهای کودک، با مساعدتِ خانواده، از کودکانِیتیم و بی سرپرست، دستگیری کنند و فرزندان، از خردسالی، در این امور، مشارکت کنندو برای مثال؛ به خواست خودشان، بعضی از اسباب بازی‌هایشان را هدیه کنند و توسطبزرگ‌ترها، مورد تشویق قرار بگیرند. احسان و نیکوکاری در مهدکودک نیز امکان پذیراست، کودکان از داشته ها ، فرصت ها و امکانات خود، در صورتی که چیزی را به دوستشانهدیه کردند، مدیریت مهدکودک و مربیان، برای چنین اقدامی از سوی کودکان، به ویژه درمراسم صبحگاهی، آنها را مورد تشویق قرار دهند». کودکان اگر بیاموزند که انجام کار خیر یک فرصت و پشتوانه برای اوو مردم جامعه ایی که در آن زندگی می کند محسوب می شود رفتار های خیرخواهانه  را به شکل های مختلف در خود نهاینه خواهد کرد ومصداق این شعر حافظ شیراز خواهد شد:

ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون

نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

 


چراواقعیت کرونا تبدیل به بحران شد؟

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

زمانی‌که یک بیماری در سطح جهانشیوع پیدا می‌کند و اپیدمی می‌شود، نوع واکنش‌‌های مردم نسبت به بیماری با توجه بهاطلاعات و شناختی که دارند، متفاوت خواهد بود. مردم کشور ما در سال‌های گذشتهاخبار مربوط به بیماری سارس، آنفلوآنزا و حتی در چند وقت اخیر، کرونا‌ویروس‌ را ازشبکه‌های مجازی گرفته‌اند و هیچ‌کدام از نهادهای رسمی به آنها اطلاعات درست وبهنگامی در رابطه با واقعیت آن بیماری ارائه نکرده‌اند. متاسفانه وزارت بهداشت ودرمان به عنوان مرجع اصلی سلامت عمومی در کشور در رابطه با اخبار بیماری کرونااطلاع‌رسانی درست و شفافی نداشت و من به عنوان یک شهروند انتظار داشتم که اطلاعاتاین بیماری را قبل از تایید ورود کرونا به ایران در شبکه‌های اجتماعی، از مرجعرسمی همچون وزارت بهداشت بشنوم. حتی ما شاهد این موضوع بودیم که با وجود تکذیب اینوزارتخانه در رابطه با شیوع این بیماری در قم و مرگ دونفر در بیمارستان کامکار،شبکه‌های اجتماعی اخبار و فیلم‌های آن را در شکل وسیعی در میان شهروندان منتشرکردند و یک روز بعد مسئولان وزارت بهداشت خبر فوت دو شهروند در قم را بر اثربیماری کرونا تایید کردند و هم‌اکنون نیز در مدت دو روز خبر ابتلای نفر و مرگچهار نفر در کشور تایید می‌شود. این اخبار نشان‌دهنده آن است که در یک ماه گذشتهاتفاقاتی در ایران رخ داده و با وجود انتشار نامه‌ها و فیلم‌ها در شبکه‌های مجازیو تکذیب مراجع ذی‌ربط، اخبار غیر‌رسمی موثق‌تر بوده است. این یک واقعیت است کهوزارت بهداشت در ارائه اطلاعات درست و شفاف به مردم در رابطه با کروناویروس تاخیرکرده است، در حالی‌که مسئولان این وزارتخانه می‌توانستند در صداوسیما اطلاعاتی رابا مردم در میان بگذارد، اما با تاخیر اعلام کرونا در قم و تکذیب دو نامه‌ای که درفضای مجازی منتشر شد و البته عدم‌اطلاع‌رسانی در بحران‌های اخیر مانند اصابت موشکبه هواپیما اوکراینی و عدم‌ارائه آمار کشته‌شدگان حوادث آبان‌ماه، اعتماد مردم تحت‌تاثیرقرار گرفته و باعث سردرگمی آنها شده است. متاسفانه ضعف مراجع رسمی در اطلاع‌رسانیدر زمان بحران، امری غیر‌قابل کتمان در کشور ماست. کم‌کاری مسئولان باعث شدهامروزه اخبار و شایعات در رابطه با ویروس کرونا، خیلی خطرناک‌تر از اصل بیماری درجامعه خود را نشان دهد و به نوعی هراس عمومی در کشور شکل گیرد. از سوی دیگر بسیاریاز مردم نگران مدارس و فرزندان‌شان هستند و کنترل جمعیت 5/13 میلیون دانش‌آموز درمدارس، کار بسیار دشوارتری از کنترل بیماری در میان بزرگسالان است. همه این نگرانی‌هابه هراس اجتماعی که از فضای مجازی سرچشمه گرفته‌، دامن می‌زند، در حالی‌که میزانکشندگی کرونا نسبت به دیگر بیماری‌های واگیردار که در چند سال اخیر دنیا آن راتجربه کرده، کمتر است. در حقیقت وزارت بهداشت در این رابطه به هر دلیلی سکوت کردهو بعد از انتشار وسیع ابتلای مردم به کرونا در فضای مجازی و نگرانی آنها، شیوعکرونا را در کشور تایید کرده است، در حالی که نگرانی مردم یک رفتار طبیعی نسبت بهویروس ناشناخته کرونا است. مسئولان کشور چین با بیش از یک میلیارد نفر جمعیت و بامشارکت مردم توانستند این بحران را تا حد زیادی کنترل کنند، اما نمی‌دانم که چراآقایان به‌این موضوع باور ندارند که مشارکت مردم در برون ‌رفت از این بحران بسیارتاثیرگذار خواهد بود و راه پنهان‌کاری و سکوت را در پیش گرفته‌اند. وزارت بهداشتمی‌توانست که راهبری اخبار و اطلاعات را در فضای مجازی و فضای حقیقی به دست گیرد وقافیه را به شایعه‌پراکن‌ها نبازد. از سوی دیگر این آرامش وزارت بهداشت و مسئولاناطلاع‌رسانی این وزارتخانه در شرایط بحرانی برای مردم قانع‌کننده نیست.

منبع:رومه آرمان ملی،3 بهمن 1398

 


به یاد مادرم» در سی امین سال وفاتش

اگهدنیا سوز و سرما بوو(اگر تمام دنیا پر از سوز و سرما(زمستان) بشود)

همیشهبهاره ته دا بمیرم(شما همیشه بهار هستید، فدایت شوم)

تو زندگی هریک از ما انسان ها روزهایی هستند که هیچ گاهفراموش نمی شوند.این روز ها می تواند یادآور اتفاقات خوب باشد و یا بد. برای من همهمین گونه است و یکی از تلخ ترین اتفاقات برای من از سی سال قبل روز نهم اسفندماه» هر سال است.روزی که مادر مهربانم سی سال قبل در سن 49 سالگی به دیار باقیشتافت.خاطرم هست زمانی که بعد از شش ماه بستری بودن در بیمارستان پاستور تهران بام و نظر پزشک تصمیم گرفتیم ترخیص شود چون از نظر پزشک درمان  دیگر جواب نمی داد.با پدرم تماس گرفتم که ازشمال بیاید تهران.ابتدا کلی ذوق کرده بود که ترخیص به دلیل بهبودی است ولی واقعیتچیز دیگری بود.هیچ گاه لحظه ایی که به  پدرم گفتم که دکتر جواب کرده» یعنی کاری نمیتواند انجام دهد صدای شکستن کمرش را شنیدم.جمله ایی گفت که هر موقع به خاطر می آورماشک امانم نمی دهد و آن این بود که همه دار و ندارم رفت».روی زمین نشست و های هایگریه کرد.هیچ گاه  این گونه گریه پدرم راندیده بودم.من هم کنارش نشستم و با هم گریستیم.چون داشتیم یکی از عزیزترین هایزندگی مان را از دست می دادیم.پدرم می گفت همه برکت زندگی ام بود.سه روز بعد ازترخیص پرواز کرد به دیاری که خداوند وعده اش را در قرآن داده است.ولی تحمل رفتنشدر آن سن برای ما خیلی سخت بود. بیاییم قدر لحظه لحظه بودن شان را بدانیم و تا میتوانم از چشمه مهرشان بنوشیم.همیشه گفتم که مهر مادر قیمت ندارد.مبادا کاری کنیمکه زخمی بر دل شان بنشانیم و آزرده خاطر شان کنیم.فراموش نکنیم که مادر تکرار نمیشود.الان که فکر می کنم با خاطراتش دل خوشم و انرژی می گیرم.ولی خیلی از شما کهالان مادر دارید بیاید خاطرات خوب تان بسازید، تکریم اش کنید.امیدوارم کهمادرم حلالم کرده باشد.

این متن را روی سنگ قبرش نوشتیم:

مادر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل/ تیشه ایی بود که شدباعث ویرانی ما

آن که در زیر زمین داد سرو سامانت/ کاش می خورد غم بی سر وسامانی من

همیشه فکر می کنم شاید خدا مادر را که خلق کرد قصدش این بودکه  قدرتش را درمهربانی بی منت» نشان دهد.دوست مهربان من، واقعا قدر مادر را بدانید تا دعای خیرشان بدرقه زندگی تان شود.اگرمادر از دست دادید و پدر در قید حیات هست به پدر احترام کنید که مادرتان هم خوشحالمی شود.این دو گنجینه بی بدیلی هستند که دومی » ندارند.

سید حسن چلک -تهران/9 اسفند 1398


ضرورت توجه به مناطق حاشیه‌ نشین در پیشگیری از کرونا

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی با اشاره به اینکه ۱۰ میلیون نفر در ستگاه‌های غیر رسمی زندگی می کنند گفت:ساکنین مناطق حاشیه نشین در اولویت برنامه های پیشگیری از کرونا قرار گیرند.

سید حسن  چلک در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه موفقیت کشور در پیشگیری از فراگیر شدن ویروس کرونا منوط به مشارکت همه مردم و تسهیل دسترسی همه به خدمات مورد نیاز برای تشخیص و خدمات آزمایشگاهی و درمانی است.

وی افزود: از آنجایی که طبق آمار وزارت راه و شهرسازی حدود ۲۱ میلیون نفر از جمعیت کشور در محلات ناکارآمد شهری ساکن هستند و بیش از ۱۰ میلیون نفر فقط در ستگاه‌های غیر رسمی حداقل خدمات عمومی و بهداشتی را هم ندارند ضروری است برنامه ویژه ای برای کنترل انتقال ویروس کرونا برای ساکنین این مناطق تدوین شود.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در ادامه تاکید کرد: عدم توجه خاص به این مناطق که محل تردد افراد مختلف ساکن و غیر ساکن می‌باشد می‌تواند تبعات زیادی داشته باشد.چون حتی در شرایط عادی هم دسترسی شان به خدمات بهداشتی و درمانی معمولاً از سایر مناطق کمتر است.

 چلک گفت: جمعیت بالای این مناطق و مناسب نبودن بهداشت محیط در کنار بهداشت فردی از جمله دلایل توجه خاص به این مناطق است. بنابراین وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باید تدابیر لازم را برای این مناطق اتخاذ کند.

وی در پایان اظهار داشت: موفقیت برنامه‌های پیشگیری از ابتلاء و انتقال ویروس کرونا نیازمند مشارکت فعال همه مردم از جمله ساکنین این مناطق است لذا هر چقدر مردم خطر را باور کنند و احساس نیاز کنند می‌توان امیدوار به کنترل شیوع این ویروس باشیم و نباید همه انتظارات از یک وزارت خانه باشد.

کد خبر 4863580/حبرگزاری مهر/7 اسفند 98



مسئولیت اجتماعی؛ راهی برای جلوگیری از گسترش کروناویروس

مسئولیت اجتماعی؛ راهی برای جلوگیری از گسترش کروناویروس

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با تاکید بر اهمیت مسئولیت اجتماعی افراد در کنترل گسترش کروناویروس گفت: گاهی در فضاهای مجازی اطلاعات نادرست و غیرواقعی بیشتر از اطلاعات درست و رسمی بازنشر می‌شود. باید به سمتی حرکت کنیم که مردم با هشیاری و توجه به توصیه‌های وزارت بهداشت برای پیشگیری از شیوع بیشتر این پدیده همکاری کنند در غیر این صورت این ویروس می تواند تا مدت زیادی زندگی ما را تحت الشعاع قرار دهد.

سید حسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا، افزود: کرونا ویروس هم در ایران و هم در جهان شایع شده است. وقوع چنین پدیده‌هایی اجتناب ناپذیر است. سه گروه در مدیریت این پدیده می‌توانند بیشتر تاثیرگذار باشند. یکی از این گروه‌ها تگذاران هستند که با تهای درست در عرضه خدمات و اطلاع رسانی باشد وظیفه شان را به درستی انجام دهند.

وی با تاکید بر هماهنگی بین بخشی نیز اظهار کرد: وقوع چنین بیماری‌هایی ماهیت همکاری فرابخشی دارد و باید نهایت همکاری را به کار گرفت تا مدیریت بهتری را انجام داد. به همین دلیل مدیریت سازمانهای متولی باید نسبت به آن توجه داشته باشند. همچنین اگر این دستگاه‌ها به خوبی فعالیت کنند اما مردم چنین وقایعی را جدی نگیرند و به هشدارها توجه نکنند موفقیتی در کنترل شرایط حاصل نمی شود.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با بیان اینکه گاهی مردم شناخت دقیقی از این بیماری ندارند و به همین دلیل دچار نگرانی و استرس‌های بیشتری می‌شوند، اظهار کرد: گاهی این استرس امنیت روانی مردم را تحت الشعاع قرار می دهد.

چلک ادامه داد: گاهی در فضاهای مجازی اطلاعات نادرست و غیرواقعی بیشتر از اطلاعات درست و رسمی بازنشر می شود. با این حال الان باید به سمتی حرکت کنیم که مردم با هشیاری و توجه به توصیه‌های وزارت بهداشت برای پیشگیری از شیوع بیشتر این پدیده همکاری کنند در غیر این صورت این ویروس می تواند تا مدت زیادی زندگی ما را تحت الشعاع قرار دهد.

وی با اشاره به تاثیرات این بیماری در ابعاد مختلف زندگی افراد گفت: در شرایط کنونی به عنوان شهروند باید به فکر خودمان باشیم و خود مراقبتی را جدی بگیریم و با این کار نشان دهیم می توانیم تاثیرات این ویروس را کنترل کنیم.

انتهای پیام


یادداشتی به بهانه ولادت حضرت  علی (ع)

در باب اهمیت علم و دانش: اندیشه موجب روشنایی و جهل عامل تاریکی است.

با توجه به جایگاه و اهمیت علم در مدیریت هر جامعه ایی، کهامروز یکی از مشکلات اساسی مدیریت می باشد و شایسته سالاری، اگر نگویم طنز است ولیاعتراف می کنم آنگونه که باید جدی گرفته نمی شود یادداشت امسال خودم را به مناسبتولادت بزرگ مددکار عالم اسلام حضرت علی(ع) به این موضوع اختصاص دادم.در ابتدا وظیفه خودم می دانم  این مناسبت فرخنده و روز های مرد و  پدر و مددکار اجتماعی را تبریک بگویم.مطالب اینیادداشت را از جلد سوم کتاب: علی(ع) صدای عدالت انسانی با عنوان علی و  اعلامیه جهانی حقوق بشر تالیف جرج سجعان جرداق»نویسنده شهیر مسیحی استخراج کردم. در بخشی از این کتاب آمده است:در نزد امامعلی(ع) فرقی نمی کند که زمامدار باشی یا از افراد توده مردم، مسوولیت های سبک یاسنگینی به عهده داشته باشی و .در هر صورت انسانی و طلب علم و معرفت از امتیازاتانسان است و از همین جاست که می بینی شما را به عنوان یک انسان خطاب قرار می دهد ومی فرماید: خیر و نیکی آن نیست که ثروت و فرزندان تو زیاد باشد، بلکه آن است که علم و دانش تو زیاد باشد و هیچ افتخاری چونعلم نیست و هیچ تنگدستی و فقری همچون جهل و نادانی نیست.اگر از شما کسانی باشند کهدر بین مردم حکم می کند یا بر آنها حکومت دارند و یا در میان مردم قضاوت می کنندعلی ابن ابیطالب(ع) این گفتار جاودان را در گوش های شما می خواند و گویا آنرا درگوش های همه حکام قرون و اعصار، و از جمله اکثریت طبقه حاکم ملت های امروزی میخوان : کسی که بدون علم و دانش در بین مردم نظریه ایی ابراز می کند، زمین و آسمانبر او لعنت  فرستند و وی را نفرین کنند.اگراز کسانی باسید که به دانش کم قانعند می گوید: بر هر ظرفی چیزی را بگذارند شکسته می شود مگر ظرف علم و دانش که گشایش می باید.اومی خواهد که انسان در هر صورتی به دنبال علم و دانش باشد و می فرماید: هیچ جنبشی وحرکتی نیست مگر آن که تو در آن نیازمند فرهنگ و معرفت هستی. همچنین می فرماید: اگراز کسی چیزی پرسیدند که نمی داند، هرگز نباید خجالت بکشد از این که بگوید: نمیدانم و هیچ کس از آموزش آنچه که نمی داند، نباید شرمنده باشد چرا که اندیشه موجبروشنایی و غفلت عامل تاریکی است.اگر دانشمند باشید باید علم خود را در اختیار  دیگران قرار دهید و این نهایت سپاسگزاری توستچرا که: سپاسگزاری دانشمند نسبت به علم و دانش در آن است که آن را در اختیارنیازمندانش بگذارد.البته هدف نهایی و یگانه، از هر علم و معرفتی آن است که انسانبه دانش و علم خود عمل کند و در این زمینه می فرماید:پست ترین مراتب علم آن است کهدر زبان باشد و عالی ترین علم آن است که در جوارح و ارکان وجودی انسان باشد بااین امید که توفیق کسب و علم و دانش را داشته باشیم و از هیچ کوششی در این راهدریغ نکنیم.

سید حسن چلک مددکار اجتماعی

 

 


به نام خدایی که در این نزدیکی است

تقدیمی به پدران» ایران زمین

خار مردی، جان ببای قروون»

وقتی روزی به مناسبتی نام گذاری می شود فرصت خوبی است که در باره آن صحبت کنیمو سپاسگزارافراد مرتبط با آن مناسبت باشیم.از جمله این مناسبت ها روز ولادت حضرتعلی( ع) که در تقویم رسمی روز پدر هم نامگذاری شده است و سی و پنج سال هست که بهنام روز مددکار اجتماعی هم درایران جشن گرفته می شود.دراین  دل نوشته روز پدر» را بهانه کردم.برای مناسبتهای دیگر یادداشت های مستقل خواهم نوشت. تبریک همه این مناسبت ها از جمله روز پدربه همه پدرانی که در قید حیات هستند و یادآوری پدرانی که دار فانی را وداع گفتند،داشته باشم. داشتن پدر و مادر یکی از نعمت های بزرگی است که باید قدر آنها رادانست و با حفظ احترام شان، محبت های بی کران آنها نسبت به خودمان را جبران کنیم.گرچه از نظر من جبران این محبت ها امکان پذیرنخواهد بود.دوستانی که پدر ندارند این روز ها انگار چیزی را گم کرده اند ولیدوستان مهربان به یادشان باشید، به نام شان کار خیر کنید ولی گوشه عزلت نگیرید وزندگی کنید.گر چه ممکن است مدت ها این کلمه را تکرار نکرده باشید:سلام بابا، خداقوت و ./هر چند از داست والدین از جمله پدرو تحمل آن بسیار دشوار است.ولیعزیزانی که پدر دارید، قدراین گنجینه بی بدیل را بدانید  وتکریم اش کنید که خداوند در آیات 23 و 24 سورهبنی اسراییل بر تکریم آنها  و آزرده نکردنشان توسط فرزندان تاکید کرده است. شاید صمیمیت رابطه خیلی از ما  با پدرمثل مادر نبوده و یا نباشد ولی باور کنیم که پدران هم به اندازه مادران، مهربان هستند.شاید بلد نیستند نشان دهند و یافکر می کنند چون پدر هستند باید جدی تر باشند.ولی باور کنیم که قلب پدر همچون مادرهمیشه برای فرزندان شان می تپد و با موفقیت شان خوشحال و با مشکلات شان ناراحت میشوند.همه ما از بوی صفای پدرجان می گیریم .تا هستند از این صفا وبوی خوش پدر خودرا محروم نکنیم. بقول شاعر:

آسمان مهربانی، ای پدر تاج سر من / ای که سایه سارعشقت، سایه کرده بر سر من

در میان دست مهرت یک جهان عشق و سخاوت/رنگ چشمان عزیزت رنگ مردی و شجاعت

تو شدی خاک زمین تا ریشه کردم، جان گرفتم/ در میان قلب پاکت، تا همیشه جاگرفتم

زرد گشتی تا ببالم، رنج بردی تا ننالم/خود فنا گشتی همیشه تا نبینی تو زوالم

مثل تو عاشق ندیدم، ای بهار نازنینم/ ای تو تنها مرد دنیا، بی تو بودن رانبینم

آسمان مهربانی، ای همایون شهپر من/ ای تو در اوج پریدن ای پدر بال و پر من.

بقول دوست فرهیخته ام آقای فرهود جلالی کندلوسی:

خار مردی جان ببای قروون( مرد خوب پدر فزیرم قربانت بروم)

دیم بسوت دل صفای قروون( صورتت (از کار زیاد و در دشت و بیابان) سوخته شده استولی دل با صفایی دارید)

جان ببا زندگی ستونه(پدر عزیز ستون زندگی است)

مه مار زمین، ببا ام آسمونه(مادر من همچون زمین است و پدر همچون آسمان)

جان ببا تاریک شوی سوء(پدر عزیز روشنایی شب تار هستید)

و دم نفس امید و آززویه( نفس گرم ش پر از امید وآرزو ست)

در پایان این روز را مجددا به همه پدران مردان ایران زمین از جمله پدرعزیزمتبریک می گویم و و این را صادقانه می گویم که برویم دست و روی شان را ببوسیم تا خیلیزود دیر نشد».

ارادتمند/سید حسن چلک مددکار اجتماعی

 

 


یادداشت:نیازمندهماهنگی و اقتدار در مدیریت بحران هستیم

سیدحسن چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران(منبع: رومه آرماتن ملی/14 اسفند 98)

  وقتی بحرانی اتفاق می‌افتد یکیاز مولفه‌هایی که باعث دلگرمی مردم برای عبور از خطر وجود دارد، هماهنگی بینسازمان‌های مرتبط و مختلف می‌باشد. طبیعتا در بحرانی که برای کرونای معروف اتفاقافتاد، همین انتظار از مسئولان و تگذاران می‌رود که این هماهنگی را داشتهباشند. در نگاه از چند زاویه نشان می‌دهد این هماهنگی آنگونه که باید نیست به همیندلیل سردرگمی مردم در چنین شرایطی بیشتر می‌شود. درواقع ما در مدیریت بحران قویعمل نمی‌کنیم و در بحران‌های مختلف تقریبا این تجربه را داریم. یک نمونه نامه ایاست که چند روز اخیر وزیر بهداشت خطاب به وزیر صمت نوشت. او خطاب به وزیر صمت نوشتکه چرا به دست من که متولی کار هستم، تجهیزات لازم نمی‌رسد؟ این نشان می‌دهد کههمراهی و هماهنگی لازم در این شرایط بحران که می‌تواند یک پشتوانه برای کشور باشدآنگونه که باید وجود ندارد. از رئیس‌جمهور انتظار می‌رود که در این شرایط بحرانی،حساسیت بیشتری نسبت به این موضوع داشته باشد. البته با تفویض اختیار مخالف نیستیماما قطعا وزیر بهداشت نمی‌تواند هماهنگی لازم را داشته باشد و اقتدار لازم را باوزیر هم عرض خود داشته باشد. یا جایی که قرار است با احتکار مقابله شود، آیا وزیربهداشت هم عرض وزیر اطلاعات است؟ فرض را بر این می‌گیریم که باشد. نکته بعدینامه ای بود که دکتر نمکی خطاب به رئیس جمهور در حوزه گمرک نوشته که به هرکس می‌گویمکسی گوش نمی‌دهد. رویدادی که یا فرار رو به جلو برای پوشش ناتوانی در مدیریت بحرانکروناست و یا واقعیتی است که وجود دارد و می‌توانیم هر دو شکل را ببینیم. البتهاینها نافی تلاش‌های کادر درمان نیست ولی قبول کنیم وقتی موضوعی به این مهمی درجامعه گسترش پیدا کند به گونه‌ای که پیر و جوان، کودک و خردسال درگیرش می‌شوند وافکار عمومی نگران آنچه پیش روست و قرار است اتفاق بیفتد، هستند لذا این ناهماهنگیسردرگمی‌ها را بیشتر می‌کند و نااطمینانی را افزایش می‌دهد. نکتهدیگر اطلاعات متناقضی است که از جاهای مختلف به دست شهروندان می‌رسد. همین الان هرکدام از دانشگاه‌های علوم پزشکی برای خودشان یک سامانه زده اند که طی آن پروتکل ونکاتی بیرون می‌دهند. دانشگاه‌های علوم پزشکی زیر نظر وزارت بهداشت و کلی پژوهشکدهدر حوزه بهداشت و درمان و علوم پزشکی داریم. آیا بهتر نیست یک هماهنگی بین آموزش،پژوهشکده و پژوهشگاه‌ها در گروه‌های مختلف که کم هم نیستند و اتفاقا اطلاعات خوبیهم دارند و افراد باسوادی هستند، صورت بگیرد؟ بهتر است تقسیم کار صورت بگیرد تاظرف یک هفته اطلاعات مورد نیاز مردم استخراج شود. یک سایت یا سامانه باشد که مردمبا مراجعه به آن اطلاعات یکسانی را دریافت کنند. از آن طرف به نظر می‌رسد وزارتبهداشت می‌توانست هماهنگ کند که مراکز درمانی مختلف اطلاعات مستقل ارائه نکنند.کرونا یک راه ورود و یک درمان و مراقبت دارد، سه بخش است. به غیر از پروتکل‌هایتخصصی، اطلاعاتی که مردم باید بدانند یک هماهنگی بین دانشگاه‌ها و حتی بین معاونت‌هاانجام می‌شد. مثلا آقای رئیسی مبحث پیشگیری و آقای جان بابایی درمان را پوشش دهند.مواردی که نباید خارج از وزارت بهداشت و مجموعه درمان انجام بگیرد. یک بخش همحمایت‌های روانی است که مربوط به سازمان نظام روانشناسی است و انجمن مددکاران هممی‌تواند در مبحث حمایت‌های اجتماعی ورود کند. این کار آنقدر ساده است که اگر مردمیک مرجع رسمی واحد داشته باشند نه اینکه هر دانشگاه برای خودش یک سامانه بزند وپژوهشکده‌ها و پزشک متخصص هر کدام یک کار بکنند و از خارج کشور هم اطلاعات دیگریمنتشر شود. این سردرگمی مردم را نسبت به مدیریت این موضوع بیشتر خسته و ناامیدکرده است. درواقع این شیوه مدیریت درمورد این ویروس جواب نخواهد داد لذا انتظار می‌رودهماهنگی بین بخشی با اقتدار انجام شود. حتی در بحث اطلاع رسانی وزارت بهداشت بیشاز اینکه مسئول روابط عمومی، مسئول اطلاعات رسانی این موضوع باشد، با توجه بهماهیتش که بیشتر رویکرد بهداشتی دارد، معاون بهداشت می‌تواند سخنگوی ستاد بحرانکرونا باشد. تشکیل قرارگاه‌ها، کمیته‌های دولتی مستقل و جزیره‌ای هدر دادن منابعاست. درحالی که وزیر بهداشت اعلام می‌کند از فردا به همگان ماسک رایگان می‌دهیماما در سطح شهر ماسک پیدا نمی‌شود و بیشتر ناشی از ناهماهنگی است یا ماسکی وجوددارد و توزیع نمی‌شود و یا اصلا وجود ندارد. جنس بحران‌های بهداشتی بدون مرز استضمن اینکه منطق مدیریت بحران این است که متناسب با بحرانی که ایجاد می‌شود،بتوانیم برنامه ریزی بکنیم. بحران در یک منطقه طبیعتا مدیریت بحران خاص خود را می‌طلبدولی این بحران متفاوت است. اصلا منطق مدیریت بحران این است که به تناسب هر بحرانبتوان یک سازوکار مدیریتی را اتخاذ کرد. اما انگار عقلانیت در حوزه مدیریت بحرانفراموش شده است. اتفاقا راه این بحران، مشارکت مردم و اعتمادسازی است. خود هماهنگیمی‌تواند اعتمادسازی ایجاد کند. هیچ چیزی نباید سلامت مردم را تحت الشعاع قراردهد. سلامت مردم نباید درگیر بازی‌های ی و حتی مصلحت‌های ی شود. ما خیلیزودتر از اینها می‌توانستیم اطلاعات را منتشر کنیم. این که چگونه نان بخریم بعد ازاین مدت باید بیان شود؟ این همه پژوهشگاه و هیات علمی معاونت‌های پژوهشی داریم.اجازه می‌دادیم مطالعه می‌کردند و یک پروتکل بومی می‌نوشتند. ساختن اپلیکیشنی کهبتوانند اطلاعات بگیرند و ساختن تیزرهایی که بتواند اطلاعات درست بدهد، ضروری است.یکی از مهمترین وظایف مدیر، برنامه ریزی با نگاه به آینده است. وقتی می‌گوییمترین راه برای کنترل، پیشگیری است طبیعتا باید تمرکز عمده را روی پیشگیریبگذاریم و زیرساخت‌های درمان را آماده کنیم. ما می‌دانیم چقدر جمعیت داریم و چقدرظرفیت تولید ماسک و الکل و شوینده‌های مرتبط است. اینها کار سختی برای هماهنگی وپیش بینی نبود. ساده گرفتند و خود این ساده گرفتن باز بحران در مدیریت بحران است.

 


به یاد مادرم» در سی امین سال وفاتش

اگهدنیا سوز و سرما بوو(اگر تمام دنیا پر از سوز و سرما(زمستان) بشود)

همیشهبهاره ته دا بمیرم(شما همیشه بهار هستید، فدایت شوم)

تو زندگی هریک از ما انسان ها روزهایی هستند که هیچ گاهفراموش نمی شوند.این روز ها می تواند یادآور اتفاقات خوب باشد و یا بد. برای من همهمین گونه است و یکی از تلخ ترین اتفاقات برای من از سی سال قبل روز نهم اسفندماه» هر سال است.روزی که مادر مهربانم سی سال قبل در سن 49 سالگی به دیار باقیشتافت.خاطرم هست زمانی که بعد از شش ماه بستری بودن در بیمارستان پاستور تهران بام و نظر پزشک تصمیم گرفتیم ترخیص شود چون از نظر پزشک درمان  دیگر جواب نمی داد.با پدرم تماس گرفتم که ازشمال بیاید تهران.ابتدا کلی ذوق کرده بود که ترخیص به دلیل بهبودی است ولی واقعیتچیز دیگری بود.هیچ گاه لحظه ایی که به پدرم گفتم که دکتر جواب کرده» یعنی کاری نمی تواند انجام دهد صدای شکستنکمرش را شنیدم.جمله ایی گفت که هر موقع به خاطر می آورم اشک امانم نمی دهد و آناین بود که همه دار و ندارم رفت».روی زمین نشست و های های گریه کرد.هیچ گاه  این گونه گریه پدرم را ندیده بودم.من هم کنارشنشستم و با هم گریستیم.چون داشتیم یکی از عزیزترین های زندگی مان را از دست میدادیم.پدرم می گفت همه برکت زندگی ام بود.سه روز بعد از ترخیص پرواز کرد به دیاریکه خداوند وعده اش را در قرآن داده است.ولی تحمل رفتنش در آن سن برای ما خیلی سختبود. بیاییم قدر لحظه لحظه بودن شان را بدانیم و تا می توانم از چشمه مهرشانبنوشیم.همیشه گفتم که مهر مادر قیمت ندارد.مبادا کاری کنیم که زخمی بر دل شانبنشانیم و آزرده خاطر شان کنیم.فراموش نکنیم که مادر تکرار نمی شود.الان که فکر میکنم با خاطراتش دل خوشم و انرژی می گیرم.ولی خیلی از شما که الان مادر دارید بیایدخاطرات خوب تان بسازید، تکریم اش کنید.امیدوارم که مادرم حلالم کرده باشد.

این متن را روی سنگ قبرش نوشتیم:

مادر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل/ تیشه ایی بود که شدباعث ویرانی ما

آن که در زیر زمین داد سرو سامانت/ کاش می خورد غم بی سر وسامانی من

همیشه فکر می کنم شاید خدا مادر را که خلق کرد قصدش این بودکه  قدرتش را درمهربانی بی منت» نشان دهد.دوست مهربان من، واقعا قدر مادر را بدانید تا دعای خیرشان بدرقه زندگی تان شود.اگرمادر از دست دادید و پدر در قید حیات هست به پدر احترام کنید که مادرتان هم خوشحالمی شود.این دو گنجینه بی بدیلی هستند که دومی » ندارند.

سید حسن چلک -تهران/9 اسفند 1398


در میزگرد مهر بررسی شد؛

آثاراجتماعی کرونا در زندگی مردم/تبعات روانی بیماری را جدی بگیریم


نشست بررسی آثار اجتماعی بیماری کرونا ویروس در جامعه و تبعاتروانی این بیماری، با حضور دو کارشناس مسائل اجتماعی و روانشناسی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست بررسی آثار روانی و اجتماعی ویروس کرونابر جامعه با حضور حسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران و شیما جراحیروان شناس و مشاور خانواده برگزار شد.

مدیریت بحران خیلی مهم است

در ادامه این نشسترئیس انجمن مددکاری اجتماعی نیز با اشاره به آثار روانی و اجتماعی مقابله با ویروسکرونا که در میان مردم ایجاد شده، گفت: هر اتفاقی که در جامعه رخ می‌دهد یک گروهیدرگیری بیشتری دارند و در خصوص ویروس جدید نیز درگیری کادر مراکز درمانی وبیمارستان‌ها بیش از سایرین است و به همین دلیل باید ت گذاری درستی انجام شودتا حوزه بهداشت و درمان از این گروه مراقبت بیشتری انجام دهد.

وی افزود: در دو سهسال اخیر بحران‌های متعددی را در جامعه تجربه کردیم و تجربه نشان داده مدیریتاثربخش و بالعکس می‌تواند اطمینان و عدم اطمینان را در میان مردم به وجود بیاورد.ما در بحران‌ها خوب مدیریت نکردیم و نتیجه این مدیریت بد، ایجاد استرس و نگرانی درجامعه شده است.

ما در بحران‌ها خوب مدیریت نکردیم ونتیجه این مدیریت بد، ایجاد استرس و نگرانی در جامعه شده است چلک ادامه داد: زمانی که موضوع کرونا در چین مطرحشد دو ماه قبل بود و در حال حاضر ۶۱ کشور درگیر آن هستند. در ایران دو ماه مفید رابرای ارائه اطلاعات درست و مفیدبه مردم و ظرفیت سنجی و نیاز سنجی از دست دادیم.مسئولان می‌توانستند با آماده سازی بین بخشی و ارائه اطلاعات پیشگیرانه به مردم،طی این دوماه از بروز اتفاقات بد و بحران ایجاد شده، جلوگیری کنند. در این صورت هماکنون شاهد ایجاد ترس و استرس و نگرانی‌های زیاد در میان مردم نبودیم.

رئیس انجمن مددکاریاجتماعی با تاکید بر اینکه زیرساخت‌های ما امکان پاسخگویی به مردم را ندارد، گفت:مسئولان بعد از یک ماه به فکر این موضوع افتاده‌اند که برای تهیه ماسک، الکل وغیره نیاز سنجی شود در حالی که دو ماه تمام را از دست دادیم. از سوی دیگر ظرفیتتخت‌های بیمارستانی که داریم می‌توانست با برنامه ریزی درست، مشکلی برای درمان ومداوا و همچنین مراجعه مردم به وجود نیاورد.

وی در خصوص تهیهماسک به قیمت بالا اظهار داشت: شبکه تولید و توزیع ماسک در حال حاضر دچار مشکل شدهو بسیاری از مردم که از قبل اقدام به تهیه این لوازم بهداشتی نکرده بودند، برایتهیه آن دچار مشکل شده و در برخی موارد با قیمت‌های بسیار گزاف آنها را خریداریکردند. در حالی که این تجهیزات برای پیشگیری باید طی این مدت از سوی مسئولان فراهممی‌شد.

چلک به تناقضو ارائه اطلاعات به مردم اشاره و تصریح کرد: مسئولان اطلاعات یک دست و درستی منتقلنمی‌کنند و هر کسی یک حرف می‌زند در حالی که باید یک مرجع رسمی برای ارائه اطلاعاتوجود داشته باشد که متأسفانه ما نداریم. موضوع دیگر شیوه انتقال و سرعت انتقالویروس است که در مقایسه با ویروس‌های دیگر بسیار زیاد بوده و فراگیری را در میانمردم ایجاد کرده است که این باعث ترس مردم می‌شود.

وی ادامه داد: درخصوص برخی از بیماری‌ها مانند ایدز کسانی نگرانند که رفتار پرخطر دارند اما ویروسکرونا که در همه جا پخش است با آن متفاوت بوده و نشان می‌دهد که باید نگران اینویروس بود. برخی از مردم جامعه، خود مراقبتی را جدی نمی‌گیرند و همچنین بهداشتفردی و محیط را رعایت نمی‌کنند و همین موضوع باعث می‌شود که در هنگام شیوع ویروس،استرس بیشتری داشته باشند.

برخی افراد جامعه خود مراقبتی را جدینمی‌گیرند و بهداشت فردی و محیط را رعایت نمی‌کنندرئیسانجمن مددکاران اجتماعی ایران با تأکید بر اینکه عدم اطمینان از اطلاع رسانی درستمسئولان باعث شده تا مردم استرس‌های روانی و اجتماعی شأن بیشتر شود، خاطرنشان کرد:برخی از این موضوع بهره برداری ی می‌کنند و دعوای بین گروه‌ها باعث می‌شود عدماطمینان در میان مردم بیشتر شود و در این میان کودکان آسیب پذیرتر می‌شوند.

چلک گفت: اگرهمبستگی در میان مردم ایجاد شود و گران فروشی‌هایی که این روزها شاهدش هستیم نباشدبه مرور اضطراب‌ها نیزکم می‌شود. باید بررسی شود که ویروسی که کمترین فوتی را درمیان ویروس‌ها را دارد چرا باعث ایجاد ناراحتی شده که البته یکی از مهمترین دلایلآن نداشتن ت رسانه‌ای درست در کشور است که باعث تزریق اضطراب در جامعه شده استو باعث می‌شود سرمایه اجتماعی جامعه هم کمتر شده و مردم بیشتر احساس تنهایی کنند وپشتوانه کمتری نیز احساس کنند و از آنجایی که پشتوانه‌ای نداشته، اطمینان نیز کمترو نگرانی نیز بیشتر می‌شود.

باید جلوتر از فضای مجازی حرکت کنیم

وی یادآور شد: درجامعه چرا باید فضای مجازی جلوتر از فضای رسمی کشور باشد. نااطمینانی از عدم ارائهآمار و ارقام درست و حتی دیرگفتن آمار خود باعث ترس و استرس می‌شود. در حالی کهفقط با انجام موارد پیشگیرانه و خود مراقبتی می‌توان با این ویروس مقابله کرد.باید ظرفیتی را برای غربال گری در جامعه ایجاد کنیم و با تگذاری و مدیریت درستاز مراکز خصوصی درمانی استفاده شود.

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی گفت: در جامعه‌ای که به مدیریت بحران امیدی نیست طبیعی است که وقتی چشم مابه دستان آنها است، استرس‌ها نیز زیاد شود.

وی با اشاره بهاینکه ایجاد مرجع رسمی اطلاع رسانی می‌تواند تا حدودی در کم شدن استرس و اضطرابمردم نقش داشته باشد، خاطرنشان کرد: به رغم اینکه دو ماه زمان مفید را از دستدادیم اما باز هم می‌توان با استفاده از ظرفیت‌های کشور و دستگاه‌های مختلف با اینبحران مقابله کرد.

به گفته چلک،نظام روان شناسی و بهزیستی کشور یکی از وظایفش این است که در شرایط بحران برای ذینفعان خود پروتکلی داشته باشد اما این گونه نیست و مشکل ما این است که انسان‌هایدر شرایط بحرانیم و زمانی که مشکلی ایجاد شد، همه درگیر آن می‌شویم.

مشکل ما این است که انسان‌های درشرایط بحرانیم و زمانی که مشکلی ایجاد شد، همه درگیر آن می‌شویموی با اشاره به اینکه به جز شهرداری تهران هیچ سازمانیبه سراغ انجمن مددکاری نیامد و از ما کمک نخواست، اظهار داشت: می‌توان از ظرفیتخود محله‌ها، مساجد، پایگاه‌های مقاومت، تشکل‌های غیر دولتی، درمانگاه و پارک‌هایمحل استفاده کرد و به آنها اطلاعات درست داد و اینگونه روش‌های پیشگیرانه را اعمالکرد.

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران تأکید کرد: در شرایط فعلی هر کسی جای مردم باشد حق دارد که نگرانشود و این طنزها و جک‌هایی که در فضای مجازی پخش می‌شود ناشی از همین نگرانی است.

وی با اشاره بهاینکه شرایط بحران آدم‌های خاصی را نیز می‌خواهد، تصریح کرد: وقتی مردم می‌بینندکه نه تجهیزات درستی است و نه اطلاع رسانی و نه اقدام درست، در این صورت دچاراسترس و نگرانی می‌شوند و در هر خانواده کافی است که یک نفر استرس داشته باشد و بهراحتی به اطرافیانش منتقل می‌شود.

چلک با تأکیدبر اینکه خود مراقبتی در ایران رعایت نمی‌شود، ادامه داد: رعایت بهداشت فردی یکیاز مواردی است که با اجرای درست آن می‌توان جلوی ویروس را گرفت.

مردم باید بر ترس خود از کرونا غلبهکنند

جراحی به بحران‌هاییکه از ابتدای سال ۹۸ در کشور ایجاد شد اشاره کرد و گفت: ابتدای سالرا با سیل آغاز کردیم و نوروز ۹۸ بسیاری از مردم به همین دلیل مسافرت نرفتند وبعد از آن نیز اتفاقات بد و بدتری گریبان گیر کشور شد و در پایان سال نیز با ویروسکرونا مواجه شدیم و طبیعی است که در این شرایط کمی مردم نگران و مضطرب باشند امااگر مدیریت بحران درستی در کشور حاکم شود، می‌تواند جلوی افزایش این ترس و اضطرابرا بگیرد و مردم با غلبه بر ترس خود راه‌های پیشگیری از بیماری کرونا را انجامدهند.

وی افزود: از دو ماهقبل اگر روش‌های خودآگاهی و خود مراقبتی را اجرایی می‌کردیم امروز شاید با این حجمزیاد ناامیدی و اضطراب مردم مواجه نبودیم.

از دو ماه قبل اگر روش‌های خودآگاهی وخود مراقبتی را اجرایی می‌کردیم امروز شاید با این حجم اضطراب مواجه نبودیمروان شناس و مشاور اظهار داشت: فردی که دچار بحران شدهاگر بخواهد به مشاوره‌های تلفنی رجوع کند، دقیقه‌ای ۴۵۰ تومان از او می‌گیرندو به همین دلیل در شرایط فعلی حتی امکان استفاده از مشاوره تلفنی را نیز ندارندچرا که هزینه آن بیشتر از مراجعه حضوری است. از سوی دیگر ذهن آگاهی مردم نسبت بهاین ویروس پایین است و باعث می‌شود سیستم ایمنی به صورت ناخودآگاه پایین بیاید وبا افزایش مشکلات جامعه، وقتی برای بررسی مشکلات از نظر روان شناسی باقی نمی‌ماندچرا که کودک ۶ ساله‌ای که در خانه حبس شده بعد از یک تا دو ماهنمی‌تواند مانند گذشته دوباره به جامعه بازگردد و در این زمان مشکلات بیشتر خواهدشد.

جراحی خاطرنشان کرد:باید ذهن آگاهی مردم را بالا بیاوریم، اطلاعات درست بدهیم و با آنها صادق باشیم کههمه این موارد باعث می‌شود استرس پایین بیاید.

چلک گفت:آنهایی که خود مراقبتی و حمایت روانی و اجتماعی دارند معمولاً در مواجهه با بحران‌ها،استرس و اضطرابشان کمتر است. هر بحرانی که در ایران ایجاد می‌شود پشت سر آن بحران‌هاینهفته دیگری وجود دارد. مشکل ما این است که هیچ زمانی از بحران‌ها درس نمی‌گیریم وبراساس آمارهای موجود کشور ما جز ۱۰ کشور بحران زا در دنیاست.

وی افزود: براساساین آمار باید آمادگی مواجهه با بحران‌ها را داشته باشیم اما متأسفانه برعکس است.اگر فاصله بین دولت ومردم زیاد نباشد ومدیریت بحران درستی انجام شود در این صورتبسیاری از مشکلات کم خواهد شد.

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران در خصوص راهکارهای کاهش استرس نیز خاطرنشان کرد: آموزش، آمادگی‌هایروانی- اجتماعی و ذهنی، مهارت‌هایی برای عبور و گذر از ترس، ایجاد اطمینان واعتماد در میان مردم، اطلاع رسانی درست و انتقال درست این اطلاعات، استفاده درستاز ظرفیت تشکل‌های غیر دولتی، رسانه‌ها، سازمان‌ها و فضای مجازی و و. ازجملهراهکارهایی است که می‌توان برای عبور از بحران فعلی و غلبه بر ترس و اضطراب مردماز سوی مسئولان انجام شود.خبرگزاری، 14 اسفند 98

 


یادداشت شرق:

مهارتخودمراقبتی» را جدی بگیریم.

سید حسن موسو ی چلک

رییس انجمنمددکاران اجتماعی ایران(رومه شرق روز های یکشنبه و دوشنبه مورخ 11و12 اسفند 98)

این روز ها خبر انتشار ویروس کرونا از چین به بیش از پنجاهکشور جهان همه را درگیر و نگران کرده است.کمتر کسی است که در این کشور ها در طولروز بار ها و بارها اخبار مربوط به این بیماری را پیگیری نگند.اخباری که گاه بهدلیل ضد و نقیض بودنش اظطراب را در افراد افزایش می دهد.برای مدیریت وکنترل این بیماری هم مسوولین وظیفه دارند و هممردم و بدون مشارکت مردم کنترل شیوع و انتشار آن امری غیر ممکن خواهد بود.طبیعتادر چنین شرایطی هر فردی می بایست با توجه به اصل خود مراقبتی در این مدیریت کاهششیوع ایفای نقش کند.خود مراقبتی اقدامات و فعالیت‌های آگاهانه،آموخته شده وهدفداری است كه فرد به منظور حفظ حیات و تأمین ، حفظ و ارتقای سلامت خود و خانوادهاش انجام می دهد. به  عبارت دیگر  خودمراقبتی قسمتی از زندگی روزانه مردم و شاملمراقبتی است كه به فرزندان، خانواده، دوستان، همسایگان و اجتماعات محلی نیز گسترشمی‌یابد. بطور کلی می توان گفت که  خودمراقبتی شامل اعمالی است که مردم  انجام می‌دهند تا تندرست بمانند، سلامت ذهنی وجسمی خود را حفظ كنند، نیازهای اجتماعی و روانی خود را برآورده سازند، از مشکلاتپیشگیری كنند، ‌ناخوشی‌ها و وضعیت‌های حاد را بهبود بخشند و نیز از  سلامت شان درابعاد زیستی، روانی واجتماعی حفاظت کنند. تاملی بر مبانی متعدد نشان می دهد که برایایجاد و حفظ سلامت خود، خانواده و جامعه باید بدانیم که سلامت، پلی است که بر دوستون خودمراقبتی و مهربانی استوار شده و استحکام این دو ستون برای برقراریپل سلامت ضرورت دارد. در حقیقت خود مراقبتی و مهربانی، نخستین تجلیات انرژی زندگیهستند که در کنار هم سلامت را پایه‌ریزی می‌کنند و زمینه‌ساز جریان آزاد انواعدیگر انرژی می‌شوند.اگر هرکدام از این دو پل(خودمراقبتی و مهربانی) تضعیف یا تخریبشود، سلامت پل زندگی سالم و سازگارانه به خطر می‌افتد اما اگر هر دو مستحکم باشند،پیمودن مسیر آسان می‌شود. با مهارت خودمراقبتی هر فردی از دانش، مهارت و توانخود به عنوان یک منبع به طور مستقل استفاده می کند تا از سلامت خود مراقبت کند.البته در این راه می تواند از مشاوره دیگران نیز استفاده کند. در واقع می توان گفت که خودمراقبتی همان  خودمدیریتی و خوداتکاییاست. خودمراقبتی نشاندهنده به مسئولیت پذیری و تدبیر افراد در مقابل سلامت خود از طریق اتخاذ سبک سالمزندگی است تا جلوی مشکلات گرفته شود.برای این مهارت چند ویژگی را می توان اشارهکرد از جمله آنها می توان به داوطلبانه بودن(ارادی بودن)،  قابل یادگیری بودن(آموختنی است)، مسئولیتی استهمگانی برای حفظ سلامت همه جانبه خود،  دارای قابلیت اجرا بودن،  بهره گیری از ظرفیت های دیگران( در صورت وم)، انعطافپذیر بودن، کم هزینه بودن، جزیی بودن(برنامه ها کوچک/ ساده باشند)و اشاره کرد. خودمراقبتی بستگی به فرهنگ و موقعیت افراد دارد، ظرفیت اقدام و انتخاب آنها رادربرمی‌گیرد و دانش، مهارت‌های زندگی، ارزش‌ها، انگیزه، جایگاه كنترل و احساسخودكارآمدی‌ فرد بر آن موثر است.بزرگ ترین دستاورد تقویت رویکرد خودمراقبتی ایناست كه مردم رفتارهای خود مراقبتی را به طور مناسب انتخاب و اجرا كنند. خودمراقبتی بیشتر روی جنبه هایی كه تحت كنترل فرد هستند، تمركز دارد  و جایگزین مراقبت تخصصی و سازمانی نیست بلكهمكمل آن و یكی از عوامل تعیین كننده میزان و چگونگی استفاده از آن است.دراین مهارتتمرکز بیشتر روی پیشگیری ازبروز مشکلات هست تا مداخله بعد از بروز مشکلات و یكی ازمفاهیم اصلی برای تاکید بر رفتار سالم مثبت است. خودمراقبتی می تواند بصورت مراقبت مشاركتی نیز باشد که می‌توانندجزء كوچك یا بزرگی از خودمراقبتی را شامل شوند. در مراقبت مشاركتی افراد یا خانواده‌ها و كاركنان و .شریك هستند.نکته ایی که در خود  مراقبتیلازم است مد نظر قرار گیرد علاوه بر فرد، مراقبت سازمانی هم بسیار مهم و اسات. ضمن این که مراقبت از مراقبین را هم نباید فراموش کرد. موضوعی که الان برایکادر درمان درگیر این بیماری  باید موردتوجه قرار گیرد.نکته ایی  که کادر درمان میبایست مورد توجه قرار دهند این است که اگر برای دفاع از خود در برابر دردی کهدیگران می کشند  نتوانند احساسات شان راکنترل کنند یا اینکه تمام دردهای آنها را با خود به خانه ببرند و اجازه دهندهمانند آتشفشانی خاموش درون شان انباشته شوند، در طولانی مدت با مشکلی بزرگ مواجهخواهند شد.کادر درمان باید بپذیرند که علیرغم همه جانفشانی هایی که می کنند، ممکن  است نتوانند همه مشکلات بیماران  را حل کنند.اخباری که این روز ها از فوت بیمارانمی شنویم مصداق همین موضوع هست. توجه به مراقبت از مراقبین کمک می کند تا ضمن حفظاستقلا فردی شان، بهبود كیفیت زندگی آنان را شاهد باشیم، همچنین کاهش اضطراب،استرس و  خستگی و .در مراقبین، افزایشرضایت از کار، کاهش هزینه برای مراقبین( کمتر از خدمات دیگر برای کاهش مشکلات خوداستفاده می کنند/منطقی شدن استفاده از خدمات)، افزایش امید به زندگی و . رانیز  به دنبال خواهد داشت.این ها سرمایهکشور درحوزه سلامت هستند. شورو شوق زندگی و انگیزه موفقیت را در کادر درمان افزایش می دهد و انرژی شان را برایخدمت بیشتر و با کیفیت  تجدید می کند.

در کنار این افرا مراقبت های خانوادگی را نباید فراموشکرد.در بسیاری ازمواقع مراقبت خانواده ها می تواند بسیار  موثر واقع شود.همچنین مراقبت گروه های داوطلبرا هم می توان به موارد قبلی اضافه کرد.

 فرامو نشود که براساس یافته های علمی و منابعمکتوب  خودمراقبتی، گام اول سلامت است. گاماول سلامت، همین است که ما یاد بگیریم خودمان از خودمان مراقبت کنیم. بین 65 تا 85درصد از مراقبت هایی که به سلامت ما منجر می شود، محصول همین خودمراقبتی است؛ یعنیفعالیت هایی که خود یا خانواده مان برای حفظ یا ارتقای سلامت مان، پیشگیری ازابتلای مان به بیماری، درمان بیماری مان یا کاهش عوارض آن انجام می دهیم. آنچه که  متخصین بهداشت ودرمانجهانی  وداخلی در خصوص کرونا می گویند و هریک از ما باید انجام دهیم از قبیل شستن خوب دست ها،  استفاده از ماسک برای افرادی که سرماخوردگیدارند، ضد غفونی وسایلی که استفاده می کنیم از قبیل گوشی تلفن همراه، کامپیوتر و. همه از نوع خودمراقبتی در این زمینه است.هر یک از ما با توجه به شرایط خودمانوزندگی مان باید ببینیم با انجام چه کارهای می توانیم از خومان مراقبت کنیم تا بهخودمان ودیگران آسیب نزنیم که این خود نوعی مسوولیت پذیری است. در سازمان ها هم حسبشرایط کاری شان و نوع مراجعینی که دارند هم برای کارکنان و هم برای مردم( گروه هایهدف) می بایست تدابیر خاص اتخاذ شود. استفاده از دور کاری برای کارکنان، توجه ویژهبا کارکنان دارای بیماری های خاص و زمینه ایی که احتمال ابتلا به ویروس درآنان  بیشتر هست، آموزش پیشگیری، دراختیارقرار دادن لوازم مورد نیاز، نظافت و ضد عفونی محیط کاری، آموزش خاص به نیرو هایخدماتیف مراقبین گروه های خاص و از جمله این موارد هست.یا توجه خاص بهزندانیان، سربازان، کارتن خواب ها، کودکان کار و خیابان، افراد مبتلا به اچ.آی.ویو  ایدز، و همچنین اتخاذ تدابیر ویژه برای دانش آموزان و دانشجویان از قبیل آموزش ازراه دور( گر چه از قبل می بایست زیر ساخت ها فراهم شود)، یا اموزش کسانی که درگورستان ها مسوول انتقال، شستم و دفن کردن بیماران فوتی ناشی از ویروس کرونا هستندو خیلی موارد دیگر.اینجا ضروری است که هر سازمانی برنامه خاص خودش را درکنار سایربرنامه های عمومی داشته باشد. رسانه ها در آموزش فراگیر ومستمر و جامع همکاری کنند.درحوزه کلان تر هم گاهی اوقات تصمیم گیری برای تعطیلی  ادارات در یک بازه زمانی خاص می تواند  از نوع مراقبت باشد.وقتی مجس شورای اسلامی کهیکی از مهمترین وظایفش تصویب لایحه بودجه هست به دلیلی نگرانی تعطیل می شود وبودجه را که مهمترین رن برنامه سالانه هست را می خواهند یک دوازدهم ببندند  یعنی می خواهند از خود مراقبت کنند. لذا موضوعخودمراقبتی به اشکال مختلف را باید جدی گرفت.

 

 


پیشنهادی درباره نحوه اجرای طرح وزارتبهداشت برای بیماریابی کرونا


رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایرانبا اشاره به طرح وزارت بهداشت برای اعزام تیم‌های سیار به درب منازل و مقابله باکرونا پیشنهاد داد تا این گروه‌ها به جای مراجعه به منازل، در محلات مستقر شوند.

سید حسن چلک در گفت‌وگو باایسنا با اشاره به اعلام وزارت بهداشت در خصوص اعزام ۳۰۰ هزار تیم‌ سیار به درب منازل بهدنبال شیوع کرونا ویروس، گفت: دغدغه‌ این وزارت خانه به عنوان متولی سلامت و تلاشآنها قابل تحسین است. پزشکان به طور مستقیم با بیماران سر وکار دارند و از اینبابت سپاسگزار آنها هستیم.

 وی در ادامه افزود: اما این ویروس در دنیا تبدیل به یک بحران شدهاست. حدود ۲۲ میلیون خانواردر کشور داریم به همین دلیل فکر می‌کنم آنها به جای اینکه وارد تک‌تک خانه‌ها شوندباید از ظرفیت‌های هر محله برای ساکنان آن استفاده کنند.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی بااشاره به اینکه در مناطقی که خانه بهداشت وجود ندارد چنین طرح‌هایی نیز کاربردبیشتری پیدا می‌کند، اظهار کرد: معمولا این نوع مداخلات در بحران هایی که ماهیتواگیردار دارند، استفاده نمی‌شود. لذا انتظار این است که اگر این گروه‌ها برایآموزش یا اقدامات دیگر قصد مراجعه به منازل را دارند، در محلات مستقر شوند تا ازطریق بلوک بندی مردم به آنها دسترسی یابند.

چلک با اشاره به اینکه دررشته مددکاری اجتماعی موضوعی به نام‌ مددکاری جامعه‌ای» وجود دارد تصریح کرد: درموقعیت‌های مشابه حال حاضر کشور، استفاده از این روش و توجه به دسترسی محلات می‌تواندبیشتر اثربخش باشد.

وی افزود: همچین در چنین مواقعیبهترین کار به جای اعزام تیم این است که افراد داوطلب محلی شناسایی شوند که درمحلات در دسترس مردم باشند. شاید بعدا در گزارش‌ها عدد قابل توجهی از بازدید چهرهبه چهره ارائه شود، اما نباید فراموش کرد که جنس کار در این شرایط که محدودیتزمانی  و خطرات انتقال وجود دارد بایدمتفاوت باشد. چه بسا این افراد تبدیل به ناقلین این ویروس شوند، اما تیم‌های سیارمحلی اگر از سوی دانشگاه‌های علوم پزشکی و مدیریت بحران در هر استان تشکیل شود،کاربرد بیشتری‌ خواهند داشت.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی با بیاناینکه جنس این کار برای پیشگیری از جنس مشارکت مردم است، باید از ظرفیت‌های آنهاهم بهره برد، اظهار کرد: در عین حال که دغدغه وزیر برای کنترل هرچه سریع‌تر شرایطرا درک می‌کنیم، اما معتقدیم جنس این کار برای مثال با اقدام برای واکسن اطفال وطرح منزل به منزل متفاوت است؛ به همین دلیل فکر می‌کنم باید در این تصمیم بازنگریشود و روش مددکاری اجتماعی در این شرایط بسیار پاسخگوست.

انتهای پیام/ ایسنا/13 اسفند 98

 


زندانیان نیازمند حمایت‌های ویژه پیشگیری از کرونا هستند

تهران - ایرنا - رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه زندانیان نیازمند حمایت‌های ویژه پیشگیری از کرونا هستند، افزود: عموم مردم و ادارات برای کارکنان خود تمهیداتی جهت پیشگیری از ویروس کرونا اتخاذ می‌کنند اما برخی اقشار مانند زندانیان، کارتن خواب‌ها و کودکان کار و خیابان نیازمند توجه ویژه‌ای هستند.

سیدحسن چلک روز یکشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا با اشاره به تماس های فراوان خانواده های زندانیان و ابراز نگرانی آنان از ابتلای زندانیان به ویروس کرونا ادامه داد: مکان ملاقات با زندانیان از مکان های پرتردد و در معرض خطر ابتلا به ویروس کرونا است، برخی افراد در آنجا ممکن است ناقل باشند و بسیاری افراد ممکن است شک نکنند که ناقل هستند و می توان تمهیداتی در این جهت اتخاذ کرد.

وی اظهار امیدواری کرد تا در این شرایط بتوان برخی زندانیان را به مرخصی فرستاد و گفت: شاید بتوان طبق اختیارات، قوانین و ضوابط، امکان مرخصی موقت برخی زندانیان فراهم شود؛ اگر فردی مرتکب جرمی می شود، ارتکاب جرم نباید دسترسی به سایر حقوق او را تحت شعاع قرار دهد.

رئیس انجمن مددکاری ایران گفت: سازمان زندان ها و قوه قضائیه تدابیر لازم را جهت پیشگیری از کرونا در زندان ها اتخاذ کردند اما نگرانی خانواده ها نیز قابل توجه است و طبیعتا در این شرایط، مدیران زندان ها و کادر مرتبط حوزه سلامت مانند کارکنان حوزه بهداشت و درمان زندان ها می توانند در پیشگیری از کرونا نقش داشته باشند؛ مددکاران اجتماعی سازمان زندان ها نیز می توانند حلقه ارتباط خانواده و زندانیان باشند تا نگرانی ها خانواده ها در این زمینه کمتر باشد.

چلک افزود: از سوی دیگر عموم مردم نسبت به ویروس کرونا حساسیت دارند و مراقبت های اولیه را انجام می دهند اما بهداشت فردی برخی اقشار مانند کارتن خواب ها خوب نیست و بهداشت محیط رعایت نمی شود و از سوی دیگر این افراد پایبند رعایت اصول بهداشتی نیستند.

وی تاکید کرد: این افراد دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی ندارند و لازم است که تدابیر خاص برای آنها اندیشیده شود؛ کودکان کار و خیابان نیازمند توجه خاص هستند تا نادانسته عاملی برای انتقال این ویروس به دیگران نشوند.

به گزارش ایرنا، تعداد مبتلایان قطعی به ویروس کرونا در کشور تاکنون ۵۹۳ نفر هستند که ۱۲۳ نفر ترخیص شده و بهبود یافته و ۴۳ نفر فوت کرده‌اند.ایرنا/11 اسفند 98


تاب‌آوری اجتماعی و عبور از بحران‌ها

تاب‌آوری اجتماعی و عبور از بحران‌ها

سیدحسن چلک _ ‌رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

این روز‌ها همه جا صحبت از یروس کرونا است و همه زندگی ما را در ابعاد مختلف تحت‌تأثیر قرار داده است. فضای واقعی و مجازی پرشده از اطلاعات صحیح و غلط و امیددهنده و نگران‌کننده درباره این ویروس و آثاری که دارد. هر کسی هر مطلبی را می‌بیند بازنشر می‌دهد و نتیجه این بی‌توجهی به پیامد‌های مطالب و تصاویر ارسال‌شده استرس‌ها را برای افراد بیشتر می‌کند. ضعف اطلاع‌رسانی مراجع رسمی و کاهش سرمایه اجتماعی و اعتماد کم به منابع اطلاعاتی رسمی و حتی گاهی اوقات غلبه نگاه ی در این شرایط ضمن تقویت نااطمینانی، موجب شده سردرگمی همه ما بیشتر و بیشتر شود. فکر می‌کنم در این شرایط علاوه بر تدابیری که توسط تگذاران و مدیران مرتبط بایستی انجام شود که جای گلایه‌های اساسی دارد اما نباید از توانایی فردی برای کنترل این شرایط و عوارض منفی آن بر خودمان غافل شویم.
اگر کمی به عقب برگردیم و در حافظه خودمان مرور کنیم جامعه ما به دفعات بحران‌های طبیعی و غیرطبیعی را تجربه کرده است که خود نقشی در ایجاد آنها نداشته‌ایم. به همین دلیل آموزش و داشتن مهارت تاب‌آوری فردی و اجتماعی بیش از پیش به‌ یک ضرورت تبدیل شده است. منظور من از تاب‌آوری سوختن و ساختن نیست بلکه مهارت تاب‌آوری اجتماعی و فردی کمک می‌کند افراد قدرت انطباق و سازگاری بیشتری برای تحقق حقوقشان پیدا کنند. برخی معتقدند که تاب‌آوری اجتماعی را می‌توان ظرفیت تبدیل و تحول، تطبیق و سازگاری و توان مقابله با تنش و بحران‌های اجتماعی نامید. تاب‌آوری اجتماعی از ظرفیت و توانایی خاصی در افراد و گروه‌ها، خانواده‌ها و جوامع صحبت می‌کند که عمدتا یادگیری و سازگاری در تغییرات تحمیل شده و همچنین قدرت تطبیق با شرایط و مقتضیات را دربر خواهد داشت؛ این به ساده‌ترین معنا برخورداری از آغازی همیشگی است». بنابراین ما به مردم و اجتماعی نیاز داریم که تاب‌آور باشد و بتواند در مقابل شوک‌ها و بحران‌های بهداشتی شبیه ویروس کرونا به‌گونه‌ای عمل کند که بحران‌های شدیدتری ایجاد نشود و افراد در این جامعه بتوانند به شرایط قبل برگشته و به زندگی خود ادامه دهند و به‌عبارت دیگر، تعادل و توازن در زندگی ایجاد شود. معمولا در جوامع تاب‌آور، افراد برای مدیریت بحران‌ها راه‌های منطقی‌تر را انتخاب می‌کنند تا کمترین پیامد منفی را برایشان به‌دنبال داشته باشد. آنچه در کنار شرایط کلان مهم بوده، این است هر یک از ما برای فراگیری مهارت تاب‌آوری اقدام کنیم.

گرچه فکر می‌کنم محیط‌های اجتماعی مثل مدرسه، رسانه‌ها و. نیز در کنار خانواده‌ها می‌توانند در این زمینه تأثیرگذار باشند تا مردم و جامعه‌ای تاب‌آور داشته باشیم. به‌دلیل اهمیت موضوع تاب‌آوری بود که سال1398 شعار سال انجمن مددکاران اجتماعی ایران را مددکاری اجتماعی و تاب‌آوری اجتماعی» انتخاب کردیم چرا که فقدان یا به‌عبارت بهتر ضعف این مهارت در میان مردم لذت زندگی‌کردن را از ما می‌گیرد. در واقع نشان می‌دهد که چقدر ظرفیت و توانایی عبور به سلامت و بازگشتن از وضعیت‌های دشوار را داریم و چقدر می‌توانیم خود را پس از بروز موقعیت‌های سخت، ترمیم کنیم. معتقدم ما همیشه نمی‌توانیم جلوی اتفاقاتی که زندگی ما را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند، بگیریم و بدون شک برای تأثیرپذیری منفی کمتر از این اتفاقات، مهارت‌ها می‌توانند به ما کمک کنند که تاب‌آوری هم یکی از این مهارت‌های مهم هست و حتی می‌توانم اشاره کنم که داشتن مهارت تاب‌آوری و تحمل سختی باعث می‌شود با موفقیت از رویدادهای ناگوار عبور کنیم. با داشتن این مهارت با وجود قرارگرفتن در معرض بحران‌های شدید ازجمله ویروسی که امروز نه فقط ایران بلکه بسیاری از کشور‌های جهان را تحت‌تأثیر قرار داده است، می‌توانیم رشد کنیم و قوی‌تر شویم. لذا لازم است برای یادگیری این مهارت در بسته‌های زندگی خود جایی پیش‌بینی کنیم چون از طریق آموزش، قابل فراگیری است و ذاتی نیست. این مهارت کمک می‌کند اعتماد به نفس بالاتری داشته باشیم، توانایی حل مسائل را در خود افزایش دهیم و چون می‌دانیم که بحران‌ها و مشکلات به شکل‌های مختلف بخشی از زندگی روزمره ما هستند لذا با پذیرش این واقعیت برای تقویت خود برای عبور از این موانع و مشکلات آماده می‌شویم.منبع: رومه همشهری/12 اسفند 98



مددکاری اجتماعی و ضرورت دیده بانی اجتماعی

سید حسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

نامگذاری ایام به مناسب‌های خاص فرصتی برای طرح موضوعات مرتبط با آن مناسبت هست. از جمله این مناسبت‌ها روز ملی مددکاری اجتماعی است که 35 سال است که همزمان با ولادت حضرت علی(ع) این روز جشن گرفته می‌شود. در ابتدا این روز را به جامعه مددکاری اجتماعی ایران تبریک می‌گویم و بابت همه تلاش‌های شان برای کمک به ارتقاء سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی مردم از آنان سپاسگزاری کرده و تعظیم می‌کنم و یادی می‌کنم از همه کسانی که از سال 1337 ه،ش که این رشته در دانشگاه تاسیس شده و تاکنون تلاش کردند و دارفانی را وداع گفتند چون اگر پرچم این رشته بالاست به خاطر تلاش همه مددکاران اجتماعی در طول این حدود 63 سال هست. انجمن مددکاران اجتماعی ایران هم با سابقه تقریبا شصت ساله در اکثر سال‌ها این روز را جشن می‌گیرند. از 10 سال قبل انجمن متناسب با شرایط کشور شعاری را انتخاب می‌کند که برای سال 1399 شعار مددکاری اجتماعی و دیده بانی اجتماعی» توسط هیات مدیره انجمن انتخاب شده است.از جمله دلایل این انتخاب انباشت اطلاعات در حوزه مددکاری اجتماعی به دلیل تنوع فعالیت‌ها و گستره نقش‌های مددکاری اجتماعی در حوزه‌های مختلف هست. دلیل دیگر نقش مددکاران اجتماعی در مطالبه‌گری اجتماعی است که وم رصد جامعه در ارتباط به موضوعات و گروه‌های هدف این موضوع را برای مددکاران اجتماعی مهم قلمداد می‌شود. همچنین تعهد اخلاقی و حرفه ایی مددکاران اجتماعی در قبال جامعه ایی که در آن زندگی می‌کنند دلیل دیگر هست.با توجه به اهمیت تگذاری اجتماعی در کشور دیده بانی اجتماعی توسط مددکاران اجتماعی می‌تواند در اتخاذ ت‌های مناسب برای مردم و جامعه هدف و حتی با نگاه به آینده می‌تواند تاثیرگذار باشد. تحلیل مولفه‌های اجتماعی در سطوح بین‌المللی، منطقه ای، ملی و استانی کمک‌های زیادی برای تگذاران و تصمیم گیران باشد. فراموش نشود که مدیریت بهینه منابع و شناسایی ظرفیت‌ها و اولویت‌های جامعه و بویژه در ارتباط با گروه‌های هدف مددکاری اجتماعی ضرورت این دیده بانی اجتماعی را بیش از پیش نشان می‌دهد.ضمن اینکه فکر می‌کنم که دیده بانی اجتماعی برای اعمال مدیریت اجتماعی هوشمند و کارآمد بسیار مهم است و بر پاسخگویی و شفافیت هم می‌تواند کمک کند.توجه به مولفه‌های حقوق شهروندی نکته دیگری است که می‌تواند در دیده بانی اجتماعی مورد توجه قرار گیرد. فقدان دیده بانی اجتماعی با نگاه کارشناسی واقع بینانه و به دور از جهت گیری‌های ی خاص(که با اخلاق حرفه ایی مددکاری اجتماعی مغایر هست ) می‌تواند در نهایت رضایت مردم را هم به دنبال داشته باشد.تاملی بر وضعیت کشور نشان می‌دهد که فقدان یا ضعف دیده بانی اجتماعی در هر کشوری می‌تواند زمینه فساد و مشکلات متعددی را ایجاد کند که کشور ما هم از این قًیه حسینی نبوده و نخواهد بود.البته دیده بانی اجتماعی کارآمد نیازمند حضور مددکاران اجتماعی آگاه و مسئولیت پذیر و همین طور ساختاری اسخ که پذیرای نقش دیده بانی اجتماعی برای مددکاران اجتماعی باشد. گرچه تجربه زیسته من نشان می‌دهد که دیده بانی اجتماعی برای افراد ممکن است هزینه هم داشته باشد ولی نظر به اهمیت آن نباید از کارکرد‌های این نقش به خاطر منافع فردی غفلت کرد. تاسیس قانونی سازمان نظام مددکاری اجتماعی که خواسته به حق مددکاران اجتماعی است(همچون پزشکان پرستاران، مهندسین، روانشناسان، مشاوران .)،می تواند جنبه قانونی و اام آور برای ایفای این نقش دیده بانی اجتماعی برای مددکاران اجتماعی باشد. معمولا جوامعی که از شفافیت و پاسخگویی هراس دارند از پذیرس نقش دیده بانی اجتماعی گریزان هستند.منبع: رومه آرمان ملی.19 اسفند 98



به نام خدایی که در این نزدیکی است

مددکاری اجتماعی و دیده بانی اجتماعی»Image result for ‫ چلک‬‎

با سلام واحترام،

همانگونه که استحضار دارید روز ملی مددکاری اجتماعیهر ساله همزمان با سالروز تولد حضرت علی(ع) در ایران جشن گرفته می شود  سال جاری این مناسبت مصادف با روز جهانی مددکاریاجتماعی نیز شده است. ضمن سپاس از تلاش های همه  اساتید، پیشکسوتان، مدیران دستگاه ها و مددکاران  اجتماعی در طی حدود 63 سال تاسیس دانشگاه درحوزه مددکاری اجتماعی در ایران، انجمن مددکاران اجتماعی ایران متناسب با شرایطکشور هر ساله شعاری را انتخاب می نماید که سال 1399 به عنوان مددکاری اجتماعی ودیده بانی اجتماعی» نامگذاری شده است. ضمن تبریک این مناسبت ها به جنابعالی/ سرکارعالی و همکاران محترم به ویژه مددکاران اجتماعی، همانگونه که استحضار دارید  یکی از اامات تگذاری های اجتماعی وبرنامه ریزی های مرتبط در حوزه اجتماعی از جمله سلامت اجتماعی، آسیب های اجتماعی،کیفیت زندگی اجتماعی و. اتخاذ تدابیر لازم برای ایجاد نظام دیده بانی اجتماعیاست تا تصمیم گیری ها در خلاء صورت نگیرد و مبتنی بر شواهد و داده ها و اطلاعاتسودمند و یافته های پژوهشی و یا تحلیل  علمی باشد.به همین دلیل ضروری است تا تحولات و تغییراتاجتماعی و وضعیت اجتماعی و مولفه های مرتبط با این وضعیت بطور مستمر رصد شوند.بستر سازی برای دیده بانی اجتماعی» یکی از راه های تحقق عملی این نظام رصد میباشد. تقویت دیده بانی اجتماعی فرصتی برای مشارکت افراد مرتبط در حوزه اجتماعیبرای تگذاری ها و تصمیم گیری ها در سطوح ملی و استانی و محلی برای ارتقاءسلامت اجتماعی است. همچنین دیده بانان اجتماعی می توانند به تگذاران اجتماعی،مشاوره های موثر در تصمیم سازی و تصمیم گیری ها بدهند، آینده نگری اجتماعی داشتهباشند، ارزیابی ت های موجود در حوزه اجتماعی را انجام دهند، مولفه هایاجتماعی را رصد کرده و ثبت و ضبط کنند و از همه مهم تر مراقب وضعیت سلامت اجتماعیو کیفیت زندگی مردم باشند.اگر همین موارد را به عنوان فایده های دیده بانی اجتماعیقلمداد کنیم کافی است تا نه تنها تعللی در راه اندازی نظام دیده بانی اجتماعینکنیم بلکه بر تاسیس و تقویت آن به جد بکوشیم. تگذاری و تصمیم گیری ها درحوزهاجتماعی در خلاء و یا به صورت غیرشفاف، هزینه های جبران ناپذیر مادی و انسانیبرجامعه و مردم تحمیل می کند. مددکاران اجتماعی به دلیل انباشت اطلاعاتی که درحوزه های مختلف و گروه هایهدف متعدد ومتنوع دارند یکی از بهترین گزینه های تخصصی برای ایفای نقش موثر درحوره دیده بانی اجتماعی هستند.بدون شک یکی از راه های ترویج روابط انسانی» کهشعار سال 2020 میلادی فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی است، دیده بانی اجتماعی ومشارکت در راستای تحقق حقوق اجتماعی مردم و گروه های هدف مددکاری اجتماعی است.با اینامید که همه با هم و در کنار هم بتوانیم در راستای ارتقای کیفیت زندگی مردموارتقاء شاخص سلامت اجتماعی بیش از پیش موفقیت کسب کنیم . اطمینان دارم در صورتتقویت همدلی و مسوولیت پذیری وانسجام در حوزه اجتماعی بویژه مددکاری اجتماعی و بابهره گیری از دانش بومی و جهانی وتجربه زیسته داخلی و بین المللی در چارچوب  قواعد کشور می توانیم رضایت و نشاط اجتماعیبیشتری را در جامعه شاهد باشیم. انشاء ا.

دکتر سید حسن چلک/ رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

و کمیسراخلاق فدراسیون جهانی و عضو هیات رییسه منطقه آسیاواقیانوسیه


کرونا چگونه باعث کاهش مرگ و میر شد؟/ ژن خوب یک ویروس!

کارشناسان معتقدند کاهش آمار مرگ و میرها در ماه پایانی سال به دلیل کاهش رفت و آمد و تردد افراد در سطح شهر بوده که منجر به کاهش تصادفات و به تبع آن فوتی‌ها شده است.

خبرگزاری مهر؛ گروه سلامتموضوع آمار مرگ و میر در کشور، با توجه به اینکه ایران در منطقه‌ای بلاخیز قرار دارد و از سوی دیگر با آمار بالای تصادفات شهری و جاده‌ای نیز مواجه است، در نتیجه میزان مرگ و میر در کشور، با وجود این مسائل و البته بیماری‌هایی که زمینه ساز مرگ‌های نابهنگام شده‌اند، به این وضعیت می رسیم که هر ماه می‌توان پیش بینی کرد که این آمارها افزایش نشان دهد.

این در حالی است که آمارهای اخیر سازمان بهشت زهرا (س)، نشان داده است که در اسفند ماه ۹۸، این آمار کاهش داشته است. در همین حال، موضوع شیوع کرونا ویروس در کشور مطرح شد که انتظار می‌رود آمار مرگ و میر نیز به تبع آن بالا برود. اما اینکه چه عوامل و مسائلی می‌تواند باعث شده باشد که آمار مرگ و میر در ماه پایانی سال کاهش یابد، سوالی است که پاسخ آن به عوامل گوناگونی بستگی دارد.

سعید خال مدیرعامل سازمان بهشت زهرا (س)، با اشاره به شیوع ویروس کرونا در کشور که باعث مرگ و میر تعدادی از هموطنان شده است، در عین حال از کاهش موارد فوتی در تهران خبر داده و عنوان داشته است که شاید یکی از علل کاهش مرگ و میر، رعایت و احتیاط از سوی مردم است.

وی با اعلام اینکه روزانه به طور میانگین ۲۰۰ مرگ و میر در بهشت زهرا ثبت می‌شود، افزود: سالانه ۶۰ هزار مرگ در بهشت زهرا ثبت می‌شود که ۲۰ هزار مورد به شهرستان‌ها منتقل و مابقی در بهشت زهرا دفن می‌شوند.

کاهش آمار فوتی‌ها در اسفند ماه

خال، با اشاره به شیوع ویروس کرونا در کشور، گفت: خوشبختانه به رغم شیوع کرونا در کشور، آمار مرگ و میر روزانه کاهش را نشان می‌دهد که می‌تواند ناشی از ملاحظات بهداشتی هموطنان باشد.

در همین رابطه، سید حسن  چلک جامعه شناس و رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص آماری که مدیر عامل سازمان بهشت زهرا در مورد کاهش آمار فوتی‌ها در اسفند ماه امسال در مقایسه با سال گذشته عنوان کرده بود، گفت: این آمار بر اساس تعداد مراجعه کنندگان به بهشت زهرا بوده است و آمار کل کشور در آن مطرح نشده است.

رعایت بهداشت عامل درستی نیست اما کاهش رفت و آمدها و حضور مردم طی این مدت خود به خود باعث کاهش آمار تصادفات و حوادث جاده‌ای می‌شود که این نکته می‌تواند دلیلی برای کاهش آمار مرگ و میرها باشدوی گفت: بعد از یکی دو هفته از گذشت شیوع بیماری کرونا نمی‌توان گفت که رعایت بهداشت فردی در این مدت کوتاه منجر به کاهش مرگ و میر شده است در حالی که آمار مرگ و میر ناشی از کرونا طی همین مدت در کشور بیشتر شده است بنابراین رعایت بهداشت استدلال خوبی در این خصوص نیست.

کاهش تردد در سطح شهر به دلیل شیوع کرونا عاملی برای کاهش آمار فوتی

این جامعه شناس با اشاره به اینکه کاهش تعداد مرگ و میرها در اسفند ماه بر اساس پژوهش علمی مطرح نشده است تاکید کرد: رعایت بهداشت عامل درستی نیست اما کاهش رفت و آمدها و حضور مردم طی این مدت خود به خود باعث کاهش آمار تصادفات و حوادث جاده‌ای می‌شود که این نکته می‌تواند دلیلی برای کاهش آمار مرگ و میرها باشد.

چلک افرودبراساس آمارهای موجود روزانه ۵۰ نفر در تهران فوت می‌کنند که ۱۵ تا ۱۶ نفر آنها به دلیل تصادفات جانشان را از دست می‌دهند به همین دلیل کاهش ترددها می‌تواند عامل مهمی در کاهش آمارها باشد.

تأثیر کاهش اعمال جراحی

در همین حال ایرج خسرونیا رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران، در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: به عنوان یک پزشک می‌توانم ادعا کنم که چون بیمارستان‌ها در این ایام اعمال جراحی الکتیو انجام نداده‌اند و پذیرش بیمار غیر کرونایی نیز نداشته‌اند، می‌تواند به کاهش آمار مرگ و میر کمک کرده باشد.چون بیمارستان‌ها در این ایام اعمال جراحی الکتیو انجام نداده‌اند و پذیرش بیمار غیر کرونایی نیز نداشته‌اند، می‌تواند به کاهش آمار مرگ و میر کمک کرده باشد

وی با گریز به چهار دهه قبل در یکی از کشورها که پزشکان آن به مدت یک هفته اعتصاب کردند، گفت: همین مسئله باعث شد که در آن مقطع آمار مرگ و میر در آن کشور ۱۰ درصد پایین بیاید.

خسرونیا همچنین از کاهش ترددها و سفرهای درون شهری و برون شهری به عنوان یکی دیگر از علل پایین آمدن مرگ و میر یاد کرد و افزود: وقتی تردد کم باشد، تصادف هم کمتر می‌شود و در نتیجه آمار مرگ و میر کاهش می‌یابد.

بررسی‌ها نشان داده است که حوادث ترافیکی و همچنین بیماری‌های قلبی، از عوامل مهم مرگ و میر در کشور است که شیوع کرونا توانسته تا حدودی در کاهش مرگ و میرها تأثیر داشته باشد.

قطعاً وقتی رفت و آمد کم می‌شود، تصادف هم کاهش می‌یابد. از سوی دیگر، رعایت نکات بهداشتی توسط بیماران نیز بی تأثیر نیست. از همین رو، می‌توان گفت که کرونا ویروس» بهانه‌ای شد تا مردم قدری بیشتر به سلامت خود توجه کنند.

رعایت بهداشت فردی نیز تا حدودی در کاهش آمار مرگ نقش دارد

اینکه افراد بیمار متوجه باشند چگونه مراقب خود و دیگران بوده و اجازه ندهند بیماری آنها به دیگران منتقل شود و…، از نکات مثبت شیوع کرونا در کشور بوده استصادق صفایی کارشناس بهداشت محیط نیز در گفتگو با خبرنگار مهر، گفت: بررسی‌ها نشان داده است که رعایت بهداشت فردی تأثیر بسزایی در کاهش بیماری‌ها و مرگ و میرها دارد. از همین رو، ویروس کرونا شاید با خطرات و نگرانی‌هایی برای آحاد جامعه همراه بوده است، اما نکته مثبت این بیماری، ارتقای سطح رعایت بهداشت فردی و جمعی در جامعه بوده است. اینکه افراد بیمار متوجه باشند چگونه مراقب خود و دیگران بوده و اجازه ندهند بیماری آنها به دیگران منتقل شود و…، از نکات مثبت شیوع کرونا در کشور بوده است.

به نظر می‌رسد که شیوع ویروس کرونا در کشور، می‌تواند زنگ هشداری به آحاد مختلف مردم باشد تا مراقب سلامت خود باشند و رمز این سلامتی هم، رعایت بهداشت فردی و جمعی است. باید عادت کنیم که همیشه دست‌های پاکیزه و تمیز داشته باشیم. همان طور که حالا به نظافت عمومی و پاکیزه نگه داشتن شهر توجه می‌کنیم، باید همین رفتار در وجود تک تک ما نهادینه شود. همان طور که همگان خوب می‌دانیم، بیشترین هزینه‌های سلامت صرف درمان بیماری‌ها می‌شود. در حالی که می‌توان با یک دهم هزینه‌های درمان، برای بهداشت و پیشگیری، علاوه بر صرفه جویی در هزینه‌ها، خواهیم توانست از آمار بیماران کم کنیم. بر همین اساس، بحران کرونا را آویزه گوش قرار داده و مراقب باشیم تا چنین بیماری‌هایی تبدیل به بحران نشود.

کد خبر 4875383/خبرگزاری مهر 21 اسفند 98

نتایج یک پژوهش اجتماعی نشان داد

اضطراب کرونا در ن بیشتر از مردان

اضطراب کرونا در ن بیشتر از مردان

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران ضمن مرور نتایج پژوهشی اجتماعی در خصوص پیامدهای بیماری کرونا با میزان بالاتر اضطراب بین ن، گفت: شدت علائم اضطراب افرادی که محل زندگی آنها با شیوع بالای کرونا روبرو بوده است، به‌ طور معناداری بیشتر است.

 سید حسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا،  ضمن اشاره به نتایج پژوهشی اجتماعی در خصوص آثار و پیامدهای کرونا گفت: با شیوع این بیماری در ایران و جهان پژوهش‌های متعددی از سوی متخصصان مختلف، از جمله مددکاران اجتماعی ایران انجام شده است. یکی از این پژوهش‌ها توسط دکتر مغنی باشی عضو هیات مدیره انجمن مددکاران اجتماعی ایران انجام شد که وضعیت سلامت اجتماعی افراد را مورد بررسی قرار داد.

چلک  با بیان اینکه این تحقیق با محوریت بررسی میزان آگاهی و پیگیری عمومی درباره ویروس کرونا و حوزه سلامت اجتماعی در بازه زمانی ۱۰ لغایت ۱۸ اسفند ماه انجام شده است، اظهار کرد: روش انجام این پژوهش به صورت پیمایش آنلاین  و با استفاده از یک پرسشنامه استاندارد بوده که همه استان های کشور (۳۱ استان) را پوشش داده است.  

وی با اشاره به اینکه در این پژوهش ۱۰۷۵۴ نفر از تمام استان‌های ایران شرکت داشته‌اند. ، تصریح کرد: محل زندگی حدود ۶۷ درصد از شرکت‌کنندگان این پژوهش در استان‌های با شیوع بالا (بیش از ۵۰۰ نفر شناسایی شده)، حدود ۲۴ درصد با شیوع متوسط (بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ نفر شناسایی شده) و ۹ درصد هم  در استان های با شیوع کم (کمتر از ۱۰۰ نفر شناسایی شده) بوده است.

چلک با اشاره به نتایج این پژوهش گفت: براساس نتایج به دست آمده ۹۴ درصد افراد به‌ طور "متوسط تا زیاد پیگیر" اخبار مربوط به کرونا هستند. همچنین بیش از ۹۵ درصد افراد شرکت کننده اذعان داشتند که مهمترین علائم کرونا شامل تب، سرفه و تنگی نفس است. این موضوع نشان می‌دهد که آگاهی نسبتاً بالایی در بین افراد به وجود آمده است.  

وی با اشاره به اینکه حدود ۱۹ درصد افراد اعلام کرده‌اند که حداقل یکی از اعضای خانواده، فامیل یا دوستان شان مبتلا به کرونا هستند، اظهار کرد: شدت علائم اضطراب افرادی که محل زندگی آنها با شیوع بالای کرونا روبرو بوده است؛ به‌ طور معناداری بیشتر بوده است. همچنین میزان اضطراب در بین ن به‌طور معناداری بیشتر از مردان است.

چلک با اشاره به اینکه براساس پژوهش مذکور میزان اضطراب افراد در بین گروه سنی ۲۱ تا ۴۰ سال به طور معناداری بیشتر از گروه‌های سنی دیگر بوده است، ادامه داد: همچنین با افزایش سطح تحصیلات افراد، میزان اضطراب آنها نیز به‌طور معناداری افزایش یافته‌است. علاوه بر این هر چقدر افراد، اخبار مربوط به کرونا را بیشتر پیگیری کنند میزان و شدت علائم اضطراب آنها به طور معناداری افزایش می‌یابد.  

وی افزود: در نهایت میزان اضطراب در بین افرادی که حداقل یکی از اعضای خانواده، فامیل یا دوستان شان مبتلا به بیماری کرونا هستند، به طور معناداری بیشتر است. ملاک طبقه بندی استان‌ها از نظر شیوع نیز براساس گزارش رسمی وزارت بهداشت در خصوص مبتلایان به تفکیک استانی در تاریخ ۲۰ اسفند ماه بوده است.
 
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با بیان اینکه ۶۶ درصد پاسخگویان را مردان و ۳۴ درصد را ن تشکیل داده‌اند، توضیح داد: ۱۷ درصد از پاسخگویان کمتر از ۲۰ سال، ۳۱ درصد بین ۲۰ تا ۳۰ سال، ۳۱ درصد بین ۳۱ تا ۴۰ سال،  ۳۴ درصد بین ۴۱ تا ۵۰ سال و بقیه نیز بالای ۵۰ سال سن داشتند. همچنین ۳۸ درصد از شرکت کنندگان این پژوهش مجرد و بقیه متاهل بودند.

وی با اشاره به تحصیلات شرکت کنندگان نیز اظهار کرد: حدود ۴۸ درصد از این افراد تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم، ۳۴ درصد فوق دیپلم و بقیه لیسانس و بالاتر داشتند.

منبع:  ایسنا 24 اسفند 98/

رومه آرمان ملی/25 اسفند /سللامت نیوز 24 اسفند و.


Image result for ‫کریستیانو رونالدو‬‎

 رونالدئو ستاره بی چون و چرای فوتبال در دهه اخیر در جهان که یک پرتغالی است تمام هتل هایش را در اختیار دولت و وزارت بهداشت کشورش قرار داد تا برای درمان بیماران مبتلا به کرونا تبدیل به بیمارستان شود.این  یعنی سلبریتی که مسولیت اجتماعی را  می داند

درگفتگو با مهر مطرح شد؛Image result for ‫ چلک خبرگزاری مهر‬‎

نقشموثر مددکاران اجتماعی در کنترل بحران کرونا

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، بر نقش مددکاران اجتماعی درکنترل بحران کرونا در کشور تاکید کرد.

سید حسن چلک، درگفتگو با خبرنگار مهر، گفت: وقتی بحرانی در هر کشوری اتفاق می افتد حسب نوع بحران، گروه هایمختلفی برای ارائه خدمات نقش آفرینی می کنند. از جمله این بحران ها، بحران بیماریکرونا(Covid-۱۹) است که نه تنها درایران که در بیش از ۱۵۰ کشور دنیا شیوع پیداکرده است.

وی ادامه داد: طبیعتادر چنین بحران هایی کارکنان بهداشت و درمان از قبیل پزشکان، پرستاران و سایرکارکنان نقش موثری دارند. از جمله این افراد مددکاران اجتماعی هستند که به واسطهمنشور و بیانیه اخلاق حرفه ای خود در مراکز مختلف ارائه کننده خدمات به گروههای هدف، حضور موثر و فعال دارند

چلک، به حضورمددکاران اجتماعی در مراکز درمانی دولتی و خصوصی و خیریه، مراکز ارائه کننده خدماتبه افراد دارای معلولیت، سالمندان، بیماران روانی، کودکان کار و خیابان، کارتنخواب ها و بی خانمان ها، معتادان، زندانیان، ن آسیب دیده اجتماعی، ن سرپرستخانوار در مراکز مختلف دولتی و غیر دولتی و همین طور مددکاران اجتماعی شاغل درمراکز ارائه کننده خدمات تلفنی و اورژانس اجتماعی، اساتیدی که در تولید محتویمناسب تلاش کردند، مددکاران اجتماعی که در حوزه های تگذاری و برنامه ریزیدرسطوح ملی و استانی و شهرستانی ایفای نقش می کنند، و یا با انجام پژوهش های مختلفبه تصمیم گیری بهتر کمک کردند و.، به عنوان برخی از خدماتی که مددکاران اجتماعیدر اجرای آنها حضور موثر دارند، اشاره کرد.

وی از تلاش هایمسئولانه و صادقانه این افراد به عنوان رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران و عضوهیات رئیسه منطقه آسیا و اقیانوسیه و کمیسر اخلاق فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعیسپاسگزاری کرد و گفت: اطمینان دارم که حضور همکاران برای تقویت رویکرد هایاجتماعی در  پیشگیری و تشویق مردم در مراقبت از خود و خانواده و تقویتارتباط افراد درگیر این ویروس و خانواده ها، جلب منابع اجتماعی و مشارکت های مردمیبرای تسهیل و تقویت دسترسی به خدمات مورد نیاز و.، در تاریخ مددکاری اجتماعیایران ماندگار خواهد شد و می تواند منجر به تولید دانش بومی در این زمینه شود.

چلک افزود: همینجا از خانواده های مددکاران اجتماعی که در این راه با اعضای خانواده شان همکاری میکنند تا وظیفه اخلاقی و حرفه ای و انسانی خود را انجام دهند نیز سپاسگزاری می کنم.منبع:خبرگزاری مهر،27 اسفند 98

 


اطلاعیه بیمارستان جم:

درراستای اطلاع رسانی به مردم هنردوست وهم میهنان عزیز در کمال مسرت باستحضار میرساند با توجه  به بهبود جمیع شرایط، استاد از لحاظ کلیوی قلبی و ریوی با نظر پزشکان معالج ایشان، آماده ترخیص و پیگیری ادامه درمان در منزل  زیرنظر پزشکان معالج می باشند.

 

                 با آرزوی سلامتی برای استاد عزیزمان  

                      1398/12/24 ساعت 14:25

                        هئیت مدیره بیمارستان جم


ضرورت تسریع در ارائه خدمات روانشناسی به خانواده‌های داغ‌دار از ویروس کرونا

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: تسریع در ارائه خدمات تخصص و روانشناسی به خانواده‌های داغ‌دار از ویروس کرونا ضروری است و این خدمات باید به صورت رایگان ارائه شود.


به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ انسان در طول زندگی خود تجارب زیادی کسب می‌کند و با بحران‌های مختلف در حوزه‌های متعدد از قبیل اقتصادی، بهداشتی، اجتماعی، ی و بطور کلی بحران‌های طبیعی و غیر طبیعی و. برخورد می‌کند که هر یک از بحران‌ها می‌تواند پیامد هایی به دنبال داشته باشد.

یکی از آثار این بحران‌ها می‌تواند از دست دادن عزیزی از خانواده یا دوستان و آشنایان باشد.با توجه به بحرانی که الان جهان و از جمله کشور ما درگیر آن شده است و شاهد شیوع ویروس کرونا(covid-19) با سرعت بالا هستیم تعدادی از مردم و هموطنان مان بر اثر ابتلاء به این بیماری فوت کردند و ترسی و اضطرابی عجیب هم در میان مردم ایجاد شده است که دلایل متعددی از جمله  سرعت انتقال این ویروس، روش‌های انتقال، ضعف یا نداشتن برنامه درمانی و دارویی مشخص ،کمبود امکانات و نیروی انسانی و . از  آنها هستند.نکته‌هایی که در مورد هموطنان که بستگان خود را از دست دادند باید مورد توجه قرار گیرد.

موضوع فرهنگ سوگ و یا طی کردن دوران سوگ هست که در پذیرش موضوع مرگ بسیار تاثیر گذار است ولی در این بیماری به توصیه‌‌های بهداشتی و دستوراالعمل‌های مربوط به فوت و عدم امکان برگزاری مراسم ختم و . این دوران به خوبی توجه نمی‌شود و این می‌تواند بازتوانی اجتماعی و روانی این خانواده‌ها را با مشکلاتی مواجد کند.

با توجه به فرهنگ کشور و با عنایت به اینکه ما وابسته  این آیین‌های سوگ هستیم و این شرایط در دوران بعد از کرونا می‌تواند عوارض و پیامدهای اجتماعی و روانی زیادی به دنبال داشته باشد.

ضمن اینکه نیک می‌دانیم تسلیت‌های تلفنی و پیامکی هیچ گاه کارکرد تسلیت حضوری و مراسم را نخواهد داشت تا خانواده‌ها راحت تر با مرگ عزیزانشان کنار بیایند. این نکته را هم مد نظر داشته باشیم که نوع دفن و تعجیل برای از بین رفتن بدن در زیر خاک به دلیل نگرانی از شیوع مجدد بیماری وانتقال توسط حیوانات و. درد این خانواده‌ها را بیشتر هم می‌کند. از جمله کار هایی که می‌توان برای این خانواده بعد از دوران انتقال بیماری انجام داد برگزاری مراسمی با عنوان یادمان» است.

گرچه معتقدم با توجه به شرایط فرهنگی کشورمان هیچ گاه مراسم ختم نمی‌شود ولی برای تعدادی از این افراد ممکن است تسلی دهنده باشد. تشکیل پرونده مدیریت مورد برای این خانواده‌ها توسط مددکاران اجتماعی با همکاری متخصصین حوزه روانشناسی و مشاوره و تسهیل دسترسی به خدمات مورد نیاز در حوزه‌های اجتماعی و روانی گام دیگری است که می‌تواند برای کاهش عوارض روانی اجتماعی این خانواده‌ها، برداشت.

شناسایی خانواده‌های که دارای نشانه‌های اختلال‌های مختلف از جمله افسردگی هستند و تسریع در ارائه خدمات تخصصی به خانواده‌های داغدار بسیار ضروری است. البته این خدمات باید رایگان و متناسب با شرایط هر خانواده‌هایی ارایه شود. فراموش نکنیم که طی نشدن مراحل سوگ موجب خواهد شد به اصطلاح داغ آن بر دل خانواده‌ها بماند» که در چنین شرایطی دریافت این خدمات بیش از پیش ضرورت پیدا می کند.

گاهی اوقات برنامه ریزی برای انجام مدددکاری اجتماعی گروهی و یا مداخلات گروه درمانی برای تعدادی از این افراد توسط متخصصین حرف یاورانه تاثیر گذاری بیشتر هم داشته باشد. چون فرصت پیدا می‌کنند هیجانات واحساسات خود را نشان دهند و به اصطلاح بیرون بریزند تا سبک‌تر شوند.

احساسات و عواطف خود را به هر طریقی که میتوانید ابراز کنید و درباره فرد از دست رفته با دیگران صحبت کنید و غم سنگین خود را بیرون بریزید. می‌توانند احساسات خود را بنویسید و مطالبی که می‌خواستند به فرد از دست رفته بگویند و هیچ گاه فرصت آن را پیدا نکرده بودند به روی کاغذ بیاورند.

در چنین شرایطی پیش بینی می‌شود پذیرش مرگ کمی آسان تر شود. استفاده از طرفیت‌های فرهنگی و حتی قومی ممکن است برای تعدادی از این خانواده‌ها کمک کننده باشد تا به داخل جامعه بیایند و از انزوا و گوشه گیری خارج شوند و ارتباطات خود را گسترش دهند که این حضور در برنامه‌های اجتماعی می‌تواند در بازتوانی اجتماعی و روانی این افراد تاثیر گذار باشد که در مددکاری اجتماعی جامعه‌ایی از این نوع برنامه به دفعات استفاده می‌شود.

نکته بعدی حمایت از افرادی است که با از دست رفتن عزیزان شان، سرپرست موثر خانواده را از دست دادند و طبیعت در این شرایط حمایت اجتماعی مناسب توسط دولت و در کنار دولت، مردم و سازمان‌های غیر دولتی و بنگاه‌ها در قالب مسوولیت اجتماعی می‌تواند نگرانی‌های‌شان را کمتر کند.

گاهی اوقات حسب تشخیص متخصصن استفاده از برنامه‌های هنری که درمان اختلالات کاربرد دارند ممکن است برای تعدادی راه گشا باشد.

دکترسید حسن چلک؛ رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران


رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران خبر داد

راه‌اندازی پویش #خوشخبرهستم» برای کاهش فشار روانی مسائل مختلف

راه‌اندازی پویش #خوشخبرهستم» برای کاهش فشار روانی مسائل مختلف

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران از راه‌اندازی پویش جهانی #خوشخبرهستم» برای کاهش فشار روانی ناشی از مسائل مختلف جهانی از جمله بیماری کرونا خبر داد.

سید حسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا، با تاکید بر اهمیت حفظ  سلامت روان افراد در جریان بحران‌های مختلف گفت: زندگی اجتماعی در تمامی جوامع همیشه بر وفق مراد نیست و بحران‌ها و حوادث مختلف بزرگ و کوچک اقتصادی، ی، نظامی، اجتماعی، بهداشتی، طبیعی و غیر طبیعی از قبیل جنگ، سیل، زله، طوفان، شورش‌های اجتماعی و ی، تصادفات، خشونت‌های اجتماعی، بحران‌های بهداشتی از قبیل کرونا، ابولا، سارس و. موجب می‌شود شرایط زندگی برای مردم در جهان و یا کشورهایی که بحران آنجا به وقوع می‌پیوندد، سخت‌تر شود.

وی افزود: در این شرایط معمولا اخبار منفی، نگران کننده و ناامید کننده بسیار زیاد شنیده و منتشر می‌شود؛ به طوری که سلامت اجتماعی و روانی مردم را تهدید کرده و تحت تاثیر قرار می‌دهد. با این حال اتفاقات بزرگ و کوچک خوب و خوشایندی هم در حوزه‌های مختلف به وقوع می‌پیوندد که می‌تواند کمی حال ما را بهتر کند».

چلک با اشاره به اینکه انجمن مددکاران اجتماعی ایران به مناسبت روز جهانی مددکاری اجتماعی پویش بین المللی #خوشخبرهستم را راه‌اندازی کرده است، ادامه داد: این پویش می‌کوشد تا هریک از ما به سهم خود در انتشار اخبار کوچک و بزرگ داخلی و بین‌المللی قدمی بر داریم. البته این پویش به منزله این نیست که مشکلات دیده نشود یا توجیه وضع موجود باشد چرا که مطالبه‌گری از جمله وظایف هر شهروندی در تمامی جوامع است.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در ادامه تصریح کرد: بر این باور هستیم که انتشار اخبار خوب در کنار مطالبه‌گری و نقدهایی که وجود دارد، می‌تواند کمی از فشارهای وارده بر هر یک از ما را بکاهد. فراموش نکنیم که مشکلات و بحران‌ها همیشه با انسان بوده و خواهد بود، اما انسان با قدرت اراده و تفکر و تعقل می‌تواند تدبیری اتخاذ کند که با کمترین تهدید و خطر از آنها عبور کند.

چلک افزود: در کنار ما اخبار خوبی از جمله ایده جدید، اختراع جدید، تگذاری خوب، چاپ کتاب خوب، مشارکت خیرین و مردم در جامعه، تصمیم بنگاه‌های اقتصادی برای ایفای مسولیت اجتماعی، اهدای خون، پاکسازی محیط زیست، حمایت از کودک بی‌سرپرست، حمایت از سالمندان و افراد دارای معلولیت، پذیرش سرپرستی یک کودک، آموزش رایگان افراد، ساختن بیمارستان، مسجد، ساخت مسکن برای نیازمندان، برگزای کنسرت با هدف کمک به افراد نیازمند در شرایط بحرانی و غیر بحرانی، برگزاری مسابقات فوتبال با هدف کمک برای انجام یک کار، گذشتن از قصاص، تامین اقلام بهداشتی، تامین وسایل لوازم التحریر، کمک به آزادی زندنیان، کمک در بحران‌های سیل و زله و طوفان، کمک به ازدواج افراد، کمک به اشتغال افراد، ویزیت رایگان بیماران، اهدای غذا به نیازمندان، تهیه غذا برای کارتن خواب‌ها و بی‌خانمان‌ها، بخشش اجاره خانه، آموزش رایگان کودکان کار و خیابان، تصمیم به معافیت مالیاتی در شرایط بحران، رفتار احترام آمیز مردم به یکدیگر، اهدای عضو بیمار درگیر مرگ مغزی، توجه به حقوق شهروندان و.از جمله اخباری هستند که می‌توانند مبنای اتفاقات خوب باشند.

چلک افزود: زندگی با نشاط مردم و به زیستن اجتماعی» هدف نهایی مددکاری اجتماعی است. می‌توانیم با پیوستن به این پویش سهمی در ایجاد نشاط در جامعه و اطرافیان و دوستان داشته باشیم؛ چرا که زندگی در این شرایط لذت بخش‌تر می‌شود و معتقدیم که جهان از جمله ایران، تشنه صلح و دوستی و آرامش» است.منبع: ایسنا 26 اسفند 98




به نام خدایی که در این نزدیکیاست

نوروز بهانه ایی برای ترویجمهربانی اجتماعی»

برخیاز مناسبت ها هستند که انسان لحظه شماری می کند تا زمان اش فرا برسد.از جمله اینمناسبت ها عید نوروز» است که وقتی صدای کوبه عمو نوروز بر در شنیده می شود، پیامشادی و مهربانی دارد.گر چه دو سالی است که به خاطر سیل» و بیماری کرونا» عیدنوروز ما همچون گذشته نیست. چون هموطنان مان با بحران هایی مواجه شدند که رمق شادیبرای کسی نمانده است.ولی وقتی به گذشته بر می گردیم متوجه می شوم که بحران هاهمیشه با انسان بودند.ولی این  انسان استکه با قدرت اراده و تعقل می تواند با تدبیر از کنار بحران ها عبور کند. چون نیک میداند که با همه مشکلات، زندگی جاری است».این من و شما هستیم که با رفتار مان میتوانیم نشان دهیم که با وجود مشکلات، با مهربانی کنار یکدیگر هستیم تا نگوییم که قرن ما، روز گار مرگ انسانیت است» و باور نکنیم که سینه دنیا ز خوبی ها تهیاست».به همین دلیل علیرغم وجود این بحران بهداشتی در دنیا و از جمله ایران باز هممی توانیم تقسیم خنده ها و ترمیم گریه ها »را پیشه خویش کنیم و لبخند زیبا را برلبان همدیگر بنشانیم و باور داریم که مژده می رسد که ایام غم نخواهد» و عشق در هرشرایطی در زندگی جاری است  چرا که زندگی،بدون عشق معنا ندارد. بقول حافظ شیرازی:هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق/ ثبتاست بر جریده عالم دوام ما.  در این نوروز،هر یک از ما با ترویج روابط انسانی»که شعار سال 2020 فدراسیون جهانی مددکاراناجتماعی نیز هست می توانیم مهربانی را ترویج کنیم و محبت را پاس بداریم که بنایمحکمی است که می تواند هر مشکلی را آسان کند:خلل پذیر بود هر بنا که می بینی/ بهجز بنای محبت که خالی از خلل است.انتظار می رود در این شرایط  بیشتر هوای همدیگر را داشته باشیم و نشان دهیمکه فراز و نشیب های زندگی موجب نخواهد شد که فراموش کنیم که به جای زخم زدن، بایدمرهم دل اطرافیان و مردم نیازمند باشیم  ودر مقابل  مشکلات دیگران بی تفاوت نبوده و مسوولیتپذیر باشیم که زندگی اجتماعی بدون توجه و تعامل با دیگران معنی نخواهد داشت واصالت ما در این است که در زندگی، تا می توانیم زیبایی بیافرینیم و از زیبایی هالذت ببریم که رفتار مسوولانه خود نوعی آفرینش زیبایی است و نیکی کنیم چرا که بقولحافظ شیرازی: ده روزه مهر گردون افسانه است وافسون/ نیکی به جای یاران فرصت شماریارا. در طول زندگی آموختیم که با وجود مشکلات، هنوز هم باید عطر شمعدانی ها رابویید» و امید داشت چرا که باور داریم که هیچ چیز در دنیا دایمی نیست، حتیمشکلات.به همین دلیل برای به زیستن اجتماعی» که هدف نهایی مددکاری اجتماعی میباشد لازم است ابتدا از خودمان شروع کنیم.پس بیاییم نور باشیم و بهار، چرا که نور»حتی اگر به قدر روزنه ایی باشد، باز هم سپاه سیاهی را می درد و بهار»، هزاران زمستانرا سر سبز می کند.به همین دلیل عید نوروز »نه فقط چند روز از یک سال، که حاملپیام مهربانی، دوستی، نشاط ،صلح و سر زندگی است. بقول مولانا:موج های صلح بر هم میزند/کینه ها از سینه ها بر می کند/موج های جنگ بر شکل  دگر/ مهر ها را می کند زیر و زبر/.بیاییم دراین بهار بقول سعدی شیراز درخت دوستی بنشانیم تا کام دل به بار آید» و دستانهم  را به گرمی بفشاریم  تا خشونت جایی نداشته باشد. همانگونه کهگاندی» معتقد بودبا انگشتان گره کرده نمی توان دست کسی را فشرد».بیاییم هنگامیکه عطر یا مقلب القلوب» به مشام می رسد و یا محول الحول » آغاز دیگری را نویدمی دهد از خدای مهربان بخواهیم که گفتار وکردارمان را بر مبنای اخلاق» قرار دهدکه ضعف آن تهدید جدی برای روابط انسانی است و وجودش فرصت.همچنین بخواهیم که کمککند تا حال همه مردم ایران  در این شرایط خوبخوب خوب شود که این زندگی  با بحران هایمختلف طبیعی و  بهداشتی و مستمر در سال هایاخیر، حق این مردم مهربان نیست.فرارسیدن عید نوروز را به شما و خانواده محترم و جامعهمددکاری اجتماعی ایران که امسال هم روز های ملی وجهانی مددکاری اجتماعی به عیدنوروز گره خورده، تبریک گفته و بهترین ها را برای همه آرزو می کنم.

دکترسید حسن موسو ی چلک رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

تهران-نوروز 1399 . ه.ش

منبع::رومه شرق/25 اسفند 98


نعمت"حیات" را با ماندن در خانه در "روز طبیعت" به یکدیگر هدیهدهیم!

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایرانگفت:باید بپذیریم که روز طبیعت امسال با سال‌های قبل متفاوت هست و دلیل آن هم قرارداشتن کشور در شرایط بد شیوع ویروس کروناست که حضور در جمع، می‌تواند در انتفالاین ویروس تأثیر چشمگیری داشته باشد.

 آسیب‌های اجتماعی نه‌تر شده است - همشهری آنلاین

 

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ وقوع بحران‌ها در هر جامعه‌ایی امریتازه و جدید نیست، بررسی تاریخ تمامی جوامع در تمامی زمان‌ها نشان می‌دهد که بحران‌هایطبیعی و غیر طبیعی بخش‌های اجتناب ناپذیر در زندگی انسان بوده، هستند و خواهند بود.

هر بحرانی حسب نوع، گستره پوشش، گروه‌هایهدف، شرایط پیشگیری و کنترل و . می‌تواند روی بخش‌ها و حوزه‌های مختلف زندگیانسان‌ها تاثیر منفی بگذارد. از جمله این بحران‌ها که در حال حاضر تقریباً تمامکشور های جهان را ( با شدت و ضعف کمتر و بیشتر) درگیر کرده، شیوع کرونا(Covid-19) هست که با توجه به روش انتقال آن و اام به رعایت نکات بهداشتفردی و محیطی در قطع زنجیره انتقال آن، ضروری است که کارها و برنامه‌های عادی وغیر ضرورری در این شرایط مدیریت و دربرخی موارد لغو شود.

از آنجایی که شیوع این ویروس درایران مصادف با ایام نوروز شد که آیین‌ها و مراسم خاص خود را دارد لذا تلاش زیادیشد تا به مردم درباره اهمیت مشارکت‌شان در قطع زنجیره انتقال این ویروس اطلاعرسانی شود.

یکی از مناسبت‌های مرتبط با عیدنوروز که از دیر باز مورد توجه مردم ایران زمین بوده روز سیزدهم فروردین که بهعنوان روز سیزده بدر» شناخته می‌شود و در تقویم رسمی ما هم به عنوان روز طبیعت»نامگذاری شده و همگی خاطرات خوشی از این روز دارند.

ایرانیان از روزگاران قدیم پس ازدوازده روز جشن و شادی آن هم به یاد دوازده ماه سال، روز سیزدهم نوروز را که روزفرخنده‌ای می‌دانستند، به باغ و صحرا می‌‌رفتند و شادی می‌‌کردند و در حقیقت بااین ترتیب رسمی بازی های گروهی انجام می دهیم، جمع های خانوادگی و دوستانه راتشکیل می‌دهیم که ممکن است در طول سال کمتر اتفاق بیفتد.به نوعی سیزده بدر رابسیاری از ما به عنوان یک خاطره شیرین در زندگی‌مان به یاد می‌آوریم. اما بایدبپذیریم که سیزده بدر» امسال با سال‌های قبل متفاوت هست و دلیل آن هم قرار داشتنکشور در شرایط شیوع ویروس کروناست که حضور در جمع، می‌تواند در انتفال این ویروستأثیر چشمگیری داشته باشد.

از آنجایی که مشارکت هر یک از مابرای موفقیت در مدیریت این بحران بسیار مهم هست بیاییم سیزده بدر امسال را بهاحترام خودمان، خانواده‌هایمان، دوستان مان، و مردم عزیز ایران اسلامی در خانهبمانیم.

سالم ماندن از خطر ابتلا به ویروسکرونا که هزینه‌های انسانی، مادی و. زیادی را به جامعه تحمیل کرده، ارزش این رادارد که در خانه بمانیم.

این نوع برنامه‌های شاد و بودن درطبیعت و با همدیگر را بعداً هم می‌توانیم در آینده نه چندان دور جشن بگیریم ولیبیاییم با ماندن در خانه میزان مسولیت پذیری مان را بیش از پیش در عمل نشاندهیم. چرا که داشتن فاصله فیزیکی( نه فاصله اجتماعی) مردم از یکدیگر یکی از مهمترین راه‌های قطع زنجیره انتقال این ویروس فلمداد می‌شود.

سید حسن موسو ی چلک؛ رییس انجمنمددکاران اجتماعی ایران

منبع: خبرگزاریتسنیم.12 فروردین 99

 


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران: چلک - ایسنا

راه شکست زنجیره کرونا در کشور خودمانهستیم

رئیس انجمن مددکاریاجتماعی ایران با بیان اینکه رعایت مسئولیت اجتماعی از سوی مردم، راه شکست زنجیرهشیوع کرونا در کشور است، گفت: مردم باید بپذیرند این بار مرگ فقط برای همسایه نیست.

سیدحسن چلک در گفت‌وگوبا ایسنا، با بیان اینکه وقتی بحرانی در جامعه‌ای شکل می‌گیرد، بر حسب نوعبحران گستره درگیری مردم نیز متفاوت است، افزود: در بحران زله یا سیل عمومامردمی که به طور مستقیم درگیر هستند، تاثیر پذیری و درگیری بیشتری با بحران دارند،اما در خصوص بحران کرونا به عنوان یک موضوع بهداشتی با عوارض اجتماعی، اقتصادی و. این موضوع گسترده‌تر است.

وی در ادامه اظهار کرد:با توجه به راه انتقال این بیماری محوری‌ترین نقش بر عهده مردم است. حتی اگر مردمدر هر کجای جهان نقدی به دولت و مسئولین داشته باشند- که ایران هم از این مسالهمستثنی نیست- در بحران‌های بهداشتی که به مردم سرایت می کند، طبیعتا مردم نقشمحوری در پیشگیری و کنترل آن بحران خواهند داشت.

رئیس انجمن مددکاریاجتماعی با تاکید بر اینکه در موضوع کرونا دو مولفه بهداشت فردی و بهداشت محیطبسیار تاثیرگذار است، تصریح کرد: بهداشت فردی عمدتا متکی به رفتارهای فردی است وبهداشت عمومی هم بین فرد و جامعه تاثیر متقابل دارد.

چلک ادامه داد:تقاضای ما از مردم به عنوان مددکاران اجتماعی این است که همه مردم فارغ از نقد ومشکلات و نگرانی‌هایی که دارند، برای قطع چرخه انتقال بپذیرند این بار مرگ فقطبرای همسایه نیست. اینطور نیست که کسی فکر کند از ابتلا به این بیماری مصون است.هزینه‌هایی که کشور در حال پرداخت آن است بسیار زیاد است و عوارض اجتماعی و روانیاین مشکل تازه در آینده نمود پیدا خواهد کرد

وی ادامه داد: به همیندلیل مردم باید در منازل خود بمانند و برای سلامت خود و اطرافیانشان نهایت مسئولیتپذیری را نشان دهند و گرنه باید هزینه‌های انسانی و مالی زیادی برای این موضوعپرداخت شود..منبع: ایسنا/اجتماعی/خانواده/12 فروردین 99

 


در گفتگو با مهر عنوان شد؛دکه - رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران: مجلس لایحه حمایت کودکان و .

وم بازنگری در عنوان فاصله گذاری اجتماعی

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران بهوم بازنگری در عنوان فاصله گذاری اجتماعی اشاره کرد و گفت: در این خصوص نیاز بههمبستگی اجتماعی بیشتر داریم.

سید حسن  چلک درگفت و گو با خبرنگار مهر اشاره کرد: وقتی بحرانی در هر جامعه‌ای ایجاد می‌شود نیاز بهاتحاد، وحدت و همبستگی و پیوندهای اجتماعی برای خروج از بحران بیش از پیش احساس می‌شود.منظور از همبستگی اجتماعی احساس مسئولیت متقابل بین چند نفر یا چند گروه که ازآگاهی و اراده برخوردار باشند و شامل پیوندهای انسانی و برادری بین انسان‌ها بهطور کلی و حتی وابستگی متقابل حیات و منافع آنها باشد است.

وی افزود: به زبانجامعه شناختی همبستگی پدیده‌ای را می‌رساند که بر پایه آن در سطح یک گروه یا یکجامعه، اعضا به یکدیگر وابسته اند و به طور متقابل نیازمند یکدیگرهستند. ضمن این که در حوزه اجتماعی نگاهی که دورکیم به این مفهوم داردمورد توجه قرار گرفته است.وی معتقداست که همبستگی اجتماعی و وفاق ملی براساس ارزش‌هاو قواعد اخلاقی و پذیرش این ارزش‌ها از جانب اکثریت افراد جامعه صورت می‌گیرد.
 چلک درادامه بر اهمیت مشارکت عموم مردم در این زمینه تاکید کرده و گفت: این مفهوم اینگونه گفته است که مردم باید قبول کنند همکاری آگاهانه و از روی میل و اراده برایرسیدن به یک هدف خاص که در این شرایط کنترل و کاهش کرونا است داشتهباشند. به عبارت دیگر مشارکت عموم مردم همراه با اختیار در یک عمل جمعی توأم باتعهد با مسئولیت می‌باشد. امروزه با این شرایطی که داریم بیش از همیشه به اینهمبستگی و مشارکت داریم.

رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران همچنین گفت: یکی از ویژگی‌های بحران‌ها این است که اگرمردم مسؤلیت پذیری بیشتری داشته باشند مدیریت آن بحران‌ها بهتر انجام می‌شود لذاتقویت ارتباطاتمردم به تناسب شرایط می‌تواند در تقویت این مسؤلیت پذیری و مشارکت عمومی تأثیر گذار باشد.ااماً این ارتباطات ممکن است فیزیکی نباشد. به گونه‌ای که در خصوص کرونا بهدلیل راه‌های انتقال آن اتفاقاً نیاز داریم از نظر فیزیکی از حضور در اجتماع و جمعدوری کنیم.ولی این به منزله قطع ارتباط مردم با یکدیگر نیست.

وی افزود: در چنینشرایطی بیش از همیشه مردم به حفظ و تقویت ارتباطات نیاز دارند تا بتوانند راحت تراین شرایط سخت را با کمترین پیامد منفی بگذرانند. لذا فکر می‌کنم بهتر است در طرحفاصله گذاری اجتماعی که می‌بایست خیلی زودتر انجام می‌شد از عنوان دیگری که الانگویا در جامعه جهانی هم از آن یاد می‌شود به عنوان فاصله فیزیکی یاد شود.چون وقتیصحبت از فاصله اجتماعی می‌شود برداشت، عکس آن چیزی است که در این برنامه به دنبالآن هستیم.

چلک گفت: درخصوص فاصله اجتماعی به تفاوت میان گروه‌های اجتماعی در یک جامعه بر اساس برخی ازمؤلفه‌های از پیش تعیین شده و قابل اندازه گیری اشاره می‌شود و در واقعاین مفهوم ارتباطی به فاصله مکانی ندارد. این مفهوم بیشتر به تفاوت‌ها در طبقهاجتماعی، نژاد، قومیت، جنسیت و … اشاره دارد.منبع:خبرگزاری مهر/12 فروردین99

 

کد خبر 4889408

 



 

رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران: سردرگمی در مدیریت بحران، استرس مردم را افزایش می‌دهد

 

 رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران: سردرگمی در مدیریتبحران، استرس مردم را افزایش می‌دهد

صدمات ناشی از زیستن توامبا ناامنی خطری است که پس از گذر از بحران کرونا، در کمین بهداشت روانی افرادجامعه نشسته است. اضطراب، ترس، وسواس، انزوا، بی‌ثباتی و ناامیدی، میراث تلخی ازاین ایام خواهد بود؛ اگر نتوانیم به‌درستی این چالش را مدیریت کنیم. در همین خصوص،سیدحسن ‌چلک رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در گفتگو با دیدارنیوز دربارهآسیب‌های روانی ناشی از اپیدمی کرونا گفت: سردرگمی در حوزه مدیریت بحران، استرسمردم را افزایش می‌دهد. متاسفانه ما از بحران‌های پشت سر گذاشته درس نمی‌گیرم.دوگانگی و چندگانگی در اتخاذ تصمیم، مردم را نگران کرده است. همچنان که در یک ماهاخیر هزینه‌های بهداشتی خانواده‌ها افزایش یافته است و هیچ‌گونه حمایت اقتصادیمتعاقباً ندارند، در نتیجه مردم احساس بی‌پناهی می‌کنند و در این شرایط، ترس بر آن‌هاغلبه می‌کند. از طرفی عدم‌رعایت پروتکل‌های بهداشتی و عدم‌مشارکت مردم در قرنطینهخانگی، چرخه انتقال و در نتیجه تلفات انسانی را افزایش داده است.

 

دیدارنیوز ـ اکرمجدیدی‌ممتاز: همیشه در جوامع بشری ترس از ناشناخته‌ها را می‌توان تهدیدی برایسلامت روانی انسان‌ها و در نتیجه نابودی انسانیت قلمداد کرد، چراکه ترس حد و حدوداجتماعی ندارد. در روز‌های اخیر که شاهد شیوع اپیدمی کرونا در جهان هستیم به جراتمی‌توان ادعا کرد که وحشتناک‌تر از آسیبهای جسمی ویروس کووید۱۹ ردپای بجای مانده ازاین اپیدمی در ایجاد حس ناامنی روحی و روانی بشر و پیامد‌های ناشی از آن است.


صدمات ناشی از زیستن توام با ناامنی خطری است که پس از گذر از بحران، در کمینبهداشت روانی افراد جامعه نشسته است. اضطراب، ترس، وسواس، انزوا، بی‌ثباتی وناامیدی، میراث تلخی از این ایام خواهد بود؛ اگر نتوانیم به‌درستی این چالش رامدیریت کنیم.

در همین خصوص، سیدحسن ‌چلک رییس انجمن مددکاری اجتماعیایران در گفتگو با 
دیدارنیوز درباره آسیب‌های روانی ناشی از اپیدمی کرونا گفت: با شیوعجهانی بیماری کرونا با بحرانی مواجه هستیم که وجه اول آن از جنس بهداشتی است، اماطبیعتاً نباید فقط از منظر بهداشتی آن را بررسی کنیم. اکنون بیش از ۱۶۰ کشور دنیا درگیر ایناپیدمی هستند و تنها کشور ما با این بحران مواجه نیست. البته مردم ایران بحران‌هایمختلفی را از حادثه پلاسکو، سیل، زله، سقوط هواپیما و. را تجربه کرده‌اند.


وی افزود: این اپیدمی نیز بحرانی با وجه مشخصه بهداشتی و درمانی است که با توجه به‌سرعتو روش‌های انتقالش، نگرانی و ترس را در جامعه بالا برده است به‌ویژه اینکه راه‌هایانتقال آن به رعایت بهداشت فردی و اجتماعی برمی‌گردد که متاسفانه ما در این زمینهضعیف هستیم.

 

رییسانجمن مددکاری اجتماعی ایران با اشاره به سبک زندگی مردم ایران تصریح کرد: کووید۱۹ در حال تغییر شرایطفرهنگی ما است؛ این در حالی است که آخرین اقدامی که می‌تواند برای ریشه‌کنی اینویروس جواب دهد واکسنی است که هنوز عملکرد درست آن بر کسی معلوم نیست، لذا همه این‌هادست به دست هم می‌دهد تا نگرانی و اضطراب را در جامعه افزایش دهد. البته ما دردادن زمان و اطلاعات پیشگیری به مردم، تاخیر داشتیم که همه این‌ها به اضطراب مردمدامن زده است.


وی با اشاره به اینکه فرماندهی قوی می‌تواند آرامش را به مردم منتقل کند گفت:متاسفانه تا امروز بیش از هزار و چهارصد نفر فوتی داشتیم؛ این‌ها سرمایه‌های کشورهستند که جانشان را از دست می‌دهند. در کنار این موضوع، عدم‌آگاهی از خودمراقبتی،مولفه‌ای تاثیرگذار در مرگ و میر ناشی از این اپیدمی بوده است. از سوی دیگر، زمانیشیوع این ویروس جدی‌تر شد که بخش‌هایی از اقتصاد ما منتظر رسیدن اسفند بودند، زیرااقتصاد در این ماه پویا است و این در شرایطی اتفاق افتاد که حال اقتصاد ما اصلاخوب نبود. حال باید گفت وقتی چشم‌اندازی برای خروج از این شرایط وجود ندارد، ترسیک واکنش طبیعی به این شرایط است.

 

سردرگمی در مدیریت بحران

اینمتخصص درحوزه آسیب‌های اجتماعی با تاکید بر سه مولفه مدیریت، هماهنگی و ت‌گذاریبیان کرد: سردرگمی در حوزه مدیریت بحران، استرس مردم را افزایش می‌دهد. متاسفانهما از بحران‌های پشت سر گذاشته درس نمی‌گیرم. یکی از پیشنهاد‌های انجمن مددکاری،ثبت تجارب گذر از بحران‌های ایران بود تا دست آموخته‌هایی برای بحران‌های بعدیداشته باشیم. دوگانگی و چندگانگی در اتخاذ تصمیم، مردم را نگران کرده است. همچنانکه در یک ماه اخیر هزینه‌های بهداشتی خانواده‌ها افزایش یافته است و هیچ‌گونهحمایت اقتصادی متعاقباً ندارند، در نتیجه مردم احساس بی‌پناهی می‌کنند و در اینشرایط، ترس بر آن‌ها غلبه می‌کند. از طرفی عدم‌رعایت پروتکل‌های بهداشتی و عدم‌مشارکتمردم در قرنطینه خانگی، چرخه انتقال و در نتیجه تلفات انسانی را افزایش داده است.

 

سیدحسن‌چلک بیان کرد: اگر به خود مراقبتی و قرنطینه خانگی به شکل جدی نگاه نکنیمباز هم باید هزینه‌های انسانی و مادی بیشتری بپردازیم. اگرچه مردم از اعلامدیرهنگام این اپیدمی دلخور هستند، اما در شرایط کنونی اصلی‌ترین راه مقابله برایکنترل این بیماری، مشارکت همه‌جانبه مردم و ت‌گذاری درست مسئولان است.

 

 

در پساکرونا با چه مشکلاتی روبرو هستیم؟

رییسانجمن مددکاری اجتماعی ایران با تاکید بر طی فرآیند سوگ به‌عنوان درمان روانیخانواده‌های آسیب‌دیده از این اپیدمی گفت: بسیاری از خانواده‌های فوت‌شدگان حتینتوانستند فرآیند سوگ را طی کنند این در حالی است که فرهنگ سوگ، می‌تواند عاملیبرای تسکین بازماندگان باشد. طبیعتاً عوارض آن بعد از پایان این بحران بروز می‌کندبه همین دلیل دولت باید تصمیماتی را اتخاذ کند که خدمات روان‌شناسی، حداقل تا ششماه پس از خروج از بحران برای مردم رایگان انجام شود. به عبارتی از ارائه خدماتروان‌شناسی بعد از خدمات پزشکی نباید غافل شویم.

چلک افزود: خودمراقبتی، پیشگیری و داشتن یک برنامه برای لذت بردن در کنارخانواده از عوامل کمک‌کننده در گذر از این بحران است. انجمن مددکاری اجتماعی ایرانپویشی را در قالب #خوش_خبر_هستیم را به راه انداخته است و حتی به پیشنهاد ایراناین پویش بین‌المللی شده تا دنبال اخبار منفی در این اپیدمی نباشیم.

 

ویادامه داد: یکی از اولین مطالبم این بود که استاد شجریان با سلامت به بخش منتقلشده است و خبر بعدی اینکه رونالدو همه اتاق‌های هتل‌هایش در پرتغال را در اختیاربیماران کرونایی قرار داده است.

 

رییسانجمن مددکاری اجتماعی ایران با اشاره به اینکه در پساکرونا بازخوانی روانیاجتماعی لازم و ضروری است گفت: هرکس برای رسیدن به امنیت روانی در شرایط خاص می‌تواندبر اساس تفاوت‌های فردی، روشهای مختلفی را به‌کار بگیرد تا کمک‌کننده باشد. برخی با گوش‌دادنبه موسیقی، برخی نشستن بر سجاده و نماز و.

 

سیدحسن چلک در پایان به نقش مدیریت استرس در پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا تاکیدکرد و افزود: من به‌عنوان یک مددکار می‌گویم کرونا نشان داد که ما مهارت در کنارخانواده ماندن را یاد نگرفته‌ایم و بعد از خروج از این بحران به‌طور قطع حمایت‌هایروانی و اجتماعی باید جدی‌تر گرفته شوند. دولت نیز برای برطرف کردن مشکلات اقتصادیباید تدابیر هوشمندانه‌ای را اجرا کند تا ما شاهد اختلالات روانی بیشتری در جامعهنباشیم.منبع: دیدار نیوز.2 فروردین 99

 

 

.

 

رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران: سردرگمی در مدیریت بحران، استرس مردم را افزایش می‌دهد

 

در پساکرونا با چه مشکلاتی روبرو هستیم؟

رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با تاکید بر طی فرآیند سوگ به‌عنوان درمان روانی خانواده‌های آسیب‌دیده از این اپیدمی گفت: بسیاری از خانواده‌های فوت‌شدگان حتی نتوانستند فرآیند سوگ را طی کنند این در حالی است که فرهنگ سوگ، می‌تواند عاملی برای تسکین بازماندگان باشد. طبیعتاً عوارض آن بعد از پایان این بحران بروز می‌کند به همین دلیل دولت باید تصمیماتی را اتخاذ کند که خدمات روان‌شناسی، حداقل تا شش ماه پس از خروج از بحران برای مردم رایگان انجام شود. به عبارتی از ارائه خدمات روان‌شناسی بعد از خدمات پزشکی نباید غافل شویم.

چلک افزود: خودمراقبتی، پیشگیری و داشتن یک برنامه برای لذت بردن در کنار خانواده از عوامل کمک‌کننده در گذر از این بحران است. انجمن مددکاری اجتماعی ایران پویشی را در قالب #خوش_خبر_هستیم را به راه انداخته است و حتی به پیشنهاد ایران این پویش بین‌المللی شده تا دنبال اخبار منفی در این اپیدمی نباشیم.

 

وی ادامه داد: یکی از اولین مطالبم این بود که استاد شجریان با سلامت به بخش منتقل شده است و خبر بعدی اینکه رونالدو همه اتاق‌های هتل‌هایش در پرتغال را در اختیار بیماران کرونایی قرار داده است.

 

رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با اشاره به اینکه در پساکرونا بازخوانی روانی اجتماعی لازم و ضروری است گفت: هرکس برای رسیدن به امنیت روانی در شرایط خاص می‌تواند بر اساس تفاوت‌های فردی، روش‎‌های مختلفی را به‌کار بگیرد تا کمک‌کننده باشد. برخی با گوش‌دادن به موسیقی، برخی نشستن بر سجاده و نماز و.

 

سیدحسن چلک در پایان به نقش مدیریت استرس در پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا تاکید کرد و افزود: من به‌عنوان یک مددکار می‌گویم کرونا نشان داد که ما مهارت در کنار خانواده ماندن را یاد نگرفته‌ایم و بعد از خروج از این بحران به‌طور قطع حمایت‌های روانی و اجتماعی باید جدی‌تر گرفته شوند. دولت نیز برای برطرف کردن مشکلات اقتصادی باید تدابیر هوشمندانه‌ای را اجرا کند تا ما شاهد اختلالات روانی بیشتری در جامعه نباشیم.

 


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی، با انتقاد از نحوه محاسبه آمار کرونا از سوی بهداشت جهانی، گفت: در صورت محاسبه این آمار با روش‌های دقیق‌تر، ایران رتبه ۱۲ مبتلایان را دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، سید حسن  چلک ضمن انتقاد به نحوه محاسبه مبتلایان، افراد فوت شده و بهبود یافتگان کرونا از سوی سازمان بهداشت جهانی، افزود: در صورت محاسبه این آمار با روش‌های دقیق‌تر، ایران در خصوص مبتلایان رتبه ١٢، فوت شدگان رتبه ٧ و در خصوص بهبودیافتگان نیز رتبه سوم را به خود اختصاص می‌دهد.

وی با اشاره به اینکه شیوع ویروس کرونا به یک بحران جهانی تبدیل شده که تا به امروز (۱۷ فروردین) حدود ۲۰۶ کشور در جهان را درگیر خود کرده است، گفت: بر اساس تحلیلی که مهدی سروی همپا از اعضای هیأت مدیره انجمن مددکاران اجتماعی ایران و رئیس کمیته آموزش و پژوهش انجمن انجام داده با استناد بر آمارهای ارائه شده توسط سازمان جهانی بهداشت، حدود ۱۲۰۲۵۸۴ نفر تا به امروز مبتلا به بیماری کرونا شده‌اند.

وی با بیان اینکه از بین ٢٠۶ کشور درگیر در بحران ویروس کرونا ۲۰ کشور (آمریکا، ایتالیا، اسپانیا، آلمان، فرانسه، چین، ایران، انگلستان، ترکیه، سوئیس، بلژیک، هلند، کانادا، اتریش، کره جنوبی، پرتغال، برزیل، اسرائیل، سوئد، استرالیا) ٩٠.١ درصد از کل مبتلایان به ویروس کرونا در جهان را به خود اختصاص داده اند. این در حالی است که این ۲۰ کشور ٣۴.۴ درصد از جمعیت جهان را دارا هستند.

وی افزود: آمارها نشان می‌دهد که در بین این ۲۰ کشور به لحاظ تعداد مبتلایان آمریکا با ٢۵.٩ درصد از کل مبتلایان رتبه اول و استرالیا با نیم درصد از کل مبتلایان رتبه آخر را دارد و ایران با ۴.۶ درصد از کل مبتلایان در جان در رتبه هفتم قرار گرفته است.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران ادامه داد: همچنین کشور چین به عنوان مبدا اولیه ویروس کرونا با ۶.٨ درصد از کل مبتلایان در جهان در رتبه ۶ جدول قرار گرفته است.
(رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه این رتبه بندی صحیح نیست چراکه تعداد مبتلایان باید به نسبت جمعیت محاسبه شود، تصریح کرد: تعداد مبتلایان به نسبت جمعیت (نفر در یک میلیون جمعیت) محاسبه شده است که نشان می‌دهد کشورهای اسپانیا، سوئیس و ایتالیا رتبه‌های اول تا سوم و کشورهای کره جنوبی، چین و برزیل در انتهای جدول قرار گرفته اند. ایران با ۶۶۴ نفر در یک میلیون رتبه ۱۲ جدول را به خود اختصاص داده است. در کل جهان به ازای هر یک میلیون نفر تعداد ۱۵۵ نفر مبتلا به ویروس کرونا شده است.

عضو هیأت رئیسه منطقه آسیا واقیانوسیه فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی اضافه کرد: از بین حدود ۱۲۰۲۵۸۴ نفر که تا به امروز مبتلا به بیماری کرونا شده اند حدود ۶۴۷۳۲ نفر جان خود را از دست داده اند. همچنین از بین ۲۰۶ کشور درگیر در بحران ویروس کرونا ۲۰ کشور (آمریکا، ایتالیا، اسپانیا، آلمان، فرانسه، چین، ایران، انگلستان، ترکیه، سوئیس، بلژیک، هلند، کانادا، اتریش، کره جنوبی، پرتغال، برزیل، اسرائیل، سوئد، استرالیا) ٩۵.٣۵ درصد از کل فوت شدگان از ویروس کرونا در جهان را به خود اختصاص داده اند.

 چلک با اشاره به اینکه آمارها نشان می‌دهد که در بین این ۲۰ کشور به لحاظ تعداد فوت شدگان ایتالیا با ٢٣.٧ درصد از کل فوت شدگان رتبه اول و استرالیا با یک دهم درصد از کل فوت شدگان رتبه آخر را دارد، ادامه داد: ایران با ۵.٣ درصد از کل فوت شدگان در جهان در رتبه ۶ قرار گرفته است. کشور چین به عنوان مبدا اولیه ویروس کرونا با ۵.١ درصد از کل فوت شدگان در جهان در رتبه ۷ جدول قرار دارد.

کمیسراخلاق فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی با تاکید بر اینکه برخلاف آمار ارائه شده مذکور تعداد فوت شدگان نیز باید به نسبت تعداد مبتلایان محاسبه شود، تصریح کرد: بر این اساس تعداد فوت شدگان به نسبت تعداد مبتلایان محاسبه شده است که نشان می‌دهد کشورهای ایتالیا، انگلستان و هلند رتبه‌های اول تا سوم و کشورهای آلمان، اسرائیل و استرالیا در انتهای جدول قرار گرفته اند. ایران با ۶.٢ درصد فوت نسبت به تعداد مبتلایان رتبه ۷ جدول را به خود اختصاص داده است. در کل جهان ۵.۴ درصد از کل مبتلایان تا به امروز فوت شده اند.

چلک همچنین در خصوص آمار بهبودیافتگان توضیح داد: از بین حدود ۱۲۰۲۵۸۴ نفر که تا به امروز مبتلا به بیماری کرونا شده اند حدود ۲۴۶۶۳۸ نفر بهبود پیدا کرده اند. از بین ۲۰۶ کشور درگیر در بحران ویروس کرونا ۲۰ کشور (آمریکا، ایتالیا، اسپانیا، آلمان، فرانسه،؟چین، ایران، انگلستان، ترکیه، سوئیس، بلژیک، هلند، کانادا، اتریش، کره جنوبی، پرتغال، برزیل، اسرائیل، سوئد، استرالیا) ٩۴.٢ درصد از کل بهبودیافتگان از ویروس کرونا در جهان را به خود اختصاص داده اند.

وی افزود: آمارها نشان می‌دهد که در بین این ۲۰ کشور به لحاظ تعداد بهبودیافتگان چین با ٣١.٢. درصد از کل بهبودیافتگان رتبه اول و پرتغال با کمتر از یک دهم درصد از کل بهبودیافتگان رتبه آخر را دارد و ایران با ۸ درصد از کل بهبودیافتگان در جهان در رتبه ۵ قرار گرفته است.

وی با بیان اینکه این رتبه بندی نیز مشکلاتی دارد، توضیح داد: چراکه تعداد بهبودیافتگان باید به نسبت تعداد مبتلایان محاسبه گردد. تعداد بهبودیافتگان به نسبت تعداد مبتلایان نشان می‌دهد کشورهای چین، کره جنوبی و ایران رتبه‌های اول تا سوم و کشورهای برزیل، پرتغال و انگلستان در انتهای جدول قرار گرفته‌اند. ایران با ٣۵.۴ درصد بهبودیافته نسبت به تعداد مبتلایان رتبه ۳ جدول را به خود اختصاص داده است. در کل جهان ٢٠.۵ درصد از کل مبتلایان تا به امروز بهبود یافته اند.منبع: خبرگزاری مهر/17 فروردین 98

mehrnews.com/xRBT2



مسائلاجتماعی پساکرونا جدی است

سیدحسن چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران

 چلک

وقتی بحرانی اتفاق می‌افتد، حسبنوع، گستره، پوشش افرادی که در معرض آن بحران هستند، گروه‌های مختلفی درگیر بحرانمی‌شوند و طبیعتا برای کنترل آن، گروه‌های در معرض خطر بیشتر باید بیشتر مورد توجهقرار گیرند. بحران کووید- 19 که در بیشتر کشورهای دنیا شیوع پیدا کرده به دلیل نوعو شیوه انتقال ویروس ویژگی‌های خاص خودش را دارد. از آنجایی که مهم‌ترین راهپیشگیری در خانه ماندن است، فاصله‌های فیزیکی که باید وجود داشته باشد، شرایط راکمی سخت کرده است. دلیل آن، این است که روش‌های پیشگیری عمدتا با سبک زندگی فعلیما خیلی تطبیق ندارد. یعنی بهداشت فردی و بهداشت محیط دو مولفه اصلی هستند کهتقریبا هر دو بعد آن خیلی قوی نیست. نتیجه این شرایط، تصمیم به ماندن مردم در خانه‌هایشاناست. از منظر اجتماعی در درون خانه چند مشکل داریم. نخست اینکه خانواده بودن راخیلی بلد نیستیم. در شرایط عادی بیرون می‌رفتیم و قرار بود مدت کمتری نقش خانوادهبودن را ایفا کنیم. نهایتا زمان حضور مستمرمان کنار همدیگر خیلی طولانی نبود. اینبحران با توجه به تعطیلی تقریبا دو ماهه مدارس و ایام نوروز زمان حضور را بیشترکرد. از آن طرف فرهنگ گفت‌وگو که در درون خانواده‌های ما خیلی قوی نیست، خیلی جاهابه مجادله و مشاجره ختم می‌شود. گفت‌وگوکردن خودش یک مهارت است که اگر اصول وقواعدش را بلد نباشیم، نه فقط در شرایط بحران که در بقیه شرایط هم می‌تواند مشکلایجاد کند. نکته دوم، موضوع خودمراقبتی به‌عنوان یک مهارت اجتماعی و فردی است کهما در شرایط سخت چگونه بتوانیم از خودمان مراقبت کنیم تا فشارهای مختلف را تجربهنکنیم ولی در این بخش هم چندان قوی نیستیم و مستم فراگیری و آموزش در این حوزهجهت عبور از بحران هستیم. نکته دیگری که باید به اشاره کنیم این است که از قبلآمادگی مواجه شدن با بحران‌ها را نداریم. مهارت‌هایی که از قبل باید داشته باشیمتا بتوانیم در زمان بحران از آنها استفاده کنیم. نکته بعدی که از بعد اجتماعی بهآن نگاه می‌کنیم، رفتار مردم در این بحران به‌ویژه در شروع بحران است که به خودبحران کرونا برنمی‌گردد؛ اینکه سرمایه اجتماعی، اعتماد و مشارکت پایین است و مردمآنگونه که باید حرف مسئولان را باور نمی‌کنند و تناقض در تصمیم‌گیری‌ها وجود دارد.همین الان وزارت بهداشت خواهان تعطیلی است و رئیس‌جمهور غیر از این تصمیم می‌گیرد.اینها عوارض اجتماعی است و امید را برای مدیریت بحران به حداقل می‌رساند. بحرانکرونا نه اولی است و نه آخری و ما این را هم می‌گذرانیم ولی با توجه به انباشتمطالبات و واخوردگی‌های اجتماعی مانده از قبل، چند ماه بعد از این بحران، حوزهسلامت اجتماعی و سلامت روانی را با چالش‌های جدی مواجه خواهد کرد. یکی از حوزه‌هاییکه در این چالش‌ها تاثیر منفی می‌پذیرد، حوزه خانواده است؛ حوزه‌ای که نمی‌توان بهراحتی از کنارش گذشت. در این فرآیند طبیعتا باید منتظر مشکلات اجتماعی، مشکلاترفتاری بین زوجین هم باشیم. لذا یکی از انتظارات این است که دولت سازوکار این حوزهرا از الان برای مدیریت مشکلات روانی، اجتماعی بعد از بحران کرونا اتخاذ کند و حتیسیستم قضایی، انتظامی باید قوی‌تر از قبل در این حوزه آمادگی لازم را کسب کنند.ممکن است مراکزی مثل اورژانس اجتماعی، مددکاری اجتماعی، سازمان‌های اجتماعی وقضایی و انتظامی محل رجوع بیشتر مردم شوند که اگر نتوانیم پاسخ دهیم، می‌تواندتهدیدی برای امنیت کشورمان باشد.منبع: رومه آرمان ملی/20 فروردین 98

 


آنها كه نتوانستندهمراهی كنند

نویسنده: دكتر حسن چلك رئیس انجمن مددكاران اجتماعی

وقتیبحرانی اتفاق می‌افتد حسب نوع بحران و گستره پوشش آن و تاتیرش بر حوزه‌های مختلفواكنش‌های گوناگونی در مردم ایجاد می‌شود. در مدیریت بحران‌ها نیز در كنارتگذاران و مدیران، مهم‌ترین نقش را مردم بر عهده دارند كه با مسؤولیت‌پذیری یامسؤولیت‌ناپذیری خود می‌توانند وضعیت را تغییر دهند.

درواقع در مدیریت بحران‌ها شاه‌كلید، مشاركت مردم و همراهی آنها با تگذاران است.البته قبل از مشاركت مردم باید اعتماد به مسؤولان وجود داشته باشد وگرنه مشاركتجمعی شكل نمی‌گیرد و دچار خدشه می‌شود.

ابتدایظهور كرونا در كشور جامعه ما تقریبا گرفتار این مشكل بود و مشاركت حداقلی شكل گرفتچون از یك‌سو به دلایلی اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی تضعیف شده بود و از سویدیگر مسؤولان ابتدای راه چندان موضوع را جدی نگرفتند و این باعث شد مردم نیز جدیتموضوع را باور نكنند. البته این جدی نگرفتن شامل حال آن دسته از مردم می‌شود بهموضوعات بهداشتی اشراف كافی نداشتند وگرنه كسانی كه بحران كرونا را درك كرده بودندخیلی زود با دولت همراه شدند و هشدارها را جدی گرفتند.
اگراز آن عده كه همیشه فكر می‌كنند مرگ برای همسایه است و به این دلیل كرونا را جدینگرفتند بگذریم به گروه سومی برمی‌خوریم كه چاره‌ای به‌جز ادامه كار و نماندن درقرنطینه نداشتند. اینها كسانی هستند كه گرفتار مشكلات شدید اقتصادی هستند، آدم‌هاییكه برای گذران زندگی چاره‌ای جز بی توجهی به هشدارها ندارند. وضع این گروه از مردمنیاز به توجه جدی دارد و اگر برای آنها تدبیری نكنیم در آینده‌ای نه چندان دورباید شاهد پیامدهای كرونا در حوزه‌های اجتماعی، قضایی و انتظامی باشیم.  منبع: روزنمه جامجم/16/1/99

 


زیر ذره بین:

مسوولیت هنرمندان و قرنطینه

دکتر سید حسن چلک)رییس انجمنمددکاران اجتماعی ایران)

وقتی بحرانی اتفاق می افتد، ظرفیتهای مختلفی برای کاهش عوارض ناشی از آن می تواند نسبت به مردم به کار بیفتند.ظرفیت هایی که وجود دارند و در شرایط بحران می توانند به شکل دیگری خودشان را نشاندهند. با توجه به ویژگی بحران کرونا و راه های پیشگیری از آن که فاصله های فیزیکی،تعطیلی بسیاری از برنامه ها در محیط های عمومی نیز طولانی شدن مدت اقامت در خانهکه بخشی نیز با عید نوروز مصادف شده بود، یکی از مهم ترین موضوعات در این شرایطاین است که چه می توان کرد تا احساس تنهایی در مردم کمتر شود و بتوانند اضطراب واسترس روانی این شرایط را تا حدی کاهش دهند.

ورود هنرمندان به برنامه هایمختلفی که به قصد سرگرم سازی و روحیه بخشی به مردم در چنین روزهایی برنامه ریزیشده، یک اتفاق بسیار خوب و مثبت است. این حضور بخشی از آن ایفای مسوولیت شان درقبال دیگران است، کمک می کنند تا مردم لحظات شادتری داشته باشند و اگر ما چنینهنرمندانی را که مردم دوست شان دارند تشویق بکنیم، این کار چیزی نیست جز همراهی وهمدلی کردن با مردم. در یک بحران هر کسی بنا به حرفه و تحصیلات و دارایی اش ممکناست خدمتی را داوطلبانه به مردم ارایه دهد و هنرمندان نیز می توانند به این شکل بهمردم کمک کنند.

در چنین فضایی ما باید بتوانیمارتباط مان را با جامعه حفظ کنیم، چراکه نیاز به ارتباط اجتماعی داریم. در شرایطبحران می توانیم بفهمیم تا چه اندازه به بلوغ رسیده ایم. برای مثال شنیده ایم دراین مدت چند نفر از ورزشکاران مبلغی را به شهر خود کمک کرده اند یا کسانی اجارهمغازه یا منزل شان را بابت این ماه می بخشند و در مجموع شاهد شکل های گوناگون کمکهای مردم بودیم. اما ظرفیت های هنرمندان با مخاطبان بسیاری که در سطوح و اقشارمختلف دارند، کمک بسیاری به بازسازی روحیه و کم کردن استرس در چنین شرایطی می کند.می توانیم اینها را به عنوان یک ظرفیت بشناسیم و هم از کسانی که وارد این کار شدهاند، سپاسگزار باشیم و از کسانی که هنوز وارد نشده اند نیز تقاضا کنیم که بپیوندندو نشان دهند که اگر هنری دارند، هنر بدون مردم جایگاهی ندارد. در چنین شرایطی مردممی توانند به واقع احساس کنند که هنرمندان فقط برای دیده شدن سوی مردم نمی روند،بلکه درد و نیاز مردم را درک می کنند و در حد توان شان پای کار می آیند. همدلی وبودن در کنار مردم یکی از نشانه های انسان بودن است.منبع: رومه اعتماد/30 فروردین99

 


حمایت فدراسیون جهانیمددکاران اجتماعی از لغو تحریم دارویی ایران

تهران - ایرنا -رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: سیلوانا مارتینز» رییس، روری ترویل»دبیرکل دائمی و رز هندرسون» رییس منطقه آسیا و اقیانوسیه فدراسیونجهانی مددکاران اجتماعی با انتشار پیام مشترکی در سایت این فدراسیون از لغو تحریم‌هایدارویی علیه ایران حمایت کردند.

سید حسن چلک روز یکشنبه در گفتوگو با خبرنگار ایرنا افزود: هنگامیکه بحرانی در جامعه اتفاق می افتد، مردم بسیاری، از آن بحران ها تاثیرمی پذیرند. بحران کرونا که تقریبا در همه جهان شیوع پیدا کرده از جمله بحران های بهداشتیاست که موجب شد در زمان بسیار کوتاه تعدادقابل توجهی از مردم جهان و از جمله ایران جان خود را از دست بدهند.

وی اضافه کرد: با توجه به این که ایران با تحریم های ظالمانه آمریکا و هم پیمانانش از جمله تحریم هایدارویی مواجه است، انجمن مددکاران اجتماعی ایران برای حمایت از حقوق مردم ایران ودر راستای ایفای وظیفه خود در راستای اخلاق حرفه ایی ابتدا به صورت تلفنی با دبیرکل فدراسیون و سپس از طریق ارسال نامه، از فدراسیون جهانیمددکاران اجتماعی درخواست کرد در این شرایط که مردم به داروها و اقلام مرتبط با بهداشت و درمان نیاز دارند، حمایت خود رااز رفع تحریم ها اعلام کنند.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایرانادامه داد: بر اساس این درخواست بلافاصله پیام مشترکسیلوانا مارتینز رییس فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی، روری ترویل دبیرکل دایمی فدراسیون جهانی و رز هندرسون  رییس منطقه آسیا و اقیانوسیه فدراسیون در سایت فدراسیون منتشر شد.

چلک افزود: در این پیام تاکیدشده، ایران یکی از کشورهایی است که از کرونا تاثیر زیادی پذیرفته و با کمبود اقلامپزشکی و دارویی مواجه است، بنابراین از رفع تحریم های دارویی حمایت می کنیم و خواستار لغو سریع تحریم هایی داروییعلیه ایران هستیم. ایران یکی از اعضای خوب فدراسیون است و عملکرد خوبی در این زمینه دارد. آنچه که جامعه جهانی نیاز دارد همبستگیو وحدت جهانی است تا بتوان از این شرایط خارج شد.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایرانیادآور شد: این انجمن همچنین در کمیته اخلاق فدراسیونجهانی که در فروردین ماه دو بار از طریق اسکایپ برگزار شد خواستار رفع این تحریمها شد. در جلسه کمیته سازمان ملل فدراسیون نیز  که چهارم فروردین ماه امسال برگزار شد این موضوع توسط عضو ایرانی اینکمیته مطرح شد.

به گزارش ایرنا، کیانوش جهانپور رئیس مرکز اطلاع رسانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی روزگذشته(شنبه) گفت: تاکنون ۸۰ هزار و ۸۶۸ نفر در کشور به طور قطعی به ویروس کرونا مبتلا شده و با فوت ۷۳ نفر در ۲۴ ساعت گذشته، تعداد جان باختگانکرونا در کشور به ۵۰۳۱ نفر رسیدمنبع: ایرنا/31فروردین99

 


یادداشت:

حمایت از خانواده های بازماندگان، یک اجبار است نه اختیار

سید حسن چلک / رییسانجمن مددکاران اجتماعی ایران

منبع: رومه شرق/31 فروردین99

یکی از انتظارات مردم در تمامی جوامع از دولت ها این است که در همه شرایطبرای به زیستن اجتماعی» مردم از هیچ کوششی دریغ نکند.این انتظار در شرایطی کهبحران هایی ایجاد می شود به مراتب بیشتر می شود.حال که بحران  ویروس کرونا در سراسر جهان از جمله ایران شیوعپیدا کرده است و در یک محدوده زمانی کم افراد زیادی به دلیل ابتلا به این ویروسفوت کردند  انتظار از دولت ها برای توجهمناسب به خانواده های این افرد بیش از پیش می شود. معتقدم خانواده های این افرادبه دلیل از دست دادن عزیزان شان در تگذاری ها و برنامه ریزی ها نباید مورد غفلت قرار گیرند.این روز ها کههمه توجه ها  برای کنترل شیوع این ویروساست اما هر  روزه تعداد زیادی از هموطنانمان به دلیل کرونا جان خود را از دست می دهند. این توضیح این نکته را اینجا ضروری می دانم که  بسیاری از افرادی که به دنبال این شرایط فوتکرده‌اند در بروز این بحران هیچ نقشی نداشته‌اند .لذا این وظیفه همه دولت‌ها درهمه جوامع است که در مواقع بروز چنین بحران  هایی به بهترین شکل ممکن، از مردم کشورشان  حمایت کنند. لذا از دولت ایران هم انتظار می روداز هیچ کوششی در این زمینه دریغ نکند .خانواده هایی که به دلیل ویژگی این ویروسنتوانستند  فرایند سوگ را به درستی طی کنندو متناسب با فرهنگ کشور عزیزمان مراسم ختم و بزرگداشت برای آنان برگزار نشده استتا مردم در تسلی خاطرشان درکنار شان باشند، نیازمند توجه هستند. موضوع فرهنگ سوگ و یا طی کردن دوران سوگ  موضوعی است که در پذیرش موضوع مرگ در بازماندگان بسیار تأثیرگذاراست ولی در این بیماری به توصیه‌‌های بهداشتی و دستورالعمل‌های مربوط به فوت و عدمامکان برگزاری مراسم ختم و. این دوران به ‌خوبی طی نمی‌شود و این می‌تواند بازتوانی اجتماعی و روانی اینخانواده‌ها را با مشکلاتی مواجه کند.با توجه به فرهنگ کشور و با عنایت بهاینکه ما وابسته به این آیین‌های سوگ هستیم این شرایط در دوران بعد از کرونا می‌تواندعوارض و پیامدهای اجتماعی و روانی زیادی به‌دنبال داشته باشد. ضمن این که معتقدم نوع دفن و تعجیل برای از بینرفتن بدن زیر خاک به‌دلیل نگرانی از شیوع مجدد این ویروس و انتقال توسط حیوانات ،درد و ناراحتی  این خانواده‌ها را افزایش می دهد.چرا که این خانواده نمی توانند مطابق فرهنگ دیرینه شان احساساتشان را بروز دهند، عزاداری کنند، مویه بخوانند و.و همچنین مردم هم نمی توانند بهآنها(مطابق معمول گذشته) مراجعه کنند تا کمکی باشند برای خروج شان از این شرایطسخت، لذا مشکلات و فشارهای وارده بر آنان بیشتر هم می شود.در چنین شرایطی تسهیلدسترسی خانوادهای این افراد به خدمات مرتبط با متخصصین حرف یاورانه از قبیلمددکاران اجتماعی، روانشناسان و مشاوران و دیگر متخصین مرتبط بیش از پیش ضرورتپیدا می کند که انتظار می رود دولت در این زمینه با استفاده از تمامی ظرفیت هایموجود در بخش های دولتی و تسهیل مشارکت سازمان ها و انجمن های غیر دولتی مرتبطتمهیدات لازم را اتخاذ کند.البته این افراد فقط خانواده هایی نیستند که عزیزان شانرا به دلیل کرونا از دست دادند بلکه خانواده هایی دیگری را هم باید شامل شوند که اعضایخانواده شان به دلایل دیگری فوت کردند ولی به دلیل ایجاد محدودیت برای تجمع مردمبا هدف پیشگیری از انتقال این ویروس، فرصت پیدا نکردند تا مطابق فرهنگ حاکم برکشور عزاداری کنند.گر چه ممکن است تاثیراتی که این و گروه به دلیل نوع مرگ عزیانشان می پذیرند، متفاوت باشد ولی هر دو گروه از خانواده ها مشمول این توجه می شوند.  همچنین این نکته مهم است که درکنار خانواده هاییکه در بالا اشاره شد،خانواده‌هایی هم هستند که  به دلیل فوت سرپرست خانوار(نان آوران خانوادهها)، آینده برای شان سراسر از نااطمینانی و نگرانی است. لذا برای ارایه حمایت های اجتماعیاز این خانواده هم باید ت های مناسبی اتخاذ شود.شناسایی بموقع این افرادوتسهیل دسترسی این خانواده ها به استفاده از حمایت های اجتماعی می بایست در دستورکار دولت قرار گیرد و تکالیف مشخصی را برای سازمان های مرتبط حوزه اجتماعی تعیینکنند کمی در کاستن این نگرانی این بازماندگان گام برداشته شود.فکر می کنم نااطمینانیو ناامیدی و نداشتن چتر حمایت اجتماعی ،آینده تاریکی را برای این افراد ایجاد می‌کندو می تواند بر فشار های وارده بر آنان بیفزاید.با توجه به آمار های ارایه شده توسطمعاون کل وزارت بهداشت مبنی بر این که افراد فقیر بیشتر به این ویروس مبتلا شدندطبیعتا در میان فوت شدگان هم احتمالا همین شرایط مشابه را داشته باشیم بگونه اییکه فقرا بیشتر فوت کرده باشند،این توجه دولت(معتقدم وظیفه دولت است و نباید منتیهم بر کسی گذاشته شود) می تواند امیدواری را در این خانواده ها افزایش دهد. بههمین دلیل باید تدابیری برای شناسایی این خانواده‌ها به کار گرفته شود تا از آنهاحمایت اجتماعی صورت بگیرد. ستاد ملی کرونا هم باید از این مساله حمایت کند تا اگرقرار شد برای این خانواده‌ها کاری انجام شود فرایند ارائه خدمات به آنها تسهیل شود.

فراموش نشود که این مساله به استحکام حکومت‌ها کمک می‌کند و در بالابردنسرمایه اجتماعی آنها هم تاثیر چشمگیری دارد.معتقدم که با توجه به تجربه و دانشمددکاران اجتماعی آنها بهترین گزینه برای شناسایی این افراد، و برنامه ریزی برایحمایت ازاین خانواده ها هستند.

 


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
بحران کرونا زیر سقف خانه ها/ بحران کرونا نشان داد خانواده بودن» را خوب بلد نیستیم

چلک ضمن بررسی آسیب های روحی و روانی دوران کرونا تاکیدکرد که مسایل و تنش های خانواده ها قبلا وجود داشته ولی امروزه به دلیل عدم مهارت گفت و گو، خانواده بودن و مهارت های خودمراقبتی و اینکه مجبور به ماندن درکنار یکدیگر شدیم، بیشتر بروز کرده است.برگزاری كنگره ی ملی مددكاری با نگاه به 50 سال آینده

به گزارش خبرنگار اجتماعی  خبرگزاری شبستان، کرونا تمام زندگی اجتماعی، اقتصادی، ی و فرهنگی مردم راتحت الشعاع قرار داده است، قرنطینه در دوران کرونا آسیب های روحی و روانی زیادی برخانواده ها تحمیل کرده، از جهت فرهنگی هم بیماری کرونا در همین مدت کوتاه، توانستفرهنگ و سبک زندگی مردم را در جهت به زیستن و ارتقای بهداشت و سلامتی تغییر دهد،طبق تحقیقات صورت گرفته با شیوع ویروس کرونا خشونت های خانگی  هم در تمامدنیا افزایش داشته است، برخی کشورها هم به دلیل احتمال افزایش خشونت، خرید نوشیدنیهای الکی را در دوران کرونا محدود کرده اند، تعدادی از کشورهای اروپایی هم در مکانهای عمومی امکانات مشاوره روان شناسی در اختیار قرار داده اند تا مردم دسترسی آسانو رایگان به مشاوره روان شناسی داشته باشند در این خصوص با سید حسن چلک» رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران گفتگویی انجامدادیم که در ادامه می خوانید.

 

از نظر شما بحران کرونا چه آسیبها و تبعاتی برای مردم جامعه به دنبال داشت؟

هر بحرانی عوارض وپیامدهای مختلفی به دنبال دارد که پوشش و گستره این عوارض و پیامدها به افراددرگیر بحران و پیش بینی های افرادی که بحران را مدیریت می کنند، بر می گردد، عوارضو پیامدهای ویروس کرونا همه کشورهای جهان را درگیر کرده. یکی از عوارض جدی آنمربوط به حوزه روانی و سلامت اجتماعی است که در زمان بحران بهتر شناخته می شود لذاعوارض منفی روانی و اجتماعی مسئله ای است که بعد از پایان دوره بحران باقی مانده ومردم باید به آن بپردازند لذا توجه به این مسئله بسیار تعیین کننده و تاثیرگذاراست. نکته قابل توجه این است که مسایل روانی و اجتماعی که در حال حاضر افزایشیافته، مربوط به ویروس کرونا نیست بلکه از قبل وجود داشته و امروز به دلیل عدارت گفت و گو، خانواده بودن و مهارت های خود مراقبتی و اینکه مجبور به ماندن درکنار یکدیگر شدیم، بیشتر بروز کرده است؛ به عنوان مثال نگرانی مردم نسبت بهتاثیرات اقتصادی کرونا در زندگی شان ااما به دوران کرونا بر نمی گردد بلکه قبلاز آن هم وجود داشته است.طبق آمار وزارت بهداشت در حوزه سلامت و روان 23 تا 25درصد مردم حداقل مبتلا به یکی از اختلالات روانی هستند که این امر بیانگر درگیریجامعه ما با این مسایل در قبل از کرونا می باشد.

 

طبق پژوهش های صورت گرفته میزانخشونت در بحران کرونا در جامعه افزایش یافته است، نظر شما در این خصوص چیست؟

من خیلی موافق این مسئلهکه کرونا باعث افزایش خشونت در خانواده شده است، نیستم بلکه با آمدن کرونا اینمسایل مشهود شده اند، چون وقتی افراد مهارت های گفت و گو، مهارت ارتباطی، کنترلخشم، تصمیم گیری، مهارت شاد زیستن و خود مراقبتی را بلد نباشند قاعدتا چنین مسایلیهم در چنین شرایطی پیش می آید؛ این در حالی است که افرادی که سبک های ارتباطیمناسب در رفتارشان را انتخاب کنند، کمتر با این مشکلات روبرو می شوند.یکی ازنیازهای خانواده‌ها در این شرایط و در دوران پسا کرونا بازنگری در کارکردهایخانواده و مهارت‌های مورد نیاز خانواده‌ها است. بحران کرونا نه اولین بحران بوده ونه آخرین آن خواهد بود. در تاریخ زندگی ما همیشه بحران‌های مختلف به وقوع می‌پیونددکه می‌توان با تدبیر و کسب مهارت‌های متعدد با عوارض اجتماعی و روانی کمتر آنها راسپری کرد.

 

چند نوع سبک ارتباطی داریم؟

سه نوع سبک ارتباطی ازقبیل سبک ارتباطی منفعلانه، سبک ارتباطی پرخاشگرانه و سبک ارتباطی جرأت مندانهداریم. افراد دارای سبک ارتباطی منفعلانه در زمان بحران تاثیر منفی می پذیرند،افرادی که سبک ارتباطی پرخاشگرانه دارند به دیگران زور می گویند و افرادی هم کهدارای سبک ارتباطی جرات مندانه هستند (تعداد این افراد کم است) در هر شرایطی با هرموضوعی منطقی برخورد می کنند لذا ماندن طولانی مدت در کنار هم در بحران کرونا نشانداد که ما خیلی با خانواده بودن را بلد نیستیم.

 

سرمایه اجتماعی تا چه اندازه میتواند در مدیریت بحران ها تاثیرگذار باشد؟

یکی از مهمترین سرمایههای هر جامعه برای خروج از بحران، سرمایه اجتماعی» است که درصورت بالا بودن آن، مدیریت بحران بهتر صورت می گیرد. متاسفانه این در حالی است کهاین مسئله در کشور ما پایین است. همان طور که مشاهده کردیم در زمان شیوع کرونا بهمحض کمیاب شدن ماسک، عده ای اقدام به احتکار آن کردند که این امر نتیجه پایین بودنسرمایه اجتماعی در جامعه است؛ بنابراین مشکل سرمایه اجتماعی، در دوران کرونا ایجادنشده، ممکن است به دلیل عملکرد مسئولان این مولفه های اجتماعی تشدید شوند ولیواقعیت چیز دیگری است. 

 

شما مسایل مربوط به قوانیناجتماعی در پسا کرونا را چگونه ارزیابی می کنید؟

مسایل قوانین اجتماعی پساکرونا یک مسئله بسیار مهم و جدی است که در صورت عدم اتخاذ تدابیر لازم، مشکلاتزیادی به دنبال خواهد داشت، به عنوان مثال خانواده های داغدار بدون طی فرآیند سوگ،عزیزان خود را به خاک سپردند که این امر عوارض و پیامدهای روحی و روانی زیادی برایافراد به جا می گذارد؛ بنابراین باید تدابیر لازم در این خصوص اتخاذ شود که ارتباطبا خانواده های داغدار، بازدید منزلی با رعایت اصول حرفه ای مددکاری اجتماعی وارایه مشاوره های رایگان به آنها از جمله خدماتی است که می توان در این شرایط بهخانواده ها ارایه داد. در چنین شرایطی نه تنها افرادی که از کرونا آسیب دیده اندبلکه خانواده هایی که عزیزان خود را به دلیل ناراحتی غیر از کرونا (بیماری قلبی)از دست داده اند باید به مراکز ارایه کننده خدمات حوزه روانی و اجتماعی معرفی شوندتا خدمات لازم را دریافت کنند، چون آنها نیز به دلیل شرایط کرونا فرآیند سوگ را طینکرده اند، ضمن اینکه بحث سوگ به شرایط فرهنگی بسیار نزدیک است؛ بنابراین اتخاذاقدامات لازم به کاهش عوارض منفی ناشی از عدم سوگواری خانواده ها کمک قابل توجه ایمی کند.

 

کرونا چه تاثیری در نگرانی هایاقتصادی جامعه دارد؟

مسئله مهم دیگر در اینشرایط، کاهش نگرانی های مردم در حوزه اقتصادی به معنای تامین اجتماعی است. هرچندتسهیلاتی از سوی دولت ارایه می شود، ولی این میزان، کفاف روزهای طولانی قرنطینه درکرونا را نخواهد کرد. طبق اعلام وزارت بهداشت، فوتی های کرونا بیشتر افراد فقیربودند، بنابراین در صورتی که تصمیمات لازم و مناسب در این خصوص صورت نگیرد بایدمنتظر پیامدهای منفی این بحران در آینده باشیم. ما باید مهارت ارتباطی و اجتماعیلازم را بیاموزیم، ضمن اینکه یادگیری این مهارت ها هم اکتسابی است. اگر خودماننخواهیم یاد بگیریم، یاد نخواهیم گرفت. ما باید کنترل خشم و حتی مراقبت ازسالمندان را هم بیاموزیم.

 

با توجه به استرس ها و اضطرابهای بحران کرونا، خانواده ها چگونه باید از کودکان نگهداری و حفاظت کنند؟

طبیعی است در هر بحرانیگروه های مختلف تاثیرات متفاوتی می گیرند. قطعا کودکان در تمام بحران ها به دلیلسن و مهارت هایی که دارند، تاثیرپذیری شان از بحران ها متفاوت است. شرایط بحرانیکرونا باعث گوشه گیری، احساس گناه و کاهش ارتباطی کودکان می شود لذا لازم است درهر بحرانی برای گروه هایی مانند کودکان که تاثیرپذیری بیشتری داشته و احتمال بروزخطر در آنها زیاد است، برنامه های ویژه ای پیش بینی شود، چون آثار ماندگار و عوارضروانی اجتماعی کودکان به مراتب شدیدتر از بزرگسالان است؛ مثلا کودکی که پدرش فوتکرده قطعا نوع خدماتی که باید دریافت کند با کودکی که هیچ عزیزی را از دست نداده،متفاوت است.

 

طبق پژوهش های صورت گرفته کودکآزاری در بحران کرونا افزایش داشته است، نظر شما در این زمینه چیست؟

با پژوهشی که توسطشهرداری تهران صورت گرفت، بعد از کرونا تنش بین والدین و فرزندان بین 50 تا 56درصد بوده است. نکته قابل توجه این است، پیامکی که اورژانس اجتماعی در خصوص خشونتکودکان به مردم ارسال کرد، نقش مهمی در معرفی این منبع اجتماعی به جامعه داشت.شاید تا قبل از کرونا بسیاری از مردم هیچ شناختی از اورژانس اجتماعی نداشتند لذامردم به محض معرفی این منبع، تمایل بیشتری به استفاده از ظرفیت آن پیدا کردند. طبقپژوهش های صورت گرفته، بحران همیشه عوارضی به دنبال دارد اما بحران کرونا متفاوتتر از همه آنهاست، چون تنها راه پیشگیری کرونا ماندن در خانه بود و اجرای طرح هاییهمانند فاصله فیزیکی (نه فاصله اجتماعی) از یک سو و ضعف مهارت های فوق (مهارت هایارتباطی، گفت و گو، خود مراقبتی و .) در قرنطینه طولانی مدت از سوی دیگر، موجبافزایش تنش بین اعضای خانواده ها شده است، منتهی این امر به منزله قبول این ضعف هادر دوران بحران کرونا نیست بلکه در گذشته بوده و اکنون مشهود شده است.

 پایان پیام/ خبرگزاری شبستان/26فروردین99

 


نگاه:همه با هم علیه کرونا

زندگی اجتماعی در جوامعمختلف معمولا دستخوش مشکلات و بحران های گوناگونی قرار می گیرد. در این میان حوزهبهداشت و درمان یکی از مهم ترین بسترهای بروز بحران های اجتماعی است و بحران همهگیری ویروس کرونا (Covid-۱۹) نیز تازه ترین نمونهمعضلات بهداشتی جهانی است که تمام کشورهای دنیا را در بر گرفته است. معضلی که درماه های گذشته همه بخش های زندگی مردم در جهان از جمله ایرانیان را تحت تاثیر شدیدقرار داده است.

حال باید توجه داشت کهخروج از این شرایط و مدیریت صحیح این بحران، به اامات متعددی نیاز دارد. از جملهاین امات می توان به مسوولیت پذیری مدیران کشور و حضور تشکل های مردمی در صحنهاشاره کرد و با وجود این مسوولیت پذیری متقابل، می توان به مدیریت هرچه بهتر بحرانهمه گیری ویروس کووید-۱۹ امیدوار بود.

نکته دیگر آن که درهفته های اول شیوع ویروس کرونا، چه در ایران و چه در بسیاری از کشورها، اقداماتلازم برای مقابله با این ویروس به دلیل ناشناخته بودن آن با تاخیر پیش می رفت. اینمساله البته در ابتدای شروع هر نوعی از بحران به ویژه در بحران های جدیدی که باسلامت انسان ها ارتباط دارد و به خصوص در مقابله با ویروس هایی که هنوز دارو یاواکسنی برای آن کشف نشده، طبیعی است. اما با وجود این، با گذشت چند هفته از شیوعاین ویروس در کشور، به مرور زمان شاهد شکل گیری هماهنگی و مسوولیت پذیری بیشتر درمیان مدیران کشور بودیم.

در این راستا، می توانبه تشکیل ستادهای ملی و استانی مدیریت بحران کرونا در نقاط مختلف ایران اشاره کرد.

این روزها هر چه زمانجلوتر می رود، هماهنگی بیشتری را در میان دستگاه های لشکری و کشوری برای مدیریتبحران کرونا مشاهده می کنیم. این هماهنگی خود را در اتخاذ ت های مناسب برایکنترل همه گیری کووید-۱۹ و استفاده بهتر از ظرفیت های موجود در همه بخشهای اجرایی، نظامی و مردمی نشان می دهد. بر همین اساس نیز تحلیلگران جهانی،ایرانرا به عنوان یکی از کشورهای موفق در مدیریت بحران کرونا معرفی می کنند. محورموفقیت ایران نیز در صحبت های این تحلیلگران،بهره گیری از همه ظرفیت های کشور دربخش های مختلف  قلمداد شده است.

مصادیق بهره گیری همهجانبه ایران از ظرفیت های موجود برای مقابله با کرونا فراوان است. از جمله اینمصادیق می توان از مشارکت نیروهای مسلح کشور یاد کرد. نهادهایی که در هفته هایاخیر بخش زیادی از توان خود را معطوف آماده سازی بیمارستان ها و نقاهتگاه هاساختند و بخش دیگری از همت خود را صرف ضدعفونی مستمر معابر و محیط های عمومی و راهاندازی صنایع تولید مواد شوینده کردند. البته در این میان بسیاری از نهادهای عمومیوابسته به حاکمیت و همچنین بخش زیادی از تشکل های مردمی و نیروهای داوطلب جهادی نیزبرای حمایت از خانواده های نیازمند، مشارکت در تولید ماسک و ارائه خدمات به گروههای مختلف از جمله کودکان کار، افراد دارای معلولیت، سالمندان، ن سرپرست خانوارو بی خانمان ها به میدان آمدند.

هفته گذشته نیز مقاممعظم رهبری در سخنرانی خود در روز نیمه شعبان بر وم شکل گیری رزمایش گسترده برایکمک به نیازمندان جامعه تاکید کردند. دیروز نیز شاهد آن بودیم که در راستای همینبیانات رهبر معظم انقلاب،قرارگاه امام حسن(ع) با حضور جمعی از نهادهای عمومی ونظامی راه اندازی شد؛ اقدامی که می تواند با توجه به نزدیک بودن ماه مبارک رمضاننقش مهمی در رفع نیاز افراد مستمند در شرایط همه گیری ویروس کرونا داشته باشد.همچنین باتوجه به سوابق قبلی پیش بینی می شود در این زمینه هم شاهد حضور و مشارکتمردم باشیم که خود بزرگ ترین پشتوانه برای مدیریت بحران کروناست.

حسن چلک رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

منبع: رومه جام حم،27 فروردین 99

 

 


بازماندگان جانباختگان بدلیل کووید ۱۹ را فراموش نکنیم

ترویج اخلاق اجتماعی» ؛ شعار سال ۹۷ انجمن مددکاری اجتماعی ایران - ایسنا

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران بر وم حمایت اجتماعی از خانواده‌ها و بازماندگان فوتی‌های ناشی ازبیماری کووید ۱۹ تاکید کرد.

سید حسن چلک در گفت‌وگوبا ایسنا، در خصوص حمایت اجتماعی از بازماندگان بیماری کرونا ویروس گفت: یکی ازموضوعاتی که در بحران‌ها، به ویژه بحران‌های بهداشتی و طبیعی و . نباید از آنغفلت شود، خانواده‌هایی هستند که تحت تاثیر این بحران قرار می‌گیرند و به دلیل فوتسرپرست خانوار، آینده برایشان سراسر از نااطمینانی می‌شود.

وی افزود: به دنبالبیماری کرونا هم افراد قابل توجهی فوت کرده‌اند که از میان خانواده آنها برخی ممکناست نیازمند خدمات مشاوره‌ای، همدلی و همدردی و . باشند، اما عده‌ای هم هستند کهبحران کرونا به دلیل فوت سرپرست برای آنها شرایط سخت‌تری ایجاد کرده است. در اینشرایط اگر تدابیر مناسب اتخاذ نشود باید منتظر احتمال وقوع رفتارهایی که مخالفارزش‌ها و هنجارهای جامعه است از سوی آنها باشیم.

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی با بیان اینکه نااطمینانی و نداشتن چتر حمایت اجتماعی آینده تاریکی رابرای این افراد ایجاد می‌کند، تصریح کرد: پیش از این نیز وزارت بهداشت اعلام کردکه فقرا بیشتر تحت تاثیر کرونا قرار می‌گیرند. حال اگر این خانواده فقیر منابعمحدود خودش را هم از دست بدهد آینده‌اش ابهام بیشتری پیدا می‌کند.

چلک ادامه داد: بههمین دلیل باید تدابیری برای شناسایی این خانواده‌ها به کار گرفته شود تا از آنهاحمایت اجتماعی صورت بگیرد. ستاد ملی کرونا هم باید از این مساله حمایت کند تا اگرقرار شد برای این خانواده‌ها کاری انجام شود فرایند ارائه خدمات به آنها تسهیل شود.

وی در ادامه تاکید کرد:فراموش نکنیم که بسیاری از افرادی که به دنبال این شرایط فوت کرده‌اند در بروز اینبحران نقشی نداشته‌اند و این مسئولیت دولت‌ها در همه جوامع است که در مواقع بروزبحران تمام قد از مردم حمایت کنند. این مساله به استحکام حکومت‌ها کمک می‌کند و دربالابردن سرمایه اجتماعی آنها هم تاثیر چشمگیری دارد. به نظر می‌رسد با توجه بهتجربه و دانش مددکاران اجتماعی آنها بهترین گزینه برای شناسایی این افراد، تشکیلپرونده مدیریت مورد و . باشند.

انتهای پیام/ایسنا/27فروردین99 /  خبرنگار پریشاد / دبیر سولمازخوان / لینک کوتاه 

 

 


 

یادداشت:

ما را در خانه» چه می شود؟

سید حسن چلک رییس انجمن مددکاراناجتماعی ایران

( رومه شرق24، فروردین99)

تاملی بر تاریخ نشان میدهد که انسان ها در طول تاریخ بحران های مختلفی راازقبیل:ی، اقتصادی، نظامی، طبیعی و غیرطبیعی، بهداشتی، اجتماعی و . تجربهکردند.یکی از تجربه های سخت جامعه جهانی در این شرایط به بحران کرونا بر می گرددکه تقریبا تمام کشورهای جهان در گیر آن شدند.بحرانی که ازابعاد مختلف تاثیرش را درجهان گذاشته است و آثارماندگارترش به دوران پسا کرونا بر می گردد که در این یاداشت قصد ندارم به اینموضوع بپردازم.با توجه به نحوه شیوع و انتقال کرونا در جامعه یکی از مهمتریناسترتژِی ها در کشورهای مختلف ماندن مردم در خانه» بود تا از این طریق ضمن رعایتبهداشت فردی، بتوانند برای مدیریت بهداشت محیط های بیرون خانه هم تدابیری اتخاذکنند.با توجه به اطلاع ا رسانی ایی که در این زمینه انجام شد کمپین در خانهبمانیم »  راه اندازی شد.باتوجه به ترسی هماز این ویروس کرونا در جامعه افتاده بود تعداد قابل توجهی از مردم  در خانه ماندند.درایران باتوجه به همزمانی اینبحران با عید نوروز که یک زمان تاریخی  وخاصی به مناست عید نوروز برای ایران هست و سفر و دید و بازدید دوستان و اقوام و . جایگاه ویژه ای دارد  چون کمی از فشار های کاری یک ساله دراین زمانکم می شود و اکثر مردم  در این مدت کوتاهتعطیلات به اصطلاح خوش» هستند .کرونا نگذاشت آثار مثبت این تعطیلی در زندگی مردمخود را نشان دهد. تعطیلی طولانی مدت  مدارسو دانشگاه ها و کسب وکار و . هم موجب شد ماندن همه اعضاء خانواده در کنار همخیلی طولانی شود و در واقع تجربه جدیدی را بسیاری از خانواده کنار هم داشتهباشند.تجربه ابی که آمار ها نشان می دهد عوارض اجتماعی و روانی ناخوشایندی داشتهباشد و آن افزایش خشونت ها و اختلافات و تعت در درون خانه ها بود.بر اساس نظرسنجی که مرکز افکار سنجی دانشجویان(ایسپا) جهاد دانشگاهی کشور به سفارش معاونتامور فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران از تاریخ 16 لغایت 19 فروردین سال 1399 انجامداده است نشان می دهد  حال خانواده ها خوبنیست».بر اساس یافته های این نظر سنجی در شانزده درصد از خانوارهای تهرانی تنشخانوادگی به سبب ماندندر خانه افزایش یافته است.همچنین یافته های دیگر این نظرسنجی گویای این است که در پنجاه و هشت درصد این خانواده ها تنش میان زن و شوهرافزایش داشته و چهل و شش درصد هم افزایش تنش میان والدین با فرزندان را تجربهکردند. تاملی ساده بر این یافته ها در کنار اطلاعات دیگری که توسط مسولین وکارشناسان سازمان های مختلف ارایه شده است نشان می دهد که خانواده که باید محلیبرای کانون آرامش باشد(حداقل یکی از کارکرد هایش این می تواند باشد) تبدیل بهکانونی برای ایجاد تنش شده است. به عبارت دیگر بسیاری از خانواده ها ما تاب آورنیستندم. قبل از بحران کرونا چون  زمانحضور  مشترک طولانی مدت همه اعضاء خانوادهدر کنار هم در یک روز به دلیل اشتغال های اعضاء خانواده در محیط های کاری بیرون ازخانه، مدرسه، دانشگاه و . کمتر بوده  ضعفمهارت ارتباطی اعضاء خانواده خود را کمتر نشان می داد ولی این حضور مشترک طولانیمدت نشان داد  که خانواده با نشاط داشتن کهدر آن تنش در حداقل ممکن باشد و تعت کمتر به اختلافات و خشونت ها به اشکالمختلف منجر شود، نیازمند داشتن مهارت هایی است که بدون یادگیری آن مهارت ها نمیتوانیم با صفا و صمیمیت و آرامش کنار هم باشیم.از جمله این مهارت ها می توان به مهارتگفت و گو در خانواده» اشاره کرد.مهارتی که باید آن را کسب کرد.با کسب این مهارت یاد می گیریم  که چگونه با سایر اعضاء خانواده درست صحبتکنیم، چگونه سوال بپرسیم و چگونه پاسخ سوالات را بدهیم، به دیگر اعضاء خانوادههنگام گفت وگو  احترام بگذاریم،به تفاوت هادر گفت و گو ها احترام گذاشته و توجه داشته باشیم.در کنار این مهارت، ضروری استمهارت های زندگی و ارتباطی را هم بیاموزیم تابتوانیم در برقراری ارتبط بین فردی بااعضاء خانواده درست رفتار کنیم، بتوانیم در مقابل استرس ها و هیجانات ناشی از اینبحران و موضوعات دیگر خارج از شرایط بحران کرونا واکنش های منطقی نشاندهیم.بیاموزیم تا در این شرایط که قرار است مدت طولانی کنار هم باشیم در مقابلموضوعات و نیاز ها و خواسته های همه چگونه تصمیم بگیریم که به حقوق همه توجه شود.چگونهخشم خود را کنترل کنیم که به نزدیک ترین عزیزان مان آسیب نزنیم . فراموش نشود زخمیکه با انواع و اشکال مختلف خشونت ایجاد می کنیم آثار منفی ماندگاری خواهد داشت.بیایماز امروز خود را برای کسب این مهارت ها مسوول بدانیم و گام برداریم و دانش و مهارتهای خود را برای خانواده بودن افزایش دهیم تا لذت در کنار هم بودن در خانه را بیشاز پیش و بهتر از همیشه ببریم.لذتی که آثقارش نه فقط ذدر زندگی خودمان که در سایرنقش هایی که هر یک از ما در بیرون از خانه داریم ،نیز خود را نشان می دهد.

 


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران:

کودکان کار و خیابان ناقل کرونا نیستند/ گروه‌های در معرض آسیب خدمات دریافت می‌کنند

چلک گفت: سازمان بهزیستی، سازمان‌های غیردولتی و شهرداری تهران به آموزش، ارائه اقلام بهداشتی و انتقال کودکان کار و خیابان، کارتن خواب‌ها، معتادان متجاهر و . به مراکز بهداشتی برای مصونیت در برابر ویروس کرونا می‌پردازند.

 به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ سیدحسن چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، درباره کم و کیف خدمات‌رسانی به کودکان کار و خیابان در روزهای کرونایی گفت: برحسب نوع بحران گروه‌های مختلف اجتماعی باید مورد توجه قرار بگیرند. در شیوع اپیدمی کرونا همچون بسیاری از بحران‌ها گروه‌های متعدد در معرض آسیب هستند. در این شرایط برخی از گروه‌های اجتماعی نیازمند حمایت ویژه هستند چون به دلیل انتقال این ویروس در صورت  بی‌توجهی به وضعیت موجود چالش‌های متعدد بروز می‌کند.

 به گفته او در مهار اپیدمی کرونا گروه‌های مبتلا به بیماری‌های زمینه‌ای  به مراکز درمانی معرفی شده‌اند اما کودکان کار و خیابان امکان دسترسی به  این نوع خدمات را ندارند چون این افراد به دلیل عدم شناخت مراکز درمانی و کار اجباری نمی‌توانند به مراکز درمانی مراجعه کنند.

چلک تاکید کرد: کودکان کار و خیابان در شرایط عادی نیز از بهداشت شخصی و محیطی مناسب برخوردار نیستند. راه‌های انتقال ویروس کرونا نیز به مقوله بهداشت وابسته است.

او افزود: در وضعیت  کنونی رسیدگی به کودکان کار و خیابان، کارتن خواب‌ها، معتادان متجاهر در بحران‌ها اجتناب ناپذیر است. به همین دلیل سازمان بهزیستی، سازمان‌های غیردولتی و شهرداری تهران به آموزش، ارائه اقلام بهداشتی و انتقال این افراد به مراکز بهداشتی می‌پردازند.


این مددکار اجتماعی تاکید کرد: ارائه خدمات از سوی سازمان‌ها و نهادها به گروه‌های در معرض آسیب جامعه به این معنا نیست که آنها در معرض آلودگی هستند بلکه اگر به این گروه‌ها توجه نشود، امکان ابتلای آنها افزایش می‌یابد.

چلک در پایان گفت: سازمان‌های دولتی و غیردولتی به آموزش کودکان کار و خیابان، ارائه اقلام بهداشتی و شناسایی افراد نیازمند خدمات بهداشتی می‌پردازند. همچنین خدماتی مانند آذوقه، پوشاک و دیگر نیازهای کودکان کار و خیابان از سوی این سازمان‌ها ارائه می‌شود.منبع خبرگزاری برنا/16/1/99


تنشخانوادگی در قرنطینه کرونایی |

 دغدغه های یک مدد کار اجتماعی - مطالب سید حسن  چلک

کارشناسان اجتماعی و روانشناسی هشدار می‌دهند که قرنطینه خانگی درآینده‌ای نه چندان دور میزان اختلافات بین زوجین و خانواده‌ها را بیشتر کرده و حتیمی‌تواند باعث افزایش آمار طلاق در بین خانواده‌ها در دوران پس از کرونا شود؛اتفاقی که از هم‌اکنون هم مسئولان سازمان بهزیستی نسبت به آن هشدارهای جدی را مطرحکرده‌اند.

مهدیه تقوی‌راد- همشهری آنلاین: شیوع ویروس کرونا و تعطیل شدن کسب وکارها و اجرای طرح فاصله‌گذاری اجتماعی که به نوعی قرنطینه خانگی است باعث شده تااعضای خانواده ناچار باشند که روزهای متمادی را در کنار یکدیگر بگذرانند؛ همین درکنار هم بودن‌ها که اکثر خانواده‌ها عادت به آن ندارند دلیلی شده تا تنش‌ها واختلافات در بخشی از خانواده‌ها به‌وجود بیاید و افزایش پیدا کند. کارشناساناجتماعی و روانشناسی هشدار می‌دهند که این داستان قرنطینه خانگی در آینده‌ای نهچندان دور میزان اختلافات بین زوجین و خانواده‌ها را بیشتر کرده و حتی می‌تواندباعث افزایش آمار طلاق در بین خانواده‌ها در دوران پس از کرونا شود؛ اتفاقی که ازهم‌اکنون هم مسئولان سازمان بهزیستی نسبت به آن هشدارهای جدی را مطرح کرده‌اند.همشهری در گفت‌وگو با سیدحسن چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران وبهزاد وحیدنیا، معاون مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی کشور این مسئله رابررسی کرده است.

سید حسن ‌چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینبحران‌ها که در حوزه‌های مختلف آثاری از خودشان به جای می‌گذارند، گفت: با توجه بهنوع بحران به‌وجود آمده آثار و تبعات و نحوه مقابله با آن بحران نیز در جوامعمتفاوت است. اگر چه خودقرنطینگی خانگی و رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی یکی از راه‌هایپیشگیری از ابتلا به ویروس کروناست ولی یک پیام مشخص برای بخش مهمی از جامعه داشتو مشخص شد که بخش مهمی از جامعه ما خانواده بودن» را خیلی بلد نیست و اگر مشغولکار و فعالیتی نباشیم و فضای مجازی هم نباشد نمی‌توانیم از کنار هم بودن در یکبازه زمانی لذت ببریم و حتی موضوع را به فرصتی برای همبستگی بیشتر خانواده تبدیلکنیم

وی ادامه داد: تا قبل از مسئله خودقرنطینگی خانگی ما فرصت زیادیبرای اینکه مدت زمان طولانی در کنار هم باشیم را نداشتیم اما الان بیشتر از یک‌ماهاست که اعضای خانواده ناچارند در کنار یکدیگر باشند که این مسئله می‌تواند تبعاتیهمچون اختلاف بین زوجین و یا اختلاف بین والدین و فرزندان را به‌دنبال داشته باشد.اما نخستین گام برای اینکه بتوانیم از در کنار هم بودن نهایت استفاده را ببریم ایناست که این مسئله را بپذیریم که همه اعضای خانواده باید مدت زمان نامشخصی را درکنار هم بگذرانند و با توجه به این شرایط باید برنامه‌ریزی شود که با توجه بهظرفیت‌ها، توانایی‌ها، مهارت‌ها و امکاناتی که در هر خانه‌ای وجود دارد چگونه می‌تواناز این در کنار هم بودن لذت برد و مانع از ایجاد تنش‌های ناخواسته در کانونخانواده شد. همچنین باید از این فضا و ظرفیت برای گفت‌وگو و تعاملات خانوادگی بهرهبرد

به گفته ‌چلک، باید در خانواده‌ها به‌گونه‌ای برنامه‌ریزی شودکه همه اعضای خانواده در امور خانه مشارکت داشته باشند تا بتوانند فضای سخت درخانه ماندن را تحمل کنند. از سوی دیگر خودمراقبتی مسئله دیگری است که این روزهاباید به آن توجه ویژه‌ای شود. هر فرد می‌تواند براساس روش خود و باتوجه به توانایی‌هاییکه دارد به‌صورت فردی و با خودمراقبتی بر مشکلاتی که بر سر راهش وجود دارد فایق‌آید. والدین و همسران نیز باید برنامه‌ای را برای خانواده داشته باشند تا بتواننددر شرایطی که همه ناچارند در طول شبانه روز در کنار هم در محیط‌های بعضا آپارتمانیو کوچک زندگی کنند، مشکلی با یکدیگر پیدا نکنند و کمتر در کنار یکدیگر اذیت شوند.باید زمینه‌های اختلاف و تنش شناسایی شود و افراد به خواسته‌های یکدیگر احترامبگذارند.

وی با ابراز تأسف از اینکه کرونا به ما نشان داد که در بسیاری ازخانواده‌ها مهارت در کنار یکدیگر زندگی کردن وجود ندارد، گفت: بخشی از خانواده‌هاکه تمکن مالی مناسبی ندارند، بر اثر شیوع ویروس کرونا آسیب جدی دیده‌اند و برخی ازتنش‌هایی که در خانواده‌ها مشاهده می‌شود ناشی از همین افزایش مشکلات اقتصادی استکه البته اعضای خانواده باید این موضوع را درک کنند که هیچ‌کس در ایجاد این مشکلنقشی نداشته و باید با صبوری این دوران سخت را از سر بگذرانند و تاب‌آوری خود رادر عبور از مشکلات کنونی بالا ببرند. تنش و ناسازگاری در هر شرایطی ممکن است اتفاقبیفتد اما باید بتوانیم هر بحران و مشکلی را با کمترین عوارض مدیریت کنیم و باسلامت از این بحران عبور کنیم. در شرایط کنونی بهترین کار استفاده از ظرفیت‌هایمنابع اجتماعی است.» وی با اشاره به خطوط تلفنی ۱۲۳و ۱۴۸۰که برای مشاوره مردمدرنظر گرفته شده است، گفت: این خطوط در حوزه مشاوره در اختیار شهروندان هستند واکنون که امکان مراجعه حضوری به مراکز مشاوره و روانشناسی وجود ندارد شهروندان می‌تواننداز این امکان استفاده کنند و پیش از اینکه اختلافاتشان شدید شود از کارشناسان کمکبگیرند

چلک تصریح کرد: نباید فراموش کنیم که کرونا می‌گذرد و مهماین است که ما در این شرایط نقاط ضعف و قوت خانواده را شناسایی و سعی کنیم در جهتتقویت بنیان‌های خانواده‌ای بانشاط‌تر، مسئولیت‌پذیرتر و پویاتر حرکت کنیم و برایبهبود شرایط زندگی تلاش کنیم. چرا که کرونا آخرین بحران در زندگی بشر نیست ولی می‌تواندبه خانواده‌ها کمک کند تا خانواده قوی‌تر و بانشاط‌تری در شرایط کرونا و پساکروناداشته باشند

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با هشدار نسبت به اینکه عوارضپساکرونا ماندگاری طولانی‌تری نسبت به عوارض دوران شیوع این بیماری می‌تواند داشتهباشد، گفت: برخی از درگیری‌هایی که در خانواده‌ها وجود دارد ناشی از آینده مبهماقتصادی و درآمد خانواده‌هاست. این نگرانی‌ها کاملا بجاست و اگر تدابیر عاجلی برایاین مسئله اتخاذ نشود، غفلت از بازنگری در ت مدیریت بحران و خروج از آن می‌تواندبحران‌های اجتماعی و امنیتی جدی‌تری را در آینده‌ای نزدیک به‌خصوص در خانواده‌هایایرانی که هم‌اکنون بخشی از آنها به‌دلیل معضلات قبلی بسیار آسیب‌پذیر شده‌اند، به‌دنبالداشته باشد. او با اشاره به شاخص سلامت روان مردم گفت: تا پیش از بحران کرونا وبراساس آمار رسمی وزارت بهداشت حدود ۲۳تا ۲۵درصد مردم دچار نوعی از اختلالات روانی بودنداما ادامه این شرایط کرونایی می‌تواند حوزه سلامت روان را با چالش‌های جدی‌تریمواجه و درصد شیوع اختلالات روانی را بالاتر ببرد

منبع: رومه همشهری/17 فروردین 99.

کد خبر 497853

 


تاب‌آوری خانواده‌ها مقابل کرونا با مهارت‌های رفتاری گذشتگان
رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران: کرونا بستر عیان شدن اختلافات موجود در خانواده‌ها و ضعف در مهارت های ارتباطی را فراهم کرد

ساری – ایرنا - کارشناسان معتقدند برای عبور خانواده‌ها از چالش‌های اجتماعی و ارتباطی بحران کرونا در خانه‌ها باید نگاهی به نحوه تعاملات اجتماعی گذشتگان انداخت و مهارت‌های رفتاری آن‌ها را در زندگی امروز به کار گرفت.

سبک زندگی با سرعتی فراتر از آن چه که تا پیش از شیوع کرونا تصور می‌شد در حال تغییر است و در مسیر این تغییر چالش‌ها و اتفاقات زیادی در خانواده‌ها در حال تجربه شدن است. افزایش حضور اعضای خانواده در کنار هم از یک سو تهدیدی برای خانواده محسوب می‌شود و از سوی دیگر به اعتقاد جامعه‌شناسان و صاحب‌نظران حوزه اجتماعی، فرصتی برای کسب مهارت‌های اجتماعی است ؛ مهارت‌هایی که ناآشنایی با آن‌ها سبب شده چالش‌های درون خانواده‌ها در دوران شیوه کرونا بیشتر به چشم بیایند.

کارشناسان مسائل اجتماعی بر این باورند که بسیاری از چالش‌های پیش آمده در خانواده‌ها طی ۲ ماه اخیر ریشه‌ای در دوران پیش از کرونا دارند و بیانگر ضعف‌ در کسب مهارت‌های ارتباطی و اجتماعی توسط افراد هستند.

بروز نارسایی‌های رفتاری 

استاد جامعه‌شناسی و عضو هیأت علمی دانشگاه مازندران بر این باور است که کرونا نارسایی‌های رفتاری در خانواده‌ها را به شکل پررنگی نمایان کرد و نشان داد که ضعف‌های زیادی در مسائل ارتباطی بین افراد جامعه و خانواده‌ها وجود دارد.

دکتر احمد رضایی» به خبرنگار ایرنا گفت : کرونا نشان داد باید فردگرایی را کنار بگذاریم و مهارت‌های لازم در کسب ارتباط را بیاموزیم. این بیماری صرفا یک بیماری جسمی نیست. بلکه یک فرصت اجتماعی است که در گام نخست به ما یاد داد باید نگاه‌مان به جهان و روابط و رفتارها را به طور کامل تغییر دهیم.

وی افزود : در هر جامعه‌ای با هر میزان توسعه‌یافتگی ، خانه‌نشینی وقتی از حدی بیشتر شود، طبیعتا تاثیرات مخربی هم دارد. بنا بر این باید مهارت‌هایی را کسب کنیم که در این موقعیت‌ها بتوانیم مقابل مشکلات بایستیم. قدم نخست این است که یاد بگیریم طور دیگری ببینیم ؛ یعنی ما ناچاریم نگاه‌مان را به جامعه، خانواده و حقوق یکدیگر تغییر دهیم و بپذیریم که سرنشینان یک کشتی هستیم و نمی‌توانیم به سرنوشت همدیگر بی‌تفاوت باشیم.

این جامعه‌شناس خاطرنشان کرد: تا پیش از کرونا ، خیلی در زندگی فردی فرو رفته بودیم و حال اهمیت جمع بودن برای ما بیشتر درک می‌شود. یعنی این از فرصت‌های کروناست که فردگرایی و خودمحوری را کنار گذاشته و اهمیت مشارکت اجتماعی و ارتباط درست با اطرافیان را نشان می‌دهد. مهم‌ترین اصل ارتباطی نیز که باید در این شرایط بیاموزیم مهارت گفت‌وگو کردن است. یعنی همان اصلی که در جامعه و خانواده‌های ما طی سال‌های اخیر کمرنگ شد و در دوران شیوع کرونا آسیب‌های این خلاء بزرگ خودش را نشان داد.

ضرورت آموزش مهارت‌های ارتباطی

برخی آمارها این طور نشان می‌دهند که بروز اختلافات در خانواده‌ها طی ۲ ماه اخیر بیشتر شده و به اعتقاد بعضی کارشناسان حتی این احتمال وجود دارد که با توجه به استمرار وضعیت و افزایش فشارهای اقتصادی، این اختلافات افزایش یابد. به همین دلیل صاحب‌نظران و مسئولان معتقدند باید برای افزایش سطح مهارت‌های ارتباطی در خانواده‌ها برنامه‌ریزی‌های بیشتری انجام شود.

تقی رستم‌وندی» معاون وزیر کشور و رئیس سازمان امور اجتماعی ۲ روز پیش اعلام کرد نتایج یک نظرسنجی نشان می‌دهد حدود ۱۵ درصد از افراد جامعه آماری با توجه به تغییر اجباری سبک زندگی و افزایش زمان در خانه ماندن همسر و فرزند، با مشکلاتی مواجه شده‌اند.

به گفته این مسئول باید به تدریج در حوزه مهارت‌های رفتاری و آموزش‌های تربیتی به خانواده‌ها گام‌های جدی‌تری برداشته شود و ورود رسانه‌ها به این موضوع نیز ضروری است.

وی افزود: کرونا خواه ناخواه تغییری در سبک زندگی ایجاد کرده و با توجه به این تغییرات و پیامدهای احتمالی آن، بعضی از صاحبنظران معتقدند که الگوی نظام تدبیر و نوع مواجهه با برخی مسائل در جامعه و خانواده باید تغییر کند.

نسخه پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها

در عین حال که بحث اصلاح روابط فردی و اجتماعی در جامعه و خانواده مطرح می‌شود، برخی کارشناسان نیز بر این باورند که بخش زیادی از مهارت‌های مورد نیاز برای بهبود روابط و کنترل و پیشگیری از آسیب‌های رفتاری در فرهنگ اجتماعی و خانوادگی گذشتگان ما وجود دارد و کافی است که بازگشتی به مهارت‌های نسل گذشته داشته باشیم.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران یکی از این دسته کارشناسان است که اعتقاد دارد یادگیری مهارت گفت‌وگو و نگاهی به رفتار گذشتگان در مسائل مهمی مانند خودمراقبتی اجتماعی، مشارکت گروهی و کنترل آسیب‌ها می‌تواند راه مناسبی برای پر کردن خلاء اجتماعی و رفتاری موجود در جامعه و خانواده‌ها باشد.

دکتر سید حسن چلک» در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا با بیان این که بسیاری از چالش‌های پیش آمده در خانواده‌ها پس از شیوع کرونا ناشی از آشنا نبودن به مهارت‌های رفتاری و به ویژه گفت‌وگو است، گفت: مهارت مهمی که لازم است همه افراد جامعه آن را بیاموزند، فن گفت‌وگو کردن است.

وی افزود: چند سال پیش در زمانی که فضای مجازی هنوز تا این حد در جامعه و خانواده‌ها نفوذ نکرده بود پژوهشی درباره فرهنگ گفت‌وگو در خانواده ایرانی داشتم. نتیجه این پژوهش نشان می‌داد که آن زمان میانگین زمان گفت‌وگو در خانواده‌های ایرانی ۱۵ دقیقه بود. معمولا هم این گفت‌وگوها در نهایت به مشاجره و مجادله ختم می‌شد.

این کارشناس امور اجتماعی و خانواده خاطرنشان کرد: مهارت گفت‌وگو در شرایطی که قرار است بیشتر در کنار هم باشیم می‌تواند به بهتر در کنار همدیگر بودن کمک زیادی کند تا از این فرصت پیش آمده برای به هم نزدیک‌تر شدن و بیشتر شناختن روحیات یکدیگر استفاده کنیم.

خروجی ناآشنایی با فرهنگ و فن گفت‌وگو را که چلک به آن اشاره کرد ، می‌توان در تعداد پرونده‌های نزاع کشور و برخی استان‌ها مانند استان‌های شمالی مشاهده کرد. سال ۱۳۹۸ به استناد آمار منتشر شده از سوی پزشکی قانونی مازندران در این استان ۲۲ هزار و ۵۸۰ پرونده نزاع ثبت شد. از طرفی آمارهای دادگستری مازندران نیز نشان می‌دهند که توهین و افترا در بین بیشترین میزان جرائم ثبت شده در مازندران قرار دارند. کارشناسان بر این باورند که این وضعیت ناشی از آشنا نبودن به مهارت‌های رفتاری است که در جامعه وجود داشته و کرونا فرصت ظهور و بروز و بیشتر دیده شدن آن‌ها در خانواده‌ها را فراهم کرده است.

چلک با بیان این که این مهارت‌ها اکتسابی هستند، گفت: گفت‌وگو یک مهارت اجتماعی است که باید بیاموزیم و به صورت ژنتیک در افراد وجود ندارد. ما عموماً با هم صحبت می‌کنیم، نه گفت‌وگویی که بر مبنای اصول و فرآیند این مهارت باشد.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران تصریح کرد: اگر واقعا می‌خواهیم از بودن با هم لذت ببریم، با توجه به این که بیشترین راه ارتباطی ما کلام و گفت‌وگو است، باید در این مهارت مسلط شویم و در سبد خانوار بسته‌ای برای ارتقای سلامت روان و سلامت اجتماعی بگذاریم.

کرونا مقصر نیست

این پژوهشگر مسائل اجتماعی بر این باور است آن چه امروز به عنوان نقطه ضعف در خانواده‌ها و روابط اجتماعی می‌بینیم صرفاً محصول دوران کرونا نیست، بلکه از گذشته در خانواده‌ها و جامعه وجود داشت و اکنون در شرایط خاص جامعه بیشتر به چشم آمده است.

چلک افزود: نباید فراموش کنیم که ما از قبل این مشکل‌ها را داشتیم. کرونا فقط پرده‌ها را کنار زد و باعث عیان شدن ضعف‌ جامعه امروزی و خانواده‌ها در مهارت‌های رفتاری و ارتباطی شد. پیش از بررسی و قضاوت شرایط کنونی خانواده‌ها باید نگاهی به این موضوع داشته باشیم که حال خانواده ما پیش از بحران چگونه بود، در حین بحران چگونه است و در دوران پساکرونا چطور خواهد بود.

پذیرش شرایط ، احترام به حقوق متقابل

او درباره راهکارهای مدیریت شرایط پیش آمده در خانواده‌ها اظهار کرد: واقعیت این است که ما در یک شرایط ناخواسته قرار گرفتیم. در این وضعیت شرط اول برای مدیریت روابط، پذیرش موضوع است. پذیرش این که در شرایطی ناخواسته قرار داریم بزرگترین کمک را می‌کند تا حضور طولانی‌تر در فضای تنگ و بسته و خسته‌کننده را به فرصتی برای افزایش صمیمیت بین اعضای خانواده تبدیل کنیم. ما کمتر چنین فرصتی را در اختیار داشتیم و این روزها بهترین فرصت برای گسترش روابط داخل خانواده است.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران خاطرنشان کرد: نکته مهم دیگر احترام به حقوق همه افراد خانواده است. ما عمدتاً فکر می‌کنیم که حق با خودمان است. اگر به حقوق یکدیگر احترام بگذاریم، می‌توانیم برنامه‌ریزی بهتری در منزل برای گذران بهتر این شرایط داشته باشیم.

خودمراقبتی اجتماعی

وی با تأکید بر این که خودمراقبتی یکی از مهم‌ترین اصول مدیریت شرایط و بهبود وضعیت است، گفت: نکته مهم دیگر اصل یا مهارت خودمراقبتی اجتماعی است که ما معمولا این بخش را خیلی ضعیف می‌بینیم. برعکس نیاکان‌مان به ویژه در مازندران که بسیار جدی به این مهارت واقف بودند. پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های ما سواد آکادمیک کمتری داشتند، اما سواد اجتماعی زندگی آن‌ها بسیار بیشتر بود. به همین دلیل در عین حال که شرایط کار و زندگی‌شان سخت بود، آرامش بیشتری داشتند. دلیل این آرامش مهارت‌هایی بود که داشتند و البته خودشان شاید نمی‌دانستند مهارت است.

چلک تصریح کرد: مدیریت و رفتار گذشتگان ما در زندگی‌شان خودمراقبتی است که امروز به شدت به آن نیاز داریم. خودمراقبتی اجتماعی کمک می‌کند که در این شرایط با پرداختن به اموری که ااماً هزینه‌بر و زمان‌بر نیستند، انرژی مثبت و نشاط را در خودمان تقویت کنیم. خودمراقبتی فردی و اجتماعی به عبور از بحران‌ها در هر جامعه و خانواده کمک می‌کند.

به عقب برگردیم

این کارشناس و پژوهشگر مسائل اجتماعی با اشاره به برخی رسوم بومی مازندران در رفتارهای اجتماعی گفت: رسومی مانند کایر»، بنواز» و درزی» در کشاورزی و دامداری ، نمونه‌ای از همین مهارت‌های رفتاری و خودمراقبتی اجتماعی است که در مازندرانی‌ها وجود داشت. یا اصل و مهارت مهم گفت‌وگو را در شب‌نشینی‌ها و دور هم‌نشینی‌های گذشتگان‌مان می‌دیدیم. این‌ها ابعاد و مؤلفه‌های اجتماعی برای داشتن جامعه و خانواده سالم و پویاست که از گذشته داشتیم و سال‌هاست که به فراموشی سپرده شده‌اند. نتیجه هم این شد که امروز با بروز یک بحران، مشکلات و اختلافات آشکار شدند.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران تصریح کرد: فرهنگ مشارکت اجتماعی و بسیاری از مهارت‌های رفتاری در اقوام ما ریشه دارد و نمونه آن را در مناطقی مانند مازندران عمیق می‌بینیم. بازگشت به این داشته‌ها و نهادینه شدن این مؤلفه‌ها در شرایط بحران می‌تواند برای جلوگیری از تاثیرات منفی بحران‌هایی که ایجاد می‌شود اثرگذاری زیادی داشته باشد. چون خانواده‌ها در جامعه و افراد در خانواده احساس تنهایی نمی‌کنند. بنا بر این ما باید نیم نگاهی به داشته‌های‌مان بیندازیم.منبع: ایرنا/استانها/مازندران/6 اردیبهشت99


در گفت‌وگو با ایلنا عنوان شد؛

تقاضای بیشتر ن برای دریافتخدمات مشاوره‌ای و مداخله‌ای در ایام کرونا/ خانواده‌ها در شرایط بحران تاب‌آوریندارند

رییس انجمن مددکاران اجتماعیایران با بیان اینکه خانواده‌های ما در شرایط بحران تاب‌آوریندارند، از تقاضای بیشتر ن نسبت به مردان برای دریافت خدمات مشاوره‌ای و مداخله‌ایدر ایام کرونا خبر داد.

سید حسن چلک» رییس انجمن مددکاران ایران درگفت‌وگو با خبرنگار ایلنا درباره ضرورت ارائه خدمات اجتماعی - روانی به مردم درایام کرونا گفت: وقتی بحرانیاتفاق می‌افتد، حوزه‌های مختلفی ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرد از جمله این حوزه‌هاحوزه خانواده است. به دلیل شرایط انتقال ویروس مجبور شدیم، مدت طولانی‌تر در کنار همباشیم. در حقیقت یک زندگی مشترک طولانی مدت اجباری برای خیلی از خانواده ها پیش آمد، شاید خیلی از خانواده‌ها سالیانسال بود که مدت طولانی در کنار هم ماندن را تجربه نکرده بودند. در گذشته زمان حضورخانواده‌ها در کنار هم شاید به دو ساعت هم نمی‌کشید، اما الان مجبور هستیم به صورت24 ساعته در کنار هم باشیم.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکهدر این شرایط مسائلی خود را نشان داد که البته مربوط به بیماری کرونا نیست، تصریحکرد: این بحراننشان داد، ما بلد نیستیم از کنار هم بودن لذت ببریم و نمی توانیم همدیگر را تحمل کنیم.براساس پژوهشیکه ایسپا برای شهرداری تهران انجام داده است، نشان داده شد که تنش بین والدین و فرزندان و تنش بین زوجین اتفاقمی افتد، البته این مربوط به دوران کرونا نیست و به دلیل این است که نیاموخته‌ایم که با اعضای خانواده درستصحبت کنیم و به عبارتی مهارت گفتگو و مهارت کنترل خشم را بلد نیستیم.

چلک با بیان اینکه براساس این گزارش 16 درصدافراد مورد خشم واقع شده‌اند، خاطرنشان کرد: مشکل ما این است که بلد نیستیم، روابطبین فردی داشته باشیم به همین دلیل تنش بین زوجین و والدین و فرزندان در چنینمواقعی زیاد می‌شود. همچنین مهارت کنترل خشم را نداریم و بلد نیستیم درست تصمیمبگیریم. این موضوعات ضعف و فقدان مهارت های ارتباطی و مهارت گفتگو است و نشان می‌دهدکه در چنین شرایطی خانواده‌های ما تاب‌آوری ندارند

وی ادامه داد: ما مهارت‌هایی که می‌تواند تاب‌آوری را در خانواده بالاببرد و افزایش دهد، یاد نگرفته‌ایم به همیندلیل وقتی قرار است به مدت طولانی در کنار هم باشیم نمی توانیم درست برنامه ریزی کنیمبه گونه‌ای که به حقوق همه توجه شود؛ به عبارتی دیگر نمی‌توانیم به گونه‌ای تصمیم گیریکنیم که همه از بودن کنار یکدیگر لذت ببرند.نتیجه ضعف این مهارت ها منتج بهتعتی بین اعضای خانواده در کنار همدیگر می‌شود.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران خاطرنشان کرد:نفس تعارض غیرطبیعی نیست؛ بدیهی است و اتفاق می افتد، اما مشکل اینجاست که وقتیتعارض اتفاق می افتد، مهارت رفع این تعت را بلد نیستیم و این تعت منتج بهاختلاف می شود و اختلاف می تواند منجر به خشونت و ناسازگاری جدی در درون خانوادهشود که می تواند تبعات منفی دیگری را به همراه داشته باشد و در حوزه سلامت روانیاین افراد تاثیرگذار باشد، از سوی دیگر اگر مشاغل افراد به گونه ای است که بایدروزانه درآمد کسب کنند، هر چه این دوران ماندن در خانه بیشتر می شود بر وضعیتاقتصادی آنها تاثیرگذارتر است و این موضوع نیز بر سلامت روان آنها نیز اثر خواهدداشت و طبیعی است رفتارهایی شبیه خشونت و تعت و تنش های جدی بیشتر خودش رانشان می‌دهد.

چلک با اشاره به اقدامات انجام شده از سویاورژانس اجتماعی 123 گفت: در اینمقطع وقتی تبلیغات درباره مراکز ارائه دهنده خدمات مشاوره بیشتر می شود و منابع اجتماعی بیشتر به مردم معرفی می شوند، مردم همبرای استفاده از این منابع اجتماعی رغبت بیشتری پیدا می کنند و البته هر تماسی با صدای مشاور ااما به معنی خشونت دردرون خانواده نیست. طبیعی است که وقتی مردم به دلیل شرایط فاصله گذاری فیزیکی فرصتحضور در مراکز مشاوره را ندارند، تماس تلفنی برقرار می کنند. در حال حاضر هم خط1480 سازمان بهزیستی برای مشاوره ارائه شده است. وقتی منابع اجتماعی بیشتر معرفیمی شود و مردم این منابع را بیشتر می شناسند، رغبت مردم برای استفاده از این منابعافزایش پیدا می‌کند و این امری غیرطبیعی نیست

وی با تاکید براینکه ماندن طولانی مدت در کناریکدیگر در خانواده ماهیت و کیفیت زندگی ما در درون خانواده را نشان داد، تصریحکرد: این یکنشانه است برای اینکه باید برای آن تدبیر کرد، باید مهارتها و راهکارهای لازم به مردمآموزش داده شود، چراکه این مهارتها ذاتی نیست و باید یاد داده شود؛ کرونا مانند دیگربحران ها می گذرد، اما آنچه می ماند خانواده است که اگر برای این موضوعات تدبیریارائه نشود در آن زمان با خانواده هایی مواجه می شویم که بانشاط نیستند، چراکهخشونت و تنش نشاط آور نیست. خانه جایی است که در آن به آرامش می رسند. خانواده ایکه در آن همیشه دعوا و سر و صدا باشد و هر کسی حرف خود را بزند و به دنبال تامینخواسته خود باشد، خانه نیست و چنین شرایطی طبیعتا در کیفیت روابط اعضای خانواده تاثیر منفی می‌گذارد.

وی تاکید کرد: چه بسا بعضی از این تنش ها منجر بهاختلافات جدی در بین اعضای خانواده می شود. ما باید همه به فکر این باشیم که چگونهمی توانیم یک خانواده بانشاط داشته باشیم و در چه مهارت هایی ضعف بیشتری داریم ووقت بگذاریم و این مهارت ها را کسب کنیم. اگر همه درآمدها درست شود، اما نتوانیمروی مهارت های ارتباطی مان کار کنیم و مهارت خود ارتباطی و تاب آوری را بلد نباشیمآنچه که معنی زندگی است و آرامش نشاط و شادابی و لذت بردن کنار یکدیگر و خانوادهاست را نخواهیم داشت.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکهباید برای بالا بردن سواد اجتماعی وقت بگذاریم و برای آن هزینه کنیم و در اولویتکارهایمان قرار دهیم، تصریح کرد: در حالحاضر دوباره زنگ خطری به صدا در آمد است، البته ما این موضوع را 22 سال پیش گفتیم،اما کسی به آن توجه نکرد و اورژانس اجتماعی به همین منظور در همان زمان ایجاد شد ودر حال حاضر نیز در چنین شرایطی به مردم خدمات مشاوره‌ای ارائه می دهد تا مردمبتوانند تاب آوری بیشتری در کنار هم داشته باشند

چلک درباره اینکه در چنین شرایطی کدام گروهاز جامعه آسیب‌پذیرتر بوده و کدام گروه از خدمات مشاوره ای بیشتری استفاده میکنند، گفت: نمی توانیم بگوییم کدام گروه در این شرایط آسیب پذیر تر می شوند، امادر چنین شرایطی معمولا تقاضای ن برای دریافت خدمات مشاوره ای و مداخله ای بیشتراست، زنی که مورد آزار قرار می‌گیرد ممکن است راحت‌تر این موضوع را بیان کند تامردی که مورد خشونت قرار می گیرد و به طور معمول ن در برابر خشونت هم  بیشتر تاثیر منفی می‌گیرند و هم تقاضای کمک بیشتریدارند، اما مردان معمولا کمتر داوطلبانه به سمت مراکز مشاوره و مداخله می‌روند.  منبع: ایلنا،7 اردیبهشت 99

Top of Form

لینک کوتاه

Bottom of Form

کروناسیدحسن چلکرییس انجمن مددکاری ایران


 

یادداشت:

زخمفقر و زخم چاه خوابی»

سید حسن چلک

رییس انجمن مددکاراناجتماعی ایران( رومه شرق،6 اردیبهشت99)

 

هریک از ما درطول روز اخبار زیادی می شنویم یا می خوانیم. به برخی از اخبار به نوعی عادت کردیمو برای ما خیلی تازگی ندارد ولی شنیدن برخی دیگر اینگونه نیست و تعجب  ما را بر می انگیزد.از جمله این اخبار می توانبه گزارشی اشاره کرد که چند روز قبل توسط خبرنگار رومه همشهری منتشر شد و آن هم خبر مربوط به چاه خواب ها دراطراف میدان شوش تهران بود که عده ایی از مردم زیر زمین داخل چاه و قنات مانند، خانهداشتند و زندگی می کردند.به عنوان یک مددکار اجتماعی شنیدن اخباری از فقر وتنگدستی برای من تازگی ندارد و به عنوان فردی که به دلیل شغلم سال های سال در اینمنطقه رفت و آمد دارم با موضوعات متعدد و پیچیده مردم در این منطقه آشناهستم.خاطرم سال 1378 که پایگاه(موقت) خدمات اجتماعی را در کتابخانه خواجوی کرمانیفعال شد و بعد ها سال 1381 به حضور رییس وقت و معاون امور اجتماعی سازمان مدیریت وبرنامه ریزی کشور و نمایندگان دستگاه های مختلف مجدد این کار (بعد از حدود یک سالتعطیلی) منسجم تر فعالیت خود را آغاز کرده بود.تاملی بر آنچه که بارها مشاهده کردهو گزارش دادم و یافته های دیگر کارشناسان و گزارش های خبرنگاران و.آنچه که مشخصمی باشد این است که مردم به انتخاب خود به زندگی این چنینی از قبیل چاه خوابی روینیاوردند.بلکه مهم ترین عامل اساسی فقر» است.اینجا این سوال مطرح می شود که کشوریبا این همه سرمایه غنی چرا باید شاهد زندگی این چنینی مردم  باشد؟ گرچه معتقدم فقر زندگی خیلی از مردم راتحت تاثیر شدید قرار داده است و نمی توان تاثیرات منفی فقر را در خانواده و جامعهمنکر شد.وقتی کتاب علی(ع) صدای عدالت انسانیت از نویسنده مسیحی به نام جرج سجعانجرداق را مطالعه می کردم در خصوص فقر نکات جالبی از فرمایشات  امام علی(ع) نوشته بود.حال که این شرایط را میبینم می خواهم به بهانه این خبر به برخی از آن نکات اشاره داشته باشم.در کتاب علوموحقوق بشر چنین نوشته است: وجهه همت او رسیدگی به درماندگان و ستمدیدگان و فقرابود تا داد آنان را از استثمارکنندگان بستاند و زندگی آرام و راحت به آنانببخشد.او در سر آن نبود تا سیر بخورد و خوش بپوشد و راحت بخوابد، در حالی که رویزمین فقرا و بینوایانی باشندکه حتی امید به قرص نانی نداشته باشند.و بیان او چهبزرگ است:آیا من خود را قانع کنم که به من امیر المومنین بگویند، ولی در سختی هایزندگی با آنان(مردم وفقرا) دمساز نباشم.
امام علی(ع)معتقد بود کهراستی را اگر چه به تو زیان رساند،بر دروغ،اگر چه به سود تو باشد،مقدم دار».به مصیبت دیگران شادی نکن و با مردم بهنرمی و محبت،دوستی کن. کرم و بخشش ازاخلاق و مبین جوانمردی او بود.از هیچ مخلوفیکینه به دل نداشت.
او معتقد است که:آن که محتاج قرص نانی است چگونه می تواندفاضل باشد؟.نان برای همه وسیله صلح و آرامش است، عامل استقرار نظم و وسیله ای استکه انسان را آماده تفکر و احساس می نماید و همبستگی او را با مردم براساس صحیحاستوار می سازد.آن کس که آتش گرسنگی درونش را عذاب می دهد، و خون زندگی را در رگ وپوستش می خشکاند،و نور ایمان را در دلش خاموش می سازد، دوستی را به کینه ای عمیق وآرامش خاطر و پاکی روح را به بدبینی و بغض و عداوت وحشتناک بدل می سازد، نمی تواندفردی مطمئن به زیبایی های زندگی،و مومن به عدالت دیگران و راهنمای برادر خود ودوست دار مردمان باشد. خدمت به انسان، رفع نیازمندی و در هم کوبیدن ظلماساس ت حضرت علی(ع)بود. یک بار پیامبر اکرم (ص) به او نگریست و فرمود:
ای علی، خداوند تو را به نیکوترینپیرایه خود آراسته است:مهر بیچارگان و دردمندان را در دل تو نهاده، و تو را از اینکه آنان پیرو تو باشند، خشنود گردانیده و آنها نیز از این که تو پیشوای ایشانباشی، راضی و خوشحال هستن»..

به راستی که مااز پیروان پیشوایان دینی هستیم که هر یک از آنان برای ترویج وتحقق عدالت اجتماعیتلاش کردند.حال این سوال مطرح می شود که آیا وجود چنین انسان هایی که مجبور هستندبرای حفظ خود از گرما و سرما در قنات ها، چاه ها وگورها بخوابند و در بدترین شرایطزندگی کنند چقدر با تحقق عدالت اجتماعی تناسب دارد؟ افزایش تعداد افراد تحت پوشکمیته امداد و بهزیستی و سایر نهادهای حمایتی خود گویای حال و روز فقر در جامعهاست.معتقدم در  کشوری با این همه امکاناتاین نوع  زندگی حق مردم نیست و همه اعم ازمسولین و مردم با کمک هم باید تلاش کنیم تا با اتخاذ تدابیر مناسب از این شرایطخارج شویم.

 

 

 

 


 

یادداشت: وم تعادل بین سواد‌مجازی و سواد اجتماعی

دغدغه های یک مدد کار اجتماعی - مطالب سید حسن  چلک 

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران

کرونا یک بهانه بود تا بعضی ازموضوعات نه ‌فقط در جامعه ما که در سایر جوامع خودش را نشان دهد و اتفاقا آن اهمیتسبک زندگی و اهمیت توجه به‌کارکردهای اجتماعی خانواده و اهمیت مهارت‌های اجتماعی وارتباطی است. آنچه بعد از مدیریت اولیه بهداشتی در کرونا بیماری که در آن واقعشدیم و حتی بعد از آن یک دلیل موجه برای سرمایه‌گذاری به‌منظور بالابردن سواد همهجانبه مردم در حوزه سلامت جسمی، سواد سلامت روان و سواد سلامت اجتماعی یا سواد‌اجتماعیاست. چراکه دغدغه‌های این روزها بیشتر خودش را نشان داده و انتظاری که از خانواده‌هامی‌رفت، نتوانست برآورده شود. یکی از کارکردهای خانواده ایجاد آرامش و نشاط برایهمه اعضای خانواده است. بررسی‌هایی که مرکز افکارسنجی دانشجویان برای شهرداریتهران انجام داد، دقیقا نشان می‌دهد که تنش پررنگ‌تر از آرامش است. پژوهشی که 16تا 19 فروردین‌ماه انجام شد و حدود 16 درصد در دوران کرونا خشونت را تجربه کردند.56 درصد زوجین تنش شدید را گزارش کرده بودند و حدود 50 درصد هم تنش بین والدین وفرزندان را. اما اینها یک نشانه است که ما نتوانستیم روی بالا بردن سواد ‌اجتماعیمردم اقدامات موثری را انجام دهیم. نکته دیگر که از ابعاد اجتماعی کرونا می‌تواناشاره کرد اینکه، الگوهای تربیتی ما متناسب با نیاز امروز نوجوانان و جوانان نیستو کارآمدی لازم را ندارد. همچنین اطلاعاتی که والدین دارند یا اطلاعاتی که در درونخانواده وجود دارد با آنچه بچه‌ها نیاز دارند در این بازه‌زمانی دو ماهه کافینبوده است. مولفه دیگر حوزه کرونا، ایجاد یا طرح این سوال است که چرا خانواده‌هابه‌رغم اینکه نزدیکترین کسان به‌ همدیگر در درون خانواده هستند، نمی‌توانند در یکمدت طولانی همدیگر را تحمل کنند یا چرا آستانه تحمل شان کم می‌شود؟ اینجاست که فکرمی‌کنم یک سوال اساسی دیگر مطرح می‌شود و آن اینکه سیطره تکنولوژی و فضای مجازی وشبکه‌های اجتماعی چگونه توانسته خانواده‌ها را به‌جایی برساند که کارکردهایاجتماعی و واقعی خودشان را از دست بدهند یا این کارکردهای اجتماعی‌شان کمرنگ‌ترشود و الان اگر دوردور کردن در فضای مجازی نباشد، تحمل این شرایط سخت‌تر خواهد شدچون ما برنامه‌هایی برای فعالیت‌های گروهی کنار همدیگر در درون خانواده نداریم.سبک زندگی فعلی ما نشان داد که در کوچک‌ترین بحران کارآمدی لازم را نداریم، اما درپساکرونا حوزه‌های اجتماعی یا سواد‌اجتماعی بیشتر مورد توجه در جامعه جهانی قرارخواهد گرفت. نمی‌دانم چرا به‌این موضوع خوشبین هستم همانگونه که در حوزه بهداشتفردی هم خوشبین هستم. از آن طرف اتفاق دیگری هم خواهد افتاد و سیطره تکنولوژی وفضای مجازی در ارائه و دریافت خدمات مختلف و متعدد آموزش و بسیاری از خدمات دیگرحتی خدمات پزشکی است که چنانچه سیطره پیدا کند، ارتباطات اجتماعی و انسانی ضعیف‌ترمی‌شود و چیزی که می‌تواند جبران این بخش را بکند همان سواد اجتماعی در کنار سوادفضای مجازی است که اگر نتوانیم تعادل منطقی بین‌شان ایجاد کنیم، تحلیلم این است کهسواد‌اجتماعی، فدای سواد‌مجازی خواهد شد و این برای ترویج روابط انسانی و مهربانیاجتماعی می‌تواند یک تهدید باشد. چون در فضای مجازی حتی اگر چهره همدیگر را همببینیم، احساسی که در روابط اجتماعی‌مان داریم، صورت نخواهد پذیرفت. به‌همین دلیلانتظار می‌رود که بتوانیم تعادلی بین این بخش ایجاد بکنیم.منبع: رومه آرمانملی،6 اردیبهشت 99

 



معتادانهم انسان هستند

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 چلک: مددکاری اجتماعی در ایران تخصصی نیست

یکی از موضوعاتی که در جوامعشهری و به‌ویژه کلانشهرها خودش را نشان می‌دهد، موضوع آسیب‌های اجتماعی است که باتوجه به گستردگی و تنوع آنها شاهد ظهور و بروز انواع آسیب‌های اجتماعی هستیم. ازجمله آسیب‌های اجتماعی که در کلانشهرها مشهودتر دیده می‌شود موضوع اعتیاد بهموادمخدر است که گروه‌های مختلفی از مردم را درگیر کرده است. یکی از این گروه‌ها،افرادی هستند که در قالب معتادان متجاهر خودشان را نشان می‌دهند و دلایل متعددیبرای وجود این نوع معتادان در جامعه می‌توان متصور بود. از جمله این دلایل می‌توانیمبه طرد از خانواده به دلایل مختلف که می‌تواند اعتیاد، جرم یا هر دلیل دیگری برایطرد وجود داشته باشد، اشاره کنیم. موضوع دیگر، بحث فقر است که در حوزه معتادانمتجاهر یکی از وجوه مشخصه‌شان است. هرازگاهی اخباری راجع‌به گورخواب‌ها، کسانی کهزیر پل‌ها می‌خوابند یا در ایام سرما در پل‌های سرپوشیده اسکان می‌یابند، شنیده می‌شود؛اما آنچه نگران‌کننده است یک بخش خود این افراد هستند که سرمایه جامعه محسوب می‌شوند،ولی به دلیل گرایش به مواد مخدر این سرمایه را از دست می‌دهیم. نکته دوم تهدیدهاییاست که متوجه این افراد می‌شود. نکته بعدی جامعه است. طبیعتا وقتی تعداد این افرادزیاد می‌شوند، به دلیل اعتیاد ممکن است مجبور به ارتکاب جرائم دیگر شوند و تخلفاتدیگری هم انجام دهند. این واقعیت را باید قبول کرد که اعتیاد حداقل در اکثر بررسی‌هایانجام شده، رتبه اول آسیب‌های اجتماعی کشور را به خودش اختصاص داده و طبیعتاموضوعی که این همه فراوانی دارد حتما تبعات هم دارد. برای این‌گونه از افراد بایدچند کار انجام داد؛ نخست اینکه این افراد شهروندانی هستند که به موادمخدر گرایشپیدا کرده‌اند. بنابراین خروج‌شان از این شرایط بدون همکاری خانواده، دولت و حتیمردم بسیار سخت خواهد بود، اگر نگوییم امکان‌پذیر نیست. دوم اینکه شاید برخی بااین جمله موافق نباشند ولی معتقدم گرایش آنها به اعتیاد نباید زمینه‌ای شود تا اینافراد از سایر حقوق‌شان محروم شوند. اعتیاد واقعیت اجتماعی است و تمرکز را بایدروی برنامه‌های کاهش آسیب گذاشت؛ آن‌هم با رویکرد سازمان‌های غیردولتی و مبتنی برجامعه که طبیعتا در این شرایط سازمان‌های غیردولتی می‌توانند نقش موثری را ایفاکنند. نکته دیگر موضوع اعتیاد معتادان متجاهر یا حتی گورخواب‌ها یا کسانی است کهزمین را حفر می‌کنند و ممکن است برای مراقبت از خودشان از گرما و سرما به تونلخوابی روی آورند. نباید این گروه را ابزاری برای تخریب رقیب ی قرار دهیم. مادر کشوری هستیم که در کنار دو کشور تولیدکننده موادمخدر در دنیا قرار گرفته‌ایم.از آنجا که ترانزیت از ایران به کشورهای دیگر ارزان و راحت است، طبیعتا تحت‌تاثیرجریان ترانزیت هم قرار خواهیم گرفت. گرچه اعتقاد دارم باید تمرکز برنامه‌هایمان راروی پیشگیری بگذاریم که هیچ‌گاه در اولویت نبوده است اما با معتاد هم نباید رفتارغیرانسانی داشته باشیم. این کار باعث می‌شود ظرفیت‌های مختلف برای کمک به اینافراد به منظور خروج از این شرایط در کنار دولت داشته باشیم. ما بارها و بارهاتجربه کرده‌ایم و این افراد را جمع کرده و طرح‌های والعادیات و. را کم اجرانکرده‌ایم ولی نتیجه نداده است. برخوردهایی که از اوایل انقلاب با معتاد و معتادانداشته‌ایم تا الان چه نتیجه‌ای داشته است؟ آیا مواد سبک‌تر شده؟ سن اعتیاد بالاتررفته؟ ن درگیر نشده‌اند؟ فراوانی نسبت به جمعیت کمتر شده؟ نمی‌خواهم مبارزاتانجام شده را نادیده بگیرم. باید از پلیس مبارزه با موادمخدر به خاطر تلاش‌هایشانو به احترام شهدایی که در این راه داده‌ایم، تشکر کنیم؛ اما پیچیدگی این حوزه بیشاز آن است که بخواهیم با ساده‌انگاری برخورد کنیم. اعتیاد جزئی از واقعیت کشورماست؛ اگرچه واقعیتی تلخ.

منبع:رومه آرمان ملی.4 فروردین99

 


جمعخاطر جمع جامعه

خبرآنلاین -  چلک، سید حسن
دکتر حسن چلک/رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران


وقتی به عنوان یکفعال اجتماعی که با رسانه‌های مختلفی در ارتباط هستم، جایگاه رومه جام‌جم را بادیگر رسانه‌های نوشتاری کشور مقایسه می‌کنم، به این نتیجه می‌رسم که این رومهبه‌خصوص در حوزه اجتماعی سال‌هاست که به یکی از معتبرترین رسانه‌های جریان اصلیایران تبدیل شده‌است. مهم‌ترین دلیل این موضوع نیز آن است که سرویس اجتماعی اینرومه معمولا به سوژه‌هایی توجه می‌کند که ضرورت پرداختن به آن در جامعه کاملااحساس می‌شود و به نوعی آن سوژه‌ها دغدغه عموم مردم هستند.
از دیگر دلایلموفقیت رومه جام‌جم در حوزه اجتماعی می‌توان به این نکته اشاره کرد که اینرومه برای ارتقای سطح کیفی مطالب خود از کارشناسان گوناگونی که از طیف‌های فکریمختلف هستند، استفاده می‌کند. علاوه بر این، حضور خبرنگارانی در سرویس اجتماعیرومه جام‌جم که نسبت به حوزه‌های اجتماعی دغدغه‌مند هستند و صرفا برای پر کردنصفحه مطلب نمی‌نویسند، به موفقیت بیشتر این رومه کمک کرده‌است. این خبرنگارانهمچنین معمولا پرداخت خوبی در ارائه مطالب خود دارند و آن را با نثری قوی به مخاطبعرضه می‌کنند.


نکته دیگری که باعثموفقیت هرچه بیشتر رومه جام‌جم می‌شود، آن است که مطالب این رومه یکی ازمنابع اصلی استناد برنامه‌سازان صدا و سیما به‌ویژه در حوزه‌های اجتماعی است وخیلی اوقات شاهد آن هستیم که گزارش‌های اختصاصی رومه جام‌جم خوراک گفت‌وگوهایویژه خبری شبکه‌های مختلف رادیو و تلویزیون را تامین می‌کند. علاوه بر این، بسیاریاز مواقع مطالب جام‌جم مورد توجه فعالان اجتماعی گوناگون قرار می‌گیرد و حتی اینافراد در بحث‌های کارشناسی خود به گزارش‌های سرویس اجتماعی جام‌جم استناد می‌کنند.همه این مسائل باعث می‌شود رومه جام‌جم در جایگاه خاصی در میان سایر رسانه‌هاینوشتاری کشور قرار گیرد و بازتاب مطالب این رومه بسیار وسیع‌تر از نسخه چاپی آنباشد.


غلبه نداشتن نگاهی بر موضوعات اجتماعی در مطالب رومه جام‌جم نیز از جمله دیگر عواملی است کهباعث موفقیت این رومه بخصوص در حوزه اجتماعی آن شده است. شاهد مثال این مسالهنیز آن است که خود من بارها در گفت‌وگو با خبرنگاران جام‌جم، برنامه‌های مختلفسازمان صدا و سیما را نقد کرده‌ام و اغلب این انتقادها بدون هیچ کم و کاستی به چاپرسیده‌است.منبع:رومه جام جم/11 اردیبهشت99


نقاط ضعف مدیریت بحران در مواجهه با کرونا

اجباری شدن مشاوره ژنتیک در برنامه ششم توسعه - ایسنا

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایرانبر وم استفاده از ظرفیت تشکل‌های غیردولتی و مردمی در مدیریت بحران تاکید کرد.

به گزارش ایسنا، سیدحسن چلک با اشاره به نقاط ضعف مدیریت بحران در مواجهه باکرونا گفت: مدیریت بحران ما در حوزه کرونا توان استفاده از ظرفیت‌های غیردولتی وسازماندهی و هماهنگی را ندارد و این از وجوه مشخص نقاط ضعف مدیریت بحران در اینشرایط است.

وی با بیان اینکه در شرایط بحرانیکرونا وظایف گروه‌های مردمی و غیرمردمی بسیار با اهمیت است، در خصوص سازماندهی ایننهادها افزود: وقتی در یک جامعه بحرانی اتفاق می‌افتد براساس گستره آن بحران،پوشش، فراوانی و شیوه تاثیرپذیری بقیه مردم از این بحران انتظاراتی که از سازمان‌هایمختلف برای ارائه خدمات وجود دارد، متفاوت است.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایرانکه دریک برنامه رادیویی صحبت می‌کرد، در خصوص اهمیت ارائه خدمات اجتماعی به مناطقحاشیه نشین نیز اظهار کرد: در بحران کرونا نه فقط در حوزه خدمات اجتماعی بلکه درحوزه خدمات بهداشتی و درمانی هم غافلگیر شدیم و این مشکل خاص ایران هم نبود وتقریبا همه دنیا با این سردرگمی مواجهه شدند.

چلک با بیان اینکه در شروعکار برای مقابله با کرونا ما به بدترین شکل ممکن مدیریت کردیم، تصریح کرد: در شروعکار اصلا مدیریت بحرانی وجود نداشت. یک بخش از این سوء مدیریت ناشناخته ماندن اینبحران بود و یک بخش هم جدی نگرفتن بود. بخش دیگری هم ناشی از این بود که تمامتمرکز روی کسانی که شناسایی می‌شوند و به مراکز درمان می آیند، بود و برنامه‌هایپیشگیریمان ضعیف بود.

وی با بیان اینکه در مناطق حاشیهنشین، علاوه بر اینکه شرایط عادی بهداشت عمومی و بهداشت فردی مردم خوب نبود ازطرفی شرایط خدمات اجتماعی هم شرایط مناسبی نداشت، تصریح کرد: در این مناطق سه مشکلمشخص بهداشت فردی، بهداشت عمومی یا بهداشت محیط و دسترسی شان به خدمات اجتماعیوجود داشت چراکه در این مناطق کمترین خدمات را ارائه می‌دهیم.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایرانادامه داد: حال که به شرایط بحران رسیدیم، انتظار این است که چون احتمال بروز خطردر آن ها به علت رعایت بهداشت فردی که مبنای پیشگیری از ابتلا به این ویروس است،ضعیف بود باید کمک کرد مردم در این مناطق به این امکانات دسترسی داشته باشند.

وی تاکید کرد: اینکه ما منابعاجتماعی را کمتر از سایر منابع می‌شناسیم این خودش یک نقطه ضعف در جامعه است. بخشیاز این به سازمان‌های مختلف برمی‌گردد که به هر دلیل برای معرفی بهتر این برنامه‌هابه خوبی عمل نکردند.

رئیس انجمن مددکاری ایران با بیاناینکه مسائل اجتماعی در دوران پساکرونا بیشتر خودش را نشان خواهد داد و محدود بهاین موضوع نخواهد بود، افزود:  این موضوع نشان می‌دهد ما در دسترسیمردم به خدمات اجتماعی مورد نیاز متناسب با گروه‌هایی که نیازهای ویژه‌تری دارند خیلیخوب عمل نکردیم. البته در چند وقت اخیر ارائه خدمات انصافا بهتر و بیشتر شده است.

چلک با بیان اینکه یکی ازدلایل این ضعف این است که بانک اطلاعاتی از تشکل‌ها و گروه‌های مردمی و غیردولتیوجود ندارد تا اگر بحرانی ایجاد شد از این ظرفیت‌ها به صورت محلی و منطقه‌ایاستفاده کنیم، ادامه داد: ما ظرفیت سازمان‌های غیردولتی را باور نداریم و این هدررفت هزینه و سرمایه است. همچنین ما توان استفاده از ظرفیت‌های مردمی که داوطلبانههم هستند و باری هم بر دوش دولت ندارند، را هم نداریم.

وی به راهکارهای لازم برای مدیریتبحران کرونا در مناطق حاشیه نشین اشاره و عنوان کرد: اگرچه ما در بحران کروناسازمان مدیریت بحران را کنار زدیم ولی باید به صورت محلی سازمان‌های غیردولتی وگروه‌های مردمی را شناسایی کنیم. استانداری‌ها باید با این گروه‌ها ارتباط داشتهباشند و حتی ساز و کار توانمندی و آموزش‌های لازم را برایشان ایجاد کنند تا اگربحرانی به وجود آمد براساس تخصصشان بتوانند کاری انجام دهند، ولی این اقدامات بایدبا هماهنگی باشد. جزیره‌ای عمل کردن خودش می‌تواند بحران‌های بیشتری ایجاد کند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایرانافزود: در سطح ملی هم سازمان‌های مرتبط فارغ از نگاه‌های ی و اغراض و اهدافشخصی، سازمان‌های غیردولتی را به عنوان یک ظرفیت غنی در جامعه باور کنیم و به آنها نقش دهیم.

انتهای پیام/ ایسنا/11 اردیبهشت99


یادداشت:

عملکردقابل‌قبول دولت در مدیریت کرونا

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران

(رومه آرمان ملی.11 اردیبشهت99)

 چلک در زنجان: شعبات استانی انجمن باید در برنامه ریزی های .

جلسه‌ای با حضور روسای حدود 20انجمن تخصصی در حضور رئیس‌جمهور برگزار شده که در این جلسه هر کدام از روسای انجمن‌ها،دغدغه‌ها و نگاه خودشان را داشته‌اند. اگر منصف باشیم با توجه به شرایط کشور، اعماز تحریم‌ها و. آب‌دیده شده‌ایم، اما به‌رغم همه اینها، در مقایسه با کشورهایپیشرفته درمی‌یابیم که گرچه در شروع کار ابهاماتی وجود داشته ولی با همه این شرایطنظام بهداشت و درمان و کادر درمان، پزشکان و پرستاران به نیاز مردم برای دریافتخدمات بهداشتی- درمانی پاسخ داده‌اند. هرچه جلوتر رفتیم ستاد ملی کرونا مشروعیتبیشتری پیدا کرد و تبعیت مردم بیشتر شد. خیلی از مردم فاصله‌گذاری اجتماعی راپذیرفته بودند. نمی‌خواهم بگویم نمره 20 به دولت بدهیم، ولی به‌گونه‌ای رفتار شدکه هم تجهیزات و هم خدمات بهداشتی- درمانی در اختیار مردم قرار گرفت. با مدیریتیکه انجام شد مردم در اقلام اولیه زندگی کمبود جدی احساس نکردند. همگرایی بین قوایمختلف بیشتر شد و الان یک مقدار ثبات بیشتری پیدا کرده و همه به این درک مشترکرسیده‌اند که موضوع کرونا را نباید ی کنند. همه باید علیه کرونا کار کنیم کهخود این مساله به مردم آرامش داده است. در دوران کرونا شاهد تجمع نبودیم، درحالیکه در بحران‌های قبلی مردم آزردگی‌هایی داشتند. کشوری مثل آلمان برای تهیه ماسک بامشکل مواجه شد ولی ما بالاخره توانستیم بعد از یکی، دو هفته به هر شکلی، کار رامدیریت کنیم؛ گرچه به لحاظ قیمت‌ها مشکلاتی به‌وجود آمد. به‌نظرم اینها اتفاقات خوبیاست؛ گرچه این نقد را دارم که هنوز نتوانسته‌ایم از ظرفیت سازمان‌های غیردولتی بهخوبی استفاده کنیم. پژوهشی هم که ایسپا انجام داده بود، حکایت از رضایت حدود 75‌درصدیمردم از عملکرد دولت داشت. این امر می‌تواند یک نشانه خوب برای دولت باشد وامیدواریم دولت بتواند از این ظرفیت برای برداشتن گام‌های بعدی به درستی استفادهکند. البته این مساله به منزله نادیده گرفتن نقاط ضعف و مطالبه‌گر نبودن نیست. به‌نظرمقرار است با کرونا زندگی کنیم و طبیعتا هر چه جلوتر می‌رویم، ممکن است پیچیدگی‌هاخودش را بیشتر نشان دهد. مراکز پرریسک هنوز فعال نشده‌اند و در این رابطه به دولتفشار وارد می‌آید. این نگرانی وجود دارد که محدودیت منابع موجب شود دولت نتواندآنگونه که می‌خواهد از مشاغل غیررسمی حمایت کند. به‌نظرم این نکته قابل‌تأملی استو باید واقع‌بینانه با این موضوع برخورد کرد. اگر واقع‌بینانه برخورد کنیم و انصافداشته باشیم دولت عملکرد قابل قبولی داشته اما همچنان می‌تواند بهتر و بیشتر عملکند. یکی از راه‌ها این است که همزمان دولت از متخصصان م بگیرد. خود این مسائلمی‌تواند همگرایی را افزایش دهد. در این راستا دولت می‌تواند‌ از همه ظرفیت‌هایعلمی کشور و همچنین‌ سازمان‌های غیردولتی به‌عنوان پشتوانه‌ای فکری، پژوهشی واجرایی استفاده کند. به‌نظر می‌رسد این فرصت ذی‌قیمتی است؛ با توجه به اینکه بحرانکرونا تقریبا یک بحران جهانی است و همه کشورها درگیر آن هستند و سابقه هم نداشتهکه یک ویروس همزمان در یک بازه زمانی کوتاه همه را درگیر خودش کند.

 


سالمندانرا در شرایط بحران رها نکنیم

سیدحسن چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی

اسیدپاشی‌ و بروز ناامنی و نگرانی در جامعه - مددکاری اجتماعی 

 ویروس کووید- 19، این روزها همهاقشار جامعه را درگیر کرده و پس از نگرانی‌هایی که در رابطه با افزایش مرگ و میر وابتلا به این ویروس در قشر سالمندان وجود داشت، در ابتدا این موضوع ترس عجیبی رادر میان جامعه سالمندی کشور ایجاد کرده بود. هم‌اکنون و با توجه به تحلیل‌هایآماری در تعداد مبتلایان به ویروس کووید- 19 در سراسر جهان و ایران، شاهد هستیم کهآن ترس اولیه، خیلی مبتنی بر واقعیت‌ها نبوده و پیک این بیماری و مرگ و میر ناشیاز آن فقط در میان اقشار سالمندان نیست. سالمندانی که بیماری‌های زمینه‌ای دارندبیشتر در معرض ابتلا به کرونا هستند و چون انسان در سن بالا معمولا یک بیماریزمینه‌ای همچون دیابت، فشار خون، سرطان خواهد داشت، این قشر از جامعه نیازمندمراقبت بیشتر هستند، کما اینکه بسیاری از سالمندان، کرونا را شکست داده‌اند و ایننکته امیدوارکننده‌ای است. اما نکته نگران‌کننده‌ای که این روزها در جامعه ما وجوددارد مربوط به سالمندانی است که به بیماری کرونا مبتلا می‌شوند و بعد از سپری کردندوره درمان، در دوران نقاهت تنها در خانه می‌مانند. این امر نیازمند تدابیر خاص وجدی است و اینجاست که نظام مراقبت اجتماعی و نظام حمایت اجتماعی نقش موثری می‌توانددر این رابطه ایفا نماید. مراقبت‌های بهداشتی برای سالمندانی که تنها زندگی می‌کنندنیز موجب نگرانی کارشناسان اجتماعی شده است. در مراکز نگهداری سالمندان این نگرانیوجود ندارد، چون خدمه آسایشگاه‌های سالمندی از آنها مراقبت می‌کنند، اما افرادی کهدر منزل هستند باید نظام مراقبت اجتماعی در مورد این گروه از افراد جامعه باهوشمندی بیشتری وارد عمل شود. نکته دیگری که باید در این مجال به آن پرداخت ایناست که پدران و مادرانی که در منازلشان تنها می‌مانند و فرزندان و افراد فامیل ازترس اینکه ناقل کرونا به آنها نباشند و به همین بهانه به دیدار آنها نمی‌روند، می‌تواندباعث افزایش افسردگی در میان این قشر شود. خدا نکند در چنین شرایطی سالمندی تنهابماند. از یک طرف اخبار و اطلاعاتی که از طریق رسانه‌ها دریافت می‌کند، او را دچاراسترس می‌کند. از طرف دیگر باید خودش مراقب خودش باشد و همه کارهایش را هم خودشانجام دهد، از خرید گرفته تا کارهای دیگر. همیشه در دین اسلام و فرهنگ کشور ما صله‌رحمو بازدید از افراد مسن یک واجب بوده است. بسیاری از سالمندان یک عمر به سر کاررفته‌اند و عادت ندارند بیش از چند روز در خانه بمانند و سبک زندگی این دوران وماندن در خانه به‌طور مستمر و طولانی برای این افراد می‌تواند آزار دهنده باشد.خیلی از آنها امکانات سرگرم کننده‌ معمول همچون شبکه‌های اجتماعی و فیلم دیدن راندارند و این نگرانی کارشناسان اجتماعی را افزایش می‌دهد. در دوره سالمندی بسیاراز مردم بازنشستگانی هستند که آمادگی پذیرش سبک زندگی متناسب بازنشستگی را نداشته‌اندو همیشه نگرانی بابت افسردگی آنها وجود داشته و حالا با طولانی شدن این روند و درخانه ماندن آنها از ترس ابتلا به کرونا، می‌تواند تاثیرات منفی انزوای آنها راافزایش دهد و موجب کاهش سلامت جسم و روح‌شان شود. خوشبختانه انجمن علمی سالمندی ودانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی پویش‌هایی را برای ارائه خدمات تلفنی و رفع نیازهایمشاوره‌ای سالمندان و خانواده‌شان پیش‌بینی کرده‌اند. از سوی دیگر شهروندان بایدمراقبت بیشتری از قشر سالمند جامعه داشته باشد. چند روز پیش یکی از مربیان مطرحفوتبال آلمان برای سالمندان خرید می‌کرد و اقلام خوراکی و بهداشتی را پشت در منزلآنها می‌گذاشت. ما نیز برای همسایگان سالمند، مخصوصا افرادی که تنها زندگی می‌کنند،این مسئولیت و وظیفه اجتماعی را داریم که با رعایت موازین بهداشتی نیازهای روزانه‌شانرا تهیه کنیم تا زمانی که از این بحران به‌سلامت عبور کنیم

منبع:رومه آرمان ملی/9 اردیبهشت99.

 



وم استفاده از مسئولیت اجتماعی» بخشغیردولتی برای کاهش نگرانی‌های این روزها

بدون پژوهش برنامه‌ریزی نکنیم و تصمیم نگیریم - ایسنا

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران با اشاره به نقش ایفای مسئولیت اجتماعی در کاهش نگرانی دولت وشهروندان در شرایط کرونایی، بر وم تگذاری در خصوص استفاده از ظرفیت مسئولیتاجتماعی بنگاه‌های اقتصادی تاکید کرد.

سید حسن چلک در گفت‌وگوبا ایسنا، با تاکید بر اهمیت ایفای مسئولیت اجتماعی» در شرایط بحرانی،گفت: به دنبال سردرگمی و مشکلاتی که دولت‌ها برای ایفای وظیفه خود دارند، ایفایمسئولیت اجتماعی توسط بنگاه‌ها و بخش‌های غیردولتی می‌تواند نوعی اطمینان خاطر بهدولت‌ها برای حمایت از اقشار نیازمند و دارای نیازهای ویژه اولویت بدهد.

وی با بیان اینکه در هرجامعه‌ یکی از مهم‌ترین مولفه‌های اجتماعی و اقتصادی توجه به ایفای نقش مسئولیتاجتماعی» و تعهد به اجرای منشور مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها و بنگاه‌هاست، گفت: اینموضوع می‌تواند پشتوانه‌ای برای هر کشور در هر شرایط بحرانی باشد. موضوعی که ما دردوران بحران کرونا در کشور شاهد هستیم مشارکت و مسئولیت‌پذیری مردم در قبال دیگرهموطنان برای کاهش نگرانی‌ها در حوزه‌های بهداشتی، درمانی، اقتصادی و حمایتاجتماعی است.


چلک با اشاره به اینکه سازمان‌های غیردولتی نیز پشتوانه بزرگی برای کشور محسوب می‌شوند،اظهار کرد: ایفای نقش مسئولیت اجتماعی توسط بنگاه‌ها و نهادهای مختلف عمومی وغیردولتی و بخش‌های خصوصی البته در کنار نهادهای نظامی، انتظامی و . می‌تواند بهدولت‌ها و مردم فرصتی برای انجام تعهدات دولت در قبال مردم بدهد، این اقدامهمچنین می‌تواند چتر حماتی برای مردمی باشد که در شرایط سخت در بحران زندگی می‌کنند.


ویبا بیان اینکه براساس گزارش وزارت بهداشت بیشتر مردمی که دچار بیماری کرونا شدند،از اقشار ضعیف اقتصادی بودند که با فقر دست و پنجه نرم می‌کردند، ادامه داد: بههمین دلیل بخشی از مسئولیت اجتماعی در قبال مردم و جامعه پرداخت کمک در حوزه معیشتو پوشاک است. برای مثال ممکن است فردی از دریافت اجاره خانه یا مغازه‌اش صرف نظرکند، مدیرعامل کارخانه‌ای شغل کارگران را حفظ ‌کند، کارخانه‌ها تولید مواد بهداشتیظرفیت تولید خود را چند برابر کنند و . تنها بخشی از مثال‌های ایفای مسئولیتاجتماعی هستند.


رئیسانجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به اینکه نگرانی مردم برای عبور سالم ازاین شرایط کاهش پیدا می‌کند، تصریح کرد: با این وجود در حوزه مدیریت بحران، تمشخصی نداریم تا از ظرفیت مسئولیت اجتماعی بنگاه‌ها و شرکت‌ها در بحران‌های مختلفاستفاده کنیم. این موضوع مستم آن است که ظرفیت‌ها و توانایی‌ها را بشناسیم وبنگاه‌ها و شرکت‌ها را برای ایفای مسئولیت اجتماعی ترغیب کنیم. ممکن است بخشی ازتحقق مسئولیت اجتماعی نیازمند تغییر تگذاری‌های کلان کشور هم باشد؛ برای مثالباید معافیت‌های مالیاتی مشمول آنها شود. این موضوع می‌تواند ظرفیت‌های بالقوه رابه ظرفیت‌های بالفعل تبدیل کند.

منبع:ایسنا/16 اردیبهشت 99

 


پیام رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران به مناسبت روز جهانی کارگر:

ارائه خدمات مددکاری اجتماعی در حوادث پلاسکو و معدن آزادشهر - قدس .

کارگران، انسان های شریفی که  نیازمند توجه بیشتر هستند»

نامگذاری روزهابه مناسبت خاص فرصت مناسبی برای سپاسگزاری از افراد مرتابط با آن مناسبت هست. از جمله این مناسبتها اول ماه می میلادی مصادف با ۱۱ اردیبهشت هجری شمسی است که به نام روزجهانی کارگر نامیده  شده است. در ابتدا این روز را به همه کارگران ایران زمین و خانواده های گرامی شان تبریک گفته و مراتب سپاس خود را از همه دست اندرکاران مرتبط که در راستای تحقق حقوق کارگران از هیچ کوششی دریغ نمی کنند، ابراز می کنم. این مناسبت را بهانه می­کنم تا به چند نکته اشاره کنم.

کارگران سرمایه انسانی ارزشمند کشور هستند که در عرصه های مختلف ایفای نقش می کنند و چرخ توسعه کشور به این انسان های شریف وابسته است و به همین تناسب انتظارمی رود در شرایط مختلف موردتوجه و حمایت قرار گیرند. این موضوع در شرایطی که جهان درگیر ویروس کرونا است و این قشر عظیم اعم از کارگران رسمی و یا غیررسمی به دلایل متعدد اقتصادی و… می بایست برسرکار حاضر باشند انتظار می رود که دولت و مدیران مرتبط درجهت بهزیستن اجتماعی و ارتقاء سلامت همه جانبه اعم از سلامت جسمی، روانی و اجتماعی بیش از پیش اهتمام کنند. تحقق حقوق همه جانبه کارگران، داشتن محیطی ایمن،  دسترسی به بهداشت و درمان شایسته، دستمزدی مناسب، برخوردای از امور رفاهی،  توجه به روابط انسانی مناسب با کارگران، حفظ کرامت و شان انسانی آنها، رعایت اخلاق حرفه ایی در قبال آنان، توجه به کارگران دارای نیاز های خاص، حمایتهای حقوقی، تگذاری های منطقی و متناسب با شرایط کارگران و از جمله موضوعات قابل توجه برای تحقق حقوق شهروندی آنان می باشد که انتظار می رود در این راستا اهتمام ویژه صورت گیرد تا با طیب خاطر در محیط کار حاضر شوند و به ارایه خدمات با کیفیت بهتر بپردازند.

سیدحسن چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران


کارشناسان از پیامدهای یکنگاه غلط جامعه به بیماران کرونایی می‌گویند:

 کرونا گرفتند،گناه که نکردند!

اعظم طیرانی

 

ازجمله پیامدهای روانی و اجتماعی ابتلا به برخی بیماری‌ها به‌خصوص بیماری‌های واگیردر هر جامعه و به‌ویژه در این روزهای سخت شیوع ویروس کرونا، ترس و وحشت بیمار ازواکنش‌های اجتماعی، اَنگ بیماری و عامل انتقال بودن است که به خاطر هجمه سنگین اینبیماری بر ابعاد مختلف جامعه، به این مهم توجه نشده است.

قدسآنلاین:  از جمله پیامدهای روانیو اجتماعی ابتلا به برخی بیماری‌ها به‌خصوص بیماری‌های واگیر در هر جامعه و به‌ویژهدر این روزهای سخت شیوع ویروس کرونا، ترس و وحشت بیمار از واکنش‌های اجتماعی، اَنگبیماری و عامل انتقال بودن است که به خاطر هجمه سنگین این بیماری بر ابعاد مختلفجامعه، به این مهم توجه نشده است.

بر اساس نظر کارشناسانسازمان بهداشت جهانی، شیوع فعلی COVID19 موجب استیگما ورفتارهای تبعیض‌آمیز اجتماعی علیه افراد با قومیت‌های خاص و همچنین هر کسی که تصورمی‌شود با ویروس در ارتباط بوده، شده است.

تصورهای اشتباه مردم،کاربرد کلمات با بارمعنایی منفی، انتشار اطلاعات غلط و تفسیر نادرست از بیماری ازجمله علل و عوامل ایجادکننده استیگمای اجتماعی و ترس از استیگما در این بیماران وافراد مرتبط با آن‌هاست.

ترس از استیگمای اجتماعیو به تبع آن ترس از برچسب خوردن، مورد تبعیض قرارگرفتن، طرد شدن و مسائل دیگری ازاین قبیل ممکن است موجب پنهان کردن بیماری واجتناب از قرنطینه اصولی شود؛ غافل ازاینکه این کار موجب افزایش شیوع و مانع جدی در توقف بیماری است.

استیگمایا اَنگ اجتماعی در زمینه سلامت

امیر محمود حریرچی،دکترای جامعه‌شناسی و متخصص همه‌گیرشناسی بیماری‌های واگیر در این خصوص می‌گوید:جامعه ما پیش از شیوع ویروس کرونا نیز به دلیل تغییر سبک زندگی به جامعه‌ای بامراودات فامیلی و حتی خانوادگی اندک تبدیل شده بود که شیوع کرونا و فاصله‌گذاریفیزیکی به دلیل اطلاع‌رسانی غلط از این بیماری این معضل فرهنگی را تشدید کرد، چراکه برخی از مردم تصور می‌کنند هر کس باید مراقب خود باشد و اگر بخواهد از دیگرانمراقبت کند خودش در معرض خطر قرار می‌گیرد.

این استاد دانشگاه باتأکید بر اهمیت مراقبت از سالمندان و سالخوردگان در شرایط فعلی می‌افزاید: ما می‌توانسیمبا رعایت فاصله‌گذاری فیزیکی و رعایت اصول بهداشتی، از یکدیگر به‌ویژه سالمندانمراقبت کنیم و اجازه ندهیم ترس از ابتلا به کرونا این شرایط سخت را به‌ویژه برایسالمندان سخت‌تر کند.

به گفته حریرچی استیگمایا همان اَنگ اجتماعی در زمینه سلامت، یعنی ارتباط منفی افراد با یک شخص یا گروهیاز مردم که در ویژگی‌های معین یک بیماری خاص شریک هستند و یا این بیماری را دارند.بنابراین، درجامعه نباید به‌گونه‌ای رفتار کنیم که کرونا به یک تابو تبدیل شود وتا جایی پیش رود که یا مبتلایان به بیماری کرونا در مورد مشکلات خانواده و عزیزانخود احساس گناه کنند و یا تعداد زیادی از خانواده‌ها که عزیزانشان به این بیماریمبتلا شده و اکنون نیز مبتلا هستند این احساس را پیدا کنند. بنابراین اگر با ایجادترس از این بیماری، موجب طرد بیماران از سوی خانواده و فامیل آن‌ها شویم این رفتارغلط نه تنها موجب طولانی‌تر شدن بیماری خواهد شد، بلکه روحیه بیماران و روابطعاطفی آن‌ها دچار آسیب می‌شود که حتی پس از بهبود بیماری نیز تا مدت‌ها باقی خواهدماند. به طور حتم سالم ماندن از نظر ذهنی، عاطفی و روان‌شناختی از عناصر اساسی درمدیریت بیماری کرونا هستند و ضرورت دارد همه ما اقدام‌های لازم را برای مراقبت ازبهسازی عاطفی خود و اطرافیانمان را انجام دهیم و اهمیت آن‌ها را کمتر از اهمیتسلامت جسمی ندانیم.

فاصلهاجتماعی یا فاصله فیزیکی؟

این اِپیدمیولوژیست ادامهمی‌دهد: متأسفانه مسئولان وزارت بهداشت و شخص رئیس جمهور در رسانه ملی بر ایجادفاصله اجتماعی تأکید دارند، در حالی که این اصطلاح غلط است و ما باید در شرایطفعلی ارتباط اجتماعی خود را به طور آگاهانه با سایر افراد جامعه به‌ویژه اقشارآسیب‌پذیر اقتصادی، حفظ و با رعایت فاصله فیزیکی از انتشار ویروس کرونا پیشگیریکنیم.

دکتر حریرچی می‌افزاید:باید بکوشیم با کنار گذاشتن خودخواهی‌هایمان، به جای انگ زدن‌های ناپسند به افرادمبتلا به کرونا و خانواده آن‌ها به افرادی که وضعیت اقتصادی ضعیف‌تری دارند در حدتوان کمک کنیم و با حفظ فاصله فیزیکی لازم، از حال و روز آن‌ها مطلع باشیم تا دراین شرایط سخت، کمبودهای اقتصادی سختی زندگی آن‌ها را مضاعف نکند.

این پژوهشگر اجتماعی بابیان اینکه آماری که از سوی کشورهای مختلف جهان در خصوص بیماری کووید 19 ارائه می‌شود،آمار مبتلایان شناسایی شده است، می‌گوید: براساس علم اپیدمیولوژی ممکن است تعدادمبتلایان در جامعه پنج تا 10 برابر آمار اعلام شده باشد؛ در بسیاری از مواردناقلان بدون علامت هستند که حضور این افراد در جامعه نه تنها ضرورت رعایت نکاتبهداشت فردی، بلکه رعایت فاصله‌گذاری فیزیکی و استفاده از ماسک را افزایش می‌دهد.

حریرچی ادامه می‌دهد:نباید اجازه دهیم شیوع ویروس کرونا در جامعه بهانه‌ای برای بی‌خبری از حال و احوالنیازمندان جامعه به‌ویژه در ماه مبارک رمضان شود که اگر این اتفاق بیفتد به طورحتم روابط انسانی و عاطفی ما خدشه‌دار خواهد شد و ترمیم آن کار بسیار دشواری است. 

مبتلایانکووید 19 متهم نیستند

 اماسید حسن چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در این خصوص می‌گوید:بیماری کووید 19، بیماری نیست که به دلیل ابتلا به آن، به افراد اَنگ بزنند. اینویروس بحران جهانی است که ممکن است افراد زیادی از سراسر دنیا به آن مبتلا شوند ودر این بین برخی بهبود می‌یابند و برخی نیز فوت می‌شوند.

وی می‌افزاید: با توجه بهنوع بحران، برخورد مردم با افراد مبتلا و خانواده آن‌ها متفاوت است، اما این فاصله‌گذاری‌هایفیزیکی و رعایت نکات بهداشتی به معنای اَنگ زدن و یا استیگمای اجتماعی به بیمارانمبتلا به کرونا و یا خانواده‌هایی که عزیزانشان را به دلیل ابتلا به کرونا از دستداده‌اند نیست؛ چرا که بسیاری از مسئولان عالی‌رتبه کشورها به این بیماری مبتلاشده و پس از بهبودی و رعایت دوران قرنطینه با رعایت نکات بهداشتی و فاصله‌گذاریفیزیکی به فعالیت‌های اجتماعی خود پرداخته‌اند. در جامعه نیز شرایط همین گونه استو مبتلایان می‌توانند پس از بهبودی و رعایت دوران قرنطینه، مانند سایر افراد جامعهبا رعایت فاصله‌گذاری فیزیکی و اصول بهداشتی در صورت ضرورت، فعالیت‌های اجتماعیخود را دنبال کنند.

به گفته وی در ابتدای کارمردم از روی ناآگاهی و ترس از انتقال ویروس، از این افراد و خانواده‌های آن‌هافاصله می‌گرفتند که در این قبیل بحران‌ها ترس یک پدیده طبیعی و تا حدی مفید است،اما در همان شرایط هم کرونا اَنگ و یا استیگمای اجتماعی محسوب نمی‌شد و در هیچجامعه‌ای مبتلایان به بیماری کووید 19 و یا خانواده‌های آن‌ها متهم محسوب نمی‌شوندو کسی به آن‌ها برچسب اجتماعی نامیمون نمی‌زند، چرا که هر یک از ما ممکن است بهاین بیماری مبتلا شویم و یا حتی بدون بروز علائم بالینی مبتلا شده باشیم.منبع: قدسآنلاین 13 اردیبهشت99

 

 


یادداشت: مردم دیگر چه کار کنند تا.

سیدحسن ‌چلک . رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

( رومه شرق/21 اردیبهشت 1399)

حدود۴۱ سال از انقلاب اسلامیایران می‌گذرد. انقلابی که مردم با آمال و آرزوهایی که بیشتر رنگ و بوی مذهبی وعدالت اجتماعی و کاهش فاصله طبقاتی بین فقرا و ثروتمندان و برابری و استقلال وآزادی و. داشت به پیروزی رسید. بلافاصله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، درگیری بامنافقین را داشتیم که باز هم مردم کنار مسئولان بودند و بعد هم که هشت سال جنگتحمیلی را پشت سر گذاشتیم که باز هم مشارکت بی‌نظیر مردم را شاهد بودیم که هم ازجان و هم از مال خود گذشتند تا ناموس ما و خاک ما تاراج بیگانگان نشود. اگر فرزنداول شهید می‌شد، پیشانی فرزند دوم را با پارچه نوشته‌های یا اباالفضل، یا زهرا، یامهدی، الله اکبر، یا رسول‌الله، و. می‌بستند تا مبادا سنگر خالی شود که دشمنغلبه کند و تاریخ گواه است که چه جان‌فشانی‌ها که نکردند. تأملی بر آمار شهدا،جانبازان و. خود گویای این جان‌فشانی‌هاست. برای سازندگی هم مردم کم نگذاشتند،شرایط سخت را گذراندند و به‌اصطلاح دم برنیاوردند». اگر حوادث و بلایای طبیعی وغیرطبیعی در کشور اتفاق می‌افتاد، مردم برای کمک‌های نقدی و غیرنقدی و حضور برایانجام کمک‌های داوطلبانه سر از پا نمی‌شناختند. حتی اگر در کشورهای دیگر هم حادثه‌ایاتفاق می‌افتاد، مردم ایران عزیز از سر خیرخواهی و نوع‌دوستی و عمل به مسئولیتاجتماعی خود نه‌تنها کم نمی‌گذاشتند، بلکه پیشگام هم بودند که در خاطره تاریخ اینرفتار‌های انسانی از مردم مهربان ایران عزیز به یادگار خواهد ماند. چنانچه برایبستن دهان دشمن (با وجود دلخوری‌های که داشتند) لازم بود مشارکت ی داشته باشندکه دریغ هم نکردند، زیرا همیشه شرایط حساس اعلام می‌شد و مردم هم در کنار مسئولانبودند تا احساس تنهایی نکنند. در بحران زله بم، زله کرمانشاه، زله گیلان وقزوین و آوج سیل‌های چند سال اخیر به‌ویژه سیل بی‌سابقه شب عید سال گذشته و.مردم ایران گل کاشتند و نشان دادند که مردم‌دار هستند و برای حفظ وطنشان در هرجبهه‌ای حضور دارند. برای پراید چهار میلیون تومانی صف می‌کشند تا بیش از 90میلیون تومان پول پرداخت کنند، ارز حدود سه هزار تومانی را تا حدود 15 هزار تومانخریدند، حاضر شدند سکه ۲۰۰ هزار تومانی را در یک بازه زمانی کوتاه تا بیش ازهفت میلیون تومان بخرند، یک‌شبه قیمت بنزین از هزار تومان به سه هزار تومان افزایشمی‌یابد، فقط چند روزی از سر گرسنگی اعتراض می‌کنند و پاسخ قانع‌کننده هم نمی‌دهیمو به‌خاطر اینکه دشمن از آب گل‌آلود ماهی نگیرد، با مسئولان همراهی و همکاری می‌کنندتا برای تأمین امنیت کشور به زحمت نیفتند، از خیابان‌ها به خانه‌هایشان می‌روند تاباز هم نشان دهند که کنار مسئولان هستند. هنگام تشییع جنازه سردار شهید حاج قاسمسلیمانی سنگ تمام گذاشتند و حتی جان دادند تا کشور بماند. در بحران اخیر مربوط بهکرونا هم سنگ تمام گذاشتند تا نشان دهند که هنوز کشور عزیزشان ایران را دوستدارند. حضور داوطلبانه برای ارائه خدمات تخصصی به بیماران تا تهیه لوازم و تجهیزاتبهداشتی و درمانی، تهیه سبد‌های غذایی و مشارکت در ضدعفونی‌کردن معابر و محیط‌هایعمومی و. تنها بخش‌های کوچکی از نشانه‌های حضور مردم در کنار مسئولان است که اگرقرار باشد این نوع حضور در این ۴۱ سال نوشته شود، باید هزاران جلد کتاب نوشت؛ اماباور کنید پاداش این همه فداکاری مردم این وضعیت اقتصادی نیست که بیش از ۶۳ میلیون نفر نیازمند کمک‌هزینهمعیشت حدود 50 هزار تومانی باشند، طبق آمار وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی ازبانک اطلاعات ایرانیان حدود چهارمیلیون‌و 500 هزار نفر از جمعیت پنج‌دهم پایین هیچ‌گونهچتر حمایتی ندارند که از این تعداد حدود دومیلیون‌و 300 هزار نفر سالمندان بالای ۶۵ سال هستند. براساس آماردو سال قبل وزارت راه و شهرسازی حدود 21 میلیون نفر از جمعیت 80 میلیونی ما درمحلات ناکارآمد شهری زندگی می‌کنند که بیشتر این مناطق از حداقل‌های خدمات عمومیهم محروم هستند. از قیمت‌ها هم که دیگر نگو و نپرس که بی‌حساب‌و‌کتاب افزایش پیدامی‌کند و کمر مردم را می‌شکند. مجرمان یقه‌سفیدی که با سوءاستفاده از حسن نیتمردم، به‌اصطلاح بار خود بستند تا به کشورهای دیگر از قبیل کانادا بروند یا درایران در اوشان و فشم و لواسان ساکن شوند. برادر مسئول باشند یا دامادشان و. ازآقازاده‌های‌شان که هیچ نگو، چون ژن خوب هستند. سؤال اساسی اینجاست که آیا اینزندگی حق این مردم است؟ قرار بود هزینه بهداشت و درمان و آموزش عمومی رایگان باشدکه الان کمر مردم را شکسته است، حالا هزینه‌های دیگر بماند. موضوعی که پیشوایاندین ما هم هشدار داده بودند که اگر فقر از دری بیاید، ایمان از در دیگر می‌رود.خیلی ساده برای فردی که آب از سرش بگذرد چه یک وجب، چه صد وجب

آقایانقدر این مردم را بدانید، قدر این مردم را بدانید، قدر این مردم را بدانید و درستکار کنید، اگر شایسته نیستید بر میز مدیریت در سطوح مختلف تکیه نزنید که خیانت بهاین مردمی است که این‌گونه در همه شرایط با شما بودند تا احساس تنهایی نکنید.

 


وسویچلک در گفتگو با مهر:

بلاتکلیفیلایحه کودکان در سه دوره مجلس/ نمایندگان شرمنده کودکان

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به اینکه لایحه اطفال ونوجوانان همچنان به تصویب نرسیده، گفت: نمایندگان مجلس شرمنده کودکان هستند وامیدواریم در روزهای باقیمانده تصویب شود.

سیدحسن چلک در گفتگو با خبرنگار مهر گفت:یکی از وظایف حاکمیت در هر کشوری تگذاری‌های مناسب برای بهزیستی اجتماعیمردم است و طبیعتاً یکی از این عرصه‌ها به ت‌های اجتماعی بر می‌گردد.

وی گفت: با توجه بهشرایط کشور، بیش از دو دهه قبل ردپای شیوع و بروز انواع آسیب‌هایاجتماعی مشاهده شد که همزمان از ۲۲سال قبل اورژانس اجتماعی نیز در کشور با هدف پاسخگویی تخصصی و به موقع بهبرخی از این آسیب‌ها تأسیس شد که یکی از این آسیب‌ها به حوزه کودکان و کودک آزاریباز می‌گردد.

 چلک بااشاره به اینکه از گذشته تاکنون تدوین ت‌های مشخص برایتقویت حمایت اجتماعی از کودکان در معرض آزار و آزاردیده بود،گفت: پس از تلاش‌هایی که انجام شد، در سال ۸۱ قانون دست وپاشکسته‌ای تصویب شد، گرچه این قانون یک گام به جلو بود اما اصلاً کافینبود و برای حمایت از کودکان آزاردیده نیاز به قانون قوی‌تری وجود داشتو در نهایت در سال‌های ۸۴ و ۸۵ با محوریت قوه قضائیه و همکاریسازمان‌های مختلف لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان نوشته شد.

وی افزود: در اسفند سال۸۷ بعد از ۵ سال کار و مطالعه برروی قوانین کودکان ۴۰ کشور و قوانین و اسناد تی موجودقبلی، این لایحه نوشته و در جلسات مسئولان عالی قضائی مطرح شد و درنهایت لایحه‌ای تدوین شد که ۳۲ بار درآن کلمه مددکار اجتماعی آمده بود و نگاهی که به آن وجود داشتکاملاً اجتماعی بود و در آن زمان اعلام شد که لایحه یک لایحه قضائیاست اما مجری آن سازمان بهزیستی خواهد بود.

رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران با اشاره به اینکه در آن سال این لایحه به دولت ارسال شد وسه سال باقی ماند، گفت: تغییراتی در آن زمان به لایحه وارد شد که موردتأیید قوه قضائیه نبود و در نهایت لایحه کودکان ونوجوانان به مجلس ارسال شد و در مرکز پژوهش‌ها موردبررسی قرار گرفت.

وی با اشاره به اینکهبرای بررسی بخش اجتماعی لایحه در جلسات حضور داشتیم، گفت: در این لایحه به دنبالاین بودیم که مددکاران اجتماعی ضابط قضائی شوند و برایهر موضوع لازم نباشد که حکم قضائی بگیرند و در نهایت در مرکزپژوهش‌ها بازنگری انجام شد و با کلی کلنجار سال گذشته برایتصویب نهایی به شورای نگهبان رفت اما شوراینگهبان از آن ایراد گرفت و مجدداً به مجلس بازگشت.

رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران با اشاره به اینکه متأسفانه مجلس شرمنده اینکودکان برای تصویب این قوانین است، گفت: لایحه کودکان و نوجوانان به اطفال ونوجوانان تغییر نام داد و هر دفعه نیز شورای نگهبان از آن ایراد می‌گیردو مجدداً باز می‌گردد. در این لایحه بهره‌گیریاز ظرفیت سازمان‌های غیردولتی فرصت ارزشمندی بود که دیده شد و همچنینحضور مددکاران اجتماعی و نقش آنها برای تعلیق اجرای حکم و میانجی‌گری، شناساییکودکان در معرض آسیب، تقویت رویکرد محله‌ای و … از جمله موارد مثبتی بود که مطرحشده‌اند.

 چلک افزود:من از طرف نمایندگان مجلس از کودکان عذرخواهی می‌کنم، چرا کهاین لایحه می‌تواند کمک مؤثری برای حمایت به موقع و تخصصی ازکودکان باشد.

وی تصریح کرد: نمی‌دانمنمایندگان این سه دوره از مجلس چگونه می‌خواهند جواب کودکانیرا بدهند که به دلیل ضعف قوانین جاری اذیت شده‌اند و قوانیننتوانست به گونه‌ای باشد که از آنها حمایت کند.

به گفته چلک، متأسفانه این مجلس هم تمام شد و همچنان لایحه اطفال ونوجوانان تصویب نشد که اگر می‌شد، یکی از پیشروترین کشورها درحوزه حمایت از کودکان بودیم.

وی گفت: حتی اگر بر رویموردی اختلاف نظر بین شوراینگهبان و مجلس وجود دارد، به نظر بنده اگر هم حذف شود، اتفاقینمی‌افتاد و اجازه ندهیم بیش از این کودکان ما به دلیل ضعف قوانینو تگذاری‌ها در معرض آسیب قرار بگیرند.

رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران با اشاره به اینکه رفتن این لایحه بهچهار مجلس که نمی‌دانیم بعداً چه سرنوشتی پیدا می‌کند، چیزی جزشرمندگی ت گذاران در سطوح مختلف نخواهد بود، تأکید کرد:موضوعی که همه کارشناسان و متخصصان دانشگاهی روی آن اجماعدارند، اما متأسفانه مجلس و ت گذاران با بیتوجهی و در اولویت قرار ندادن این موضوع، ظلمی در حق کودکان وسیستم اجتماعی برای حمایت کارآمد از کودکان انجام می‌دهند.

وی تأکید کرد: امیدوارمعلی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی درروزهای باقیمانده مجلس دهم با تصویب آن و رفع اشکالات برای خودباقیات و صالحات به یادگار بگذارد.منبع: خبرگزاری مهر/20 اردیبهشت99

کدخبر 4920785



یادداشت:شغلو درآمد در روزهای قرنطینه

سید حسن چلک

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران(رومهاعتماد، 20 اردیبهشت 1399)

‌چلک: جای خالی "سلامت اجتماعی" در ت‌گذاری‌های دولت احساس . 

هنگامیکه بحرانی اتفاق می‌افتد بسته به میزان تاثیرگذاری‌اش رفتار مردم نیز متفاوت خواهدشد. بحران کرونا هم یکی از بحران‌هایی است که جهانگیر شد و تقریبا همه جای دنیا رافرا گرفته. با توجه به ویژگی بحران کرونا، استراتژی در خانه ماندن، یا فاصله‌گذاریهوشمند یکی از راه‌های موثر در مبارزه با ویروس است اما در چنین شرایطی اولین چیزیکه تعطیل خواهد شد کسب و کار است. دولت‌ها نیز تلاش می‌کنند بین این دو حوزه تصمیمبگیرند، سلامت مردم و رونق کسب و کار. دو حوزه‌ای که تجمیع آن بسیار سخت است. یعنیاگر کسب و کار را هدف قرار دهند احتمالا سلامت زیر سوال می‌رود، مانند آماری که درتهران و چند جای دیگر درباره بالا رفتن روند بیماری اعلام می‌کنند و اگر صرفاسلامت را در دستور کار قرار دهند کسب و کار از رونق خواهد افتاد. با این توضیح کهقبل از کرونا نیز اوضاع اقتصاد و نظام رفاه و تامین اجتماعی‌مان، به معنای عامشخوب نبود
ازطرف دیگر طولانی شدن تحریم‌ها و آثار تخریبی آن حتی اگر بحران کرونا هم به وجودنمی‌آمد محملی بود که مردم برای بهتر کردن اقتصاد به هر شکلی تدابیری را اتخاذکنند. حالا با اتفاق افتادن بحران کرونا این نگرانی‌ها بیشتر شده است چرا که دولتدر شرایط فعلی توان پاسخگویی به تمام نیازهای مردم و اطمینان‌بخشی نسبت به آیندهدر حوزه اقتصاد را ندارد، به‌رغم اینکه اگر منصف باشیم در بحران کرونا سوای تماممحدودیت‌هایی که در اقتصاد یا پایین بودن سرمای اجتماعی و غیره داشتیم، ایران نسبتبه بسیاری از کشورهای پیشرفته بهتر عمل کرد. برای مثال امروز وضعیت امریکا با توجهبه اینکه حدود یک ماه بعد از ما درگیر کرونا شد، با ما قابل مقایسه نیست


اگرمنصف بشیم دولت در این بخش عملکرد بهتری داشته و مردم نیز تقریبا تبعیت کردند اماطولانی‌شدن این موضوع و در خانه ماندن و رونق پیدا نکردن اقتصاد، به ویژه در اسفندماه که همیشه حوزه اقتصاد ما رونق بیشتری داشت اما امسال به خاطر کرونا این حوزهتقریبا تعطیل شد، کار را سخت‌تر کرد. ضمن اینکه این شرایط نه تنها منجر به جبرانهزینه‌های قبل از اسفند نشد بلکه هزینه‌های دیگر را نیز بر فعالیت‌های اقتصادیتحمیل کرد. بحث دیگری که هست فرصت‌های از دست رفته و بیکاری‌های ایجاد شده است.آماری كه از سازمان تامین اجتماعی اعلام شد، عبارت بود از اینکه حدود نزدیک به 700هزار نفر تقاضانامه مستمری بیکاری را تکمیل کرده‌اند. طبیعتا آنهایی که حال و روزخوشی دارند دچار چنین مشکلاتی نمی‌شوند. کسانی که شغل ثابتی دارند درگیر چنینموضوعاتی نمی‌شوند. سوال اینجاست که چه کسانی درگیر می‌شوند؟ عمدتا باز هم اقشارفقیر هستند که درگیر چنین موضوعاتی می‌شوند و نگرانی‌های چنین شرایطی را دارند.گروه بعدی که طبق آمار بانک اطلاعاتی ایرانیان منتشر شده است، تقریبا چهار و نیممیلیون نفر در 5 دهک پایین هستند که نه پوشش بیمه تامین اجتماعی دارند و نه تحتپوشش سازمان‌های حمایتی مانند کمیته امداد هستند. جمعیت این افراد قابل توجه است.در این جمعیت نیز چیزی حدود دو میلیون و سیصد هزار نفر افراد بالای 65 سال هستندکه هیچ کدام از نظام‌های حمایتی و رفاهی آنها را تحت پوشش ندارد.  پس شایدآنهایی که امروز دغدغه معیشت دارند از منظر خودشان درست فکر می‌کنند. نه فقط دولتما بلکه اکثر دولت‌ها در این حوزه سخت‌ترین تصمیم را باید اتخاذ کنند. بین سلامتمردم و کسب وکار. اکثر دولت‌ها در نگهداری مردم در خانه برای بلندمدت مشکل دارند.دولت کشور ما نیز بعد گذشت حدود دو ماه مجبور شد بین حفظ سلامت و تنها در خانهماندن یا کسب و کار، با رعایت فاصله‌گذاری هوشمند گزینه دوم را انتخاب كند. گرچهمردم در مواردی رعایت درستی نمی‌کنند و این می‌تواند نگرانی را بیشتر کند.


مردم‌داری در جهان‌گیریکرونا

نویسنده : دکتر سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران

  دکتر  چلک رییس انجمن مددکاری ایران : مدارای اجتماعی باید در .

یکی از ویژگی‌های انساندر زندگی اجتماعی مردم‌دار بودن است.مردم‌داری به زبان ساده یعنی این که شریک دردوغم مردم بودن، همراهی کردن با مردم در شرایط سخت و دشوار و همکاری با مردمدر  این شرایط ، خوش خلقی با مردم، فروتنی، فداکاری، گذشت، وفای به عهد،مدارا با مردم و. .

یکیاز زمان‌‌هایی که این ویژگی بیشتر نمود پیدا می‌کند در شرایط بحرانی و سخت است.اینبحران می‌تواند برای یک فرد ایجاد شده باشد مثلا عزیزی را از دست داده یا در کسبوکارش گرهی ایجاد شده یا مثل اکنون همه مردم جهان گرفتار ویروس کرونا شده باشند.
طبیعتادر چنین شرایطی چگونگی رفتار مردم در ایجاد امید یانامیدی تاثیرگذار است.رفتارحاکی از مردم‌داری قطعا امید و انگیزه ایجاد می‌کند در غیر این صورت، معمولا مردم درگیر بحران احساس تنهایی و یاس می‌کنند.با شیوع بحران کرونا در کشورهایمختلف ازجمله ایران شاهد رفتارهای مختلفی از مردم هستیم که نشان از مردمداری آنهادارد.

 اگر از تعداد معدودی کهدر بحران‌ها برای کسب سود و درآمد بیشتر رفتاری غیرانسانی دارند، بگذریم (که درهمه جوامع حضور دارند)واقعیت این است که رفتار مردم ایران در بحران‌های مختلف نشاناز وجود مولفه مهم مردم‌داری در روابط انسانی دارد.

تاملیبر رفتار اکثر مردم کشورمان در چنین شرایطی از جمله بحران کرونا موید این نکتهاست. مالکی که اجاره ملکش را چند ماه می‌بخشد، فرد متخصصی که با کار داوطلبانه دراین شرایط به کمک مردم می رودیا پرستاران و پزشکان، مددکاران اجتماعی و به طور کلیکارکنان بهداشت و درمان که مدت‌های طولانی و حتی ماه‌ها به منزل نمی روند تا دربیمارستان‌ها به مردم خدمات ارائه کنند در واقع دارند در عمل مردمداری را نشان می‌دهندو رفتاری دارند که  نشان می‌دهد نمی‌توانند نسبت به محنت دیگران بی‌تفاوتباشند.

رفتارافرادی که داوطلبانه درکار تولید ماسک و اقلام متعدد هستند تا برای پیشگیری ازشیوع کرونا کمک کنند،کسانی که اقلام را به رایگان برای کادر درمان و مردم دیگر حتیمعتادان بی‌خانمان، کودکان کار، سالمندان و. تهیه می‌کنند در واقع دارندمردمداری را نشان می‌دهند چرا که در جامعه بی‌تفاوت نیستند و در چنین شرایطی نفع‌شان را به دیگران می‌رسانند تا مصداق این شعر شاعر بزرگ سعدی شیرازی نباشندکه:اگر نفع کس در نهاد تو نیست/ چنین گوهر و سنگ خارا یکی است مردمی که در نظافتشهر کمک می‌کنند تا محیط‌های عمومی را ضدعفونی کنند، سبد غذایی تهیه می‌کنند تا بهخانواده‌هایی  کمک کنند که در این شرایط به دلیل فاصله‌گذاری فیزیکی نمی‌توانندمعیشت خود را تامین کنند و البته هیچ‌گونه چشم‌داشتی هم ندارند نیز از همین دستهافراد مردم‌دار هستند و مصداق این شعر پرمعنای شاعر نامی ایران که: تو نیکی می کنو در دجله انداز/ که ایزد در بیابانت دهد باز مردمداری درهر جامعه‌ای  صمیمیتومهربانی اجتماعی رادر میان مردم تقویت می‌کند که خود می‌تواند در تسکین آلامتاثیر چشمگیری داشته باشد.

ضمناین که ترویج مردم‌داری در جوامع مختلف از جمله ایران پشتوانه خوبی برای مسوولانبرای مدیریت بهتر بحران‌ها از جمله بحران کرونا نیز قلمداد می‌شود. فکر می‌کنم کهیکی از جلوه‌های زیبای اخلاق در جامعه همین مردم‌داری و به فکر دیگران بودناست.این که از انسان اجتماعی صحبت می‌کنیم در واقع از کسی می‌گوییم که به حکماجتماعی بودن، نمی‌تواند نسبت به دیگران  و مشکلات و نیازهای آنان بی‌تفاوتباشد.منبع: رومه جامجم/ اردیبهشت 99

 


پیام تبریک رییس انجمن به مناسبت روز جهانی صلیب سرخ و هلال احمر

 به نام خدایی که در این نزدیکی است.

وم تقویت و نهادینه کردن رویکرداجتماعی در جمعیت هلال احمر
نامگذاری روزها به مناسبت های خاص فرصتی برای سپاسگزاری از دست اندرکان و افراد مرتبط با آن مناسبت می باشد.از جمله این مناسبت ها روز جهانی صلیب سرخ و هلال احمر بوده که مصادف با ۱۸ اردیبهشت ماه می باشد. ضمن تبریک این مناسبت به همه مسولین وکارکنان و داوطلبان این جمعیت و سپاسگزاری از تلاش ها و فداکاری های انجام شده، این مناسبت را بهانه می کنم و با توجه به اصول هفتگانه و اهداف مورد پذیرش و اهمیت این نهاد  مهم بین المللی که در راستای ترویج مهربانی اجتماعی و روابط انسانی و نهادینه کردن  صلح و نوع دوستی وتقویت مشارکت های اجتماعی تلاش می کند، به چند نکته اشاره کنم:
ü تگذاری و برنامه ریزی برای حفظ و ارتقاء  اعتماد اجتماعی مردم به جمعیت
ü پرهیز از انجام فعالیت های موازی در جمعیت
ü توجه  به نیروی انسانی به عنوان یکی از بزرگترین سرمایه های سازمانی
ü شفافیت و پاسخگویی بموقع با هدف ارتقای سلامت همه جانبه
ü تگذاری و برنامه ریزی مناسب برای  ارتقاء سطح دانش مدیران، کارکنان و مردم  از طرق مختلف از جمله توسعه آموزش های همگانی در جامعه و تربیت نیروی انسانی متخصص برای  انجام مداخلات تخصصی در شرایط متعدد
ü وم تدوین استراتژی های موثر برای استفاده حداکثری از ظرفیت های اجتماعی
ü تقویت رویکرد های اجتماعی و محله ایی متناسب با وظایف
ü ارزیابی مستمر و صادقانه برنامه ها و اقدامات انجام شده(تقویت برنامه های مرتبط با مدیریت عملکرد در جمعیت)
ü بهره گیری از ظرفیت انجمن های مرتبط و سازمان های غیر دولتی و سازماندهی مناسب برای استفاده حداکثری از این ظرفیت ها
ü توجه به پژوهش های بنیادی و کاربردی با بهره گیری از ظرفیت های دانشگاه ها و موسسات پژوهشی و انجمن های تخصصی
ü برنامه ریزی برای تقویت مراقبت از کارکنان با هدف ارتقاء سلامت اجتماعی و روانی آنان
ü مستدسازی تجارب داخلی با هدف بهره گیری از آنان در تگذاری ها و برنامه ریزی ها و همچنین  و انتقال به جامعه جهانی
ü برنامه ریزی برای انتقال دانش و تجارب جهانی به ایران با هدف بهره گیری از این دانش و تجارب با ملاحظه رویکرد های فرهنگی و بومی کشور ( بومی سازی)
ü حذف و تجمیع فعالیت های موازی در جمعیت
ü استفاده حداکثری از تکنولوژی ها و فناوری های نوین و شبکه های مجازی و اجتماعی
ü تقویت جایگاه  سازمانی جمعیت در مدیریت بحران
ü برنامه ریزی برای ترغیب وتشویق بنگاه ها برای ایفای مسولیت اجتماعی در جمعیت
ü برنامه ریزی مناسب برای جوانان  و ارتقاء دانش و مهارت های آنان در راستای وظایف جمعیت و افزایش  شاخص های سلامت اجتماعی و روانی در این گروه
ü تقویت ارتباطات برون سازمانی با هدف بهره گیری از ظرفیت های متقابل
ü برنامه ریزی برای افزایش اختیارات استان ها و پرهیز از درگیر شدن به امور اجرایی و جزیی در واحدهای ستادی ملی جمعیت
ü تشکیل بانک اطلاعات سازمان های غیردولتی و انجمن های مرتبط با جمعیت در سطوح ملی ،استانی و شهرستانی
ü تهیه و تدوین  ت های مناسب رسانه ایی
  • روابط عمومی انجمن مددکاران اجتماعی ایران

نشست رئیس جمهوری با تعدادی از روسای انجمنهای علمی و تخصصی با موضوع مقابله با کرونا

در این جلسه روسای انجمن مددکاری اجتماعی ایران، انجمن علوم ی، انجمن جامعه شناسی، انجمن رفاه اجتماعی، انجمن گفت‌وگوی شفافیت، انجمن جمعیت شناسی، انجمن انسان‌شناسی، انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات، انجمن علمی اپیدمولوژی، انجمن پزشکی اجتماعی و انجمن روانپزشکان در سخنان جداگانه‌ای دیدگاه‌ها و پیشنهادات خود را در موضوعات اجتماعی و فرهنگی با محوریت آثار و تبعات کرونا مطرح کردند.

دکتر سید حسن چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز یکی از مدعوین و سخنرانان این نشست بود و برخی موضوعات اجتماعی حائز اهمیت در دوره شیوع کرونارا مطرح نمود.

برخی از مهمترین نکته هایی که از سوی رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران مطرح شد عبارت بودند از:

  • ما شرایط دشواری که در کشور وجهان وجود دارد را درک می کنیم و از زحماتی که در این دوره کشیده شد قدردانی می کنیم.
  • انتظار داریم  انجمن های تخصصی و سازمان های غیردولتی در یتگذاری ها و برنامه ریزی ها و نظارت و نیز اجرا به رسمیت شناخته شوند و نقش آنها دیده شود.
  • با توجه به آمارهای ارائه شده از سوی وزارت مسکن و شهرسازی، حدود ۲۱ میلیون نفر از جمعیت کشور در محلات ناکارآمد شهری زندگی می کنند که اکثریت آنها در این مناطق از دسترسی به بسیاری از حداقلهای خدمات عمومی محروم هستند بنابراین لازم است که توجه بیشتری به آنها بشود. یادمان باشد که در شرایط عادی هم از نظر دو مولفه تأثیرگذار در پیشگیری از شیوع کرونا یعنی بهداشت فردی و بهداشت محیط در حالت عادی هم در این مناطق وضعیت نامطلوبی وجود داشد.
  • توجه اقشار نیازمند و دارای نیازهای خاص در این شرایط ضروری است. طبق آمار وزارت تعاون، کار و رفاه اجماعی، بر اساس بانک اطلاعات ایرانیان، حدود ۴.۵ مبلون نفر از جمعیت کشور در پنج دهک پایین از چتر حمایتی سازمان های مرتبط از جمله کمیته امداد، بهزیستی و … محروم هستند که ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر از انها جمعیت بالای ۶۵ سال هستند. لذا انتظار می رود برای این گروه ها و سالمندان  توجه بیشتری صورت بگیرد.
  • توجه به برخی از گروه های خاص مانند بیماران صعلب العلاج، افراد معتاد در خیابان، کودکان کار، افراد دارای معلولیت، سالمندان تنها، ن سرپرست خانواد و … ضرورت دارد.
  • با توجه به شرایطی که در دوران کرونا در حوزه خانواده خود را نشان داده است لازم است که از ظرفیت های مختلف از جمله آموزش و پرورش برای بالابردن سواد اجتماعی و سواد سلامت روان بهره گرفته شود.
  • وم ارائه حمایت های روانی اجتماعی هم به بهبودیافتگان از کرونا و هم کسانی که در دوران کرونا عزیزان خود را از دست دادند و مراحل سوگ را نتوانستند طی کنند.

همچنین پیشنهادها، دغدغه ها و نقدهایی از سوی سایر مدعوین مطرح شد. تشکیل ائتلاف انجمن‌ها و کرسی‌های علمی و نهادهای مدنی، تقویت اعتماد عمومی و جلب همراهی مردم، حمایت از رسانه‌های مستقل، ساماندهی برای ارتباط دائم با انجمن‌های علمی، ایجاد امنیت اقتصادی و روحی برای تشویق به ازدواج و فرزندآوری، تشکیل کمیته ملی راهبردی جمعیت، تقویت همبستگی ملی و بازسازی سرمایه اجتماعی، احیا و تقویت نهادهای مدنی در کنار نهادهای خیریه سنتی، توجه به سلامت روانی جامعه، تعامل و اقناع افکار عمومی و اولویت‌بندی در بازگشت به روال عادی از جمله محورهای اصلی و پیشنهاداتی بود که روسای انجمن‌های مسوول ارائه دادند.

همچنین در خصوص احتیاط و تدبیر هوشمندانه در آزاد کردن کسب و کار بحثهایی صورت گرفت و مدعوین هشدار دادند که چنانچه تدبیر و برنامه ریزی مناسب و هوشمندانه انجام نشود ممکن است منجر به خشونت های اجتماعی شود که خسارتهای زیادی از جهات مختلف به کشور وارد خواهد شد.

رئیس جمهور در انتهای مباحث با بیان اینکه دولت و مردم در مبارزه با کرونا دست در دست یکدیگر، کار بزرگی انجام دادند، تاکید کرد: باید به گونه ای عمل کنیم که در پایان دوران مبارزه با ویروس کرونا، جایگاه ایران اسلامی در تاریخ، جایگاهی بلندتر و کارنامه آن در این مبارزه، درخشانتر باشد و این مهم در سایه تلاش متخصصان و همراهی و همکاری مردم، دست یافتنی است.
حجت الاسلام و المسلمین اظهارداشت: نباید بی احتیاطی کرد اما دلهره و اضطراب بیش از حد از ویروس کرونا بدتر از خود این ویروس است و می تواند زندگی مردم را در هم بشکند.
رئیس جمهور با اشاره به اینکه جامعه ما در مبارزه با کرونا به تخصص و متخصصان خود اعتماد کرد و علما و بزرگان ما نیز به کمک آمدند، گفت: بخش اقتصادی و علمی ما در مبارزه با کرونا، خوب به صحنه آمدند و موفق عمل کردند و این خیلی مهم است که بعد از چند هفته از آغاز مبارزه با کرونا اعلام می کنیم در بخش فراورده های بهداشتی مورد نیاز در این مبارزه، قدرت صادرات داریم.



رئیس جمهور در نشستی با روسای انجمن های علمی دانشگاهی :

دولت و مردم در مبارزه با کرونا دست در دست یکدیگر کار بزرگی انجام دادند

مهم است که در مبارزه با کرونا، همه در کنار هم باشیم

رئیس جمهور

تهران (پانا) - رئیس جمهور با بیان اینکه دولت و مردم در مبارزه با کرونا دست در دست یکدیگر، کار بزرگی انجام دادند، تاکید کرد: باید به گونه ای عمل کنیم که در پایان دوران مبارزه با ویروس کرونا، جایگاه ایران اسلامی در تاریخ، جایگاهی بلندتر و کارنامه آن در این مبارزه، درخشانتر باشد و این مهم در سایه تلاش متخصصان و همراهی و همکاری مردم، دست یافتنی است.

حجت الاسلام و المسلمین عصر سه شنبه در نشستی با روانشناسان، جامعه شناسان و فعالان حوزه اجتماعی، با تاکید بر ضرورت ارتباط قوی تر مراکز و انجمن های علمی به عنوان مراجع قابل اعتماد مردم در مبارزه با کرونا، اظهارداشت: نباید بی احتیاطی کرد اما دلهره و اضطراب بیش از حد از ویروس کرونا بدتر از خود این ویروس است و می تواند زندگی مردم را در هم بشکند.
رئیس جمهور با اشاره به اینکه جامعه ما در مبارزه با کرونا به تخصص و متخصصان خود اعتماد کرد و علما و بزرگان ما نیز به کمک آمدند، گفت: بخش اقتصادی و علمی ما در مبارزه با کرونا، خوب به صحنه آمدند و موفق عمل کردند و این خیلی مهم است که بعد از چند هفته از آغاز مبارزه با کرونا اعلام می کنیم در بخش فراورده های بهداشتی مورد نیاز در این مبارزه، قدرت صادرات داریم.

در این جلسه روسای انجمن علوم ی، انجمن جامعه شناسی، انجمن رفاه اجتماعی، انجمن گفت‌وگوی شفافیت، انجمن جمعیت شناسی، انجمن انسان‌شناسی، انجمن مددکاری اجتماعی، انجمن مطالعات فرهنگی و ارتباطات، انجمن علمی اپیدمولوژی، انجمن پزشکی اجتماعی و انجمن روانپزشکان در سخنان جداگانه‌ای دیدگاه‌ها و پیشنهادات خود را در موضوعات اجتماعی و فرهنگی با محوریت آثار و تبعات کرونا مطرح کردند.

تشکیل ائتلاف انجمن‌ها و کرسی‌های علمی و نهادهای مدنی، تقویت اعتماد عمومی و جلب همراهی مردم، حمایت از رسانه‌های مستقل، حمایت‌های روانی و اجتماعی از خانواده بازماندگان، بهره‌گیری از ظرفیت انجمن‌ها و سازمان‌های غیردولتی، حمایت از پنج دهک پایین و فرودست جامعه، افزایش سواد اجتماعی مردم، ساماندهی برای ارتباط دائم با انجمن‌های علمی، ایجاد امنیت اقتصادی و روحی برای تشویق به ازدواج و فرزندآوری، تشکیل کمیته ملی راهبردی جمعیت، تقویت همبستگی ملی و بازسازی سرمایه اجتماعی، توجه به معیشت اقشار حاشیه‌نشین، احیا و تقویت نهادهای مدنی در کنار نهادهای خیریه سنتی، توجه به سلامت روانی جامعه، تعامل و اقناع افکار عمومی و اولویت‌بندی در بازگشت به روال عادی از جمله محورهای اصلی و پیشنهاداتی بود که روسای انجمن‌های مسوول ارائه دادند.

متن سخنان رئیس جمهور به این شرح است:

بسم ‌الله الرحمن الرحیم

از حضور اندیشمندان و مسوولین انجمن‌های علمی  خیلی متشکرم. در مبارزه با کرونا به عنوان حادثه ای مهم که با آن مواجه هستیم، برای ما بسیار مهم است که از نظرات همه آنهایی که باید کشور، مردم و دولت را یاری کنند، استفاده کنیم.

شرایط ایران با کشورهای دیگر تفاوت‌های فراوانی دارد اما با یک حادثه تقریبا مشابهی همه ما مواجه شدیم که کمتر تجربه‌ای درباره آن داشتیم و همه ملت‌ها و دولت‌ها با یک سختی و گرفتاری مشابهی تقریبا همزمان روبرو شدند و این مقطع، مقطع بسیار مهمی است چرا که تاب‌آوری ملت‌های مختلف، برنامه ریزی دولت‌های گوناگون و اعتماد و رابطه‌ای که بین مردم و دولت وجود دارد را آشکارتر می‌کند.

ما ملتی با نقاط قوت هستیم و اگر بخواهیم با جوامع و ملت‌های دیگر مقایسه کنیم، ممکن است جامعه ما یک مشکلات ویژه‌ای هم داشته باشد که کشورهای دیگر نداشته باشند.

ما طی 42 سال گذشته مسائل بسیار فراوانی را دیدیم، به یک معنا می‌توانیم بگوییم ملتی هستیم که در حوادث و مسائل مختلف، آبدیده شده ایم و حوادث ما آنقدر حوادث مهمی بوده اند که در سراسر جامعه و خانواده‌ها، شهر و روستای ما، تاثیر گذاشته است.

خودِ داستان انقلاب یک موضوع مهمی بود که در سراسر جامعه ما تاثیر گذاشت؛ در زندگی، سلوک و رفتار مردم و در رابطه حکومت و مردم، خیلی مساله مهمی بود. به هر حال کشوری بود که در آن از مردم کمتر سوال کرده بودند که شما چه می خواهید، چگونه می‌خواهید و به چه رای می دهید و اصلا در طول قرن‌ها مردم ما با چنین سوالاتی مواجه نبودند که از آنها بپرسند شما بفرمایید چه کنیم؟ حکومت‌های گذشته ما از مردم سوال نمی کردند.

ما مواجه شدیم با یک انقلاب عظیم و بزرگی که از روز اول گفت ما از شما می پرسیم چه کنیم، چه نوع حکومتی را انتخاب بکنیم، نام آن حکومت چه باشد، محتوای آن حکومت چگونه باشد و همه مردم را پای صندوق رای فراخواند.

مراحل بعد هم اینطور بود که از مردم پرسید چه کسانی بیایند برای ما قانون اساسی بنویسند، بعد از مردم پرسید این قانون نوشته شده را شما پذیرفتید یا خیر؟ و بعد همه ارکان حکومت را در برابر رای مردم قرار داد. پس ما با حادثه‌ای مواجه بودیم که سراسر زندگی ما را عوض کرد و زندگی جدیدی را پیش روی ما گذاشت. ما با یک جنگی روبرو بودیم، جنگ خانمان سوزی که تقریبا تمام زندگی، روان، امنیت، جان و سلامت مردم را تحت تاثیر قرار داد، حال ممکن است بخشی از جامعه ما به دلیل برنایی و جوانی، خیلی زمان جنگ را به یاد نداشته باشند اما اکثر جامعه ما به خوبی به یاد دارند که آژیر خطر، ابتدا در روح و روان مردم اثر می‌گذاشت.

قبل از اینکه بمب و موشک بیافتد و خسارت آن چه باشد، آن آژیرخطر کل روح و روان مردم را در آن مقطع تحت تاثیر قرار می داد. البته آن آژیر همه جنگاوران را هم تحت تاثیر قرار می داد یعنی تمام سیستم پدافندی کشور بسیج می‌شد که آن دشمن را در هوا شکار کند و نگذارد مردم دچار مشکل شوند.

حوادث فراوان دیگری هم طی این 40 سال داشتیم که کل جامعه ما را تحت تاثیر قرار داده و مخصوص یک شهر، یک روستا و یک بخش نبوده است. مساله تحریم کل جامعه و اجتماع را تحت تاثیر قرار داد.

تحریم چیز ساده‌ای نیست مخصوصا در این 2 سال اخیر که مردم با تحریم بسیار شدیدی مواجه بودند. اگر بخواهیم حادثه ویروس کرونا را در ایران با کشورهای دیگر مقایسه کنیم‌، آغاز هر چیزی قدرت و توان یک کشور برای تاب‌آوری در برابر آن حادثه است،آن هم یک حادثه چند بعدی یعنی مساله کرونا تنها یک مساله پزشکی یا مساله درمانی یا بهداشتی نبود بلکه مساله اقتصادی و اجتماعی هم بود و سبک زندگی ما را به طور کامل تحت تاثیر قرار داد.

آنچه که نسل ما از کودکی تا امروز شنیده بود اینکه به هم نزدیک شوید به هم دست بدهید، با هم احوالپرسی کنید، به خانه هم بروید، همدیگر را میهمان کنید و حالا درست برعکس می‌گوید که از هم فاصله بگیرید، به هم نزدیک نشوید، خانه هم نروید، به هم غذا ندهید و اطعام نکنید. یعنی یک دفعه به ما گفتند بر عکس آنچه که نسل نسل دیروز و امروز از بچگی آموخته بودیم، عمل کنید و این خیلی کار سخت و مشکلی است که بتوانیم جامعه را آموزش بدهیم و به جامعه بگوییم که خطر چگونه است.

مخصوصا مشکل آن زمانی بیشتر می شود که در یک حادثه ای کاملا غافلگیر شویم یعنی هیچ کس4 روز قبل یا 10 روز قبل فکر نکند که فردا با چنین حادثه‌ای مواجه می‌شویم.

در جنگ تحمیلی هم اینطور بود به جز عده خاصی که احساس می کردند ممکن است احتمالا با جنگ مواجه شویم، مردم عادی جامعه ناگهان در 31 شهریوری که همه بچه ها خودشان را آماده کرده بودند که فردا صبح به مدرسه بروند و عده‌ای ساک خود را جمع کرده بودند و عازم حج و مکه بودند و درست در شرایطی که مردم تصور نمی کردند با جنگ مواجه شوند، در ساعت حدود 2 بعدازظهر روز 31 شهریور با یک بمباران مواجه شدند و تمام مرزهای غربی کشور و بخشی از مرزهای جنوبی کشور مورد حمله و تهاجم قرار گرفت. غافلگیری در مورد آنچه قبلا روی آن فکر نشده و آمادگی وجود ندارد، خیلی سخت است و انسان یکمرتبه با یک مشکل عظیم مواجه می‌شود.

در کنار غافلگیری، حادثه‌ای که آدم چیزی از آن نمی داند و برای او تاریک است، دشمنی است که در تاریکی حمله کرده است. او را نمی‌بینیم در ظلمات و تاریکی به ما شمشیر می‌زند و نمی‌دانیم کیست و از کجا آمده است.

ویروس کرونا یک دشمنی بود که هنوز هم درست او را نشناختیم. یک دشمن جدید با شیوه جدید و با نحوه تهاجم جدید به سلامت انسانها و ضعیف‌کش است، یعنی دنبال آنهایی که از گذشته بیماری زمینه‌ای دارند حمله می‌کند، آنهایی که سن و سالی از آنها گذشته و قدرت بدنی اشان کمتر است را مورد حمله قرار می دهد. وجود این ابهام مشکل را دوچندان می‌کند و جامعه را دچار ترس، حیرت و اضطراب می‌کند.

وقتی انسان آینده را درست نمی‌بیند و برای او روشن نیست، یک چاله کوچک را هم فکر می‌کند چاه است تا پایش در چاله کوچک می‌افتد فکر می کند یک گودال بزرگ است در حالی که اگر روشن باشد خواهد دید آن چیزی نیست و یک چاله کوچک است که می‌شود از آن رد شد اما در تاریکی همان چاله آدم را دچار اضطراب می‌کند.

امروز کل جهان با یک همچون حادثه‌ای مواجه شده، حتی آنهایی که خیلی مدعی علم و دانش هستند، مدعی این هستند که تخت بیمارستانی آنها زیاد است، در دارو شرایط بسیار خوبی دارند، در ذخایر وضع بسیار خوبی دارند، با کشورهای دیگر متحد و منسجم هستند و به داد یکدیگر می رسند، دچار مشکل و سردرگمی شدند. حال شما در نظر بگیرید یک کشور و جامعه‌ای که با تحریم مواجه هست، دست تنهاست، خودش باید روی پای خودش بایستد، می‌داند متحدی ندارد که آن متحد امروز به کمک او بیاید، متحدش ملت خودش است و چاره‌ساز او تاب‌آوری جامعه خودش است، همه باید به صحنه بیایند و دست به دست هم بدهند.

خیلی برای ما مهم است که در این مقطع همه در کنار هم قرار بگیریم، آموزش‌های لازم را به مردم بدهیم، قدرت، توانمندی و اعتماد مردم را بالا ببریم. مردم خوب اعتماد کردند؛ یعنی به متخصصین و به تخصص احترام گذاشتند.

وقتی وزیر بهداشت و درمان حرف زد، وقتی مسوول یک بیمارستان حرف زد، وقتی متخصص حرف زد، مردم هم توجه و هم قبول کردند که این مسوول و متخصص از روی دلسوزی و دانش حرف می‌زند و قبول کردند که دارد به آنها راه حل ارائه می‌کند و این خیلی برای ما مهم است که جامعه ما به تخصص اعتماد کرد.

علما و بزرگان همه به کمک آمدند. شما ساعت‌ها و روزهای اولیه این کرونا را در نظر بگیرید! زود یادمان می‌رود، اینقدر حوادث سخت و سنگین و زندگی سخت است، شما آن ساعت‌های اول کرونا را در نظر بگیرید که چه تفکرات عجیب و غریبی بود.

آن یکی می‌گفت اصلا فاصله اجتماعی یعنی چه، آن یکی می گفت اصلا قرنطینه را ما نمی‌پذیریم، آن یکی می‌گفت اصلا قرنطینه معنا ندارد، آن یکی می‌گفت حتما باید قرنطینه شود و سخت‌ترین قرنطینه شود. تفکرات و افکار مختلف، همه آنها هم یک پشتوانه‌ای داشت، حالا یکی پشتوانه اعتقادی و علمی داشت و یکی پشتوانه‌اش تجربه شخصی بود، به هر حال هر چه که بود.

در آن شرایط ناگهان کشور با یک معضلی مواجه شد. در لحظه اول فکر کردیم این بیماری در یک شهر برای چند نفر وارد شده، چند ساعت بعد دیدیم، چند نفر نیست، چند ده نفر است، یک روز بعد متوجه شدیم اصلا یک شهر نیست چند شهر است، روزهای بعد متوجه شدیم چند شهر نیست، چند استان است و همین طور درگیری‌ها افزایش‌ها و نگرانی‌ها در کنار هم قرار گرفت.

اما در عین حال مردم در برابر این حادثه پیچیده، به دلیل اینکه مردم ایران این تفاوت را با ملت‌های دیگر دارند که حادثه زیاد دیده‌اند، حالا این حادثه به حق یا ناحق بوده، تحمیلی یا انتخابی بوده، به هر حال حوادث مختلفی را در این چهل سال مرتب دیدند و بنابراین، این هم یکی از این حوادث است. یک حادثه ناگوار و سختی است که مردم با آن مواجه شدند.

شما می بینید آن حالتی که به یک فروشگاه هجوم بیاورند و یقه همدیگر را بگیرند، در ایران کمتر دیدیم، یا اصلا ندیدیم. اما در بعضی از کشورها دیدیم. یعنی هول و هراس و اضطرابی که بوجود آمد و هنوز هم هست. هنوز هم در کشورهای پیشرفته صنعتی، همین دیروز، یعنی تا دیروز که اطلاع دارم، باز هم شما 11 صبح بروید، ماکارونی پیدا نمی کنید، ظهر بروید وسایل بهداشتی نیست، بعدازظهر وسایل ضدعفونی نیست؛ کشور پیشرفته صنعتی که آن همه ادعا دارد.

این اطلاعات من مربوط به 10 روز پیش نیست، مال دیشب است. همچون هول و هراسی را در ایران ندیدیم. مردم نریختند غارت کنند. مردم آرامشی داشتند، آرامشی پیدا کردند و به حرف مسوولین خود اعتماد کردند و از آن طرف بخش‌های مختلف به صحنه آمدند. یعنی اینکه می‌بینیم در یک زمان کوتاهی در حالی که برای تهیه مواد ضدعفونی در روزهای اول با مشکل مواجه بودیم، مثلا در طول چهار روز، پنج روز یا یک هفته شرایط عادی شد. تمام بنگاه‌هایی که می‌توانستند مواد ضدعفونی را بسازند یا توسعه بدهند یا خط تولید را عوض کنند این کار را فوری کردند و شما دیدید که شرایط ما بهتر شد.

بیمارستانهای ما ممکن بود در بعضی از شهرها در ساعات اول و در روزهای اولیه با یک اضطراب و نگرانی بگویند که این بیمار را زود ببرید و ممکن است تخت، پزشک و پرستار نباشد اما بعد از مدت کوتاهی همه آرام گرفتند که اگر فردی از اعضای خانواده شان دچار مشکل شد، تخت بیمارستانی، پزشک، مراقبت و پرستار هست و این خیلی مهم است.

در حالی که در کشورهای بزرگ صنعتی پیشرفته این زمان خیلی طولانی تر بدست آمد یعنی حتی هفته اول و دوم با کمبود تخت مواجه بودند و هنوز هم در بعضی جاها با کمبود تخت و تجهیزات مواجه هستند و حتی پرستار و پزشک آنها با کمبود تجهیزات مواجه است.

ما زودتر توانستیم این کمبودها را جبران کنیم و به یک شرایط معمولی تر قدم بگذاریم. چرا؟ همه به صحنه آمدند و همه کمک کردند و ما هم آدم‌هایی داشتیم که احتکار کردند و دغل‌کاری کردند اما عده آنها محدود بود و معدود افرادی بودند. اکثر مردم به صحنه آمدند و به کمک و یاری یکدیگر آمدند و این شرایط خیلی جدیدی را برای جامعه ما ساخته است.

حالا به هر حال دیر یا زود از کرونا می‌گذریم. حال ممکن است با این کرونا یک ماه دیگر مواجه باشیم، ممکن است 5 ماه دیگر با آن مواجه باشیم و ممکن است بیشتر با آن مواجه باشیم که نمی‌توانیم به دقت بگوییم چه روزی این دوره تمام می‌شود و شاید کمتر کشوری هم بتوانند به این صراحت و قاطعیت بگوید که مثلا این مساله تمام می‌شود.

آثار کرونا هم که شما امروز دیدید بعضی از شرکت هایی که شرکت‌های معروفی هستند و در صنعت هوایی و ساخت هواپیما و تجهیزات قدرتمند هستند و بعضی‌ها اظهارنظر کردند که تا چند سال دیگر طول می کشد که شرایط پرواز هوایی به قبل از کرونا برگردد. حال ممکن است در این کلمه یک مقدار اغراق و مبالغه باشد ولی معلوم است قابل پیش‌بینی نیست یعنی هیچ‌کس نمی‌گوید که این مشکلات 10 روز یا 40 روز و یا 52 روز دیگر تمام می‌شود و نمی‌شود پیش‌بینی کرد و این یکی از مشکلاتی است که با آن مواجه هستیم.

در این مشکل برای ساخت امکانات و تجهیزات و نیازمندی‌ها که به نظر من بخش اقتصادی و علمی جامعه ما خوب به صحنه آمدند. الان در بعضی از چیزها توانستیم به اندازه مورد نیاز بسازیم یا به زودی می‌توانیم خودکفا شویم. دیروز ما با این شرکتهای دانش بنیان صحبت می‌کردیم که از توانمندی‌های خودشان، از مقدار وینتلاتوری که می‌توانستند در 24 ساعت تولید کنند و یا از سی.تی‌.اسکن‌هایی که در هفته چند دستگاه می توانند تولید کنند، صحبت می کردند که بخش‌های مختلف بودند و یا ماسک‌هایی که پرستار ما نیاز دارد، N95 و یا بقیه تجهیزات و امکانات که همه اینها با قاطعیت و محکمی می گفتند که ما الان تامین می‌کنیم و در هفته های آینده شرایط ما بهتر خواهد بود.

این برای مردم ما خیلی مهم است که ما بعد از چند هفته اعلام کنیم امروز یک بخش بزرگ مواد ضدعفونی و مواد بهداشتی را قدرت صادرات داریم. نه تنها اینکه ما در داخل الان نیازمندی خودمان را رفع کردیم، قدرت صادرات نیز داریم. در بعضی از کیت‌ها که دیروز یکی از این شرکت‌ها مدعی بود که ما توان صادرات داریم و به اندازه نیاز می‌توانیم تولید کنیم و توان صادرات داریم که خیلی مهم است یعنی دلگرمی بزرگی برای مردم ما است.

وقتی یک پرستار می گوید من 10 روز در بیمارستان ماندم و می توانست شب به خانه خودش برود و نرفته و مانده که یا به خاطر اهمیت بیمارانی که آنجا بود و یا به خاطر سلامت خانواده خودش که احتیاط کرد و در بیمارستان برای 10 روز، 15 روز ، 20 روز و یک ماه مانده و احساس خستگی نکرده است و با همان دلاوری و با همان روحیه بلند پرستاری کمک می‌کند که اینها خیلی مردم ما را تقویت و توانمند می‌کند.

حالا بله خیلی از رسته های شغلی و افراد جامعه در این ایام از لحاظ اقتصادی دچار مشکل شدند که خیلی طبیعی است و حمل و نقل و گردشگری ما دچار مشکل شده است و خیلی از مشاغلی که ما اسمش را آسیب پذیر یا پرریسک گذاشتیم و حالا هر چه که اسمش گذاشتیم و مشاغلی که هنوز هم مجاز نیست و هنوز هم باز نشده، نمی توانیم آنجایی که ریسکش بالا است. حالا یک وقتی ریسک یک درصد است و می تواند ریسک کند و همیشه ما در زندگی یک درصدی ریسک می‌کنیم و از هر خیابانی که رد می‌شویم یک درصدی ریسک می‌کنیم.

صبح که از خانه بیرون می آییم و مشغول کار می شویم یک درصدی ریسک هم دارد. هیچ وقت آدم نمی تواند صددرصد مطمئن باشد ولی مشاغلی که ریسک بالا داشته حتی مساجد و محافل را آغاز نکردیم.

ماه رمضان برای مردم ما از لحاظ ایمانی، دینی و سنت‌های مذهبی بسیار اهیمت دارد و اساسا ماه رمضان در زندگی مردم با جلسات قرآن و رفتن به مساجد و اماکن مقدس توام بوده است و در این ماه رمضان، مردم از این محافل جدا هستند. لذا این موارد را مراعات کرده و مراعات می‌کنیم و به پیش می‌رویم اما در عین حال مردم مشکلات زیادی از لحاظ زندگی و از لحاظ اقتصادی دارند و خواهند داشت. اینجا همه باید کمک کنیم اگر بگوییم دولت، دولت که اصلا چیزی نیست، دولت یعنی عده‌ای که نماینده و خادم مردم هستند والا چیزی به نام دولت نداریم و نهادی جدا از ملت نیست. مردم یک عده را انتخاب کردند و گفتند شما بیایید این کارها را برای ما انجام دهید.

بودجه‌ و امکاناتی هم که هست به مردم تعلق دارد اما در عین حال من به عنوان کسی که شرایط اقتصادی کشور و وضع بودجه مان را می دانم و از مشکلات تحریم به خوبی آگاهی دارم و بسیاری از مردم هم به خوبی آنرا می دانند به نظر من در حد خودمان دولت کار بزرگی انجام داده و کار بزرگی مردم انجام دادند.

اگر همه دست به دست هم نمی‌دادیم، دولت، نیروهای مسلح ، انجمن‌های مختلف، خیرین و مردم، نمی توانستیم امروز اینجا باشیم. همه با هم مشکل را کاهش دادیم، نمی‌گوییم مشکل را تمام کردیم، مشکل را کاهش دادیم و قابل تحمل کردیم. این قابل تحمل کردن قدم اول و بسیار مهم است بعد باید برسیم به آن حدی که قابل قبول باشد و باید به حد مطلوب برسیم و تا رسیدن به آن نقطه، مسیر طولانی است.

امروز از دانشگاه، از متخصصین و از آنهایی که در حوزه علوم انسانی کار کردند که در شرایط کنونی این علوم به درد ما می‌خورد، توقع داریم دانش‌ و آنچه‌ که در دانشگاهها و مراکز علمی و در مراکز تحقیقی جمع کرده و آ‌موخته را به مردم عرضه کنیم.

فضای مجازی، فضای خوبی برای عرضه دانش انجمن‌های علمی است. امروز خیلی ها در فضای مجازی حرف می زنند و داده‌هایی ارایه می شود، مردم نمی‌دانند چقدر به آنها اعتماد کنند و چقدر قابل اعتماد است. در این فضا بعضی از حرفهای نادرست و بعضی از حرفهای درست ارایه می شود. خیلی مهم است که مراکز و انجمن های علمی قابل اعتماد در این فضا با مردم حرف بزنند.

این روزها در بحث پزشکی و درمانی یک عده افراد قابل اعتماد، به صورت رسمی حرف می‌زنند یک عده هم در فضای مجازی یا رادیو و تلویزیون حرف می زنند. برای مردم خیلی مهم است که کسی به آنها بگوید که این بیماری چیست و چگونه است؟

ترس بیش از حد، دلهره بیش از حد، اضطراب بیش از حد از خودِ‌ این کرونا و از این ویروس بدتر است و واقعا می تواند زندگی مردم را در هم بشکند و آسایش را از مردم بگیرد اما در عین حال هم نباید بی احتیاطی کنیم یعنی هم باید دلهره و اضطراب اضافه نباشد و هم باید احتیاط لازم انجام بگیرد.

دولت در این مدت برای اجرای دستورالعمل‌های بهداشتی و کارهایی که لازم دیده کمتر از قوه قهریه و زور استفاده کرده و گفته که اینجا را قفل و پلمپ می‌کنم و اینجا دستگیر می‌کنم بلکه با مردم حرف زده و گفته که مردم بیایید این کار را بکنید و از مردم خواهش کرده است و متخصصین به مردم آموزش دادند.

از آن طرف هم تلاش به گونه‌ای بوده که مردم احساس نکردند در این روز سخت رها شدند. رهاشدگی بدترین درد برای یک جامعه است، جامعه‌ای که احساس کند کسی و پناهی ندارد. نه امروز دیدند پزشکان و پرستاران و بیمارستان‌های آنها، دلسوزان آنها، خیرین آنها همه در صحنه هستند و همه کار می‌کنند. اینکه مردم بفهمند تنها نیستند، پشتوانه دارند، حالا پشتوانه معنوی جای خودش، اعتماد به حق و حسن ظن به خداوند که سر جای خودش، توکل به خداوند سر جای خودش، از لحاظ مادی هم بیینند که نه افراد دلسوز هستند و به جامعه می‌آیند. همه تلاش می‌کنند، همه کار می‌کنند، همه به کمک همدیگر آمدند و یک مقدار هم تا حد ممکن آینده را کمی روشن کردیم، آن تاریکی محض از بین رفته که مردم فهمیدند ویروسی آمده، این ویروس خطرناک است، این ویروس به گونه‌ای است که می‌تواند در دیگران اثر بگذارد، دارای اپیدمی است و می‌تواند جامعه را مبتلا کند. در عین حال در یک مراحلی است که می توان تحملش کرد.

مردم اول که نمی دانستند، شاید این داستان را شما بدانید یا خیر! همان اوایل کار می‌خواستیم یک عده دانشجو را از چین به ایران بیاوریم، هنوز اینجا هم آثاری از اینکه کرونا آمده، نبود. یک تعداد افراد دانشجو در ووهان بودند و می‌خواستند به ایران بیایند. اینها را می‌خواستیم ببریم جایی قرنطینه کنیم. شما نمی‌دانید، هیچ بیمارستانی زیر بار نمی‌رفت. به یک بیمارستان می‌گفتیم، بیمارستان خصوصی، دولتی، می‌گفتیم این عده دانشجو بیایند مثلا 10 روز، 15 روز اینجا، قبول نمی‌کرد. همه می‌ترسیدند. از کلمه کرونا می‌ترسیدند. همه فرار می کردند. می‌گفتیم چهار اتاق بدهید اینها به هتل بیایند، هیچ هتلی جرات نمی‌کرد و می‌گفت نمی‌شود. هیچ کس زیر بار نرفت، تا جایی به هر حال تهیه شد که اینها بیایند به آنجا بروند، آن مثلا دو هفته قرنطینه را بگذرانند.

یک همچون وحشتی بود. الان این وحشت نیست، به یکی می‌گفتند کرونا گرفتی، فکر می‌کرد کرونا گرفت دیگر تمام است، یعنی سه روز دیگر از این دنیا رفته. یک وحشت اینطوری بود. الان جامعه اینطور نیست، جامعه آشنا شده، فهمیده به هر حال این بیماری چیست. امروز کسی به اصطلاح تست کرونای او مثبت می‌شود، به راحتی به او می‌گویند چه کار کند. خیلی‌ها در خانه خودشان می‌مانند، 10 روز، 15 روز در قرنطینه می‌مانند، بعد بیرون می‌آیند و تمام می‌شود.

اصلا مردم نمی‌دانستند این ویروس به گونه‌ای است که 80 درصد مردم این ویروس را می‌گیرند و تمام می‌شود و نمی‌فهمند، خودشان اصلا متوجه نمی‌شوند. اول هم به یک عده می‌گفتید، می‌گفتند این حرف‌ها چیست، اصلا اینچنین نیست، اصلا همه را می‌کشد، همه را می‌گیرد، همه را، قدم به قدم با واقعیت آشناتر شدیم.

ممکن است یک ماه دیگر اطلاعات راجع به این ویروس به مراتب بیشتر شود. دنیا هم روز به روز اطلاعاتش بیشتر شود. ممکن است یک روز به راه درمان واقعی برسیم و راه درمان پیدا کنیم. ‌قشنگ نسخه پیچی شود و کسی که کرونا می‌گیرد با یک نسخه‌ای بتواند ظرف 4 روز، 5 روز درمان شود.

ممکن است به روزی برسیم که واکسن آن در اختیار بشر قرار گیرد و آن وقت این نگرانی‌ها به مراتب کمتر شود. بنابراین به نظرم آن ترس و وحشت و دلهره اول ریخته و این خیلی مثبت است. اینکه فکر می‌کردیم هر کس از خانه بیرون بیاید و به محل کار در یک کارگاه برود تمام است، همه اینها دیگر کرونا گرفتند و کارشان تمام است. نه، یک کارخانه بزرگ، یک مرکز تولیدی بزرگ، الان دو ماه است کار می‌کند، حالا یکی از وزرا نسبت به یک مرکز بسیار عظیم و بزرگ گفت که یک نفر هم کرونا نگرفته است. همه مراعات کردند. همه اصول را مراعات کردند. در ورودی همه را چک کردند، مراعات کردند. یک کارخانه عظیم و بزرگ، نه کارخانه‌ای با 5 کارگر، کارخانه‌ای با چند هزار کارگر، همه دارند کار و فعالیت می‌کنند. پس این خیلی مهم است که روز به روز بتوانیم مردم را با واقعیت آشناتر کنیم و راه را برای مردم هموار کنیم و یک مراکزی باشد که آن مراکز مورد اعتماد مردم باشد.

خواهش می‌کنم از لحاظ روانشناسی، از لحاظ جامعه شناسی، یک مراکزی داشته باشیم، بیشتر در فضای مجازی می‌گویم، سامانه‌هایی در فضای مجازی باشد که مورد اعتماد مردم، یعنی خودِ وزارت بهداشت و درمان، خودِ ستاد ملی کرونا، بیاید یک لیست بدهد که این صد سامانه، این انجمن‌ها با این مشخصات، اگر حرفی به شما می‌زنند، اینها مورد اعتماد هستند. این خیلی مهم است که مردم بدانند گوششان را به کجا بدهکار کنند، کجا توجه کنند، کجا مسائل را مورد اجرا و توجه قرار دهند و به کجا به هر حال اعتنا نکنند.

در مجموع می توانم بگویم یک آزمایش و امتحان بزرگی از لحاظ تاریخی برای همه بشریت در برابر این بیماری و ویروس است و برای ما هم به عنوان ایران یک شرایط خاصی برای مقایسه با ملت‌های دیگر است و مهم است پایان این ویروس که حالا هر وقت هست و امیدواریم زمان آن بلند نباشد و خدا کمک کند، ویروس که تمام می شود، جایگاه ایران در تاریخ بلندتر باشد یعنی دنیا بگوید در مبارزه با این ویروس، این کارنامه ایران است و ببیند این کارنامه یا کارنامه درخشانی است، یا قابل توجه است و یا قابل مقایسه با کشورهای دیگر است.

الان در همه کشورها، کشوری نیست که با این کرونا درگیر نباشد حالا بعضی‌ها بیشتر درگیر و بعضی‌ها کمتر هستند. به اعتقاد من همه ما دست به دست هم بدهیم و همه بخش‌های علمی در این زمینه به میدان بیایند و همه توان خودشان را به کار بگیرند که انشاءالله از کرونا عبور با کمترین تلفات و کمترین هزینه خواهیم کرد چون حادثه وقتی آمد، حادثه هست و هنر ما این است که در آن حادثه بتوانیم کاری کنیم که هزینه را کمتر کنیم چون همه باید هزینه بدهیم و هیچ ملتی نیست در برابر کرونا هزینه ندهد که مهم این است این هزینه را کمتر کنیم.

کمتر کردن هزینه هنر دولت، متخصصین، مردم، همه آنهایی که در این زمینه‌ها فعالیت می‌کنند و سمن‌هایی که در این زمینه فعالیت می‌کنند، است و انشاءالله امیدوارم ما به گونه‌ای هماهنگ عمل کنیم که با کمترین هزینه و با کمترین خسارت‌ها عبور کنیم و بتوانیم در یک زمان نه چندان بلندی خسارت‌هایی که در این زمینه برای ما و برای ملت‌های دیگر بوجود آمده است را جبران کنیم. خیلی ممنون و متشکر

والسلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته


میزانطلاق به کرونا ارتباطی ندارد

 سیدحسن چلک در نشست اینستاگرامی با اشارهبه میزان تاب‌آوری خانواده‌ها در حوزه آسیب‌های اجتماعی گفت: آنچه که از شروعدوران کرونا تا امروز اتفاق افتاده محصول کرونا نیست. اینکه خانواده‌های ما چندانتاب‌آور نیستند، به شیوع کرونا مربوط نیست، بلکه قبل از کرونا هم شاهد افرادیبودیم که خانواده بودن را نیاموخته‌اند. شعارسال: سید حسن چلک طی نشستاینستاگرامی  به تشریح تاثیرات کرونا و تبعات آن در دوران پسا کرونا پرداخت.  سیدحسن چلک، رئیس انجمن مددکاری ایران و موسس اورژانس اجتماعی123،  درباره تاثیرات کرونا بر تاب‌آوری در خانواده و آسیب‌های اجتماعی ایرانتوضیحاتی ارائه کرد.   افزایش میزان جرائم خانوادگی   او در ابتدا ایننشست اینستاگرامی با اشاره به میزان تاب‌آوری خانواده‌ها در حوزه آسیب‌های اجتماعیگفت: آنچه که از شروع دوران کرونا تا امروز اتفاق افتاده محصول کرونا نیست. اینکهخانواده‌های ما چندان تاب‌آور نیستند، به شیوع کرونا مربوط نیست، بلکه قبل ازکرونا هم شاهد افرادی بودیم که خانواده بودن را نیاموخته‌اند.   رئیس انجمنمددکاری ایران افزود: بنابراین در دوران کرونا زمان فعالیت اعضای خانواده در کناریکدیگر افزایش یافته و همین امر نشان دهنده میزان مهارت‌های اجتماعی و ارتباطیافراد در کنار هم است.   او تاکید کرد: با بررسی آمار پزشک قانونی مشاهده می‌شودکه میزان خشونت‌های اجتماعی و خانوادگی روبه‌ رشد است. از سوی دیگر در جامعه باافزایش جرائم خانوادگی، طلاق، کودک آزاری، همسرآزاری و . مواجه هستیم.   تجربه 70 درصدی تنش در ایام کرونا   چلک با بیان اینکه در دورانکرونا صدای خانواده‌ها بیشتر شنیده شد، گفت: براساس پژوهش‌های انجام شده 16درصد ازافراد در دوران کرونا خشونت را تجربه کرده، 56 درصد تنش شدید داشته و تنش زوجین ووالدین هم در این ایام فراوان بوده است.   او افزود: در این وضعیت سازمان‌هایمرتبط با موضوع خانواده و مشاوره هم افزایش تماس‌ها را اعلام کرده‌اند.  تماس به اورژانس اجتماعی به معنای افزایش خشونت نیست   رئیس انجمن مددکاریایران با بیان اینکه افزایش تماس‌ها ااما به معنای  افزایش خشونت‌ها نیست،تاکید کرد: در دوران کرونا پیامک‌هایی برای همگان ارسال شد. برای مثال در این ایامسامانه‌های 1480، 123 و 4030 بیش از گذشته در جامعه اطلاع‌رسانی شد.   چلک گفت: افراد در جامعه مهارت حل تعارض و چگونگی ایجاد نشاط را نیاموخته و همینقضیه باعث بروز مشکلات شده است. درضمن قرنطینه خانگی و کرونا صدای داخل خانواده رارساتر کرد.    او با بیان اینکه ادامه روند کرونا و تاثیر آن بر اقتصادچندان مشخص نیست، گفت: در این شرایط دولت نیز در بین سلامت و کسب و کار بعد ازمدتی مجبور به انتخاب کسب و کار شد.    این استاد دانشگاه تصریح کرد:قبل از دوران کرونا نیز وضعیت کسب و کار ما چندان مناسب نبود. تمامی این مسائلمزید بر علت شد تا مسائل درون  خانواده خود را نشان دهد. تمامی این مسائاییده تفکر و محصول خانواده است و ربطی به کرونا ندارد.   چلک با بیاناینکه منبع تعت را در خانواده شاهد هستیم، گفت: به دلیل نبود مهارت‌های خودمراقبتی، آسیب‌ها در خانواده افزایش پیدا کرده است.   کاهش فرزندآوری ازتبعات کرونا    این استاد دانشگاه درباره تاثیرات کرونا گفت: در اینشرایط فرصتی برای ارتقای مهارت‌ها نیست، در کوتاه مدت جهان پس از کرونا با کاهشفرزندآوری مواجه است.   او افزود: هرچند خانواده باید خود را بازنگری کرده وکارکردها متفاوت شود.   باید با کرونا زندگی کرد     چلک بابیان اینکه در جهان پساکرونا کارکردهای خانواده افزایش یافته و مهارت‌ها مهمترقلمداد می‌شود، گفت: پس از کرونا سبد سلامت روانی و اجتماعی جایگاه بهتری پیدا می‌کنند.برخی از افراد به دلیل فقر و نیازمندی نمی‌توانند در خانواده بمانند. برای مثال درروزهای کرونایی شاهد فعالیت کودکان کار و خیابان، متکدیان، معتادان متجاهر و .هستیم. این افراد برای تامین معیشت باید در محیط‌های ناقل بیماری کرونا کار کنند.  چلک ضمن توصیه به خانواده‌ها در زمینه کرونا گفت: باید با کرونازندگی کرد و برخی مسائل خانواده به پسا کرونا مربوط نیست در این راستا باید دسترسیمردم به خدمات مشاوره تسهیل شود.    میزان طلاق به کرونا ارتباطی ندارد  این مددکار اجتماعی با بیان اینکه در 20 سال اخیر شاهد افزایش طلاق در کشور هستیم، گفت: شاید کرونا برخی از اختلافات را تشدید کند، یا باعث شده تاخانواده‌ها تامل و مدیریت داشته باشند. بنده طلاق را به کرونا ربط نمی‌دهم، بلکهعوامل متعدد در گسترش طلاق تاثیرگذار است. اگر این عوامل از بین نرود، جامعه بهسمت طلاق پیش می‌رویم.   چلک افزود: تا زمانی که عوامل تشدید دهندهطلاق از بین نرود، روند طلاق افزایش می‌یابد، چون  زوجین در دوران کرونا بیشاز پیش در کنار یکدیگر مانده و  تعت و اختلافات بیش از پیش نمایان شدهاست.   او تصریح کرد: درصورت عدم مدیریت این قضیه شاید بعد از یک مقطع کوتاهیمیزان طلاق و جدایی در کشور افزایش پیدا کند.   کرونا چه تاثیری در حاشیهشهرها دارد؟   رئیس انجمن مددکاری ایران درباره وضعیت حاشیه شهرها در کشورگفت: براساس گزارشات ایرج حریرچی، معاون وزیر بهداشت، بیشتر مبتلایان به بیماریکرونا از اقشار فقیر جامعه هستند.   11 میلیون نفر در ست‌گاه‌های غیررسمیزندگی می‌کنند     چلک تاکید کرد: براساس آمار وزارت راه و شهرسازی21 میلیون نفر از جمعیت کشور در محلات ناکارآمد شهری در قالب ست‌گاه‌هایغیررسمی، بافت فرسوده، روستاهای الحاقی به شهر، بافت‌های تاریخی و حدود 11 میلیوندر ست‌گاه‌های غیررسمی زندگی می‌کنند.   او تاکید کرد: بسیاری از بافت‌هایفرسوده  از حداقل خدمات عمومی برخوردار نیستند. درضمن تقریبا هزار و 100 محلهجزو مناطق پر ریسک‌تر هستند.   این استاد دانشگاه گفت: به‌دلیل رعایت نکردنبهداشت فردی و محیط نرخ ابتلا افزایش یافته است، طبیعتا تهیه اقلام بهداشتی نیز دردهک‌های پائین دشوار است. بر اساس گفته‌های ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت،احتمال افزایش ابتلای افراد در دهک‌های پائین و در مناطق حاشیه‌نشینی به مراتببیشتر بوده است.   حدود 4ونیم میلیون ایرانی بدون حمایت   چلک بابیان اینکه دستفروشان در دوران اول کرونا بیشتر رعایت می‌کردند، اما  کودکانزباله‌گرد همچنان فعالیت داشتند، افزود: این افراد برای تامین معیشت روزانه خود بهقوانین ستاد ملی کرونا بی‌اهمیت بودند.   به گفته او با آغاز فعالیت‌ها، شاهدافزایش فعالیت کودکان زباله‌گرد و کار در سطح شهر هستیم.   رئیس انجمنمددکاری ایران افزود: حدود 4 و نیم میلیون ایرانی در دهک پائین (افراد نیازمندحمایت ویژه) تحت پوشش هیچ‌یک از سازمان‌های حمایت‌گر نیستند. یعنی جمعیت قابلتوجهی در سامانه اطلاعات ایرانیان ثبت نشده‌اند، بنابراین این افراد جایگاهی درتصمیمات دولت ندارند.   عملکرد مطلوب دولت در ایام کرونا   او گفت: بهباور بنده دولت ما در دوران کرونا در مقایسه با دیگر کشورها عملکرد مطلوب داشتهاست. هرچند برخی از گروه‌ها نیازمند توجه بیشتر هستند.   چلک تاکیدکرد: باید برای فعالیت دستفروشان در حوزه بهداشت تمهیدات ویژه اندیشیده شود. حال وروز اقتصاد چندان مناسب نبوده است.   اتباع بیگانه در روزهای کرونایی خدماتدریافت می‌کنند    این مددکار اجتماعی با بیان اینکه در کشور ما اتباعبیگانه حضور داشته و خدمات دریافت می‌کنند، گفت: دولت هم تمهیداتی اتخاذ کرده تاخدمات در زمینه بهداشت و درمان به اتباع ارائه شود. در این بخش دسترسی به خدمات باتصمیمات دولت فراهم است.   چلک افزود: ایران محدودیتی برای ارائه خدماتبه اتباع بیگانه ایجاد نکرده است سازمان‌های غیردولتی مرتبط در حال ارائه خدمات بهآنها هستند. در این شرایط دیدگاه انسانی از اهمیت زیادی برای ما برخوردار است.  این استاد دانشگاه با بیان اینکه ما باید این را بپذیریم که در شیوع اینبیماری نقشی نداشتیم، گفت: در خانواده با خود مراقبتی و خلق فرصت‌های جدید بایدکاری کرد تا ماندن در خانه باعث افزایش دوستی شود.     چلک گفت:هیچ فردی مصون از این ویروس نیست و لازم است تا پروتکل‌های ستاد ملی کرونا موردتوجه قرار بگیرد باید هر فردی با پذیرش رفتار مناسب از گسترش این بیماری جلوگیریکند.( http://tnews.ir/site/7b7e160773067.html)

منبعخبر : سایت خبری شعار سال

https://shoaresal.ir/fa/news/274100/میزان-طلاق-به-کرونا-ارتباطی-ندارد



وم همکاری اولیای مدرسه و خانه برای بازگشایی مدارس

سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 

 

 رفع اطاله دادرسی در قوه قضاییه با ایجاد "نظام‌نامه مددکاری .

باتوجه به اینکه مدت تحصیلی خیلی زیاد شد و آموزش و کیفیت آموزش مهم‌تر از طول مدت آموزش است از طرفی این دغدغه را هم در کشور داریم که عده‌ای امکان دسترسی و استفاده از سامانه شاد آموزش و پرورش را نداشتند؛ به هر دلیلی اعم از اینترنت یا نداشتن گوشی‌های مناسب از خدمات این شبکه محروم شدند که در این رابطه باید تدبیری اتخاذ می‌شد. مدارس تقریبا سه ماه با هدف حفظ سلامت دانش‌آموزان در بحران شیوع کرونا تعطیل شد. اکنون تصمیم بر این است که فضای مناسب به مدت یک ماه به منظور پرسش و پاسخ‌های احتمالی ایجاد شود. به نظر می‌رسد این تصمیم با رعایت فاصله‌گذاری هوشمند و با توجه به اختیاری بودن و نه اجباری بودن حضور دانش‌آموزان می‌تواند فرصتی برای کسانی باشد که به هر دلیلی نتوانستند از برنامه‌های آموزش مجازی آموزش و پرورش استفاده کنند. اما زحمتی که مدیران مدارس باید داشته باشند به‌رغم اینکه ممکن است کارشان سخت باشد این است که با خانواده دانش‌آموزان جهت حضور دانش‌آموز هماهنگی‌های لازم را از طریق گروه‌های اجتماعی برای تماس بین مدارس و اولیای دانش‌آموزان انجام دهند. از آنجا که ممکن است همه هر روز نتوانند به مدرسه بروند، نیازمند یک برنامه زمانبندی هستیم تا بعضی از نگرانی‌ها که در این رابطه وجود دارد، کمتر شود. در تصمیم رئیس‌جمهور مبنی بر بازگشایی اختیاری مدارس ویژگی‌هایی هست که می‌توان به اجباری نبودن و توجه به دسترسی دانش‌آموزانی که به دلیل عدم امکان استفاده از شرایط آموزش مجازی نظیر شاد را نداشتند، اشاره کرد که می‌تواند فرصت مجددی برای آنها باشد. نکته دیگر اینکه این پایه مقدمه پایه بعدی بچه‌هاست و رفع ابهام و اشکالات با حضور داوطلبانه می‌تواند روی کیفیت آموزش دانش‌آموزان تاثیر بگذارد. خانواده‌ها هم در این بخش باید با مدرسه و دانش‌آموزان همکاری کنند تا ان‌شاءا. در بازه زمانی یک ماه بتوان فضا را مدیریت کرد. به نظر می‌رسد همکاری خانواده و مدرسه می‌تواند یک تجربه جدید برای آموزش دانش‌آموزان در شرایط بحرانی باشد.منبع: رومه ارماتن ملی/23 اردیبهشت99


 

چگونه تاب آوری مردم در مقابله با حوادثملی را افزایش دهیم؟



پس از اینکه یک ویروس توانست ماه ها توان زورآزمایی همه مردم دنیارا در سنجش زندگی و مرگ قرار دهد و کلیه فعالیت های زندگی فردی و اجتماعی را بهتعطیلی بکشاند شاهد واکنش رفتارهای متفاوت مردم و مسئولان در سراسر دنیا بودیم.

 

نورنیوزـ گروه جامعه:این آزمون که رقابت های جهانی اش در مواجهه و مهار، صرف نظر از آمادگی و تجهیزاتفیزیکی کشورها، با مولفه‌های دیگری همچون نوع‌دوستی و انسانیت مردم جهانرا می آزماید توانست قیاس و سنجش خوبی را در وزنه رفتارهای اجتماعی ارائهدهد. بی شک تاب‌آوری در بحران‌ها مستم داشتن شرایط و تدابیر دولتی و کشوریاست اما همبستگی و انسجام ملی همراه با رفتارهای صحیح اجتماعی را هم بهرصد مردم جهان خواهد گذاشت.

حسن سید چلک،مدیر انجمن مددکاری اجتماعی در مورد تاب‌آوری در شرایط بحرانی توضیح می‌دهد:وقتی بحران‌ها اتفاق می‌افتند گروه‌های مختلف برای مدیریت آن باید همکاری و همراهیداشته باشند. طبیعتا در چنین شرایطی در کنار دولتمردان که وظیفه ت گذاری ومدیریت درست را بر عهده دارند گروه‌های دیگری هم وجود دارند که می‌توانند در کنارحاکمیت و همراه آن برای مدیریت بحران‌ها ، کاهش عوارض و برون رفت از آن شرایط کمککنند. این گروه‌ها به دسته‌های مختلف تقسیم می‌شوند؛ بخش خصوصی، سازمان‌های غیردولتی، نهادهای عمومی غیر دولتی و مردم. گرچه همه گروه های گفته شده نیز بخشی ازمردم هستند.

وقتی بحرانی در سطح ملیو جهانی اتفاق میافتد انتظار این است که مردم بیشتر همکاری کنند. اینکه مردم درچنین شرایطی مشارکت و تحمل بیشتری داشته باشند به مولفه‌های متعددی بر می‌گردد یکیاز این مولفه‌ها موضوع تجارب قبلی در بحران‌های متعدد، مشابه و غیرمشابه است ولیتجربه بحران‌های قبلی در پذیرش همکاری با دولت برای خروج از آن شرایط بسیار تاثیرگذار است. اگر تجربه قبلی برای مردم تجربه خوشایندی نباشد یا آنگونه که مردمانتظار داشته اند تحقق پیدا نکرده باشد تاب‌آوری مردم برای برون رفت از این شرایطکمتر خواهد بود که گاهی مواقع این بی تابی در قالب اعتراضات و اتفاقات دیگر نشانداده می‌شود.

سرمایه اجتماعیجامعه

 معمولا در جوامعی کهشاخص سرمایه اجتماعی بالا باشد مردم در بحران‌ها تاب‌آوری بیشتری از خود نشان می‌دهندکه این خود می تواند پشتوانهای برای دولت در جوامع مختلف باشد. دولت‌ها می توانندبا این پشتوانه (سرمایه اجتماعی) با اطمینان بیشتری برنامه ریزی کنند و در اینجوامع بحران‌ها عوارض کمتری را برجا خواهند گذاشت. وقتی در یک جامعه این سرمایهوجود داشته باشد دولت‌ها می‌توانند از این ظرفیت برای خروج بهتر از بحران استفادهکنند. زمانی که بحران اتفاق می‌افتد و مردم از روی احساس و نوع‌دوستی رفتارهایی رااز خود بروز می‌دهند این رفتارهای احساسی به منزله بالا بودن همبستگی اجتماعینیست. مسئولین در بسیاری مواقع در حین بحران حضور وکمک‌های مردم را به عنوانسرمایه اجتماعی نهادینه شده تلقی می‌کنند و با اطمینان به این که مردم کنارشانهستند تصمیم میگیرند اما این همراهی و نوع‌دوستی مردم که درشروع بحران زیاد است بهمرور کمتر خواهد شد، آنوقت است که عوارض اجتماعی ناشی از کم توجهی یا بی تدبیریخودش را نشان خواهد داد و این برای هر جامعه‌ای می تواند خطرناک باشد

تاثیر امید و تاب‌آوریدر جامعه

 در یک جامعه تاب‌آورمعمولا امید اجتماعی بالاتر خواهد بود و همه ظرفیت‌ها برای عبور با عوارضکمتر از بحران بکار گرفته می‌شود و همراهی دولت و ملت بیشتر خواهد بود. در جامعهتاب‌آور مردم در بحران‌های متعدد به مدیران خود اطمینان بیشتری داشته و آنقدر قویهستند و مهارت دارند که بتوانند شرایط سخت را تحمل کنند و کمترین بار را بر دوشحاکمیت و دولت می گذارند. در این جوامع شاهد رفتاری هستیم که در بحران‌ها افراد آنجامعه منافع دیگران را هم مد نظر دارند و نسبت به شرایط اطرافیان بی‌تفاوت نیستندو اتفاقا مسئولیت پذیرند. معمولا جامعه‌ای که چنین ویژگی‌هایی را داشته باشد دربحران‌ها با چالش در امنیت اجتماعی تهدید نخواهد شد، خشونت نیز در این جوامعجایگاهی ندارد و زبان مردم زبان گفت و گو است. در بحران، جامعه‌ای کهزبانش زبان خشونت است با جامعه‌ای که زبان مردم گفت و گو است تفاوت معناداریوجود دارد. نتایج این دو رفتار متفاوت طبیعتا آثار متفاوتی هم در حوزه امنیت درونجامعه خواهد داشت هر چقدر قبل از بحران‌ها حقوق شهروندی بیشتر مورد توجه قراربگیرد و مردم نسبت به برابری در برابر قانون اطمینان داشته باشند، طبیعتا در بحران‌هاهم این اطمینان می‌تواند پشتوانه خوبی برای دولتمردان برای اعمال مدیریت بهتر درحوزه بحران باشد. در بحران کرونا جز عده کمی که نه تنها در ایران که در همه دنیاوجود دارند و کاسب دوران بحران هستند و از اخلاق بویی نبرده اند، مردم همه آزردگیو دلخوری‌های قبلی که از شرایط اقتصادی و اجتماعی وجود داشت کنار گذاشته ورفتارشان در اکثر موارد رفتاری کاملا مبتنی بر اخلاق مداری بود؛ از پرستاری کهیکماه خانه نرفت، تا پزشکی که خودش در تخت بیماری بستری بود و بیمار ویزیت می‌کردو نیروهای خدماتی و مددکار اجتماعی و همه کادر درمانی که در کرونا تلاش کردند تاکسانی ‌که با گروه‌های دارای نیازهای خاص، مراکز کارشناسی اورژانس اجتماعی و غیرهکمک کنند، همه اخلاق مداری را درسطح عالی نشان دادند. مردم مغازه ها را غارتنکردند، با هم رفتار خشونت آمیز نداشتند و بر خلاف بسیاری از کشورهای توسعه یافتهکه ادعای نوع‌دوستی و انسان‌دوستی داشتند انسانیت، اخلاق مداری و همبستگی اجتماعیخود را به دنیا نشان دادند.

نورنیوز: 30 اردیبهشت99

 



فقر عامل فروش نوزاد؟

سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 سید حسن  چلک - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News .

 

 

 

موضوع فروش نوزادان را از چندزاویه باید نگاه کرد. نخست اینکه بروز تخلف و جرم و دور زدن قانون در حوزه‌هایمختلف از جمله موضوع مورد بحث، موضوع قابل کتمانی نیست و وقتی موضوع فروش و قاچاقکودکان در حوزه جرم قضایی را داریم نشان دهنده این است که این موضوعات اتفاق می‌افتدو ممکن است در جوامع مختلف و زمان‌های متفاوت شدت وضعف داشته باشد. نکته دوم،موضوع فرزند خواندگی است. هر کشوری بر مبنای قوانین سازوکاری برای واگذاری سرپرستیبچه‌ها به صورت دائم یا موقت تعریف می‌کند. در این سازوکار مراحل و شرایطی دیدهشده که مصلحت و آینده کودک را در نظر دارد. اینکه انتظار داشته باشیم به آسانی وبی‌مطالعه و دقت بچه‌ای تحویل داده شود، امکان‌پذیر نیست. با توجه به اینکه ما درجامعه‌ای هستیم که اسلامی است، حاکم شرع یعنی بالاترین مقام شرعی مسئولیت اکثریتسرپرستی این بچه‌ها را اگر یتیم باشند برعهد دارد. موضوع بعدی ناباروری در کشوراست. حتی اگر در این زمینه عدد هم نداشته باشیم، تعدد مراکز ارائه دهنده خدماتناباروری گویای افزایش مشکل است و اینکه بودن یک بچه در زندگی زوجین می‌تواند بهاستحکام آن خانواده کمک کند رغبت برای سرپرستی بچه‌ها را افزایش می‌دهد. اما نکته‌ایکه مهم است اینکه تعدادی از متقاضیان بچه‌های شیرخوار می‌خواهند والا به عنوانامین موقت خیلی راحت‌تر می‌توانند سرپرستی بچه‌ها را برعهده بگیرند. نکته مهم ایناست که افرادی ثبت نام می‌کنند و تقاضای فرزندخواندگی در قالب حضانت دائم دارند اماتعداد بچه‌های قابل واگذاری زیاد نیست و تناسب وجود ندارد. در این شرایط وقتیساختار رسمی توان پاسخگویی صددرصد ندارد، ساختار غیررسمی فعال می‌شود. بخشی ازساختار غیررسمی به دلیل فقر است و کسی هم منکر وضعیت اقتصادی نیست. قدیم‌ها رحماجاره‌ای می‌گفتند و حالا اگر نامش رحم اجاره‌ای نباشد چیزی شبیه همین است. کسانیدر این فرآیند ورود پیدا می‌کنند که از قوانین و مقررات شناخت بیشتری دارند. اگرنگوییم یقه‌سفیدها -که همه مجرم مالی نیستند- ممکن است در این بین کارکنان ذیربطهم درگیر باشند. شناختی که من از جامعه دارم اینگونه است ولی اینطور هم نیست کهبگوییم اتفاق نمی‌افتد. ضمن اینکه تا جایی که اطلاع دارم وقتی حوزه قضایی متوجهموضوع می‌شود برخورد قاطع خواهد داشت. این نیست که مسامحه کنند یا کوتاه بیایند.ولی واقعیت این است که خیلی جاها دسترسی به افرادی که مرتکب این نوع جرائم می‌شوندچندان راحت نیست چون معمولا مدارک رسمی در این حوزه دارند و بعضا شناسنامه می‌گیرندولی تحلیلم این است که حوزه انتظامی، امنیتی، قضایی اشراف خوبی نسبت به این مقولهدارد و البته به منزله اینکه اتفاق نمی‌افتد نیست ولی از فراوانی خیلی بالایی همدر این حوزه برخوردار نمی‌شود. باید دید آیا شرایط اقتصادی کنونی در این موضوعتاثیر می‌گذارد که به نظر می‌رسد قضاوت کمی زود است و باید صبر کنیم ببینیم چهاتفاقی در آینده می‌افتد.

منبع: رومه آرمان ملی/29اردیبهشت99

 


فقیر را حقیر نکنیم

سیدحسن ‌چلک- رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 از کودکی تا به امروز درکتاب‌های دینی مطالعه کردیم یا در مساجد و تکایا  بارها به گوش شنیده‌ایم ومی‌شنویم که حضرت علی(ع) تا وقتی ضربت شمشیر ابن‌ملجم را نخورده بود، خیلی از مردماطلاع نداشتند فردی که شب‌ها به صورت ناشناس پشت در خانه‌های نیازمندان و مستمندانآذوقه می‌گذارد، آن حضرت هستند. شب‌های قدر در ماه مبارک رمضان فرصتی است تا بهبخشی از اندیشه و رفتار آن امام همام درباره فقر و فقرا نگاهی گذرا و کوتاه داشتهباشیم. برای ما که در ایران روز ولادت امام علی(ع) به نام روز ملی مددکاری اجتماعیهم شناخته می‌شود و بیش از 34 سال است که این روز جشن گرفته می‌شود و ارزش‌ها واصول علمی مددکاری اجتماعی در جهان هم تأکیداتی مبنی‌بر تکریم انسان و حفظ کرامتانسانی دارند و اصل رازداری حرفه‌ای از اصول مسلم مددکاری اجتماعی است، این رفتارامام علی(ع) از زوایای مختلف قابل‌تأمل است. این موضوع حاوی پیام‌های متعددی درحوزه اجتماعی و انسانی است.

نکتهاول: اینکه هیچ مسئولی نباید از احوال مردم جامعه خویش بی‌خبر باشد.
نکتهدوم: مسئولیت‌پذیری در قبال مردم جامعه‌ای است که در آن مسئولیت داریم.
نکتهسوم: اهتمام ویژه به امور مربوط به طبقات محروم و فقیر است. تأملی بر بخشی از مفادنامه 53 نهج‌البلاغه که به عهدنامه مالک اشتر معروف است، گویای بسیاری از نکاتارزشمند است. آنجا که با مالک اشتر در این نامه می‌نویسد: خدا را خدا را در طبقهپایین اجتماع، از آنان که راه چاره ندارند، و ازکارافتادگان و نیازمندان ودچارشدگان به زیان و سختی و صاحبان امراضی که از پا درآمده‌اند، در میان اینانکسانی هستند که روی سؤال و اظهار حاجت دارند و کسانی که عفت نفسشان مانع از سؤالاست. بنابراین آنچه را که خداوند در مورد آنان از حفظ حقوق از تو خواسته به حفظ آنپرداز، نصیبی از بیت‌المال که در اختیار توست، و سهمی از غلات خالصه‌جات اسلامی رادر هر منطقه برای آنان قرار ده، که برای دورترین آنها همان سهمی است که برای نزدیک‌ترینآنان است، در هر صورت رعایت حق هر یک از آنان از تو خواسته شده، پس نشاط و فرورفتندر نعمت تو را از توجه به آنان بازندارد، چه اینکه از بی‌توجهی به امور کوچک آنانبه بهانه پرداختن به کارهای زیاد و مهم معذور نیستی، از اندیشه‌ات در امور ایشاندریغ مکن، و رخ از آنان برمتاب، نسبت به امور نیازمندان و محتاجانی که به تودسترسی ندارند، از آنان که دیده‌ها خوارشان می‌شمارد، و مردم تحقیرشان می‌کنندکنجکاوی کن، برای به‌عهده‌گرفتن امور اینان انسانی مورد اعتماد خود را که خداترس وفروتن است مهیا کن، تا وضع آنان را به تو خبر دهد. سپس با آنان به صورتی عمل کن کهبه وقت لقاء حق عذرت پذیرفته شود، زیرا اینان در میان رعیت از همه به دادگری وانصاف نیازمندترند، و در ادای فَاَحق همگان باید چنان باشی که عذرت نزد خداوندقبول شود. به اوضاع یتیمان و سالخوردگان که راه چاره‌ای ندارند، و خود را در معرضسؤال از مردم قرار نداده‌اند رسیدگی کن».
نکتهچهارم: حفظ حرمت و حیثیت فقرا و نیازمند است که نباید به‌هیچ‌وجه مورد بی‌توجهیقرار گیرد.


نکتهپنجم: با دین‌شان و همسویی با ایشان یا همسو‌نبودن، کاری نداشت. حضرت در رسیدگی بهایتام و نیازمندان تفاوتی قائل نمی‌شدند؛ همچنین بین افراد؛ چه طرفدار و موافقایشان بودند و چه مخالف بودند و حتی بین مسلمانان و غیرمسلمانان نیز فرق نمی‌گذاشتند.نقل شده است که حضرت از محلی عبور می‌کردند که دیدند پیرمردی گوشه‌ای نشسته و درحال گدایی است، حضرت از اطرافیان علت گدایی شخص را جویا می‌شوند و اطرافیان می‌گویند:یک فرد نصرانی است». حضرت به حالت اعتراض می‌گویند: تا زمانی که این فرد جوانبود از نیروی کارش استفاده کردید حال که پیر و کهنسال شده است می‌گویید نصرانیاست؟» و دستور می‌دهند که از بیت‌المال به آن فرد کمک شود. به راستی که امامعلی(ع) که ما این‌همه به ایشان می‌نازیم همان کسی است که در کمک به فقرا فرقی بینمسلمان و غیرمسلمان قائل نبودند.
نکتهششم: نکته مهم در رفتار ایشان با فقرا رازداری در ارائه خدمات به آنان بود. رفتارایشان مبنی‌بر نشناخته‌ماندن دلایل متعددی داشته باشد. یکی حفظ حیثیت فقرا بود ودیگری توجه به رازداری بود. اینکه امروز برای تحویل‌دادن کلید خانه فقیر دوربین می‌بریمو خبر اول رسانه‌ها می‌کنیم، اگر افطاری می‌دهیم کلی خبرساز می‌شود و عکسنیازمندان و ایتام را تابلو می‌کنیم و بر دیوار اتاق‌ها نصب می‌کنیم، خانه می‌سازیمو آرم سازمان محل کار خود را درج می‌کنیم یا نام‌گذاری می‌کنیم مجتمع مسی فلاندستگاه، آذوقه می‌بریم و کلی عکس و فیلم می‌گیریم، جشن عروسی می‌گیریم برایشان ومتأسفانه با افتخار تصویرشان را پخش می‌کنیم، کارناوال جهیزیه و کمک راه می‌اندازیم،افطاری می‌دهیم با کلی رفتارهای نمایشی و. و نمونه‌های بی‌شماری که هیچ‌کدام ازآنها نه با اصول ارائه خدمات اجتماعی در اسلام هم‌خوانی دارند، نه با  اخلاقحرفه‌ای در مددکاری اجتماعی، نه با حقوق شهروندی و نه با اصول روابط انسانی واتفاقا این نوع رفتارها زمینه آزارشان را بیشتر فراهم می‌کند. باور کنیم که این‌گونهرفتارها با مشی و منش و اصول امام علی(ع) که این روزها و شب‌ها بیشتر به یادشهستیم و حداقل نامش را می‌بریم، هم‌خوانی ندارد. به عبارت بهتر، در تضاد و تناقضاست. فقرایی که اگر خدمتی به آنها ارائه می‌شود وظیفه دولت (به معنای عام) است،بنابراین حق نداریم منتی بر آنان داشته باشیم. دوست‌داشتن امام علی(ع) فقط به حرفنباید باشد، بلکه در عمل پیرو ایشان و تفکراتشان باشیم. تأکید و توجه امام علی (ع)به ایتام و نیازمندان به‌قدری بود که در هنگام شهادت خود به فرزندانش امام حسن(ع)و حسین(ع) وصیت کردند: خدا را، خدا را! در مورد یتیمان، نکند آنها گاهی سیر وگاهی گرسنه بمانند. نکند آنها در حضور شما در اثر رسیدگی‌نکردن از بین بروند».


ایشانهیچ‌گاه فقیر را حقیر نمی‌کرد، پس بیاییم ما هم در این راه پیرو امامی باشیم کهحفظ حرمت و حیثیت فقرا برایش بسیار بسیار مهم بود

منبع:رومه شرق/28 اردیبهشت 99

 


به نام خدایی که در این نزدیکی است

عید فطر ،یعنی تصمیم به شاد زیستن»

 

مناسبت ها، حامل پیام های مختلفی هستند ازجمله این مناسبت ها می توان به اعیاد مذهبی اشاره کرد که عید سعید فطر هم از اینجمله است.ضمن تبریک این عید بزرگ که جشن بازگشت به خویشتن خویش است به شما،خانواده محترم /همکاران گرامی،آرزو می کنم عبادت های شما مورد قبول درگاه احدیتقرار گرفته باشد(انشاءا.).این مناسبت را بهانه می کنم تا این نکته را به خودمیادآوری کنم که در زیست جهان ما شادی و نشاط و مهربانی می بایست جایگاه ویژه ایداشته باشد.چرا که شادی و نشاط و سرور، یکی از نیازهای روحی و فطری انسان است کهدر بسیاری از جنبه­های حیاتی انسان نقش مؤثری ایفا می­کند. دین اسلام که به تمامنیازهای روحی و جسمی انسان توجه داشته، این موضوع را نیز مورد توجه قرار داده است.وجود آیات متعدد در قرآن کریم، سخنان پیامبر اکرم (ص) و احادیث و روایات منقول از ائمه معصومان(ع)حاکی از اهمیت موضوع شادی در اسلام است. درباره اهمیت شور و نشاط و سرور و جایگاهآن در تعالیم دینی همین بس که مفهوم شادی ۲۵ بار با الفاظ مختلف در قرآن مجید آمد.بدون شک در جامعه ایی که مردماز شادی ونشاط بیشتر برخوردارند، بیشتر هم به هم مهر می ورزند و در سبک زندگی آنانمولفه های مرتبط با شادی در چارچوب فرهنگ آن جامعه به خوبی دیده می شود.یکی ازپیام های عیدهای مختلف از جمله عید فطر تصمیم، به شاد زیستن است».بقول مولوی :مرا عهدی است با شادی، که شادی آن من باشد».رفتار های مختلف ما در عید فطر از شادباشگفتن ها به همدیگر، دیدار با بزرگان خانواده و تقویت روابط خانوادگی، دیدار بامردمی که عزادار هستند(به اصطلاح نو عید دارند)، کمک کردن به نیازمندان، فطریهدادن، سپاس گزاری از خداوند، لباس تمیز پوشیدن، شیرینی پخش کردن، برای دیگران خوبها را خواستن و. گوشه ایی از کارکرد های اجتماعی این عید است که همه آنها شادیآفرین است.فراموش نکنیم که شادی هم  حقو  هم یکی از نیازهای اساسی  انسان است. باید بپذیریم که یکی از نیازهای بشر امروزی ایجاد فرصت هاییبرای شادی و نشاط است چرا که در دنیای امروز به دلیل شیوه زندگی فشارهای روانیمردم هم افزایش پیدا کرده است لذا بیش از هر زمانی نیاز به شادی احساس می شود . درگذشته نیاکان ما به خوبی برای ارتقاء سلامت روان به مناسبت های مختلف جشن میگرفتند تا شادی را به خود و دیگران هدیه می کردند چرا که به قول حکیم فردوسی نیکمی دانستند که:چو شادی بکاهد، بکاهد روان/ خرد گردد اندر میان، ناتوان». بی دلیلنیست که امام علی(ع) در این زمینه می فرماید:شادمانی موجب انبساط روح و مایه وجد و شادابی است». البتهاین را می پذیرم که در این راه می بایست اندازه نگه داشت.بقول نظامی:مقیمی را کهاین دروازه باید/ غم و شادیش اندازه باید».این عید را بهانه کنیم تا علیرغم همهمشکلات و نگرانی های که وجود دارد (که کسی هم منکر آن نیست و واقعیتی است که باآنها مواجه هستیم) با توکل به خدای مهربان، تصمیم بگیریم که در چارچوب فرهنگجامعه،برای نهادینه کردن شادی و نشاط در زندگی فردی و اجتماعی بیش از پیش بکوشیم،مهارت کسب کنیم، مثبت نگر باشیم.بقول مولوی:فکرت راست کن(گژ مبین)، نیکو نگر/ هستآن فکرت شعاع آن گهر».با عشق ورزیدن به خود و دیگران گامی در این راه بر داریموکار خیر کنیم .بقول حافظ شیراز:راهی ست راه عشق که هیچش کناره نیست/آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست/ هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود/ در کار خیر حاجتهیچ استخاره نیست».تا اجازه ندهیم که غم زیاد بیش از عشق و نشاط لشگر انگیزد. این گونهباشیم: شکیبا، خوشرو و خوش اخلاق، مهربان( چرا که فکر می کنم آدمی را، مهرها میپرورد»، خوشحال از موفقیت دیگران، مسوولیت پذیر در قبال تعهدات، متواضع و فروتن، منظمدر تمام کار ها، ساده و بی تکلف، صادق، وفادار، امیدوار، تقسیم کننده شادی ها ودرچنین جامعه ایی سلامت روانی- اجتماعی بیش از مشکلات اجتماعی خود را نشان می دهد وموضوعی است که عید ها و جشن ها از جمله عید فطر می تواند در جامعه نهادینه کند.

دکتر سید حسن چلک

رییس انجمن مددکاران اجتماعیایران

تهران- 3 خرداد 1399


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه ظرفیت استفاده مسئولیتاجتماعی لازم نیست فقط محدود به زمان بحران باشد، گفت: این ظرفیت می‌تواند درآینده در خصوص آموزش، ایمنی، سالمندان، معتادان، معلولان، بی خانمان‌ها و … نیزدنبال شود.

سید حسن چلک در گفت‌وگو با تهرانیار با بیان اینکه در هر جامعه‌ای یکی از مهم‌ترینمولفه‌های اجتماعی و اقتصادی توجه به ایفای نقش مسئولیت اجتماعی» و تعهد به اجرایمنشور مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها و بنگاه‌هاست، گفت: این موضوع می‌تواند پشتوانه‌ایبرای هر کشور در هر شرایط بحرانی باشد.

وی با تاکید بر اینکه موضوع مسئولیت اجتماعی» در شرایط بحران به مراتباهمیت بیشتری پیدا می‌کند، افزود: به دنبال سردرگمی و مشکلاتی که دولت‌ها برایایفای وظیفه خود دارند، ایفای مسئولیت اجتماعی توسط بنگاه‌ها و بخش‌های غیردولتیمی‌تواند نوعی اطمینان خاطر به به دولت‌ها بدهد. طبیعتا در این شرایط موضوع حمایتاز اقشار نیازمند و دارای نیازهای ویژه اولویت و اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ادامه داد: موضوعی که ما در دورانبحران کرونا در کشور شاهد هستیم مشارکت و مسئولیت‌پذیری مردم در قبال دیگر هموطنانبرای کاهش نگرانی‌ها در حوزه‌های بهداشتی، درمانی، اقتصادی و حمایت اجتماعی است.

چلک با اشاره به اینکه در کنار مردم و سازمان‌های غیردولتی نیزپشتوانه بزرگی برای کشور محسوب می‌شوند، اظهار کرد: ایفای نقش مسئولیت اجتماعیتوسط بنگاه‌ها و نهادهای مختلف عمومی و غیردولتی و بخش‌های خصوصی البته در کنارنهادهای نظامی، انتظامی و … می‌تواند به دولت‌ها و مردم فرصتی برای انجام تعهداتدولت در قبال مردم بدهد، این اقدام همچنین می‌تواند چتر حماتی برای مردمی باشد کهدر شرایط سخت در بحران زندگی می‌کنند.

وی ادامه داد: اگر گزارش وزارت بهداشت را مبنا قرار دهیم اکثر مردمی کهدچار بیماری کرونا شدند، از اقشار ضعیف اقتصادی بودند که با فقر دست و پنجه نرم می‌کردند.به همین دلیل بخشی از مسئولیت اجتماعی در قبال مردم و جامعه پرداخت کمک در حوزهمعیشت و پوشاک است. برای مثال ممکن است فردی بگوید من از دریافت اجاره خانه یامغازه‌ام صرف نظر می‌کنم، مدیرعامل کارخانه‌ای در این شرایط با وجود تعطیلی اینمراکز شغل کارگران را حفظ ‌کند، فردی کمک به بیماران صعب العلاج را مدنظر قرار ‌دهد،بنگاهی تولید ماسک و … را شروع ‌کند و خط تولید خودش را تغییر ‌دهد و مواردی ازاین دست تنها بخشی از مثال‌های ایفای مسئولیت اجتماعی هستند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه وقتی شاهد این نوعرفتارها در جامعه هستیم نگرانی مردم برای عبور سالم از این شرایط کاهش پیدا می‌کند،تصریح رکد: اتفاقا در حوزه مدیریت بحران باید ت‌های مشخصی برای استفاده ازظرفیت بنگاه‌های اقتصادی داشته باشیم. ما در حوزه مدیریت بحران ت مشخصی نداریمکه چگونه می‌شود از ظرفیت مسئولیت اجتماعی بنگاه‌ها و شرکت‌ها در بحران‌های مختلفاستفاده کنیم. این موضوع مستم آن است که ظرفیت‌ها و توانایی‌ها را بشناسیم وبنگاه‌ها و شرکت‌ها را برای ایفای مسئولیت اجتماعی ترغیب کنیم.
چلک ادامه افزود:ممکن است بخشی از تحقق مسئولیت اجتماعی نیازمند تغییر تگذاری‌های کلان کشور همباشد؛ برای مثال باید معافیت‌های مالیاتی مشمول آنها شود. این موضوع می‌تواندظرفیت‌های بالقوه را به ظرفیت‌های بالفعل تبدیل کند.

وی با بیان اینکه ظرفیت استفاده مسئولیت اجتماعی لازم نیست فقط محدود بهبحران باشد، توضیح داد: این ظرفیت می‌تواند در آینده در خصوص آموزش، ایمنی،سالمندان، معتادان، معلولان، بی خانمان‌ها و … دنبال شود. روحیه مردم کشور ما درخصوص این موارد روحیه مشارکتی است. بسیاری حتی نیاز ندارند، دیده شوند اما کارشانرا در حد بضاعتشان انجام می‌دهند. اما اگر این موارد را جهت دهیم می‌توانیم بهره‌برداریبهتری از این کار انجام دهیم تا موازی کاری هم صورت نگیرد و از ظرفیت‌ها متناسب باگروه‌ها استفاده شود. به این ترتیب نه فقط در تهران بلکه با رویکرد منطقه‌ای می‌توانیمدر آینده از این ظرفیت‌ها استفاده کنیم.

پایان پیام. منبع: تهران یار/31 اردیبهشت99

 


 

جرائم لاکچری تحصیلکرده ها در ایران

رکنا: بیکاری افرادتحصیلکرده باعث شده که آنها به جرائم مخصوص خودشان روی آورند. جرائمی که می تواناز آنها به عنوان جرائم لاکچری نام برد.

    

بهگزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، یکی از مهم ترین نکات جذب دانشجو نیازسنجی در سطح کشور استکه طبق آن مشخص می شود در رشته های تحصیلی چند نیروی انسانی نیاز استآینده نگری و پیش بینی طبق شاخصه های اقتصادی، توسعه و پیشرفت تکنولوژی در این نیازسنجیبسیار موثر استاشتباه یا نبود این نیازسنجیمسلما به بیکاری در جامعه دامن می زند.

حمیدرضاامام قلی تبار، بازرس هیئت مدیره مجمع عالی نمایندگانکارگران اعلام کرد: بیکاران باسواد نسبت به بیسواد ۳ به ۱ شده است

علیرضاحاتم زاده، معاون آموزشی سازمان آموزش فنی و حرفه ای ایران نیز اعلام کرد: 40درصدمراجعه کنندگان به سازمان آموزش فنی و حرفه ای که وابسته به وزارتتعاون، کار و رفاهاجتماعی است فارغ التحصیلان بی کنار هستند. حداقل 70درصد مشاغل موجود در بازار کارنیاز به تحصیلات دانشگاهی ندارد و نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهیایران دوبرابر بیکاران است.» این آمارها نشان می دهد که ارتقا سواد در ایران راهی برای رسیدن به بازار کار نیست و بسیاری از رشته هانیز بازار کاری در ایران ندارند.

حسن چلک، رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران درباره جذب دانشجو در دانشگاه های ایران درگفتگو با خبرنگاران اجتماعی رکنا تاکید کرد: در ایران نقشه جامع علمی کشور تدوین شده که متعلق به وزارت علوم است. طبیعتا نظام برنامهریزی آموزشی کشور باید بر مبنای این نقشه باشد. فکر می کنم این نقشه جامع علمی درتگذاری و برنامه ریزی ها محلی از اعراب ندارد.

رشته های غیر مربوط در دانشگاه ها

ویبا بیان این که کشور به یک آمایش نیاز دارد، افزود: شاید به طور قطعی مشخص نکنیمکه به چه رشته هایی نیاز داریم و باید توزیع وجذب رشته ها و دانشجویان بر مبنای این نیازسنجی هاانجام شود. البته با توجه به نیازهای جدید مجبور هستیم رشته های جدید را دردانشگاه ها بگنجانیم.

رئیسانجمن مددکاران اجتماعی ایران گفتاقتصاد بخش خصوصی در حوزه آموزش عالی موجب شد از ت ها ونقشه جامع علمی تبعیت نکنند. یک مدت رئیس دانشگاه علمی کاربردی بهزیستی بودم که حدود 31-32 مرکزداشت. در یکی از مراکز آموزشی ما رشته جامعه شناسی شهری نیز تدریس می شد.گفتم: این رشته ها به چه درد شما می خورد؟» استدلال آنها این بود که اگر ما اینرشته ها را نگریم و دانشجوی زیادی جذب نکنیم نمی توانیم هزینه های جاری، دستمزد استاد و. را پرداختکنیم و دانشگاه داری سودی برای ما ندارد. به همین دلیل تعدد دانشگاه ها و عدمتبعیت کامل از ت های مربوط به گسترش رشته های تحصیلی باعث می شود که در عملنیازسنجی و آمایش مورد توجه قرار نگیرد.

عدم ارتباط بین تعریف مشاغل و فرصت جذب

چلک با اشاره به عقب بودن و ضعف نظام اداری با دانشگاهی، تاکید کرد: بین این دو مجموعهای که تعریف مشاغل و فرصت جذب را به عهده دارند هیچ ارتباطی وجود ندارد. با توجهت های دولت مبنی بر به گسترش یا کوچکسازی دولت، نظام آموزشی نیز باید ارتباط منطقی با این مجموعه ساختارهای اداریداشته باشد. البته آمایش فقط به بخش خصوصی مختص نمی شود و باید نیازسنجی های در بخش خصوصی نیز انجام شود. اما ایناتفاق رخ نمی دهد. هر ارگان و سازمانی ساز خودش را می زند.

فاصله تگذاری با واقعیت ها

ویافزود: وقتی دانشجویان 4سال در مقطع کارشناسی، ارشد و دکترا ادامه تحصیل می دهند، سرشان گرم است ومشغول می شوند. اما بعد از دریافت مدارک دانشگاهی شغل های پایینرا نمی پذیرند و انتظار دارند که پشت میزبنشینند. از سوی دیگر در بخش خصوصی اقتصاد خوبی نخواهند داشت.بنابراین با خیل عظیم فارغ التحصیلان بیکار روبرو خواهید بود. نرخبیکاری افراد تحصیلکرده بیشتر از افراد عادی است. رشته هایی را تعریف می کنیم کهفرصت شغلی برای آن وجود ندارد. نظام دانشگاهی و تگذاری و برنامه ریزی آموزشیبا واقعیت ها فاصله دارد.

رشته های سلیقه ای رئیس دانشگاه

رئیسانجمن مددکاران اجتماعی ایران تاکید کرد: تقاضا برای حضور در دانشگاه ها هست. ازسوی دیگر تنوع دانشگاه های آزاد، باکنکور، بی کنکور، غیرانتفاعی و. این زمینه رافراهم کرده که افراد بیشتری برای تحصیل وارد دانشگاه ها شوند. این فرصت خوبی برایارتقا سواد کشور اما اگر این افراد دنبال اشتغال باشند ممکن است به اشتغال دست نیابند. چرا که رشتههایی در دانشگاه تعریف می شود اما در بازار کار فرصتی برای جذب آن وجود ندارد.گاهی یک دانشگاه رشته ای را ارائه می کند چون استاد آن رشته را دارد یا بر حسبسلیقه رئیس دانشگاه یا مدیرگروه این رشته ها جذب دانشجو می کنند. انطباق ت هایآموزش عالی و ت های اداری (دولتی و خصوصی) وجود ندارد.

ویدر پاسخ به این سوال که آیا این بیکاری ها می تواند به بزه و سرخوردگی جوانان منجرشود؟ گفت: بزه به معنای عام خیر اما می تواند سرخوردگی جوانان را در پی داشته باشد.معمولا جرم و بزهکاری در افرادتحصیلکرده با شکلی متفاوت رخ می دهد. افرادی که سواد دارند بیشتر درگیر جرایم رایانه ای می شوند تا افرادیکه سواد کمتری هستند.

مهاجرت نیروی انسانی متخصص

رئیسانجمن مددکاران اجتماعی ایران در پاسخ به این سوال که منظور این است که جرایم تحصیلکرده ها لاکچری است؟ تاکید کرد: بله.بزهکاری در افراد، طبقات و اقشار مختلف متفاوت است. به عبارت دیگر جرائم طبقات فقیر و افراد پولدار، جرائم یک راننده با یک حسابدار یا پزشک متفاوت است.

ایرانو دانشگاه های هزینه تربیت نیروی انسانی را متقبل می شود، اما به دلیل آن که بازارکاری برای آنها وجود ندارد، مجبور به مهاجرت می شوند و این هزینه ازبین می رود. چلک در مورد مهاجرت جوانان گفت: بخشی از این افرادممکن است به دلیل آن که جذب بازار کار نمی شوند از ایران می روند. در حال حاضر کانادا متخصصان را می پذیرد ومانند گذشته نیست که ایرانی ها در ژاپن مرده بسوزانند. در سقوط هواپیمای اوکراینی دیدیم که چه کسانی در هواپیما بودند.منبع:خبرگزاری رکنا/30 اردیبهشت99

 

 


اورژانس اجتماعی و خشونت خانگی

سیدحسن ‌چلک. رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 

این روزها که حال‌واحوال کروناییجهان و کشور زندگی مردم را تحت‌تأثیر قرار داده، وقوع اتفاقات دیگر از قبیل قتلرومینا، دختر گیلانی ما، در فضاهای مجازی و غیرمجازی بخش مهمی از اخبار کشور را بهخود اختصاص داده است؛ قتلی که توسط پدر؛ یعنی نزدیک‌ترین فرد به رومینا در منزل بهفجیع‌ترین شکل ممکن؛ یعنی با استفاده از داسی که برای بریدن علف‌های هرز و درویمحصولات کشاورزی است، صورت گرفت. فارغ از اینکه دلایل چه بود، چون موضوع اینیادداشت نیست، قصد دارم به این موضوع بپردازم که استفاده از منابع اجتماعی موجودبرای حمایت از افرادی مانند رومینا که شرایط برای بازگرداندن آنها (حداقل در آنزمان) مناسب نیست، وجود دارد، ولی به دلیل عدم باور به این منابع یا عدم شناختمنابع اجتماعی، به‌موقع و به درستی استفاده نمی‌شود. موضوعی که بسیاری ازکارشناسان بر آن تأکید داشتند این بود که ای‌کاش قاضی پرونده قبل از ارجاع رومینابه منزل پدری، طبق اختیارات قانونی، از منابع اجتماعی موجود از قبیل اورژانساجتماعی استفاده می‌کرد تا با مداخلات مددکاران اجتماعی و روان‌شناسان زمینه برایپذیرش اجتماعی این دختر در منزل بعد از بروز مشکلی (یا جرمی) که برایش پیش آمدهفراهم می‌شد؛ برنامه‌ای که سابقه 22 ساله در کشور دارد و از سال 1378 تدوین شدهاست و از جمله گروه‌های هدف آن افرادی هستند که شرایط خانه برای حضورشان مساعدنیست که رومینا دقیقا چنین شرایطی را داشته است که طبق اطلاعات و اخبار منتشرشده،ایشان اعلام کرده بودند که من را به منزل نفرستید. فرض بر اینکه ایشان هم نگفتهباشد، با توجه به اینکه موضوع اصلی این اتفاق به موضوع ناموسی» برمی‌گردد و بهتناسب شرایط محیط‌های کوچک و فرهنگ مردم و پیش‌بینی واکنش‌های احتمالی خشونت‌آمیزتوسط پدر یا سایر اعضای خانواده و فامیل نسبت به رومینا قاضی می‌توانست با ارجاعموقت این دختر به بهزیستی، مدیریت بهتری برای خاتمه این پرونده اعمال کند. یکی ازموضوعاتی که در همه جوامع وجود داشته و دارد، آسیب‌های اجتماعی هستند که حکومت‌هابه شکل‌های مختلف برای کنترل آنها و ارائه خدمات به افراد آسیب‌دیده اجتماعیاقداماتی کرده‌اند. در کشور ما هم برنامه سال ۱۳۷۸ است که تسهیل دسترسی به خدماتاجتماعی برای افراد در معرض آسیب و آسیب‌دیده اجتماعی را فراهم می‌کند و کاهشپرونده‌های قضائی و انتظامی را نیز می‌تواند به دنبال داشته باشد و شناسایی آسیب‌هایاجتماعی شایع و در حال شیوع و کانون‌های آسیب‌زا را هم عملی کند. درواقع اورژانساجتماعی برنامه‌ای است که هدفش این است که فاصله بین خانه تا کلانتری پرشود.اورژانس اجتماعی درحال‌حاضر شامل چهار فعالیت: مرکز مداخله در بحران فردی،خانوادگی و اجتماعی (مرکز مادر اورژانس اجتماعی)، پایگاه خدمات اجتماعی، خط تلفناورژانس اجتماعی (۱۲۳) و خدمات سیار اورژانس اجتماعیاست که درحال‌حاضر در تمام استان‌های کشور فعالیت دارد. گروه‌های هدف اورژانساجتماعی عبارتند از: خشونت‌دیدگان خانگی از قبیل کودکان آزاردیده،‌ همسرانآزاردیده، سالمندان آزاردیده و معلولان آزاردیده، افرادی که قصد خودکشی دارند یااقدام به خودکشی کرده‌اند و خانواده آنان، دختران و پسران فراری از منزل، ن ودختران در معرض آسیب اجتماعی یا آسیب‌دیده اجتماعی، زوجین متقاضی طلاق و افراد درمعرض بحران طلاق، کودکان خیابانی و مبتلایان به اختلال هویت جنسی در معرض آسیب ازجمله دریافت‌کنندگان خدمات اورژانس اجتماعی هستند که رومینا و رومیناها هم از جملههمین گروه‌های هدف هستند. فکر می‌کنم یکی از مشکلات ما این است که همکاران انتظامیو قضائی درخصوص این منابع اطلاعات کافی ندارند یا شاید هم اعتقادی به استفاده ازاین ظرفیت‌ها ندارند که هر دوی این موارد اشتباه است.  ولی نادیده‌گرفتن اینظرفیت و تجربه 22 ساله آن، نتیجه‌اش می‌تواند بروز چنین اتفاقاتی برای افرادی شبیهرومینا باشد. فراموش  نشود یکی از اهداف ماده قانون آیین دادرسی درخصوص تشکیلپرونده شخصیت و ابلاغ دستورالعمل آن توسط رئیس قوه قضائیه در شهریور سال 1398 مبنی‌برتشکیل اداره مددکاری اجتماعی در محاکم قضائی حتی تا شهرستان (به‌کارگیری مددکاراجتماعی در شهرستان) در کنار قضات بود که به نظر می‌رسد با وجود ابلاغ حدودا 9ماهه، ولی در عمل آن‌گونه که شایسته است اجرائی نشد. بنابراین چند پیشنهاد ارائهمی‌کنم؛ در آموزش‌های ضمن خدمت و دانشگاهی قضائی دروس مددکاری اجتماعی، آشنایی بامنابع اجتماعی، میانجی‌گری اجتماعی، حمایت‌طلبی، مدیریت تعت خانوادگی،تسهیلگری اجتماعی و مداخله در بحران اضافه شود. نه با این هدف که قضات جایمددکاران اجتماعی را بگیرند و به‌جای آنها اظهارنظر کنند، بلکه همین شناخت موجبخواهد شد تا از دانش این افراد به‌موقع استفاده کنند تا در صدور احکام قضائی وتصمیم‌گیری‌های دیگر با جامعیت و اشراف بیشتر اقدام و عمل کنند. انجمن مددکاراناجتماعی ایران آمادگی خود را برای هرگونه همکاری با قوه قضائیه در زمینه تدوینسرفصل‌ها و آموزش‌ها در سراسر کشور اعلام می‌کند.

منبع: رومه شرق/11 خرداد 99


قتل رومینا»؛ تلنگری به جامعه و حوزه خانواده

قتل رومینا»؛ تلنگری به جامعه و حوزه خانواده

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به قتل دختر ۱۴ ساله گیلانی توسط پدرش، نسبت به بی‌توجهی به اجرای ماده‌ای مبنی بر تشکیل پرونده شخصیت» توسط مددکاران اجتماعی در قانون آیین دادرسی کیفری جدید انتقاد کرد.

به گزارش ایسنا، سید حسن چلک در گفت‌وگوی اینستاگرامی با موضوع "تحلیل ابعاد اجتماعی قتل رومینا" با احمد رحیمی، نائب رئیس کانون سراسری مراکز مددکاری اجتماعی کشور، با بیان اینکه در این بحث به دنبال مقصر نیستیم، گریزی به این موضوع که چرا از منظر اجتماعی حساسیت جامعه نسبت به این اتفاق بالا رفته است، از آنجایی که می‌دانیم این اتفاق نه اولین و نه آخرین است، زد و گفت: اخباری از این دست نه تازگی دارند و نه تمام شدنی است و ما نمی‌توانیم آن را به صفر برسانیم. 

وی افزود: جرمی در جامعه رخ داده است؛ معمولاً مردم نسبت به وقوع جرائم واکنش نشان می‌دهند. جرمی که رخ داد قتل بود، حتی اگر قتل غیرعمد هم باشد، جامعه نسبت به آن حساسیت نشان می‌دهد، چه برسد به آنچه که اتفاق افتاد قتل عمد بود. معمولاً افکار عمومی واکنش بیشتر و تندتری نسبت به این موضوع نشان می‌دهد که این واکنش‌ها طبیعی است و مردم نمی‌توانند نسبت به جامعه‌ای که زندگی می‌کنند، بی‌تفاوت باشند. 

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایرانی تصریح کرد: از منظر اجتماعی قتلی که اتفاق افتاد، توسط ولی قهری (نزدیک‌ترین فرد به این دختر یعنی پدرش) به وقوع پیوست. هرچه جلوتر می‌رویم شرایطی که باعث می‌شود افکار عمومی حساسیت بیشتری نشان می‌دهند، بیشتر خودش را نشان می‌دهد که چرا این مقدار واکنش را در مدت کوتاه داشته‌ایم.

چلک در ادامه با اشاره به روش اقدام به قتل رومینا» بیان کرد: آنطور که در اخبار آمده است، در ابتدا بحث خفه کردن بود که پدر موفق نشد اما در نهایت با استفاده از داس اتفاق رخ می‌دهد اما اینکه چه اتفاقی می‌افتد که فرد به این مرحله می‌رسد که جرم فجیع را انجام می‌دهد، طبیعتا نیازمند اطلاعات دیگر و بررسی وضعیت روانشناختی پدر خواهد بود.

این مددکار اجتماعی ادامه داد: اما موضوع بعدی این است که این جرم در جایی رخ می‌دهد که امن‌ترین جا برای هر فردی است و آن خانه» است. این جرم در آرام‌ترین و گرم‌ترین کانون رخ می‌دهد. نکته دیگر این است که موضوع به مسائل ناموسی برمی‌گردد؛ زمانی که موضوع به ناموس برمی‌گردد رگ غیرت ما باد می‌کند و در این شرایط آنچه مطرح شد و آنچه که اطرافیان دختر مطرح می‌کنند، این است که به نوعی بحث حیثیت، حیا و آبرو و موضوعات مشابه در مسائل ناموسی بیشتر تحت شعاع قرار می‌گیرد و در چنین شرایطی معمولا انتظار این است که واکنش‌ها، واکنش‌های شدیدتری باشد زیرا این تلقی در جامعه وجود دارد که اطرافیان و خانواده باید واکنشی در شان کسی که به هر دلیلی از طریق مسائل ناموسی آبروی خانواده را تحت شعاع قرار می‌دهد، داشت؛ که از منظر بنده این موضوع درست نیست و بالاخره هر فردی ممکن است خطا کند و راه بازتوانی برای افراد وجود دارد، حتی  دین ما نیز راه توبه را باز گذاشته است. 

موسس اورژانس اجتماعی در این رابطه به چند موضوع اشاره کرد و یادآور شد: یک موضوع محیط کوچکی است که این اتفاق در آن رخ داده است؛ یعنی در جایی که مردم یکدیگر را می‌شناسند و روابط چهره به چهره است، موضوعی با این ذهنیت و این برداشت که ممکن است رابطه‌ای ایجاد شده باشد چرا که پسر، کودک را چند روز در خانه نگه داشته است، لذا فشار اجتماعی بر روی خانواده‌ها در محیط‌های کوچک بسیار بسیار بیشتر از محیط‌های بزرگ است.

چلک افزود: اغلب زمانی که موضوع به حوزه ناموس باز می‌گردد، معمولاً واکنش‌ها به شدیدترین شکل ممکن به وقوع می‌پیوندد. اغلب زمانی که موضوع ناموسی می‌شود سعی می‌کنند خودشان انتقام بگیرند که راه‌های آن می‌تواند متفاوت باشد و در این مورد راهی که انتخاب شد، از بین بردن دختری بود که از منظر خانواده زمینه‌ای را فراهم کرده که آبروی خانواده برود، گرچه باید شرایط داخل خانواده را پیش از قتل نیز بررسی کرد؛ اینکه کودک در چه شرایطی زندگی می‌کرد و روابط دختر با پدر، مادر و سایر اطرافیان چگونه بوده است که این موضوعات می‌تواند ابعاد اجتماعی را وسیع‌تر کند.

به گفته وی، فشارهای اجتماعی که وارد می‌شود، زمینه را ممکن است برای رفتار خارج از عرف، قوانین، ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی جامعه تحمیل ‌کند و با این فرض که اگر درست باشد خانواده به جای اینکه صبر کنند قانون برخورد کند، خودشان اقدام می‌کنند و برخوردی به صورت قتل برای دخترشان انجام می‌دهند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه وقوع چنین حوادثی می‌تواند اعتبار قوانین و مجریان قانون را خدشه‌دار کند، تصریح کرد: اگر قرار باشد هر یک از ما خودمان انتقام بگیریم و حکم صادر کنیم، پس قوانین برای چه خواهد بود؟.

وی معتقد است: وقوع خشونت‌های اجتماعی مانند قتل، اسیدپاشی، ، زورگیری و. موضوع مهم، تاثیر منفی است که بر روی افکار عمومی می‌گذارد و اینطور نیست که بگوییم تنها خانواده دختر تحت تاثیر این موضوع قرار گرفته‌اند. حداقل در ایران اگر فضای مجازی را نگاه کنیم می‌بینیم که جامعه به شدت متاثر از این قتل شده است.  

چلک در بخش دیگری از صحبت‌های خود گفت: آنچه اتفاق افتاد تلنگری به جامعه و حوزه خانواده بود که ما خلاءهایی را در مدیریت روابط، مدیریت کنترل خشم، مدیریت تعت و اختلافاتی که به وجود می‌آید، داریم.

وی در بخش دیگری افزود: اگر من به جای همکاران حوزه قضایی و انتظامی بودم در شرایطی که خانواده فرد داشتند، اولین اقدامی که انجام می‌دادم به طور قطع ارجاع به خانواده نبود. ارجاع به خانواده زمان کافی برای مداخله مددکاران اجتماعی و کارشناسان اورژانس اجتماعی را از بین برد. در حالیکه معتقدم اگر این ارجاع از کلانتری یا سیستم قضایی صورت می‌گرفت، مرحله گذاری طی می‌شد و سپس همکاران ما در اورژانس اجتماعی مداخله و با خانواده و اطرافیان ارتباط برقرار می‌کردند، شاید این اتفاق به این گونه رخ نمی‌داد؛ گرچه عمر دست خداست و ما نقشی نداریم، اما خدا عقل هم به ما داده است که در شرایط اینگونه تصمیم عاقلانه بگیریم، اما این موضوع به عدم اعتقاد همکاران سیستم قضایی انتظامی به منابع اجتماعی باز می‌گردد. منابع اجتماعی برای چنین شرایطی تشکیل شده‌اند و اولین هدف اورژانس اجتماعی حد فاصل بین کلانتری و خانه است تا بتواند این خلاء را پر کند.

چلک ادامه داد: لذا می‌توانستند این ارجاع را بدهند اما اینجا این سوال مطرح است که چقدر دوستان منبع اجتماعی را می‌شناسند و چقدر به آن اعتقاد دارند؟، شاید هم به دلیل اینکه محیط، محیط کوچکی بوده است معمولا تلاش می‌کنند که موضوع به نحوی جمع شود و فکر کردند با ارجاع کودک به خانواده که به هیچ عنوان شرایط مناسب در آن مقطع برای پذیرش فرد وجود نداشت، ارجاع داده شود. 

وی افزود: طبق قوانین حتی طبق قانون سال ۸۱ حمایت از کودکان و نوجوانان و قانون حمایت از کودکان بدسرپرست و بی‌سرپرست که طبیعتاً این شرایط مصداق بدسرپرستی نیز می‌توانست باشد و سایر قوانینی که در قانون مجازات اسلامی و یا قانون آیین دادرسی کیفری وجود دارد، می‌توانست مبنایی برای تصمیم‌گیری بهتر سیستم قضایی باشد تا چنین شرایطی ایجاد نشود و چنین جرمی اتفاق نیفتد.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در ادامه به ماده‌ای از قانون آیین دادرسی کیفری جدید اشاره کرد و گفت: در قانون آیین دادرسی کیفری جدید ماده‌ای مبنی بر تشکیل پرونده شخصیت» توسط مددکاران اجتماعی وجود دارد. اداره مددکار اجتماعی باید در حوزه قضایی تشکیل شود. دستورالعمل آن در شهریور ماه توسط رئیس قوه قضاییه به استان‌ها ابلاغ شده است و حدود ۹ ماه از ابلاغ این دستورالعمل می‌گذرد. مقرر شد که در حوزه‌های قضایی اداره مددکار اجتماعی شکل بگیرد و مواردی از این دست را به ویژه در حوزه کودکان به این اداره ارجاع دهند. حتی پیش‌بینی شده بود اگر امکان تشکیل اداره نیست و ساختار تشکیلاتی اجازه نمی‌دهد، حداقل یک مددکار اجتماعی حضور داشته باشد. ۹ ماه از ابلاغ این دستورالعمل گذشت و تقریباً در دادگستری استان‌ها اجرای این دستورالعمل جدی گرفته نشد. در اجرای این دستورالعمل‌ها حضور یک مددکار اجتماعی و پیش‌بینی روانشناس و پزشکی قانونی شده است و می‌توانست برای تصمیم‌گیری بهتر به قاضی کمک کند.

چلک تاکید کرد: قصد ندارم بگویم قاضی مقصر بود، زیرا ما اطلاعاتی از آن شرایط نداریم اما معتقدم که منابع اجتماعی تاسیس شده‌اند تا در این مواقع بتوانند کمک کنند. اگر این اتفاق رخ می‌داد با اطمینان می‌گویم که مددکاران و روانشناسان با مداخلاتی که انجام می‌دادند می‌توانستند شرایط را برای پذیرش مجدد فرد در خانواده (حتی اگر بازه زمان بیشتری طی می‌شد) فراهم کنند. در این مورد امکان داشت مرحله گذاری را طی کرد که این مرحله گذار می‌توانست امنیت را برای کودک بیشتر فراهم کند؛ موضوعی که به نظر می‌رسد یا ساده‌انگاری یا سهل‌انگاری شد و یا اطلاعات وجود نداشت. انتظارم این است که در نظام آموزش ضمن خدمت قضات و پلیس، آموزش دانشگاهی موضوعات مربوط به منابع اجتماعی، مددکاری اجتماعی، تسهیل‌گری اجتماعی، حمایت طلبی اجتماعی و میانجی‌گری اجتماعی گذاشته شود. دیگر قاضی نمی‌تواند به تنهایی در همه موضوعات تصمیم‌گیری کند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به لایحه اطفال و نوجوان افزود: این لایحه حدود ۱۰ سال است که در مجلس خاک می‌خورد و سه دوره نمایندگان مجلس شرمنده کودکان شدند. در این قانون یکی از موضوعاتی که شورای نگهبان ایراد گرفته است دقیقا همین موضوع است؛ همین موضوع که پدر ولی قهری است که در لایحه مجازاتی تعریف شده بود اما بنا به دلایل متعدد که تخصصم نیست، ایراداتی به آن گرفته شده و این نشان می‌دهد که ما در قوانین اجتماعی شرایط را باید لحاظ کنیم. قصد ندارم بگویم اگر این قانون را داشتیم این جرم اتفاق نمی‌افتاد، اما زمانی که ت‌گذاری‌ها مناسب باشد در میان مدت و بلند مدت می‌تواند تأثیر لازم را داشته باشد. انتظارم از مجلس و شورای نگهبان به عنوان عضو کوچکی از جامعه بزرگ مددکاری اجتماعی این است که به گونه‌ای تعامل شود که این قانون به زودی تصویب و برای اجرا ابلاغ شود چرا که در فرآیند اجرا می‌توان آن را ارزیابی و نواقص آن را شناسایی کرد.

وی در پاسخ به سوالی درباره تاثیر فضای مجازی گفت: یکی از کارهایی که باید انجام داد حساس‌سازی است. حساس‌سازی شاید در کوتاه مدت موثر نباشد. یکی از نقش‌های فضای مجازی در چند سال اخیر همین نقش بود. اگر فضای مجازی ورود نمی‌کرد شاید به این میزان به موضوع پرداخته نمی‌شد لذا یکی از وظایف فضای مجازی و عرصه رسانه مطالبه‌گری و ایجاد حساسیت است.

این مددکار اجتماعی معتقد است که به نظر قوانینی که در چند سال اخیر در ایران در حوزه کودکان داشتیم یا تغییر رویکردی که در برخی از قوانین مربوط به حوزه‌های قضایی داشتیم، مانند قانون آئین دادرسی کیفری جدید و قانون مجازات اسلامی و سایر ت‌گذاری‌هایی که انجام شد بخشی از آن ناشی از ایجاد حساسیتی است که چه در فضای واقعی و چه در فضای مجازی ایجاد شد و به نوعی این مطالبه‌گری به تسهیل قانون‌گذاری کمک کرد.

چلک افزود: به نظر فضای مجازی در این شرایط توانسته است کمک کند. گرچه برخی از اخباری که در فضای مجازی منتشر می‌کنیم ممکن است برگرفته از ذهنیت ما باشد و آن به فرهنگ استفاده از فضای مجازی و سواد رسانه‌ای بازمی‌گردد. فضای مجازی می‌تواند فرصتی برای تحلیل کارشناسی ابعاد مختلف موضوع باشد. 

وی در پاسخ به این سوال که اگر قرار بود تحلیل و بررسی از روند این اتفاق (از دو سال گذشته تا حادثه رومینا) را بررسی کنید بیشتر به کدام یک از زوایای پنهان آن توجه می‌کردید؟ نیز گفت: بررسی تک بعدی این موضوع توسط مددکار اجتماعی یا قاضی یا روانشناس اشتباه است و حتماً باید سه بعد زیستی، روانی و اجتماعی مد نظر قرار گیرد و اینطور نیست که تنها به عنوان مددکار اجتماعی وضعیت اجتماعی را بررسی کنم و همین برای تصمیم‌گیری و مداخلات موثر کفایت می‌کند، ضمن اینکه در این موضوع باید بعد حقوقی نیز اضافه شود، زیرا بخشی از شرایط این خشونت اجتماعی، بعد حقوقی و قضایی خاص خودش را دارد.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ادامه داد: اگر در چنین شرایطی بودم اولین کار این بود که در این مقطع کودک به خانه ارجاع داده نشود. اقدام بعدی ارتباط با خانواده و اطرافیان است، زیرا برداشت من این است که عمو بیشتر از پدر حضور دارد. همچنین اطرافیان کودک نیز محور جمع‌آوری اطلاعات قرار می‌گرفت.

وی تصریح کرد: پرونده شخصیت نیز به این نحو دیده شده است و اینطور نیست که تنها مددکار اجتماعی مسئول باشد بلکه تیمی تعریف شده است که از همه زوایا موضوع مورد بررسی قرار گیرد و به نظر در این موضوع مطالعات همه جانبه برای تصمیم‌گیری انجام نشد حال آنکه چهار گروه متخصص می‌توانستند در این شرایط کمک کنند.

به گفته این مددکار اجتماعی، هم‌اکنون نیروی انتظامی جزو بخشهایی است که در توسعه کمی مددکار اجتماعی در کلانتری‌ها، طی دو دهه اخیر تلاش خوبی انجام داده است اما واقعیت این است که هنوز در بسیاری از کلانتری‌ها و پاسگاه‌ها که اولین محل رجوع مردم است، مددکار اجتماعی حضور ندارد و در قوه قضاییه علی رغم اینکه قانون تکلیف کرده است و دستورالعمل آن توسط بالاترین مقام قضایی ابلاغ شده، می‌بینیم که این جایگاه تعریف نشده است.

چلک معتقد است که اگر اداره مددکاری اجتماعی تشکیل می‌شد می‌توانست به قاضی برای تصمیم‌گیری بهتر کمک کند افزود: طبیعتا بخش دیگر موضوع گذشته روابط داخل خانه است، زیرا این موضوع کوتاه مدت نیست و بررسی سابقه، تاثیر و عوامل و پیامدها و زوایای مختلف مورد تجزیه، تحلیل و استدلال قرار می‌گرفت و سپس این امکان وجود داشت که مداخلاتی صورت گیرد.

وی ادامه داد: شاید در بحث مداخلات در جایی برای دختر برنامه‌ریزی صورت می گرفت و در جایی دیگر به پدر، مادر یا اطرافیان پرداخته می‌شد حال آنکه به نظر می‌رسد هیچ کدام از این اتفاقات رخ نداده است و برداشت بنده این است که به دلیل اینکه محیط ، محیط کوچکی بود، قصد داشتند با خوش‌بینی این موضوع را با ارجاع فرد به خانه، برطرف کنند درحالیکه در چنین مواقعی به نظر می‌رسد بررسی شرایط محیطی که کودک قرار است مجدد به آنجا ارجاع شود و کسانی که در محیط حضور دارند، بررسی و سپس تصمیم‌گیری می‌شد.

وی در بخش دیگری با بیان اینکه مردم شناسی مردم منطقه می‌توانست محوری برای همکاران حوزه قضایی انتظامی باشد، گفت: زمانی که مشاهده می‌شود در چنین شرایطی مردم واکنش‌های شدید نشان می‌دهند، این می توانست بسیار تعیین کننده باشد تا ارجاع بهتری در گام اول صورت گیرد. 

وی ادامه داد: زمانی که مسئولیت دفتری در بهزیستی را داشتم بخشنامه کرده بودیم که نی که به هر دلیلی مشکلات اخلاقی دارند و در مراکز بازپروری هستند باید در همان استان بازتوان شوند و به استان دیگری ارجاع نشوند، اما برای 2 استان استثنا قائل شده بودیم، زیرا این تحلیل وجود داشت که اگر آن فرد خارج شود، خارج از درب برادران او هستند و خودشان تصمیم می‌گیرند که با او چطور برخورد کنند لذا موضوع فرهنگ مردم در این منطقه می‌توانست دلیل دیگری باشد برای پیش بینی نوع واکنشی که احتمال مرگ آن توسط اعضای خانواده می رفت و این غفلتها نتیجه وقوع چنین جرائمی هستند.


یادداشت:کاهش جمعیت به کروناربطی ندارد

سیدحسن ‌چلک- رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران

سید حسن  چلک - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News .

یکیاز موضوعاتی که این رو‌زها به مناسبت روز ملی جمعیت درباره‌ آن بیشتر صحبت شد،کاهش نگران‌کننده رشد جمعیت در کشور است. عده‌ای هم این شرایط را به کرونا ربط می‌دهند.این در حالی است که تأملی بر روند آمار سرشماری‌های کشور در سال‌های مختلف خودگویای این است که این روند کاهشی از دهه‌ها قبل آغاز شده است. آمارها نشان می‌دهندکه شاخص نرخ باروری کل» که در سال ۱۳۶۵ در حدود ۶٫۴ فرزند بوده، مطابق بندج» خطوط کلی ت تحدید موالید کشور برنامه اول توسعه در سال ۱۳۶۷ به‌گونه‌ای هدف‌گذاری شدکه تا سال ۱۳۹۰ به حدود چهار فرزند کاهش یابد؛ اما نکته مهماینجا بود که این هدف‌گذاری در اوایل دهه 70 جامه عمل پوشید، اما باید بپذیریم کهدر ادامه فعالیت‌های مرتبط با کنترل جمعیت در کشور به جایی رسیدیم که در سال ۱۳۹۰، مقدار این شاخص به‌جایرقم چهار، به رقمی در حدود ۱٫۷۴ کاهش پیدا کرده است.همین‌طور براساس آمارهای رسمی ارائه‌شده می‌توان گفت در سال ۱۳۹۷ تعداد یک‌میلیون‌و ۳۶۷ هزار ولادت به ثبت رسیدهکه در مقایسه با سال قبل آن، ۱۲۰ هزار کاهش داشته است.این مقدار کاهش که برای سومین سال متوالی در سال‌های اخیر روند کاهشی را نشان دادهاست، پس از حدود ۴۱ هزار کاهش برای دوره ۱۳۹۶ نسبت به ۱۳۹۵ و ۴۲ هزار کاهش برای دوره ۱۳۹۵ نسبت به ۱۳۹۴ مشاهده شده است». یابراساس آمار‌های موجود در سال ۱۳۶۵ جمعیت ن ۱۵تا ۴۹ساله (در سن باروری) درحدود ۱۰میلیون‌و ۵۰۰ هزار نفر بوده که از اینتعداد زن، سالانه در حدود دو میلیون ولادت به ثبت ‌رسیده است. با گذشت سه دهه یعنی۳۰ سال، در سال ۱۳۹۵ جمعیت ن ۱۵تا ۴۹ساله به حدود ۲۲میلیون‌و ۷۰۰ هزار نفر می‌رسد که ازاین تعداد زن فقط در حدود یک‌میلیون‌و ۵۳۰ هزار ولادت به ثبت رسیدهو در مقایسه با تغییرات صورت‌گرفته در چند دهه یادشده، مشاهده می‌شود که با وجودافزایش جمعیت ن در سن باروری به میزان ۱۲ میلیون نفر (حدود ۲٫۲ برابر)، تعداد موالیدحدود ۵۰۰ هزار مورد (حدود ۰٫۸ برابر) کمتر شده که بادرنظرگرفتن هردوی این تغییرات، در سال ۱۳۹۵ کاهشی در حدود ۲٫۸ برابر نسبت به ولادت‌هایمورد انتظار با الگوی نرخ باروری عمومی حاصل تقسیم ولادت‌ها بر جمعیت ن در سنباروری» در دهه‌ ۱۳۶۰ به دست می‌آید». همین اعداد رسمی نشان می‌دهدتقلیل این شرایط کاهشی رشد جمعیت به دوران مربوط به کرونا تحلیل درستی نیست. باتوجه به روند کاهشی ازدواج به‌دلیل شرایط مختلفی که کرونا در حوزه خانواده،اقتصاد، اشتغال و بی‌کاری و. ایجاد کرد، در سال 1399 ممکن است روند کاهشی بیشترهم شود. گرچه قرارگرفتن در دوران پنجره جمعیتی در کشور می‌توانست یا حتی می‌تواندیک فرصت ارزشمند و طلایی برای پویایی و بالندگی محسوب شود، البته به شرطی که بات‌گذاری‌های مناسب بتوان از این ظرفیت جمعیت فعال به‌درستی استفاده کرد، درغیر این صورت خود می‌تواند تهدیدی جدی قلمداد شود. در تعریف این وضعیت چنین گفتهمی‌شود که وضعیتی است که حاصل جمع جمعیت جوان و میان‌سال (۱۵ تا ۶۴ساله) یک کشور که جمعیتمولد» نامیده می‌شود به حداکثر میزان خود در دوران حدودا صدساله توسعه‌یافتگی آنکشور می‌رسد و هم‌‌اکنون طبق آخرین سرشماری، این میزان به ۶۹٫۹ درصد یعنی بیش از دوسومجمعیت کشور (حاصل جمع ۲۵٫۱ درصد جمعیت جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله و ۴۴٫۸ درصد جمعیت میان‌سالان ۳۰ تا ۶۴ساله) رسیده است. اینشرایط نشان می‌دهند که زنگ خطر کاهش جمعیت در ایران بیش از دو دهه است که به صدادرآمده است. خاطرم هست سال 1382 گزارشی با عنوان تحلیل مسئله سالمندی در ایران درنشریه برنامه» سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور (در آن زمان کارمند آن سازمان بودم)نوشته بودم. یکی از استادان جمعیت‌شناسی با من تماس گرفت و گزارش ارزشمندی را کهدر این زمینه تهیه کرده بودند، در اختیار من قرار داد که آن گزارش هم که بسیار قوی‌تراز کار من بود، همین موضوع را تأیید می‌کرد. اینکه بعد از سال‌ها ت‌های کلیجمعیت نوشته و ابلاغ می‌شود، بخشی ناشی از همین نگرانی‌ها بود. گرچه فکر می‌کنماین ت‌ها هم نتوانست تأثیر مثبتی بر روند افزایش جمعیت داشته باشد که بررسیدلایل آن خود نیازمند نوشتن کتاب خواهد بود. بدون شک ادامه این روند تأثیرات منفیمتعددی در حوزه‌های اقتصادی، امنیتی، خانواده و ی بر جامعه ما تحمیل خواهد کردکه از جمله آنها می‌توان به افزایش بار تکفل، کاهش جمعیت در سن کار، پایین‌آمدننرخ پس‌انداز خانواده، کاهش رشد اقتصادی، افزایش تقاضای بازنشسته‌های فعلی و فشاربر نظام‌های بیمه‌ای، شکاف‌های (فاصله) نسلی در اثر به‌هم‌خوردن توازن جمعیت نسل‌ها،کم‌رنگ‌ترشدن پوشش چترهای حمایتی خانواده از سالمندان، تهدید امنیت کشور به‌دلیلکاهش جمعیت و. اشاره كرد که بدون شک این شرایط در حوزه‌های اجتماعی و سازمان‌هایاجتماعی هم تأثیرات متفاوتی خواهد گذاشت که به نظر می‌رسد با وضعیت فعلی‌ای که اینسازمان‌ها دارند، توان پاسخ‌گویی به این مشکلات را نخواهند داشت

منبع:رومه شرق/6 خرداد99

 



ای خدایی که مفرح بخش رنجوران تویی

شعر از: مولوی

ای خدایی که مفرح بخش رنجوران تویی  در میان لطف و رحمت همچو جان پنهان تویی
خسته کردی بندگان را تا تو را زاری کنند  چون خریدار نفیر و لابه و افغان تویی
جمله درمان خواه و آن درمانشان خواهان توست  آنک درد و دارو از وی خاست بی‌شک آن تویی
دردهایی کدمی را بر در خلقان برد  آن حجاب از اول است و آخر و پایان تویی
هر کجا کاری فروبندد تو باشی چشم بند  هر کجا روشن شود آن شعله تابان تویی
ناله بخشی خستگان را تا بدان ساکن شوند  چون حقیقت بنگرم در درد ما نالان تویی
هم تویی آن کس که می‌گوید تویی والله تویی  گوی و چوگان و نظاره گر در این میدان تویی
و آنک منکر می‌شود این را و علت می‌نهد  در میان وسوسه او نفس علت خوان تویی
و آنک می‌گوید تویی زین گفت ترسان می‌شود  در میان جان او در پرده ترسان تویی
کنج زندان را به یک اندیشه بستان می‌کنی  رنج هر زندان ز توست و ذوق هر بستان تویی
در یکی کار آن یکی راغب و آن دیگر نفور  تو مخالف کرده‌ای شان فتنه ایشان تویی
آن یکی محبوب این و باز او مکروه آن  چشم بندی چشم و دل را قبله و سامان تویی
صد هزاران نقش را تو بنده نقشی کنی  گویی سلطان است آن دام است خود سلطان تویی
بندگی و خواجگی و سلطنت خط‌های توست  خط کژ و خط راست این دبیرستان تویی
صورت ما خانه‌ها و روح ما مهمان در آن  نقش و جان‌ها سایه تو جان آن مهمان تویی
دست در طاعت زنیم و چشم در ایمان نهیم  بر امید آنک بنمایی که خود ایمان تویی
دست احسان بر سر ما نه ز احسانی که ما  چشم روشن در تو آویزیم کان احسان تویی
غفلت و بیداری ما در توی بر کار و بس  غفلت ما بی‌فضولی بر چو خود یقضان تویی
توبه با تو خود فضول است و شکستن خود بتر  نقش پیمان گر شکست ارواح آن پیمان تویی
روح‌ها می‌پروری همچون زر و مس و عقیق  چون مخالف شد جواهر ای عجب چون کان تویی
روز درپیچد صفت در ما و تابد تا به شب  شب صفات از ما به تو آید صفاتستان تویی
روز تا شب ما چنین بر همدگر رحمت کنیم  شب همه رحمت رود سوی تو چون رحمان تویی
کو سلاطین جهان گر شاه ایوان بوده‌اند  پس بدانستیم بی‌شک کاندر این ایوان تویی



کنج زندان را به یک اندیشه، بستان می کنیم

به مناسبت ۵ خرداد روز نسیر؛

کنجزندان را به یک اندیشه، بستان می کنیم»

اکثریت قریب به اتفاقخانواده های زندانیان با اینکه هیچ نقشی در ارتکاب جرم فرد بزه کار ندارند اماهمیشه در خط اول آسیب های مختلف قرار می گیرند این خانواده ها به دلیل فقدان نظامجامع حمایتی با شرایط دشوار به زندگی ادامه می دهند.

 

نورنیوزـ گروه جامعه:  طلاق،تکدی گری، ترک تحصیل و اعتیاد از جمله ناهنجاری هایی است که در این خانواده هایناامید باعث ترغیب آنها به چرخه جرم  می شود. برای دستگیری و حمایت ازاین گروه در معرض آسیب از سال 1388 به پیشنهاد دولت وقت روز پنجمخردادماه، روز ملی حمایت از خانواده زندانیان و یا " نسیم مهر" نامگذاری و در تقویم رسمی کشور ثبت شد. هدف از این مناسبت توجه به کاهش آسیب هایاجتماعی، فرهنگی، روانی و اقتصادی درخانواده های زندانیان است.

سید حسن چلک، رئیسانجمن مددکاری اجتماعی ایران در مصاحبه اختصاصی با پایگاه خبری نور نیوز دربارهطرح نسیم مهر گفت: یکی از گروه‌هایی که همیشه نیازمند توجه مردم هستند تابتوانند از شرایط سختی که در آن قرار دارند خارج شوند خانواده‌های زندانیانهستند. یک فرد به هر دلیلی مرتکب جرم می‌شود که باید مجازات شود اما خانوادههایی که با این شرایط دچار مشکلات می شوند نیازمند حمایت های گوناگون هستند.بخشی از این کمک ها توسط دولت انجام می شود و بخشی دیگر نیز به کمک های مردمبرمی گردد. شاید این ذهنیت در برخی وجود داشته باشد که چرا باید جور فردی کهخطا کرده را بکشیم اما باید خانواده فرد زندانی را از زندانی جدا کنیم و آنهارا جدا از مجرم ببینیم، به همین دلیل انجمنی برای حمایت از خانوادهزندانیان تشکیل شد.

وی گفت: این انجمن باترکیبی برای کمک به خانواده هایی زندانیانی که نیازمند هستند فعالیت می کند.خانواده های نیازمندی که معیشت شان با رفتن سرپرستشان به زندان دچار مشکل میشود. طبیعتا منابع دولتی برای کمک به این گروه کافی نیست و مردم و بنگاهها هم در قالب مسئولیت اجتماعی باید کمک کنند .

دکتر چلک با اشاره به تاثیرکمک های این انجمن در تامین و رفع  نیازها و آرامش  خانواده هایزندانیان تصریح کرد: کمک های این انجمن علاوه بر خانواده ها می تواندشامل زندانیان نیز بشود. آموزش حرفه ای و باز توانی روانی و اجتماعی زندانیان نیزاز کمک های این انجمن به زندانیان است. این کمک ها می‌تواند حتی در مراقبتهای پس از خروج از زندان برای زندانیان توانایی هایی را ایجاد کند امادر کنار این ها خانواده زندانیان نیازهایی را در زمینه بهداشت، درمان، معیشت،آموزش فرزندان، کمک به تامین بخش عظیمی از هزینه های مسکن وبرگزاری برنامه هایفرهنگی دارند که باید تامین شود همه اینها می تواند بخشی از وظایفی باشدکه انجمن در قبال این خانواده ها انجام دهد اما انجام این حمایتها مستم ورود و همکاری مردم و بنگاه هاست.

وی بیان کرد: هر کس میتواند در حد توان خود در چتر حمایتی به این خانواده ها کمک کند تامشکلاتشان آنها کمتر شود. فراموش نکنیم خیلی از این خانواده ها نقشی در بروزجرم نداشته اند. اگر سرپرست و یا یکی از اعضای خانواده  مرتکب جرم شدهخانواده نباید به پای آنها بسوزد به همین دلیل اشخاص حقیقی و حقوقی می توانند کمکمفیدی برای حمایت از این خانواده ها باشند.

دولت نیز هر سال منابعی رابرای این موضوع  و حمایت از خانواده زندانیان قرار می دهد اما می توان ظرفیتهایی را در قوانین ایجاد کرد و بخشی از در آمد های آن را در قالب قوانین ومقررات خاص برای این خانواده ها در نظر گرفت مانند در آمدهای حاصل از عوارضکه بخشی از آن به این مورد اختصاص داده شده است از طرفی انجمن هم تلاش میکند  با فعالیت های اقتصادی  به این حمایت ها ادامه دهد اما کافی نیستکمک های مردمی می تواند در کاهش دغدغه های این خانواده ها بکاهد. هر سال در ماهمبارک  صدا و سیما  برنامه هایی را برای کمک به زندانیان و خانواده هایآنان برگزار می کرد که امسال متاسفانه با شیوع کرونا برگزار نشد اما حس نوعدوستینمی تواند تحت تاثیر یک ویروس کم رنگ شود به همین دلیل مردم ایران برای کمک بهیکدیگر همیشه مشارکت اجتماعی داشته اند.خبرنگار: اکرم جدیدی/ منبع:نورنیوز/5 خرداد 99




 

یادداشت:پنجرهجمعیتی را به عنوان یک فرصت ببینیم

سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

    

صدای تغییر روند نرخ رشد جمعیتبیش از 20 سال است که درآمده ولی بنا به دلایل مختلف موضوع جدی گرفته نشد. کمی کهگذشت ت‌های کلی جمعیت توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شد که هدفش توجه و تمرکز خاصبه موضوع جمعیت است و طبیعتا در بحث جمعیت علاوه بر بچه‌دار شدن کسانی که بچهدارند، موضوع تسهیل ازدواج هم مطرح بود. همان موقع هم که بحث افزایش جمعیت در موردخانواده‌ها مطرح بود گفته می‌شد که افزایش جمعیت و داشتن بچه بیشتر در بین نخبگانمورد توجه قرار گیرد ولی در عمل اینگونه نیست. زمانی که دکتر مرندی وزیر بهداشتبود ت کاهش جمعیت مطرح بود و شاید در آن مقطع ت درستی بود ولی دوراندیشانهنبود. هرچه جلوتر آمدیم، این روند کاهشی شد و آمارهایی که وجود دارد، نشان می‌دهدنرخ باروری با آنچه هدفگذاری شده بود، تطبیق ندارد. نگرانی که وجود دارد این استکه ت‌های دیگر در کشور در این راستا آنگونه که باید تغییر نکرد و اگر تغییرکرد در عمل اجرائی نشد. لذا تحقق چنین شرایطی قابل پیش‌بینی بود. منتها این رابپذیریم روند کاهش جمعیت با توجه به ظرفیتی که در جامعه‌مان داریم به دلیل ترکیبجمعیتی کشور و قرارگرفتن در یک پنجره جمعیتی که تقریبا بیشترین فراوانی را جمعیتفعال به خودشان اختصاص می‌دهند، می‌تواند یک فرصت برای کشور باشد تا جهشی در رشدخود قلمداد شود. روند کاهشی ازدواج طی تقریبا دو دهه اخیر تاثیر خودش را در روندکاهش موالید و باروری هم گذاشته و نتیجه چنین شرایطی نگرانی از رشد منفی جمعیت بودهاست. لذا این نگرانی جدی است و حتی روی امنیت هم تاثیرگذار است و نمی‌توانیمبگوییم فقط جمعیت کم می‌شود. معمولا جمعیت می‌تواند یک پشتوانه باشد اگر به‌درستیبرای آن برنامه‌ریزی شود. پنجره جمعیتی می‌تواند یک فرصت برای کشور به منظور خروجاز این وضعیت و کاهش نگرانی در این حوزه باشد. نکته دیگر اینکه ما چه بخواهیم چهنخواهیم، با این پنجره جمعیتی الان مواجه هستیم. بعضی جاها این را تبدیل به یکفرصت طلایی می‌کنند. فرصت طلایی که می‌تواند کشور و آینده کشورمان را تضمین کند.گرچه برخی معتقدند دیر شده ولی من معتقدم ما همچنان زمان داریم و این پنجره جمعیتیمی‌تواند آن جهش در توسعه را برای ما عملیاتی کند. تصمیم‌گیری‌ها، اطمینان بخشی‌هاو ایجاد امید نسبت به آینده، می‌تواند مسیری باشد که جوانان و جمعیت فعال ما همبرای افزایش ازدواج و نرخ باروری که افزایش جمعیت را هم به‌دنبال خواهد داشت،استفاده کنند تا نگرانی از پیر شدن جمعیت کمتر شود. معمولا وقتی جمعیت پیر می‌شودبه دلیل کهولت سنی که پیدا می‌کنند هزینه‌های دیگری هم بر جامعه تحمیل می‌شود.حداقل شرایط فعلی کشور چشم‌انداز خیلی روشنی برای این موضوع ترسیم نمی‌کند. باتوجه به موضوع کرونا پیش‌بینی جمعیت شناسان این است که سال 99 نرخ باروری کمتری همخواهیم داشت. نمی‌خواهم بگویم کرونا به طور مستقیم روی کاهش جمعیت تاثیر می‌گذاردولی این نگرانی وجود دارد. منبع: رومه آرمانملی، 6 خرداد 99/ صفحه اول

 


گام بلند قانون برای حمایت از کودکان و نوجوانان

گام بلند قانون برای حمایت از کودکان و نوجوانان

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان را قانونی مترقیانه دانست و خواستار اجرای سریع و صحیح آن شد.

سید حسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه مطالبه انجمن مددکاران اجتماعی از رئیس قوه قضاییه اجرای سریع و صحیح قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان است، گفت: قانون حمایت از کودکان و نوجوانان نیازی بود که در کشور برای حمایت از گروه‌های مختلف اطفال و نوجوانان زیر ۱۸ سالی که به هر دلیلی نیازمند حمایت‌های اجتماعی و قضایی هستند، احساس می‌شد.

وی با اشاره به اینکه این قانون گروه‌های مختلف اطفال از جمله افرادی که مورد بی توجهی، سهل انگاری، سوء رفتار، بهره‌کشی اقتصادی، معامله، فحشا، هرزه نگاری، خطر شدید و قریب الوقوع و. قرار می‌گیرند، را شامل می‌شود، افزود: حسن قانون مذکور این است که مبنا کودکان زیر ۱۸ سال هستند، بنابراین حتی رومینا» هم می‌توانست مصداق این قانون باشد.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ادامه داد: نکته دیگری که وجود دارد این است که قانون ماهیت پیشگیری هم دارد و فقط شامل کودکانی که دچار بزه و آزار و آسیب شده‌اند، نیست. رویکرد پیشگیرانه این قانون هم به سلامت جسمی، روانی، اجتماعی، اخلاقی و هم به وضعیت آموزش آنها رسیدگی می‌کند یعنی از ابعاد معمول سلامت هم فراتر رفته است و حتی وقتی سلامت آموزشی فرد مورد مخاطره قرار می‌گیرد هم آن را شامل می‌شود.

چلک با بیان اینکه این قانون ابتدا یک لایحه قضایی بوده و قوه قضاییه ابتدا سال ۸۷ آن را تصویب کرده و به دولت فرستاده است، تصریح کرد: اما ماهیت این لایحه یک رویکرد اجتماعی دارد. در این بین مددکاران اجتماعی یک جایگاه ویژه دارند؛ هم تفکر مددکاری و حمایت اجتماعی و هم مددکاران اجتماعی در آن دیده شده‌اند. جنبه‌های حمایت هم در این قانون متنوع و متعدد است. البته ما قبلا هم قانون حمایت از حقوق کودکان داشتیم، اما این قانون هم جامعیت بیشتری دارد و هم قوانین قبلی را شامل می‌شود.

وی با بیان اینکه انتظار ما از مجلس این است که در ابلاغ آن به دولت تعلل نکند، توضیح داد: موضوع بعدی تشکیل دفاتر حمایت از کودکان و نوجوانان است. حوزه‌هایی که می‌توانند کودکان را مورد حمایت قرار دهند نیز از دیگر نکات قابل توجه است. خشونت والدین و سرپرستان قانونی، مراکز فساد و فحشا و مسئولیت هرکس در قبال بازماندن از تحصیل، ترک خانه کودکان و . نیز در این قانون دیده شده است. حتی کودکان دارای معلولیت، دارای بیماری‌های خاص یا افراد دارای اختلال هویت جنسی هم شامل این موارد شده است.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ادامه داد: حتی به حمایت از کودکان آواره، پناهنده، مهاجر یا بی تابعیت هم در این قانون توجه شده و از این نظر مترقیانه است. نکته مهم دیگری که در این قانون وجود دارد غلبه تفکر اجتماعی برای حمایت از کودکان است. مددکاران اجتماعی اورژانس اجتماعی نقش محوری در این قانون دارند. ماده ۶ این قانون هم با رویکرد محله محوری، ایجاد پایگاه‌های اجتماعی در مناطق و محلات شهرها و روستاها با همیاری شهرداری و دهیاری‌ها ونیروی انتظامی در راستای شناسایی، پذیرش، نگهداری و حمایت از اطفال و نوجوانان نوشته شده است.

چلک در ادامه به اام سازمان‌ها برای همکاری با مددکاران اجتماعی، همکاری برای اخذ اطلاعات برای وضعیت مخاطره آمیز، شناسایی اطفال در معرض خطر توسط همکاران نیروی انتظامی علاوه بر مددکاران اجتماعی اشاره کرد و گفت: مواردی همچون ارجاع کودکان به بهزیستی و مراجع قضایی و تامین امنیت مددکاران اجتماعی، پیش بینی وظایفی برای سازمان زندان‌ها و وزارت کشور به ویژه اسناد هویتی اطفال ایرانی و غیر ایرانی در قانون لحاظ شده است، چراکه یکی از محدودیت‌ها برای دسترسی به خدمات آموزشی ،درمانی و قضایی، موضوع اسناد هویتی است.

وی با بیان اینکه وظایفی نیز برای سازمان ثبت احوال در جهت حمایت از افراد ترک تحصیل کرده‌، در نظرگرفته شده تا آنها را به آموزش و پرورش برگرداند، تصریح کرد: بحث دیگر حمایت از اطفال در محیط کار است که مورد بهره کشی قرار می‌گیرند. حمایت از کودکان ۱۵ تا ۱۸ سال که طبق قانون کشور ما کارگران نوجوان نامیده می شوند تا حمایت بیمه‌ای داشته باشند نیز در قانون وجود دارد. همچنین وزارت بهداشت موظف شده تا درمان اطفال و نوجوانان را در تمام مراکز درمانی در مواردی که مشکوک به آزار هستند یا از مراکز قضایی یا مددکاران بهزیستی ارجاع شده‌اند را انجام دهد.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ادامه داد: در این قانون آموزش و پرورش هم وظایف اساسی برای دسترسی به آموزش دارد و همه جا هم نام بهزیستی و مددکارن اجتماعی آمده است. تقریبا مددکاران می‌توانند نقش ضابط را بازی کنند. یکی از اختیاراتی که برای آنها پیش بینی شده این است که اگر آنها تشخیص دهند که احتمال بروز خطر وجود دارد بدون حکم قضایی هم می‌توانند مداخله کنند اما بعدا باید از مراجع قضایی ارجاع بدهند. نقش مددکاران اجتماعی در تعلیق اجرای حکم، حضور در مراکز در هنگام برگزاری دادگاه‌ها هم مشخص شده است. گزارش مددکارای اجتماعی در تحقیقات و بررسی‌هایی که قرار است قاضی انجام دهد پیش بینی شده است. مددکاران این اختیار را دارند که اگر وضعیت کودک مخاطره آمیز بود والدین یا سرپرستان را دعوت کنند و اقدامات تخصصی انجام دهند.

چلک افزود: در ماده ۳۳ هرگاه خطر شدید و قریب الوقوعی طفل و نوجوان را تهدید کند یا به سبب وضعیت مخاطره آمیز موضوع ماده ۳ این قانون وقوع جرم محتمل باشد، مددکاران اجتماعی بهزیستی و یا مورد حمایت دادگستری و ضابطان دادگستری مکلفند در حدود قضایی و اختیارات قانونی تدابیر و اقدامات لازم را در صورت امکان با مشارکت و همکاری والدین یا سرپرستان قانونی طفل جهت رفع خطر کاهش آسیب و پیشگیری از وقوع جرم انجام دهند و در مواقع ضروری وی را از محیط خطر دور کرده و با تشخیص و زیر نظر مددکار اجتماعی به مراکز بهزیستی یا سایر مراکز مربوطه منتقل و گزارش اقدمات خود را ظرف ۱۲ ساعت به دادستان اطلاع بدهند.

وی با بیان اینکه براساس اتفاقات اخیر در کشور و موضوع کودکان که هر چه قدر بیشتر روی آن کار کنیم تبدیل به ظرفیت اجتماعی می شود، اجرایی شدن این قانون ضروری است و رئیس قوه باید گروه خاصی را برای آن بگذارد، گفت: قوه قضاییه نیازمند نظام نامه مددکاری اجتماعی است چراکه سرتاسر این قانون با موضوع مددکاری اجتماعی است. قاضی می تواند با توجه به شرایط کودک اقداماتی برای برنامه‌ریزی تحقیقات مقدماتی در مورد سلامت کودک، والدین یا سرپرستان، وضعیت خانوادگی، محیط مسی و اشتغال به تحصیل را به مددکاران واگذار کند. قاضی حتی می‌تواند در هنگام تعلیق تعقیب یا تعلیق صدور حکم یا تعلیق مجازات ، نظر تخصصی مددکاران اجتماعی را بگیرد.


به دنبال شایستگانباشید، نه اطرافیان

سیدحسن ‌چلک- رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران

سید حسن  چلک - خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News .

 تجربه زیسته بیشتر مردمنشان می‌دهد یکی از موضوعاتی که بعد از هر انتخاباتی در ایران مورد توجه قرار می‌گیرد،این است که نامزدها تلاش می‌کنند اعضای ستاد انتخاباتی خود یا اطرافیان را درمسئولیت‌های مختلف بگمارند یا از افرادی که از نظر ی با آنها موافق نیستند،حمایت نکنند. البته این تلاش‌ها معمولا خیلی مشهود نیست ولی وقتی برای انتصاباتمسئولان استان یا شهرستان اقدام می‌شود معمولا نظر نمایندگان را هم جویا می‌شوند؛گرچه در دوره‌های مختلف توسط رؤسای جمهور کشور میزان توجه به نظرات نمایندگان مجلسشورای اسلامی متفاوت بود. ممکن است این سؤال به ذهن متبادر شود که مگر استقلال قوانداریم؟ کار نماینده مجلس به انتصابات در دستگاه‌های اجرائی مرتبط نمی‌شود و.ولی واقعیت چیز دیگری است. امیدوارم نمایندگان مجلس از من دلخور نشوند. دغدغه مناین است که دعواها برای عزل و نصب‌ها بر مبنای گرایش‌های ی مورد قبول دوستانمشکلی از کشور را حل نکرده و نخواهد کرد. کشور ما نیاز به افراد قوی، متخصص در نوعمسئولیت، کارآمد و شایسته دارد که امیدوارم شایسته‌سالاری در انتصابات مبنا قرارگیرد نه بده‌بستان‌های ی. اگر کسی از من بپرسد بزرگ‌ترین مشکل کشور چیست، بی‌درنگخواهم گفت ضعف مدیریت. بخشی از این ضعف مدیریت به همین نوع عزل و نصب‌ها برمی‌گردد.دوستان عزیز اطرافیان شما همه انسان‌های شریف و خوب هستند ولی ااما همه آنهاافراد شایسته‌ای از نظر تخصص و تجربه مرتبط برای مدیریت در سطوح مختلف نیستند.بیاییم در این دوره کاری متفاوت‌تر انجام دهیم و به دنبال افراد شایسته باشیم.ناشایسته‌سالاری درد بدی است که مثل خوره می‌تواند کشور را دچار مشکل جدی کند.گرچه معتقدم که دوستان و اطرافیان شما هم نباید این انتظار را داشته باشند کهتلاششان در ستاد‌های انتخاباتی نباید محملی برای دادن مسئولیت به آنها باشد؛ همین‌طوربرای عزل مدیران کارآمد حتی اگر در ستاد‌های انتخاباتی رقبای شما حضور فعال و مؤثرداشتند یا مخالف گرایش ی شما هستند نیز نباید تلاش کرد. باور کنید درد من بهعنوان یک مددکار اجتماعی این است که از این دعواهای ی چیزی عاید ما نشده ونخواهد شد. دنبال شایستگان» در مدیریت‌ها باشیم. اگر هستند، حفظشان کنیم، اگرنیستند برویم دنبالشان و برای پذیرش مسئولیت ترغیبشان کنیم.منبع:روزنلامه شرق/ خرداد99

 


اراذل و اوباش چه کسانی هستند؟

 

 دیدارنیوز - اراذل واوباش» یکی از مفاهیمی است که تعریف دقیقی برای آن وجود ندارد و همین موضوع بیمبرخورد سلیقه‌ای با این کلمه و استفاده‌ی گاه حتی ی از آن را ایجاد می‌کند.گهگاه شنیده می‌شود که در منطقه‌ای یا مناطقی تعدادی از اراذل و اوباش دستگیر شده‌اند.اما اراذل و اوباش چه کسانی هستند؟


انصافنیوز تلاش کرده تا طی گزارش مردمی و همچنین گفت‌وگو با عبدالصمد خرمشاهی، وکیلدادگستری و سید حسن چلک، رئیس انجمن مددکاری ایران به این سوال پاسخ دهد.خرمشاهی می‌گوید تعریف قانونی‌ای از اراذل و اوباش وجود ندارد و تعریف عرفی آن راشهره بودن به شرارت می‌داند اما تاکید می‌کند که بدون ارتکاب جرم نمی‌توان افرادرا به خاطر گذشته‌شان دستگیر کرد. چلک نیز به بخشنامه‌ی تشکیل پرونده‌یشخصیت متهم که از طرف رئیس قوه‌ی قضاییه صادر شده است اشاره می‌کند و می‌گوید باوجود این بخشنامه اداره‌ی مددکاری در همه‌ی واحدهای قضایی تشکیل خواهد شد کهدسترسی افراد متخلف مثل اراذل و اوباش را به مددکاری بیشتر می‌کند.



مقصددوم: شادمان


اینبار برای بررسی موضوع سری به محله‌ی شادمان زدیم، محله‌ای در مرکز تهران که ساکنانآن در مورد وجود اراذل و اوباش در آن اختلاف نظر دارند. وارد یک خشکشویی می‌شویم،مردی مسن با ریش سفید و چشمان آبی که می‌گوید از سال ۵۹ ساکن این محله است می‌گوید:اراذل اینجا خیلی هست؛ همین دیروز من رو کتک زدن، اینا به خاطر کمبود اینطوریمیشن کمبود توی خانواده، کمبود کار و پول. الان ولی به خاطر پلیس کمتر شده

ازکنار مرد پیری که چند وسیله خریده و در دست دارد عبور می‌کنیم، از او می‌پرسیماراذل و اوباش چه کسانی هستند. می‌گوید: اراذل و اوباش همه‌ی ما میتونیم باشیمهیچ بشری که اراذل به دنیا نمیان، جامعه اراذل و اوباش رو می‌سازه

ازصاحب دکه‌ی کفاشی که سوال را می‌پرسیم زنی صدایمان را می‌شنود و می‌گوید می‌خواهددر این مورد صحبت کند، می‌گوید: اراذل و اوباش کسانی هستن که از مردم ی می‌کنن،قلدری می‌کنن. کسایی که معتادن یا به هر دلیلی تحت فشارن اینطوری می‌شن. بی‌پولی وبی‌کاری اینا رو اینطوری می‌کنه. کسی که پول نداره از دیوار مردم هم میره بالا.الان ولی کمتر شدن بیشتر تو پارکا جمع میشن.» دکه‌دار جوابمان را نمی‌دهد و مسیررا ادامه می‌دهیم. بعد از طی مسیر زیادی زنی که با او مصاحبه کرده بودیم از پشتصدایمان می‌کند و از همسرش می‌گوید: شوهرم به شیشه معتاده حالام ولمون کرده رفتهاصلا نمی‌دونم کجاست. من نه حقوق‌بگیرم نه درآمدی دارم، مستاجرم و دوتا بچه دارم.شوهرمم بدرفتار بود دخترم رو کتک زده بود و دماغش رو شکسته بود

واردیک ابزارفروشی می‌شویم و نظر صاحب آن را در مورد موضوع گزارش می‌پرسیم او برخلافبقیه معتقد است اراذل و اوباش در این محله رفت و آمد ندارند، می‌گوید: به کساییکه بی‌بندوبارن و مزاحم مردم و جامعه میشن و به خاطر خودخواهیای خودشون باعث اذیتدیگران می‌شن. تو تلویزیون میبینیم که بیشتر خالکوبی دارن، زندانم که میرن از همالگو می‌گیرن، آدم کراواتی که اراذل و اوباش نمیشه. اینجا نیستن پلیس کنترلشون می‌کنه

زندیگری که چادر به سر دارد به سوالات ما پاسخ می‌دهد، اول می‌خواهد اطمینان پیداکند که رسانه‌ی خارجی نیستیم بعد مدام دعا می‌کند که این چیزها از همه دور باشد،می‌گوید: خدا دور کنه، اراذل و اوباش کسایین که جوونامون رو به بیراهه می‌برن،خدا نصیب نکنه به حق فاطمه‌ی زهرا. کسایی که آسایش رو بریدن. بیراهه بردن رو ازنظر مذهبی نمیگم، از این نظر که بچه‌ها الان برعکس ما دارن میرن و خیلی اعتقادندارن ولی از نظر اینکه توی اجتماع بخوان طور دیگه‌ای رفتار کنن مثلا ازدواج نکنن.ما تو ساختمونمون یکی رو داریم که اراذل و اوباش نیست اما مستقل زندگی میکنه،قاچاقچیا رو میاره، سگ داره. تو محل به کسایی میگن اراذل و اوباش که سرکوچهوامیستن ناموس مردم رو دید میزن، یه بار رفتم جلو به یکیشون گفتم مگه خودت خانوادهنداری؟ عذرخواهی کرد. به خانوما که چیزی نمیشه گفت میگن شما مردت رو کنترل کن. منفکر میکنم خانومی که اینطوری میاد بیرون مسلمان نیست.» در آخر هم گفت اگر برایکشور و اسلام خدمت می‌کنیم برایمان دعای خیر می‌کند.

خرمشاهی:اراذل و اوباش تعریف قانونی ندارد

خرمشاهیاز دید قانونی اراذل و اوباش را بررسی می‌کند و به انصاف نیوز می‌گوید: در قانونمجازات چیزی به عنوان اراذل و اوباش نداریم. در حقوق جزا افرادی هستند به عنوانافراد و مجرمین خطرناک که باید تحت نظر باشند یعنی کسانی که میل به ارتکاب جرمدارند. در تعریف عرفی به کسانی گفته می‌شود که سابقه‌ی خلاف‌کاری و مجرمیت دارند وشرور هستند در واقع خطرناک هستند.

منظوراز اراذل و اوباش کسانی هستند که سابقه‌ی مجرمیت دارند یا بالقوه حالت خطرناکدارند و به خاطر اوضاع و احوالی که دارند و سوابق و سوءپیشینه‌شان و اعمالی که درمنطقه‌ی خود مرتکب می‌شوند و شهره به خلاف‌کاری دارند به آنها اراذل و اوباش گفتهمی‌شود.

معمولابراساس قانون نیروهای انتظامی کسانی را باید دستگیر کنند که در حال ارتکاب جرم باشندیعنی درحال ارتکاب جرم مشهود باشند و در منظر مامورین انتظامی مرتکب جرمی می‌شوند،ماموران انتظامی حق دارند او را بازداشت کنند و تحویل مقامات قضایی بدهند؛ امابعضی اوقات می‌بینیم که نیروی انتظامی اعلام می‌کند که تعدادی اراذل و اوباشدستگیر شدند. این اراذل و اوباش در منطقه مشهور به فساد اخلاقی یا اعمالخلافکارانه هستند اما طبق قانون فردی که مرتکب جرمی نشده یا در حال ارتکاب جرممشاهده نشده به نظر می‌رسد دستگیری اینها تحت عنوان اراذل و اوباش نمی‌تواند وجهه‌یقانون داشته باشد مگر بازداشت افراد طبق دستور مقام قضایی یا در حال ارتکاب جرم

اینوکیل دادگستری در ادامه می‌افزاید: گاهی می‌بینیم که نیروی انتظامی افرادی را تحتعنوان اراذل و اوباش دستگیر می‌کنند. باید دید بعدا مراحل قضایی پرونده چه خواهدشد. اگر مرتکب جرمی نشدند -ولو اینکه درگذشته هم مرتکب جرم و خلاف شده باشند- بهوضعیت فعلی آنها ارتباطی ندارد، مگر اینکه در محل موجب آزار و اذیت و مزاحمت برایمردم و نوامیس مردم شده باشند و معروف به این کار شده باشند و شهرت ارتکاب جرم وخلاف‌کاری داشته باشند که در این وضعیت برای جلوگیری از چنین مواردی نیروی انتظامیمبادرت به دستگیری اینها می‌کند؛ اما همانطور که گفتم همه‌ی مراحل باید قانونی ودر چارچوب موازین قانونی باشد و ما نمی‌توانیم به تشخیص خودمان بگوییم فلانی جزواراذل و اوباش است مادامی که مرتکب جرمی نشده باشد یا مرتکب تکرار جرم و قانون‌شکنینشده باشد

اوبا تاکید بر اینکه تعریف قانونی از اراذل و اوباش وجود ندارد گفت: تعریف کلی عرفیآن همان کسانی هستند که به آدم‌های شرور معروف هستند و شهره به قانون‌شکنی ومزاحمت برای دیگران هستند

چلک: با این افراد به استناد مصداق برخورد می‌شود

چلک در تعریف اراذل و اوباش می‌گوید: وقتی از اراذل و اوباش صحبت می‌کنیم، بامصداق‌هایی که دارند می‌شود آنها را راحت‌تر تعریف کرد. کسانی که خفت‌گیری می‌کنند،باندهای خلاف تشکیل می‌دهند و آشکارا قانون را دور می‌زنند، تهدید می‌کنند، هرج ومرج دارند و تخریب می‌کنند. در واقع اینها کسانی هستند که آشکارا این نوع جرایمخشن را نسبت به دیگران انجام می‌دهند و هیچ ابایی هم ندارند؛ به راحتی قانون رادور می‌زنند. به همین دلیل معمولا این دست افراد را که هیچ پایبندی‌ای ندارند بهعنوان اراذل و اوباش می‌شناسند.


بازممکن است براساس وظایفی که سازمان‌ها دارند هرکدام یک تعریف و مصداق خاصی از اینموضوع داشته باشند اما تقریبا این مصادیقی که گفتم می‌توانند مصادیق اراذل و اوباشباشند

اودر پاسخ به اینکه آیا در انجمن مددکاری ایران با این دست افراد برخورد دارند یاخیر گفت: انجمن مددکاری ایران یک انجمن صنفی است و ما خدمات مستقیم به هیچ مراجعه‌کننده‌ایارائه نمی‌دهیم چون ماهیت کار ما فرق دارد اما مددکاران اجتماعی با این افرادسروکار دارند. این افراد به نیروی انتظامی یا سازمان زندان‌ها یا دادگستری که می‌روندمددکاران اجتماعی نیز حضور دارند. یکی از گروه‌های هدف مددکاری اجتماعی مجرمانهستند و طبیعتا کسانی که اراذل و اوباش هم هستند به عنوان مجرم به هرجایی کهمراجعه کنند یا دستگیر شوند و ارجاع داده شوند، مددکاران اجتماعی هم با این افرادسروکار دارند.

اخیرابا بخشنامه‌ی تشکیل پرونده‌ی شخصیت که شهریور امسال توسط رئیس قوه ابلاغ شد کهقرار شد همه‌ی واحدها قضایی اداره‌ی مددکاری اجتماعی داشته باشند، طبیعتا اینارتباط هدفمندتر و نظام‌مندتر خواهد شد و در واقع این بخشنامه به استناد قانونآیین دادرسی کیفری توسط رئیس قوه ابلاغ شده است و انجمن هم در تدوین ایندستورالعمل در کنار همکاران قوه‌ی قضاییه بوده است.

قرارشد در همه‌ی دادگاه‌ها مراجع قضایی، اداره‌ی مددکاری اجتماعی شکل بگیرد. در جاهاییهم که امکان اداره نباشد حضور یک مددکار اجتماعی در مراجع قضایی با واحدهای کوچکاامی شده است. طبیعتا این دستورالعمل می‌تواند به نهادینه شدن خدمات مددکاریاجتماعی در قوه‌ی قضاییه و سازمان‌های تابعه‌اش برای گروه‌های مختلف از جمله اینافراد کاربرد داشته باشد و قضات هم برای تصمیم‌گیری می‌توانند از نظر اداره‌یمددکاری اجتماعی بهره‌مند شوند

چلک در پایان افزود: با این افراد به استناد مصداق برخورد می‌شود. در قوانین ماچه قانون آیین دادرسی و چه قانون مجازات اسلامی، حسب نوع جرم حداقل و حداکثرمجازات تعریف می‌شود و طبیعتا با استناد بر آن قضلت برنامه‌ریزی می‌کنند و مجازات‌هارا تعیین می‌کنندمنبعانصاف نیوز13 خرداد99

 



نگرانی‌ها برای گرایش دختران و ن بهمصرف دخانیات

سیدحسن چلک

 

این روز ها یک مناسبت مهمهم داریم که در هیاهوی اخبار آغاز مجلس شورای اسلامی، کرونا، و رومینا و . کمترمورد توجه قرار گرفته است و آن هم روز جهانی مبارزه با دخانیات» است.

روزجهانی بدون دخانیات هر سال در 31 ماه  مه(May ) مصادف با 11 خرداد هجری شمسیبرگزار می شود. از سال 1987)کشورهای عضو سازمان بهداشت جهانی با تعیین یک روز باعنوان روز جهانی بدون خانیات؛ توجه همگان را به مضرات و خطرات استفاده از دخانیاتجلب نموده و به بررسی راهکارهای جلوگیری از مرگ و میر ناشی از آن می پردازندبراساس گزارش های ارایه شده توسط مجامع مرتبط سیگار عامل اصلی و یا کمکی در پیدایشبیش از 50 نوع بیماری و 20 نوع سرطان در بدن می‌باشد و سالیانه5 میلیون نفر به علت‌ بیماریهای ناشی از سیگار جان می‌سپارند.

همچنین   گزارش ها نشان می دهد که درسال 2020 میلادی، 10 میلیون نفر در سال به علت‌بیماری های ناشی از سیگار فوت می‌شوند،با این تفاوت که 7 میلیون آن در کشورهای در حال پیشرفت و 3 میلیون آن در کشورهایپیشرفته‌ زندگی می کردند در کشور ایران هم  نزدیکبه 10 میلیون سیگاری، روزانه بیش از سه میلیارد تومان! خرج سیگار می‌کنند و بهطور متوسط دولت ها بیش از دو برابر مبلغ مصرف سیگار صرف هزینه بیماری ها و درمانعوارض ناشی از سیگار» می‌نمایند.معاون بهداشتی وزارت بهداشت اعلام کرده کهآنچهوزارت بهداشت مورد بررسی قرار داده است، سالانه حدود ۴۰ تا ۴۵ میلیارد نخ سیگار در کشور مصرفمی‌شود است(. درگزارش دیگر این تعداد 54 میلیارد نخ سیگار می باشد) و معمولا  جوانان کشور و نوجوانان گروه‌هایسنی 10 تا 15 سال هدف اصلی برای ترغیب به کشیدن و اعتیاد به سیگار می‌باشند

خاطرمهست چند سال قبل آقای دکتر ایرج حریری چی که به عنوان سخنگوی وزارت بهداشت در یمنشست خبری شرکت کرده بود در  خصوص گرایش به مصرف سیگار دختران آماری نگرانکننده داده بود که عین خبر در ادامه آورده می شود.
ایشان در آن نشست خبری درباره آمار مصرف سیگار با بیان اینکهآمار مصرف سیگار در دختران نوجوان از کمتر از یک ‌درصد به 2.1 درصد رسیده است،تصریح کرد: این آمار در پسران از 5.1 به 4.8 درصد کاهش پیدا کرده است. با توجه بهاینکه استعمال سیگار و قلیان در حوزه ورود به مصرف مواد مخدر و رفتارهای پرخطرجنسی است، خانواده‌ها باید هوشیار باشند و بدانند که مصرف قلیان در کنار نوجوان‌هاچه ضربه‌ای می‌تواند به آنها وارد کند. در حال حاضر 6.6 درصد دختران 13 تا 15سالهسابقه مصرف قلیان دارند که این رقم در پسران 11.1‌درصد اعلام شده است».

همچنینرئیس مرکز تحقیقات، پیشگیری و کنترل دخانیات کشور اعلام کرده بود(درآذر ماه سالقبل)، آمار جالب و قابل تامل دیگری هم می‌دهد: ‌طبق جدیدترین آمارها، حدود ۲۰ درصد آقایان و ۲ درصد خانم‌ها در کشورمانروزانه سیگار می‌کشند.نکتههشدار‌ دهنده ‌ای که در این گزارش ها آمده آمار مصرف سیگار در دختران نوجوان استکه در سال ‌های گذشته نه ‌شدن و همچنین کاهش سن ابتلا به آسیب‌ ها بسیار تهدیدکننده قلمداد می شود و مسوولان و نهادهای آموزشی، تربیتی و برنامه ریز باید چارهاندیشی کنند زیرا اگر این زنگ خطر شنیده نشود آسیب های زیادی برای جامعه در پیخواهد داشت. فارغ از تمام این‌ها ن به‌واسطه نقش‌های محوری خود در خانواده می‌تواننددیگر اعضای خانواده را هم تحت تأثیر قرار دهند و از آنجایی که سیگار اغلب اوقاتدروازه‌ای برای ورود به سمت مواد مخدر است، سیگاری شدن دختر یا مادر خانوادهنگرانی‌های زیادی را ایجاد می‌کند؛ چراکه فرزندان از مادر خود الگو می‌گیرند ومادر فرشته زندگی هرکدام از ماست به همین خاطر هم سیگار کشیدن زن خانواده حرمت وقبح گرایش به دخانیات را در خانواده می‌شکند.

گرچهفکر می کنم سیگار کشیدن  مردان هم عوارض متعددی دارد ولی تحربه زیسته نشان میدهد که گرایش ن به سمت سیگار و قلیان و دیگر مواد دخانی  می تواند در عده ایی از آنان، زمینه را برای مشکلات دیگر فراهم کند. در پایان لازم استاشاره کنم که  به دلیل قبح کم اجتماعی این موضوع در کشور بیشترین تمرکز درتگذاری ها و برنامه ریزی های اجرایی و عملیاتی روی مواد مخدر و روانگردان هاهست و توجه بسیار کم و شاید بهتر است اشاره کنم  آنقدر این توجه و تمرکز کمهست که به ناچیز  بودن بسیار نزدیک است.

*رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

کدخبر 1394889/ خبرآنلاین:13 خرداد 99

 



آبروی نیازمندان را حفظکنیم

نویسنده: یادداشت: دکتر سید حسن چلک

 رئیس انجمن مددکاران اجتماعی


 
یکی از ویژگی‌های انسان در زندگی اجتماعی و تعامل با دیگران ایناست که با آبرو زندگی کند. به همین دلیل فکر می‌کنم هیچ کسی حق ندارد در این زمینهبا آبروی دیگران  به‌ویژه نیازمندان بازی کند. ‌ آبرو چیزی نیست کسی با آنمتولد شود، بلکه مفهومی اکتسابی است که بر جریان رشد شخصیت به همراه هویت‌های فردیو اجتماعی انسان شکل می‌گیرد و شکل‌گیری آن در گرو پاره‌ای رفتارها و مقرراتاجتماعی است. ما بسیاری از کارها را گرچه برایمان جذابند، انجام نمی‌دهیم چوننگران آبروی شخصی، خانوادگی، قومی ‌، ملی، گروهی‌و… هستیم.

دربارهحق نیازمندان، امام علی(ع) این چنین اشاره می کند که خداوند بر ثروتمندان واجبکرده‌است تا از اموالشان به اندازه کفایت برای فقیران هزینه کنند. اگر نیازمندان،گرسنه یا عریان باشند، به سبب منع ثروتمندان است و خداوند از آنها در روز قیامتحساب می کشد و مجازات می‌کند». این موضوع بیانگر این نکته است که هزینه معاشنیازمندان بایستی تأمین شود، چه از سوی دولت اسلامی و چه ثروتمندان، و اگر ایندسته به تأمین معاش آنان اقدام نکنند، مورد محاسبه و مجازات قرار می گیرند.

تکافلاجتماعی» وظیفه همگانی است، به ویژه ثروتمندان موظف هستند فقر» را از صحنه زندگیافراد نیازمند بزدایند.


یکیاز کارهایی که می‌توانیم برای حفظ آبروی این افراد انجام دهیم این است که به گونهای عمل کنیم که دیگران متوجه نشوند.اهمیت این رفتار به قدری است که خداوند در آیه271 سوره مبارکه بقره تاکید بر صدقه دادن پنهانی می کند، آنجا که می فرمایداگرصدقه‌­ها را پنهانی به نیازمندان بدهید، بهتر است و گناهان شما آمرزیده می شود
تاملیبر این داستان از حضرت علی(ع) خود گویای اهمیت آبروداری است: امیرمومنان علیه‌السلاممقدار پنج وسق (حدود پنج بار) خرما برای مردی فرستاد.
آنمرد شخصی آبرومند بود و از کسی تقاضای کمک نمی‌کرد، شخصی در آنجا بود به علی علیه‌السلامگفت: آن مرد که تقاضای کمک نکرد، چرا برای او خرما فرستادی؟ یک وسق برای او کافیبود
امیرمومنانعلی‌علیه‌السلام به او فرمود: خداوند امثال تو را در جامعه ما زیاد نکند، من می‌دهم،تو بخل می‌ورزی، اگر من آنچه را که مورد حاجت اوست، پس از سوال به او بدهم، چیزیبه او نداده‌ام، بلکه قیمت آبرویی را که به من داده، به او داده‌‌ام. زیرا اگر صبرکنم تا او سوال کند، در حقیقت او را وادار کرده‌ام که آبرویش را به من بدهد.»بیاییم برای  ترویج روابط انسانی و اخلاقی در جامعه اگر دست کسی را می گیریمبا آبرویش بازی نکنیم.

منبع:رومه جام جم/11 خرداد 99

 


سرریز کمیسیون‌های مهم در کمیسیون اجتماعی وشورا؟

سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

   

یکی از انتظاراتی که از مجلس درحوزه ت قانونگذاری و نظارت می‌رود این است که به همه ابعاد و بخش‌ها توجهکنند. به همین دلیل انتظار این است که کمیسیون‌های مجلس وزن یکسانی داشته باشند.حالا اگر نگوییم یکسانِ یکسان ولی خیلی تفاوت معناداری نباشد اما واقعیت این استکه در تمام طول این سال‌ها ما از داشتن یک کمیسیون اجتماعی کارآمد و قوی محرومهستیم. دلیلش این است که هر دوره‌ای از مجلس که قرار است عضوگیری کنند گرایش عمومنمایندگان به کمیسون‌های امنیت، بودجه، صنایع، انرژی و اقتصاد است. هرچند عموماکسانی به کمیسیون بهداشت گرایش دارند که تخصص این رشته را داشته باشند ولی کمیسیوناجتماعی و کمیسیون شوراها آخرِآخر پر می‌شوند. یعنی کسانی که نتوانستند جای دیگرعضو شوند در کمیسیون‌های اجتماعی و شوراها عضو می‌شوند. به یاد دارم بعضی از دوره‌ها،به‌زور این کمیسیون‌ها را به حد نصاب می‌رساندند و الان هم انتظار ما این است کهمعدود نمایندگان قوی به این کمیسیون اجتماعی اضافه شوند، چراکه حتی اگر بخواهیمروی اقتصاد و فرهنگ هم کار بکنیم بدون توجه به حوزه و مولفه‌های اجتماعی نه دراقتصاد و نه در فرهنگ موفق نخواهیم بود ضمن اینکه هر دوی این دو موضوع دارای اهمیتخاص خودش است. لذا انتظاری که شاید من به عنوان یک عضو کوچک حوزه اجتماعی دارم وتقریبا در تمام طول این سال‌ها به نوعی با کمیسیون اجتماعی ارتباط دارم و حتی دردوره قبل گروه مشاورین‌شان هم بودم؛ واقعیت این است که ما افراد قوی در کمیسیون اجتماعینداشتیم و با توجه به اینکه امروز هیچکس نمی‌تواند منکر اهمیت حوزه اجتماعی باشدبا توجه به وضعیتی که ما در حوزه آسیب‌های اجتماعی داریم، ضعفی که در نظام تامیناجتماعی و کارکرد ساختارهای اجتماعی در کشور داریم، لذا انتظاری معقول و کارشنات که بخشی از این ناکارآمدی حوزه اجتماعی دقیقا به همین ضعیف بودن کمیسیون‌هایاجتماعی در ادوار مختلف برمی‌گردد. ضمن احترامی که به همه نمایندگانی که در ایندوره‌ها عضو کمیسیون اجتماعی بودند، دارم ولی تجربه 25 ساله من با تعامل با آنهانشان می‌دهد که کمیسیون اجتماعی مختص کسانی است که عموما جای دگیری پیدا نکردند یاتخصصی ندارند. اگر قرار باشد فقط کمیسیون پر شود، نمی‌شود انتظار داشت که در دوحوزه ت‌گذاری و نظارت، کارکردی که از مجلس انتظار می‌رود و اقتضای شرایط امروزهست را برآورده کند. امیدوارم نمایندگان از بابت این یادداشت دلخور نشوند. بهعنوان کسی که حداقل بیشتر از خیلی از این افراد خاک حوزه اجتماعی را خوردم و دیدمکمیسیونی که افرادی قوی داشتند، چقدر توانستند در آن حوزه بهتر عمل کنند، نسبت بهکمیسیون‌هایی که افراد ضعیف دارند و نمی‌توانند مدافعان خوبی باشند. حتی خیلی از مواقعافرادی که عضو کمیسیون اجتماعی بودند، عضو کمیسیون بودند ولی تمام نگاهشان به سایرکمیسیون‌ها بود و موضوعاتی که پیگیری می‌کردند بعضا به کمیسیون‌های دیگر مربوط می‌شد.به نظر می‌رسد این انتظار بعد از 11 دوره معقول و کارشناسی است و امیدواریم یککمیسیون اجتماعی قوی، کاردان و با دانش در مجلس یازدهم داشته باشیم. انجمنمددکاران اجتماعی ایران هم مثل همه دوره‌ها که یار نمایندگان بود این دوره همآمادگی خود را اعلام می‌کند.

منبع:رومه آرمان ملی/10 خرداد 99

 


وم راه‌اندازی پلیس ویژهاطفال»

رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران با تاکید بر اهمیت آشنایی قضات و پلیس با منابع اجتماعی حمایت از کودکان،پیشنهاد کرد تا پلیس ویژه اطفال» در کشور راه‌اندازی شود.

سیدحسن چلک در گفت‌وگوبا ایسنا، با بیان اینکه از قضات، پلیس و کسانیکه با کودکان سر وکار دارندانتظار داریم تا در آموزش ضمن خدمت چند دوره درخصوص مواجهه با کودکان در نظر گرفتهشود، گفت: به نظر می‌رسد تشکیل پلیس اطفال به این موضوع کمک کند.

وی با بیان اینکه در آموزش ضمنخدمت هم دوره میانجی گری با رویکرد اجتماعی بسیار مهم ‌است، اظهار کرد: با استفادهاز مهارت میانجی‌گری تعت و ناسازگاری‌ها به موقع و به درستی مدیریت می‌شود.همچنین دوره ضروری دیگر برای این افراد گذراندن ۶ تا ۸ واحد دروس مددکاری اجتماعیاست، چرا که وقتی قرار است با رویکرد اجتماعی کار کنید، آشنایی با دانش مددکاریاجتماعی، روان‌شناسی کودک و جامعه‌شناسی برای کسانی که با آنها سرو کار دارندضروری است.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران با اشاره به اینکه در بسیاری از مواقع تصمیمات از روی ناآگاهی می‌تواندتبعات جبران نشدنی به دنبال داشته باشد، تصریح کرد: موضوع بعدی آشنایی قضات و پلیسبا منابع اجتماعی حمایت از کودکان است. در موضوعی مانند قتل رومینا شاید اگرکسانیکه در سیستم قضایی و انتظامی هستند با منابع اجتماعی آشنا بودند در گام اولتصمیمشان بازگشت فرد به خانه نبود.

چلک در ادامه به موضوعآشنایی با دانش مردم شناسی اشاره کرد و توضیح داد: وقتی در خرده فرهنگ‌های مختلفمشغول کار هستیم باید این فرهنگ را بشناسیم. در واقع شناخت و تاثیر فرهنگ مردم برروی نوع احکام صادر شده، ارجاعات و . باید در نظر گرفته شود.

وی با تاکید بر اینکه آموزش چهدر دانشگاه پلیس و چه دانشگاه علوم‌ قضایی باید محوری باشد، تصریح کرد: به نظر می‌رسدآموزش رویکرد اجتماعی در دانشگاه‌ها کم است. انتظار داریم آقای رئیسی هم به دنبالتحولات دستگاه قضا، رویکرد اجتماعی را هم تقویت کند و یکی از این فضاها تغییرنهادهای آموزشی حوزه قضایی در مورد رویکردهای اجتماعی است

چلک تاکید کرد: فقراطلاعاتی باعث می‌شود قضات و پلیس تک بعدی تصمیم بگیرند. با این وجود در آییندادرسی جدید تشکیل پرونده شخصیت و مددکاری اجتماعی تصریح و ابلاغ شده است و اینموضوع به ایجاد نگاه جامع کمک خواهد کرد.

انتهای پیام / ایسنا/10خرداد99

 


لایحه‌ای که خون‌بهای قتل رومینا» شد‌

آرمان ملی- منیره چگینی: لایحه حمایت از اطفال و نوجوانان با شرع وقانون اساسی مغایرتی ند‌ارد‌ و مورد‌ تایید‌ این شورا قرار گرفت» این خبر ‌که ازسوی عباسعلی کد‌خد‌ایی، سخنگوی شورای نگهبان د‌ر روز یکشنبه (۱۸ خرد‌اد‌) منتشر شد‌، شاید‌تسکینی بر د‌رد‌ هزاران کود‌ک و نوجوانانی است که د‌ر ۹ سال اخیر مورد‌ آزار و اذیتخانواد‌ه‌ها و افراد‌ بیگانه قرار گرفته‌اند‌. سابقه این لایحه به سال ۱۳۹۰ و د‌ولت د‌هم برمی‌گرد‌د‌ که بهمجلس شورای اسلامی ارائه شد‌، اما تصویب آن د‌ر مجلس و قوه قضائیه هفت سال طولکشید‌، د‌ر مرد‌اد‌ سال ۹۷ نمایند‌گان د‌ر جلسه علنی مجلس با ۱۵۸ رأی موافق، ۱۸ رأی مخالف، ۱۰ رأی ممتنع از ۲۲۲ نمایند‌ه حاضرد‌ر جلسه، باکلیات لایحه حمایت از کود‌کان و نوجوانان موافقت کرد‌ند‌. پس از آن نیز د‌و سال بهرفع ایراد‌ات از سوی شورای نگهبان اختصاص پید‌ا کرد‌. بنا بر گفته هاد‌ی طحان‌نظیف،عضو حقوقد‌ان شورای نگهبان به برنا: ایراد‌اتی که شورای نگهبان به لایحه حمایت ازاطفال و نوجوانان گرفته بود‌ د‌رباره اجرای حکم مرتکبان جرائم علیه اطفال یانوجوانان به جزای نقد‌ی یا مصاد‌ره اموال یا سایر محکومیت‌های مالی، پرد‌اخت د‌یهو خسارات طفل و نوجوان بزه‌د‌ید‌ه مقد‌م بر وصول مطالبات د‌ولت بود‌».

با این حال د‌ر چند‌ سال گذشتهطبق اعلام اوژانس اجتماعی، کود‌ک‌ آزاری رتبه نخست تماس‌های مرد‌م با اورژانساجتماعی (123) بود‌ه است. برای اثبات این موضوع نیازی نیست به سال‌های گذشتهبازگرد‌یم و د‌ر د‌ر یک ماه گذشته قتل رومینا اشرفی، نوجوان 13 ساله، به د‌ست پد‌رشجامعه را به شوک و حیرت فرو برد‌، همچنین شکنجه بنیامین، کود‌ک خرسال مشهد‌ی کهماد‌رش فیلم‌های د‌لخراش از کتک زد‌ن او را برای د‌ریافت پول د‌ر اینستاگرام منتشرمی‌کرد‌، بار د‌یگر بحث لایحه حمایت از اطفال و نوجوانان را سر زبان‌ها اند‌اخت.همچنین روز گذشته نیروی انتظامی استان کرمان از قتل د‌و کود‌ک د‌ختر11 و 6‌ساله ازسوی ماد‌ر با خوراند‌ن متاد‌ون خبر د‌اد‌. همان‌طور که کوروش احمد‌ یوسفی،‌ معاوناجتماعی نیروی انتظامی کرمان، می‌گوید‌: سن ماد‌ر 32 سال است و او مد‌عی است مشکلروانی و با همسر خود‌ اختلاف د‌اشته و د‌ر آستانه جد‌ایی بود‌ه است.» امثال ایناتفاقات د‌ر یک د‌هه گذشته کم نبود‌ه است و د‌ر این بین کود‌کان و اطفال بی‌گناهقربانی مشکلات خانواد‌گی و روانی والد‌ینشان شد‌ه‌اند‌.

جزئیات لایحه

حالا بر اساس این لایحه، هر یکاز مسئولان یا کارکنان نهاد‌های حکومتی یا د‌ستگاه‌های اجرایی که از انجام وظایفمقرر د‌ر این قانون امتناع کند‌، به انفصال از خد‌مات د‌ولتی و عمومی د‌رجه 5محکوم می‌شود‌. رسید‌گی به وضعیت مخاطره‌آمیز موضوع این قانون جز د‌ر موارد‌ی که د‌رصلاحیت د‌اد‌گاه کیفری است، د‌ر د‌اد‌گاه خانواد‌ه و با ارائه گزارش مد‌د‌کاراجتماعی بهزیستی یا واحد‌ حمایت از د‌اد‌گستری و حضور مد‌د‌کار اجتماعی انجام می‌شود‌.این امر مانع از انجام تحقیقات د‌اد‌گاه نخواهد‌ شد‌. همچنین طبق این مصوبه، هرگاهحمایت و رعایت مصلحت کود‌ک و نوجوان د‌ر معرض خطر و بزه‌د‌ید‌ه، مستم اتخاذتصمیمی د‌ر خصوص حضانت، ولایت، قیمومت، سرپرستی، ملاقات، عزل ولی قهری، سپرد‌ن بهخانواد‌ه جایگزین یا مراکز بهزیستی یا سایر نهاد‌ها و مؤسسات اجتماعی، تربیتی، د‌رمانییا بازپروری، نگهد‌اری د‌ر مکانی مطمئن و امن یا سپرد‌ن موقت به شخص مورد‌ اطمیناند‌اد‌گاه باشد‌، د‌اد‌ستان گزارشی د‌ر مورد‌ وضعیت کود‌ک و نوجوان و اد‌له ضرورتاتخاذ اقد‌امات مزبور تهیه و به د‌اد‌گاه خانواد‌ه ارسال می‌کند‌. برای اولین بارد‌ر نظام حقوقی، جرایمی از قبیل جلوگیری از تحصیل کود‌کان، تشویق به ترک تحصیل وفرار از مد‌رسه، آزار عاطفی و سهل‌انگاری د‌ر نگهد‌اری از کود‌ک تعریف و برای آنهااحکامی با جزئیات د‌ر نظر گرفته شد‌ه است. این قانون همچنین به موارد‌ی مانند‌برقراری ارتباط با کود‌کان و نوجوانان د‌ر فضای اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، بهمنظور اذیت و آزار آنها، فروش د‌خانیات به کود‌کان و به کار گرفتن کود‌کان و بهره‌کشیاز آنها می‌پرد‌ازد‌ و د‌ر این باره جرم‌انگاری کرد‌ه است. مورد‌ د‌یگر اشاره بهوضعیت‌ فوق‌العاد‌ه‌ است که حیات یا سلامت جسم و روان کود‌کان را تهد‌ید‌ می‌کند‌و این قانون تصریح د‌ارد‌ هر کسی که از وقوع جرم یا خطر قریب‌الوقوع آن مطلع بود‌هو به مراجع صاحب صلاحیت خبر ند‌هد‌، به یکی از مجازات‌های د‌رجه شش محکوم می‌شود‌.مجازات د‌رجه شش شامل موارد‌ی چون حبس بیش از شش ماه تا د‌و سال، جزای نقد‌ی بیشاز 20 تا 80‌میلیون ریال، شلاق و محرومیت اجتماعی می‌شود‌.

امید‌واری برای کاهش کود‌کآزاری

قانون فعلی از جواز قصاص پد‌ر وپد‌ربزرگ به سبب کشتن فرزند‌ جلوگیری می‌کند‌ و همان‌طور که د‌ر موضوع قتل رومینااشرفی بنا به گفته شاهد‌ان، پد‌ر رومینا قبل از ارتکاب قتل د‌ر مورد‌ مجازات خود‌تحقیق کرد‌ه بود‌، همان‌طور که شهروند‌ از شاهد‌ان این اتفاق گفته‌اند‌: پد‌ر د‌اسبه د‌ست، به تعبیر خود‌ غیرت را تمام کرد‌ه و د‌یگر ترسی از پلیس ند‌اشت. یک ماهقبل وقتی ‏به د‌اماد‌ش که وکیل د‌اد‌گستری است تلفن کرد‌، فهمید‌ که پد‌ر، ولی د‌ماست و قصاص نمی‌شود‌». حال بسیاری از فعالان حقوق کود‌ک امید‌وارند‌ که با اینلایحه از میزان قتل‌های خانواد‌گی و شکنجه کود‌کان کاسته شود‌، اتفاقی که معصومهابتکار، معاون رئیس‌جمهور د‌ر امور ن و خانواد‌ه نیز به آن اذعان د‌ارد‌ وعنوان کرد‌ه است: این لایحه حتما می‌تواند‌ به قضات د‌ر موارد‌ی مانند‌ رومیناکمک کند‌». سید‌حسن چلک، رئیس انجمن مد‌د‌کاران اجتماعی قانون حمایت از حقوقکود‌کان و نوجوانان را قانونی مترقیانه د‌انست و خواستار اجرای سریع و صحیح آن شد‌.وی با اشاره به اینکه این قانون گروه‌های مختلف اطفال از جمله افراد‌ی که مورد‌ بی‌توجهی،سهل‌انگاری، سوءرفتار، بهره‌کشی اقتصاد‌ی، معامله، فحشا، هرزه‌نگاری، خطر شد‌ید‌ وقریب‌الوقوع و. قرار می‌گیرند‌، را شامل می‌شود‌، افزود‌: حسن قانون مذکور ایناست که مبنا کود‌کان زیر سال هستند‌، بنابراین حتی رومینا هم می‌توانست مصد‌اقاین قانون باشد‌.» همچنین محمود‌ علیگو، مد‌یرکل امور آسیب د‌ید‌گان اجتماعیسازمان بهزیستی کشور از د‌ستگاه قضا خواست تا د‌ر خصوص پروند‌ه‌های مرتبط با حوزهکود‌کان از ظرفیت مد‌د‌کاران سازمان بهزیستی استفاد‌ه کند‌. وی د‌ر خصوص موضوع قتلرومنیا اشرفی، گفت: موضوع د‌فاع از حقوق کود‌کان ساختار رسمی د‌ر کشور د‌ارد‌ که د‌رقوه قضائیه مستقر است. د‌ر مورد‌ قضیه رومینا نیز براساس حکم قاضی پروند‌ه، کود‌ک‌آزاریاتفاق نیفتاد‌ه است و وقتی جرم به وقوع پیوسته، یک موضوع کاملا پلیسی - قضائی است،سازمان بهزیستی هم نمی‌تواند‌ د‌ر این مورد‌ مد‌اخله‌ای انجام د‌هد‌.

منبع:رومه آرمان ملی/20 خرداد99

 

 


یادداشت:وم تدوین نظامنامه مددکاریاجتماعی

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران

(رومه آرمان ملی.20 خرداد99)

سید حسن  چلک | اعتمادآنلاین

یکی از نیازهای هر جامعه اتخاذتدابیر و ت‌های مناسب در راستای حمایت از افراد و گروه‌های مختلف است. از جملهاین موارد می‌توان به کودکان و نوجوانان اشاره کرد. با توجه به نیاز به تگذاری‌هایمناسب با رویکرد اجتماعی در حمایت از کودکان در معرض خطر یا در معرض بزه و بزه‌دیده،یکی از اقدامات خوبی که قوه قضائیه با همکاری سازمان‌های مختلف دولتی و غیردولتیانجام داد، سال‌های 84 و 85 لایحه حمایت از اطفال و نوجوانان در قوه قضائیه نوشتهمی‌شود و سال 87 در جلسات مسئولان عالی قضائی کشور زمان مرحوم آیت‌ا. شاهرودی تصویبشده و به دولت می‌رود. از سال 90 تقریبا 10 سال است که در مجلس مانده بود. یعنی سهدوره نمایندگان مجلس را دید و الان چهارمین رئیس مجلس باید آن را ابلاغ کند. بعداز کش‌و‌قوس‌های فراوان به‌رغم اینکه تغییراتی هم داده شد، بالاخره دو روز پیش اینخبر خوب را شنیدیم که سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرد این لایحه مغایر شرع نیست.وقتی قانون اطفال و نوجوانان را نگاه می‌کنیم، مهم‌ترین مشخصه این لایحه، نقشمددکاران اجتماعی و سازمان‌های اجتماعی مثل بهزیستی و. در اجرای این قانون است وتقریبا وجه غالب این قانون رویکردی اجتماعی دارد. مصادیقی که در این قانون تعریفکرده‌اند، ضمن اینکه افراد زیر سال را دربر می‌گیرد، مصادیق بسیار متنوع وشفافی است که ازجمله اینها سوءاستفاده جنسی و به کارگرفتن کودکان در فعالیت‌هایجنسی برای خودشان یا دیگران است. انتظار می‌رود رئیس قوه قضائیه دستوری دهند تا درقوه قضائیه نظام‌نامه مددکاری اجتماعی شکل بگیرد. با شکل‌گیری این نظام‌نامه،جایگاه مددکاری اجتماعی تقویت می‌شود. در همین موضوع رومینا»، مطمئنا اگر مددکاراجتماعی در کنار قاضی یا دادرس اول حضور داشت، می‌توانست عوامل خطر را که نباید درآن شرایط رومینا را تحویل خانواده داد به قاضی بگوید. شاید شاه‌کلید این قانونبرای حمایت از کودکانی که احتمال بروز خطر در آنها وجود دارد ماده 33 است کهمددکاران اجتماعی در مواقعی که احساس کنند خطری ممکن است افراد مشمول این قانون رامشمول کند، حتی بدون حکم قضائی هم بتواند مداخله کنند ولی بعد از 12 ساعت گزارش‌شانرا به دادستان ارائه دهند. بهره‌گیری از ظرفیت سازمان‌های غیردولتی و موضوع اسنادهویتی کودکان، از جمله نکات خیلی محوری و کلیدی است که در این قانون آمده است.امیدواریم رئیس قوه قضائیه هم دستور اجرای این قانون را در اسرع وقت صادر کنند،گرچه باید از مجلس به دولت برود و از دولت برای اجرا به وزارت دادگستری ولی سریعانجام شود. انجمن مددکاران اجتماعی از تدوین این لایحه کنار دوستان در مجلس بوده وبعد از این هم خواهیم بود اما این قانون برای یک کار بزرگتر در قوه‌قضائیه بهانهشود. اگر رئیس قوه بخواهد رویکرد اجتماعی را تقویت کند که در گفته‌هایش روی اینموضوع تاکید دارد و دستورالعمل سازمان‌های دولتی می‌تواند نشانه‌ای باشد که رئیسقوه می‌خواهد این رویکرد را تقویت کند. دستورالعمل نحوه مشارکت و تعامل نهادهایمردمی با قوه قضائیه در تاریخ ششم اسفند توسط رئیس قوه قضائیه ابلاغ شده بود.

 


لایحه حمایت از اطفال و نوجوانان مطالبه همگانی است

تهران - ایرنا - رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران لایحه حمایت از حقوق اطفال و نوجوانان را یک مطالبه و خواست همگانی دانست و گفت: با تبدیل این لایحه به قانون، مددکاران اجتماعی نقش ضابط را پیدا می‌کنند و زمانی که تشخیص احتمال بروز خطر را بدهند می‌توانند بدون حکم قضایی ورود کنند.

سرانجام لایحه حمایت از کودکان  و نوجوانان به تایید شورای نگهبان رسید تا در مسیر ضمانت اجرایی خود، حامی کودکانی باشد که سیخ داغ اعتیاد پدر یا سیلی محکم مادر و نگاه های سرزنش آمیز اطرافیان، دنیای کودکانه آنان را سیاه و تاریک کرده است.

به عبارتی دیگر، انتشار تصاویری از چهره های معصوم زخم خورده از آزار دیگران، ویدئویی از مادری سنگدل که با زدن سیلی به فرزند خود، قصد جلب ترحم دیگران و کمک های مالی آنان است یا پدری که با داس به اصطلاح غیرت، سر از بدن دخترک خود جدا می کند، شاید چند روزی نقل محافل باشد و اذهان عمومی را خدشه دار کند اما با گذشت زمان به باد فراموشی سپرده می شود و کودک می ماند و آزار، آزار و آزار.

موضوعی که مسئولان را برآن داشت برای نخستین بار در سال ۱۳۸۷، لایحه ای با ۵۴ ماده در خصوص حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان تهیه و تدوین و به دولت دهم تقدیم کنندکه این لایحه پس از بررسی‌های لازم در دولت به ۴۹ ماده کاهش پیدا کرد و در سال ۹۰ نیز برای بررسی و تصویب به مجلس شورای اسلامی فرستاده شد.

لایحه ای با سرانجامِ دیر اما کارساز

متن اولیه لایحه که مجموعه‌ای از حمایت‌های قضایی و حتی حمایت‌های غیرقضایی را شامل می‌شد و به نظر می‌رسید که با تصویب آن، بخشی از مشکلات کودکان حل شود، از طریق دولت به مجلس تقدیم و در مجلس، به کمیسیون حقوقی و قضایی ارجاع شد و پس از بررسی به شورای نگهبان ارسال شد. اما کلیات آن به دلیل تاخیر و تعلل‌های بسیار به قانون تبدیل نشد و ضررهای نابخشودنی و البته جبران‌ناپذیری برای کودکان و نوجوانان برجای گذاشت.

سرانجام روز یکشنبه ۱۸ خرداد پس از ۱۰ سال انتظار و تردد لایحه در راهروهای مجلس و شورای نگهبان و ابلاغ اصلاحیه هایی بر روی آن، سخنگوی شورای نگهبان از تایید لایحه حمایت از اطفال و نوجوانان در جلسه شورای نگهبان و عدم مغایرت آن با موازین شرع و قانون اساسی اعلام شد.

در این لایحه، به مواردی مانند سرپرستی، فرار از خانه، زندانی والدین، خشونت مستمر، عدم ثبت ولادت، سوءرفتار، بهره‌کشی، نادیده‌گرفتن عمدی سلامت و بهداشت روانی و جسمی کودکان، ممانعت از تحصیل آن‌ها، خرید و فروش کودکان و فعالیت مجرمانه به وسیله کودک اشاره شده است.

همچنین در این لایحه پیش‌بینی شده که کودکان هم می‌توانند اعلام شکایت کنند و والدینی که مرتکب جرم کودک‌آزاری می‌شوند از سرپرستی کودک خود محروم خواهند شد.

در این لایحه در راستای حمایت از اطفال، این سن با دقت تعریف و مرز میان کودکی و بزرگسالی تعیین شده و در این خصوص سن ۱۸ سال تمام، مرز میان کودکی و بزرگسالی یاد شده و افراد زیر این سن می‌توانند از حمایت‌های این قانون بهره‌مند شوند.

باز شدن دست مددکاران اجتماعی در این لایحه حمایتی

کند و کاو بیشتر لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان، خبرنگار حوزه ن و خانواده ایرنا را برآن داشت تا روز دوشنبه با سید حسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران و یکی از ناظران تدوین این لایحه به گفت وگو بپردازد.

چلک در این گفت وگو با تاکید بر اینکه وجه غالب این لایحه تفکر مددکاری اجتماعی بود، گفت: لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان یک مطالبه و خواست همگانی و بازنگری قانون حمایت از کودکان و نوجوانان در ۸ ماده بود که در سال ۸۱  اجرا می شد. این قانون به دلیل کامل نبودن، در سال ۸۷ و زمان رئیس قوه قضائیه وقت مورد بازنگری قرار گرفت و پیش نویس لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان با ۵۴ ماده به تصویب رسید و به دولت ارسال شد که حال با پروسه 10 ساله بناست به مرحله قانون و اجرا برسد.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان  اینکه همواره در جلسات بررسی و تدوین این لایحه حضور داشته است، ادامه داد: این لایحه در عین حال که یک لایحه قضایی است، یک لایحه با رویکرد اجتماعی است و در آن بیشترین نقش را مددکاران اجتماعی و سازمان بهزیستی دارند.

وی با بیان این که این لایحه نگاه همه جانبه ای به حمایت از کودکان دارد گرچه تغییراتی در مجلس در آن صورت گرفت، یادآور شد: محتوای لایحه تقویت رویکرد محله محوری، استفاده از ظرفیت سازمان  های غیردولتی، استفاده از ظرفیت مددکاران اجتماعی از شناسایی، پذیرش، نگهداری، حمایت بازتوانی و همچنین استفاده از ظرفیت شهرداری ها و دهیاری ها با رویکرد محله محوری است.

به گفته چلک، با اجرایی شدن این لایحه به صورت قانون، مددکاران اجتماعی نقش ضابط را پیدا می کند و زمانی که تشخیص احتمال بروز خطر را بدهند می توانند بدون حکم قضایی، ورود کنند. نکته دیگر در این لایحه، تنوع مصادیق کودکان زیر ۱۸ سال است که طبق آن می توانند مورد حمایت قرار بگیرند.

وی ادامه داد: همچنین این لایحه رویکردی پیشگیرانه بر سلامت جسمی، روانی، اجتماعی، اخلاقی، امنیتی، آموزشی، حمایت از کودکان کار، اسناد مدیریتی و حمایت از کودکان مهاجر با تابعیت یا بی تابعیت و همچنین شناسایی کودکانی که ترک تحصیل کرده اند و بازگرداندن آنان به نظام رسمی آموزش دارد.

چلک متذکر شد: بر اساس این لایحه، قاضی می تواند نظر مددکار اجتماعی را برای تعلیق یا تحکیم اجرای حکم و بسیاری موضوعات دیگر بگیرد. از این رو لایحه یک فرصتی برای مددکاران اجتماعی است تا در ایفای نقش موثرتر و حمایت از کودکان و نوجوانان فعال تر عمل کنند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با تاکید بر اینکه این لایحه کامل و جامع است، خاطر نشان کرد: انتظار ما از قوه قضائیه این است که گروه خاصی را برای اجرایی شدن این قانون و گروه ویژه ای برای نظارت بر اجرای لایحه اختصاص دهد.

وی تاکید کرد: نمی توان گفت قانون اگر اجرا شود دیگر کودک آزاری نداریم اما این قانون برای حمایت به موقع از کودکان با رویکرد اجتماعی، پشتوانه خوبی است.منبع: خبرگزاری ایرنا/19 خرداد99/ خبرنگار:  فاطمه دهقان نیری


قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، فرصت پاسخگویی را فراهم می‌سازد

تهران - ایرنا - رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به ابلاغ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان از سوی رییس جمهوری گفت: این لایحه، فرصت پاسخگویی در عرصه تگذاری و اجرای ت‌ها برای حمایت کامل‌تر از کودکان را چه داخل و چه خارج کشور فراهم می‌سازد.

سیدحسن چلک روز یکشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا افزود: از آنجا که محور قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، مددکاران اجتماعی هستند، مراجع قضایی کشور باید نظام نامه ای داخلی برای مددکاران تدوین کنند که انجمن مددکاران اجتماعی ایران، این پیشنهاد را به آنها داده و در حال پیگیری آن است.

وی تاکید کرد: با تدوین این نظام نامه، جایگاه مددکاران اجتماعی در لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان نهادینه شده و به رسمیت شناخته می شود.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران اظهار داشت: رویکرد لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان، مداخله ای، اجتماعی و پیشگیرانه است و سازمان بهزیستی کشور به عنوان بزرگ‌ترین سازمان اجتماعی کشور نقش پررنگی در این لایحه دارد.

چلک افزود: بند الف ماده ۶ لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان مربوط به بهزیستی است که سازمان بهزیستی کشور براساس آن مکلف است که با استفاده از مددکاران اجتماعی در قالب فوریت‌های خدمات اجتماعی یا همان اورژانس اجتماعی با استقرار پایگاه‌های تخصصی در مناطق و محلات شهرها و روستاها با همکاری شهرداری یا دهیاری و نیروی انتظامی نسبت به شناسایی، پذیرش، حمایت، نگهداری و توانمندسازی اطفال و نوجوانان موضوع این قانون و اعلام مراتب به مراجع صالح اقدام کند.

وی ادامه داد: همچنین براساس ماده ۶ این لایحه، سازمان بهزیستی مکلف شده در راستای وظایف قانونی و وظایف مقرر در این قانون از همکاری و مشارکت همه دستگاه های اجرایی استفاده کند و نسبت به اخذ و جمع آوری اطلاعات مربوط به وضعیت‌های مخاطره آمیز برای اطفال و نوجوانان و انجام اقدامات لازم برای افزایش آگاهی های مردم در این زمینه اقدامات لازم را انجام دهد.

به گزارش ایرنا، روز یکشنبه هجدهم خرداد ماه، لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان در جلسه شورای نگهبان بررسی و عدم مغایر با موازین شرع و قانون اساسی تشخیص داده شد.

رئیس جمهوری نیز روز گذشته(شنبه) قانون حمایت از اطفال و نوجوانان را برای اجرا به قوه قضائیه، وزارت دادگستری، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان بهزیستی کشور را برای اجرا ابلاغ کرد.

لایحه حمایت از اطفال و کودکان سال ۸۸ با پیشنهاد قوه قضاییه به دولت دهم کلید خورد و اکنون پس از ۱۱ سال و در سال ۹۹ پس از فراز و فرودهای بسیار به سرانجام رسید. قانونی که بسیاری از کارشناسان معتقدند می تواند خلاءهای موجود در حمایت از کودکان و نوجوانان را تا حد زیادی پرکند.منبع: خبرگزاری ایرنا/25 خرداد99


یادداشتجام جم: نخبه کُشان اجتماعی

دکتر سید حسن چلک

رییس انجمن مددکاراناجتماعی ایران

(25 خرداد99)

  دغدغه در  حوزهاجتماعی بسیار است، یکی از ‌نگرانی‌های جدی‌ برمی‌گردد به نادیده گرفتن نخبگان کهشرایط را برای بروز آسیب‌های بیشتر فراهم کرده‌است. به همین دلیل از مسؤولانانتظار می‌رود با اتخاذ تمهیدات مناسب برای کاهش این نگرانی اقدام کنند. نظر بهاهمیت حوزه اجتماعی استفاده از ظرفیت نخبگان و علوم اجتماعی، مددکاری اجتماعی ورفاه اجتماعی در حوزه‌های مدیریتی مرتبط و تگذاری اجتماعی ضرورتی اجتناب‌ناپذیراست که علاوه بر تخصص و تعهد حرفه‌ای، از دانش و تجربه تگذاری هم بهره کافیداشته‌باشند. یکی از حوزه‌هایی که همیشه مظلوم واقع شده، حوزه مدیریت‌های اجتماعیاست که هر کسی فکر می‌کند می‌تواند مدیر اجتماعی باشد. بررسی مدیریت‌های اجتماعیدر ایران در سازمان‌های مختلف دولتی، نهاد‌های عمومی غیردولتی، سازمان‌هایغیردولتی خود گویای همین مسأله است.‌

اینمسأله متوجه یک فرد یا یک دستگاه اجرایی نیست، بلکه در طول 41 سال گذشته همیشه وجهغالب تخصص و تجربه مدیران اجتماعی در  قوای مختلف کشور  از جنس غیر‌ازحوزه اجتماعی بوده و هست. ایراد اصلی متوجه افرادی که چنین مسؤولیتی را می‌پذیرندنیست، بلکه این نقد متوجه همه کسانی است که فهم درستی از پیچیدگی‌های مدیریت درحوزه‌های اجتماعی ندارند و ساده‌انگارانه و شاید هم بی تفاوت با موضوعات اجتماعیبرخورد می‌کنند و کسانی که بارویکرد ی این افراد را منصوب می‌کنند نیز مقصرند.

 تاملی درباره وضعیتشاخص‌های مختلف اجتماعی در کشور گویای این است که حوزه اجتماعی بد مدیریت شده و می‌شودو کسی هم پاسخگو نیست. هرکس مدیر اجتماعی شد هر کاری خواست، انجام داد و رفت و هیچ‌گاهپاسخگوی تصمیم‌گیری‌های اشتباه نبوده و نخواهدبود. یکی ‌از دلایل ایجاد این شرایط‌این است که عموم مدیران اجتماعی از جنس این حوزه نیستند و اگر هم باشند ‌ تعدادشانانگشت‌شمار است‌. این در حالی است که حوزه اجتماعی ، کاملا تخصصی است و به قولمعروف باید گفت با ان‌‌شاءا. و ماشاءا. مدیریت نمی‌شود.
 
براساس تجربه و بررسی‌های صادقانه ‌می‌توان گفت در ادوار مختلفمدیریت حوزه اجتماعی افرادی بسیار خوب، شریف و متعهد از نظر اخلاقی ‌اما غیرمتخصص‌‌حوزه اجتماعی انتخاب می‌شوند.

ممکناست فردی در حوزه تخصصی اش نخبه هم باشد ولی این به منزله آن نیست که  اامادر حوزه اجتماعی هم  مدیری موفق خواهد بود. پیچیدگی و تنوع موضوعات اجتماعی ووم فهم دقیق مسائل مرتبط ایجاب می‌کند با استفاده از نخبگان اجتماعی، این حوزهبه گونه‌ای مدیریت شود که با آینده‌نگری اجتماعی قبل از بروز مشکلات تدبیر مناسباتخاذ کنند تا زندگی مردم در جامعه بیش ازاین دچار مشکلات نشود.

درپایان باید یادآور شوم‌ من و خانواده‌ام بار‌ها به دلیل این نگاه کارشناسی و شفافمورد غضب قرار گرفته‌ایم و البته باز هم خواهیم گرفت اما این درد مدیریت کشور استکه کسی نمی‌خواهد این ضجه را ‌بشنود.



 


حمایت از کودکان دربرابر آزارهای جنسی

سید‌حسن ‌چلک - رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران

یکیاز گروه‌هایی که در هر جامعه‌ای باید مورد توجه بیشتر قرار ‌گیرند، کودکان هستند؛چرا‌که سرمایه هر جامعه محسوب می‌شوند؛ اما کودکان هم در طول زندگی خود با مشکلاتیمواجه می‌شوند که به دلیل کودک‌بودن توان مبارزه با بسیاری از آن مشکلات راندارند؛ به‌ویژه مشکلاتی که از سوی بزرگ‌تر‌ها و حتی گاهی اوقات نزدیکان‌شان برایآنها عامدانه یا غیرعامدانه به وجود می‌آورند؛ به‌همین‌دلیل ضرورت دارد تا در چنینمواقعی با اتخاذ تدابیر مناسب در ت‌گذاری‌های اجتماعی و قضائی از کودکان حمایتکرد؛ به‌گونه‌ای‌که امنیت حاصل این تدابیر برای کودکان در معرض آزار و آزاردیدهباشد. یکی از حوزه‌هایی که برای سلامت کودکان بسیار مهم است، حوزه مسائل جنسی ومراقبت از کودکان در برابر انواع آزار‌ها و سوءاستفاده از کودکان در چنین شرایطیدر فضاهای واقعی یا مجازی است. هر زمانی هم که خبری در این زمینه منتشر می‌شود،افکار عمومی به‌شدت تحت تأثیر قرار می‌گیرد. در قانون حمایت از اطفال و نوجوانان(لایحه پیشنهادی از طرف قوه قضائیه) که از زمان آغاز تدوین از سال 1385 تا تصویبنهایی در مراجع مختلف و ابلاغ برای اجرا در سال 1399 تقریبا 15 سال طول کشیده، بهاین موضوع توجه شده است. ممکن است که خواننده این مطلب اشاره کند که مگر مشکلقانون هست. اگر نگوییم همه مشکل به قانون برمی‌گردد؛ ولی وجود قانون مناسب و شفافمی‌تواند یکی از راه‌های حمایت از کودکان در برابر انواع آزار‌های جنسی باشد. ایننوع آزار که معمولا در اکثر جوامع بنا به دلایل مختلف، تلاش برای کتمان‌کردن آناست؛ مگر اینکه امکان کتمان نباشد. در قانون اطفال و نوجوانان که بیست‌و‌یکماردیبهشت 1399 از طرف مجلس به دولت ارسال شده است، در بخش‌های مختلف به این موضوعاشاره شده است که در ادامه به آنها پرداخته می‌شود. در بند پ» ماده یک این قانونکه به مصادیق شرایط مورد حمایت در این قانون از کودکان پرداخته شده است، در تعریفمصادیق بی‌توجهی و سهل‌انگاری به موضوع سوءاستفاده جنسی» اشاره شده است. در بندچ» همین ماده در تعیین مصادیق فحشا چنین آمده است: فحشا: هرگونه به‌کارگیری یاوادار‌کردن طفل و نوجوان در فعالیت‏‌های جنسی برای خود یا دیگری. ضمن اینکه هرگونهمحتوا یا تصویری که دارای صحنه یا صور قبیحه باشد، نیز از‌جمله مصادیق مبتذل تعیین‌شدهاست که خود نوعی آزار در حوزه جنسی می‌تواند باشد یا در‌جایی‌که در همین ماده ازموضوع مستهجن تعریفی ارائه می‌شود، به هرگونه محتوا اعم از صوتی و تصویری که به ‌صورتواقعی یا غیرواقعی بیان‌کننده برهنگی کامل زن یا مرد- آمیزش- عمل جنسی یا اندامجنسی انسان است» اشاره می‌شود، هرزه‌نگاری (تهیه و تولید هر اثری که محتوای آنبیان‌کننده جذابیت جنسی طفل یا نوجوان مانند برهنگی، آمیزش، عمل جنسی یا اندامجنسی باشد) موضوع دیگر این قانون است که کودکان در برابر آن مورد حمایت قرار می‌گیرند.در بند ث» ماده سه قانون نیز در برابر قوادی و. از کودکان حمایت می‌شود؛ چرا‌کهاز مصادیق حمایت از کودکان تعیین شده است از‌جمله اینکه آزار کودکان از‌جمله جرائمعمومی است که نیاز به شاکی خصوصی ندارد. همین‌طور طبق ماده 17 این قانون برمسئولیت همه در برابر اطلاع‌دادن به مراجع ذی‌ربط در صورت بروز مصادیق این قانونچنین تکلیف شده است: هرکس از وقوع جرم یا شروع به آن یا خطر شدید و قریب‌الوقوععلیه طفل یا نوجوانی مطلع بوده یا شاهد وقوع آن باشد و با وجود توانایی اعلام وگزارش به مقامات یا مراجع صلاحیت‌دار و کمک‌طلبیدن از آنها از این امر خودداری کندیا در صورت دسترسی‌نداشتن به این مقامات و مراجع یا تأثیر‌نداشتن دخالت آنها دررفع و خطر، از اقدامات فوری و متناسب برای جلوگیری از وقوع خطر یا تشدیدنتیجه آن امتناع کند، مشروط بر اینکه با این اقدام خطری مشابه یا شدیدتر یا خطرکمتر درخور‌توجهی متوجه خود او یا دیگران نشود، به یکی از مجازات‌های درجه ششقانون مجازات اسلامی محکوم می‌شود». 

ضمناینکه در مفاد این قانون به نقش مددکاران اجتماعی بسیار پرداخته شده است؛ تا‌جایی‌کهبه مددکاران اجتماعی در همه مصادیق مشمول این قانون از‌جمله آزار‌های جنسی در ماده33 چنین اختیاری داده شده است: هرگاه خطر شدید و قریب‌الوقوعی طفل یا نوجوان راتهدید کند یا به سبب وضعیت مخاطره‌آمیز موضوع ماده (۳) این قانون، وقوع جرممحتمل باشد، مددکاران اجتماعی بهزیستی یا واحد حمایت دادگستری و ضابطان دادگستریمکلف‌اند فوری و در حدود وظایف و اختیارات قانونی، تدابیر و اقدامات لازم را درصورت امکان با مشارکت و همکاری والدین، اولیا یا سرپرستان قانونی طفل و نوجوانبرای رفع خطر، کاهش آسیب و پیشگیری از وقوع جرم انجام داده و در موارد ضروری او رااز محیط خطر دور کرده و با تشخیص و زیر نظر مددکار اجتماعی به مراکز بهزیستی یادیگر مراکز مربوط منتقل کنند و گزارش موضوع و اقدامات خود را حداکثر تا 12 ساعت بهاطلاع دادستان برسانند». یا در جزء (1) بند الف» ماده شش این قانون که به وظایفسازمان بهزیستی در اجرای این قانون (این سازمان بیشترین نقش حمایتی را دارد) اشارهدارد برای تسهیل در شناسایی کودکان در معرض آزار و آزاردیده، چنین تکلیف شده است:سازمان بهزیستی کشور مکلف است: با استفاده از مددکاران اجتماعی در قالب اورژانساجتماعی (فوریت‌های خدمات اجتماعی) و با استقرار پایگاه‌های تخصصی در مناطق ومحلات شهرها و روستاها با همکاری شهرداری یا دهیاری و نیروی انتظامی برای شناسایی،پذیرش، حمایت، نگهداری و توانمندسازی اطفال و نوجوانان موضوع این قانون و اعلاممراتب به مراجع صالح اقدام کند». به‌عنوان یک مددکار اجتماعی که از ابتدای تدوینقانون کنار همکاران خوب قوه قضائیه بوده‌ام و یاد می‌گرفتم و در جلسات کمیسیون‌هایمرتبط مجلس، مرکز پژوهش‌های مجلس و. حضور داشتم، یکی از آرزوهای من این بود کهاین قانون تصویب شود. گرچه واقف هستم که همیشه قانون همان‌گونه که نوشته می‌شود،اجرا نمی‌شود؛ ولی این قانون را یک فرصت می‌دانم تا حمایت از کودکان در شرایطمخاطره‌آمیز بیشتر از گذشته شود. از رئیس قوه قضائیه انتظار دارم دستور اجرای هرچهسریع‌تر این قانون را صادر کند و دفتر حمایت از اطفال و نوجوانان قوه را فعال کندو اگر ایشان یک جلسه با وزرا و مسئولان دستگاه‌هایی که در قانون وظیفه دارند،برگزار کند، اجرای این قانون سریع‌تر و بهتر انجام خواهد شد.منبع:رومه شرق/25 خرداد99

 


زیر ذره بین:یادداشت: نگرانآینده کودکان هستم

دکتر سید حسن چلک/ رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 

هنگام وقوع بحران ابعادمختلفی از زندگی مردم تحت الشعاع قرار می گیرد و هر اندازه شدت آن بیشتر باشدطبیعتا تاثیرات منفی آن نیز بیشتر بوده و بر کارکردهای زندگی طبیعی مردم اثراتبیشتری خواهد داشت. ویروس کرونا سرعت رشد بسیار بالایی داشت، ضمن اینکه متکی برسبک زندگی ما بود و رعایت بهداشت اجتماعی را به شکل جدی مطرح کرد در حالی که دربخش هایی از دنیا این بخش چندان جدی گرفته نمی شد.  چنین تغییراتی در کنارناشناخته بودن این ویروس به گونه ایی که تا به امروز حتی یک دارو در کل دنیا برایآن شناخته نشده، ذهن مردم را دچار آشفتگی کرده است (نزدیک به ۴ ماه است دنیا تحتتاثیر ویروسی قرار گرفته و چندین میلیون نفر را درگیر خود کرده و آمار تلفات آن هرروز بالا می رود درحالی که هنوز محققان نتوانسته اند به شکل کامل آن را بشناسند ودارویی برای آن ارایه دهند). چنین فضا و شرایطی را در کنار توضیحات مسوولانبگذاریم که گاه با تضادهایی همراه می شود و مشکلات جدیدی می آفریند.  آیاماسک بزنیم یا نزنیم؟ دستکش مصرف کنیم یا نکنیم؟ همین چندی پیش می گفتند بیشترسالمندان درگیر این بیماری می شوند اما امروز جوانان و حتی کودکان نیز گرفتار آنشده اند. البته باید بدانیم این تضادها و سردرگمی های حوزه بهداشت و درمان بهمعنای ناکارآمدی حوزه بهداشت و درمان کشورمان نیست زیرا چنین تناقض هایی دنیا راگرفتار خود کرده و سازمان بهداشت جهانی هم هر روز داده های جدیدی را درباره اینویروس منتشر می کند که ضرورتا با گفته های قبلی شان سازگار نیست. تا پیش از اپیدمیکرونا بسیاری از مردم عادت به تجربه طولانی مدت در خانه ماندن را نداشتند و طبیعیاست این تغییر سبک زندگی باعث بروز مشکلاتی در خانواده شود و به بروز اختلافاتدامن بزند. از سوی دیگر طولانی بودن زمان قرنطینه تاثیرات منفی بر اقتصاد گذاشت کهبیکاری و تعدیل های گسترده نتیجه آن بود. برای کاهش این تاثیرات در کشورهای مختلف،دولت ها مجبور شدند بین حس سلامت و رونق کسب و کار، تصمیم بسیار سختی بگیرند که درایران اسم آن را فاصله گذاری هوشمند گذاشتند اما در واقع دیدیم که عملا تمام کارهابه روال سابق و پیش از کرونا بازگشت.  واقعیت این است در چنین شرایطی تنهاکسانی آسیب پذیری کمتری خواهند داشت که دارای تاب آوری باشند یعنی کسانی که بادغدغه کمتر می توانند در خانه بمانند و همچنان قرنطینه خود را حفظ کنند یا زمانهای کمتری را در محیط های بسته و با دیگران بگذرانند. هر چه قرنطینه کمرنگ تر شودو افراد تماس بیشتری با دیگران داشته باشند، تاثیرات منفی کرونا به مراتب بیشتر میشود همان ‍ طور که از گزارش های مرتبط با آمار کرونا هم می توان دریافت. این آمارها نشان می دهند ما پس از یک دوره کاهش بار دیگر وارد روند رو به رشد کرونا شدهایم. از آنجا که همچنان برای این بیماری دارو یا واکسنی وجود ندارد طبیعی استنگرانی و اضطراب در مردم افزایش یابد. باید دانست ماهیت بحران این بیماری فقطبهداشتی نیست بلکه شامل بحران های ابعاد اجتماعی، فرهنگی، روانی و اقتصادی نیز میشود. من نگران سلامت کودکان در آینده همچنین تاثیرات مخربی که این دوران رویکودکان می گذارد، هستم. کودکانی که این روزها زندگی شان صرفا به فضای مجازی خلاصهمی شود و این موضوع حتی روی رفتار آنان نیز تاثیر گذاشته است. اگر در گذشتهمقرراتی برای استفاده آنان از فضای مجازی بود متاسفانه امروز این مقررات نیز کمرنگ تر شده است. بدون شک ادامه این شرایط موجب می شود بخشی از این سرمایه کشوریعنی نیروی انسانی آینده که کودکان هستند تحت تاثیر تبعات منفی کرونا رشد کنند.منبع:رومه اعتماد/24 خرداد99

 


وم مراقبت از کودکان در محیط کار/ اجباری شدن حضور مددکار اجتماعی

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ا یران گفت:یکی از شرایطی که کودکان را رنج می دهد مشکلاتی است که در محیطهای کاری ایجاد می شود؛ بنابراین ضروری است مددکاران در محیط کار و تولید حضور داشته باشند.

سید حسن  چلک با توجه به تصویب قانون حمایت از اطفال و نوجوانان و به بهانه روز جهانی مبارزه با کار کودک در گفت و گو با خبرنگار مهر گفت: حمایت از کودکان در تمامی شرایط یکی از وظایف مهم خانواده‌ها و مردم و دولت‌ها محسوب می‌شود.

وی افزود: ممکن است برخی بگویند کودک نباید کار کند ولی الان براساس قوانین جاری کشور صحبت می‌کنم که طبق ماده ۷۹ قانون کار جمهوری اسلامی ایران کار کودک زیر ۱۵ سال ممنوع بوده ولی طبق ماده ۸۰ همین قانون، کودکان ۱۵ تا ۱۸ ساله کارگر نوجوان» قلمداد می‌شوند. ولی شرایطی برای این افراد تعیین شده است از جمله طبق ماده ۸۱ آزمایش‌های پزشکی کارگر نوجوان، حداقل باید سالی یک بار تجدید شود و مدارک مربوط در پرونده استخدامی وی ضبط شود. پزشک درباره تناسب نوع کار با توانایی کارگر نوجوان اظهار نظر می‌کند و چنانچه کار مربوط را نامناسب بداند کار فرما مکلف است در حدود امکانات خود شغل کارگر را تغییر دهد.

وی ادامه داد: همچنین طبق ماده ۸۲ ساعات کار روزانه کارگر نوجوان، نیم ساعت کمتر از ساعات کار معمولی کارگران است ترتیب استفاده از این امتیاز با توافق کارگر و کارفرما تعیین خواهد شد و طبق ماده ۸۳ ارجاع هر نوع کار اضافی و انجام کار در شب و نیز ارجاع کارهای سخت و زیان‌آور و خطرناک و حمل با دست، بیش از حد مجاز و بدو استفاده از وسایل مکانیکی برای کارگر نوجوان ممنوع است. و همین طور براساس ماده ۸۴ در مشاغل و کارهایی که به علت ماهیت آن با شرایطی که کار در آن انجام می‌شود برای سلامتی یا اخلاق کار آموزان و نوجوانان زیان‌آور است، حداقل سن کار ۱۸ سال تمام خواهد بود. تشخیص این امر با وزارت کار و امور اجتماعی (تعاون، کار و امور اجتماعی فعلی) است.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران همین طور به مقاوله نامه ۱۸۲ سازمان بین‌المللی کار هم اشاره کرد و گفت: علاوه بر قانون داخلی کشور، ایران معاهدات بین‌المللی را نیز در خصوص کار کودک پذیرفته است که در حال حاضر وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مسؤولیت پیگیری اجرای این مقاوله نامه را به عهده دارد که ایران نیز کنوانسیون ممنوعیت و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک را در آبان ماه ۱۳۸۰ به تصویب مجلس رسانده است و بر اساس آن آئین نامه اجرایی تبصره‌های ۱ و ۲ ماده واحده قانون تصویب کنوانسیون ممنوعیت و اقدام فوری برای محو بدترین اشکال کار کودک و توصیه نامه آن در تاریخ ۲۷/‏۰۲/‏۱۳۸۳‬ در هیئت وزیران تصویب و طی نامه شماره ۶۶۵۰ / ت ۲۶۷۹۹ ه در مورخ ۰۹/‏۰۳/‏۱۳۸۳‬ ابلاغ شده است.

 چلک در ادامه با توجه به تصویب قانون حمایت از اطفال و نوجوانان (بعد از ۱۵ سال از زمان آغاز تدوین تا تصویب) به مفادی از این قانون در کار کودک اشاره کرد و گفت: در بند ث» ماده یک این قانون بهره‌کشی اقتصادی از کودکان به کارگیری غیرقانونی طفل و نوجوان و یا وادار کردن یا گماردن او به کار یا خدمتی که از لحاظ جسمی، روانی، اخلاقی یا اجتماعی با نظر به وضع طفل و نوجوان برای وی مضر یا خطرناک باشد» تعریف شده است. ضمن اینکه از مصادیق حمایت از کودکان و نوجوانان در این قانون خطر شدید و قریب‌الوقوع است که حیات یا سلامت جسمی یا روانی طفل و نوجوان به شدت تهدید و در معرض آسیب قرار گیرد، به نحوی که مداخله فوری و چاره‌جویی را ایجاب کند که بدون شک کودکان کار هم مصداق این موضوع می‌توانند باشند. علاوه بر موارد فوق سو رفتار نسبت به طفل و نوجوان و یا بهره‏‌کشی از اطفال و نوجوانان هم مصداق حمایت از آنان می‌باشد.

کمیسر اخلاق فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی در ادامه افزود: براساس بند ث» ماده شش همین قانون وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی مکلف است اقداماتی برای حمایت از کودکان انجام دهد که از جمله این اقدامات عبارتند از نظارت مؤثر بر اماکن کار جهت پیشگیری و مقابله با آزار یا بهره‌کشی اقتصادی از اطفال یا نوجوانان؛ معرفی اطفال و نوجوانان بزه‌دیده یا در معرض خطر به نهادهای حمایتی و قضائی؛ پوشش بیمه‌ای موضوع ماده (۱۴۸) قانون کار مصوب ۲۹/۸/۱۳۶۹ برای نوجوانان بین پانزده تا هجده سال شاغل. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هم مکلف است دستورالعمل‌های بهداشت کار و مراقبت پزشکی برای انطباق شرایط کار نوجوانان با استانداردهای لازم را تدوین کند.

عضو هیأت رئیسه منطقه آسیا و اقیانوسیه فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی گفت: در تمام این قانون برای حمایت از کودکان در شرایط مخاطره‌آمیز و در صورت بروز آزار یا خطر، تمهیداتی قضائی و حمایتی، آموزشی، درمانی و … اتخاذ کرده است که نقش مددکاران اجتماعی بسیار مهم هست. بنابراین انتظار می‌رود وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی تدابیری اتخاذ کند تا حضور مددکاران اجتماعی در کارخانجات و بطور کلی محیط‌های کار و تولید اجباری شود.منبع:خبرگزاری مهر/24 خرداد99


یسنا به مناسبت روز جهانی منع کار کودکان بررسی کرد

جایگاه کودکان کار در قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان»

جایگاه کودکان کار در قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان»

قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان سرانجام بعد از دو دهه به تصویب رسید، قانون جامعی که در تلاش است با رویکردی اجتماعی تمام اقشار کودکان از جمله کودکان کار و خیابان» را مورد حمایت قرار دهد.

به گزارش ایسنا، قانون حمایت از کودکان و نوجوانان در سال ۸۱ با ۹ ماده به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید، اما برخی از مشکلات این قانون باعث شد تا مسئولان مجددا لایحه‌ای تحت عنوان قانون حمایت از حقوق کودکان تدوین کنند؛ لایحه‌ای که نزدیک به دو دهه میان قوه مجریه و مقننه دست به دست شد و حالا شورای نگهبان پس از مدت‌ها اصلاحات مجلس بر لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان آن را تایید کرده و به زودی با ابلاغ از سوی رئیس مجلس به قانون تبدیل می‌شود؛ قانونی که به گفته بسیاری از متخصصان حوزه اجتماعی از جمله جامعه شناسان و مددکاران اجتماعی گامی بلند به سوی حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان است. 


یکی از ویژگی‌های قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوان توجه آن به گروه‌های متنوعی از کودکان است. یکی از گروه‌هایی که این قانون به آن به شکل مجزا پرداخته است کودکان کار و خیابان» هستند.


در این قانون به بهره کشی اقتصادی از کودکان نیز اشاره شده و آن را به کارگیری غیرقانونی طفل و نوجوان و یا وادار کردن یا گماردن او به کار یا خدمتی که از لحاظ جسمی، روانی، اخلاقی یا اجتماعی با نظر به وضعیت طفل و نوجوان برای وی مضر یا خطرناک باشد، معرفی کرده است.

قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان همچنین در صورتی که طفل یا نوجوان در معرض بزه دیدگی یا ورود آسیب به سلامت جسمی، روانی، اجتماعی، اخلاقی، امنیت و یا وضعیت آموزشی وی قرار گیرند، آنها را مستوجب مداخله و حمایت قانونی از طفل و نوجوان دانسته است.


این قانون همچنین وظایفی را به عهده وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گذاشته است تا بر اماکن کار جهت پیشگیری و مقابله با آزار یا بهره کشی اقتصادی از اطفال یا نوجوانان نظارت داشته باشد. همچنین پوشش بیمه‌ای مشاغل برای نوجوانان بین پانزده تا هجده سال شاغل نیز از دیگر وظایفی است که به عهده این وزارت خانه قرار گرفته است.


بر این اساس وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز مکلف است تا به تدوین دستورالعمل‌های بهداشت کار و مراقبت پزشکی برای انطباق شرایط کار نوجوانان با استانداردهای لازم بپردازد و نسبت به پذیرش و درمان فوری اطفال و نوجوانان آسیب دیده در تمام مراکز بهداشتی درمانی همراه با ارسال گزارش موارد مشکوک به آزار به مراجع قضایی و بهزیستی اقدام کند.


در عین حال وزارت آموزش و پرورش نیز مکلف است تا موارد عدم ثبت نام و موارد مشکوک به ترک تحصیل اطفال و نوجوانان تا پایان دوره متوسطه را به سازمان بهزیستی کشور و یا دفتر حمایت از اطفال و نوجوانان قوه قضائیه حسب مورد جهت انجام اقدامات لازم معرفی کند.

بر همین اساس سید حسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه این قانون حتی به حمایت از کودکان آواره، پناهنده، مهاجر یا بی‌تابعیت هم پرداخته و از این نظر مترقیانه است، گفت: در این قانون سازمان‌ها برای همکاری با مددکاران اجتماعی، همکاری برای اخذ اطلاعات برای وضعیت مخاطره آمیز، شناسایی اطفال در معرض خطر توسط همکاران نیروی انتظامی مم شده‌اند.


وی افزود: مواردی همچون ارجاع کودکان به بهزیستی و مراجع قضایی و تامین امنیت مددکاران اجتماعی، پیش بینی وظایفی برای سازمان زندان‌ها و وزارت کشور به ویژه اسناد هویتی اطفال ایرانی و غیر ایرانی در قانون لحاظ شده است، چراکه یکی از محدودیت‌ها برای دسترسی به خدمات آموزشی ، درمانی و قضایی، موضوع اسناد هویتی است.


وی با بیان اینکه وظایفی نیز برای سازمان ثبت احوال در جهت حمایت از افراد ترک تحصیل کرده‌، در نظرگرفته شده تا آنها را به آموزش و پرورش برگرداند، تصریح کرد: بحث دیگر حمایت از اطفال در محیط کار است که مورد بهره کشی قرار می‌گیرند. حمایت از کودکان ۱۵ تا ۱۸ سال که طبق قانون کشور ما کارگران نوجوان نامیده می شوند تا حمایت بیمه‌ای داشته باشند نیز در قانون وجود دارد. همچنین وزارت بهداشت موظف شده تا درمان اطفال و نوجوانان را در تمام مراکز درمانی در مواردی که مشکوک به آزار هستند یا از مراکز قضایی یا مددکاران بهزیستی ارجاع شده‌اند را انجام دهد.
به گزارش ایسنا، قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان درحالی بعد از دو دهه به تصویب رسیده است که هرساله بر تعداد کودکان کار و خیابان که به دنبال ترک تحصیل و مشکلات اقتصادی از روند رشد و پرورش سالم بی بهره مانده‌اند افزوده می‌شود. 


رئیس مجلس نیز که هرگونه بهره‌کشی از کودکان کار را به عنوان سرمایه‌های انسانی کشور مذموم و ناپسند دانسته است، به مناسبت روز جهانی منع کار کودکان به ابلاغ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان» اشاره کرده و گفته است که مجلس پیگیر اجرایی شدن همۀ مواد آن خواهد بود». حال باید دید که این قانون بعد از اجرا تا چه حد گره از مشکلات کودکان کار و خیابان باز خواهد کرد.



یادداشت:نظارت‌های تخصصی را به انجمن‌هاواگذار کنید‌‌

سید‌‌حسن ‌چلک رئیس انجمن مد‌‌د‌‌کاران اجتماعی ایران

 نسیم آنلاین | رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران: مدیریت هوشمند در .

 واقعیت این است که ما د‌‌ر کشورحسب شرایط و ضرورت و نیازی که احساس می‌شود‌‌ قوانین مختلفی را تصویب می‌کنیم وشاید‌‌ جزو معد‌‌ود‌‌ کشورهایی باشیم که تعد‌‌اد‌‌ قوانین ما خیلی زیاد‌‌ است.الان نمی‌خواهم بگویم که این تعد‌‌اد‌‌ زیاد‌‌‌بود‌‌ن خوب است یا بد‌‌، اما تصویبقانون یک بخش است، بخش بعد‌‌ی چگونگی نظارت بر اجرای قانون و کیفیت اثربخشی اجرایقانون د‌‌ر حوزه‌های مختلف است که طبیعتا انتظار این است که وقتی قانونی تصویب می‌شود‌‌بتواند‌‌ اثر مثبتش را د‌‌ر آن حوزه‌ای که مصوب می‌شود‌‌ د‌‌ر جامعه بگذارد‌‌.اکنون قانون حمایت از اطفال و نوجوانان تصویب شد‌‌ه است. جامعه بالغ بر 15 سال بود‌‌که منتظر تصویب چنین قانونی بود‌‌. بیاییم از زوایای مختلف برای پایش و نظارت براجرای این قانون تمهید‌‌اتی اتخاذ کنیم. تمهید‌‌اتی که د‌‌ر نهایت بتواند‌‌اثربخشی بیشتری را د‌‌ر جامعه نشان د‌‌هد‌‌ و مجلس هم گزارش مستمر و د‌‌قیق‌تری برچگونگی اجرای این قانون د‌‌ر اختیار د‌‌اشته باشد‌‌. انتظار این است که مجلس رویه‌ایاتخاذ کند‌‌ و این را مصوب و قانونی کند‌‌ که نظارت بر اجرای این قانون را بهانجمن مد‌‌د‌‌کاران اجتماعی ایران واگذار کند‌‌. البته این نافی نظارت نمایند‌‌گان،کمیسیون‌های تخصصی، نهاد‌‌های ناظر خارج از مجلس، نهاد‌‌های ناظر د‌‌رون د‌‌ستگاهی،نهاد‌‌های ناظر قوه قضائیه و یا جاهای د‌‌یگر نیست. به‌نظر می‌رسد‌‌ این هوشمند‌‌یمجلس را می‌رساند‌‌ که د‌‌ر رابطه با قانونی که به‌طور خاص عمد‌‌تا محورش، مثالهمین قانون که مد‌‌د‌‌کاری اجتماعی است را می‌زنم، برای نظارت بهتر و مستمر براجرای این قانون، یک وظایفی را به انجمن مد‌‌د‌‌کاران اجتماعی ایران واگذار کند‌‌.وقتی مجلس این را واگذار یا تعیین می‌کند‌‌، انجمن د‌‌ر نظارت بر اجرای قانوناطفال و نوجوانان به مجلس کمک کند‌‌. این د‌‌ست انجمن را باز خواهد‌‌ گذاشت کهبتواند‌‌ به د‌‌ستگاه هایی که متولی اجرای این قانون هستند‌‌، مراجعه کند‌‌ وگزارش بگیرد‌‌. ضعف‌ها و قوت‌ها را د‌‌ربیاورد‌‌ و چه بسا فرآیند‌‌ ارزیابی کهانجام می‌شود‌‌، نیاز به تکمیل قانون باشد‌‌. بد‌‌ون شک با کمترین هزینه اینارزیابی و پایش چگونگی اجرای قوانین صورت خواهد‌‌ گرفت. مثل همین قانون اطفال ونوجوانان که اول یک لایحه قضائی بود‌‌ و به‌د‌‌لیل رویه‌ای که ما د‌‌ر کشور د‌‌اریم،لوایح قضائی از طریق د‌‌ولت باید‌‌ به مجلس بیاید‌‌، این مسیر را طی کرد‌‌ه. اینهاد‌‌رواقع می‌تواند‌‌ یک فرصت برای کشور باشد‌‌، هم به رسمیت شناختن انجمن‌ها براینظارت د‌‌ر مجموعه حاکمیت است و هم استفاد‌‌ه از این ظرفیت‌های تخصصی برای نظارتبر قوانینی که بیشتر منطبق بر وظایف این انجمن‌هاست. به‌نظر می‌رسد‌‌ این اتفاق می‌تواند‌‌یک اتفاق خوب و خوشایند‌‌ برای مجلس باشد‌‌. ضمن اینکه این موضوع فقط د‌‌ر حوزهنظارت نیست. حتی د‌‌ر حوزه تگذاری هم، کمیسیون‌های تخصصی می‌توانند‌‌ از ظرفیتانجمن‌های مرتبط به‌عنوان مشاور خود‌‌شان استفاد‌‌ه کنند‌‌. هر چقد‌‌ر این تعامل وهوشمند‌‌ی د‌‌ر بهره‌گیری از این ظرفیت‌ها بیشتر جلوه پید‌‌ا کند‌‌ و خود‌‌ش رانشان د‌‌هد‌‌، مطمئنا تصمیم‌گیری‌ها با جامعیت بهتر، با تد‌‌بیر بهتر و با بررسی د‌‌قیق‌ترو همه جانبه تر صورت خواهد‌‌ گرفت.منبع:رومه آرمان ملی/24 خرداد99


پایان یک ماجرای حقوقی یا آغاز امنیت بیشتر برای کودکان؟

شورای نگهبان پس از مدتها اصلاحات مجلس بر لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان را تایید کرد و به زودی این لایحه با ابلاغ از سوی رئیس مجلس تبدیل به قانون می شود. حالا جای پاسخ به این سئوال خالی است که پس از این همه کش و قوس، این لایحه می تواند امنیت بیشتری برای بچه‌ها فراهم کند؟

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روز یکشنبه هجدهم خرداد ماه، لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان در جلسه شورای نگهبان بررسی و عدم مغایر با موازین شرع و قانون اساسی تشخیص داده شد.

لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان در سال  ۱۳۹۰ به پیشنهاد قوه قضائیه و توسط دولت وقت به  مجلس ارسال شد و سال ۱۳۹۷ به تصویب رسید. سه مرتبه با  ایراد شورا و اصلاح مجلس مواجه شد ولی ناتمام ماند.

طبق این لایحه، جرم های مختلفی در ارتباط با کودک آزاری عنوان شده که در این لیست طولانی، حتی کوتاهی در اعلام کودک آزاری هم جرم شناخته شده است.

وم تشکیل نهادهای تازه برای حمایت از کودکان

شاید به همین دلیل است که وزارت دادگستری به نمایندگان مجلس دوره یازدهم پیشنهاد داده فراکسیون کودکان را در مجلس تشکیل دهند چون اجرای این قانون، احساس نیاز به مراقبت از کودکان، را صدچندان می کند. عباسی معاون وزیر دادگستری و دبیر مجمع ملی کودک درباره وم تشکیل این فراکسیون در مجلس و جلب توجه نمایندگان گفته است: بدون تردید نمایندگان مجلس شورای اسلامی می توانند با ترسیم خطوط کلی تگذاری و تعیین چارچوب حمایت و ارتقای جایگاه حقوق کودک در جامعه بستر مناسبی برای این عرصه فراهم کنند.  
وی افزود: نمایندگان مردم از آن جهت که برآمده از متن مردم و آشنا با دغدغه آنان هستند و در ارتباط مستقیم با مردم می توانند در اولین گام با ایجاد فراکسیون حقوق کودک این اجماع ملی را رقم بزنند و در وهله بعد با برنامه ریزی و تگذاری و ایده های ابتکاری برای حمایت همه جانبه از حقوق کودکان گام بردارند.  
دبیر مرجع ملی کنوانسیون حقوق کودک در ارزیابی وضعیت کودکان در کشور تاکید کرد: متاسفانه کودکان و نوجوانان ما در سطح کشور در معرض انواع آسیب ها و مخاطراتی هستند که بخش عمده آن نیازمند کار فرهنگی و تغییر نگرش اجتماعی است.  

مفهوم کودک آزاری تفاوت کرده است

نکته اینجاست که مفهوم کودک آزاری تغییرات زیادی کرده است و آنطور که مردم و کاربران خبرآنلاین اظهارنظر می کنند این مفهوم تنها در داغ و درفش خلاصه نمی شود.

برخی از مخاطبان خبرآنلاین درباره خشونتهای تازه بر کودکان و اشکال جدید کودک آزاری گفتند که این نوع خشونت‌ها جنسیت نمی‌شناسد و هم زن و هم مرد ممکن است کودک‌آزاری کنند. کاربری در این باره می‌نویسد که به موقع از راه رسید تا یک سری خانمها که روی موضوع رومینا موج سواری می‌کردند، از روی موج تشریف بیارند پایین و توهم نزنند که ن همگی فرشته اند مردان همگی دیو و هیولا. در میان ن همان اندازه مریض و مشکل‌دار داریم که در میان مردان داریم.» و همچنین کاربر دیگری نوشت، این هم ورژن نه "پدر رومینا"، تا مردم متوجه بشوند خباثت و شرارت زن و مرد ندارد.» و مخاطب دیگری نوشت: از امثال پدر رومینا و مادر بنیامین در جامعه باز هم هست. اگه این‌هایی که شناخته شده‌اند مجازات سنگین بشوند و حق حضانت از آن‌ها سلب بشود، آن وقت شاید تعدادشان در جامعه کم بشود. ضمن این که نمی‌شود از نقش کمرنگ مادر رومینا و پدر بنیامین هم چشم پوشی کرد. اگر این افراد و مشابه این افراد از مسئولیت خودشان شانه خالی نکنند میدان تاخت و تاز برای امثال پدر و مادر سنگدل فراهم نمیشود.»

نکته اینجاست مخاطبان خبرآنلاین با نیم نگاهی به ماجرای جانسوز قتل رومینا به دست پدرش، معتقدند تصویب این لایحه می تواند جلوی خشونتهای فراوان نسبت به کودکان را بگیرد.

حتی شهبازی نیا، رئیس اتحادیه سراسری کانونهای وکلای دادگستری هم در یادداشتی عنوان کرد: قوانین سختگیرانه تر نسبت به جرم علیه کودکان می توانست بر جنایت بر رومینا، اثر بگذارد.

او در یادداشت خود نوشت: ضرورت تصویب قوانین بازدارنده و به‌ویژه اام دستگاه‌های ذی‌نفع به حمایت از افراد در معرض آسیب، انکارناپذیر است بااین‌حال انداختن گناه به گردن قوانین و اکتفای مسئولان به پیشنهاد قوانین سخت‌گیرانه شاید ساده‌ترین راه برای فرار از مسئولیت باشد ولی قطعا راه‌حلی نیست که بتوان برای حل معضلات اجتماعی به تنهایی به آن تکیه کرد.

موخراتی به قانون تازه تصویب شده

در راستای تشریح شکل تازه حمایت از کودکان و وم تگذاری متناسب با اجرای این قانون، برخی چهره های دیگر از جمله سید حسن چلک، عنوان کرده اند باید نظامنامه مددکاری اجتماعی برای کودکان تدوین شود. این فعال حقوق کودکان نوشته است: انتظار می‌رود رئیس قوه قضائیه دستوری دهند تا در قوه قضائیه نظام‌نامه مددکاری اجتماعی شکل بگیرد. با شکل‌گیری این نظام‌نامه، جایگاه مددکاری اجتماعی تقویت می‌شود. در همین موضوع رومینا»، مطمئنا اگر مددکار اجتماعی در کنار قاضی یا دادرس اول حضور داشت، می‌توانست عوامل خطر را که نباید در آن شرایط رومینا را تحویل خانواده داد به قاضی بگوید. شاید شاه‌کلید این قانون برای حمایت از کودکانی که احتمال بروز خطر در آنها وجود دارد ماده ۳۳ است که مددکاران اجتماعی در مواقعی که احساس کنند خطری ممکن است افراد مشمول این قانون را مشمول کند، حتی بدون حکم قضائی هم بتواند مداخله کنند ولی بعد از ۱۲ ساعت گزارش‌شان را به دادستان ارائه دهند.

به نوشته او: بهره‌گیری از ظرفیت سازمان‌های غیردولتی و موضوع اسناد هویتی کودکان، از جمله نکات خیلی محوری و کلیدی است که در این قانون آمده است. امیدواریم رئیس قوه قضائیه هم دستور اجرای این قانون را در اسرع وقت صادر کنند، گرچه باید از مجلس به دولت برود و از دولت برای اجرا به وزارت دادگستری ولی سریع انجام شود.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی کشور در گفتگوی دیگری عنوان کرده است کودکان کار در قانون حمایت از کودکان مورد حمایت ویژه هستند. چلک با اشاره به تایید لایحه حمایت از اطفال و نوجوانان از سوی شورای نگهبان گفت: یکی از بندهای این لایحه به کودکان کار توجه دارد و به آنان می‌پردازد و بخشی از آن درباره پیشگیری از کودک‌آزاری در محیط‌های کاری است.

حبیب الله مسعودی فرید معاون اجتماعی سازمان بهزیستی کشور پیش از این اعلام کرده بود که با همکاری سازمان های مردم نهاد سالانه، حدود سه هزار و ۵۰۰ کودک در مراکز شبانه روزی و روزانه استان تهران پذیرش می شوند که خدمات مختلفی از جمله حمایت، نگهداری و توانمند سازی به آنان ارائه می شود.

امید می رود تصویب قوانینی از این دست باعث کاهش و به صفر رساندن خشونت علیه کودکان، بروز پدیده کودک همسری و جرم های سنگینی مانند خرید و فروش کودکان در کشور شود.منبع: خبرآنلاین23 خرداد99


باید در حوزه قضایی اداره مددکاری اجتماعی تشکیل شود

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه اگر اداره مددکاری اجتماعی در حوزه قضایی تشکیل می‌شد، می‌توانست به قاضی برای تصمیم‌گیری بهتر در پرونده‌هایی همچون پرونده رومینا اشرفی» کمک کند، گفت چند ماه از ابلاغ دستورالعمل تشکیل پرونده شخصیت» گذشته است اما هنوز اجرای این دستورالعمل جدی گرفته نشده است.

حسن چلک در گفت‌وگو با پانا با اشاره به قتل رومینا از سوی پدرش اظهار کرد: جرمی در جامعه رخ داده است که واکنش‌های زیادی را در جامعه داشته است. افکار عمومی واکنش بیشتری به مسایل این‌چنینی دارند و این واکنش‌ها طبیعی است. اینکه چه اتفاقی می‌افتد که فرد به این مرحله می‌رسد که دختر خود را به شکل فجیع می‌کشد، نیازمند اطلاعات دیگر و بررسی وضع روانشناختی پدر است.»

این مددکار اجتماعی افزود: باید شرایط داخل خانواده نیز پیش از قتل را بررسی کرد و اینکه کودک در چه شرایطی زندگی می‌کرده است و رابطه والدین با او چگونه بوده است. وقوع خشونت‌های اجتماعی از جمله قتل‌های ناموسی که بر افکار عمومی تاثیر منفی می‌گذارد به شدت جامعه را متاثر می‌کند و آنچه در ماجرای رومینا اتفاق افتاد، تلنگری به جامعه در حوزه خانواده بود که متوجه شویم چه خلاءهایی در مدیریت روابط و مدیریت کنترل خشم داریم.»

چلک با بیان اینکه قتل‌های ناموسی می‌تواند اعتبار قوانین و مجریان قانون را خدشه‌دار کند، گفت: اگر هر یک از ما بخواهیم انتقام بگیریم پس قوانین به چه دردی می‌خورند.»

ارجاع رومینا به خانواده، زمان کافی برای مداخله مددکاران و کارشناسان اورژانس اجتماعی را از بین برد

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران درباره ارجاع رومینا به خانواده گفت: در این ماجرا معتقدم که ارجاع رومینا به خانواده، زمان کافی برای مداخله مددکاران و کارشناسان اورژانس اجتماعی را از بین برد در صورتی که اگر این مراحل طی می‌شد شاید این اتفاق تلخ نمی‌افتاد.»

به گفته وی، در قوانین از جمله طبق قانون سال ۸۱ که مربوط به کودک‌آزاری است، قانون مجازات اسلامی یا قانون آیین دادرسی کیفری، می‌توانست مبنایی برای تصمیم‌گیری بهتر سیستم قضایی برای ارجاع رومینا به خانواده باشد.

این مددکار اجتماعی با بیان اینکه هدف این نیست که قاضی را در این پرونده مقصر جلوه دهیم، گفت: منابع اجتماعی تاسیس شده‌اند تا در این مواقع بتوانند کمک کنند و اگر این شرایط ایجاد می‌شد و مددکاران با مداخلاتی که انجام می‌دادند، می‌توانستند شرایط را برای پذیرش مجدد کودک در خانواده فراهم کنند.»

ت‌گذاری‌ها مناسب باشد در میان مدت و بلند مدت اثرگذار خواهد بود

وی با اشاره به لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان گفت: این لایحه ۱۰ سال است بلاتکلیف مانده است و ضرورت دارد که تعیین تکلیف شود. یکی از موضوعاتی که شورای نگهبان به این لایحه ایراد وارد کرده است موضوع پدر (ولی قهری) است که در لایحه مجازاتی تعریف شده بود اما بنا به دلایل متعدد، ایراداتی به آن گرفته شد. هدف این نیست که گفته شود اگر این قانون تصویب می‌شد جرم اتفاق نمی‌افتاد ولی معتقدم وقتی ت‌گذاری‌ها مناسب باشد در میان مدت و بلند مدت اثرگذار خواهد بود.»

چلک تصریح کرد: از مجلس و شورای نگهبان انتظار می‌رود که لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان را هر چه سریعتر تعیین تکلیف کنند چون با اجرای آن می‌توان نواقص قانون را شناسایی کرد.»

باید در حوزه قضایی اداره مددکاری اجتماعی تشکیل شود

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی با بیان اینکه در قانون آیین دادرسی کیفری جدید ماده‌ای مبنی بر تشکیل پرونده شخصیت» از سوی مددکاران اجتماعی وجود دارد، توضیح داد: باید در حوزه قضایی اداره مددکاری اجتماعی تشکیل شود و دستورالعمل آن در شهریور ماه ابلاغ شده است. طبق آن مواردی از این دست به ویژه در حوزه کودکان به این اداره ارجاع شود. چند ماه از ابلاغ این دستورالعمل گذشته است اما هنوز اجرای این دستورالعمل جدی گرفته نشده است. حضور یک مددکار اجتماعی می‌تواند برای تصمیم‌گیری به قاضی کمک کند.»

فقر اطلاعاتی سبب می‌شود قضات و پلیس تک بُعدی تصمیم بگیرند

وی در پایان با تاکید بر اینکه آشنایی قضات و پلیس با منابع اجتماعی حمایت از کودکان ضروت دارد، گفت: فقر اطلاعاتی سبب می‌شود قضات و پلیس تک بُعدی تصمیم بگیرند. البته در آیین دادرسی جدید تشکیل پرونده شخصیت» و مددکاری اجتماعی» به ایجاد نگاه جامع در حوزه کودکان کمک خواهد کرد.»


لایحه پلیس ویژه کودکان و نوجوانان در کمیسیون لوایح دولت در دست بررسی است

تأخیر هفت ساله برای تشکیل پلیس اطفال

محمود مصدق

کودک آزاری

کودکان و نوجوانان بزهکار و بزه‌دیده در نظام دادرسی پیش از هر مرجعی با پلیس سرو کار پیدا می‌کنند و همین موضوع اهمیت استفاده از پلیس کارآزموده، متخصص و آگاه به این حوزه را هر روز بیش از پیش می‌کند.

قدس آنلاین: کودکان و نوجوانان بزهکار و بزه‌دیده در نظام دادرسی پیش از هر مرجعی با پلیس سرو کار پیدا می‌کنند و همین موضوع اهمیت استفاده از پلیس کارآزموده، متخصص و آگاه به این حوزه را هر روز بیش از پیش می‌کند. به همین دلیل است که می‌توان پیش‌بینی تشکیل نهاد ویژه پلیس اطفال و نوجوانان را یکی از ویژگی‌های خاص قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال ۱۳۹۲ دانست. قانونی که واضعان آن اعتقاد داشتند به دلیل شرایط خاص کودکان، باید در نحوه مواجهه قضایی با آن‌ها رویکردهای حمایتی، پیشگیرانه و مبتنی بر قضازدایی دنبال شود.

گرچه در ماده ۳۱ قانون آیین دادرسی کیفری جدید آمده است پس از ۶ ماه از تصویب قانون، باید لایحه تشکیل پلیس اطفال» توسط قوه قضائیه تدوین و برای تصویب به دولت و مجلس تقدیم شود اما ۶ سال زمان برد تا این قوه، لایحه مربوطه را تهیه و به دولت ارسال کند.

در واقع بیست و هفتم اسفند سال گذشته بود که محمد مصدق، معاون حقوقی قوه قضائیه از تدوین لایحه مذکور در ۵۸ ماده با مشارکت قضات، مستشاران، متخصصان و صاحبنظران و ارسال آن به دولت خبر داد و گفت: بر اساس ماده ۳ این لایحه نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران مکلف است ظرف ۶ ماه از تاریخ لازم‌الاجرا شدن این قانون، پلیس ویژه اطفال و نوجوانان را در سراسر کشور تشکیل دهد و نسبت به انتخاب، جذب و آموزش افراد واجد شرایط اقدام کند.

هرچند اوایل ماه جاری پایگاه اطلاع رسانی دفتر هیئت دولت خبر داد لایحه تشکیل پلیس اطفال توسط دولت بررسی می‌شود، اما واضح است تا نهایی شدن این لایحه زمان درازی در پیش است.

 با این همه پرسش این است که اساساً تشکیل پلیس کودکان و نوجوانان چه ضرورتی دارد و مهم‌تر این که آیا این تدبیر در مواجهه با سوءرفتارها با کودکان مفید و اثرگذار است؟

این همه تأخیر هیچ توجیهی ندارد

 دکتر شهید شاطری پور، رئیس پژوهشکده حقوق جزا و جرم‌شناسی قوه قضائیه به قدس می‌گوید: فلسفه تشکیل پلیس اطفال براساس قانون آیین دادرسی، حسن اجرای وظایف از سوی ضابطان قضایی است که این وظایف و حدود اختیارات مأموران پلیس هم براساس لایحه‌ای است که توسط ریاست قوه قضائیه تهیه شده و در حال حاضر در کمیسیون لوایح دولت در دست بررسی است.

وی ادامه می‌دهد: ویژگی‌های شخصیتی و روان‌شناختی این قشر اقتضائات خاص خودش را دارد و رسیدگی به ناسازگاری و بزهکارهای اطفال و نوجوانان بر اساس یک ت جنایی افتراقی که تمرکزش بیشتر مبتنی بر تدابیر و اقدام‌های حمایتی و پیشگیرانه باشد ضرورت است.

وی بر افتراق میان دادرسی و تحقیقات پلیسی اطفال و نوجوانان و بزرگسالان تأکید می‌کند و درباره منتقدانی که ادعا می‌کنند چون پلیس طبق قانون نمی‌تواند از کودکان بزهکار بازجویی و تحقیق کند بنابراین تشکیل پلیس اطفال کارایی لازم را نخواهد داشت، می‌گوید: پلیس اطفال با آنچه در ذهن بعضی از منتقدان است، تفاوت دارد؛ به دلیل اینکه لایحه ارائه شده وظایف پلیس در مقام ضابطیت را مشخص می‌کند. چون الان ضابطان عام قضایی که پلیس هستند و تحت تعلیم دادستان و مقام قضایی رفتار می‌کنند وظایفی در قبال کشف جرم دارند که انجام می‌دهند و به‌طبع چون این وظایف در خصوص اطفال کفایت نمی‌کند، با توجه به شرایط برای رفع مشکل، تمهیداتی در قانون مجازات پیش‌بینی شده است.

شاطری پور با اشاره به اینکه فصل دهم قانون مجازات اسلامی به بحث اقدام‌های تأمینی و تربیتی می‌پردازد، می‌افزاید: در لایحه تشکیل پلیس هم مواردی مثل تسلیم طفل به والدین و یا اولیا، سرپرستی قانونی آن‌ها با اخذ تعهد، معرفی طفل به مددکار اجتماعی، فرستادن اطفال به مؤسسات آموزشی و فرهنگی، جلوگیری از معاشرت فرد در معرض خطر با کسانی که احتمال دارد به او زیان برسانند، درمان کودکان و نوجوانان از بیماری اعتیاد تحت نظر پزشک و. پیش بینی شده است.

وی با بیان اینکه تشکیل پلیس ویژه اطفال در دنیا سابقه دارد، تصریح می‌کند: شاید تصور از پلیس به عنوان ضابط قضایی این است که ابتدا جرم اتفاق بیفتد و بعد پلیس سراغ مجرم برود، اما با لایحه جدید اقدام‌های پلیس به نفع منافع عمومی جامعه است و اگر طفلی در وضعیت مخاطره‌آمیز باشد و به جامعه آسیب بزند و یا احتمال دارد در آینده رفتارهای معارضی انجام بدهد در لایحه پیش‌بینی شده تا در قالب پیشگیری اقدام شود. در واقع این لایحه رویکرد اجتماعی و حمایتی از کودکان و نوجوانان دارد.

وی در خصوص عمده دلایل طولانی شدن تدوین و تصویب لایحه تشکیل پلیس اطفال به‌رغم وجود صراحت قانونی می‌گوید: قانون آیین دادرسی سال ۱۳۹۲ تصویب شده و الان پس از هفت سال هنوز موضوع آیین‌نامه ماده ۳۱ تصویب نشده و این زمان خیلی زیادی است که به نظر نمی‌رسد قابل توجیه باشد.

اگر پلیس ویژه اطفال داشتیم.

سید حسن چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز تشکیل پلیس ویژه کودکان و نوجوانان را برای کشور یک فرصت می‌داند و به قدس می‌گوید: امروز پلیس در بسیاری از حوزه‌ها تخصصی شده است؛ مثلاً اطلاعات مأموران پلیسی که در حوزه مواد مخدر کار می‌کنند با اطلاعات نیروهایی که در حوزه پلیس فتا کار می‌کنند ااماً شبیه به یکدیگر نیستند، یعنی این اطلاعات بر حسب نوع تخصص و حوزه فعالیتشان می‌تواند متفاوت باشد. در حوزه اطفال هم به دلیل حساسیت‌هایی که وجود دارد و ضرورت شناخت ویژگی‌های دوران کودکی برای ارتباط با کودکان و مداخله در خطر و یا بحرانی که در آن قرار دارند، باید مأمورانی که شناخت و آگاهی بیشتری نسبت کودکان دارند در این حوزه به‌کار گرفته شوند. بر این اساس تشکیل پلیس ویژه اطفال یک فرصت مناسب برای کشور و مورد توجه قرار دادن این قشر است.

وی می‌افزاید: در ماجرای تلخ رومینا اگر پلیس و قاضی، اورژانس اجتماعی را می‌شناختند و او را به آنجا ارجاع و یا عوامل تهدیدش را با توجه به ویژگی‌های سنی و جنسی‌اش تشخیص می‌دادند در نخستین گام، امنیت را برای این نوجوان فراهم می‌کردند. حتی به فرض اینکه او مقصر بوده باشد، یعنی اگر هم مقصر بود می‌بایستی امنیت برایش ایجاد می‌شد. بنابراین اگر پلیس ویژه می‌داشتیم و یا مددکار اجتماعی در کلانتری و شعبه قضایی مستقر بود، بدون شک تصمیم دیگری گرفته می‌شد و برای مدتی رومینا را به خانه‌اش نمی‌فرستادند تا اینکه مددکاران اجتماعی در بحران مداخله و با خانواده‌اش ارتباط برقرار و شرایط را برای پذیرشش فراهم کنند.

 وی با بیان اینکه تشکیل پلیس ویژه اطفال حتی اگر این نهاد اجازه تحقیق از کودکان و نوجوانان را نداشته باشد، باز به نفع جامعه و سیستم قضایی است، تصریح می‌کند: همین که ضابطانی داشته باشیم که دوره‌های تخصصی ارتباط با کودک را فرا گرفته باشند یک گام به جلو محسوب می‌شود. ضمن اینکه قرار است پلیس از طرف سیستم قضایی مداخله کند. از سوی دیگر با راه اندازی پلیس اطفال اشکالاتش در یک بازه زمانی کوتاه شناسایی شده و اثربخشی آن بیشتر آشکار می‌شود.

وی در خصوص تأخیر دستگاه قضایی در تدوین لایحه تشکیل پلیس اطفال هم می‌گوید: بعضی‌ها باور به این کار نداشتند و یا در اولویت کارشان نبود. معمولاً وقتی در قانون فعالیتی موکول به انجام یک فعالیت دیگری می‌شود تحقق آن زمان می‌برد و کسی هم بر این موضوع نظارت جدی نمی‌کند. به هرحال معمولاً ت‌گذاری در ایران مثل همه جای دنیا زمانبر است در حالی که می‌توان بعضی از موضوعات را سرعت بیشتری داد؛ مثل لایحه حمایت از اطفال و نوجوانان که تا کنون سه دوره مجلس را دیده و الان وارد دوره چهارم آن شده است.

تصویب این لایحه نباید خیلی طولانی شود

مونیکا نادی، وکیل دادگستری و یکی از پژوهشگران و فعالان حوزه حقوق کودکان هم معتقد است کودکان، بی دفاع و از قشر آسیب‌پذیر جامعه هستند و این ویژگی اقتضا می‌کند سیستم قانونی و قضایی ویژه‌ای بر مسائل آن‌ها حاکم باشد؛ چه زمانی که مرتکب یک عمل مجرمانه می‌شوند و چه هنگامی که در معرض یک عمل مجرمانه قرار می‌گیرند یا عمل مجرمانه روی آن‌ها اتفاق می‌افتد. البته این ت افتراقی تا حدودی در قانون مجازات اسلامی و قانون آیین دادرسی کیفری آمده است، ضمن اینکه در آیین کیفری مصوب سال ۹۲ یکسری موارد برای افزایش حمایت‌ها از کودکان و نوجوانان پیش بینی شده که تشکیل پلیس ویژه برای این حوزه از آن جمله است.

وی جامع بودن نحوه برخورد با کودکان و نوجوانان بزه دیده و بزهکار را از ویژگی‌های مهم لایحه یاد شده می‌خواند و می‌گوید: قطعاً اصل تشکیل پلیس ویژه اطفال اقدام بسیار خوبی است، چون این اقشار بیش از آنکه نیاز داشته باشند نگاه قضایی و قانونی به موضوعاتشان داشته باشیم، نیازمند خدمات حمایتی ما هستند. در واقع بیشتر باید روی پیشگیری از انجام اعمال آسیب‌زا توسط کودکان و نوجوانان تمرکز کنیم و تا جایی که امکان دارد جلو مواجهه آنان را با مراجع قضایی بگیریم. یعنی خیلی وقت‌ها اقدام به‌موقع و متناسب نهادهای حمایتی نقش پیشگیرانه را ایفا می‌کند و مانع ارتکاب عمل مجرمانه می‌شود و بعد هم اگر بزه یا عمل مجرمانه‌ای اتفاق افتاد سعی می‌شود این گونه افراد هرچه کمتر با نهادهای قضایی و انتظامی سروکار پیدا کنند.

وی با اشاره به اینکه در حال حاضر نگاه پلیس بیشتر امنیتی و مبتنی بر نظم است، می‌افزاید: در حالی که رویکرد پلیس در این حوزه باید حمایتی و پیشگیرانه باشد و حضور فیزیکی آن‌ها را در این نهاد کم کند به همین دلیل پلیس ویژه کودکان حتماً باید تشکیل شود.

نادی با اشاره به اینکه تصویب لایحه تشکیل پلیس ویژه مثل هر طرح و لایحه حمایتی و اجتماعی دیگر با تأخیر مواجه شده است، می‌گوید: به هرحال نباید تصویب و اجرایی شدن این لایحه آن‌قدر طولانی شود که خیلی از کودکان در این مدت از حقوقشان محروم شوند. البته نیروی انتظامی پیش از تصویب لایحه یاد شده در برخی از کلانتری‌ها اقدام به دایر کردن پلیس ویژه اطفال کرده اما بدون آیین نامه چندان مؤثر نبوده است، ضمن اینکه عملاً تکلیف و اام قانونی برای اجرای آن ندارد.

انتهای پیام/منبع: رومه قدس/19 خرداد99


امکان محاکمه بهمن خاوری تحت عنوان اعمال منافی عفت

نشست تخصصی تحلیل حقوقی و اجتماعی فرزندکشی و فرار دختران با بررسی موردی قتل رومینا» با حضور قضات دادگستری، جامعه‌شناسان و مددکاران اجتماعی در پژوهشگاه قوه قضائیه برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی پژوهشگاه قوه قضائیه، نشست تخصصی تحلیل حقوقی و اجتماعی فرزندکشی و فرار دختران با بررسی موردی قتل رومینا» با حضور قضات دادگستری، جامعه‌شناسان و مددکاران اجتماعی در پژوهشگاه قوه قضائیه برگزار شد و ابعاد مختلف وقوع این حادثه تلخ مورد بررسی کارشناسانه قرار گرفت.

قاضی حسین‌پور در نشست تخصصی بررسی قتل رومینا» که با حضور قضات دادگستری، جامعه‌شناسان و مددکاران در سالن همایش‌های پژوهشگاه قوه قضائیه برگزار شد اظهار کرد: با توجه به اتفاق تلخی که رخ داده، باید هدف اصلی خود را بر ارائه راهکار و پیشگیری قرار دهیم تا در آینده شاهد چنین اقداماتی نباشیم.

وی با اشاره به مطرح شدن این موضوع در رسانه‌ها که چرا قاضی پرونده، رومینا را تحویل پدرش داده است افزود: در این خصوص باید گفت که بازپرس در آن شرایط، بر اساس اصول دادرسی و منصفانه عمل کرده است.

این حقوقدان و قاضی دادگستری بلوغ زودرس، کمبود عواطف در منزل پدری، فرار و فضای مردسالار و عدم کنترل خشم را از جمله موضوعات مهم و مورد بحث در ماجرای قتل رومینا عنوان کرد.

حسین‌پور با بیان اینکه در ارتباط با بهمن خاوری (پسری که گفته می‌شود رومینا با وی فرار کرده بود) باید اختلاف سنی ۱۶ سال و تجاهر به بدنامی مورد بررسی قرار گیرد، افزود: ۹۰ درصد بزه‌دیدگان در زمینه خشونت خانگی و ناموسی، دختران و ن هستند.

رسانه‌ها نباید خشونت را عادی سازی کنند

وی با تأکید بر اینکه نباید رسانه‌ها به سمت عادی‌سازی خشونت بروند گفت: در برخی مناطق کشور از جمله تالش، شاهد بلوغ زودرس هستیم که می‌تواند از نگاه آسیب‌شناسانه مورد بررسی قرار گیرد.

قاضی حسین پور با بیان اینکه بازپرس در این پرونده به درستی به موضوع رسیدگی کرده و اتهام را مدنظر قرار داده است، اظهار کرد: به نظرمی‌رسد رسانه‌ها به ویژه رسانه ملی که مخاطبانی در سراسر کشور و با گروه‌های سنی مختلف دارد، باید آموزش‌های مربوط به کنترل خشم را در دستور کار قرار دهد.

بهزیستی مقصر ۹۰ درصدی پرونده رومینا

این حقوقدان و پژوهشگر عرصه حقوق و قضا با اشاره به مشهود بودن عوامل خطرناکی همچون خودخواهی، پرخاشگری و بی‌عاطفگی در پدر رومینا گفت: در این پرونده باید مدنظر داشت که دختر به دلیل ازدواج از منزل فرار می‌کند و فرار از خانه نیز در قوانین جرم‌انگاری نشده است.

این قاضی دادگستری با بیان اینکه بهزیستی در این پرونده مقصر ۹۰ درصدی است زیرا بارها اعلام کردند که افراد زیر ۱۸ سال را نمی‌پذیرند، افزود: وقتی در تهران تنها ۱۰ اورژانس اجتماعی داریم آیا در شهرستان‌ها در روستایی دور افتاده اورژانسی وجود دارد؟

وی گفت: زمانی که با اورژانس اجتماعی تماس می‌گیریم آیا به سرعت می‌آید؟ خیر؛ و این نشان‌دهنده ناکارآمدی اورژانس اجتماعی است.
این حقوقدان افزود: باید در هر دادسرا مددکار اجتماعی داشته باشیم اما چنین چیزی در واقعیت امر وجود ندارد و همین مسئله یکی از مشکلات اساسی محسوب می‌شود.
رسیدگی به عوامل محرک پدر رومینا برای ارتکاب قتل

قاضی حسین پور تصریح کرد: در اینکه قبح عمل پدر رومینا و به قتل رساندن دخترش بسیار بالاست، هیچ شکی نیست و نمی‌توان منکر آن شد اما باید بگویم که بزه‌دیده اصلی پدر است. پدر با اقدام دختر به فرار از خانه، انتشار عکس وی در شبکه اجتماعی و مشاهده آن، قبل ارتکاب جرم کشته شده است.

وی با بیان اینکه طی بررسی‌ها در استان البرز از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۴، ۷۵ درصد قتل‌های خانگی به دلیل خشونت بوده است، گفت: ۱۵ درصد قتل‌های خانگی نیز با تصمیم قبلی صورت گرفته است.

این قاضی دادگستری با بیان اینکه عامل اصلی در قتل‌های خانگی عدم کنترل خشم است، افزود: ۹۵ درصد بزهکاران در قتل‌های خانگی، مردان و ۵ درصد آنها ن هستند.
قاضی حسین‌پور بیان کرد: در خصوص قتل رومینا عامل محرک انتشار فیلم و عکس‌ها بوده که این موضوع قابل رسیدگی است.

امکان محاکمه بهمن خاوری تحت عنوان اعمال منافی عفت

در ادامه این نشست دکتر مهدی آقایی، قاضی دادگستری و بازپرس سابق دادسرای ارشاد و استاد مرکز آموزش قوه‌قضاییه با بیان اینکه فرار کردن و فراری دادن دختران فاقد وصف کیفری است، اظهار کرد: فرار و عامل محرک جرم نیست.

وی با اشاره به ماده ۱۵ قانون رسیدگی به جرایم رایانه‌ای، گفت: طبق ماده ۱۵ قانون جرایم رایانه‌ای، هرکس از طریق سامانه‌های رایانه‌ای یا مخابراتی یا حامل‌های داده مرتکب اعمال زیر شود، به ترتیب زیر مجازات خواهد شد: چنانچه به منظور دستیابی افراد به محتویات مستهجن، آنها را تحریک، ترغیب، تهدید یا تطمیع کند یا فریب دهد یا شیوه دستیابی به آنها را تسهیل کرده یا آموزش دهد، به حبس از ۹۱ روز تا یک سال یا جزای نقدی از ۵ میلیون ریال تا ۲۰ میلیون ریال یا هر دو مجازات محکوم خواهد شد. ارتکاب این اعمال در خصوص محتویات مبتذل موجب جزای نقدی از ۲ میلیون ریال تا ۵ میلیون ریال است.»

قاضی آقایی بیان کرد: مفاد مواد ۱۴ و ۱۵ قانون جرایم رایانه‌ای، شامل آن دسته از محتویاتی نخواهد شد که برای مقاصد علمی یا هر مصلحت عقلایی دیگر تهیه، تولید، نگهداری، ارائه، توزیع، انتشار یا معامله می‌شود؛ بنابراین در راستای این ماده به عنوان منافی عفت می‌توان در خصوص پرونده بهمن خاوری ورود کرد.

این قاضی دادگستری با اشاره به ماده ۵ قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیت‌های غیرمجاز می‌کنند گفت: در این ماده آمده است، مرتکبان جرائم زیر به دو تا پنج سال حبس و ۱۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی و ۷۴ ضربه شلاق محکوم می‌شوند؛ الف- وسیله تهدید قراردادن آثار مستهجن به‌منظور سوءاستفاده جنسی، اخاذی، جلوگیری از احقاق حق یا هر منظور نامشروع و غیرقانونی دیگر، ب – تهیه فیلم یا عکس از محل‌هایی که اختصاصی بانوان بوده و آنها فاقد پوشش مناسب هستند مانند حمام‌ها، استخرها و یا تکثیر و توزیع آن و ج- تهیه مخفیانه فیلم یا عکس مبتذل از مراسم خانوادگی و اختصاصی دیگران و تکثیر و توزیع آن.

وی ادامه داد: در زمینه رابطه نامشروع دختر و پسر نیز باید بگویم هر گونه صحبت و ارتباط مجازی را نمی‌توان این عنوان داد؛ بنابراین ارتباط فیزیکی باید وجود داشته باشد. در این زمینه باید دقت و بررسی دقیق صورت گیرد.

پدر با مشاهده عکس‌های دخترش همان لحظه کشته شده است

در ادامه این نشست حجت‌الاسلام محمد عبدالصالح شاهنوش فروشانی رئیس پژوهشکده حقوق خصوصی پژوهشگاه قوه قضاییه با بیان اینکه تصور کنید رومینا کشته نشده بود و با بهمن خاوری فرار و به دبی می‌رفت و بعد فیلم آنها منتشر می‌شد گفت: اگر چنین اتفاقی می‌افتاد، شبکه‌های اجتماعی چه می‌نوشتند؟ در واقع امروز رسانه در این پرونده فضا را ملتهب کردند.

وی بیان کرد: خانواده و بنیان خانواده بسیار مهم است و نمی‌توان بهزیستی را جایگزین آن کرد. باید به جای تمرکز بر قصاص پدر و مقصر، به دنبال راهکار و آسیب شناسی ارتباط دختر و پسر با این تفاوت سنی و ارتباط دختر در ۹ سالگی بپردازیم.

رئیس پژوهشکده حقوق خصوصی پژوهشگاه قوه‌قضاییه با بیان اینکه پدر با مشاهده عکس‌ها همان لحظه کشته شده است، افزود: خانواده یک نهاد محافظ است و پدری که نه اعتیاد داشته و نه مشکل اقتصادی، بنابراین در آن زمان بدون کنترل خشم اقدام به این امر کرده است.

فرهنگ ناموس‌پرستی ربطی به دین ندارد

همچنین در ادامه این نشست دکتر سهیلا صادقی استاد جامعه‌شناسی دانشگاه تهران اظهار کرد: خشونت‌های خانگی هم شامل علیه فرزندان و هم شامل خشونت علیه والدین است که هر دو مورد در ایران دیده می‌شود اما والدین به دلیل نقش حمایتگری که در خود احساس می‌کنند.

وی اضافه کرد: علاوه بر این، مدت‌ها قبل تحقیقی پیرامون قتل داشتم که بوسیله مصاحبه‌هایی کیفی توسط خودم انجام گرفت؛ در این تحقیق روشن شده که از لحاظ اجتماعی ما با یک نوع قتل رو به رو نیستیم بلکه با ۱۲۰ نوع قتل مواجه هستیم در حالی که به لحاظ حقوقی صرفاً با یک نوع قتل مواجهیم. این تحقیق برای قضات ارائه شد و ذهن آنها را درگیر کرد.

این استاد دانشگاه تهران گفت: اما به هر حال امروز می‌خواهم بر یک نوع قتل، یعنی قتل‌های مبتنی بر شرافت متمرکز شوم که زیر مجموعه خشونت‌های خانگی قرار دارد. در تحلیل‌هایی که در فضای رسانه‌ای از منظر جامعه‌شناختی قتل رومینا انجام شده، برخی همه عوامل زمینه‌ای را به یک عامل تقلیل می‌دهند و آن هم حاکمیت است که در این صورت عوامل بسیاری از قتل‌ها تفاوتی ندارند و همگی حاکمیت است. برخی دیگر به تک عامل دیانت اشاره می‌کنند و دین را مشوق اصلی چنین قتل‌هایی می‌دانند. برخی دیگر نیز به دنبال مطامع ی خود با بهانه قرار دادن قتل رومینا هستند. همه این تحلیل‌ها یک نوع شارلاتانیزم تحلیلی است.

صادقی اضافه کرد: تحلیل واقعی مبتنی بر شواهد این قتل، حکایتگر وجود یک نوع ایدئولوژی مردسالار نه پدرسالار است که بر فرهنگ و جامعه ما حاکم شده و در این قتل، هم پدر رومینا و هم بهمن خاوری در آن غوطه‌ور هستند.

وی ادامه داد: بهمن خاوری در بستر چنین ایدئولوژی مردسالار است که دختر سیزده ساله را از خانه فراری می‌دهد و او را به کام مرگ می‌کشاند. او تسلط بر فکر و بدن یک زن (در واقع یک دختربچه) را حق خود می‌داند. بنابراین سوژه اصلی ما این فرد است که در تمام تحلیل‌ها مورد غفلت واقع شده است.

این جامعه‌شناس و استاد دانشگاه افزود: در جامعه ما مناسبات جنسیتی دچار مشکل اساسی و در واقع دچار ایدئولوژی مردسالاری است. محرومیت منزلتی ن و جایگاه فرودستی آنها چیزی است که جامعه‌شناسان و قانونگذاران و برنامه‌ریزان کشور ما به آن بی‌توجه هستند. ن در آن جایگاهی که اسلام تعیین کرده قرار ندارند و جمهوری اسلامی باید تکلیف خود را با این مسئله روشن کند.

وی تأکید کرد: تگذاران کشور به گفتمان دین، امام و رهبری در موضوع ن وفادار نبوده اگر وفادار بودند وضعیت جامعه ما اینگونه نبود. بنابراین قتل رومینا ارتباطی به دیانت ندارد بله ناشی از ایدئولوژی مردسالاری در جامعه ماست که قدمت ۸ هزار ساله دارد.

صادقی با طرح این پرسش که نتیجه ایدئولوژی مردسالار چیست؟ گفت: نتیجه آن کنترل، محدودسازی و تحمیل است که از ناحیه مردان بر ن اعمال می‌شود. این تحمیل می‌تواند از ناحیه پدر اعمال شود یا از ناحیه برادر یا از ناحیه رئیس یا کارفرما یا از ناحیه همسر و حتی دوست.

این استاد دانشگاه بیان کرد: مبحث بعدی که باید مورد توجه قرار گیرد، ناموس‌پرستی است؛ یعنی فرهنگ شرمساری. به افراد نام یا برچسبی زده می‌شود و یک شرمی را در آنها ایجاد می‌کند. من قتل رومینا و رومیناها را یک قتل اجتماعی می‌دانم؛ یعنی یکی از مقصرهای این پرونده خود اجتماع و مناسبات اجتماعی است. مناسبات اجتماعی است که با دامن زدن به شایعات، شرمساری ایجاد می‌کنند.

وی افزود: این شرمساری آنقدر شدید است که پدر دختر به خاطر رفع این شرمساری دست به قتل فرزندش می‌زند. یک نکته دیگر این است که در ایران مردانگی با سه مقوله شغل، درآمد و آبرو و غیرت گره خورده و تعیین می‌شود. ترکیب این سه می‌تواند متفاوت باشد یعنی در برخی کشورها تحقیقات نشان داده است که امکان دارد یک مقوله شدیدتر و یک مقوله ضعیف‌تر باشد.

صادقی توضیح داد: در جوامع سنتی شغل و کار از دریچه مقوله آبرو و غیرت تامین می‌شود به عبارت دیگر در جوامع سنتی همبسته بودن این سه مقوله بسیار شدید است. مثلاً در روستای محل اقامت خانواده رومینا در تالش، غیرت و آبرو ضامن شغل و درآمد است. اگر غیرت و آبرو برود همه فرصت‌های شغلی از بین می‌رود در حالی که این نوع رفتارها در شهری مثل تهران کاملاً عادی تلقی می‌شود چون افراد گمنام هستند.

وی با بیان اینکه فرهنگ ناموس پرستی ربطی به دین ندارد گفت: مطالعه‌ای در کشور اردن به عنوان یکی از کشورهای دارای نرخ بالای قتل‌های ناموسی انجام شده که نشان می‌دهد قتل‌های ناموسی توسط کسانی که رفتارهای دینی نداشته‌اند انجام گرفته است. بنابراین این فرهنگ مربوط به عرف‌ها و تعصب‌های اجتماعی است در حالی که در دین اسلام فرهنگ دخترخواهی بسیار توصیه شده است. در واقع این فرهنگ و ایدئولوژی مردسالار است که در مقابل دختر قرار می‌گیرد.

این استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: مسئله دیگر مربوط به قانون است که من آن را خشونت قانونی می‌نامم. یک تفسیر قاضی باعث نجات جان یک دختر می‌شود و تفسیر دیگر قاضی باعث قتل او. حتی این نوع خشونت‌ها سابقه تاریخی دارد. قانون ناپلئونی اجازه می‌داد مردان ن خطاکار را بکشند اما ن اجازه قانونی نداشته باشند که مردان خطاکار را بکشند.
وی گفت: گاهی اوقات قتل‌های ناموسی در جامعه با دو مسئله دیگر جبران می‌شود. یکی ازدواج اجباری و دیگری خودکشی. اگر دختری اصطلاحاً سر و گوشش بجنبد، سریعاً به ازدواج با هر فرد دیگری مجبورش می‌کنیم. همجنین در برخی موارد دیگر دختر را به خودکشی وادار می‌کنند یا از روی اختیار خودکشی می‌کند. به هر صورت اگر به قتل‌های ناموسی می‌پردازیم باید دو مسئله یاد شده را نیز در کنار آن واکاوی کنیم.

صادقی تصریح کرد: جمع‌بندی من این است که این نوع قتل‌ها نمونه‌هایی از خشونت‌های نمادین است که از ایدئولوژی مردانه و مردسالار برمی‌آید و در این ایدئولوژی استفاده از خشونت تنها راهی است که مردان اقتدار از دست رفته خودشان را زنده کنند.

۳۰ درصد قتل‌ها داخل خانواده رخ می‌دهد

در بخش دیگری از این نشست دکتر ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه بعد از سرقت، خشونت آمار بالایی دارد، افزود: اورژانس اجتماعی باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد زیرا این اورژانس برای پرونده‌هایی مانند رومینا تشکیل شده است.

وی با اشاره به اینکه ۳۰ درصد قتل‌ها در داخل خانواده صورت می‌گیرد گفت: که در این زمینه نمی‌توان کارکرد آموزش و پرورش را نادیده گرفت.

چلک با اشاره به اینکه مشکل اصلی این است که ما بعد از ارتکاب جرم به دنبال پیشگیری و راهکار هستیم، افزود: قتل رومینا محصول عوامل متعدد است.

وی با بیان اینکه فضای مجازی گاهی اطلاعات غیرواقعی منتشر می‌کند ولی باید بدانیم اگر این فضای مجازی نبود چنین حساسیتی وجود نداشته و همه به دنبال راهکار و پیشگیری نبودند، اظهار کرد: چقدر اداره کل مددکاری در دادگستری اجرایی شد؟ بنابراین باید راهکاری برای عملیاتی شدن این امر صورت گیرد تا دیگر شاهد چنین اتفاقات مشابه رومینا نباشیم.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران بیان اینکه جنایت مربوط به رومینا قابل پذیرش نیست، افزود: گاهی فشار اجتماعی رفتارها را تعیین می‌کند. به طور کلی در این پرونده موضوعاتی مانند ناموس پرستی و عدم کنترل خشم منجر به این اتفاق شده است.

وی با بیان اینکه حوزه قضایی باید آخرین مرحله در این زمینه باشد، گفت: موضوعاتی مانند میانجی‌گری اجتماعی، حمایت طلبی اجتماعی و آموزش مهارت زندگی باید در دستور کار قرار گیرد.

چلک با اشاره به اینکه اورژانس اجتماعی و حضور مددکاران در دادگستری باید تقویت و مدنظر قرار گیرد، افزود: این موضوع درست نیست که بهزیستی افراد زیر ۱۸ سال را نمی‌پذیرد زیرا از نوزاد تا فرد ۷۵ ساله را بهزیستی بر اساس شرایط خاص، نگهداری می‌کند و محدودیت ندارد.

وی اظهار کرد: در اورژانس اجتماعی بیشترین خدمات در راستای خشونت خانگی است. بنابراین باید در این زمینه راهکارهای پیشگیرانه با همفکری صاحبنظران و نخبگان ارائه شود.

منبع:خبرگزاری مهر/21 خرداد99


تشکیل کارگروه سلامت  قوه قضاییه با مشارکت نهادهای مدنی حوزه سلامت

 مدیرکل پیشگیری‌های مردمی و مشارکت‌های مدنی معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه از تشکیل کارگروه سلامت این معاونت با مشارکت سمن ها، انجمن‌ها ونهادهای مردمی حوزه سلامت خبر داد.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه، احمد هنری در نشست تخصصی که با حضور مدیران و مسوولان انجمن‌ها و نهادهای مردمی حوزه سلامت برگزار شد گفت: با تاکید حجت الاسلام والمسلمین رئیسی، بنا را بر همکاری بیش از پیش با نهادهای مدنی گذاشته و تلاش می‌کنیم با ایجاد انسجام و هم افزایی درحوزه های تخصصی با این نهادها فعالیت مشترک داشته و از توانمندی های آنان به نحو مطلوب بهره مند شویم.

وی با بیان این‌که قصد داریم با تفکیک حوزه فعالیت نهادهای مردمی به صورت تخصصی کارگروه‌هایی را در قالب دستورالعمل ابلاغ شده ریاست محترم قوه قضائیه تشکیل دهیم، گفت: تشکیل کارگروه سلامت از جمله اولین کارگروه هایی است که اقدامات لازم برای شکل گیری آن در دستور کار قرار گرفته است.

امین همتی نژاد مسئول سازمان های مردم نهاد معاونت نیز در این نشست بیان کرد: مردمی کردن دستگاه قضایی از جمله اهداف و رویکردهای ریاست محترم قوه قضائیه است.

وی با اشاره به اینکه معاونت اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم نقش میانجی را در این میان ایفا می کند گفت: همکاری با نهادهای مدنی منحصر به معاونت اجتماعی و پیشگیری نیست بلکه در تمامی سطوح ستادی، سازمانی و صفی این مشارکت قابل تحقق است.

همتی نژاد افزود: طبق این دستورالعمل نهادهای مردمی امکان همکاری در کلیه فرایندهای قضایی مانند ت گذاری، صلح و سازش، بازاجتماعی کردن محکومان و غیره را خواهند داشت.

وی در ادامه گفت: پیش نویس نوع و چگونگی همکاری این نهادها در دست تدوین است که به زودی ابلاغ خواهد شد.

در این نشست صفیه شهریاری مدیر انجمن سلامت خانواده ایران گفت: اقدام قوه قضاییه برای مشارکت با نهادهای مدنی اقدامی بی نظیر است.

وی افزود: ما حاضر هستیم در بخش های آموزشی، نشست ها و سمینارها، ارایه خدمات مشاوره، نظارت و ارزیابی و شرکت در کارگروه های تخصصی حوزه سلامت با قوه قضاییه همکاری داشته باشیم.

شهریاری از تمامی سمن‌ها و انجمن های مردم نهاد فعال در حوزه سلامت خواست تا با قوه قضائیه همکاری کنند.

سیدحسن  چلک رییس انجمن مددکاران ایران نیز در این نشست با بیان اینکه ما کنار قوه قضاییه هستیم گفت: پایداری و استمرار فعالیت کارگروه ها اهمیت دارد و اگر این استمرار وجود نداشته باشد انگیزه‌ای برای تعامل با قوه قضاییه ادامه دار نخواهد بود.

وی گفت: نیاز است تا ت قوه قضاییه درباره نهادهای مردمی تدوین و تعریف شود و مسوولان استانی نیز در این‌باره توجیه شوند.

 چلک اظهار کرد: چگونگی همکاری و استفاده از ظرفیت های نهادهای مردمی هنوز مشخص نیست. باید این مساله شفاف شود که چه انتظار از این کارگروه های تخصصی وجود دارد و چه حمایت هایی از این نهادها می شود.

کد خبر 4945500

رومینا قربانی فقرعاطفی

میزگردمجازی ایران برای برسی ابعاد حقوقی و اجتماعی قتل ناموسی دختر تالشی

مهساقوی قلب
خبرنگار‌
حادثهتلخ و وحشتناک قتل رومینا، دختر گیلانی فضای اجتماعی را بسیار متأثر و ملتهب کرد ودر عین حال هم واکنش‌های شدید و دردناکی را به دنبال داشت. بسیاری از صاحب نظرانمعتقدند ریشه این اتفاق به ابهام در تبیین دختر و پسر است که بعضاً جنبه ناموسیپیدا می‌کند.  پرواضح است، دلایل و چرایی این مسائل باید واکاوی شده و ازجنبه‌های جامعه شناسی و حقوقی مورد کنکاش قرار گیرد. از طرفی هم قطعاً نبوداورژانس اجتماعی و پایین بودن میزان آگاهی‌های مردم بویژه در حاشیه‌ها و محلات، درافزایش پدیده‌های فاجعه باری مانند قتل‌های ناموسی تأثیر مستقیم دارد. به همینبهانه  با حضور عبدالصمد خرمشاهی حقوقدان، سیمین کاظمی جامعه‌شناس و سید حسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، میزگردی از طریق ویدئوکنفرانسبرگزار کردیم که می‌خوانید:

درابتدا باید بدانیم که اساساً قتل ناموسی چیست و چه اهمیتی دارد؟ چرا در کشور ماچنین قتل‌هایی تا این اندازه آمار بالایی دارد؟
سیمینکاظمی، جامعه‌شناس: قتل اشکال مختلفی دارد، یکی از انواع قتل‌ها، قتل ناموسی است.در حاشیه‌ها و محلات پیرامونی، شاهد کنترل کردن، محدود و محروم کردن ن ازبسیاری حقوق خود توسط مردان هستیم. هر یک از این محدودیت‌ها و محرومیت‌ها می‌تواندبه نوعی جرم تلقی شود اما متأسفانه در کشور ما تنها وقتی که این اعمال منجر به قتلمی‌شوند، جرم شناخته می‌شوند. آنچه که واضح است، این است؛ خشونتی که مرتبط باناموس است، به قتل محدود نمی‌شود. خشونت جسمی، کلامی و عاطفی با زن هیچ کدام جرم‌انگارینشده و مفهوم ناموس و آبرو هنوز هم در کشور کاربرد دارد. در مواردی دیده می‌شود کهدر برخی مناطق از تولد نوزاد دختر جلوگیری می‌شود.
یعنیبه چه صورت از تولد نوزادان دختر جلوگیری می‌شود؟
دیدهشده در مناطقی از کشور آمار تولد پسران به نحو غیر معمولی از دختران بیشتر است، پساز تحقیقات به عمل آمده مشخص شد با انجام آزمایشات در ماه‌های اول بارداری و مشخصشدن جنسیت جنین، با اقدام به سقط جنین با استفاده از ابزارهای مختلف از تولد نوزاددختر جلوگیری می‌شود تا تعداد پسران در آن منطقه بیشتر شود و نوزادان پسر که بهاصطلاح آنها باعث سربلندی پدر و مادر هستند، به دنیا بیایند.
آیاقتل‌های ناموسی در جوامع رو به رشد مانند کشور ما، آمار بالاتری دارد؟
درجوامع غربی و در قلب کشورهای متمدن هم قتل‌های ناموسی اتفاق می‌افتد. البته اینامر بیشتر در میان مهاجرانی اتفاق می‌افتد که هنوز با فرهنگ جامعه میزبان نتوانسته‌اندتعامل برقرار کنند. در میان شهروندان کشورهای پیشرفته هم گاهی دیده می‌شود کهافراد این حق را به خود می‌دهند که رفتار ن بخصوص رفتار جنسی آنها را کنترلکنند. ولی آمار قتل‌های ناموسی در این کشورها بیشتر مربوط به مهاجران می‌شود.البته در فضای مجازی هم خشونت‌های مبتنی به ن در جوامع مختلف دیده می‌شود. همانطوری که هر از گاهی می‌بینیم زیر پست هنرپیشه‌های زن، خشونت‌های کلامی کاملاً بهوضوح دیده می‌شود.
باتوجه به اتفاقات اخیر و قتل رومینا که همین چند روز پیش اتفاق افتاد، واقعاً چهکاری در عمل می‌توان کرد؟ رفتاری که شعارگونه نباشد بلکه به صورت عملی بتواند درپایین آمدن آمار قتل ناموسی مؤثر واقع شود؟
متأسفانهدر این زمینه خلأهای قانونی زیادی وجود دارد. به نوعی می‌بینیم که برخی در حاشیه‌هاو محلات حاشیه ای تصور می‌کنند که مرد حاکم زن و فرزندان است و در واقع ن جنسدوم هستند. با اصلاح قوانین و تصویب قوانین جدید می‌توان از ناموس‌پرستی و کنترلرفتار ن توسط مردان تا اندازه قابل توجهی کاست. البته در اجتماعات محلی نیازمنداستحاله و دگرگونی هستیم. در اجتماعاتی که فرم پدرسالاری در آنها حکمفرماست، ناچارهستیم با دگرگونی فرهنگی به سوی نظامی مبتنی بر حفظ کرامت انسانی زن‌ها گامبرداریم. لازم است در جامعه بیشتر درخصوص مشکلات ن صحبت شود تا به یک نظم مبتنیبر عدالت و برابری جنسیتی برسیم؛ قطعاً با حرف و سخنرانی صرف نمی‌توان به اینخواسته ن جامه عمل پوشاند، بلکه باید با فراهم کردن زیرساخت‌ها و زمینه‌هایلازم هم در ابعاد اجتماعی و هم در ابعاد اقتصادی به این امر مهم، تحقق بخشید.
بایدخطرات بازگشت رومینا
بهخانه مورد تحلیل قرار می‌گرفت!
بهاعتقاد کارشناسان، در بحث قتل رومینا و به‌طور کلی قتل‌های ناموسی، اگر اورژانساجتماعی حضوری فعال داشت، کار به اینجا کشیده نمی‌شد و چه بسا رومینا هم هنوز زندهبود. تصور می‌شود که حضور اورژانس اجتماعی بیشتر در محیط‌های شهری شناخته شده و درمحلات و حاشیه‌ها زیاد فعال نیستند. اورژانس اجتماعی چند سال است که فعالیت خود راآغاز کرده؟ می‌توانید به اختصار تاریخچه‌ای از فعالیت این سازمان بدهید؟
سیدحسن چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران: ماجرای قتل رومینا که همه از شنیدنآن متأثر شدیم، نه اولین قتل ناموسی در کشور است و نه آخرین آنها. این موضوعاتجهانشمول هستند اما در برخی موارد، اتفاقات تلخی مانند حادثه رومینا، رسانه‌ای می‌شوندو در نتیجه اذهان عمومی و رسانه‌ها نسبت به آن حساسیت بیشتری از خود نشان می‌دهند.با توجه به سؤالی که مطرح کردید، اورژانس اجتماعی از 22 سال پیش یعنی در سال 1378در سازمان بهزیستی کشور، راه‌اندازی شد و اتفاقاً متولی تأسیس این سازمان هم خودمبودم. یکی از مهم‌ترین اهداف ما هم، تقویت مداخلات روانی قبل، حین و بعد ازمداخلات قضایی است و طبعاً گروه‌های هدف متعددی را دربر می‌گیرد، در حال حاضر دراورژانس اجتماعی، شاخه‌های متعددی از جمله مرکز مداخله در بحران، پایگاه خدماتاجتماعی، خط تلفن 123 به صورت شبانه روزی و حضور روان‌شناس با خودروی مشخص سازماندر محل به صورت فعال در استان‌های مختلف کشور خدمت‌رسانی می‌کنند.
چراوقتی رومینا درخواست کرد که در خانه امنیت جانی ندارد، او را به اورژانس اجتماعیتحویل ندادند؟ اگر این کار را می‌کردند، رومینا هنوز زنده بود. آیا اورژانساجتماعی در این ماجرا کوتاهی نکرده؟
بایدقاضی پرونده، همکاران ما را در جریان قرار می‌دادند تا سریع با حضور در محل به کمکرومینا بشتابیم، اما این اتفاق نیفتاد. اگر قاضی بگوید که همکاران ما نمی‌دانستندکه باید اورژانس اجتماعی را مطلع کنند به هیچ وجه قابل پذیرش نیست، زیرا آیین‌نامهاورژانس اجتماعی در 27 استان کشور وجود دارد. احتمالاً درخصوص داستان رومینا، قاضیاحساس کرده که پدر به فرزند خود آسیب وارد نمی‌کند و چنانچه بچه را به آغوشخانواده بازگردانند، هم بچه در امان است و هم سر و صداها زودتر می‌خوابد. موضوعاین است که اصلاً و به هیچ عنوان، دادگستری به اورژانس اجتماعی درخصوص پروندهرومینا اطلاعی نداد. این در حالی است که پرونده رومینا در جریان بود و رومینا همعاجزانه از دادگاه درخواست می‌کرد که او را به خانه پدری بازنگردانند، زیرا می‌دانستکه امنیت جانی ندارد و ممکن است پدرش او را بکشد. عملاً درخصوص این پرونده،اورژانس اجتماعی به هیچ عنوان کوتاهی نکرده چون درخصوص هر پرونده‌ای باید قاضی مارا در جریان بگذارد تا بتوانیم وارد عمل شویم. اگر به ما اطلاع داده می‌شد و دستما درخصوص کمک به رومینا باز بود، الان رومینا زنده بود.
بهنظر شما در موضوع رومینا چه کسی مقصر بود و کلاً در موارد اینچنینی قاضی از کجاباید مطمئن شود که نباید دختر را تحویل خانواده دهد؟
درموضوع رومینا و شرایطی که داشت باید در وهله اول تحلیل ریسک انجام می‌شد. یعنیباید خطراتی که با بازگرداندن رومینا برای او ممکن بود، اتفاق بیفتد مورد ارزیابیقرار می‌گرفت. محل زندگی رومینا محیط کوچکی بود و فشار اجتماعی بر خانواده اوبسیار بالا بود تا جایی که عموی خانواده گفته بود که اگر خودتان فکری برای رومینانکنید، خودم دست به کار می‌شوم و تکلیفش را روشن می‌کنم، بحث کاملاً ناموسی بود وخانواده تحت فشار زیادی قرار داشتند و کاملاً می‌شد پیش‌بینی کرد که بازگشترومینا، امنیت جانی او را به خطر می‌اندازد. نکته دوم این است که با توجه به آیین‌نامههیأت دولت، همکاران قضایی و نیروی انتظامی باید از ظرفیت همکاری با اورژانساجتماعی استفاده می‌کردند، مضاف بر این مسأله، در چنین مواردی قضات اجازه دارندافراد را به محل‌های امن ارجاع دهند. با توجه به اینکه کاملاً مشهود بود فضای خانهناامن است و با توجه به موارد یاد شده، منطقی‌ترین تصمیم این بود که زمان بازگشترومینا به خانه به تعویق بیفتد. در زمینه پرونده رومینا، با نگاهی به قانون سال 92که در خصوص کودکان بدسرپرست و بی‌سرپرست است، هم می‌بینیم که رومینا باید بهاورژانس اجتماعی تحویل داده می‌شد تا مددکاران زمینه را برای تأمین امنیت او فراهممی‌کردند و به اصطلاح زمان خریداری می‌شد تا با ارتباط مستمر با خانواده رومینا،هم افراد خانواده آرام شده و هم از بروز رفتارهای پرخاشگرانه جلوگیری می‌شد. حتیدر بدترین حالت اگر به هر دلیلی شرایط برای بازگشت رومینا مساعد نبود، در مراکزبهزیستی مانند خانه‌های امن، خانه سلامت یا مراکز شبانه روزی کودکان با هماهنگیقضایی از او نگهداری می‌شد. در این خصوص قانون حمایت از کودکان و نوجوانان که درهفته جاری ابلاغ شد نیز می‌تواند کمک‌کننده باشد. بررسی در زمینه این لایحه از سال90 شروع شده و در آن ذکر شده که اگر مددکاران اجتماعی تشخیص دهند که در مواردیاحتمال بروز خطر یا بزه وجود دارد، می‌توانند بدون حکم قضایی ورود کنند، البته بعداز 12 ساعت باید مورد مربوطه را به دادستانی گزارش دهند. به اعتقاد من، قانونمذکور می‌تواند فرصتی برای دسترسی آسان‌تر مردم به خدمات حوزه اورژانس اجتماعیفراهم کند.
 
قانون، به تنهایی مشکل قتل‌های ناموسی را حل نمی‌کند
همهبر این باور هستیم که درخصوص قتل‌های ناموسی در قانون نقص وجود دارد و با اصلاحقوانین قدیم یا تصویب قانون جدید در حوزه کودکان و نوجوانان هم از آسیب‌های مختلفجلوگیری می‌شود و هم از آمار قتل‌های ناموسی کاسته می‌شود. نظر شما در این خصوصچیست؟
عبدالصمدخرمشاهی، وکیل و حقوقدان:در مورد قتل رومینا و در کل قتل‌های ناموسی، باید بهپیامدها و حواشی این قضیه پرداخته شود. مسأله این است که صرف واکاوی قانون، مشکلاتحل نمی‌شوند. البته واضح و مبرهن است که در حقوق کیفری کشورها و در نظام کیفریاغلب کشورهای دنیا، قتل یکی از بزرگ‌ترین جرایم محسوب می‌شود. هیچ جامعه‌ای از قتلدفاع نمی‌کند. در همه کشورها وقتی انسانی کشته می‌شود، مردم عکس‌العمل‌های زیادیاز خود نشان می‌دهند. در قانون مجازات اسلامی هم چنانچه بدون اجازه شرع و قانونانسانی کشته شود و اولیای دم رضایت نداده و تقاضای قصاص کنند، فرد قطعاً قصاصخواهد شد، مگر در مواردی که عمل قتل توسط ولی دم انجام شده باشد، مانند قتل رومیناتوسط پدرش. ماحصل صحبت حقوقدانان، این است که قتل، سلب حیات انسان دیگری است وبدون مجوز قانون و شرع، امری نابخشودنی است.
بهعنوان یک حقوقدان و فعال حقوق بشر، آیا درخصوص قتل‌های ناموسی تاکنون اظهار نظریبه وضوح داشته‌اید؟ با توجه به اینکه این قبیل قتل‌ها در کشور ما آمار قابل توجهیرا به خود اختصاص داده چرا قانون در جهت کاهش این آمارها تاکنون ورود نکرده است؟
اتفاقاًدر سال 1383 در مورد قتل‌های ناموسی مطلبی نوشتم و در آن متذکر شدم که در این قضیهفقط نباید به ابعاد حقوقی پرداخته شود، بلکه باید از ابعاد فرهنگی ریشه‌یابی اصولیانجام شود. ناگزیر هستیم که در این حوزه فرهنگ‌سازی داشته باشیم، دلایل ارتکابجرم، ریشه در علل و عوامل فرهنگی دارد. به عنوان مثال فقر فرهنگی و فقر مالیتوأمان با هم می‌توانند از عمده دلایل این ناهنجاری در جامعه باشند. امکان ندارددر جامعه مرفهی زندگی کنیم و در واقع جامعه از سطح اقتصادی بالایی برخوردار باشد،ولی با افول فرهنگی همراه باشیم. نمی‌شود جامعه مرفه باشد و در عین حال بی فرهنگهم باشد. همان طور که اشاره کردم، در سال ۸۳ وقتی با حدود ۴۰ فقره از قتل‌هایناموسی در آن سال مواجه شدیم، سعی کردم زنگ خطر را به صدا دربیاورم که متولیانفرهنگ قبل از قانونگذاری به فکر رفع علل و عوامل فرزندکشی باشند. فرزندکشی، معضلیاست که فقط به جامعه و کشور ما محدود نمی‌شود، بلکه در جوامع دیگر و کشورهای دیگرمانند عراق، پاکستان یا هندوستان هم چنین قتل‌هایی اتفاق می‌افتد. البته در کشورما، افکار سنتی و مدرن با یکدیگر وجود دارد و در جاهایی هم با هم برخورد دارند ودر برخی جاها با هم تلفیق شده و سبب ایجاد مشکلاتی می‌شود.
یعنیدر واقع اصلاح یا تصویب قانون نمی‌تواند در حل این مسأله کمکی کند؟
نمی‌توانگفت که به صورت قطع، تصویب قوانین به روز می‌تواند جلوی آمار قتل‌های ناموسی رابگیرد یا از تعداد آنها کم کند. به نظر من اگر ماده 301 قانون مجازات اسلامی راپاک کنیم و بگوییم که از امروز پدری که دست به فرزندکشی می‌زند، نیز قصاص می‌شود،باز هم باید از خود بپرسیم که آیا آمار فرزندکشی یا دخترکشی پایین می‌آید یا خیر.من که به شخصه فکر می‌کنم این قضیه تأثیر کمی دارد. پس از تصویب قانون حمایت ازحقوق کودکان در سال 1381 تا چه اندازه‌ای این قانون اوضاع نابسامان کودکان راسامان بخشیده؟ همان طور که در خیابان‌ها می‌بینیم، آمار کودکان رها شده در همینتهران کم نیست.
نظرشما در مورد لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان چیست؟ آیا آن لایحه هم نمی‌تواندکمک کننده باشد و جلوی قتل‌های ناموسی را بگیرد یا حداقل از آمارها بکاهد؟
بهاعتقاد من هر مردی در ایران پدری کوچک به نام پدر رومینا در درون خود دارد که باآن در حال زندگی کردن است. شاید در ظاهر جامعه مدرن شده باشد، اما در باطن آنقدریپیشرفت نکرده و مردان مخصوصاً در محلات پیرامونی و حاشیه‌ها نمی‌توانند آزادی‌هایلازم را به همسر و فرزندان دهند. وقتی صحبت از قتل‌های ناموسی می‌کنیم، از شاخه‌ایاز قتل‌های خانوادگی سخن می‌گوییم. متأسفانه در جامعه ما بازخوردها، لحظه‌ای ومقطعی هستند. حتماً باید اتفاقی رخ دهد بعد همه به فکر بیفتند. در این مقوله، شایداندکی قانون در این قضیه، تأثیرگذار باشد، ولی همه ماجرا این نیست. به عنوان مثالتصویب قوانین لوکس و شیک که با جامعه همخوانی ندارند و به لحاظ فرهنگی با بستر جامعههماهنگ نیستند، نمی‌توانند تأثیر مثبتی در کاهش  یا حذف جرائم داشته باشند؛هرچند ناگفته پیداست که قوانین باید به روز باشند و به اقتضای زمان و مکان تغییرکنند. وقتی آمار فرزندکشی در سال 1388 اینچنین فاجعه‌بار است، پی می‌بریم که کاراز زیربنا مشکل دارد و باید ساختارها درست شوند. در فصلنامه پژوهشی – تحقیقاتینیروی انتظامی نیز که در مهرماه سال 88 چاپ شد، اشاره شد که 30درصد قتل‌هایی که درکشور اتفاق می‌افتد، خانوادگی است، در این میان چه بسا آمار فرزندکشی‌ها بیشترباشد، چون در خیلی از موارد اخبار آنها، افشا نمی‌شود.
درنهایت مؤثرترین و کارآمدترین روش در کنار اصلاح قوانین، چه می‌تواند باشد؟
بایدمیزان نگرانی، استرس و تشویش در متن جامعه کمتر شود و متناسب با پیشرفت فرهنگ وتمهید مقررات، با همکاری سایر متولیان فرهنگی، همچنین حکومت و نهادهای مختلف، بهدنبال علل و عوامل این فاجعه باشیم، ولی مسأله اینجاست که فقر مالی نمی‌گذاردفرهنگ‌ها پیشرفت کند. در جوامع سنتی که مردان خود را حاکم مطلق ن می‌دانند، نمی‌توانانتظار داشت که جامعه‌ای به سرعت به لحاظ فرهنگی تغییر کند. در چنین جوامعی مردانفکر می‌کنند که فقط خود محق هستند و حقوقی دارند، اما مهم این است که ن ودختران این مناطق هم باید بدانند که از حقوقی برخوردار هستند و باید به آن حقوقآگاه باشند. رسانه‌ها بخصوص صدا و سیما نیز نقش مؤثری در این حوزه دارند. دانشگاهی‌هاهم لازم است بیش از پیش در این حوزه فعال باشند؛ متأسفانه درخصوص فرزندکشی ودخترکشی، آنچنان که باید و شاید در دانشگاه به آن پرداخته نشده و بجز مقالات بسیارمعدود و انگشت‌شمار، کار دیگری صورت نگرفته است؛ این در حالی است که با توجه بهاهمیت موضوع، بررسی‌های دانشگاهی بیشتری درباره این فاجعه باید صورت بگیرد. تمامیعوامل یادشده و البته در کنار اینها اصلاح قوانین، می‌تواند در کاهش آمار قتل‌هایناموسی و به نوعی فرزندکشی دخیل باشد.منبع:رومه ایران 27 خرداد99

 


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران مطرح کرد:

فقر؛ عامل اصلی ازدواج‌های اجباری/ 

حسن چلک گفت: اگر وام ازدواج عاملی برای ازدواج‌های اجباری باشد تعیین محدودیت سنی می‌تواند جلوی آن را بگیرد.

به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری برنا؛ مقوله ازدواج‌های اجباری همیشه در کشور ما وجود داشته اما مسئله‌ای که این روزها به آن اشاره می‌شود انجام اینگونه ازدواج‌ها برای دریافت وام ازدواج است که مبلغ آن به 100 میلیون تومان رسیده است.

حسن چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به ازدواج‌های اجباری در کشور گفت: یکی از دغدغه‌های دو دهه اخیر کشور، ازدواج افراد در سنین پایین بود و متاسفانه هنوز هم وجود دارد.

او افزود: آماری که هر ساله به دست می‌آید، نشان می‌دهد حدود 50 هزار نفر  از دختران زیر 15 سال ازدواج می‌کنند.

چلک ادامه داد: به دلیل تاثیرات منفی ازدواج در سنین پایین، قانون یک بار اصلاح شد و طبق آن سن قانونی ازدواج دختران به 13 سال رسید که مجمع تشخیص مصلحت نظام سه شرط را هم به عنوان استثنا قرار داد.


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی اظهار کرد: نمایندگان مجلس قبل هم تلاش کردند سن ازدواج را افزایش دهند اما درنهایت موفق نشدند و به همان شکل قبلی ماند.

او با اشاره به ازدواج‌هایی که به دلیل دریافت وام ازدواج انجام می‌شد، گفت: دلیل اکثر ازدواج‌های اجباری در سنین پایین فقر اقتصادی خانواده‌هاست در واقع می‌توان گفت خانواده‌ها برای کاهش خرج و مخارج زندگی، دختر خود را شوهر می‌دهند.

چلک اظهار کرد: بانک مرکزی و نهادهای مربوطه باید آمار دقیقی از ازدواج‌هایی که به دلیل وام ازدواج انجام شده ارائه دهند تا بتوان درمورد آن بحث و تحلیل مستند انجام داد و به نتیجه واحدی رسید.

او افزود: از آنجایی که سن ازدواج بالا رفته و رغبت ازدواج در مردان کاهش پیدا کرده خانواده‌هایی هستند که به دلیل وضعیت مالی ضعیف، دختران زیر 15 سال خود را به عقد مردان سن بالا در می‌آورند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی اظهار کرد: اگر وام ازدواج عاملی برای ازدواج‌های اجباری باشد تعیین محدودیت سنی می‌تواند جلوی آن را بگیرد.

انتهای پیام: خبرگزاری برنا/3 تیر99



یادداشت:

افزایش خشونت در میان مردم نگران‌کننده است

سید حسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

(منبع: رومه آرمان ملی/3 تیر1399)

آمارهای سازمان پزشکی قانونی درشرایطی از افزایش خشونت‌های فیزیکی در سال 98 با ارائه آمار مستند و پرونده‌هایباز حکایت دارد، که ما این خشونت‌ها را گاهی به شکل همسر و کودک آزاری در جامعه می‌بینیمو گاهی در غالب خودکشی، سرقت و قتل‌های خانوادگی. در یک ماه گذشته چند مورد از قتل‌هایسریالی و خانوادگی که مردم نام قتل‌های ناموسی» را بر آن نهاده‌اند، رسانه‌ای شدهو نشان می‌دهد که تداوم این شرایط بدون برنامه‌ریزی‌های کوتاه و بلندمدت، می‌تواندچه تبعات پرهزینه‌ و خطرناکی را برای کشور به همراه داشته باشد. با توجه به وظایفذاتی سازمان پزشکی قانونی، داده‌های آماری آن قابل تامل خواهد بود، گرچه آمارهایمربوطه در ارتباط با مصادیقی همچون همسر آزاری، کودک آزاری و حتی خودکشی، مواردیهستند که به پزشکی قانونی مراجعه می‌‌شود و بدون تردید آمارهای مخفی بیش از اینتعداد خواهد بود و اعداد و ارقام ارائه شده بیانگر شرایط واقعی کشور نیست، اماتوجه به داده‌های آماری از جمله آمارهایی که در حوزه خودکشی منجر به فوت و قتلبیان می‌شود، قابل توجه و تامل است. همان‌طور که این سازمان اعلام کرده که در سالگذشته 5143 مورد خودکشی رخ داده و این خشونت‌های فردی، در کشور ما با رشد هشت‌درصدیهمراه بوده است، ارائه این آمارهای مهم تا چند سال پیش به نوعی پنهان می‌شد. درکشورهای اقتصادی نیز خشونت‌ها و خودکشی‌های معیشتی که برگرفته از حوزه اقتصاد است،نیز وجود دارد کما اینکه در چند ماه گذشته چندین مورد از این مصادیق همچون حلق‌آویز شدن کارگران نفتی یا سرقت‌هایی که با تیراندازی در خیابان همراه بود، رسانه‌ایشد. البته این خشونت‌های فیزیکی است که دیده می‌شود و خشونت‌های عاطفی، خشونت‌هایجنسی، خشونت‌های ناشی از غفلت، خشونت‌های اقتصادی و. دیده نمی‌شود، ولی بر رویجامعه تاثیر منفی خود را خواهد گذاشت.

اهمیت ارائه این اعداد و ارقامبه این دلیل است که افزایش آماری می‌تواند در میان تگذاران حساسیت ایجاد نمایدکه نسبت به این آمارها که دماسنج اجتماعی به حساب می‌آیند، مسئولان در تگذاریو مدیریت‌ها خود تجدید نظر کنند و تدابیر مناسب‌تری را اتخاذ نمایند. این تدابیرمی‌تواند بازنگری در قوانین و نظارت بر قوانین موجود و هر آنچه که به عرصهتگذاری بازمی‌گردد، باشد. بخش دیگر مردم هستند که نقش آنها در پیشگیری ازخشونت‌ها قابل توجه است. آمارها می‌گویند که مردم ما در مدیریت رفتاری، تعتاجتماعی و مهارت‌های ارتباطی و. ضعف جدی دارند و باید به‌دنبال فراگیری اینمهارت‌ها بروند. نه‌تنها در آمارهای پزشکی قانونی، بلکه بررسی آمارهای مراجع قضائینیز نشان می‌دهد خشونت یکی از پرونده‌های قضائی با رتبه‌های آماری بالا در کشور مااست و پیشینه این موضوع به بیش از دو دهه قبل بازمی‌گردد. امروزه بروز قتل‌هایخانوادگی در استان‌های مختلف، تنها نمونه‌هایی از مصادیق خشونت در جامعه است کهرسانه‌ای و دیده می‌شود، کما اینکه بنا به تحلیل‌های آماری وقوع قتل عمد به‌دلیلحکم قصاص کاهش چشمگیری داشته است، ولی خشونت‌ها در جامعه افزایش پیدا کرده که جاینگرانی دارد. آنچه که ما در جامعه شاهد آن هستیم حساسیت نسبت به ارتقای سلامتاجتماعی در جامعه وضعیت مناسبی ندارد و اینها محصول کم توجه‌ای یا بی‌توجه‌ای بهحوزه سلامت روانی و اجتماعی است و همین امر تاب آوری اجتماعی و تاب آوری روانی رابه حداقل رسانیده است. مردم باید آگاه باشند و بپذیرند که مهارت تاب آوری، کنترلخشم، روابط بین فردی، روابط موثر، راه‌های مقابله با هیجان و استرس را به خوبی بلدنیستند و نتیجه آن منجر به افزایش خشونت‌ها در جامعه می‌شود. از دید من خشونت درحال تبدیل به وجهه مشخص رفتاری ما در جامعه است و این امر باعث نگرانی شدیدکارشناسان این حوزه می‌شود.


یادداشت:به بهانه جشنروشنا:

مروج شادی باشیم

سیدحسن ‌چلک. رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران

(رومه شرق/1 تیر 1399 صفحه آخر)

یکیاز نیازهای انسان در زندگی اجتماعی نیاز به شادی» است. تأملی بر زندگی نیاکان مانشان می‌دهد که با وجود دراختیارنداشتن امکانات امروزی و نداشتن تحصیلات بالاتر ازمردمی که امروز در جامعه با آنها زندگی می‌کنیم، زندگی‌کردن با شادی و نشاط درکنار یکدیگر را بهتر از ما بلد بودند. به همین دلیل برای برآورده‌کردن این نیازخلق شادی می‌کردند و جشن می‌گرفتند. از جمله این جشن‌ها، جشن‌های مذهبی و ملی وقومی است. جشن شب یلدا که بلندترین شب سال است توسط مردم گرامی داشته می‌شود. حالاین سؤال مطرح می‌شود که چرا بلندترین روز سال که به انقلاب تابستانی یا خوریستانِتابستانی معروف است در نیمکره شمالی مانند شب یلدا گرامی داشته نمی‌شود، درحالی‌کهاین روز هم می‌تواند بهانه‌ای باشد برای ترویج شادی در کنار همدیگر. روز اولتیرماه قطب شمال بیش از هر زمان دیگری (به اندازه ۲۳٫۵ درجه) به سوی خورشیدمتمایل است و نور خورشید فقط به برخی از سرزمین‌های نیمکره شمالی عمود می‌تابد.این روز طولانی‌ترین روز در نیمکره شمالی است و به آن انقلاب تابستانی می‌گویند.ساکنان نیمکره شمالی انقلاب تابستانی را در بلندترین روز سال (اول تیرماه) تجربهخواهند کرد. در گذشته در خراسان بزرگ طولانی‌ترین روز سال را گرامی می‌داشتند و آنرا چله تموز می‌نامیدند. وقتی خورشید به این نقطه می‌رسد، بیشترین زاویه با افق راداراست و این نشان‌دهنده آغاز فصل تابستان در نیمکره شمالی است. در این روزساکنانی که در منطقه رأس سرطان زندگی می‌کنند خورشید را دقیقا در بالای سر خود می‌بینند.در اوایل بهار طول شب و روز تقریبا برابر است، ولی به مرور زمان طول روز بیشتر می‌شودو در زمان انقلاب تابستانی که بلندترین روز سال است به بیشترین ساعات خود می‌رسد وبا نزدیک‌شدن به فصل تابستان کم‌کم روزها کوتاه‌تر می‌شوند. بیاییم این مناسبت‌هارا هوشمندانه برای ترویج فضای شادمانه انتخاب کرده و استفاده کنیم. تأملی بر شاخص‌هایسلامت روانی در کشور نشان می‌دهد که طبق آمار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی،بین 23 تا 25 درصد مردم حداقل یک اختلال روانی دارند. طبق آمار مراجع قضائی، خشونت(ضرب‌وجرح) یکی از پرونده‌های قضائی دارای فراوانی بسیار بالا در کشور است.آمارهای پزشکی قانونی نیز مؤید همین وضعیت است. رشد خودکشی هم همین پیام را می‌دهدو . حال که این وضعیت را در جامعه داریم، بیاییم این‌گونه نگوییم که دل خوشسیری چند»، مردم گشنه هستند دنبال شادی هستید؟»، شادی مال ازمابهترونه» و . .چندسالی است که به همت مؤسسه فرهنگی، هنری پارپیرار، این مناسبت در تهران با عنوانجشن روشنا» جشن گرفته می‌شود تا بهانه‌ای باشد برای ایجاد فضای شادمانه. امسال هماز طریق اینستاگرام مؤسسه این روز گرامی داشته می‌شود تا فراموش نکنیم که شادی درهمه شرایط بحرانی و غیربحرانی حق ماست. این روزها کشور و جهان درگیر ویروس کروناستو با تأثیر منفی‌ای که این ویروس بر سبک زندگی ما گذاشته، نگرانی برای افزایش شاخص‌هایمنفی سلامت روانی، اجتماعی بیشتر هم شده است. این در حالی است که قبل از کرونا همحال ما در این حوزه طبق شاخص‌های رسمی کشور خیلی خوب نبوده و نیست. پس این ضرورتکه باید برای ایجاد فضای شادمانه تلاش کرد، بیش از پیش احساس می‌شود. لازمه کاراین است که از همه ظرفیت‌ها؛ چه در بخش دولتی و غیردولتی بتوانیم استفاده کنیم. پسلازم است مسئولان در حوزه فرهنگی از ممیزه فرهنگی به شکلی که مانع تقویت هویتفرهنگی شود، خودداری کنند. این موضوع به منزله این نیست که ما نباید تبادل فرهنگیداشته باشیم، زیرا تبادل فرهنگی پویایی جامعه را به دنبال خواهد داشت. نکته بعدی ایناست که باید در جهت آشنایی نوجوانان و جوانان با حوزه تقویت هویت فرهنگی تلاشکنیم. تقویت هویت فرهنگی می‌تواند زمینه‌ای را فراهم کند تا شاخص‌های سلامت روانی،اجتماعی، مشارکت و تعامل اجتماعی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی افزایش پیدا کند. طبیعتادر چنین جامعه‌ای شاهد کاهش آسیب‌های اجتماعی، جرائم و . مختلف خواهیم بود. توجهداشته باشیم، بسیاری از مراسم ملی و مذهبی ما در جهت ترویج ارزش‌هاست و باراجتماعی دارند. امروزه در برخی از کشورها به‌عنوان‌مثال افراد برای نشاط و شادی بههمدیگر گوجه‌فرنگی پرتاب می‌کنند یا تن به حوادث خطرناکی می‌دهند، در‌حالی‌که مامراسم و آیین‌هایی داریم که ضمن انتقال شادی، دارای مفاهیم اجتماعی و فرهنگی نیزهستند. فراموش نکنیم اگر به دنبال تقویت این حوزه نباشیم، به‌ناچار جوانان ما تحت‌تأثیرفرهنگ بیگانه قرار خواهند گرفت که یکی از اثرات تأثیرپذیری از فرهنگ بیگانه،بیگانگی با فرهنگ اجتماعی است که عدم مسئولیت‌پذیری و بی‌تفاوتی نسبت به خانوادهرا به دنبال خواهد داشت. در پایان لازم به ذکر است برای تقویت هویت‌ فرهنگی،خانواده‌ها و نهادهای فرهنگی و اجتماعی نقش اساسی دارند و نباید منتظر باشیم تادیگران از بیرون مرز برای هویت فرهنگی ما ت‌گذاری و برنامه‌ریزی کنند. پسانقلاب تابستانی می‌تواند مانند شب یلدا یک فرصت فراگیر دیگر برای با هم شادبودنباشد.

 


 

یادداشت: شادی‌های گروهی را باید خلق کرد

سیدحسن چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران

 

تاملی بر زندگی نیاکان ما نشانمی‌دهد که شادی جزء اجتناب‌ناپذیر زندگی آنان بود به‌گونه‌ای که هر مناسبتی رابهانه می‌کردند تا بتوانند شادی خلق کنند و این حامل این پیام بود که من و شما می‌توانیمشادی و نشاط را در جامعه تزریق کنیم. ما الان در شرایطی داریم زندگی می‌کنیم کهفشارها و استرس‌های متعددی را به دلیل سبک زندگی که داریم، گسترش شهرنشینی، گسترشتکنولوژی و فناوری، فردگراتر شدن همه ما، این شرایط زمینه‌هایی را فراهم کرده کهما از شادی‌های گروهی کمتر استفاده کنیم. لذا باید فرصت‌ها را شناخت و حتی فرصت‌هارا برای شادی خلق کرد. شادی یکی از مهم‌ترین نیازهای ماست، شادی حق ماست و ما بایدتلاش کنیم تا با استفاده از تمام ظرفیت‌های فرهنگی، قومی، اجتماعی برای ایجاد نشاطو شادابی در جامعه استفاده کنیم. همیشه تاکید کرده‌ام که هر نوع شادی باید درچارچوب، قوانین و مقررات و فرهنگ حاکم در جامعه‌ای باشد که هر کدام از ما داریم درآن زندگی می‌کنیم ولی نه کسی حق دارد شادی را از ما بگیرد و نه ما باید اجازه دهیمکسی شادی را از ما بگیرد. یکی از مناسبت‌ها که کمتر مورد توجه قرار گرفته و بهانقلاب تابستانی معروف هست، بلندترین روز سال یعنی اول تیرماه هر سال است که درمنابع علمی به انقلاب تابستانی معروف است. طبیعتا بلندترین روز سال هم می‌تواندوضعیتی مانند شب یلدا پیدا کند. چند سالی است که در قالب جشن روشنا» که همانبلندی نور و خورشید است ما در تهران مراسمی برگزار می‌کنیم. با همت موسسه فرهنگیهنری پارپیرار امسال تلاش بر این است که با توجه به شرایطی که در کشور داریم وامکان دور هم بودن فراهم نیست، با استفاده از ظرفیت فضای مجازی بتوانیم این فضایشادمانه را در سطح ملی ایجاد کنیم. گویا اول تیر، روز جهانی موسیقی هم هست، به اینبهانه یک برنامه شادمانه‌ای در فضای مجازی اینستاگرام یکشنبه ساعت 7 تا 9 شب قراراست برگزار شود. اگر هر کدام از ما عامل به ایجاد فضای شادمانه باشیم، می‌توانیمبخشی از استرس‌ها و فشارهایی را که به انحای مختلف در زندگی روزمره با آنها مواجههستیم و به ما وارد می‌شود کنترل و مدیریت کنیم و استرس‌هایمان را بتوانیم کاهشدهیم. این به منزله درک نکردن شرایط موجود نیست. این به منزله این نیست که بگوییمدر این شرایط کی حال شادی دارد؟ اینها را کنار بگذاریم. همه جوامع و زندگی‌ها راکه مطالعه کنیم، شرایط و بحران‌های متعددی را تجربه کرده‌اند، آنچه می‌تواند کمککند تا عوارض منفی این فضاها کمتر شود، اتفاقا ایجاد فضاهای شادمانه و بانشاط بااستفاده از تمام ظرفیت‌های آن جامعه است و امروز جشن روشنا» یا انقلاب تابستانیمی‌تواند بهانه دیگری باشد که ما فرصت دیگری را برای شادی‌های گروهی در کنار شادی‌هاییکه به مناسبت‌های قومی، ملی و مذهبی داریم، ایجاد و ترویج کنیم. باشد که همه اینهازمینه‌ای را فراهم کند که دل ما شادتر، جامعه ما بانشاط‌تر و مردم ما در فضایشادمانه به زیستن اجتماعی را تجربه کنند.منبع: رومه آرمان ملی.1 تیر 99

 


عضویت رئیس انجمن در شورای مطالعات ملی و بین المللی آموزش و پرورش استثنایی

با حضور معاون وزیر و رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی و اساتید صاحبنظر نشست شورای رصد و کاربست مطالعات ملی و بین المللی” با موضوع بررسی بسته تحولی مدرسه انطباقی” برگزار شد.

دکتر سید جواد حسینی در این نشست با تاکید بر استفاده از نظریات صاحبنظران حوزه آموزش و پرورش استثنایی اظهار داشت:  برنامه ها و بسته های تحولی تدوین شده  در  راستای حرکت سازمان آموزش و پرورش استثنایی به سمت سازمان علم بنیاد و مشارکت محور است.

معاون وزیر با بیان اینکه سه بسته تحولی مدرسه انطباقی»، مداخلات بهنگام طلایی»‌ و توسعه مشارکت، کاهش تمرکز واجتماعی شدن » در سازمان آموزش و پرورش استثنایی تدوین شده است اظهار داشت: تعداد کل برنامه های سال ۱۳۹۹ سازمان آموزش و پرورش استثنایی مبتنی بر سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ۱۳ برنامه با ۵۲ فعالیت می باشد که این برنامه ها مبتنی بر بسته های تحولی در قالب ۸ برنامه و ۳۶ فعالیت و برنامه های سالانه در قالب ۵ برنامه و ۱۶ فعالیت می باشند.

در انتهای جلسه، ابلاغ دوساله عضویت اعضا به آنان تقدیم شد.

در این شورا علاوه بر دکتر حسن چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، دکتر غلامعلی افروز روانشناس، عضو هیات علمی دانشگاه تهران و اولین رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی ، دکتر صدری رئیس دفتر منطقه ای آیسسکو و مسئول تلفیق و تدوین سند تحول بنیادین،  دکتر جغتایی عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، دکتر ی عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، خانم دکتر آذر پزشک و فعال در زمینه چند معلولیتی، خانم دکتر فرهبود رئیس پژوهشکده کودکان استثنایی و دکتر دلبری پزشک متخصص و از مدیران سابق سازمان بهزیستی نیز حضور دارند.

لینک اصل خبر در وبسایت سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور



رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به بخشنامه منع به کارگیری کودکان از سوی پیمانکاران شهرداری تهران از سوی حناچی گفت: برای نظارت بر اجرای این دستورالعمل به شهردار تهران پیشنهاد می‌کنم که در این خصوص به شکل مستمر گزارش دریافت کند تا  اجرای آن به درستی محقق شود.

سید حسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه یکی از نیازهای جامعه اتخاذ تصمیم‌های لازم و اجرای آنها برای حمایت از اقشار مختلف است، گفت: به همین دلیل همه سازمانها باید در این زمینه دغدغه و اهتمام داشته باشند. یکی از گروه‌هایی که نیازمند حمایت همه جانبه هستند و در راستای اجرای قوانین باید مورد حمایت قرار بگیرند، کودکان هستند. 


وی با بیان اینکه یکی از مواردی که همه ما را به شدت آزرده خاطر می‌کند زباله‌گردی کودکان و به کار گرفتن آنها توسط پیمانکاران در حوزه‌های مدیریت شهری است، اظهار کرد: این موضوع به ویژه در مراکز مختلف که براساس قانون کودکان در آنها نباید کار کنند یا کاری که از آنها گرفته می‌شود مغایر با قوانین است، باید مورد توجه قرار بگیرد.


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ادامه داد: با تدبیر معاونت اجتماعی فرهنگی شهرداری تهران و درک درست شهردار تهران در مورد این موضوع، بخشنامه‌ای را برای حمایت از این کودکان و منع به کار گیری آنها در زباله گردی صادر شد. این موضوع یک اقدام اساسی است و به عنوان رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران این اقدام را قابل تقدیر می‌دانم اما انتظار داریم برای نظارت بر اجرای این دستور العمل شهردار مستمرا گزارش دریافت کند تا  اجرای آن به درستی محقق شود. 


چلک ادامه داد: ضمن اینکه برای این موضوع معاونت اجتماعی و فرهنگی باید از ظرفیت اصحاب رسانه و شبکه‌های اجتماعی و سازمان‌های غیردولتی برای رصد اجرای آن کمک بگیرد. همچنین پیشنهاد می کنیم که اگر هم به هر دلیلی پیمانکاری این موضوع را رعایت نکرد برخورد شهرداری را به اطلاع عموم برسانند.


وی در پایان تاکید کرد: با توجه به آیین نامه فوری منع بدترین اشکال کار کودک که در سال ۸۳ در هیئت دولت به تصویب رسید، این اقدام شهردار اقدام درستی بوده و فکر می‌کنم همه باید از این دست تصمیمات حمایت کنیم. 


انتهای پیام/ایسنا 31 خرداد99


توجه قانون حمایت از کودکان و نوجوانان به نقش مددکاران

تهران - ایرنا - رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: : بند الف ماده ۶ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مربوط به بهزیستی است که این سازمان براساس آن مکلف است با استفاده از مددکاران اجتماعی نسبت به شناسایی، پذیرش، حمایت، نگهداری و توانمندسازی کودکان و نوجوانان موضوع این قانون و اعلام مراتب به مراجع صالح اقدام کند.

سیدحسن چلک روز شنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا افزود: مددکاران اجتماعی مورد نظر در بند الف ماده ۶ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، مشتمل بر دو گروه هستند. گروه نخست شامل مددکاران اجتماعی شاغل در بهزیستی به ویژه در بخش اورژانس اجتماعی هستند. اما برخی دستگاه های دیگر مانند سازمان زندان ها و نیروی انتظامی نیز دارای مددکار اجتماعی هستند که گروه دوم را شامل می شوند.

وی تاکید کرد: وجه غالب لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان، مددکاران اجتماعی هستند به آن معنا که هیچ قانونی به اندازه این لایحه به ظرفیت ها و رویکردهای مددکاری اجتماعی توجه نکرده است.

تاریخچه ای از لایحه حمایت از کودکان و نوجوان

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران یادآور شد: قانون حمایت از کودکان و نوجوانان در سال ۸۱ تصویب شد و ۱۸ ماده داشت که با رفت و آمد شورای نگهبان به ۹ ماده خلاصه شد و گرچه پاسخگوی نیازهای تامین حقوق کودکان در معرض آزار نبود اما گامی پیش به جلو محسوب می شود.

چلک خاطرنشان کرد: قوه قضاییه در سال های ۸۴ و ۸۵ پیشگام شد تا لایحه قانونی حمایت از کودکان و نوجوانان را تدوین کند؛ در سال ۸۷ این لایحه در جلسات مسئولان شورای عالی قضائی تصویب شد و به دولت رسید. دولت در سال ۹۰ این لایحه را به مجلس شورای اسلامی ارسال کرد.

وی تصریح کرد:‌ لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان از سال ۹۰ تاکنون بین مجلس و شورای نگهبان در رفت و آمد بود؛ تدوین این لایحه ضرورتی بود که از دستگاه قضا متوجه آن شد و تحقیقات و مطالعاتی روی آن انجام دادند. بهزیستی، اورژانس اجتماعی و انجمن های فعال در حوزه کودکان نیز اطلاعات خوبی در اختیار سیستم قضایی قرار دادند تا لایحه خوبی تدوین شود.

به گزارش ایرنا، روز یکشنبه هجدهم خرداد ماه، لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان در جلسه شورای نگهبان بررسی و عدم مغایر با موازین شرع و قانون اساسی تشخیص داده شد.

رئیس جمهوری نیز شنبه بیست و چهارم خردادماه، قانون حمایت از اطفال و نوجوانان را برای اجرا به قوه قضائیه، وزارت دادگستری، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان بهزیستی کشور را برای اجرا ابلاغ کرد.

لایحه حمایت از اطفال و کودکان سال ۸۸ با پیشنهاد قوه قضاییه به دولت دهم کلید خورد و اکنون پس از ۱۱ سال و در سال ۹۹ پس از فراز و فرودهای بسیار به سرانجام رسید. قانونی که بسیاری از کارشناسان معتقدند می تواند خلاءهای موجود در حمایت از کودکان و نوجوانان را تا حد زیادی پرکند.منبع: ایرنا/31 خرداد99


بنابر آخرین اعلام وزارت تعاون، 840 هزار كارگر، برای دریافت بیمه بیكاری ثبت‌نامكرده‌اند كه از این تعداد، ۷۰۳ هزار نفر واجد شرایط دریافتمقرری بیمه بیكاری بوده‌اند. سخنگوی دولت هم در یادداشت‌های جداگانه‌ای در فروردینماه، پیش‌بینی كرد كه بیش از 4 میلیون و 500 هزار نفر گرفتار بیكاری شوند كه ازاین تعداد، بیش از 3 میلیون نفر، كارگر غیررسمی هستند كه از همان بیمه بیكاری هممحروم می‌مانند.

اینهم شاهد دیگری است برای این واقعیت كه همزمانی تشدید ركود و كاهش سرمایه‌گذاری وكاهش اشتغال و افزایش بیكاری، حتی فعالان اقتصادی را هم متاثر می‌كند چه برسد بهافراد فقیر كه پیش از شیوع ویروس كرونا هم حال و روز خوبی نداشتند و شیوع بیماریدر این ایام، اتفاقا فشار اقتصادی بر این اقشار را به مراتب تشدید كرد. در شرایطنابرابری اقتصادی، آشوب ذهنی افراد فقیر، به دلیل فقدان یك چشم‌انداز خوب برایخروج از این شرایط، معمولا افزایش می‌یابد و به‌طور خاص، ما در جامعه‌مان در حالیبا نااطمینانی اقتصادی درگیر هستیم كه امید اجتماعی و سرمایه اجتماعی‌مان هم چندانبالا نیست.

دوسال قبل، رییس سازمان امور اجتماعی كشور، خبر داد كه بنا به نتایج تحقیق سال 1394وزارت كشور درباره میزان سرمایه اجتماعی، شاخص سرمایه اجتماعی در كشور، ۴۳، ۵ درصد و كمتر از میانگین بوده وسرمایه اجتماعی، افت بیش از 50 درصدی داشته.

بی‌اعتمادی،یكی از مولفه‌های سرمایه اجتماعی است و یكی از مصادیق كاهش اعتماد و كاهش سرمایهاجتماعی را باید در كاهش مشاركت در انتخابات اخیر بدانیم كه آمار رسمی مشاركت دركل كشور، كمتر از 50 درصد (42.57) بود. این نشانه‌ها، نگرانی انتظار وقوع پدیده‌هاینوظهور یا بازپدید پدیده‌های قبلی را افزایش می‌دهد. خودكشی معیشتی، پدیده نوظهورنیست و سال‌های قبل هم اتفاق می‌افتاد. چرا؟ چون تعادلی میان درآمد و هزینه وجودندارد. فرد فقیری كه از حداقل‌ها هم محروم است، احساس شرمندگی دارد و تا حدی قادربه تحمل فشارهای اقتصادی است. بعد، باید راه دیگری انتخاب كند. خودش را به بی‌خیالیبزند؟ مرتكب سرقت شود؟ وارد كار قاچاق شود؟ ممكن است به دلیل فقدان مهارت و توان وحتی روحیه ارتكاب جرم، در همه اینها ناموفق باشد یا حتی فرصت ارتكاب جرایم برایشفراهم نشود. پس در چنین شرایطی، ممكن است برای رها شدن از فشارهای روانی، استرس واضطرابی كه از فقر متحمل شده، راه دیگری انتخاب كند؛ خودكشی را انتخاب كند و خودشرا خلاص كند. این اتفاق، ربطی به شرایط دو یا سه سال اخیر هم ندارد. خودكشی ناشیاز شرایط بد اقتصادی، در دنیا هم روند مشخصی دارد و در بعضی كشورها هم شاهد اینپدیده هستیم. منتها شرایط اخیر كشور ما باید از منظر ناموفق بودن دولت‌ها درمدیریت اقتصادی مورد توجه قرار بگیرد اگرچه كه بعضی‌ها این شرایط را به تحمیلتحریم‌های اقتصادی ربط می‌دهند. من می‌گویم تحریم‌های اقتصادی، یكی از عوامل موثربر ایجاد این شرایط است و قابل انكار هم نیست اما پنهان شدن پشت تحریم‌های اقتصادیبرای توجیه ناكارآمدی در حوزه مدیریت اقتصادی و گسترش فقر، منطقی نیست چون اعتقاددارم كه فقر، موضوع امروز نیست. ما در كشورمان، همیشه با فقر و تضادهای طبقاتی واجتماعی و سوء‌تغذیه و خانه‌های ناایمن مواجه بوده‌ایم كه تاثیرات این نابرابری‌ها،معمولا در افراد فقیر، بیشتر نمود پیدا می‌كرده از جمله آنكه فقر می‌تواند زمینهانزوای افراد فقیر را فراهم كند چون مراودات و روابط اجتماعی‌شان با دیگران، تحتتاثیر فقر كاهش پیدا می‌كند و همین انزوا، آنها را از همان حمایت‌های اجتماعی و عاطفیكه می‌توانستند داشته باشند هم محروم خواهد كرد. علاوه بر اینكه افراد فقیر،معمولا به دلیل فقر، شانس كمتری هم برای استفاده از فرصت‌های اشتغال دارند.

وحتی شانس كمتری هم برای ارتقا به جایگاه اجتماعی بالاتر دارند.

بله،چون ارتقا برایشان قابل تصور نیست و بیكاری در كنار فقر هم می‌تواند به آنها كمككند كه خودكشی را انتخاب كنند. من این رفتار و این انتخاب را تایید نمی‌كنم چون دراین شرایط و به دنبال تحمیل فشارهای اقتصادی، معمولا افراد، درگیر اختلالات روانیاز جمله افسردگی هم می‌شوند و از آنجا كه خودكشی یك پدیده چند عاملی است، افرادفقیر با مشاهده شكاف‌های درآمدی، دچار كاهش انگیزه برای ادامه زندگی خواهند شد كهمصداق آن هم، خودكشی آن جانباز در كرمانشاه است كه می‌گفتند دچار اختلال اعصاب وروان هم بوده است.

مدیراندر مورد جانباز كرمانشاهی گفتند كه دچار مشكلات اعصاب و روان بوده و متقاضی وامبوده و در نوبت دریافت وام قرار گرفته اما ضامن نداشته. در مورد كارگر هویزه همعلاوه بر اینكه مدیران، خود را با انگ اعتیاد به آن كارگر، تبرئه كردند، یك مدیرمی‌گفت معترض به تعویق حقوق اردیبهشت بوده و مدیر دیگری می‌گفت حقوق اردیبهشت راگرفته ولی اخبار واقعی نشان داد كه كل كارگران، حقوق اردیبهشت را نگرفته بودند وبه همین دلیل، این كارگر هم درخواست مساعده 500 هزار تومانی داشته چون در آخرینپیام گفته كه حتی قادر به تامین نان شب برای زن و بچه‌اش نیست. مساله اول این استكه مسوولان ما برای تبرئه خودشان از ناكارآمدی، چه آسان انگ می‌زنند. مساله دوماینكه مدیران در مورد این كارگر هویزه می‌گفتند یك ماه تعویق حقوق، دلیل بر خودكشینمی‌شده. احساس من این است كه مسوولان ما، هیچ دركی از شرایط افراد فقیر و درواقع، هیچ دركی از مفهوم فقر و مستاصل شدن آدم‌ها به دلیل فقر ندارند.سوال همیناست كه آیا مسوولان ما می‌توانند فكر كنند زندگی با حقوق كارگری یك میلیون و 500هزار تومانی و 2 میلیون تومانی یعنی چه و با این رقم‌ها چطور باید زندگی كرد؟ منفكر می‌كنم برخی مسوولان ما از این واقعیت، نه دركی دارند و نه فقر كارگر، دراولویت و دغدغه‌های‌شان جایی دارد.

چندسال قبل، سفری به كشور سوئد داشتم. سوئد از نظر شاخص‌های رفاه در بالاترین رده‌هایجدول توسعه ایستاده و مردم این كشور؛ حتی مهاجران، تحت پوشش یك نظام حمایت اجتماعیفراگیر جامع كافی و پایدار قرار دارند. چرا دولت‌های سوئد چنین نظامی ایجاد كرده‌اند؟چون به این نتیجه رسیده‌اند كه اگر نیازهای اساسی و حمایتی همه مردم توسط دولتتامین نشود، اتفاقات ناخوشایندی در حد تهدید امنیت رخ خواهد داد. نظام حمایتاجتماعی هم با همین هدف در كشور سوئد ایجاد شده و همه مردم، از بیمه اجتماعی،آموزش و درمان بهره‌مند هستند و دولت‌های سوئد، تامین این حقوق و نیازها را طبقاسناد رسمی و قانون، در زمره وظایف حاكمیت و دولت می‌دانند و در عین حال كه ازحضور بخش خصوصی برای تحقق مسوولیت اجتماعی هم استقبال می‌كنند، اما خودشان را جدااز مردم نمی‌بینند. به همین دلیل است كه ظرف دو دهه اخیر، هیچ نمودی از اعتراضاتمعیشتی در این كشور مشاهده نشد. چرا ؟ چون نظام تگذاری اجتماعی سوئد، مبتنی ومتكی بر این اصل است كه دولت‌ها، تحت هر شرایطی باید بخشی از نیازهای مردم راتامین كنند و در غیر این‌صورت، با عوارضی روبه‌رو خواهند شد كه تهدید جدی برایمدیریت كشور است. ما در كشور خودمان، در دوره‌ای، فقر را مقدس نشان می‌دادیم. آنهم برای چه كسی ؟ برای دیگران و نه برای خودمان. آیا دین ما نمی‌گوید اگر فقر ازدری وارد شود، ایمان از دری دیگر خارج خواهد شد؟ در كتاب علی؛ صدای عدالت انسانی»(نوشته جرج جرداق) از حضرت علی (ع) این‌طور نقل شده كه ایشان می‌فرماید: اگر فقربه صورت مردی در می‌آمد، من آن مرد را می‌كشتم.» و همچنین به استناد روایت دیگر دراین كتاب، حضرت فرموده است: آنكه محتاج قرص نانی است چگونه می‌تواند فاضل باشد؟»ما در نظام جمهوری اسلامی زندگی می‌كنیم و دین رسمی ما، اسلام است، پس الگویاسلامی و سیره پیشوایان دین، باید مبنا باشد اما واقعیت این است كه امروز، فاصلهبسیاری از این اام‌ها داریم و بسیاری اوقات هم درك درستی از زندگی فقرا نداریم.ما در جامعه‌ای زندگی می‌كنیم كه باید تابع همان عهدنامه مالك اشتر باشیم كه حضرتخطاب به او فرمود: هوای آن دورترین‌ها را هم داشته باشید» و اصلا فلسفه خمس وزكات در دین ما، برای همین فقراست اما امروز شاهدیم كه تعداد فقرای ما رو بهافزایش است. در جامعه‌ای كه تعداد فقرای آن در حال افزایش باشد، باید منتظر افزایشپدیده‌های نامطلوب اجتماعی از جمله خودكشی هم باشیم و در غیر این‌صورت، باید شككرد كه چه اتفاقی در حال وقوع است كه این پدیده‌ها را نمی‌بینیم آن هم در حالی كهپژوهش‌ها و یافته‌های علمی و شواهد واقعی نشان می‌دهد كه باید منتظر عواقب پس ازفقر باشیم. این عواقب و از جمله، خودكشی‌های معیشتی هم با شیوع كرونا، صرفامشهودتر شد. اعتراضات آبان 98 چه بود ؟ از جنس معیشت بود. حالا، شیوع كرونا اینپیش‌بینی ناخوشایند را پیش روی ما می‌گذارد كه اگر تدبیری اتخاذ نشود، با اعتراضاتجامعه كارگری روبه‌رو خواهیم شد. علت اصلی همه چانه‌زنی‌های جامعه كارگری برایافزایش حداقل حقوق و مزایا، همین است و نرمشی هم كه دولت در این زمینه نشان می‌دهد،به دلیل نگرانی از همین پیامدهای اجتماعی و تبعات نیتی اقتصادی كارگران است.كارگران، قشر كم‌درآمد جامعه هستند. جمعیت این قشر هم؛ همین قشری كه كار دارد وبیمه تامین اجتماعی هم دارد و مزایای سنوات و بازنشستگی هم دارد، بالاست. اما دركنار این قشر، جمعیت قابل توجهی به عنوان فقرای ما هستند كه به هیچ كدام از اینحداقل‌ها دسترسی ندارند. قبلا مردم حواس‌شان بود. یادم هست در روستای ما، مثل همهروستاها، افرادی بودند كه سرپرست نداشتند یا نیازمند بودند و اهالی روستا،نانوشته، به این افراد كمك می‌كردند. زمان برداشت برنج، گونی اول متعلق به همینخانواده‌ها بود. اگر پیرمرد و پیرزنی تنها بود، اهالی روستا، نانوشته تقسیم كار می‌كردندو كنار این پیرمرد و پیرزن می‌ماندند و خانه‌اش را تمیز می‌كردند و غذا به او می‌دادندو برایش نان می‌بردند. امروز، فقرای ما از این چتر حمایت اجتماعی و محله‌ای و درمواردی، حتی از چتر حمایت خویشاوندی هم محروم شده‌اند.

واین از تبعات مدرن شدن زندگی‌هاست؟

بله،وقتی به سمت صنعتی شدن می‌روید، روابط شما، رفتار و انتظارات شما هم متفاوت می‌شود.خداوند در قرآن می‌فرماید: اگر می‌خواهی به كسی كمك كنی، ارحام، اولی بر ایتامهستند.» امروز به دلیل كاهش روابط اجتماعی، ما حتی از ارحام خودمان هم بی‌خبریم.پس امروز، در شرایطی هستیم كه مردم بیشترین انتظار را از حاكمیت دارند، چون قبلابخشی از این بار را خویشاوندان و همسایگان و اهالی محل به عهده می‌گرفتند اماامروز، به دلایل متعدد و از جمله، كاهش سرمایه اجتماعی، مشاركت مردم هم كاهش پیداكرده است. مشاركت‌های احساسی را به منزله بالا بودن سرمایه اجتماعی قلمداد نكنیم.شیوع كرونا یا وقوع یك زله، كمك‌های خودجوش مردم را رقم می‌زند و این احساسات،زیبا و پسندیده و قابل ستایش است اما این حضور به منزله بالا بودن سرمایه اجتماعینیست و نه تنها باری از دوش دولت برنمی‌دارد و برای دولت قابل اتكا نیست، بلكه هرچه می‌گذرد هم از وسعت این حضور كاسته می‌شود هرچند كه ممكن است برخی مسوولان،گزارش‌های متناقضی ارایه كنند اما واقعیت، شواهدی است كه پیرامون خودمان می‌بینیمو مهم‌ترین مصداق، تغییر خودمان و رفتارمان نسبت به 20 سال قبل است.

چندروز قبل مركز پژوهش‌های مجلس گزارشی درباره وضعیت اقتصادی كشور در سال 99 منتشركرد. البته معلوم نیست كه گزارش‌های این مركز، تا چه حد مورد توجه دولت قرار می‌گیرداما در این گزارش، این هشدار مطرح بود كه در سال 99، با افزایش فقر مطلق روبه‌روخواهیم شد. فكر می‌كنم بعد از چند سال و حداقل ظرف 7 سال گذشته، اولین بار است كهنتایج تحقیقی درباره افزایش فقر مطلق منتشر و اعلام می‌شود چون گفته می‌شد كه دولتآقای ، تلاش می‌كند كه فقر مطلق را به صفر برساند و از سه سال قبل هم از محلتبصره 14 قانون بودجه، ردیف مشخصی برای رفع فقر مطلق در نظر گرفته شده. ولی وقتیمركز پژوهش‌های مجلس چنین هشداری می‌دهد به این معناست كه حتی اعتباردهی سه سالگذشته هم برای رفع فقر مطلق موفقیت‌آمیز نبوده و حالا، شیوع بیماری و افزایش تحریم‌هایاقتصادی و كاهش درآمدهای دولت، دست به دست هم داده كه سال 99 و آستانه انتخاباتریاست‌جمهوری سیزدهم را بد سپری كنیم. شما به عنوان مسوولی كه از 25 سال گذشته،وضعیت آسیب‌های اجتماعی را رصد كرده‌اید و به عنوان یك مددكار اجتماعی، پیش‌‌بینی‌تاندر مورد شرایط پیش‌رو و ارتباط آن با خودكشی‌های معیشتی به دلیل گسترش فقر چیست؟

وقتیاز فقر مطلق صحبت می‌كنیم یعنی حداقل‌های لازم هم برای زندگی فراهم نیست. یكی ازنتایج چنین شرایطی، نیتی از زندگی است. وقتی فقر نسبی برخی گروه‌های درآمدیجامعه، می‌تواند آسیب‌های اجتماعی و از جمله خودكشی را افزایش بدهد، فرد گرفتار درفقر مطلق، بدون شك دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد چون حتی قادر به تامین حداقل‌هابرای خود و اطرافیانش نیست و در كنار نااطمینانی اقتصادی، چشم‌انداز امیدواركننده‌ایهم ندارد كه مثلا اگر دو سال ریاضت بكشد، به شرایط بهتری خواهد رسید. در چنیناوضاعی، باید شاهد افزایش اقدام به خودكشی باشیم همان‌طور كه بنا بر آمار سازمانپزشكی قانونی، آمار خودكشی منجر به فوت در سال 97 نسبت به سال 96، افزایش 11 درصدیداشته و به‌طور مشخص، آمار حلق‌آویز در همین سال نسبت به سال 96، 13 درصد افزایشیافته است. البته آمارهای موجود، اعداد دقیقی نیست چون بسیاری از مرگ‌های ناشی از خودكشی؛به خصوص ارجاعات مراكز درمانی خصوصی، با اعلام دلیل واقعی ثبت نمی‌شود یا خانوادهبرای حفظ آبرو یا حتی استفاده از مزایای بیمه‌ای، از اعلام واقعیت خودداری می‌كندو مجموع این اتفاقات، در ثبت آمار واقعی تاثیر می‌گذارد.

امسالهم سازمان پزشكی قانونی هشدار داده كه آمار خودكشی افزایش پیدا كرده و در فهرستگزارش‌های مرگ كه به این سازمان قضایی می‌رسد، آمار خودكشی، یك پله بالاتر رفته.

البتهنه فقط خودكشی، بلكه افزایش سرقت خرد و تن‌فروشی هم در این سال قابل پیش‌بینی استضمن آنكه در این شرایط، حتی باید شاهد افزایش اختلالات روانی باشیم كه می‌تواند درافزایش آسیب‌های اجتماعی و از جمله خودكشی تاثیرگذار باشد بنابراین، افزایش طلاق،كودك‌آزاری، همسرآزاری و حتی گرایش به اعتیاد الكل هم مورد انتظار است. 

 


  فقر، برای همه افراد و خانواده‌ها، قابل تحمل نیست. فقر را مقدسنكنیم.
 
وقتی دولت‌ها بعد از گذشت 41 سال از پیروزی انقلاب می‌گویند 63میلیون نفر از جمعیت كشور، نیازمند كمك معیشت 45 هزار تومانی هستند، یعنی دولت‌هادر حوزه اقتصادی مدیریت خوبی نداشتند.


 
نتیجه ضعف عملكرد دولت‌ها در طول بیش از 4 دهه، همین محصولی است كهامروز اعلام می‌كنیم. به استناد آمار رسمی، 5 میلیون خانوار كشور در 2 دهك اقتصادیپایین هستند و دو میلیون و 300 هزار نفر سالمند از هر چتر حمایتی محروم مانده‌اند.
 
به دنبال تحمیل فشارهای اقتصادی، معمولا افراد، درگیر اختلالات روانیاز جمله افسردگی هم می‌شوند و از آنجا كه خودكشی یك پدیده چند عاملی است، افرادفقیر با مشاهده شكاف‌های درآمدی، دچار كاهش انگیزه برای ادامه زندگی خواهند شد.منبع:رومهاعتماد26 خرداد99

 


رییس انجمن مددكاران اجتماعی ایران در گفت‌و گو با اعتماد » افزایشخودكشی‌های معیشتی را تحلیل كرد

فقر، مقدس نیست

بنفشهسام‌گیس

سال‌هاقبل، وقتی می‌خواستم برای اولین‌بار از بازماندگان خودكشی بنویسم، یك روانپزشك،یكی از بیمارانش را به من معرفی كرد كه بستگانش، دو بار او را از اقدام به خودكشی-حلق‌آویز و بریدن رگ دست - نجات داده بودند؛ پسرجوانی بود كه ظرف یك سال، هم شغلشرا از دست داده بود، هم عشقش، هم همه امیدهایش. در 40 سالگی، به تعبیر خودش؛تنهاتر از یك سطل زباله فراموش‌شده در انتهای بیابانی شوره بسته»، طفیلی شده بوددر كنجی از خانه كوچك و استیجاری پدر. وقتی به مطب آمد، ماه‌ها بعد از اقدام بهخودكشی، هم رد فشردگی بافت و گره طناب، مثل طوقی به رنگ جگر، در نقطه اتصال گردن وصورت جا مانده بود و هم رد جوش‌خوردگی 7 بخیه روی دریدگی رگ كه آن هم انگاردستبندی باریك و ضخیم به رنگ حنای رنگ باخته. نمی‌دانم چطور قبول كرد كه بیاید وحرف بزند. نمی‌فهمیدم چرا به مرگ پناه برده. دو ساعت تعریف كرد. وقتی از مطب بیرونمی‌رفت، رو به روانپزشكش، انگشت اشاره‌اش را تكان داد و لابه‌لای اشك‌هایش گفت:بازم اینكارو می‌كنم دیگه فرصت نمی‌كنین نجاتم بدین آقای دكتر.»

چهارماه بعد، غروبی كه برف می‌بارید، از پلكان اضطراری یك بیمارستان، به پشت بام رسیدو خودش را پرت كرد

آدم‌هابرای دست شستن از زندگی، بهانه نمی‌گیرند. به آنهایی كه دیگر بین ما نیستند چونبرای فصل زندگی‌شان نقطه پایان گذاشتند، انگ نزنیم. احمق بودند، جسور بودند، تاب وتحمل نداشتند، هرچه بودند، یك چیزی در لایه‌های تودرتوی مغزشان اتفاق افتاد كه وادارشانكرد از ادامه جدل با زندگی كوتاه بیایند. از دست دادن شغل، ضربه عاطفی، آسیب جسمی،جنگ، ركود اقتصادی، مهاجرت. اینها متعارف‌ترین دلایلی است كه روانپزشكان ومددكاران اجتماعی برای اقدام به خودكشی برمی‌شمرند و در یك نقطه باهم متفقند:خودكشی، انتهای خط افسردگی شدید است.»

ظرفهفته گذشته، دو خبر منتشر شد: جهانگیر آزادی میان كوهی؛ جانباز كرمانشاهی،خودسوزی كرد عمران روشنی مقدم؛ كارگر خوزستانی خودش را حلق‌آویز كرد.»

مدیراندر توضیح علت خودكشی جانباز كرمانشاهی گفته بودند: دچار اختلال پس از حادثه و دچارمشكلات اعصاب و روان بود. درخواست وام داشت و برای پرداخت وام باید ضامن معرفی می‌كرد.»

همكاراندر توضیح علت خودكشی كارگر خوزستانی گفته بودند: در حدی گرفتار فقر بود كه واقعاقادر به تامین نان برای خانواده‌اش نبود و كارگران كمكش می‌كردند»

حالا،دو نفر، دو عزیز از جمع ما رفته‌اند. دو عزیزی كه خانواده‌شان، بیشتر از آنكهدلتنگ جای خالی‌شان باشند، باید برای دست تنگی روزهای بعدی كه دیگر نان‌آوری هم دركار نیست كه با همه دل خونی‌اش، به فرداها امیدوارشان كند، گریه كنند. مردی، زنیكه خودكشی می‌كند، دیوارش از همه عالم كوتاه‌تر است. همه، مفسر تقصیراتش می‌شوند وبرای رفع مسوولیت، از هم سبقت می‌گیرند. كسی هم این وسط پیدا نمی‌شود بپرسد. بپرسداز این همه مدیر و رییس و خویش و قوم و رفیق كه یك آدم به كجا رسید و یك آدم را بهكجا رساندید كه آخرین راه را اول انتخاب كرد؟

مدیربنیاد شهید كرمانشاه گفته بود: جهانگیر آزادی میان‌كوهی، باید برای دریافت وامضامن می‌آورد.»

كسینبود از این مدیران سوال كند سال 61، وقتی جهانگیر آزادی میان‌كوهی، یك جوان ساله بود و داوطلبانه راهی خط مقدم شد هم آیا كسی از او ضامن خواست كه حالا بایدبرای وام، ضامن می‌آورد؟

مدیرانمحل كار عمران روشنی مقدم گفته بودند: پرداخت حقوق‌ها فقط چند روز تاخیر داشت.انصاف است كه خودكشی این كارگر را به چند روز تاخیر حقوق ربط بدهند؟»

كسینبود از این مدیران سوال كند كه بلدند بدون آنكه به كارگر انگ و برچسب بزنند، بهاعتراضاتش حق بدهند؟ سوال كند كه اصلا هیچ فهمی از گذران زندگی كارگر عیالواری دریك خانه مستاجری با حقوق فرمایش‌شده در قرارداد سفید دارند؟ سوال كند كه آیاخودشان حاضرند قرارداد سفید امضا كنند؟ سوال كند كه اصلا فرق فقر» با موج آب دریاو نان لواش و آسفالت خیابان و بنزین سوپر و نان خامه‌ای و دفتر 100 برگ را می‌فهمندیا نه؟

پرسیدناین سوال‌ها از همه این آدم‌ها بی‌نتیجه است. در تمام این سال‌ها، مشابه این آدم‌ها،روی صندلی‌های دولتی و شبه‌دولتی و خصوصی و شبه‌خصوصی نشستند و حقوق‌های عجیب وغریب دولتی و خصوصی گرفتند و چرتكه خوش‌خدمتی انداختند و نیم‌نگاهی هم به زیر پانینداختند و بازنشسته شدند و به عنوان مدیر موفق و پاكدست» تقدیر شدند و رفتند وپشت سرشان را هم نگاه نكردند كه چه صف طویلی از انتظارهای به بن‌بست رسیده برایرسیدن به ذره‌ای امید بیشتر، ذره‌ای رفاه بیشتر، ذره‌ای زندگی بی‌دغدغه و بی‌ترساز قسط و وام و هزار بدبختی به جا گذاشتند. امروز این صف كه در همه این سال‌ها،بیشتر و بیشتر كش آمد، بدون ابتدا و انتهای قابل دیدن، از آدم‌هایی تشكیل شده كهكارگرند، اعضای دو دهك پایین اقتصادی‌‌اند، با همان خرده‌سوادی كه دارند ضرب وتقسیم می‌كنند تا ببینند سهم‌شان از ی‌ها و مفقودی‌ها و حق‌بری‌های چند صدمیلیاردی و چند هزار میلیاردی آدم‌هایی كه مثل خودشان، از شكم مادر - و نه فرشته واهالی ملكوت - متولد شده‌اند، چقدر می‌شده.

وچرا آدم ها به خاطر فقر خودشان را می‌كشند؟ چه كسی می‌تواند به این سوال جواب دهد؟ حتما در بحث‌های تئوریك، جوابی برای این سوال پیدا می‌شود ولی همه چیز را نمی‌شودبا عینك تئوری و دانشگاهی تحلیل كرد. خودكشی به دلیل فقر» از آن اتفاقاتی است كهوقتی می‌شنویم و می‌خوانیم زبان‌مان از حركت باز می ایستد ، یك نفس‌تنگی كوتاه.تا دركی از تنگنای فقر نداشته باشیم مفهوم این اتفاق را نمی‌فهمیم . حالا ، 6 روزاز مرگ عمران روشنی مقدم می‌گذرد . رسانه ها، بیهوده تلاش می‌كنند تحلیلی برواقعیت نبودن» این كارگر پاك باخته بگذارند اما غیر ممكن است. آن روزها و شب‌هاییكه عمران، دست‌های خالی را رو به آسمان می‌گرفت و نانش از جیب باقی كارگران تامینمی‌شد ، هیچ كدام ما آنجا نبودیم كه ببینیم و بشنویم و بفهمیم واقعیت تلخ فقر »را. فقر» نامیمون كه به تعبیر سیدحسن چلك ؛ رییس انجمن مددكاران اجتماعیایران، در این سال‌ها چه مبهم و بیهوده تلاش كردند مقدسش جلوه دهند . گفت و گوی اعتماد» با چلك را بخوانید . این مددكار اجتماعی، تحلیل‌های تلخی از زاویه‌ایمتفاوت و رنگ گرفته از همدردی با این پدیده دارد ؛ پدیده خودكشی معیشتی ».

 

ظرفسه سال گذشته و به دنبال نوسانات نرخ ارز و رشد تورم و ركود بازار، با پدیده تلخخودكشی‌های معیشتی» مواجه شده‌ایم. ممكن است قبل از این مدت هم این پدیده رواجداشته اما شاید رسانه‌ها و كارشناسان تمركزی بر این پدیده نداشتند. امروز هم آماریاز افزایش خودكشی‌های معیشتی در دست نیست و حتی نمی‌توان گفت كه تمام خودكشی‌ها دركشور به دلیل فقر و مشكلات معیشتی است. صحبت ما در مورد آن تعداد از خودكشی‌های درملأ‌عام است كه بنا به اعلام قبلی قربانی یا اظهارات خانواده، ناشی از مشكلاتمعیشتی بوده و آخرین مصداق‌ها هم، چهارشنبه هفته گذشته و خودكشی كارگر پالایشگاهبود. چند روز قبل از آن هم، یك جانباز در كرمانشاه به دلیل پرداخت نشدن وامدرخواستی، خودسوزی كرد اما تلخ‌ترین مصداق، خودسوزی یك زن در شهر دیشموك استانكهگیلویه و بویراحمد بود كه سال گذشته اتفاق افتاد و نماینده‌های مجلس در بازدیداز محل سكونت این زن، شنیده بودند كه دلیل این اتفاق، مشكلات شدید معیشتی و به‌طورخاص، گرسنگی بوده است. چرا خودكشی معیشتی آن هم در كشور تولیدكننده نفت و برخورداراز منابع و معادن غنی؟ چرا در این كشور، فرد به این نقطه می‌رسد كه به دلیلناتوانی از تامین معیشت، دست از ادامه زندگی می‌كشد تا با مرگ خود، این پیام را بهدولت بدهد كه دولت نتوانسته نیازهای اولیه او را پاسخگو باشد؟

فقر،برای همه افراد و خانواده‌ها، قابل تحمل نیست. فقر را مقدس نكنیم. من در روستابزرگ شدم. به یاد دارم كه در دوره كودكی، انتظارات ما بسیار كم بود چون نمی‌دانستیمبیرون از روستا چه خبر است ولی وقتی از روستا خارج شدیم و به تهران آمدیم، دیدیمدنیا چیز دیگری است. امروز، به دلیل دسترسی به اطلاعات و به لطف فناوری‌های نوین ورسانه‌ها، آگاهی مردم بیشتر شده و تفاوت‌های طبقاتی را بیشتر لمس می‌كنند. قبلا می‌گفتیمارباب باید ارباب باشد و ما هم رعیت. ما به سبك زندگی رعیتی خو گرفته بودیم و هیچ‌گاههم از این بابت دچار مجادله نمی‌شدیم كه چون او خیلی داراست، من از ادامه زندگیدست بكشم. اما امروز وقتی در جامعه‌ای زندگی می‌كنیم كه دولت‌ها بعد از گذشت 41سال از پیروزی انقلاب می‌گویند 63 میلیون نفر از جمعیت كشور، نیازمند كمك معیشت 45هزار تومانی هستند، همین اعلام، یك پیام مشخص دارد؛ اینكه دولت‌ها در حوزه اقتصادیمدیریت خوبی نداشتند آن هم در كشوری با این همه منابع كه البته منابع هم فقط معدننیست، بلكه موقعیت ژئوپلیتیكی ایران - مثل كاری كه كشور امارات انجام داد - می‌توانستدر حدی برای این كشور درآمدزا باشد كه مردم حتی از همین كمك معیشت 45 هزار تومانیهم بی‌نیاز شوند. مشكل ما این است كه در اجرای نظام رفاه و تامین اجتماعی فراگیرجامع كافی و پایدار و در اجرای اصول 21 و 29 قانون اساسی موفق نبودیم. (اصل 21 قانوناساسی: دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین كند وامور زیر را انجام دهد: ایجاد زمینه‌های مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوقمادی و معنوی او/ حمایت مادران، به خصوص در دوران بارداری و حضانت فرزند و حمایتاز كودكان بی‌سرپرست / ایجاد دادگاه صالح برای حفظ كیان و بقای خانواده / ایجادبیمه خاص بیوه‌گان و ن سالخورده و بی‌سرپرست/ اعطای قیمومیت فرزندان به مادرانشایسته در جهت غبطه (مصلحت) آنها در صورت نبودن ولی شرعی - اصل 29 قانون اساسی:برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیكاری، پیری، از كارافتادگی، بی‌سرپرستی،در راه ماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت‌هایپزشكی به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی. دولت مكلف است طبق قوانین از محلدرآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشاركت مردم، خدمات و حمایت‌های مالی فوق رابرای یك‌یك افراد كشور تامین كند) نتیجه ضعف عملكرد دولت‌ها در طول بیش از 4 دهه،همین محصولی است كه امروز اعلام می‌كنیم. به استناد آمار رسمی، 5 میلیون خانواركشور در 2 دهك اقتصادی پایین هستند و دو میلیون و 300 هزار نفر سالمند از هر چترحمایتی محروم مانده‌اند. این اعداد نشان می‌دهد كه دولت‌ها در ایجاد پوشش‌هایحمایتی، موفق نبوده‌اند. گریزی هم به آمار وزارت راه و شهرسازی می‌زنم؛ 21 میلیوننفر از جمعیت كشور در محلات ناكارآمد شهری شامل سكونتگاه‌های غیررسمی، بافت‌هایفرسوده، روستاهای الحاقی به شهر و بافت‌های تاریخی زندگی می‌كنند كه بنا بر آماررسمی، 10 الی 11 میلیون نفر در سكونتگاه‌های غیررسمی ساكن هستند. بنا به تعریفمصوب هیات دولت، سكونتگاه‌های غیررسمی، مكان‌هایی است كه ساكنانش از حداقل‌هایخدمات عمومی هم برخوردار نیستند. توجه كنید؛ از حداقل‌ها هم برخوردار نیستند. همینتعریف، یك پیام دارد؛ بسیاری از ساكنان این مناطق افرادی هستند كه می‌توانندنیازمند حمایت‌های اجتماعی باشند چون فرد ثروتمند، این محلات را برای سكونت انتخابنمی‌كند و بنابراین، یكی از ویژگی‌های اكثر ساكنان این مناطق، درآمد كم است و بهدلیل ویژگی ساكنان هم، از این مناطق به عنوان منطقه كم برخوردار یاد می‌شود. باچنین آماری، نباید این تصور ایجاد شود كه بروز پدیده‌هایی مثل خودكشی، فرار،اعتیاد و ارتكاب جرم توسط افراد فقیر و نیازمند، غیر طبیعی است. از وقوع این پدیده‌هاو این آمارها نباید تعجب كرد و اتفاقا، اگر شاهد چنین اتفاقاتی نباشیم باید متعجبشویم.

یعنیاگر چنین حوادثی رخ ندهد، خطرناك است.

بله،بنا به اعلام معاون كل وزارت بهداشت، اغلب مبتلایان كووید 19، افراد فقیر هستند.در واقع، فقر خودش را با شاخص‌های مختلف نشان می‌دهد كه خودكشی، یكی از پدیده‌هاینامیمون و نامطلوبی است كه ممكن است به دلیل فقر، اتفاق بیفتد چون افراد اگرنتوانند نیاز معیشت خود و خانواده را تامین كنند، ممكن است با احساس شرمندگی نسبتبه كسانی كه تكفل و سرپرستی آنها را برعهده دارند، مرتكب رفتارهایی شوند كه ازجمله می‌توان به سرقت‌های خرد اشاره كرد كه اغلب، ناشی از مشكلات معیشتی است و ماامسال نگران این هستیم كه با افزایش سرقت‌های خرد مواجه شویم.

پلیسهم گزارش داده بود كه ظرف 4 ماه گذشته و به دنبال افزایش اخراج و تعدیل كارگرانفصلی و روزمزد و مشغول در مشاغل ناپایدار، آمار سرقت‌های خرد افزایش یافته است.

پساین پیش‌بینی تایید شد. در چنین شرایطی، نااطمینانی اقتصادی فقط گریبان كارخانه‌داررا نمی‌گیرد، بلكه همه اقشار و از جمله، فعالان اقتصادی هم گرفتار می‌شوند و البتهیكی از عوامل خودكشی، مولفه‌های اقتصادی است چنانكه از خودكشی ورشكستگان اقتصادیهم مصداق‌هایی موجود است. حالا در جامعه ما، ظرف 4 ماه گذشته، در جوار نااطمینانیاقتصادی، ركود هم افزایش یافته، تورم هم افزایش یافته، بیكاری هم افزایش یافته،فرصت‌های شغلی هم كاهش یافته.ادامه دارد


ناسه خبر : 24054

 تأثیرپذیری نوجوانان و جوانان از سلبریتی‌هایی با رفتارهای ساختارشکنانه؛

الگوهای پوشالی ولی جذاب!

برای ما دهه شصتی‌ها کمی عجیب‌وغریب بوده و هست که نسل جدید به‌شدت متأثر از فضای مجازی و تابع رفتارهای سلبریتی‌ها و شاخ‌های اینستاگرامی باشد. نمی‌توان واقعیت را کتمان یا بر آن سرپوش نهاد، به این علت که درست یا غلط، سلبریتی‌ها در الگوبرداری افراد از رفتار، ظاهر و سبک زندگی‌شان به‌عنوان ابزار قدرتمندی شناخته می‌شوند و آنان بعضا با رفتارهای خارج از عرف، ساختارشکنانه و به دور از پسند اکثریت جامعه، جذابیت زیادی برای نسل جوان داشته‌اند.  
الگوهای پوشالی ولی جذاب!
‌|  گروه اجتماعی‌|
برای ما دهه شصتی‌ها کمی عجیب‌وغریب بوده و هست که نسل جدید به‌شدت متأثر از فضای مجازی و تابع رفتارهای سلبریتی‌ها و شاخ‌های اینستاگرامی باشد. نمی‌توان واقعیت را کتمان یا بر آن سرپوش نهاد، به این علت که درست یا غلط، سلبریتی‌ها در الگوبرداری افراد از رفتار، ظاهر و سبک زندگی‌شان به‌عنوان ابزار قدرتمندی شناخته می‌شوند و آنان بعضا با رفتارهای خارج از عرف، ساختارشکنانه و به دور از پسند اکثریت جامعه، جذابیت زیادی برای نسل جوان داشته‌اند.  
*رفتارهایی که خاستگاه اجتماعی دارد
دراین‌باره می‌توان شخصیت‌ها و چهره‌های معروف زیادی را مثال زد. مثل خواننده رپی که سال‌های اخیر با کژ رفتاری، اظهارات غیراخلاقی و پست‌های جنجالی توانسته به‌اصطلاح تبدیل به شاخ مجازی شود و میلیون‌ها فالوور جمع کند. در روزهای قرنطینه هم بازار لایوهای اینستاگرامی او بسیار داغ بود و لایو مشترک این خواننده با یکی دیگر از اینفلوئنسرها جزو پربیننده‌ترین، لایوهای اینستاگرامی در این ایام قرار گرفت و با بیش از ۶۰۰ هزار بیننده توانست رکورد بشکند. 
شاید به تعبیر محمدرضا محبوب فر، در قامت جامعه‌شناس و پژوهشگر آسیب‌های اجتماعی، سلبریتی‌ها و شاخ‌های اینستاگرامی در نبود برنامه‌سازی‌هایی که مورد اقبال جوانان  و نوجوانان است و یا فقدان یک رسانه آزاد که جذابیت لازم را در داخل کشور به لحاظ امکانات، تجهیزات و برنامه‌سازی‌ داشته، به وجود می‌آیند. وقتی‌که در داخل کشور چنین رسانه‌ و برنامه‌های جذابی وجود ندارد و صداوسیما برنامه‌هایی که مورد اقبال و توجه جوانان در کشور است را حذف یا سانسور می‌کند عده‌ای از جوانان هم در این شرایط به سمت برنامه‌های زنده در فضای مجازی می‌روند. محبوب فر» بر این باور است که رفتارها و سخنان سلبریتی‌ها و شاخ‌های اینستاگرامی خاستگاه اجتماعی دارد که خود از شکاف بین نسلی در جامعه حکایت دارد و تمامی حرکات، روابط و رفتاری که چهره‌های معروف و سلبریتی‌ها از خود بروز می‌دهند و عده‌ای فکر می‌کنند ناهنجاری است توسط سایر اقشار در زیر پوست جامعه جریان دارد. به همین خاطر هم این چهره‌ها برای مخاطبان جذابیت دارند. 
*سلبریتی‌های نوکیسه » تنها به دنبال دیده شدن 
این مدل از سلبریتی‌ها که یک جامعه‌شناس از آن‌ها تحت عنوان سلبریتی‌های نوکیسه » یاد می‌کند، تنها در پی نشان دادن خود، به هر سبک و سیاقی هستند. البته تمامی افراد به نحوی نیاز به دیده شدن و خاص بودن را در خود دارند ولی این رفتار در نزد سلبریتی‌ها بیشتر دیده می‌شود. کامل دلپسند» در این زمینه به انصاف نیوز می‌گوید: این سلبریتی‌ها با گرفتن فیلم از خود، قدرت داشتن اسلحه یا اسلحه‌ سرد را نشان می‌دهند. این موارد همگی نشان‌دهنده‌ خاص بودن است که در بسیاری از موارد ممکن است مردم این رفتارها را نپسندند. لذا این مخاطب‌ محوری و رغبت دیگران به دیدن چنین افرادی، باعث می‌شود که سلبریتی‌های نوکیسه همگی خوراک رسانه‌های زرد شوند. سلبریتی‌ها تبدیل به کارگزار رسانه‌ای می‌شوند که خارج از عرف معمول و رایج جامعه رفتارهای هنجارشکنانه دارند. لذا کنکاش مخاطبان در زندگی خصوصی سلبریتی‌ها که این افراد چه کاری انجام می‌دهند؟ کجا می‌روند؟ باعث تهییج بیشتر سلبریتی‌های نوکیسه می‌شود که رفتارهایی از خود نشان بدهند تا تمایز خودشان را بیشتر به نمایش بگذارند.»
اما چه جذابیتی در این جنس از سلبریتی‌ها وجود دارد که جوانان آنان را الگو و سرمشق خود قرار می‌دهند؟ نسل جوان دهه‌های اخیر حرف‌ها و خواسته‌هایش را از زبان این سلبریتی‌ها می‌شنود. حرف‌هایی که بدنه سنتی جامعه نه‌تنها گوش شنوایی برایش ندارد، بلکه هیچ‌گاه نخواسته است او و تفاوت‌هایش را با نسل‌های قبل ببیند. اما بخشی هم به گفته یک متخصص آسیب‌شناسی اجتماعی نیاز به الگوهای رفتاری به‌عنوان یکی از غریزه‌های فطری و ضرورت‌های اساسی دوران نوجوانی و جوانی است. جوانان به دنبال الگو هستند و فوتبالیست، هنرپیشه و … را به‌عنوان گروه‌های مرجع رفتاری انتخاب می‌کنند. اگر ما این الگوها را به آن‌ها ارائه دهیم فبها وگرنه آن‌ها خودشان به دنبال الگو می‌روند. اکنون در مقطعی قرارگرفته‌ایم که الگوها خودشان را به جوانان تحمیل می‌کنند. اگر فرض کنیم به یک دانشجوی دختر یا پسر بگویند که نام چهار  شاعر معاصر ایران یا چهار نویسنده را بگوید ممکن است نتواند بگوید یا چهار مقاله‌ای که از ایران در ISI امتیاز گرفته را بگوید، آقای دانشجوی مقطع دکترا نمی‌تواند! چون اصلاً در باغ این حرف‌ها نیست. 
امان‌الله قرایی مقدم، جامعه‌شناس در یادداشتی از دچار شدن اکثریت جامعه یعنی جوانان به شناخت حسی» سخن می‌گوید و آن را زمینه‌ساز بزرگ شدن و دیده شدن شاخ‌های اینستاگرامی و سلبریتی‌ها می‌داند. این جامعه‌شناس در این خصوص توضیح می‌دهد: ما در زمینه شناخت دو گونه کلی داریم: یکی حسی است و افراد تحت تأثیر احساسات و عواطف و چیزهایی که می‌بینند و می‌شنوند، قرار می‌گیرند. دومی هم شناخت ادراکی است و آن‌ها از آنچه می‌بینند و می‌شنوند، به برداشت و تحلیل و تفکری می‌رسند و همواره به دنبال دلیل می‌گردند و می‌پرسند چرا این‌طور شد؟ افراد حسی بیشتر ظاهربین هستند و افراد ادراکی به باطن توجه نشان می‌دهند و شناختشان از شناخت حسی بهتر است. به‌ویژه هر چه سن پایین‌تر باشد این برخوردها حسی‌تر است و هر چه سن بالاتر می‌رود، آدم‌ها بیشتر با شناخت ادراکی با مسائل شان برخورد می‌کنند. بنابراین جوانان کمتر شک می‌کنند و در فضاهای مجازی وقتی شاخ‌های اینستاگرامی را می‌بینند که مورد توجه میلیونی واقع شده‌اند، بی‌آنکه فکر کرده باشند، تصور می‌کنند روش آن‌ها درست است و چشم‌بسته پیرو آنان می‌شوند.»
*دنبال کنندگانی با اهداف مختلف 
جامعه‌شناسی دیگر با ارائه تحلیلی اجتماعی در خصوص دنبال کنندگان این افراد معتقد است: این دنبال کنندگان یکسان نیستند. علیرضا شریفی یزدی» این دنبال کنندگان را در سه گروه قرار داده و به ایرنا توضیح می‌دهد: گروهی از افراد هستند که اساسا از سلبریتی‌ها و این‌گونه افراد نوعی قهرمان می‌سازند؛ و این قهرمان خیالی را در ذهن خود می‌پرورانند و موفقیت را در این می‌بینند که فردی مشهور، نامدارو پولدار ‌شوند؛ گروهی دیگر از افراد هستند که اصولا از سر کنجکاوی این افراد را دنبال کرده و کامنت می‌گذارند؛ این دسته شامل آدم‌هایی هستند که از مرحله وب کاوی به مرحله وب گردی و از آن به ول گردی مجازی رسیده‌اند؛ یعنی آدم‌هایی که اعتیاد مجازی دارند و ساعات طولانی در پیج‌ها و شبکه‌های مختلف اجتماعی می‌گردند و از هرجایی به دنبال موارد و جذابیت‌های شاخ‌های  اینستاگرامی و حواشی آن هستند؛ گروهی هم هستند که در جهت مخالفت به این ماجراها ورود می‌کنند، غافل از این‌که اساسا کامنت گذاشتن زیر پست چنین آدم‌هایی، خود نوعی رسمیت بخشیدن و بها دادن و بازتولید رفتارهای این افراد است. »
این جامعه‌شناس تأکید می‌کند: جامعه ما با خلایی مواجه است که باعث می‌شود هر از چند گاهی یک پدیده کم‌ارزش و کوچک، ناگهان مانند بمب بترکاند و چند روزی جامعه را تحت تأثیر قرار دهد. وی این رفتار را ناشی از این می‌داند که اکثریت مردم برای زندگی خود برنامه‌ای ندارند و از طرفی نداشتن اوقات فراغت درست و مؤثر باعث می‌شود از هرجایی سر دربیاوریم. 
*سلبریتی‌هایی که با هوشمندی و شناخت نیازهای جامعه، جذب مخاطب می‌کنند 
بر همین اساس سید حسن چلک» در گفت‌وگو با  رسالت » یکی از ویژگی‌های سنین جوانی را تبعیت از گروه‌های مرجع می‌داند. به گفته او، این گروه مرجع می‌تواند گاهی یک ورزشکار و رهبر مذهبی و استاد دانشگاه باشد که متأسفانه کم‌تر است یا  یک هنرپیشه و خواننده که بسته به علاقه افراد، گرایشات‌شان و دسترسی‌شان به اطلاعات و حتی گاهی حضور پررنگ خود گروه‌های مرجع و هوشمندی‌شان در شناخت نیازهای مردم انتخاب می‌شود. 
این کارشناس اجتماعی،  گروه مرجع شدن را مستم این می‌داند که نماد آن گروه را در سطح جامعه بتوانیم بیابیم. فالوور بالا نشانه گروه مرجع بودن نیست و ازآنجایی‌که نماد افرادی از جنس شاخ‌های اینستاگرام را در جامعه نمی‌بینیم پس گروه‌هایی از این دست را نمی‌توان گروه مرجع دانست. وی در خصوص اقبال جوانان و نوجوانان به چنین افرادی توضیح می‌دهد: امثال تتلو با ترانه‌هایی که می‌خوانند، با رفتارهایی که دارند و با اشعاری که انتخاب می‌کنند توانسته‌اند فالوور بالایی را جذب کنند. سلبریتی‌ها به معنای عام خود سعی می‌کنند با هوشمندی جذب مخاطب کنند. این افراد برای حفظ ارتباط با مخاطب وقت می‌گذارند و برای استمرار این ارتباط، خلاقیت به خرج می‌دهند و از ترفندهای مختلفی استفاده می‌کنند. شما در حال حاضر چند استاد دانشگاه خوب می‌شناسید که در فضای مجازی حضور داشته باشد و دنبال فالوور باشد و برای این کار وقت بگذارد؟ اگر هم حضور مجازی داشته باشند مباحث علمی مطرح می‌شود که ممکن است خیلی جذابیتی نداشته باشد. مدتی قبل دو خواننده  برنامه لایو گذاشته بودند و با هم حرف معمولی می‌زدند و چیزی در حدود ۵۰ هزار فالوور برنامه آن‌ها را  آنلاین تماشا می‌کردند، دقیقا همان زمان جای دیگری  بحث علمی خیلی خوب و ضروری در قالب لایو مطرح می‌شد که در خوش‌بینانه‌ترین حالت شاید تنها ۵۰  نفر بیننده داشت. درواقع این مدل افراد نیاز جامعه را رصد می‌کنند و بر روی همان‌ها متمرکز شده و رفتار می‌کنند و سعی دارند مخاطب شناسی خوبی داشته باشند.»  
چلک» با اشاره به اینکه ما نتوانستیم گروه‌های مرجع قوی‌ای را معرفی کنیم، می‌گوید: این گروه‌های مرجع می‌توانست جهان‌پهلوان تختی باشد، یا یک رهبر ی، یک مدیر خوب یا یک هنرپیشه و ورزشکار خوب باشد. حقیقت این است که رشته کار به‌نوعی از دستمان در رفته است و فکر نمی‌کردیم روزی تتلوها و شاخ‌های اینستاگرامی و برخی از سلبریتی‌ها طرفدار پیدا کنند. این افراد به خوبی توانسته‌اند خلأیی که در جامعه ایجاد شده است را با هوشمندی خود پر کنند.  طبیعتا وقتی فردی می‌آید و حرفی را می‌زند که نگرانی مردم هم هست، مخاطب خودش را جذب می‌کند. ضمن اینکه اقتضای جامعه امروز و گسترش فضای مجازی این امر را موجب شده است. در دوران ما اگر هزار فرد سخیف مثل تتلو هم بود، چون  فضای مجازی وجود نداشت، کسی نمی‌توانست آن‌ها را بشناسد. امروز نقش فضای مجازی و تکنولوژی و فناوری‌های نوین در معرفی افراد غیرموجه  بسیار حائز اهمیت است و لذا نمی‌شود جلو این فضا را گرفت و اساسا امکان‌پذیر نیست. چرا که این فضاها محصول فکر آدم است و اگر تعطیل هم بشود، باز راه دیگری پیدا خواهد شد.  لذا فضای مجازی در معرفی این افراد خیلی تأثیر دارد.  وقتی هم این‌ها می‌آیند و حرف‌هایی را بر اساس شرایط روز جامعه مطرح می‌کنند که خیلی از افراد ممکن است نتوانند بزنند، مخاطب پیدا می‌کنند. درواقع وقتی ما در داخل، نیازها را خوب نشناسیم و برای برآورده کردن آن‌ها برنامه‌ریزی خوبی نداشته باشیم، طبیعی است که این گروه‌ها با هوشمندی جایگزین گروه‌های مرجع واقعی می‌شوند.  » این کارشناس اجتماعی، میزان تأثیرگذاری افراد را گذرا دانسته و معتقد است: این علاقه‌مندی و الگوپذیری دوران گذار دارد و مدام در حال تغییر از فردی به فرد دیگر است و دلیل چنین امری،چرخش بالای اطلاعات در دنیای امروزی است، به‌گونه‌ای که هر کسی خودش را یک الگو می‌داند، حال‌آنکه در گذشته به دلیل دسترسی محدود به اطلاعات، این مسئله خیلی رواج نداشت و به این سبب، گروه‌های مرجع تأثیرگذاری بالاتری داشتند.» ​​​​​​​منبع: رومه رسالت/9 تیر99


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران به پانا پاسخ داد

چرا میزان فوتی‌های ناشی از خودکشی» در مردان بیش از ن است

چلک: هر چه عوامل برای فردی که می‌خواهد خودکشی کند قوی‌تر باشد روشی که انتخاب می‌کند خشن‌تراست/ آمار خودکشی در استان‌های کرمانشاه، ایلام، لرستان، خوزستان، همدان و کهکیلویه و بویراحمد بالاست/حلق‌آویز کردن؛ بالاترین فراوانی را در روش خودکشی به خود اختصاص داده است/فراوانی خودکشی حدود یک درصد رشد داشته است

 چلک

تهران (پانا) - رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران درباره آمار خودکشی در ن و مردان می‌گوید در اقدام به خودکشی، آمار ن بیشتر از مردان است اما در فوتی‌ها، آمار در مردان بیش از ن است، چون عواملی که باعث می‌شود مردان این مسیر را انتخاب کنند متفاوت است. به طور معمول مردان دیرتر به سمت خودکشی می‌روند اما وقتی تاثیرعوامل زیاد است فوتی‌ها هم بیشتر خواهد بود.

بر اساس تازه‌ترین آماری که سازمان پزشکی قانونی اعلام کرده است، در سال گذشته 5 هزار 143 نفر بر اثر خودکشی جان خود را از دست داده‌اند و این رقم در مقایسه با سال ۹۷، 8دهمدرصد رشد داشته است. هزار و 517 مورد از این خودکشی‌ها مربوط به ن و مابقی (سه هزار و ۶۲۶) مورد مربوط به مردان بوده است و بیشترین آمار خودکشی مربوط به استان‌های کهگیلویه و بویر احمد، ایلام و کرمانشاه و کمترین مربوط به خراسان رضوی، جنوبی و سیستان و بلوچستان بوده است. هر چند سطح خودکشی در ایران در مقایسه با سایر کشورهای اروپایی و آمریکایی بسیار پایین است اما بنا به گفته مسئولان، میزان خودکشی در ایران در سال‌های اخیر روبه افزایش گذاشته است. دکتر سیدحسن چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفت‌وگو با پانا با اشاره به آماری که اخیرا از سوی رئیس سازمان پزشکی قانونی کشور درباره میزان خودکشی در ایران ارائه داده است، اظهار کرد: آماری که از سوی سازمان پزشکی قانونی در زمینه خودکشی مطرح می‌شود، مواردی است که به پزشکی قانونی ارجاع می‌شود و به استناد آنچه به این سازمان ارجاع شده وضع کشور در برخی شاخص‌ها مشخص می‌شود از جمله خشونت که یکی از مصادیق آن خودکشی است منتهی خودکشی‌هایی که پزشکی قانونی اعلام می‌کند مواردی است که منجر به فوت شده است و شامل همه موارد اقدام به خودکشی نیست.»

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران افزود: سازمان‌های دیگری هم هستند که در این زمینه خدمات می‌دهند و ممکن است افرادی که اقدام به خودکشی کرده‌اند به آنها مراجعه کنند و عده‌ای هم ممکن است مراجعه نکنند. بنابراین هیچ کدام از آمارها در زمینه خودکشی، آمارهای واقعی نیست.»

هر چه عوامل برای فردی که بخواهد اقدام به خودکشی کند قوی‌تر باشد روشی که انتخاب می‌کند روش خشن‌تری خواهد بود و طبیعی است در آماری هم که سازمان پزشکی قانونی اعلام کرد، همین مساله را نشان می‌دهد و (حلق‌آویز) بالاترین فراوانی را در روش خودکشی به خود اختصاص داده است
 
 

وی ادامه داد: آماری که اخیرا دکتر مسجدی، رئیس سازمان پزشکی قانونی در زمینه خودکشی ارائه کرد نشان می‌دهد اگرچه آمارهای سال 98 نسبت به سال 97 هشت دهم درصد رشد کرده است اما این آمار در سال 97 نسبت به 96 تقریبا 11 درصد بوده است. درست است که درصد تغییرات آمار کاهشی بوده است اما فراوانی خودکشی به استناد آماری که ارائه شده حدود یک درصد رشد دارد.»

چه عواملی در خودکشی تاثیرگذار است

این پژوهشگر حوزه آسیب‌های اجتماعی تصریح کرد: در مجموع روند خودکشی به ازای جمعیت در آمارهای رسمی بین 6 تا 7 نفر در 100 هزار نفر در نوسان است چون ممکن است برخی از آنها به پزشکی قانونی مراجعه نکنند و آمار ثبت نشود اما آمارهای رسمی نشان می‌دهد در عین حالی که شاخص به ازای جمعیت در حال رشد است ولی تغییرات زیاد نیست. البته این سوال به ذهن می‌رسد که آیا واقعا همه خودکشی‌هایی که منجر به فوت می‌شود، همین است؟ فکر می‌کنم چون دسترسی به آمار سخت است، نمی‌توان با قدرت در این زمینه صحبت کرد اما به هر حال خودکشی پدیده‌ای است که در کشور وجود دارد.»

چلک در ادامه با تاکید بر اینکه خودکشی دلایل متعددی دارد، گفت: بخشی از آن به اقتصاد برمی‌گردد که خودکشی‌های معیشتی است. بخشی از خودکشی‌ها مربوط به شکست در مشاغل اقتصادی است. بخشی مربوط به شکست عشقی و آموزشی است. بخشی مربوط به اختلالات روانی، مواد مخدر و روان‌گردان‌ها است. واقعیت این است که مجموعه‌ای از عوامل در خودکشی تاثیرگذار است، حتی ت‌گذاری غلط می‌تواند عاملی برای خودکشی باشد. بنابراین باید ت‌گذاری‌ها، ویژگی‌های محیطی، شرایط خانوادگی و ویژگی‌های فردی را در این موضوع مد نظر قرار داد.»

این پژوهشگر آسیب‌های اجتماعی ادامه داد: به طور معمول افرادی که افسردگی دارند، گرایش بیشتری به سمت خودکشی دارند. در خانواده نیز موضوعاتی از جمله روابط فرا شویی، خشونت‌های بیش از حد، ازدواج‌های اجباری می‌تواند جزو عوامل خودکشی باشد. در حوزه فردی نیز فقدان مهارت کنترل خشم و مهارت تاب‌آوری و موضوعات دیگر می‌تواند جزو عوامل باشد. بنابراین مجموعه‌ای از عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی در امر خودکشی تاثیرگذار است.»

چلک اضافه کرد: هر چه عوامل برای فردی که بخواهد اقدام به خودکشی کند قوی‌تر باشد روشی که انتخاب می‌کند روش خشن‌تری خواهد بود و طبیعی است در آماری هم که سازمان پزشکی قانونی اعلام کرد، همین مساله را نشان می‌دهد و (حلق‌آویز) بالاترین فراوانی را در روش خودکشی به خود اختصاص داده است.»

اقدام به خودکشی در ن، بیشتر و فوتی‌ها در مردان، بیشتر است

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران تصریح کرد: به طور معمول در اقدام به خودکشی، آمار ن بیشتر از مردان است اما در فوتی‌ها آمار در مردان بیش از ن است، چون عواملی که باعث می‌شود مردان این مسیر را انتخاب کنند متفاوت است. به طور معمول مردان دیرتر به سمت خودکشی می‌روند اما وقتی تاثیرعوامل زیاد است فوتی‌ها هم بیشتر خواهد بود.»

وی ادامه داد: نگرانی دیگری که در زمینه خودکشی وجود دارد، فروانی بالا در سن جمعیت فعال کشور است. گرچه در سنین بالا هم این نگرانی وجود دارد اما فراوانی در سن جمعیت فعال، یک نشانه است. به طور معمول در گروه سنی دوم، خودکشی به واسطه شکست عشقی و تحصیلی صورت نمی‌گیرد و این موضوع قابل تامل است و نیاز به بررسی دارد.»

در اقدام به خودکشی آمار در ن بیشتر از مردان است اما در فوتی‌ها آمار در مردان بیش از ن است، چون عواملی که باعث می‌شود مردان این مسیر را انتخاب کنند متفاوت است. به طور معمول مردان دیرتر به سمت خودکشی می‌روند اما وقتی تاثیرعوامل زیاد است فوتی‌ها هم بیشتر خواهد بود
 
 

چلک با بیان اینکه آمار خودکشی در برخی استان‌ها بالا است، گفت: گفته شد آمار در کهکیلویه و بویراحمد بالا است، خیلی نگران کننده است چون در این منطقه هنوز ساختار خانواده، شکل قبلی خود را بیش از سایر مناطق حفظ کرده است. در مجموع استان‌های کرمانشاه، ایلام، لرستان، خوزستان، همدان و کهکیلویه و بویراحمد جزو استان‌هایی هستند روند خودکشی در آنها بر اساس آمارها بالاتر از سایر استان‌ها است.»

وی در باره میزان تحصیلات دانشگاهی در خودکشی نیز گفت: طبق آمار، خودکشی را در همه مقاطع تحصیل‌کرده داریم.»

خبرگزارذی پانا/10 تیر99


ضرورت تشکیل وزارت امور اجتماعی در کشور

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران به ضرورت تشکیل وزارت امور اجتماعی در کشور اشاره کرد و گفت: وزارت امور اجتماعی با هدف حذف ساختارهای موازی ایجاد شود.

سید حسن  چلک در گفت و گو با خبرنگار مهر گفت: بازنگری ساختار دستگاه‌های اجرایی یک ضرورت است. یکی از این ضروریات بازنگری در ساختار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است. سال ۱۳۹۰ در یک اقدام غیر کارشناسی و با عجله سه وزارتخانه کار و امور اجتماعی، تعاون، رفاه و تامین اجتماعی ادغام شدند. ادغامی که دولت برای تفکیک آن لایحه‌ای به مجلس قبلی ارسال کرده بود که در نهایت تصویب نشد.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ادامه داد: بنده چند سال مدیرکل امور آسیب‌های اجتماعی همین وزارتخانه بودم. چند سال در سازمان برنامه و بودجه کار می‌کردم و سال‌های زیادی در سازمان بهزیستی کشور مسئولیت داشتم. خلاصه کردن وزارت رفاه و تامین اجتماعی سابق در یک معاونت و چهار دفتر یعنی اینکه این موضوع مهم نبوده است. این در حالی است که اجرای قانون نظام جامع ساختار رفاه و تامین اجتماعی و اجرای مفاد آن خود نیازمند یک وزارتخانه مستقل است.

 چلک افزود: گستردگی وزارتخانه فعلی به گونه‌ایی است که اگر قوی‌ترین وزیر را هم تعیین کنید باز هم نمی‌تواند سر و ته این وزارتخانه را جمع کند. ضمن اینکه گستردگی و اهمیت موضوعات اجتماعی و تعدد ساختارهای موازی و ناهماهنگ ایجاب می‌کند که بعد از ۴۱ سال این ساختار دستگاه‌های اجرایی در حوزه اجتماعی را بازنگری کرد. تا هم هماهنگی بهتر انجام شود، هم از منابع انسانی و مادی و ظرفیت‌های موجود برای ارتقاء وضعیت اجتماعی کشور و تسهیل دسترسی به خدمات اجتماعی استفاده کرد.

وی تاکید کرد: گسترش آسیب‌های اجتماعی و موضوعات اجتماعی در کشور و نگرانی از وضعیت اجتماعی در کشور ایجاب می‌کند بهتر از قبل عمل کنیم در غیر این صورت باید تاوان بد عمل کردن را پرداخت کنیم.

وی گفت: تاکید من بر تشکیل وزارت امور اجتماعی با هدف حذف ساختارهای موازی است که به دنبال بزرگ‌تر شدن ساختار دستگاه‌های اجتماعی نیستم ولی نیاز داریم همه کشور در امور اجتماعی با رویکرد اجتماعی، نه امنیتی و ی فعالیت موثر داشته باشند. این کمک می‌کند تا با رویکردهای اجتماعی برای امور اجتماعی تصمیم‌گیری و تگذاری شود. از کارکردهای ساختار اجتماعی نتیجه‌اش می‌تواند مشکلات متعدد و جدی ایجاد کند. البته در این راه لازم است که همه ارکان کشور همکاری کنند و حفظ وضع موجود کمکی به تغییر شرایط در حوزه اجتماعی نمی‌کند.


یادداشت: صدای ضجه فقرا را بشنویم

سیدحسن چلک رئیس انجمن مد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌د‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کاران اجتماعیایران

)رومهآرمان ملی،7 تیر99)

 چلک 

یکی از گروه‌های هدف که در شرایطاقتصادی سخت تاثیرات منفی زیادی می‌گیرند، افراد فقیر هستند؛ افرادی که به هردلیلی یا درآمدی ندارند یا درآمدشان کفاف هزینه‌های زندگی‌شان را نمی‌دهد. امروزدر شرایطی قرار داریم که نه فقط به خاطر کرونا و حتی قبل از کرونا هم حال اقتصادما خوب نبود. تاملی بر بعضی از اتفاقات دقیقا نشان‌دهنده همین موضوع بود که الاننمی‌خواهم وارد آن مباحث شوم. اما شرایط اقتصادی امروز، بالارفتن قیمت دلار بهتقریبا بالای 20هزار تومان، حتی اعلام خط فقر زیر 5/4میلیون تومان که بعید می‌دانمکارشناسان مستقل اقتصادی این عدد را برای تهران بپذیرند، این سوال را ایجاد می‌کندکه دولت و جامعه به معنای عام، واقعا برای این گروه‌ها چه تدابیری می‌خواهد اتخاذکند که این افراد در شرایط سخت و نامناسب اقتصادی آسیب بیشتری نبینند یا برایمدیریت این شرایطشان مجبور نشوند به سمت جرائم و آسیب‌های اجتماعی گرایش پیداکنند. تاملی بر بعضی از اتفاقاتی که در این چند وقت اخیر افتاد گویای همین موضوعاست. حتی معتقدم چنین شرایطی این افراد را ممکن است که به سمت بعضی جرائم خردوادار کند که سرقت‌های خرد معمولا سرقت‌های ناشی از تامین معیشت است. این نگرانیوجود دارد که در این شرایط اقتصادی افراد فقیر بیشتر تحت تاثیرات منفی این شرایطسخت واقع شده و مجبور شوند تحمل کنند که جاهایی هم ممکن است امکان تحمل نباشد ورفتارهایی از خود بروز دهند که خارج از قوانین و هنجارها و مصالح جامعه و فردی وخانوادگی‌شان باشد. به اصل بیست‌ویکم و بیست‌ونهم قانون اساسی استناد می‌کنم کهآنجا قرار است از خانواده‌ای تک‌سرپرست که مادر و فرزند هستند،و حمایت شوند.الان مردم اولویت‌هایی در زندگی‌شان دارند، باید این اولویت‌ها مدنظر مسئولان قراربگیرد و اگر تدابیری حمایتی خاصی اتخاذ نشود و فقط به فکر حفظ ظاهر باشیم و عنوانکنیم که خود مردم کار را درست کنند، این استراتژی در شرایط فعلی، روش درستی نیست.در کشوری مثل سوئد که کشوری مرفه هم هست، نگاه می‌کنیم در بخش حمایت اجتماعی همهمردم تحت حمایت قرار می‌گیرند. امری که در دانمارک هم دیده می‌شود و همه کشورهایپیشرفته سعی می‌کنند در موضوع حمایت‌های اجتماعی و دسترسی خدمات برای برآوردننیازهای اساسی‌شان پشت مردم‌شان باشند. به عبارت دیگر، این ت خطرناکی است کهدولت بخواهد دستش را از این حوزه خالی کند و فکر کند که همه جا مردم باید هوایهمدیگر را داشته باشند. هرچند مردم در حد توانشان دارند برای حل مشکلاتشان تلاش می‌کنندو خودشان هم در حوزه اقتصاد با این وضعیت ارز و تورم دست و پنجه نرم می‌کنند. قطعاآثار نامیمون تحریم‌های غیرانسانی را هم می‌پذیریم ولی معتقدم که در اولویت‌گذاری‌هااین مسائل را باید در اولویت بگذاریم. ممکن است صدایشان رسا نباشد و نتوانند جاییحرفشان را بزنند ولی به‌عنوان یک مددکار اجتماعی و رئیس یک تشکل اجتماعی کهغیری هم هست، بارها اعلام کرده‌ام و باز هم دارم اعلام می‌کنم که صدای ضجهفقرا را بشنویم، بشنوید.

 


یادداشت:ما را چه شده است؟ این‌همهخشونت!

سید‌حسن ‌چلک. رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران

(رومه شرق/15 تیر99)

دکتر سید حسن  چلک: ارائه خدمات مددکاری اجتماعی در حوادث .

چهبخواهیم، چه نخواهیم، شرایط سختی را در حوزه اجتماعی و ازجمله آسیب‌‌های اجتماعیمی‌گذرانیم؛ شرایطی که محصول حدود چند دهه غفلت از آسیب‌‌های اجتماعی در دیگر حوزه‌هاست.ازجمله این شرایط می‌توان به آمارهای مرتبط با خشونت‌های اجتماعی و خانوادگی و.اشاره کرد که در دوران شیوع ویروس کرونا کمی مشهود‌تر شده است؛ نه اینکه محصول ایندوران باشد. اخبار خشونت در این چند وقت از قبیل قتل رومینا به‌ دست پدرش، ریحانهعامری به‌ دست پدرش، خودکشی دو جوان با همدیگر در خوزستان که به هم علاقه‌مندبودند، قتل‌های کرمان، کرمانشاه، تهران و. . این حوادث در کشور که هم‌زمان موردتوجه افکار عمومی، مردم، رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی و حتی مسئولان قرار گرفته،خود نشان می‌دهد که نباید و اصلا حق نداریم در برابر این شرایط بی‌تفاوت باشیم.درواقع نگران این هستم که دیدن خشونت و اعمال آن عادی‌سازی شود که خیلی خطرناکاست. استناد می‌کنم به آمار‌های ارائه‌شده از سوی رئیس سازمان پزشکی قانونی که ازوقوع 85‌هزار‌و 420 مورد‌ همسر‌آزاری خبر داده بودند که به ‌طورمیانگین روزانه 232مورد‌ همسر‌آزاری د‌ر کشور و د‌ر مد‌ت یک‌ سال و در هر ساعت حدود 10 مورد آن رخ د‌اد‌هاست. رشد‌ 12.5 د‌رصد‌ی کودک‌آزاری در مقایسه با سال قبل خبر دیگری بود که منتشرشد. گرچه شما مخاطبان گرامی بهتر از من اشراف دارید که این آمار‌ها با آمار‌هایواقعی فاصله دارد؛ چون بسیاری از این موارد ثبت یا گزارش نمی‌شود. اینها مواردیهستند که در سازمان پزشکی قانونی ثبت شده است. مراجعه به آمار‌های اورژانس اجتماعیو مراکز ارائه‌کننده خدمات مددکاری اجتماعی، مشاوره و روان‌شناسی و. خود گویایوخامت حال ما از منظر خشونت خواهد بود. چقدر آمار‌های خشونت‌های جنسی ثبت و گزارشمی‌شود؟ چقدر خشونت‌های عاطفی (روانی) و حتی خشونت‌های ناشی از مسامحه یا غفلت،تخریب اموال عمومی و. گزارش می‌شود؟ آمار پرونده‌های قضائی هم نشان می‌دهد کهخشونت و ازجمله ضرب‌وجرح در کنار سرقت که من آن را هم از مصادیق خشونت اجتماعیقلمداد می‌کنم، در رتبه‌های بالای فراوانی پرونده‌های قضائی در کشور قرار دارد.تأملی بر این داده‌های خام نشان می‌دهد که این سؤال مطرح شود که واقعا ما را چهشده است؟ این‌همه خشونت یعنی ضعف روابط انسانی حتی بین نزدیک‌ترین کسان‌مان، یعنیاعضای خانواده: پدر، مادر، فرزند، همسر و. یا همسایگان و دوستان و اقوام وهمکاران. حتی اخباری مبنی‌ بر خشونت به حیوانات را هم می‌شنویم. این موضوع را کهخشونت نتیجه غفلت از حوزه‌های دیگر است، نفی نمی‌کنم؛ موضوعاتی از قبیل کاهش نشاطاجتماعی و فردی، کاهش سرمایه اجتماعی، کاهش قانون‌مداری و احترام به قانون، ضعفاخلاق اجتماعی، ضعف مدارای اجتماعی، ضعف در به‌کارگیری مهارت‌های تاب‌آوری اجتماعیو فردی، اقتصاد ضعیف، افزایش اختلالات روانی و. می‌توانند در کنار تعیین‌کننده‌هایدیگر سلامت اجتماعی و روانی، در بروز و ظهور چنین شرایطی تأثیرگذار باشند. وقتیپدر رومینا» خود جای قانون می‌نشیند و دخترش را می‌کشد؛ یعنی بی‌احترامی بهقانون، حتی اگر برای خودش دلایلی داشته باشد که خود را به‌اصطلاح بر حق بداند (ازنظر من مورد تأیید نیست). خانه محل آرامش و کانون مهر و دوستی است؛ ولی طبق همینآمار ارائه‌شده و حتی آمار‌های مراکز دیگر می‌بینیم که دیگر این کانون مانند گذشتهدر همه خانواده‌ها، یک کانون گرم نیست. افراد به‌ جای اینکه مرهمی باشند بر زخم‌هاییکه برای اعضای خانواده‌شان ایجاد می‌شود، خود زخمی می‌شوند بر زخم‌های دیگر؛ زخم‌هاییکه هرچه عمیق‌تر بشوند، مداوای آنها سخت‌تر و سخت‌تر می‌شود (بعضی جاها هم غیرممکنمی‌شود و عوارض بسیار خطرناکی دارد). وقتی من رفتار پرخاشگرانه‌ای  دربارهاطرافیانم و کسانی که با آنها زندگی می‌کنم و سروکار دارم، نشان می‌دهم؛ یعنی دارماین پیام را می‌دهم که خودخواهم، به حقوق و خواسته‌های دیگران بی‌توجه هستم، خودرا برتر از شما می‌دانم، رنجاندن دیگران را برای جلوگیری از رنجش خودم عیب نمی‌دانمو.، این در حالی است که لازمه زندگی اجتماعی و خانوادگی، احترام به دیگران وحقوق‌شان، اهمیت‌دادن به نیاز‌های خود و دیگران، صدمه‌نزدن به دیگران، به‌رسمیت‌شناختنو اهمیت‌دادن به افکار، عقاید و احساسات خود و دیگران و. و در یک معنای عام‌ترتوجه به اخلاق در تعاملات با دیگران و ترویج روابط انسانی است که شعار سال 2019 و2020 فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی است.

 


در گفت‌وگو با پانا

چلک: خشونت» در حال تبدیل به وجهه مشخص رفتاری در جامعه است

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران: ارتقای سلامت اجتماعی در جامعه وضع مناسبی ندارد

خشونت

تهران (پانا) - رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با تاکید بر ضرورت فراگیری مهارت‌های ارتباطی و اجتماعی در کشور گفت با بررسی آمار پزشکی قانونی مشاهده می‌شود که میزان خشونت‌های اجتماعی و خانوادگی روبه‌ رشد است.

سید حسن چلک در گفت‌وگو با پانا درباره چرایی افزایش خشونت در کشور اظهار کرد: منشا هر خشونتی به عوامل متعددی در حوزه‌های مختلف از جمله اقتصاد بستگی دارد. برخی خشونت‌ها از جمله خشونت خانگی ممکن است به دلیل مراجعه نکردن افراد در آمار ثبت نشود اما با این وجود، خشونت‌هایی که در دستگاه قضا بررسی و ثبت می‌شوند، شاخص بالایی دارند. آمارهای پزشکی قانونی نیز حاکی از افزایش خشونت‌های فیزیکی در سال 98 است که در برخی موارد به همسر و کودک آزاری، برخی در قالب خودکشی، سرقت و قتل‌های خانوادگی است.»

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران افزود: همه خشونت‌ها از جمله خشونت‌هایی که دیده نمی‌شود یا خشونت‌هایی که دیده می‌شود از جمله خشونت‌های فیزیکی، بر جامعه تاثیر منفی دارد و بی‌توجهی به خشونت در جامعه و نبود برنامه‌ریزی‌های کوتاه و بلندمدت ممکن است تبعات پرهزینه‌‌ای برای کشور داشته باشد.»

نگرانی از افزایش خشونت در جامعه

وی با اشاره به نقش مردم در پیشگیری از خشونت‌ها اظهار کرد: نقش مردم در این زمینه قابل توجه و مهم است. فراگیری مهارت‌های ارتباطی و اجتماعی بسیار اهمیت دارد. امروز اتفاق‌هایی همچون قتل‌های خانوادگی که گاهی شاهد آن هستیم فقط نمونه‌هایی از مصادیق خشونت در جامعه است که رسانه‌ای می‌شود و طبق آمار خشونت‌ها در جامعه افزایش پیدا کرده است که جای نگرانی دارد. نه فقط در آمارهای پزشکی قانونی، بلکه بررسی آمارهای مراجع قضایی نیز نشان می‌دهد خشونت یکی از پرونده‌های قضایی با رتبه‌های آماری بالا در کشور ما است و پیشینه این موضوع به بیش از دو دهه قبل باز می‌گردد.»

برخی خشونت‌ها از جمله خشونت خانگی ممکن است به دلیل مراجعه نکردن افراد در آمار ثبت نشود اما با این وجود، خشونت‌هایی که در دستگاه قضا بررسی و ثبت می‌شوند، شاخص بالایی دارند. آمارهای پزشکی قانونی نیز حاکی از افزایش خشونت‌های فیزیکی در سال 98 است که در برخی موارد به همسر و کودک آزاری، برخی در قالب خودکشی، سرقت و قتل‌های خانوادگی است
 
 

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی کشور با اشاره به نقش ت‌گذاری در کاهش خشونت گفت: تصمیم‌گیری و تگذاری‌ درست می‌تواند در کاهش و افزایش خشونت در جامعه تأثیر‌گذار باشد. حاکمیت، دولت و تگذاران نقش‌هایی دارند که می‌توانند آرامش و فضای امن را برای مردم ایجاد کنند.

وی با تاکید بر ایتکه توجه به حقوق شهروندی به کاهش خشونت کمک می‌کند، بیان کرد: به طور معمول ناکامی‌ها منجر به خشونت می‌شود و اگر به حقوق شهروندی توجه شود و به اجرای صحیح قانون و نبود ‌تبعیض، اطمینان حاصل شود، بدون ‌شک خشونت در رفتار مردم نیز کمتر نمود بیرونی خواهد داشت.»

ارتقای سلامت اجتماعی در جامعه وضع مناسبی ندارد

این مددکار اجتماعی تصریح کرد: البته توجه به ارتقای سلامت اجتماعی در جامعه وضع مناسبی ندارد که محصول کم توجهی و بی‌توجهی به سلامت روانی و اجتماعی است و همین امر تاب‌آوری روانی و اجتماعی را به حداقل رسانده است. در عین حال باید بپذیریم که مهارت کنترل خشم، روابط بین فردی، روابط موثر، راه‌های مقابله با هیجان و استرس را آنگونه که باید بلد نیستیم و آشنا نبودن به این مهارت‌ها به افزایش خشونت‌ها در جامعه منجر می‌شود.»

چلک گفت: خشونت در حال تبدیل به وجهه مشخص رفتاری در جامعه است که این موضوع نگران کننده است و باید برای آن تدابیر لازم اتخاذ شود.»منبع:خبرگزارذی پانا/14 تیر99

اخبار مرتبط

برقراری روزانه ۳۸۰۰ تماس با اورژانس اجتماعی

مدیرکل دفتر امور آسیب‌دیدگاناجتماعی سازمان بهزیستی گفت: در آمار ۳ ماه نخست امسال، روزانهبه صورت میانگین ۳ هزار و ۸۰۰ تماس با اورژانس اجتماعیدر سراسر کشور برقرار شده که از این تعداد حدود ۳۰۰ مورد اعزام به محل داشته‌ایم.

به گزارش میزان، سرازیری منفی‌بافی» و سربالایی مثبت‌نگری»وضعیتی است که ما امروز دچار آنیم. فضای مجازی نقاط تیره را سریع بزرگ می‌کند وبین مردم دست به دست می‌شود، اما اتفاقات مثبت دیده نمی‌شود. مثل حادثه تلخ رومینااشرفی که چند روز بر روان اجتماعی جامعه اثر منفی گذاشت، اما جلوگیری روزانهاورژانس اجتماعی از صد‌ها اتفاق تلخ دیده نمی‌شود. برای آنکه این واقعیت را نمایانکنیم به اورژانس ۱۲۳ می‌روم و کنار کارشناساجتماعی می‌نشینم. تلفن زنگ می‌خورد؛ زنی پشت خط است.

می‌گوید با دستانی لرزان و بغضی که بیخ گلویش گیر کرده، گوشی رابرداشته و شماره گرفته؛ چند دقیقه با صدایی که تردید در آن موج می‌زند، شروع بهصحبت می‌کند و کمی بعد بغضش به گریه تبدیل می‌شود.

از دردهایش می‌گوید، از اینکه شوهر معتادش دست بزن دارد و هنگامغروب بعد از کشمکش‌های فراوان با کمربند به جانش افتاده و از خانه رفته. از اینکهشب دیگر جان به لبش رسیده بود و قصد خودکشی داشت، اما ترسیده است.

مشاور اورژانس اجتماعی او را به آرامش دعوت می‌کند، از مشکلاتش می‌پرسدو در نهایت متقاعدش می‌کند در اسرع وقت با یک روانشناس یا مشاور از نزدیک صحبتکرده و راهکار‌های مناسبی برای حل مشکلاتش بیابد.

این نمونه‌ای از صد‌ها تماسی است که هر روز از طریق شماره ۱۲۳، سامانه اورژانساجتماعی بهزیستی کشور برقرار می‌شود و من شنونده آن بودم.

 اورژانس اجتماعی مانع وقایع تلخ

اورژانس اجتماعی سال ۱۳۷۸ برای کمک به مواردکودک‌آزاری، همسرآزاری، سالمندآزاری، فرار، اقدام به خودکشی، کمک به ن آسیب‌دیدهاجتماعی و افرادی که در شرایط بحرانی هستند، توسط سازمان بهزیستی کشور در دفترامور آسیب‌دیدگان اجتماعی این سازمان تشکیل شد. مرکز اورژانس اجتماعی بهزیستی باهدف مداخله در بحران‌های فردی، خانوادگی و اجتماعی ایجاد شده و خط تلفن اورژانساجتماعی (١٢٣) و تیم سیار اورژانس اجتماعی (خدمات اجتماعی سیار) و پایگاه اورژانساجتماعی (پایگاه خدمات اجتماعی) در ۲۴ ساعت شبانه‌روز در شهر‌هایمختلف آماده خدمات‌رسانی هستند.

سیدحسن ‌چلک، مؤسس اورژانس اجتماعی در ایران است. او می‌گویدتا قبل از سال ۱۳۷۸ اگر کودکی در کشورمورد آزار قرار می‌گرفت یا در موارد مشابه اجتماعی، پلیس مداخله می‌کرد و در واقعمسیر ورود به چرخه بهزیستی بعد از طی مراحل قضایی بود، اما بعد از ایجاد اورژانساجتماعی این روند تغییر کرد.

او با بیان اینکه اولین مرکز اورژانس اجتماعی شهریورماه ۷۸ در یزد شروع به کارکرد، می‌گوید: در همان سال چند استان از خدمات اورژانس اجتماعی بهره‌مند شدند وبعد از آن با گسترده شدن فعالیت‌های مراکز فوریت‌های اجتماعی، اکنون این مرکز دربیش از ۳۵۰ شهر کشور فعال است.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با تاکید بر اینکه امکانات سخت‌افزاریو نرم‌افزاری بتدریج به مرکز فوریت‌های اجتماعی اضافه شد، تصریح می‌کند: سال ۸۳ خط تلفن ۱۲۳ به نام این مرکز بهثبت رسید و حالا به طور میانگین سالانه بیش از یک میلیون نفر از خدمات این سامانهاستفاده می‌کنند.

به گفته ، اورژانس اجتماعی با هدف تقویت مداخلات اجتماعی قبل،حین و بعد از مداخلات قضایی و انتظامی‌شکل گرفته است. او می‌گوید: آیین‌نامه فوریت‌هایاجتماعی سال ۹۲ در هیأت دولت تصویب و وظایف دستگاه‌های مختلفدر آن مشخص شده است.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، به‌موقع بودن، در دسترس بودن وتخصصی بودن را ۳ ویژگی اصلی اورژانس اجتماعی برشمرده و اظهار می‌کند:بر اساس آنچه در مصوبه هیأت وزیران ذکر شده، نحوه پذیرش در اورژانس اجتماعی اساسابه صورت خودمعرف است، اما می‌تواند ارجاعی (از مراجع قضایی و انتظامی، سایر سازمان‌هاو نهاد‌ها و گزارش‌های مردمی) هم باشد؛ خدمات سامانه ۱۲۳ رایگان و شبانه‌روزیاست.

، اورژانس اجتماعی را یک فعالیت اجتماعی دانسته و می‌گوید:ماهیت کار مرکز فوریت‌های اجتماعی بهینه‌بخشی بوده و این بخش نیازمند حمایت ویژهدولت است.

او در بخش دیگری از صحبت‌های خود با بیان اینکه سامانه اورژانساجتماعی در زمان شیوع بیماری کرونا و دوران قرنطینه، فعالیت قابل توجهی داشته وپاسخگوی تماس‌های زیادی بود، تأکید می‌کند: ما پیش از کرونا تجربه در خانه ماندن،آن هم به این شکل را نداشتیم؛ در این ایام آمار تماس با سامانه ۱۲۳ افزایش قابل توجهیداشت. البته من معتقدم کرونا زمینه خشونت خانگی را بیشتر نکرد، بلکه باعث شد جنبه‌هایمختلفی از مشکلات خانوادگی مشهود شود. کرونا نشان داد ما مهارت خانواده بودن وگفتگو کردن در خانواده را بلد نیستیم و بحران کرونا باعث شد تا به ضعف مهارت‌هایمختلف در کانون خانواده‌ها پی ببریم.

او با بیان اینکه تجربه نشان داده زمانی که مردم با منابع اجتماعیجدیدی آشنا شوند بیشتر با آن تماس می‌گیرند، خاطرنشان می‌کند: ارسال پیامک و اطلاع‌رسانیدرباره سامانه ۱۲۳ یکی از دلایل افزایشآمار تماس‌ها با این سامانه بود.

موسس اورژانس اجتماعی در ایران معتقد است هم مسؤولان و سازمان‌هایمرتبط و هم مردم باید شناخت کامل و کافی از خدمات مرکز فوریت‌های اجتماعی داشتهباشند و می‌گوید: متاسفانه خدمات اجتماعی جزو دغدغه‌های مردم نیست، برای همین در مواقعبحرانی بیشتر با ۱۱۰ تماس می‌گیرند. به نظرمن باید شماره‌های ۱۴۸۰ صدای مشاور، ۰۹۶۲۸ خط ملی اعتیاد و ۱۲۹ مشاوران حقوقی در کنارسایر شماره‌های اضطراری به مردم معرفی شود.

او درباره تاثیر مشاوره به‌موقع در کاهش خشونت‌های اجتماعی مانندقتل رومینا اشرفی و موارد مشابه که منجر به حوادث جبران‌ناپذیری می‌شوند، هم اظهارمی‌کند: وقوع چنین اتفاقاتی می‌تواند احساسات جامعه را برانگیخته کند، در حالی کهاگر مردم آشنایی کافی با خدمات اجتماعی داشته باشند، با یک تماس از وقوع یک فاجعهپیشگیری می‌شود. باید به این باور برسیم که ما در هر زمینه‌ای استاد نیستم و کمکافراد کارشناس می‌تواند بسیاری از مشکلات را حل کند. مددکار اجتماعی دنبال مقصرنیست، بلکه موثرترین راه‌های ممکن را برای حل مشکلات پیشنهاد می‌کند.

با تأکید بر اینکه برنامه اورژانس اجتماعی که در ایران نوشتهشده جزو کامل‌ترین برنامه‌ها در سطح جهانی است، می‌گوید: این برنامه بسیار جامع وکاربردی است، اما متأسفانه در اجرای آن مشکل داریم. بیشتر همکاران ما در اورژانساجتماعی، جزو نیرو‌های قراردادی هستند و امنیت شغلی ندارند؛ علاوه بر این بایدبپذیریم که کار در محیطی مانند مرکز فوریت‌های اجتماعی به‌مراتب دشواری‌هایی داردکه نادیده گرفته می‌شود و معتقدم کارکنان این مراکز باید شامل قانون سختی کارباشند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، آموزش را یک اصل اساسی درزمینه مقابله با آسیب‌های اجتماعی عنوان کرده و تاکید می‌کند: دانشگاه‌های ما دراین حوزه ضعف قابل توجهی دارند، در حالی که آموزش‌های کاربردی و زیربنایی می‌توانداز بروز ناهنجاری اجتماعی جلوگیری کند.

سال ۹۶ با تکنیک‌های به کار رفته از سوی کارشناساناورژانس اجتماعی از بیش از ۸ هزار و ۴۰۰ مورد خودکشی پیشگیریشد. سال ۹۷ نیز بالغ بر یک میلیون و ۸۰ هزار تماس تلفنی درحوزه اورژانس اجتماعی گرفته شده است. همچنین تنها در نیمه نخست سال ۹۸ بیشتر از ۱۵ هزار مورد تماس منجربه تشکیل پرونده در اورژانس اجتماعی ثبت شده است و تفاوتی که این اورژانس با دیگرشماره‌های اضطراری دارد این است که فرد پشت خط اورژانس اجتماعی ۱۲۳ فقط اپراتور نیست،بلکه مشاوری است که کار کارشناسی می‌کند.

 روزانه ۳۰۰ اعزام به محل داریم

مدیرکل دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی هم می‌گوید:در آمار ۳ ماه نخست امسال، روزانه به صورت میانگین حدود ۳ هزار و ۸۰۰ تماس با اورژانساجتماعی در سراسر کشور برقرار شده که از این تعداد حدود ۳۰۰ مورد اعزام به محلداشته‌ایم. محمود علی‌گو با بیان اینکه اورژانس اجتماعی جامعه هدف مشخصی دارد، باتأکید بر همکاری و هم‌افزایی داستگاه‌های اجرایی که در مصوبه سال ۹۲ هیأت وزیران به تصویبرسیده، خاطرنشان می‌کند: بین دستگاه‌های همکار که قانون برای فوریت‌های اجتماعیتعیین کرده، وزارت ارتباطات همکاری قابل توجهی انجام داد؛ با اورژانس ۱۱۵ ارتباط خوبی داریم ومجموعه قوه‌قضائیه به صورت شبانه‌روزی با این مجموعه همکاری می‌کند، با این حال دربخش صدور احکام نیاز به تعامل بیشتری وجود دارد که امور مربوط با سرعت پیگیری شود.

او با بیان اینکه در این حوزه مشکل عمده ما به اداره کل اتباع ومهاجران خارجی مربوط است، اظهار می‌کند: در قانون قید شده تعیین‌تکلیف افراد خارجیفاقد مجوز اقامت، ارجاع‌شده از مرکز با قید فوریت و پذیرش آن‌ها در مراکز مرتبط بااداره کل اتباع و مهاجران خارجی انجام می‌شود، اما در عمل چنین چیزی وجود ندارد کهباید رویکرد و ت شفاف برای این موضوع تعیین شود.

مدیرکل دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی، آموزش رایکی از اصول اساسی در حوزه اورژانس اجتماعی دانسته و می‌گوید: وزارت علوم، تحقیقاتو فناوری رشته‌های مختلفی مثل مددکاری اجتماعی را در سرفصل‌های آموزشی دارد، امادر سال‌های اخیر به این رشته‌ها کمتر توجه شده؛ البته باید بپذیریم آموزش‌ها نبایدفقط در قالب دانشگاهی خلاصه شود. ما در حوزه اورژانس اجتماعی به آموزشی‌های تخصصینیاز داریم.

 سند تحول اورژانس اجتماعی منتظر تصویب هیأت دولت

علی‌گو با تأکید بر اینکه در حال حاضر همکاران ما در اورژانساجتماعی برنامه تحولی آماده کرده‌اند که نظام ارتقای کارکنان اورژانس بر اساسآموزش‌های تخصصی تعیین می‌شود، خاطرنشان می‌کند: آموزش و امنیت شغلی کارکنان،مبحثی جدی است که از طریق این برنامه پیگیری می‌شود و حتی به دنبال تصویب آن درهیأت وزیران هستیم.

او تصریح می‌کند: اگر موضوع امنیت شغلی و روانی کارکنان اورژانساجتماعی تأمین نباشد، قطعاً در نوع برخورد با آسیب‌های اجتماعی بازدهی کمتریخواهیم داشت.

علی‌گو معتقد است اورژانس اجتماعی اگر بدرستی در جامعه معرفی شود،تأثیر قابل توجهی در کاهش ناهنجاری‌های اجتماعی خواهد داشت. او می‌گوید: در مواردیمانند اقدام به خودکشی، قتل یا خشونت‌های شدید دیگر؛ قطعا خشونت‌های زمینه‌ای وجودداشته و بتدریج شدیدتر شده است. اگر خشونت‌های ابتدایی گزارش شود، از فاجعه‌هایبعدی جلوگیری می‌شود.

مدیرکل دفتر امور آسیب‌دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی با تأکید براینکه گزارش‌های مردمی در زمینه مقابله با آسیب‌های اجتماعی موثر هستند، می‌گوید:مردم باید با سامانه ۱۲۳ و کارکرد‌های اورژانساجتماعی آشنا شوند؛ در این حوزه کم‌کاری و ضعف‌هایی وجود دارد که هم از جانب مابوده و هم رسانه‌ها. بر اساس آنچه قانون تعیین کرده، رسانه‌ها بویژه صداوسیماوظیفه دارد با رعایت مقررات مربوط، نسبت به تهیه و پخش برنامه‌های مرتبط با خدماتفوریت‌های اجتماعی در شبکه‌های ملی و استانی با هماهنگی سازمان اقدام کند، اما سال‌هایگذشته در عمل اقدام قابل توجهی انجام نشده بود. با این حال امسال ۲ برنامه در حوزهاورژانس اجتماعی با صداوسیما در دست تهیه است؛ یکی برنامه شکلات تلخ مربوط به شبکه۵ و برنامه دیگر برایشبکه ۲ که در حال تصویب است.

او با بیان اینکه تلاش می‌کنیم با همه رسانه‌ها، خبرگزاری‌ها ونشریات تعامل و همکاری مناسبی داشته باشیم، تأکید می‌کند: انتظار داریم رسانه‌هابا رویکرد مورد محور با اورژانس ۱۲۳ برخورد نداشته و همهفعالیت‌ها را پوشش بدهند؛ باید جامعه با برنامه‌ها و اقدامات این مرکز آشنا شوند ومعتقدم حتی اگر یک نفر را هم نجات بدهیم به رسالت خود عمل کرده‌ایم.

بر اساس آنچه در این گزارش عنوان شد، تماس با سامانه ۱۲۳ در موارد بحرانی می‌تواندبسیاری از اختلافات خانوادگی و مشکلات اجتماعی را به سرانجام خوبی برساند. اگرمراکز خدمات اجتماعی از جمله اورژانس اجتماعی آنگونه که باید به مردم معرفی شوند،شاید ماجرای تلخ زوج اهل اندیکا برای دختر و پسر جوان دیگری تکرار نشود یا هیچمادری در سوگ قتل دخترش داغدار نباشد.منبع:خبرگزاریمیزان/13 تیر99

 


یادداشت:کاهش همکاری نتیجه تعارض در تصمیم‌گیری‌هاست

سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

  

 یکی از موضوعاتی که امروز همه دنیا با آن درگیر هستند، مربوط بهویروس کرونا یا همان کووید 19 است که تقریبا بیشتر از پنج ماه است که ما در ایراندرگیرش شده‌ایم و قبل از آن چین و بعد از آن سایر کشورها نیز درگیرش شدند. طبیعتادر چنین شرایطی با توجه به ویژگی این ویروس که عمدتا مبتنی بر رعایت بهداشت فردی وبهداشت محیط برای پیشگیری و کنترل این بیماری است، همکاری مسئولان و مردم در اینشرایط اجتناب‌ناپذیر است. وقتی بحرانی ایجاد می‌شود، مردم انتظار دارند تصمیم‌گیری‌هاییکه مسئولان انجام می‌دهند دغدغه یا نگرانی‌شان را از بین ببرد یا کمتر کند. درشروع بحران کرونا یکی از مشکلات ما مدیریت این بحران بود که از کمبود لوازم شروعشد. گرچه در کوتاه‌مدت این کار انجام شد. با توجه به جایگاهی که ستاد ملی کروناداشت، طبیعتا هرچه جلوتر آمدیم، این هماهنگی بیشتر شد به‌گونه‌ای که حتی چند ماههم که مراکز آموزشی و اجتماعی و غیره تعطیل بود، بدون شک همراهی و همکاری مردم درموفقیت کنترل این بیماری تاثیرگذار بود و نمی‌شود به‌راحتی از کنار آن گذشت. چراکهاگر مردم همراهی نمی‌کردند، به مراتب وضعیت بحرانی‌تر بود و ما به جایی نمی‌رسیدیمکه تعداد فوتی‌هایمان کم شود. در چنین شرایطی بعد از گذشت دو، سه ماه در نهایتدولت تصمیم گرفت بین حفظ سلامت مردم و رونق کسب و کار، چراکه بخشی از منابع درآمدیدولت هم به همین رونق کسب و کار و مالیات و موضوعات مشابه مرتبط بود، در قالبفاصله‌گذاری هوشمند به‌تدریج شروع به آزاد کردن یکسری فعالیت‌های اقتصادی و فرهنگیو بعد فعالیت‌های ورزشی کند. اما از آن طرف شعار در خانه بمانید، همچنان داردتکرار می‌شود که تعارضی در تصمیم‌گیری‌هاست. اگر در خانه ماندن، استراتژی اساسی واصلی برای حفظ سلامت مردم هست پس باز کردن اماکن عمومی چیست؟ ممکن است دولت بگویدبه خاطر رونق و کسب و کار مجبور به انجام این کار شده است اما مردم اگر مراعاتنکنند، خودشان باید تاوان پس دهند. این به نوعی خالی کردن پشت مردم است. مهم ایناست که مردم در بحران‌ها انتظار دارند دولت کنارشان باشد. همانطور که مردم دربحران‌ها و شرایط مختلف کنار دولت‌ها هستند و فقط مربوط به جامعه ما نیست و درتمام جوامع این موضوع وجود دارد. لذا وقتی می‌گویند تهران 10 تا 15 درصد پروتکل‌هارا رعایت می‌کنند و 12 استان مجددا به وضعیت قرمز برگشته‌اند، نشان می‌دهد که مردمدر این مرحله دچار یک تعارض و تضاد شده‌اند بین آنچه استراتژی در خانه ماندن هست وتصمیماتی که دولت برای بازگشایی بسیاری از فعالیت‌ها از جمله فعالیت‌های ورزشی وبازار و ادارات گرفته است. قبل از کرونا هم موضوع دهک‌های پایین و فقر، موضوع جدیکشور ما بود. حالا که این موضوع چند ماه طول کشید در عمل فشارهایی که به مردم برایتامین معیشت‌شان وارد شده و اگر تصمیماتی را که ستاد ملی کرونا می‌گیرد قبولدارند، اما در عمل پایبندی به آن دشوار است و رفتار امروز برخی شهروندان نشان‌دهندههمین است.منبع: رومه آرمان/14 تیر 99

 


همراهی بی‌قید و شرط شهروندان، راه خروج از کرونا

همراهی بی‌قید و شرط شهروندان، راه خروج از کرونا

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران راه حل جلوگیری از شیوع بیشتر کرونا را همراهی بی‌قید و شرط شهروندان در رعایت نکات بهداشتی دانست.

سیدحسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان این که بیماری کرونا تقریبا همه کشورهای دنیا را گرفته است و همه هم در تلاش هستند تا آن را مدیریت کنند و تجاربشان را به اشتراک بگذارند، گفت: با توجه به شیوه پیشگیری از ابتلا به این بیماری که مبتنی بر رعایت بهداشت فردی و بهداشت محیط است، چاره‌ای جز اینکه مردم در این شرایط برای مدیریت این بحران پر رنگ‌تر از همیشه ایفای نقش کنند، وجود ندارد.

وی افزود: البته این به منزله بی‌تفاوتی مسئولان و مطالبه‌گر نبودن آنها نیست، اما واقعیت این است که تجربه چندماه نشان داد دنیا در برابر این ویروس فلج شده است.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه حتی کشورهایی که منبع تولید علم هستند نیز در برابر این بیماری فلج شده‌اند، اظهار کرد: مردم دو راه دارند یکی اینکه با بی خیالی منتظر اتفاقات باشند که دود این مساله به چشم خودشان می‌رود، عوارض متعدد مشکلات اقتصادی ناشی از این ویروس به مشکلات اقتصادی پیشنین اضافه می‌شود و همه اجزای زندگی مردم را تحت الشعاع قرار می‌دهد؛ راه دیگر این است که در کنار نیتی از شرایط مختلف مردم برای خودشان هم که شده همکاری کنند و پروتکل‌ها را تاجایی که امکان دارد رعایت کنند تا از انتشار این ویروس و هزینه‌های مادی و انسانی کاسته شود.

چلک با اشاره به اینکه عباراتی از این دست که کرونا تمام شده است» به بحرانی‌تر شدن شرایط منجر می‌شود، تصریح کرد: مردم باید به مسئولان مرتبط در حوزه وزارت بهداشت و ستاد کرونا اعتماد کنند. این بیماری در حال حاضر تمام گروه های سنی را در برگرفته و روند افزایشی آن نگرانی‌ها را بیشتر کرده است.

وی با بیان اینکه باید تلاش کرد تا شرایط تحت کنترل در بیاید، اظهار کرد: چرا که هزینه‌های ناشی از این بیماری صرفا اقتصادی نیستند، بلکه بخشی از آنها روانی هستند. یا باید بپذیریم این هزینه‌ها را پرداخت کنیم یا اینکه با هم همراه شویم و موضوع بیماری را مدیریت کنیم.

به گفته رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، تاثیر کرونا بر خانواده‌ها نیز درصورت استمرار بیشتر خود را نشان خواهد داد چراکه بخشی از این تاثیرات این است که به دنبال شرایط نامناسب اقتصادی پیشین هرچه با شیوع بیماری محدودیتهای بیشتری اعمال شود، طبیعتا مشکلات اقتصادی مردم بیشتر شده و عوارض آن صرفا اقتصادی نخواهد ماند بلکه می‌تواند تبدیل به عوارض اجتماعی، ی و امنیتی شود.منبع: ایسنا/12 تیر99


مسوولیت آموزش و پرورش در قبال زندگی خارج از مدرسه دانش‌آموزانچیست؟

زنگ آخر

زهرا چوپانكاره

روزیكه تصویر چهره خاموش و یخ‌زده فرهاد رسید و بعد روزی كه تصویر خندان رومینا باكلمه داس و پدر همنشین شد، مخاطبان خبر مرگ دو نوجوانی را خواندند در سن دانش‌آموزی،نوجوانانی كه به جای نیمكت‌های مدرسه وارد بازی دیگری شدند؛ یكی قربانی كار كودكشد و فقر، یكی دیگر قربانی كودك‌آزاری یك مرد بالغ و بعد خشونت و دختركشی پدر. دراین میان كه پلیس و امدادگران و خانواده‌ها و همسایه‌ها و دادستانی و رسانه‌هامشغول شرح ماجراها و چرایی و ذكر مصیبت بودند، خبری از آموزش و پرورش نبود. فرهادو رومینا دو نفر از میلیون‌ها دانش‌آموز این كشور بودند كه خارج از دیوارهای مدرسهدیگر خودشان می‌دانند و خانواده‌شان و وضعیتی كه در آن به دنیا آمده‌اند. اما اینسكوت آموزش و پرورش سبب نمی‌شود كه نپرسیم چطور می‌شود كودكی در سن دانش‌آموزیدرگیر آسیب‌های جدی اجتماعی شود و خانه دوم» نداند و نبیند و به جای آنها ازدیگران كمك نخواهد؟ آیا وظیفه این نهاد با نزدیك به 14 میلیون دانش‌آموز كه درسراسر كشور دامن گسترده است تنها در میان دیوارهای مدرسه‌ها محدود می‌شود؟ زنگ آخركه می‌خورد زندگی دانش‌آموزان تمام می‌شود تا مراسم صبح‌گاه فردا؟ محمدرضا نیك‌نژاد،معلم و سیدحسن ‌چلك، رییس انجمن مددكاران اجتماعی ایران به این سوالات پاسخداده‌اند. هر دو نفر توضیح می‌دهند كه چرا به نظر آنها این وزارتخانه نمی‌تواند اززیر بار حوادث خارج از مدرسه شانه خالی كند

محمدرضانیك‌نژاد، معلم است و كنشگر صنفی. در این سال‌ها مطالعاتی در حوزه نهاد مدرسه درایران و سایر كشورها داشته و بر همان اساس است كه می‌گوید وقتی در مورد وظیفهمدرسه درقبال زندگی خارج از كلاس درس دانش‌آموزان حرف می‌زنیم باید ببینیم در موردچه نوع مدرسه‌ای حرف می‌زنیم: در سراسر جهان به لحاظ كاركردی، طیفی گسترده ازمدارس داریم. مثلا در كشورهایی مانند كشورهای اسكاندیناوی یك نوع مدرسه داریم كهدر واقع نهادهای محله‌ای محسوب می‌شوند، یعنی اصلا مدرسه روز تعطیل و غیرتعطیلندارد. در این كشورها شكل خاصی از مدرسه هست كه به چشم یك نهاد فرهنگی و اجتماعیبه آن نگاه می‌شود. این یعنی علاوه بر اینكه بچه‌ها آنجا هستند و خانواده‌ها خارجاز زمان مدرسه هم در آنها رفت‌‌وآمد دارند. در ژاپن هم چنین مدارسی هستند. كتابیاز دكتر سركار آرانی می‌خواندم كه نوشته بود مدارس در ژاپن جزو مستحكم‌ترینساختمان‌ها در برابر زله هستند. یعنی در حوادث طبیعی تبدیل به محل تجمع خانواده‌هامی‌شوند. غیر از آن هم فعالیت‌های اجتماعی، فرهنگی و حتی ی هم در این مدارسشكل می‌گیرند كه خانواده‌ها هم به آنها ورود پیدا می‌كنند و در كنار فرزندان‌شانهستند. بچه‌ها هم خارج از زمان مدرسه می‌توانند بروند مثلا فوتبال بازی كنند و ازسالن موسیقی استفاده كنند. ما اصلا تصوری از این‌گونه مدارس در كشورمان نداریم.»از اینجاست كه او مساله آسیب‌های اجتماعی را مطرح می‌كند چون مدرسه‌ای كه به آنكاركرد موردنظر در صحبت‌هایش رسیده، نمی‌تواند خودش را از اتفاقاتی كه برای كودكانو نوجوانان می‌افتد و آسیب‌هایی می‌بینند، جدا بداند: اگر كشور خودمان را همدرنظر بگیریم، اگر چند تا نهاد را درنظر بگیریم كه باید به چنین وضعیت‌هایی رسیدگیكنند، آموزش و پرورش قطعا در كنار نهادهایی مثل بهزیستی قرار می‌گیرد كه باید آسیب‌هایاجتماعی را پیگیری كنند؛ چه به لحاظ آماری و چه به لحاظ ارتباطی كه با دانش‌آموزاندارند. یعنی آموزش و پرورش وظیفه دارد كه در این مواقع وارد شود، اظهارنظر كند وحتی بابت اتفاقاتی كه رخ می‌دهد معذرت‌خواهی كند. در كل جهان هیچ سیستمی بهگستردگی آموزش و پرورش نداریم. برای همین است كه كاركردهای بسیار زیادی را می‌توانیمبرای مدرسه درنظر بگیریم، ازجمله رسیدگی به آسیب‌های اجتماعی.» 


باتوجهبه این شناخت و داشتن آمار و البته برخورد معلمان با دانش‌آموزان است كه نیك‌نژادمعتقد است كه آموزش و پرورش نمی‌تواند سهمی از پیشگیری و مقابله با آسیب‌های خارجاز محیط مدرسه نداشته باشد: منِ معلم سر كلاس می‌فهمم كه دانش‌آموزانم ممكن استدرگیر چه مشكلاتی باشند. من دانش‌آموز معتاد در كلاسم داشته‌ام، دانش‌آموزی كهصبحانه نمی‌خورده، دانش‌آموزی كه شب‌كار بوده و بعد خودش را به مدرسه می‌رسانده،می‌خواهم بگویم محل شناسایی آسیب‌های اجتماعی، مدرسه است و اگر یك روز دانش‌آموزیمدرسه نیامد باید مدرسه پیگیر باشد. الان در همه مدارس دولتی و غیردولتی سریعنیامدن بچه‌ها را پیگیری می‌كنند و این موضوع به نسبت زمانی كه ما دانش‌آموز بودیمخیلی بیشتر باب شده. حالا وقتی مدرسه تا این حد درگیر مسائل بچه‌هاست چطور می‌شودكه آموزش و پرورش خودش را كنار بكشد؟»


مدرسهالبته به صورت عمومی به عنوان آن نهاد اجتماعی با كاركردهای فراوانی كه به گفته اودر برخی كشورها رسمیت دارد، در كشور ما شناخته نمی‌شود. از قضا این یكی از نكاتیاست كه قرار بوده محل توجه مسوولان آموزش و پرورش قرار بگیرد، چراكه به گفته اینمعلم مدرسه در سند تحول بنیادین به عنوان یك مركز فرهنگی تعریف شده است، هماناتفاقی كه در كشورهای اسكاندیناوی شكل گرفته است و مرحله به مرحله قوی‌تر می‌شود.نیك‌نژاد توضیح می‌دهد: وقتی در سند تحول بنیادین این موضوع آمده است و مدرسهنهادی است كه به صورت مستقیم با دانش‌آموزان ارتباط دارد و با واسطه آنها می‌تواندبا خانواده‌ها دیدار كند، وزیر نمی‌تواند خودش را پنهان كند


نیك‌نژاد،از امضاكنندگان همان بیانیه‌ای كه پس از قتل رومینای اشرفی، سكوت آموزش و پرورش رازیر سوال برد: مسوولان آموزش و پرورش بهتر است به این نكته توجه كنند كه شانهخالی كردن از مسوولیت خود در رخدادها و فاجعه‌های اجتماعی و بی‌توجهی به نقشی كهخواسته یا ناخواسته در آنها ایفا می‌كنند باعث از بین رفتن اتفاق‌های تلخ وجانگدازی همچون قتل رومینا نمی‌شود بلكه برعكس، نپذیرفتن مسوولیت به رشد بیشتر ایننابهنجاری‌ها در نهان و آشكار كمك می‌كند. گام نخست برای بهبودی اوضاع، پذیرشمسوولیت است. ما نهادهای تگذار و مسوول در آموزش و پرورش، ازجمله شورای عالیانقلاب فرهنگی، شورای عالی آموزش و پرورش و وزارت آموزش و پرورش را دعوت به برخورداخلاقی و مسوولانه می‌كنیم و انتظار انجام كارهای عملی و موثر در جهت جلوگیری ازروی دادن دیگر بار چنین فاجعه‌هایی را داریم.» او می‌گوید كه در ساختار درست درسیباید مشاورانی در كنار دانش‌آموزان حضور داشته باشند تا بتوانند به اتفاقاتی كه درزندگی روزمره آنها رخ می‌دهد و ممكن است آنها را در معرض خطر قرار بدهد، واقفباشند: ما در مدارس كشورهای پیش‌رو پرستار مدرسه داریم كه اگر در مدرسه اتفاقیافتاد حاضر باشد و غیر از آن هم مسائل جسمی و حتی جنسی دانش‌آموزان را هم پیگیریكند. روانشناس در مدارس هستند و اینها سمت‌های رسمی تعریف ‌شده‌اند. اما الان ازهر طرفی كه می‌چرخیم می‌بینیم كه اینها (آموزش و پروش) بنا را گذاشته‌اند بر صرفه‌جویی.من در منطقه 12 در مدرسه‌ای تدریس می‌كردم كه دو مشاور داشت؛ یكی، دو روز در هفتهمی‌آمد و یكی هم دو یا سه روز. نهایتا 5 روز در هفته حضور داشتند. حالا هر كدام ازاینها حتی در حد مشاوره درسی چطور می‌توانند دو روزه 200 دانش‌آموز را پشتیبانیكنند؟ وقتی با آنها صحبت می‌كردی متوجه می‌شدی كه آموزش خاصی هم در زمینه آسیب‌هایاجتماعی دانش‌آموزان ندیده‌اند یعنی در همان حدی كه منِ معلم فیزیك می‌دانستم آنهاهم می‌دانستند شاید با كمی دید تخصصی‌تر اما اینكه چگونه با هر دانش‌آموزی مواجهشوند را آموزش ندیده بودند.» حالا این موضوع را باید به سایر نقاط كشور به غیر ازتهران تسری داد. شرایطی كه او توصیف می‌كند مربوط می‌شود به یك مدرسه در پایتخت ودر مقابل به عنوان نمونه مدرسه كم‌جمعیت رومینا قرار دارد. پس از قتل دختر نوجوانبه دست پدرش، مجید علیپور، رییس اداره روابط عمومی اداره كل آموزش و پرورش استانگیلان در گفت‌وگویی به اعتماد» پاسخ داد كه در منطقه حویق (محل زندگی، تحصیل و مرگرومینا) صرفا دو مشاور فعال هستند، یك مشاور مرد و یك مشاور زن. برای چه تعداددانش‌آموز؟ امسال در مجموع بیش از  ۶ هزار و ۲۰۰ دانش‌آموز دارد كه از این تعداد بیش از ۲ هزار و ۹۰۰ نفر دختر هستند كه یكمشاور دارند. سه مربی پرورشی و ۶ معاون پرورشی هم البته در این منطقه هستند


زمانهعوض شده است، تغییراتی انجام شده و به عقیده این معلم و كنشگر صنفی ما در زمینهارتباط با خانواده‌ها و آموزش آنها به عقب رفته‌ایم: زمانی كه من راهنمایی می‌رفتم،در همان موقعیت جنگ و سختی، مدارس دولتی عادی هم هر دو، سه هفته یك بار خانواده‌هارا دعوت می‌كردند و كلاس‌های رایگان داشتند تا خانواده‌ها با مراحل رشد بچه‌هاآشنا شوند و راهنمایی‌شان می‌كردند. این چند سال كلا این كارها تعطیل شده. به نظرمن وقتی در اسناد بالادستی بر مساله آسیب‌های اجتماعی، آموزش‌های ایدئولوژیك خاصخودشان، آموزش‌های فرهنگی و اجتماعی و جنسی تاكید شده، وقتی این آموزش‌ها ناكارآمداست و اتفاقاتی اینچنینی رخ می‌دهند، آن كسی كه مسوول این آموزش‌هاست باید پاسخگوباشد. اینجاست كه می‌گوییم این ساختار آموزش و پرورش باید جواب بدهد و نمی‌تواندبه هیچ بهانه‌ای خودش را كنار بكشد


همهاینها، همه این حرف‌ها و نقدها و مقایسه با كشورهای اسكاندیناوی و غیره باز می‌رسدبه همان مساله پول و بودجه: از درون كلاس بگیر تا بالاترین رده‌های مدیریتی درآموزش و پرورش، همه یك خط‌كش دست گرفته‌اند و فقط به فكر این هستند كه با اینبودجه چه می‌شود كرد. مدیر مدرسه كه در تمام اسناد بین‌المللی به عنوان رهبرآموزشی شناخته می‌شود و باید ساختار آموزشی یك مدرسه را هدایت كند تبدیل شده بهداروغه ناتینگهام؛ مدیر را نشانده‌اند كه هر كسی وارد شد سر و تهش كند تا بلكهپولی از جیبش بیرون بریزد. غیر از تبعات خیلی خطرناك مالی كه این قضیه پیش آورده،این مدیر نهایتا باید تمركزش این باشد كه پول جمع كند یا ببیند كدام نهادی حاضراست به آنها كمك كند


اگرطرحی مثل نماد هم وارد شود، چون اولویت نیست و در حاشیه نیازها قرار می‌گیرند بهآنها توجهی نمی‌شود. این نماد كجا اجرا شده؟ من دو، سه سال در مدرسه‌ای در مقطعمتوسطه اول درس می‌دادم. طرح نماد را چطور اجرا می‌كردند؟ یك نمایشگاهی برگزار می‌كردندكه عكس معتاد داشت و مثلا بیماری‌های مختلف و غیره. همین هم نمی‌گویم بد است امامی‌خواهم بگویم این نهایت كار بود چون مدیر حتی نمی‌توانست مثلا دو تا استاددانشگاه دعوت كند كه بیایند و برای خانواده‌ها و بچه‌ها صحبت كنند چون نمی‌شود كهبدون پول ازشان خواست وقت بگذارند.» آموزش و پرورش با 14 میلیون در تماس است كه بهگفته این معلم حتی اگر با مقیاس آمارهای جهانی هم بسنجیم یعنی به صورت طبیعی 2 تا3درصدشان در معرض آسیب‌های مختلف هستند. اگر آموزش و پرورش خودش را كنار بكشد پسچه كسی قرار است به آنها رسیدگی كند؟ 

پیشاز آنكه دیر شود


یكیاز نگرانی‌هایی كه در كشور داریم به حوزه آسیب‌های اجتماعی برمی‌گردد و یكی ازبهترین بسترها و كانون‌ها برای پیشگیری و شناسایی افراد در‌معرض آسیب‌‌های اجتماعییا آسیب‌دیده و حتی خانواده‌های نیازمند، آموزش و پرورش است. آموزش و پرورش بهدلیل دراختیار داشتن سه ضلع موثر در پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی یعنی دانش‌آموزان،اولیای مدرسه و اولیا و سرپرستان بچه‌ها از بهترین ظرفیت‌ها برخوردار است، منتهاآموزش و پرورشی كه تفكر اجتماعی بر آن حاكم باشد، شادی‌گریز نباشد و پرورش بهاندازه آموزش برایش مهم قلمداد شود و روی سواد اجتماعی تمركز ویژه داشته باشد.»سیدحسن ‌چلك، رییس انجمن مددكاران اجتماعی ایران صحبت‌هایش را در مورد اهمیتمسوولیت‌ پذیرفتن آموزش و پرورش در مورد آسیب‌های اجتماعی خارج از مدرسه تقریبامانند نیك‌نژاد آغاز می‌كند. با همان تاكید بر دسترسی به طیفی گسترده از شهرونداندر سن مدرسه و البته با این شرط كه اصولا نگاهی اجتماعی به حوزه مدرسه وجود داشتهباشد. با این توضیح، رسیدن به مدرسه‌ای كه دانش‌آموزان را علاوه بر سواد شیمی وفیزیك و ادبیات با سواد اجتماعی هم بار بیاورد از نظر او یك ویژگی مهم دارد: اینموضوع مستم این است كه آموزش و پرورش واحد مددكاری اجتماعی را در مدارس تاسیسكند كه متاسفانه هیچ مدرسه‌ای در ایران این واحد را ندارد. بله چند سالی هست كهمشاورانی می‌آیند و آموزش می‌بینند كه بتوانند كارهایی انجام دهند اما مشاور مشاوراست، روانشناس روانشناس و مددكار اجتماعی هم مددكار اجتماعی. اگر قرار بود اینهاكار هم را انجام دهند كه تبدیل به رشته‌های تخصصی از كاردانی تا دكترا نمی‌شدند.» 


بعضیاز مشكلاتی كه بچه‌ها در درون خانه‌ها دارند، می‌توانند بسترساز گرایش آنها بهآسیب‌های اجتماعی شوند. ‌چلك به همین دلیل تاكید دارد كه از طریق مدرسه استكه شناسایی این قبیل زمینه‌ها راحت‌تر امكان‌پذیر است: بچه‌ای كه یكی از اعضایخانواده‌اش درگیر اعتیاد است یا مرتكب جرمی شده، اگر مدرسه بتواند آنها را زودترشناسایی كند، می‌تواند به آنها خدمات بدهد یا برای بهره بردن از منابع اجتماعیموجود، آنها را ارجاع بدهد. این ظرفیت بزرگی است كه آموزش و پرورش دارد. اگر حتیبه هر دلیلی دانش‌آموز خودش درگیر یكی از آسیب‌ها شد؛ مثلا به اعتیاد روی آورد،اقدام به خودكشی كرد، درگیر مصرف مشروبات الكلی شد یا رابطه با جنس مخالف برقراركرد، آموزش و پرورش می‌تواند با شناسایی آنها و دسترسی آنها به منابع اجتماعی كمككند تا این بچه‌ها توانمند شوند و اگر نیاز به حمایت‌های دیگر داشتند، از طریقارجاع به سازمان‌های مرتبط این حمایت را از آنها به عمل آورد


یكیاز موضوعاتی كه در مورد نقش آموزش و پرورش در پیشگیری یا مقابله با آسیب‌هایاجتماعی دانش‌آموزان مطرح می‌شود همین امكان ارجاع به سایر مراكز ذی‌صلاح است. اماچقدر این ارتباط میان دستگاه‌ها وجود دارد؟ چقدر آموزش و پرورش وظیفه خود می‌داندكه بهزیستی را درگیر مسائل دانش‌آموزان كند؟ ‌چلك توضیح می‌دهد: زمانی كهخودم مدیركل دفتر امور آسیب‌دیدگان سازمان بهزیستی بودم، تفاهمنامه‌ای با آموزش وپرورش داشتیم و آنجا بحث ارجاع مطرح شده بود. الان هم در قالب طرح نماد، كارهاییدارد انجام می‌شود اما نهادینه‌شده نیست. ما بیش از هر چیزی نیاز داریم كه اینارتباط نهادینه شود و برای این هدف، باید آموزش و پرورش واحد مددكاری اجتماعی رادر تشكیلات رسمی‌اش بپذیرد. با طرح‌های موقتی و مقطعی كه با آمدن یك مدیر اجرا می‌شودو با رفتن همان مدیر از بین می‌رود، نمی‌شود استفاده مفیدی از این ظرفیت كرد.» اومعتقد است كه وزیر آموزش و پرورش كه دانش اجتماعی دارد» در چنین شرایطی به عنوانمسوول این وزارتخانه، برای استقرار دایمی مددكاران در مدارس تمهیداتی بیندیشد كهعاقبت اقدام موثری برای پیشگیری و مقابله با آسیب‌های اجتماعی دانش‌آموزان انجامشود
باهمه این بررسی‌ها و راهكارهایی كه ارایه می‌شود، در موضوع آسیب‌های اجتماعی و دانش‌آموزانهمواره یك مساله وجود دارد؛ اطلاعات و آمارها در این حوزه محرمانه‌اند. در نبوداطلاعات موثق، یكی از دشواری‌های كار رسانه این است كه در چه حوزه‌ای و با چهرویكردی باید با مساله دانش‌آموزان و مصایب احتمالی پیش روی آنها مواجه شود؟ ‌چلكمی‌گوید كه آموزش و پرورش نباید با این حوزه با رویكرد ی برخورد كند: اینهاواقعیت جامعه ماست. نه فقط در آموزش و پرورش بلكه در جامعه هم همین است؛ هر چهپنهانكاری صورت بگیرد، آن موضوع حادتر می‌شود و طبیعتا برای موفقیت، درمان، كاهش وكنترل هم باید هزینه بیشتری بپردازیم. گاهی هم ممكن است دیگر دیر شود و نتوانجبران كردمنبع: رومه اعتماد/11 تیر99)

 


یادداشت اعتماد

موضوعاقشار خاص نمی تواند به غیردولت واگذار شود

  

مقوله رسیدگی به اقشارآسیب پذیر جامعه وظیفه ذاتی دولت و غیرقابل واگذاری است.

دکتر سیدحسن چلک دریادداشتی در رومه اعتماد نوشت:

یکی از وظایف دولت براساسقانون اساسی توجه به حوزه رفاه و تامین اجتماعی، حمایت از ن و کودکان، حمایت ازافراد پیر، بی‌سرپرست و بدسرپرست، حمایت در شرایط بیماری و سوانح و حوادث و از کارافتادگی و… است که در اصل ۲۱ و ۲۹ قانون اساسی به آنهااشاره شده است. گرچه باقی حقوق ملت مشمول تمام افراد می‌شود اما در حوزه اجتماعیبه‌طور مشخص این دو اصل و نیز اصل ۱۰ که مربوط به اصل بنیانخانواده است بخشی از مولفه‌های اجتماعی به حساب می‌آید که دولت مکلف به ایفای نقشخود برای حمایت و ارتقای کیفیت زندگی همه مردم است. طبیعتا دولت‌ به معنای عام خودبرای تحقق وظایفش در حوزه اجتماعی و در زمینه‌های ت‌گذاری، برنامه‌ریزی، اجراو نظارت می‌تواند از ظرفیت سازمان‌های غیردولتی هم استفاده کند. ما در ایرانسازمان دولتی بهزیستی را داریم و در کنار آن کمیته امداد به عنوان سازمان عمومیغیردولتی، بنیاد شهید و امور ایثارگران برای نیروهای خاص و سازمان‌های بین‌المللیمانند هلال‌احمر در همین زمینه فعالیت می‌کنند.


علاوهبر آن بخشی از امور اجتماعی در سازمان‌ها و ساختار سازمانی به معنای عام خود تعریفمی‌شود مانند قانون حمایت از حقوق معلولان، کودکان بی‌سرپرست و بد سرپرست، قانونمدیریت بحران و موضوعات متعدد دیگر که برای اینها ساختاری تشکیل می‌شود که بخشی ازآن دولتی است. بخشی از آن نیز نهاد عمومی غیردولتی هستند که براساس ضوابطی کهحاکمیت تعریف کرده مجوز می‌گیرند و فعالیت خود را تحت نظارت سازمان صادر‌کنندهمجوز انجام می‌دهند؛ لذا بخش اجتماعی به عنوان بخشی مهم و تاثیرگذار باید موردتوجه دولت قرار گیرد. بخشی از این حمایت‌ها جنبه حاکمیتی دارد که معتقدم دولتنباید آنها را به بخش‌های خصوصی و غیردولتی واگذار کند زیرا چنین اقداماتی گاهی ازنظر امنیتی آسیب‌زا است. بخش حمایت از ن در مقابل خشونت، نی که درگیر مسائلاخلاقی می‌شوند، ن آسیب‌دیده اجتماعی، ن زندانی از جمله فعالیت‌هایی هستندکه دولت باید ساختار آن را در خود ایجاد کند، نیروی انسانی و منابع مالی آن راتامین کرده و اجرای آن نیز با خود دولت باشد. ممکن است این سوال مطرح شود که آیانباید دولت در این حوزه از ظرفیت‌ سازمان‌های غیردولتی استفاده کند.بله، باید از ظرفیت‌ها استفاده کند اما واگذاریصفر تا صد کار در بخشی از امور اجتماعی و خارج شدن آن از دست دولت به نفع هیچ‌کسنیست. کشورهایی مثل سوئد، دانمارک و سوییس که دارای شاخص‌های رفاه بالا هستند نیزدر حوزه حمایت اجتماعی بخشی از خدمات و فعالیت‌ها را مستقیما به همه مردم می‌دهند.واگذاری امور اجتماعی به صورت تمام و کمال به بخش خصوصی و غیردولتی امکان‌پذیرنیست. البته دولت در قالب جلب مشارکت می‌تواند از ظرفیت خیرین، سازمان‌هایغیردولتی و حوزه‌هایی از این دست استفاده کند. اما خالی کردن مطلق دست دولت بهبهانه واگذاری در حوزه اجتماعی بسیار خطرناک است. حوزه اجتماعی شوخی‌بردار نیست وبه بهانه واگذاری و کوچک‌سازی نباید همه بخش‌های امور اجتماعی از دولت خارج شوند.به ویژه آنجایی که موضوع اقشار دارای نیاز‌های خاص و نیازمند مطرح می‌شود حساسیتباید در دولت وجود داشته باشد.منبع: رومه اعتماد/4تیر99

 


قطع قلم، به قیمت نان می کنی رفیق؟
این خط و این نشان که زیان می کنی رفیق!

. گیرم درین میانه به جایی رسیدهای،
گیرم که زود دکّه، دکان میکنی رفیق!

روزی که زین بگردد و برپشتت اوفتد،
حیرت ز کار و بار جهان میکنی رفیق

تیر و کمان چو دست توافتاد، هوش دار
" سیب " است ، یا" سر " است ، نشان می کنی رفیق!

کفاره اش ز گندم عالَم فزونتر است،
از عمر آنچه خدمت خان میکنی رفیق!

خود بستمش به سنگ لحد،مُرده توش نیست!
قبری که گریه بر سر آن میکنی رفیق!

گفتی: " گمان کنم کهدرست است راه من"
داری گمان چو گمشدگان می کنیرفیق!!

فردا که آفتاب حقیقت برونزند،
" سر " در کدام" برف " نهان می کنی رفیق؟!!شعر از:حسین جنتی


شیوع ویروس کرونا، چه تأثیری بر اصلاح روابط اجتماعی داشته است؟

ما دست‌شستن را یاد گرفته‌ایم

گفت‌وگو با حسن ‌چلک،مددکار اجتماعی درباره تغییرات در روابط اجتماعی پس‌از شیوع کووید-19


نگار حسینخانی ـ رومه نگار

تصاویر در آغوش گرفتن مادران و پدران در کاورهای پلاستیکی، دیدارهای پشت پنجره و احوالپرسی‌های فاصله‌دار همان‌قدر که چند‌ماه پیش عجیب و فانتزی به‌نظر می‌رسید، امروز عادی و رویه‌ای روزمره شده است. دیگر از آن بوسه‌های آبدار و بغل‌های تنگ خبری نیست. دیگر از آن مهمانی‌های وقت و بی‌وقت و شرکت‌ کردن‌های گاه‌وبیگاه در عروسی و عزا اثری نمانده است. انگار چهره‌های پشت ماسک، ما را در سرزمین تازه‌ای فرود آورده است؛ هر چند دور و ناشناخته، اما نو و یادگرفتنی. در اینجا تأثیرات مثبت کرونا را با حسن ‌چلک- جامعه‌شناس و رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران- مرور کرده‌ایم.



 با توجه به اینکه ویروس کرونا، بعضی روابط اجتماعی مانند بوسیدن، دست دادن‌های اغراق‌آمیز، مهمانی‌های فرمایشی و. را محدود کرده است، می‌توان شیوع آن را، آغازی برای اصلاح روابط اجتماعی دانست؟ 
روابط مردم در برقراری ارتباط و انتقال احساسات و عواطف، در هر جامعه‌ای متناسب با فرهنگ آن جامعه است. دست دادن و روبوسی در کشور ما، بخشی از فرهنگ اجتماعی ایران تلقی می‌شود. همینطور که کشورهای دیگر به‌گونه خاص خود و متناسب با فرهنگ‌شان این عواطف را بروز می‌دهند. بین اعراب، احوالپرسی به گونه‌ای دیگر است. حتی در یک کشور نیز مولفه‌های فرهنگی در نحوه انتقال صمیمیت، محبت و احترام تأثیرگذار است. ممکن بود عده‌ای برایشان این روابط خوشایند و برای عده‌ای ناخوشایند باشد. اما در دوره شیوع کرونا به‌علت روش‌های انتقال این ویروس در دستورالعمل‌ها، مواردی در تعاملات پیشنهاد شد که با آنچه انجام می‌دادیم متفاوت بود. بحث بر سر مثبت و منفی بودن نیست، اما بعضی از رفتارها تغییرات‌شان از جایی آغاز می‌شود. درباره کرونا هم می‌توان اینگونه گفت که ابراز ارادت‌هایمان در شرایط حاضر احتمالا دیگر مانند گذشته نباشد. مردم حالا پذیرفته‌اند و حتی پس از کرونا هم خیلی‌ها این تغییر سبک رفتار را رعایت خواهند کرد. کرونا کمک‌کننده ارتقای بهداشت فردی و محیط خواهد بود. کرونا هم تمام شود، ما دست‌شستن را یاد گرفته‌ایم. رعایت بهداشت فردی و محیط حساسیت‌برانگیزتر شد. بنابراین توانسته بر این بخش از رفتارمان تأثیرگذار باشد. اکنون نیز غالب مردم این موارد را رعایت می‌کنند. حتی این درباره روابط اعضای خانواده و فرزندان و والدین نیز حاکم است. پذیرش آن سخت است؛ سه بوسه، بغل کردن و دست زدن به شانه فرد مقابل کم‌کم از بین خواهد رفت.
 این به‌معنای کم‌رنگ‌تر شدن روابط و از بین رفتن آن نخواهد بود؟ 
نه. این عادت است. بعید می‌دانم دست ندادن روی کیفیت روابط عاطفی اثرگذار باشد. در عید بازدید‌ها محدود شده ولی اکنون روابط شمایل دیگری گرفته است. با پیامک و تماس این دلتنگی‌ها را برطرف خواهند کرد.
 حساسیت مردم برای حفظ سلامت و دوری‌گزینی از بیماران کرونا و مشکوک به ویروس باعث فاصله‌های قابل توجهی شده است. تا جایی که فرد بیمار گاهی درصدد انکار بیماری خود برمی‌آید. چرا ماهیت این بیماری از ویروسی همه‌گیر تبدیل به برچسبی برای دوری گزیدن بدل شد؟
ویروس کرونا انگ ندارد. اگر کسی حتی در داخل خانواده، مبتلا شد، به‌راحتی می‌تواند پس از گذراندن دوره نقاهت بیماری دوباره در اجتماع حاضر شود. در مقطعی که زمان انتقال ویروس است فرد باید حقوق دیگران را رعایت کند اما برچسب زدن و دوری از آدم‌ها نباید روابط را مخدوش کند و باعث قهر اجتماعی شود. البته ترس از بیماری ممکن است باعث بروز رفتارهای اشتباه شود، اما این نیز از ناشناختن بیماری نشأت می‌گیرد. طرد بیمار نه اخلاقی و نه انسانی است. ما حق زندگی داریم و نباید بیمار را در جزیره‌ای قرار دهیم. این ویروس چنین ماهیتی ندارد و مشکلی برای بیمار ایجاد نخواهد کرد.
 برگزاری مراسم عزا و عروسی جزء لاینفک زندگی ماست که اکنون مختل شده است. چطور باید این مسیر را طی کرد؟
درباره ازدواج باید بپذیریم اکنون در شرایطی هستیم که نباید فرصت‌های دورهمی ایجاد کنیم. بیشترین افراد مبتلا در 2 محیط عزا و عروسی مبتلا شده‌اند. عقل حکم می‌کند وقتی خطر سلامت را تهدید می‌کند، محتاط باشیم. اما فرایند سوگ در تسلای خاطر اطرافیان اثرگذار است. عزاداری با وجود سابقه‌ای که در فرهنگ ما دارد، نیازمند درک خانواده‌ها نسبت به شرایط است. با تماس، پیامک و تماس تصویری می‌توانند این دوران را سپری کنند. خانواده‌هایی که این فرایند را به‌طور کامل طی نمی‌کنند، ممکن است در آینده با مشکلاتی روبه‌رو شوند. آنچه امروز طی می‌کنیم در فرهنگ عزاداری ما نیست. به همین‌خاطر مشاوره سوگ، برای این افراد اامی است.
 اما اگر این روابط را تا خانواده‌ها کوچک کنیم، کرونا روی این کانون‌های کوچک اجتماعی چه تأثیراتی داشته است؟
تعارض بین خانواده‌ها و فرزندان در بحران کرونا خود را نمایان‌تر کرد. البته باید گفت، کرونا چنین شرایطی ایجاد نکرد، این ویروس نشان داد ما خانواده بودن را بلد نیستیم. اما آنچه اتفاق افتاد در ناکارآمدی ساختار خانواده و ضعف آن بود. خانواده‌ها باید بدانند در چنین شرایطی اگر نتوانند به تفاهمی برسند و گفت‌وگوی منطقی با هم داشته باشند، تنش را بیشتر خواهند کرد. خلاف تصور موجود باید به این موضوع اعتراف کرد که خشونت‌های خانگی در این دوران بیشتر نشده، بلکه بروز پیدا کرده است. مهم این است افراد در خانواده مجهز به مهارت مدیریت باشند. وقتی دوران قرنطینه و مانایی این ویروس طولانی می‌شود، بعضی کارها، کارکرد خود را از دست می‌دهد. اما می‌توان از این بزنگاه به‌عنوان فرصت استفاده کرد. بعضی‌ها هم بودند که در همین دوران از تصمیم طلاق صرف‌نظر کردند. تصمیم گرفتند فرصت بیشتری به هم بدهند و به بی‌ارزش بودن توقعات‌شان پی بردند. اما چون این بازه زمانی طولانی شده و ما خلاقیت لازم را برای استفاده وحفظ این ارتباط کیفی نداریم، ممکن است با مشکلاتی هم روبه‌رو شویم.
 پس به زعم شما ویروس کرونا وجه مثبت و تأثیرات با اهمیتی هم داشته است.
قطعا هر بحرانی هر چند کارکرد منفی داشته باشد، وجوه مثبتی نیز دارد و کرونا نیز یکسری رفتارهای ما را اصلاح کرده و پیامی برایمان دارد که زندگی با مهربانی ادامه‌دار خواهد بود. بعضی آیین‌های دست و پاگیر را می‌توان حذف یا اصلاح کرد و اصرار به ادامه آن نداشت. این نیز می‌تواند با کاهش هزینه‌ها همراه باشد که منافع دیگری را در پی خواهد داشت. گرچه این ویروس در اقلام بهداشتی هزینه را افزایش داده، اما کارکردهای مثبت زیادی نیز داشته است.

منبع:رومه همشهری/24 تیر 99


نقد صحیح، فرصتی برای پاسخگویی شفاف

تهران - ایرنا - کارشناس علوم اجتماعی، با تاکید بر اینکه نقد نباید با تخریب همراه باشد، گفت:‌ نقد صحیح فرصت پاسخگویی شفاف را ایجاد و به کاهش هزینه‌ها کمک می‌کند.

از دیرباز نقد و انتقادگری پسوند بسیاری از تصمیم ها، عملکردها و واکنش ها و یکی از عوامل پاسخگویی و وم شفافیت در وعده ها و برخوردها بوده است. در واقع می توان گفت اشاعه فرهنگ نقد پذیری و تحمل صدای مخالف در چارچوب قانون، مقوله ای مهم در توسعه ی، فرهنگی و اجتماعی و تسهیل امور جامعه برشمرده می شود که عصبیت های کور را مهار کرده و خردورزی و همگرایی را بسط می دهد.

جامعه شناسان هم بر این باورند پیشرفت معرفتی هر جامعه، از تضارب آرا برمی خیزد و جامعه‌ای می‌تواند به آینده خود در مسیر شکوفایی و پیشرفت امیدوار باشد که نقد افکار و عملکردها بعنوان یک اصل در آن جامعه تعریف شده و مورد پذیرش و تأیید همگان قرار گیرد و بدون نقد علمی و منصفانه و فراهم کردن زمینه‌ آن در جامعه نمی‌توان افق‌های روشنی برای پیشرفت یک جامعه ترسیم کرد.

تمامی تعاریف صورت گرفته نشان می دهد که چگونگی نقد منصفانه و نحوه بیان آن ضمانت اجرایی آن را می افزاید چنانچه رهبر انقلاب هم درباره آن متذکر می شود که لحن انتقاد را خیلی تند نکنید، یعنی دو چیز را توجّه داشته باشید یکی اینکه در انتقادها سعی کنید که نقطه‌ضعف به طرف مقابلتان ندهید؛ یعنی جوری حرف نزنید که بتوانند شما را در مرجع قضائی محکوم کنند؛ دوّم اینکه از افراط و تفریط در بیان بپرهیزید.»

موضوعی که سید حسن چلک کارشناس علوم اجتماعی و رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران هم در گفت و گو با خبرنگار حوزه ن و خانواده ایرنا به آن اشاره کرد و افزود: در دنیای امروز، با واقعیت ضرورت بررسی عملکرد در حوزه های مختلف اجتماعی، ی، مدیریتی و غیره مواجه هستیم. اما وقتی از نقد این عملکرد سخن به میان می آوریم ویژگی عمده آن این است که باید منصفانه باشد یعنی جهت گیری از قبل وجود نداشته باشد یا دنبال تخریب نباشیم بلکه به دنبال این باشیم که نقاط مثبت و منفی و مرتبط با آن فرد، سازمان، کشور یا ارگان مورد نظر را نقد کنیم.

خشت اول نقد با اشراف داشتن به موضوع چیده می شود

چلک با تاکید بر اینکه برای نقد کردن باید چند کار عمده انجام شود، خاطرنشان کرد: اشراف داشتن نسبت به موضوع مورد نقد مهمترین نکته در بیان نقد است زیرا اگر قرار باشد نقدی صورت گیرد بدون شناخت موضوع مورد نقد، هم خود را تخریب کرده ایم و هم نقد را.

نقد همراه با مستندات کارشناسانه است

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران افزود: نکته دیگر اینکه موضوع، محور یا عملکرد مورد نقد قرار می گیرد نه شخص. ضمن اینکه نقد باید بر مبنای مستندات و دلایل متقن اجرایی، قانونی، تگذاری یا نقد علمی صورت گیرد. به عنوان مثال سخنان سخنران علمی را باید با مستندات علمی نقد کرد و این نقد حتی اگر مورد پذیرش طرف مقابل قرار نگیرد کارشناسانه است.

وی با تاکید بر اینکه نقد نباید با تخریب و به اصطلاح گرفتن حال همراه باشد، گفت: یکی دیگر از اصول نقد این که وجود پیش زمینه ذهنی، نقد منصفانه را تخریب می کند.

نقد عملکرد نه تخریب فرد

چلک با یادآوری اینکه در نقد، باید عملکرد مدنظر قرار گیرد نه تخریب شخص افزود: دیدگاه ها متفاوت است پس نقد و تخریب شخص را باید کنار گذاشت. ضمن اینکه افراد روشنفکر، هوشمند و آگاه از نقد نمی ترسند و نقد را فرصتی برای بررسی عملکرد خود از منظر دیگران می دانند؛ فرصتی که در آن هر شخصی به اشتباهات خود پی می برد و دیدگاه ها و برنامه ها را اصلاح می کند این می تواند آورده داشته باشد.

تاثیر مستقیم لحن نقد بر اثرپذیری آن

چلک درباره نحوه بیان نقد هم تصریح کرد: نقد باید با لحن ملایم و فارغ از سوءتعبیرها و اهانت ها همراه باشد. حتی اگر درست هم نقد کنیم اما با لحن صحیح ادا نشود کارایی خود را از دست می دهد.

این آسیب شناس اجتماعی با تاکید بر اینکه یکی از نشانه های رشد و پویایی یک جامعه، وجود زمینه های نقد است، افزود: وقتی نقد صورت می گیرد توجه به نقاط ضعف و قدرت دو چندان می شود و فرصت ارزشمندی برای هر نهاد و سازمان یا فردی است.

وی درباره شاخص های مورد نقد قرار گرفته هم گفت: کسی هم که مورد نقد قرار می گیرد باید آستانه تحمل خود را بالا ببرد و از واکنش های تند پرهیز کند. یعنی اینطور نباشد که ادعا کند ما را با شلاق نقد خطاب قرار دهید اما در نشست ها، منتقدان را راه ندهد.

چلک با بیان اینکه  نقد فرصت شفافیت و پاسخگویی را ایجاد و به کاهش هزینه ها کمک می کند، یادآور شد: نقد عیارسنج عملکرد است اما متاسفانه در جامعه امروز، مدیران اغلب افراد نقاد را کنار می گذارند؛ موضوعی که به آسیب اجتماعی تبدیل شده است.

گزارش از: فاطمه دهقان نیری/ ایرنا/24 تیر99


آغاز دور جدید مجمع جهانی مددکاری اجتماعی

آغاز دور جدید مجمع جهانی مددکاری اجتماعی

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران از آغاز دور جدید مجمع جهانی مدکاری اجتماعی خبر داد و گفت: بحران‌ها و مسائل جهانی موجب شدند تا برنامه ۱۰ ساله آتی این مجمع به موضوع همبستگی اجتماعی» اختصاص یابد.

سید حسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به اینکه دور جدید مجمع جهانی مددکاری اجتماعی روز گذشته افتتاح شد، گفت: مجمع جهانی دوسالانه مددکاران اجتماعی با حضور تمام کشورهای عضو فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی برگزار می‌شود. قرار بود این مجمع امسال در کانادا برگزار شود، اما به دنبال شرایط ایجاد شده و شیوع کرونا تصمیم‌ گرفته شد تا به شکل مجازی برگزار شود.

وی در خصوص برنامه این مجمع افزود: معمولا بعد از برگزاری مجمع جهانی، بین ۳ تا ۴ روز هم‌ به کنگره مجمع جهانی اختصاص  پیدا می‌کند که صاحب نظران در آن دیدگاه‌های مختلف خود را بیان می‌کنند. ایران هم در کنگره جهانی حضور دارد و مقاله‌ای را با عنوان ت‌گذاری اجتماعی در ایران در حوزه حمایت از کودکان» ارائه می‌دهد که فیلم آن ارسال شده است.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران بابیان اینکه بیش از ۱۰ هزار نفر در این کنگره ثبت‌نام‌ کرده‌اند، اظهار کرد: مجمع جهانی هر دو سال یکبار برگزار می‌شود و ایران هم حدودا از ۸ سال پیش به عضویت فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی در آمده و صاحب ٣ کرسی کمیسر اخلاق، عضو هیئت رئیسه منطقه آسیا و اقیانوسیه و عضو کمیته سازمان ملل فدراسیون را داراست. خوشبختانه داشتن این کرسی‌ها در فدراسیون جهانی باعث شد که ایران حضور فعال‌تری داشته باشد. 

چلک با بیان اینکه در مجمع امسال برای برنامه ۱۰ سال آینده هم تصمیم گیری می‌شود، توضیح داد: این برنامه براساس نیاز و تحلیلی که از همه کشورها گرفته می‌شود و با مشارکت کشورهای عضو تهیه خواهد شد. محور برنامه ١٠ سال آینده به همبستگی اجتماعی» اختصاص خواهد یافت. معتقدیم همبستگی اجتماعی فرصتی برای ترویج صلح در جامعه است.

وی ادامه داد: شاید بحران کرونا روی انتخاب این محور و نامگذاری تاثیر داشته است. این بحران باعث شد تا موضوع توجه به منافع جمعی به عنوان تم اصلی برنامه مددکاری اجتماعی در جهان انتخاب شود. از آنجایی که بحران‌ها و مسائل اجتماعی مرز نمی‌شناسند، ضرورت حمایت اجتماعی در جهان احساس می‌شود و به همین دلیل با استفاده از تمام ظرفیت‌ها می توان زمینه برای تقویت همبستگی اجتماعی را ایجاد کرد به طوریکه همه این ظرفیت‌ها در اختیار جامعه جهانی قرار بگیرد تا در جهت ترویج صلح در جامعه جهانی حرکت کند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران همبستگی محله‌ای، فضای تکنولوژیک، همبستگی بین نسلی و احترام به همه فرهنگ‌ها، عدالت اجتماعی و توجه به صلح جهانی را موضوعات  دیگری دانست که ذیل همبستگی اجتماعی قرار می‌گیرند و گفت: دولت‌ها هم در تقویت همبستگی اجتماعی و ملی نقش موثری دارند، درعین حال ضعف‌های نظام رفاه، مراقبت و تامین اجتماعی می‌تواند مانعی برای تقویت همبستگی اجتماعی شود، هرچه قدر در جامعه همبستگی اجتماعی ببشتر شود آسیب پذیری کمتری خواهیم داشت.

چلک با بیان اینکه نکته دیگر در برنامه ١٠ ساله به اشتراک گذاشتن تجارب در دنیا با محوریت و اتفاقاتی است که در مددکاری اجتماعی می‌افتد، افزود: اعتقاد داریم این موضوع فرصتی است که جامعه جهانی دانش محور باشد و نتیجه آن زمینه عدالت بیشتر را فراهم کند. با این شرایط عدالت دانش تضمین خواهد شد.منبع:ایسنا/22 تیر99



تفاهم نامه انجمن مددکاران اجتماعی ایران با انجمن علمی رفاه اجتماعی ایران

در متن این تفاهم نامه که به امضای دکتر سیدحسن چلک و دکتر رضا صفری شالی روسای دو انجمن رسید بر همکاری در زمینه های مختلف علمی، پژوهشی، آموزشی، مشاوره ای  و کارشناسی تأکید شده است.

دو انجمن، تفاهم کردند تا در زمینه‌هایی مانند: انجام طرح های پژوهشی، تهیه گزارش های کارشناسی، طراحی، برنامه ریزی و اجرای برنامه های آموزشی، برگزاری همایش ها، سمینار ها و جلسات هم اندیشی، تشکیل و مدیریت اتاق های فکر، کمک به برگزاری نمایشگاه های داخلی و خارجی، انجام سفر های علمی، پژو هشی و  کارشناسی داخلی و خارجی، تالیف، ترجمه و انتشار کتاب و نشریات تخصصی، تهیه مقاله های علمی و پژوهشی، انتقال تجربه های بین المللی در زمینه های تعاون و سایر موارد مورد نیاز و همکاری در چاپ فصلنامه علمی پژوهشی با یکدیگر همکاری نمایند.

این تفاهم نامه تا سه سال معتبر و پس از آن نیز در صورت تمایل قابل تمدید خواهد بود.

روابط عمومی انجمن مددکاران اجتماعی ایران

21 تیر99


یادداشت:

آسیباجتماعی با تدبیر مدیریت می‌شود نه با داد ‌و بیداد

سیدحسن ‌چلک. رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران

(منبع:رومه شرق/21 تیر99)

جوامعدر طول حیات خود با مسائل و مشکلات مختلفی مواجه شدند که از جمله آنها آسیب‌هایاجتماعی است که به‌تناسب انواع آن، تمهیدات متعددی برای کنترل و کاهش آنها اتخاذکرده‌اند. جامعه ما نیز از این قاعده مستثنا نبوده و نخواهد بود. به‌همین‌دلیلباوجود همه تمهیدات اتخاذ‌شده و اقدامات انجام‌شده امروز شاهد شرایطی در کشورهستیم که ایجاب می‌کند به این موضوع توجه بیشتر شود. از جمله این شرایط می‌توان بهتنوع آسیب‌های اجتماعی، کاهش سن افراد در معرض آسیب و آسیب‌دیده اجتماعی، رشد آمارآسیب‌های اجتماعی، گسترش آسیب‌های اجتماعی ناشی از فضاهای مجازی و تکنولوژی، جلوتر‌بودنآسیب‌های اجتماعی از برنامه‌ها، فراگیرنبودن برنامه‌های اجرائی در کشور، غالب‌بودنرویکردهای ی – امنیتی نسبت به آسیب‌های اجتماعی، عدم توجه کافی به مسائلاجتماعی در کنار مسائل اقتصادی، ی و. همه این شرایط و شرایط دیگر ایجاب می‌کنددر زمینه کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی برنامه‌ریزان و ت‌گذاران کشور به اینمسئله توجه و اهتمام بیشتر داشته باشند. اتخاذ سازوکارهای مناسب برای رصد مستمرآسیب‌های اجتماعی در کشور، سنجش مستمر وضعیت سلامت اجتماعی در سطوح ملی، استانی وشهرستانی، اام به تهیه پیوست‌های اجتماعی و فرهنگی در برنامه‌ها و طرح‌های ملی،بهره‌گیری از ظرفیت‌های فرهنگی و دینی، افزایش سواد مجازی و رسانه‌ای آحاد جامعهبه‌ویژه نوجوانان و جوانان، بهره‌گیری از دانش و تجارب جهانی و بومی‌سازی آنان،توجه به سطوح مختلف پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی، تقویت رویکرد‌های اجتماعی درمحلات ناکارآمد شهری، استفاده از ظرفیت‌های مدیریت شهری در این حوزه و تقویت هویتفرهنگی(دینی،ملی، قومی) به‌منظور مقابله با تهاجم و ناتوی فرهنگی و افزایش تعلق وانسجام اجتماعی از جمله مواردی است که توجه به آنها در کشور یک ضرورت است. همچنیندر کنار موضوعات بالا نباید از سایر محور‌ها غفلت شود؛ از جمله این محورها می‌توانبه تسهیل دسترسی مردم به خدمات اجتماعی تخصصی مورد نیاز، تولید دانش بومی در حوزهآسیب‌های اجتماعی با لحاظ شرایط مذهبی و فرهنگی جامعه، توسعه برنامه‌های پیشگیریاز آسیب‌های اجتماعی در مدارس و دانشگاه‌ها، زمینه‌سازی برای افزایش مشارکتاجتماعی مردم و سازمان‌های غیردولتی، خیرین، انجمن‌های صنفی-علمی، فعالان اجتماعی،هنرمندان، ورزشکاران و ون در زمینه آسیب‌های اجتماعی، بازنگری در قوانینمرتبط با آسیب‌های اجتماعی به‌منظور قضازدایی، تقویت رویکرد‌های ایجابی به‌جایرویکردهای سلبی در زمینه آسیب‌های اجتماعی، ت‌گذاری‌های مناسب رسانه‌ای به‌منظوراطلاع‌رسانی مناسب و افزایش آگاهی مردم در زمینه آسیب‌های اجتماعی، تقویت رویکرد‌هایاجتماعی در حوزه کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی اشاره کرد. فراگیر‌کردن آموزشمهارت‌های زندگی در کشور با بهره‌گیری از ظرفیت‌های مدارس، دانشگاه‌ها، تشکل‌هایدینی، فرهنگی و اجتماعی، افزایش سرمایه اجتماعی با تقویت مشارکت اجتماعی، اعتماداجتماعی و آگاهی اجتماعی، تربیت کادر متخصص در حوزه آسیب‌های اجتماعی، حساس‌سازیمستمر مردم و مسئولان در زمینه آسیب‌های اجتماعی، توسعه پژوهش‌ها، تحقیقات بنیادیو کاربردی در زمینه آسیب‌های اجتماعی، تقویت مسئولیت‌پذیری اجتماعی و مطالبه‌گریاجتماعی در حوزه آسیب‌های اجتماعی، تقویت مداخله‌های مددکاری اجتماعی قبل ازمداخله‌های قضائی – انتظامی، ارتقای سطح بهداشت روان، گسترش خدمات مددكاریاجتماعی، تقویت بنیان خانواده و توانمندسازی افراد و گروه‌های در معرض آسیباجتماعی، بسط و گسترش روحیه نشاط و شادابی، امیدواری، اعتماد اجتماعی و تعمیق ارزش‌هایدینی و هنجارهای اجتماعی، پیشگیری اولیه از بروز آسیب‌های اجتماعی از طریق اصلاحبرنامه‌های درسی دوره‌ آموزشی عمومی و پیش‌بینی آموزش‌های اجتماعی و ارتقای مهارت‌هایزندگی نیز موضوعات کلیدی در حوزه کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی هستند. محور‌هایمهم دیگری هم هستند که برخی از آنها خدمات‌رسانی به‌موقع به افراد در معرض آسیب‌هایاجتماعی با مشاركت سازمان‌های غیردولتی، بازتوانی آسیب‌دیدگان اجتماعی و فراهم‌کردنزمینه بازگشت آنها به جامعه، توجه به آینده‌نگری و آینده‌پژوهی در حوزه آسیب‌هایاجتماعی، تقویت هماهنگی میان قوای مختلف در راستای پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی واستفاده از ظرفیت شبکه‌های اجتماعی در جهت پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی هستند.تقویت رویکردهای اجتماع‌محور در حوزه آسیب‌های اجتماعی: فراموش نکنیم که اگر می‌خواهیمآسیب‌های اجتماعی کنترل شود نه اینکه الان و در کوتاه‌مدت کاهش پیدا کند، تأکید می‌کنملازم است تمرکزمان را روی کنترل روند رشد آسیب‌های اجتماعی بگذاریم و به نکاتی کهدر این یادداشت اشاره کردم، توجه کنیم. با دادو‌بیداد و سر‌وصدا و دعواهای جناحی وی آسیب‌های اجتماعی مدیریت نمی‌شود. مراقب باشیم که دود آسیب‌های اجتماعی بهچشم همه ما خواهد رفت و همه ما آسیب خواهیم داد.

 


رییس انجمن مددكاران اجتماعی پیشنهاد كرد:مراکزپیشگیری از آسیب محله محور راه‌اندازی شود

چلک با اشاره بهموافق نبودنش با راه‌اندازی اردوگاه‌های اجباری برای معتادان خواستار تشکیل مراکزپیشگیری از آسیب محله محور با محوریت بخش خصوصی شدبه گزارش پایگاه خبریتحلیلی رادیو گفت‌وگو، حسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی در برنامه هاشوربا موضوع معتادان متجاهر؛ بایدها و نبایدها» با اشاره به اینکه در تمام مراکزارائه کننده خدمات درمانی، مددکاران حضور دارند و نقش‌های خاص خودشان را ایفا می‌کنند،گفت: در مراکز ماده ۱۶ هم مددکاران حضور دارند و اگر خانواده افراد دردسترس باشند با آنها ارتباط برقرار می‌کنند.وی با اشاره به اینکهفعالیت مراکز ماده ۱۶ از سال ۹۲ به بعد بیشتر شده گفت:حضور مددکار اجتماعی در این مراکز از همان زمان تعریف شده بود.

نقش پایین مددکاران درمراکز اردوگاه اجباری

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی سپس گفت: در این مراکز نقش مددکاران به اندازه مقام قضایی نخواهد بود چراکه این مراکز با هدف نگهداری اجباری معتادان راه اندازی شد.وی با بیان اینکه باراه اندازی و گسترش مراکز نگهداری ماده ۱۶ موافق نیستم، گفت:اینکه افراد جمع شوند خوب است اما از نظر تاثیرگذاری با شکلی که اجرا می‌کنیم،بیشتر هزینه است و اثربخشی لازم را ندارد. البته برخی معتقدند با جمع آوری افرادسرقت‌ها کم می‌شود.

یک طرح موفق توسط تولددوباره

چلک طرح اجرا شدهتوسط جمعیت تولد دوباره عید سال ۹۳ را که معتادان متجاهر در قالب ماده ۱۶ جمع آوری می‌شدند امابه جای ارجاع به این مراکز در اختیار مراکز این جمعیت قرارمی گرفتند و در آنجامددکاران اجتماعی نقش آفرینی می‌کردند را موفق عنوان کرد و گفت: در آنجا مددکارانهمراه خانواده افراد بودند و طرح مذکور در هفته مبارزه با مواد مخدر آن سال که چندماه بعد بود اثراتش را نشان داد.وی افزود: طرح فوق بعدتر ادامه پیدا نکرد.در بخش دیگری چلکبا طرح سوالی گفت: چقدر می‌خواهیم اردوگاه اجباری بزنیم، اظهار داشت: عمده افرادیکه در اردوگاه‌ها قرار می‌گیرند به درمان جواب نمی‌دهند.

نی معتاد در مراکزماده ۱۵ نگهداری می‌شوند

وی همچنین گفت: مراکزنگهداری ن هم در قالب ماده ۱۵ قانون مبارزه با مواد مخدر فعال هستند اما آنچهبه لحاظ شیوع شناسی نشان می‌دهد فراوانی ابتلای ن و روند آن که از سال ۸۶ تا ۹۴ بررسی شده است روندیصعودی است. به این ترتیب وقتی روند ابتلا بیشتر می‌شود خدمات هم به تناسب می‌بایستتوسعه پیدا کند.وی لازمه برنامه ریزی کردن مرتبط با ن معتاد و متجاهر را در نظرگرفته تناسب با ویژگی‌های خود این افراد دانست.در بخش دیگری بااشاره به آمارهای اعتیاد در کشور مبنی بر جمعیت ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار نفری معتادان که ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر آنها دایمیهستند تأکید کرد: البته آمار واقعی همیشه بالاتر از آمارهای رسمی است و این موضوعدر همه دنیا صدق می‌کند.

زنجیره درمان ناقص است

چلک در واکنش بهصحبت دیگر مهمان برنامه همچنین گفت: با این صحبت که زنجیره درمان ناقص است موافقهستم اما بخش عمده‌ای از این نقص را مربوط به ماهیت خود افراد معتاد متجاهری می‌دانم.خیلی از افراد شرایطی برای اینکه بتوانیم آنها را توانمند کنیم ندارند.وی با بیان اینکه نیرویانتظامی قدرت زیادی در جمع آوری دارد به طرح این موضوع پرداخت که بعد از این جمعآوری هم اهمیت دارد، اینکه ادامه کار چگونه است.رئیس انجمن مددکاراناجتماعی گفت: خیلی افراد به درمان پاسخ نمی‌دهند. چلک با بیاناینکه چرخه حمایت‌های اجتماعی پس از نگهداری در مراکز هم اهمیت دارد به تأکید اینموضوع پرداخت که در جایی که حمایت باشد میزان آسیب پذیری افراد بعد خروج از مراکزکمتر می‌شود و مجدد پروژه تولد دوباره در سال ۹۲ برای نگهداری معتادانمتجاهر را طرحی موفق دانست و دلیل آن را حضور پررنگ مددکاران اجتماعی عنوان کرد واینکه این کارشناسان با خانواده‌های افراد ارتباط برقرار می‌کردند و مجموعه عواملموجب شد میزان آسیب پذیری به حداقل رسیده بود.

طرح تولد دوباره بازهماجرایی شود

وی خواستار اجرای مجددهمان مدل برای معتادان متجاهر شد و گفت: چاره‌ای نداریم جزء اینکه به سمت کاهشآسیب برویم.رئیس انجمن مددکاران با اشاره به اینکه در ت‌های کلی مقابله بامواد مخدر که در سال ۸۵ توسط رهبر انقلاب ابلاغ شد و همچنین قانون اینحوزه در سال ۸۹ رویکرد کاهش آسیب پذیرفته شده است گفت: درت‌های کلی مورد اشاره یک بند آورده شده است که اگرکارهای انجام شده در این بخشجوابگو نبود به عرضه مواد مخدر کم خطر روی بیاوریم.

وی با اشاره به تغییراتقانون مرتبط با مواد مخدر در سال ۷۶ مجدد تأکید کرد: بعد اصلاح قانون یافته‌ها نشانداد که بعضی فعالیت‌ها در این بخش باید تغییر کند.
اعتیادرا نمی‌شناسیم. چلک تغییر و اصلاح قانون را براساس تجربه زیسته عنوان کرد وادامه داد: الان به استناد تجارب دنیا هم این تغییر رویکرد مدنظر است.

وی افزود: اعتیاد یکپدیده ناشناخته است و به ویژه شخص معتاد ناشناخته مانده است.رئیس انجمن مددکارانگفت: ما بعضی تجربه‌هایمان را تکرار می‌کنیم، در حالی که راهکار‌مان برای موضوعمعتادان متجاهر می‌تواند وصل کردن این افراد به نظام‌های کاهش آسیب محله‌ای باشد،مدیریت این بخش را هم می‌توان به سازمان‌های غیردولتی دارد و اینها محله محور کارکنند.وی تأکید کرد: هرچه جلوتر می‌رویم باید تعداد مراکز ماده ۱۶ را افزایش داد چرا کهروند اعتیاد خیلی مواقع با فقر، تن فروشی گره می‌خورد و این عوامل مانع پذیرش فرددر خانواده می‌شود. [اشاره مجدد به اینکه رویکرد تغییر کند]

اعتیاد فرابخشی است

چلک گفت: موضوعاعتیاد فرابخشی است و اجرای برنامه‌ها تنها از عهده سازمان بهزیستی بر نمی‌آید. بههمین دلیل هم در ستاد مبارزه با مواد مخدر ۱۵ مرکز و سازمان و.عضو هستند.در بخش دیگری این کارشناس مسائل اجتماعی با اعلام اینکه از ظرفیتوقف و موقوفات می‌توان در مورد برنامه‌های مرتبط با امور اجتماعی و معتادان متجاهراستفاده کرد، ادامه داد: پیشتر هم پیشنهاد کرده بودم از مدل‌هایی از برنامه‌ها بارویکرد استفاده از منابع در اختیار نهادهای مذهبی و دینی و اوقاف استفاده شود.وی ادامه داد: مهم ترینکارکرد وقف، خمس و زکات و منابع مشابهی که با رویکرد دینی پرداخت می‌شود، ارائهخدمات اجتماعی است. امروز هم اقتضای جامعه‌مان این است که بتوانیم یکسری خدماتاجتماعی را -با این منابع- به این گروه‌ها بدهیم. به عنوان مثال استفاده از ظرفیتبنیاد برکت که یکی از کارکردهایش در حوزه اجتماعی- فرهنگی است.

انتظار از نهادهاییهمچون آستان قدس رضوی

وی به طرح این موضوعپرداخت که همچنین می‌توان از منابع آستان قدس رضوی و دیگر نهادها این چنین بههمراه بودجه مردمی و مشارکت آنها استفاده کرد.
ویگفت: مشکل‌مان این است که باراصلی منابع چرخه درمان و حمایت اجتماعی به بودجه کمدولت وصل شده است و نهادها و سازمان‌های مورد اشاره هم وقتی برچسب –ارائه خدمات-به معتاد می‌خورد آن را پس می‌زنند.

وی ادامه داد: در خصوصارائه خدمات اجتماعی توسط این نهادها تا کنون بنیاد برکت فعالیت اجتماعی را درقالب مسئولیت اجتماعی خود شروع کرده است، بنیاد مستضعفان هم در حوزه خانواده‌هایدارای عضو معلول کار کرده است، در دوره مدیریت حجت الاسلام رئیسی در آستان قدسرضوی هم این مجموعه در حوزه حاشیه نشینی کارهایی انجام داد. اما به طور کلی اینفعالیت‌ها توسط نهادهای مذکور نهادینه شده نیست. این باید تبدیل به موضوعی جدیبرای سازمان‌ها شود که منابع آنها در حوزه خدمات اجتماعی تخصیص پیدا کند.

وی افزود: چنین سازمان‌هاییطی یکی دو سال اخیر کمی ورود کرده‌اند اما سهم‌شان ناچیز است.منبع:رادید گفت وگو24تیر99

 


ضرورت تقویت مددکاری اجتماعی در آموزش و پرورش استثنایی

ضرورت تقویت مددکاری اجتماعی در آموزش و پرورش استثنایی

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران از امضای تفاهم نامه این انجمن با سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور برای گسترش همکاری‌های آموزشی و پژوهشی این دو نهاد خبر داد.

سید حسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به امضای تفاهم نامه بین انجمن مددکاران اجتماعی ایران و سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور به منظور گسترش و تقویت ارتباط و همکاری‌های آموزشی، علمی، پژوهشی و اجرایی جهت ارتقاء کمی و کیفی خدمات و فعالیت‌ها، گفت: از جمله  محورهای این تفاهم‌نامه، تگذاری‌های اجتماعی مرتبط، همکاری در ارتقاء سطح دانش کارشناسان، همکاری پژوهشی، تولید محتوا  از جمله  تولید دانش بومی در راستای مفاد تفاهم نامه، ایجاد زمینه‌های لازم برای ترویج گفت و گوهای اجتماعی، مستندسازی تجارب و اقدامات، همکاری در ارزیابی عملکرد، شناسایی ایده های نو با رویکرد اجتماعی بوده است.

چلک در ادامه به برخی از تعهدات این انجمن در این تفاهم نامه اشاره کرد و افزود: حضور در جلسات تگذاری مرتبط به دعوت سازمان آموزش و پرورش استثنایی در سطوح ستادی و استانی، برگزاری دوره آموزشی معرفی شده از سوی سازمان،  انجام پژوهش‌های معرفی شده از سوی سازمان،  همکاری موثر در دبیرخانه  سازمان برای برنامه هفتم توسعه،  برگزاری جشنواره ایده های اجتماعی نو مرتبط با وظایف سازمان، برنامه‌ریزی برای ثبت تجارب مددکاران اجتماعی سازمان،  برگزاری جلسات گفت وگوهای اجتماعی با محوریت وظایف سازمان و انجمن،  همکاری در تدوین دستورالعمل های مرتبط  سازمان و   همکاری در برگزاری نشست های علمی (حضوری و مجازی ) همایش‌ها در ابعاد اجتماعی و فرهنگی بخشی از از تعهدات مذکور در این تفاهم نامه است.

وی ادامه داد: همچنین تدوین نظام نامه مددکاری اجتماعی سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور، همکاری در تدوین محتوای مورد نیاز سازمان در حوزه مددکاری اجتماعی و امور اجتماعی و خانواده، برگزاری گردش‌های علمی با هدف معرفی برنامه‌های سازمان به اساتید وکارشناسان و مددکاران اجتماعی، تهیه گزارش های تحلیلی(کمی، کیفی و تلفیقی)  از موضوعات مرتبط با سازمان، ارزیابی عملکرد مددکاران اجتماعی سازمان، تهیه بانک اطلاعات مددکاران اجتماعی سازمان،  آموزش و تربیت سوپروایزر مددکاری اجتماعی در سازمان،  تدوین بسته اجتماعی شدن سازمان، برنامه‌ریزی برای اجرای مدارس محله محور (جامعه محور) از جمله این تعهدات است.

کمیسر اخلاق فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی در ادامه به برخی از تعهدات سازمان آمووزش و پرورش استثنایی کشور هم اشاره کرد و توضیح داد: هماهنگی لازم در واحدهای تابعه ستادی و استانی  برای نیل به اهداف این تفاهم نامه، حضور نمایندگان انجمن در جلسات تگذاری های مرتبط در سطوح ملی و استانی،  استفاده از ظرفیت انجمن» برای نیاز سنجی آموزشی، برگزاری دوره‌های آموزشی برای مددکاران اجتماعی سازمان و سایر کارکنان و معرفی دوره‌های آموزشی به انجمن، هماهنگی جهت حضور دانشجویان مددکاری اجتماعی معرفی شده از سوی انجمن برای گذراندن دوره‌های کارورزی، استفاده از ظرفیت انجمن برای جذب نیروی انسانی مددکار اجتماعی در واحدهای تابعه سازمان و تایید صلاحیت حرفه‌ای آنان از انجمن بخشی از موارد ذکر شده در این تفاهم نامه است.

به گفته رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران استفاده از ظرفیت انجمن برای تدوین نظام نامه مددکاری اجتماعی  سازمان، استفاده از ظرفیت انجمن برای تدوین دستورالعمل ها و شیوه نامههای مرتبط، تشکیل دبیرخانه مشترک در خصوص برنامه هفتم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور در سازمان و انجمن، نیازسنجی پژوهشی و استفاده از ظرفیت انجمن برای انجام پژوهش‌ در حوزه مددکاری اجتماعی و حوزه‌های مرتبط، هماهنگی جهت ثبت تجارب مددکاران اجتماعی سازمان با استفاده از ظرفیت انجمن،  برگزاری جشن روز ملی مددکاری اجتماعی در سازمان با همکاری انجمن از دیگر تعهدات موجود در این تفاهم نامه است.

انتهای پیام/ ایسنا/ اول مرداد99



یادداشت:سرقت‌های خرد عمدتا ناشی از ناچاری است

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

در جوامع مختلف بعد از اینکه بحرانی شکل می‌گیرد- البته بسته به گستره و تاثیراتی که می‌گذارد-، شاهد بروز پیامدهای منفی خواهیم بود که از جمله این پیامدها، افزایش آسیب‌های اجتماعی و جرائم است. البته بستگی به شرایط اقتصادی قبل از هر بحرانی، پیامدهای منفی بعد از بحران می‌تواند متفاوت باشد اما آنچه در مورد کشورمان می‌توانیم بگوییم این است که بحران کرونا به‌اضافه شرایط اقتصادی قبل از بحران کرونا در کنار نداشتن چشم‌انداز روشن و با اطمینان نسبت به آینده و بیکاری‌های ناشی از این بحران و همینطور افزایش هزینه‌های زندگی به دلیل بالا رفتن تورم، شرایطی فراهم کرده که می‌بایست منتظر انواع آسیب‌های اجتماعی و جرائم به‌ویژه جرائم خرد باشیم. جرائم خرد مثل سرقت‌های خرد یک نشانه است که مردم برای تامین معیشت روزانه خود به سرقت‌های خرد گرایش پیدا می‌کنند. آمار رئیس پلیس آگاهی تهران و تاکید بر اینکه 50 درصد سرقت‌های خرد توسط سارقینی که بار اول دست به سرقت زده‌اند، اتفاق افتاده است، پیامد ناخوشایندی برای جامعه است. اینکه در یک بازه زمانی محدود نیمی از سارقین خرد که کشف می‌شوند به سارقین اولیه اختصاص پیدا می‌کند یعنی سیستم قضایی و انتظامی باید آماده شناسایی و برخورد باشند و از آن طرف احساس ناامنی را در میان مردم افزایش خواهد داد. و این احساس ناامنی می‌تواند روی سلامت روان مردم تاثیر بگذارد و خود این احساس ناامنی گاهی مواقع حتی ممکن است به تهدید امنیت هم ختم شود یعنی فقط احساس نیست. توصیه‌های همکاران پلیس مبنی بر اینکه بچه‌ها را تنها نگذاریم و با آویختن طلا یا حتی بدلیجات آنها را در معرض تهدید بیشتر قرار ندهیم و در استفاده از تلفن همراه در خیابان مراقبت بیشتری به‌عمل آوریم باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. اینها سارقین بزرگ نیستند و برای تامین معیشت خود دست به سرقت می‌زنند. ممکن است برخی بی‌خانمان باشند و مرتکب جرائم دیگری هم شده باشند و در کنارش جرائم خرد هم انجام می‌دهند ولی عدد 50 درصد بار اولی، هشدار جدی است. در عین حال فکر نکنیم همه جرائم به همین سرقت‌های خرد خلاصه می‌شود. عرصه که تنگ شود، شاهد زورگیری هم خواهیم بود. عده‌ای ممکن است برای فرار از شرایط به سمت مصرف مشروبات الکلی یا مواد مخدر بروند. عده‌ای مجبور به تن‌فروشی شوند یا فرزندانشان را برای کار به خیابان بفرستند و حتی به همراه خانواده مبادرت به تکدی‌گری کنند. خودکشی‌های ناشی از شرایط بد اقتصادی هم از جمله موضوعاتی است که می‌تواند اتفاق بیفتد. از آن طرف با این مساله هم مواجه خواهیم بود که متقاضیان حمایت مستمر از دولت توسط بهزیستی و کمیته امداد احتمالا بیشتر شود. مساله سالمندان تنها به دلیل شرایط بد اقتصادی می‌تواند معضل دیگری برای ما ایجاد کند. همینطور زورگیری یا سرقت از سالمندان تنها نیز باید مورد توجه قرار گیرد. شیوه‌های جدید سرقت‌های خرد در جامعه شیوع پیدا کرده و آنچه مشخص است سالی که نت از بهارش پیداست. آمارهای ارائه‌شده توسط همکاران عزیز انتظامی گویای این است که در حوزه جرائم و آسیب‌های اجتماعی سال سختی را پیش‌رو خواهیم داشت و بدون شک بخش عمده‌ای از اینها به حال ناخوش اقتصاد مردم و جامعه برمی‌گردد و ادامه این روند حتی می‌تواند منجر به مشکلاتی در حوزه امنیت بشود. منبع: رزومه آرمان/2 مرداد99


بهمناسبت روز تولد:۵۳ سالگی هم تمام شد.

درسآموخته های من از زندگی(6)

دغدغه های یک مدد کار اجتماعی - مطالب سید حسن  چلک

اولمرداد برای من روزی خاص است چون طبق مشخصات مندرج در شناسنامه ام روز تولدماست.طبق روال سال های اخیر در این روز به گوشه ایی از درس آموخته هایم اشاره میکنم.در ابتدا سپاس می گویم از پدر بزرگوارم،یادی می کنم از مادرم و تعظیم می کنمبه معلمان و اساتیدم و خانواده ام و شما دوستان عزیز و تکریم می کنم به همه که هرکدام به شیوه ایی به من درس های زیادی آموختید.اما چند درس آموخته:

آموختمکه: هر فردی نسبت به آنچه به عهده می گیرد مسوولیت پذیر باشد، نگاه مثبت را درزندگی بیشتر تقویت کنیم، بدون چشمداشت مروج مهربانی اجتماعی باشیم چرا که"آدمی را مهرها می پرورد، در کارهای مان جدی باشیم و نظم را در زندگی سرلوحه قراردهیم، حقیقت را بگوییم حتی اگر به ضرر مم باشد، به اعتماد دیگران خیانت نکنیم، بهقانون احترام بگذاریم، تهمت نزنیم، منتظر پاداش و سپاس نباشیم، همیشه به کارهاییکه انجام می دهیم اعتقاد داشته باشیم و بدون برنامه ریزی کاری را شروع نکنیم، بههمه باید احترام گذاشت فارغ از پست های اداری و موقعیت های مالی، نان کسی رانبریم، باید از موفقیت دیگران خوشحال بود و برای موفقیت شان کمک کرد، دستان هم رابگیریم خیلی بهتر و راحت تر و شیرین تر از این است که پای هم را بگیریم، کتاب رایار مهربان خود بدانیم، باید دوستان مان را عزیز بدارم، اگر مرهمی بر زخم نیستمحداقل نمک نپاشیم، وفادار با تعهدات و قول هایمان باشیم، با آبروی دیگران بازینکنیم، دیگران را نردبان ترقی خود قرار ندهیم، به ناحق "قلم" نزنیم، ازشادی دیگران شاد باشیم نه از رنج دیگران، درحفظ عزت نفس مان بکوشیم، دانسته هایمان را منتشر کنیم،هیچ گاه امیدمان را از دست ندهیم، بی تفاوت نباشیم، نسبت بهتحقق حقوق مان حساس باشیم و به حقوق دیگران هم احترام بگذاریم، نیکی را سپاسگزارباشد.سپاسگزار دوستان خوب و مهربان و اساتید ارجمند همچون شما هستم که هر چه دارماز شما بزرگواران هست.رادتمند. چلک مددکار اجتماعی 

 


پدیده سرقت اولی‌ها»

آرمان ملی- وحید استرون: همزمان با شیوع کرونا و ضربه اقتصادی اینبیماری به‌ویژه به مشاغل غیررسمی، درآمد میلیون‌ها خانوار کاهش پیدا کرده و درعینحال تورم در جامعه روند روبه‌ رشد شدیدی به خود گرفته و زندگی را برای مردمدشوارتر از همیشه کرده است. جامعه شناسان در این شرایط از افزایش آسیب‌های اجتماعیو بروز آنها به شکل عریان در جامعه ابراز نگرانی می‌کنند. اولین مورد ظهور و بروزاین آسیب‌ها در خانواده‌ها و در قالب اختلافات خانوادگی خود را نشان داد و هم‌اکنونیکی دیگر از مشکلات خود را در آمارهای مربوط به سرقت‌های خرد که توسط پلیس آگاهیتهران ارائه شده، نشان می‌دهد، طبق اعلام پلیس آگاهی تهران بزرگ در سه ماه نخستامسال، بیش از ۵۰‌درصد دستگیرشدگان مربوط به پرونده‌های سرقت،سابقه و پرونده قبلی ارتکاب جرم نداشتند. این آمار را علیرضا لطفی، رئیس پلیسآگاهی تهران بزرگ تایید می‌کند و می‌گوید: شیوع ویروس کرونا و ماندن مردم در خانه‌ها،باعث کاهش ۱۴‌درصدی سرقت از خانه‌ها شده بود، اما یک سری سرقت‌هایخرد مانند سرقت‌ قطعات و لوازم خودرو و موبایل‌قاپی افزایش داشته است که حدود ۵۰‌درصد سارقان، افراد غیرحرفه‌ای وبدون داشتن سابقه جرایم قبلی بودند. همزمان سرهنگ ضرغام آذین، رئیس کلانتری ۱۳۴ شهرک قدس نیز اعلام کرد که درمحدوده غرب پایتخت، دو جرم سرقت منزل و لوازم خودرو نسبت به سایر جرایم فراوانیبیشتری دارد. با توجه به این آمار، از چند ماه پیش و با شیوع کرونا، افزایش نرختورم و کاهش درآمد خانوار و مشکلات اقتصادی جامعه شناسان نسبت به بروز این عوامل وهمه‌گیری آسیب‌های اجتماعی هشدار داده بودند.

دکتر سیدیعقوب ، دانشیارجامعه شناسی دانشگاه اهرا در گفت‌وگویی با آرمان ملی» در اردیبهشت امسال نسبتبه این موضوع هشدار داده بود: ادامه شرایط کنونی دوران کرونا و رکود اقتصادیناشی از آن قطعا ما را با مخاطرات اجتماعی زیادی روبه‌رو خواهد کرد. گذشته ازتراکم معضلات اقتصادی، فقر و محرومیت شکننده طبقات کم درآمد و فاقد تامین اجتماعی،با شیوع این ویروس و ضربه آن به اقشار متوسط و فقیر جامعه؛ آسیب‌های مزمن از نوعسرقت‌های خرد و کلان، اعتیاد، خشونت، بزه و ات به حقوق فردی بدون تردیدافزایش پیدا خواهد کرد».

سرقت برای تامین نیازهایروزانه

با این حال رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران در رابطه با دلایل افزایش موارد سرقت‌های خرد توسط سارقانی که تجربهاول‌شان است، به آرمان ملی» می‌گوید: وقتی مشکلات اقتصادی و فقر در جامعه افزایشپیدا می‌کند، طبیعتا، ظهور و بروز موضوعات مختلف در ارتباط با جرایم و آسیب‌‌هایاجتماعی دور از ذهن نیست. سیدحسن ‌چلک در ادامه خاطرنشان می‌کند: این جرایمگاهی مواقع تحت تاثیر وقوع بحران‌های مختلف در جامعه مانند کرونا خود را نشان می‌دهدکه تاثیر فراوانی را روی شرایط اقتصادی مردم می‌گذاشته و برخی اوقات نیز به‌دلیلمدیریت نادرست در حوزه اقتصاد است که می‌تواند زمینه گسترش و عادی‌سازی جرم رافراهم نماید. در شرایطی که کشور ما با این دو مشکل روبه‌رو است باید منتظر گسترشجرایم و آسیب‌های اجتماعی باشیم. وی معتقد است که تحریم‌ها، رکود اقتصادی و تورم وشرایطی که کرونا از اواخر سال گذشته در تداوم این مشکلات ایجاد کرد، باعث شده کهبسیاری از مردم برای تامین نیازهای روزانه‌شان اقدام به سرقت کنند، او همچنین می‌افزاید:عموما افزایش وقوع سرقت‌های خُرد یک نشانه برای مسئولانی است که قصد دارند اینحوزه را مدیریت کنند که سارقین خرد و بدون پرونده قضائی قبلی، چاره‌ای جز انجامسرقت در جهت تامین نیازهای اولیه‌شان متصور نیستند و به یک بن بست معیشت رسیده‌اند.ما در میان این سارقان اصطلاحات تکراری را شاهد هستیم از جمله شرمنده زن و بچهشده‌‌ام»، به‌دلیل مریضی پدر و مادرمان به این کار دست زدیم» و خیلی از دلایلدیگر که همه آنها به فقر و گرسنگی منتهی می‌شود. اگر ما این شرایط را با میزانتورم و رقم شاخص فلاکت تطبیق دهیم، آن زمان افزایش 50‌درصدی وقوع جرم‌های خرد اصلاتعجب برانگیز نخواهد بود. همان‌طور که مرکز آمار اعلام کرد از سال 95 تا 98، شاخصفلاکت در کشور 26‌درصد رشد پیدا کرده است، معنی ساده این آمار نشان می‌دهد که وقتیاقتصاد نتواند شرایطی را ایجاد کند که بین درآمد و هزینه رابطه منطقی به‌وجودبیاید، بعضی از مردم چاره‌ای به جز سرقت ندارند. با شیوع کرونا هم هزینه‌های مردمافزایش پیدا کرد و هم فرصت شغلی و درآمدها خیلی‌ از شهروندان آبرودار کمتر شد، ایندو عامل می‌تواند رفتارهای مجرمانه در سطوح خرد را تشدید کند و این نگرانی به‌وجودخواهد آمد که امنیت روانی مردم و اموال آنها تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. صحبت‌هایاخیر پلیس آگاهی نشان‌دهنده همین وضعیت است و این آمار و هشدار نسبت به افزایشسرقت‌های خرد، برپایه واقعیت جامعه و شرایط اقتصادی مردم است. این مددکار اجتماعیضمن اشاره به اینکه سرقت‌های خُرد در بسیاری از مواقع از سوی مالباختگان موردپیگیری قرار نمی‌گیرد، اظهار می‌کند: مردم برای اینکه سرقت‌ها خُرد هستند، دربسیاری از مواقع به‌دلیل دردسرهای زمانی و اداری دادگاه و پاسگاه به‌دنبالاموالشان نمی‌روند و بیخیال می‌شوند. در عین حال افزایش سرقت‌های خرد امنیت روانیمردم را تحت تاثیر قرار می‌دهد و هم کار نیروی انتظامی و دستگاه‌های قضائی را برایرسیدگی به آنها دشوار می‌کند.

آسیب به آینده و افزایشاختلالات روانی

با توجه به اینکه آسیب‌هایاجتماعی در دوران کرونا، ابتدا خود را در قالب مشکلات و درگیری‌های خانوادگی نشانداد و حالا به سرقت‌های خرد توسط سارقانی که سابقه جرم ندارند، رسیده، پیش‌بینیشما از آسیب‌هایی که در آینده ممکن است در جامعه ظهور و بروز داشته باشد، چیست؟‌ چلک در پاسخ به این سوال می‌گوید: تحلیل من این است که اختلالات روانی درمیان نوجوانان و جوانان به‌دلیل وابستگی بیش از حد به فضای مجازی و نداشتن یکبرنامه با نشاط در داخل خانواده‌ها، افزایش پیدا می‌کند. مورد دوم درباره کسانیاست که به هر دلیلی قادر نیستند اقتصاد خانواده‌شان را مدیریت و تامین کنند ونگرانی از بابت اقدام به خودکشی که ناشی از فقر معیشتی یا ورشکستگی است، این افرادرا تهدید می‌کند، در این شرایط امکان گرایش بیشتر به مواد مخدر نیز بیشتر خواهد شدو اگر شرایط کشور مخصوصا در حوزه اقتصاد و کنترل تورم مدیریت نشود، وقوع این آسیب‌هایاجتماعی در آینده نزدیک دور از ذهن نیست.

منبع: رومه آرمان ملی/اولمرداد99

 


یادداشت:خشونت،مانع تحقق صلح

سیدحسن ‌چلک. ‌رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران

(منبعکرومه شرق/29 تیر99)

 

یکیاز نیازهای جامعه انسانی صلح است و یکی از مؤلفه‌هایی که در این زمینه می‌تواندتأثیرگذار باشد همبستگی اجتماعی» است. موضوعی که در برنامه‌های 2020 تا 2030جامعه جهانی مددکاری اجتماعی به‌عنوان محور برنامه 10ساله قرار گرفته تا در نتیجهآن صلح در جامعه جهانی نهادینه شود. تأملی بر شرایط موجود جهان در بیشتر کشور‌هانشان می‌دهد امروز بیش از هر زمانی به همبستگی اجتماعی نیاز داریم تا بتوانیم بربحران‌ها غلبه کنیم. بحران کرونا هم نشان داده که این موضوع بسیار کلیدی است.همبستگی اجتماعی در لغت به‌معنای وحدت، وفاق و وفاداری است که ناشی از علایق،احساسات، همدلی و کنش‌های مشترک است. برای همبستگی اجتماعی تعاریف مختلفی ارائهشده است. احساس مسئولیت متقابل بین چند نفر یا گروه که از آگاهی و اراده برخوردارباشند و شامل پیوندهای انسانی و برادری بین انسان‌ها به‌طور کلی و حتی وابستگیمتقابل حیات و منافع آنها باشد. به زبان جامعه‌شناختی همبستگی پدیده‌ای است که برپایه آن در سطح یک گروه یا یک جامعه، اعضا به یکدیگر وابسته‌اند و به طور متقابلنیازمند یکدیگر هستند. آگوست کنت، جامعه‌شناس فرانسوی، ملاک شکل‌گیری وفاق وهمبستگی اجتماعی را بر توافق اذهان آدمیان می‌داند و معتقد است جامعه به وجود نمی‌آید،مگر آنکه اعضای آن اعتقادات واحدی داشته باشند. افکار بر جهان حکومت و جهان رادگرگون می‌کند. به بیان دیگر، همه دستگاه‌های اجتماعی بر اساس عقاید بنا شده‌اند وبحران‌های ی جوامع امروزی ناشی از هرج‌ومرج فکری آدمیان است. امیل دورکیمجامعه‌شناس دیگر فرانسوی نیز معتقد است همبستگی اجتماعی و وفاق ملی براساس ارزش‌هاو قواعد اخلاقی و پذیرش این ارزش‌ها از جانب اکثریت افراد جامعه صورت می‌گیرد وفردگرایی در جوامع جدید، بلای بزرگ وفاق اجتماعی است. شاید بتوان این‌گونه اشارهکرد که صلح هم در سایه این نوع نگاه‌ها می‌تواند ترویج شود تا در نتیجه خشونت‌هارنگ ببازد یا کم‌رنگ‌تر شود. تأملی بر وضعیت جامعه جهانی نشان می‌دهد که خشونت یکیاز وجوه مشخصه در گفتمان‌ها یا در میدان‌های واقعی است. موضوعی که یکی از دلایل آنترجیح منافع فردی بر منافع جمعی است. این همه خشونت نه‌تنها مانع تحقق صلح جهانیاست بلکه بستری برای ایجاد فاصله بین آنچه به‌زیستن اجتماعی را فراهم می‌کند،ایجاد می‌کند. بدون شک انتخاب همبستگی اجتماعی به‌عنوان محور برنامه دهه آیندهمددکاری اجتماعی در جهان یک انتخاب هوشمندانه است. با توجه به بیانیه جهانی اصولاخلاقی مددکاری اجتماعی، آنان به‌عنوان سفیران سلامت اجتماعی هستند؛ چراکه یکی ازموضوعاتی که به‌زیستن اجتماعی را که هدف غایی مددکاری اجتماعی است، تهدید می‌کند،همین خشونت‌ها و عدم وفاق اجتماعی و همبستگی‌های میان مردم در کشور‌های مختلف، نه‌فقطدر شرایط بحرانی که حتی در شرایط عادی است. همچنین افزایش همبستگی اجتماعی می‌تواندزمینه مشارکت اجتماعی و عمومی را بیش از پیش فراهم کند که این خود می‌تواندپشتوانه مهم و محکمی بین دولت‌ها و ملت‌ها در جوامع مختلف از جمله کشور عزیزمانایران باشد. در جامعه‌ای که همبستگی اجتماعی بالا باشد، شاهد وقوع کمتر جرائممختلف اجتماعی، خانوادگی و. خواهیم بود؛ همچنین می‌توان این‌گونه اشاره کرد کهآسیب‌های اجتماعی هم کمتر خواهد بود. این درک که صلح به نفع همه مردم است، درکدشواری نیست؛ چراکه در نتیجه صلح است که آرامش بر جامعه حکفرما خواهد شد. آرامشیکه امروز فقدانش یک بلای عمومی است. ترس، دلهره، تضییع حقوق دیگران، تبعیض ونابرابری، بی‌عدالتی، نیتی، ناخشنودی، بی‌تفاوتی، تنفر، کینه‌جویی، بداخلاقی وهمه اینها نتیجه ضعف همبستگی اجتماعی در راستای تحقق صلح و آرامش است. همه ما درسایه همبستگی و اجتماعی می‌توانیم به آرامش برسیم؛ اگر بخواهیم». به‌قول شاعرنامی ایران عزیز سعدی شیرازی:

بیاکه نوبت صلح است و دوستی و عنایت  
بهشرط آنکه نگوییم از آنچه رفت حکایت

 


یادداشت:وم پیگیری احکام برنامه ششم درحوزه آسیب‌های اجتماعی

سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

(رومه آرمان ملی/29 تیر99)

 

  تقریبا سه سال و نیم از اجرایبرنامه ششم می‌گذرد و در عمر این برنامه احکام زیادی در حوزه آسیب‌های اجتماعیتصویب شده. با توجه به وظیفه‌ای که مجلس علاوه بر قانونگذاری در حوزه نظارت دارد،انتظار این است که در راستای کمک به تحقق اجرای مفادی که کمتر مورد توجه قرارگرفته یا بدان توجه نشده یا کمک به تسریع در اجرای برخی از مفاد این احکام، نظارتو پیگیری خود را داشته باشد. در قانون برنامه ششم پیش‌بینی شده آسیب‌های اجتماعی وطلاق 25 درصد کاهش پیدا کند. مجلس در کنار حمایتی که برای بسترسازی در راستایاجرای احکام برنامه باید داشته باشد، باید نقش نظارت و مطالبه‌گری خود را تقویت وتسریع کند و نگاه همه‌جانبه‌ای به اجرای احکام برنامه ششم داشته باشد. هدفگذاری‌هاییکه در احکام برنامه ششم برای کاهش آسیب‌های اجتماعی انجام شد، کاملا غیرکارشناسی وغیرقابل تحقق بود. حتی بعد از شروع مجلس دهم که رئیس سازمان برنامه و بودجه،ویرایش مجدد انجام می‌دهد و به مجلس ارسال می‌کند، جز یک ماده مربوط به مواد مخدر،باز هم آسیب‌های اجتماعی مغفول مانده بود و در مجلس این تغییرات را با همکاریسازمان‌های دولتی و غیردولتی و همه صاحبنظران شاهد بودیم اما هدفگذاری‌های کمی کهانجام شده بود، واقع‌بینانه نبود و به همین دلیل پیش‌بینی می‌کنم تحقق پیدا نمی‌کند.نکته بعدی اینکه رصد چگونگی اجرا و تحقق احکام برنامه ششم در حوزه آسیب‌هایاجتماعی و جدول شماره 15 که در قانون آمده، ماده 8 و سایر احکامی که در این حوزهتعریف شده، با بررسی مجلس در یکسال و نیم باقیمانده به تحقق بیشتر احکام برنامهششم توسعه در حوزه اجتماعی کمک می‌کند. کمیسیون اجتماعی در این حوزه می‌تواند نقشخودش را پررنگ‌تر ایفا کند. تشکیل فراکسیون آسیب‌های اجتماعی با دکتر نادری کهمتخصص علوم اجتماعی است و درک خوبی از تگذاری دارند، می‌تواند فرصتی باشد برایاینکه طی یکسال و نیم باقیمانده بخش‌های مغفول برنامه ششم در حوزه آسیب‌هایاجتماعی را حمایت کنیم و برای ارزیابی این برنامه در راستای تدوین برنامه هفتمکارآمدتر، اجرایی‌تر و واقع‌بینانه‌تر باشیم. برای داشتن یک برنامه پنجساله، مجلسباید این دغدغه را داشته باشد و معیارسنجی انجام دهد، بهره‌گیری از ظرفیت انجمن‌هایمرتبط مثل انجمن مددکاران اجتماعی هم می‌تواند به‌عنوان یک فرصت و ظرفیت در اختیارمجلس قرار بگیرد. تگذاری‌های درست می‌تواند فرصتی باشد برای اینکه نشان دهیمنسبت به آسیب‌های اجتماعی آنگونه که اهمیت دارد، توجه خواهیم کرد و بی‌تفاوتنیستیم. درعین‌حال که در تگذاری و جایگاه تقنینی تلاشمان را انجام می‌دهیم،اما حواسمان هم به چگونگی اجرای این قوانین هست. شرایطی که الان داریم تجربه می‌کنیم،موضوع اقتصاد کشور و تاثیراتی که فقر و آسیب‌های اجتماعی می‌تواند داشته باشد باحساسیت مجلس در این بخش می‌تواند تسهیل شود و در بحث نظام بودجه و تقویت ساختاراجرایی مربوط به حوزه آسیب‌های اجتماعی، مجلس می‌تواند قدم‌های موثری بردارد.

 


درگفتگو با مهر عنوان شد:

ومنگاه حمایتی بیشتر به دهک‌های پایین

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی گفت: گسترش فقر زمینه‌ای را فراهم می‌کند تا بحران‌های اجتماعی دیگر راتجربه کنیم و ایجاب می‌کند در این بخش نگاه‌های ویژه‌تری برای حمایت از محرومانداشته باشیم.

سیدحسن چلک در گفتگو با خبرنگارمهر با اشاره به اینکه حوزه اقتصاد ما خوب مدیریت نشده، گفت: آنچهمحصول مدیریت اقتصاد ما در دوره‌های قبل است و امروز نشانه‌های آن را می‌بینیم،این است که افراد دهک‌های پایین و همچنین تحت پوشش سازمان‌های امداد و بهزیستی درحال افزایش هستند و همچنین برخی جرایم نیز به دلیل فقر افزایش پیدا کرده است.

ویگفت: از سوی دیگر خودکشی‌های معیشتی و تن فروشی به دلیل فقر و کودکانی که مدرسه رارها کرده‌اند و مجبور شده‌اند شرایط سخت در خیابان ماندن را تحمل کنند،  ممکن است افزایش یابد.

رئیسانجمن مددکاران اجتماعی تصریح کرد: از سوی دیگر با توجه به مناسب نبودن وضعیتاقتصادی، بحران‌ها نیز به تشدید وضعیت نابسامان اقتصادی کمک می‌کنند و یا تسریعفقر در بحران‌ها به ویژه اگر فراگیر باشد و استمرار داشته باشد بیشتر خواهد شد واین موضوع باید ما و مدیران را نگران کند.

وی باتأکید بر اینکه طبق اعلام ناجا، سرقت‌های خرد در حال افزایش هستند، گفت: فلسفهسرقت‌های خرد به معیشت برمی‌گردد به همین دلیل موضوع فقر و فقرا باید مورد توجهجدی قرار بگیرد.

چلک اظهارداشت: فقر می‌تواند آثار منفی به دنبال داشته باشد و یکی از آنها بهامنیت برمی‌گردد، معمولاً گسترش فقر زمینه‌ای را فراهم می‌کند تا ما بحران‌هایاجتماعی دیگر را تجربه کنیم و ایجاب می‌کند در این بخش نگاه‌های ویژه‌تری برایحمایت از خانواده‌های فقیر، محروم و دهک‌های پایین جامعه داشته باشیم تا فقر زمینه‌ایبرای گسترش آسیب‌های دیگر و جرایم را به وجود نیاورد.

رئیسانجمن مددکاران اجتماعی ایران افزود: غفلت از توجه به خانواده‌ها و افراد فقیر می‌تواندنشانه‌های نیتی و آزردگی را در مردم افزایش دهد و گاهی این نشانه‌ها به شکل‌هایمختلف ظهور و بروز پیدا می‌کند و نکته‌ای که نباید غافل شویم این است که امنیت یکیاز مهمترین نیازهای انسانی است و هر چیزی که آن را تهدید می‌کند، می‌تواند زمینهنیتی و مشکلات جدی را در هر جامعه ایجاد کند و جامعه ما هم از این موضوعمستثنی نیست.

ویگفت: کاهش فقر و تعداد فقرا، داشتن نظام تأمین اجتماعی فراگیر برای اقشار خاص وخانواده‌های نیازمند، برخورداری همه مناطق از خدمات عمومی و رفع تبعیض می‌تواند درکاهش نیتی و امنیت پایدار تأثیرگذار باشد.

منبع:خبرگزاریمهر/5 مرداد99



یادداشت:آیاشاخص فلاکت، فلاکت‌بار است؟

سیدحسن ‌چلک. رئیس انجمن مددکاران‌اجتماعیایران

(رومه شرق/5 مرداد99)

یکیاز نگرانی این روزهای مردم، مسئولان و همه و همه درخصوص حال ناخوش اقتصاد کشوراست؛ به‌گونه‌ای که در همین شرایط شیوع ویروس کرونا که مهم‌ترین استراتژی درخانه‌ماندناست، تصمیم گرفته شده تا با فاصله‌گذاری فیزیکی و هوشمند کسب‌وکارها تعطیل نشوند وکمتر مسئولی از بالاترین رده‌ها تا پایین‌ترین‌شان است که در گفتارش موضوع توجهبه معیشت مردم» نباشد. مردم هم که نیازی به گفتن ندارد، چون دارند با گوشت و پوستخود این شرایط بد را لمس می‌کنند؛ به‌ قولی چیزی که عیان است، چه حاجت به بیاناست». یکی از شاخص‌های مهمی که نشان‌دهنده حال خوش یا ناخوش اقتصاد است، شاخصفلاکت» است که وضعیت اقتصادی و اجتماعی یک جامعه را نشان می‌دهد و برای به‌دست‌آوردنآن نرخ بی‌کاری و نرخ تورم را با هم جمع می‌زنند. آمارهای ارائه‌شده توسط مرکزآمار ایران به‌عنوان مرجع رسمی ارائه آمار در کشور خود گویای فلاکت‌باربودن شاخصفلاکت است. تازه‌ترین گزارش رسمی بیانگر افزایش ۲۶‌درصدی شاخص فلاکت در سهسال گذشته و رسیدن به ۴۵.۴ درصد است. این در حالیاست که اوضاع شاخص‌ها در بخش واقعی اقتصاد نشان می‌دهد که شاخص فلاکت در پایان سال۱۳۹۸ به ۴۵.۴ درصد رسیده است». بدونشک چنین شرایطی پیامد‌های منفی متعددی را می‌تواند به دنبال داشته باشد. از جملهآنها افزایش جرائم و سرقت‌های خرد است. بار‌ها در این زمینه در یادداشت یا مصاحبه‌هایم،هشدار داده بودم. آمار ارائه‌شده از سوی رئیس پلیس آگاهی تهران درباره سرقت‌هایخرد نشان می‌دهد که 50 درصد این سارقان خرد، سرقت‌اولی» بودند که شناسایی شدند.همین عدد به‌خوبی نشان می‌دهد که این وضعیت شاخص فلاکت چه تبعاتی در حوزه‌هایاجتماعی دارد که تأثیرات آن فقط به حوزه اجتماعی بر‌نمی‌گردد و ممکن است حوزه‌هایامنیتی را هم بیشتر درگیر کند. افراد دیگری از جمله افراد دارای نیاز‌های خاص،بیماران خاص و نادر و صعب‌العلاج، افراد دارای معلولیت، ن سرپرست خانوارنیازمند، بیماران روانی، ساکنان محلات ناکارآمد شهری، کودکان کار و خیابان،سالمندان به‌ویژه سالمندان تنها و نیازمند و فاقد چتر حمایت اجتماعی که طبق آمارمعاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی حدو دومیلیون‌و 300 هزار نفراز جمعیت حدود پنج‌میلیونی سه دهک پایین را به خود اختصاص می‌دهند، خانواده‌هایزندانیان، بی‌کاران و در یک کلام فقرا و نیازمندان بیش از دیگران مجبورند پیامد‌هایاین شرایط نامناسب را تحمل کنند. فراموش نشود که طبق اصل بیست‌و‌یکم قانون اساسیجمهوری اسلامی برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بی‌کاری، پیری، بی‌سرپرستی،درراه‌ماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت‌های پزشکیبه‌صورت بیمه و. حقی است همگانی. دولت موظف است همه موارد فوق را برای همه مردمفراهم کند. همین طور در اصل بیست‌و‌یکم همین قانون دولت موظف به حمایت ن وکودکان بی‌سرپرست و ایجاد بیمه خاص بیوه‌ها و ن سالخورده و بی‌سرپرست و. است.اگرچه قوانین متعدد دیگری هم وجود دارد از جمله قانون ساختار نظام جامع رفاه وتأمین اجتماعی و بخش‌هایی از قانون احکام دائمی برنامه‌های توسعه و قوانین خاصموضوعی از قبیل قانون حمایت از افراد دارای معلولیت، قانون حمایت از ن کودکانبی‌سرپرست و. که در این یادداشت قصد پرداختن به همه این قوانین را ندارم. فقط می‌خواهماشاره کنم در این شرایط که شاخص فلاکت این‌گونه است، این افراد که در شرایطغیرفلاکت‌بار هم طبق قوانین متعدد نیازمند توجه و حمایت خاص بودند، باید بیش‌از‌پیشمورد توجه و حمایت قرار گیرند؛ در غیر این صورت استمرار چنین شرایطی در هر جامعه‌ایممکن است یا می‌تواند پیامد‌های مختلفی را به دنبال داشته باشد. من به‌عنوان یکمددکار اجتماعی وظیفه خودم می‌دانم یادآوری کنم که استمرار چنین وضعیتی که به نظرمی‌رسد با طولانی‌تر‌شدن شرایط شیوع کرونا، بدتر هم خواهد شد (امیدوارم برداشتماشتباه از آب در‌آید‌) و تأثیرات منفی آن در همه حوزه‌ها خود را نشان می‌دهد وبدون شک ضمن اینکه به خیل فقرا و نیازمندان اضافه خواهد شد، سازمان‌های اجتماعی ونهادهای انتظامی و قضائی به دلیل مشکلات و جرائم و. پر‌کارتر هم خواهند شد. تادیر نشده فکری برای شاخص فلاکت کنیم؛ فکری که نمود بیرونی و تأثیر بر روح و روانمردم داشته باشد.

 


یادداشت:مردمخیلی وقت است که تحت فشارند

سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

(رومه آرمانی ملی،5 مرداد99)

 

   رئیس‌جمهور در جلسه اولین روز مردادماه هیات دولت از اینکه مردم تحتفشار هستند، سخن گفت. یکی از انتظاراتی که مردم از دولتمردان دارند این است کهبتوانند با تصمیمات و تدابیری که اتخاذ می‌کنند، شرایط زندگی را آسان کنند؛ به‌گونه‌ایکه رفاه در جامعه برای همه مردم به وجود آید. به همین دلیل در قانون اساسی بسیاریاز کشورها از جمله وظایفی که برای دولت‌ها پیش‌بینی شده، زمینه تحقق رفاه و کیفیتارتقای زندگی همه مردم هست. در فصل سوم قانون اساسی ما هم این موضوع به‌خوبی پیش‌بینیو مصوب شده است. یکی از موضوعاتی که در چند سال اخیر اسباب نگرانی مردم شده، گرانی‌ها،فشارهای اقتصادی و نااطمینانی از یک آینده مشخص در حوزه اقتصاد است. اگر نیم‌نگاهیبه چند سال اخیر داشته باشیم، در قیمت ارز، طلا، خودرو، مسکن و سایر هزینه‌هایی کهمردم مجبورند در زندگی خود پرداخت کنند، یک واقعیت مشخص وجود دارد. در تمام اینحوزه‌ها روند رشد هزینه‌ها و قیمت‌ها به مراتب خیلی بیشتر از روند رشد درآمدها وحقوق کارکنان دولت یا مستمری اقشار دارای نیازهای خاص است. از جمله ن سرپرستخانوار، افراد دارای معلولیت و گروه‌های دیگری که به هر دلیلی نیازمند حمایت ویژهدولت‌ها و از جمله دولت ما هستند. آقای رئیس‌جمهور در جلسه اول مرداد هیات دولت ازشرکت‌هایی که کاملا از بودجه دولت استفاده می‌کنند، خواست که آنها دیگر دنبالافزایش قیمت نباشند. سوال این است وقتی شرکت‌های دولتی که تابع دولت هستند، از اینگفته تبعیت نمی‌کنند، چگونه می‌توانید انتظار داشته باشید در بخش‌های خصوصی و آزاداز دولت حرف‌شنوی داشته باشند؟ طبیعتا در نتیجه این فشاری است که رئیس دولت به‌تازگیو به‌صراحت موضوع را بیان می‌کند، قشرهایی هستند که شرایطشان بدتر شده و قشرهاییهستند که تحت‌فشارهای اقتصادی و گرانی تقریبا دارند له می‌شوند و حتی تامین معیشتروزانه‌شان در حد بخور و نمیر هم دچار مشکل شده است. چنانچه به این شکل جلو رویم،فقرای ما فقیرتر شده و طبقه متوسط بیشتر به سمت طبقات فقیر گرایش پیدا خواهند کرد.نیم‌نگاهی داشته باشیم به ارائه همین آمار سرقت‌های خرد از سوی رئیس پلیس آگاهیتهران که 50 درصدش متوجه سرقت اولی‌هاست، خودش گویای این موضوع است. انتظار ایناست که برای خروج از این شرایط تدابیری اتخاذ شود. یکی از این تدابیر شایسته‌سالاریاست. آدم‌ها را سر جای خود بگذارید، دورنما را ببینید و تحولات را خوب بررسی کنند.برنامه‌ریزی باید مبتنی بر واقعیت و داده‌های واقعی در جامعه باشد. امروز من ودوستانم به عنوان مددکاران اجتماعی عموما با کسانی سروکار دارند که واقعا برایتامین حداقل‌های خود دچار مشکلات جدی و اساسی هستند. انتظار ما به عنوان یک قشرتخصصی که در سازمان‌های متعددی داریم کار می‌کنیم و می‌بینیم که مردم چه زجرهاییبه دلیل فقر و مشکلات اقتصادی متحمل می‌شوند، وادارمان می‌کند که اینگونه هشداردهیم، اینگونه مطالبه‌گری کنیم و اینگونه اعلام کنیم که مردم خیلی وقت است تحتفشارند. حق مردم با این همه منابع و امکانات و موقعیت ژئوپلیتیکی این نیست.

 


پیشنهادی برای ایفای مسئولیت اجتماعی» در دوران کرونا و ایام محرم

پیشنهادی برای ایفای مسئولیت اجتماعی» در دوران کرونا و ایام محرم

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با تاکید بر اهمیت ایفای مسئولیت اجتماعی همزمان با شیوع مجدد کرونا و نزدیکی ایام محرم به مردم پیشنهاد کرد تا نذورات خود را صرف تهیه اقلام بهداشتی برای نیازمندان و مراکز درمانی کنند.

سید حسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه یکی از موضوعاتی که اقتضای زندگی اجتماعی است، درک‌ شرایط خاصی است که افراد در زندگیشان تجربه می‌کنند، گفت: برای مثال شرایط بحران اقتضا می‌کند که افراد نسبت به خودشان و بقیه اعضای خانواده مسئولیت پذیر باشند.

وی افزود: در حال حاضر شرایط کرونا را تجربه می‌کنیم و بعد از ۵ ـ ۶ ماه براساس آمارهای رسمی نگرانی از افزایش شیوع این بیماری شدت پیدا کرده است. تقریبا ۷۰ میلیون از جمعیت کشور در مناطق قرمز یا هشدار قرار دارند که این نشان می‌دهد به رغم آنکه در دوره‌ای شاهد روند کاهشی بودیم، الان تعداد افراد فوتی به بیش از ۲۰۰ نفر در روز رسیده است. 

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به اینکه این موضوع نشان می‌دهد که ما برای پایداری کاهش ابتلا نتوانسته‌ایم وظایمان‌را به درستی انجام دهیم، تصریح کرد: گاهی این وظایف در قالب استفاده از وسایل بهداشت فردی مثل ماسک، شستن دست‌ها و . است، گاهی هم به عدم حضور در تجمعات مثل عروسی‌ها و عزاداری‌ها برمی‌گردد.

چلک با بیان اینکه بسیاری از افرادی که به تازگی به کرونا مبتلا شده اند، افردی هستند که پروتکل‌ها را رعایت ‌نکرده و در مجامع عمومی حضور پیدا کرده‌اند، اظهار کرد: در حال حاضر نیز ایام عزاداری محرم ‌را پیش روداریم که چند نکته می‌تواند در حوزه مسئولیت اجتماعی مورد توجه قرار بگیرد. در این ایام مردم معمولا نذورات زیادی دارند و اگر این نذورات به سمت تهیه اقلام بهداشتی برای افرادی که امکان تامین آن را ندارند یا مراکز درمانی ارائه کننده خدمات حرکت کند، می‌تواند در راستای انجام مسئولیت اجتماعی باشد.

وی در ادامه توضیح داد: بخش دیگری از ایفای مسئولیت اجتماعی در این شرایط این است که مراسم بزرگ برگزار نشود و تا می‌توانیم‌ از طریق تلویزیون و رسانه‌ها و فضای مجازی برای عزاداری‌ها بهره ببریم. همچنین رعایت فاصله گذاری‌ها و کوتاه بودن زمان حضور در مراسم‌های عزاداری کوچک نیز می‌تواند خطر ابتلا را کاهش دهد. 

چلک با اشاره به دیگر اشکال ایفای مسئولیت اجتماعی نیز گفت: در حال حاضر در برخی از اماکن مانند مطب پزشکان و . که افراد حتی در این شرایط ناچارند به آنها مراجعه کنند، انواع و اقسام وسایل ضدعفونی کننده در نظر گرفته شده یا تعداد بیماران حاضر در محل به حداقل رسیده است. این اقدامات در شرایطی صورت می‌گیرد که خوشبختانه در این اماکن اقدامات مذکور در راستای ایفای مسئولیت اجتماعی و بدون دریافت هزینه‌ای از مراجعان انجام ‌می‌شود. 

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران افزود: درواقع تلاش برای رعایت پروتکل‌ها یک گام برای ایفای مسئولیت اجتماعی است. آنچه مسئولان وزارت بهداشت می‌گویند این است که عموما اکثر افراد مبتلا در تجمعات حضور داشتهاند. ما در یک جامعه زندگی می‌کنیم و نمیتوانیم نسبت به آنچه در اطرافمان می‌گذرد بی تفاوت  یا نظاره گر باشیم. انسان اجتماعی هم‌ باید مسئولیت پذیر و هم‌ عامل به ایفای این مسئولیت باشد تا در آینده شاهد کاهش شیوع این بیماری باشیم.

انتهای پیام/ ایسنا/13 مرداد99


یادداشت:درزخشونت‌‌های خانگی، از خانه به خیابان!

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران

(منبع: رومه شرق/12 مرداد99)

 سید حسن  چلک | اعتمادآنلاین

درهر کشوری در دوران مختلف شاهد ظهور و بروز پدیده‌های مختلف اجتماعی هستیم که برخیقدمت بیشتری دارند و تقریبا می‌توان این‌گونه یاد کرد که جهان‌شمول» هستند.ازجمله این موارد می‌توان از خشونت‌های خانگی اعم از کودک‌آزاری، همسرآزاری (زن‌آزاری،مردآزاری)، سالمندآزاری، والدآزاری و. یاد کرد که در جوامع مختلف به شکل‌هایمتفاوتی مشاهده می‌شده و می‌شود. جامعه ما هم از این قضیه مستثنا نبوده و نخواهدبود. تأملی بر آمار‌های ارائه‌شده از سوی سازمان پزشکی قانونی و سایر سازمان‌‌هایاجتماعی مرتبط نیز گویای همین نکته است. در سه روز چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه هفتهقبل سه صحنه را دیدم که به آنها اشاره می‌کنم و همین هم مبنای انتخاب این موضوعبرای یادداشتم شد. صحنه اول، در خیابان آیت‌الله کاشانی یک مردی قوی‌هیکل همسرش رابه باد کتک گرفته بود و پسر کوچکش هم ناله می‌کرد که بابا، مامانم را نزن. در صحنهدوم برای انجام یک کار کوچک به پاساژ نزدیک منزلم رفته بودم، نمی‌دانم چه اتفاقاتیبینشان افتاده بود و موضوع چه بود، اما زن این‌گونه با صدای بلند می‌گفت: برو بچه‌ننه،به تو هم می‌گن مرد خونه، هرچه داری از صدقه‌سری پدر منه و.». صحنه سوم مربوط بهصبح روز جمعه است که مردی به‌همراه همسر و دو فرزندش داشتند جایی می‌رفتند. یک‌دفعهمرد برگشت و با صدای بلند و توهین‌آمیز به همسرش که دستان پسرانشان را گرفته بود وبه خود چسبانده بود، گفت: من نمی‌آیم و هر غلطی می‌خواهی برو بکن! کار نمی‌کنم کهبرای شما خرج کنم».

فارغاز اینکه عوامل تأثیرگذار بر این نوع اختلافات در این سه خانواده چه بودند -چونهیچ اطلاعی ندارم- آنچه من را نگران کرده -و تنها این صحنه‌ها نیست که می‌بینیم-این است که خشونت دارد تبدیل به وجه مشخصه رفتارمان می‌شود و حتی این رفتار بهنزدیک‌ترین کسان مان هم سرایت می‌کند. نمی‌خواهم این رفتار را در داخل خانه توجیهکنم که اصلا مورد تأیید من نیست و کاملا مخالف هر نوع رفتار خشونت‌آمیزی هستم، چهبرسد به اعضای خانواده، ولی اینکه دیگر حیا را کنار می‌گذاریم و در محیط‌‌هایعمومی خارج از خانه این‌گونه رفتاری با همسران مان داریم نشان از ضعف اخلاق درخانواده و جامعه است و اینکه مهارت‌‌های حل تعت را خوب بلد نیستیم و نمی‌توانیمگفت‌وگو‌های سازنده داشته باشیم تا مشکلاتمان را در خانه به روش‌‌های منطقی حلکنیم و هرکدام مان مجبور می‌شویم از نقطه قوت مان که یا زور است یا پول برای تحقیرشریک زندگی‌مان و اعمال رفتار خشونت‌آمیز استفاده کنیم. حتی به فکر تأثیرات مخرب وشکننده این نوع رفتار روی فرزندانمان هم نیستیم و این بخش آن خطرناک است که حریمخانه و خانواده را نگه نمی‌داریم. این روز‌ها مشکلات اقتصادی، بسیاری از بخش‌هایزندگی‌مان را تحت‌الشعاع خود قرار داده است؛ به‌گونه‌ای که تحمل این شرایط سخت شدهاست، ولی مشکلات هر چقدر بزرگ هم باشد نباید بهانه‌ای شود که نسبت به شریک زندگی‌ماناعمال خشونت کنیم. اتفاقا در چنین موقعیت‌ها و شرایطی لازم است بیش از پیش هوایهمدیگر را داشته باشیم تا بتوان با تدبیر بیشتر از بحران‌ها عبور کرد. گرچه همهاین نوع رفتار‌ها در صحنه‌‌هایی که من دیدم به نظر این‌گونه بود که ااما تحتتأثیر مشکلات اقتصادی نبودند، ولی این نکته که هریک از شرکای زندگی بر نقطه قوتخود تکیه کرده و طرف مقابل را در ملأعام یا حتی در خفا تحقیر کنند، نشانه‌ای ازترویج بی‌‌اخلاقی است که عوارض آن را در خانواده و جامعه می‌بینیم. ثبت حدود 20طلاق در هر یک ساعت در سال گذشته خود گویای بخشی از این مشکلات است که بیرون زده وبه طلاق منجر می‌شود. بخشی از خودکشی‌ها ناشی از همین شرایط است و اختلافات جدی دردرون خانواده می‌تواند علاوه بر این موارد زمینه وقوع آسیب‌های اجتماعی دیگرازجمله روابط فراشویی و حتی شیوع اختلالات روانی را هم به دنبال داشته باشد.
مراقبتکنیم تا مشکلات دوروبرمان هر چقدر بزرگ و کوچک، بهانه‌ای نشوند که عشق، علاقه ومحبت بینمان را تحت تأثیر قرار دهد و روز به روز از هم فاصله بگیریم حتی اگر به‌ظاهرزیر یک سقف باشیم.

 


 

یاداشت:

فرمان حوزه اجتماعی را به دست اهلش بسپریم

سیدحسن‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران: آدمی شجاع می‌خواهیم که این .

 در این ایام که به عیدغدیر هم نزدیک می‌شویم بیشتر به یاد امام علی(ع) می‌افتیم ولی اینکه چقدر ازفرمایشات ایشان و دیدگاه‌های‌شان بهره می‌بریم بسیار مهم هست. یکی از نکات مهم دراداره هر سازمان و جامعه‌ای برای جلوگیری از سقوط و انحطاط از منظر ایشان بهناشایسته‌سالاری و کنار زدن انسان‌های لایق برمی‌گردد. این موضوع در حوزه‌هایمختلف باید مورد توجه قرار گیرد تا هرکس سر جای خودش باشد یعنی هرکس به تناسبتوانایی‌ها و دانش و تخصص و تجربه خود منصبی را بگیرد که مرتبط باشد. خاطرم هست یکروز مسابقه فوتبال با یک تیم نه چندان قوی داشتیم. اگر بازی را برنده می‌شدیم بهمرحله یک‌چهارم نهایی می‌رفتیم. مربی ما وقتی تیم را ارنج می‌کرد من را که فورواردبودم گذاشت دفاع و همین‌طور دفاع آخر را گذاشت فوروارد؛ یک به‌هم‌ریختگی که نگو ونپرس. نیمه اول حتی یک گل هم نزدیم. وسط نیمه یک نفر از پیشکسوتان آمد و به مربیگفت: فلانی شما بگو این یازده نفر بروند داخل زمین خودشان می‌دانند که کجا قراربگیرند. نیمه دوم هفت گل زدیم. الان داستان حوزه اجتماعی کشور با این همه مشکلاتمتعدد و پیچیده و تودرتو و دردناک و نگران‌کننده شبیه بازی فوتبال ما در نیمه اولشده است. مسئولیت‌ها، امانت‌های بسیار مهمی هستند که باید به اهلش سپرده شود. آنانکه بدون داشتن شایستگی‌های لازم، خود را در مقام اداره قرار می‌دهند یا آنهایی کهافراد را بدون شایستگی‌های لازم برای اداره امور می‌گمارند، بالاترین خیانت‌ها رامرتکب شده و سبب هلاکت خود و دیگران می‌شوند و در دنیا و آخرت مبغوضند. مسئولیتاداره هر کاری، باید براساس رعایت شایستگی‌ها باشد و چنانچه این اصل مهم زیر پاگذارده شود، شیرازه امور از هم می‌پاشد و هیچ کاری به مقصد نمی‌رسد. در نظر حضرتعلی(ع) تمام پست‌های مدیریتی و ی، کا‌رهای تخصصی ویژه‌ای هستند که هرکدامافراد خاص خود را می‌طلبد و هر پستی به تناسب نیاز خلاقیت، شایستگی و تخصص ویژه‌ایکه دارد و جایز نیست که افراد متناسب با نیاز سایر پست‌ها و مشاغل متصدی آنهاشوند؛ زیرا در آن صورت نمی‌توان به یک نظام مطلوب دست یافت. طبق مطالعات انجام‌شدهو اسناد مختلف امام علی(ع) در جای دیگر اصل تخصص‌گرایی را روشن‌تر مورد توجه قرارداده و آشکارا می فرمایند: کارها را به‌دست افراد متخصص و خبره بسپارید»..به اعتقاد امام علی(ع) اصلشایسته‌سالاری که از عدالت سرچشمه می‌گیرد، نباید به هیچ قیمتی خدشه‌دار گردد.ازاین رو آن امام بزرگوار تضعیف حکومت خود و جنگ‌های متعدد از سوی دشمنانش راپذیرفت ولی اصل مزبور را زیر پا ننهاد. امام در نامه‌های فراوانی که خطاب بهاستانداران خود نوشته‌اند ضمن تاکید به رعایت اصل لیاقت و شایستگی در نصبکارگزاران، معیارها و ویژگی‌های دقیقی را ذکر می‌کنند که نشانگر اهمیت این امراست. از جمله آنها پرهیز از سپردن امور به نااهلان است». منظور از نااهلان کسانیهستند که شایستگی لازم برای آن امور را ندارند. حوزه اجتماعی متاسفانه در بسیاریاز مواقع حیاط خلوت یون بوده و هنوز هم هست. نتیجه این نوع انتصابات در دستگاه‌هایاجرائی همین می‌شود که الان شاهد آن هستیم. اگر منصفانه نگاه کنیم این حوزه بهبدترین شکل ممکن مدیریت می‌شود. از نظر کارشناسی معتقدم هم کسی که چنین افرادی رابرای مسئولیت‌های مناصب غیرمرتبط منصوب می‌کند و هم کسی که مسئولیتی خارج از تخصصخود می‌پذیرد هر دو باید پاسخگو باشند و نتیجه بد تصمیم‌گیری‌ها و مدیریت‌هایشائبه نوعی خیانت محسوب می‌شود. معتقدم امروز فرمان حوزه اجتماعی در دست نخبگان ومتخصصین اجتماعی نیست پس تا دیرتر نشده، باید این فرمان را به دست اهلش بسپریم.منبع:رومه آرمان ملی/11 مرداد99

 


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران:
کار کودک نباید مانع دسترسی آنها به سایر حقوقشان شود
چلک گفت: تا زمانی که شرایط اقتصادی تغییر نکند نمی توانیم پدیده کودکان کار را حذف کنیم، ولی کار کودک نباید باعث شود تا این کودکان از سایر حقوق خود محروم شوند.

سید حسن  چلک | اعتمادآنلاین

 

کودکی دنیای شیرینی استاما نه برای همه کودکان، یکی از هزاران آسیبی که در حاشیه شهرهای بزرگ وجود دارد،کودکان کار، کودکانی که ناچارند به جبر روزگار یا والدین کار کرده و نان آورخانواده شوند، برخی از آنها دور چشم شهروندان و در گارگاهها کار می کنند و برخی ازآنها نیز در چهاراه ها فال می فروشند و یا شیشه ماشین ها را می شورند و برخی نیززباله گردی می کنند، در روز ۲۵ (خرداد ماه) پیروز حناچی» شهردار تهران ابلاغ کرد که استفاده پیمانکارانشهرداری از کودکان کار ممنوع می باشد و که در این خصوص با آقای سید حسن چلک» رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران مصاحبه ایداشته ایم که آن را با هم می خوانیم.

اخیرا شهردار تهران ابلاغکرد که پیمانکاران شهرداری نمی توانند از کودکان کار استفاده کنند آیا این امر میتواند نقش موثری داشته باشد؟

این بخشنامه کار خوبی بودو بر اساس آن پیمانکاران شهرداری دیگر حق استفاه از کودکان کار را ندارد  وشهردارن مناطق مسئول نظارت بر اجرای این بخشنامه شده اند و با توجه به اینکه اینبخشنامه تازه ابلاغ شده باید در عمل ببینیم چه می شود چرا که باید بر آن نظارتشود، و در جلسه شورای آسیب های اجتماعی تهران تاکید شده تا نظارت مستر بر آن صورتگیرد و من به عنوان عضو یک تشکل غیر دولتی آن را مفید و لازم می دانم.

آیا در خصوص کار کودکقوانین بازدارنده داریم یا خیر؟

در قانون کار که می دانیمضمانت اجرای آن باید بیشتر از بخشنامه باشد. در ماده 79 کلا کار کردنبچه های زیر 5 سال ممنوع است و در این ماده 80،سنین 15 تا سال کارگر نوجوان نامیده می شود و معنی آن این است که در این سنینکودکان می توانند کار کنند، اما طبق شرایطی که ساعت کار آنها نیم ساعت کمتر باشد وکار به سلامت جسمی و روحی آنها صدمه ای وارد نکند

کودکان کار به چند گروه ودسته تقسیم می شوند؟

در سال 84 آیین نامهساماندهی کودکان کار را در دولت داشتیم که در ماده یک هم کودکان کار و کارتن خوابمشمول آن می شدند و در سازمان ملی جوانان و از زاویه ت گذاری که دولت ها در آنکودکان کار ما چه کسانی هستند، چند گروه اند، یک گروه که بالای 80 درصد کودکانیهستند که برای تامین معاش خانواده مجبور به کار در خیابان یا کارگاه ها هستند.بعضی ها نیز برای تامین معاش خود می آیند یا سرپرست ندارند یا والدین ندارند و یاوالدین آنها زندان هستند و بچه برای تامین معاش خود کار می کند.

آیا کودک کارتن خواب نیزداریم ؟

بچه هایی هستند که هیچجایی ندارند و در واقع خیابان محل کار و زندگی آنهاست. عمده بچه هایی که در خیابانکار می کنند، ویژگی های آنها یکی از 3 تاست که ممکن است ایرانی، غیر ایرانی، دارایمجوز اقامت باشد یا خیر و یا برای خود کار کند و یا در باندها از آنها بهره کشیاقتصادی از آنها می شود که خود اینها عموما مصداق کودک آزاری هستند. هرچه شرایطاقتصادی بدتر شود، ما شاهد بیشتر شدن کودکان کار در خیابان هستیم.

چگونه می توان کودکان کاررا از خیابان جمع کرد و دیگر شاهد کودکان کار نباشیم؟

عواملی که باعث می شودکودک کار در خیابان باشد، بخش عمده آن به اقتصاد بر می گردد و تا زمانی که اقتصادحذف کودکان کار امکان پذیر نیست زیرا عواملی که سبب حضور کودک کار در خیابان میشود، فقر و نابسامانی اقتصادی و خانواده های آسیب دیده ای است که کودک کار معلولاین 2 عامل خواهند بود و آنچه که کمک می کند اگر کودکی مجبور به کار شد لذا طبققانون کار کند و نظارت بر اجرای قانون و نوع کار آنها باشد و به مشاغلی بپردازندکه امنیت داشته باشند و به جسم و روح آنها ضربه نزند و در کنار آن از سایر حقوق،آموزش، بهداشت و ایمنی، فراغت و امنیت برخوردار باشد. و در آخر اینکه کار کودکنباید مانع دسترسی کودکان به سایر حقوق آنها شود.منبع:خبرگزاری شبستان/11 مرداد99

 


باشدهمی نیک و بد پایدار

همانبه که نیکی بود یادگار

درازاست دست فلک بر بدی

همهنیکویی کن اگر بخردی

چونیکی کنی، نیکی آید برت

بدیرا بدی باشد اندرخورت

چونیکی نمایدت کیهان‌خدای

توبا هر کسی نیز، نیکی نمای

مکنبد، که بینی به فرجام بد

زبد گردد اندر جهان، نام بد

بهنیکی بباید تن آراستن

کهنیکی نشاید ز کس خواستن

وگربد کنی، جز بدی ندروی

شبیدر جهان شادمان نغنوی

"حکیمابوالقاسم فردوسی"

 


تاج از فرق فلک برداشتن

جاودان آن تاج بر سر داشتن

در بهشت آرزو ره یافتن

هر نفس شهدی به ساغر داشتن

روز در انواع نعمت ها و ناز

شب بتی چون ماه دربر داشتن

صبح، از بام جهان چون آفتاب

روی گیتی را منور داشتن

شامگه ، چون ماه رویا آفرین

ناز بر افلاک و اختر داشتن

چون صبا در مزرع سبز فلک

بال در بال کبوتر داشتن

حشمت و جاه سلیمان یافتن

شوکت و فر سکندر داشتن

تا ابد در اوج قدرت زیستن

ملک هستی را مسخر داشتن

بر تو ارزانی که ما را خوشتر است :

لذت یک لحظه مادر داشتن

شعراز : فریدون مشیری

 


یادداشت:

امام علی(ع)‌گونه عمل کردن مهم‌تر از فقطیا علی گفتن است»

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

(منبع: رومه آرمان ملی،19 مرداد99)

دغدغه های یک مدد کار اجتماعی - مطالب سید حسن  چلک

مناسبت‌ها فرصتی برای سخن گفتن،شنیدن و نوشتن در باب آن مناسبت است. از جمله این مناسبت‌ها عید غدیر است که بههمه شما تبریک می‌گویم. بسیاری از ما ممکن است هر روز یا بیشتر روزها به‌گونه‌ایاز نام امام علی(ع) استفاده می‌کنیم یا می‌شنویم به نامش قسم می‌خوریم؛ آن هم چهقسم‌هایی. اما اینکه چقدر به سیره ایشان پایبند هستیم و گفته‌های ایشان را به کارمی‌گیریم مهم‌تر است. در این یادداشت کوتاه می‌خواهم به برخی از این نکات اشارهکنم. به هر قیمتی دنبال خلافت و پست نبود، نه اینکه به آسمان و ریسمان چنگ زند تاخلیفه شود. کاری که امروز برخی از ما انجام می‌دهیم تا مدیر باشیم حالا تخصص داریمیا نه مهم نیست. آن وقت خود را پیرو سینه‌چاک آن امام هم می‌دانیم و نذری هم می‌دهیم.به همه مردم فکر می‌کرد نه فقط هم‌کیشان خود. آنجا که نوشته بود که مردم دوگروهند: یا برادران دینی تو هستند یا انسانی چون تو. موضوعی که در نامه به مالک‌اشترنوشته و از ایشان هم، همین را می‌خواهد. در عمل به فکر فقرا بود. این جمله ایشانرا بارها و بارها شنیدیم که آیا خود را قانع کنم که به من امیرالمومنین بگویند،اما در سختی‌ها کنارشان نباشم»؟ معتقد بودند که در این توجه‌ها و دستگیری‌ها حرمت(عزت‌نفس) افراد باید حفظ شود و منتی هم گذاشته نشود. شایسته‌سالاری» را مبناقرار می‌داد و معتقد بود بی‌توجهی به تخصص در هر کاری زمینه سقوط و شکست را فراهممی‌کند و این را خیانت می‌دانست اما امروزه چه می‌کنیم خود بهتر می‌دانیم. ولیمعمولا خودمان را به خواب می‌زنیم و فکر می‌کنیم رستم دستان هستیم و هر کاری از مابرمی‌آید چراکه نمی‌خواهیم ننگ این نوع خیانت را بپذیریم. خود را در برابر قانونبا بقیه مردم برابر می‌دانست. به قولی در برابر یک یتیم، چنان ضعیف و چنان لرزان وپریشان می‌شود که رفیق‌ترین احساس یک مادر را به صورت اساطیری نشان می‌دهد. ایشانمعتقد بودند با مردم آنگونه معاشرت کنید، كه اگر مردید بر شما اشك ریزند و اگرزنده ماندید، با اشتیاق سوی شما آیند. ساده‌زیست، جوانمرد، قانع و فروتن بود. کاخلواسانات و. نداشت. فرزندانش هم با مردم و در کنار مردم بودند. به کسی باج نمی‌داد.امروزه برخی از ما باج می‌دهیم که زمان مدیریت‌مان بیشتر شود. آن‌وقت برای امامعلی(ع) مراسم برگزار می کنیم تا ظاهرسازی کنیم. تاکید ایشان بر اینکه زنهار! ازآنچه همه مردم در آن سهیم و شریک هستند، به خود مخصوص گردانی» خود گویای نوع نگاهایشان به مدیریت است. ایشان معتقد بودند دانشمند کسی است که سخن خیر و حکمت را ازهر شخصی که شنید قبول کند و آن را به معلومات و دانش خویش بیفزاید». امروزه درساختار اداری معیوب و ناکارآمد ما چه بسیار کسانی هستند که سخنان خیر می‌گویند ولیچون به مذاق روسا خوش نمی‌آید حذف می‌شوند یا کنار گذاشته می‌شوند. بله از غدیرباید این درس‌ها و درس‌های مختلف را بگیریم. با این امید که هر روز بیش از پیشپیرو عملی سیره عملی ایشان باشیم.ان‌شاء‌ا.

 


شفاف‌سازی، تدبیر خبرنگاران برای مبارزه با فساد

تهران - ایرنا - مددکار اجتماعی و امدرس دانشگاه، شفاف‌سازی را از جمله وظایف اصلی خبرنگاران عنوان کرد و گفت: یکی از راه‌های مبارزه با فساد، گشودن باب پاسخگویی به خبرنگاران است.

خبرنگاری از جمله شغل هایی است که با ابزار خبر» و قلم» می کوشد تا محصولی پر از اندیشه، تفکر، تذکر و تامل را برداشت کند، افرادی که مشکلات اجتماعی، اقتصادی و ی را پیگیری می کنند و برای انتشار آن خود را مسوول می دانند و تا زمانی که صدا و خواسته های مردم را به گوش مسوولان نرسانند، آرام نمی نشینند حتی اگر در این راه مواخذه، تنبیه یا کشته شوند.

این در حالیست که خبرنگار آن قدر که در زمینه پرداختن به امور جامعه و مطالبه‌گری به عنوان واسط میان مردم و مسوولان جانفشانی می کند، در مورد خود مطالبه‌گری نمی‌کند و همواره با درآمد اندک خبرنگاری روزگار می گذراند.

زیرا بر عکس همه مشاغل که عهد و قراردادهای کاری بر اساس چیدمان حقوقی شکل می گیرد، حوزه خبر و خبرنگاری، شغلی است که نه تنها حقوق و دستمزد خاصی ندارد بلکه وقت و بی وقت، سرما و گرما، کوه و دشت و بیابان و زمین و هوا نمی شناسد بر همین  اساس، فردی را می طلبد که سراپا عشق و استعداد باشد و بی باکی و استقامتی دوچندان در چنته داشته باشد.

موضوعی که سید حسن چلک» مددکار اجتماعی و رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفت وگو با خبرنگار ایرنا به آن اشاره کرد و ضمن تبریک فرارسیدن ۱۷ مرداد روز خبرنگار به خبرنگاران و صاحبان قلم در سراسر کشور گفت: خبرنگاران طلایه داران و مطالبه‌گرانی هستند که برای مطالبه حق مردم به جاهایی قدم می گذارند که همه نمی توانند باشند شاید به همین دلیل، جز مشاغل سخت محسوب می شود.

رسالت خبرنگار در صلابت او است

وی با بیان اینکه در حال حاضر تعداد رسانه ها و خبرنگاران زیاد شده و این اتفاق فرصتی فراهم آورده تا دیدگاه های مختلف توسط خبرنگاران منتشر و بازنشر شود، تصریح کرد: اما با توجه به انتشار اخبار فیک» و دروغ که در گوشه و کنار مطالب خبری شاهد آن هستیم توقع آحاد مختلف جامعه از خبرنگاران رعایت رسالت و صلابت خبر و خبرنگاری است.

این جامعه شناس درباره شروطی که خبرنگاران باید توجه و رعایت کنند با تاکید بر اینکه خبرنگار باید اخباری به روز منتشر کند، اظهار داشت: شرط دیگر داشتن صداقت در انتشار اطلاعات و انتشار دیدگاه های افرادی است که خبر را از آنان می گیرند زیرا صداقت در عرصه خبرنگاری عامل بسیار مهمی در افزایش اعتماد به رسانه است.

پرهیز از ی کاری در انتشار اخبار، از دیگر مواردی است که چلک آن را به عنوان شرط کار خبرنگار عنوان و تصریح کرد: وقتی حوزه خبرنگاری به ت و جهت گیری های ی مخلوط و آلوده می شود همه واقعیت ها را نشان نمی دهد و چه بسا صداقت آنگونه که باید مدنظر قرار نگیرد یا کمرنگ شود.

این استاد دانشگاه تاکید کرد: اخلاق خبرنگاری مهمترین موضوع، شرط و رسالت خبرنگار است. ضمن اینکه باید در انتشار اخبار و اطلاعات دقت کنند تا خبرهای واقعی منتشر شود و از تعجیل در انتشار خبر بپرهیزند.

خبرنگاران با ورود به پستوها، شفافیت می آفرینند

وی با یادآوری اینکه یکی از حوزه هایی که بیشترین ظرفیت را برای مطالبه گری دارد حوزه رسانه است، تاکید کرد: رسانه بدون خبرنگار معنا ندارد و خبرنگاران محور رسانه ها به اشکال مختلف هستند. این مطالبه گری ممکن است هزینه داشته باشد و خبرنگار باید هزینه را بپردازد اما نقش مطالبه گری را فراموش نکند.

چلک خاطرنشان کرد: رسانه ها می توانند به پستوها نور بیاندازند که این نور انداختن در پستوها می تواند شفافیت ایجاد کند. یکی از راه های مبارزه با فساد بازشدن در همه سازمان ها و موسسات به روی خبرنگاران است و هرچقدر از ظرفیت رسانه برای شفافیت استفاده شود امید به مبارزه با فساد بیشتر می شود.

وی یادآور شد: خبرنگاران می توانند سازمان ها را به پاسخگویی در مقابل کارهایشان وادارند. همچنین رسانه ها می توانند با پردازش کارشناسی چه توسط خبرنگاران و چه با گرفتن اطلاعات از صاحب نظران به عرصه های ت گذاری، شفافیت، پاسخگویی و نیازهایی که جامعه در حوزه های مختلف دارد جهت بدهند و موانع را به درستی و به موقع اعلام کنند.

این جامعه شناس با تاکید بر اینکه رسانه ها می توانند با اطلاعاتی که از کارشناسان می گیرند به موقع راهکار، موانع، قوت ها و ضعف ها را بیان کنند، گفت: سازمان ها و همه عرصه ها باید حضور خبرنگاران را فرصت ببیند؛ چه نقد خبرنگاران و چه دفاع از برنامه ها و دیدگاه های مسئولان و چه کارهای خوبی که انجام می شود.

چلک یادآور شد: به طور حتم بخشی از موضوعاتی که امروز با آن مقابله می شود نتیجه ورود ایثارگرانه خبرنگاران بوده و هست و خواهد بود.

وی افزود:‌ با همه سختی های کار خبرنگار، در اهمیت این نقش همین بس که یکی از روزهای تقویم روزمرگی های انسان، بدان ادای احترام شده و هفدهم مرداد ماه پس از شهادت محمود صارمی» خبرنگار ایرنا، به نام این نقش مزین شده که کم‌ترین تجلیلی است که می‌توان از بانیان خبر و منابع موثق آگاهی دهنده به عمل آورد.

گزارش از: فاطمه دهقان نیری/ ایرنا/17 مرداد99


رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران:


اگر به دنبال اصلاح و شفافیت هستیم باید نقد خبرنگاران را به جان خرید

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ضمن تبریک‌ روز خبرنگار گفت: اگر به دنبال اصلاح، شفافیت و شناخت نقاط ضعف هستیم باید نقد خبرنگاران را باید به جان خرید.

به گزارش ایسنا، سید حسن چلک در یادداشتی به مناسبت روز خبرنگار نوشت: نامگذاری روزها به مناسبت‌های‌ خاص فرصتی برای سپاسگذاری از کسانی است که در ارتباط با آن مناسبت در حوزه های مختلف فعالیت می‌کنند. بدون شک یکی از روزهای روزهای بسیار مهم روز خبرنگار است.

به عنوان یک شهروند، مددکار اجتماعی و رئیس یک تشکل غیردولتی با سابقه ۶٠ ساله این روز را به خبرنگاران تبریک گفته و از آنها سپاسگذاری کنم که اگر آنان نبودند بعضی از اتفاقات خوب امروز هرگز تحقق نمی‌یافت.

معتقدم خبرنگاران به درستی طلایه داران آگاهی در جامعه هستند. خبرنگاران می‌توانند نقش‌های مختلفی را ایفا کنند؛ یعنی در کنار ارائه آگاهی و اطلاعات به روز و موثق به مخاطبان که بسیار ارزنده است، آنها بیش از هرکسی در ایجاد آرامش به مردم در شرایط بحران با انعکاس اخبار به موقع و صادقانه کمک می‌کنند و هم در شرایط عادی زمینه اعتماد سازی بین مردم و رسانه‌ها را افزایش می‌دهند.

نقش مهم دیگر رسانه‌ها مطالبه‌گری و پرسشگری است که به دلیل حیطه فعالیتم در حوزه اجتماعی، فکر می‌کنم موضوعی است که معمولان مدیران سازمان‌ها و دستگاه‌های اجرایی ممکن است با آن همراه نباشند. این یکی از وظایف سخت خبرنگاران است که به جسارت، شجاعت و تیزهوشی، نیازسنجی، تسلط به مباحث روز و وظایف دستگاه‌ها و قوانین مرتبط نیاز دارد. وظیفه مطالبه گری این پیام را می‌دهد که خبرنگاران در برابر مردم جامعه و جامعه ای که در آن زندگی می کنند احساس مسئولیت می‌کنند.»

وی در ادامه این یادداشت افزود: نقش دیگر خبرنگاران شفافیت و پاسخگویی در جامعه است. خبرنگاران می‌توانند با پاسخگویی مسئولان، شفافیت را ایجاد کنند و معتقدم هیچ پستویی نباید وجود داشته باشد که خبرنگاران نتوانند آزادانه در تمام تاریکی‌ها نور بیندازند.

اگر به دنبال اصلاح، شفافیت و شناخت نقاط ضعف هستیم باید نقد خبرنگاران را باید به جان خرید.

این روز را به تمام خبرنگاران و دست اندکاران این حوزه تبریک می‌گویم و دشواری‌های انتقال اخبار و گزارش‌ها عرض ادب می‌کنم چرا که آنها حق مردم را مطالبه گری و انعکاس می‌دهند.»منبع: ایسنا/16 مرداد99


غدیر و پویش‌هایی انسان‌ساز
نویسنده : دکتر حسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
آحاد جامعه ایران همواره نشان داده‌اند در قبال یکدیگر از مسؤولیت‌پذیری مناسبی برخوردار هستند. اما اگر سیر تاریخی نمودهای بروز فرهنگ یاری‌رسانی به همنوعان را در جامعه ایران را بررسی کنیم، خواهیم دید تغییرات ملموسی در این فرهنگ در سال‌های گذشته رخ داده است. مثلا پیش از این معمولا شهروندان به صورت شخصی از افراد نیازمند حمایت می‌کردند، اما امروزه بیشتر این حمایت‌ها از طریق سازمان‌های حمایتی یا خیره‌های غیردولتی انجام می‌شود.
از سوی دیگر، امروزه فراهم بودن بستر استفاده از فضای مجازی و فناوری‌های نوین باعث شده است پویش‌های اجتماعی به دلیل سرعت بالایی که در انتقال پیام و کمک‌های مردمی دارند، جایگاه خاصی را میان مردم پیدا کنند. همچنین در شرایطی که شیوع ویروس کرونا مشکلات اقتصادی زیادی را برای بیشتر هموطنان ما ایجاد کرده و حتی روی روند عادی مشارکت اجتماعی مردم نیز تاثیر منفی گذاشته است، برپایی این پویش‌ها می‌تواند فرصت مناسبی برای مرور مسؤولیت‌های شهروندی هر یک از ما در قبال یگدیگر باشد. از جمله این مسؤولیت‌ها نیز وم حمایت از افرادی است که نیازمند توجه هرچه بیشتر دیگر شهروندان هستند. کسانی مثل اقشار فرودست، بیماران خاص، توانیاب‌ها، کودکان کار، ن سرپرست خانوار، بی‌خانمان‌ها، خانواده‌های زندانیان و همه افرادی که اگر به آنها توجه نشود، روزگارشان از آنچه هست، بدتر خواهد شد.  حال در شرایط امروز جامعه ما، برخی از پویش‌های اجتماعی مانند حرکت‌هایی که در این روزهای نزدیک به عید‌غدیر در سطح کشور شکل گرفته است، به صورت مناسبتی انجام می‌شود و همین مساله می‌تواند به رونق بیشتر آنها کمک کند. زیرا به طور مثال، عید غدیر یادآور نام حضرت امیر (ع) است و همه مردم ایشان را با دستگیری از محرومان و ایتام می‌شناسند و قطعا یاد و نام امام علی (ع) می‌تواند به حضور هرچه بیشتر مردم در پویش‌های اجتماعی کمک کند.
در مجموع، این مناسبت‌ها می‌تواند بهانه‌ای برای مشارکت بیشتر مردم و یادآوری این نکته باشد که ما در قبال افرادی که در جامعه کنار ما قرار گرفته‌اند، مسؤولیت داریم و نباید نسبت به آنها بی‌تفاوت باشیم. بنابراین پویش‌هایی از این دست، ضمن این که می‌تواند تسکینی برای دردهای معیشتی نیازمندان باشد و بخشی از مشکلات آنها را برطرف کند، نوعی همبستگی اجتماعی نیز میان شهروندان ایجاد می‌کند. پس باید این پویش‌ها را به فال نیک گرفت و فراموش نکرد که انسان بودن مستم مشارکت در کارهای خیر و عام‌المنفعه و توجه به دیگران است.منبع: رومه جام جم/16 مردادد99


خبرنگاران و دیده‌بانی اجتماعی

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

یکی از کارهای خوبی که در سطح جهانی و داخل کشور انجام می‌شود، نامگذاری روزها به مناسبت‌های ویژه و خاص است که یکی از این روزها، روز خبرنگار است. این نامگذاری یعنی سپاسگزاری از کسانی را که اهل قلم هستند و به قلمشان و اخلاق علمی که لازمه کار حرفه‌ای خبرنگاری است، متعهد هستند، به همه خبرنگاران عزیز رومه آرمان و سایر خبرنگاران عزیز ایران‌زمین تبریک می‌گویم و تعظیم می‌کنم بابت مسئولیت‌پذیری و تلاش و صداقتشان در انعکاس به‌موقع اخبار و شجاعتشان برای مطالبه‌گری‌هایی که دارند و جاهایی هم هزینه‌هایی برای خبرنگاران و اصحاب رسانه دارد. اما موضوع صحبتم، موضوع دیده‌بانی اجتماعی است و نقشی که خبرنگاران در این حوزه می‌توانند داشته باشند. از آنجا که شعار سال 99 انجمن مددکاران اجتماعی ایران، موضوع مددکاری اجتماعی و دیده‌بانی اجتماعی است، طبیعتا یکی از حوزه‌هایی که در دیده‌بانی اجتماعی می‌تواند نقش بسیار پررنگ و موثری داشته باشد، خبرنگاران عزیز هستند. موضوع دیده‌بانی اجتماعی یک موضوع بین‌رشته‌ای، بین‌بخشی و رویکرد چندنهادی است و همه ظرفیت‌ها باید برای ترویج دیده‌بانی اجتماعی استفاده کرد. بدون شک اصحاب رسانه و خبرنگاران یکی از بهترین گزینه‌ها در این بخش می‌توانند باشند. خبرنگاران اجتماعی در قالب دیده‌بانی اجتماعی می‌توانند رصد کنند آنچه در جامعه اتفاق می‌افتد و حتی در جامعه نیاز است بدان توجه شود، با ارتباطاتی که خبرنگاران با کارشناسان مختلف در حوزه‌های مرتبط از جمله در حوزه اجتماعی دارند، طبیعتا این دیده‌بانی اجتماعی می‌تواند به نیازسنجی ملی در سطح ملی و محلی کمک کند. حتی در سطح بین‌الملل، موضوعات مشترکی داریم که دغدغه خبرنگاران است و مرز هم نمی‌شناسد. طبیعتا در عرصه دیده‌بانی اجتماعی انتظار این است که با اشرافی که خبرنگاران نسبت به مسائل روز دارند، با اشرافی که نسبت به تگذاری‌های انجام‌شده در حوزه‌های اجتماعی دارند، بتوانند مطالبه‌گری و ایجاد حساسیت کنند. و همینطور دیده‌بانی اجتماعی یک فرصت برای تقویت حوزه پرسشگری و پاسخگو کردن مسئولان در قبال وظایفی باشد که در حوزه‌های اجتماعی دارند. لذا ما در حوزه مددکاری اجتماعی از ظرفیت دیده‌بانی اجتماعی خبرنگاران عزیز استقبال می‌کنیم و استمداد می‌کنیم برای تحقق حقوق شهروندی به‌ویژه افراد دارای نیازهای خاص برای ارتقای شاخص سلامت اجتماعی و به زیستن اجتماعی مردم دیده‌بانی اجتماعی را به عنوان یک وظیفه مهم مثل گذشته قلمداد کنند و با تقویت دیده‌بانی اجتماعی در حوزه رسانه و خبرنگاری بتوانیم جامعه‌ای داشته باشیم که شاداب‌تر باشد، جامعه‌ای داشته باشیم که صدای مردم باشد و مشکلات و نیازها را ببیند. جامعه خبرنگاری‌ای داشته باشیم که حساس باشد نسبت به آنچه در جامعه می‌گذرد و همینطور با خلاقیت‌ها و نوآوری‌هایی که دارند و با تسلطی که نسبت به موضوعات اجتماعی دارند، بتوانند موضوعات، اقدامات و اتفاقاتی را که در حوزه اجتماعی می‌افتد به‌عنوان یک دیده‌بان اجتماعی به‌صورت شفاف به مردم و با زبان قابل فهم برای همه مردم انعکاس دهند که به نظر می‌رسد اگر فضای دیده‌بانی اجتماعی را در عرصه خبرنگاری تقویت کنیم، شاید به شفافیت و سلامت اداری کمک کند. به یاد دارم در جلسه یکی از سازمان‌های غیردولتی با آقای رئیس‌جمهور و هیات دولت، یکی از نکاتی که عرض کردم، همین بود که فضا را برای مطالبه‌گری، دیده‌بانی و پرسشگری اجتماعی با استفاده از ظرفیت سازمان‌های غیردولتی و اصحاب رسانه فراهم کنیم. معتقدم برای شفافیت و سلامت بیشتر، برای پاسخگویی بیشتر و بهتر، برای رصد اتفاقاتی که در حوزه اجتماعی می‌افتد و مطالبه‌گری در عرصه اجتماعی، خبرنگاران می‌توانند بیشترین و بهترین کمک را برای دیده‌بانی اجتماعی در جامعه داشته باشند.منبع:رومه آرمان ملی،16 مرداد99


کودکانیکه آینده‌شان را در سطل زباله می‌ریزند

تهران بیش از4700کودکزباله گرد دارد که نیمی از آنان نان‌آور خانه هستند

می‌گویندکودکان کار و زباله‌گرد در تهران، بیشترشان ایرانی نیستند اما چه فرقی می‌کندکودکی که تا کمر در مخازن زباله خم شده ایرانی باشد یا غیرایرانی. هیچ‌کس از اینکهدقیقا چند کودک زباله‌گرد در تهران وجود دارد یا اینکه اهل کجای جهانند و سرپرستچند نفر هستند آمار درستی ندارد. با این حال برخی آمار و ارقام غیررسمی حاکی از آناست که تهران 4هزار و ۷۰۰ کودک زباله‌گرد داردکه تقریبا نیمی از آنان نان‌آور خانه‌هستند؛ البته اگر خانه‌ای در کار باشد.

بهگزارش همشهری، روزانه نزدیک به 8هزار تن پسماند در تهران رها می‌شود، زباله‌هاییکه 2 سرانجام در انتظارشان است؛ یا توسط عوامل شهرداری جمع‌آوری می‌شوند و درنهایت بازیافت و دفن صحیح یا اینکه راهی گونی‌ و کیسه‌هایی روی کتف و کمر کودکانزباله‌گرد می‌شوند.گردش مالی پسماند خشک در شهر تهران هم چیزی در حدود 3هزارمیلیارد تومان در سال تخمین زده می‌شود که ۷۰ درصد این رقم، سهم جمع‌آوریغیررسمی پسماند است.


درآمد50تا 80هزار تومانی زباله گردها

درآمدزباله‌گردهای خرد حدودا ۵۰ هزار تومان در روز است ؛ اگر خیلی خوش شانسباشند در میان زباله‌های مناطق شمالی شهر تا ۸۰ هزار تومان هم درآمددارند. زباله‌گردی در هر منطقه قیمت خودش را دارد. درواقع هر منطقه یک پیمانکاردارد و بررسی‌ها نشان داده که معمولا پیمانکار هر 5 تا ۶ خیابان را به یک گروهواگذار می‌کند و معمولا از 3تا 5میلیون تومان از این زباله گردها می‌گیرد و بهآنها کارتی می‌دهد که نشان مالکیت آنان بر خیابان‌هاست. مناطق یک تا 5 در تهرانبیشترین تعداد متقاضی برای زباله‌گردی را دارد. پیش‌تر شینا انصاری، مدیرکل محیط‌زیستو توسعه پایدار شهرداری تهران به شهر گفته بود که مناطق شمالی تهران به‌دلیل نوعمصرف و شیوه دفع پسماند، بیشترین میزان پسماند را تولید می‌کنند

کودکانزباله‌گرد؛ پیمانکاران آینده

بعضی‌هامی‌گویند کودکان زباله‌گرد کارشان را تا بزرگسالی ادامه می‌دهند، آنقدر که جا پاییمحکم کرده باشند و پس انداز کنند تا خودشان وانتی بخرند و بشوند پیمانکار چندینکودک جدید زباله‌گرد. بیشترشان یا اصلا درس نخوانده‌اند یا ترک تحصیل کرده‌اند وبدون هیچ‌گونه مهارتی پا در یکی از پولسازترین مشاغل غیررسمی گذاشته‌اند. به همیندلیل است که برخی از مشکلات مربوط به زباله‌گردی به پدیده ارزش بالای آنها و به‌اصطلاحطلای کثیف بودن آن برمی‌گردد.

 فاطمه خاوری، فعال مدنیحوزه کودکان، چندی پیش در نشست تخصصی آسیب‌شناسی زباله‌گردی در تهران به سایت شهرگفته بود: کودکان اغلب از نظر هویتی دارای مشکلاتی هستند؛ کودکانی که بهترینروزهای عمر خود را در کار زباله‌گردی مشغول می‌شوند و آینده خود را برای یافتن یکلقمه نان در سطل زباله می‌ریزند. ابتدا موضوع زباله‌گردی برای جمع‌آوری وسایل قابلاستفاده بود اما بعدها با اجرای طرح‌های بازیافت این موضوع به شغل تبدیل شد


رودر رویی شهرداری با مافیای پسماند

درهیچ کجای قانون هیچ کشوری کار کودک و به‌ویژه زباله‌گردی رسمیت ندارد و اتفاقا باآن مقابله هم می‌شود. در شهر تهران اما شرایط کمی متفاوت است. نبود مدیریت یکپارچهسبب شده تا نهادها و دستگاه‌های مختلفی خود را مم به مقابله با پدیده زباله‌گردیکنند.شهرداری تهران هم سال‌هاست سعی می‌کند به این وضعیت سر و سامان دهد، اما سنگ‌اندازیمافیای زباله در برنامه‌های شهرداری در این حوزه نه فقط سبب کاهش تعداد کودکانزباله‌گرد نشده بلکه آنقدر نفوذ مافیای زباله را زیاد کرده که بسیاری از طرح‌هاهرگز اجرا نشدند. پیروز حناچی، شهردار تهران اما اواخر خرداد امسال و همزمان باروز جهانی مقابله با کار کودکان بخشنامه‌ای 8بندی را با هدف کاهش تعداد کودکانزباله‌گرد در تهران ابلاغ کرد. او در این بخشنامه تأکید کرده که شهرداران مناطق ۲۲ گانه با همکاری معاونتخدمات شهری و محیط‌زیست، معاونت امور اجتماعی و فرهنگی و سازمان بازرسی با تشدیدنظارت بر عملکرد پیمانکاران و اجرای دستورالعمل زیر، از هرگونه به‌کارگیری کودکاناز سوی پیمانکاران جلوگیری کنند

اصلاحشیوه جمع‌آوری زباله از سوی معاونت خدمات شهری شهرداری، نظارت شهرداران مناطق ۲۲ گانه نسبت بر عملکردپیمانکاران و جلوگیری از هرگونه به کارگیری کودکان در مراحل جمع‌آوری زباله بخشیاز این دستورالعمل است. اما برخورد با پیمانکاران خاطی به جای برخورد با کودکانکار و استفاده از ظرفیت سازمان‌های مردم نهاد فعال در زمینه کودکان زباله‌گرد ازمحوری‌ترین مفاد این بخشنامه به شمار می‌آید. نظارت سازمان بازرسی شهرداری،استفاده از ظرفیت سامانه ۱۳۷ برای پیگیری گزارش‌هایمردمی در این بخش و همچنین افزایش خدمات اجتماعی و حمایتی برای کودکان منع‌شده ازکار و خانواده‌های آنان در حدامکان هم از دیگر بندهای بخشنامه شهردار تهران است.

بااین حال به‌نظر می‌رسد، مافیای زباله نقش قابل توجهی در چرخه جمع‌آوری زباله وکودکان زباله‌گرد بازی می‌کند، به همین دلیل است که مدیریت شهری کار مشکلی برای ازبین بردن این معضل در پیش دارد.


حالکودکان زباله گرد خوب نیست

  سید حسن چلک،رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران:

درتحلیل موضوع کودکان زباله گرد در ایام کرونا باید 2 بخش را مدنظر قرار داد. درابتدای ورود ویروس کرونا به کشور، آنقدر همه مردم سردرگم شده بودند که کمتر کسی بهاین گروه از بچه‌ها توجه می‌کرد اما به مرور زمان این توجه بیشتر شد و با اولویتفعالیت سازمان‌های غیردولتی و شهرداری که انصافا در سازمان خدمات اجتماعی اقداماتمؤثری انجام داد، به وضعیت این کودکان رسیدگی شد. مرحله بعد نیز ورود سایر دستگاه‌هایمرتبط و مشابه مانند سازمان بهزیستی به موضوع بود.با این همه، باید این واقعیت راپذیرفت که حال کودکان زباله گرد به لحاظ بهداشت فردی و محیط قبل از کرونا هم خوبنبود و طبیعتا در شرایط کرونا که محور، بهداشت فردی و محیط است این گروه بیشتر درمعرض خطر قرار می‌گیرند. شرایط ایجاب می‌کند که سازمان‌های مرتبط مانند شهرداری وبهزیستی و سازمان‌هایی که در ساماندهی کودکان خیابانی مسئولیت دارند نگاه ویژه تریبه آنها داشته باشند؛ با این توضیح که امکان انتقال ویروس برای این افراد نیز وجوددارد.البته شهرداری تهران در هفته‌های اخیر به‌صورت مجازی، شورای آسیب‌های اجتماعیرا با موضوع کودکان کار تشکیل داده و مطالعاتی هم در این زمینه انجام شده است اماهمچنان این توجه باید بیشتر شود چراکه هر چه جلوتر می‌رویم شرایط به‌گونه‌ای پیشمی‌رود که وضعیت کرونا بدتر می‌شود و این نگرانی را ایجاد می‌کند که غفلت از اینکودکان بیشتر شود.از این‌رو رسانه‌ها در کنار سازمان‌های غیردولتی وظیفه دارند کهدر این زمینه حساسیت‌ها را بیشتر کنند. باید بر این نکته نیز تأکید شود که برخلافآمارهای گذشته اکنون تنها سالمندان نیستند که در معرض بیماری قرار دارند. حتی اگرآمار مبتلایان در بین کودکان نیز زیاد نباشد به این معنی نیست که نظام پایش دربارهوضعیت واقعی آنها وجود نداشته باشدمنبع: رومه همشهری،26مرداد99

 


یادداشت:فقر،ترسناک‌ترین درد زندگی

سید‌حسن ‌چلک. رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران

(منبع:رومه شرق.26 مرداد99)

 

یکیاز موضوعاتی که در همه جوامع در ادوار مختلف و در میان مردم ادیان مختلف وجودداشته و به نظر می‌رسد همچنان وجود خواهد داشت، موضوع فقر» است. شرایط فعلی کشورما به‌گونه‌ای است که این روز‌ها بیش از همیشه فقر» را در ادبیات نوشتاری وگفتاری مسئولان، مردم و اصحاب رسانه و فعالان اجتماعی و. می‌بینیم و می‌شنویم.فقط تأملی بر افراد تحت پوشش دو سازمان اجتماعی که به نمایندگی از دولت به ‌طورمستقیم مستمری بسیار حداقلی دریافت می‌کنند، خود گویای این شرایط است. کشوری بااین‌همه منابع و موقعیت‌های استراتژیک جغرافیایی و. این‌همه فقیر، شایسته‌اشنیست. علاوه بر کتاب نهج‌البلاغه، در کتاب‌های زیادی دیدگاه امام علی(ع) در حوزه‌هایمختلف از جمله فقر مطرح شده است. یکی از کتاب‌های خوب از نظر من کتاب علی، صدایعدالت انسانیت» از جرج سجعان جرداق» مسیحی است که در این یادداشت از این کتاببهره بردم. حضرت علی(ع) خودش زهد ورزید و به خود سخت گرفت ولی راضی نبود مردم برسیره و روش فقرا زندگی داشته باشند. این جمله که برای دنیایت چنان بکوش که گوییهمیشه زنده‌ای، خود گویای همین نکته است. به‌همین‌دلیل از نظر ایشان راه حق چیزیبالاتر از رفع نیازمندی مردم نیست. این مطلب که اگر حق را از راهش بجویید، راه‌هابر شما مسرت‌بخش و شادی‌آور گردد و عیال‌مندی از شما در آن محتاج و درمانده نمی‌شودیا کسی از شما فقیر نگردد»، به همین موضوع اشاره دارد. ایشان خود به‌صراحت می‌گویدکه از غذای اشتهاآور و لباس نرم بدش نمی‌آید ولی چون مردم نمی‌توانند بخورند وبپوشند، ناراحت بود. این جمله ایشان را بسیاری از ما بارها شنیده‌ایم: آیا خود راقانع کنم که به من امیرالمؤمنین بگویند و در ناراحتی‌های روزگار با آنها شریکنباشم؟ به نظر می‌رسد این ناراحتی‌ها بیشتر از بی‌نوایی و فقر مردم است.

 ایشان به‌خوبی آگاه استکه در میان دردهایی که انسان در طول حیات خود تحمل می‌کند، هیچ‌کدام ترسناک‌تر ازفقر نیست. امام علی(ع) به‌خوبی دریافته بود که فقر جلوی هر فضیلتی را می‌بندد وحتی می‌تواند وسیله کفر شود. آن را که فقر و نداری، هر فضیلت اخلاقی را از او سلبکرده و احتیاج و درماندگی، آرامش دل و اطمینان خاطر را در او کشته است، نمی‌تواندخود را به راستی بیاراید و به پاکی و پاک‌دلی ممتاز شود و در شادی فضایل اخلاقی سرکند و کینه، بغض، نفرت و سایر مظاهر انحراف از خیر و نیکی را از دل بزداید. اگرتأملی داشته باشیم بر آنچه دوروبرمان می‌گذرد، خود گویای این نکته است که درد فقرخیلی عمیق‌تر از آن چیزی است که گفته می‌شود. کودکان به خاطر ناداری در خیابان کارو زندگی می‌کنند، بسیاری از سرقت‌های خرد، به خاطر فقر است و ناداری، تأملی برآمار رئیس پلیس آگاهی تهران مبنی بر اینکه در سال 1399، 50 درصد سارقان خرد، سرقت‌اولیهستند، می‌تواند چه پیامی غیر از گسترش فقر و ارتباط آن با جرائم داشته باشد؟بسیاری از مجرمانی که در زندان‌ها به سر می‌برند، یکی از مهم‌ترین عوامل ورودشانبه زندان و ارتکاب جرم همین فقر است
منو سایر همکاران عزیزم به‌عنوان مددکار اجتماعی در سراسر دنیا از جمله ایران باعوارض فقر به‌خوبی آشنا هستیم. ممکن است همه ما فقیر نباشیم، اما ترس و درد عوارضفقر را با گوشت و پوست‌مان تجربه کردیم. حالا که حالِ این مردم فقیر خوب نیست،بیاییم از تمام ظرفیت‌ها استفاده کنیم و خدمت بدون منت بدهیم. منابع دولت، تمامبنیادها، آستان‌ها، اوقاف و امور خیریه و. متعلق به مردم است و مردم فقیر طبیعتادر اولویت بیشتری هستند. فعالیت‌های اقتصادی این منابع باید برای کاهش فقر وتوانمندسازی فقرا باشد، در غیر این صورت دور‌شدن از اهداف انسانی است. بیاییم عیدغدیر را یک فرصت جدید قلمداد کنیم، نه فقط با پویش‌های لحظه‌ای و دفعتی بلکه به ‌طورمستمر برای کاهش فقر به ‌طور جدی و عملی نه شعاری اقدام کنیم و این درس عید غدیربرای ما باشد.

 


سلامت خانواده‌ها، در معرض تهدید آسیب‌های اجتماعی است

سلامت خانواده‌ها، در معرض تهدید آسیب‌های اجتماعی است
عکس آرشیوی است.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره برخی از آسیب‌های اجتماعی تهدید کننده خانواده‌ها، خواستار توجه بیشتر دولت و مجلس به موضوع سلامت خانواده در کشور شد.

سید حسن چلک در گفت وگو با ایسنا، همزمان با روز خانواده و تکریم بازنشستگان با بیان اینکه بدون شک یکی از مهمترین نهادهای اجتماعی در هر جامعه خانواده است، گفت: ثبات و سلامت خانواده تاثیر چشمگیری در سلامت جامعه دارد. خانواده‌های با نشاط، نشاط را به جامعه هم تزریق خواهند کرد. بی‌دلیل نیست که در مبانی دینی و بخش‌های مهمی از تگذاری‌های کشورهای مختلف از جمله ایران به موضوع انسجام خانواده تاکید شده است.

وی افزود: تامل بر اصل دهم و بیست و یکم قانون اساسی و حتی اصل بیست و نهم در حوزه رفاه و تامین اجتماعی (هم برای خانواده و هم بازنشستگان) و ت‌های کلی خانواده، جمعیت و خود گویای اهمیت این موضوع است این درحالیست که با وجود همه این تاکیدها و اهمیت خانواده اگر نگاهی به وضعیت برخی از شاخص‌ها در کشور داشته باشیم باید بپذیریم که حال خانواده آن گونه که شایسته جامعه ماست، خوب نیست.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به اینکه افزایش آمار طلاق، وجود خشونت‌های خانگی اعم از همسرآزاری، کودک آزاری، سالمندآزاری، خیانت، قتل و . گویای بخشی از وضعیت داخل خانواده است. همچنین دعاوی و جرایم خانوادگی مرتبط از قبیل عسر و حرج، اام به تمکین، ترک انفاق و یا دعاوی مربوط به ازدواج و طلاق و . نیز همین موضوع را تایید می‌کند.

چلک با بیان اینکه معتقدم  هنوز خانواده در ایران از قوام برخوردار است و شاهد بی ثباتی مطلق خانواده نیستیم، گفت: اما اگر منصانه نگاه کنیم این روزها حال خانواده، آنگونه که باید باشد، نیست. حتی روابط درون خانواده‌ها هم تحت تاثیر فضای مجازی و رسانه‌ها، نگرانی‌های اقتصادی و معیشتی و مواد مخدر، روانگردان‌ها، جرایم و آسیب‌های اجتماعی و . قرار گرفته است. همین نشانه‌ها کافی است تا تمهیدات و ت‌های مناسب مد نظرقرار گیرد.

چلک در ادامه با اشاره به وم تکریم بازنشستگان توضیح داد: بازنشستگان سرمایه‌های گرانبهای هر جامعه هستند و دولت‌ها در جوامع مختلف تلاش می‌کنند این دوران برای این افراد دوران طلایی باشد، به طوریکه بهترین استفاده را از این دوران ببرند ولی واقعیت این است که برای بسیاری از بازنشستگان کشورمان این دوران طلایی نیست. مشکلات متعدد اقتصادی، بهداشتی و درمانی، فقدان حمایت های اجتماعی و روانی لازم، ناکافی بودن مستمری‌های بازنشستگی متناسب با نیاز این افراد و شرایط نامناسب اقتصادی کشور، تنهایی این افراد، مشکلات تغذیه‌ای، ضعف مهارت‌های مراقبت از این افراد، بیماری‌های پرهزینه، ضعف در تکریم از این افراد در دوران بازنشستگی حتی در سازمان‌ و محل کار قبلی خود برخی از مشکلات این است.

وی عدم برخورداری از تامین اجتماعی فراگیر و جامع و کافی و عدم افزایش عادلانه مستمری بازنشستگان را چالش جدی این افراد دانست و گفت: این مشکلات نیازمند اتخاذ تدابیر مناسب، جدی و قابل اجراست. هم سازمان‌های مرتبط و هم مجلس شورای اسلامی لازم است در این زمینه اهتمام جدی‌تری داشته باشند. تجمع این افراد برای دغدغه‌های ابتدایی در حوزه معیشت بعد از حداقل سی سال فعالیت، در شان بازنشستگان نیست ولی گویا چاره‌ای ندارند و فکر می‌کنند شاید از این طرق بتوانند صدایشان را به گوش مسولان برسانند. حرمت این افراد باید حفظ شود.

انتهای پیام/ایسنا:25 مرداد99


یادداشت:جنگ نابرابر ن سرپرست خانوار با کرونا

چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی

(رومه جام جم،25 مرداد99)


یکی از گروه‌های هدف حوزه اجتماعی ن سرپرست خانوار هستند. مابر اساس آمار سرشماری نفوس مسکن مرکز آمار ایران که قبلا هر 10 سال و حالا هر پنجسال اعلام می‌شود در سال 75 بالغ بر یک میلیون و 200 هزار زن سرپرست خانوارداشتیم، این تعداد در سال 85 به یک میلیون و 600 هزار نفر، در سال 90 به دو میلیونو 550 هزار نفر و سال 95 این عدد به سه میلیون  و60 هزار نفر افزایش پیداکرد. تازه‌ترین آمار در این رابطه را معاونت ن ریاست جمهوری اعلام کرد که نشانمی‌دهد تعداد ن سرپرست خانوار در ایران به رقم 5/3 میلیون نفر رسیده است. نکتهبدیهی این که طی این دو دهه آمار این ن افزایش چشمگیری داشته است. یکی از دلایلآن فوت بر اثر تصادفات و البته افزایش طلاق در خانواده‌های ایرانی طی دو دهه اخیربوده است.

این ن به دو گروه تقسیم می‌شوند؛ یک دسته شامل افرادی است که تحت حمایتدولت قرار می‌گیرند که طبق قانون حمایت از ن و کودکان بی‌سرپرست سال 71 مجلسشورای اسلامی دو نهاد کمیته امداد و سازمان بهزیستی باید از این گروه از نحمایت مستمر داشته باشند. یعنی اگر درآمد نداشته یا درآمدشان کمتر از یک سوم حقوقکارمندان دولت باشند، می‌توانند از یکی از این دو نهاد مستمری بگیرند.

 حالا با همه این حمایت‌ها اگر زن سرپرست خانواریدارای یک خانواده پنج نفره باشد و با توجه به اضافه‌شدن یارانه‌ها این مستمریافزایش هم پیدا کند میزان دریافت مستمری آنها 500 هزار تومان در ماه خواهد بود.رقمی که با توجه به افزایش افسارگسیخته تورم حتی با همان قانون حمایتی مصوب مجلسهم نمی‌خواند،‌ قانونی که می‌گفت این رقم باید حداقل یک‌سوم حقوق کارکنان دولتباشد. این نوع حمایت حتی در شرایط غیرکرونایی هم حمایت بسیار کمی است. وگرنه هزینه‌هایلازم برای رعایت پروتکل‌های بهداشتی فردی و بهداشت محیط هم به آنها تحمیل شده استدر حالی که هزینه‌ها هیچ جایی در آن مستمری ندارد. ضمن این‌که برخی ن در زمانپیش از کرونا با راه‌انداختن مشاغل خرد خانگی بخشی از هزینه‌های خود را تامین می‌کردندکه با توجه به فراگیری این ویروس همان درآمد اندک هم از میان رفته است. نظامحمایتی ما هم تغییرات چشمگیری در ت‌های حمایتی مبتنی بر این گروه از نانجام نداده است.



 

یادداشت:مردم بهفکر خودتان باشید

سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

(رومه آرمان ملی،25 مرداد99)

 

 این روزها هرجا می‌رویم صحبت ازکروناست. هر خبری می‌شنویم حتما نامی از کرونا برده می‌شود. گویی صحبت بدون کرونا،کامل نمی‌شود یا معنی ندارد. بدون شک برای بهبود این شرایط مردم محورکار هستند. نهاینکه مسئولان نقشی ندارند که با تصمیم‌گیری‌هایی که انجام می‌دهند، می‌تواند نقشمهمی داشته باشند ولی گویا ناهماهنگی میان مسئولان و کم‌توجهی به نظرات کارشناسیتمامی ندارد. دو وزیر مرتبط بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که مسئولیت اصلی کرونا رادارد و وزیر علوم، تحقیقات و فناوری اعلام می‌کنند کنکور به تعویق می‌افتد ولی یکدفعه شبانه نظرات کارشناسی‌شده توسط افراد غیرکارشناس یا کارشناس‌تر یا با یک فشارو. تغییر می‌کند و بعد هم رئیس‌جمهور در چشم مردم نگاه و ادعا می‌کند که تصمیم‌هادر ستاد ملی کرونا، کارشناسی است؛ به همین راحتی. هزینه‌های اضافی که خیلی هماضافه است برای تامین اقلام بهداشتی و درمانی و هزینه‌های مختلف ناشی از مشکلاتاقتصادی و بیکاری و. را هم که من و شما داریم می‌پردازیم. یک‌میلیون پول خودمانرا با کلی منت به عنوان یارانه دادند و حالا هم دارند پس می‌گیرند. پس تا اینجاهزینه‌هایی فشارهای مختلف به پشت کنکوری‌ها، اقلام بهداشتی و. با من و شما بهعنوان شهروند بوده و بعد از این هم خواهد بود. حالا که این را نیک می‌دانیم،بیاییم خودمان به فکر خودمان باشیم و در این ایام تمام همت خود را برای رعایتدستورالعمل‌های بهداشت فردی و محیط انجام دهیم، فاصله‌گذاری فیزیکی را رعایت کنیم،اقلام را به خودمان گران‌تر نفروشیم، هوای همدیگر را بیشتر داشته باشیم و کمتر بههم به اصطلاح بپریم». مشکلات این‌چنینی را روی سر زن و مرد و فرزندان خودمان خالینکنیم. محرم امسال را هم قرار است با کرونا سپری کنیم. گویا حالاحالاها کرونا جاخوش کرده و ول کن مردم نیست. بیاییم با رعایت نکات بهداشتی اجازه ندهیم روند آمارفوتی‌ها و بیماران بعد از محرم بیشتر شود. افرادی که فوت می‌کنند از خانواده من وشما و سرمایه‌های این کشور هستند. مگر نیروی انسانی سرمایه نیست که به همین راحتیداریم از دستشان می‌دهیم؟ اگر عزیزی از من و شما فوت کند، باز هم مخارج و گرفتاری‌هایشبه ما برمی‌گردد. باور کنید پول همه چیز را باید خودمان از جیب پر یا خالی‌مانپرداخت کنیم. با طولانی شدن این شرایط متاثر از کرونا، همه ما خسته شدیم چون کرونابر تک‌تک بخش‌های زندگی ما تاثیر منفی گذاشته و مشکلات متعدد فردی، خانوادگی،اجتماعی، اقتصادی و. ایجاد کرده است. در حوزه‌های اقتصادی کم مشکل نداشتیم کهباز هم من و شما همچنان جورش را می‌کشیم و پرداخت می‌کنیم، حالا کرونا هم به اینمشکلات دامن زده است. بیاییم خودمان به خودمان رحم کنیم و با مشارکت همه‌جانبه برایپیشگیری از شیوع کرونا به فکر خودمان باشیم.

 


چلک در گفتگو با دانشجو مطرح کرد
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: سازمان زندان‌ها ساختار امنیتی و تامینی در یک محیط بسته ایجاد کرده است و اقدامات تربیتی در این محیط ضعیف است. مجازات‌های جایگزین باید اعمال شود.

سید حسن  چلک | اعتمادآنلاین

به یاد مادرانی که

·       دخترانی که ابزار و وسیله صلح قبایل می شدند و در غربت چهحرف ها که نمی شنیدند و چه زجر ها که نمی کشیدید و برخی از آنها چه مظلومانه کهنمردند.

·       به یاد دخترانی که که به طوایف دیگر شوهر داده شدند و دیگرکسی آنها را ندید و از سرنوشت آنها اطلاعی نیافت.

·       به یاد مادرانی که در ایل-راه و هنگام کوچ زاییدند و مردند.

·       به یاد مادران جوانی که تسلیم آل »شدند.

·                               به یاد مادرانی که:

·                                سالی یک بار نوزادی را بهدنیا می آوردند اما از مرخصی زایمان، از پزشک و ماما،از کارت بهداشت و مرکز بهداشتو نوبت های ماهیانه، از زایشگاه و پزشک خانوادگی، از قطره آهن و  رزیم غذایی ویژه خبری نبود.

·       حتی در روز زایمان مشک می زدند و نان می پختند و در راه آبآوردن از چشمه با درد زایمان روبرو می شدند و یکه و قهرمانانه دوام می آوردند و بانوزاد به چادر بر می گشتند.

·       در شب های تاریک و سرد زمستان، مادر بزرگ های قهرمان با دستهای پر چین و چروک خود  چه معجزه ها که نمیکردند.شجاعت، زرنگی و توکل آنها کارآمد تر از بسیاری از داروها و امکانات اینروزها بود.آوای گلوله و شیهه اسب، نویدی از حضور میهمان کوچولو در بنگو می داد و پدرکه در بیرون چادر منتظر بود، شادمانه گوسفندی را سر می برید.

·       اما امان از وقتی که آل می آمد و بسیاری از نوعروسان مادرانجوان را می برد، پدر بزرگ ها هر چه به آسمان تیر می انداختند فایده ایی نداشت.هرچه مادر بزرگ ها صورت و دست و پای زایو را را با ذغال سیاه می کردند بی فایدهبود.از قیچی و کارد و تیشه هم کاری بر نمی آمد. به یاد مادران جوانی که تسلیم آلمی شدند.

·       به یاد مادرانی که سینه های شان  سرشار از مهر و عاطفه بود و به فرزندان شان شیرشهامت، شهادت و صداقت و وطن دوستی می دادند.

·       به یاد مادرانی که همزمان سه طفل همراه شان بود.یکی دردست،دیگری  بر کول و سومی هم در شکم.

·       به یاد مادرانی که سینه های شان بوی هل و میخک می داد وبدون حضور آنان آنها بچه ها خواب شان نمی برد.

·       به یاد مادرانی که اسب سواران و تیراندازان کم نظیری بودند.

·       به یاد مادرانی که در مسیر کوچ با راهزن و گرگ درگیر میشدند و قهرمانانه از جان و مال خویش دفاع می کردند.

·       به یاد مادرانی که  صبحگاهان زودتر از بانگ خروس بیدار می شدند، هموارهمشغول بودند و  وقت کم می آوردند.

·       به یاد مادرانی که دست تنها چادر را بار می کردند و میزدند.

·       به یاد مادرانی که  همچنان صدای لالایی آنها از دره ها و کوه ها بهگوش می رسد

·       به یاد مادرانی که صدایکل» های زیبای شان هنوز در گوشهایمان هست.

·       به یاد مادرانی که صدای خواندن و مشک زدن های شان هنوز ازیورد ها می آید.

·       به یاد مادرانی که بوی نان داغ و آغوز و دوغ و ماست کنگر باآنها معنی داشت.

·       به یاد مادرانی که مرگ ناگهانی شوهران شان خللی در ارادهشان ایجاد نمی کرد، می سوختند و می ساختند تا فرزندان خود را بزرگ کنند.

·       به یاد مادرانی که سیاه گیس رفتند و گیس سفید تیره و طایفهبودند.

·       به یاد مادرانی که بقول خودشان فقط یک کلاه از مردان کمترداشتند».

·       به یاد مادرانی که هم آشپز بودند و هم خیاط، هم بافنده و همچوپان، هم پزشک و هم ماما.

·       به یاد مادرانی که از شوهران خود فقط محبت می خواستند، بهشوهران  و فرزندان خود عشق می ورزیدند.باعشق به آنها زندگی می کردند و با عشق به آنها می مردند.

·       به یاد  مادرانی کههنگام بروز مشکلات، خم به ابرو نمی آوردند.

·       به یاد مادرانی که سال ها از داشتن لباس نو محروم بودند تاشاید پسران و دختران جوان شان لباس نو داشته باشند.

·       به یاد مادرانی که درو کردند و خوشهچیدند تا شاید بخشی از نان سال خانواده تهیه گردد.

·       به یاد مادرانی که دست های شان مانند دست های پدر ها خشن و محکمبود.

·       به یاد مادرانی که جاجیم ها، گلیم ها و قالیچه های رنگارنگمی بافتند.

·       به یاد مادرانی که برای حفظ  سلامت مردم، ماه ها فرزندان و خانواده های خودرا ندیدند اما خطر ها را به جان خریدند و دست از تلاش بر نداشتند تا مبادا خانوادهایی عزادار شود حتی اگر خانواده خودشان عزادار مرگ خودشان شوند.

·       منبع:فصلنامه پیام مادر/شماره 15/ تابستان 99 / بنیاد بینالمللی مادر

·       http://www.mothersfoundation.ir/u/d


رییسانجمن مددکاران اجتماعی ایران:

نااطمینانیبیشتر از کمبودها جامعه را نگران می‌کند

یزد- ایرنا - رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: هر بحرانی در درون خود فرصت‌هاو تهدیدهایی را دارد و نقاط ضعف و قوت را نشان می‌دهد، در بحران کرونا نااطمینانیبه شرایط موجود بیشتر از کمبودها جامعه را دچار نگرانی کرد.

به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی،سیدحسن چلک روز سه‌شنبه در نشست مجازی هم اندیشی کانون تفکر سلامت اجتماعیدانشگاه یزد که پیرامون بررسی آسیب های اجتماعی کرونا برگزار شد، با بیان اینکهگاهی بحران‌های اجتماعی فرصت را برای توجه به حوزه‌های مغفول مانده،فراهم می کند، اظهار داشت: بحران کرونا نیز از زوایای مختلف قابلتوجه است یکی از مهمترین ابعاد قابل بررسی  این بحران، اطلاع از مهارتتاب‌آوری جامعه است که بر اساس بررسی های انجام شده در این بحران حتی جامعهتحصیلکردگان کشور نیز از مهارت قوی و بالایی برخوردار نبوده و دچار مشکلاتیشدند .

وی ادامه داد: نتایج تحقیقاتی کهدرباره تاثیر کرونا در حوزه خانواده در تهران انجام شد مبین آن است که ماخانواده بودن را بلد نیستیم، در این بحران که باعث طولانی شدن حضور افراد درخانواده شد، ضعف مدیریت زمان از سوی افراد خانواده باعث افزایش اختلافاتخانوادگی و طلاق شد و برخی نقاط ضعف ما در روابط خانوادگی را نشان دادو متوجه شدیم که منابع و مهارت های ما برای در کنار هم بودن طولانی مدتبا رابطه اجتماعی با کیفیت بالا، کم است

چلک، ضعف برخی سازمانها، ناهماهنگی عرصه ت گذاری و آماده نبودن برخی سازمان های اجتماعی برایارائه خدمات به موقع را از دیگر مشکلات جامعه در دوره شیوع کرونا دانست و تصریحکرد: در این شرایط کمتر برای قشرهای آسیب پذیر برنامه مدونی مشاهده شد، حتیاطلاعاتی در زمینه افراد نیازمند به حمایت مانند افراد سالمندی که به تنهاییزندگی می کنند، در دسترس نبود تا خدمات پیش بینی شده با برنامه ریزیمناسب به دست جامعه هدف برسد.

وی ادامه داد:  در مدیریت اینبحران دولت برای ایفای وظایف خود با مشکلات و محدودیت‌هایی مواجه بود واقدامات انجام شده از کارآمدی لازم برای جبران آسیب های ناشی از کرونا برخوردارنبود، در برخی کشورها دولت با هدف حفظ و تقویت سرمایه اجتماعی از تمامظرفیت ها برای کاهش ناراحتی مردم استفاده کرد.

 رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایرانیادآور شد: زمانی می توان بحران را با کمترین عوارض طی کرد که از قبل سازوکارقوی برای مدیریت آن ایجاد شده باشد و این در حالی است که در کشور هنوز اطلاعاتدقیقی از ظرفیت تشکل های اجتماعی در دسترس نیست، یکی از مشکلات دیگر ایناست که در حوزه مهارتهای فردی و اجتماعی خودمراقبتی و مدیریت اجتماعی بحران حتیدر خانواده های تحصیلکرده منابع داشتن خانواده با نشاط تمام شد و یکی ازپیامدهای آن وابستگی بیش از حد بچه ها به فضای مجازی به دلیل فقدانگزینه جایگزینی برای آن در شرایط کرونا بود که این موضوع خود می تواندآسیب های دیگری را به همراه داشته باشد.

چلک افزایش برخی جرائم به خصوصافزایش ۵۰درصدی سارقین جرم اولی در  ۴ماهه اول امسال را از دیگر پیامدهای اقتصادی و اجتماعی کرونا دانست وگفت: سلامت اجتماعی و فقر و امید با هم رابطه مستقیم دارند، سرقت‌های خرد ازپیامدهای فقر معیشتی است و این گونه عوارض در صورتی که برای آن چاره اندیشینشود، احتمال افزایش دارد

وی اضافه کرد: عملکرد دولت درحوزه بهداشت و درمان در شرایط کرونا قابل قبول بوده و در نظرسنجی از شهروندان، ۸۰ درصد از عملکرد کادر درمان ابرازرضایت کرده اند، اما سایر بخش ها نیز باید، برنامه جامع برای شرایط بحران داشته باشند،شفاف سازی و اطلاع رسانی باید افزایش یابد و عواملی که سرمایه و همبستگی اجتماعیرا تقویت می کند، مورد توجه قرار گیرد.

 رییس انجمن مددکاران اجتماعیایران استفاده از تمام ظرفیت‌ها برای مدیریت بحران کرونا را مورد تاکید قرارداد و تصریح کرد: امکانات و منابع مالی برخی بخش های خارج از دولتمانند بنیادها، آستان ها و اوقاف که در اصل از منابع مردم است،  باید دراین شرایط بیشتر برای حمایت از اقشار آسیب پذیر مورد استفاده قرار گیرد.

چلک یادآور شد: ما باید باکرونا زندگی کنیم پس باید عوارض منفی آنرا بپذیریم و مهارتهای تاب آوری را درخودمان تقویت کنیم تا عوارض منفی آن کمتر شود، در حوزه تشویق مردم به رعایت پروتکلهای بهداشتی، همیشه از موضع دولتی سخن زدن اثربخش نیست، از ظرفیت هایمحلی، مردمی، دانشگاهی و تشکل ها باید بیشتر استفاده کنیم.

وی همچنین در پاسخ به پرسش ایرنا درخصوص رویکرد رسانه ها در شرایط کرونا به جریان اطلاع رسانی، با بیان راهاندازی پویش #خوش - خبر - هستم از سوی فدارسیون مددکاران اجتماعی، اظهارداشت: در بحران ها مختلف، انتشار اخبار خوب را باید در کنار خبرهای تلخ مدنظر قرار داد، یکی از مشکلات ما در فضای رسانه ای جامعه این است که اطلاعاتتوسط رسانه ها باتاخیر یا یک سویه به اطلاع مردم می رسد، رسانه ها باید ضمنرعایت اصل مطالبه گری، نگرانی ها را نیز بگویند تا هم وظیفهحرفه ای خود را انجام داده باشند و هم از واقعیت ها دور نشوند، اگررسانه ها به دور از واقعیت عمل کنند، اعتماد به رسانه ها از دست می رود،سازمان مدیریت بحران در سطح کلان برای هر بحران نیز باید ت رسانه ایداشته باشد اما این سازمان در این زمینه دستش کاملا خالی است.

یک عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکیتهران نیز در این هم اندیشی مجازی گفت: ویروس کرونا چهره های پنهان متعددی درعلائم بالینی و سایر عوارض ناشی از آن مانند انتقال ویروس، کمبود مواد ضدعفونیدارد اما اواخر اسفند ۹۸انتشار یک عکس نگاه مردم را نسبت به این بیماری خیلی تغییر داد، تصویر به خاکسپاری یکی از درگذشتگان این بیماری در آرامستان خلدبرین یزد که نشان می دادآیین سوگواری برای مرگ بر اثر این ویروس چقدر در تنهایی و انزوا برگزار می شود.

دکتر امیرحسین جلالی ندوشن ادامه داد:سازمان جهانی بهداشت به همین دلیل روی سوگ درگذشتگان کرونا نیز اقداماتی انجام دادو با اعلام اینکه انتشار ویروس با رعایت شرایط خاص در خاکسپاری غیرممکن است ،سختگیری برای برگزاری این آیین را کمتر کرد و در ماه های اخیر پدیده ایمانند عزاداری آنلاین نیز مطرح شد.

وی ادامه داد: ابتلا به ویروس کروناعلاوه بر موضوع سلامت با تلخی های دیگری مانند، انگ خوردن بیمار و فاصلهگرفتن همراه است که این موضوع برای کودکانی که نیاز به قرنطینه پیدا میکنند در حالی که سن آنان نیاز به ارتباطات نزدیک دارد باعث ایجاد مشکلاتی روحی وروانی برای آنان می شود.

جلالی ندوشن یادآور شد: در حوزهروابط اجتماعی یک پرسش نامه برای بررسی استرس ادراک شده به همراه یک تیمتحقیقاتی به صورت آنلاین انجام دادیم که ۱۳ هزار نمونه در کشور در این پیمایشمشارکت کردند، بر اساس نتایج این بررسی پس از کادر درمان و بیماران، دو گروهجوانان دانشگاهی و خانم های خانه دار استرس خیلی بالایی در رابطه با این بیماریبروز داده بودند.

وی تصریح کرد: با یک پیوست کیفی رویاین نظرسنجی از تعدادی از نمونه ها چنین عنوان می شد که احساس تنگی از آینده برایآنان تشدید شده  که در مورد خانم های خانه دار تنش ها ناشی از بین رفتن شبکهارتباطات اجتماعی به شدت مشهود بود.

جلالی گفت: در ۴۵ سال گذشته جامعه ما با انواعتروما مواجه بوده و شاهد نوعی شرایط تروماهای انباشته اجتماعی هستیم که کرونانیز به آنها اضافه شده در برخی کشورها شرایط جامعه را در دورهشیوع کرونا با زمان وقوع جنگ مقایسه کردند که در کشور مانیزاز  کادر درمان با عنوان مدافعان سلامت یاد شد و درگذشتگان این قشردر بحران کرونا شهید محسوب شدند.

معاون امور فرهنگی و پیشگیری بهزیستیاستان یزد نیز با تشریح تماس های شهروندان با مرکز ۱۴۸۰ گفت: از ۴ ماه قبل این خط تماس برای ارتباطشهروندان با بهزیستی معرفی شد که تماس های شهروندان با این خط در دوره شیوعکرونا نشان می داد که خشونت خانگی در حال افزایش است.

 محمدعلی صادقی پور میبدی افزود:بخشی از تماس ها در خصوص مسائل پزشکی و بخشی نیز در رابطه با سبک زندگی بودزیرا تعداد زیادی از شهروندان با این سبک زندگی مشکل داشتند که تلاش شدتا به آنها بیاموزیم که زمانن خود را چگونه سازمان داده و اوقات خالی راپر کنند.

وی ادامه داد: برای کسانی که باتعت مواجه می شدند، شایع ترین اختلالها افزایش اضطراب و رفتارهای وسواسگونه بود که گاه تا 70 درصد تماس ها مربوط به رفتارهای وسواسی می شد، زیراعمده تبلیغات در رابطه با بیماری کرونا بر اساس عنصر ترس شکل گرفته کهباعث تشدید انگ شدن کرونا می شود.

صادقی پور میبدی تصریح کرد: براساس بررسی های انجام شده اختلافات خانوادگی بالاترین درصد مشکلات گزارش شدهناشی از کرونا را داشته و بعد از آن مسائل کودکان و نوجوانان قرار داشتهاست.

در این نشست اعضای کانون تفکرسلامتاجتماعی دانشگاه یزد مباحث مربوط به اثرات کرونا بر سلامت اجتماعی را مورد بحث وتبادل نظر قرار دادند.منبع: ایرنا 28 مرداد99

·                        

 

·                        

 

 


یادداشت: توانمندسازی، حلقهمفقوده نظام حمایتی

نویسنده: دكتر حسن ‌چلك رئیس انجمن مددكاران اجتماعی ایران


دیروزرئیس سازمان بهزیستی كشور از افزایش 15 درصدی مستمری مددجویان بهزیستی خبر داد واعلام كرد كه قرار است به خانواده‌های تحت پوشش این سازمان برحسب بعد خانوارماهانه از ۱۲۵ تا ۴۷۹‌هزار تومان مستمریپرداخت شود. او البته این را هم گفت كه رشد 15 درصدی مبلغ مستمری مددجویان بهزیستیدر ماه‌های آینده نیز ادامه پیدا کند و این مساله نشان می‌دهد كه سازمان بهزیستیتوجه لازم را به افزایش مستمری مددجویان نشان داده است، اما هنوز به امرتوانمندسازی افراد تحت پوشش به اندازه كافی توجه نداشته است.


ایندر حالی است كه یكی از وظایف دولت‌ها حمایت از اقشار دارای نیازهای خاص و سایرنیازمندان است و در كشور ما نیز هم در قانون اساسی و هم در سایر اسناد و قوانینمرتبط با این موضوع، بر موضوع توانمندسازی و افزایش شاخص‌های رفاه اجتماعی با هدفداشتن امنیت خاطر همه‌جانبه تاكید شده است.


اماتاملی بر آنچه كه تاكنون در این حوزه‌ها در كشورمان انجام شده است، نشان می‌دهدتوانمندسازی» نه فقط اولویت اول نظام رفاه و تامین اجتماعی ما نبوده است، بلكه دربیشتر موارد برای حمایت از اقشار نیازمند جامعه از رویكرد مقابل آن یعنی وابستگیبه نهادهای حمایتی استفاده شده است.


معمولارؤسای سازمان‌های حمایتی از این‌كه افراد تحت پوشش‌شان زیاد شده است، خوشحال می‌شوندو در گفت‌وگوهایشان با رسانه‌ها و جلسات مختلف هم به نوعی به این موضوعی افتخار می‌كنند.


 
این در حالی است كه در برنامه پنجم توسعه كشور بر توانمندسازی 10درصد از افراد تحت پوشش سازمان‌های حمایتی تاكید شده بود كه به دلیل محقق نشدنموضوع توانمندسازی همه‌جانبه این بند از برنامه ششم توسعه حذف شد.
ایندر شرایطی است كه هم‌اكنون در قوانین حمایتی كشور پیش‌بینی شده است كه مستمریافراد تحت پوشش سازمان‌های حمایتی دست‌كم به اندازه یك‌سوم حداقل حقوق كاركناندولت باشد كه با وجود افزایش مكرر مستمری‌ها تاكنون همین مساله نیز محقق نشده است.این در حالی است كه دولت هر ساله در لوایح بودجه سنواتی، مستمری مددجویان سازمان‌هایحمایتی را بین 15 تا 20 درصد افزایش می‌دهد كه این میزان هیچ تناسبی با تورم موجودو افزایش هزینه‌های اقشار نیازمند ندارد.
بنابراینبا این نوع و میزان حمایت، صحبت كردن از توانمندسازی چیزی شبیه شوخی به نظر می‌رسد.البته برای كسانی كه فهم و دانش درستی از توانمندسازی اجتماعی ندارند، شاید افزایشمیزان مستمری مددجویان فرصتی برای مانور رسانه‌ای باشد، ولی برای ما مددكاراناجتماعی كه با این گروه‌ها سر و كار داریم و خود افرادی كه از این حمایت‌های بسیارناچیز كمتر از حداقلی مصوب قانون برخوردار می‌شوند، به‌خوبی روشن است كه این نوعپول‌پاشی‌ها نه فقط هیچ كمكی به توانمند‌سازی نمی‌كند، بلكه در عمل فقط و فقطوابستگی افراد به نهادهای حمایتی را افزایش می‌دهد.


تاملیبر افزایش مستمر افراد تحت پوشش سازمان‌های حمایتی در سال‌های اخیر و میزان اندكحمایت‌های مستمر از این قشر نیز خود گویای همین نكته است كه اصل توانمندسازی مبنایبرنامه‌های سازمان‌های حمایتی قرار نگرفته است. گرچه گاهی اوقات آمارهای ارائه‌شدهدرباره توانمندسازی ما هم بیشتر تك‌بعدی است و فكر می‌كنیم فقط با دادن وام یاتسهیلات مسكن توانمندسازی انجام می‌شود. در حالی كه توانمندسازی ابعاد مختلفی داردكه غفلت از این ابعاد فقط دور ریختن همین منابع حداقلی و بسیار ناكافی است.بنابراین بپذیریم كه ناكارآمدی سازمان‌های حمایتی منجر به بزرگ‌تر شدن آنها شدهاست، چراكه اگر این سازمان‌ها خوب كار می‌كردند، بعد از 40 سال یا باید تعطیل می‌شدندیا حداقل كارشان كمتر می‌شدمنبع: رومه جام جم/4 شهریور99

 


کد خبر۲۹۵۶۴۶ | تاریخ۱۳۹۹/۶/۴ - شماره805

آسیب‌های اجتماعی با نشنیدن صدای نخبگان»بدتر می‌شود

آرمان ملی- نازنین فرازی: روزهایی را سپری می‌کنیم که با مشکلاتمتفاوتی در حوزه‌های مختلف اعم از اقتصادی، ی، بین‌الملل، بهداشت و درمان واجتماعی مواجهیم که حل هر کدام از دیگری مهم‌تر است اما در این میان حال حوزهاجتماعی هم خوب نیست. جامعه‌ای که با وجود مشکلات معیشتی و تورم کمرشکن مجبور بهکنارآمدن با ویروسی هم هست که جا خوش کرده و تحمل وضعیت را سخت‌تر می‌کند. جامعه‌ایملتهب که اتفاقات درونش حالا دیگر آنقدر در فاصله‌های نزدیک به هم رخ می‌دهد کهبیشتر به دامان متخصصان و کارشناسان حوزه اجتماعی پناه می‌بریم تا آسیب‌شناسی کنندو راهکار نشان دهند اما گویی گوش اگر گوش مسئولان و ناله اگر ناله ماست، آنچهالبته به جایی نرسد، فریاد است». سیدحسن ‌چلک، موسس اورژانس اجتماعی که جلوتراز سایر همکاران مددکار اجتماعی‌اش سال‌هاست نسبت به وقوع بحران‌های ناشی از آسیب‌هایاجتماعی هشدار می‌دهد و دلسوزانه از مسئولان می‌خواهد تا دیر نشده، پیشگیری و چاره‌اندیشیکنند. رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران پرداختن به امور اجتماعی و آسیب‌هایاجتماعی را آنقدر مهم می‌داند که معتقد است چنانچه درموردش تدبیر نشود، زمین‌گیرمانخواهد کرد. ‌چلک در گفت‌وگو با آرمان ملی» راه مداخله موثر در حوزه اجتماعیرا کلانتری و دادگستری نمی‌داند و از ختم شدن همه راه‌ها به سیستم قضائی و پلیس بهعنوان اشتباهی استراتژیک یاد می‌کند. وی با بیان اینکه خدماتی که در حوزه اجتماعیدر اختیار مردم قرار می‌گیرد باید ویژگی‌های فراگیربودن، جامعیت داشتن، کفایتداشتن و استمرار داشتن را داشته باشند، افزود: در نهایت ویژگی پنجم که اثربخشی استنیز باید مورد توجه قرار بگیرد. در ادامه گفت‌وگوی سیدحسن چلک با آرمانملی» را می‌خوانید:

به عنوان رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران که در بطن مسائل اجتماعی قرار دارید و اتفاقات درونش را رصد می‌کنید،چقدر به این حوزه پرداخته شده است؟

واقعیت این است که یکی از حوزه‌هاییکه تقریبا در این 40 سال به نوعی مورد غفلت وارد شده، حوزه امور اجتماعی و در ذیلآن حوزه آسیب‌های اجتماعی است. من به عنوان یک مددکار اجتماعی که در حوزه‌ها وسازمان‌های مختلف کار کرده‌ام، احساس می‌کنم آنچه خوب دیده نشده به هر دلیلی، حوزهاجتماعی است و اگر نیم‌نگاهی داشته باشیم به آنچه در این حوزه در کشور ما می‌گذرد،خود نشان از آن دارد که ما به هر دلیلی غفلت کردیم که این وضعیت به‌وجود آمد. آمارچهارمیلیون و چهارصد معتاد دائمی و تفننی که ستاد موادمخدر اعلام کرده، آمار حدودبیش از 16میلیون پرونده قضائی ثبت شده که ممکن است بعضی از اینها چند پرونده داشتهباشند و از طرفی تمام اینها ااما مجرم نباشند ولی همین که همه راه‌ها قرار استبه حوزه قوه قضائیه و پلیس ختم شود، خود یک اشتباه استراتژیک است. راه مداخله موثردر حوزه اجتماعی، در کلانتری و دادگستری نیست. به‌رغم اینکه در قانون اساسی برپیشگیری جرم تاکید شده و در دوره‌های مختلف بر تقویت رویکرد اجتماعی در سیستمقضائی تاکید شده، ولی همچنان وجه غالب، پلیسی و قضائی است. نیم‌نگاهی داشته باشیمبه آمار ن سرپرست خانوار که در سرشماری سال 1375 تقریبا کمتر از یک‌میلیون و200هزار زن سرپرست خانوار داشتیم و سال 1385 حدود یک‌میلیون و 600هزار نفر و سال1390 دومیلیون و 550هزار نفر و سال 1395 هم بیش از سه‌میلیون و 60هزار نفر کهآماری براساس سرشماری نفوذ و مسکن مرکز آمار است. خانم ابتکار سال گذشته نسرپرست خانوار را 3میلیون و 500هزار نفر اعلام کرده که حداقل و حدود یک‌سوم آنحاصل طلاق است. در حوزه ایدز وضعیت به‌گونه‌ای است که هم تزریق موادمخدر با سرنگآلوده و مشترک و هم روابط محافظت‌نشده جزو عوامل اصلی است. آمار افزایش 5/12(دوازده و نیم) درصدی خشونت خانگی از جنس کودک‌آزاری، آماری است که رئیس پزشکیقانونی امسال اعلام کرده است. آمار افزایش خودکشی در کشور و آمار افزایش خشونتتقریبا بعد از سرقت، دومین پرونده قضائی است. از آنجایی که من سرقت را هم جزوخشونت قلمداد می‌کنم، تقریبا در موضوعات اول قضائی که بیشترین فراوانی را دارند،قرار دارد. بالا بودن آمار افراد دارای اختلالات روانی اعلام‌شده توسط مسئولانوزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مبنی بر اینکه بین 23 تا 25 درصد مردم حداقل یکاختلال را دارند نیز خود گویای همین موضوع است. وضعیت طلاق در کشور براساس آمارسال 98 نشان می‌دهد تقریبا هر یک ساعت 20 فقره طلاق ثبت می‌شود و همین‌طور در حوزهسایر جرائم و دعاوی خانوادگی نشان می‌دهد که آسیب‌های اجتماعی خانواد‌ه‌های ما راهم تحت‌تاثیر قرار داده است. وجود 21میلیون نفر جمعیت (طبق آمار وزارت راه وشهرسازی) در محلات ناکارآمد شهری شامل ستگاه‌های غیررسمی، بافت‌های فرسوده وبافت‌های تاریخی و روستاهای الحاقی به نقاط شهری که عمدتا از حداقل‌های خدماتعمومی هم برخوردار نیستند، باز نشانه دیگری است یا آماری که وزارت تعاون، کار،رفاه اعلام کرده که حدود پنج‌میلیون نفر سه دهک پایین جامعه کسانی هستند که از هیچ‌گونهچتر حمایت اجتماعی و بیمه‌ای برخوردار نیستند و از این تعداد دومیلیون و 300هزارنفرشان افراد سالمندی هستند که این چتر حمایتی را ندارند و موضوعات دیگری که نشانمی‌دهد به هر دلیلی حوزه اجتماعی تحت‌تاثیر تصمیم‌گیری‌های نامناسب در سایر حوزه‌هایا در همین حوزه شرایط خوبی را طی نمی‌کند.

با این حساب می‌توان گفت کهنیازمند یک تغییر نگاه جدی در این حوزه هستیم.

بله. این تغییر نگاه را ازتگذاری بگیرید تا اجرا و نقشی را که مردم و بقیه دارند پوشش دهد. اولین تغییرنگاه در عرصه تگذاری‌های کلان کشور در ابعاد مختلف از جمله حوزه اجتماعی است.ما درواقع نیازمند بازنگری در تگذاری اجتماعی در کشور هستیم؛ چه تگذاری‌ایکه مستقیم به حوزه اجتماعی برمی‌گردد و چه تگذاری‌هایی که در سایر حوزه‌هاانجام می‌شود و تاثیرش را در حوزه اجتماعی می‌گذارد. فکر می‌کنم به‌ویژه در حوزهآسیب‌های اجتماعی اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد باید یکسری اامات برای این تغییراترا بپذیریم. اینکه از دانش و تجربه جهانی با رویکرد بومی بتوانیم استفاده کنیم،حوزه اجتماعی را به طور مستمر رصد کنیم، شاخص‌های سلامت اجتماعی را رصد کنیم تات‌های ما مبتنی بر شواهد باشد و ت‌هایی را بتوانیم اتخاذ کنیم که براساسآن بشود برنامه‌ریزی کرد. باید روش‌های علمی را در اتخاذ این ت‌ها به‌کاربگیریم و از نخبگان اجتماعی که هم تخصص دارند، هم جامعه را می‌شناسند و هم دانشتگذاری دارند، استفاده کنیم. واقعیت این است که در طول این 40 سال عموماتگذاران اجتماعی فاقد دانش تخصصی در حوزه اجتماعی بوده‌اند که یکی از چالش‌هایجدی و اساسی ماست، ولی گویا برای کسی خیلی مهم نیست و هرکس فکر می‌کند می‌تواندمدیر و تگذار اجتماعی باشد. باید از ظرفیت سازمان‌های غیردولتی و انجمن‌هایمرتبط بتوانیم استفاده کنیم. موضوعی که الان در ت‌های کلی قانونگذاری هم ابلاغشده ولی در عمل کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. آینده‌نگری را مدنظر داشته باشیم.داده‌ها و اطلاعات لازم را برای تگذاری داشته باشیم و بتوانیم متناسب باامکانات، نیاز و اولویت‌های جامعه در سطوح مختلف پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی وجرائم کار کنیم. به همین دلیل نیاز داریم ت‌هایی که تدوین می‌کنیم، رصد علمی ومستمر کرده و آسیب‌های اجتماعی را با توجه به نوع، شیوع و شدتش انجام دهیم.رویکردهای اجتماع‌محور و خانواده‌محور را تقویت کنیم. مدیریت خوب اقتصادی می‌توانددر کاهش آسیب‌های اجتماعی تاثیرگذار باشد. بازنگری در قوانین را مدنظر داشتهباشیم، به دنبال قضازدایی باشیم، عدالت ترمیمی و عدالت تنبیهی را کنار در نظربگیریم. رویکردهای ایجابی باید بر رویکردهای سلبی غلبه کند. تجربه نشان داده بازور آسیب‌های اجتماعی نه‌تنها مدیریت نمی‌شود بلکه زیرزمینی‌تر هم می‌شود.

همیشه به مناسبت‌های مختلف رویموضوع نشاط و جشن‌های ملی و مذهبی که ریشه در تاریخ ما دارد، تاکید دارید و از آنبه عنوان راهی برای بالابردن نشاط جامعه یاد می‌کنید؛ جامعه‌ای که با توجه به شاخص‌هایجهانی چندان شاد نیست.

می‌توانیم روی موضوع نشاط وشادابی با بهره‌گیری از ظرفیت‌های موجود جامعه کار کنیم. جامعه ما، جامعه شادینیست. من کاری با شاخص‌های بین‌المللی ندارم که وقتی به آنها استناد می‌شود بهنوعی گفته می‌شود که جهت‌دار است تا بگویند ایران کشور شادی نیست ولی وقتی داخلکشورمان را نگاه می‌کنیم که خشونت جزو فراوانی‌های بالای پرونده‌های قضائی است،خود این مساله نشان می‌دهد جامعه ما، جامعه بانشاطی نیست. اینکه به سمت موادمخدرصنعتی و الکل داریم گرایش پیدا می‌کنیم و اتفاقاتی که در فضای مجازی دارد می‌‌افتد،همه اینها نشان می‌دهد موضوع نشاط و شادابی را باید بسیار جدی بگیریم. هماهنگی‌هایبین‌بخشی و بین سازمان‌های مختلف و استفاده از تمام ظرفیت‌ها در حوزه اجتماعی می‌تواندکمک‌کننده باشد. حتما توجه به ارزش‌های دینی و هنجارهای اجتماعی در هر جامعه‌ای می‌توانددر تقویت حوزه اجتماعی تاثیرگذار باشد. باید آینده‌پژوهی و آینده‌نگری را در حوزهاجتماعی مورد توجه قرار دهیم.

عملکرد ساختارهای اداری در حوزهاجتماعی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

فکر می‌کنم همین الان ساختارهایاداری ما در حوزه اجتماعی بسیار گسترده، ناهماهنگ، غیرکارآمد و نیازمند تجمیعساختارهای موجود با هدف حذف ساختارهای موازی است تا بتوانیم با استفاده از یکسازمان اجتماعی قوی که من اعتقاد دارم وزارت امور اجتماعی را لازم داریم با تجمیعتمام سازمان‌های موازی و مشابه چه در دولت و چه در نهادهای عمومی غیردولتی و همین‌طورتجمیع منابع همه این سازمان‌ها بتوانیم کار قوی و محکمی انجام دهیم. نمایندگانشجاع می‌خواهیم که این کار را انجام دهند. باید پیوست اجتماعی و فرهنگی را برایتمام طرح‌ها و برنامه‌ها داشته باشیم. خواهشی که از نمایندگان مجلس در این دورهدارم اینکه هیچ طرحی را ارائه و هیچ لایحه‌ای را تصویب نکنند؛ مگر اینکه پیوست‌هایاجتماعی- فرهنگی باشد. از ظرفیت همه مراکز برای بالابردن سواد اجتماعی استفادهکنند. آموزش و پرورش یکی از محوری‌ترین جاهایی است که می‌تواند در ارتقای سلامتروانی اجتماعی تاثیرگذار باشد که چندسالی است شروع شده ولی فکر می‌کنم همچنان حوزهاجتماعی در آموزش و پرورش خاموش است. از کارهای مقطعی و موقتی که انجام می‌دهیم،سپاسگزاری می‌کنم ولی اعتقاد دارم ما کمتر از نیم درصد ظرفیت آموزش و پرورش را درحوزه اجتماعی نتوانستیم به کار بگیریم و این مشکلی جدی است که داریم. طبیعتادانشگاه‌های ما هم باید نیروی انسانی متخصص را تربیت بکنند. فضای مجازی را فقط تهدیدندانیم، فضای مجازی برای تقویت حوزه اجتماعی و برای اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی وبرای ایجاد حساسیت و برای مطالبه‌گری اجتماعی و برای شفافیت می‌تواند بسیارتاثیرگذار باشد.

خدماتی که در حوزه اجتماعی دراختیار مردم قرار می‌گیرد چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

باید به دنبال آن باشیم در حوزهاجتماعی خدماتی که در اختیار مردم قرار می‌گیرد، چهار ویژگی فراگیربودن، جامعیتداشتن، کفایت داشتن و استمرار داشتن را داشته باشند تا در نهایت ویژگی پنجم کهاثربخشی است مورد توجه قرار بگیرد. تسهیل دسترسی مردم به خدمات اجتماعی موضوع جدی‌ایاست که در عرصه تگذاری باید مورد توجه قرار بگیرد و همین‌طور ادغام اجتماعی وجلوگیری از طرد اجتماعی برای کسانی که به هر دلیلی دچار مشکل می‌شوند. ما باید فضارا برای پذیرش مجددشان فراهم کنیم. در حوزه مسئولیت سرمایه اجتماعی این اهتمام راداشته باشیم که سرمایه اجتماعی مهم‌ترین منبع در کنار سرمایه انسانی برای توسعه درهر کشوری است.

در کنار همه مشکلات چندی است کهشاهد بی‌تفاوتی جامعه شده‌ایم و کمتر مشارکت اجتماعی در حوزه‌های مختلف را شاهدیم.آیا حال سرمایه اجتماعی خوب نیست؟

پژوهش‌هایی که در کشور انجامشده، نشان می‌دهد حال سرمایه اجتماعی در ایران خوب نیست. سرمایه اجتماعی خوب نباشدیعنی اعتماد اجتماعی خوب نیست و طبیعتا نباید انتظار مشارکت اجتماعی را داشتهباشیم. حال سرمایه اجتماعی خوب نباشد، باید منتظر شورش‌ها، بی‌تفاوتی‌ها و کاهشمسئولیت‌پذیری‌ها در جامعه باشیم. ضمن اینکه تشویق بنگاه‌ها به ایفای مسئولیتاجتماعی در حوزه اجتماعی موضوعی است که نباید از آن غفلت کرد. یکی از ظرفیت‌هاییکه در جامعه وجود دارد و نباید نسبت به آن بی‌تفاوت بود، جامعه کار و تولید درحوزه اجتماعی است و این نیازمند تقویت جایگاه امور اجتماعی و سلامت روانی اجتماعیدر جامعه کار و تولید است. من فقط یک عدد را می‌دهم که طی یک پژوهش شیوع‌شناسی ملیبا کمک ستاد موادمخدر ریاست‌جمهوری و معاونت اجتماعی- فرهنگی وزارت تعاون، کار،رفاه انجام شده و نشان می‌دهد 21 درصد کارگران درگیر حوزه موادمخدر هستند. درپژوهش دیگر مشخص شده که 33 درصد حداقل یک اختلال روانی را دارند؛ گرچه همه موضوعاتاجتماعی حوزه کارگری فقط به موادمخدر ختم نمی‌شود و نکته بعدی اینکه از ظرفیتمدیریت شهری برای پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی و تقویت نشاط در جامعه باید بتواناستفاده کرد. توجه ویژه به کودکان، نوجوانان و جوانان در حوزه اجتماعی موضوع بسیارجدی و اساسی است. همین‌طور اعتقاد دارم اجرای نظام چندلایه تامین اجتماعی که بارهادر قوانین مختلف و در قانون ارکان دائمی برنامه‌های توسعه هم به آن اشاره شده، راهنجات ما برای هدفمند کردن مساعدت‌ها، حمایت‌ها و سیانت‌هاست و به همین لایحه برمی‌گرددکه متاسفانه ظاهرا عزمی برای این کار نیست. انتظار من از نمایندگان مجلس این استکه موضوع نظام چندلایه تامین اجتماعی را به عنوان یک مطالبه منطقی در حوزه اجتماعیمدنظر داشته باشند چرا که تا الان هم که تقریبا سه سال و نیم از اجرای برنامه ششمگذشته دیر است.

در یادداشتی از اینکه دود آسیب‌هایاجتماعی به چشم همه می‌رود، هشدار داده‌اید. ظاهرا علاوه بر مشکلات اقتصادی ونیتی‌های عمومی ناشی از آن و حال ناخوش جامعه، باید نگران امنیت جامعه همباشیم.

بدون‌شک اگر نیازمند تحقق امنیتدر جامعه هستیم، معتقدم حوزه اجتماعی امروز بیش از هر حوزه‌ای در کنار اقتصاد می‌تواندامنیت ما را تهدید کند. اگر نیم‌نگاهی به اعتراضات داشته باشید می‌بینیم این اتفاقعمدتا از طرف گروه‌هایی آغاز شده که آزردگی‌های اجتماعی دارند. فراموش نکنیم که دودآسیب‌های اجتماعی به چشم همه خواهد رفت و آسیب‌های اجتماعی امروز واقعیتی است کهباید آن را به عنوان یک واقعیت تلخ بپذیریم تا گام بعدی را بتوانیم برداریم. امروزکه به خیابان می‌رویم، مشهودتر شدن آسیب‌های اجتماعی را می‌بینیم. از معتادینکارتن‌خواب، متکدیان، کودکان کار و خیابان- که حضور در خیابان می‌تواند در گسترشآسیب‌های اجتماعی برای این گروه از بچه‌ها تاثیر داشته باشد- تا تن‌فروشی که الاندر جامعه مشهودتر شده و کمتر روزی است کسی نبینید که تن‌فروش برای فروش شرف وناموسش با کسانی که با خودروهایشان توقف می‌کنند، چانه می‌زند و این یکی ازدردآورترین و زجرآورترین صحنه‌هایی است که من به عنوان یک مددکار اجتماعی می‌بینم.فراموش نکنیم جامعه‌ای که در آن شاخص‌های رفاه بالا باشد، جامعه‌ای که در آن سلامتاجتماعی و سرمایه اجتماعی بالا باشد و جامعه‌ای که در آن مسئولیت اجتماعی بالاباشد، معمولا کمتر شاهد این نوع موضوعات خواهد بود. در جامعه‌ای که اخلاق حاکمباشد این نوع تعرضات به ن و نوامیس ما توسط خود ما صورت نخواهد گرفت. فراموشنکنیم آنچه همه دولت‌ها موظفند انجام دهند، این است که جامعه‌ای داشته باشند کهشکوفایی اجتماعی در جای‌جای آن خودش را نشان دهد، همبستگی اجتماعی خودش را نشاندهد، انسجام اجتماعی خودش را نشان دهد، مشارکت اجتماعی خودش را نشان دهد و در غیراین صورت در ورطه‌ای خواهیم افتاد که یکی از نشانه‌های آن، گسترش جرائم و آسیب‌هایاجتماعی و طبیعتا تهدید امنیت اجتماعی و تهدید به زیستن اجتماعی است» که هدف همهمداخلاتی است که دولت‌ها انجام می‌دهند، خواهد بود.

اما واقعیت این است که به جایتمرکز روی موضوعاتی که مطرح کردید بیشتر شاهد پاک شدن صورت مساله هستیم.

همین‌طوره درحالی که آنچه نیازداریم روی آن تمرکز کنیم صورت مساله‌ای است که نباید پاک کنیم. ما عمدتا در طولاین سال‌ها تمام انرژیمان را گذاشته‌ایم که صورت مساله را پاک کنیم و به همین دلیلرویکرد جمع‌آوری بیشتر از هر موضوع دیگری در حوزه اجتماعی مورد توجه قرار گرفت به‌رغماینکه می‌دانیم چیزی جز مُسَکِن کوتاه مدت نیست ولی باز هم اصرار داریم که همینروش‌ها را ادامه دهیم. روش‌هایی که می‌دانیم محکوم به شکست است. فضا را برای نقداجتماعی فراهم کنیم و نقد اجتماعی را به منزله مخالفت تلقی نکنیم. فضا را براینخبگان اجتماعی در حوزه تگذاری باز کنیم و اجازه دهیم نقدهای کارشناسی در جامعهباز شود، برای اینکه بتوانیم مدیریت اجتماعی هوشمند داشته باشیم، نیاز داریممتخصصان نقاط قوت و ضعف را بازگو کنند. الان مشکل ما این است که عمده مدیراناجتماعی ما غیراجتماعی هستند. اجتماعی‌ها معمولا یک گوشه و کناری هستند و هرکس همکه اعتراض می‌کند، حذفش می‌کنیم و راحت‌ترین کار این است که صدای اعتراض نخبگاناجتماعی شنیده نشود. این درحالی است که ما می‌دانیم حال حوزه اجتماعی خوب نیست.واقعیت این است که حال حوزه اجتماعی خوب نیست که اگر خوب بود، این وضعیت رانداشتیم. اگر ایران را دوست دارید در این زمینه اهتمام کنید، نشان می‌دهد که حالحوزه اجتماعی خوب نیست. دنبال پاک کردن صورت مساله نباشیم. آسیب‌های اجتماعی همهما را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. پیر و جوان، پولدار و غیرپولدار، مذهبی و غیرمذهبی،شهری و روستایی، باسواد و بیسواد؛ ولی فراموش نکنیم هیچ‌کس و هیچ دری و هیچ خانه‌ایو هیچ جامعه‌ای از آسیب‌های اجتماعی مصون نیست. ما هم باید بپذیریم که جامعه ما هممصون نخواهد بود. امروز آسیب‌های اجتماعی خانواده‌های ما را به شدت تحت‌الشعاعقرار داده است. نوک پیکان آسیب‌های اجتماعی به سمت خانواده‌ها رفته. امروز کودک‌آزاری،همسرآزاری، سالمندآزاری، فرار به معنای عام‌تر آن خشونت‌های خانگی، روابطفراشویی، قتل‌های خانوادگی، قتل‌های ناموسی و موضوعات متعدد، دعاوی مربوط بهاام به تمکین، ترک انفاق، عسر و حرج و همه اینها نشان می‌دهد که حال این حوزهخوب نیست. چون جامعه ما جامعه تاب‌آوری نیست و نشاط در آن خیلی نهادینه نشده، اموراجتماعی و مسائل اجتماعی گره خورده است. در ستگاه‌های غیررسمی رویکردهایاجتماعی را تقویت نکردیم. اگر نگوییم جامعه شادی‌گریز هستیم ولی بسیاری از محیط‌هایاجتماعی ما محیط‌های شادی‌گریز هستند. جامعه‌ای هستیم که اخلاق در آن ضعیف شده وجامعه‌ای که اخلاق در آن ضعیف شده باشد هر بنایی را می‌تواند سست کند. جامعه‌ای کهامید اجتماعی در آن کم باشد، می‌تواند یک تهدید برای جامعه باشد. لذا لازم داریمحوزه اجتماعی را با رویکرد اجتماعی- فرهنگی و با آدم‌ها و نگاه و برنامه‌هایاجتماعی تقویت کنیم. اجازه دهیم مطالبه‌گری اجتماعی در جامعه توسط انجمن‌ها،صاحبنظران و رسانه‌ها نهادینه شود. تا زمانی که پستوهای اجتماعی با نور تابیدهنشود، همچنان باید منتظر لایه‌های زیرزمینی در حوزه‌های اجتماعی باشیم. تجربه نشانداده که اگر تدبیر نکنیم، این لایه‌ها روزی ترکیده خواهد شد و سر باز خواهد کرد وآن‌وقت دیگر ممکن است دیر شده باشد و نتوانیم کاری انجام دهیم. اجازه دهیم متخصصاناجتماعی در جای خودشان باشند و کار خودشان را انجام دهند؛ همانطور که اعتقاد داریمهمه باید سر جای خودشان باشند. نکته آخر اینکه آمارهای مربوط به آسیب‌های اجتماعیرا خیلی محرمانه نکنیم. نمی‌خواهم بگویم آمار خیلی کمک می‌کند اما آمارها می‌توانندایجاد حساسیت را هم در مردم و هم در مسئولان و در میان جامعه افزایش دهد.امیدواریم روزی را شاهد باشیم که آنقدر حال حوزه اجتماعی خوب باشد که خوشی‌های حوزهاجتماعی دل ما را بزند ولی آنچه من به‌عنوان کمترین مددکار اجتماعی دارم می‌بینماین است که حوزه اجتماعی مثل خوره دارد به جان همه حوزه‌های دیگر می‌افتد و ماهنوز متوجه اهمیت این موضوع به اندازه آثار تخریبی‌ای که دارد یا آثار پیشگیرانه‌ایکه می‌تواند داشته باشد، نشده‌ایم.منبع: رومه آرمان ملی/4 شهریور99

 


در گفتگو با مهر عنوان شد؛

ضرورت توجه جدی به مراقبت از ارائهدهندگان خدمات/آموزش خودمراقبتی

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران گفت: مراقبت از ارائه دهندگان خدمات بخصوص در مراکز درمانی وتوانبخشی یکی از وظایف سازمان‌ها در قبال ارائه کنندگان خدمات است و باید موردتوجه جدی قرار گیرد.

سید حسن چلک درگفتگو با خبرنگار مهر گفت: مراقبت از مراقبین یکی از وظایف سازمان‌ها در قبال ارائهکنندگان خدمات است. و باید برای کلیه کارکنان ارائه کننده خدمات در مراکز توانبخشی،درمانی، مددکاری اجتماعی، کودکان، ن، سالمندان، بیماران خاص و صعب العلاج ونادر، زندان‌ها و کانون‌های اصلاح و تربیت، اورژانس اجتماعی و … مورد توجه قرارگیرد.

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران افزود: خود مراقبتی این کارکنان به عنوان یک مهارت باید مورد توجهقرار گیرد و همچنین به مراقبت سازمانی و خانوادگی نیز توجه شود. برای ایجاد و حفظسلامت خود، خانواده و جامعه باید بدانیم که سلامت، پلی است که بر دو ستون خودمراقبتی و مهربانی استوار شده و استحکام این دو ستون برای برقراری پل سلامت ضرورتدارد. در حقیقت خود مراقبتی و مهربانی، نخستین تجلیات انرژی زندگی هستند که درکنار هم سلامت را پایه‌ریزی می‌کنند و زمینه‌ساز جریان آزاد انواع دیگر انرژی می‌شوند.

به گفته وی، اگر هرکداماز این دو پل (خود مراقبتی و مهربانی) تضعیف یا تخریب شوند، سلامت پل زندگی سالم وسازگارانه به خطر می‌افتد اما اگر هر دو مستحکم باشند، پیمودن مسیر آسان می‌شود.

وی گفت: خود مراقبتیعملی است که در آن، هر فردی از دانش، مهارت و توان خود به عنوان یک منبع به طورمستقل استفاده می‌کند تا از سلامت خود مراقبت کند. در این مهارت م و کسب کمکتخصصی یا غیرتخصصی از دیگران نیز مدنظر قرار گیرد.

چلک همچنین تاکیدکرد: خستگی نیز می تواند برای این کارکنان مضر باشد خستگی مکرر کارکنان خدماتاجتماعی و درمانی با شرایط دردناک و رنج آور مراجعه کنندگان باعث نوعی خستگی ازشفقت به آنان می‌شود که می‌تواند علاوه بر آسیب‌های روانی، پیامدهای نامطلوبیهمچون افت کیفیت در مراقبت از مراجعه کنندگان را به همراه داشته باشد. ضمن اینکهترومای ثانویه خود می‌تواند نگرانی‌های را برای ارائه کنندگان خدمات ایجاد کند.

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی گفت: ترومای ثانویه به دلیل اهمیت دادن شما به دیگرانی که آسیب دیده‌اند،رخ می‌دهد و شما خود را موظف یا مسئول کمک کردن به آنها می‌دانید و با گذشت زماناین فرایند می‌تواند به تغییراتی در سلامت روانی، جسمی و معنوی تان منجر شود.

چلک همچنین اضافهکرد هم ارائه کنندگان خدمات و هم مدیران سازمان‌های محل کار این افراد و همخانواده لازم است برای خود مراقبتی برنامه ریزی کنند در غیر این صورت بعد از مدتیفرسودگی‌های شغلی تأثیر منفی خود را بر کیفیت خدمات این افراد خواهد گذاشت. اینافراد سرمایه سازمان محسوب می‌شوند لذا برای حفظ این سرمایه‌ها نباید از هیج کوششیدریغ کرد.منبع:خبرگزاری مهر.3 شهریور99

 



اورژانس اجتماعی ۲۲ ساله شد

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران


یکیاز وظایف دولت‌ها پاسخگویی به نیازها و مشکلات مردم است. برخی از این مشکلات ازجنس آسیب‌های اجتماعی و جرائم هستند. موضوعی که پاسخگویی مناسب و به‌موقع و تخصصیو در دسترس بودن خدمات مرتبط برای افراد در معرض آسیب و آسیب‌دیده اجتماعی می‌تواندیک فرصت برای کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی و بازتوانی آسیب‌دیدگان اجتماعی باشد.یکی از برنامه‌هایی که از سال 1378 یعنی 22 سال قبل در ایران تاسیس شد، اورژانساجتماعی بود که هرچه جلوتر می‌رویم بیشتر به اهمیت تاسیس آن پی می‌بریم. اولینمرکز هشتم شهریورماه سال1378 در یزد افتتاح شد و بعد در همان سال در هفت استاندیگر هم تاسیس شد که درحال حاضر بیش از 350 شهر اورژانس اجتماعی (با شدت و ضعف‌هایی)فعالیت دارند. مراکزی که در نتیجه تلاش و صبوری مدیران و همکاران اورژانس اجتماعیاز جمله مددکاران اجتماعی، روانشناسان و. همکاری‌های بین‌بخشی به این نقطه رسیدهکه وظیفه خودم می‌دانم از همه آنها سپاسگزاری کنم و خدا قوت بگویم. تاسیس اورژانساجتماعی فرصتی بوده و هست تا مداخلات اجتماعی، جایگزین مداخلات قضائی و انتظامی‌شود و پلی باشد بین خانه و کلانتری. ضمن اینکه این برنامه می‌تواند برای قضازداییو کاهش پرونده‌های قضائی نیز تاثیرگذار باشد. موضوعی که حجم بالای آنها (پرونده‌ها)بارها مورد انتقاد مسئولان قضائی و کارشناسان هم قرار گرفته است. به نظر می‌رسدعلاوه‌بر آیین‌نامه اورژانس اجتماعی مصوب سال 1392 در هیات دولت، قانون اطفال ونوجوانان ابلاغی سال 1399 فرصت بزرگی برای نهادینه و فراگیرشدن این برنامه باشد.البته تحقق آن مستم ایجاد سازوکار و ساختار مناسب و جذب نیروی انسانی و تامینامنیت شغلی کارشناسان و تامین منابع مالی است. اورژانس اجتماعی با چهار فعالیت(مرکز مادر اورژانس اجتماعی:مداخله در بحران، پایگاه خدمات اجتماعی، خطتلفن123(یک،دو، سه) و خدمات سیار اورژانس اجتماعی)، فرصتی مناسب برای تسهیل دسترسیافراد در معرض آسیب و آسیب‌دیده اجتماعی به خدمات است. شبانه‌روزی و رایگان بودنخدمات اورژانس اجتماعی از جمله ویژگی‌های دیگر این برنامه است. معتقدم، بودم وهستم که برای هر مشکلی مردم نباید به دادگاه و پاسگاه مراجعه کنند. مراجعه مردم بهاین نهادها باید آخرین راهکار باشد. اورژانس اجتماعی را یک فرصت ارزشمند برایبازتوانی اجتماعی افراد در معرض آسیب و آسیب‌دیده اجتماعی قلمداد کنیم و بایدبپذیریم که با فراگیرشدن این برنامه و تسهیل دسترسی افراد مرتبط به این مراکز ازقبیل خشونت‌دیدگان خانگی، افرادی که اقدام به خودکشی کردند، یا برای کاهش طلاقنیاز به مداخله دارند، افراد فراری، ن آسیب‌دیده اجتماعی و. کاهش هزینه‌هایناشی از طی شدن فرآیند انتظامی و قضائی و احتمالا زندان و. را هم خواهیم داشت.ضمن اینکه به عنوان یک مددکار اجتماعی معتقدم بازتوانی اجتماعی از طریق مددکاراناجتماعی اورژانس اجتماعی به مراتب بسیار بهتر از زندان‌ها خواهد بود. هم مردم و همخانواده‌ها نسبت به افرادی که سابقه زندان دارند، (به دلیل برچسب اجتماعی‌ای که می‌خورند)پذیرش اجتماعی سخت‌تری دارند تا اورژانس اجتماعی.منبع:رومه آرمان ملی.12 شهریور99

 


نگرانی از احتمال افزایش بازماندگی ازتحصیل کودکان کار و خیابان

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران نسبت به افزایش بازماندگی از تحصیل کودکان کار و خیابان به دلیل عدمامکان دسترسی فراگیر به مطالب آموزشی از طریق فضای مجازی در شرایط کرونایی، ابرازنگرانی کرد.

سیدحسن چلک در گفتو گو با ایسنا، با اشاره به وضعیت آموزشی کودکان حاشیه نشین و کودکان کار اظهار کرد:یکی از نگرانیهایی که در شرایط کرونا وجود دارد، موضوع بازماندگی از تحصیل کودکانکار و خیابان یا عدم امکان دسترسی فراگیر آنها به مطالب آموزشی از طریق فضای مجازیو حتی تلویزیون است.

وی افزود: در شرایط کرونادانش آموزان برای ادامه تحصیل به اینترنت و گوشیهای هوشمند نیاز دارند، ایندرحالیست که بسیاری از کودکان کار و خیابان از این امکانات محرومند و این محرومیتنیز دلیلی برای عدم امکان استفاده از آموزشهای مجازی است.

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران تاکید کرد: موضوع دیگری که وجود دارد این است که شاید بسیاری ازکودکان از چتر حمایت خانواده ها محروم باشند و این موضوع نیز می تواند مانع دیگریبرای بهره گیری از آموزش باشد و مسئله دیگر عدم توانایی پرداخت هزینه های بالایاینترنت برای این کودکان و خانواده هایشان است.

وی در ادامه با اشاره بهقانون اساسی تصریح کرد: براساس اصل ۳۰ قانون اساسی باید آموزش عمومی رایگان باشد، اگرچهما این بند از قانون اساسی را کامل اجرا نکرده ایم، اما می توانیم تمهیداتی اتخاذکنیم تا اینترنت همه دانش آموزان رایگان شود و برای دانش آموزان نیازمند و محرومامکان دسترسی به گوشی تلفن را فراهم کنیم.

چلک در این راستااز دولت و مجلس شورای اسلامی خواست تا برای اینترنت دانش آموزان تمهیداتیبیاندیشد، زیرا در شرایط عادی امکان بازماندگی از تحصیل کودکان فقیرنشین و محرومبالاست، حال آنکه در شرایط موجود که با کرونا مواجه هستیم به مراتب امکانبازماندگی از تحصیل کودکان بیشتر است

انتهای پیام/ایسنا/12 شهریور99

 


بخش دوم:

ایرنا: پیش از این در گفت وگویی با ایرنا با موضوع تجهیز مددکاران اجتماعی و کارکنان اورژانس اجتماعی بهوسایل دفاع‌شخصی مجهز مخالف بودید؟ چرا؟

چلک: بله. صحیح است. مددکاراجتماعی یک مددکار اجتماعی است با رویکرد اجتماعی نه پلیسی. اگر مددکار اجتماعیشوکر الکترونیکی، باتوم و زنجیر داشته باشد، پلیس است نه مددکار اجتماعی. اورژانساجتماعی پلیس نیست که ابزار دفاع‌شخصی و سلاح‌سرد در اختیار داشته باشد.

اورژانس اجتماعی تاسیس شد تا مردم قبلاز پلیس به این مراکز مراجعه کنند. برای‌مثال در یکی از مأموریت‌ها فرد نیازمند بهحمایت اورژانس اجتماعی، اول پلیس و بعد مددکار اجتماعی را کتک زد. در این شرایطدیگر نیازی به در دست داشتن ابزار محافظی برای مددکار اجتماعی نیست.

بنده به‌عنوان رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران بر این باورم که تجهیز مددکار اجتماعی به وسایل دفاع‌شخصی با روحاین شغل در تضاد است. افرادی که در پی تجهیز مددکار اجتماعی به ابزار دفاع‌شخصیهستند، در واقع به‌دنبال تضعیف این شغل هستند. مددکار اجتماعی با باتوم، شوکرالکترونیکی، دستبند و زنجیر سنخیتی ندارد.

اساس دریافت خدمات از اورژانس اجتماعیخودمعرف و داوطلبانه است. هر فرد برای دریافت خدمات حسب شرایط خود می‌توانداورژانس اجتماعی، نیروی‌انتظامی یا دیگر نهادهای‌اجتماعی را انتخاب کند. بر اساسآئین‌نامه اورژانس اجتماعی اگر مددکار اجتماعی تشخیص به مداخله پلیس داد، می‌توانداز نیروی انتظامی برای مهار آسیب‌ها استفاده کند». یا براساس قانون اطفال ونوجونان که بعد از ۱۶سال امسال تصویب و ابلاغ شده است مددکاران اجتماعی اورژانس اجتماعی می توانند حسبضرورت از همکاری پلیس استفاده کنند.

در این شرایط دیگر نیازی به تجهیزمددکار اجتماعی به سلاح‌سرد نیست. مددکاری اجتماعی نوعی خدمات‌رسانی غیرانتظامی وغیرقضائی است، اما در برخی مواقع شرایط به‌نحوی است که امکان مداخله‌مستقیم مددکاراجتماعی نیست. در این شرایط بهتر است با اعلام به سیستم قضائی، از ضابط قضائی،یعنی پلیس، استفاده ‌شود. با بررسی دیگر مشاغل باید تاکید کرد احتمال‌خطر در هرلحظه برای هر فرد در هر شغلی وجود دارد.

برای مثال اکنون ممکن است یک فرد دراداره بنده را تحت ضرب‌وجرح قرار دهد. در این وضعیت قرار نیست هر فرد در هر شغل بهشوکر الکترونیکی، باتوم و دیگر ابزار دفاع‌شخصی مجهز شود. در واقع تجهیز مددکاراجتماعی به سلاح‌سرد این جایگاه و روح خدمات‌رسانی مددکاری اجتماعی را تخریب می‌کند.بر اساس ماده سه آئین‌نامه اورژانس اجتماعی این نهاد به‌شکل خود معرف یا ارجاعیفعالیت می‌کند. از سوی دیگر، بر اساس ماده پنج این آئین‌نامه نیروی‌انتظامی بارعایت قوانین و مقررات مربوطه همکاری‌های لازم را در زمینه موارد زیر به عمل می‌آوردکه عبارت است از: حمایت از کارکنان مرکز در مواردی که سلامت‌جسمی و امنیت‌جانیآنها یا دریافت‌کنندگان‌خدمات در معرض‌خطر قرار گیرد.

در ماده شش قانون اطفال ونوجوانان همهمین موضوع تاکید وتصریح شده در این میان اگر مددکار اجتماعی تشخیص داد خود یا فرددریافت‌کننده خدمات درمعرض خطر است، باید در اسرع وقت از نیروی انتظامی برای‌مداخلهاستفاده کند. وظیفه‌دوم ارجاع گروه مشمول کودک‌آزار، همسرآزار و ن تحت‌آسیب بهاورژانس اجتماعی بر اساس ضوابط و قوانین است. با بررسی مشاغل دیگر هم پزشک،خبرنگار یا راننده در روز ممکن است با زدوخوردهای متعدد مواجه شوند؛ مددکاراجتماعی هم از دیگر مشاغل جدا نیست. برای او هم امکان‌حادثه وجود دارد. اورژانساجتماعی یک خدمت غیرانتظامی و غیر قضایی محسوب می‌شود. افرادی که برای ارائه خدماتاجتماعی باتوم را پیشنهاد می‌دهند، از رسالت مددکار اجتماعی بی‌خبرند. باید تاکیدکرد اورژانس اجتماعی، پلیس و گشت ارشاد نیست، بلکه یک برنامه اجتماعی است.

ایرنا: یعنی مددکاراناجتماعی موارد را هم نمی‌توانند به مراجع قضایی یا انتظامی ارجاع دهند؟

چلک: چرا. می‌توانندارجاع  دهند ولی طبق دستورالعمل های اورژانس اجتماعی. نباید اورژانس اجتماعیرا تبدیل به مرکز قرنطینه پاسگاه و دادگاه کرد. در این صورت مراجعانخودمعرف را از دست می‌دهند که این برنامه برای این گروه‌ها تاسیس شد. دادگاهو پاسگاه که داشتیم. اشاره کردم که اورژانس اجتماعی برای قبل از مداخلات قضایی وانتظامی است ولی این نکته به منزله این نیست که هنگام مداخلات قضایی و انتظامی یاحتی بعد از آن نمی‌تواند یا نباید مداخله کند. بلکه در اولویت های بعدی هستند ولیبا رویکرد اجتماعی، نه پلیسی و نه قضایی.

ایرنا: به قانون اطفال ونوجوانان سال ۱۳۹۹ اشاره کردید، آیا اورژانساجتماعی و مددکاری اجتماعی با استناد به این قانون قوی‌تر می شود وجایگاه بهتری پیدا می کند؟

چلک: از ابتدای تاسیس اورژانساجتماعی این خلاء قانونی احساس می شد. خاطرم هست یک بار سال ۱۳۸۷ که دور دوم حضورم در این دفتر بودپیش نویس لایحه اورژانس اجتماعی را هم کار کرده بودیم. یک بار قانون حمایتاز  کودکان و نوجوانان سال ۱۳۸۱در مجلس با حدود ۹ماده تصویب شد که یک گام به جلو بود ولی کافی نبود. تا این که از سال ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ تدوین پیش نویس لایحه حمایت ازکودکان و نوجوانان توسط قوه قضاییه با همکاری سازمانهای مختلف شروع شد و منهم از ابتدای کار تا پایان کار و تصویب آن کنار تدوین کنندگان بودم. هم به عنوانفردی که مسوولیت داشتم و بعد از آن هم به عنوان مددکار اجتماعی و رییس انجمن.

خوشبختانه محور اجرای این برنامهمددکاران اجتماعی و به‌ویژه مددکاران اجتماعی اورژانس اجتماعی هستند و همین طورسازمان بهزیستی و به‌طور کلی در این قانون نگاه اجتماعی غالب است. در زمان تصویببخش حمایت اجتماعی این لایحه در جلسات  شورای عالی قضایی، رییس وقت بهزیستیهم شرکت می کرد. همین الان که از زمان تدوین تا تصویب در مجلس بعد از ۱۶ سال تغییراتی انجام شده ۱۵ بار کلمه مددکار اجتماعی و به همیننسبت سازمان های بهزیستی و حمایتی آمده است. معتقدم تصویب این قانون برای نهادینهشدن اورژانس اجتماعی ونقش مددکاران اجتماعی برای ایفای این وظایف بسیار ضروری بودو معتقدم  بسیار اثر گذار هم خواهد بود.

ایرنا: به نظر شما سازمانبهزیستی توان لازم را برای اجرای قانون اطفال و نوجوانان  دارد؟

چلک: بدون شک در نگاه اول بله.ولی از چند منظر می توان به سوال شما پاسخ داد. اول این که هیچ سازمانی به اندازهبهزیستی صلاحیت حرفه ایی و تخصصی اجرای این برنامه را ندارد. شاید به همیندلیل است که در ماده شش  قانون اطفال و نوجوانان، اول به وظایف بهزیستی اشارهشده و این که همه سازمان های موضوع ماده پنج قانون مدیریت خدمات کشوری موظف بههمکاری با بهزیستی هستند و حتی مسئولیت تدوین آیین نامه ماده ۶ این قانون که به چگونگی تعامل سازمانهای مختلف است به وزارت تعاون، کار رفاه اجتماعی داده است که معتقدمترین دلیل این واگذاری به وزارت رفاه، نقش سازمان  بهزیستی است.

دوم این که بهزیستی هم در ساختار درونخود باید به این باور برسد و ساختار سازمانی خود  را برای ایفای اینوظیفه مهم و ضروری در کشور آماده کند. سوم اینکه دولت باید در تغییر اینساختار  و تشکیلات اداری و  جذب نیروی انسانی متخصص و تامین منابع کمککند در غیر این صورت باید برای توسعه کمی پاسگاه و زندان و دادگاه پول بیشتریهزینه کند که  متاسفانه ظاهرا  علاقه‌مندی به هزینه کردن در این بخش هابیشتر است.

ایرنا: شما در انجمن ارتباطات بین‌المللی هم دارید و مسئولین ارشد مددکاری اجتماعی جهان بارها طی اینسه سال اخیر به ایران آمده بودند. نگاه مسئولان مرتبط مددکاری اجتماعی جهان بهبرنامه اورژانس اجتماعی چگونه است؟

چلک: طی سه سال اخیر به واسطهبرنامه های بین‌المللی و مراودات بین‌المللی که انجمن داشت خوشبختانه دبیر کلفدراسیون جهانی، رییس منطقه آسیا و اقیانوسیه، رییس انجمن بین‌المللی مدارس(دانشکاهها) مددکاری اجتماعی و اساتید به نام این حوزه ها و حوزه های مرتبط وارد ایرانشدند و از نزدیک این برنامه را دیدند و بسیار تحت تاثیر قرار گرفتند. نه این کهدرکشور های دیگر نباشد اما آنگونه که در ایران طراحی شده است متفاوت تر ازسایر کشورهاست. نه فقط این مسئولان، که در سال های قبل هم که بیشترین مدرس مااز سایر کشورها می آمدند اعتراف کرده بودند که بسیار متفاوت دیده شده است.

حتی در سومین گزارش جهانی مددکاریاجتماعی که دو سال قبل توسط فدراسیون جهانی منتشر شده بود یک صفحه به این برنامهاختصاص پیدا کرده بود. در مجمع جهانی  فدراسیون در سال ۲۰۱۸ در ایرلند این برنامه توسط من معرفیشد. همین طور در  کنفرانس های بین‌المللی متعدد که حضور داشتم این برنامه رامعرفی کردم.

در نشست منطقه آسیا و اقیانوسیههم که شهریور سال قبل در هندوستان برگزار شده از اورژانس اجتماعی ایران به عنوانبرنامه موفق در معرفی ظرفیت های مددکاری اجتماعی و نهادینه کردن رویکرد اجتماعینام برده شد. رییس انجمن مدارس زمانی اعلام کرده بود که اورژانس اجتماعی ایران،قابل صدور به جامعه جهانی است. همین طور دبیر کل فدراسیون در بازدیدی که ازاورژانس اجتماعی داشتند همین نظر را داشتند. این افراد با اکثر کشور های دنیاارتباط دارند و برنامه را می شناسند.

ایرنا: به عنوان موسس اورژانساجتماعی اکنون چه احساسی دارید؟ و آیا تابحال از شما تقدیر شده است؟

چلک: واقعیت این است که خیلیخوشحالم و حس خوبی دارم. تاسیس و راه اندازی این برنامه کار بسیار دشواری بود ولیتاسیس شد و جایگاه قانونی بهتری پیدا کرده است.

البته هنوز تا فراگیری، جامعیت، کفایتو پایداری و اثربخشی کار های مانده هم دارد که امید است توسط همکاران بهزیستیانجام شود.

ذات برنامه های اجتماعی همینگونه استکه به تدریج و با کندی کامل می شوند. متاسفانه تاکنون به خاطر تاسیس اورژانساجتماعی نه تنها  تقدیر نشدم بلکه بارها مورد توبیخ شفاهی هم قرار گرفتم ومشکلات متعددی برای من ایجاد کردند و هنوز هم دارند ایجاد می کنند. ولی من یکمددکار اجتماعی هستم و کارم را انجام می دهم. از کار کردن برای مردم خسته نمی‌شومهمه مشکلات را هم مثل عسل دوست دارم و برای من شیرین است.

سپاسگزاری از من مهم نیست من به عنوانیک مددکار اجتماعی ایرانی فقط وظیفه ام را انجام می دهم. خدا را سپاس می گویم کهمددکار اجتماعی هستم.

ایرنا: و سخن پایانی؟

چلک: همیشه گفتم سپاسگزار همهاز جمله مدیران و کارشناسان بهزیستی در ادوار مختلف، قوه قضائیه، وزارتخانه‌هایرفاه، کشور، ناجا، اصحاب رسانه هستم. همچنین کارشناسانی که ماه‌ها حقوق نمی‌گرفتندولی به دلیل وظیفه شناسی در کار کوتاهی نکردند و اگر امروز پرچم اورژانس اجتماعیدر کشور بالاست به خاطر همین ایثارها و فداکاری ها بود. کسانی که کتک خوردند، حبسشدند، بیمارستان بستری شدند، دیر حقوق گرفتند، کم حقوق گرفتند، شبانه روز کارکردند با کمترین امکانات و توجه به آنان. ولی خدمت کردن به مردمی را که گاهی اوقاتنزدیکترین کسان شأن زخمی عمیق در دلشان ایجاد می‌کردند را فراموش نکردند. از اصحابرسانه از جمله خبرگزاری ایرنا هم سپاسگزارم. به همه مخالفین هم خدا قوت می‌گویم وجلوی همه آنان سر تعظیم فرود می آورم و می گویم که دوستشان دارم چون موجب شدند دقتو تلاش بیشتری کنم و انتقادات صحیح کمک کرد تا کارهای اشتباه را تکرار نکنم و نقاطضعف را ببینم.منبع:خبرگزاری ایرنا/11 شهریور99

                    


موسس اورژانس اجتماعی:

مردم اورژانس اجتماعی را به مداخلاتقضایی ترجیح دهند(بخش اول)

تهران- ایرنا - موسس اورژانس اجتماعی از مردم خواست تا این نهاد را به مداخلات قضایی،ترجیح دهند و گفت: در اینصورت مشکلات مردم قبل از ورود ماموران انتظامی و قضایی حلخواهد شد.

سیدحسن چلک روز سه‌شنبه در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگار ایرنا به تشریح وضعیت و وظایف اورژانس اجتماعی پرداخت،وظایفی که بیش از همه به خشونت‌دیدگان خانگی از جمله کودکان آزار دیده، همسرانآزار دیده، سالمندان آزار دیده و معلولین آزار دیده، افرادی که قصد خودکشی دارندیا اقدام به خودکشی کرده‌اند و خانواده آنان، دختران و پسران فراری از منزل، نو دختران در معرض آسیب اجتماعی یا آسیب دیده اجتماعی می‌پردازد.

زوجین متقاضی طلاق و افراد در معرضبحران طلاق، کودکان خیابانی و حتی مبتلایان به اختلال هویت جنسی در معرض آسیب نیزبه گفته چلک از جمله دریافت‌کنندگان خدمات اورژانس اجتماعی به شمار می‌روند.

او که ریاست انجمن مددکاری اجتماعیایران را نیز برعهده دارد و عضو هیات رییسه منطقه آسیا و  اقیانوسیه فدراسیونجهانی مددکاران اجتماعی و عضو کمیته اخلاق این فدراسیون نیز هست، در این گفت وگواز راه‌های کمک‌رسانی اورژانس اجتماعی به خانواده‌ها مانند سامانه تلفنی ۱۲۳ و گروه‌های هدف این مرکز، می‌گوید ومی‌افزاید: افراد دارای اختلال هویت جنسی در سال‌های اول تاسیس در زمره دریافت‌کنندگانخدمات اورژانس اجتماعی پیش‌بینی نشده بودند اما بعدها حسب ضرورت مشمول گروه‌هایهدف این مرکز، قرار گرفتند.

با هم این گفت و گو را می خوانیم.

ایرنا: با توجه به سالگردتاسیس اورژانس اجتماعی در هشتم شهریور، ضمن یادآوری تاریخچه مختصری از تاسیس اینمرکز، مردم از طریق چه راه‌هایی می‌توانند از اورژانس اجتماعی، کمک بگیرند؟

چلک: برنامه اورژانس اجتماعی باسه ویژگی به موقع بودن، در دسترس‌بودن و تخصصی‌بودن، در اردیبهشت ۱۳۷۸ تدوین شد و در ۲۲ و ۲۳ اردیبهشت همان سال در گردهماییمسئولان امور آسیب دیدگان اجتماعی سراسر کشور در شیراز مورد بررسی قرار گرفت و پساز تأیید نهایی با حمایت رئیس و معاون اجتماعی وقت سازمان بهزیستی در کشور اجراییشد. استان یزد اولین استانی بود که در هفته دولت آن سال مرکز اورژانس اجتماعی راراه اندازی کرد. بوشهر، اصفهان، خراسان بزرگ، گیلان، مازندران، کرمان و تهران جزوهشت استانی بودند که در همان سال اورژانس اجتماعی را راه اندازی کردند و می‌توانمبگویم که اورژانس اجتماعی اکنون وارد 23 سالگی شده است.

اورژانس اجتماعی در حال حاضر شاملچهار فعالیت مرکز مداخله در بحران فردی، خانوادگی و اجتماعی به نام مرکز مادراورژانس اجتماعی، پایگاه خدمات اجتماعی یا همان ایستگاه اورژانس اجتماعی، خط تلفناورژانس اجتماعی (۱۲۳) وخدمات سیار اورژانس اجتماعی است و اکنون در همه استان‌های کشور فعالیت دارد.مردم می توانند با مراجعه حضوری به مرکز مادر اورژانس اجتماعی یا همان مرکز مداخلهدر بحران یا پایگاه خدمات اجتماعی یا خودروهای خدمات سیار از خدمات استفاده کنندیا اینکه با خط اورژانس اجتماعی با شماره ۱۲۳ تماس بگیرند.

ایرنا:‌ چند خودرو دراختیار کارشناسان مربوطه در اورژانس اجتماعی آماده خدمت‌رسانی به صورت سیار بهمردم هستند؟

چلک: خدمات سیار اورژانساجتماعی در گذشته به شکل کنونی که دارای خودروی یک شکل باشند، نبود. از همانسال ۱۳۷۸ ازطریق خودروهای اداری یا آژانس‌ها، پیگیری‌ها و مداخله در محل انجام می‌شد. بهمنسال ۱۳۷۸ دراصفهان یک دستگاه مینی بوس وسال ۱۳۷۹دو دستگاه مینی بوس درتهران  برای این کار اختصاص پیدا کرده بود. در مقطعیهفت دستگاه خودروی ون توسط سازمان‌های بین‌المللی برای این کار در نظر گرفته شدهبود در شهرستان‌ها هم نوع خودروها متفاوت بود. خودروهای موجود یک‌شکل با شناسهمشخص در ۲۵خرداد ۱۳۸۷ درتهران در محل نمایشگاه بین المللی تهران با ۵۰ خودرو افتتاح شد که در سال ۱۳۸۶ خریداری شده بودند. در حال حاضر فکرمی‌کنم حدود ۳۰۰خودرو را شامل می‌شود و گویا در حال افزایش هم هست. چون بر اساس جزء ۳ بند ب» ماده ۸۰ قانون برنامه ششم توسعه در شهرهایبالای ۵۰هزار نفر این برنامه توسعه پیدا کرد که در بیش از ۱۵۰ شهر در یک سال تأسیس شدند.

ایرنا: اورژانس اجتماعی چهاهدافی را دنبال می کند؟

چلک: اورژانس اجتماعی برنامه‌ایاست که هدفش پر شدن فاصله بین خانه تا کلانتری است تا افراد مشمول این برنامه برایهر موضوعی سراغ پاسگاه و دادگاه نروند و پرونده قضائی نداشته باشند. ولی اهدافمهمی را برایش متصور بودیم که شامل شناسایی مناطق و کانون‌های آسیب زا و آسیب‌هایشایع و در حال شیوع به صورت کشوری، منطقه‌ای و محلی، تقویت مداخله‌های اجتماعی وروانی قبل از مداخله‌های قضائی-انتظامی، مداخله در بحران‌های فردی، خانوادگی واجتماعی و تسهیل دسترسی افراد به خدمات تخصصی مورد نیاز است. توانمند سازی افرادمشمول به صورت بازگشت به خانواده، فراهم کردن زمینه زندگی مستقل یا ارجاع به مراکزمرتبط، ارائه نظرات کارشناسی و مشاوره‌ای به مراجع قضائی حسب درخواست، تبادلاطلاعات و آمار مربوط با سازمان‌های ذی ربط با رعایت قوانین و مقررات مربوط ازدیگر اهداف به شمار می‌روند.

ایرنا: گروه های هدفاورژانس اجتماعی چه کسانی هستند؟ آیا افراد دارای اختلال هویت جنسی نیز می‌تواننداز اورژانس اجتماعی خدمات دریافت کنند؟

چلک: گروه‌های هدف اورژانساجتماعی شامل خشونت دیدگان خانگی از قبیل کودکان آزار دیده، همسران آزار دیده،سالمندان آزار دیده و معلولین آزار دیده، افرادی که قصد خودکشی دارند یا اقدام بهخودکشی کرده‌اند و خانواده آنان، دختران و پسران فراری از منزل، ن و دختران درمعرض آسیب اجتماعی یا آسیب دیده اجتماعی، زوجین متقاضی طلاق و افراد در معرض بحرانطلاق، کودکان خیابانی، مبتلایان به اختلال هویت جنسی در معرض آسیب از جمله دریافتکنندگان خدمات اورژانس اجتماعی هستند و افراد دارای اختلال هویت جنسی در سال‌هایاول پیش بینی نشده بودند که بعدها حسب ضرورت و چون کار آنها از طریق مرکز مداخلهدر بحران پیگیری می‌شد به افراد مشمول اضافه شدند که در آئین نامه سال ۱۳۹۲ هیأت دولت اضافه شدند. البته درشرایط بحران های طبیعی و غیرطبیعی هم الان حضور پیدا می کنند و به این گروه هایهدف خدمات می دهند.

ایرنا: به نظر می‌رسد وظیفهاورژانس اجتماعی و کار کردن در حوزه آسیب‌های اجتماعی، ماهیت فرابخشی دارد. همکاریاورژانس اجتماعی با نهادهای دیگر به چه شکل است؟

چلک: دقیقا به نکته مهمی اشارهکردید. در این برنامه با توجه به ماهیت کار و گروه های هدف و نوع مداخلات موردنیاز، همکاری‌های درون و برون سازمانی بسیار مهم بوده، هستند و خواهند بود. درابتدای کار همکاری‌های برون سازمانی خوب و همکاری‌های درون سازمانی بسیار ضعیفبود. به عنوان مثال با قوه قضائیه تفاهم نامه داشتیم، معاون مربوطه این قوه، نامه‌ایبه مراکز استان‌ها ارسال کرده بود تا همکاری کنند. وزارت کشور و نیروی انتظامیهمکاری خیلی خوبی داشتند. ولی در داخل سازمان این همکاری ضعیف بود. دلایل متعددیداشت. از جمله اینکه معمولاً ساختارهای سنتی از تغییر گریزان هستند یا هراس دارندچون کارشان با اجرای این برنامه‌ها بیشتر می‌شد، یا مراجعه از طریق اورژانساجتماعی به واحدهای دیگر بیشتر می‌شد. به طور مثال برای شناسایی کودک بد سرپرستقبل از این برنامه سیستم شناسایی فعالی وجود نداشت. پس طبیعی بود با توسعه اینبرنامه سر آنها به هم به اصطلاح شلوغ می‌شد. از سوی دیگر دغدغه‌ها هم بی دلیل نبودچون بودجه و نیروی انسانی کافی نداشتند، یا در حوزه‌های دیگر هم همین طور. ولی اگرقرار بود همه چیز یکجا ایجاد شود بدون شک تا الان یک مرکز هم راه اندازی نمی‌شد.ضمن اینکه نمی‌شد نسبت به نیازهای جامعه هدف بی تفاوت بود و اطمینان داشتم کهرویکرد غیر فعال اثر بخشی لازم را ندارد به همین دلیل با انتخاب رویکرد فعال اینبرنامه تأسیس شد. بعدها این همکاری‌ها بهتر شد. برای سایر سازمان‌ها هم در آئیننامه سال ۱۳۸۲وظایفی پیش بینی شده که علاوه بر دستگاه‌هایی که قبلاً اشاره کردم لازم است بهوزارت ارتباطات اشاره کنم که همکاری بی‌نظیری داشت.

ایرنا: ارتباط برنامهاورژانس اجتماعی با حوزه های قضایی و انتظامی چه است؟

چلک: به دلیل ماهیت فرابخشیتعامل خوب بین پلیس و قضات، تأثیر چشمگیری در تحقق اهداف برنامه اورژانس اجتماعیدارد ولی اورژانس اجتماعی یک برنامه اجتماعی است و اساس پذیرش آن هم بصورت خودمعرفو غیر اجباری است. ولی برای ارائه خدمات حتما نیاز به همکاری‌های همکارانقضائی و انتظامی هست. اما همیشه گفتم اورژانس اجتماعی گشت ارشاد نیست ولی آرزو می‌کنمبه جایی برسیم اگر روزی مردم به خدمات مداخله ای در حوزه افراد مشمول برنامه نیازداشتند اورژانس اجتماعی را به مداخلات قضایی ترحیح دهند تا مشکلاتشان قبل از ورودماموران انتظامی و قضایی حل شود تا از این طریق قضازدایی جنبه عملیاتی‌تری به خودبگیرد. ضمن اینکه معتقدم پذیرش اجتماعی پس از بروز مشکل هنگامی که فرد وارد زندانیا وارد چرخه قضایی می‌شود به مراتب سخت‌تر از اورژانس اجتماعی است.

ایرنا: توسعه اورژانساجتماعی را در سال‌های اخیر چگونه بود؟

چلک: از نظر کمی توسعه بیشتریپیدا کرده زیرا دولت براساس تکلیف ماده ۸۰ برنامه ششم توسعه مقدمات توسعه اینبرنامه مهم را فراهم ساخته گرچه هنوز کامل نشده ولی توسعه این تعداد در طولیک سال می‌تواند مورد توجه باشد. بدون شک توسعه اورژانس اجتماعی در شهرهای جدیدکمک می‌کند تا این برنامه فراگیرتر شده و افراد بیشتری از خدمات شبانه روزی،رایگان و تخصصی این برنامه در مناطق بیشتری از کشور بهره‌مند شوند.

البته برای نهادینه شدن این برنامهتوجه به چند نکته اساسی است و نباید فقط به توسعه کمی ناقص بسنده کرد. ضمن تکمیلتوسعه کمی کارهای انجام شده، برای توسعه کیفی هم باید تمهیداتی اتخاذ شود تا ارائهخدمات این برنامه زمینه رضایت بیشتر خدمت گیرندگان را فراهم کند. از جمله اینموارد می‌توان به امنیت شغلی کارشناسان، تکمیل چهار برنامه اورژانس اجتماعی شاملمرکز مداخله در بحران فردی، خانوادگی و اجتماعی، پایگاه خدمات اجتماعی، خط تلفناورژانس اجتماعی (۱۲۳) وخدمات سیار اورژانس اجتماعی، تلاش برای افزایش هماهنگی‌ها و همکاری‌های درونسازمانی در حوزه‌های کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست، ن سرپرست خانوار، افراددارای معلولیت، سالمندان، بیماران روانی مزمن، سو مصرف مواد مخدر و روان گردان‌ها،پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی، مشاوره و خدمات روانشناختی، هماهنگی‌های برونسازمانی با دستگاه‌های مرتبط اطلاع‌رسانی فراگیر و مستمر برای شناسایی بیشتر مردمو دستگاه‌های مرتبط، تکمیل خدمات دیگری که از سال ۱۳۷۸ شروع شده و نیاز به توسعه دارد تا درارتقای خدمات اورژانس اجتماعی موفقیت بیشتری حاصل شود از قبیل خانه سلامت برایدختران، بازپروری ن آسیب‌دیده اجتماعی، مداخله در خانواده به منظور کاهش طلاق،شناسایی و جذب کودکان خیابانی، تولید دانش بومی مرتبط با گروه‌های هدف و موضوعاتمرتبط از جمله این موارد می‌باشد که امید است با تدبیر بهتر تحقق پیدا کند.

ایرنا: ‌نظر شما در خصوصواگذاری به بخش خصوصی چیست؟

چلک: همیشه مخالف واگذاری این کار به بخش غیر دولتی و خصوصی بودم وهستم زیرا این کار را از جنس موضوعات حساس و حاکمیتی تلقی می‌کنم. به جز پایگاهخدمات اجتماعی که با رویکرد محله محوری مشارکت مردم است و می‌توان آن را واگذارکرد ولی بقیه موارد را باید دولتی نگه داشت. بخش‌های خصوصی و غیر دولتی می‌توانند ظرفیت‌هایخود را برای توانمند سازی افراد در اختیار مجریان این برنامه قرار دهند.

به عنوان مثال در قالب مسئولیتاجتماعی بنگاه‌های بخش خصوص برای تأمین زیر ساخت و اشتغال افراد و . کمک کند یاخیرین هم همینطور. همه کمک‌ها که نباید ااما بطور مستقیم با دست خودشان ارائهشود. مهم نیت‌شان هست که ثواب کار خیرشان را می‌بینند. یک اشتباه در این برنامه میتواند حیثیت کشور را خدشه دار کند و اعتماد و اطمینان به این برنامه اجتماعی وسازمان بزرگ بهزیستی را خدشه دار کند. باید خیلی مراقب بود.

ایرنا: تناقض‌هایی دربارهسال فعالیت اورژانس اجتماعی وجود دارد، نظر شما در این باره چیست؟ اورژانس اجتماعیدر هیات دولت مصوبه ای مرتبط دارد؟

چلک: اورزانس اجتماعی سال 1378تاسیس شد.ولی به منظور نهادینه شدن همکاری‌های بین بخشی سال ۸۷ و ۸۸ پیش نویس لایحه‌ای را نوشتیم کهبتواند پس از طی مراحل اداری تبدیل به قانون شود. ابتدای سال ۸۹ من از دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعیبهزیستی رفتم و بعدا که در سال ۹۰مسؤلیت دفتر امور آسیب‌های اجتماعی وزارت رفاه به من سپرده شد با همکاری بهزیستیپیش‌نویس آئین‌نامه‌ای را نوشتیم و به دولت ارسال کردیم.

پس از بررسی‌های کارشناسی در کمیسیوناجتماعی و دولت، آئین نامه یک بار در ۲۶شهریور سال ۹۱با انجام اصلاحاتی در دولت به تصویب رسید. پس از انجام اصلاحات مجدداً در خرداد ۹۲ تصویب و ابلاغ شد. البته عنوان آئین‌نامهمصوب هیئت وزیران فوریت های اجتماعی» است و چون دولت نمی‌توانست در مستندات ازاصطلاحات لاتین استفاده کند فوریت جایگزین اورژانس شد که متأسفانه برخی از افرادهمین را بهانه می‌کنند و تاریخ راه اندازی اورژانس اجتماعی را سال ۹۲ اعلام می‌کنند.

در حالی که در موافقتنامه‌های بودجه،تشکیلات اداری مراکز، مصوبه راه اندازی خط تلفن اورژانس اجتماعی ۱۲۳ در سال ۱۳۸۳ و خدمات سیار اورژانس اجتماعی گویایواقعیت تاریخ راه اندازی اورژانس اجتماعی است و نمی‌توان آن را تحریف کرد.سال 1378سال تاسیس است.


.منبع:ایرنا/11 شهریور99



http://jamejamdaily.ir/Resource/images/titrbullet.pngبیش از 2 دهه از فعالیتاورژانس‌اجتماعی می‌گذرد؛ آیا این نهاد توانسته گرهی از آسیب‌های اجتماعی کشور بازکند؟

اورژانس کمرنگ اجتماعی

سرعتآسیب‌های اجتماعی کاهش نیافته‌است، چارچوب خانواده‌های زیادی هر روز به دلیل مسائلمختلفی مانند اعتیاد، حاشیه‌نشینی و طلاق سست می‌شود. برای رفع این مشکلات نسخه‌هایزیادی تاکنون پیچیده شده‌است؛ اما به نظر می‌رسد تلاش‌ها تاکنون آن‌طور که بایدکارساز نبوده‌است. برای نمونه حدود 23 سال پیش فعالیت اورژانس‌اجتماعی در کشورمانکلید خورد اما هنوز هم شهروندان زیادی با فعالیت این نهاد آشنا نیستند و در معابرشهر نیز خودروهای این نهاد حضور کمرنگی دارند. هرچند کارشناسان و مددکاران اجتماعیدر اورژانس‌اجتماعی تلاش دارند با مداخله مناسب مرهمی باشند بر زخم‌های آسیب‌هایاجتماعی که هر روز خانواده‌های بیشتری را درگیر می‌کند.‌ اما می‌توان گفت این نهادهنوز آن طور که باید نتوانسته تاثیرگذار باشد. بخشی از این مساله به بی‌توجهیمدیران به این نهاد برمی‌گردد، چراکه قرار بود شهرهایی با بیش از 50 هزار نفرجمعیت به اورژانس‌اجتماعی مجهز شوند، اما نمی‌توان منکر شد که این روزها حتی درکلانشهرهایی همچون تهران هم دسترسی به اورژانس‌اجتماعی به آسانی میسر نیست، برخینبود نیروی انسانی متخصص و آموزش‌دیده را دلیل این ضعف می‌دانند، اما ریشه‌های اینضعف را می‌توان خارج از دستگاه‌های مسؤول نیز دید.

هدفاصلی اورژانس‌اجتماعی پر شدن فاصله بین خانه تا کلانتری است، تا به این ترتیبافراد مشمول این برنامه برای هر موضوعی سراغ پاسگاه و دادگاه نروند و پرونده قضایینداشته‌باشند. البته این صورت ماجراست، وگرنه در ابتدای تشکیل این سازمان دستیابیبه اهداف دیگری نیز برای آن در نظر گرفته شده‌بود.  اهدافی که حسن چلک،رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران و ایده‌پرداز اورژانس‌اجتماعی در کشورماندرباره‌اش به ما می‌گوید: در ابتدا فکر می‌کردیم می‌توانیم برنامه‌های زیادی رادر این سازمان اجرایی کنیم؛ برنامه‌هایی شامل شناسایی مناطق و کانون‌های آسیب‌زا وآسیب‌های شایع و در حال شیوع به صورت کشوری، منطقه‌ای و محلی، تقویت مداخله‌هایاجتماعی و روانی قبل از ورود نهادهای قضایی و انتظامی، مداخله در بحران‌های فردی،خانوادگی و اجتماعی، توانمندسازی آسیب‌دیدگان اجتماعی با فراهم کردن شرایط لازمبرای بازگشت آنها به خانواده یا ایجاد زمینه‌های زندگی مستقل برای آنها یا ارجاعاین افراد به مراکز نگهداری مرتبط، ارائه نظرات کارشناسی و مشاوره‌ای به مراجعقضایی برحسب درخواست و تبادل اطلاعات و آمار مربوط با سازمان‌های ذی‌ربط. امااکنون که چند سال از آغاز فعالیت اورژانس‌اجتماعی می‌گذرد، متاسفانه هنوز هم بخشزیادی از این اهداف محقق نشده‌است


برنامه‌هایپردردسر


تنوعگروه‌های هدف مرتبط با خدمات اورژانس‌اجتماعی از جمله مهم‌ترین چالش‌هایی است کهدر سال‌های گذشته پیش روی این نهاد قرار گرفته‌است. زیرا براساس اهداف اولیه تشکیلاورژانس‌اجتماعی، همه خشونت‌دیدگان خانگی از قبیل کودکان آزاردیده، همسران،سالمندان و افراد دارای معلولیت، کسانی که قصد خودکشی دارند یا اقدام به خودکشیکرده‌اند، دختران و پسران فراری از منزل، ن و دختران در معرض آسیب اجتماعی وبسیاری از دیگر آسیب‌دیدگان اجتماعی جزو گروه‌های هدف این نهاد محسوب می‌شوند.


اماهمین نکته که اورژانس‌اجتماعی توانسته‌است با وجود این گروه‌های هدف در طول اینسال‌ها به فعالیت خود ادامه دهد، ناشی از حمایت‌های دولتی به‌خصوص در زمینه تعریفجایگاه این نهاد در مقررات رسمی کشور بوده‌است. نکته‌ای که چلک با اشاره بهآن می‌گوید: ما برای نهادینه شدن همکاری‌های بین بخشی با اورژانس‌اجتماعی، در سال‌های۸۷ و ۸۸ پیش‌نویس لایحه‌ای رانوشتیم که بتواند پس از طی مراحل اداری تبدیل به قانون شود. آیین‌نامه مربوط بهتعریف برنامه‌های اورژانس اجتماعی نیز بالاخره در ۲۶ شهریور سال ۹۱ با انجام اصلاحاتی درهیات دولت به تصویب رسید و در نهایت، این آیین‌نامه پس از انجام اصلاحات مجددا درخرداد ۹۲ تصویب و ابلاغ شد


 
آن‌طور که رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران توضیح می‌دهد، درابتدای ابلاغ برنامه‌های اورژانس‌اجتماعی، همکاری‌های برون‌سازمانی قوی و همکاری‌هایدرون‌سازمانی ضعیفی با این نهاد انجام می‌شود. او در این‌باره می‌گوید به طور مثالدر سال‌های اول، اورژانس‌اجتماعی با قوه قضاییه تفاهم‌نامه‌ای را امضا می‌کند ووزارت کشور و نیروی انتظامی هم همکاری‌های مناسبی را با این نهاد آغاز می‌کنند،اما به نظر چلک، در آن سال‌ها همکاری بخش‌های مختلف سازمان بهزیستی بااورژانس‌اجتماعی ضعیف بود.  چلک هراس از تغییر را مهم‌ترین علت سنگ‌اندازی‌هایدرون‌سازمانی پیش پای اجرای برنامه‌های اورژانس‌اجتماعی تعریف می‌کند و توضیح می‌دهد:معمولا ساختارهای سنتی از تغییر گریزان هستند، چون می‌ترسند با این کار ناچار بهانجام کارهای بیشتری باشند. بعد از ابلاغ برنامه‌های اورژانس‌اجتماعی نیز همه می‌دانستندبا این کار مراجعه از طریق اورژانس‌اجتماعی به واحدهای دیگر بیشتر می‌شود و این بهباور برخی مدیران یعنی دردسر بیشتر


اورژانس‌اجتماعیبا رویکرد اجتماعی


اورژانس‌اجتماعییک نهاد خدمات‌محور در حوزه رفع آسیب‌های اجتماعی است و اساس پذیرش آن هم به‌صورتخودمعرف یا داوطلبانه است. بر همین اساس، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران تاکیددارد که نباید هیچ‌گاه اورژانس‌اجتماعی را با گشت ارشاد اشتباه گرفت.


ازسویی دیگر، برخی کارشناسان حوزه آسیب‌های اجتماعی معتقدند مددکاران اورژانس‌اجتماعیباید به واسطه برخورد با گروه‌های هدف آسیب‌دیده، مجهز به وسایل دفاع شخصی باشند.اما این ایده، سخت مورد انتقاد مسؤولان اورژانس‌اجتماعی‌است.   چلک نیز درباره علت این مخالفت توضیح می‌دهد: مددکار اجتماعی یک خدمتگزار بارویکرد اجتماعی است نه پلیسی. حال اگر مددکاری شوکر و باتوم و. به همراه داشته‌باشد،از نظر شخص آسیب‌دیده اجتماعی دیگر فرقی با پلیس ندارد. بنده به‌عنوان رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران بر این باورم که تجهیز مددکار اجتماعی به وسایل دفاع شخصیبا روح این شغل در تضاد است

 

چتربهزیستی سالم است؟


کندیدر مداخله آسیب‌های اجتماعی، دست و پاگیر بودن بروکراسی‌های دولتی و تامین نشدنمنابع مالی لازم، از جمله دلایلی است که برخی را به این باور رسانده که سازمانبهزیستی، ارگان مناسبی برای اداره اورژانس‌اجتماعی نیست و به نوعی چتر حمایتی ایننهاد بر سر اورژانس‌اجتماعی دارای حفره است. آنها با این توجیه که نگاه مسؤولاناین سازمان به نوعی دردسر تازه‌ای برای آنهاست، تلاش دارند اورژانس‌اجتماعی را بهبخش خصوصی تحویل دهند. با این حال، موسس اورژانس‌اجتماعی تاکید دارد که هموارهمخالف واگذاری این نهاد به بخش غیردولتی بوده‌است. او می‌گوید مداخله فوری برایرفع آسیب‌های اجتماعی از جنس موضوعات حساس و حاکمیتی است و به جز پایگاه خدماتاجتماعی که رویکرد آن محله‌محور است، حتما باید سایر بخش‌های مربوط به اورژانس‌اجتماعیدر نهادهای دولتی باقی بماند.  چلک البته از جمله کارشناسانی است کههنوز اعتقاد دارد اورژانس‌اجتماعی باید زیر چتر سازمان بهزیستی باقی بماند.


اودلایل خود را در این‌باره این‌طور شرح می‌دهد: هیچ سازمانی به اندازه بهزیستیصلاحیت حرفه‌ای و تخصصی سرپرستی از اورژانس‌اجتماعی را ندارد. البته مسؤولانبهزیستی باید ساختار درونی این سازمان را برای ایفای وظایف اورژانس‌اجتماعی آماده‌ترکنند. همچنین دولت باید در تغییر ساختار این نهاد و تشکیلات اداری آن و جذب نیرویانسانی متخصص و تامین منابع لازم کمک کند. مسؤولان دستگاه اجرایی باید به این نکتهتوجه داشته‌باشند که در صورت هزینه نکردن برای تقویت اورژانس‌اجتماعی، باید برایتوسعه کمی پاسگاه‌ها و زندان‌ها پول بیشتری هزینه کنند که متاسفانه ظاهرا علاقه‌مندیبه صرف بودجه در این راه‌ها بیشتر است.» 


اورژانس‌اجتماعیزیر ذره‌بین نقد


انتقادهابه عملکرد اورژانس‌اجتماعی، چندان تازه نیست و کارشناسان حوزه آسیب‌های اجتماعیسال‌هاست نقدهایی را به آن وارد می‌کنند. تعدادی از این کارشناسان بر این باورنداورژانس‌اجتماعی نه فقط کارایی لازم را در بیش از دو دهه فعالیت خود نداشته‌است،بلکه این ایده اصلا پاسخگوی مشکلات آسیب‌دیدگان اجتماعی نیست.


 
به باور این دسته از کارشناسان، اورژانس‌اجتماعی اصولا هیچ کاراییمشخصی در ایران ندارد؛ زیرا در کشور ما این نهاد فقط افتتاح شده و در عمل هیچ بسترمناسبی برای فعالیت آن فراهم نشده‌است.


موضوعمتخصص نبودن بخش زیادی از کارکنان اورژانس‌اجتماعی نیز از جمله نقدهای است که درسال‌های اخیر به صورت مکرر به این نهاد وارد شده‌است؛ زیرا حتی براساس اذعان حسن چلک به عنوان بنیانگذار اورژانس‌اجتماعی، اکنون بسیاری از افراد شاغل در ایننهاد فاقد تجربه و تخصص لازم برای حمایت از آسیب‌دیدگان اجتماعی هستند. حتی بیشترافراد شاغل در اورژانس‌اجتماعی، مدرک تحصیلی مرتبط با این حرفه ندارند که این خودمعضلی بزرگ برای این اورژانس محسوب می‌شود.

نکتهدیگر آن است که با گذشت سال‌ها از تاسیس اورژانس‌اجتماعی، هنوز هم بخش زیادی ازمردم یا اصلا آن را نمی‌شناسند یا با کارکردهای آن آشنایی کافی ندارند. علت اصلیاین مساله هم ناکافی بودن تبلیغات برای ترویج برنامه‌های اورژانس‌اجتماعی در سطحجامعه است. البته برخی کارشناسان معتقدند در صورت بیشتر شدن حجم تبلیغات مربوط بهاورژانس‌اجتماعی، با توجه به گستردگی انواع آسیب‌های اجتماعی در سطح کشور، قطعاتعداد مراجعه‌کنندگان به این نهاد به نحو چشمگیری افزایش پیدا می‌کند. این در حالیاست که تعداد اندک نیروهای در اختیار اورژانس‌اجتماعی نمی‌تواند پاسخگوی مراجعاتفعلی آن باشد. البته برای رفع معضل کمبود نیروی انسانی اورژانس‌اجتماعی نیز سازمانبهزستی باید دست به جیب ببرد و افراد بیشتری را برای کار کردن در این نهاد دراختیار بگیرد، اما آنچه از حرف‌های مسؤولان این سازمان برمی‌آید، این است که فعلااین سازمان چنین پولی در بساط ندارد.

وقتیاز مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکار اجتماعی ایران نیز درباره ضعف‌هایاورژانس‌اجتماعی می‌پرسیم به ما می‌گوید شایسته‌سالاری و پاسخگویی در اورژانس‌اجتماعیکمرنگ است. به گفته او، کارشناسان اورژانس‌اجتماعی، باید همگی مددکار اجتماعیباشند تا بتوانند به جامعه هدف‌شان به‌درستی خدمات بدهند.‌ اما کمتر از 2 درصدکارمندان این نهاد، مددکار اجتماعی هستند و هیچ یک به استخدام سازمان بهزیستیدرنیامده‌اند.


اقلیماادامه می‌دهد: مشکل دیگر کمبود خانه امن برای ن و کودکان است، چراکه برخی خانه‌هایامن، به سازمان و ارگان‌های دیگر ‌ واگذار شده‌است.

منبع:رومه جام جم،10 شهریور99

 


شفافیت؛ کلید حفظ‌ مشارکت‌های اجتماعی‌
نویسنده : حسن چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی

بررسی تاریخ زندگی بشر نشان می‌دهد معمولا مردم در بحران‌ها به اشکال مختلف طبیعی و غیرطبیعی مشارکت بیشتری برای کمک به‌ همنوعان انجام می‌دهند.این مشارکت‌ها می‌تواند به‌روش‌های مختلف صورت گیرد؛ به‌عنوان‌مثال می‌توان به کمک‌های نقدی برای تأمین اقلام موردنیاز، بازسازی مناطق آسیب‌دیده و تأمین پوشاک و خوراک اشاره کرد که ‌‌ازجمله رایج‌ترین شیوه‌های کمک‌رسانی است.  ‌ شیوه دیگر مشارکت برای رفع مشکلات کمک‌های غیر نقدی است که به‌جای پرداخت مستقیم پول، لوازم و اقلام موردنیاز تأمین می‌شود.در دوران کرونا بارها شاهد اخباری بودیم که مردم لوازم بهداشتی و درمانی از قبیل ماسک، شوینده، تجهیزات پزشکی، بسته‌های آذوقه و . تهیه‌کرده و بین افراد مختلف نیازمند ‌توزیع کرده‌اند. شیوه دیگر مشارکت مردم در شرایط بحرانی ارائه مستقیم خدمت است.به‌عنوان‌مثال، کادر درمانی بدون دریافت پول خدمات مرتبط ارائه می‌کنند. یا افراد برای نظافت مراکز درمانی مراجعه و کمک می‌کنند. برخی بنگاه‌ها و شرکت‌ها هم در قالب مسؤولیت اجتماعی در این شرایط فعالیت‌های انسان دوستانه خود را افزایش می‌دهند تا کمکی به افراد درگیر بحران‌ کرده باشند. دراین‌بین مهم این است که هر چه مردم مشارکت بیشتری داشته باشند، مدیریت بحران‌ و ارائه خدمات ‌ به افراد نیازمند بهتر صورت می‌گیرد‌.
همچنین یکی از راه‌های افزایش و استمرار این مشارکت‌ها اعتمادسازی است و معمولا در جوامعی که سرمایه اجتماعی بالاتر باشد، این میزان مشارکت بیشتر خواهد بود و نشان می‌دهد اعتماد اجتماعی بالا معمولا زمینه مشارکت بیشتر را فراهم می‌کند. علاوه بر این،‌ برخی مواقع درخواست مسؤولان عالی‌رتبه کشورها ازجمله رهبران دینی یا ی و حتی قومی می‌تواند در شرایط بحرانی بر میزان مشارکت مردم بیفزاید. همین‌طور گروه‌های مرجع و افراد شناخته‌شده در عرصه‌های ورزشی، هنری
و .نیز ازجمله گروه‌های تأثیرگذار برافزایش میزان مشارکت در شرایط بحرانی هستند. در کنار فعالیت این افراد و گروه‌ها نکته مهم در جلب مشارکت و پایداری آن شفافیت، اطلاع‌رسانی صحیح و مستمر و مبتنی بر شواهد واقعی است‌. هرقدر شفافیت بیشتر و نیازهای واقعی شناسایی شود و نحوه عملکرد به‌موقع و دقیق در دسترس مردم  قرار بگیرد‌.احتمال پایداری و استمرار و حتی افزایش کمک‌ها و حمایت‌های مردمی و بنگاه‌ها را شاهد خواهیم بود که پشتوانه بزرگ و مهمی برای کشور در جهت افزایش همبستگی اجتماعی هم خواهد بود.  افزون بر این، باید یادآور شد انتخاب روش‌های مناسب و آسان و خلاقیت در اطلاع‌رسانی و بهره‌گیری از ظرفیت ‌ فناوری‌های نوین، رسانه‌ها و سازمان‌های غیردولتی‌ برای جلب مشارکت مردم و تسهیل ارائه کمک‌ها چه نقدی و چه غیرنقدی نیز نقش مهمی در افزایش مشارکت مردم خواهد داشت.
منبع: رومه جام جم. شهریور99

یادداشت:نخبگان» معلمشوند

سیدحسن ‌چلک.

رییس انجمن مددکاران اجتمای ایران

(رومه شرق/16 شهریور99)

باتوجه به شروع سال تحصیلی ، این آغاز را  تبریک می‌گویم. خاطرم هست زمان ماوقتی می‌شنیدیم فردی برای معلمی (دانشگاه تربیت معلم) قبول شده است، کلی ذوق می‌کردیمدر‌واقع به دلیل پایگاه و منزلت اجتماعی‌ای هکه معلمان داشتند و افتخار بود. البتهالان هم از نظر من معلمی افتخاری بزرگ است. ولی کمی جلوتر که آمدیم به مرور زماناین منزلت اجتماعی متأسفانه به دلایل مختلف کمتر جلوه داده شده است. بر این باورمکه آموزش‌و‌پرورش برای توسعه و ارتقای کیفیت آموزش چاره‌ای ندارد جز  اینکهدر انتخاب معلمان شرایطی را فراهم کند تا نخبگان رشته‌های مختلف برای معلم‌شدنپیشگام شوند. البته ت‌گذاران کلان کشور در این مسیر نقش بسیار مهم و اساسیدارند تا این منزلت اجتماعی را به معلمان برگردانند تا نخبگان خود برای معلم‌شدنپیشگام شوند. بدون شک تأکید بر تربیت انسان شایسته بدون حضور این نخبگان ممکن استبه آسانی میسر نشود. در این صورت نیروی انسانی بی‌کیفیت به آموزش‌و‌پرورش واردنخواهد شد. البته باید سپاسگزار معلمان فعلی هم باشیم که تلاش ارزنده‌ای دارند ولیواقعیت این است که الان کمتر کسی است که در رتبه‌های بالای کنکور انتخاب‌های اولخود را معلمی تعیین کند. بدون شک کشوری که آموزش‌و‌پرورش قدرتمندترین و مهم‌تریندستگاه اجرائی آن باشد این فضا و شرایط هم برای حضور نخبگان و بهترین‌ها در مدارسفراهم و هموار خواهد شد. هزینه‌کردن در مدارس، سرمایه‌گذاری ارزشمندی برای هرکشوری از جمله کشور ما محسوب می‌شود. بی‌دلیل نیست که در ادیان مختلف الهی از جملهدین اسلام بر اهمیت آموزش‌و‌رورش و کسب علم تأکید می‌شود و برای کسانی که در تعلیم‌وتربیتبودند احترام و جایگاه ویژه‌ای قائل بودند. بپذیریم که اگر قرار است معلمان فقط ازطریق دو دانشگاه شهید رجایی و فرهنگیان تربیت و جذب آموزش‌و‌پرورش شوند که به‌دلیلنیاز به آموزش‌ها‌ی خاص یک راهکار خوب است، تمهیداتی اتخاذ شود که دروازه ورودبرای نخبگان تسهیل شود. ضمن اینکه به نظر می‌رسد برای نخبگانی که به هر دلیلیامکان جذبشان در این دو دانشگاه فراهم نشد، شرایط ورودی تعیین شود تا در صورتتمایل از ظرفیت این نخبگان هم بعد از فارغ‌التحصیلی در مدارس استفاده شود. وقتی باتعدادی از دوستان که ژاپنی بودند صحبت می‌کردم تأکید خاصی داشتند که معلمان شأن ومنزلت اجتماعی بالایی در آن کشور دارند و معتقد بودند ژاپن از طریق مدارس ساخته شدچون مدارس بهترین‌ها را در اختیار دارند و از همین طریق پیشرفت کشورشان رقم خورد.بررسی‌ها نشان می‌دهد که با وجود دگرگونی‌های اقتصادی و اجتماعی صد سال اخیر درژاپن، معلمان همیشه منزلت اجتماعی بالایی داشته‌اند. آنها به‌طور مستمر در دوره‌هایآموزش ضمن خدمت شرکت کرده و کیفیت علمی لازم را برای تدریس در مدارس به عنوان معلمپیدا می‌کنند؛ البته این موضوع فقط به ژاپن برنمی‌گردد. در میان کشورهای جهان،آلمان و کره‌جنوبی هم بیشترین حقوق را به معلمانشان پرداخت می‌کنند. در کشورهاییاز قبیل هلند، انگلیس، لوکزامبورگ، ایرلند، دانمارک، استرالیا و چند کشور دیگر هممعلم از حقوق بالایی برخوردار است. پس یک راهکار دیگر برای ارتقای کیفی خدمات توجهبه کیفیت آموزش‌های ضمن خدمت است. یک راه دیگر برای جذب نخبگان این است که ت‌گذاری‌هایمربوط به حقوق و مزایا برای معلمان بازنگری جدی شوند. به‌گونه‌ای که معلمان ازبالاترین حقوق و مزایا در کشور بهره‌مند باشند و حتی معلمان را از پرداخت مالیاتبر حقوق معاف کنند و حقوق بعد از اشتغالشان (زمان بازنشستگی) هم مثل حقوق زماناشتغالشان باشد. این راه‌ها نخبگان را تشویق خواهد کرد تا انتخاب اول خود را آموزش‌و‌پرورشقرار دهند. در این صورت امیدواری به پیشرفت و توسعه کشور در آینده بیشتر و بیشترخواهد شد. بر این باورم که آینده هر کشوری از جمله ایران از مدرسه ساخته و تعیینمی‌شود.

 


قربانی،متهم نیست!

چالش‌های پیش ‌رویافشاگری‌های مجازی درباره آزار و جنسی درگفت‌وگو با کارشناسان آسیب‌هایاجتماعی

 

یکتافراهانی ـ‌ خبرنگار

خشونتو آزار، اشکال و مراتب مختلفی دارد اما در این میان خشونت و آزار جنسی یکی ازمعدود جرم‌هایی در دنیاست که در آن احساس شرم و گناه قربانی گاهی مانع از پیگیریجرم مجرم می‌شود و حتی در بسیاری موارد قربانی خود را هم مقصر می‌داند. بررسی نحوهرسیدگی به پرونده‌های شکایت علیه های جنسی در کشورهای مختلف بسیار متفاوت استاما اینگونه بررسی‌ها در بسیاری از کشورها نشان از آن دارد که ناهنجاری‌هایمردسالارانه اغلب قربانی را هم زیرسؤال می‌برد. ضمن اینکه مجرم نیز خیلی راحت یاموضوع را کتمان می‌کند یا قربانی را هم در ارتکاب جرم خود مجرم می‌شناسد. در ایرانآزارهای جنسی نه در محیط کار و تحصیل، نه در خانواده و اجتماع و نه حتی در موردکودکان جرم شناخته‌شده‌ای نیست و پیگیری آن نیازمند شاکی خصوصی و داشتن شاهد و درواقع پروسه‌ای سخت و طولانی است. اما افشاگری‌های اخیر جنسی علیه ن نشانگر شکل‌گیریفضای تازه‌ای در شکستن سکوت سنگینی است که همیشه بر این مشکل سایه افکنده بود؛موضوعی که در یک مورد منجر به پیگیری پلیس امنیت کشور شد و پرونده آزارگرجنسی درحال تشکیل است.


ویژگیو عوارض خشونت‌های جنسی 

دکترسیدحسن چلک، رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران درخصوص تأثیرات و عوارض جسمی والبته روحی فردی که مورد خشونت جنسی واقع می‌شود می‌گوید: تأثیرات چنین آسیبیبسیار ماندگار است. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های های جنسی نیز نیتی کسی استکه مورد و آزار جنسی قرار می‌گیرد. اما واقعیت این است که افشای این موضوعمی‌تواند کارکردهای مثبت و منفی در جامعه داشته باشد. تبعات منفی چنین افشاگری‌هاییمانع از انجام چنین کاری توسط قربانی می‌شود و ترس‌ها و تردیدهای او معمولاً مانعاز آن می‌شود که بتواند به‌موقع حق خود را طلب کند و گاهی مانند افشاگری‌های اخیرموضوع مدت‌ها به تأخیر می‌افتد.

دکتر چلک می‌گوید که اغلب نوع واکنشی که اطرافیان نسبت به فرد قربانی دارند وتهدیدات شخص گر مانع از آن می‌شود که قربانیان بتوانند در این خصوص اقدامیانجام دهند. به علاوه معمولاً پذیرش خانواده و جامعه نسبت به این فرد بسیار سخت ودشوار خواهد بود و همه این موارد در کنار هم مانع از افشای به‌موقع چنین جرم‌هاییخواهد شد. رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران عقیده دارد که نااطمینانی از آینده همنکته مهم دیگری در این خصوص است چون قربانی نمی‌داند بعد از افشای چنین رازی شرایطاو در آینده به چه شکل خواهد شد و دیگران در موردش چگونه قضاوت خواهند کرد. درواقع داشتن شهامت و جسارت لازم برای آشکار‌کردن چنین رازی عواقب خاص خود را خواهدداشت که تا قبل از مطرح‌شدن آن شخص قربانی آگاهی دقیقی از آن نداشته است.


حمایت‌هایقانونی و اجتماعی 

دکتر چلک می‌گوید: کیفیت و کمیت حمایت‌های قانونی و اجتماعی که از افرادی کهقربانی می‌شوند صورت می‌گیرد نکته مهم دیگری است که تأثیر بسیار زیادی در چگونگیتصمیم‌گیری قربانیان خواهد داشت. حمایت‌های اجتماعی، قانونی و خانوادگی باید به‌گونه‌ایاطمینان‌بخش باشند. در این صورت می‌توان امیدوار بود  که جامعه به سمتی برودکه مردم از افشای اینگونه ات کمتر بترسند یا آنها را کتمان کنند. در واقع دربسیاری موارد سیستم حمایتی می‌تواند پشتوانه‌ای برای افراد قربانی باشد؛ به‌گونه‌ایکه اینگونه حمایت‌ها مانع از تکرار و استمرار این موضوع توسط همان فرد گر یاافراد دیگری از این دست باشد. رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران می‌افزاید: پذیرشاجتماعی، موضوع مهمی در این زمینه است و بخش قابل توجه دیگر آن هم وجود سیستمی استکه افراد بتوانند به‌موقع اطلاع‌رسانی کنند. دکتر چلک می‌گوید: وجود سازمانو در نهایت سیستمی که بتواند کارها را سامان ببخشد موضوع بسیار مهمی است؛ سیستمیکه فارغ از آنکه فرد قربانی چه‌کسی باشد یا چه سمتی داشته باشد به جرم او رسیدگیکند.


چشم‌پوشیو انکار 

دکتر چلک می‌گوید: جنسی قابل چشم‌پوشی نیست و حتی سکوت درباره آن هم نوعیظلم و خیانت در حق افراد دیگری است که ممکن است قربانی بعدی به‌حساب بیایند. درهیچ قانون یا آموزه دینی‌ای هم پیگیری حق و حقوق منع نشده و گفته نشده که افراد حقخود را مطالبه نکنند. و تعرضی که به افراد اعم از مردان و ن و کودکان می‌شود حتماً باید پیگیری و بررسی شود. همچنین با توجه به اینکه بعضی علائمناشی از بالینی است، طبیعتاً اگر به‌موقع به آنها رسیدگی نشود ممکن استنتوان تشخیص درستی نسبت به آنها داشت. البته باز هم شیوه‌هایی برای تشخیص درستوجود دارد ولی بهتر است شرایط اجتماع به‌گونه‌ای باشد که عوارضی که فرد قربانیمتقبل می‌شود تا سال‌ها گریبانگیر او نباشد. توجه داشته باشیم ناامن‌کردن فضا برایفرد م با پرده‌برداری از جرم او می‌تواند یکی از پیامدهای مثبت اینگونهافشاگری‌ها باشد. رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران عقیده دارد که بازنگری درقوانین درخصوص چنین جرم‌هایی و تقویت سیستم‌های حمایتی در نظام رسمی ما می‌تواندباعث تغییر رفتار مجرمان و تصمیم‌گیری به‌موقع و بهتر قربانیان شود. سیستم‌هایحمایتی شامل حمایت‌های حقوقی، روانی و اجتماعی باعث می‌شوند که چنین جرم‌هایی کمتردر جامعه اتفاق بیفتد. رعایت حقوق شهروندی هم مانع از بی‌تفاوتی نسبت به شهرونداندیگر خواهد شد و از همه مهم‌تر اینکه مردم باید از حق و حقوق خود آگاه باشند ونسبت به آن بی‌تفاوت نباشند.



واکنش‌هایمتفاوت نسبت به یک جرم 

 
دکتر چلک می‌گوید: ممکن است در مناطق مختلف یک شهر با توجه به عوامل بسیار متفاوتشاهد واکنش‌های بسیار متفاوتی هم باشیم. آموزش‌های متنوع و نوع فرهنگ و تفکر هرخانواده و نوع شناختی که آنها نسبت به مسائل مختلف دارند باعث متنوع‌شدن نوعبرداشت‌ها و در نتیجه واکنش‌ها خواهد بود.

رئیسانجمن مددکاری اجتماعی ایران می‌افزاید: بعضی خانواده‌ها پس از باخبرشدن از چنینحادثه‌ای برای فرزندشان از او حمایت و برعکس عده‌ای دیگر نیز او را طرد می‌کنند.در واقع نوع واکنش اطرافیان باعث می‌شود که سکوت یا افشای قربانی به شخص ماجازه بدهد تا به جرم خود ادامه بدهد یا بر عکس مانع از ادامه چنین جرمی شود.متأسفانه فضای جامعه ما هم اغلب به‌گونه‌ای است که سکوت قربانیان را به‌دنبالخواهد داشت.

دکتر چلک می‌گوید: ایجاد موج افشاگری و اطلاع‌رسانی درخصوص چنین جرم‌هایی و آگاه‌سازی‌دیگران باعث احتیاط بیشتر دیگران و البته گاهی هم در بعضی موارد سبب می‌شود تا عده‌ایهم در این میان بخواهند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند؛ یعنی بعضی افراد به دروغاطلاعات اشتباهی در این خصوص در اختیار دیگران قرار می‌دهند و باعث احساس ناامنی ونااعتمادی بین دیگران می‌شوند.
رئیسانجمن مددکاری اجتماعی ایران، حمایت و اطمینان‌بخشی اجتماعی و قانونی را عاملبسیار مهمی در ادامه پیدا‌نکردن چنین رفتارهایی می‌داند و عقیده دارد به این ترتیبمگران و افراد خاطی اجازه نخواهند داشت به‌راحتی دست به چنین هایی بزنندو خیالشان هم راحت باشد که کسی جرأت نخواهد داشت پرده از راز های آنهابردارد. در واقع فضا در جامعه باید به‌گونه‌ای باشد که مان امنیت نداشتهباشند تا بتوانند به تکرار رفتارهای ناشی از خشونت و خود ادامه دهند.منبع:رومه همشهری/16 شهریور99

 

 


 

یادداشت:جاندانش‌آموزان باید در اولویت باشد

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

(منبع:رومه آرمان ملی/16 شهریور99)

 

 کرونا روی بخش‌هایمختلف جامعه از جمله یکی از مهم‌ترین بخش‌ها که نظام آموزش است، تاثیر گذاشته است.این شرایط زمینه‌ای را فراهم کرد تا مدارس و دانشگاه‌ها تعطیل شوند و بازگشاییمجدد مدارس در آغاز سال تحصیلی هم با یک تردید مواجه شود و هم نگرانی‌های جدیایجاد کند. این درحالی است که تقریبا اخبار و گزارش‌های ارائه‌شده ازسوی مسئولانحکایت از آن داشت که بازگشایی مدارس منوط به شرایط استان‌ها- قرمز و زرد و سفید-خواهد بود. فرض‌کنید مدرسه‌ای 40 دانش‌آموز دارد و 20 دانش‌آموز مجبورند به مدرسهبروند. تنها هزینه تهیه ماسک روزانه یک دانش‌آموز را در نظر بگیرید که در طول سالاحتمالا برای همه خانواده‌ها امکان‌پذیر نیست. نکته قابل تامل مراسم بازگشاییمدارس توسط رئیس‌جمهور است که در فضای حضوری صورت نگرفت ولی سال تحصیلی جدید بهصورت حضوری شروع شد! گزارشی از شرکت واحد مربوط به حوزه حمل‌ونقل حکایت از آمادگیو غافلگیری توامان متولیان این حوزه دارد که ناشی از تصمیم‌گیری لحظه‌ای است. ازطرف دیگر وزیر بهداشت نگران شیوع مجدد کروناست. توجه کنیم که حتی اگر محیط مدرسهایمن باشد، حضور بچه‌ها در محیط‌های عمومی که عموما محیط‌های ایمنی نیستند، باترددشان خطر ابتلا را تشدید می‌کند. از سویی واقعا تامین مواد ضدعفونی و شوینده وامکانات برای همه مدارس شدنی نیست. آیا بعد از هربار استفاده دانش‌آموزان ازآبخوری، آب‌سردکن و سرویس‌های بهداشتی، ضدعفونی انجام می‌شود؟! در مدارسی که حیاطکوچکی دارند، رعایت فاصله‌گذاری چگونه خواهد بود؟ ممکن است بگویند کشورهای آلمان،انگلیس و آمریکا اقدام به بازگشایی مدارس کرده‌اند اما زیرساخت‌های قوی این کشورهابه‌گونه‌ای است که مثلا در کشور آلمان نه‌تنها حضور دانش‌آموزان به نصف تعدادرسیده بلکه گروه‌بندی هم شده‌اند و با همدیگر ارتباطی ندارند؛ چنانچه دانش‌آموز،مدیر یا معلم یک گروه مبتلا شوند، تنها همان گروه قرنطینه می‌شوند. ولی با امکاناتموجود ما، خطر متوجه مقاطع ابتدایی و حتی تا مقطع نهم بیشتر است. ضمن اینکه رعایتنکات بهداشتی از سوی بچه‌های کم‌سن‌تر به دلیل ویژگی‌هایی که دارند، ضریب اطمینانکمتری نسبت به دانشگاه و دانشجویان دارد ولی مدارس به صورت حضوری بازگشایی می‌شود.تقریبا 21میلیون نفر جمعیت ما در مناطق کم‌برخوردار و محلات ناکارآمد شهری زندگیمی‌کنند و معمولا هم تراکم بچه‌ها و بُعد خانوار در این مناطق بیشتر است لذا ایننگرانی که بازگشایی به این شکل زمینه بروز بحران‌های دیگر را فراهم کند هم وجوددارد. واقعیت این است که آمادگی بازگشایی مدارس وجود ندارد و آنچه درخصوص حضور یک‌خطدرمیان دانش‌آموزان یا اختیاری‌شان گفته می‌شود، عملا بازی کردن با آموزش است و برکیفیت آموزش تاثیر می‌گذارد. اگر کرونا نباید مانع از حضور در عرصه‌های اجتماعیشود اما درعین‌حال بهترین راهکار در خانه ماندن است، این تناقض و تضاد مردم راآزرده می‌کند. واقعیت این است که حتی اگر قرار باشد با کرونا زندگی کنیم زمانی کهزیرساخت فراهم نیست، نباید اینگونه تصمیم گرفت. البته در این خصوص آموزش‌وپرورشمقصر نیست. مسئولان درحالی تاکید بر تبعیت از نگاه کارشناسان در تصمیم‌گیری دارندکه کارشناسان حوزه بهداشت، کادر درمان و نظام پزشکی نگرانی‌های خود از بازگشاییحضوری مدارس را اعلام کرده‌اند. بعضی کشورهای آفریقایی یک‌سال آموزش را تعطیلکردند چون هر تصمیمی که با جان مردم همراه باشد، قطعا پیامد دارد. جان دانش‌آموزاندر اولویت است، جامعه ما واقعا پذیرش بروز و ظهور بحران جدید را ندارد.

 


در قالب یک نشست انجام شد؛

بررسی معیشت سالمنداندر دوره شیوع کرونا


معاون پژوهشی جهاددانشگاهی علوم پزشکی شهید بهشتی در نشست تخصصی "معیشت سالمندان در دوره شیوعکرونا"  از برگزاری اولین همایش ملی سالمندی به‌صورت وبیناری در بهمن‌ماه خبر داد.

به گزارش ایسنا، فرج حسینیان معاونپژوهشی جهاد دانشگاهی علوم پزشکی شهید بهشتی در ابتدای وبینار تخصصی "معیشتسالمندان در دوره شیوع کرونا" با اشاره به برگزاری پنجمین نشست از سلسله نشست‌هایتخصصی جهاد دانشگاهی علوم پزشکی شهید بهشتی در حوزه سالمندی گفت: پیش از شیوعویروس کرونا، سلسله نشست‌هایی با موضوعات تخصصی "سالمندی سالم درایران:چالشها و راهکارها" ، " حمایتهای اجتماعی و سالمندی"،"سقوط در سالمندان؛ پیامدها و راهکارها" و "ورزش و سلامتسالمندی" توسط گروه پژوهشی این واحد جهاد دانشگاهی برگزارشد، ولی برگزاریحضوری این سلسله نشست‌ها موقتا متوقف شده و این سلسله نشست ها به صورت وبیناریادامه خواهد داشت.

وی همچنین از برگزاریاولین همایش ملی سالمندی به‌صورت وبیناری در بهمن‌ ماه خبر داد و گفت: این همایشملی با موضوع نگاشت نهادی در حوزه سالمندی است یعنی وظایف و مسئولیت‌های هرکدام ازنهادها و سازمان‌ها باهدف هم‌افزایی در این حوزه مورد بررسی قرارمی‌گیرد.

رییس انجمن مددکاراناجتماعی ایران :

ضرورت ایجاد بانکاطلاعاتی در حوزه سالمندی

در ادامه دکتر سید حسن چلک- رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران - با بیان اینکه هرچه افراد قبل ازبحران آمادگی، مهارت و حمایت بیشتری داشته باشند در بحران آسیب‌پذیری کمتری خواهندداشت، گفت: یکی از مهمترین نکات در بحث مددکاری اجتماعی همین مساله است.

وی با بیان اینکه در بحثسالمندی در بحران کرونا باید سه ضلع مثلث یعنی سالمند، خانواده و محیط اجتماعی رادر نظر داشته باشیم، اظهار کرد:‌ داشتن یک بانک اطلاعات از توزیع و پراکندگیسالمندان با توجه به ویژگی‌های خاص آنها؛‌ به عنوان نمونه تنها بودن، داشتن بیماریزمینه‌ای، دارا بودن چترهای حمایتی دیگر و غیره به برنامه‌ریزی، تگذاری و نوعمداخلات مددکاری اجتماعی  و معیشتی کمک زیادی می‌کند که متاسفانه ما این بانکاطلاعاتی را نداریم

5 میلیون از جمعیت کشور ازهرگونه چتر حمایت اجتماعی محرومند

وی ادامه داد:‌ طبق آمار وزارت رفاه،تقریباً چیزی حدود 5 میلیون نفر از جمعیت کشور ما در سه دهک پایین از هرگونه چترحمایت اجتماعی محرومند که از این جمعیت تقریباً 2 میلیون و 300هزار نفر افرادبالای 60 سال هستند، در چنین شرایطی پویایی،پاسخگویی و توانایی و ظرفیت‌سازی نهادهای اجتماعی برای ایجاد امنیت خاطر برای اینگروه از سالمندان بسیار مهم است که اگر غفلت کنیم باید عوارض جبران ناپذیر آن مانندپدیده "سالمند آزاری"، "اقدام به خودکشی"، "بی‌خانمانی"و غیره را در آینده بپردازیم.

ضرورت نیازسنجی سالمندانتوسط مددکاران بخصوص در شرایط بحران

وی با تاکید بر اینکهمددکار اجتماعی باید نیازسنجی سالمندان در مراکز سالمندی، خانه و سایر محیط‌هایاجتماعی را انجام دهد، گفت:‌ بر مبنای این نیازسنجی و اولویت‌بندی نیازها و مشکلاتاین گروه از سالمندان در شرایط  بحران، هماهنگی برای تسهیل دسترسی سالمندانبه خدمات معیشت امکانپذیر می‌شود. در حالیکه هم اکنون بخش کوچکی از نیاز سالمندانپوشش داده می‌شود.

وی با اشاره به نیاز بالایسالمندان به حمایت بیشتر در شرایط  بحران، گفت:‌ در چنین شرایطی ورودمددکاران برای تسریع خدمات موردنیاز بیشتر است و طبیعتاً ت‌گذاری‌های کشور درحوزه بازنشستگان و سالمندان یکی دیگر از مؤلفه‌های تأثیرگذار در جهت دسترسی بیشترسالمندان به خدمات و معیشت مطلوب است.

 با تاکید برضرورت تقویت مسئولیت‌های اجتماعی در قبال سالمندان به خصوص در شرایط بحران کرونا،عنوان کرد: تقویت ارتباط سالمندان و اعضای خانه و تشکیل پرونده برایسالمندان  به‌ویژه سالمندان تنها و دارای نیازهای خاص برخی دیگر از اقداماتیاست که مددکاران در این شرایط می‌توانند دنبال کنند.

وی با اشاره به وجودمناطقی در سطح شهرها تحت عنوان مناطق ناکارآمد شهر، اظهار کرد: ‌تقریبا همه مردمدر این مناطق از دریافت خدمات عمومی محرومند، لذا یکی از وظایف مددکاران اجتماعیشناسایی افراد بی نصیب از حداقل‌ها، سالمندان نیازمند و یا سالمندان رها شده درخیابان‌ها و در ادامه هماهنگی جهت ارائه خدمات عمومی به آنهاست.

رییس انجمن مددکاراناجتماعی ایران ، انجام هماهنگی بین بخشی برای استفاده از ظرفیت‌های موجود را ازدیگر وظایف مددکاران دانست و ادامه داد:‌ خوشبختانه شهرداری تهران در این حوزهورود خوبی دارد، لذا یکی از کارهایی که مددکاران می‌توانند انجام دهد شناساییسالمندان نیازمند و معرفی آنها به سازمان‌های حمایتگر همچون شهرداری است.

انزوای اجتماعی سالمنداندر دوران کرونا

دکتر چلک ورود بهبحث سالمند آزاری را از دیگر اولویت‌های مددکاران دانست و ادامه داد:‌ طبیعاتامحور مداخلات اورژانس اجتماعی بر اساس فعالیت مددکاران اجتماعی و روانشناسان خواهدبود.

وی انزوای اجتماعیسالمندان در دوران کرونا را دغدغه بعدی دانست و گفت: در خانهماندن برای سالمندان علاقه‌مند ارتباط با دیگران، انزوا ایجاد می‌کند که می‌تواندزمینه بروز آسیب‌های اجتماعی از جمله  اقدام به خودکشی را افزایش دهد، لذاحضور مددکاران اجتماعی در این حوزه اجتناب‌ناپذیر است.

 رییس انجمن مددکاراناجتماعی ایران  در خاتمه با تاکید بر اینکه مددکاران اجتماعی در شرایط بحراندر کنار متخصصین حضور داشته و نقش‌ خود را ایفا می‌کنند، گفت:‌ در بحران کرونامددکاران اجتماعی در ایجاد هماهنگی در استفاده از سه ضلع سالمند، خانواده و محیط‌هایاجتماعی می‌توانند ایفای نقش موثری داشته باشند.

کارشناس بیمه‌هایاجتماعی و صندوق‌های بازنشستگی:

رویکردهای تیفعلی در حوزه سالمندی کفایت لازم را ندارد

دکتر سید محمد خطاط- کارشناس بیمه‌های اجتماعی و صندوق‌های بازنشستگی - نیز در این وبینار با موضوع"بررسی قوانین و ت‌های حمایتی از سالمندان در ایران"، عنوان کرد:‌بحث سالمندی در اصول 21 و 29  قانون اساسی مشاهده می‌شود که اصل 21 به بحثن و ایجاد بیمه خاص ن سالخورده و اصل 29 به ویژگی‌های نظام تأمین اجتماعی دراین خصوص اشاره دارد.

وی با بیان اینکه بند 13سند چشم انداز نیز به ‌نظام جامع تأمین اجتماعی ‌پرداخته و بر آن تأکید می‌کند،گفت:‌ بند 7 نیز به فرهنگ‌سازی برای احترام و تکریم سالمندان،  نگهداری آن‌هادر خانواده و همچنین سازوکار برای بهره‌مندی از تجارب آن‌ها در غالب ت‌های کلیاشاره کرده است.

این کارشناس رفاه و تامیناجتماعی با اشاره به موضوع بازنشستگی در قوانین برنامه توسعه 5 ساله کشور، گفت: درقانون برنامه دوم در سالهای 74 و 78 که به شکل یک ماده‌ واحده ارائه ‌شده به مواردمختلف بازنشستگی اشاره شده و تبصره 63 ، صندوق ذخیره فرهنگیان را توضیح می‌دهد.همچنین برنامه سوم توسعه به بحث ساماندهی بیماران روانی مزمن و همچنین مسالهسالمندان پرداخته که در برنامه چهارم تکرار شده و در برنامه پنجم (90 تا 94) نیزبه مقوله بازنشستگی اشاره شده، همچنین در برنامه ششم توسعه مجددا موضوع ساماندهیتوان‌بخشی سالمندان با پوشش حداقل 25 درصد مشاهده می‌شود.

به گفته‌ی مدیرکل دفترمطالعات اجتماعی مرکز پژوهش‌های مجلس، در قوانین دائمی مانند قانون ساختار نظامجامع رفاه و تأمین اجتماعی و قانون تأمین ن و کودکان بی‌سرپرست هم مواردی داریمکه مشخصاً به بحث سالمندی می‌پردازد.

دکتر با بیان اینکهقوانین زیادی در رابطه با حوزه بازنشستگی و تأمین مالی سالمندان وجود دارد، تصریحکرد: با توجه به حرکت هرم جمعیتی کشور به سمت پیر شدن، ‌باید به سالمندان نه به‌عنواناقلیت بلکه  به‌عنوان بخشی از جامعه نگاه کنیم که باید برنامه‌های کامل وجامعی برای آنان دیده شود. به نظر می‌رسد رویکردهای تی فعلی در حوزه سالمندیکفایت لازم رانداشته و بیشتر تک‌بعدی و از جنس موارد اقتصادی و آن هم صرفاً سمت‌وسویبازنشستگی داشته است.

وی با بیان اینکه درحوزه بازنشستگی انتظار می‌رود که به افراد بالای 60 و 65 سال سرویس داده شود، گفت:‌این در حالیست که تعداد زیادی از بازنشستگان زیر 60 سال دارند، به گونه‌ای کهمیانگین سنی بازنشستگان در صندوق بازنشستگی 51.5 سال است. بنابراین بخش زیادی ازمنابعی که باید به سالمندان اختصاص پیدا کند، در جمعیت‌های زیر سالمندی و کمتر ازسالمندی پرداخت می‌شود.

دکتر با بیان اینکهپوشش تأمین اجتماعی یا بیمه‌های بازنشستگی برای کل جمعیت شاغل کشور حدود 70 درصداست، گفت:‌ این رقم در مورد سالمندان حدود 45 درصد است،  ضمن این‌که اگر درنظر بگیریم این کاهش پوشش در مستمری  باعث افزایش اشتغال  بین سالمندانشده، این دیدگاه نیازمند بررسی ویژه است.

وی دستیابی به یک چارچوبخوب در حوزه سالمندی را نیازمند برنامه‌ریزی و ت‌گذاری مناسب دانست و گفت:‌مثلاً سازمان ملل متحد یکسری اصول برای حمایت از سالمندان در 5 اصل استقلال،مشارکت، خودباروری  و کرامت منتشر کرده و برای هریک از این 5 اصل مواردی رابرشمرده، در حالیکه "سند ملی سالمندی" تصویب شورای عالی سلامت در ایرانبیشتر رویکرد سالمندی دارد.

این کارشناس رفاه و تامیناجتماعی با اشاره به معضل "سالمند آزاری" گفت:‌ به این مساله در چارچوبعدم تفویض و حفظ کرامت سالمندان و در بند هفت ت کلی جمعیت تحت عنوان فرهنگ‌سازیو تکریم سالمندان اشاره شده اما در ت‌های کلی هنوز قوانین مابه‌ازای آن بهتصویب نرسیده، البته اقداماتی در شهرداری تهران و بهزیستی انجام شده که کلیتنداشته و نیازمند اقدامات همه‌جانبه و بازشناسی آن‌ها به‌عنوان حق است.

دکتر در خاتمه بابیان اینکه اگر بخواهیم سالمندی و ت‌گذاری حوزه سالمندی را به‌عنوان یک تاجتماعی دنبال کنیم ناچاریم استانداردها و حقوق حداقلی را در این راستا تصویب وتأمین کنیم، گفت: چیزی که ما امروز شاهدیم یک نگاه تک‌سویه در حوزه سالمندی است کهعمدتاً مرتبط با مقوله بازنشستگی است و نهایتاً در دستگاه‌های حمایتی مقداری بهموضوع توان‌بخشی و پرداخت کمک‌هزینه معیشتی پرداخته شده که اصلاح آن نیازمند نگاههمه‌جانبه‌تری است.

انتهای پیام/ ایسنا/ 24 شهریور99

 


آموزشآنلاین، جامعه‌پذیری ‌آفلاین


روانشناسان هشدار می‌دهند که پیامدهای طولانی‌مدتآموزش از راه دور می‌تواند برای سلامت کودکان و نوجوانان مخاطره‌آمیز باشد.

به گزارش خبرگزاری مهر، همشهری نوشت: همزمان با سال تحصیلی متفاوتی کهدانش‌آموزان در مدارس تجربه می‌کنند، دوران متفاوتی هم برای خانواده‌ها آغاز شدهاست. خانواده‌هایی که تا پیش از این بخش عمده مسئولیت آموزش فرزندانشان را به مدارسواگذار کرده بودند حالا مسئولیتی دوچندان یافته‌اند. مادران زمان فراغت بسیارمحدودی دارند و مسئولیت نظارت بر چگونگی حضور فرزندانشان در کلاس‌های درس عملاً بهآنها واگذار شده و این در حالی است که نگرانی‌های زیادی درباره پیامدهای طولانیشدن آموزش از راه دور بر سلامت روان دانش‌آموزان و وابستگی شدید آنها به اینترنتوجود دارد.

به‌گزارش همشهری، درنخستین ماه‌های شیوع کرونا در جهان، تعطیلی مدارساتفاق خوشایندی بود، هم برای خانواده‌ها و هم برای دانش‌آموزان. درس خواندن درخانه تجربه تازه‌ای به شمار می‌رفت که در میانه همه‌گیری کووید -۱۹ بسیاری قدردان آنبودند. حالا اما شرایط متفاوت است. تا چندماه دیگر تجربه زیستن درکنار کرونا یک‌ساله می‌شود وپیامدهای اختلالی که کرونا در بخش‌های مختلف برجایگذاشته روشن شده است. روانشناسان می‌گویند، تعطیل شدن مدارس، کودکان را ازدوستانشان و شبکه گسترده جامعه آنها جدا کرده است و به‌نظر می‌رسد بر سلامت روانآنها تأثیر داشته باشد و بسیار مهم است که مراقبت‌های بهداشت روان برای کودکان ونوجوانان بسیار جدی گرفته شود.

جیمی.دی‌آتن، روانپزشک،در مقاله‌ای در نشریه سایکولوژی‌تودی هشدار داده است کهبیشتر اختلالات بهداشت روان که در بزرگسالی نمود پیدا می‌کند از دوران کودکی آغازمی‌شود. اختلالاتی که اگر زود شناسایی و درمان نشوند، به‌طور بالقوه منجر به ضعفدر سلامت و پیامدهای اجتماعی می‌شود. او هشدار داده است که تحت‌تأثیر کرونا میلیون‌هاکودک و نوجوان صبح‌ها در خانه یا اتاق شخصی‌شان محبوس هستند. پیامدهای این شرایطمنجر به کاهش شدید تحرک کودکان، محدودیت ارتباط آنها با دیگران و مصرف خارج از حدتعادل اینترنت و تلویزیون می‌شود. چالش اساسی در این میان نقشی است که به خانواده‌هامحول شده است. تعطیلی مدارس به‌معنای تغییر نقش از معلم به والدین است، اما کمنیستند والدینی که برای پذیرش این نقش هم آمادگی کافی ندارند.

حسن ‌چلک، رئیس انجمنمددکاری اجتماعی ایران، با بیان اینکه کارکردهایی که محیط مدرسه دارد در هیچ کتابییافت نمی‌شود، به همشهری می‌گوید: دانش‌آموزان در مدرسه علاوه بر یادگیری مباحثآموزشی، موضوعاتی مثل نظم و مسئولیت‌پذیری اجتماعی، احترام به دیگران، پشتکار،آشنایی با هنجارها و ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی و احترام به تفاوت‌ها را در تعاملبا سایر دانش‌آموزان و اولیای مدرسه می‌آموزند.

به گفته او، بخشی ازمهارت‌هایی که دانش‌آموزان در مدارس فرا می‌گیرند در هیچ کتاب و جزوه‌ای یافت نمی‌شودو بسیاری از فعالیت‌هایی که کودکان باید در مدرسه آموزش ببینند در شرایط خانهماندن یا مهیا نمی‌شود و یا کمرنگ می‌شود.
‌چلک با تأکید بر اینکه حضوردانش‌آموزان در مدرسه در شرایط عادی به سلامت اجتماعی آنها بیشتر کمک می‌کند،ادامه می‌دهد: ماندن در خانه دانش‌آموزان را از خطر ابتلاء به کرونا حفظ می‌کنداما آنها را در معرض مخاطرات دیگری قرار می‌دهد. خانه در شرایط کنونی و با تکیه برفضای مجازی نمی‌تواند بخشی از کارکردهای مدرسه را به‌طور کامل جبران کند. تا ماه‌هایقبل از کرونا، این تعاملات با دیگر دانش‌آموزان و گروه‌های هم‌سن و سال بر عهدهاولیای مدرسه بود و الان خانواده‌ها نقش پر رنگ‌تری در شرایط کرونایی برای حفظسلامت روان، بالابردن سواد اجتماعی، مهارت‌ها،کارهای گروهی، نیکوکاری و کارهای داوطلبانه ایفا می‌کنند.

آنطور که رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران می‌گوید؛ در شرایط کنونی خانواده‌ها باید با وجود مشغله‌هاییکه دارند بیشتر کنار فرزندانشان باشند تا بلکه پیامدهای منفی ناشی از حضور نداشتندانش‌آموزان در مدرسه و کارکردهای اجتماعی آن را تا حدودی پوشش دهند. او می‌گوید:طولانی شدن این روند نگرانی‌هایی ایجاد می‌کند؛ وابستگی بیش از حد کودکان به فضایمجازی و چرخش اطلاعات غیرقابل کنترل در این فضا به ویژه برای بچه‌هایی که در سنینکمتر قرار دارند می‌تواند تهدیدی جدی برای آینده و سلامت آنها به همراه داشته باشد.


کارشناسانمی‌گویند: همکاری خانواده و دانش‌آموز در زمانی که فضای مجازی جایگزین حضور درمدرسه شده‌، نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای دارد. در خانه ماندن و آموزش مجازی نبایدمنجر به بی‌نظمی برنامه زندگی و آموزشی کودکان و حضور بیش از اندازه آنها در فضایمجازی شود. به گفته چلک، مسئله‌ای کهخانواده‌ها باید بدانند این است در زمانی که کودکان عمدتاً در خانه تحت آموزشآنلاین هستند، مدیریت استفاده از فضای مجازی و نظم برنامه‌های روزانه آنها نبایدبه هم بخورد، چرا که این مسئله بر سلامت آنها تأثیرات نامطلوبی خواهد داشت. درواقعکودکان باید در ساعت مشخصی بیدار شوند، بخوابند و برنامه روزانه منظمی را دنبالکنند، مانند زمانی که به مدرسه می‌رفتند. در غیراین صورت پس از عبور ازدوران کرونا هم دانش‌آموزان عادت‌های جدیدی پیدا می‌کنند که بازگشت به مدرسه رابرای آنها دشوار می‌کنند.

یکی از مهم‌ترین دلایلفراخواندن دانش‌آموزان به کلاس‌های درس در هشتمین‌ماه همزیستی با کرونا در جهان،روشن شدن مخاطرات آموزش از راه دور طولانی‌مدت بر دانش‌آموزان بوده است. اگرچهپیامدهای این خانه‌نشینی برای همه کودکان در مناطق مختلف جهان یکسان نبوده است،اما تحقیقات متعددی افزایش احساس افسردگی در کودکان و نوجوانان را گزارش کرده‌اند

شیوا دولت‌آبادی،روانشناس نیز با بیان اینکه نگرانی خانواده‌ها عقب افتادن بچه‌ها از آموزش است، بههمشهری» می‌گوید: بچه‌ها در بیشتر شهرهای جهان تحت‌تأثیر همه‌گیری کرونا شرایطمشابهی دارند و جامعه‌پذیری آنها به نوعی با اختلال مواجه شده است. علاوه بر اینکهمسئله بازماندگی از تحصیل وجود دارد. این دو مسئله اصلی پیش‌روی ما هستند که نبایداز آنها غفلت کنیم.

به گفته او، مدرسه یکمکان اجتماعی و محلی برای آماده کردن دانش‌آموزان برای زندگی اجتماعی و بزرگسالیاست و اگر فقط قرار به آموزش مجازی باشد جای بسیاری از آموزش‌هایی که در مدارس بهدانش‌آموزان تعلیم داده می‌شد خالی می‌ماند.

او درباره راهکارهاییکه خانواده‌ها در سال تحصیلی جدید باید مورد توجه قرار دهند، می‌گوید: اگرچه ناچاربه آموزش مجازی دانش‌آموزان هستیم و بسیاری از خانواده‌ها با فرستادن فرزندانشانبه مدرسه مخالفت کرده‌اند، اما باید تمهیداتی اندیشیده شود تا جای خالی آموزش‌هاییمثل مهارت‌های زندگی و ارتباطات دسته‌جمعی خالی نماند و بچه‌ها به نوعی دچار جداافتادگی از اجتماع و هم‌سن وسال‌های خود نشوند. در عین اینکه خانواده‌ها باید به علائم تغییر رفتار فرزندانشانتحت‌تأثیر شرایط آموزشی جدید توجه داشته باشند.

به گفته دولت آبادی،این جدا افتادن از هم‌سن و سال‌ها برای کودکان بسیار مهم‌تر از سایر افراد است،چرا که آنها تصور می‌کنند این شرایط پایدار خواهد بود و هیچ تغییری نخواهد کرد. اوبا بیان اینکه تعداد زیادی از دانش‌آموزان به‌دلیل شرایط خاص خانوادگی‌شان،توانایی استفاده از شبکه‌های مجازی را ندارند، از افزایش نابرابری در دسترسی بهامکانات آموزشی در سال تحصیلی جاری و همزمان با کرونا ابراز نگرانی کرد. به گفتهاو، این مسئله باید به‌صورت کلان رفع شود و ابزارهای لازم با برنامه‌ریزی‌های کلاندر اختیار دانش‌آموزان قرار بگیرد. در غیر این ‌صورت شاهد بروز شکاف در آموزش دانش‌آموزانخواهیم بود.

منبع:خبرگزاری مهر /23شهریور99 به نقل از رومه همشهری

 


کافه میرداماد

گفت و گو با دکتر سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

مثبت نگری ضرورت جامعه امروز است

گفتگو: طاهره آشیانی

آدم ها دوگونه اند، آنهایی که طبق یک توصیه قدیمی به جای لعنت فرستادن به تاریکی، شمعی روشن می کنند و آنهایی که در تاریکی به زندگی ادامه می دهند و نق می زنند، فحش می دهند و تاریکی برای خودشان و دیگران را عمیق تر و سیاه تر می کنند. آدم ها دو گونه اند آنهایی که مثبت نگری و امید را دوست دارند و می گردند و آدم های مثبت و امیدوار را پیدا می کنند تا تاب آوری خود را تقویت کنند و آنهایی که آدم های امیدوار و مثبت نگر را مسخره می کنند و به آنها القابی مانند بی تفاوت و سیب زمینی می دهند و می گویند روان شناسی زرد و عامیانه باعث شده برخی از آدم ها در میانه همه مشکلات به روزنه ای نگاه کنند که نوار بسیار باریکی از نور از آن می تابد و تلاش می کنند این روزنه را به دریچه تبدیل کنند. به نظر این گروه، زندگی در ذات خود سخت و مشکل نیست بلکه این شرایط زندگی است که گاهی سخت می شود اما شرایط همیشه ثابت نیست و به قول حافظ: دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت / دائما یکسان نباشد حال دوران، غم مخور این غم نخوردن نشانه بی رگ بودن نیست، بلکه نشانه ایمان و امید به روزهای بهتر است، نیرویی که در ذات و فطرت انسان ها وجود دارد.

برای توصیف این امید و اما و اگرهایش با دکتر چلک، هم صحبت شدم، دکتری که بر این باور است انسان بدون امید تبدیل به مردابی راکد می شود که کم کم می پوسد و بوی تعفن می گیرد. امید یکی از گسترده ترین معانی در زندگی بشر است که از زوایای مختلف می توان به آن نگاه کرد.

رابطه اقتصاد با امید اجتماعی

دکتر چلک می گوید: امید به زندگی به سن و سال افراد ربط دارد. آخرین آمار در ایران نشان می دهد که امید به زندگی در ن ۷۶ سال و در مردان ۷۴ سال بوده و به این معناست که بعد از ۶۰ سالگی، افراد چقدر سالم و امیدوار زندگی می کنند.این روند نسبت به سال های گذشته روبه رشد بوده و دلیل این رشد بیشترشدن خدمات اجتماعی، درمانی و فراگیری اطلاعات در میان افراد است.

درباره امید اجتماعی و فردی پژوهش های مستند زیادی وجود ندارد، اما از آنچه که موجود است می توان به این نتیجه رسید که امید اجتماعی در جامعه ما زیاد حالش خوب نیست. پژوهشی که دو سال قبل درباره سلامت روان انجام شد و از ۶۰۰۰ نفر سوالاتی شد، نشان داد که بیشتر مردم ایران دچار نگرانی هایی هستند که امید اجتماعی آنها را پایین می آورد. نگرانی از فوت اطرافیان، نداشتن امنیت شغلی و مالی از مهم ترین نگرانی ها بود. حال و روز اقتصادی بشدت بر امید به زندگی تاثیرگذار است چون در شرایط بحرانی مردم نمی توانند چشم اندازی درستی برای خود ایجاد کنند و همین امیدشان را به یاس تبدیل می کند. ضعیف شدن بنیه اخلاقی یکی از دلایل دیگری برای کم رنگ شدن امید اجتماعی است.

دوری  از آدم های نق نقو

به دکتر چلک می گویم: برخی افراد هر چقدر شرایط اجتماعی و اقتصادی ناامیدکننده باشد اما تلاش می کنند شرایط را بهتر کنند. این آدم ها را آدم های امیدوار می نامیم، ریشه خوش بینی آنها در چیست؟

وی می گوید: انسان بدون امید نمی تواند زندگی کند. امید باعث تلاش و تکاپور می شود و زندگی را به حرکت می آورد، اما سوال این است که با امید چقدر می توانیم به آینده باثبات تر دست پیدا کنیم؟ این جاست که امید فردی به امید اجتماعی گره می خورد و تفکیک آنها از هم سخت می شود. امید فردی ارتباط مستقیم به سبک زندگی و نوع نگرش افراد در خانواده و اطرافیان دارد. محیط هایی که افراد در آن قرار می گیرند در نگرش آنها تاثیرگذار است؛ محیط هایی مانند خانواده، مدرسه، محل زندگی و کار، دانشگاه و. . وقتی ما مدام با آدم هایی سرو کار داشته باشیم که مرتب نق می زنند، طبیعی است که همان کورسوی امیدی که برای خودمان باز کرده ایم هم بسته شود. رفتار والدین و نوع برخورد آنها با مسائل، اولین چشم اندازهای زندگی کودک را شکل می دهند، هرچند بچه ها هر چه بزرگ تر می شوند به دلیل گستره ارتباط شان و دریافت اطلاعات بر نوع نگرش آنها تاثیر می گذارد و هر چه بزرگتر می شوند بیشتر فرق بین آنچه به آنها گفته شده و واقعیت اجتماعی را درک می کنند.

 خود مراقبتی را جدی بگیریم

به دکتر چلک می گویم در جامعه امروزی به دلیل مشکلات زیادی که وجود دارد، افراد مثبت نگر گاهی مورد تمسخر قرار می گیرند و همین باعث می شود فرد با چالش هایی روبه رو شود و حتی گاهی از جمع فاصله بگیرد. .

می گوید: مثبت نگری یکی از ضرورت های جامعه امروزی ماست. یکی از مهارت هایی که باید همه یاد بگیرند، خودمراقبتی است. یکی از راه های تقویت خودمراقبتی، مثبت نگری است. روان شناسی مثبت نگری در دنیا طرفداران زیادی دارد چون افراد به مرور و با کسب دانش تجربه های فردی یاد می گیرند برای زندگی بهتر، مثبت نگری یک اام است. البته این را هم باید بگویم که مثبت نگری به معنای نادیده گرفتن کمبودها نیست.گاهی افراد برای مسائل کوچک بی تابی می کنند؛ مسائلی که بر کلیت زندگی آنها تاثیر چندانی ندارد و اینها باعث ایجاد اختلالات روانی می شود و پژوهش ها نشان می دهد مردم جامعه ما بیش از آن که مثبت نگر باشند دنبال مشکلات و بزرگ نمایی آنها هستند. مسائل جزئی آدم های مثبت نگر را عصبانی نمی کند. آنها نیمه پر لیوان را می بینند اما برای پر کردن نیمه پر هم تلاش می کنند. آدم های مثبت نگر اتفاقا مطالبات اجتماعی بالایی دارند و معمولا سکوت یا خودخوری و دیگرآزاری ندارند اما آنها بلدند در حالی که مطالبه گر هستند و برای آینده بهتر تلاش می کنند، رفتار خود را هم مدیریت کنند. این مدیریت باعث می شود که تاب آوری اجتماعی آنها افزایش یابد. سازگاری آنها با جامعه و داشته هایشان به این معنی نیست که ظلم پذیر هستند، آنها به دنبال حق هستند اما قبل از این که مطالبه گری را شروع کنند، پرس و جو می کنند که حق چیست؟ این روش را می گویند مسوولیت پذیری اجتماعی که اتفاقا در آدم های مثبت نگر خیلی بیشتر از آدم های منفی گراست. 

رابطه امیدواری با عملگرایی

دکتر چلک می گوید: آدم های مثبت نگر بیشتر عملگرا هستند؛ چون باور دارند که باید برای تغییرات بهتر دست به عمل بزنند برای همین است که نوعدوستی در آنها بیشتر است. در زمان بحران های اجتماعی و بلایای طبیعی دست به اقدام می زنند و این اصلا ربطی به میزان داشته های آنها ندارد. آنها تفکرشان پر از امید به زندگی است برای همین در زمان زله، سیل و. به جای نق زدن دست به کار می شوند و کمک می کنند در عین حال کمبودها را هم به چالش می کشند و مطالبه گری می کنند. مثلا می روند به سیل زده ها کمک می کنند اما این سوال را هم از مسوولان می پرسند که چرا به وظایف خود عمل نمی کنند. ایمان و توکل یکی از تکیه گاه های آدم های امیدوار است. آنها به خدا ایمان دارند و چون او را قادر مطلق می دانند، باور دارند عاقبت روزنه ای پیدا و مشکلات حل خواهد شد. رضایتمندی در آدم های امیدوار و مثبت نگر زیاد است. این ربطی به میزان داشته های مالی و مادی آنها ندارد. هرچند همه اینها بستگی به معیار و خط کشی دارد که آدم ها در زندگی انتخاب می کنند. برخی آدم ها از رفاه بالایی برخوردارند اما شاخص امیدواری در آنها پایین است و عکس این قضیه هم وجود دارد. باز هم تاکید می کنم امیدواری و مثبت نگری رابطه مستقیم با انتخاب آدم ها دارد و در شرایط سخت اجتماعی آدم ها باید مهارت خودمراقبتی را یاد گرفته باشند تا تاب آوری شان قوی تر شده باشد و در این میان امید حرف اول را می زند.منبع: رومه جام جم.22 شهریور


یادداشت شرق:

استراتژی با هم بودن »

سید حسن چلک

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

(23 شهریور99)

 

امروزهاهمیت استفاده از همه ظرفیت ها برای موفقیت جوامع مختلف و حتی سازمان ها و ایجادفضای آرامش و افزایش رضایت اجتماعی تدبیری هوشمندانه و عاقلانه است که غیر از اینباشد باید هزینه پرداخت شود که گاهی اوقات این هزینه ها غیر قابل جبران هستند و یااگر قابل جبران باسند بسیار سخت خواهد بود.در این فضا منتقد و موافق هر دو با هم جایمی گیرند نه فقط موافقین. این جای گرفتن همیشه ممکن است بصورت پست های اداری ومناصب های مختلف دادند، نیست بلکه حتی شنیدن دیدگاه هل و نظرات شان هم می تواندیکی از این راه ها باشد.فراموش نکنیم که فقط از یک زاویه دیدن و اعتماد کردن بهافرادی که در مقابل هر گفته ایی حتی ناصواب و دروغ، اقدامی حتی ناکارآمد، تصمیمیحتی برخلاف قوانین و مصالح جامعه یا سازمان و فقط سر شان را به علامت تاییدتکان می دهند  و مداهنه می کنند و. خودخطایی برزگ است که موجب می شود نتوان از همه ظرفیت ها به خوبی و بموقع استفاده کرد.اینرا بپذیریم که شرایط فعلی کشور که در برخی از حوزه ها ناکارآمدی خود را نشان دادهاست نتیجه همین نگاه یک سویه و غفلت از شنیدن رویکردهای متفاوت با مدیران احراییدر دولت های مختلف از حمله دولت فعلی و استفاده از همه این ظرفیت ها و توانایی هااست.بر این باور هستم که توسعه و پیشرفت کشور و سازمان ها  در گرو همین اندیشه پیشرو و اساسی است.دعواهایی و جناحی و حذف و تخریب رقبا  حتیافراد قوی از جناح مقابل و رفتار های کودکانه در ساختار اداری  و مدیریتی و اجرایی کشور چیزی جز اتلاف منابعانسانی و هزینه های دیگر نخواهد داشت.فراموش نشود که در پذیرش با هم بودن یکی ازاامات پذیرش همین تفاوت هاست.بدون شک در چنین فضای مه آلود مردم بیش از گذشتهنامید خواهند شد که خود می تواند به کاهش اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی مردم ودر یک معنای عام تر کاهش سرمایه اجتماعی در جامعه شود. دعواهای واقعی و یا بهاصطلاح زرگری با هدف تخریب دیگران یا حذف رقبا موجب فاصله گرفتن مردم از این جناحها و مدیران خواهند شد.مصلحت و منافع مردم در با هم بودن است نه در اختلاف.شایدبقای جنان حا  دراختلاف باشد ولی مردمنه.مردم هماهنگی وانسجام را اگر ببینند امیداور تر می شوند، همبسته تر می گردند،سازکار تر می شوند، تاب آور تر می گردند.در چنین شرایطی مردم هم مسوولیت پذیرتر میشوند( که تاکنون هم  چیزی هم نگذاشتند ازجان و مال خود برای بقا گذشتند) و هم مشارکت جو تر.مولفه هایی که برای هر مدیری درهر سطحی از مسوولیت در مدیریت ملی، استانی و محلی و. بسیار بزرگ و  ارزشمند است.البته اگر قدر بدانیم به دنبالافزایش این سرمایه هم خواهیم بود در غیر این صورت بر طبل اختلاف و تعت خواهیمکوبید که همه را خسته خواهد کرد چون از از صدای طبل اختلاف و منافع فردی و حزبیچیزی عاید مردم نمی شود. بپذیریم که اگر در نتیجه این خستگی های آزار دهنده مردممایوس تر شده و رفتار هایی نشان دادند که مورد پسند همه ما نباشد، آنهایی مقصرهستند و باید پاسخگو باشند که بر این طبل می کوبند. لذا از مردم مایوس نمی توانامیدی به مشارکت اجتماعی و مسوولیت پذیری و تاب آوری فردی و اجتماعی داشت. بیایم با هم بودن» را به عنوان یک استراتژیبپذیریم و همه را درکنار هم برای ساختن جامعه داشته باشیم. بدون شک در این شرایط سینرژیکه ایجاد می شود می تواند به اصطلاحکوه را به کاهی بی ارزش تبدیل کند». وقتی درجامعه زندگی می کنیم نمی توانیم  بگوییمکه  هر کس راه خود را برود» .چرا که درنتیجه این تفکر، در جوامع مختلف فاصله ها بین مردم و مردم و دولت ها زیاد می شود.فراموش نشود که امروز وجود این فاصله ها، سم مهلکی برای امنیت پایدار کشور خواهدبود.با این امید که درسایه این با هم بودن  بامشارکت بیشتر همه،نشاط جای خستگی را بگیردو  هوشمندانه تر  و همه جانبه تر فکر کنیم، تصمیم بگیریم و عملکنیم تا پویایی اجتماعی و به زیستن اجتماعی» را بیش از پیش شاهد باشیم.انشاءا.



یادداشت:حقیقت‌گوییهزینه دارد

سیدحسن موسو‌ی‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

(رومه آرمان ملی/22 شهریور99)

 این روزها هر مسئولی را که می‌بینیمدر صحبت‌های خود از بقیه می‌خواهند که برای مبارزه با فساد و ناکارآمدی از افرادیکه به شفافیت و. کمک بکنند، حمایت کنند؛ گویی که قرار است اتفاقی بیفتد. اماتاملی بر رفتارهای سازمانی در کشور نشان می‌دهد که همیشه حقیقت‌گویان در حاشیهبودند و باید هزینه حقیقت‌گویی را بپردازند و چاپلوسان و افرادی که منافع فردی رابر منافع سازمانی و حرفه‌ای و ترویج اخلاق اداری و انسانی ترجیح می‌دهند بیشترجولان می‌دهند و این همان منشأ فساد و ناکارآمدی‌هایی است که نتیجه‌اش همینی استکه در بخش‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی داریم می‌بینیم و متاسفانه ناچاریمتاوان آن را هم پس بدهیم. موضوعی که در حدیثی که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است،گویی دال بر همین موضوع است که حق را بگویید، حتی اگر به ضررتان باشد». اگر نیم‌نگاهیبه سازمان‌های مختلف داشته باشیم به‌آسانی متوجه می‌شویم که انسان‌هایی را کهدغدغه‌مند هستند و چاپلوسی نمی‌کنند و از بیان حقیقت‌ها واهمه‌ای ندارند عموماگوشه‌نشین‌شان می‌کنیم. بر این باورم که این خود فسادی است که انجام می‌دهیم وایجاد فضای ترس از بیان حقیقت، خود کمک به ترویج فساد و ناکارآمدی و ایجاد فضایامن برای کسانی است که از این شرایط سودهای متعدد و متفاوتی می‌برند؛ جمله‌ای کهشهید بهشتی هم به آن اشاره می‌کند. آنجا که می‌گوید: من تلخی برخورد صادقانه رابه شیرینی برخورد منافقانه ترجیح می‌دهم». اما چه می‌شود که ما این نوع متملقان وچاپلوسان را بیشتر دوست می‌داریم، خود موضوع بسیار قابل تاملی است. مگر نه این استکه پیامبر اکرم(ص) در مورد حق‌گویی چنان تاکید و تصریح دارد. به درستی می‌توانماشاره کنم که پویایی یک سازمان و جامعه در وجود و حضور افرادی است که متعهدانه دربیان حقیقت و دفاع از حق و مقابله با ظلم و فساد و ناکارآمدی، متعهد هستند نهخاموش. به‌ویژه این انتظار از افرادی که آگاهی بیشتری دارند، بیشتر می‌رود. نتیجهخاموش بودن، فرصتی ایجاد می‌کند تا ناکارآمدها، بیشتر جولان دهند. در این صورتپرداخت هزینه حقیقت‌گویی، با کسانی است که در دفاع از حقیقت و ناکارآمدی خاموشنیستند. لذا معتقدم باید استقامت کرد چرا که حق‌گویی، هزینه‌بردار است. امامعلی(ع) می‌فرماید: خداوند رحمت کند کسی را که چون حقی را می‌بیند، به یاری آنبرمی‌خیزد و هرگاه ستمی را مشاهده کرد، از آن جلوگیری می‌کند و همیشه یاور حق و اهلحق است تا آن حد که برای یاری حق به استقبال دشواری‌ها می‌شتابد». و این سخنانشانهم نکته قابل تاملی دارد که نمی‌توان به‌راحتی از کنار آن گذشت و آن اینکه درهمراهی حق، خوشبختی به‌وجود می‌آید». حال اگر به دنبال کارآمدی و مقابله با فسادبه شکل‌های مختلف هستیم، فضا را برای منتقدان و حقیقت‌گویان بیشتر باز کنیم و بهجای به حاشیه راندن آنان از ظرفیت‌های‌شان برای اصلاح امور و پیشبرد اهداف سازمانیو کشور بیشتر استفاده کنیم.

 

 

 


یادداشت :

پنهان بودن پیامد های جنگ ها

سید حسن چلک

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

( منبع: رومه شرق،30 شهریور99 )

وقوعهر بحرانی اعم از طبیعی یا غیر طبیعی در هر جامعه ایی پیامدهای مختلفی را به دنبالخواهد داشت.برخی از این پیامد ها به حین بحران بر می گردد اما بخش مهمی از آنها بهپس از آن خود را نشان می دهد که معمولا کمتر به آنها توجه می شود. از جمله اینبحران های غیرطبیعی  جنگ ها هستند که باتاریخ بشر مانوس بوده و خواهد بود و همه مردم به شکلی در گیر آن خواهند بود و ازپیامد ها آن  تاثیر  می پذیرند. شاید بتوان این گونه اشاره کرد که جنگها در ادوار مختلف بر جوانب مختلف زندگی افراد تاثیرات منفی می‌گذارد و از لحاظاجتماعی، روانی، فردی، اقتصادی، شناختی و بسیاری از جنبه‌های دیگر افراد را باچالش‌های زیادی مواجه می‌کند.پیامد های منفی ناشی از جنگ در بسیاری از موارد مانندتخریب زیر بنا ها برای همه مشخص است چون دیده می شود اما یکی از بخش های سلامتی کهشدیداً از جنگ متأثر می شود سلامتی اجتماعی و  روانی ان است که متأسفانه اثرات آن پنهان است واین مسأله سبب شده که افراد از این ناحیه صدمه ببیند. مهم ترین اثراتروانی-اجتماعی جنگ عبارتند از : انواع استرس های فردی و جمعی (اختلال پس از حادثه)،بیماری های روانی و شخصیتی ، اضطراب، افسردگی، افزایش تمایل به خشونت در جامعه،گسترش روحیه انتقام جویی ، رشد انحصار طلبی و بی عدالتی ، رشد فرهنگ توجیهی ومصلحتی ، ترس و بی اعتمادی ، رشد فشار ها و تنش های گروهی و فردی، تحزیب کارکردهای خانواده، گرایش به آسیب های اجتماعی به دلیل فشار های روانی وارده و با هدفکاهش این فشار ها، و

.معمولا خانواده‌ی افرادی که در جنگ مجروح یا کشته می‌شوندحتی بعد از جنگ نیز ممکن است نتوانند با این وقایع کنار بیایند و مسائل تلخی راتجربه می‌کنند. برخی از صاحب نظران معتقد که جنگ ها  عاملی مؤثر ومهم  در ابتلای افراد به انواع اختلالات روانی واسترشهای پس از این بحران هستند. گرچه جنگ ها در برخی از زمینه ها از قبیل پیشرفت درتجهیزات جنگی و دفاعی  را برای کشور هایدرگیر جنگ به دنبال خواهد داشت.اما معمولا حوزه سلامت اجتماعی و روانی از جنگ هامعمولا تاثیرات منفی آن را بیش تر تجربه خواهد کرد. گرچه تاثیرات آنها بر کودکان، سالمندان،ن و مردان همیشه یکسان نیست.ولی همه مردم به نوعی تحت تاثیر این پیامدها هستند.کودادر نظر بگیرید که پدر خود را درجنگ از دست داده باشد ودر زندگی رابطعه پدروفرزتندی را تجربه نکرده باشد. هر چقدر هم خدمات و امکانات به این کودک بدهیم بازهم جای خالی پدر و محبت پدر و چتر حمایت او را نخواهد گرفت. یا زنی که شوهرش رادرچنگ از دست داده باشد نیز همین طور. ببخی از این ن خیلی جاها احساس تنهایی میکنند و مجبور می شوند فشار های مختلفی را در زندگی  تجربه کنند که اگر همسرشان زنده بود، شایدتجربه نمی کرد یا کمتر تجربه می کردند.خانواده ایی که بیمار اعصاب و روان ناشی ازجنگ دارد نیز مشکلات خاص خود را دارند که تا تجربه نکنیم نمی توانیم از آن صحبتکنیم.به همین دلیل ضروری است تا  رویکردهایسلامت اجتماعی و روانی در تمام برنامه های بنیاد شهید و امور ایثار گران  تقویتشود.همین طور اقدامات دیگری برای تقویت این ابعاد سلامت ضروری به نظزر می رسد کهاز جمله آنها  می توان به موارد زیراشارهکرد:

-        وم تقویت و ارتقاء رویکرد خانواده محور کردن برنامه ها درجامعه ایثارگری

-        شناسایی موانع مشارکت اجتماعی و جامعه ایثارگری

-        برنامه ریزی برای تلفیق باجامعه و پرهیز از ایزوله کردن ونگاه جزیره ایی

-        تلاش جدی برای حفظ عزت نفس جامعه ایثارگری

-        همه خدمات را به پرداخت پول خلاصه نکنید.شناسایی ظرفیت ها وامکان برقراری ارتباط واستفاده از این ظرفیتها در بسیاری ازمواقع بسیار اثرگذار تراز ارایه مستقیم ومستمر  پول می باشد.افرادو فرزندان شان را قوی کنید.

-        با توجه به شرایط سنی این افراد و خانواده ها  و افزایش سالمندان تحت پوشش نیازمند برنامهریزی قوی برای این عزیزان هستیم.

-        تقویت رویکرد های محله محوری و تلفیق اجتماعی

-        وم توجه به پیشگیری از آسیب های اجتماعی درجامعه تحت پوششبنیاد و تهیه گزارش های مستمر از چگی وضعیت آسیب های اجتماعی شایع و درحال شیوعاین افراد(واقع بین باشیم منکر آسیب های اجتماعی در این جامعه نخواهیم بود.حتیتعداد کم آسیب های اجتماعی در این جامعه، زیاد است)

-        بررسی اثربخشی برنامه های  اجتماعی و روانی موجود و در صورت وم بازنگریبرنامه ها و فرایند های ارایه خدمات

-        شناسایی ایده های جدید اجتماعی و در حوزه ایثارگری

-        مددکار اجتماعی محور بودن خدمات و وم تدوین نظامنامهمددکاری اجتماعی در بنیاد

-        تشکیل پرونده ها در قالب مدیریت مورد» برای افراد وخانوادههای دارای شرایط حاد و نیاز های خاص وافراد در معرض اسیب و آسیب دیده اجتماعی  تا مدیریت بهتری در شناسایی نیاز ها، ارایهخدمات و هماهنگی بهتروبیشتری صورت گیرد.

-        تقویت رویکرد سلامت (جسمی، روانی واجتماعی و معنوی)همه جانبهدر جامعه ایثارگری

-        وم توجه به ارایه خدمات با توجه به تفاوت های فرهنگیجامعه ایثارگری

-        بهره گیری از تجارب جهانی با هدف بومی سازی  خدمات اجتماعی ومددکارسی اجتماعی متناسب باشرایط کشور ما.

-        وم تقویت پزوهش های بنیادی، کاربردی در بنیاد(داخلیو  تطبیقی) برای ارتقای سلامت اجتماعی وروانی

-        تسهیل دسترسی به خدمات فراگیر و جامع و پایدار در حوزهسلامت همه جانبه از جمله سلامت اجتماعی و روانی بابهره گیریاز ظرفیت های موجود.

ضمن گرامی داشت یاد و خاطره شهدای انقلاب اسلامی و همهایثارگرانی که برای دفاع از ایران فداکاری کردند، فراموش نکنیم که تقویت خدماتاجتماعی و روانی یکی از ضروریات جامعه و خانواده های افراد حادثه دیده از جنگ هاهستند.

 

 


یادداشت: کرونا، پوششی برای ناکارآمدی مدیران

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

(منبع:رومه آرمان ملی،29 / 6/ 99)

 مروری بر موارد مطروحه در گفتگوی ویژه خبری؛ با حضور دکتر حسن  چلک –  پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران

   هنگامی که بحرانی اتفاق می‌افتد انتظارات از دستگاه‌ها و سازمان‌هایمختلف کمتر از شرایط قبل از بحران‌ها خواهند بود. در ابتدا پذیرش این شرایط طبیعیبه نظر می‌رسد ولی وقتی که این شرایط طولانی می‌شود، نباید همچنان ناکارآمدیمدیران و سازمان‌ها مورد پذیرش قرار گیرد. اینجا انتظار می‌رود دستگاه‌ها یا مراجعناظر تمهیدات متفاوتی را برای ارزیابی عملکرد مدیران و دستگاه‌ها اتخاذ کنند کهمنجر به بی‌تفاوتی آنها یا به وظایف ذاتی خودشان نشوند تا کرونا بهانه‌ای برایاستمرار مدیریت مدیران ناکارآمد و ضعیف نشود که این طولانی شدن خود هزینه‌هایجبران‌پذیری را بر جامعه تحمیل می‌کند. متاسفانه این ناکارآمدی در حوزه‌های مختلفخود را نشان می‌دهد. عدم کنترل بر مشکلات و هزینه‌تراشی‌های مختلف برای مردمی کهدر طول چهار دهه بعد از انقلاب اسلامی برای مسئولان از جان و مال و. کمنگذاشتند، می‌تواند زمینه‌ساز کاهش امید و افزایش نیتی را فراهم کند. معتقدماتفاقا در چنین شرایطی تفاوت مدیران کارآمد و ناکارآمد خود را بیشتر نشان می‌دهد وکرونا عذر بدتر از گناه خواهد بود اگر بخواهیم نسبت به این ناکارآمدی مدیران ودستگاه‌های اداری به دلیل کرونا مسامحه شود. حداقل هزینه‌های این مسامحه و بی‌تفاوتی،می‌تواند کاهش سرمایه اجتماعی در جامعه باشد. برخی از مدیران به جای اینکه اهدافسازمانی را با توجه به اهمیت آنها در شرایط بحرانی برای سازمان سازماندهی و اولویت‌بندیمی‌کنند آنها را براساس میزان جلب‌توجه‌کننده بودن عملکرد مدیریت نزد مافوق‌ها یانگاه پوپولیستی اولویت‌بندی می‌کنند؛ بنابراین این وضعیت در صورتی‌که مغایر بااولویت‌بندی موردنیاز و مطلوب سازمان باشد سازمان را از رسیدن به اهدافش بازخواهدداشت و حتی وضعیت نامطلوبی را ممکن است در جامعه ایجاد کنند. متاسفانه بعضی ازمدیران ناکارآمد دوست دارند در این شرایطی که کرونا همه بخش‌ها را تحت تاثیر قرارداده است، در همه محافل و مجالس و رسانه‌های مختلف آمارهایی را ارائه کنند که نشان‌دهندهرشد حوزه مدیریتی ایشان باشد ولی متاسفانه خیلی از این آمارها فاقد هرگونه رشدکیفی بوده و اگر به‌دقت آمارها بررسی شود و مورد بررسی کارشناسی واقع‌بینانه ومبتنی بر شواهد قرار بگیرند، نادرستی این آمارها برای هرکسی مشخص خواهد شد. ایننیز خود خیانت این مدیران ناکارآمد به مردم است که توی چشم مردم نگاه می‌کنند ودروغ می‌گویند؛ البته باید سپاسگزار مدیران کارآمد هم بود. موضوع دیگری که نشان اکارآمدی این مدیران است و ما در حوزه اجتماعی به‌وفور داریم می‌بینیم این است کهفاقد هر نوع تفکر خلاق هستند تا بتوانند حداقل عملکرد سازمان‌ها را حفظ کنند.متاسفانه کرونا بهانه‌ای شد تا مدیران ناکارآمد جولان دهند و به تخریب اعتمادسازمانی و اجتماعی ادامه دهند. افسوس.

 


یادداشت:خط فقر» را چهشده است؟

سیدحسن ‌چلک- رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران

(منبع: رومه شرق 7 مهر99)

خبریدر رسانه‌های داخلی (من این خبر را در خبرگزاری تابناک مطالعه کردم) منتشر شد مبنی‌براینکه طبق اعلام بازرس مجمع عالی نمایندگان کارگران کشور خط فقر برای خانوارهایچهار‌نفره 10 میلیون تومان شد. تیتر خبر کوتاه است، اما وقتی به این رقم نگاه می‌کنیممتوجه عمق مسئله می‌شویم؛ البته شاید متوجه شویم. اینکه این رقم با چه فرمولیمحاسبه شده است، حتما بازرس محترم مستنداتی و تحلیلی دارند، ولی اینکه این رقممورد تأیید دولتمردان هم هست یا نه، موضوع مهم دیگری است که معمولا هم قبولندارند. حال این رقم را مقایسه کنیم با حداقل حقوق کارگران که دولت هر‌ساله براساسمکانیسمی تعیین می‌کند؛ نتیجه نشان می‌دهد که رقم خط فقر اعلام‌شده از سوی بازرسمجمع عالی نمایندگان کارگران کشور، سه برابر بیشتر است. این یعنی زندگی خیلی سختشده است. بدون‌شک این حداقل حقوق دریافتی کفاف هزینه‌های خانواده‌ها را نخواهدداد؛ به‌ویژه اگر خانواده‌ها دانشجو و دانش‌آموز و خدای ناکرده بیمار خاص و صعب‌العلاج،فرد دارای معلولیت و. هم داشته باشند و مجبور به پرداخت اجاره‌خانه و. هم شوندکه واویلاست. حال نیم‌نگاهی هم داشته باشیم به خانواده‌هایی که تحت پوشش سازمان‌هایبهزیستی و کمیته امداد هستند. طبق تعرفه اعلام‌شده خانواده های پنج‌نفره و بیشترماهانه 500 هزار تومان مستمری دریافت می‌کند. البته کمی هم کمک‌های موردی(غیرمستمر) و غیرنقدی هم می‌گیرند که همه آنها را با هم جمع و ضرب و. کنیم بازهم یک میلیون تومان نمی‌شود. اکثرشان هم مشکل مسکن و. دارند که هزینه‌های زندگی‌شانرا مضاعف می‌کند. در کنار این افراد، بازنشستگان هستند که باز هم میزان مستمریاکثر آنان با این خط فقر اعلام‌شده بسیار فاصله دارد. آمار بیکاران را هم اضافهکنید به آن افرادی که در بالا به آنها اشاره شد. به نظر می‌رسد چیزی برای گفتننداریم و شرمنده مردم هستیم و این خط فقر هر چقدر بالاتر می‌رود شرمندگی‌ ما هم درمقابل مردم بیشتر می‌شود. بی‌دلیل نیست که این‌گونه بار‌ها و بار‌ها شنیدیم که اگرفقر از دری وارد شود، ایمان از در دیگر خارج می‌شود (گرچه برخی معتقدند عین اینعبارت وجود ندارد) یا در برخی روایات فقر را همسایه دیوار به دیوار کفر قلمداد می‌کنندکه به دلیل عوارض منفی ناشی از گسترش فقر است (كاد الفقر یكون كفرا»). مطلبی رامطالعه می‌کردم که از اصول کافی نقل کرده بود که مشابه این روایت اما گویاتر استکه منظور از فقر، فقر اقتصادی است. طبق برخی از نقل‌ها در آخرین خطبه‌ای که پیامبراکرم (ص) در حالت بیماری در مدینه برای مردم خواندند، گفته شده است: به کسانی کهبعد از من می‌آیند و حکومت را به دست می‌گیرند و خلیفه می‌شوند، چند توصیه دارم».یکی از توصیه‌های پیامبر اکرم (ص) آن است که لم یفقرهم فیکفرهم» یعنیافرادی کهبعد از من قدرت را در دست می‌گیرند بترسند از اینکه ت‌هایی اتخاذ کنند که مردمرا فقیر کند و در نتیجه آنان به کفر کشیده شوند». به این معنا که مراقب باشیدت‌ها، عمل و اداره کان به گونه‌ای نباشد که منجر به فقر مردم شود. بهدنبال آن می‌فرمایند که اگر شما به دلیل ت و اداره نادرست خود، فقر اقتصادی رادر جامعه‌ به وجود آورید، مردم را به کفر می‌کشانید. در اینجا کاملا مشخص است کهفقر حتما به معنای فقر معنوی و احساس خلأ شخصیتی نیست بلکه به‌ طور روشن پیامبراکرم (ص) از فقر اقتصادی می‌گوید. همین تأکیدات را در نهج‌البلاغه هم داریم. یکنمونه آن عهدنامه مالک‌ اشتر (نامه 53) است. خدا را، خدا را، در باب طبقهفُرودین: کسانی که بیچارگان‌اند از مساکین و نیازمندان و بینوایان و زمین‌گیران.در این طبقه، مردمی هستند سائل و مردمی هستند که در عین نیاز روی سؤال ندارند.خداوند حقی برای ایشان مقرر داشته و از تو خواسته است که آن را رعایت کنی، پس، درنگه‌داشت آن بکوش. برای اینان در بیت‌المال خود حقی مقرر دار و نیز بخشی از غلاتاراضی خالصه اسلام را، در هر شهری، به آنان اختصاص ده. زیرا برای دورترین‌شان همانحقی است که نزدیک‌ترین‌شان از آن برخوردارند. و از تو خواسته‌اند که حق همه را،اعم از دور و نزدیک، نیکو رعایت کنی. سرمستی و غرور، تو را از ایشان غافل نسازد،زیرا این بهانه که کارهای خرد را به سبب پرداختن به کارهای مهم و بزرگ از دستهشتن، هرگز پذیرفته نخواهد شد». همه این موارد نشان می‌دهد که باید از فقر اقتصادیترسید؛ چراکه فقر می‌تواند زمینه‌های انحراف را بیش‌از‌پیش فراهم کند. گرچه ممکناست این سؤال را مطرح کنید اختلاسگرانی که این روز‌ها بیش از همیشه نام‌شان دررسانه‌ها منتشر می‌شود نه تنها فقیر نیستند؛ بلکه بسیار هم متمول‌اند، پاسخ من اینخواهد بود که در میان ثروتمندان هم انحرافات را داریم و ثروت به‌تنهایی مانع فسادنیست. مراقب باشیم تا فشارهای اقتصادی مردم را از حیات نیندازد. حال که کرونا همدر دنیا از‌جمله ایران عزیز بر این فشار‌ها دامن زده است، مراقبت بیشتری کنیم وهوای نیازمندان، مردم، کارگران و بیماران، سالمندان، بازنشستگان و. را بیش‌از‌پیشداشته باشیم و کمی هم واقع‌بین باشیم؛ واقعا فقر وجود دارد.

 


یادداشت:مراقب باشیم طاقت فقرا طاق نشود

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

یکی از وظایف دولت‌ها، توجه بهاقشار دارای نیازهای خاص است؛ اقشاری که در تامین هزینه‌های زندگی‌شان ناتوانند‌،که خودش می‌تواند دلایل متعددی داشته باشد از ظلم و تبعیض گرفته تا عدم‌امکاندسترسی برابر به فرصت‌ها و. . اما وظیفه دولت‌ها توجه ویژه‌تر به این افراد است.به‌عنوان مثال در عهدنامه مالک‌اشتر زمانی که مالک به فرمانداری مصر نامه می‌نویسدبه این موضوع تاکید می‌کند که حواست به این گروه از مردم باشد و مبادا از آنانغفلت کنید! ضمن اینکه محل‌ها یا منابع تامین هزینه‌های افراد دارای نیازهای خاص یانیازمندان و فقرا، خمس و زکات است لذا این موضوع علاوه بر اینکه از منظراندیشمندان و صاحبنظران حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی مورد توجه قرار می‌گیرد درمبانی دینی ما و تمام ادیان الهی هم وجود دارد. یکی از مهم‌ترین دلایل تاکید رویحمایت از این گروه‌ها به دلیل نگرانی از تبعات اجتماعی این شرایط است. به همیندلیل باز در مبانی دینی ما تاکید می‌شود زمانی که فقر از دری بیاید، ایمان می‌رود.نکته‌ای که نباید درمورد این گروه‌ها از آن غافل شویم، نابرابری‌ها یا عدم‌تحققعدالت اجتماعی است که یکی از مهم‌ترین پیام‌های ادیان الهی است و می‌تواند آزردگی‌هاییدر این گروه‌ها به‌وجود آورد؛ آزردگی‌هایی که احتمال اینکه بتواند منجر به بروزاعتراضات اجتماعی شود را داراست. نیم‌نگاهی به آنچه در چند سال اخیر در قالباعتراضات شاهد بودیم، عموما برگرفته از محیط‌ها یا گروه‌هایی بوده است که از فقر وناتوانی در تامین هزینه‌های زندگی رنج می‌بردند و فشارهای اقتصادی‌ای که این روزهامردم تجربه می‌کنند اگرچه ممکن است برای قشری از مردم که ما از آنها به عنوان دهک‌هایبالا یاد می‌کنیم، قابل تحمل باشد ولی برای مردم در طبقات پایین این تحمل دشوار یاخیلی جاها غیرممکن است. مراقب باشیم طاقت‌شان طاق نشود؛ چرا‌که می‌تواند آثاراجتماعی و امنیتی را هم به‌دنبال داشته باشد. معاون رفاه اجتماعی وزارت کار و رفاهاجتماعی آماری را مبنی بر اینکه حدود پنج میلیون نفر از مردم در سه دهک پایین ازهیچ‌گونه چتر حمایت بیمه‌های اجتماعی برخوردار نیستند، منتشر کرده و به نظرم همینیک عدد کافی است که بگوییم چه وضعیتی داریم. گرچه این عدد شامل همه مردم نیازمند ومحیط‌های کم‌برخوردار از خدمات عمومی نیست. اقامتگاه‌های غیررسمی با جمعیت قابل‌توجه-‌براساس آمار وزارت راه و شهرسازی‌- چون عموما از خدمات عمومی حداقلی هم برخوردارنیستند، اگر در حوزه اقتصاد بتوانیم با تغییر ت‌ها نه در کوتاه‌مدت که میان‌مدتتغییراتی به نفع مردم ایجاد کنیم؛ که البته کار راحتی نخواهد بود، ولی در حوزهاجتماعی اعمال این تغییرات به نفع مردم به‌مراتب صدها برابر سخت‌تر از تغییرات درعرصه‌های دیگر چه اقتصادی یا ی است. گاهی وقت‌ها با یک تصمیم‌گیری می‌توانیمتغییرات در عرصه ی را هم ایجاد کنیم ولی وقتی حوزه اجتماعی تخریب می‌شود،بازسازی و ترمیم آن خیلی سخت و وقت‌گیر خواهد بود. مراقب باشیم فقرا، عیال اینجامعه هستند. بی‌دلیل نیست که در اصل 21 و 29 قانون اساسی علاوه بر مبانی دینی کهکوتاه اشاره کردم، نسبت به این موضوعات تاکید و تصریح شده و به صراحت در اصل 29قانون اساسی به حمایت از کودکان و مادران و تامین رفاه و تامین اجتماعی فراگیر درحوزه‌های نیازمندی، پیری، بیماری، معلولیت، ناتوانی، بی‌سرپرستی و. پرداخته شده،بنابراین غفلت از توجه به اجرای اصل 29 قانون اساسی می‌تواند تبعات اجتماعی همداشته باشد.

منبع:رومه آرمان ملی.6 مهر99

 


 

ایرناپلاس گزارش می‌دهد

شرط افزایش موفقیت مددکاران اجتماعی در کلانتری‌ها


تهران- ایرناپلاس- مراکز مشاوره و مددکاری کلانتری‌های در کاهشپرونده‌های قضایی موثرند اما کارشناسان معتقدند برای بالابردن کیفیت فعالیت اینمراکز آنها نیازمند اختیارات بیشتری هستند.

به گزارش ایرناپلاس، ازجمله راه‌حل‌های کنترل و کاهش آسیب‌های اجتماعی مداخله موثر و به موقع از طریقارائه خدمات تخصصی مشاوره و مددکاری است که می‌تواند به ارتقا سلامت جامعه کمککند. این موضوع مهترین دلیل تشکیل مراکز مشاوره و مددکاری اجتماعی در نیرویانتظامی است.


سال۱۳۷۹ بود که نخستین مرکزمشاوره و مددکاری در کلانتری‌ها راه‌اندازی شد. قرار بود در این مراکز خدماتمشاوره‌ای در بخش‌های روان‌شناختی، خانواده، حقوقی، انتظامی، خدمات مددکاری و روان‌سنجیبه‌صورت رایگان به مراجعان ارایه شود. در واقع هدف اصلی این بود که پرونده‌ها به‌ویژهپرونده‌های خانوادگی پیش از رسیدن به سطوح بالاتر حل و فصل شوند.

فرآیند مشاوره ومددکاری در کلانتری‌ها  از این قرار است که فرد پس از طی فرآیند مددکاری ومشاوره حداقل ۲ جلسه، در صورت اثبات مصالحه، به دایره قضاییبرای تنظیم صورت جلسه نهایی سازش معرفی می‌شود. همچنین در صورت وم نیز با معرفیمراجعه‌کننده به مراکز مشاوره تخصصی مستقر در فرهنگسراها یا اماکن دولتی برایدریافت خدمات تخصصی مشاوره، فرآیند مشاوره به شکل تخصصی پیگیری می‌شود و یا درصورت عدم احراز مصالحه، به دایره قضایی برای پیگیری و حل مشکلات از طریق مرجعقضایی ارجاع می‌شود.

در واقع روند ارائهخدمات مشاوره و مددکاری در کلانتری‌ها شامل پذیرش مراجعان، تشخیص مشکل، کمک بهمراجعه‌کننده و در آخر ارجاع است. با این حال مشاوره و مددکاری در کلانتری‌هانیازمند توسعه بیشتر است. چند روز پیش سردار حسین رحیمی رئیس پلیس پایتخت با بیاناینکه مراکز مشاوره و مددکاری باید در رأس برنامه‌های رئیسان کلانتری‌ها باشد،گفت: دوایر مشاوره و مددکاری باید جایگاه واقعی و تأثیرگذار خود را که درحقیقت ایجاد مصالحه‌ای منطقی و پایدار بین دو طرف دعواست، پیدا کنند. به گفته ویواحد مشاوره و مددکاری کلانتری‌ها باید فعال، پویا و تاثیرگذار باشند.

مراکز مددکاری اجتماعی در کلانتری‌ها چگونه شکلگرفت؟


سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران ایران در گفت‌وگو باایرناپلاس با بیان اینکه کلانتری نخستین واحدی است که مردم در زمان ورود به حوزهقضایی و انتظامی، با آن مواجه می‌شوند. می‌گوید: هرچه در این حوزه‌ها رویکرداجتماعی بیشتر تقویت شود احتمال اینکه حضور مددکاران اجتماعی به صلح میان شاکی ومتشاکی منجر شود و مددکار نقش میانجی‌گری داشته باشد بیشتر می‌شود. همین موضوع می‌تواندبه کاهش پرونده‌های قضایی بیانجامد.

چلک ادامه می‌دهد:به یاد دارم زمانی که در سال ۱۳۷۸ اورژانس اجتماعی راه‌اندازیشد، حدود ۲۵ نفر از همکاران بهزیستی را آموزش داده بودیم کهدر کلانتری‌ها مستقر شوند. چون همزمان در دادگاه ارشاد در خیابان وزرای تهران مامددکار مستقر داشتیم، گفتیم که در کلانتری‌ها نیز این کار را انجام دهیم. بنابراینافرادی که دوره‌های تخصصی‌تر را گذرانده بودند و فعالیت‌ها را بهتر شناخته بودندانتخاب شدند اما آن زمان بنا به دلایلی اجازه ندادند افرادی خارج از پرسنل ناجا درکلانتری‌ها مستقر شوند.

وی می‌افزاید: به یاددارم آن زمان پیش‌بینی می‌کردیم بتوانیم به ۱۰۰ کلانتری در کل کشور دونیروی مددکار مستقر اعزام کنیم. به این صورت که نیرو و حقوق آنها برعهده سازمانبهزیستی باشد و فقط آنها در کلانتری‌ها مستقر شوند. هدف این بود که افراد از پلیسو کلانتری‌ها تا حد امکان به سمت دادگاه‌ها نروند و همان جا با توجه به اختیاراتموجود، صلح‌وسازش انجام شود و ارجاع نهایی به سیستم قضایی باشد؛ حتی پیش‌بینی اینبود که اگر به کار به سیستم قضایی هم ارجاع شد باز هم مددکاران اجتماعی بتواننددیدگاه‌های خود را بیان کنند که در نهایت در سال ۱۳۷۹ نخستین مرکز مشاوره ومددکاری در فرهنگسرای خاوران (جوان) راه‌اندازی شد و بعد توسعه پیدا کرد.

مددکاران ناجا نیازمنداختیارات بیشتر هستند


چلکمعتقد است، توسعه و تقویت مددکاری اجتماعی علاوه بر کلانتری‌ها در پاسگاه نیز کمک‌کنندهاست. اما مددکاران نیازمند اختیارات بیشتری هستند. اختیاراتی که اگر طرفین را بهصلح‌وسازش رساندند همان جا موضوع را حل و فصل کنند.

به گفته وی، به طورعام، موضوع‌هایی که مددکاران اجتماعی پلیس می‌توانند در آن مداخله کنند به وظایفپلیس بر می‌گردد اما همان‌طور که گفته شد این مداخله‌ها نیازمند اختیارات بیشتراست. اختیاراتی که مددکار از طریق آن بتواند مسائل را پیگیری کند.


ویادامه می‌دهد: برای افزایش این اختیارات، نیازمند بازنگری در قوانین پلیس هستیم. پلیسضابط قضایی است؛ به نظر می‌رسد در برخی موارد باید اختیاراتی به پلیس برای صلح وسازش داده شود. اگر مسئولان به دنبال کاهش پرونده‌های قضایی هستند این موضوع ضروریاست.

الگوی موفق مددکاری مستقردر کلانتری‌ها

چلک ادامه می‌دهد: دکترروری تروئل دبیرکل فدراسیون مددکاران اجتماعی در سال ۱۳۹۶ برای شرکت در همایش ۶۰ سال مددکاری به ایرانآمده بود. همان زمان او اعلام کرد، ایران تنها کشوری است که در کلانتری‌ها وپاسگاه‌ها مددکار اجتماعی مستقر دارد.

در کشورهای دیگرمددکاری اجتماعی به این شکل حضور ندارد. این موضوع آن زمان در سایت‌های جهانی نیزبازتاب داشت. دقیقا دو سال بعد در سال ۹۸ رئیس انجمن جهانیدانشگاه‌های مددکاری اجتماعی نیز به ایران آمد و همین نکته را بیان کرد. پساقدامات انجام شده خوب است اما اعتقاد دارم که مددکاران اجتماعی ناجا اختیاراتبیشتری نیاز دارند که این موضوع می‌تواند به کاهش ورودی مراجع قضایی، صلح و سازش وتهیه گزارش‌های لازم کمک کند.

کمک مددکاران اجتماعی بهتشکیل پرونده شخصیت

براساس آیین دادرسیکیفری جدید، برای مجرمان باید پرونده شخصیت تشکیل شود.بر این اساس شناخت ابعادشخصیتی و وضعیت فردی، خانوادگی و اجتماعی متهمان، به‌ویژه اطفال و نوجوانان وکاربرد اطلاعات شخصیتی آنان در فرایند رسیدگی قضایی اعم از تحقیقات مقدماتی،دادرسی، صدور و اجرای حکم و تأثیر آن بر اتخاذ تصمیم‌های قضایی و اجرای عدالتکیفری موثر است. شهریورماه ۹۸ دستورالعملی برایتشکیل پرونده شخصیت از سوی رئیس قوه قضائیه ابلاغ شد.

به گفته چلک، طبقدستورالعملی که رئیس قوه قضائیه ابلاغ کرده، پرونده شخصیت باید در دادگستری‌هاایجاد شود. به نظر می‌رسد می‌شود مددکاران اجتماعی کلانتری‌ها را برای تشکیلپرونده شخصیت هم آماده کرد. همه اینها مستم بازنگری وظایف مددکاران اجتماعی ومتناسب‌سازی  وظایف و اختیارات است.

وی درباره عملکردمددکاران اجتماعی در کلانتری‌ها می‌افزاید: نزدیک ۲۳ سال است که در جریانفعالیت آنها هستم و عملکرد آنها را مثبت ارزیابی می‌کنم. در این مدت آنها توسعهکمی‌وکیفی پیدا کرده‌اند. مجموعه ناجا هم نگاه مثبتی به فعالیت آنها دارد.

برای پویاتر شدن مراکزمددکاری ناجا چه باید کرد؟

باید به این موضوعاشاره کرد جنس کار مددکاران اجتماعی، مهارت، قابلیت و نوع نگاه آنها بسیار متفاوتاز همکاران حوزه قضایی و انتظامی است. ضابطان قضایی و انتظامی باید به دنبال مقصرباشند تا پرونده مختومه شود اما مددکار اجتماعی  به دنبال رهایی موثر می‌گردد،اینکه چگونه بتواند سازش ایجاد کند و افراد را به زندگی برگرداند و چگونه بهافزایش مهارت‌های فرد کمک کند. به طور معمول، این دو نگاه با هم تفاوت دارد امامستم اختیارات متناسب با انتظاری است که از مددکار اجتماعی می‌رود.

  چلک معتقد است برای بالا بردن بیشتر کیفیتمددکاران اجتماعی ناجا علاوه بر افزایش اختیارات آنها، آموزش مددکاران اجتماعیمتناسب با نیاز جامعه موضوعی است که نمی‌توان به راحتی از کنار آن گذشت. ناجا برایجا انداختن این موضوع  تلاش خوبی کرده اما همه ظرفیت مددکاران به کار گرفتهنشده است. چون مددکاران ظرفیت و توان بیشتری دارند لذا برای اینکه بتوانند موثرترباشند نیازمند بازنگری در اختیارات مددکاران اجتماعی برای نهادینه کردن این تفکرهستیم.منبع:خبرگزاری ایرنا/31شهریور99

 


آزار روحی روانی یک ششم سالمندان/ نگرانی از رها کردن سالمندان تنها

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، گفت: براساس آمارهای سازمان بهداشت جهانی یک ششم سالمندان در معرض آزار روحی و روانی قرار گرفته اند.

سید حسن چلک، در گفتگو با خبرنگار مهر به مشکلات سالمندان اشاره کرد و اظهار داشت: سالمندآزاری توسط افراد مورد وثوق یکی از مواردی است که اخیراً در جامعه بیش از گذشته مشاهده می شود.

وی افزود: یکی از انواع خشونت های خانگی، سالمند آزاری است و در آئین نامه اورژانس اجتماعی که در هیئت دولت مصوب شد، به این موضوع اشاره شده است و سالمند آزاری در کنار کودک آزاری و همسر آزاری سومین نوع مداخلات مددکاران اورژانس اجتماعی محسوب می شود. نکته مهم این است که در خصوص انواع آزارهای جسمی، روانی و جنسی، آزارهای روحی نیز بیشتر از سایر آزارها برای سالمندان اتفاق می افتد.

چلک اظهار داشت: معمولا آزارهای روانی برای سالمندان اتفاق می افتد و گزارشی که از سوی سازمان بهداشت جهانی منتشر شده به این نکته اشاره داشته در دنیا به ویژه در مراکز نگهداری بین ۳۰ تا ۳۳ درصد آزارها حول محور آزارهای روانی، جسمی و اموال ی و یا سوءاستفاده از اموال سالمندان بوده و پایین ترین نوع گزارش های عنوان شده آزارهای جنسی است که بسیار کمتر مشاهده می شود.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران تصریح کرد: هنگامی که آزارهای سالمندان را تحلیل می کنیم بیشتر موارد از سوی افراد مورد وثوق و افرادی است که زیاد با سالمندان در تماس هستند، رخ داده که این افراد فرزندان، نوه ها و اعضای درجه یک خانواده هستند که بیشترین اعتماد را سالمند به این افراد داشته اند.

وی افزود: در کنار این موضوع سالمندان برای دریافت خدمات شبانه روزی و یا روزانه به مراکز نگهداری مراجعه می کنند و معمولاً در این مراکز هم انتظار این است که هم خانواده و هم مراقب، بیشترین حساسیت را نسبت به حمایت از سالمندان داشته باشد و چتر حمایتی که حتی اگر در خانواده نتوانسته اند آن را دریافت کنند، در مراکز نگهداری برایشان ایجاد شود.

چلک با اشاره به اینکه یکی از نگرانی هایی که ما در حال حاضر داریم رها کردن سالمندان تنهاست گفت: بر اساس گزارش های جهانی به ازای هر ۶ سالمند یک نفر ادعا کرده در معرض آزار قرار گرفته است و این نشان می دهد که این موضوع یک موضوع جهانی است و محدود به یک یا چند کشور نمی شود بلکه در کشورهایی که نظام رفاه و تأمین اجتماعی قوی و کارآمد دارند، ممکن است این موارد متفاوت هم باشد.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ادامه داد: بنابراین لازم و ضروی است در حوزه سالمندی با توجه به جمعیت سالمندی که طی سالهای آینده با آن مواجه خواهیم شد برنامه ریزی دقیق و گسترده ای در حوزه رفاه، بیمه ای و حمایتی از سالمندان داشته باشیم تا با مشکلات بیشتری مواجه نشویم.

کد خبر 5038587

گزارش ایران» درباره دلایل طلاق در چند سال اخیر

طلاق به دهه هفتادی‌ها رسید

 

خبرنگار:مهسا قوی‌قلب

بر‌اساسآمارهای سازمان ثبت احوال کشور، 12.2 درصد از ازدواج‌های صورت گرفته بین سال 91 تا97 به طلاق ختم شده و 2.8 درصد از این زوج های طلاق‌ گرفته فقط یک سال زندگی کرده‌اند.به تعبیری، میزان طلاق ثبت شده نسبت به ازدواج‌های ثبت شده حدود 20 درصد است ومیانگین سنی طلاق 25 تا 26 سالگی است. یعنی نسل ازدواج‌هایی که به طلاق ختم شده بهدهه هفتادی‌ها رسیده است و حدود نیمی از نسل ازدواج‌های ن که منجر به طلاق شده‌اند،مربوط به ن دهه هفتادی است. این ن به‌طور متوسط در 17.3 سالگی در سال 91ازدواج کرده و پس از 2.3 سال زندگی مشترک در سن 20.1 سالگی طلاق را تجربه کردند.دختران 17 ساله‌ای که تازه پا در فضای جوانی گذاشته‌اند و به تعبیری هنوز نوجوانمحسوب می‌شوند، نه تنها نمی‌دانند که از زندگی چه می‌خواهند، بلکه تصویر درستی هماز زندگی مشترک در ذهن ندارند.

رئیسانجمن مددکاران اجتماعی ایران درباره این معضل به ایران» می‌گوید: در این چند سالاخیر بالا رفتن فراوانی آمار طلاق در کشور یکی از دلایل رشد این آسیب اجتماعی است.از طرفی معمولاً در حدفاصل یک تا دو سال الی 5 سال نخست پس از ازدواج، بحث طلاقپیش می‌آید. با توجه به میانگین سنی ازدواج این اتفاق چندان هم غیرطبیعی نیست.آمار طلاق کلاً بالا رفته است، که با توجه به ویژگی میانگین سن ازدواج طبیعتاً بهاین دهه برخورد می‌کنیم.

بهگفته حسن چلک، بر‌اساس آمارهای موجود روند طلاق در ایران افزایشی و بالعکس،ازدواج، کاهشی بوده، باید به این قضیه بپردازیم که طلاق، جزیره نیست. یک بخش آن بهت‌گذاری‌ها بر‌می‌گردد، نمی‌توان تأثیر تصمیم‌گیری‌های ی، اقتصادی وفرهنگی را نفی کرد. بخش دیگر به خود افراد بازمی‌گردد، مهارت همسرداری، مهارت‌هایبین فردی، فرهنگ گفت‌و‌گو و خودمراقبتی از جمله موضوعاتی هستند که برای کنترل وکاهش طلاق باید مدنظر قرار بگیرند. دسترسی به خدمات مشاوره‌ای و ارزان هم موضوعیاست که نباید از آن غفلت کرد. بحث بعدی به عوامل مؤثر در بروز طلاق برمی‌گردد، قبلاز تنظیم هر برنامه‌ای در جهت پیشگیری از هر آسیبی از جمله طلاق، باید به عواملمؤثر پدیدآورنده آن دقت کرد. در خصوص آسیبی مانند طلاق، مواردی مانند موادمخدر،خشونت، میزان رضایت از روابط شویی، نحوه پرکردن اوقات فراغت، مهارت‌های ارتباطی– اجتماعی، بیکاری و موضوعاتی از این دست مؤثر هستند. هر کدام از این عوامل می‌توانندزمینه ساز گرایش افراد به طلاق باشند.

اودر ادامه اضافه می‌کند: برنامه‌های پیشگیری باید مبتنی بر مدیریت تأثیرگذاری عواملکاهش دهنده طلاق باشند. این مقوله ممکن است، در استان‌های مختلف متفاوت باشد. حتیاولویت عوامل مؤثر در طلاق و پژوهش در خصوص آنها ممکن است در هر منطقه یک شهرستاننیز متفاوت باشد. در حال حاضر 71 درصد جمعیت کشور شهرنشین هستند، این در حالی استکه در گذشته این آمار برعکس بود، یعنی 71 درصد روستایی بودند. این آمار نشان می‌دهدکه کارکردهای خانواده در گذشته بسیار متفاوت بوده و امروزه آن کارکردها دیگراثرگذار نیستند، در این بازه زمانی نهادهایی مانند نهادهای مشاوره‌ای و مراکزروانشناختی، مددکاری اجتماعی و امثال آنها می‌توانند بخشی از خلأهای ایجاد شده راپر کنند. در نهایت اگر قرار باشد که کاری به صورت ریشه‌ای انجام شود، باید در کلیهحوزه‌های مرتبط، فرهنگسازی صورت گیرد.

اولیندهه‌ای که طلاق را تابو نمی‌داند

یکفعال حوزه ن هم با اشاره به اینکه هر دهه ویژگی‌های منحصر به فردی دارد، بهایران» می‌گوید: در دهه هفتاد، ابزارهای مدرن مختلفی وارد کشور شد، سیستم حمل ونقل متفاوت، دسترسی آزاد به اینترنت خانگی و موبایل‌های پیشرفته، ورود راحت بهدانشگاه و لباس پوشیدن راحت‌تر از گذشته، همه از جمله مواردی بودند که دهه هفتادرا از دیگر دهه‌ها متمایز کرد. این در حالی است که پدرها و مادرهای این افراد،همچنان افکاری سنتی داشتند. این گروه از جوانان یعنی دهه هفتادی‌ها، اولین گروهیدر کشور هستند که طلاق برای آنها تابو نیست و ارزش چندانی  برای نظر جامعه وملاحظات خانوادگی در جهت پرهیز از طلاق، قائل نیستند.

رایحهمظفریان در ادامه اضافه می‌کند: مهمترین مطلبی که باید از نظر فرهنگی نهادینه شود،این است که باید تعریف دقیقی از ازدواج در زمان مناسب داشته باشیم. جمعی از فعالانحوزه کودک، تلاش‌های زیادی کردند تا بتوانند قانون ممنوعیت ازدواج کودکان که معروفبه منع کودک همسری» است را تصویب کنند اما این قانون به نتیجه نرسید و به دنبالآن نوعی دو دستگی به بوجود آمد که مردم را گیج کرد. در حال حاضر عده‌ای از فعالانحقوق کودک تلاش می‌کنند مانع از افزایش کودک همسری شوند و از سوی دیگر عده‌ایتبلیغ کودک همسری می‌کنند. برای جلوگیری از ایجاد آسیب‌های بیشتر در این حوزهاولین گامی که می‌تواند مؤثر باشد، این است که فعالان حقوق کودک، باید به نقطهمشترکی برسند تا سریعتر پژوهش‌های صورت گرفته، ساماندهی شود و تصویب قانون در اینخصوص بتواند سبب کاهش آسیب‌ها شود.

بهگفته او، برای پاسخ به این سؤال که چرا آمار طلاق بالا رفته و این آمار در سنینپایین هم رقم زیادی را به خود اختصاص داده، باید گفت: در این خصوص علل زیادی دخیلهستند؛ از علل فرهنگی گرفته تا اقتصادی. اما مهم این نکته است که وقتی آمارهایتکان دهنده از طلاق منتشر می‌شود، یعنی قضیه به مرحله پژوهش رسیده و پژوهشگرانباید مأمور شوند تا میزان اثرگذاری تمامی علل موجود را بررسی کنند. نتایج به دستآمده بعد از بررسی باید در اختیار قانونگذاران و سازمان‌های مربوطه قرار گیرند تااز وقوع چنین معضلاتی جلوگیری شود اما متأسفانه هر بار تنها آماری منتشر می‌شود واصل موضوع به دست فراموشی سپرده می‌شود.منبع: رومه ایران 12مهر99

 


یادداشت:مدیران تصادفی بلای جان حوزه اجتماعی

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 

یکی از مشکلات حوزه اجتماعی درایران در عرصه مدیریتی این است که هرکس فکر می‌کند می‌تواند مدیر حوزه اجتماعیباشد. به همین دلیل معمولا در راس سازمان‌های حوزه اجتماعی مدیرانی قرار می‌گیرندکه نه فکر و نه تصورش را می‌کردند، حتی در خوابشان هم نمی‌دیدند که یک روزی رئیساین نوع سازمان‌ها باشند. اگر تاملی در سال‌های گذشته تا به امروز بکنیم و مدیرانو مسئولان دیگر سازمان‌های اجتماعی را رصد کنیم، بدون شک به این خواهیم رسید کهخیلی از اینها هیچ سابقه‌ای در حوزه مسئولیتشان نداشته‌اند. خیلی‌ها در حوزهاجتماعی یهویی مدیر یک سازمان شده‌اند، فارغ از اینکه توانمندی دارند یا ندارند.لذا حوزه اجتماعی همیشه از این شرایط رنج می‌برده و رنج هم می‌برد. یکی از ویژگی‌هایمدیران تصادفی این است که هیچ تخصصی در آن حوزه ندارند. وقتی اینجوری مدیر می‌شوند.سازمان‌ها را نه در راستای وظایف و اهدافشان بلکه بر مبنای منویات و خواسته‌هایمدیرانشان اداره می‌کنند. طبیعتا این نوع مدیران چون خودشان هیچ تخصصی ندارند،اطرافشان کسانی قرار می‌گیرند که خودشان هم این‌کاره نیستند و معمولا در تحلیل‌هایمدیریتی گفته می‌شود هرکس نفر آخر از اتاق مدیران تصادفی بیرون بیاید، برنده استیعنی حرف او بر کرسی می‌نشیند. ما دقیقا در حوزه اجتماعی داریم تاوان این نوعمدیران را می‌دهیم که البته مربوط به این دولت و آن دولت هم نیست. یکی می‌گوید من10 ساعت در روز و دیگری می‌گوید که 15 ساعت در روز کار می‌کند و داستان‌هایی ازاین دست که طبیعی است مدیریت موفق ااما به طولانی بودن ساعت کار نیست. اتفاقااین نقطه ضعف یک مدیر است که اینگونه بخواهد کار کند. البته باید درست کار کرد ومدیریت زمان را در دست داشت اما وقتی تخصصی در حوزه مربوطه ندارند، انجام کارها چهدر حوزه اجتماعی یا حوزه‌های دیگر- که چون شناختی ندارم به آنها اشاره‌ای نمی‌کنم-،به درازا می‌کشد. یکی از مشکلات دیگر که مدیران تصادفی ایجاد می‌کنند، این است کهاعتماد بدنه کارشناسی را از دست می‌دهند. بادمجان دور قاب‌چین‌ها هستند و برایشانفرقی نمی‌کند که مدیر آن سازمان باشید. نکته بعدی هزینه‌هایی است که مدیران تصادفیبه جامعه و سازمان تحمیل می‌کنند. این هزینه‌ها گاهی مواقع کوتاه‌مدت است مثل حذفنیروهای کارآمد و گاهی مواقع هزینه‌های اضافی که مترتب می‌شود و گاهی مواقع کاهشاعتماد به آن سازمان و گاهی مواقع بی‌انگیزگی کارکنان در آن سازمان و گاهی مواقعاحساس عدم تعلق کارکنان به آن سازمان است و متاسفانه در سازمان‌های اجتماعی پر ازاین ویژگی‌های منفی است؛ ویژگی‌های منفی که نتیجه‌اش همان وضعیت اجتماعی است که ماداریم. مدیران تصادفی معمولا خودبزرگ‌بین و عاشق خودشان هستند و فکر می‌کنند کهدارند درست مدیریت می‌کنند و متاسفانه در سازمان‌ها هم بی‌تفاوتی و بی‌انگیزگی یکیاز دلایلی است که کسی کاری با این مدیران تصادفی ندارد. حوزه اجتماعی از مدیرانتصادفی بسیار آسیب دید و اگر امروز این شرایط را در کشور داریم، یکی از مهم‌تریندلایلش حضور همین مدیران تصادفی است. چون مدیران تصادفی یعنی خط کشیدن روی تخصصافراد در سازمان‌ها که فکر می‌کنم فاجعه است.منبع:رومهآرمان ملی/12 مهر99

 


وقوعروزانه ۲۳۲ مورد همسرآزاریدر سال گذشته/سرانجام لایحه تامین امنیت ن به کجا رسید؟

سلامت نیوز : دکتر سیدحسن چلک در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز، درباره خشونت علیه ن و لایحهصیانت،کرامت و تامین امنیت بانوان، گفت: در هر جامعه ای براساس مشکلات موجود و یابراساس نیازهایی که احساس می شود ضروری است که ت گذاری های متناسب با آن موضوعاتاتخاذ شود گاهی مواقع این ت ها به یک سازمان برمی گردد و گاهی مواقع ممکن استجنس تگذاری از جنس قانونگذاری باشد. لایحه تامین امنیت ن موضوع قانونبرنامه پنجم توسعه است که تصویب آ ن به طول انجامیده است تصویب این لایحه موجبشفاف تر شدن مصادیق خشونت می شود. طبق آخرین خبری که دارم این لایحه برای انجامکارهای کارشناسی در دولت است و باید ببینیم سرانجام این لایحه به کجا می رسد

وی در ادامه گفت:تگذاری در حوزه امنیت ن می تواند شفافیت و هماهنگی های بین بخشی را بیشترکند و در جاهایی از آزار ن پیشگیری می کند و می تواند به حمایت اجتماعی ازنی که مورد آزار قرار می گیرند، بپردازد، همچنین تصویب این لایحه و تبدیل آن بهقانون می تواند برخی از مصادیق همسرآزاری و یا مصادیقی که از جنس خشونت هستند وامنیت ن را تهدید می کنند مثل مزاحمت های خیابانی را شفاف تر کند. همچنین بهتوسعه کمی و کیفی فعالیت های موجود کمک می کند و در جاهایی حتی می تواند فعالیتهای بین بخشی و بین قوا و سازمان ها را افزایش دهد و می تواند تقسیم کار بینسازمانی را در این حوزه شفاف تر کند که خود این می تواند به عنوان یک محملی برایپاسخگو کردن سازمان ها در قبال تامین امنیت ن باشد

چلک افزود:تصویباین لایحه موازی کاری ها را به حداقل می رساند و از منابع موجود به درستی می تواناستفاده کرد . همچنین می تواند ظرفیت های مختلف را برای تامین امنیت ن در قوایمختلف به کار بگیرد ضمن اینکه رویکرد حمایت اجتماعی از ن در برابر خشونت تقویتمی شود در کنار این حمایت های قضایی هم خواهد بود. ممکن است الان قوانین پراکندهدر تامین امنیت ن داشته باشیم اما وقتی که تبدیل به یک قانون جامع می شود و درواقع به یک قانونی که موضوع امنیت ن در برابر خشونت را مد نظر قرار می دهد میتواند به شفاف تر شدن وظایف و کاهش ابهامات کمک کند البته این مستم این است کهاگر این قانون تصویب شود سایر قوانین مرتبط هم باید به نوعی اصلاح شود از جملهقانون مجازات اسلامی یا قانون مدنی و هر قانونی که مغایر این قانون باشد بایداصلاح شود و هیچ تعارضی بین این قانون در قوانین قبلی وجود نداشته باشد
ویدرباره فرزندکشی های اخیر گفت: فرزندکشی قبلا هم بوده و ااما مربوط به این مقطعنیست ولی در چند وقت اخیر بیشتر رسانه ای شده است بویژه موضوع رومینا و شرایط خاصیکه پیدا کرده بود طبیعتا حساسیت ها نسبت به آن بیشتر شد. گاهی اوقات فرزندکشی هاناشی از فقر است که موردی هم اخیرا داشتیم که مادری کودکان خود را به دلیل فقرکشت. اعتیاد ومصرف مواد مخدر و روانگردان توسط والدین و عدم کنترل بر رفتارشان میتواند زمینه فرزندکشی را بوجود بیاورد. مسئله دیگر برمی گردد به مسایل ناموسیالبته همه فرزندکشی ها عامدانه نیستند و ناشی از خشم کنترل نشده در برابر رفتارفرزند و شرایطی است که در آن قرار دارند و قصد کشتن فرزند نیست

وی خاطرنشان کرد: درجاهایی که فرزندکشی بیشتر به مسایل ناموسی برمی گردد به دلیل ارتباط نامشروع یاخارج از عرف است که در اینگونه مواقع ممکن است افراد اقدام به قتل فرزند خود کنند.طبیعتا شرایط فرهنگی و فشارهای اجتماعی می تواند بر روی این موضوع تاثیر بگذارد.قتل رومینا دقیقا به همین دلایل بود و فشاراجتماعی مبنی بر وم واکنش نشان دادنپدر نسبت به رفتار این دختر زمینه ای را فراهم کرد که در نهایت تصمیم به قتل فرزندخود گرفت و اگاهانه هم اقدام به قتل فرزند خود کرد

رییس انجمن مددکاراناجتماعی ایران گفت:یکی از مولفه های تاثیرگذار در اعمال خشونت مردان نسبت به ن، بی وفایی است و گاهی اوقات نگاه مالکانه نسبت به فرزند یا همسر می تواند زمینهخشونت را ایجاد کند لذا چنین قتل هایی در جامعه ای که به سمت شهری تر شدن و صنعتیتر شدن می رود و در جامعه ای که اخلاق در آن ضعیف می شود بوقوع می پیوندد، البتهما قتل مردان را هم داریم گرچه عموما مردان دچار همسرکشی می شوند ولی ن نیزخشونت علیه مردان را اعمال می کنند و این خشونت ها هم ممکن است به دلیل بی وفایی وروابط فراشویی مردان باشد و اقدام به قتل ناموسی می کنند

وی افزود: این حساسیتیکه در جامعه نسبت به ناموس وجود دارد بخشی از آن به ضعف اخلاق برمی گردد کسانی کهاین نوع روابط را خارج از چارچوب خانواده برقرار می کنند طبیعتا به نوعی اخلاق درجامعه ضعیف می شود که چنین رفتارهایی ظهور و بروز می کند که در این میان بحث آبرومطرح است .افراد در مقابل حفظ آبرو ممکن است واکنش هایی نشان دهند که نتیجه آنواکنش، قتل فرزند یا قتل همسر باشد گرچه این نوع واکنش را که فرد خودش تصمیم بگیردکه چگونه انتقام بگیرد و تلافی کند بی احترامی به قانون هم است

وی خاطرنشان کرد: وقوعچنین پدیده هایی یعنی اینکه فرزند یا زن یا مرد خانه روابط جنسی خارج از چارچوبداشته باشد قابل حذف نیست و نمی توانیم بگوییم این مسایل به صفر خواهد رسید اگرچنین مواردی اتفاق بیفتد، اتکا به قانون کمک می کند که به سمت تعیین تکلیف فردی درمقابل این رفتارها نرویم و شاهد قتل های از این دست در جامعه نباشیم

وی درباره آمار قتل هایخانوادگی در کشور گفت: برخی می گویند ۲۰ تا ۳۰ درصد قتل های کشور، قتلهای خانوادگی است فکر می کنم آمار واقعی قتل های خانوادگی مشخص نیست. در موردآمارهای مربوط به خشونت چند نکته را باید مد نظر داشته باشیم یکی اینکه ۲۲ سال قبل ما اورژانساجتماعی نداشتیم ولی الان داریم وقتی منابع دسترسی مردم افزایش پیدا می کند و مردمبرخی از این منابع اجتماعی را می شناسند احتمال استفاده از آنها بیشتر می شود.درحال حاضر۳۵۰ شهر دارای اورژانس اجتماعی هستند معلوم است کهتعداد مراجعین به صورت فراوان افزایش پیدا می کند. اخیرا پزشکی قانونی آماری از خشونتهای خانگی ارائه کرد البته بسیاری از کسانی که درگیر خشونت خانگی هستند به پزشکیقانونی مراجعه نخواهند کرد. »

وی گفت: طبق آمار پزشکیقانونی در سال گذشته روزانه ۲۳۲ مورد همسرآزاری در کشوررخ داده است و برخی می گویند این آمار تا هزار نفر در روز هم رسیده است.همچنین درمورد کودک آزاری ۲۴۸۸ پرونده در پزشکی قانونی تشکیل شده است که طبقآمار پزشکی قانونی ۱۲ و نیم درصد در سال ۹۸ نسبت به سال ۹۷ روند رو به رشدی راداشته است، حتی در مقایسه با اسفند ۹۸ نسبت به فروردین ۹۹ رشد چند برابری خشونت رااعلام کرده اند

چلک خاطرنشان کرد:آمارهای مربوط به خشونت خانگی به دلیل اینکه همه به پزشکی قانونی مراجعه نمی کنندطبیعتا آمار پزشکی قانونی و همه اتفاقاتی که در حوزه خشونت خانگی اتفاق می افتد راشامل نمی شود ولی آنچه که مهم است این است که خشونت های خانگی مشهودتر شده است ورسانه ها در اطلاع رسانی و ایجاد حساسیت در این حوزه نقش پررنگ تری را پیدا کردهاند همچنین حساسیت در جامعه هم عرصه تگذاری هم در بین مردم نسبت به این نوعموضوعات بیشتر شده است منابع ارائه کننده خدمات در این حوزه هم گسترش پیدا کردهاند

وی گفت: فکر می کنم بایدبر روی آموزش چند مهارت در خانواده ها کار شود از جمله مهارت گفت و گو ، مهارت حلتعارض، مهارت تاب آوری، مهارت کنترل خشم و به طور عام تر سواد اجتماعی و سلامتروانی در جامعه باید افزایش پیدا کند و در سبد خانوارمان باید جایگاهی برای ایننوع آموزش ها و این نوع مهارت ها تعریف کنیم. »
ویگفت: نمی توانیم بگوییم یک سازمان در این زمینه متولی است ولی سازمان هایی که درحوزه های اجتماعی و فرهنگی کار می کنند نقش پررنگ تری دارند. همه جاهایی که باافراد جامعه سروکار دارند می توانند در این حوزه ایفای نقش کنند و از هیچ ظرفیتیبرای بالا بردن سواد اجتماعی مردم نباید غفلت کرد و نباید این ظرفیت ها نادیدهگرفته شودسلامتنیوز، 9 مهر99

 


آسیب‌های تشدید فقر/ افزایش هزینه‌های دهک‌های پایین

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، نسبت به تبعات و آسیب های تشدید فقر در کشور هشدار داد.

سیدحسن چلک، در گفتگو با خبرنگار مهر، در خصوص افزایش تعداد فقرا و آسیب‌های اجتماعی، گفت: با توجه به اینکه خط فقر برای خانواده ۴ نفره ۱۰ میلیون تومان اعلام شده بنابراین باید نگران افزایش فقر و فاصله طبقاتی باشیم و این نگرانی محدود به کرونا نیست و از قبل هم وجود داشته است.

وی افزود: گرانی‌ها باعث شده قیمت‌ها و فقر افسار گسیخته افزایش پیدا کند و در چنین شرایطی باید منتظر وقوع اتفاقات ناخوشایند در جامعه باشیم بطوریکه افزایش آسیب‌های اجتماعی و جرایم بخشی از آنهاست.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران به آمار نیروی انتظامی اشاره و تصریح کرد: در سه ماهه اول سال ۵۰ درصد سارقین خرد شناسایی شدند که سرقت اولی هستند. این افراد معمولاً به خاطر معیشت و فقر گرفتار این جرایم می‌شوند.

چلک خاطرنشان کرد: هنگامی که موضوع فقر مطرح می‌شود، همیشه باید این ترس را داشته باشیم که پس لرزه‌های آن عموماً خانواده‌هایی را درگیر می‌کند که تحت پوشش نهادهای حمایتی، حاشیه نشین در ست گاه‌های غیررسمی، ن و کودکان بی سرپرست و…، هستند.

وی با اشاره به اینکه در اجرای قانون حمایت از ن و کودکان بی سرپرست و پرداخت یک سوم حداقل حقوق کارکنان دولت به آنها به عنوان مستمری ناتوان بوده‌ایم، گفت: مستمری‌ای که دولت برای خانواده ۵ نفری و بیشتر پرداخت می‌کند ۵۰۰ هزار تومان در ماه است و طبیعی است که خانواده‌های تحت پوشش امداد و بهزیستی از فقر و گرانی در امان نخواهند بود. چرا که این افراد عمدتاً هیچ محل درآمد دیگری ندارند.

به گفته رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، اگر تورم ۳۰ تا ۴۰ درصد گسترش یابد، نهایت مستمری که افزایش پیدا می‌کند ۱۵ درصد است. چیزی که امسال نیز اعلام شد و این مبلغ حتی جبران شرایط عادی تورم را هم نمی‌کند چه برسد به اینکه این افراد بخواهند خدمات دیگری را نیز دریافت کنند. چرا که عموم خدمات و قیمت‌های آنها چندین برابر شده است.

چلک با اشاره به اینکه افراد بیکار و ساکنین ست گاه‌های غیر رسمی ۱۱ میلیون نفر و همچنین جمعیت ساکن در محله‌های ناکارآمد شهری ۲۱ میلیون نفر را تشکیل می‌دهند که از حداقل خدمات عمومی برخوردار نیستند، افزود: خانواده‌های دارای بیمار خاص و نادر و معلول نسبت به سایرین شرایط شأن چندین برابر بدتر خواهد بود و نگرانی ما این است که با این روند شاهد افزایش فقر و بالا رفتن خط فقر به صورت افسار گسیخته و پوشش بیشتر جمعیت کشورمان به زیر خط فقر باشیم.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، ادامه داد: تعداد زیادی از بازنشستگان و افراد دیگر با حقوق سه میلیون تومان که اعلام شده خود به خود زیر خط فقر قرار می‌گیرند در این شرایط یا باید سازمان‌های حمایتی را بزرگ‌تر کنیم که طبیعتاً بزرگ‌تر شدن این سازمان‌ها خودش مستم بازنگری در ساختار، تقویت ساختار و تأمین بودجه بیشتر است که دولت توان انجام این کار را ندارد.

وی افزود: در چنین شرایطی سوءتغذیه و مشکل عدم مراجعه مردم برای دریافت خدمات درمانی و بالا رفتن هزینه‌های درمان را مشاهده خواهیم کرد.

چلک با اشاره به اینکه افزایش هزینه‌های درمانی، چالش جدی و همیشگی بوده است، گفت: البته در حال حاضر این شرایط بدتر شده و افراد دهک‌های پایین تأثیرپذیری منفی بیشتری از این شرایط خواهند داشت.

وی به آمار بانک اطلاعات ایرانیان اشاره و تصریح کرد: حدود ۵ میلیون نفر از جمعیت کشور در سه دهک پایین از هر گونه چتر حمایتی اجتماعی و بیمه‌های اجتماعی محرومند که دو میلیون و ۶۰۰ هزار نفر از آنها را سالمندان تشکیل می‌شوند.

به گفته چلک، فراموش نکنیم گسترش فقر رابطه مستقیمی با افزایش جرم و آسیب‌های اجتماعی دارد. البته نمی‌گوییم همه فقرا درگیر جرم و آسیب هستند اما هیچکس نمی‌تواند رابطه فقر و جرم و آسیب اجتماعی را منکر شود. در دین هم عنوان شده فقر همسایه دیوار به دیوار، کفر است به دلیل پیامدهای منفی فقر اقتصادی است.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران خاطرنشان کرد: آنچه ما نیاز داریم آرامش است اما فقر می‌تواند آرامش بسیاری از خانواده‌ها و حتی جامعه را تحت تأثیر قرار دهد.

وی افزود: در حوزه مددکاران اجتماعی براساس شواهد موجود، بارها این هشدار را دادیم که اگر نظام چند لایه تأمین اجتماعی را نتوانیم اجرا کنیم، هزینه‌های اقتصادی، امنیتی، اجتماعی و انسانی باید پرداخت کنیم. هزینه‌هایی که گاهی مواقع جبران آن میسر نیست.

چلک گفت: چاره اندیشی در این حوزه مستم همکاری قوا، تجمیع منابع و اولویت دادن به افراد دارای نیازهای خاص و همچنین استفاده از ظرفیت بنگاه‌ها است و در این صورت شاید بتوانیم گره کوچکی از این مشکلات برداریم. فراموش نکنیم هر چه فقر عمیق‌تر شود، صدای تخریب و صدای درد فقر بلندتر می‌شود.منبع:خبرگزاری مهر/8 مهر99

کد خبر 5035223

یادداشت:چرا مرده‌پرست و خصم جانیم

سیدحسن‌چلک مددکار اجتماعی

   بسیاری از ما ایرانیان که مسیر مدرسهرا تمام کردیم با این شعر مولوی آشنا هستیم که بیا تا قدر یکدیگر بدانیم/که تاناگه ز یکدیگر نمانیم». خبر درگذشت استاد آواز ایران، محمدرضا شجریان غروب پنجشنبهدرحالی منتشر شد که خود این صدا را جزیی از فرهنگ ایران می‌دانست و خود هم ایرانرا بسیار دوست می‌داشت. در این یادداشت قصد ندارم درباره ایشان بنویسم چون این کاررا باید کسانی انجام دهند که از موسیقی و آواز و. سررشته دارند اما این اتفاق رامی‌خواهم بهانه کنم تا یکبار دیگر این موضوع را اول به خودم یادآوری کنم که تاهستیم و نفس می‌کشیم و همدیگر را می‌بینیم و صدای هم را می‌شنویم، قدر همدیگر رابدانیم. به‌قول مولوی چو بر گورم بخواهی بوسه دادن/ رخم را بوسه ده، کاکنونهمانیم». در طول تاریخ در هر جامعه‌ای افرادی هستند که به دلیل ویژگی‌های خاصی کهدارند در دل بیشتر مردم دارند. یکی به دلیل فعالیت چشم‌گیر در عرصه فرهنگ و هنر وادبیات، یکی در حوزه خاصی از علم، دیگری هم در حوزه ورزش و. لذا انتظار می‌رودکه این افراد تکریم شوند. ممکن است این افراد از حضور در فعالیت‌هایی منع شوند ولیواقعیت این است که نمی‌توان یاد و خاطره‌شان را از دل مردم زدود. زندگی با همهفرازونشیب‌هایش نکته مهمی را که به ما گوشزد می‌کند این است که کسانی که دغدغهانسانیت دارند بیش از همه در دل مردم جای خواهند داشت. حال می‌خواهد ورزشکار،هنرمند، عالم و مدیر باشد یا یک فردی که این ویژگی‌ها را نداشته باشد ولی انسان باشد.حتی همین افراد با همین ویژگی‌ها ممکن است جاهایی با برخی افراد در مقطعی اختلاف‌نظرداشته باشند. این اختلافات نباید موجب نادیده گرفتن یا تلاش برای فراموش کردن آنانشود. باید تلاش کرد تا دل‌ها به‌هم نزدیک‌تر شود و برای حفظ این افراد هنگام حیات‌شاندر هر جامعه‌ای حتی ایران تلاش کرد و تیرگی را پاک کرد. به‌قول مولوی چو بعد مرگخواهی آشتی کرد/ همه عمر از غمت در امتحانیم/ غرض‌ها تیره دارد دوستی را/ غرض‌هارا چرا از دل نرانیم». مرگ حق است و همانگونه که خدواند بزرگ وعده داده است:بازگشت همه به سوی اوست» و کسی را گریزی از آن نیست. ولی اینکه چگونه با همبرخورد کنیم و رفتار داشته باشیم دست خودمان است؛ اینکه مهربان باشیم یا به اشکالمختلف خشونت روا داریم. دوست و دشمن، موافق و مخالف، آشنایان با هنر موسیقی و آوازو یا حتی افراد ناآشنا با این عرصه، به‌خوبی بر تاثیر استاد شجریان بر حوزه موسیقیواقف هستند. واکنش مردم به‌خوبی گویای همین موضوع است که مردم ایشان را دوستداشتند و دارند. بیاییم کاری کنیم تا به‌راحتی نگذاریم بزرگان ما در هر عرصه‌ای ازمردم دور شوند تا ندانیم بعد از مرگ‌شان چگونه رفتار کنیم. به‌قول مولوی گهی خوش‌دلشوی از من که میرم/ چرا مرده‌پرست و خصم جانیم/ چو بعد مرگ خواهی آشتی کرد/ همهعمر از غمت در امتحانیم». بیاییم بپذیریم که وحدت و همدلی و انسجام لازمه عبور ازبحران‌های مختلف است. یکی از راه‌های تحقق این هدف توجه و بهره‌گیری از همه ظرفیت‌هاست.منبع: رومه آرمان ملی/19مهر99

 


سالمندان را حرمت نگه‌داریم
 یادداشت: دکتر سید حسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 یکی از گروه‌های اجتماعی درهرجامعه ای پیران هستند که ضروری است به این گروه‌ها توجه مضاعف شود.
تأملی بر روند تغییرات جمعیتی در دنیا و ایران نشان می‌دهد موضوع سالمندی گرچه نشانه‌ای از موفقیت کشورها در حوزه‌های بهداشتی است، اما اگر تدبیر نشود، می‌تواند به یک چالش جدی تبدیل شود. در سوره بنی‌اسرائیل در قرآن مجید در خصوص اهمیت توجه و تکریم این عزیزان توصیه‌شده است که و خدای تو حکم فرموده که جز او را نپرستید و درباره پدر و مادر نیکویی کنید و چنان‌که یکی از آنها یا هر دو در نزد تو پیر و سالخورده شوند (که موجب رنج و زحمت تو باشند) زنهار کلمه‌ای که رنجیده‌خاطر شوند مگو و بر آنها بانگ مزن و آنها را از خود مران و با ایشان به اکرام و احترام سخن‌گو.»
به همین دلیل تکریم سالمندان باید موردتوجه قرار گیرد، موضوعی که دربند 9 ت‌های کلی جمعیت هم برآن چنین تأکید شده است: فرهنگ‌سازی برای احترام و تکریم سالمندان و ایجاد شرایط لازم برای تأمین سلامت و نگهداری آنان در خانواده و پیش‌بینی سازوکار لازم برای بهره‌مندی از تجارب و توانمندی‌های سالمندان در عرصه‌های مناسب.»
حال باکمی تأمل بر آنچه اطرافمان می‌گذرد، متوجه می‌شویم مو‌سپیدان جایگاه قبلی را در خانواده و جامعه ندارند که دلایل متعددی دارد.
یادم می‌آید کوچک‌تر که بودم هنگامی‌که برای مادربزرگ یا دیگر پیران روستایم کاری می‌کردم از آوردن یک لیوان آب یا کیسه کشیدن پشت یک پیرمرد در حمام عمومی روستا و. این عبارت را بارها می‌شنیدم که پیر شوی انشاءا .
چقدر دعای قشنگی بود، چون پیران جایگاه و پایگاه خاصی درخانواده و محله و درجامعه داشتند.حریم‌شان حفظ می شد و نقش پیران در افزایش مشارکت اجتماعی،
میانجیگری و ایجاد صلح و سازش، انتقال عناصر فرهنگی، ارتباط
بین نسلی و . حائز اهمیت بود.
تاکید پیامبر اکرم(ص) براین که وجود پیران موجب برکت و افزایش نعمت درخانواده و جامعه
می‌شود، خود گویای ضرورت توجه به این عزیزان و کارکردهای حضور
پیران است.
بیاییم در روابط بین فردی حرمت‌شان را حفظ کنیم، احوال‌شان را جویا شویم، حمایت‌های عاطفی خود را از آنان دریغ نکنیم و باور کنیم بسیاری از پیران دور و بر مان نیازی به پول ما ندارند، اما نیازمند توجه و احترام ما هستند.
اگر امروز پیران خود را تکریم کنیم، فردا همین رفتار را با ما خواهند کرد. البته عکس آن هم صادق است. پس تلاش کنیم عزت نفس سالمندان حفظ شود.

بیشترین و کمترین موارد همسرآزاری در کدام استانها است؟/ رشد آمار همسرآزاری در کشور

۰ 

سلامت نیوز : چلک،رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز، دربارهلایحه تامین امنیت ن و آمار همسرآزاری در کشور، گفت: موضوع همسرآزاری در حوزهآسیب های اجتماعی تقریبا پدیده ای جهان شمول است. براساس آماری که سازمان پزشکی قانونیکشور ارائه کرده است و از نظر میزان رشد معاینات نزاع مربوط به مدعیان همسرآزاریدر سال ۹۶ ، ۸۱هزار و ۷۲۹ پرونده ، و در سال ۹۷، ۸۳ هزار و ۶۴۶ پرونده به پزشکی قانونیارجاع شده بود که تقریبا دو و سه دهم درصد رشد مثبت را نشان می دهد
ویافزود: گرچه ما درباره آمار خشونت های خانگی از جمله همسرآزاری سیستم ثبت دقیقینداریم و معمولا آمارهای مراجعه کنندگان به پزشکی قانونی شامل همه افراد مرتبط نمیشود اما چون تنها جایی که آمار مستند ارائه می کند سازمان پزشکی قانونی است لذامبنا را آمار پزشکی قانونی قرار می دهیم.براساس این آمار به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت در کشور ۱۰۲ پرونده مربوط به مدعیانهمسرآزاری در سال ۹۷ داشته ایم. طی این سال دراصفهان ۱۴۳ پرونده به ازای ۱۰۰ هزار نفر، در خراسانرضوی ۱۳۸ پرونده به ازای ۱۰۰ هزار نفر ، زنجان ۱۳۵ پرونده به ازای ۱۰۰ هزار نفر ، البرز ۱۳۳ پرونده، یزد ۱۳۰ پرونده و تهران ۱۲۰ پرونده مربوط به مدعیانهمسرآزاری وجود داشته است

رییس انجمن مددکاراناجتماعی ایران خاطرنشان کرد: پایین ترین آمار پرونده های مربوط به مدعیانهمسرآزاری در سیستان و بلوچستان با ۲۱ پرونده،بوشهر با ۳۵ پرونده، هرمزگان ۳۹ پرونده، خوزستان ۴۸ پرونده و ایلام ۵۳ پرونده است ولی چون مانظام ثبت دقیقی نداریم در برخی مناطق به دلیل نوع فرهنگ مردم، آمار شکایات پاییناست و شکایتی مطرح نمی شود مثلا ما در فرهنگ مردم ایلام می بینیم که آمار پروندهمدعیان همسرآزاری پایین است اما از طرف دیگر می بینیم که در این استان آمار خودکشیبالاست

وی تاکید کرد: چون اینآمار فقط به استناد کسانی که به پزشکی قانونی ارجاع شده اند، می باشد، نمی شود گفتتمام واقعیت مربوط به همسرآزاری همین آمارها است ولی این آمارها گویای یک عددی درکشور است که نشان می دهد تقریبا در تمام طول سال ها از سال ۸۸ تا ۹۷ ما در پرونده های ثبتیدر حوزه مدعیان همسرآزاری در پزشکی قانونی روند رو به رشدی را داشته ایم به جز سال۹۳ به ۹۲ که یک روند کاهشی راداشته ایم در بقیه سال ها تقریبا همیشه آمار پرونده های مدعیان همسرآزاری رو به رشدبوده است و در سال ۸۸ ،از ۵۲ هزار و ۸۹ پرونده مدعیان همسرآزاریبه ۸۳ هزار و ۶۴۶ پرونده در سال ۹۷ رسیده است

وی گفت: همسرآزاری همروی افرادی که درگیر هستند هم بر روی خانواده و ثبات خانواده و هم بر روی جامعهتاثیرات منفی برجای می گذارد لذا تاثیر همسرآزاری در خانواده فقط بروی زوجینی کهدعوا می کنند نیست بلکه در درون خانواده هم تاثیر می گذارد به طوری که وقتی بررسیکنیم می بینیم که بچه های فراری عموما از خانواده هایی هستند که خشونت یکی از وجوهمشخصه این خانواده های نابسامان است همچنین اعتیاد یکی از وجوه مشخصه کسانی است کهدرگیر خشونت می شوند لذا جامعه هم تحت تاثیر این فضاها قرار می گیرد

چلک خاطرنشان کرد:در جامعه ای که همسرآزاری افزایش پیدا می کند مجبورید هم هزینه های مادی و همهزینه های انسانی را بپردازید. طبق قوانین موجود در کشور می توان در زمینه حمایتاز ن در برابر خشونت خانگی و همسرآزاری اقدام کرد ساختار تعریف شده که اگر کسیبه هر دلیلی حتی اگر در معرض آزار باشد می تواند با خط ۱۲۳ یا همان اورژانس اجتماعیتماس بگیرد و خدمات اولیه را از تیم اورژانس اجتماعی دریافت کند و اگر قاضی تشخیصدهد خانه برای زن امن نیست می تواند مکان امنی برایش تعیین شود حتی اگر همینقوانین موجود به خوبی رعایت شود خیلی محدودیتی برای حمایت از این گروه از ننداریم

وی با اشاره به لایحهتامین امنیت ن گفت: این لایحه به استناد قانون برنامه پنجم نوشته شده که همپیشگیری سطح یک را داریم یعنی اطلاع رسانی و آگاه سازی برای پیشگیری از خشونت کهاگر خشونتی اتفاق افتاد بشود آن خدمات تخصصی را به موقع و ارزان در دسترس اینافراد قرار داد و هم بخش بازتوانی و توانمندسازی این گروه از ن جامعه را داریم

رییس انجمن مددکاراناجتماعی ایران گفت: شاید بتوان گفت تنها کمکی که این لایحه بتواند بکند این استکه همه خدمات مربوط به این گروه از ن را به صورت یکجا خواهیم داشت و فرصتی استکه سایر قوانین موجود هم بررسی شود و به نوعی تنقیح قوانین انجام شود و ما یکقانون جامع و کامل در حوزه حمایت از ن در معرض آسیب و آسیب دیده از منظر خشونتداشته باشیم ضمن اینکه در لایحه جدید تقریبا یک تقسیم کاری در بین سازمان هایمختلف شده است. معتقدم همه وظایفی که در این لایحه برای سازمان های مرتبط نوشتهشده است همین وظایفی است که عمدتا وجود دارد اما تنها حسن این لایحه این است که مایک قانون مشخص و جامع در خصوص خشونت خانگی خواهیم داشت

وی در پایان گفت: تقویتفرهنگ گفت و گو در خانواده ها، آشنایی با روانشناسی جنس مخالف، تقویت آموزش مهارتهای ارتباطی و اجتماعی و همسرداری و آشنایی با حقوق متقابل می تواند کمک کند که ازشیوع پدیده همسرآزاری و خشونت های خانگی کاسته شود(منبع:سلامت نیوز/13 مهر99)

 


یادداشت:من و تو ما» می‌شویم

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران

 

به خاطرم هست، این داستان، قصه،حکایت یا روایت را که خیلی مواقع در کودکی شنیده‌ایم. خانواده‌ای گسترده بودیم کههمه عموها و پسرعموها با همدیگر زندگی می‌کردیم و مادربزرگ چوب نازکی می‌آورد تاما آن را بشکنیم و به‌راحتی می‌شکستیم. اما شکستن دو چوب به‌مراتب سخت‌تر از شکستنیک چوب بود و شکستن سه چوب سخت‌تر از شکستن دو چوب و بعد از آن دیگر شکستن چوب‌هانشدنی بود. قصه‌ای که خیلی‌های دیگر در جاهای مختلف برایمان بازگو کردند و یک پیاماصلی داشت که اگر در هر شرایطی ما با هم و کنار همدیگر باشیم حتی اگر شرایط بحرانیباشد، نیرو و قدرت و به عبارت بهتر استحکام ما تحت‌الشعاع قرار نمی‌گیرد و ضعیفنمی‌شود و در سایه با هم بودن است که ما می‌توانیم در مقابل هر قدرت، هر دشمنی، هربحرانی و هر شرایط ناگواری مقاومت کنیم و با تهدید کمتر و سلامت بیشتر عبور کنیم.این پیام را هیچ موقع فراموش نکردم و امروز هم این احساس را دارم شرایطی که امروزکرونا در اقتصاد و اقتصاد بر جامعه و خانواده وارد کرده، یادآوری همین خاطرات سادهاما پرمحتوا و ااما استراتژی مهم و اساسی برای ثبات و انسجام و همبستگی لازم استکه یکبار دیگر به شکل دیگری بازتعریفی متناسب با نیاز امروز شود. اگر هدف مشترا بپذیریم و برای رسیدن به آن هدف یا اهداف مشترک که به نظرم همان به زیستناجتماعی مردم و آرامش و امنیتی است که در جامعه لازم داریم، انسجام و همبستگی واحساس تعلق است که در جامعه لازم داریم و اگر اینها را بپذیریم، می‌شود در سایهاهداف مشترک، وجوه مشترکمان را بیشتر ببینیم، وجوه مشترکمان را بیشتر کنیم و وجوهمشترکمان را تبدیل به یک فرصت کنیم که طبیعتا اگر این وجوه مشترک را تبدیل به یکفرصت کنیم، هماهنگی‌های ما برای رسیدن به آن اهداف مشترک بیشتر خواهد شد. در نتیجهبه جای اینکه انرژی هم را بگیریم، به هم انرژی بدهیم. به جای اینکه منابع‌مان راناهماهنگ هزینه کنیم، منابع‌مان را مدیریت شده و هماهنگ و درست و بهینه هزینه می‌کنیم.به جای اینکه دنبال حذف آدم‌های قوی از جناح مخالف، مقابل و غیره باشیم، دنبالاستفاده از توان و ظرفیت حتی آدم‌های مخالفمان که با آنها اختلاف سلیقه داریم،برای رسیدن به هدف مشترک باشیم. امروز بیش از هر زمانی برای با هم بودن باید تلاشکنیم، ظرفیت‌ها را به‌کار بگیریم، توانایی‌ها را به‌کار بگیریم، صدای مخالف رابشنویم، اما ظرفیت مخالف سلیقه‌مان را برای رسیدن به آن هدف مشترک بپذیریم. بههمین دلیل اعتقاد دارم که اگر من و تو، ما» شویم، انرژی، قدرت و ظرفیتی ایجاد می‌شودکه می‌تواند موتور محرکه‌ای برای پیشرفت و توسعه و مقابله با هر تهدید و بحرانیباشد. ضمن اینکه این ما» شدن‌ها کمک می‌کند که اعتماد به نفس و عزت نفسمان بیشترشود و فراموش نکنیم، جزیره‌های مختلف هیچگاه نخواهند توانست تبدیل به یک ما»ییشوند که همه یک هدف مشترک را دنبال کنند. فراموش نکنیم که در جامعه و زندگیاجتماعی حتما تفاوت‌ها باید وجود داشته باشد و خیلی جاها تفاوت‌ها، نقدها و دیدگاه‌هایمتفاوت اما در راستای یک هدف مشترک می‌تواند کمک کند که با سرعت بیشتر و با منطقبهتر همه ظرفیت‌ها را برای داشتن یک جامعه مستقل، آرام و بانشاط فراهم کنیم.منبع:رومهآرمان ملی/23 مهر99

 


یادداشت:انسان اجتماعی،مرگ و زندگی

سیدحسن ‌چلک-رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران

 

یکیاز واقعیت‌های زندگی انسان مرگ است به‌گونه‌ای که خداوند در قرآن هم همین وعده راداده که بازگشت همه به سوی اوست. اما انسانی که در این دنیای خاکی قدم می‌گذارد بادیگران روابط برقرار می‌کند. چراکه انسان موجودی اجتماعی است و بدون ارتباط بادیگران زندگی اجتماعی معنا ندارد. زندگی در اجتماع اامات خود را هم دارد؛ ازجمله آنها توجه به دیگران و مسئولیت‌پذیری در قبال همدیگر است. اگر نیم‌نگاهی بهزندگی خودمان داشته باشیم به راحتی متوجه می‌شویم که تا امروز هم ما در زندگی بهدیگران کمک و توجه کردیم و هم دیگران نسبت به ما چنین رفتاری داشتند. این یعنیاهمیت‌دادن به روابط انسانی. خاطرم هست وقتی روی پای مادربزرگم می‌نشستم و برای منو دیگر نوه‌ها از زندگی و مردم‌داری می‌گفت (مثل خیلی از مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌هایعزیز) این موضوع را با عبارت‌های متفاوت به ما یادآوری می‌کرد که انسان باید شریکشادی و غم دیگران باشد». بنابراین انسان اجتماعی نمی‌تواند نسبت به آنچه دور و برشاتفاق می‌افتد بی‌تفاوت باشد. حتما این را هم بار‌ها و بار‌ها شنید‌ه‌ایم که وقتیفردی به هر دلیلی دستش از این دنیا کوتاه می‌شود، مردم سعی می‌کنند بعد از مرگش خوبی‌هایشرا یاداوری کنند و اگر بدی هم کرده، بیان نکنند یا کمتر به بدی‌ها اشاره کنند و بهنوعی حلالش کنند». این حلال‌کردن‌ها آرامش می‌دهد هم به کسی که حلال می‌کند و همبه کسانی که داغدار فوت عزیزشان هستند و کسی هم که قبل از فوت حلالیت می‌گیرد باآرامش بیشتری از دنیا می‌رود. زندگی اجتماعی این پیام را به ما می‌دهد که این نوعرفتار بعد از مرگ خیلی اثربخش نیست. شاعر مازندرانی امیر پازواری این‌گونه اینموضوع را بیان می‌کند امیر گنه جان، کهنه روات ر ه کورمه/صد دل به غم و یک دل بهشاده کورم/مه دل زخم زار تن ضماد کورمه/ بمرده روز داد و بیداد کورمه». یعنی امیرپازواری می‌گوید کاروان‌سرای کهنه و باارزش را می‌خواهم چه کار کنم در حالی که صددل غمگین دارم و تنها یک دل شاد. دل من زخم و ریش شده، پمان روی پوست را می‌خواهمچه کار کنم (فایده‌ای ندارد)، وقتی فوت کردم، داد و بیداد فایده‌ای ندارد. مصداقهمان شعر معروف مولوی است که می‌گوید بیا تا قدر یکدیگر بدانیم/که تا ناگه زیکدیگر نمانیم/غرض‌ها تیره دارد دوستی را/ غرض‌ها را چرا از دل نرانیم. این روز‌هاخبر درگذشت استاد محمدرضا شجریان، در این دوران سخت شیوع کرونا، خبر اول شده است.کسی که بسیاری از مردم با ایشان خاطره دارند و یا تصنیف‌ها و آوازهایش را شنیدهبودند و می‌شنوند و یا با ربنای» او در ماه رمضان آشنا بودند و هستند. تأملیکوتاه بر شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، عکس‌های پروفایل‌های اشخاص و. خودگویای همین موضوع است. استاد شجریان‌ها و بزرگان دیگر در عرصه‌های مختلف ورزشی،نظامی، فرهنگی و. را نمی‌توان از تاریخ ایران حذف کرد و معتقدم نباید هم تلاشیبرای حذفشان کرد. حتی اگر از منظر‌های مختلف ممکن است اختلاف‌نظرهایی با هم داشتهباشیم. فکر می‌کنم رفتار بعد از مرگ ما هم حامل پیام‌های مختلفی می‌تواند باشد؛ ازجمله پیام مهربانی و گذشت و تلنگری برای اهمیت‌دادن به روابط انسانی هنگام حیاتاطرافیانمان یا پیام ترویج تنفر بعد از فوت. من همیشه با خودم می‌گویم که انتخاببا من است که چه پیامی را منتقل کنم. چه بهتر که حامل پیام مهر و مهربانی هم درزمان حیات باشیم و هم در ممات. پس چه بهتر که این‌گونه رفتار کنیم که پیام شعرزیبای مولوی را هم عمل کرده باشیم: چو بر گورم بخواهی بوسه‌دادن/ رخم را بوسه ده،کاکنون همانیم.منبع:رومه شرق/22 مهر 99

 


برگزاری کنفرانس امور اجتماعی برنامه هفتم توسعه

برگزاری کنفرانس امور اجتماعی برنامه هفتم توسعه

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران از برگزاری کنفرانس امور اجتماعی برای برنامه هفتم توسعه خبر داد و گفت: برگزاری این کنفرانس به دستگاه ها کمک می کند تا قبل از تدوین برنامه، احکام و مواد قانونی را احصا و مستندات پشتیبان را برای پیشنهادات خود آماده کنند.  

سیدحسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا، ضمن اعلام خبر فوق بیان کرد: در سند چشم انداز ایران ۱۴۰۴، پنج برنامه توسعه پیش بینی شده بود تا بر مبنای این پنج برنامه ویژگی و اهداف سند چشم انداز در حوزه های مختلف تحقق یابد. 

وی با بیان اینکه تاکنون سه  برنامه توسعه بعد از تدوین و ابلاغ سند چشم انداز ۱۴۰۴ نوشته شده و این چهارمین یا آخرین برنامه در راستای اجرای سند چشم انداز ایران ۱۴۰۴ است، گفت: اولین برنامه برنامه چهارم بود و سپس برنامه پنجم و ششم نوشته شد و اکنون برنامه هفتم در دستور کار است. برنامه های توسعه، برنامه های پنج ساله دارای اولویت در کشور محسوب می شوند.

چلک با اشاره به اینکه یکی از وظایف انجمنهاِ، مشارکت در تگذاری هاست، ادامه داد: کنفرانس امور اجتماعی برنامه ششم توسعه در سال ۹۳ با همکاری انجمن مددکاران اجتماعی ایران، دانشگاه آزاد گناباد و سازمان بهزیستی و همچنین حدود ۴۰ سازمان و موسسه و انجمن با حضور تمام ذی نفعان از تمام قوا برگزار شد. 

دبیر علمی کنفرانس امور اجتماعی برنامه هفتم توسعه اظهار کرد: انجمن مددکاران اجتماعی ایران براساس وظایف تخصصی قصد دارد این کنفرانس را برای برنامه هفتم توسعه در اواخر دی ماه نیز برگزار کند. انجمن به دلیل سابقه طولانی که در عرصه تگذاری دارد، امسال هم در نظر دارد با همکاری سازمانها، قوای مختلف، دستگاه های اجرایی، دانشگاه ها، تشکلهای غیردولتی و انجمنهای مرتبط محورهای کلیدی و موردنیاز برنامه هفتم را پیش بینی کند.  

وی با اشاره به اینکه شعار این کنفرانس تگذاری اجتماعی و سلامت اجتماعی است، گفت: باتوجه به شرایط پیش رو این کنفرانس در قالب فراخوان مقاله و تهیه گزارشهای سفارشی خواهد بود و اساس کار بر این است که به دلیل شرایط کرونا کنفرانس امور اجتماعی به صورت آنلاین برگزار شود، اما مستندات آن را در اختیار مسئولان و سازمان های مرتبط و همکار قرار دهیم.

چلک بیان کرد: اگرچه به دلیل محدودیت زمانی و شرایط کرونا ساز و کار کنفرانس متفاوت است، اما تلاش بر این است تا جزئیات کنفرانس حفظ شود. ما از همه سازمانهای مرتبط دعوت کردیم و انتظار داریم تا مشارکت کنند و آنچه خروجی کنفرانس است متعلق به حوزه اجتماعی کشور است.

به گفته رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، برگزاری این کنفرانس به دستگاهها کمک می کند تا زودتر از تدوین برنامه، احکام و مواد قانونی را احصا کنند و مستندات پشتیبان برای پیشنهادات خود را آماده کنند.  

دبیر علمی کنفرانس امور اجتماعی برنامه هفتم توسعه خاطرنشان کرد: در تهای کلی قانونگذاری نیز که مقام معظم رهبری ابلاغ کرده بودند در یکی از بندها بر اهمیت حضور انجمنهای صنفی و تشکلها در عرصه تگذاری تاکید و تسریع شده و خوشبختانه در کنفرانس قبلی همکاری بسیار خوبی میان سازمانهای مختلف وجود داشت و جزو کنفرانسهای کم‌نظیر بود. تجربه ای که در برنامه ششم به دست آمد تجربه خوبی بود و نقش کنفرانس در قانون برنامه ششم توسعه و سایر قوانین مرتبط محسوس است.

انتهای پیام


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفت‌وگو با پانا

چلک: اوباش‌گردانی» برای ایجاد ترس پایدار» اثربخش نیست

اوباش گردانی در محله مشیریه

تهران (پانا) - طرح مجرم‌گردانی در محل وقوع جرم از جمله طرح‌هایی است که با هدف عبرت‌آموزی و کاهش خشونت در جامعه از سوی نیروی انتظامی اجرا می‌شود طرحی که منتقدان زیادی دارد آنها معتقدند این طرح بازدارندگی لازم را ندارد و رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران می‌گوید در حوزه جرم رویکردهای سلبی نقش کمرنگ‌تری نسبت به رویکردهای ایجابی و پیشگیری دارد.

طرح برخورد با اراذل و اوباش از دهه‌های گذشته در دستور کار نیروی انتظامی قرار داشته و هر چند وقت یکبار اجرا می‌شود. نیروی انتظامی از ابتدای شهریورماه طرح برخورد با اراذل و اوباش را به طور جدی در دستور کار قرار داده است و یکی از روش‌هایی که در برخورد با این افراد دارد، گرداندن آنها در محل وقوع جرم است. هفته گذشته تصاویر و فیلم‌هایی از گرداندن افرادی تحت عنوان اراذل و اوباش به دست نیروهای انتظامی در محله مشیریه تهران خبرساز شد. افرادی که سوار بر ماشین‌های انتظامی با دستبند و پابند از میان جمعیت عبور داده می‌شدند‌. به گفته نیروی انتظامی، این افراد اراذل و اوباش شناسنامه‌دار محلات هستند و هدف از این کار درس عبرت برای دیگر کسانی است که نظم جامعه را بر هم می‌زنند. انتشار این تصاویر در فضای مجازی با واکنش‌های مختلفی همراه شد و این پرسش مطرح شد که آیا گرداندن مجرمان اثرگذاری لازم را در کاهش جرم دارد؟ سید حسن چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفت‌وگو با پانا در پاسخ به این سوال و درباره رویکرد اخیر پلیس در گرداندن مجرمان و اراذل و اوباش در محل وقوع جرم گفت: به این موضوع باید از چند زاویه نگاه کرد. جرایم به شکل‌های مختلف در هر جامعه‌ای از جمله جامعه ما اتفاق می‌افتد و وقوع جرم در جامعه انسانی اجتناب‌ناپذیر است. طبیعی است متولیان برای اینکه بتوانند این حوزه را مدیریت کنند، رویکردهای مختلفی برنامه‌ریزی می‌کنند که بخشی از آن در قالب اقدامات پیشگیرانه و بخشی هم برخورد با مجرمان است.»

رئیس انجمن مددکاری ایران افزود: در صف اول برخوردها با مجرمان، پلیس و سیستم قضایی قرار دارد و حسب اتفاقاتی که می‌افتد مردم از دستگاه‌های مرتبط انتظاراتی دارند و گاهی مواقع انتظار مردم، برخورد جدی و قاطع با متخلفان است و به نوعی مردم خواستار برخورد آنی و جدی با مجرم هستند اما وما پاسخ دادن به نیازهای آنی مردم که احساس آنها را جریحه‌دار کرده است به پیشگیری و ترس مجرمان در آن حوزه ختم نخواهد شد.»

وی ادامه داد: یکی از راه‌هایی که پلیس برای برخورد با مجرمان انتخاب می‌کند، گرداندن مجرمان در ملأعام به ویژه در محلی است که جرم توسط آنها اتفاق افتاده است. تجربه نشان می‌دهد این نوع برخوردها آثار مترتبی بر پیشگیری از جرم ندارد. خیلی از مواقع مشاهده شده است وقتی فردی جرمی را مرتکب و دستگیر می‌شود به محض اینکه آزاد می‌شود کار خود را بازهم شروع می‌کند. البته نمی‌خواهم بگویم که برخورد با مجرمان نباید باشد، برخورد با مجرمان را نفی نمی‌کنم ولی اینکه فکر کنیم با این شرایط می‌توانیم ترس پایدار ایجاد کنیم این اتفاق نمی‌افتد.»

چلک تصریح کرد: پلیس بر اساس حکمی که قاضی صادر می‌کند، برخورد با مجرمان را انجام می‌دهد و طبق قوانین مسئول تعیین نوع مجازات قضات هستند و نیروی انتظامی مجری احکام می‌شود منتهی به اعتقاد من باید در شیوه گرداندن مجرمان در ملأعام و زدن در سر مجرمان مقداری تامل کرد چون این نوع رفتارها آثار اثربخش و ماندگاری در حوزه پیشگیری از وقوع جرم نخواهد داشت.»

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران خاطرنشان کرد: پلیس و سیستم قضایی به معنای عام، باید اقتدار خود را در برخورد با مجرمان نشان دهند و به مطالبات آنی مردم پاسخ بدهند اما راه‌های مختلفی برای نشان دادن قدرت وجود دارد که فقط یک راه آن گرداندن مجرمان در محل جرم است. معتقدم که پلیس آنقدر اشراف دارد که می‌داند این نوع روش‌ها اثربخشی ماندگار را ندارد اما از آنجا که مجری احکام قضایی است، انجام می‌دهد.»

وی با تاکید بر اینکه در حوزه جرم رویکردهای سلبی نقش کمرنگ‌تری نسبت به رویکردهای ایجابی و پیشگیری دارد، گفت: البته شرایط موجود نباید مجوزی باشد که هر کسی هر کاری دلش می‌خواهد انجام دهد. در واقع پلیس مجری احکامی است که قضات صادر می‌کنند. حکمی صادر می‌شود و پلیس موظف است حکم را اجرا کند چون ضابط قضایی است اما معتقدم آثار پیشگیری رفتار پلیس در گرداندن مجرمان آنقدر ناچیز است که اگر انجام نشود بهتر است چون در دل دیگران رعب و وحشت ایجاد نمی‌کند همانطور که اعدام نیز آثار پیشگیری ندارد اما چون پلیس موظف به اجرای احکام است، آن را اجرا می‌کند.»

چلک با اشاره به ضرورت استفاده از واحدهای مشاوره در حوزه قضایی و انتظامی گفت: در حوزه انتظامی از واحد مددکاری مشاوره استفاده می کند و فکر می‌کنم اگر سیستم‌های قضایی هم برای صدور احکام همه جوانب آن را بررسی کنند، منطقفی‌تر خواهد بود.»


یادداشت:سررریزعملکردهای ضعیف به سمت پلیس

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران

(آرمان ملی،1 آبان 99)

 

یکی از اتفاقات خوبی که در سطحجهانی و سطح داخلی انجام می‌شود، نامگذاری روزها و هفته‌ها به مناسبت‌های خاص است.از جمله این مناسبت‌ها سیزدهم مهر است که امسال به‌خاطر اینکه بتوانند بعد از ماهصفر مراسم را برگزار کنند، در این مقطع زمانی، این هفته گرامی داشته شده و ضمناینکه این هفته را تبریک و خداقوت می‌گویم، به چند نکته هم اشاره می‌کنم. نخستاینکه هرچقدر سازمان‌های مرتبط عملکرد بهتری داشته باشند، وظایفشان را به‌درستی وبه‌موقع انجام دهند، رجوع مردم به پلیس و کلانتری‌ها و پاسگاه‌ها کمتر خواهد بود وتماس کمتری هم با خط 110 برقرار خواهند کرد و این اتفاقا نشانه مدیریت خوب در آنجامعه محسوب می‌شود. امروز ما با این واقعیت مواجه هستیم که برای هر موضوعی، مردمانتظار دارند که پلیس ورود پیدا کند. اما هرچقدر سازمان‌های دیگر ضعیف یا ضعیف‌ترعمل کنند و وظایفشان را به‌درستی انجام ندهند، ما شاهد جرم بیشتر یا شاهدرفتارهایی خواهیم بود که پلیس موظف است با آن رفتارها، طبق وظایف قانونی برخوردبکند. مثال خیلی ساده می‌زنم؛ اگر حوزه اقتصاد ما خوب عمل کند و ما شاهد یک اقتصادپویا باشیم، دیگر خیلی سرقت‌های خرد اتفاق نمی‌افتد. اگر آموزش‌وپرورش در جامعه‌پذیریبچه‌ها نقش خود را درست انجام دهد، اگر خانواده نقش خود را درست انجام دهد، اگرنهادهای فرهنگی و مذهبی نقش خود را درست انجام دهند، به‌گونه‌ای که هنجارهایاجتماعی و دینی در مردم نهادینه شود، طبیعتا ما شاهد حجم کار کمتر در مجموعه پلیسو نیروی انتظامی خواهیم بود. خودِ پلیس و مجموعه نیروی انتظامی استقبال خواهند کردکه به‌دلیل پیشگیری‌های اجتماعی که انجام می‌شود، وضع خوب مردم، تمهیداتی که توسطسازمان‌های اجتماعی، فرهنگی اتخاذ می‌شود، شاهد کاهش مراجعه‌کنندگان مردم بهواحدهای تابعه پلیس در حوزه‌های مختلف باشند. درواقع اینگونه نگاه نکنیم که پلیسخودش علاقه‌مند به این حضور فیزیکی شفاف و پررنگ است. فکر می‌کنم وقتی عملکرد سایرسازمان‌ها ضعیف می‌شود، مطالبات و انتظارات از پلیس برای برخورد و مقابله افزایشپیدا می‌کند و وقتی این مطالبات افزایش پیدا می‌کند، ما در جای‌جای کشور و موضوعاتمختلف مرتبط با وظایف ناجا شاهد حضور پلیس هستیم و اگر هم به هر دلیلی حضور پیدانکند، مطالبه‌گری از مجموعه پلیس بالا می‌رود و آنها موظف به پاسخگویی هستند. مااگر فضا را برای قضازدایی بیشتر فراهم کنیم، طبیعتا نقش  پلیس به‌عنوان ضابط قضائی کمتر خواهد شد و ایندقیقا نتیجه عملکرد سایر سازمان‌ها، نتیجه بازنگری در قوانین، نتیجه فعالیت فراگیرو جامع سازمان‌های مرتبط و اثربخشی سازمان‌های فرهنگی و اجتماعی خواهد بود. به‌عنوانفردی که بیشتر از 20 سال با مجموعه پلیس در بخش اجتماعی‌اش و تا حدودی بخش موادمخدر، ارتباط دارم، اعتقادم این است که خیلی مواقع پلیس مورد مواخذه قرار می‌گیرددرحالی‌که سازمان‌های دیگری که مسئولیت برای پیشگیری‌های اجتماعی، فرهنگی، وضعی،قضائی و غیره دارند، باید مواخذه شوند و نه پلیس ولی چون آنها کارشان را درستانجام نمی‌دهند یا آنگونه که باید انجام نمی‌دهند، سرریز عملکرد ضعیف آن سازمان‌هابه سمت پلیس می‌آید و این حجم کار پلیس را افزایش می‌دهد. یک پلیس خوب به دلیل نوعوظیفه‌ای که دارد، نیازمند همکاری و تعاملات بین‌بخشی قوی و کارآمد است و پلیسکارآمد و اثربخش، در نتیجه عملکرد سایر سازمان‌ها به وظیفه‌شان، بیش از پیش تحققپیدا می‌کند.

 


مومو» را به کودکان خود بشناسانید

تهران - ایرنا - قدیم‌ترها والدین که می‌خواستند کودکان خود را بترسانند از لولو خورخوره» برای آنها می‌گفتند اما آنها هرگز فکر نمی‌کردند سالها بعد واقعا این موجود موهوم از طریق فضای مجازی به سراغ کودکان بیاید آنچنان که به تازگی باعث مرگ یک کودک ۱۱ ساله نیز شده است.

به گزارش روز سه شنبه ایرنا، متاسفانه در روزهای اخیر دانش آموز ۱۱ ساله خوزستانی جان خود را از دست داده است. گفته می شود این کودک پس از شرکت کردن در این چالش پس از خروج از خانه از شدت اضطراب دچار ایست قلبی شده و جان باخته است.  این کودک ۱۱ ساله در آخرین پست استوری اینستاگرام خود گفته بود: من به هیچ عنوان دیگه نه تماس تصویری نه تماس صوتی را دیگه جواب نمی‌دم؛ خدمت کسانی که بیست و چهار ساعته زنگ می‌زنن، به‌خاطر این شایعاتی که خیلی زیاد شده، سکته می‌کنم.»

چالش دیگری موسوم به نهنگ آبی» طی سال‌های گذشته نیز باعث شده بود تا برخی کودکان در آن شرکت کنند و متاسفانه جان خود را از دست بدهند اما به نظر می رسد چالش مومو» حتی بیشتر از چالش پیشین، نگران کننده تر است.
چالش مومو» در حقیقت یک بازی مجازی دستکاری شده است که کودک را به خودزنی، آزار دیگران و حتی خودکشی ترغیب می کند.

کودکان و نوجوانان با شرکت در این چالش زندگی خود را در ورطه نابودی قرار می دهند و جان خود و سلامت اطرافیان را به خطر می‌اندازند.

در این چالش پروفایلی در فیس بوک یوتیوب یا واتساپ - که بیشتر در ایران کاربرد دارد-  ظاهر می شود.

پروفایل ظاهر شده روی صفحه گوشی یا تبلت، حاوی تصویری است که این تصویر از سوی یک شرکت ژاپنی جلوه های ویژه، طراحی شده است اما این شرکت هر گونه ارتباط با این چالش را رد کرده است.

این تصویر، عکس ترسناکی از زنی با چشم های درشت و برآمده، چهره‌ای وحشت آور و طرح خنده ای همچون جوکر» است.

 حساب مومو» به طور ناگهانی بر روی فیلمی که کودک در حال تماشای آن در یوتیوب است یا اینکه بر روی صفحه واتساپ ظاهر می شود یا آنکه از طریق واتساپ با کودک تماس می گیرد و از کودکان و نوجوانان می‌خواهد که آن را به تماس های واتساپ خود اضافه کنند.

کاربری این حساب ادعا می‌کند که مومو» است و دستورهای پرخطری را برای اجرا کردن به کودکان یا نوجوانان قربانی ارائه می دهند و آنان را تهدید می کند که اگر این اعمال را انجام ندهند به طور مثال شب با یک چاقو به سراغ آنها می آید.

طبق گزارش های متعدد از خارج از کشور، چالش‌ها کم‌کم شروع می‌شود و به سرعت به اقدامات بالقوه کشنده تبدیل می شود و هر چند که این چالش با تأخیر به ایران رسیده اما متاسفانه سلامت روان و جان کودکان را هدف قرار گرفته است.

گزارش‌هایی از کشورهای خارجی موجود است که مومو» از کودکان و نوجوانان قربانی خود خواسته که علاوه بر انجام عمل خشونت آمیز عکس از عمل خود را به مومو» ارائه دهند.

راهکارهای جلوگیری از مزاحمت مومو»

گرچه برای جلوگیری از فعالیت مومو» می توان حساب آن را در شبکه های اجتماعی از جمله واتساپ و فیسبوک مسدود کرد اما سوءاستفاده گران به راحتی می‌توانند حساب دیگری ایجاد کنند و کار خود را ادامه دهند.

بنابراین کارشناسان مربوطه به والدین هشدار می دهند که حتماً با بچه‌های خود در رابطه با اینگونه چالش‌ها در شبکه های اجتماعی صحبت کنند زیرا این چالش ها بسان ویروسی جدید همانند کرونا در رسانه های اجتماعی روز به روز در حال گسترش هستند و کودکان و نوجوانان را در معرض خطر قرار می دهند.

مگان وا روانشناس کودک در این رابطه می گوید: والدین باید اقدامات پیشگیرانه ای انجام دهند و در شرایط مناسبی از فرزندان کوچک خود بپرسند که آیا از این چالش خبر دارند.

وی می افزاید: به طور مثال والدین می‌توانند به کودکان خود بگویند که برخی چیزها و تصاویر وحشتناک در مدلهای مختلف روی صفحه موبایل و تبلت ظاهر می‌شود و هر موقع چنین چیزی را دیدید فورا مرا در جریان بگذار.

وا ادامه می دهد: والدین در رابطه با نوجوانان باید رفتار متعادل تری را در پیش بگیرند و گفت وگوی آزاد و منطقی با آنها داشته باشند. والدین باید نوجوانان خود را از مزاحمت های اینترنتی مطلع کرده و به آنها بگویند که آنها به نوجوانان خود اعتماد دارند و می دانند که نوجوانان خود در صورت مشاهده چنین تصاویر و چالش های اینترنتی، والدین خود را در جریان می‌گذارند. والدین می توانند به نوجوانان خود بگویند برای استقلال آنها احترام قائل هستند اما در عین حال می دانند که آنها به اندازه کافی مسئولیت پذیر هستند.

نظارت والدین راهکاری برای تاثیرات منفی بازی‌های مخرب

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران نیز می گوید:‌ با گسترش فناوری‌های نوین در جامعه،  تولیدات بازی‌های مختلف در دنیا برای گوشی‌های هوشمند امروز تقریبا فراگیر شده است و استفاده از این بازی‌ها رواج پیدا کرده  به گونه‌ای که بخش عمده‌ای از زمان برخی نوجوانان را همین بازی‌ها می‌گیرند. در حقیقت فرآیند سرعت استفاده از فناوری‌های نوین و شبکه های مجازی موجب شده تا انتشار برخی بازی یا برنامه‌ها روی برخی افراد منفی، تاثیر منفی داشته باشد.

سیدحسن چلک روز سه شنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا می افزاید: جلوی تولیدات اینگونه بازی‌ها در فضای مجازی را نمی‌توانیم بگیریم پس راهکار این است که بر این بازی‌ها کنترل و نظارت کنیم.

وی ادامه می دهد: اگر فرزندان از فضای مجازی استفاده می‌کنند، باید بر استفاده آنان نظارت کرد و راجع به بازی‌های مانند نهنگ آبی» و مومو» با آنها صحبت کرد. نظارت به منزله محدودیت فرزندان نیست. والدین نباید نسبت به آنچه فرزندان در فضای مجازی استفاده می کنند، بی‌تفاوت باشند، اطمینان خیلی خوب است اما اطمینان بیش از حد، عامل یا تضمینی برای عدم تاثیر پذیری فرزندان خواهد بود و به همین دلیل توصیه این است که حتما والدین بر فرزندان نظارت داشته باشند و در مورد اهمیت نظارت فرزندان خود گفت‌ وگو کنند و بر اساس آن مدیریت فضای مجازی را در دست بگیرند.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران می گوید: والدین باید نسبت به اینکه فرزندان چه محتوایی را در فضای مجازی دریافت و چه اطلاعاتی را ارسال می‌کنند، حساسیت به خرج دهند. با افزایش سواد و فرهنگ استفاده از فضای مجازی، فرزندان کمتر تحت تاثیر بازی‌هایی مانند مومو قرار بگیرند.

چلک می افزاید: گاهی نیز زمینه‌هایی در حوزه سلامت روان در افراد وجود دارد که این نوع بازی ها می تواند به طور مثال زمینه بروز رفتارهای ناپسند و خارج از قواعد و مقررات را ایجاد یا تشدید کند. به طور مثال اینگونه بازی‌ها می‌تواند عامل تشدید افسردگی، نیتی و آزردگی و رفتار خارج از عرف فرزندان شود.منبع: ایرنا/29 مهر99


خدماتاجتماعی قابل واگذاری و خصوصی‌سازی نیست

 

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران ضمن تاکید بر اینکه سالیان سال است که دولت به سمت واگذاریخدمات به بخش خصوصی حرکت کرده‌ است گفت: این در حالیست که خدمات اجتماعی همچونبهداشت و آموزش قابل واگذاری و خصوصی سازی نیست.

سیدحسن چلک در گفت‌وگوبا ایسنا، با بیان اینکه یکیاز وظایف دولت‌ها اتخاذ تدابیر، ت‌ها و برنامه هایی برای تحقق رفاهاجتماعی مردم است، اظهار کرد: دولت برای پاسخگویی به این حق مردم می‌تواندساز و کارهای مختلفی را در بخش‌های مختلف داشته باشد که یکی از این بخش‌ها حوزهاجتماعی است

وی با اشاره به اصل ۲۹ قانون اساسی اظهار کرد:براساس اصل ۲۹ قانون مذکور، دولت مکلف است تا برایبرخی از افراد در برخی از موضوعات و شرایط‌ها خدماتی را ارائه کند و این تکلیفیاست که بر عهده دولت گذاشته شده است؛ مطالعه نحوه مدیریت سازمان‌های مختلف در دنیانشان می‌دهد که برخی مواقع خدمات اجتماعی به صورت دولتی و در برخی مواقع به صورتخصوصی ارائه می‌شود و رویکردهای مختلفی برای اعمال این وظیفه توسط دولت اتخاذ می‌شود.

به گفته چلک، سالیان سال است که در دولت به سمت واگذاری خدمات به بخش خصوصی حرکتکرده‌ایم

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران بر این باور است که در بخش خدمات اجتماعی این نوع واگذاری پیاممشخصی دارد و آن این است که دولت از مسئولیت خود در قبال این گروه از افراد کهنیازمند حمایت اجتماعی هستند فرار می‌کند. آموزش، بهداشت و درمان و حمایت‌هایاجتماعی از اقشار دارای نیازهای خاص در هیچ جامعه‌ای نباید به سمت خصوصی سازیحرکت کند و به همین دلیل است که در قانون اساسی در اصل ۳۰ بر آموزش رایگان و دراصل ۲۹ بر بهداشت و درمان و حمایت از نیازمندان وسالمندان تاکید شده است

وی افزود: بهداشت، درمانو آموزش رایگان و حمایت از سالمندان در شرایط بحران حق هر فردی است و بایددولتی باشد و ما باید حق‌مان را از دولت بگیریم اما زمانی که خدمات اجتماعی به بخشخصوصی تبدیل می‌شود به نظر این حق نیست و نوعی خرید خدمت است. حمایت از نسرپرست خانوار، معلولان و سالمندان و حمایت‌های اجتماعی وظیفه دولت است و نباید بهبهانه واگذاری کار مردم به مردم این اتفاق رخ دهد

چلک معتقد استکه سازمان‌های غیردولتی ساختار و ساز و کار خاص خود را دارند،اما زمانی که خدمات اجتماعی به یک کالا تبدیل می‌شود، فلسفه وظیفه دولت‌هادر قبال مردم کمرنگ و کمرنگ‌تر خواهد شد. به نظر واگذاری خدمات بهبخش خصوصی رویه اشتباهی است که به هر دلیلی در کشور اتفاق می‌افتد و اگر آن رامتوقف نکنیم، مشکلات بیشتر و دولت‌ها زمین‌گیر خواهند شد زیرا توان پاسخگویی بهمطالبات را ندارند

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران گفت: بخش خصوصی در هر جایی که باشد رقابت دارد و به دنبالمنافع و سود است؛ زمانی که بخش خصوصی ضعیفی هم داشته باشیم در زمانی که خدماتبه آنها واگذار شود توان پاسخگویی به مطالبات و نیازها را ندارند و زمانی که فایدهای نداشته باشند، می‌تواند تهدید جدی برای کشور و نظام حمایت اجتماعی محسوب شود.

انتهای پیام/ایسنا.28 مهر99

 


یادداشت:

زندگی 21 میلیون نفر درمناطق ناکارآمد شهری/ سلامت اجتماعی و امنیت اجتماعی

سیدحسن ‌چلک- رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران

( رومه شرق،27 مهر99)

 

نام‌گذاریروز‌ها و هفته‌ها به مناسبت‌های خاص فرصتی برای سپاسگزاری از افراد و بیان دیدگاه‌هایمرتبط با آن مناسبت است. از جمله این مناسبت‌ها هفته نیروی انتظامی است که بافاصله برگزار می‌شود. در ابتدا این مناسبت را به همکاران نیروی انتظامی از جملهمددکاران اجتماعی تبریک می‌گویم. محور یادداشت را هم به موضوع امنیت و سلامتاجتماعی اختصاص می‌دهم. امنیت از مقوله‌های اساسی است که وجود آن در تمام ابعادزندگی بشری به نحوی مؤثر، احساس می‌شود و یکی از اساسی‌ترین انگیزه‌های زندگی جمعیو مدنی انسانی، ضرورت تأمین امنیت بوده؛ به‌گونه‌ای که از گذشته دور تاکنون، ازکارکردهای اصلی اجتماعات بشری و دولت‌ها، تأمین امنیت مردم و صیانت از آنان درمقابل خطرات داخلی و خارجی و همچنین نهادینه‌کردن آن بوده است. با نگاهی جزئی درمی‌یابیمکه اساسی‌ترین نیاز هر فرد در طول حیات مادی و معنوی، ایمن‌بودن و نداشتن ترس ازبروز خطرات طبیعی و غیرطبیعی است؛ زیرا در غیر این صورت آرامش روحی و روانی وی برهم خورده و قسمت اعظم نیروی جسمی و فکری وی در جهتی به کار می‌رود که شرایطاطمینان او را فراهم کند. امنیت یکی از مهم‌ترین و بحث‌برانگیزترین موضوعات و مفاهیمیاست که امروزه در جوامع و گروه‌های انسانی مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است.همه‌روزه در مجله‌ها و رسانه‌ها صاحب‌نظران در این مورد به اظهار‌نظر می‌پردازند،نکته مورد اتفاق نظر، تعدد و کثرت عوامل تأثیرگذار بر امنیت است. صاحب‌نظران مانندفیلسوفان، ت‌مداران، جامعه‌شناسان و روان‌شناسان، مددکاران اجتماعی و. تلاشداشته‌اند امنیت را تشریح و تبیین کنند. برخی از فیلسوفان معتقدند: انسان‌ها زندگیدر یک جامعه امن را به زندگی در یک جامعه پر‌تنش و ناامن ترجیح می‌دهند. برخی صاحب‌نظرانمهم‌ترین وظیفه دولت را ایجاد، حفظ و تداوم و توسعه امنیت می‌دانند. برای مثالتوماس هابس معتقد است: دولت به‌عنوان دارنده قدرت، باید امنیت را در جوامع ایجادکرده و مانع از تعرض و نزاع میان افراد در جامعه شود. در غیر‌این‌صورت نبرد و جنگبر سر منافع میان انسان‌ها ایجاد شده و موجب خون‌ریزی‌ها و کشمکش‌های زیادی می‌شود.از جمله مؤلفه‌های مهم در این عرصه از منظر مددکاری اجتماعی ‌سلامت اجتماعی» است.اگر بپذیریم که جامعه‌ای دارای سلامت اجتماعی» است که در آن فقر، خشونت، تبعیضجنسیتی و تبعیض قومی، نژادی و منطقه‌ای وجود نداشته باشد و در عوض، رشد جمعیتکنترل شده باشد، آزادی وجود داشته باشد، دسترسی به تحصیلات رایگان و خدمات سلامت وخدمات بیمه‌ای وجود داشته باشد، توزیع درآمد عادلانه باشد و مردم‌سالاری و نظارتمردم بر مردم و مردم بر دولت جریان داشته باشد، می‌توان گفت سلامت اجتماعی و مؤلفه‌هاو شاخص‌های آن در تحقق یا عدم تحقق امنیت اجتماعی پایدار نقش بسیار مؤثری دارد.افزایش جرائم و آسیب‌های اجتماعی، فقر و. می‌تواند تهدیدی برای امنیت اجتماعیباشد و پایین‌بودن آنها بر‌عکس می‌تواند فرصتی برای تحقق امنیت اجتماعی پایدار درهر جامعه‌ای باشد. تأملی کوتاه بر تعداد پرونده‌های قضائی، آمار افراد فقیر و بالا‌بودنخط فقر، طبق آمار وزارت راه‌‌وشهرسازی زندگی حدود 21 میلیون در محلات ناکارآمدشهری (‌که اکثر این محلات از حداقل‌های خدمات عمومی هم محروم هستند)، آمارهایخشونت‌های اجتماعی و خانگی، اقدام به خودکشی، آمار نگران‌کننده سرقت‌ها از جملهسرقت‌های خرد (که عمدتا ناشی از تنگدستی در معیشت مردم است) و. خود گویای ایننکته اساسی است که تمرکز و توجه به ارتقای شاخص‌های سلامت اجتماعی می‌تواند عاملیبرای بهبود این شرایط در هر جامعه‌ای از جمله ایران عزیز ما باشد. به همین دلیلانتظار دارم که رویکرد‌های اجتماعی به‌معنای واقعی اجتماعی در این نیرو تقویت شود.اگر‌چه از دو دهه قبل با تأسیس واحد‌های مددکاری اجتماعی در این نیرو و معاونتاجتماعی به‌طور کلان، تلاش شده است بررسی و مطالعات اجتماعی را مبنای برنامه‌ریزی‌هاقرار دهند ولی معتقدم تا نهادینه‌شدن این رویکرد در تمام اجزای نیروی انتظامی بهتلاش‌های بیشتری نیاز بوده و بازنگری قانون با هدف افزایش اختیارات برای توسعه وتقویت رویکرد‌ها و برنامه‌های اجتماعی به‌ویژه مددکاری اجتماعی تلاش بیشتری را می‌طلبد.

 


یادداشت:

هزینه‌های اخلاقی زندگی کردن را بالا نبریم

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران

(آرمان ملی،27 نهر99)

یکی از مهم‌ترین درس‌های زندگیپیامبر اکرم(ص) موضوع اخلاق» بود.ایشان در بیان فلسفه بعثت خود می‌فرمودند کهبرای ترویج و تکمیل مکارم اخلاق آمده‌اند؛ موضوعی که این روزها بیش از هر زمانی بهترویج آن نیاز داریم و از بی‌اخلاقی‌ها و بداخلاقی‌ها رنج می‌بریم و اگر بخواهم بهمولفه‌هایی که تهدیدکننده اخلاق هستند، اشاره کنم خود چندین یادداشت را می‌طلبد.برخی از این مولفه‌ها شامل دروغگویی، کبر و غرور، ظلم به دیگران، بددهنی(فحاشی)،حسادت، سکوت در برابر ظلم، نفاق و دورویی، خیانت در امانت (تاملی بر اختلاس‌هایانجام‌شده توسط مسئولان مرتبط)، هتک حرمت و آبروی مردم و. هستند که خود گویایگوشه‌ای از بی‌اخلاقی در هر جامعه‌ای محسوب می‌شود و اگر کوتاه به هر کدام از اینمولفه‌ها نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که چقدر در جامعه امروزی آشنا به نظر می‌آیند.مولفه‌هایی که ترویج آنها زمینه‌ای فراهم کرده که فضایل اخلاقی در جامعه آنگونه کهبایسته است، نهادینه نشود؛ موضوعی که از منظر جامعه‌شناسی هم بسیار مهم و ضروریدانسته شده است. یکی از این جامعه‌شناسان که در این زمینه دیدگاه‌های خود را مطرحکرده امیل دورکیم» است که بامطالعه آنچه در کتاب‌ها و پژوهش‌های مختلف نوشته شده،گویای این اعتقاد و دیدگاهش است که اخلاق تمام آن‌ چیزهایی است که انسان را بهضرورت زندگی با دیگری و به حساب آوردن وجود او، وامی‌دارد و سبب می‌شود وی حرکاتخود را بر پایه‌ای جز انگیزش‌های خودپرستانه‌اش تنظیم کند و هر قدر این‌گونه پیوندهابیشتر و نیرومندتر باشد، اخلاقیات استوارتر است. از نظر دورکیم، اخلاق بیش از آنکهبرای رهایی فرد باشد، آگاهی به حالت وابستگی به دیگران است. بنابراین جامعهرویدادی بیگانه از اخلاق نیست بلکه برعکس، جامعه شرط ضروری اخلاق است. در واقع بشراز آن‌رو موجودی اخلاقی است که در جامعه زندگی می‌کند. شاید به همین دلیل است کهجامعه‌پذیری از موضوعات کلیدی در جامعه‌شناسی قلمداد می‌شود. علامه طباطبایی، صاحبتفسیر المیزان هم اخلاق را از ملکات فاضله می‌داند که تحصیل آن با تکرار عمل صالحبه دست می‌آید. ایشان اساس و معیارهای کارکردهای اجتماعی اخلاق را تامین سعادتدنیوی و اخروی، تامین بهداشت جسمی و روحی انسان، اصلاح جامعه، ایجاد وحدت وهمبستگی اجتماعی، تنظیم زندگی اجتماعی انسان، شکوفایی تمدن و فرهنگ، و. می‌داند.به همین دلیل اخلاقی بودن و اخلاقی زندگی کردن در جامعه بیش از همیشه باید موردتوجه قرار گیرد. کار سختی است چون گاهی اوقات با صداقت، کارت پیش نمی‌رود، باشجاعت و مقابله با تخلف و فساد و ناکارآمدی و ظلم و. زندگی کردن برای من و شماهزینه دارد و بعضا با عبارت‌هایی از قبیل: نمی‌توانی ساکت باشی، مگر فقط تو هستی،خیلی‌های دیگر را ببین سکوت کردند و پست‌شان را دارند و دارند کیف می‌کنند، یا یکدست که صدا ندارد، کو گوش شنوا و. انگیزه اخلاقی بودن و اخلاقی زندگی کردن را ازمن و شما می‌گیرند، درحالی‌که این سکوت‌ها و بی‌تفاوتی‌ها و منزوی کردن دیگران،خواسته آنان است چون در این صورت است که فساد ریشه‌دار و عمیق می‌شود. اجازه ندهیمانسان‌های اخلاق‌مدار، بی‌تفاوت شوند و گوشه‌گیر که خود همچون سمی مهلک برای هرجامعه محسوب می‌شود.

 


یادداشت:سررریزعملکردهای ضعیف به سمت پلیس

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران

(آرمان ملی،1 آبان 99)

 

یکی از اتفاقات خوبی که در سطحجهانی و سطح داخلی انجام می‌شود، نامگذاری روزها و هفته‌ها به مناسبت‌های خاص است.از جمله این مناسبت‌ها سیزدهم مهر است که امسال به‌خاطر اینکه بتوانند بعد از ماهصفر مراسم را برگزار کنند، در این مقطع زمانی، این هفته گرامی داشته شده و ضمناینکه این هفته را تبریک و خداقوت می‌گویم، به چند نکته هم اشاره می‌کنم. نخستاینکه هرچقدر سازمان‌های مرتبط عملکرد بهتری داشته باشند، وظایفشان را به‌درستی وبه‌موقع انجام دهند، رجوع مردم به پلیس و کلانتری‌ها و پاسگاه‌ها کمتر خواهد بود وتماس کمتری هم با خط 110 برقرار خواهند کرد و این اتفاقا نشانه مدیریت خوب در آنجامعه محسوب می‌شود. امروز ما با این واقعیت مواجه هستیم که برای هر موضوعی، مردمانتظار دارند که پلیس ورود پیدا کند. اما هرچقدر سازمان‌های دیگر ضعیف یا ضعیف‌ترعمل کنند و وظایفشان را به‌درستی انجام ندهند، ما شاهد جرم بیشتر یا شاهدرفتارهایی خواهیم بود که پلیس موظف است با آن رفتارها، طبق وظایف قانونی برخوردبکند. مثال خیلی ساده می‌زنم؛ اگر حوزه اقتصاد ما خوب عمل کند و ما شاهد یک اقتصادپویا باشیم، دیگر خیلی سرقت‌های خرد اتفاق نمی‌افتد. اگر آموزش‌وپرورش در جامعه‌پذیریبچه‌ها نقش خود را درست انجام دهد، اگر خانواده نقش خود را درست انجام دهد، اگرنهادهای فرهنگی و مذهبی نقش خود را درست انجام دهند، به‌گونه‌ای که هنجارهایاجتماعی و دینی در مردم نهادینه شود، طبیعتا ما شاهد حجم کار کمتر در مجموعه پلیسو نیروی انتظامی خواهیم بود. خودِ پلیس و مجموعه نیروی انتظامی استقبال خواهند کردکه به‌دلیل پیشگیری‌های اجتماعی که انجام می‌شود، وضع خوب مردم، تمهیداتی که توسطسازمان‌های اجتماعی، فرهنگی اتخاذ می‌شود، شاهد کاهش مراجعه‌کنندگان مردم بهواحدهای تابعه پلیس در حوزه‌های مختلف باشند. درواقع اینگونه نگاه نکنیم که پلیسخودش علاقه‌مند به این حضور فیزیکی شفاف و پررنگ است. فکر می‌کنم وقتی عملکرد سایرسازمان‌ها ضعیف می‌شود، مطالبات و انتظارات از پلیس برای برخورد و مقابله افزایشپیدا می‌کند و وقتی این مطالبات افزایش پیدا می‌کند، ما در جای‌جای کشور و موضوعاتمختلف مرتبط با وظایف ناجا شاهد حضور پلیس هستیم و اگر هم به هر دلیلی حضور پیدانکند، مطالبه‌گری از مجموعه پلیس بالا می‌رود و آنها موظف به پاسخگویی هستند. مااگر فضا را برای قضازدایی بیشتر فراهم کنیم، طبیعتا نقش  پلیس به‌عنوان ضابط قضائی کمتر خواهد شد و ایندقیقا نتیجه عملکرد سایر سازمان‌ها، نتیجه بازنگری در قوانین، نتیجه فعالیت فراگیرو جامع سازمان‌های مرتبط و اثربخشی سازمان‌های فرهنگی و اجتماعی خواهد بود. به‌عنوانفردی که بیشتر از 20 سال با مجموعه پلیس در بخش اجتماعی‌اش و تا حدودی بخش موادمخدر، ارتباط دارم، اعتقادم این است که خیلی مواقع پلیس مورد مواخذه قرار می‌گیرددرحالی‌که سازمان‌های دیگری که مسئولیت برای پیشگیری‌های اجتماعی، فرهنگی، وضعی،قضائی و غیره دارند، باید مواخذه شوند و نه پلیس ولی چون آنها کارشان را درستانجام نمی‌دهند یا آنگونه که باید انجام نمی‌دهند، سرریز عملکرد ضعیف آن سازمان‌هابه سمت پلیس می‌آید و این حجم کار پلیس را افزایش می‌دهد. یک پلیس خوب به دلیل نوعوظیفه‌ای که دارد، نیازمند همکاری و تعاملات بین‌بخشی قوی و کارآمد است و پلیسکارآمد و اثربخش، در نتیجه عملکرد سایر سازمان‌ها به وظیفه‌شان، بیش از پیش تحققپیدا می‌کند.

 


رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران درگفت‌وگو با پیام نو مطرح کرد؛

تاجران بحران و نبود چشم‌انداز اطمینان‌بخش،مهمترین عوامل نگرانی مردم هستند

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: نگرانیم شرایط نامناسباقتصادی سبب عادی‌سازی فروش شرافت و انسانیت شود.

پیام نوچندی پیش اخباری منتشر شدمبنی بر اینکه افزایش قیمت مرغ و گوشت قرمز باعث شده اسکلت مرغ و گوسفند واردسفره برخی از مردم شده و به‌عنوان طعم‌دهنده سوپ و خورش استفاده شود؛ اتفاقی کهحکایت از کاهش محسوس قدرت خرید مردم داشته و البته پیامدهای منفی روانی واجتماعی بسیاری به دنبال دارد.

سید حسن چلک در این بارهبه پیام نو گفت: باید چند مؤلفه را مد نظر قرار دهیم. نخست؛ حالاقتصاد ما پیش از شیوع ویروس کروناست. واقعیت این است که قبل از بحرانکووید-19 نیز شرایط خوبی نداشتیم. اعتراضات سال‌های گذشته عمدتاً برگرفته از موضوعمعیشت بود، اگرچه بعداً عده‌ای سوءاستفاده کردند، اما شروع ماجرا متأثر از موضوعمعیشت بود.

وی ادامه داد: نکته دوم؛طولانی شدن دوران شیوع ویروس کرونا با توجه به استراتژی در خانه ماندنبوده که مهمترین استراتژی برای کنترل این ویروس در جامعه است. اینموضوع، کار مردم را برای تأمین معیشت سخت کرده است. بنگاه‌ها، شرکت‌هاو بخش‌های خصوصی در این شرایط آسیب دیدند. اگرچه عده‌ای تاجران بحران هستند ومدام برای خود فرصتی جهت سوءاستفاده ایجاد می‌کنند، اما عموم جامه در بحران‌هاییاز این دست آسیب می‌بینند.

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران خاطرنشان کرد: نکته سوم؛ نداشتن چشم‌اندازی اطمینان‌بخش است.به طور مثال اگر مردم بدانند بعد از یک یا دو سال صبر، اوضاع درست می‌شود،خیلی خوب است، مثل فردی که خسته شده، ولی می‌داند با استراحتگاه، فاصله زیادیندارد. او سختی و خطرات را تحمل می‌کند، اما امید به جایی دارد. روشن نبودن چشم‌انداز،موضوع دیگری بوده که مردم را نگران کرده است.

حال اقتصاد، خوب نیست، چشم‌اندازیهم وجود ندارد

چلک با اشاره به ناهماهنگیبین بخش‌های مسئول گفت: نمی‌خواهم از ناهماهنگی مطلق نام ببرم، ولی معمولاً همکاریبین بخشی مشکل است. بارها وزیر بهداشت نامه‌هایی نوشته است، اما بازهم ناهماهنگی را در بحث‌هایی مانند نهاده‌های دامی شاهد بودیم. اینناهماهنگی‌ها روی سلامت روانی و اجتماعی مردم تأثیر می‌گذارد و به نااطمینانی دامنمی‌زند. در نتیجه اعتماد مردم به تصمیمات و سازمان‌هایی که باید در شرایطبحرانی به مردم آرامش دهند، کمتر و کمتر می‌شود. حال اقتصاد، خوب نیست، چشم‌اندازینیز وجود ندارد و مشاغل مختلف؛ چه خرد، چه خانگی و چه کلان تحت تأثیر کرونا قرارگرفته‌اند.

وی افزود: ناکارآمدی نظامرفاه و تأمین اجتماعی و برخوردار نبودن افراد و خانواده‌هایی که نیازها و شرایطخاص دارند از چتر حمایت اجتماعی، سبب شده شاهد ظهور و بروز پدیده‌هایی باشیمکه پیش‌تر کمتر بوده یا اصلاً نبوده است. افزایش فروش اسکلت مرغ، نشان می‌دهد مردمتوان خرید ندارند. عده‌ای از جیب می‌خورند و چندی بعد آنها نیز به همین جرگهاضافه خواهند شد.

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران در مورد افزایش تعداد آگهی فروش کلیه در فضای مجازی نیز تصریحکرد: نیاز باعث می‌شود افراد به خاطر فقر، دست به فروش کلیه یا اقداماتدیگری بزنند. اکنون بخشی از مردم به این نتیجه رسیده‌اند که می‌گویند با یککلیه نیز می‌توان زندگی کرد.

نگرانیم فروش شرافت وانسانیت عادی شود

چلک یادآور شد:رئیس پلیس آگاهی تهران چندی پیش اعلام کرد 50 درصد سرقت‌های سه ماه (ابتدایاردیبهشت تا ابتدای مرداد)، بار اولی بودند. این اتفاقات در کنار ضعف‌های مهارتیمردم مانند تاب‌آوری، خودمراقبتی، کنترل خشم، فشار اقتصادی، نگرانی از آینده،نااطمینانی و نگرانی از فوت اطرافیان بر اثر کرونا، شرایط را دشوارتر کردهاست، چون اگر فردی، سرپرست خود را از دست بدهد، زندگی او زیر و رو می‌شود.

وی ادامه داد: همه اینموارد در کنار ضعف‌های مهارتی و نبود چشم‌انداز، زمینه بروز مشکلات متعددی رافراهم می‌کند. هر جامعه‌ای چنین وضعیتی داشته باشد، تنوع مشکلات و مسائل و ظهور وبروز موضوعات جدید را خواهد داشت؛ موضوعاتی که شاید تصور آنها برای ماممکن نیست یا حداقل در صورت نبود مشکلات ذکر شده، تا این اندازه شیوع پیدانمی‌کرد.

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران در پایان گفت: مراقب باشیم زخم فقر، کاری نکند که شرافتو انسانیت نیز فروخته شود. ما نگران هستیم شرایط نامناسب اقتصادی که بخشی ازآن به بحران‌ها و بخش عمده‌ای به نحوه مدیریت برمی‌گردد، زمینه‌ای فراهم کند کهفروش شرافت و انسانیت عادی شود. این موضوع به نظر من بدترین اتفاقی است کهبحران‌ها با طولانی شدن و عجین شدن با مشکلات اقتصادی، برای جامعه به دنبال خواهندداشت.

منبع: پایگاه خبری تحلیلیپیام نو/19 آبان 99

 


نیازمند بازنگری در تعاریف مجرمانه هستیم

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به اینکه زندانها نشانه ناکارآمدی حوزه های فرهنگی و اجتماعی هستند گفت: نیازمند بازنگری در تعاریف و عناوین مجرمانه هستیم.

سید حسن  چلک در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: یکی از مشکلات جامعه کنونی ما آمار بالای پرونده‌های قضائی، جرایم و… است که در نتیجه این افزایش، شاهد آمار فعلی زندانیان نیز هستیم. علیرغم اینکه در چند سال اخیر هم در قانون گذاری ها و تگذاری‌های انجام شده تلاش برای کاهش ورود جمعیت به زندان هستیم که در جای خود اقدام خوبی است اما تأملی بر آنچه که به عوامل مؤثر بر گرایش افراد به ارتکاب جرایم مرتبط می‌شود این است که بخش عمده دلایل به ضعف یا ناکارآمدی عملکردها و برنامه‌های حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی است که موجب شد زندان‌های ما گسترش پیدا کند.

کمیسر اخلاق فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی افزود: برخی می‌گویند که جمعیت کشور هم افزایش پیدا کرده، لذا افرایش جمعیت زندانی ناشی از افزایش جمعیت کشور است.

وی ادامه داد: این دلیل که جمعیت کشور در طی این چهل سال کمی بیش از دو برابر شده است (از حدود ۳۵ میلیون به حدود ۸۲ میلیون نفر افزایش یافته است) ولی جمعیت کیفری ورودی زندان در طی این سال‌ها چندین برابر افزایش پیدا کرده است. بدون شک یکی از دلایل تعداد بالای عناوین مجرمانه در کشور باشد.

 چلک با اشاره به اینکه تعداد عناوین مجرمانه در ایران در مقایسه با سایر کشورها بسیار زیاد است گفت: بر اساس آنچه که در قانون مجازات اسلامی آمده است جرم، فعل یا ترک فعلی است که قانون‌گذار برای آن مجازات تعیین کرده است». با توجه به تفاوت‌هایی که در تعریف جرایم داریم و شرایط فرهنگی حاکم بر هر کشوری ممکن است برخی از این عناوین مجرمانه در کشوری به عنوان جرم شناخته شده‌اند و در بسیاری از دیگر کشورها به‌عنوان تخلف مطرح می‌شوند و دارای مجازات‌های مدنی هستند. این موضوع می‌تواند به این معنا باشد که هر فردی در چنین جامعه‌ای به محض خروج از منزل ممکن است رفتاری انجام دهد که مستوجب مجازات باشد و از سویی احتمال قانون‌گریزی را هم می‌رود.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت: با توجه به تگذاری‌های جدید شاهد کاهش جمعیت ورودی زندان‌ها هستیم به گونه‌ای که رئیس سابق سازمان زندان‌ها در مراسم تودیع خود اعلام کرد آمار ورودی زندانیان در سال ١٣٩٣، ۵۴٧ هزار بود که در پایان اردیبهشت ماه سال جاری ۴٧٩ هزار نفر شده و ١٢ درصد کاهش یافته است». بر اساس همین آمار رئیس سابق سازمان زندان‌ها هر ساعت ورودی زندان به تعداد ۵۴ نفر می‌رسد.البته ممکن است این ورودی از چند ساعت تا چند روز و چند ماه در سال باشد. ولی خود یک نشانه است. شاخص زندانیان در یک لحظه ما هم وضعیت خوبی ندارد.

عضو هیأت ریسه منطقه آسیا و اقیانوسیه فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی تاکید کرد: اگر حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی ما در اجتماعی کردن افراد نقش خود را به خوبی ایفا می‌کردند و همین طور خانواده هم نقش خود را در این زمینه به درستی انجام می‌داد شاهد این شرایط نبودیم و حداقل می‌توانستیم به کاهش این جمعیت کیفری ورودی زندان امیدوار تر باشیم. بارها مسئولین سازمان زندان‌ها در دوره‌های مختلف از آمار بالای جمعیت زندانی گلایه کردند و اینکه وقتی جمعیت زندانی چند برابر ظرفیت زندان است طبیعتاً اقدامات تربیتی نمی‌تواند به خوبی انجام شود لذا زندان‌ها به محلی برای طی کردن دوران محکومیت تبدیل می‌شود.

 چلک ضمن تاکید مجدد بر نقش دستگاه‌های مرتبط با امور اجتماعی و فرهنگی در این زمینه بر نقش خانواده، مدرسه، رسانه‌ها، نهادهای فرهنگی و مذهبی و در زمینه نظم پذیری و قانون مندی در رفتار و احترام به قانون و حقوق شهروندی تاکید کرد.

وی اظهار داشت: بدون شک نیازمند بازنگری در تعاریف و عناوین مجرمانه هستیم. موضوعی که در برنامه ششم توسعه هم آن تاکید شده بود ولی فقط روی کاغذ ماند. در بند چ» ماده ۱۱۳ این قانون تصریح شده است که در اجرای ت بازنگری در قوانین جزایی و با هدف کاهش عناوین مجرمانه قوه قضائیه مکلف است به‌منظور بازنگری در مصادیق عناوین مجازات‌های سالب حیات با توجه به تغییر شرایط، کاهش عناوین مجرمانه و استفاده از ضمانت اجراهای انتظامی، انضباطی، مدنی، اداری و ترمیمی و متناسب‌سازی مجازات‌ها با جرایم، نسبت به تنقیح، اصلاح و رفع خلأ‌های قوانین جزایی با رعایت قانون تدوین و تنقیح قوانین و مقررات کشور مصوب ۱۳۸۹/۳/۲۵ و اصلاحات بعدی آن اقدام و حداکثر تا پایان سال دوم اجرای قانون برنامه اقدامات قانونی مورد نیاز را به‌عمل آورد».

منبع:خبرگزاری مهر/20 آبان99


یادداشت:چرا این‌قدربداخلاق شدیم؟/ قسم حضرت عباس(ع) یا دم خروس!!!/دد صفتان انسان نما

سیدحسن ‌چلک

 رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران

(رومه آرمان ملی،17 آبان 99)

 

 همه ما در زندگی خود با افرادی برخورد می‌کنیم که با صفت خوب اخلاقیباانصاف» از آنها یاد می‌کنیم. وقتی به فردی چنین صفتی داده می‌شود و می‌گوییمانسان باانصافی است، همه کسانی که می‌شنوند حس خوبی نسبت به این افراد خواهندداشت. در واقع منصف بودن می‌تواند به عزت و احترام افراد بیفزاید. چون چنینافرادی، کسانی هستند که به حقوق دیگران تعرض نمی‌کنند و ضرر نمی‌رسانند. موضوعی کهامام علی(ع) هم بر آن تاکید دارد و می‌فرماید: هرکس با مردم به انصاف رفتار کند،خداوند بر عزتش بیفزاید». پیامبراکرم(ص) هم یکی از نشانه‌های انسان مومن واقعی رارعایت انصاف درباره مردم می‌داند. انصاف فقط در کلام نیست بلکه هم در کلام، هم دررفتار و هم در قضاوت می‌تواند باشد. روز قبل برای خرید روغن مایع به یکی از مغازه‌هایمواد غذایی مراجعه کردم. از من سوال کرد چه تعداد می‌خواهم؟ گفتم: یک عدد. گفت: همهچند تا چند تا می‌برند. گفتم: یکی فعلا کافی است. وقتی روغن را آورد دیدم به همراهروغن از یکی از کارخانجات داخلی، یک عدد تن‌ماهی از همان شرکت، آدامس از همانشرکت، یک عدد وازلین و. به همراه روغن است. گفتم: من روغن خواستم نه بقیه وسایلرا. گفت: شرمنده‌ام، من تقصیری ندارم. شرکتی که به من روغن داده، گفته روغن را بههمراه این اقلام بفروشید! مغازه‌دار می‌گفت که من هم این وسایل را نمی‌خواستم بخرمولی برای اینکه مردم سراغ روغن را خیلی می‌گیرند، گفتم بیاورم. خودم هم راضینیستم. نخریدم، چون سوءاستفاده از ضعف نظارت است که این‌گونه رسما شرکت با بی‌انصافیمی‌خواهد در قبال توزیع روغن، اقلام دیگرش را هم بفروشد. در یادداشتی از این افرادبه عنوان تاجران بحران یاد کردم. با خودم فکر کردم که خدایا! این نوع رفتار کهخودمان به خودمان رحم نمی‌کنیم ربطی به تحریم و آمریکا و اسرائیل که ندارد. چرااین‌قدر بداخلاق شدیم؟ رفتم سراغ نهج‌البلاغه و عهدنامه مالک اشتر که بارها وبارها مطالعه کرده بودم را مجددا مطالعه کردم. با خودم گفتم مگر ما خودمان را پیروامام‌مان نمی‌دانیم و سینه‌چاک این بزرگواران نیستیم؟ در این عهدنامه امام علی(ع)در فرمان خود به مالک اشتر نخعی می‌فرماید: نسبت به خدا و بندگانش انصاف را ازدست مده و نسبت به اطرافیان وخانواده و زیردستانت انصاف داشته باش که اگر انصاف،پیشه خود نسازی ستم کرده‌ای و کسی که به بندگان خدا ستم کند، خدا دشمن اوست وکسیکه خدا دشمن او باشد، دلیلش را باطل می‌سازد (یا عذرش را نمی‌پذیرد) و چنین شخصیبا خدا در جنگ است مگر آنکه دست از ستم بردارد و توبه کند». روی صحبتم با مدیراناین شرکت و شرکت‌هاست که مگر شما همان کسانی نیستید که شب‌های قدر مراسم می‌گیریدو خود را سینه‌چاک این امام همام نشان می‌دهید و از روزها قبل کارخانه خود را سیه‌پوشمی‌کنید و. حال این رفتار شما را قبول کنیم یا عزاداری‌های شما را؟ قسم حضرتعباس(ع) را قبول کنیم یا دم خروس را؟از این روش دست بردارید، عاقبت ندارد سناییشاعر نامی این‌گونه افراد را دد» می‌نامد. آنجا که می‌گوید: هر که انصاف از اوجدا باشد / دد بود دد، نه پادشا باشد. بیاییم با انصاف زندگی کردن، پادشاهی پیشهکنیم.

 


کرونا خلاء‌های ارتباطی را در ایام خانه نشینی ترمیم کرد

تهران - ایرنا - رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران گفت: یکی از کارکردهای کرونا این است که افراد متوجه ناتوانی‌ها یا خلاء‌های مهارتی و ارتباطی در داشتن یک خانواده با نشاط شدند و با تغییر سبک زندگی، درصدد رفع این نقاط ضعف و ارتقای نقاط قوت شئدند تا فضای خانه نشینی، فضایی با نشاط‌تر شود.

به گزارش روز شنبه ایرنا، تا چند ماه پیش، پروتکل های بهداشتی بیشتر رعایت می شد و دورکاری، سفر نرفتن، دورهمی نداشتن یا دیدن والدین از پنجره فضای مجازی از جمله حرف شنوی هایی بود که حکایت از تشدید مسئولیت فردی و اجتماعی شهروندان در مقابله با کرونا به شمار می رفت. بعبارتی دیگر هر چه جولان ویروس کرونا در کوی و برزن بیشتر می شد، سبک زندگی دستخوش تغییر و تحولات شده و رعایت پروتکل های بهداشتی جهت نیافتادن در دام این ویروس جزیی از زندگی امروزه شده بود.

زیرا اصلاح سبک زندگی به مفهوم کلی خود از لحاظ روانی و فیزیکی می‌تواند یکی از بهترین راه ‌های پیشگیری از بروز بیماری‌های مختلف در انسان باشد. اما متاسفانه با گذشت چند ماه از ماندگاری این ویروس، شاهده هستیم که بازار دورهمی، جشن، سفر و بسیاری موارد دیگر دوباره رونق گرفته و توصیه های ستاد ملی مقابله با کرونا از یک گوش وارد و از گوش دیگر خارج می شود بر همین اساس آمار مرگ و میر و ابتلاء به این ویروس منحوس شاخدار افزایش یافته است.

در کند و کاو چرایی کمرنگ شدن رعایت پروتکل های بهداشتی مقابله با ویروس کرونا و راهکار بازگشت مراعات های بهداشتی و حفظ آرامش در خانه نشینی های پیش آمده، خبرنگار حوزه ن و خانواده ایرنا با سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران گفت وگو کرد.

وی در گفت وگو با ایرنا خاطرنشان کرد: کرونا مختص یک کشور یا دولت نیست بلکه به جان همه اقشار مختلف جامعه افتاده و ضعیف و قوی نمی شناسد بنابراین وم تغییر سبک زندگی و تداوم رعایت این سبک برای تک تک افراد ضروری است.

چرا همانند روزهای نخستین، کرونا جدی گرفته نمی شود؟

چلک در بخشی دیگر از این گفت و گو با بیان اینکه گره خوردن کرونا با حوزه سلامت و اقتصاد، فشار را بر روی مردم زیاد کرده است، یادآور شد: هر چند پیش از کرونا هم وضع اقتصاد چندان مناسب نبود اما طولانی شدن مدت ماندگاری این ویروس، بر نگرانی های مردم دامن زده است و زمینه ای را فراهم کرده که مانند نخستین روزهای شیوع ویروس کرونا، اولویت مردم رعایت کامل پروتکل نباشد.

وی ادامه داد: از سویی دیگر، وجود ناتوانی و ناهماهنگی در اجرا و تگذاری های مقابله ای با کرونا تا آنجا که رهبر معظم انقلاب تشکیل ستاد جدیدی را پیشنهاد کرد و همچنین تناقص در تصمیم گیری ها، اعتماد مردم را دچار تردید کرده و نشان می دهد گرچه در شروع کار تا حدودی حرف شنوی از برنامه ستاد وجود داشت اما دیگر توجهی به توصیه ها ندارند.

چه کنیم تا جان شهروندان به سادگی در چنگال کرونا نیافتد؟

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران خطاب به همه شهروندان تاکید کرد: حتی اگر از عملکرد دولت هم راضی نیستیم فراموش نکنیم که موضوع کرونا با جان تک تک شهروندان مرتبط است در نتیجه سهل انگاری، بی توجهی و کم کاری در اجرای پروتکل های بهداشتی بیش از اینکه به دولت ضربه ای بزند به افراد جامعه ضربه می زند.

وی با بیان اینکه بخاطر خود و خانواده، برای عبور با سلامت از این بحران دست از تلاش برنداریم،  خاطرنشان کرد: باید هم خود عامل اجرای پروتکل ها باشیم و هم دیگران را به رعایت پروتکل ها تشویق کنیم. پس سعی کنیم با خودمراقبتی که چه به صورت فردی چه خانوادگی انجام می دهیم، زمینه ای را فراهم کنیم که فشارها و استرس های ماندن طولانی در خانه، آرامش ما را بر هم نزند و بتوانیم شادابی و سرزندگی را حفظ کنیم.

راهکار افزایش آرامش و کاهش شکاف بین نسلی در خانه نشینی کرونایی چیست؟

چلک در پاسخ به این پرسش که چه کنیم تا این تغییر سبک زندگی اجباری بر اثر کرونا و خانه نشینی به کام همه اعضای خانواده شیرین بیافتد، گفت: هر عضو خانواده به اقتضای شرایط خود می تواند برنامه های خودمراقبتی داشته باشد؛ یکی با دیدن فیلم، دیگری با خواندن شعر یا کتاب، دیگری با گوش دادن به موسیقی. این تفاوت های فردی در انتخاب روش های خودمراقبتی فردی تاثیرگذار است.

وی ادامه داد: همچنین می توان فعالیت هایی را انتخاب کرد که همه اعضای خانواده در انجام آن دخیل باشند و خلاء روابط عاطفی و انرژی که پیش از این از محیط کار، تحصیل، دوستان و اقوام در روابط حضوری گرفته می شد را پر کرد وگرنه اگر امروز این خلاء پر نشود در آینده ای نه چندان دور، در قالب تعت، اختلافات، اختلالات بروز می کند.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران، با تاکید بر اینکه تحقیقات چند سال پیش نشان می داد گفت و گوی بین اعضای خانواده ۱۵ دقیقه است و به طور حتم با توسعه فضای مجازی این نرخ کاهش یافته، درباره افزایش مهارت گفت وگو میان اعضای خانواده توصیه کرد: مدیریت فضای مجازی و تقویت فرهنگ گفت و گو در درون خانواده باید در صدر اولویت های خانواده ها قرار گیرد.

تحقیقات نشان می دهد گفت و گوی بین اعضای خانواده ۱۵ دقیقه است و به طور حتم با توسعه فضای مجازی این نرخ کاهش یافته است.وی یادآور شد: یکی از کارکردهای کرونا این است که متوجه ناتوانی ها یا خلاء های مهارتی و ارتباطی در داشتن یک خانواده با نشاط شویم و درصدد رفع این نقاط ضعف و ارتقای نقاط قوت باشیم. زیرا مهارت گفت وگو، کمک می کند که فضای در کنارهم، با نشاط تر باشد.

چلک با تاکید بر اینکه باید بپذیریم که ما در بروز این ویروس نقشی نداشتیم و موضوعی جهانی است، خاطرنشان کرد: این شرایطی است که برای همه دنیا پیش آمده و ایران هم مستثنا از این دنیا نیست ضمن اینکه وضع ما در آمارهای فوتی و ابتلا خوب نیست.

وی با یادآوری اینکه پذیرش این واقعیت گام مهمی در مقابله با ویروس شاخدار کرونا است، تصریح کرد: گام بعدی چگونگی مدیریت این شرایط است تا کمترین عوارض را داشته باشد.منبع:ایرنا/17 آبان 99

گزارش از: فاطمه دهقان نیری



سیدحسن ‌چلک

 رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران

(رومه آرمان ملی،17 آبان 99)

 

 همه ما در زندگی خود با افرادی برخورد می‌کنیم که با صفت خوب اخلاقیباانصاف» از آنها یاد می‌کنیم. وقتی به فردی چنین صفتی داده می‌شود و می‌گوییمانسان باانصافی است، همه کسانی که می‌شنوند حس خوبی نسبت به این افراد خواهندداشت. در واقع منصف بودن می‌تواند به عزت و احترام افراد بیفزاید. چون چنینافرادی، کسانی هستند که به حقوق دیگران تعرض نمی‌کنند و ضرر نمی‌رسانند. موضوعی کهامام علی(ع) هم بر آن تاکید دارد و می‌فرماید: هرکس با مردم به انصاف رفتار کند،خداوند بر عزتش بیفزاید». پیامبراکرم(ص) هم یکی از نشانه‌های انسان مومن واقعی رارعایت انصاف درباره مردم می‌داند. انصاف فقط در کلام نیست بلکه هم در کلام، هم دررفتار و هم در قضاوت می‌تواند باشد. روز قبل برای خرید روغن مایع به یکی از مغازه‌هایمواد غذایی مراجعه کردم. از من سوال کرد چه تعداد می‌خواهم؟ گفتم: یک عدد. گفت: همهچند تا چند تا می‌برند. گفتم: یکی فعلا کافی است. وقتی روغن را آورد دیدم به همراهروغن از یکی از کارخانجات داخلی، یک عدد تن‌ماهی از همان شرکت، آدامس از همانشرکت، یک عدد وازلین و. به همراه روغن است. گفتم: من روغن خواستم نه بقیه وسایلرا. گفت: شرمنده‌ام، من تقصیری ندارم. شرکتی که به من روغن داده، گفته روغن را بههمراه این اقلام بفروشید! مغازه‌دار می‌گفت که من هم این وسایل را نمی‌خواستم بخرمولی برای اینکه مردم سراغ روغن را خیلی می‌گیرند، گفتم بیاورم. خودم هم راضینیستم. نخریدم، چون سوءاستفاده از ضعف نظارت است که این‌گونه رسما شرکت با بی‌انصافیمی‌خواهد در قبال توزیع روغن، اقلام دیگرش را هم بفروشد. در یادداشتی از این افرادبه عنوان تاجران بحران یاد کردم. با خودم فکر کردم که خدایا! این نوع رفتار کهخودمان به خودمان رحم نمی‌کنیم ربطی به تحریم و آمریکا و اسرائیل که ندارد. چرااین‌قدر بداخلاق شدیم؟ رفتم سراغ نهج‌البلاغه و عهدنامه مالک اشتر که بارها وبارها مطالعه کرده بودم را مجددا مطالعه کردم. با خودم گفتم مگر ما خودمان را پیروامام‌مان نمی‌دانیم و سینه‌چاک این بزرگواران نیستیم؟ در این عهدنامه امام علی(ع)در فرمان خود به مالک اشتر نخعی می‌فرماید: نسبت به خدا و بندگانش انصاف را ازدست مده و نسبت به اطرافیان وخانواده و زیردستانت انصاف داشته باش که اگر انصاف،پیشه خود نسازی ستم کرده‌ای و کسی که به بندگان خدا ستم کند، خدا دشمن اوست وکسیکه خدا دشمن او باشد، دلیلش را باطل می‌سازد (یا عذرش را نمی‌پذیرد) و چنین شخصیبا خدا در جنگ است مگر آنکه دست از ستم بردارد و توبه کند». روی صحبتم با مدیراناین شرکت و شرکت‌هاست که مگر شما همان کسانی نیستید که شب‌های قدر مراسم می‌گیریدو خود را سینه‌چاک این امام همام نشان می‌دهید و از روزها قبل کارخانه خود را سیه‌پوشمی‌کنید و. حال این رفتار شما را قبول کنیم یا عزاداری‌های شما را؟ قسم حضرتعباس(ع) را قبول کنیم یا دم خروس را؟از این روش دست بردارید، عاقبت ندارد سناییشاعر نامی این‌گونه افراد را دد» می‌نامد. آنجا که می‌گوید: هر که انصاف از اوجدا باشد / دد بود دد، نه پادشا باشد. بیاییم با انصاف زندگی کردن، پادشاهی پیشهکنیم.

 


یادداشت:عناد باشایسته‌گزینی در حوزه اجتماعی

سید حسن ‌چلک رئیس انجمنمددکاران اجتماعی ایران

(آرمان ملی/14 آبان 99)

در ابتدا ایام ولادت حضرتمحمد(ص) و امام جعفر صادق( ع) را تبریک می‌گویم. این دو مناسبت را بهانه می‌کنم تابه یکی از ویژگی‌های مهم این دو بزرگوار که برگرفته از ویژگی‌های قرآن کریم است وامروزه بی‌توجهی یا کم‌توجهی به آن چالش جدی کشور است اشاره کنم و آن هم چیزی نیستجز شایسته‌گزینی». موضوعی که خداوند در آیات 247 و 248 سوره بقره بر آن تاکید می‌کندو آن علم» و قدرت» است. پیامبر اکرم(ص) هم بر مبنای همین نکات قرآن درخصوص اهمیتشایسته‌گزینی می‌فرماید: هر کس کارگزاری از مسلمانان را به کار گمارد و بداند کهمیان ایشان شایسته‌تر و داناتر از او هست به خدا، به پیامبرش و همه مسلمانان خیانتکرده است». همین توجه در سیره امام جعفر صادق(ع) هم بود و علم» افراد را مبنایانتصاب قرار می‌داد. موضوعی که اگر در هر جامعه‌ای و سازمانی بیشتر مورد توجه قرارگیرد امور بهتر به سرانجام می‌رسد که حداقل حوزه اجتماعی از این منظر رنج می‌برد وهر کس فکر می‌کند می‌تواند مدیر اجتماعی باشد و این حوزه نیاز به تخصص ندارد.بپذیریم که این مناسبت‌ها فقط برای ارسال پیام تبریک نیست بلکه بر این باورم کهاین مناسبت‌ها فرصتی برای تامل بیشتر در افکار و سیره این پیشوایان دینی و بهرهگرفتن و عمل کردن به آنهاست. فراموش نشود که حق نداریم مسئولیت‌ها را براساسانتخاب افراد فقط همسو و بدون تخصص انجام دهیم یا نسبت‌های فامیلی را مبنا قراردهیم یا بر مبنایی که به‌عنوان انتصابات جناحی و حزبی شناخته می‌شود مسئولیت‌ها راتوزیع کنیم. این نوع برخوردها، خیانت است خیانت. بر این باورم که در حوزه اجتماعیکشور اعتقادی به استفاده از افراد متخصص سرجای‌شان نداریم یا حداقل من این‌گونه می‌شناسم.در هر سازمانی که افراد براساس تخصصشان سرجای خودشان باشند تحقق اهداف سازمانی بیشاز پیش محقق خواهد شد، در کارکنان انگیزه ایجاد می‌شود، مدیریت بهینه منابع صورتمی‌گیرد و رضایت مردم هم افزایش پیدا می‌کند و سوءاستفاده‌ها کمتر خواهد شد. نظمدر انجام امور بهتر دیده می‌شود، بهره‌وری افزایش می‌یابد. لذا اگر می‌خواهیم ازاین شرایط نگران‌کننده اجتماعی خارج شویم یکی از مهم‌ترین راه‌ها استفاده ازشایستگان در جای خودشان است و اینکه مسئولیت‌های مرتبط را به شایستگان هر حوزهواگذار کنیم. این نکته را در نظر داشته باشیم که مهم‌ترین راه دوام و تاثیرگذاری وکارآمدی هر سازمانی مدیریت فرزانگان و متخصصان است. نمی‌دانم چه دردی داریم که اینهمه توصیه‌های دینی و علمی در انتصاب مدیران اجتماعی را عامدانه یا غیرعامدانه جدینمی‌گیریم و عناد با انتخاب شایستگان در حوزه اجتماعی و بی‌تفاوتی دستگاه‌هاینظارتی تا چه زمانی قرار است ادامه داشته باشد.

 


تهرانو فرسنگ ها فاصله از شهر دوستدار کودک

سیدحسن چلک، رئیسانجمن مددکاران اجتماعی ایران

یکی از ویژگی های مدیریتاجتماعی در هر شهری توجه به همه شهروندان از جمله کودکان است. بدون شک با توجه بهنقش و جایگاه کودکان در آینده هر کشوری سرمایه گذاری در حوزه کودک آورده های زیادیبرای کشور و شهر خواهد داشت.

طبیعتا ضروری است کهحوزه مدیریت شهری ائم از شورای شهر به عنوان پارلمان شهری و شهرداری به عنوان مجریمصوبات پارلمان شهری توجه خاصی به همه اقشار از جمله کودکان داشته باشند. شهردوستدار کودک یک حرکت نمادین برای انتقال چند پیام است.

پیام اول اینکه مدیرانشهری نسبت به کودکان و حقوق آنها و اتخاذ تمهیداتی برای توجه به کودکان غافلنیستند و حتی اگر در شعار باشد این پیام را به همراه دارد. به صورت طبیعی اگر اینامر از جایگاه شعار به یک برنامه تبدیل شود هم در ت گذاری های حوزه شهری و همدر برنامه ریزی های اجرایی که صورت می گیرد این پیام از حوزه نظر به حوزه عملتبدیل می شود.

پیام بعدی این است کههمه شهروندان نسبت به حقوق کودکان آشنا باشند و رعایت حقوق کودکان را مدنظر داشتهباشند. کودکان شهروندانی هستند مانند مابقی مردم با نیازهای متفاوت و خاص خودشان.

پیام دیگر شهر دوستدارکودک این است که کودکان با شرایط خاص اعم از کودک دارای معلولیت، کودکان کار،کودکان خیابان، گروه هایی هستند که نیازمند توجه بیشتر توسط مسئولان مربوط و البتهمردم هستند.

پیام بعدی شهرهایی کهبا این نوع عناوین (شهر دوستدار کودک) نامگذاری می شود برنامه ریزی برای تسهیلکودکان به امکانات و خدمات مورد نیاز است. این خدمات و امکانات می تواند رایگان،محله محور یا ارزان باشد. در جوامعی که چنین شرایطی وجود دارد سازمان های غیردولتی در راستای حقوق شهروندی تلاش می کنند.

آخرین پیام این است کهمسئولان حوزه مدیریت شهری خودشان را هم در قبال وظایفی که در حوزه کودکان دارندپاسخگو می دانند و هم اینکه با اختصاص بودجه و امکانات و دیگر موضوعات مسئولیتپذیر هستند و در کنار اینها نسبت به آنچه که در راستای امور کودک انجام نمی شود بیتفاوت نیستند. به عبارتی مسئولان مدیریت شهری در شهر دوستدار کودک در عین مسئولیتپذیری باید مطالبه گر باشند. به این ترتیب اگر در جایی خلا وجود دارد و کاری انجامنشده است بتوانند وظیفه مطالبه گری را انجام دهند.

اگر این مولفه ها را درمقابل خود قرار دهیم، واقعیت این است که در اکثر دوره ها کارهای نمادینی در اینراستا انجام شده است ولی فاصله زیادی با شهر دوستدار کودک داریم. شهر دوستدار کودکباید برای کودکان امن باشد. در شهر دوستدار کودک، کودک آزاری معنی ندارد، کودکخیابان و فقیر و زباله گرد مفهومی ندارد. طبیعتا اگر منصفانه نگاه کنیم شهر، امروزعلارغم همه تلاش های انجام شده اینگونه نیست و با شهر دوستدار کودک فاصله دارد.منبع:پایگاه خبری تحلیلی شهر/5 آبان99


یادداشت:

تاجران بحران، دایه مهربان‌تر از مادر

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

(رومه آرمان ملی.10 آبان99)

  

بسیاری از ما در زندگی اجتماعیخود با شرایط سخت و دشوار مواجه شده‌ایم. این شرایط سخت روی افراد مختلف تاثیرهایمتفاوتی می‌گذارد. معمولا در چنین موقعیت‌هایی انتظار داریم تا اطرافیان‌مان حتیغریبه‌ها هوای ما را داشته باشند و همین‌طور این انتظار متقابل وجود دارد. اماوقتی خوب نگاه می‌کنیم در کنار انسان‌های شریفی که نه فقط در بحران‌ها که در همهشرایط، از انسانیت خارج نشدند» را دور و بر خودمان و در جامعه می‌بینیم که ضروریاست سپاسگزارشان باشیم، گرچه تعدادشان هم خیلی زیاد نیست ولی خوشحال هستیم کههستند». اما در مقابل این افراد شاهد حضور افرادی هم هستیم که نه‌تنها بویی ازانسانیت و شرافت نبردند بلکه خوی حیوانی‌شان بیش از قبل نمایان می‌شود. من از اینافراد به‌عنوان تاجران بحران‌ها یاد می‌کنم. بحران می‌خواهد بهداشتی باشد مثلکرونا یا بلایای طبیعی یا بحرانی که برای یک خانواده اتفاق می‌افتد و. خویی کهوقتی بدان تامل می‌کنیم از انسان بودن خجالت می‌کشیم. این افراد کسانی هستند کهشرایط بحران را فرصت مغتنمی برای خالی کردن جیب مردم می‌دانند. کسانی که اجناس رااحتکار می‌کنند یا کسانی که اجناس را با قیمت چند برابری به بازار عرضه می‌کنند.کسانیکه تصمیم می‌گیرند معنای انسانیت کمرنگ و کمرنگ‌تر شود. کسانی که بحران‌ها رافرصتی برای اجرای شو و نمایش می‌دانند تا خودشان را دایه مهربان‌تر از مادر نشاندهند درحالی‌که فقط ظاهرسازی مدنظرشان است. کسانی که در بحران‌هایی از قبیل کروناو بلایای طبیعی و. فقرا و گرفتاران را ابزاری برای نشان دادن خودشان قرار می‌دهندتا فقرا نردبان ترقی‌شان شوند. کسانی که بدون درنظرگرفتن شرایط واقعی، سعی می‌کنندجناح ی رقیب را تخریب کنند نه برای رضایت مردم و بهبود شرایط‌شان بلکه فقطبرای تضعیف جناح مقابل. تاجرانی که دروغ می‌گویند تا برای خود توشه‌ای بردارند.وقتی بحران‌ها به انتخابات مهم در یک جامعه نزدیک‌تر باشد این خوی غیرانسانیتاجران بحران‌ها بیشتر خود را نشان می‌دهد و این نکات فقط مربوط به یک دوره ازدولت‌ها یا فقط جامعه ما نیست. این تاجران کسانی هستند که وقتی خانواده‌ای به هردلیلی دچار مشکل می‌شود، سعی می‌کنند به شکل‌های مختلف سوءاستفاده کنند. در تنگناو فشار قرارشان می‌دهند تا تحقیرشان کنند یا وادار به کاری کنند که باب میل‌شاننباشد. انسان مرفه‌ای که به خاطر پول دختر جوان خانواده فقیر را به ازدواج اجباریدرمی‌آورد هم ازاین همین دست تاجران حیوان‌صفت است. فردی که زنی یا دختری تنها وبی‌پناه را دید و برای سرپناه دادن درخواست بی‌شرمانه» دارد هم از این دست حیواناتاست. مراقب باشیم این تاجران فرصتی برای ابراز وجود پیدا نکنند که زندگی را بر همهسخت می‌کنند و از همه مهم‌تر اینکه شرافت را لگدمال می‌کنند و زندگی سخت را برایمردم سخت‌تر می‌کنند.

 


بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست                   بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر                         کان چهره مشعشع تابانم آرزوست
بشنیدم از هوای تو آواز طبل باز                           باز آمدم که ساعد سلطانم آرزوست
گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو                           آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست
وان دفع گفتنت که برو شه به خانه نیست              وان ناز و باز و تندی دربانم آرزوست
در دست هر کی هست ز خوبی قراضه‌هاست        آن معدن ملاحت و آن کانم آرزوست
این نان و آب چرخ چو سیل‌ست بی‌وفا                   من ماهیم نهنگم عمانم آرزوست
یعقوب وار وااسفاها همی‌زنم                              دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست
والله که شهر بی‌تو مرا حبس می‌شود                   آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت                   شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او                       آن نور روی موسی عمرانم آرزوست
زین خلق پرشکایت گریان شدم ملول                     آن‌های هوی و نعره مستانم آرزوست
گویاترم ز بلبل اما ز رشک عام                              مهرست بر دهانم و افغانم آرزوست
دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر                  کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
گفتند یافت می‌نشود جسته‌ایم ما                        گفت آنک یافت می‌نشود آنم آرزوست
هر چند مفلسم نپذیرم عقیق خرد                        کان عقیق نادر ارزانم آرزوست
پنهان ز دیده‌ها و همه دیده‌ها از اوست                   آن آشکار صنعت پنهانم آرزوست
خود کار من گذشت ز هر آرزو و آز                           از کان و از مکان پی ارکانم آرزوست
گوشم شنید قصه ایمان و مست شد                     کو قسم چشم صورت ایمانم آرزوست
یک دست جام باده و یک دست جعد یار                  رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
می‌گوید آن رباب که مردم ز انتظار                          دست و کنار و زخمه عثمانم آرزوست
من هم رباب عشقم و عشقم ربابی‌ست               وان لطف‌های زخمه رحمانم آرزوست
باقی این غزل را ای مطرب ظریف                           زین سان همی‌شمار که زین سانم آرزوست
بنمای شمس مفخر تبریز رو ز شرق                       من هدهدم حضور سلیمانم آرزوست

مولوی


وم استقرار مددکاران اجتماعی در پاسگاه ها/کاهش پرونده های قضائی

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، بر وم استقرار مددکاران اجتماعی در پاسگاه ها اشاره کرد و گفت: مددکاران نقش مهمی در ایجاد سازش و کاهش پرونده‌های قضائی دارند.

سیدحسن چلک، در گفتگو با خبرنگار مهر، در خصوص استقرار مددکاران اجتماعی در کلانتری‌ها، افزود: از سال ۷۹ حوزه مددکاری اجتماعی در فرهنگسرای خانواده سابق و جوان فعلی راه اندازی شد و واحد مددکاری اجتماعی برای تقویت رویکرد اجتماعی پلیس توسعه پیدا کرد که این موضوع اجتناب ناپذیر است.

وی با اشاره به اینکه دو دهه از تجربه زیستی پلیس در حوزه مددکاری اجتماعی می‌گذرد، گفت: طی این مدت تلاش شد برای توسعه کمی و کیفی، کارهایی انجام شود و حوزه مددکاری اجتماعی در سراسر کشور آماده همکاری با نیروی انتظامی است.

چلک گفت: تجربه پلیس در این حوزه می‌تواند فرصتی باشد برای تولید دانش در حوزه مددکاری اجتماعی و نیروی انتظامی باید اختیارات قانونی برای حضور مددکاران را بیش از این افزایش دهد.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، ادامه داد: در بسیاری از مواقع برای تصمیم گیری و کمک برای افرادی که دچار درگیری و نزاع شده اند از حضور مددکاران اجتماعی استفاده می‌شود و نقش دیگر این افراد که باید پررنگ شود، میانجیگری است.

چلک گفت: ظرفیت مددکاران اجتماعی مستم این است که این افراد در اولویت ت گذاری ها و برنامه ریزی ها قرار گیرند و این فرصتی برای ارائه خدمات بهتر به مردم ایجاد می‌کند. با توجه به شرایط و مؤلفه‌های تعیین کننده در حوزه جرم، مددکاران اجتماعی اثربخشی ویژه ای در ایجاد سازش و کاهش پرونده‌های قضائی دارند.

وی تاکید کرد: در حال حاضر در برخی از کلانتری‌ها از حضور مددکاران اجتماعی استفاده می‌شود ولی اولین واحدی که مردم مراجعه می‌کنند پاسگاه‌ها هستند که خلاء حضور مددکاران همچنان در آنجا احساس می‌شود که البته پلیس هم در نظر دارد حضور مددکاران را فراگیر کند و این حوزه مستم این است که قوانین بازنگری و اختیارات بیشتری به مددکاران داده شود.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران تاکید کرد: همچنین تأمین نیروی انسانی و منابع مالی برخی دیگر از چالش ناجا برای توسعه مددکاری اجتماعی است اما به دلیل اهمیت حضور این افراد در پاسگاه‌ها، استفاده از مددکاران اجتماعی نه تنها هزینه نیست، بلکه فایده محسوب می‌شود.

کد خبر 5056726/خبرگزاری مهر 6 آبان99

دود کرونا» به چشم همه می‌رود

دود کرونا» به چشم همه می‌رود

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به کاهش ۵۰ درصدی حضور کارکنان دولت در تهران تا پایان آبان ماه گفت: به جز کارمندان سایر افراد جامعه نیز نقش موثری در اجرای دورکاری حداکثری دارند؛ زیرا زمانی که استراتژی در خانه ماندن اتخاذ می‌شود بخش خصوصی نیز باید خود را همراه و همگام این استراتژی کند چراکه دود شیوع این ویروس به چشم همه افراد می‌رود.

سیدحسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه در شرایط بحرانی باید براساس شرایط و نوع بحران، برای کنترل وضعیت تصمیماتی اتخاذ شود، گفت: باتوجه به ماهیت مشخص بحران کرونا، یکی از مهم‌ترین راه‌های مقابله پیشگیری» است.

وی ادامه داد: اما برای اینکه پیشگیری صورت گیرد باید ت‌های متفاوت و متعددی اتخاذ شود؛ یکی از این ت‌ها کاهش تردد است، چراکه طبق گفته صاحب‌نظران در خانه ماندن یکی از راه‌های موثر برای کاهش انتقال این ویروس است. 

چلک اظهار کرد: در اوایل شیوع ویروس کرونا شرایط به گونه‌ای کنترل شد که میزان مرگ و میر ناشی از این بیماری به کمتر از ۱۰۰ نفر رسید، اما اکنون باید ت‌های جدیدتری اتخاذ شود تا هم به کاهش تردد و هم به حفظ سلامت مردم کمک کند. به نظر باتوجه به وضعیت بیماری که طی این چند روز با آن روبه‌رو بودیم و همچنین پیش‌بینی‌هایی که از شرایط بیماری در آبان ماه صورت گرفته است دورکاری می‌تواند یکی از راه‌های کاهش تردد باشد.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به کاهش ۵۰ درصدی حضور کارکنان دولت در تهران تا پایان آبان ماه ابراز امیدواری کرد و گفت: شاید همین کاهش تردد ۵۰ درصدی ادارات، مشروط بر همراهی و همکاری مردم با ماندن در خانه، راهی برای کاهش انتقال ویروس باشد، البته مسئولان ادارات نیز باید در این زمینه همکاری و مدیریت درستی داشته باشند. 

وی در ادامه با بیان اینکه بخشی از مشکلات جامعه ناشی از زیرساخت‌های فناوری است، اظهار کرد: نقش دورکاری برای مواردی که قابلیت اجرا دارد باید در شرایط بحرانی و غیر بحرانی فراهم باشد. از سوی دیگر به جز کارمندان نیز سایر افراد جامعه نقش موثری دارند؛ زیرا زمانی که استراتژی در خانه ماندن اتخاذ می‌شود بخش خصوصی نیز باید خود را همراه و همگام این استراتژی کند چراکه دود شیوع این ویروس به چشم همه افراد می‌رود.

چلک شرایط کرونا را از منظر اجتماعی مورد بررسی قرار داد و افزود: آنچه از نظر اجتماعی مهم است، بحث اعتماد مردم به مسئولین و مشارکت در مدیریت و کنترل بحران کروناست؛ اگر مردم مشارکت نداشته باشند تاثیر شیوع این ویروس و مرگ و میر ناشی از آن می‌تواند تاثیرات مخربی را به همراه داشته باشد، به طوریکه برخی خانواده‌ها را عزادار کند و یا برخی سرپرست خود را از دست بدهند. 

به گفته رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران، عدم مشارکت در کنترل بیماری و همچنین بی‌توجهی به پروتکل‌های بهداشتی می‌تواند موجب بروز مشکلات برای مردم و در پی آن ایجاد بیکاری و ارتکاب جرم شود. به دنبال بروز این مشکلات شاهد تقاضا یا مراجعه مردم برای تحت پوشش قرار گرفتن در سازمان‌های اجتماعی خواهیم بود که این موضوع نیز به حجم کاری سازمان‌ها و مددکاران اجتماعی می‌افزاید. 

وی خاطرنشان کرد: مشکلات اقتصادی و معیشتی ممکن است برخی افراد را مرتکب جرائم کوچک و بزرگی کند؛ این افزایش جرائم هم بر سازمان‌های قضایی و انتظامی و هم بر حوزه اجتماعی اثرگذار است؛ به طوریکه در مراجع قضایی و انتظامی شاهد افزایش حجم کاری مراجع و مددکاران اجتماعی از جمله سازمان زندان‌ها خواهیم بود؛ لذا انتظار می‌رود که علاوه بر کارکنان، سایر افراد جامعه نیز در این بخش مشارکت کنند.

انتهای پیام


اورژانس اجتماعی و تلفن 123 را بشناسیم - کردستان فردا | کردستان فردادر گفت‌وگویهمدلی با سیدحسن ‌چلک»، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران مطرح شد:

خصوصی کردن حمایت‌های اجتماعی خیانت در حق فقراست

همدلی| مظاهرگودرزی- آسیب‌های اجتماعی آشکار شده‌اند، فقط کافی‌ست حوادث ماه‌های گذشته را مرورکنیم، یک‌سو نوجوانان خودکشی می‌کنند و سوی دیگر ن خودسوزی، همه این اتفاق‌هادر گذشته هم بوده، اما جایی در زیر پوست شهر، نه کسی از آن فیلمی ضبط می‌کرد و نهعکسی از آن گرفته می‌شد. اما حالا فقط کافی‌ست در خیابان‌های شهر قدم بزنیم؛ ازکارتن‌خوابی کنار پارک‌ها گرفته تا تزریق مخدر و مصرف شیشه در پیاده‌راه‌ها، حالاهمه چیز مقابل دیدگان ماست، تنها راه برای ندیدنش بستن چشم‌هایمان است. کاری کهشاید خیلی‌ها انجام دهند، اما یادمان باشد، قرار ما این نبود، قرار بود هیچمستضعفی نباشد.

با این وجودجمعیت فقیر کشور روبه رشد است و سازمان‌های حمایتی نشان داده‌اند که نه در امرشناسایی بلکه در حمایت از افراد نیازمندِ شناسایی شده موفق نبودند. درحالی کهحمایت از قشر ضعیف جامعه طبق قانون حق آن‌ها است نه لطفی که به آن‌ها می‌شود، اماناکارآمدی نظام حمایت از فقرا به‌گونه‌ای شده که اگر حادثه‌ای مانند آسیه پناهی»در کرمانشاه، یا همین مورد اخیر درباره تخریب خانه زن بندرعباسی رخ دهد، مقاماتشهری و استانی و بعضاً کشوری طوری از هدیه یک خانه به این افراد صحبت می‌کنند کهگویی لطف کرده‌اند، لطفی که حداقل درباره خانواده آسیه پناهی» انجام نشد و سازمان‌هایمردم‌نهاد برای‌شان خانه‌ای گرفتند. رومه همدلی» در گفت‌وگویی با سیدحسن‌چلک»، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، به همین موضوع پرداخته و سعی کردهناکارآمدی نظام حمایتی از فقرا را بررسی کند. شرح این گفت‌وگو در زیر آمده است.

شماحادثه تخریب خانه زن بندرعباسی را چگونه تحلیل می‌کنید؟

اتفاقی که دربندرعباس افتاد که مشابه آن را در کرمانشاه داشتیم، از چند زاویه قابل بررسی است.یکی زاویه حقوقی و قانونیِ آن، دراین‌باره قرار نیست هرکس هرکجا زمینی پیدا کرد آن‌جاخانه‌سازی کند. ممکن است برخی بگویند این همه زمین‌خوار در کشور هست حالا یک نفرهم رفته 30متر زمین در گوشه‌ای پیدا کرده و خانه‌ای ساخته، به چه کسی برمی‌خورد،اما اگر قرار باشد به این شکل به ماجرا نگاه کنیم اصطلاحاً سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.ببینید؛ این خانواده حق داشتند، اما آیا روش درستی است که یک نفر اتاقی در جاییدرست کند، بعد بخواهند آن اتاق را تخریب کنند، بعد آن فرد خودش را آتش بزند، و بعدکسی بیاید و بگوید ما به تو خانه می‌دهیم؟ در واقع ما ناخواسته داریم این روشنادرست را در حوزه حمایت‌های اجتماعی تبلیغ می‌کنیم. درحالی که بهره‌مندی افراد ازخدمات اجتماعی حق آن‌ها است نه لطف به آن‌ها، هم قانون اساسی و هم در بحث مبانیدینی این را داریم. حضرت علی در نامه به مالک اشتر می‌گوید حواست به این آدم‌هاباشد حتی اگر در دورترین نقطه باشند. در اصل 21 و 29 قانون اساسی، همچنین قانونساختار نظام جامع رفاه یا قانون حمایت از کودکان بدسرپرست و بدون سرپرست، دربرنامه ششم، در قانون حمایت از خانواده و در موارد متعددی مانند این‌ها بر ومتوجه حاکمیت به این گروه از مردم اشاره شده است.

یعنیمجری قانون مقصر است؟

طبیعتاً، چون مانتوانستیم افراد نیازمند را به موقع شناسایی کنیم. بنابراین هر دفعه یک نمونهمانند ماجرای خانم کرمانشاهی یا همین خانم بندرعباسی ظهور و بروز می‌کند. بعد ازآن هم با ماجرا به‌صورت احساسی برخورد می‌کنیم، هرکسی می‌گوید که می‌خواهیم برایآن‌ها خانه درست کنیم، یا این‌که زمین به او بدهیم، حالا اگر یک ماجرای مشابه دیگراتفاق بیفتد آن‌گاه می‌خواهند چه تصمیمی بگیرند؟ یعنی باید صبر کنیم که دائماتفاقاتی مشابه رخ بدهد تا اقدامی انجام شود؟
از طرفی در چنینشرایطی حرمت آدم‌ها کنار گذاشته می‌شود. باید با حفظ حرمت آدم‌ها به آن‌ها کمککرد، حق نداریم منت بگذاریم، در بحث انفاق هم می‌گویند اگر انفاق گیرنده آزردهخاطر می‌شود بهتر است انفاق در خفا انجام شود. این برای حفظ حیثیت مردم است. مااگر یک سیستم ثبت دقیق داشته باشیم طبیعتاً به این‌جا نمی‌رسیدیم که حالا مثلاًهمه دارند به این خانواده خانه هدیه می‌دهند. درصورتی که این خانم بندرعباسی و همهموارد مشابه ایشان، باید بلافاصله شناسایی می‌شدند و تحت پوشش حمایت‌ها قرار می‌گرفتندنه این‌که این حوادث اتفاق بیفتد و بعد بگویند به او خانه می‌دهیم؛ وعده‌ای کهمعلوم نیست انجام بشود یا نشود.

چرانظام شناساییِ افرادِ نیازمند خوب عمل نمی‌کند؟

یک بخشی از این‌هاشناسایی شده‌اند، اما یک مشکلی این‌جا وجود دارد. ببینید؛ کشورهای دیگر از منابعبالفعل و بالقوه استفاده می‌کنند تا با افزایش منابع مالی خود بتوانند برای مردمهزینه کنند. اما ما با وجود این‌که ظرفیت‌های خوبی داریم، درست عمل نکردیم. به‌دلیلمدیریت بد اقتصادی یک جمعیت قابل توجهی مشمول دهک‌های پایین جامعه شدند. حالا درچنین شرایطی آن خانواده‌های نیازمندی که شناسایی شدند و از آن‌ها حمایت می‌شودنهایتاً 600هزار تومان به ‌آ‌ن‌ها می‌دهند، اکثر این افراد مشکل مسکن و بیماریدارند، خداوکیلی با این کمک‌هایی که می‌گیرند چه‌کاری می‌توانند انجام دهند. وقتیدر تامین نیازهای افرادی که شناسایی شدند و تحت پوشش داریم ناتوان هستیم، بنابراینسیستم ناخودآگاه علاقه‌مند نیست که افراد بیشتری برای دریافت کمک جذب سازمان‌هایحمایتی شوند، چون توان پاسخگویی ندارد.

اماادامه چنین وضعیتی چه عواقبی خواهد داشت؟

جمعیت فقیر مابیشتر می‌شود. من الان نگران افزایش کارتن‌خواب‌ها در زمستان هستم، تردید نکنیدچادر زدن در خیابان بیشتر می‌شود. بی‌خانمان شدن‌ها بیشتر می‌شود، چراکه جمعیتفقیر در کشور ما در حال افزایش است، در چنین شرایطی ناتوانی ما در حوزه اجتماعیبیشتر خودش را نشان می‌دهد، حالا بخشی از آن در قالب اعتراضات آبان‌ماه خودش رانشان داد، بخشی از آن هم، اگر همین روند ادامه پیدا کند، بعدها مجدد خودش را نشانمی‌دهد.

شماگفتید ما در حوزه مدیریت اجتماعی ناکارآمد هستیم، دلیل این ناکارآمدی چیست؟

این‌که ماهوشمندانه عمل نمی‌کنیم، چراکه مدیران اجتماعی ما هوشمند نیستند. وقتی مدیرانغیرمتخصص در حوزه اجتماعی زیاد باشد نتیجه همین می‌شود که می‌بینید. این‌ها بخشیاز عوارض مدیران تصادفی یعنی کسانی‌که نه شایستگی دارند، نه تخصص دارند، نهتوانایی دارند، و نه تجربه دارند هست که مدیران اجتماعی یک کشور می‌شوند.

به‌نظرشما راهکار برون‌رفت از چنین وضعیتی چیست؟

علاوه‌بر نیاز بهمدیران متخصص در امر مسائل اجتماعی، باید برویم به سمت اجرای نظام چند لایه تامیناجتماعی، اما متاسفانه دولت شهامت اجرای آن را ندارد. حتی در دولت اول آقای پیش‌نویس آن هم نوشته شد اما مسکوت ماند. در اجرای نظام چند لایه تامین اجتماعی،مدیریت منابع، حذف فعالیت‌های موازی، جهت دادن به نوع حمایت‌ها با توجه به شرایطافراد می‌تواند مورد توجه قرار بگیرد. همچنین بازنگری ساختار اجتماعی ایران، تشکیلوزارت امور اجتماعی، با پذیرش این‌که منابع تمام سازمان‌های اجتماعی ذیل این وزارت‌خانهمقتدر باشند از کارهای اساسی است که باید انجام شود. و نکته بسیار مهم آن‌که خدماتعمومی نباید کالایی شود، این ظلمی است که ما در حق فقرا می‌کنیم. وقتی این خدماتتبدیل به کالا شود مردم به صورت عادلانه از این خدمات بهره‌مند نمی‌شوند. خصوصیکردن حمایت‌های اجتماعی خیانت در حق فقرا است؛ متاسفانه تی در کشور جاری است کهاین اتفاق بیفتد. یعنی وزارت رفاه عامدانه دارد این خیانت را در حق فقرا انجام می‌دهد.چراکه دولت برای فرار از مسئولیت خودش در قبال فقرا به بهانه واگذاری کارِ مردم بهمردم، حمایت‌ها و خدمات اجتماعی را کالا‌یی کرده، این یعنی افراد باید پول بدهندتا خدمت بگیرند و این خیانت است.

منبع: رومه همدلی/3 آذرماه1399


یادداشت:باور کنیم سرمایه اجتماعی سرمایه است

سیدحسن ‌چلک. رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران

(رومه شرق،2 آذر99)

 

یکیاز مفاهیمی که این روز‌ها و به‌ویژه زمانی که با بحرانی مواجه می‌شویم با آن سر وکار داریم، مفهوم سرمایه اجتماعی» است. گاهی اوقات کسانی از این مفهوم در صحبت‌هایشاناستفاده می‌کنند که یا دقیقا این سرمایه را نمی‌شناسند و اامات آن را نمی‌دانندیا می‌شناسند ولی باور ندارند. عده‌ای هم که ممکن است باور داشته باشند و می‌شناسند،ممکن است نتوانند تأثیر چندانی در افزایش آن داشته باشند، چون اامات افرایش اینسرمایه موضوعی فرابخشی است. گاهی اوقات هم تعریف ساده‌ای از این مفهوم گسترده،پیچیده و. داریم و فکر می‌کنیم سرمایه اجتماعی همین است که مربوط به شناخت محدودما» می‌شود. اگر نیم‌نگاهی به تعاریف نظریه‌پردازان اخیر داشه باشیم، متوجه می‌شویمکه حتی در میان آنان نیز اجماعی وجود ندارد. پیر بوردیو، سه نوع سرمایه اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی را مد نظر داشت. او سرمایه اجتماعی را شکلی از سرمایه می‌دانستکه به ارتباطات و مشارکت اعضای یک سازمان توجه دارد و می‌تواند همراه با سرمایهفرهنگی، ابزاری برای رسیدن به سرمایه‌های اقتصادی باشد که گویا یک دیدگاه ابزاریصرف است؛ اما جیمز کُلمن سرمایه اجتماعی را ارزش آن جنبه از ساختار اجتماعی که به‌عنوانمنبعی در اختیار اعضا قرار می‌گیرد تا بتوانند به اهداف و منافع خود دست پیداکنند، مدنظر قرار می‌دهد و سرمایه اجتماعی را به‌عنوان ابزاری برای حصول به سرمایهانسانی به کار ببرد.

پوتنامنیز یکی دیگر از محققان اخیر سرمایه اجتماعی است که سرمایه اجتماعی را مجموعه‌ایاز مفاهیمی مانند اعتماد، هنجارها و شبکه‌ها می‌داند که موجب ایجاد ارتباط ومشارکت بهینه اعضای یک اجتماع می‌شود و در نهایت منافع متقابل آنان را تأمین خواهدکرد. او سرمایه اجتماعی را به‌عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به توسعه ی و اجتماعیدر نظام‌های مختلف ی می‌دانست و تأکید عمده او بر مفهوم اعتماد بود. فوکویاما،سرمایه اجتماعی را یک هنجار اجتماعی محسوب می‌کند که همکاری بین دو یا چند نفر راتقویت می‌‌کند و آن را ویژگی عمل متقابل بین دو دوست می‌داند.

 او معتقد است اعتماد،شبکه‌های ارتباطی و جامعه مدنی، همگی محصول سرمایه اجتماعی هستند، نه اینکه خودآنها سرمایه اجتماعی به حساب بیایند. از نظر او هنجارهایی سرمایه اجتماعی هستند کهبه همکاری در گروه‌ها منجر شوند. تأملی بر پژوهش‌های ملی که در سال‌های اخیر درایران درخصوص سنجش سرمایه اجتماعی به سفارش شورای اجتماعی کشور در سال‌های 94 و 97انجام شده است، نشان می‌دهد که حال سرمایه اجتماعی خوب نیست؛ این یعنی باید نگرانبود. مراقب باشیم تا رفتار‌های احساسی مردم در شرایط بحرانی را مبنای افزایشسرمایه اجتماعی قلمداد نکنیم. اگر نیم‌نگاهی به انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامیهم در دور اول و هم دور دوم بیندازیم، به‌خوبی متوجه این شرایط می‌شویم تا در همیندوران کرونا بی‌توجهی یا کم‌توجهی به مشارکت مردم در کنترل ویروس کرونا، سفر‌رفتن‌،مراسم‌های گروهی، احتکار اجناس، گران‌فروشی‌ بی‌قاعده، اختلاس‌ها، جرائم یقه‌سفیدان،دعواهای جناحی با هدف تضعیف رقیب ی، افزایش ارتکاب جرائم و آسیب‌های اجتماعیو. خود نشانه‌های کوچکی از این وضعیت است. به برخی از یافته‌های این سنجش اشارهمی‌کنم تا با عدد و رقم این وضعیت نشان داده شوددرباره ارزیابی (پنداشت)مردم از موفقیت کشور در حل مشکلات، نظر مردم این‌گونه بود که در حل بی‌کاری حدود15، تبعیض و نابرابری حدود 24، گرانی و تورم حدود 15، فساد مالی و ارتشا حدود 31،فقر حدود 22 و اعتیاد حدود 25 بوده است که براساس یافته‌های سال 97 این‌گونه بهنظر می‌سد که شرایط بدتر شده است و اگر در این شرایط مجددا بررسی شود، نشانه‌هایبهتری نخواهیم داشت. یا در زمینه اعتماد سازمانی کمتر از 16 درصد رضایت زیاد وخیلی زیاد داشتند. از پاسخ‌گویی سازمان‌‌ها به نیاز‌ها هم کمتر از 20 درصد رضایتداشتند. همچنین فقط کمتر از درصد مردم را زیاد و خیلی زیاد قابل اعتماد می‌دانستندیا حاضر بودند فرزندان خود را هنگام مسافرت به همسایگان بسپرند. اینها گوشه‌ایکوچک از یافته‌های این سنجش ملی بود

بپذیریمکه اگر حال این سرمایه خوب نباشد، هر نوع پیشرفت واقعی در حوزه‌های دیگر حتی حوزه‌هایاقتصادی امکان‌پذیر نخواهد بود. همه ارکان حاکمیت برای افزایش این سرمایه مهم درجامعه باید یک‌صدا شوند و اامات افزایش این سرمایه را بپذیرند.

 


خودسوزی زن آلونک نشین در میان خرابه‌هایسرپناهش

آرمان ملی- وحید استرون : بار دیگر فیلمی از تخریب یک خانه کوچک درحاشیه شهر، باعث بروز حواشی در کشور شد و مانند اتفاق چند ماه پیش که تخریب یکآلونک در کرمانشاه مرگ یک پیرزن را رقم زد، این‌بار ماموران شهرداری بندرعباساقدام به تخریب خانه یک پیرزن دیگر کردند که در نهایت منجر به خودسوزی آن زنسرپرست خانوار شد. ساکنان این آلونک می‌گویند که برخلاف اظهارات معاون شهرداریبندرعباس مبنی بر خالی‌بودن آن و فقط یک چهار دیوار بود، سه زن با پنج فرزند دوماه اخیر در آنجا ساکن بوده‌اند. مسئولان دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان به مهر گفته‌اندکه طیبه رمضان‌زاده،‌ زن ۳۵‌ساله بندرعباسی،‌ که پس از تخریب خانه‌اش دست بهخودسوزی زده بود، اکنون در بیمارستان بستری است و با ۱۷‌درصد سوختگی تحت مراقبت قراردارد.» ایسنا نیز اشاره کرده که ساکنان این خانه تحت پوشش هیچ‌یک از نهادهایحمایتی نیستند و اکنون در خانه همسایگان به سر می‌برند. با این حال،‌ شهردار ازاین اقدام ماموران شهرداری دفاع کرد و دلیل آن را تصرفی»‌بودن زمین خواند. زمانیاین اتفاق را در کنار حادثه تخریب آلونکی در کرمانشاه در اردیبهشت‌ماه و مرگ پیرزن۶۱‌ساله آلونک نشین (آسیه پناهی) می‌بینیمکه چقدر این دو حادثه به‌هم شباهت دارند ولی این‌بار منجر به خودسوزی شد نه ایستقلبی. این خبر در حالی منتشر می‌شود که روز گذشته هادی هاشمیان،‌ رئیس کل دادگستریگلستان می‌گوید: یک پیمانکار اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان گالیکش باهماهنگی مدیران این اداره اقدام به کوه‌خواری به وسعت پنج‌هزار متر مربع کرده‌ است

در این بین رئیس کل دادگستریاستان هم می‌گوید: دستور قضائی برای تخریب این خانه گرفته نشده بود. در این بیناسماعیل موحدی‌نژاد، معاون خدمات شهری شهرداری بندرعباس در واکنش به انتقادهااعلام کرده دلیل این اقدام قرار داشتن خانه در بستر رودخانه بوده و شهرداری بیشتربرای امنیت خود خانواده این اقدام را انجام داده است.» رئیس فراکسیون محیط زیستمجلس در واکنش به این اتفاق گفت: از وزیر کشور درباره چرایی تکرار چنین مسائلیتوضیح خواهد خواست.» سمیه رفیعی در توئیتر نوشت: فردا (شنبه) در سفری که برایپیگیری روند ممنوعیت صید ترال به بندرعباس خواهم داشت، پیگیر روند درمان این زنمظلوم سرپرست خانوار خواهم بود. ضمنا پیگیری روند اصلاح قوانین موجود در مجلس ونیز توضیح از وزیر کشور درباره چرایی تکرار مسائلی از این دست در دستور کار خواهدبود.»

گناهکار شهرسازی و منابع طبیعیاست

اما این اتفاق و حادثه‌ مشابهیکه در کرمانشاه رخ داد دو جنبه قانونی دارد، آیا قانون به ماموران شهرداری ایناجازه را می‌دهد که اقدام به تخریب خانه مردم و بی‌توجه به زجه‌ها و گریه‌های صاحبآن آلونک باشند و اینکه ساختن خانه و آلونک در اراضی ملی و انفال از سوی فقرا وآسیب‌پذیران جامعه تا چه اندازه منطقی است. برای بررسی این موضوع یک حقوقدان بهآرمان ملی» می‌گوید: مرحوم آیت‌ا. هاشمی رفسنجانی همیشه می‌گفت که هر کجا که می‌روم،مردم از دو مجموعه و سازمان دائم شکایت دارند، یکی مسکن و شهرسازی و دیگری منابعطبیعی است و این دو مجموعه به همراه شهرداری در اتفاقات اخیر بندرعباس و کرمانشاهنقش اساسی داشتند. نعمت در ادامه خاطرنشان کرد: طبق قانون قاضی دادگاه باتوجه به‌نظرات کارشناسی و معاینه زمین که جز اراضی ملی و انفال است و در آن ساخت وساز صورت گرفته، دستور تخریب و خلع ید بنایی را می‌دهد که مالکش دولت (مسکن یاشهرسازی یا منابع طبیعی) است. در این بین، اشکال کار در قوانین دو نهاد مذکور(زمین شهری و منابع طبیعی) است و آنها فکر می‌کنند که زمینی یا اراضی چه مطابقماده 56 (اراضی ملی در اختیار منابع طبیعی و جنگلبانی) و چه ماده 11، (زمین‌هایشهری که در اختیار سازمان مسکن و شهرسازی) وقتی ملی» شد، این دو نهاد مزاربان»این زمین‌ها تا پایان دنیا هستند و هیچ‌کسی حق ندارد یک وجب از آن زمین‌ها راتصاحب کند، اما در قانون آمده است که این اراضی ملی و انفال، متعلق به همه مردمایران است. این دو نهاد به این موضوع توجه‌‌ای نمی‌کنند که جمعیت کشور هر روزدرحال افزایش است و مردم سرپناه می‌خواهند. اگر این راضی ملی برای ن سرپرستخانوار و افراد بی‌خانمان کاربردی نداشته باشد به چه دردی می‌خورد که از آن حفاظتکرد؟‌

بعد از اتفاق همه پدرخوانده می‌شوند

وی در ادامه خاطرنشان می‌کند:حادثه‌ای که در استان هرمزگان رخ داد جز ماده 56 بود و مرگ آن پیرزن آلونک‌نشین درکرمانشاه که خانه‌اش خراب شد، جز ماده 11 بود. این دو حادثه را می‌توان از دو منظربررسی کرد: نخست اجرای قانون است و قانون می‌گوید اگر فردی در اراضی ملی و دولتیساخت و ساز، کشت و زرعی یا درختی کاشت و ده‌ها نمونه دیگر، باید خل ید و تخریبشود. قاضی هم مجبور است طبق قانون دستور تخریب بدهد. اشکال کار اینجاست وقتی یکحادثه‌ای مانند آنچه چند روز پیش دیدم، رخ می‌دهد همه پدرخوانده آسیب دیده می‌شوند.خانواده‌ای که در آنجا سرپناه‌شان ویران شده حالا استاندار، شهردار، بازرسی ویژهوارد گود شدند و گفتند که باید از این خانواده عذرخواهی کنیم و زمین در اختیارشانقرار دهیم. اما هنوز قانون تغییر نکرده و همان روال را دنبال می‌کند. اما قسمت دومکه باید واگذاری زمین‌ و اراضی ملی به افرادی بی‌بضاعت و آسیب‌پذیر باشد، نادیدهگرفته می‌شود. در این حادثه و حادثه مشابه در کرمانشاه، مامورین فقط قانون را اجراکرده‌اند، پس مشکل قانونی در جای دیگر است. سه نهاد مسکن و شهرسازی و منابع طبیعیو شهرداری‌ها باید زمین‌های ملی که در اختیار دارند با توجه به افزایش فقر و جمعیتحاشیه‌نشین در اختیار تعاونی‌ها بگذارند تا بتوانند سرپناهی برای افراد آسیب‌پذیرجامعه یا کشاورزان باشند. شما شاهد هستید در اراضی ملی تهران تا کرج، ساخت و ساز وشهرک‌سازی توسط افراد با نفوذ ی انجام گرفته، اما برای یک آلونک 30 متری کهخانواده سه - چهار نفر در یک چارچوب و با سقف حلبی در آن گرمای بالای 50 درجهزندگی می‌کنند این موضوع خلاف قانون است و باید تخریب شود!

 

 

بازهم فقر گسترده اجتماعی

رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران نیز نظرات همسو با این حقوقدان دارد و در بررسی علل اجتماعی این واقعه بهآرمان ملی» می‌گوید: متاسفانه فقر باعث می‌شود که آلونکی بر سر خانواده‌های فقیرو آسیب‌پذیر ویران شود. سیدحسن چلک در ادامه می‌افزاید: تقریبا در همه جایایران فقر بیداد می‌کند و گاهی اوقات مظاهر آن به این شکل یا به شکل کارتن‌خوابی،چادر زدن در خیابان‌ها و مصادیق دیگر خود را نشان می‌دهد و با توجه به شرایط کشورمشکلات فقرا بیشتر هم خواهد شد. نکته بعدی اهمیت شناسایی افراد فقیر و افرادنیازمند است. حمایت از این افراد و کودکان و ن بی‌‌‌سرپرست، همان‌طور که درقانون اساسی کشور اصل 21 و 29 وجود دارد برعهده حاکمیت است که نهادهای حمایتی به‌موقعاین فقرا و افراد آسیب‌پذیر جامعه را شناسایی و از آنها حمایت کنند، اما متاسفانهما در این بخش ضعف جدی داریم. در گذشته مردم خودشان نانوشته به همدیگر کمک می‌کردند،اما با ایجاد ساختارهای اداری، حالا دولت موظف به انجام این کار است. زمانی‌کهشناسایی این افراد به موقع صورت نمی‌گیرد و حمایتی از فقرا انجام نمی‌شود، به شکل‌هایمختلف خود را نشان می‌دهد و یک شکل آن ساختن خانه در زمین‌های ملی و انفال است وشکل‌های دیگر گسترش ‌تکدی‌گیری و. است. ‌چلک می‌افزاید: قرار نیست هر کسیدر زمینی که پیدا کرد ساخت و ساز انجام دهد و اینگونه دیگر نمی‌توان همه کشور رادر مقابل زمین‌خوارهای کلان کنترل کرد. البته این اتفاقی که برای خانوادهبندرعباسی رخ داده، مصداق زمین‌خواری نیست. نکته بعدی این است که در زمان تخریب آنملک و آلونک باید دید که آن فرد شرایط حمایتی از سوی ارگان‌های مربوطه را داشته یاخیر؟ و باید این خانواده و هزاران خانوار دیگر، توسط بهزیستی و کمیته امداد حمایتمی‌شدند و با ایجاد سرپناه موقت برای آنها، اقدام به تخریب آلونک‌شان می‌شد و حالاالان این‌کار دیر است. زجه‌های بچه‌ها و مادر به این دلیل بود که شب را باید درکجا سر می‌کردند و زمانی‌که تصمیمات برپایه احساسات و بی‌برنامگی است، اینگونهاتفاقات رخ می‌دهد.منبع: رومه آرمان ملی/اول آذرماه 99

 


یادداشت:مردمهمه با هم بیاییم.

سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

0منبع: رومه آرمان ملیه 1 آذر1399)

   

ظهور و بروز و وقوع بحران‌ها بهشکل‌های مختلف در زندگی اجتماعی تقریبا اجتناب‌ناپذیر است. همه جوامع به نوعیبحران‌های مختلف را تجربه کرده‌اند و کشور ما هم از قضیه مستثنا نیست و بحران‌هایجنگ، اقتصادی، ی، بهداشتی و متعددی را تجربه کرده که آخرینش بحران کروناست.اما تقریبا حدود 9 ماه که در ایران و یکسال هست که موضوع کرونا در جهان گسترش پیداکرده همه به این موضوع واقف هستند که بدون همکاری مردم کنترل و جلوگیری از شیوعبیشتر این بیماری امکان‌پذیر نیست. به همین دلیل تمام دنیا به این سمت رفتند کههمکاری مردم و دولت‌ها تنها راه کنترل این وضعیت نگران‌کننده که در همه بخش‌هایزندگی تاثیر گذاشته، است. درحقیقت نگرانی که الان وجود دارد، عادی شدن تعداد فوت‌هایبالاست! انگار که 400 نفر می‌میرند، اتفاقی نمی‌افتد و مردم این موضوع را جدی نمی‌گیرند.البته این انتظار از مردم به منزله نادیده گرفتن نقش دولت نیست. اما واقعیت ایناست که باید قبول کنیم اگر عزیزی از خانواده ما به دلیل کرونا از دست رفت،پیامدهایش بیشتر به خود ما برمی‌گردد و فکر می‌کنم در این شرایط حتی اگر یک جاهایینیتی، گلایه و آزردگی داریم، کنار بگذاریم و همه پای کار بیاییم تا بتوانیماین بحران را به نوعی کنترل کنیم. درواقع این نوع رفتار من و شما به عنوان شهروند،نشانه مسئولیت‌پذیری ما در جامعه است. اینکه پروتکل‌های بهداشتی را رعایت کنیم،اینکه در این شرایط دیگران را به رعایت پروتکل‌های بهداشتی به‌منظور پیشگیری تشویقکنیم، اینکه اطلاعات درستمان را در اختیار دیگران قرار دهیم و اینکه فعالیت‌هایداوطلبانه برای پیشگیری از بروز شیوع بیشتر این ویروس داشته باشیم، همه نشانهمسئولیت‌پذیر بودن من و شما به عنوان شهروند در جامعه‌ای است که در آن زندگی می‌کنیمچون هم رعایت دستورالعمل‌ها و هم تشویق دیگران و نکاتی که بدان اشاره کردم، دقیقانشانه درک درست هریک از ما برای حضور در یک زندگی اجتماعی در کنار دیگران است واین حضور یعنی مسئولیت‌پذیر بودن و به معنای دیگر این حضور یعنی بی‌تفاوت نبودننسبت به آنچه دور و برمان می‌گذرد و اتفاق می‌افتد و نظاره‌گر نیستیم. این دردناکاست که روزانه حدود 400 - 500 نفر بیشتر و کمتر فوت می‌کنند و یک جورهایی عادی‌شده است. همین حالا ظرف 24 ساعت گذشته، چهار نفر از آشنایانم؛ یک نفر برادرش، نفردیگر همسرش، نفر سوم، پدر و چهارمین نفر مادربزرگش را از دست داد و چهار پیامتسلیت ارسال کردم! درواقع هر روز اخباری از این دست می‌شنویم. نگذاریم فوت بالایمردم در جامعه عادی‌ شود که بخش عمده این عادی‌سازی ناشی از کم‌توجهی به رعایتپروتکل‌های بهداشتی است. بیاییم همه با هم در کنار هم برای شکست کرونا اقدام کنیم.

 


افزایشکارتن خواب‌ها در زمستان امسال با شیوع ویروس کرونا

رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران گفت: افزایش آمارهای افراد معتاد خیابانی و کارتن‌ خواب‌ها درزمستان امسال و با شیوع ویروس کرونا نگرانی‌ها را افزایش داده است.

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ یکی از نگرانی‌هایموجود در کشور موضوع افزایش فقر و تعداد جمعیت فقیر در جامعه است. تاملی بر تعدادافراد تحت پوشش دو نهاد حمایتی کمیته امداد و بهزیستی خود گویای همین نکته است.البته این تعداد شامل همه افراد مشمول حمایت توسط این دو نهاد نمی‌شود. برخیاتفاقاتی که منجر به اعتراض خیابانی مردم شده است از جمله در آبان سال یکهزار وسیصد نو و هشت، نشانه دیگری است که ناتوانی دولت در افزایش شاخص‌های اقتصادی دارد.آمارهای افراد معتاد خیابانی ، کارتن‌ خواب‌ها و افزایش ظرفیت سامان سراها و گرمخانه‌ها توسط شهراری تهران و. خود نشانه دیگری است. اکنون که این شرایط حالناخوش اقتصادی ، باشیوع ویروس کرونا گره خورده است نگرانی را برای افزایش این گروه‌هادر خیابان و مشکلات ناشی از فقر بیشتر کرده است.اگر تاملی بر آمار ارائه شده توسطرئیس پلیس آگاهی تهران داشته باشیم که اعلام کرده بود در سه ماهه اول سال 1399،حدود پنجاه درصد از سارقین خرد شناسایی شده، سرقت اولی‌ها» هستند خود گویای ایناست که این سرقت‌ها ااما برای افزایش دارایی سارقین نیست بلکه سرقت‌های، خرد معمولابرای تأمین معیشت روزانه و هزینه‌های ضروری زندگی است.

از آنجایی که چشم اندازروشنی هم برای مدیریت این شرایط وجود ندارد که البته بخشی به تحریم بر می‌گردد ولیبخش عمده‌ایی به دلیل ضعف مدیریت دستگاه‌های متولی اقتصادی و است که مقام معظمرهبری هم در جلسه اخیر بر آن تأکید کرده بودند و حتی به مشکل پوشک وگرانی‌های کهبه تحریم هم ارتباط ندارد، اشاره کرده بودند.

بحران شیوع کرونا در کشورمشکلات اقتصادی را بیش از پیش نمایان کرده است. به یاد صحبت‌های رئیس جمهور درمجلس شورای اسلامی در معرفی وزیر اقتصاد و دارایی اخیر افتادم که می‌گفت به چندنفر گفتم ولی قبول نکردند.این خود نشان می‌دهد که تصمیم گیران که چشم مردم بهتدبیر آنهاست خود افراد قوی نیستند.اشاره آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور بااین مضمون که دعا کنید تا گرانی‌ها کم شود» نشانه دیگری از استیصال دولت برایمدیریت اقتصادی است.

ممکن است به این موضوعاشاره شود که همه منابع در اختیار دولت نیست و دلایل دیگر، ولی قبول کنیم که سوءمدیریت هم نقش زیادی دارد.ضمن این که من به عنوان یک شهروند انتظار دارم در چنینشرایطی بحرانی توسط دولتمردان، تدابیری اتخاذ شود که نگرانی مان کمتر شود ولی گویابرخی از افراد، مدیران زمان خوشی» هستند که با خود زمزمه می کنندهمه چیز آروماست». حضور کودکان زباله گرد و کودکان کار و خیابان حتی در این شرایط شیوع کروناییکه استراتژی اصلی و مهم برای پیشگیری ازشیوع کرونا ماندن در خانه است» دلیل دیگریاست که باید نگران باشیم.

چشم‌انداز روشنی هم وجودندارد که اطمینان بخشی کند و فقر هم می‌تازد، باید نگران بود که بی خانمانی وکارتن خوابی و احتمالاً رها کردن بچه‌ها کنار خیابان‌ها وحتی بی خانمانی سالمندانو ن و . در ایام پیش رو و سرما بیشتر هم شود که خود می‌تواند مشکلات دیگر راایجاد کند.دولت نسبت به همه این افراد مسؤلیت دارد و این افراد باید در اولویتخدمات و حمایت‌ها باشند.

این که با افتخار اعلاممی‌شود و کلی هم تو بوق و کرنا می‌شود که این افزایش داده شده است مگر این درصدافزایش، شامل چه مبلغی می‌شود؟ برای خانواده پنج نفره و بیشتر که با افزایش چندبرابری حاصل از یارانه پرداخت می‌شود 500 هزار تومان است.

در بهترین حالت برای اینخانواده‌ها 75 هزار تومان و برای یک خانواده یک نفره حدود 20 هزار تومان افزایش می‌یابد؛حال این سؤال مطرح می‌شود افزایش هزینه‌های این خانواده‌ها با این تورم افسارگسیخته، چند صد درصد رشد پیدا کرده است؟ قبول کنیم نظام رفاه و تأمین اجتماعی درایران ناکارآمد هست و این خطرناک است.

سید حسن چلک؛ رئیسانجمن مددکاران اجتماعی ایران

انتهای پیام/خبرگزاری تسنیم/28 آبان 99

 



گزارش ایسنا به مناسبتهفته ایمنی و حمل و نقل

هزینههای پیچیده ترین نوع معلولیت و جای خالی حمایتهای اجتماعی

سالانه حدود ۵۰۰ تا ۱۲۰۰ نفر بر اثر تصادفات جاده ای دچار ضایعه نخاعی» می شوند؛ آسیبی کهاز آن به عنوان پیچیده ترین نوع معلولیت یاد می شود و سازمان بهزیستی اعلام کردهاست که به دلیل هزینه های بالای نگهداری از این افراد در قانون پیش بینی کرده تابه این افراد رسیدگی و خدمات بیشتری ارائه شود.

به گزارش ایسنا، معلولیت ضایعه نخاعی یکیاز خاص ترین نوع معلولیت هاست که افراد دارای این آسیب طی زندگی با مشکلات ویژه وخاصی دست و پنجه نرم می کنند، این درحالیست که بیش از ۴۰ درصد افرادی که دارای ضایعه نخاعی هستند بر اثرحوادث جاده ای گرفتار این آسیب می شوند، آسیبی که علاوه بر مشکلات جسمانی برای خودفرد، مشکلات اقتصادی و هزینه های زیادی را بر دوش خانواده می گذارد.

محمد نفریه- معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستیکشور با بیان اینکه ضایعه نخاعی بیشترین نوع مصدومیت های ناشی از تصادفات جاده ایرا در بر می گیرد، به ایسنا گفتدر ایران سالانه بین ۱۴۰۰ تا ۲۸۰۰ نفر دچار ضایعه نخاعی میشوند که حدود ۴۲ درصد (حدود ۵۰۰ تا ۱۲۰۰ نفر) از این افراد براثر تصادفات دچار آن می شوند.

۴۲ درصد از افراد دارای ضایعه نخاعی تحت پوشش بهزیستی بر اثر تصادفاتجاده ای آسیب دیده اند

وی با اشاره به بانک اطلاعاتی سازمان بهزیستی وجمعیت افراد دارای معلولیت تحت پوشش این سازمان تصریح کرد: در حال حاضر ۲۷ هزار و ۲۱۶ نفر دارای ضایعه نخاعی تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند که ۴۲ درصد آنها بر اثر حوادث جاده ای دچار آسیب شدهاند. طبق آمار بانک اطلاعاتی سازمان بهزیستی ۶۴ درصد افراد دارای ضایعه نخاعی متاهل و ۶۲ درصد نیز بیکار هستند.

معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور ادامهداد: باتوجه به اینکه ضایعه نخاعی معلولیتی است که هزینه بالایی را به خانواده هاتحمیل می کند به همین دلیل در قوانین سازمان بهزیستی پیش بینی شده است که به اینافراد رسیدگی و خدمات بیشتری ارائه شود.

۳.۵ میلیون تومان هزینه نگهداری افراد دارای ضایعه نخاعی

نفریه در پاسخ به این سوال که میزان تصادفات ومعلولیت های ناشی از تصادفات جاده ای چه بار اقتصادی بر دوش خانواده و همچنینسازمان بهزیستی وارد می کند؟ بیان کرد: معلولیت ضایعه نخاعی مشکلات خاص مربوط بهخود را دارد و هزینه های عدیده ای را بر دوش خانواده وارد می کند، به طوریکه هزینهتمام شده نگهداری یک فرد دارای ضایعه نخاعی در منزل (شامل هزینه های مراقبت، اقلامو تجهیزات پزشکی، توانبخشی، مناسب سازی) ماهانه حدود ۳.۵ میلیون تومان است.

وی در ادامه به تشریحخدمات سازمان بهزیستی به افراد دارای ضایعه نخاعی پرداخت و اظهار کرد: هزینه معیشتو مستمری که به این افراد پرداخت می شود براساس بعد خانوار ماهانه از ۲۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان متغیر است.

۹۹.۵ درصد از افراد دارای آسیب نخاعی در خانه خود نگهداری می شوند

به گفته نفریه، ۹۹.۵ درصد از افراد دارایآسیب نخاعی تحت پوشش سازمان بهزیستی، در منازل خود نگهداری می شوند که ماهانه ۵۵۴ هزار تومان بابت هزینه پرستاری (بالاترین هزینهپرستاری) از سوی سازمان بهزیستی دریافت می کنند، این درحالیست که تا سال گذشتههزینه پرستاری که به این افراد پرداخت می شد حدود ۲۰۰ هزار تومان بود، اما با بودجه ای که از محل قانونتامین شد توانستیم این مبلغ را به ۵۵۴ هزار تومان افزایش دهیم. همچنین ماهیانه ۲۰۰ هزار تومان جهت تامین لوازم بهداشتی به این افرادپرداخت می شود.

وی با بیان اینکه ۵۵ درصد از افراد دارای آسیب نخاعی حداقل درآمد رادر ماه دریافت نمی کنند، گفت: در صورتی که افراد دارای آسیب نخاعی تحت پوشش سازمانجزء سه دهک پایین قرار داشته باشند، علاوه بر مستمری و حق پرستاری ایشان ماهیانه ۱۶۰ هزار تومان به آنها پرداخت می شود.

معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور اظهارکرد: همچنین باتوجه به اینکه افراد دارای آسیب ضایعه نخاعی به وسایل کمک توانبخشینیاز دارند، سازمان بهزیستی هر سه سال یکبار ویلچر مکانیکال و ویلچر حمام به آنهاارائه می دهد.

اصلاح قانون جرائم رانندگی در دست بررسی

نفریه در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا برایجبران خسارات وارده به قربانیان حوادث ترافیکی بودجه ای از عوارض جاده ای از سویوزارت راه به سازمان بهزیستی تعلق گرفته است؟ توضیح داد: آنچه که اکنون در کمیسیونامور اجتماعی الکترونیک دولت در دست بررسی قرار دارد، اصلاح قانون جرائم رانندگیاست.

وی ادامه داد: در اصلاحقانون جرائم رانندگی، سازمان بهزیستی پیشنهاد داد تا ۱۰ درصد جرائم رانندگی سالانه صرف آسیب دیدگان نخاعیشود که در پیش نویس اصلاح قانون قید شده است تا ۵ درصد جرائم رانندگی صرف آسیب دیدگان نخاعی خواهدشد، البته هنوز این موضوع به تصویب نرسیده است.


اما در این میان رئیسانجمن مددکاران اجتماعی ایران نسبت به بی توجهی در حمایت های اجتماعی و روانی ازقربانیان ناشی از تصادفات جاده ای انتقاد می کندسید حسن چلک_ رئیسانجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفت و گو با ایسنا، با بیان اینکه یکی ازمسائل جدی دو دهه اخیر در کشور آمار بالای قربانیان ناشی از تصادفات جاده ای بود،اظهار کرد: طبق آمارهای رسمی در گذشته نرخ قربانیان ناشی از تصادفات، سالیانه ۳۲ هزار مورد بود، اما طی چند سال گذشته نرخقربانیان ناشی از تصادفات به ۱۷ هزار نفر کاهش یافته است که البته این آمار هم بالاست.

نقش ۷۵ درصدی عوامل انسانی در تصادفات جاده ای

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران اظهار کرد:باتوجه به اینکه عوامل انسانی در ۷۵ درصد از تصادفات جاده ای نقش دارند، به نظر باید علاوه بر ایمنیجاده و خودروها، آموزش نیروی انسانی نیز مورد توجه قرار گیرد. اگر روی نیرویانسانی سرمایه گذاری شود و در این خصوص آموزش درست، به موقع و جذاب و اثربخشی بهجامعه ارائه شود می توان آمار تصادفات و پیامدهای ناشی از تصادفات را کاهش داد.
وی با بیان اینکه در زمانوقوع تصادفات افراد بیشتر درگیر بیمه هستند، نسبت به فقدان حمایتهای روانی واجتماعی از قربانیان ناشی از تصادفات جاده ای انتقاد کرد و افزود: ایا از زنی کههمسر خود را بر اثر تصادفات از دست داده و یا مردی که زن و فرزند خود را بر اثرتصادف از دست داده و یا کودکی که والدین خود را بر اثر تصادفات جاده ای از دستداده حمایت های روانی و اجتماعی می شود؟.

چلک معتقد است که توجه به ابعاد اجتماعیتصادفات باید بحث پیشگیریهای اجتماعی از تصادفات و غربالگری سلامتی روانی واجتماعی هنگام صدور گواهینامه ها مورد توجه قرار گیرد، حتی باید ساز و کاری تعریفشود تا افرادی که دچار تصادفات جاده ای شده اند بتوانند از خدمات روانشناسان ومددکاران اجتماعی بهره مند شوند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران تصریح کرد: علیرغم اینکه پلیس راهنمایی و رانندگی دارای معاونت اجتماعی است اما این معاونتنتوانسته از ظرفیتهای انجمنهای اجتماعی و سایر تشکلهای مرتبط بهره گیری لازم راانجام دهد.

وی افزود: البته سرهنگنادر رحمانی_ رئیس مرکز اطلاعات و کنترل ترافیک پلیس راهور بسیار هوشمند هستند وبا انجمن مددکاران اجتماعی ارتباط خوبی داشته اند، اما به نظر پلیس راهور تدابیرلازم را در استفاده از تمام ظرفیتها برای تقویت های رویکردهای اجتماعی و روانیندارد.منبع: ایسنا/17 آبان99

 


یادداشت:

چرخ‌دنده حوزه اجتماعی، درست نمی‌چرخد

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

(منبع: رومه ارملن ملی،25 آبان99)

   

اگر نیم‌نگاهی واقع‌بینانه بهوضعیت اجتماعی و فرهنگی کشورداشته باشیم به‌آسانی متوجه این خواهیم شد که در اینزمینه عملکردها منتج به نتایج مطلوب نشده است. نیازی هم به رصد نظام پیچیده وگسترده مسائل اجتماعی و. نیست تا متوجه این موضوع شویم که حال این حوزه ناخوشاست. گرچه براین باورم که حتما مطالعات علمی مبتنی بر شواهد را برای تحلیل و تبیینو تگذاری‌ها و. نیاز داریم. این شرایط باوجود تعدد دستگاه‌های عریض و طویلومتعدد در حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی است که بعید می‌دانم در کمتر کشوری بتوان اینتعدد و تنوع و. را مشاهده کرد ولی شواهد گویای این نکته هستند که مولفه‌هایاجتماعی و فرهنگی در کشور بهتر نشد‌‌ه‌اند. اگر ‌نگاهی داشته باشیم به ویژگی‌هایمورد انتظار جامعه ایرانی در سند ایران 1404 خود گویای این موضوع است که تاکنون درتحقق بسیاری از این ویژگی‌ها موفق نبودیم. برخی از این ویژگی‌ها شامل جامعه متکیبر اصول اخلاقی، عدالت اجتماعی و.، برخوردار از سرمایه اجتماعی، برخوردار ازسلامت، رفاه، تامین اجتماعی، فرصت‌های برابر، توزیع مناسب درآمد، نهاد مستحکمخانواده به دور از فقر و فساد هستند. حال اگر این سوال پرسیده شود درهر یک از اینشاخص‌ها از سال 1383 تاکنون چه تغییرات مثبتی افتاده است که نشان دهد حال همه اینشاخص‌ها و ویژگی‌ها چگونه است؟ چه پاسخی داریم، اخلاق که بهتر نشده است. سرمایهاجتماعی که بر اساس پژوهش‌های انجام‌ شده توسط وزارت کشور بدتر شده است. توزیع فقرو محرومیت خود گویای عدم تحقق عدالت اجتماعی و افزایش فقر است که اگر بود با اینهمه منابع و ظرفیت‌های بالفعل و بالقوه، این همه فاصله طبقاتی را نداشتیم. این همهفقیر نداشتیم که تحت پوشش سازمان‌های حمایتی باشند و عده زیادی هم پشت نوبت. اگردرهای پذیرش این سازمان‌ها باز شود، مشخص خواهد شد که فقرای ما همین تعداد تحتپوشش رسمی نیستند. این همه کودک و سالمند و الان نه فقط مردان که ن زباله‌گرد،متکدی و بی‌خانمان و. نداشتیم. فساد اداری و مالی و اخلاقی این وضعیت را پیدانمی‌کرد. کافی است کمی اخبار اختلاس‌ها و. را پیگیری کنیم. این همه سلطان ارز،سکه، شکر و. خود گویای فساد است. در جامعه‌ای که عدالت اجتماعی باشد، فقر نباشد،مردم برخوردار از رفاه باشند و تامین‌اجتماعی فراگیر باشد که همه اینها در قانوناساسی هم بر آنها تاکید شده است، که این وضعیت را پیدا نمی‌کردیم. همه این مواردحداقل یک پیام دارد و آن، اینکه چرخ‌دنده حوزه اجتماعی خوب کارنمی‌کند چونتگذاری‌ها توسط مدیران با دانش تخصصی این حوزه اتخاذ نمی‌شود. در واقعسوءمدیریت مدیران تصادفی و ناکارآمد، در حوزه اجتماعی است که نمی‌تواند چرخ‌دندهاین حوزه را به‌درستی بچرخاند و معتقدم به اصطلاح هرز شده است. بیاییم تا دیرترنشده است شایسته‌گزینی در حوزه اجتماعی» را برای مردمی که هیچ‌چیز از جان مال وتحمل سختی‌ها و بدبختی‌ها و گرانی‌ها، تحریم‌های ظالمانه و. برای حفظ کشور کمنگذاشتند، اجرا کنیم تا برای تحقق ویژگی‌های موردانتظار اجتماعی و فرهنگی جامعهایرانی گامی موثرتر برداریم. ان‌شاءا.

 


رئیسانجمن مددکاران اجتماعی ایران:

حمایتاز گروه‌های آسیب‌پذیر در شرایط کرونایی اولویت باشد


تهران- ایرنا - رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه مشکلات اجتماعی بااستمرار شیوع ویروس کرونا و حتی پس از آن مشهودتر می‌شوند، گفت: امروز باید حمایتاز گروه‌های آسیب‌پذیر از جمله کودکان کار در اولویت قرار گیرد.

سید حسن چلک روز شنبه در گفتوگو با خبرنگار حوزه ن و خانواده ایرنا، با بیان اینکه در بحران ها، گروه هایآسیب پذیر بیش از همگان دچار آسیب می شوند، افزود: کودکان کار و خیابانی از جملهاقشار آسیب پذیری هستند که نیازمند حمایت بیشتری هستند اما با توجه به مشکلات پیشآمده و ناکارآمدی برنامه های رفاهی، این مشکل همچنان لاینحل مانده است.

وی با تاکید بر اینکه باید بپذیریم کهنمی توانیم جهت پیشگیری از حضور این کودکان در خیابان بگیریم، امکانات لازم برایآنان و خانوادهایشان فراهم کنیم، متذکر شد: نیاز این کودکان، دسترسی داشتن بهاقلام بهداشتی، آموزش و مراقبت از آنان و گروه های در معرضی است که خیابان را برماندن در خانه به هر شکلی ترجیح می دهند زیرا این گروه ها ریسک آسیب پذیری بالاتریدارند.

آمار دقیقی از کودکان کاروجود ندارد

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران بابیان اینکه هیچ آمار دقیقی از تعداد کودکان کار وجود ندارد، خاطرنشان کرد: به طورقطع با شیوع ویروس کرونا و وخیم تر شدن شرایط اقتصادی، مشکلات اجتماعی افزایشخواهد یافت.

چلک با ابراز تاسف از اینکهمتاسفانه در این بخش خیلی هوشمندانه عمل نشده در حالیکه یکی از وظایف دولت هاحمایت اجتماعی از قشرهای آسیب پذیر است، درباره راهکار پیشگیری از افزایش مشکلاتاجتماعی ناشی از کرونا گفت: در اصل 21 و 29 قانون اساسی به طور مشخص بر اینموضوع تاکید شده که این گروه ها باید از اولویت های دریافت حمایت از دولت ها باشند.

فقر، امنیت را تحت الشعاعقرار می دهد

وی با بیان اینکه نتیجه اولویت قرارندادن این قشر، همان می شود که پلیس اعلام می کند 50 درصد سرقت ها، سرقت اولیهستند، یادآور شد: باید توجه داشت سرقت اولی ها به خاطر معیشت دست به این کار میزنند.

این آسیب شناس اجتماعی تاکید کرد:مشکلات اجتماعی در جامعه با طولانی شدن این بیماری و حتی پس از کرونا مشهودتر میشوند. پس مسوولان باید حمایت از این گروه ها را هم در عرصه تگذاری و هم اجرادر سراسر کشور و برای همه گروه ها متناسب با نیازهای آنان در اولویت قرار دهند.

چلک یادآور شد: ضمن اینکهحاکمیت باید مسئولیت اجتماعی بنگاه های مالی و نهادها را به سمت حمایت از قشر آسیبپذیر سوق دهد؛ بنیادها و آستان هایی که منافع آنان از مردم تامین می شود و یکی ازوظایف این بنگاه ها توجه به اقشار نیازمند است. در غیر اینصورت فقر، امنیت ما راهم تحت الشعاع قرار می دهد.

منبع: ایرنا/24 آبان 99 

 


یادداشت:

همبستگی جهانی، مسئولیت مشترک

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

(منبع: رومه آرمان ملی،12 آذرماه 1399)

جوامع در طول حیات خود با مسائل و پدیده‌های مختلفی روبه‌رو می‌شوند که اتخاذ تدابیر مناسب برای مدیریت و کاهش آنها اجتناب‌ناپذیر است. از جمله این مسائل می‌توان به گسترش موادمخدر روان‌گردان‌ها، خشونت‌های اجتماعی، خانوادگی و. از جمله اچ.آی.وی و ایدز اشاره کرد. با توجه به فراگیری این موضوع و اینکه جمعیت قابل‌توجهی از این افراد به خدمات درمانی دسترسی ندارند که آمار‌های بخش ایدز سازمان ملل(UNAIDS) این تعداد را 12میلیون و 600هزار نفر اعلام کرده است. نظر به اهمیت برنامه‌ریزی و اطلاع‌رسانی در این زمینه روز 11دسامبر مصادف با 11آذر روز جهانی ایدز نامگذاری شده که شعار امسال همبستگی جهانی، مسئولیت مشترک» تعیین شده است. ضمن سپاسگزاری از همه دست‌اندرکاران این حوزه در بخش‌های دولتی و غیردولتی و گروه‌های همتا، ضروری است به این موضوع اشاره شودکه باوجود تدوین چهار برنامه استراتژیک در کشور در این زمینه و اقدامات انجام‌شده همچنان باید نگران باشیم. چراکه درحال حاضر طبق آخرین آمار، رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در آذر سال گذشته کل موارد ثبت‌شده این بیماری از ابتدا تاکنون 40هزار و 573 نفر بوده‌اند که 60.1 درصد به‌دلیل اعتیاد تزریقی و 22.2 به دلیل رابطه جنسی پرخطر به این بیماری مبتلا شده‌اند؛ در این میان، سهم ن درصد و سهم مردان 82درصد بوده است. 50درصد کل موارد شناخته‌شده در زمان تشخیص در گروه سنی 20 تا 35سال بوده‌اند. حدود هزار نفر در شش‌ماهه نخست سال جاری تشخیص داده شده‌اند. این آمار بیانگر آن است که در موارد تشخیصی جدید 31درصد زن و 69درصد مردان هستند. از این تعداد 46.4 به‌دلیل رابطه جنسی پرخطر و 22درصد به‌دلیل اعتیاد تزریقی به ایدز مبتلا شده‌اند». تاملی کوتاه نشان از رشد افراد مبتلا از طریق روابط جنسی محافظت‌نشده یا غیرایمن دارد. اگر در گذشته تزریق مهم‌ترین دغدغه بود اکنون این نوع روابط هم اضافه شده که کار مدیریت، پیشگیری و. را دشوارتر کرده است. گرچه طبق تعهدات جهانی پذیرفته‌شده خیلی فاصله داریم و در چند سال اخیر همکاری‌ها و حساسیت‌ها بسیار بیشتر از قبل شده است، ولی همچنان باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد. شاید این شعار که بر محور مسئولیت مشترک و همبستگی جهانی قرار دارد، زمینه‌ای را فراهم کند تا با استفاده از تمام ظرفیت‌ها برای حذف انگ و تبعیض (انگ‌زدایی)، توجه به عموم افراد جامعه برای دریافت خدمات سلامت براساس رویکردهای عدالت‌محور و توسعه برنامه‌های اطلاع‌رسانی و آگاه‌سازی با هدف پیشگیری سطح اول و افزایش آگاهی عمومی درباره ایدز و توسعه حمایت اجتماعی و توانمندسازی این افراد و تسهیل دسترسی به خدمات موردنیاز در ابعاد مختلف سلامت را با رویکرد چندنهادی و هماهنگی بیشتر بین‌بخشی و فرابخشی و بین‌رشته‌ای و با استفاده از تمام ظرفیت‌های بخش‌های دولتی، خصوصی و سازمان‌های غیردولتی و. اقدامات گسترده‌تر و کیفی‌تری را شاهد باشیم. در کنار مردم، حمایت‌طلبی‌ها به‌سمت تگذاران و تمداران هم سوق داده شود. بدون شک در این راه توجه به آموزش نوجوانان و جوانان، خانواده‌ها، تقویت جایگاه رسانه‌های مختلف، ترغیب بنگاه‌ها به ایفای مسئولیت خود در این زمینه و. همه و همه می‌تواند نشان‌دهنده این مسئولیت ما درقبال این موضوع در کشور باشد. فراموش نکنیم افراد مبتلا به ایدز هم حق زندگی و حضور در عرصه‌های مختلف اجتماعی را دارند. البته همه ما آگاهی خود را درباره این ویروس بالا ببریم.


حمایت از اقشار ضعیف بدون داشتن بانک اطلاعاتی ممکن نیست

تهران- ایرنا- سیدحسن ‌چلک» درخصوص سخنان مقام معظم رهبری در مورد اجرای طرح‌هایی برای حل بحران معیشت اقشار ضعیف گفت: ایجاد ساختار و شاکله‌ای برای حمایت از اقشار ضعیف بدون داشتن بانک اطلاعاتی و داده‌های آماری دقیق از وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم ممکن نیست.

آیت‌الله ‌ای، رهبر انقلاب اسلامی، صبح روز سه‌شنبه چهارم آذر ۱۳۹۹ خورشیدی در دیدار باروسای سه قوه و دیگر اعضای شورای عالی هماهنگی اقتصادی به موضوعات مهمی حول محور اقتصاد و معیشت مردم اشاره کردند. ایشان فرمودند: با توجه به اینکه طیفی از مردم به لحاظ اقتصادی و معیشتی در وضعیت بدی به سر می برند، حل بحران اقتصادی فعلی می بایست اولویت دولت باشد. گذار از این دشواری، منوط به تمرکز بر چهار اصل حل مشکل کسری بودجه، افزایش سرمایه‌گذاری، جهش تولید و حمایت از قشرهای ضعیف است. مقام معظم رهبری همچنین تاکید کردند، طرح های حمایتی از اقشار ضعیف می بایست هدفمند، کارشناسی شده و همچنین مبتنی بر راهکارهای عملی باشد. رهبر انقلاب اجرای ۲ طرح ایجاد نظام متمرکز تامین اجتماعی برای آحاد مردم» و ایجاد پایگاه ملی ایرانیان با اتصال پایگاه‌های مختلف اطلاعاتی به یکدیگر» را برای حل بحران معیشت اقشار ضعیف پیشنهاد دادند.

مقام معظم رهبری در ادامه بحث خود در خصوص ارائه راهکارهای حل بحران اقتصاد و ضرورت اجرای ۲ طرح پیشنهادی، به تاثیرات مخرب تحریم بر وضعیت اقتصادی مردم اشاره کردند و فرمودند: تحریم، واقعیتی تلخ و از مصادیق جنایت آمریکا و شرکای اروپایی بر ضد ملت ایران است که در سه سال اخیر شدیدتر شده، برای حل این مشکل ۲ راه حل خنثی‌سازی تحریم‌ها و غلبه بر آنها» و رفع تحریم» پیش روی ما بود، که مسیر رفع تحریم با کمک مذاکره فرجامی نداشت، در نتیجه راهی جز غلبه بر تحریم ها با اتکا بر توانایی ها و اجرای راهکارهای عملی نداریم.

پژوهشگر ایرنا در همین خصوص با سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران به گفت و گو پرداخته است که شرح آن را در ادامه می‌خوانید؛

اهمیت بانک اطلاعاتی در راستای کمک به خدمات رسانی به مردم

‌چلک با اشاره به اهمیت و ضرورت توجه به طرح های پیشنهادی رهبری در برنامه فقرزدایی گفت: ایجاد نظام متمرکز تامین اجتماعی برای آحاد مردم» و ایجاد پایگاه ملی ایرانیان با اتصال پایگاه‌های مختلف اطلاعاتی به یکدیگر» در ارتباط تنگاتنگی با هم قرار دارند. نظام چندلایه تامین اجتماعی، بحثی است که همواره در تدوین ت ها و احکام دائمی برنامه توسعه از جمله برنامه ششم، مورد توجه دولت های پس از انقلاب بوده است. ایجاد ساختار و شاکله ای برای تامین اجتماعی و حمایت از اقشار ضعیف بدون داشتن بانک اطلاعاتی و داده های آماری دقیق از وضعیت اقتصادی و اجتماعی مردم ممکن نیست.

وی در ادامه با اشاره به اینکه پایگاه داده ای برای کمک به خدمات رسانی بهتر، امری ضروریاست؛ گفت: وجود چنین پایگاه داده‌ای می تواند مشکل شناسایی خانواده‌های نیازمند را حل کند. زمانی که اطلاعات افراد در این بانک به صورت دقیق جمع‌آوری شود، نظام چندلایه تامین اجتماعی می تواند افراد را بر اساس نیازمندی هایشان طبقه بندی کرده و متناسب با وسع افراد و مشکلات آنها حمایت های متفاوت و متنوعی ارائه دهد. به عنوان مثال معاونت رفاه اجتماعی بانک اطلاعات ایرانیان اعلام کرده پنج میلیون نفر در سه دهک پایین از هیچ بیمه تامین اجتماعی برخوردار نیستند که از این تعداد ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر، سالمندان هستند؛ این اطلاعات به سازمان تامین اجتماعی در جهت خدمات رسانی بهتر کمک می کند یا فرض کنید فردی مشکل تهیه هزینه درمان دارد و به مساعده ای موقت نیازمند است اما وضعیت اقتصادی او به گونه ای نیست که به حمایت دائم محتاج باشد، این اطلاعات را پایگاه اطلاعاتی ایرانیان در اختیار سازمان تامین اجتماعی قرار می دهد تا این سازمان بتواند مثل آلمان ۲ نوع از خدمات یعنی حمایت اجتماعی و بیمه های اجتماعی را به تناسب نیاز افراد به مردم ارئه دهد.

سابقه طرح های حمایتی و مشکلات نداشتن پایگاه مستند

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی با بیان اینکه سابقه این طرح ها از زمان ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی شروع شده بود؛ توضیح داد: دولت ، پیش نویس چنین طرحی را آماده کرده بود، طرح در دولت اول به کمیسیون اجتماعی مجلس رفت اما مورد بررسی قرار نگرفت و سال‌هاست مسکوت مانده است. نکته عجیب، بی تفاوتی و انفعال مجلس در خصوص تصویب و اجرایی کردن این طرح به رغم صراحت قانون و احکام دائمی برنامه توسعه در خصوص آن است. واقعاً جای تعجب است که چرا مجلس حداقل از وزرا در خصوص عدم بررسی طرح سوال نمی پرسد. تکلیف احکام دائمی برنامه توسعه سال ۱۳۹۵ روشن شده اما الان بعد از گذشت ۶ سال همچنان بی سرانجام مانده و اجرایی نشده است.

وی همچنین در پاسخ به این سوال که؛ نقص پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان، چه تاثیری بر عملکرد نظام متمرکز تامین اجتماعی دارد؛ گفت: وقتی که داده های مدقن از وضعیت اقتصادی و معیشتی شهروندان وجود نداشته باشد، انجام حمایت های هدفمند از اقشار ضعیف دشوار می شود. به عنوان مثال زمانی که ما اطلاعات جامع و دقیقی از اقشار آسیب دیده از کرونا و یا سالمندان تنها و بیمار که به حمایت نیاز دارند و همچنین خانواده هایی که از حداقل ها محروم اند، نداریم چطور می توانیم از حیث معیشتی حمایتشان کنیم؟ به‌رغم چنین اهمیتی، دولت ها از گذشته تا اکنون، از اجرای طرح های مربوط به حمایت از اقشار مستضعف از جمله ۲ طرح مورد بحث، شانه خالی کرده و حتی نسبت به اجرای اصل ۲۹ و ۲۱ قانون اساسی در خصوص تامین اجتماعی و حمایت از اقشار ضعیف، بی توجه بوده‌اند.

موانع موجود بر سر راه رسیدن به اهداف اصلی

‌چلک در پاسخ به اینکه تقویت پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان آنچنان که مدنظر مقام معظم رهبری است، با چه موانعی مواجهه است؛ گفت: مشکل عمده در گردآوری اطلاعات است؛ یعنی در کنار اهمال نهادها و ۴۲ سازمان و ارگان زیرمجموعه پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان که موظف اند اطلاعات حوزه های تحت اختیارشان را به روز کرده و به بانک اطلاعات تحویل دهند، مردم نیز اعتماد لازم برای دادن اطلاعاتشان را ندارند.

نکته بعدی اینکه دولت ها برای حمایت از اقشار مستضعف و شناسایی شده ای که اطلاعاتشان نزد پایگاه اطلاعات است هم کار موثر و چشمگیری انجام نمی دهند، مثلاً همان پنج میلیون نفر سه دهک پایین که تحت پوشش هیچ بیمه ای نیستند، دولت برای این افراد چه برنامه ای پیاده کرده است؟ حمایت هدفمند از فقرا و اقشار ضعیف می بایست فراتر از نوشتن طرح روی کاغذ باشد، اتفاقاً مقام معظم رهبری هم به این نکته که باید راهکارهای عملی و موثر و زودبازده را برای کاهش فقر در نظر بگیریم اشاره کردند. حتی در جاهایی هم که گوشه‌های از طرح های حمایتی اجرا می شود، کمک ها و حمایت ها به قدری بی تناسب با وضعیت وخیم معیشت مردم است که عملاً تغییری در شرایط آنها ایجاد نمی کند. به عنوان مثال کمک معیشتی که به یک معلول ضایعه نخاعی می دهند بسته به تعداد خانوار بین ۲۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان در ماه است. درحالی که به گفته خود سازمان بهزیستی چنین معلولی ماهیانه حداقل سه میلیون هزینه دارد. مسئله درخصوص کمک هزینه کرونا و دیگر طرح ها هم به همین شکل است. بنابراین در حالی که دولت ها قادر به حمایت از همین افراد شناسایی شده به عنوان فقیر در همین پایگاه ناقص اطلاعاتی نیستند، چطور می توان به آینده اجرای ۲ طرح پیشنهادی در زمینه حمایت از اقشار ضعیف امیدار بود.

منبع: ایرنا/9 آذر99


یادداشت شرق:

نظام چند لایه تامین اجتماعی را اجرایی کنید.»

 

سید حسن موسو ی چلک

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 

اتفاقی که در بندرعباس برای خانواده یی که خانه اش را با دستور قضایی خراب کردند دوباره موجب شد که این سوال مطرح شود دولت کجاست تا افراد نیازمند را  بموقع شناسایی کند؟.تا انجا که من به یاد دارم سالیان سال است که آرزوی کارشناسان حوزه رفاه و تامین اجتماعی از جمله مددکاران اجتماعی اجرایی شدن نظام چند لایه تامین اجتماعی است. موضوعی که بار ها در اسناد بالادستی بر آن تاکید شده است.اما دریغ از کمترین توجه به اجرایی شدن آن در  دولت های مختلف.موضوعی که در جلسه مقام معظم رهبری هم در این هفته بر آن تاکید شده بود.گرچه اخباری که دارم این است که در دولت اول آقای پیش نویس لایحه نظام چند لایه تدوین شده است ولی گویا ترس دولت از پذیرش این مسوولیت خود درقبال مردم و بویژه نیازمندان و. موجب شده که باز هم به پستو برود.گر چه اجرای این وظیفه دولت برای ارایه خدمات عمومی به مردم به عنوان تکلیف دولت در اصول مختلف قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از جمله اصل بیست ویکم برای حمایت مادران و کودکان و اصل بیست و نهم  برای برخورداری از تأمین اجتماعی تاکید شده است و از نظر برخورداری از نظر  بازنشستگی، بیكاری، پیری، از كارافتادگی ، بی سرپرستی ، در راه ماندگی ، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبت های پزشكی به صورت بیمه و غیره حقی است همگانی. دولت مكلّف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشاركت مردم ، خدمات و حمایت های مالی فوق را برای یك یك افراد كشور تأمین كند.و  یا در اصل 3 این قانون در خصوص آموزش این گونه تصویب شده است که دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد و وسایل تحصیلات عالی را تا سر حد خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.».در ماده پنجاه و هفتم قانون احکام دایمی برنامه های توسعه هم این تکلیف مجددا تصریح شده است. این توجه بویژه برای افراد فقیر و نیازمند بسیار مهم وضروری است.چرا کهاین افراد بیش از دیگران به مساعدت های اجتماعی وحمایت های اجتماعی برای مراقبت از خودشان و اعضا خانواده نیاز دارند و تولانمند سازی آنان بدون برخورداری از این مساعدت ها امکان پذیر نخواهد بود و حتی تامین نیاز های ضروری شان هم دچار مشکلات جدی خواهد شد.ضمن این برای پیشگیری از بروز معلولیت ها و آسیب های اجتماعی و حتی بیماری های جسمی ضروری است دسترسی شان به خدمات عمومی فراهم شود.این از وظایف دولت است که باید خود متولی ارایه این خدمات و امکانات باشد  و معتقدم نباید این بخش از خدمات اجتماعی عمومی را واگذار کرد که واگذاری یعنی فرار دولت از پذیرش مسوولیت قانونی خود و شانه خالی کردن از انجام تکالیف مصرح در قانون اساسی و سایر اسناد بالادستی مرتبط است.تامین حداقل های خدمات و نیاز های صزوری وظیفه دولت است. کم کاری یات بی توجهی دولت در قبال این وظیفه اش، با  سکوت مجلس شورای اسلامی در ادوار مختلف هم  مواجه شده است.درحالی که یکی از وظایف مجلس نظارت بر اجرای قوانین است.یکی از اامات این کار، شناسایی بموقع افراد مشمول و تعیین وضعیت مردم است تا بتواند کمک های خود را جهت دهد و  حداقل در محرومیت زدایی و تحقق عدالت اجتماعی و رفع فقر و ایجاد آرامش در جامعه گامی بر دارد.دولت به بهانه واگذاری کار مردم به مردم اقدام به خصوصی سازی خدمات عمومی کرد در حالی که کالایی کردن خدمات عمومی و اجتماعی  برای تامین نیازهای اولیه و ضروری یعنی عدم دسترسی مناسب و عدم تحقق عدالت اجتماعی در زمیه دسترسی به این خدمات. این نوع برخورد دولت درحوزه خدمات عمومی و اجتماعی بسیار خطرناک است و می می تواند تبعات زیادی در ابعاد مختلف هم داشته باشد.فراموش نکنیم که برخورداری از رفاه و تامین اجتماعی و تامین حقوق اولیه افراد در هر جامعه ایی  از جمله  کشور ما از حداقل های مواهب زندگی محسوب می شود.البته این توجه گوش شنوا می خواهد و مدیرانی هوشمند  و متخصص و مسوولیت پذیر و پاسخگو.

رومه شرق:9 اذر 1399


یادداشت:نگران عادی شدن مرگ عزیزان و بزرگان هستیم

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 

 کووید 19، شرایطی را در جامعه فراهم کرد که در بخش‌های مختلف زندگی و رفتار ما تاثیرات خودش را گذاشته، به‌گونه‌ای که وقتی امروز اخبار اعلام می‌کند 482 نفر فوت کرده‌اند و فردا اعلام می‌کند 481 نفر فوت، می‌گوییم خدا را شکر! انگار که این تعداد فوتی خیلی ساده است و ساده از کنارش می‌گذریم. نگرانی‌ای که الان در جامعه دارم، عادی شدن این نوع مرگ‌هاست. مرگ حق است و کسی منکرش نیست. خداوند هم در قرآن اشاره می‌کند که بازگشت همه به سوی خداست ولی آنچه مهم است اینکه، همه ما خودمان را مم به رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی و اجرای قوانین و مقررات بکنیم. اگر نیم‌نگاهی به همین چند روز اخیر داشته باشیم، چقدر از بزرگان حوزه علم و هنر و موسیقی و سینما و حوزه‌های مختلف جان خود را از دست دادند که عمدتا هم به دلیل ابتلا به ویروس کرونا بود. از دست دادن این عزیزان کار ما را از این بُعد دشوار می‌کند که جایگزینی برای آنها اگر نگوییم که نمی‌توانیم داشته باشیم، اما سخت و دشوار خواهد بود و بالاخره دولت تصمیم گرفت هفته جاری را تعطیل اعلام کند، مگر آن خدمات ضروری شهرهای قرمز را، ولی این نگرانی وجود دارد که این نوع تعطیلات در کوتاه‌مدت ممکن است بتواند در روند کاهشی تاثیر بگذارد. گرچه اظهارنظرهایی که برخی اعضای ستاد ملی کرونا کرده بودند؛ مثل آقای دکتر مردانی این بود که خیلی تاثیر آنچنانی ندارد». نمی‌خواهم بگویم درست یا غلط که در مقام تشخیص نیستم اما من بیشتر صحبتم روی رفتار مردم است که این مرگ‌ها عادی‌سازی نشود و عادت نکنیم به آمار بالای فوتی ناشی از ابتلا به ویروس کرونا. شواهد هم نشان می‌دهد ما در طول این مدت به غیر از مقطعی که شروع ویروس بود و مردم خیلی رعایت می‌کردند و در نهایت روند کاهشی تا مرگ زیر 50 نفر را هم داشتیم ولی این روند افزایشی نزدیک به 500 نفر، واقعا نگران‌کننده است ولی انگار عادت کردیم که هر روز بنشینیم و اخبار فوت 400 تا 500 نفر را بشنویم! مطمئنم که اگر مردم رعایت نکنند، عادی‌سازی مرگ این تعداد، می‌‍‌تواند تاثیرات منفی در رفتار ما داشته باشد. خواهشم این است که همه مردم، نگران باشند که این تعداد نیروی انسانی ما دارند جانشان را از دست می‌دهند و الان تقریبا آمار فوتی‌هایی که ظرف 8، 9 ماه اخیر داریم تقریبا معادل دو برابر آمار فوتی‌های سالانه  ناشی از تصادفاتی است که در کشورمان داریم. این عادی‌سازی منجر به این خواهد شد که مردم رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی و نکات مربوط به پیشگیری از ابتلای ویروس را جدی نگیرند و این جدی نگرفتن، می‌تواند عواقب متعددی را به دنبال داشته باشد و خانواده‌ها زیادی را عزادار و گرفتار کند که بخشی از این گرفتاری‌ها ممکن است همین امروز خودش را نشان ندهد ولی در آینده بیشتر خودش را نشان خواهد داد. به‌ویژه خانواده‌هایی که سرپرستانشان را از دست می‌دهند، عوارض یا پیامدهای منفی ناشی از این شرایط، به مرور زمان بیشتر و بیشتر خودش را نشان می‌دهد و آن‌وقت سازمان‌های اجتماعی هستند که باید بتوانند پاسخگوی نیازها و مشکلات این مردم باشند که طبیعتا این توان را هم ندارند. امیدوارم که همه مردم در رعایت دستورالعمل‌ها پیشگام بوده و نگران این تعداد فوتی باشیم.منبع: رومه ارمان ملی/8 آذر99

 


یک مددکاراجتماعی درگفت‌و‌گو با پانا تاکید کرد:

با تاریخ تولد لاکچری نه کسی انیشتین ‌می‌شود نه ادیسون

چلک: تاریخ تولد لاکچری بهانه‌ای برای پوشش خلاهای عاطفی است/تاریخ تولد لاکچری، میراث نیست

نوزاد

تهران (پانا) - تب تند زایمان در یک تاریخ رُند چند سالی است که در ایران بالاگرفته است. اکنون در آستانه 99/9/9 خانواده‌های زیادی می‌خواهند نوزاد خود را در این روز به دنیا بیاورند اما نمی‌دانند سلامت فرزند خود را قربانی لاکچری بازی می‌کنند. زایمان‌هایی که پر دردسر است و بنا به گفته پزشکان سلامت نوزادان را به خطر می‌اندازد اما به راستی این رفتارهای اجتماعی ناشی از چیست؟

سید حسن چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران درباره آسیب‌شناسی گرایش برخی خانواده‌ها برای تولدهای لاکچری اظهار کرد: بعضی اتفاقات در جامعه رخ می‌دهد که جنبه آسیب اجتماعی ندارد، از جمله همین موضوع تولدهای لاکچری یا رُند که برخی خانواده‌ها علاقمندند آن را برای فرزندان خود میراث بگذارند. در صورتی که معتقد هستم تاریخ تولد رُند، میراث تلقی نمی‌شود بلکه ادب، فرهنگ، جامعه‌پذیری، مسئولیت پذیری و اخلاق مدار بودن می‌تواند میراث خوبی برای خانواده‌ها باشد.»

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران افزود: از اینکه گرایش به تولدهای تقویمی و تسریع و تاخیر در زایمان از منظر پزشکی چه آسیب‌هایی دارد، اطلاع ندارم اما این مساله از منظر اجتماعی، آسیب اجتماعی محسوب نمی‌شود و به کسی هم آسیب نمی‌زند منتهی به نظر این اقدام یک نمایش و پُز محسوب می‌شود که نه مُد خوبی است و نه پُز خوبی.»

وی تصریح کرد: همچنین ثبت احوال نیز اعلام کرده که خانواده‌های متقاضی نگران نباشند چون چندین روز محدوده تاریخ 99/9/9 را رُند می‌کنند. البته این اقدام قابل تامل است زیرا ناخودآگاه به این موضوع رسمیت می‌دهیم. ثبت احوال نباید این موضوع را جدی می‌گرفت. معتقدم هر روزی که نوزاد متولد شود، همان روز باید شناسنامه‌اش را بگیرند.»

تاریخ تولدهای لاکچری بهانه‌ای برای پوشش خلاهای عاطفی است

چلک با بیان اینکه تولدهای تقویمی موضوعی نیست که به آن تا این میزان پرداخته شود، گفت: اکنون می‌بینیم که همه کشور درگیر این مساله شده است. از ثبت احوال گرفته تا رسانه‌ها، برخی نمایندگان مجلس و مسئولان وزارت بهداشت به آن ورود کرده‌اند. در حالی که به اعتقاد من اصلا موضوع با اهمیتی نیست چون فقط بهانه‌ای است برای پوشش خلاهای عاطفی و روانی که ممکن است والدین داشته باشند و گرایش برخی خانواده‌ها به این مسایل جبران خلاها برای ابراز وجود است.»

تاریخ تولد رُند، میراث تلقی نمی‌شود بلکه ادب، فرهنگ، جامعه‌پذیری، مسئولیت پذیری و اخلاق مدار بودن می‌تواند میراث خوبی برای خانواده‌ها باشد
 
 

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به رزرو اتاق‌های زایمان و هزینه‌های گزاف برای تولدهای تقویمی گفت: این بخش آسیب‌زا است که مجبور می‌شویم هزینه کلان پرداخت کنیم به ویژه افرادی که تمکن مالی دارند این امر را دنبال می‌کنند در صورتی که نه ضرورتی دارد و نه خلایی را جبران می‌کند. شاید در دوران نوزادی برای والدین جذابیت داشته باشد اما برای نوزاد که چیزی متوجه نمی‌شود هیچ جذابیتی ندارد.»

وی همچنین خاطرنشان کرد: تعهد حرفه‌ای و اخلاقی پزشکان بیش از هر کسی می‌تواند مانع ترویج رویه در موضوع تولدهای لاکچری باشد که پزشکان نباید این فضا را ایجاد کنند چون در نهایت پزشک است که بچه را به دنیا می‌آورد و اگر پزشکان به اخلاق حرفه‌ای خود متعهد باشند و این امکان را فراهم نکنند تا این موضوع خود به خود حذف شود گرچه تعداد خانواده‌هایی که متقاضی تولد رُند هستند، زیاد نیست که تبدیل به یک مساله اجتماعی شود.»

چلک تاکید کرد: تقاضا برای تولد رُند پوششی برای خلاهای عاطفی والدین است وگرنه اینکه تاریخ تولد 99/9/9 باشد نه کسی عاقل می‌شود نه بالغ و نه کسی ادیسون می‌شود و نه انیشتین.»

خبرگزاری پانا/7 آذرماه 1399


یادگیری مهارت‌های خودمراقبتی در شرایط کرونایی ضروری است

تهران- ایرنا- رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران با تاکید بر وم یادگیری مهارت‌های خودمراقبتی در شرایط کرونایی گفت: این مهارت‌ها کمک می‌کند که افراد در دوران خانه نشینی از بودن در کنار هم لذت برده و تنش‌ها را به حداقل برسانند.

سید حسن چلک روز پنج شنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا افزود: خودمراقبتی عملی است که در آن هر فردی از مهارت توان، استعداد، دانش و خلاقیت خود استفاده می‌کند تا از راه های گوناگون مثلاً مطالعه کتاب، دیدن ‌فیلم یا انجام ورزش به طور مستقل از سلامت جسمی و روانی خود مراقبت کند. 

وی با بیان اینکه مهارت خود مراقبتی کمک می کند تا تنش ها به حداقل برسد، اضافه کرد: در دوران قرنطینه و تعطیلات هر کسی بر اساس استعداد و ویژگی هایی که دارد باید مشغول کار شود که آرامش خود را به دست آورد حال این کار می‌تواند خیاطی باشد یا آشپزی و یا ورزش و مطالعه کتاب؛ هر فردی فرصت ها و ظرفیت هایی دارد که می تواند به اموری بپردازد که برای او انرژی و خرسندی به همراه بیاورد.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران گفت: در مواقع ظهور و بروز بحران ها نشانه های منفی در حوزه های رفتاری بیش از پیش بین اعضای خانواده نمود پیدا می کند که کرونا یکی از موارد این بحران ها است.

چلک افزود: به دلیل طولانی شدن مدت تعطیلات و استراتژی در خانه ماندن برای پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا ضرورت یادگیری چند مهارت بیش از گذشته نمایان شده که از جمله این مهارت ها می‌توان به خود مراقبتی و مراقبت خانوادگی اشاره کرد.

وی اضافه کرد: این مهارت ها کمک می کند افراد از بودن طولانی مدت کنار هم لذت ببرند و به خود آسیب نزنند.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران گفت: همچنین تقویت مدارا، بردباری و صبوری در تعامل با دیگران بین اعضای خانواده از اهمیت بسزایی در دوران کرونا برخوردار است. لازم است فرصت هایی را برای کارهای گروهی که بتواند تحرک ایجاد کند، مهیا کنیم تا حس صمیمیت بین اعضای خانواده افزایش یابد.

چلک افزود: خلق فرصت های کارهای درونی مستم خلاقیت و نوآوری است، به طور مثال انجام بازی های گروهی مانند اسم فامیل یا گل یا پوچ می‌تواند این دوران قرنطینه را برای افراد خانواده رضایتبخش کند.

وی گفت: اجرای برنامه های متنوع گروهی در دوران طولانی مدت تعطیلات و قرنطینه می تواند شادی و نشاط را بین اعضای خانواده حفظ کند و استمرار بخشد.منبع:ایرنا/6 آذر99


رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران:

کل فرایند فرزندخواندگی نیازمند بازنگری جدی است


سلامت نیوز: سید حسن چلک در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز، گفت: موضوعی که جامعه انسانی سالیان مدیدی با آن درگیر هستند موضوع حمایت از کودکانی است که به هر دلیلی سرپرست خود را از دست داده اند. این خاص جامعه نیست و در آموزه های دینی ادیان مختلف الهی هم از جمله دین اسلام به این موضوع توجه شده است به همین دلیل تاکید می شود از کودکان یتیم در خانه هایتان مانند فرزندان خود نگهداری کنید. حتی در قرآن بعد از وم توجه به نیازمندان ، ایتام جزو گروه هایی هستند که باید مشمول حمایت و توجه مردم در جامعه اسلامی قرار بگیرند پس این یک ضرورت اجتناب ناپذیر در جامعه انسانی است


وی در ادامه گفت: در کشور ما از سالها قبل در سال ۵۳ قانونی را در حمایت از فرزندخواندگی داشتیم که اخیرا نیز قانونی جدیدی در این زمینه داشتیم که در سال ۹۲ تصویب و در سال ۹۴ ابلاغ شد که البته در همین قانون بند ازدواج با فرزندخوانده مطرح شد که این مسئله در قانون سال ۵۳ مسکوت مانده بود البته در قانون جدید ظرفیت های خوبی برای حمایت از فرزندخواندگی یا امین موقت پیش بینی شده است از جمله اینکه افرادی که حتی دارای فرزند هستند قانون به آنها اجازه می دهد کودکی را به فرزندخواندگی بگیرند. یا حتی در این قانون دختران مجرد یا ایرانیان خارج از کشور شرایطی در قانون برایشان پیش بینی شده که بتوانند کودکی را به فرزندخواندگی قبول کنند. همچنین در این قانون حمایت هایی بعد از فوت سرپرست قانونی برای فرزندخوانده ها پیش بینی شده است


سید چلک افزود: نقش سازمان های حمایتی مثل بهزیستی و تقویت مددکاری اجتماعی در این حوزه در قانون جدید فرزندخواندگی دیده شده است. همچنین در قانون جدید ، هماهنگی های بین بخشی تسهیل شده است تا فرصت هایی برای تقویت این فضا ایجاد شود که کودکان بی سرپرست در محیط منزل نگهداری شوند تا یک موسسه، همچنین در قانون جدید ظرفیت های خوبی برای اام به مشاوره های اجتماعی و روانشناسی و مذهبی دیده شده است. یک آیین نامه ای هم برای آن نوشته شده که چگونگی اجرای این قانون را شفاف تر می کند که این خود یک گام رو به جلو است


وی در ادامه گفت: نکته ای که در قانون جدید سروصدا کرد و تصویب آن نزدیک به دو سال طول کشید تبصره ازدواج پدرخوانده با فرزندخوانده بود که از نظر شرعی مغایرتی برای آن نبود ولی چون آن را منوط به آیین نامه و قانون و مصوبات قانونی و مجوز دادگاه و داشتن شرایط کردند در عمل این اتفاق نمی افتاد. البته معاونت امور ن و خانواده ریاست جمهوری به دنبال ارائه لایحه ای برای حذف این تبصره بود که ما موافق این کار هستیم به دلیل اینکه حتی در قانون سال ۵۳ هم موضوع ازدواج پدرخوانده با فرزندخوانده مسکوت گذاشته شده بود و بهتر بود در قانون جدید هم این مسئله مسکوت می ماند به دلیل اینکه در سطح بین الملل واکنش های گسترده ای را به دنبال داشت. متاسفانه در آن زمان زور کارشناسان و تشکل ها به مجلس وقت نرسید که این بند را تصویب نکنند


وی گفت: معمولا خانواده ها برای فرزندخواندگی به دنبال کودکانی کم سن هستند که بتوانند به نام خودشان برای کودک شناسنامه بگیرند که این خود محدودیتی ایجاد می کند و تعداد کمتری از کودکان با این شرایط را داریم. نکته بعدی کودکانی هستند که دارای معلولیت هستند که متاسفانه کسی به سراغ این گروه از کودکان برای پذیرش حضانت نمی رود. بحث دیگر درباره طرح امین موقت است که در واقع شکلی از فرزندخواندگی است که مسوولیت نگهداری کودکان بدسرپرست برای مدتی به خانواده های متقاضی واگذار می شود که البته بسیاری از خانواده ها علاقمند به این کار نیستند


سید چلک گفت: معتقدم کل فرایند فرزندخواندگی از ابتدا تا انتها نیازمند بازنگری جدی و اساسی است از جمله نحوه نظارت ها بر خانواده هایی که فرزندخوانده دارند، نحوه ارتباط، نحوه شناسایی خانواده های متقاضی و نحوه مراقبت، حمایت های حقوقی و حمایت های اجتماعی و روانی و ارتباط با والدین از جمله موضوعات جدی است که در حوزه فرزندخواندگی نیازمند یک بازنگری جدی است. فکر می کنم علیرغم تجربه زیادی که در این حوزه داریم ولی نتوانستیم خیلی موفق باشیم. حمایت های حقوقی که از این کودکان انجام می شود و سایر حمایت هایی که این دسته از کودکان نیاز دارند باید به گونه ای تعریف شود که این حمایت ها انجام شود


وی افزود: باید کودکان در کوتاه ترین زمان ممکن به خانواده های متقاضی واگذار شوند البته این نافی دقت نیست ولی طولانی شدن فرایند فرزندخواندگی می تواند مشکلاتی ایجاد کند. در مواردی فرزندخواندگی صورت می گیرد اما اختلافاتی بین زوجین بوجود می آید که منجر به طلاق می شود که کودک واگذار شده مشکل عاطفی پیدا می کند و ممکن است بهزیستی به این تشخیص برسد که این کودک را از آن مادر یا پدر جدا کنند که این مسئله باید بازنگری شود و با دید بازتری به آن نگاه کنند اما این نباید مانع توجه به منافع کودک شود


رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران گفت: در این مقطع طولانی علاقمند به داشتن مرکز نگهداری از این کودکان بودیم که به بهانه حضور آنها بتوانیم مشارکت بگیریم. در حال حاضر نزدیک به ۷۵۰۰ کودک در مرکز بهزیستی داریم که نمی توان برای همه آنها حامی پیدا کرد و آنها را به خانواده ها واگذار کرد. یک راه این است که خانواده های تحت پوشش دو سازمان بهزیستی و کمیته امداد که شرایط حضانت دارند این کودکان به آنها واگذار شوند و همین مستمری و امداد ماهیانه که به آنها می دهیم را به این خانواده ها دهیم تا از این کودکان نگهداری کنند. باید به دنبال خلاقیت و نوآوری و شناسایی روش های جدید واگذاری و حمایت کودکان باشیم و خودمان علاقمند به ایجاد چسبندگی نباشیم البته قانون جدید فرزندخواندگی کار را تسهیل کرده ولی این قانون هم نیاز به یک آسیب شناسی دارد که براساس آن اگر نیاز به بازنگری دارد این قانون باید بازنگری شود و اگر نیاز به اصلاح فرایند دارد این کار انجام شود


وی تاکید کرد: در مسئله فرزندخواندگی احساس ترحم باید کنار رود کسی که مسوولیت یک کودک را بر عهده می گیرد نباید با نگاه ترحم آمیز کودک را بپذیرد بلکه این کار را باید به عنوان مسوولیت حقوق شهروندی خود بداند و نگهداری از این کودکان نباید برای پر کردن خلاهای عاطفی خودمان باشد لذا مشارکت مردم و خیرین صرفا باید در راستای توجه به منافع کودک باشد


وی در پایان گفت: وقتی راه های قانونی فرزندخواندگی سخت باشد راه های غیرقانونی از جمله خرید و فروش کودک تقویت می شود البته بسیاری از خانواده ها به دلیل فقر اقدام به بچه فروشی می کنند. اینها موضوعاتی است که قابل کتمان نیست.»منبع: سلامت نیوز/5 آذر99


سلامت نیوزکل فرایند فرزندخواندگی نیازمند بازنگری جدی است


درخواست انجمن مددکاران اجتماعی از آستان قدس و بنیاد مستضعفان برای تهیه تبلت دانش‌آموزان نیازمند

درخواست انجمن مددکاران اجتماعی از آستان قدس و بنیاد مستضعفان برای تهیه تبلت دانش‌آموزان نیازمند

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران از آستان قدس، بنیاد برکت و بنیاد مستضعفان خواست تا برای تامین تبلت سه میلیون دانش آموزی که امکانات مالی برای تهیه گوشی‌های هوشمند را ندارند، اقدام کنند.

سید حسن چلک در گفت و گو با ایسنا، در این باره بیان کرد: براساس گزارشات ارائه شده توسط مسئول سامانه شاد وزارت آموزش و پرورش و گزارش پخش شده در اخباری در روز گذشته، حدود سه میلیون دانش آموز امکان بهره گیری از فضای آموزشی مجازی را ندارند که وجه مشترک خانواده های آنها نداشتن امکانات مالی برای خرید گوشی هوشمند بوده است، این درحالیست که بخشی از آموزش ها از طریق گوشی های هوشمند قابل استفاده است. 

وی ادامه داد: آستان قدس رضوی، بنیاد برکت و بنیاد مستضعفان طی مدت اخیر حمایت هایی داشتند که سپاسگزار شان هستم ولی درخواست من این است که  در این راستا هم می توانند کار ویژه ای برای تهیه تبلت این دانش آموزان نیازمند انجام دهند و هر یک از نهاد ها مسوولیت تهیه یک میلیون تبلت را بپذیرد. بدون شک لازم است بخشی از منابع این سازمانها در حوزه اجتماعی صرف شود که تاکنون هم اقدامات خوبی انجام دادند.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران افزود: کارکردهای اجتماعی آستان قدس غیرقابل انکار است و اهمیت ایفای کارکردهای اجتماعی برای نهادهای مذهبی مانند آستان قدس موضوعی بسیار جدی است. مروری بر گذشته نشان می‌دهد که بسیاری از کارهای خیر و دستگیری از نیازمندان از طریق اماکن مذهبی انجام می شده و آستان قدس و بنیاد برکت و بنیاد مستضعفان می توانند بخشی از منابع خود را در اختیار نیازمندان برای تهیه تبلت قرار دهد. در واقع این سه تشکل می توانند این مسئله جدی کشور را برطرف کنند. 

وی با اشاره به اهمیت موضوع آموزش در کشور به قانون اساسی اشاره کرد و گفت: مگر در اصل ۳۰ قانون اساسی به موضوع آموزش اشاره نشده است؟ مگر این نهادها نباید در حوزه فقر، نیازمندی و توانمندی فعالیت داشته باشند؟ چه چیزی بالاتر از آموزش می تواند زمینه توانمندسازی را فراهم کند؟. 

چلک افزود: آموزش رایگان و عمومی حق همه کودکان است و فراموش نکنیم راه پیشرفت هر کشوری از درون مدرسه آغاز می شود. اجازه ندهیم که فقر مانع تحصیل فرزندانمان شود و یا دانش آموزان را در مقایسه با دیگران تحقیر کند. 

انتهای پیام


شعار سال ۲۰۲۱ مددکاران اجتماعی تعیین شد

تهران - ایرنا - عضو هیات رییسه منطقه آسیا و اقیانوسیه فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی گفت: من هستم، چون ما هستیم» به عنوان شعار سال ۲۰۲۱ مددکاران اجتماعی تعیین شد.

سید حسن چلک روز دوشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا افزود: هر سال شعار جهانی توسط جامعه مددکاری اجتماعی جهان انتخاب می‌شود که شعار امسال به یاد نلسون ماندلا و با تاکید بر دانش بومی با عنوان من هستم، چون ما هستیم» نامگذاری شده است که این شعار بر محور همبستگی اجتماعی و اتحاد جهانی» است.

وی ادامه داد: بر اساس دستور کار ۱۰ ساله مددکاری اجتماعی که مورد اجماع اعضای سه سازمان فدراسیون بین المللی مددکاران اجتماعی، انجمن بین المللی مدارس مددکاری اجتماعی و شورای رفاه اجتماعی نیز هست، تشکل‌های مددکاری اجتماعی طی ۱۰ سال آتی و به ویژه دو ساله اول اجرای این دستور کار برای تقویت همبستگی اجتماعی و اتحاد جهانی تلاش خواهند کرد.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران درمورد علت این انتخاب گفت: تعیین این شعار به ویژه در پایان سال ۲۰۲۰ که با بحران جهانی کووید ۱۹، وابسته بودن انسان‌ها به هم به گونه‌ای تاریخی هویدا شده بود، می‌تواند آغاز فصل جدیدی از زندگی بشری را نشان دهد. استفاده از این شعار همچنین به استفاده از دانش بومی و بهره‌گیری از ظرفیت‌های جوامع برای حل مسائل محلی که در سال‌های اخیر بارها در کنفرانس‌های مددکاری اجتماعی درباره آن بحث شده است باز می‌گردد.

چلک اضافه کرد: لفظ اوبونتو» (UBUNTU) کلمه‌ای آفریقایی و بیانگر این دستور اخلاقی قدیمی است که یکپارچه بودن جوامع انسانی را گوشزد می‌کند و در ادبیات غنی ایران نیز با اشعار مشهور سعدی شیرازی بنی آدم اعضای یک پیکرند / که در آفرینش ز یک گوهرند /چو عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار» از آن یاد می‌شود. روز جهانی مددکاری اجتماعی به صورت سنتی سومین سه شنبه مارس هر سال میلادی جشن گرفته می‌شود و در سال جاری ۱۶ مارس (معادل ۲۶ اسفند ۱۳۹۹) خواهد بود.

عضو هیأت رئیسه منطقه آسیا و اقیانوسیه فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی یادآور شد: انجمن مددکاران اجتماعی ایران از حدود ۹ سال قبل به عضویت فدراسیون جهانی در آمده و تاکنون سه کرسی کمیسر اخلاق فدراسیون جهانی، عضو هیأت رئیسه فدراسیون جهانی در منطقه آسیا و اقیانوسیه و عضو کمیته سازمان ملل فدراسیون جهانی را در این فدراسیون در اختیار دارد. برای کرسی چهارم هم در حال اقدام هستیم. ضمن اینکه میزبانی سال ۲۰۲۳ منطقه آسیا و اقیانوسیه را هم گرفتیم. انجمن مددکاران اجتماعی ایران اعتبار و جایگاه بسیار خوبی در فدراسیون دارد که به واسطه تلاش‌های ۶۳ ساله مددکاران اجتماعی ایران است.

منبع: ایرنا/17 آذر99


رسانه‌ها به جای تشریح واقعه خودکشی» چرایی آن را تحلیل کنند»

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ضمن تشریح چرایی خودکشی کودکان و نوجوانان می‌گوید: اگر خودکشی رخ می‌دهد رسانه‌ها باید به جای تشریح واقعه، موضوع را تحلیل کنند، زیرا خودکشی جزو آسیب‌های اجتماعی محسوب می‌شود که جنبه یادگیری اجتماعی بالایی دارد.  

سید حسن ‌چلک در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به عملکرد رسانه‌ها در خصوص انتشار اخبار خودکشی و با تاکید بر اینکه در حوزه خودکشی با فقدان ت رسانه‌ای در پرداختن به موضوع خودکشی مواجه هستیم، بیان کرد: عموما در هر بحرانی با فقدان ت‌های رسانه‌ای روبه‌رو هستیم و همین موضوع می‌تواند موجب افزایش بحران‌ها شود.

وی ادامه داد: نمی‌توان گفت که رسانه‌ها به طور کلی نباید به موضوع خودکشی بپردازند، اما نوع پرداختن رسانه‌ها به موضوع خودکشی بسیار مورد اهمیت است. در برخی مواقع مشاهده می‌شود که رسانه‌ها از وقوع یک خودکشی تمام جزئیات را منتشر می‌کنند، اما طبیعتا این موضوع عوارض‌هایی را با خود به همراه دارد، لذا درخصوص رسانه‌ای کردن خودکشی بیش از آنکه به سمت نشر روش‌ها و برجسته کردن فجایع واقعه حرکت کنیم، باید با رویکرد ایجابی و پیشگیری به صورت مستقیم و غیر مستقیم به موضوع خودکشی بپردازیم

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران تصریح کرد: اگر خودکشی رخ می‌دهد رسانه‌ها باید به جای تشریح واقعه، موضوع را تحلیل کنند، زیرا خودکشی جز آسیب‌های اجتماعی محسوب می‌شود که جنبه یادگیری اجتماعی بالایی دارد

وی در پاسخ به این سوال که رسانه‌ها تا چه میزان می‌توانند در افزایش و یا کاهش موارد خودکشی موثر باشند؟ بیان کرد: رسانه‌ها نقش بسزایی در موضوع خودکشی دارند، زیرا رسانه ظرفیتی برای آگاه‌سازی است. محتواهایی که رسانه‌ها تولید می‌کنند در پیشگیری و ارتقا سلامت روانی اجتماعی تاثیرگذار است.

چلک تصریح کرد: در واقع نوع مطالبه‌گری رسانه در حوزه نشاط و شادابی، سلامت روانی و اجتماعی فضا را برای توسعه کمی و کیفی خدمات و برنامه‌هایی که منجر به ارتقا سلامت روانی و اجتماعی می‌شود افزایش می‌دهد.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در ادامه به تشریح چرایی خودکشی کودکان و نوجوانان پرداخت و اظهار کرد: بخشی از دلایل خودکشی گروه کودکان و نوجوانان ناشی از افسردگی آنهاست؛ خانواده‌ها افسردگی فرزندان خود را نمی‌شناسند و از سوی دیگر اغلب خانواده‌ها نسبت به افسردگی کودکانشان جدی نیستند و اطلاعات و دغدغه‌ای هم در این خصوص ندارند. این درحالیست که یکی از مهم‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین محورها در حوزه اقدام به خودکشی افسردگی» است

 وی تاکید کرد: از سوی دیگر کودکان امروز از فضای مجازی استفاده می‌کنند و یکی از دلایل خودکشی در این دوران به این دلیل است که هیچ تسلط و کنترلی بر روی اطلاعاتی که در اختیار نوجوانان قرار می‌گیرد، وجود ندارد، خانواده‌ها نمی‌دانند که فرزندانشان در فضای مجازی با چه اطلاعاتی روبه‌رو می‌شوند؟ به چه کارهایی تشویق می‌شوند و یا از انجام دادن چه کارهایی منع می‌شوند؟.منبع»: ایسنا/17 اذر99

 


زمستان
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید، نتواند
که ره تاریک و لغزان است
وگر دست محبت سوی کس یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
نفس، کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم؟
ز چشم دوستان دور یا نزدیک
مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است . آی .
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای
منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم
منم من، سنگ تیپا خورده ی رنجور
منم، دشنام پست آفرینش، نغمه ی ناجور
نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم
حریفا! میزبانا! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد
تگرگی نیست، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است
من امشب آمدستم وام بگزارم
حسابت را کنار جام بگذارم
چه می گویی که بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد!
فریبت می دهد، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
حریفا! گوش سرما برده است این، یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندوه، پنهان است
حریفا! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان
نفسها ابر، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلت های بلور آجین
زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است.

مهدی اخوان ثالث


یادداشت شرق:

حرمت انسان را حفظ کنیم»

سید حسن چلک

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

چمعه داشتم اخبار ساعت بیست و دو شبکه سوم سیما را نگاه می کردم.گزارشی از کمک یک انسان خیر، به یک خانواده زندانی تهیه شده و در حال پخش بود که تصویر فرزندان خانواده هم نمایش  دداده می شدهمین موضوع را مبنای این یادداشت قرار دادم و به اختصار از چند زاویه به آن می پردازم.اول:این که انسان هایی هستند که کار خیر برای دیگران انجام می دهند نشان دهنده مسوولیت پذیری آنان است و نشان می دهد که هنوز انسانیت نمرده است و باید سپاسگزار چنین انسان هایی هم باشیم.دوم: رعایت حفظ ابروی اینافراد موردد توجه قرار گیرد.اگر تاملی داشته باشیم بر نوع رفتار امام علی(ع) در دستگیری از مردم خود راه را  نشان می دهد که برای کم کردن به نیازمندان چگونه باید عمل کرد.آن حضرت شبانه و در تاریکی به مردم کمک می کرد تا کمک گیرندگان هم مطلع نشوند که چی کسی به او کمک می کند، مردم هم هم متوجه این موضوع نشوند که آنان نیازمند و فقیر هستند.این شیوه رفتاری ایشان حامل این پیام است که حیثیت این افراد را باید حفظ کرد.موضوعی که در مددکاری اجتماعی به عنوان اصل رازداری حرفه ایی» از آن یاد می شود. من و شما حق نداریم به بهانه کمک کردن به همین راحتی چهره افراد را نشان دهیم.سوم: حفظ آبروی افراد در تمام اصول اخلاقی و انسانی مهم تلقی می شود. یکی از کارهایی که می توانیم برای حفظ آبروی این افراد انجام دهیم این است که به گونه ای عمل کنیم که دیگران متوجه نشوند.اهمیت این رفتار به قدری است که خداوند در آیه ۲۷۱ سوره مبارکه بقره تاکید بر صدقه دادن پنهانی تاکید می کند، آنجا که می فرمایداگر صدقه ها را پنهانی به نیازمندان بدهید، بهتر است و گناهان شما آمرزیده می شود.»ممکن است کسی به این اشاره کند که پس انفاق چه می شود؟ تاکید شده است که انفاق از جهت نحوه پرداخت می تواند آشکارا یا پنهانی باشد. انفاق را گاهی باید آشکارا و گاهی پنهانی انجام داد. نکته ایی که در آیه بالا به آن اشاره کردم.شاید بهترین نوع انفاق، انفاقی است که به صورت مخفیانه و آن هم شبانه انجام پذیرد. این نوع صدقه و انفاق که روش ائمه علیهم السلام، مخصوصاً روش خاص امیرالمومنین در ماه مبارک رمضان است. انفاق پنهانی و آن هم در پوششی از تاریکی شب، قطعاً به دور از خود نمایی و ریا بوده و وسیله ارزنده ای برای خودسازی است. از طرف دیگر به انفاق پنهانی عرض و آبروی مستمندان نیز محفوظ می ماند. چهارم: اینکه اگر خدمتی از روی نیکی کردن به دیگران انجام می دهیم موجب نشود تا به نوعی زمینه آزار شان فراهم شود.گاهی اوقات اخباری می شنویم که فلان مسوول سر زده» به نیازمندان سرکشی کرد،و . سوال اینجاست اگر سرزده رفته، پس آن همه دوربین و خبرنگار واز کجا خبر دار شدند؟.خاطرم هست در یک قسمتی از فیلم سینمایی مارمولک، مهران رجبی که نقشی در این فیلم  ایفا می کرد برای تبلیغات انتخاباتی خود برای اژؤای نیان کاری می کرد تا بتواند در انتخابات از آن استفاده کند یا به فقرا کمک می کرد و عکس می گرفت.در واقع نویسنده فیلم نامه داشت پیامی را منتقل می کرد که این نوع کمک ها  با نیت  رضای خدا نیست. حتی در همین کمک های ارزنده ایی که توسط مردم و نهاد های مختلف در شرایط کرونا به خانواده های نیازمند انجام می شود، هم همین موضوع باید رعایت شود.یا خانه ایی برای نیازمندی حتی توسط دستگاه های مسوول ساخته می شود، اقلامیبه آنهاداده می شود کلی خبرنگار و دوربین می روند و نشست های خبری برگزار می کنند.اگر کمکی شده طبق قوانین حق آن خانواده است این همه سر و صدا و برای چیست؟. این دستگاه ها تاسیس شدند که حق این افراد را به آنان بدهند.نباید به فقرا به عنوان ابزاری برای مقاصد فردی یا سازمانی، تبلیغ کارآمدی مان  و .نگاه کرد. فکر نکنیم که فقر آبرو ندارد  و حفط آبروی اش مهم نیست.(منبع رومه شرق/16 آذر99)

 

 


یادداشت:امید، امید، امید.

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 

خاطرم هست پدرم هر روز که از خانه برای کار بیرون می‌رفت این جمله را می‌گفت و می‌رفت که الهی به امید تو». آن زمان خیلی درک درستی نداشتم که یعنی چه؟ این جمله را که هر روز هم تکرار می‌کند چه دردی را دوا می‌کند؟ بعدها که بزرگ‌تر شدم به اهمیت این موضوع بیشتر پی بردم. متوجه شدم که انسان امیدوار» نمی‌نشیند، پویایی دارد، انگیزه دارد و. و دردهای شرایط را بهتر تحمل می‌کند و کنار می‌آید اگر امیدی به درمانش باشد. به گفته سعدی شیرازی؛ خوش است درد که باشد امید درمانش/دراز نیست بیاب آنکه هست پایانش». این روزها بیش از هر زمانی تگذاران و مسئولان باید برای افزایش امید عزم‌شان را جزم کنند و فراموش نکنند که مردم ناامید در هر جامعه‌ای، ممکن است انگیزه‌شان برای مشارکت درجهت پیشرفت کشور کمتر شود. داشتن روحیه امیدواری می‌تواند پشتوانه بزرگی برای بهبود شرایط باشد و بر این باورم که امید می‌تواند نه فقط ظرفیت‌های بالفعل را فعال‌تر کند بلکه می‌تواند ظرفیت‌های بالقوه را هم برای توسعه شکوفا کند. در شرایطی که فردی احساس امیدواری ‌کند، احساس تعلق‌خاطر بالایی دارد و در جامعه هم چنین است. وقتی افراد جامعه امیدوار باشند همه ظرفیت‌های فردی و اجتماعی جامعه رشد می‌کند. مشارکت اجتماعی در جامعه امیدوار شکل می‌گیرد و افزایش می‌یابد. جایی که امید هست، خلاقیت و نوآوری افزایش می‌یابد. افراد زمانی خلاقانه عمل می‌کنند که امید داشته باشند. امید اجتماعی یکی از مولفه‌های حائزاهمیت در جامعه به‌شمار میآید که فقدان آن یاس، دلمردگی، افسردگی و غم را به جامعه می‌آورد. بالا بودن امید اجتماعی در یک جامعه، پویایی و سرزندگی را به اجتماع هدیه می‌دهد، هنگامی‌که مردم جامعه‌ای نسبت به آینده امیدوار باشند و شاهد و ناظر تغییرات و تحولات مثبت در جامعه باشند، امید اجتماعی رشد خواهد کرد و به‌طور کلی یکی از موتورهای محرکه هر جامعه‌ای امید است. امید کمک می‌کند که افراد حس کنند به اهداف و آرزوهایی که پیش رو دارند برسند و انگیزه کار، تلاش، زندگی، حرکت در فرد افزایش ‌یابد. زمانی که اعضای یک جامعه نسبت به ارزش‌ها و هنجارها ‌توجه کنند، جامعه فعال و قانونمند است. هرکدام از این اتفاقات به‌تنهایی برای افزایش ضریب امنیت اجتماعی کافی است. رضایتمندی اجتماعی یکی از مهم‌ترین عوامل آرامش در جامعه خواهد بود. امید اجتماعی می‌تواند زمینه را برای افزایش این رضایتمندی فراهم کند. اعتماد را در جامعه بالا می‌برد. مانع ازهم‌گیسختگی اجتماعی می‌شود و حس تعلق را در جامعه افزایش می‌دهد و مسئولیت‌پذیری را جایگزین بی‌تفاوتی اجتماعی می‌کند. مسئولان عزیز، دعواهای ی شما و رقابت‌های جناحی که این روزها بیشتر هم نمود پیدا کرده است، مردم را امیدوارتر نمی‌کند. این دعواهای ی که بیشتر به نظر می‌رسد جنگ قدرت باشد و زورآزمایی‌های جناحی، برای مردمی که شرایط سخت اقتصادی و بهداشتی و اجتماعی را تحمل می‌کنند به اصطلاح نون و آب نمی‌شود» و فراموش نکنید که امید را به زر نقد نتوان خرید». همه مردم از جمع مردم فقیر که ما مددکاران اجتماعی بیشتر از شما مسئولان شرایط‌شان را درک می‌کنیم و گاهی اوقات استخوان‌های‌مان هم از شرایط بسیار بدشان به درد می‌آید، چشم به تصمیمات اثربخش دارند، نه زورآزمایی جناحی شما. امید واقعی ایجاد کنید اگر مردم را دوست دارید.منبع: رومه آرمان ملی،17 آذر99

 


یادداشت:حرمت انسان را حفظ کنیم

سیدحسن ‌چلک. رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

(رومه شرق/16 آذر99)

جمعه داشتم اخبار ساعت 22 شبکه سوم سیما را نگاه می‌کردم. گزارشی از کمک یک انسان خیر به یک خانواده زندانی تهیه شده و در حال پخش بود که تصویر فرزندان خانواده هم نمایش داده می‌شد. همین موضوع را مبنای این یادداشت قرار دادم و به اختصار از چند زاویه به آن می‌پردازم

اول: اینکه انسان‌هایی هستند که کار خیر برای دیگران انجام می‌دهند، این نشان‌دهنده مسئولیت‌پذیری آنان است و نشان می‌دهد که هنوز انسانیت نمرده و باید سپاسگزار چنین انسان‌هایی هم باشیم. دوم: رعایت حفظ آبروی این افراد مورد توجه قرار گیرد. اگر تأملی داشته باشیم بر نوع رفتار امام علی(ع) در دستگیری از مردم، خود راه را نشان می‌دهد که برای کمک‌کردن به نیازمندان چگونه باید عمل کرد. آن حضرت شبانه و در تاریکی به مردم کمک می‌کرد تا کمک‌گیرندگان هم مطلع نشوند که چه کسی به آنها کمک می‌کند، مردم هم متوجه این موضوع نشوند که آنان نیازمند و فقیر هستند. این شیوه رفتاری ایشان حامل این پیام است که حیثیت این افراد را باید حفظ کرد؛ موضوعی که در مددکاری اجتماعی به عنوان اصل رازداری حرفه‌ای» از آن یاد می‌شود. من و شما حق نداریم به بهانه کمک‌کردن به همین راحتی چهره افراد را نشان دهیم. سوم: حفظ آبروی افراد در تمام اصول اخلاقی و انسانی مهم تلقی می‌شود. یکی از کارهایی که می‌توانیم برای حفظ آبروی این افراد انجام دهیم، این است که به گونه‌ای عمل کنیم که دیگران متوجه نشوند. اهمیت این رفتار به‌قدری است که خداوند در آیه ۲۷۱ سوره مبارکه بقره تأکید بر صدقه‌دادن پنهانی می‌کند، آنجا که می‌فرماید اگر صدقه‌ها را پنهانی به نیازمندان بدهید، بهتر است و گناهان شما آمرزیده می‌شود». ممکن است کسی به این اشاره کند که پس انفاق چه می‌شود؟ تأکید شده است که انفاق از جهت نحوه پرداخت می‌تواند آشکارا یا پنهانی باشد. انفاق را گاهی باید آشکارا و گاهی پنهانی انجام داد. نکته‌ای که در آیه بالا به آن اشاره کردم. شاید بهترین نوع انفاق، انفاقی است که به صورت مخفیانه و آن هم شبانه انجام شود. این نوع صدقه و انفاق روش ائمه علیهم‌السلام، مخصوصا روش خاص امیرالمؤمنین در ماه مبارک رمضان است. انفاق پنهانی و آن هم در پوششی از تاریکی شب، قطعا به دور از خودنمایی و ریا بوده و وسیله ارزنده‌ای برای خودسازی است. از طرف دیگر با انفاق پنهانی عرض و آبروی مستمندان نیز محفوظ می‌ماند. چهارم: اینکه اگر خدمتی از روی نیکی برای دیگران انجام می‌دهیم، موجب نشود تا به نوعی زمینه آزارشان فراهم شود. گاهی اوقات اخباری می‌شنویم که فلان مسئول سرزده» به نیازمندان سرکشی کرد و. سؤال اینجاست اگر سرزده رفته، پس آن همه دوربین و خبرنگار و. از کجا خبردار شده‌اند؟ خاطرم هست در قسمتی از فیلم سینمایی مارمولک، مهران رجبی که نقشی در این فیلم ایفا می‌کرد، برای تبلیغات انتخاباتی خود برای آزادی زندانیان کاری می‌کرد تا بتواند در انتخابات از آن استفاده کند یا به فقرا کمک می‌کرد و عکس می‌گرفت. در واقع نویسنده فیلم‌نامه داشت پیامی را منتقل می‌کرد که این نوع کمک‌ها با نیت رضای خدا نیست. حتی در همین کمک‌های ارزنده‌ای که توسط مردم و نهاد‌های مختلف در شرایط کرونا به خانواده‌های نیازمند انجام می‌شود هم همین موضوع باید رعایت شود. یا وقتی خانه‌ای برای نیازمندی حتی توسط دستگاه‌های مسئول ساخته و اقلامی به آنها داده می‌شود، کلی خبرنگار و دوربین می‌روند و نشست‌های خبری برگزار می‌کنند. اگر کمکی شده طبق قوانین حق آن خانواده است؛ این همه سروصدا و. برای چیست؟ این دستگاه‌ها تأسیس شدند که حق این افراد را به آنان بدهند. نباید به فقرا به عنوان ابزاری برای مقاصد فردی یا سازمانی، تبلیغ کارآمدی‌مان و. نگاه کرد. فکر نکنیم که فقیر آبرو ندارد و حفظ آبرویش مهم نیست.

 



رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران تاکید کرد

پرهیز از "کالایی شدن خدمات" معلولان

هشدار نسبت به احتمال سوء استفاده تبلیغاتی کاندیداها از نیازمندان

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در پیامی به مناسبت روز جهانی افراد دارای معلولیت بر " وم ارتقاء شاخص‌های رفاه و سلامت اجتماعی و روانی" تاکید کرد

به گزارش ایسنا، سید حسن چلک در این پیام آورده است: نام گذاری ایام به مناسبت‌های خاص فرصتی است تا ضمن سپاسگزاری از افراد مرتبط، دیدگاه‌های مرتبط با این مناسبت‌ها هم مطرح شود. یکی از این روزها، "روز جهانی افراد دارای معلولیت" است.

وی در ادامه این پیام ضمن گرامی داشت این روز، به توجه بیش از پیش به سطوح مختلف پیشگیری از معلولیت‌ها با اولویت پیشگیری سطح اول بیش از پیش با هدف کاهش معلولیت‌ها، سنجش مستمر شاخص‌های رفاه اجتماعی و سلامت اجتماعی در جمعیت دارای معلولیت، وم توسعه ورزش همگانی و دسترس پذیر کردن امکانات ورزشی در تمام نقاط کشور برای افراد دارای معلولیت، پرهیز از "کالایی کردن خدمات" به افراد دارای معلولیت، عملیاتی کردن مفاد اسناد و قوانین مرتبط با حقوق عمومی و اختصاصی افراد دارای معلولیت و تسهیل دسترسی همه افراد دارای معلولیت در همه جای کشور به خدمات تخصصی مورد نیاز اشاره کرد.

وی همچنین در ادامه به عزم جدی برای دسترس‌پذیر کردن تمام محیط‌های عمومی بدون وابستگی برای این افراد، استفاده از ظرفیت سازمان‌های غیر دولتی و انجمن‌های مرتبط در تگذاری و نظارت، تسهیل دسترسی این افراد به فن‌آوری های نوین و تکنولوژی‌های ارتباطی و .، استفاده از فضای مجازی و فن آوری‌های نوین برای ارایه خدماتی که از این طریق امکان‌پذیر است، تقویت نظارت بر عملکرد دستگاه‌های مرتبط و پاسخگو کردن آنها در قبال وظایف قانونی و توجه به مراقبت از مراقبین و ارایه کنندگان خدمات توسط دستگاه‌های مسوول و خانواده های افراد دارای معلولیت اشاره کرد

انتهای پیام/ ایسنا/12 آذر 99 

 

 


گفت‌وگو با رییس انجمن مدد كاری اجتماعی ایران در تحلیل واگذاری اجباری افراد ناتوان به آسایشگاه‌ها

وقتی مرهمی برای زخم فقر پیدا نمی‌شود

بنفشه سام‌گیس

رییس كمیته پیشگیری از بیماری‌های واگیر سازمان بهزیستی كشور می‌گوید در 8 ماه امسال، 2781 نفر برای نگهداری دائم در آسایشگاه‌های این سازمان حمایتی پذیرش شده‌اند كه 990 نفرشان، حكم قضایی واگذاری از طرف خانواده داشتند. رییس كمیته پیشگیری از بیماری‌های واگیر سازمان بهزیستی كشور می‌گوید سال گذشته، آمار پذیرش با حكم قضایی كمتر بود چون در 8 ماه سال 98، كل پذیرش‌ها، 3082 نفر بوده كه 1020 نفرشان، حكم قضایی واگذاری از طرف خانواده داشتند.

به استناد آماری كه این مقام مسوول در اختیار خبرنگار اعتماد قرار داده، امسال، 35 درصد از مددجویان پذیرش شده برای نگهداری دائمی در آسایشگاه‌های سالمندان و بیماران روانی مزمن و معلولان ذهنی، با اجبار خانواده به این مراكز ارجاع شده‌اند در حالی در سال 98، این عدد حدود 32 درصد بوده است.

پذیرش‌های دائمی در آسایشگاه‌های بهزیستی و اجبار افراد ناتوان به زندگی آسایشگاهی تا پایان عمر، جدید نیست. خانه سالمندان رشت و كهریزك، چند صباحی دیگر، 50 سالگی خود را جشن می‌گیرند و بیمارستان روانپزشكی امین‌آباد» و بلوك‌های مهجورش پشت آن درختان سر به فلك ساییده كاج و صنوبر، دو سال قبل، 100 ساله شد. هر سال و همیشه، فرزندانی و مادرانی و برادرانی هستند كه كاسه تحمل‌شان از ناتوانی یك مادر، یك فرزند و یك خواهر سالمند و مجنون و بیمار، سرریز می‌شود و وقتی اولین عددهای شماره تلفن یك خانه سالمندان، یك آسایشگاه بیماران روانی مزمن یا معلولان ذهنی را می‌گیرند و شرایط نگهداری دائم را می‌پرسند، ناخواسته و ندانسته، حكم مرگ عضوی از خانواده را امضا می‌كنند. این اتفاق، تازگی ندارد؛ سال‌های پایانی دهه 70، در یكی از خانه‌های سالمندان مخصوص اقلیت‌های مذهبی، یكی از بانوان هنرمند را پیدا كردم كه در سال‌های دهه 40 و 50، آوازه‌ای بلند در موسیقی ایران داشت. باور نمی‌كردم شمارش ثانیه‌های پایان عمر این زن، در یك خانه غریب و دلگیر و در انزوا و فراموشی آغاز شود آن هم وقتی روی دیوارهای اتاقش، لابه‌لای آن همه عكس یادگاری و تقدیرنامه و گواهی تایید درجه هنری ملی و بین‌المللی، به اندازه 4 انگشت یك دست هم جای خالی پیدا نمی‌شد. در همان سال‌ها، در دهكده رازی»؛ آن بخش همیشه تاریك در محوطه نورگیر امین‌آباد» و خانه آخر و ابدی مجنون‌های عاصی از دنیای معقولات، پزشك و شاعری را پیدا كردم كه از غربت خانه‌های‌شان رانده شده بودند و حالا، برای دیوانگان، طبابت می‌كردند و شعر می‌گفتند. لابه‌لای یادگاری‌هایم بگردم، حتما آن ورق‌های به هم دوخته شده از صدها سطر شعر بی‌قافیه محمد مالمیر»؛ شاعر ساكن در امین‌آباد را پیدا می‌كنم و یادم می‌آید كه با چه پشتكاری، هر هفته نگهبان و خدمه تیمارستان را می‌فرستاد برایش تمبر و پاكت بخرند و صفحه پشت صفحه بود كه می‌نوشت و می‌سرود و می‌نوشت و می‌سرود و به همان نشانی‌ای كه پشت پاكت سیگارش نوشتم؛ تهران، خیابان آفریقا، كوچه مهیار، پلاك.، رومه خرداد، پست می‌كرد. 25 تیر 1373 استاد فقیدم؛ استاد بی‌تكرار همه خبرنگاران نسل من؛ حسین قندی، این تیتر را بر پیشانی گزارش خود از مركز نگهداری ابدی معلولان ذهنی نوشت: اشك هم ماتم می‌گیرد؛ اینجا دنیای دیگری است.»

اما داستان تكراری و تمام ناشدنی واگذاری اجباری مادرها و دخترها و خواهرها، پدرها و پسرها و برادرها به آسایشگاه‌های بی‌بازگشت، در این سال بی‌بركت كرونا»، علتی غیر از خستگی و سرریز شدن ظرف تحمل فرزندان و والدین و تنی‌های جوان و عاقل داشت. امسال و در این 9 ماهی كه كرونا» قدم‌های كثیفش را روی فرش زندگی‌مان گذاشت، آدم‌ها، خیلی از آدم‌ها، فقیرتر شدند، بی‌پول‌تر شدند، بیكار و آواره خیابان‌ها و بدهكار و فراری شدند و چشم‌شان را باز كردند و 2 تا و3 تا و 4 تا نانخور از جنس مادر و پدر 80 ساله و فرزند مجنون و خواهر و برادر مبهوت دیدند كه نان می‌خواستند، با همان زبان الكن، نان می‌خواستند و خیلی چیزهای دیگر، دارو و دكتر و رخت و كفش و مهربانی و مراقبت می‌خواستند و پولی برای همه اینها نبود و وقتی پول نیست، حوصله‌ها زودتر سر می‌رود و صبرها زودتر تمام می‌شود. هفته گذشته، از مهدی گلشنی، مدیر امور مراكز سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران كه نظارت و پایش گرمخانه‌های پایتخت را بر عهده دارد، پرسیدم كه تعداد رها شده‌ها در شهر تهران چقدر است ؟

گلشنی می‌گفت كه همكارانش، حداقل، هفته‌ای 2 نفر پشت در گرمخانه‌ها پیدا می‌كنند كه توسط اعضای خانواده، رها شده‌اند. می‌گفت غیر از این، حداقل هفته‌ای دو یا سه تماس تلفنی از سامانه 137 خدمات شهرداری دارند درباره سالمند یا بیمار روانی یا معلول ذهنی رها شده در خیابان. می‌گفت تعداد زیادی از مددجویان گرمخانه‌های شهرداری، پسران و دختران معتادی هستند كه خانواده گرفتار در تنگنای فقر را عاصی كرده‌اند و برای همیشه، پشت درهای بسته خانه كودكی مانده‌اند. امروز، دیگر نمی‌شود لابه‌لای این همه پنجره در این شهرهای خاكستری و سرمازده، دنبال مقصر گشت. كدام مادر و كدام فرزند و كدام برادر مقصر است كه از پس حل معادله سنگین چگونگی به تفاهم رسیدن قیمت مواد غذایی ضروری و داروهای حیاتی و نونوار شدن با اندوخته رو به صفر جیب‌هایش برنمی‌آید چون هیبت تورم 41 درصدی قیمت زندگی، از ابعاد جیب‌هایش بسیار بسیار بزرگ‌تر است؟

در صفحات وب، بهتر زیستن» سالمند و بیمار روانی مزمن و معلول ذهنی را جست‌وجو می‌كردم. توصیه‌ها را، توصیه‌هایی درباره ضرورت مصرف روزانه و متناوب آبمیوه تازه، غذای غنی شده، مكمل‌های دارویی، لبنیات، منابع غنی از امگا 3 مثل ماهی آزاد، قزل‌آلا، تن و شاه‌ماهی، میگو، تخم مرغ، مغزها و از جمله گردو، فندق و كنجد، مصرف 3 الی 5 واحد میوه و سبزیجات تازه، روغن ماهی، گوشت قرمز، برنج قهوه‌ای، آنتی‌اكسیدان‌ها و.» مزین شده بود با عكس شادمانه‌ای از یك مبتلای اسكیزوفرنی، یك سالمند یا یك معلول ذهنی. در ادامه این توصیه‌ها، توضیحات و عددهای باقی مانده از گزارش آماری محمد نفریه؛ رییس كمیته پیشگیری از بیماری‌های واگیر سازمان بهزیستی كشور را نوشتم: امسال، تعداد موارد پذیرش با حكم قضایی، افزایش داشت چون تعداد خانواده‌های گرفتار عسر و حرج، بیشتر شده بود و هزینه نگهداری یك سالمند، یك بیمار روانی مزمن یا یك معلول ذهنی هم گران‌تر از سال قبل شده بود. از ابتدای امسال و تا پایان آبان، بیشترین حكم قضایی پذیرش مددجویان، مربوط به سالمندان بود و بیماران روانی مزمن و معلولان ذهنی در رده‌های بعد قرار می‌گرفتند. ظرف 8 ماه سال گذشته، مجموع خدمت گیرندگان از مراكز آسایشگاهی، 49 هزار و 715 نفر بود كه از این تعداد، 35 هزار و 95 نفر، به صورت عادی پذیرش شدند، 14 هزار و 620 نفرشان، افراد مجهول‌الهویه‌ای بودند كه به دلیل بی‌سرپرستی یا بدسرپرستی به مراكز ما منتقل شدند و نگهداری 1020 نفر هم، با حكم قضایی با درخواست خانواده به ما واگذار شد. در 8 ماه امسال، تعداد كل خدمت‌گیرندگان ساكن در آسایشگاه‌های سالمندان، بیماران روانی مزمن و معلولان ذهنی ما به 51 هزار و 127 نفر افزایش یافت كه از این تعداد، 36 هزار و 463 نفر به صورت عادی پذیرش شدند، 14 هزار و 664 نفرشان، افراد مجهول‌الهویه‌ای بودند كه به دلیل بی‌سرپرستی یا بد سرپرستی به مراكز ما منتقل شدند و نگهداری 990 نفر هم، با حكم قضایی با درخواست خانواده به ما واگذار شد.»

سیدحسن ‌چلك؛ رییس انجمن مددكاری اجتماعی ایران، در گفت‌وگویی بابت تحلیل همین آمار و چرایی اینكه چطور به این شرایط و این احوال رسیدیم كه سالمند و فرزند و خواهر و برادرمان را در خیابان و آسایشگاه‌ها رها می‌كنیم، جواب‌هایش را با این جمله به پایان می‌برد: گاهی زخم فقر، آنقدر عمیق است كه این رفتارهای تلخ، عادی می‌شود»

 

مراكز توانبخشی سازمان بهزیستی، ظرف 7 ماه امسال 2781 پذیرش سالمند، معلول ذهنی و جسمی و بیمار روانی مزمن داشتند كه از این تعداد پذیرش، 990 نفر با حكم قضایی خانواده‌ها پذیرش شده‌اند. یعنی حدود 35درصد پذیرش‌ها، افرادی بودند كه خانواده، نمی‌خواسته او را در خانه نگهداری كند و تعداد احكام قضایی برای نگهداری این افراد هم نسبت به سال گذشته افزایش داشته است. بنا به اعلام سازمان بهزیستی كشور، علاوه بر این، بیش از 14 هزار مجهول‌الهویه هم در این مراكز نگهداری می‌شوند كه به دلیل بدسرپرستی یا بی‌سرپرستی، با هویت نامعلوم و غیرقابل پیگیری، در خیابان رها شده یا طرد شده‌اند و تعداد این افراد هم نسبت به سال 98، افزایش یافته است. من این ارقام را ربط می‌دهم به افزایش مشكلات اقتصادی خانواده‌هایی كه فرد سالمند، بیمار روانی مزمن یا معلول جسمی و ذهنی دارند. به این معنا كه تشدید مشكلات اقتصادی خانواده‌ها ظرف یك سال گذشته، باعث شده مردم، هر فرد ناتوان خانواده را رها كنند و مسوولیت حمایت و نگهداری او را بر دوش دولت بیندازند. تحلیل شما از این اعداد چیست؟

تحلیل این اعداد از یك منظر می‌تواند این باشد كه حال حوزه اقتصاد، خوب نیست و این حال ناخوش، عوارض و پیامدهایی به دنبال خواهد داشت كه شیوع كووید19 ظرف 9 ماه گذشته، باعث شد برخی از این عوارض، مشهودتر شود. یك عارضه، به این شكل خود را نشان داد كه خانواده‌ها در شرایط عادی هم از تامین هزینه‌ها و مخارج زندگی ناتوان هستند. عارضه دیگر، آشكار شدن ناتوانی نظام رفاه و تامین اجتماعی در پاسخگویی به مطالبات و نیازهای مردم بود. در كشور ما، همواره موضوعات اجتماعی و مشكلات فقرا، در رده‌های آخر اولویت و اهمیت قرار گرفته و آن زمانی هم كه توجهی به این مسائل شده، حداكثر سعی این بوده كه نیازهای مردم را با یارانه 45 هزار تومانی و سبد حمایتی 60 هزار تومانی و 120 هزار تومانی جواب بدهند در حالی كه طبق اصل 21 و 29 قانون اساسی، رفع نیازهای مردمی كه به هر دلیل، از حمایت خود یا اعضای خانواده ناتوان شده‌اند، وظیفه دولت و حاكمیت است. حالا وقتی عرصه بر یك خانواده تنگ می‌شود و دولت هم به هر دلیلی، توان حمایت از این خانواده را ندارد آن هم در حالی كه منابع حمایتی موجود است، خانواده مستاصل می‌شود؛ همان خانواده‌ای كه تا حالا، یك معلول ذهنی یا یك سالمند را در خانه نگهداری می‌كرد، وقتی از نظر مشكلات اقتصادی و معیشتی به استیصال می‌رسد و جای حمایت‌های اجتماعی را خالی می‌بیند، طبیعی است كه راه‌های دیگری را انتخاب كند.

رها كردن فرد ناتوان را انتخاب می‌كند با تمام علاقه‌ای كه ممكن است به آن فرد داشته باشد.

یك راه، رها كردن است كه عذاب وجدان این عمل، تا آخر عمر با خانواده خواهد ماند. یك خانواده، بچه‌اش را می‌فروشد و یك خانواده، پدر و مادر سالمند یا خواهر و برادر بیمارش را در خیابان رها می‌كند. راه دیگر، پیگیری دریافت احكام و دستورات قانونی برای واگذاری به مراكز نگهداری است چون دولت، ساز و كاری برای حمایت از این خانواده‌ها ندارد و وقتی راه‌های حمایتی باز نیست، خانواده مجبور است با اقدامات قانونی، دولت را وادار كند كه وظیفه‌اش را در قبال این قشر ناتوان و دهك اقتصادی آسیب‌دیده انجام دهد وقتی دولت نمی‌تواند به مطالبات دهك‌های ناتوان جامعه رسیدگی كند، باید منتظر عوارضی از این دست هم باشد و مطمئن باشید كه تعداد این افراد، بیشتر هم خواهد شد.

ظرف سه سال گذشته، انجمن‌های فعال در حوزه حمایت از معتادان بی‌خانمان این هشدار را می‌دادند كه طرد معتادان از خانه و تعداد كارتن‌خواب‌ها، به دلیل تغییر الگوی مصرف و افزایش مشكلات معیشتی خانواده‌ها، به‌خصوص در دو دهك اقتصادی، بیشتر خواهد شد. مدیرعامل جمعیت خیریه تولد دوباره»، سال 96 این تخمین میدانی را داشت كه
نه تنها فاصله بروز مصرف مواد مخدر تا كارتن‌خواب شدن معتادان، كوتاه‌تر شده، این افراد، در مدت كوتاه‌تری هم از خانه طرد می‌شوند. ظرف ماه‌های گذشته هم اخبار رها كردن نوزادان در خیابان‌ها افزایش داشته و هفته گذشته، آخرین خبر در این باره منتشر شد كه یك نوزاد مرده، در قبرستانی در بوشهر رها شده بود. می‌شود با قطعیت گفت كه مشكلات معیشتی، خطر رها شدگی و طرد شدن افراد ناتوان و بی‌دفاع؛ سالمندان، بیماران روانی مزمن، معلولان ذهنی و جسمی را تشدید خواهد كرد؟

امسال باید بیش از سال‌های قبل در این باره نگران باشیم چون تا سال‌های گذشته با موضوع كرونا درگیر نبودیم ولی امروز، شیوع كووید19، حداقل، 80درصد انرژی ساختار اداره اجرایی و تگذاری كشور را گرفته و بخش عمده‌ای از منابع هم برای كنترل این بیماری هزینه می‌شود. علاوه بر این، به دلیل افزایش مشكلات معیشتی، چتر حمایت اجتماعی بنگاه‌های اقتصادی و مشاركت خیریه‌ها هم رو به كاهش است چون بنگاه اقتصادی وقتی درآمد ندارد، نمی‌تواند مسوولیت اجتماعی خود را ایفا كند. به دلیل مشكلات اقتصادی، حتی پاسخگویی دستگاه‌ها هم مثل سال گذشته نخواهد بود چون نهادهای دولتی هم، به دلیل شیوع بیماری، بار زیادی را متحمل شده‌اند كه از نظر من، توانی برای تحمل كل این‌بار ندارند.

البته وضعیت امروز، صرفا تابع شیوع بیماری نیست. سال 97 كمیته امداد از اعتبارات تبصره 14 برای پذیرش موقت جمعیتی استفاده كرد كه پیش از آن، حتی شرایط مددجوی كمیته امداد بودن را نداشتند چون جوان بودند و نیروی كار بودند ولی توان تامین معاش شان به دلیل مشكلات اقتصادی كشور، در حدی افزایش یافته بود كه تحت پوشش حمایت موقت كمیته امداد قرار گرفتند و بنا به آخرین اعلام رییس كمیته امداد، در حال حاضر از مجموع 2 میلیون و200 هزار خانواده تحت پوشش دریافت مستمری‌، 700 هزار خانوار از همان پذیرش‌های موقت هستند.

این واقعیت را قبول كنیم كه حالا ورودی پذیرش دستگاه‌های حمایتی، نیمه‌باز است و این تعداد جمعیت و به گفته شما، 2 میلیون و 200 هزار خانوار، تحت پوشش كمیته امداد هستند. اگر این ورودی به‌طور كامل باز بود و تمام افراد مشمول قانون حمایت از ن و كودكان بی‌سرپرست مصوب 1371 مجلس و با درآمد كمتر از یك‌سوم حداقل دستمزد كاركنان دولت، مشمول حمایت مستمر می‌شدند، حتما تعداد افراد تحت پوشش كمیته امداد و بهزیستی بسیار بیشتر از این اعداد بود. ولی حالا محدودیت‌های قانونی مانع این افزایش شده و بسیار لازم است كه در این شرایط، سازمان‌های اجتماعی از اینكه هستند، بزرگ‌تر نشوند چون بزرگ‌تر شدن سازمان‌های اجتماعی، نشانه گسترش فقر است. البته همین جمعیتی هم كه حالا تحت پوشش هستند، از چه حمایتی برخوردار می‌شوند؟ امروز به یك معلول ضایعه نخاعی چه رقم مستمری پرداخت می‌شود؟ برای خانواده یك نفره، 200 هزار تومان و برای خانواده 5 نفره، حدود 600 هزار تومان در حالی كه هفته گذشته، سازمان بهزیستی اعلام كرد كه هزینه ماهانه یك فرد معلول ضایعه نخاعی، حداقل 3 میلیون و 500 هزار تومان است. حالا، وقتی این معلول ضایعه نخاعی یا همان سالمند یا همان بیمار روانی مزمن، آورده‌ای برای خانواده ندارد، یا باید خانه‌نشین شود و اعضای خانواده، مرگ تدریجی او را شاهد باشند، یا او را در خیابان و به امان خدا رها می‌كنند كه یك نفر او را ببرد و تحت حمایت قرار دهد یا درنهایت، دست به دامان سیستم قضایی می‌شوند و با توسل به زور قانون، دولت را وادار به انجام وظایف در قبال شهروندان می‌كنند. ما منابع كمی نداریم؛ آستان قدس رضوی، بنیاد مستضعفان، بنیاد بركت، بنیاد تعاون و اوقاف. مگر اموال این نهادها، اموال مردم نیست؟ چه زمان قرار است این اموال به درد مردم بخورد؟ در شرایط بحران. ما امروز در حال تجربه شرایط بحران هستیم و اموال این نهادها هم از محل كمك‌های مردمی و حق مردم است. هر چند این نهادها در شیوع كووید19 فعال‌تر شدند اما فعال‌تر شدن‌شان حتی با 5درصد ظرفیت‌شان هم برابری نمی‌كرد. در چنین شرایطی، تمام اشخاص حقیقی و حقوقی باید به میدان بیایند وگرنه اتفاقاتی شبیه وقایع آبان 98 را شاهد خواهیم بود چون در چند سال اخیر، اغلب اعتراضات مردم، بیش از اینكه در آغاز، جنبه ی داشته باشد، جنبه اقتصادی داشته.

در پایان سال 96، رییس وقت كمیته امداد با وجود گرایش‌های ی و عقیدتی متفاوتی كه داشت، تایید كرد كه صدای اعتراضات معیشتی دی ماه 96 باید توسط دولت شنیده می‌شد.

مطمئن باشید وقتی دولت و حاكمیت، از تامین مطالبات فقرا و افراد دارای نیازهای ویژه، ناتوان شود، هر اتفاقی برای این قشر رخ دهد، صدای این اقشار، یك صدای منفرد نخواهد بود بلكه مهم‌ترین تبعاتش، توسعه بی‌اعتمادی در مردم و مشهودتر شدن ناكارآمدی دولت خواهد بود.

مشاهداتی ظرف سال‌های گذشته داشتم از افراد سالمندی كه پشت در سرای سالمندان كهریزك رها می‌شدند و از معتادانی كه خانواده، آنها را از خانه طرد می‌كرد. با اعدادی كه معاون توانبخشی سازمان بهزیستی كشور ارایه كرد، به نظر، این خطر، پررنگ‌تر و گسترده‌تر می‌شود؛ این خطر كه فقر می‌تواند عواطف و مهربانی را در خانواده‌ها سركوب كند و حتی از بین ببرد. شما به عنوان یك مددكار اجتماعی، این خطر را چطور تحلیل می‌كنید؟

كاملا با این فرضیه موافقم. به شما گفتم كه برخی خانواده‌ها، وقتی یكی از اعضای ناتوان خانواده را در خیابان رها می‌كنند، عذاب وجدان می‌گیرند چون این كار را با وجود تمام مهر و علاقه‌ای كه دارند، از سر ناچاری انجام می‌دهند. نمی‌خواهم بگویم فقرا سنگدل می‌شوند ولی وقتی فقر بر همه بخش‌های زندگی یك انسان و یك خانواده غلبه می‌كند و این فرد یا این خانواده نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای اولیه‌اش باشد، راه‌های دیگری را انتخاب می‌كند. ولی مطمئن باشید، آن مادر یا پدری كه فرزند نوزاد یا خردسالش را گوشه میدان رها می‌كند، حتما در كنجی پنهان می‌شود كه ببیند چه كسی بچه‌اش را خواهد برد. مثل همان مرد یا زنی كه پدر یا مادر سالمندش را نزدیك كلانتری رها می‌كند كه مامور پلیس او را ببیند و به یك مركز حمایتی منتقل كند. باور كنید برای این خانواده‌ها، رها كردن جگر گوشه‌ها و عزیزا‌ن‌شان راحت نیست ولی گاهی زخم فقر، آن‌قدر عمیق است كه این رفتارهای تلخ، عادی می‌شود و من نگران این هستم كه این رفتارهای غیرانسانی یا غیراخلاقی كه اصلا نباید در جامعه دیده شود، برعكس، عادی شود.


نمی‌خواهم بگویم فقرا سنگدل می‌شوند ولی وقتی فقر بر همه بخش‌های زندگی یك انسان و یك خانواده غلبه می‌كند و این فرد یا این خانواده نمی‌تواند پاسخگوی نیازهای اولیه‌اش باشد، راه‌های دیگری را انتخاب می‌كند. ولی مطمئن باشید، آن مادر یا پدری كه فرزند نوزاد یا خردسالش را گوشه میدان رها می‌كند، حتما در كنجی پنهان می‌شود كه ببیند چه كسی بچه‌اش را خواهد برد. مثل همان مرد یا زنی كه پدر یا مادر سالمندش را نزدیك كلانتری رها می‌كند كه مامور پلیس او را ببیند و به یك مركز حمایتی منتقل كند.

ارسال دیدگاه شما

نام شما:

 


دولت برای برگزاری یلدای مجازی به مردم اینترنت رایگان» بدهد/با دورهمی‌ها یلدا را تلخ نکنیم.

تاریخچه شب چله و آداب و رسوم شب یلدا در ایران

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ضمن تاکید بر اینکه دور هم نبودن افراد در شب یلدای امسال، نشان از محبت و دوست داشتن است، از دولت خواست تا برای برگزاری مراسم شب یلدا به صورت مجازی، برای چند ساعت اینترنت رایگان در اختیار مردم قرار دهد.

سیدحسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا، با تاکید بر برگزاری مجازی مراسم شب یلدا در این روزهای کرونایی، اظهار کرد: برخی از روزها یا مناسبت‌ها، حامل پیام‌های خاصی هستند؛ شب یلدا نیز یکی از این مناسبت‌هاست که موجب تقویت فرهنگ گفت‌وگو در خانواده و ترویج مهربانی می‌شود.

وی ادامه داد: امروز به دلیل پاندمی ویروس کرونا، در شرایطی هستیم که به ترویج مهربانی و تقویت گفت‌وگو نیازمندیم با این تفاوت که در شرایط موجود باید مهربانی را به شکل دیگری ترویج و روش گفت‌وگو را به اقتضای شرایط تغییر دهیم. اگر در قبال خود، خانواده و جامعه‌ احساس مسئولیت می‌کنیم، باید وظیفه خود را در این مقطع به درستی و با بهره‌گیری از فضای مجازی و با رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی ایفا کنیم.

چلک با تاکید بر اینکه هیچ کس نباید خود را مصون از ویروس کرونا بدانند، گفت: اگر نگاه کنیم می‌بینیم افراد زیادی به دلیل ابتلا به  بیماری کرونا جان خود را از دست دادند، لذا باید شب یلدا به صورت مجازی برگزار شود. البته برای برگزاری مراسم شب یلدا به صورت مجازی، دولت نیز باید برای چند ساعت اینترنت رایگان در اختیار مردم قرار دهد.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران اظهار کرد: باید به خاطر کسانی که دوست‌شان داریم مراقب باشیم که به خاطر شب یلدا مهربانی‌مان تلخ نشود. می‌توان محبت خود را با استفاده از فضای مجازی به کسانی که دوستشان داریم نشان دهیم؛ چه بسا در شرایط کرونا دور هم نبودن نشان از محبت و دوست داشتن است.

انتهای پیام/ ایسنا/26 آذر99

 


در گفتگو با مهر عنوان شد؛

حال ناخوش حوزه اجتماعی در بودجه ۱۴۰۰/ مجلس غفلت دولت را جبران کند

حال ناخوش حوزه اجتماعی در بودجه ۱۴۰۰/ مجلس غفلت دولت را جبران کند

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به اینکه حال حوزه اجتماعی در بودجه ۱۴۰۰خوب نیست، گفت: در بخش‌های مختلف حوزه اجتماعی شاهد کاهش بودجه هستیم که امیدواریم مجلس غفلت دولت را جبران کند.

سید حسن موسو ی چلک در گفتگو با خبرنگار مهر، افزود: لایحه بودجه ۱۴۰۰ آخرین لایحه بودجه در راستای اجرای قانون برنامه ششم ۱۴۰۴ است. با توجه به شرایط نامناسب کشور در حوزه کلی رفاه اجتماعی و مشکلاتی که کرونا به آن دامن زده است و گسترش آسیب‌های اجتماعی در کشور، انتظار می‌رفت دولت در این لایحه توجه بیشتری به گروه‌های هدف حوزه رفاه اجتماعی می‌کرد.

وی ادامه داد: حوزه رفاه اجتماعی؛ بیمه‌های اجتماعی، امداد و نجات، بخش توان‌بخشی و حمایتی را به طور کلی شامل می‌شود. به همین دلیل هم انتظار می‌رود در بودجه توجه بیشتری به این حوزه شود. اگر بین بودجه پیشنهادی ۱۴۰۰ و سال ۱۳۹۹ در بخش رفاه اجتماعی، نگاه تطبیقی داشته باشم در مجموع بودجه رفاه در بخش حمایتی آن ۷۰ درصد رشد داشته که بیشتر به‌خاطر یارانه‌های معیشتی و مستمری‌های افراد تحت پوشش بهزیستی و کمیته امداد است که اجتناب ناپذیر هم هست. به رغم کم توجهی به مفاد قانون حمایت از افراد دارای معلولیت مصوب اسفند ۱۳۹۶، در بخش توانبخشی، تنها ۹.۱ درصد رشد را دولت در لایحه پیشنهاد کرد. بیمه‌های اجتماعی هم ۲۰ درصد و امداد و نجات ۸.۳ درصد رشد داشته‌اند، آن هم برای کشوری که دائم بحران‌های طبیعی مانند سیل را تجربه می‌کند، اما این درصدهای رشد نباید ما را فریب دهد. چون عقب ماندگی و پایین بودن بودجه سال‌های پایه و قبلی را داشتیم. ضمن اینکه به عنوان مثال این میزان رشد برای توانبخشی چندین برابر (بیش از پنج برابر) از میانگین رشد حوزه کلان رفاه اجتماعی کمتر است.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، با اشاره به اهمیت توجه به اعتیاد به عنوان آسیبی که بی‌توجهی به آن سبب تشدید و ایجاد سایر آسیب‌های اجتماعی می‌شود، بیان کرد: اگر از مردم بپرسید که یکی از مهمترین مشکلات اجتماعی آنها چیست، بدون شک اکثریت مردم به موضوع مواد مخدر و روانگردان ها» اشاره می‌کنند.مسوولین هم همین را اشاره می‌کنند.

به گفته وی، اعتیاد به مواد مخدر و روانگردان‌ها، از میان پنج آسیب اجتماعی اولویت اول تعیین شد. همچنین بر اساس آمار دبیر کل ستاد مبارزه با مواد مخدر ریاست جمهوری تعداد افرادی که مواد مصرف می‌کنند به عدد ۴ میلیون و ۴۰۰ نفر (۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر دائمی و بقیه تفننی) می‌رسد ضمن اینکه نباید فراموش نکنیم ایران در کنار دو کشور بزرگ تولید کننده کشت خشخاش یعنی افغانستان و پاکستان قرار دارد که گویا متأسفانه بعد از ورود ناتو در کشور افغانستان، این میزان کشت چندین برابر هم شده است و ایران به دلیل معاهدات بین‌المللی بیشترین نقش را در مبارزه در این خصوص دارد بطوری که تاکنون بیش از سه هزار و هشتصد هزار نفر شهید» شده‌اند.

چلک با اشاره به اینکه جرم حدود ۷۰ تا ۷۵ درصد زندانی‌ها به دلیل مواد مخدر است، افزود: تأثیر اعتیاد بر طلاق، خشونت‌های خانگی، سرقت جرایم مالی و… هم بر کسی پوشیده نیست. متأسفانه در لایحه پیشنهادی بودجه سال ۱۴۰۰ دولت به مجلس شورای اسلامی نه تنها نشانه‌ای از توجه بیشتر نیست بلکه روند کاهشی بیش از یازده درصدی را شاهد هستیم. اگر اخبار مربوط به معتادین خیابانی را بررسی کنیم هرساله شاهد روند رشد این افراد هم هستیم و حتی ن بیشتر از قبل درگیر مواد مخدر و روانگردان‌ها شدند، و گرایش جوانان و جوانان به مواد مخدر صنعتی نگرانی را جدی تر کرده است و کمتر زمانی است که مسؤولین مرتبط از این موضوع ابراز نگرانی نکنند به همین دلیل انتظار بر توجه بیشتری در بودجه این بخش بود.

وی ادامه داد: حال ما را چه شده است که خودمان را به خوش خیالی زدیم و همین آب باریکه را هم که درد زیادی دوا نمی‌کرد را هر روز کمتر می‌کنیم این در حالی است که طبق ت‌های کلی مبارزه با مواد مخدر ابلاغی سال ۱۳۸۵ و قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر مصوب سال ۱۳۸۹ دولت موظف است برای مقابله، تمامی سطوح پیشگیری، کاهش آسیب و حمایت اجتماعی از بهبود یافتگان و خانواده‌های آنان و… اقدام کند.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی به موضوع ستگاه‌های غیررسمی (حاشیه نشینی) پرداخت و افزود: حاشیه‌نشینی جز پنج اولویت ما در مسائل اجتماعی تعیین شده است. طبق آمارهای رسمی وزارت راه و شهرسازی بین ۲۰ تا ۲۱ میلیون نفر از مردم کشور ما در محلات ناکارآمد شهری زندگی می‌کنند که حداقل خدمات عمومی را ندارند، بین ۱۰ تا ۱۱ میلیون آن‌ها در ست‌گاه‌های غیر رسمی زندگی می‌کنند.

به گفته وی، خدمات عمومی مانند خدمات بهداشتی، آموزشی، درمانی، در حوزه حاشیه‌نشینی طبق لایحه بودجه ۱۲.۹ درصد نسبت به سال گذشته رشد منفی داشته است. این در حالی است که ما می‌دانیم ست‌گاه غیررسمی در حوزه آسیب‌های اجتماعی بستری برای گسترش جرم و آسیب‌های اجتماعی هستند. بنابراین با چه منطقی این کار انجام شده است درحالی‌که دولت بر اساس سند ملی احیا بهسازی، نوسازی و توانمندسازی بافت‌های فرسوده و محلات ناکارآمد شهری مصوب سال ۱۳۹۳ در هیئت وزیران، متعهد شده تا سال ۱۴۰۰ همه این مناطق حداقل رفاه عمومی را داشته باشند.

این جامعه شناس ادامه داد: بنابراین با چه منطقی بودجه‌ای را که قرار است برای بالا بردن شاخص‌های رفاه در مناطق حاشیه‌نشین استفاده شود، کاهش می‌دهیم درحالی‌که می‌دانیم بسیاری از شورش‌های اجتماعی بعد از انقلاب از همین مناطق شروع شده است. ما می‌دانیم آسیب‌های اجتماعی با امنیت جامعه گره خورده است، ما می‌دانیم آسیب‌های اجتماعی نظام خانواده را تحت شعاع قرار می‌دهد، سرمایه انسانی و اجتماعی ما را از بین می‌برد، اگر به حوزه آسیب‌های اجتماعی توجه نکنیم باید در آینده خسارت‌های زیادی بپردازیم، امروز این آسیب‌ها مشهود شده است. به‌جای این‌که روی این مسائل توجه بیشتری داشته باشیم برعکس در بودجه روند کاهشی داریم، نتیجه این کار این می‌شود که بی‌خانمان‌ها بیشتر شود.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، پیش بینی رشد مستمری بین ۲۰ تا ۲۵ ن سرپرست خانوار و خانواده‌های نیازمند را بسیار ناکافی دانست و گفت: این افزایش منطبق بر نرخ رشد تورم هم نیست. شما حساب کنید ۲۰۰ هزار تومان ۲۵ درصدش چقدر می‌شود؟ برای خانواده ۵ نفر و بیشتر که ۶۰۰ هزار تومان کمک هزینه می‌دادند، ۲۵ درصدش چقدر می‌شود؟ هیچ تناسبی بین این‌ها وجود ندارد.

عضو هیأت رئیسه منطقه آسیا و اقیانوسیه فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی افزود: در بودجه رشد تقریباً ۳۰ درصدی در حوزه کودکان آسیب پذیر پیش بینی شده است که این میزان رشد هم در لایحه بودجه ۱۴۰۰ منطقی نیست و حتی پاسخگوی اجرای فقط یک قانون جدید حمایت از اطفال و نوجوانان که بعد از ۱۶ سال چشم انتظاری در سال ۱۳۹۹ تصویب شد، نخواهد بود. ادامه داد

چلک با اشاره به اینکه در بخش حمایتی و توانبخشی سه سازمان کمیته امداد، بهزیستی و بنیاد شهید و امور ایثارگران فقط فعال هستند گفت: بر اساس لایحه بودجه ۱۴۰۰ در بین این سه دستگاه کمترین رشد بودجه با ۲۵ درصد مربوط به بهزیستی است. کمیته امداد ۲۸ درصد رشد داشته با این توضیح که بهزیستی بخش اقتصادی ندارد که در طول سال درآمد بیشتری داشته باشد، اما کمیته امداد طبق اساسنامه بخش اقتصادی و بخش بین‌المللی دارد و می‌تواند فعالیت اقتصادی داشته باشد، اما بهزیستی چنین امکانی را ندارد. همچنین بنیاد شهید درلایحه بودجه ۱۴۰۰ نسبت به سال قبل ۶۰ درصد رشد بودجه دارد.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ضمن انتقاد به بودجه آسیب‌های اجتماعی در سال ۱۴۰۰ بیان کرد: با توجه به چشم‌اندازی که در حوزه اجتماعی پیش‌روی ما هست، یعنی مثلاً ما می‌دانیم که عوارض کرونا بیشتر به سمت سازمان‌های اجتماعی خواهد بود. اما وقتی بهزیستی اعلام می‌کند ۵۰ درصد از کسانی که در ۶ ماه اول سال تحویل بهزیستی داده می‌شوند با حکم قضائی است (خانواده‌ها چون توان نگهداری اعضای خانواده خود را ندارند با حکم قضائی آن‌ها را تحویل بهزیستی می‌دهند) یعنی خانواده به استیصال رسیده است. از طرفی این واقعیت را هم قبول کنیم بخش خصوصی در حوزه حمایت‌های اجتماعی سال آینده زمین‌گیر خواهد شد، نباید به مشارکت‌های مردمی هم دل بست، حال اقتصاد خود مردم خوب نیست، بنابراین مسئولیت اجتماعی آن‌گونه که ما انتظار داریم نمی‌تواند خلاء بودجه را پر کند.

وی تاکید کرد: امیدوارم تحلیل من اشتباه باشد اما سال آینده بخش خصوصی حمایت‌های اجتماعی دچار مشکل جدی خواهد شد، بنابراین یا تعطیل می‌کنند یا از کیفیت و کمیت خدمات می‌زنند.

چلک در پایان از مجلس شورای اسلامی خواست تا غفلت و کم توجهی دولت را در لایحه جبران کند.

کد خبر 5096119/ خبرگزاری مهر/25 آذر99

 


یادداشت :لایحه بودجه 1400 و بی‌توجهی به افراد دارای معلولیت

سید‌حسن ‌چلک. رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

(منبع: رومه شرق،24 آذر1399)

 

یکی از وظایف دولت‌ها پاسخ‌گویی به مطالبات و نیاز‌‌های همه مردم از‌جمله افراد دارای نیاز‌‌های خاص است؛ به‌گونه‌ای‌که مشکلات‌شان در دریافت خدمات و حضور در عرصه‌‌های اجتماع به حداقل برسد. یکی از این گروه‌ها افراد دارای معلولیت هستند که جمعیت درخور‌توجهی را در بر می‌گیرند که بر‌اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، در‌حال‌حاضر یک‌میلیون‌و 531‌هزار‌و 705 هزار نفر از کل این جمعیت در کشور تحت نظر سازمان بهزیستی هستند. در حوزه مراقبتی و حمایتی تمرکز این سازمان بیشتر معطوف به مراکز توان‌بخشی و جمعیت مقیم (51هزارو 200 نفر) در این مراکز بوده است. این در حالی است که بخش اصلی جمعیت تحت پوشش این سازمان (96/65 درصد) بیرون از این مراکز، در سطح جامعه حضور دارند. با توجه به قرار‌داشتن در شرایط کرونا که همه مردم را تحت تأثیر قرار داده است، طبیعتا این افراد به دلیل شرایطی که دارند، بیش از دیگران نیازمند توجه هستند؛ چرا‌که براساس گزارش مرکز پژوهش‌‌های مجلس شورای اسلامی نتایج بررسی‌ها نشان می‌دهد شیوع کرونا در ایران بیش از آنکه سلامت معلولان را متأثر کند، معیشت ایشان را تحت تأثیر قرار داده است. بر حسب داده‌های نظرسنجی صورت‌گرفته از جامعه معلولان کشور حدود 80 درصد پاسخ‌گویان، خود یا خانواده‌شان را در شرایط بحران کرونا نیازمند کمک فوری اقتصادی دانسته‌اند. حال در چنین شرایطی که لایحه بودجه کشور از سوی دولت به مجلس شورای اسلامی ارسال شده است و قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت هم که در بیستم اسفند 1396 در مجلس تصویب و در اردیبهشت 1397 از سوی رئیس‌جمهور ابلاغ شد و وارد سال سوم از بودجه می‌شویم که بعد از تصویب این قانون است، انتظار می‌رفت دولت کم‌توجهی‌های قبلی را به‌نوعی در این شرایط جبران کند. تأملی بر لایحه بودجه سال 1400 کشور نشان می‌دهد که از کل بودجه امور رفاه اجتماعی فقط یک درصد به امور توان‌بخشی (به معنای عام خود) اختصاص پیدا کرده است. گرچه به ظاهر 9 درصد رشد در مقایسه با سال قبل را در بودجه شاهد هستیم که همین عدد ممکن است ما را به اشتباه بیندازد و بخواهیم خود را مدیون دولت در این زمینه بدانیم؛ ولی لازم است چند نکته را مد نظر داشته باشیم. اول اینکه کل رشد بودجه امور رفاه اجتماعی حدود 54 درصد پیش‌بینی شده است که با عدد 9 درصد فاصله زیادی دارد. دومین نکته اینکه در سال‌‌های قبل پایه اعتبارات اجرای این قانون، بسیار بسیار پایین بنا گذاشته شده بود که این رشد 9 درصد فقط ممکن است برخی را گول بزند و ما هنوز هم نتوانستیم حداقل‌‌های این قانون را اجرا کنیم. در فصل نهم قانون مذکور در بخش از قسمت معیشت و حمایت‏‌‌های اداری و استخدامی»: دولت مکلف است کمک‌هزینه معیشت افراد دارای معلولیت بسیار شدید یا شدید فاقد شغل و درآمد را به میزان حداقل دستمزد سالانه تعیین و اعتبارات لازم را در قوانین بودجه سنواتی کشور منظور کند. حمایت‌‌های دیگری که در قانون برای حوزه مسکن، اشتغال، تحصیل، حق پرستاری، حق مددکاری اجتماعی، دسترس‌پذیرکردن امکان عمومی و. که در قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت پیش‌بینی شده است، ایجاب می‌کرد تا دولت در این شرایط به این افراد وحقوق‌شان توجه بیشتر می‌کرد. خانواده‌ها هم به دلیل بالارفتن هزینه نگهداری در منزل، تمایل ندارند که در خانه از این افراد نگهداری کنند. آمار ارائه‌شده از سوی معاون توان‌بخشی بهزیستی کشور خود گویای همین نکته است که در شش ماه اول سال 1399 حدود 50 درصد افرادی که در بهزیستی پذیرش شدند، با حکم قضائی بوده که خانواده از محاکم قضائی گرفتند تا بهزیستی مجبور به پذیرش شود؛ در‌حالی‌که این تعداد سال‌‌های قبل در منزل نگهداری می‌شدند. به‌عنوان رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران که یکی از گروه‌‌های هدف مددکاران اجتماعی افراد دارای معلولیت است، نگران آینده این افراد در جامعه و کم‌توجهی به حقوق‌شان هستم. انتظار دارم بی‌توجهی دولت را مجلس شورای اسلامی جبران کند تا شاهد اتفاقات بدتر از قبیل رهاکردن این افراد در خیابان، پایین‌آمدن بیش‌از‌پیش کیفیت خدمات، فراگیر‌نشدن خدمات و. در جامعه نباشیم.

 




بودجه آسیب‌های اجتماعی زیر ذره‌بین انصاف

آسیب‌های اجتماعی این روزها بیشتر شده است. جمعیت بیشتری به زیر خط فقر سقوط کرده‌اند و فقر مطلق آشکارا در گوشه و کنار شهر دیده می‌شود.

سن اعتیاد پایین آمده و برخی از ن و مردان مبتلا به اعتیاد بودن هیچ سرپناهی شب را تا صبح زیر آسمان شهر سپری می‌کنند.

حاشیه‌نشینی‌ زیاد شده طوری‌که هرازگاهی تصاویر ناراحت‌کننده تخریب آلونکِ زن سرپرست یک خانواده حال و احوال آدمی را آشفته می‌کند.

 خانواده‌هایی که یک یا چند عضو معلول در خود دارند توان پرداخت هزینه‌های سرسام‌آور نگهداری آن‌ها را نداشته و به سمت سازمان‌های حمایتی مانند بهزیستی دست یاری دراز می‌کنند.

 اگر همین سازمان‌های دولتی و خصوصی که در حوزه آسیب‌های اجتماعی فعالیت می‌کنند بودجه کافی نداشته باشند، چطور می‌خواهند جوابگوی خیل کسانی باشند که امروز به آن‌ها محتاج هستند؟ این درحالی است که  لایحه پیشنهادی بودجه 1400 توجه اندکی به آسیب‌های اجتماعی داشته است. درهمین‌باره سیدحسن ‌چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران روز گذشته در یک لایو(بخش‌زنده) اینستاگرامی بی‌توجهی بودجه1400 به آسیب‌های اجتماعی را نوید روزهای سخت برای سال آینده توصیف کرد.

او گفت: رفاه و تامین‌اجتماعی بخش‌های گسترده‌ای مانند بیمه‌های اجتماعی، امدادونجات، بخش توان‌بخشی و حمایتی دارد. به‌همین دلیل هم انتظار می‌رود در بودجه توجه بیشتری به آن شود. اگر بین بودجه پیشنهادی 1400 و سال 1399 مقایسه‌ای داشته باشم در مجموع بودجه رفاه در بخش حمایتی آن 70درصد رشد داشته که بیشتر به‌خاطر یارانه‌های معیشتی است. در بخش توانبخشی 9.1درصد رشد داشته و رفاه اجتماعی با 41درصد رشد منفی مواجه شده، همچنین بیمه‌های اجتماعی 20درصد رشد و امدادونجات 8.3درصد رشد داشته‌اند، آن هم برای کشوری که دائم بحران‌های طبیعی مانند سیل را تجربه می‌کند، اما این درصدهای رشد نباید ما را فریب دهد، چراکه پایه بودجه آسیب‌های اجتماعی بسیار ضعیف است. با این اوصاف مطمئناً ما در سال آینده بحران بیشتری را در حوزه پاسخگویی به مطالبات و نیازهای جامعه هدف حوزه اجتماعی خواهیم داشت

اعتیاد و بودجه

‌چلک با اشاره به اهمیت توجه به اعتیاد به عنوان آسیبی که بی‌توجهی به آن سبب تشدید و ایجاد سایر آسیب‌های اجتماعی می‌شود، بیان کرد: طبق بررسی‌هایی که انجام شده اعتیاد به مواد مخدر و روانگردان‌ها اولویت اول در آسیب‌های اجتماعی است. تاثیری که اعتیاد روی افزایش سرقت و خشونت خانگی دارد بسیار زیاد است. امروز طبق اعلام رسمی ستاد مبارزه با مواد مخدر 4میلیون و 400هزار معتاد داریم، از طرفی کشور ما در همسایگی دو کشوری هست که بزرگ‌ترین تولید کنند مخدر هستند. چیزی حدود 70تا 75درصد زندانی‌های ما به‌خاطر مواد مخدر است. بنابراین، اعتیاد دغدغه کارشناسان و مردم و مسئولین است. با این وجود فکر می‌کنید چه اتفاقی در این زمینه در بودجه 1400 افتاده؟ بودجه مقابله با مواد مخدر 11.4درصد رشد منفی داشته که با هیچ منطقی جور درنمی‌آید.» وی ادامه داد: وقتی برنامه‌ریزی می‌کنیم اولین مرحله بررسی وضعیت موجود است، وضعیت موجود درباره اعتیاد به ما می‌گوید که اعتیاد دارد نه‌تر می‌شود، نوع مواد مخدر دارد خطرناک‌تر می‌شود، سن مصرف پایین‌تر می‌آید، بنابراین با چه منطقی در بودجه 11.4درصد سهم مقابله با اعتیاد را کاهش می‌دهیم؟ شما امروز معتادهایی را که در شهر هستند به‌راحتی می‌بینید، آن‌ها در حال بیشتر شدن هستند، اعتیاد تاثیر زیادی روی چرخه آسیب‌های اجتماعی دیگر می‌گذارد، بنابراین به‌نظرم بودجه پیشنهادی واقعیت موجود در حوزه اعتیاد را درک نکرده است

حاشیه‌نشینی و بودجه

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در واکنش به بودجه 1400 یادآور شد: حاشیه‌نشینی جزء پنج اولویت ما در حوزه آسیب‌های اجتماعی است. طبق آمارهای رسمی بین 20 تا 21میلیون نفر از مردم کشور ما در جاهایی زندگی می‌کنند که حداقل خدمات عمومی را ندارند، بین 10 تا 11میلیون آن‌ها در ست‌گاه‌های غیر رسمی زندگی می‌کنند. خدمات عمومی مانند خدمات بهداشتی، آموزشی، درمانی، در حوزه حاشیه‌نشینی طبق لایحه بودجه 12.9درصد نسبت به سال گذشته رشد منفی داشته است. این درحالی است که ما می‌دانیم ست‌گاه غیررسمی در حوزه آسیب‌های اجتماعی بستری برای گسترش جرم و آسیب‌های اجتماعی هستند. بنابراین با چه منطقی این کار انجام شده است درحالی‌که دولت متعهد شده تا سال 1400 همه این مناطق حداقل رفاه عمومی را داشته باشند
این استاد دانشگاه اظهار کرد: با چه منطقی بودجه‌ای را که قرار است برای بالا بردن شاخص‌های رفاه در مناطق حاشیه‌نشین استفاده شود، کاهش می‌دهیم درحالی‌که می‌دانیم بسیاری از شورش‌های اجتماعی بعد از انقلاب از همین مناطق شروع ‌شده است. ما می‌دانیم آسیب‌های اجتماعی با امنیت جامعه گره خورده است، ما می‌دانیم آسیب‌های اجتماعی نظام خانواده را تحت شعاع قرار می‌دهد، سرمایه انسانی و اجتماعی ما را از بین می‌برد، اگر به حوزه آسیب‌های اجتماعی توجه نکنیم باید در آینده خسارت‌های زیادی بپردازیم، امروز این آسیب‌ها مشهود شده است. به‌جای این‌که روی این مسائل توجه بیشتری داشته باشیم برعکس در بودجه روند کاهشی داریم، نتیجه این کار این می‌شود که بی‌خانمان‌های بیشتر خواهد شد

کودکان، ن سرپرست خانوار، بهزیستی و بودجه

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به بررسی بودجه 1400 یادآور شد: در حوزه ن سرپرست خانوار پیش‌بینی شده 25درصد رشد برای مستمری این زن‌ها داشته باشیم، شما حساب کنید 200هزار تومان 25درصدش چقدر می‌شود؟ برای خانواده 5نفر و بیشتر که 600هزار تومان کمک هزینه می‌دادند، 25درصدش چقدر می‌شود؟ از طرفی تورم چقدر افزایش پیدا کرده است؟ هیچ تناسبی بین این‌ها وجود ندارد. من نمی‌خواهم جسارت کنم اما شرایط پیش‌روی حوزه اجتماعی خوب نیست، وقتی خانمی برای تامین معیشت خودش کنار خیابان می‌ایستد و چانه می‌زند، ما همگی باید خون گریه کنیم، کشوری با این همه امکانات بالفعل و بالقوه این حق مردمش نیست

او ادامه داد: در حوزه کودکان کار، آسیب‌پذیر و کودکان بدون سرپرست در بودجه رشد تقریباً 30درصدی داشتیم. بازهم چنین رشدی در بودجه منطقی نیست، این میزان رشد پاسخگوی قانون جدید حمایت از کوکان و نوجوانان نخواهد بود. بهزیستی با این بودجه در اجرای قوانین حمایت از کودکان آسیب‌پذیر نمی‌تواند موفق باشد
‌چلک با اشاره به سهم سازمان‌های حمایتی از بودجه بیان کرد: درکل حوزه رفاه اجتماعی،حمایتی و توانبخشی سه سازمان بیشتر نیستند؛ کمیته امداد، بهزیستی و بنیاد شهید و امور ایثارگران، بر اساس لایحه بودجه1400 در بین این سه دستگاه کمترین رشد بودجه با 25درصد مربوط به بهزیستی است. کمیته امداد 28درصد رشد داشته با این توضیح که بهزیستی بخش اقتصادی ندارد که در طول سال درآمد بیشتری داشته باشد، اما کمیته امداد بخش اقتصادی و بخش بین‌المللی دارد و طبق اساسنامه، کمیته امداد می‌تواند فعالیت اقتصادی داشته باشد، اما بهزیستی چنین امکانی را ندارد. همچنین بنیاد شهید درلایحه بودجه 1400 نسبت به سال قبل 60درصد رشد بودجه دارد. این درحالی است که باید بیشترین رشد به بهزیستی داده می‌شد، چراکه بهزیستی درآمد دیگری ندارد

ناامیدی به بودجه 1400

عضو انجمن مددکاران اجتماعی ایران ضمن انتقاد به بودجه آسیب‌های اجتماعی در سال 1400 بیان کرد: با توجه به چشم‌اندازی که در حوزه اجتماعی پیش‌روی ما هست، یعنی مثلاً ما می‌دانیم که عوارض کرونا بیشتر به سمت سازمان‌های اجتماعی خواهد بود، وقتی به این بودجه‌ها نگاه می‌کنم تنم می‌لرزد. شما درنظر بگیرید وقتی بهزیستی اعلام می‌کند 50درصد از کسانی که در 6ماه اول سال تحویل بهزیستی داده می‌شوند با حکم قضایی است(خانواده‌ها چون توان نگهداری اعضای خانواده خود را ندارند با حکم قضایی آن‌ها را تحویل بهزیستی می‌دهند) یعنی خانواده به استیصال رسیده است.» ‌چلک ادامه داد: از طرفی این واقعیت را هم قبول کنیم بخش خصوصی در حوزه حمایت‌های اجتماعی سال آینده زمین‌گیر خواهد شد، نباید به مشارکت‌های مردمی هم دل بست، حال اقتصاد خود مردم خوب نیست، بنابراین مسئولیت اجتماعی آن‌گونه که ما انتظار داریم نمی‌تواند خلاء بودجه را پر کند، البته امیدوارم تحلیل من اشتباه باشد اما سال آینده بخش خصوصی حمایت‌های اجتماعی دچار مشکل جدی خواهد شد، بنابراین یا تعطیل می‌کنند یا از

او در پایان گفت: ممکن است دولت دربرابر این بودجه بگوید درآمدهای من به‌دلیل تحریم محدود است، من هم شکی دراین باره ندارم، اما یادمان باشد از کجا داریم می‌زنیم(صرفه‌جویی می‌کنیم)، بودجه را از جایی می‌زنیم که بارها از همین نقطه آسیب دیدیم. اعتراض سال 96 برای کسانی بود که دغدغه معیشت روزانه داشتند. در همین دوران کرونا که نیاز به قرنطینه هست، مردم می‌گویند چون درامدی نداریم مجبور هستیم از خانه خارج شویم، بنابراین ادامه این روند شرایط را سخت‌تر می‌کند. عدم توجه به‌این حوزه‌ای هست که نیتی را افزایش می‌دهد و طبیعتا می‌تواند نگرانی‌هایی ایجاد کندمنبع: رومه همدلی/23 آذر99

 


یادداشت جام جم:

بودجه غیرقابل پذیرش»

نویسنده : دكتر حسن ‌چلک

 رئیس انجمن مددكاران اجتماعی ایران

دغدغه های یک مدد کار اجتماعی - مطالب یادداشت ها
امروزه مسائل و آسیب‌های اجتماعی یكی از نگرانی‌های جدی در كشور است. در این بین می‌توان به موارد زیادی اشاره كرد؛ ‌مواردی مانند‌ كاهش سن افراد در معرض آسیب، نه‌تر شدن آسیب‌ها در حوزه موادمخدر ‌ ظهور و بروز آسیب‌های اجتماعی نوپدید‌ تحت‌تاثیر فناوری، فضای مجازی و شبكه‌های اجتماعی، ‌‌افزایش كودكان كار و خیابان، بی‌خانمان‌ها، متكدیان‌ و .، این موارد خود گویای وم اهمیت توجه بیش از پیش به كنترل و كاهش آسیب‌های اجتماعی در نظام تگذاری‌های كلان كشور است.


 
بودجه سالانه هم بخشی از این تگذاری محسوب می‌شود. مروری اجمالی بر وضعیت بودجه حوزه مسائل و آسیب‌های اجتماعی در لایحه بودجه سال 1400، نشان می‌دهد كه دولت نه فقط برای توجه به آسیب‌های اجتماعی گام اساسی برنداشته، بلكه شاهد روند كاهشی در برخی از این حوزه‌ها هستیم. براساس لایحه بودجه 1400، بودجه پیش‌بینی‌شده برای اعتیاد» حدود 460 میلیارد تومان‌ است كه به نسبت سال 1399 كه حدود 520 میلیارد تومان بوده، شاهد ‌كاهش بیش از 11 درصدی آن هستیم. این نوع بودجه‌ریزی با هیچ عقل سلیمی تطبیق ندارد، چرا كه اعتیاد اولین مشكل اجتماعی كشور محسوب می‌شود. ولی در بودجه آن بی‌توجهی می‌شود. گرچه ممكن است این كاهش مربوط به یك یا چند دستگاه باشد، ولی در نهایت می‌توان گفت بودجه مبارزه با اعتیاد كم شده است.
باید به‌ بودجه پیش‌بینی شده برای مساله سكونتگاه‌های غیررسمی (حاشیه‌نشینی) نیز اشاره كرد، در لایحه سال 1400، مبلغ سه میلیون و 520 هزار میلیون ریال پیشنهاد شده كه به نسبت سال 1399 كه مبلغ چهار میلیون و 42 هزار و 339 میلیون ریال بوده، شاهد كاهش حدود 13 درصدی هستیم. این موضوع را درنظر داشته باشید كه سكونتگاه‌های غیررسمی یكی از پنج مساله دارای اولویت كشور است و براساس آمار وزارت راه و شهرسازی، حدود 21 میلیون نفر در محلات ناكارآمد شهری زندگی می‌كنند. در حالی كه در بسیاری از این مناطق، مردم به حداقل‌های خدمات عمومی هم دسترسی ندارند و شاخص‌های رفاه معمولا از سایر مناطق پایین‌تر است. همین ویژگی، آسیب‌پذیری بیشتر در حوزه آسیب‌های اجتماعی را بیش از دیگر مناطق خواهد كرد.  البته در لایحه پیشنهادی سال 1400، در برخی از حوزه‌های مرتبط با آسیب‌های اجتماعی، شاهد رشد بودجه هستیم كه به نسبت گستردگی موضوعات مرتبط با آسیب‌های اجتماعی، نباید انتظار معجزه از این بودجه برای كنترل و كاهش آسیب‌های اجتماعی داشته باشیم. گرچه بر این باورم كه مدیریت بهینه منابع در حوزه آسیب‌های اجتماعی هم مهم است. در حوزه كودكان آسیب‌پذیر، بودجه پیشنهادی در سال 1400 به نسبت سال 1399 از رشد حدود 31 درصدی، بودجه مفاسد اخلاقی از رشد حدود 45 درصدی، طلاق رشد بیش از 60 درصدی، و سایر آسیب‌های اجتماعی (نوع آسیب مشخص نیست) از رشد 131 درصدی برخوردار هستند. انتظارم به عنوان رئیس انجمن مددكاران اجتماعی از مجلس این است كه در بررسی لایحه بودجه، نگاه ویژه‌تری به بودجه كنترل و كاهش آسیب‌های اجتماعی داشته باشند تا جبران كم‌توجهی دولت شود.

منبع: رومه جام جم/22 آذر1399

 


یادداشت:

کاهش ۱۱درصدی بودجه اعتیاد با چه منطقی؟

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

آرمان ملی،22 آذر99)

سید حسن  چلک | اعتمادآنلاین

اگر از مردم بپرسید که یکی از مهم‌ترین مشکلات اجتماعی‌شان چیست که از دولت در آن زمینه انتظار توجه ویژه دارند، بدون شک اکثریت مردم به موضوع موادمخدر و روانگردان‌ها» اشاره می‌کنند. مسئولان هم به همین اشاره می‌کنند و در پنج مساله و آسیب‌های اجتماعی تعیین‌شده اعتیاد اولویت اول تعیین شد. دبیرکل ستاد مبارزه با موادمخدر ریاست‌جمهوری هم آماری که از افراد دارای سوءمصرف مواد ارائه کرده به عدد چهارمیلیون و 400 نفر (دومیلیون و 800هزارنفر دائمی و بقیه تفننی) اشاره کرده است که البته من نمی‌دانم تفننی یعنی چه؟ چون افراد کم‌کم میزان مصرف‌شان بیشتر و زمان مصرف کوتاه‌تر می‌شود. ضمن اینکه ایران در کنار دو کشور بزرگ تولیدکننده کشت خشخاش یعنی افغانستان و پاکستان قرار دارد که گویا متاسفانه بعد از ورود ناتو در کشور افغانستان، این میزان کشت چندین برابر هم شده است و ایران به‌دلیل معاهدات بین‌المللی بیشترین نقش را در مبارزه دارد و تاکنون بیش از سه‌هزار و 800هزار نفر شهید» شده‌اند. از آنجایی که بودجه، خود برنامه یکساله محسوب می‌شود و اولین مرحله در برنامه‌ریزی تحلیل وضعیت موجود است بعد هدف‌گذاری، تعیین فعالیت‌ها، منابع مالی و. متاسفانه در لایحه پیشنهادی بودجه سال 1400 دولت به مجلس شورای اسلامی، نه‌تنها نشانه‌ای از توجه نیست بلکه روند کاهشی را شاهد هستیم. ممکن است این‌گونه استدلال شود که این روند کاهشی در بودجه ستاد مبارزه با موادمخدر ریاست‌جمهوری نبوده و از دستگاه یا دستگاه‌های دیگر کسر شده باشد. فراموش نشود که هم برای مبارزه و مقابله باید تلاش بیشتری صورت گیرد تا زمینه ورود موادمخدر کمتر باشد و نیروی انتظامی و دستگاه‌های مرتبط بتوانند با شبکه‌های پیچیده و مافیای موادمخدر و روانگردان‌ها در زمینه قاچاق، حمل و نگهداری و توزیع و. مقابله کنند، هم دستگاه‌های مرتبط با کنترل و کاهش موادمخدر و درمان و کاهش آسیب و. بتوانند توسعه کمی و کیفی خدمات و برنامه‌ها را داشته باشند. اگر اخبار معتادان خیابانی را بررسی کنیم، هرساله شاهد روند رشد این افراد هم هستیم و حتی ن ما بیشتر از قبل درگیر موادمخدر و روانگردان‌ها شدند و گرایش جوانان و جوانان به موادمخدر صنعتی نگرانی را جدی‌تر کرده است و کمتر زمانی است که مسئولان مرتبط از این موضوع ابراز نگرانی نکنند، لذا انتظار بر توجه بیشتر بود. حال ما را چه شده است که خودمان را به خوش‌خیالی زدیم و همین آب باریکه را هم که درد زیادی دوا نمی‌کرد، داریم کمتر می‌کنیم؟ واقعا با کدام منطق برنامه و بودجه تطبیق دارد که این‌گونه چشم‌مان را روی واقعیت تلخ موادمخدر و تاثیرات منفی آن بسته‌ایم؟ بپذیریم که طبق ت‌های کلی مبارزه با موادمخدر ابلاغی سال 1385 و قانون اصلاح قانون مبارزه با موادمخدر مصوب سال1389 دولت موظف است برای مقابله، تمامی سطوح پیشگیری و کاهش آسیب و حمایت اجتماعی از بهبودیافتگان و خانواده‌های آنان و. اقدام کند. به اصطلاح سر آدم سوت می‌کشد با این نوع تصمیم‌گیری‌ها.

 


۴ رویکرد اصلی برای پیشگیری از ایدز/ دو راه اصلی انتقال ویروس HIV

 

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به اینکه ۴ برنامه برای پیشگیری از ایدز ارایه شده است گفت: استفاده از سرنگ مشترک و روابط جنسی محافظت نشده دو راه اصلی انتقال ویروس HIV هستند.

سید حسن  چلک در گفت‌وگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه چند سالی است که حساسیت نسبت به ایدز و اچ‌آی‌وی و توجه به این موضوع زیاد شده است، گفت: یکی از دلایل این موضوع، ارائه آمار است که از سال ۶۵ تاکنون بین ۳۵ تا ۳۷ هزار نفر مبتلا به ویروس اچ‌آی‌وی و ایدز شناسایی شده‌اند البته با ضریب ۲.۳ و ۴ باید این عدد را محاسبه کرد.

وی با اشاره به اینکه ایران در راستای ت‌های کلی جهانی تاکنون چهار برنامه در خصوص اچ‌آی‌وی و ایدز ارائه کرده است، افزود: برنامه چهارم در سال ۹۸ به پایان رسیده و رویکرد اصلی در این برنامه‌ها، آموزش و اطلاع‌رسانی در زمینه ایدز و اتخاذ تمهیداتی برای پیشگیری از انتقال این ویروس از طریق خون و همچنین تأمین خون سالم بوده است.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران افزود: پیشگیری از انتقال تزریقی با توسعه برنامه‌های کاهش آسیب DIC و مراکزی که کمک می‌کنند تا افراد از سرنگ‌های آلوده و مشترک استفاده نکنند و نیز پیشگیری از روابط ناایمن جنسی، از جمله رویکردهای در نظر گرفته شده در برنامه‌های کلان بوده است.

 چلک بیان کرد: دو اقدامی که بالاترین فراوانی را در انتقال اچ‌آی‌وی ایدز دارند، استفاده از سرنگ آلوده و مشترک و نیز روابط جنسی محافظت نشده است. هر چند که در سال‌های اخیر انتقال این ویروس از طریق روابط جنسی محافظت نشده، رو به رشد بوده و نگران کننده شده است.

وی ادامه داد: رعایت احتیاط‌های استاندارد و آموزش افرادی که با این مبتلایان سروکار دارند و حمایت اجتماعی از آنها، از جمله برنامه‌هایی است که در کشورمان نیز اجرایی می‌شود. همچنین پیشگیری از انتقال مادر به کودک و توسعه مراکز مشاوره و تست و آزمایش تشخیصی از جمله مواردی است که در کشورمان مانند سایر کشورهای دنیا مورد توجه قرار گرفته است.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به اینکه توسعه باشگاه‌های مثبت به افراد مبتلا کمک زیادی می‌کند، گفت: تمرکز باید بر روی کودکان بخصوص کودکان کار و خیابان و افراد در معرض آسیب و آسیب‌دیده اجتماعی به صورت جدی انجام شود.

‌چلک گفت: شعار امسال سازمان جهانی بهداشت در هفته ایدز همبستگی جهانی و مسئولیت مشترک» است که همه کشورها بر مبنای این شعار به این موضوع توجه می‌کنند. آنها همچنین به دنبال این هستند که اهمیت ویروس اچ‌آی‌وی و حمایت ت گذاران و مسئولین و همکاری‌های بین بخشی را نیز داشته باشند البته می‌توان در این هفته اقدامات انجام شده در ایران و همچنین چالش‌هایی که ممکن است وجود داشته باشد، ارائه و در خصوص پیشگیری و کنترل این بیماری اقدامات ویژه‌ای انجام شود.

به گفته وی، دسترسی به خدمات اهتمام‌محور و سلامت‌محور باید مورد توجه قرار گیرد ضمن اینکه توجه به آموزش اعضای خانواده مبتلا و بالا بردن تاب‌آوری اجتماعی فردی و سازمانی، از مواردی است که باید انجام شود.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران اظهار داشت: برنامه‌های آموزشی در خصوص پیشگیری از انتقال ایدز باید حول محور جوانان و نوجوانان انجام شود و گروه‌های در معرض خطر، بیشتر آموزش داده شوند.

‌چلک گفت: نباید به مقوله ایدز و افراد مبتلا به این بیماری به صورت جزیره‌ای نگاه کرد و اَنگ و تبعیض را باید از میان برداریم چرا که این افراد نیز شهروندانی هستند که می‌توانند زندگی کنند و مسئولیت‌ها و نقش‌های اجتماعی را ایفا کنند.

وی تأکید کرد: باید جامعه را برای اطلاع‌رسانی ترغیب کنیم و نقش رسانه‌ها در این زمینه می‌تواند بسیار مؤثر باشد اما اگر به هر دلیلی، افراد به این ویروس مبتلا شدند، مسئولیت ما پذیرش اجتماعی آنها و کمک به باز توانی و حضور و ایفای نقش در عرصه‌های مختلف اجتماعی است.

منبع:خبرگزاری مهر /15 آذرماه 99



یادداشت:

دود در چشم»

سید‌حسن ‌چلک .

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

(منبع:رومه شرق،اولدی ماه 1399)

 

خاطرم هست زمانی که (1366) در مقطع کارشناسی در رشته مددکاری اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبایی درس می‌خواندم، در کلاس درس نظریه‌های جامعه‌شناسی مرحوم دکتر محمد عبداللهی وقتی به نظریه امیل دورکیم» رسید، درباره مفهوم همبستگی اجتماعی توضیحات مفصلی داده بود. بعدها در کلاس درس استادان بزرگوار دیگر هم روی این مفهوم تأکید زیادی داشتند. آن زمان درک درستی از این مفهوم نداشتم (البته الان هم ادعا نمی‌کنم که به درک درست رسیدم)، ولی هر‌چه جلوتر آمدم و به دلیل شرایط کاری و حضور مستمرم در حوزه‌های مختلف اجتماعی اهمیت این موضوع بیش از پیش برایم روشن شد. شاید به دلیل همین اهمیت است که شعار سال 2021 فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی هم با عنوان همبستگی اجتماعی و اتحاد جهانی» انتخاب شده است؛ چراکه در سایه همبستگی اجتماعی است که می‌توان مسیرهای توسعه را طی کرد و موانع را برداشت و به در مشترکی در جامعه رسید. همبستگی اجتماعی یک مفهوم کلیدی در حوزه جامعه‌شناسی است. گرچه از این مفهوم هم مثل بسیاری از مفاهیم جامعه‌شناسی دیدگاه‌های مختلفی مطرح شده است، ولی شاید بتوان اشاره کرد که احساس مسئولیت متقابل بین چند نفر یا چند گروه که از آگاهی و اراده برخوردار باشند و شامل پیوندهای انسانی و برادری بین انسان‌ها به‌طورکلی و حتی وابستگی متقابل حیات و منافع آنها باشد». به زبان جامعه‌شناختی، همبستگی از مفهومی صحبت می‌کند که در جامعه، اعضا به یکدیگر وابسته‌اند و به‌طور متقابل نیازمند یکدیگر هستند

کییز» در تعیین شاخص‌های پنج‌گانه سلامت اجتماعی هم به همبستگی اجتماعی تأکید دارد و آن را اعتقاد به اینکه اجتماع قابل فهم، منطقی و قابل پیش‌بینی است. دانستن و علاقه‌مندبودن به جامعه و مفاهیم مربوط به آن. افراد سالم و اجتماعی در مقابل دسیسه‌های اجتماع مراقب هستند و احساس می‌کنند که می‌توانند آنچه را که در اطرافشان رخ می‌دهد، بفهمند.
 
همبستگی اجتماعی در مقابل بی‌معنایی در زندگی قابل مقایسه است و شامل ارزیابی فرد از اجتماع به صورتی قابل فهم، قابل پیش‌بینی و محسوس است و در حقیقت درکی است که فرد نسبت به کیفیت، سازمان‌دهی و اداره دنیای اجتماعی اطراف خود دارد».
 
اگر بخواهم اشاره بسیار کوتاهی به دیدگاه دورکیم داشته باشم، او معتقد است همبستگی بر اساس نوع جوامع سنتی و صنعتی به دو دسته قابل تقسیم‌بندی است. در جوامع سنتی گذشته همبستگی مکانیکی وجود داشت؛ یعنی این همبستگی زمانی وجود دارد که اعتقادات و احساسات مشترکی بین تمامی اعضای گروه‌ها حاکم باشد و هر قدر میزان این اعتقادات و احساساتِ مشترک شدیدتر و قوی‌تر باشد، همبستگی مکانیکی یا خود‌به‌خودی استوارتری به وجود می‌آید.
 
از سوی دیگر، هر‌چه جوامع به سوی پیچیدگی و تقسیم کار می‌روند، همبستگی به شکل ارگانیکی نمایان می‌شود
جوامع ارگانیک یا پیشرفته صنعتی مبین درجات بالایی از استقلال در میان افراد و واحدهای جمعی است و قراردادهای قانونی، هنجارهای این روابط داخلی را تنظیم می‌کند. در این جامعه وجدان جمعی ضعیف می‌شود و زمینه را برای قضایای ارزشی این دنیایی و کلی در جهت مبادلات قراردادها و هنجارها که وابستگی‌های واحدهای اجتماعی تخصصی به یکدیگر را تنظیم می‌کند، فراهم می‌کند.
 
در شرایط کنونی در جامعه ایرانی بیش از پیش نیاز به تقویت همبستگی اجتماعی داریم. مراقب باشیم که غفلت از این موضوع مهم در جامعه می‌تواند پیامد‌های ناگواری از قبیل کاهش مشارکت عمومی و اجتماعی، کاهش اعتماد اجتماعی، افزایش فاصله دولت و ملت، افزایش فردگرایی (منفی)، افزایش انواع فساد، افزایش احساس تنهایی، کاهش مسئولیت اجتماعی در قبال مردم و جامعه، گسست پیوند‌های اجتماعی، افزایش جرائم، تضعیف بیش از پیش اخلاق، کاهش ضریب امنیت اجتماعی و. را به دنبال داشته باشد. مراقب باشیم دود کاهش همبستگی‌های اجتماعی در چشم همه خواهد رفت
دعواهای ی و جناحی بدون لحاظ این مفهوم آثار خوبی برای مردم و جامعه نخواهد داشت و در بسیاری از موارد نه‌تنها عامل تقویت همبستگی اجتماعی نیست، بلکه عامل مهم و کلیدی در کاهش آن هم هست که خطرناک است. گرچه کرونا نشان داد که مرز همبستگی اجتماعی نباید فقط در درون یک کشور باشد، بلکه نیازمند اتحاد جهانی است.

 


کم توجهی لایحه بودجه ۱۴۰۰ به اعتیاد» و حاشیه نشینی»

 چلک: ازدواج در ایران ۱۱ تا ۱۳ درصد کاهش داشته است

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با بیان اینکه موضوعات اعتیاد و حاشیه‌نشینی جزء پنج اولویت آسیب‌های اجتماعی کشور به شمار می‌روند، گفت: انتظار می‌رفت که در لایحه بودجه سال ۱۴۰۰، برخی از بخش‌هایی که دغدغه حاکمیت و مردم است مورد توجه بیشتری قرار می‌گرفت.

سیدحسن چلک در گفت‌وگو با ایسنا، ضمن بررسی لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ و سهم حوزه‌های اجتماعی در این لایحه بیان کرد: انتظار می‌رفت که در لایحه بودجه سال آینده، برخی از بخش‌هایی که دغدغه حاکمیت و مردم است مورد توجه بیشتری قرار می‌گرفت؛ امروز کمتر کسی است که نگران آسیب‌های اجتماعی مانند اعتیاد و شرایط نامناسب مردم در محلات ناکارآمد شهری و حاشیه‌نشینی نباشد.

وی با اشاره به وضعیت اعتیاد در کشور تصریح کرد: براساس آمار ستاد مبارزه با مواد مخدر در حال حاضر چهار میلیون و ۴۰۰ هزار نفر در کشور با اعتیاد درگیر هستند که ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر از آنها معتاد دائمی هستند و تاثیری که مواد مخدر روی کودک‌آزاری‌ها، همسرآزاری، سرقت‌ها، طلاق و سایر جرائم بر جای می‌گذارد غیرقابل کتمان است. از سوی دیگر بخش قابل توجهی از زندانیان با موضوع مواد مخدر در ارتباط هستند. این درحالیست که در لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ بودجه حوزه‌های مرتبط با اعتیاد بیش از ۱۱ درصد رشد منفی داشته است.

به گفته وی، بودجه اعتیاد در سال ۹۹، ۵۱۹۲۶۳۱ میلیون ریال بود که در لایحه سال ۱۴۰۰ این رقم به ۴۵۹۷۷۷۵ میلیون ریال رسید

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با اشاره به وضعیت حاشیه‌نشینی در کشور نیز بیان کرد: یک چهارم جمعیت کشور در محلات ناکارآمد شهری ست دارند، اما با این وجود بودجه حاشیه‌نشینی در حوزه بخش‌های مربوط به آسیب‌های اجتماعی حدود ۱۳ درصد کاهش یافته است. این موضوع نشان‌دهنده آن است که این مناطق که از حداقل‌های خدمات عمومی برخوردار نیستند، می‌توانند بستر مناسب‌تری برای گسترش آسیب‌های اجتماعی و جرائم باشند

چلک همچنین گفت: بودجه ای که در سال ۹۹ برای موضوع حاشیه نشینی در نظر گرفته شد، ۴۰۴۲۳۳۹ میلیون ریال بود که این رقم در لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ به ۳۵۲۰۰۰۰ میلیون ریال رسید و با حدود ۱۳ درصد کاهش همراه بوده است

وی با بیان اینکه موضوعات اعتیاد و حاشیه‌نشینی جزء پنج اولویت آسیب‌های اجتماعی کشور به شمار می‌روند، ادامه داد: ایران کشوری است که در کنار دو کشور بزرگ تولیدکننده مواد مخدر یعنی افغانستان و پاکستان قرار دارد. انتظار این بود که برای بودجه سال ۱۴۰۰ هم به موضوع مواد مخدر و هم به موضوع حاشیه‌نشینی با رویکرد اجتماعی توجه بیشتری می‌شد؛از سوی دیگر امروز موضوع معتادین کارتن‌خواب مشهودتر شده است.

انتهای پیام/ایسنا/اجتماعی/خانواده/30 آذر99

 


پرستاران، نماد ترویج مهربانی»



سید حسن چلک


رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران

دغدغه های یک مدد کار اجتماعی - سید حسن  چلک، برای سومین بار به عنوان  رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران انتخاب شد
آنچه پرستاران در نظام بهداشت و درمان بویژه در ایام کرونا از خود نشان دادند، این بود که انسانیت را نهادینه کردند و نوعدوستی را در عمل به همه نشان دادند. اگرچه نسبت به دشواری‌های کار آنها به این قشر توجه شایسته‌ای نمی‌شود، اما این افراد نشان دادند که نسبت به تعهدات حرفه‌ای و اخلاقی خود از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کنند. پرستاران، نماد ترویج مهربانی هستند، وقتی خانواده‌ها از درمان بیماری ناامید هستند، این پرستاران هستند که با صبوری خود به آنها امید می‌دهند. هیچ‌وقت، یک پرستار در هیچ شرایطی خستگی خود را به بیمارش منتقل نمی‌کند. من چندین سال با پرستاران کار کردم و از نزدیک دیدم که چگونه عشق خود را با بیماران تقسیم می‌کنند. به نظر من درمان بیماری بدون حضور پرستار امکانپذیر نیست.

منبع:رومه ایران/30 آذر99 


جان‌برکفان خط مقدم مبارزه با کرونا

کسانی که در حوزه درمان فعالیت می‌کنند، اغلب خودشان را فدای بیماران می‌کنند.

به گزارش آتیه آنلاین، در این روزهای سرد کرونازده، نقش فداکارانه کادر درمان بر هیچ کس پوشیده نیست. کسانی که از آغاز این بیماری، بی‌وقفه و البته با ترس و امید در مراقبت و درمان از بیماران لحظه‌ای از تلاش خود فروگذاری نکرده‌اند. آمار شهدای سلامت، مصداقی روشن از این حس دیگرخواهی مسئولانه است. آتیه‌نو» به بهانه روز پرستار در گزارش پیش رو آثار اجتماعی و روانی کرونا را در گفت‌وگو با پرستاران و رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران مورد بررسی قرار داده است.

روزهای اضطراب و اندوه

مهتاب قربان‌زاده، پرستار بیمارستان امام خمینی ایلام با ۳۰ سال سابقه با اشاره به غیرقابل انکار بودن اثرات کرونا بر پرستاران به آتیه‌نو گفت: از ابتدای گسترش لین ویروس، استرس ناشی از مرگبار بودن کرونا در میان کادر درمان شدت گرفت و با طولانی‌تر شدن زمان همه‌گیری، به دلیل شیفت‌های بعضا ۲۴ ساعته و دور ماندن پرستاران از خانواده‌هایشان، افسردگی و اضطراب در میان آنها افزایش روزافزون یافت.»

وی با اشاره به روند رو به رشد آمار فوتی‌ها در ماه‌های اخیر و تأثیر آن بر پرستاران خاطرنشان کرد: مقوله همجواری با بیماران کرونایی به خودی خود برای کادر درمان اضطراب‌آور بوده و هست، حال به آن آمار افزایشی فوتی‌های ناشی از این بیماری را اضافه کنید. در استان ایلام، آمار فوتی‌ها به روزی ۱۳ نفر رسیده بود و غالب این افراد هم بین سن ۳۰ تا ۴۵ سال بودند. در این بین تأثیر مخرب روانی این امر بر پرستاران خردکننده بود.»

قربان‌زاده افزود: مردم می‌توانند با رعایت کامل پروتکل‌ها و دستورالعمل‌های بهداشتی به کاهش اثر فرسایشی این بیماری بر پرستاران و کادر درمان کمک کنند.»

این پرستار ادامه داد: از وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی هم می‌خواهیم پرستاران را از نظر روحی حمایت کند. دولت در چند ماهه اخیر تلاش کرده تجهیزات محافظتی و دارویی در حد وفور در بیمارستان‌ها وجود داشته باشد، اما درخواست ما عمل به وعده وزیر در باب پرداخت فوق‌العاده ویژه‌ای است که در مهرماه وعده آن داده شد، اما تاکنون هنوز از آن خبری نیست.»

درد از دست دادن دوست

سید حسن چلک، رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفت‌وگو با ما در خصوص آثار روانی و اجتماعی کرونا بر جامعه گفت: به هنگام وقوع هر بحرانی - بسته به گستره، شدت و نوع بحران - تأثیرات متفاوتی بر روی گروه‌های مختلف مردم ایجاد می‌شود. در این بین، گروه‌هایی که به ارائه خدمات مستقیم در بحران مشغول هستند، بیش از دیگران در معرض تأثیرات منفی آن قرار می‌گیرند.»

وی ادامه داد: در بحران همه‌گیری ویروس کرونا در جهان و ایران، کادر درمان در خط مقدم مبارزه قرار داشت. پزشکان، پرستاران، به‌ورزها، متخصصان آزمایشگاه و سایر کادر درمان هر یک به نوعی درگیری مستقیم با این بحران داشته و دارند.»

چلک افزود: البته نقش پزشکان در این میان بارزتر و پررنگ‌تر است. سرعت انتقال و شدت مرگباری این ویروس باعث ایجاد یک استرس عجیب در میان تمامی کادر درمان شده است. افرادی که همه روزه باید مستقیما با بیماران مبتلا روبه‌رو باشند و به آنها ارائه خدمت کنند.»

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ادامه داد: اگر به آمار شهدای سلامت نگاه کنیم، به سادگی می‌توان فهمید که این افراد همگی در ارتباط مستقیم با بیماران کرونایی قرار داشتند. از دست دادن چنین نیروهای خدومی چند عارضه در پی دارد. نخست آنکه خانواده و دوستان آنها با ضایعه فقدان آنها روبه‌رو می‌شوند. دیگر آنکه نیرویی که سال‌ها برای پرورش استعداد وی زحمت کشیده شده به ناگاه از میان می‌رود و جبران آن به سادگی میسر نیست و دست آخر فضای منفی است که در میان همکاران ایجاد می‌شود. کادر درمان هم باید با فقدان یک دوست و همکار روبه‌رو شوند و هم منتظر این باشند که آیا نفر بعدی خود آنها هستند؟»

سختی‌های خانواده کادر درمان

وی با یادآوری اینکه در ماه گذشته آمار فوتی‌ها در ایران به بالای ۴۰۰ نفر در روز رسید و تا به امروز قریب به ۲ میلیون نفر در سطح جهان به سبب این بیماری از بین رفته‌اند، گفت: برای بسیاری از مردم دوری از خانواده و قرنطینه اجباری غیرقابل تحمل است، حال در نظر بگیرید که حال خانواده پرستاران و سایر کادر درمان چگونه است.»

چلک ادامه داد: همسر و فرزندان کادر درمان باید دوری‌های طولانی‌مدت عزیزان‌شان را تحمل کنند و تازه پس از ملاقات با آنها _ چه در خانه و چه در محل کار - با فاصله زیاد تنها نظاره‌گر آنها باشند. توجه کنید که درک چنین شرایطی برای کودکان تا چه حد مشکل است.»

وی افزود: ما ایرانی‌ها عادت به دوری از یکدیگر نداریم. شما ببینید حتی کودکان ما که در خانه و بر بستر اینترنت مشغول درس خواندن هستند هم تاب ندیدن دوستان خود را ندارند. برای عبور از این شرایط، تنها راه همراهی همگانی است.»

رییس انجمن مددکاران اجتماعی تأکید کرد: این روزها همه از کادر درمان تا مردم عادی کوچه و بازار دچار افسردگی هستند. خستگی ناشی از شرایط کرونا همه را کلافه کرده است؛ رویه‌ای که به مرور سلامت روان همه و بخصوص کودکان را تهدید می‌کند. اگر دست در دست هم نگذاریم و از این بحران عبور کنیم، آثار روانی آن تا مدت‌ها _ حتی پس از اتمام همه‌گیری - گریبان‌ ما را رها نخواهد کرد.»

خستگی شفقت در پرستاران

  چلک تأکید کرد: کسانی که در حوزه درمان فعالیت می‌کنند، اغلب خودشان را فدای بیماران می‌کنند. دلسوزی و همدلی بیش از حد آنان  به خستگی شفقت» منجر می‌شود. به همین دلیل در بحران‌ها، یکی از وظایف مدیریت بحران مراقبت از کسانی است که ارائه مستقیم خدمت دارند. زندگی و کار کردن کادر درمان در یک فضای پراسترس همیشگی بدل به یک بحران فردی در میان آنها شده است.»

وی با تأکید مجدد بر خودمراقبتی عمومی برای جلوگیری از گسترش این ویروس خاطرنشان کرد: در شرایط فعلی تنها راهکار، مراقبت از خود است. خودمراقبتی باید در میان مردم ترویج شود. این روند سبب خواهد شد تا از تعداد مبتلایان کاسته شده و این بار مضاعف، آرام آرام از دوش پرستاران و کادر درمان برداشته شود.»

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران همچنین با اشاره به تأثیر کرونا بر افزایش آمار روزافزون جمعیت مراکز نگهداری سالمندان و معلولان یادآور شد: به استناد گزارش آمار شش ماهه نخست سال جاری سازمان بهزیستی، نزدیک به ۵۰ درصد از خانواده‌ها به دلیل شرایط بد اقتصادی به وجود آمده بر اثر کرونا، ناگزیر معلولان، سالمندان و یا بیماران روانی ‌خود را به مراکز نگهداری تحویل داده‌اند.»

وی ادامه داد: این در حالی است که پیش از این، مردم به هر ترتیب خواستار نگهداری عزیزان‌شان در کانون خانواده خود بودند. از طرفی یکی از نگرانی‌های ما، افزوده شدن تعداد کارتن‌خواب‌ها در درازمدت است؛ افرادی که به سبب شرایط کرونایی از کار بیکار شده، توان پرداخت اجاره‌بها ندارند و لاجرم باید به زندگی در خیابان روی بیاورند. رویه‌ای که در درازمدت هزینه مضاعفی را بر دوش سازمان بهزیستی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و به تبع آن دولت خواهد گذاشت.»

مهین داوری/منبع:آتیه آنلاین/30 آذر99



اامات مذاکره در درون

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

وزارت بهداشت دو ماه فرصت اطلاع رسانی به مردم در خصوص کرونا ویروس را از دست  داد - خبرگزاری شبستان ، رسانه حوزه دین ، فرهنگ و اندیشه

چند روز قبل در سخنانی که مقام معظم رهبری داشتند، به موضوع مذاکره در درون اشاره فرمودند که اگر می‌خواهید در بیرون مذاکره کنید، چرا در درون مذاکره نمی‌کنید؟ در این راستا، به نظر می‌رسد، الان موضوع حفظ انسجام و وحدت برای مدیریت شرایط فعلی کشور اجتناب‌ناپذیر است که مستم این است که همه ظرفیت‌های موجود داخل کشور را مبنای مذاکرات قرار دهیم و معتقدم که مذاکره اگر با ااماتش صورت نگیرد، اثربخشی لازم را نخواهد داشت. به همین دلیل یکی از اامات این است که همه مردم، گروه‌ها و قشرها دیده شوند. اام دوم، این است که ما در مذاکره منافع ملی و منافع مردم را بر هر منفعت ی و جناحی ترجیح دهیم. این امر مستم این است که مدیران ی ما به بلوغ برسند، دوراندیش باشند، کوتاه‌مدت و لحظه‌ای تصمیم نگیرند. حذف رقیب به هر قیمتی، اام مذاکره نیست. ویژگی سوم مذاکره، احترام گذاشتن به طرف‌های دیگر مذاکره است و بخشی از این احترام گذاشتن به تفاوت‌هایی که با همدیگر داریم، برمی‌گردد. این تفاوت‌ها می‌تواند در حوزه ی، اقتصادی و حوزه‌های مختلف باشد و شامل شود و ما نیاز داریم که به این موضوع توجه کنیم و به همه گروه‌هایی که به نوعی در جامعه دارند در این بخش‌ها فعالیت و زندگی می‌کنند، احترام بگذاریم. یک بخشی از این احترام گذاشتن در تصمیم‌گیری‌ها و در اقداماتی است که انجام می‌دهیم. نکته دیگری که در مذاکره مهم است و به نظر می‌رسد جزو اامات مذاکره است، این است که باید برای طرفین سهم و نقشی قائل شویم. اگر قرار باشد بر مبنای مذاکره همه چیز به نفع یک گروه یا جناح ی شکل بگیرد، طبعا این نوع مذاکرات منتج به نتیجه نخواهد شد و گاهی مواقع حتی چه بسا فاصله‌ها را بیشتر بکند. یکی از مهم‌ترین کارکردهای مذاکره این است که فاصله‌های بین جناح‌ها و مردم را کمتر کند و اگر این اتفاق نیفتد قطعا مذاکره، مذاکره اثربخشی نخواهد بود. نکته بعدی در اامات مذاکره این است که موضوعات مذاکره مشخص و شفاف باشد و موضوعاتی که اولویت‌های بیشتری دارند و می‌توانند زمینه انسجام اجتماعی و همبستگی اجتماعی را افزایش دهند و در میان مردم اعتمادسازی کنند، این نوع مذاکرات، مذاکرات خوبی است یا بخشی از اامات است. در این چند دعوایی که بین مجلس و دولت داریم و کشمکش‌هایی که انجام می‌دهند، نمی‌تواند فرآیند مذاکره را تسهیل بکنند. ما در مذاکره قرار نیست که برای طرف مقابل اهرم فشار باشیم بلکه در مذاکره مستم این هستیم که گفت‌وگو کنیم؛ گفت‌وگویی که حداقل در سطح سران منتج به آثار مثبت برای مردم باشد و بتواند اعتمادسازی کند. مردم اطمینان پیدا بکنند به مدیرانشان و تصمیماتی که در این حوزه می‌گیرند. اام بعدی در بحث مذاکره، پذیرش آن چیزی است که در مذاکرات نسبت به آن اجماع می‌شود با لحاظ حقوق همه طرف‌های مذاکره و پایبند بودن به نتایج حاصل از مذاکراتی که انجام می‌شود و این پایبندی درعمل باید خودش را نشان دهد والا بارها دیده‌ایم که می‌گوییم ما باهمیم و یک هدف را دنبال می‌کنیم» ولی فردا می‌بینیم که سروصدای دیگری بلند می‌شود.عدم پایبندی به نتایج مذاکرات اتفاقا می‌تواند بر اعتماد مردم تاثیر منفی بگذارد و این موضوعی است که یا وارد مذاکره نشوند چون اگر وارد مذاکره شوند و نتیجه نگیرند، طبیعتا تنش‌ها بیشتر خواهد شد. نگرانی‌ام از این بابت است که در نتیجه مذاکراتی که منجر به تنش می‌شود و حذف رقیب را به دنبال دارد و نتیجه مذاکراتی که برنده شدن در مذاکره به هر قیمتی، مبنا قرار می‌گیرد، گروه‌های فقیر و کم‌درآمد و محروم و نیازمند بیش از بقیه آسیب می‌بینند. گروه‌هایی که خیلی مواقع هم صدایشان به جایی نمی‌رسد. اگر قرار است که در مذاکرات این اتفاق مجدد تکرار شود، فکر می‌کنم آسیب‌پذیری قشر محروم و نیازمند به ‌شدت افزایش پیدا خواهد کرد.

منبع: رومه آرمان ملی.29 آذر 99

 


ییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران مطرح کرد؛

نگرانی از افزایش ن بی‌خانمان و کاهش سن بی‌خانمانی در آینده‌ای نزدیک/پذیرش ۵۰ درصد افراد دارای معلولیت در بهزیستی با حکم ‌قضایی طی شش ماهه اول امسال

دکتر چلک بیان کرد: اصل ۲۱ قانون اساسی می‌گوید دولت‌ها، مسئولیت دارند تا نظام و ساختار رفاه اجتماعی را بهبود بدهند، اما عدم اجرای این قوانین، شرایطی را ایجاد کرده تا هر روز فقر بیشتری بوجود آید و نااطمینانی از آینده و نبود چشم‌اندازی برای مدیریت صحیح و بهینه اقتصاد، امیدها را کمتر کرده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس - دکتر سید حسن چلک، در گفت وگو با خبرنگار ما اظهار داشت: یکی از پدیده‌هایی که عموما زاییده توسعه شهرنشینی و صنعتی شدن بویژه در جوامع درحال توسعه بوده، موضوع "بی‌خانمانی" است. در کشورهای درحال توسعه، مشکلات اقتصادی که می‌تواند برگرفته از بحران‌های طبیعی، جنگ، مشکلات ی و ضعف در نظام تأمین اجتماعی و. باشد، دست به دست یکدیگر می‌دهند تا پدیده بی‌خانمانی در جامعه گسترش یابد. متاسفانه شرایط جامعه‌مان به گونه‌ای شده است که نسبت به گذشته، بی‌خانمان‌ها مشهودتر شده‌اند. همچنین اخبار جمع‌آوری معتادین متجاهر نیز به گوش می‌رسد که بخشی از آنان را ن تشکیل می‌دهند. شهرداری تهران طی سال‌های اخیر سامان‌سراها و گرمخانه‌هایی را ایجاد کرده است که ویژه ن می‌باشد و این مسئله، یک پیام مشخص دارد مبنی براینکه "ن بی‌خانمان، در جامعه ما وجود دارند."

افزایش ۵۰ درصدی پذیرش افراد دارای معلولیت با حکم قضایی در بهزیستی
رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ادامه داد: برخی تحلیل‌ها اینگونه است که سن بی‌خانمانی در کشورمان درحال کاهش است و این افراد با یافتن راحت‌ترین اماکن به آنجا می‌پیوندند. ما نیز نگران هستیم سن بی‌خانمانی بخصوص در ن، همچنان کاهش یابد زیرا متاسفانه شرایط کنونی، زمینه‌ها برای افزایش کارتن خوابی در ایران را بوجود آورده است، همانطور که می‌بینیم افرادی در جامعه هستند که قبلا خانواده از آنها نگهداری می‌کرده اما بنا به دلایلی، دیگر تمایلی برای نگهداری آنان ندارند و نهایتا این افراد را رها و طرد می‌کنند. اخیرا سازمان بهزیستی گزارشی ارائه داد که تقریبا نزدیک ۵۰ درصد از کسانی که در شش ماهه اول امسال در مراکز توانبخشیِ بهزیستی پذیرش شده‌اند، افرادی هستند که خانواده‌ها حکم قضایی گرفته‌اند و دادگاه حکم داده است بهزیستی از این افراد طرد شده از سوی خانواده، مراقبت کند.

علت بی‌خانمانی ن چیست؟
وی افزود: این دسته از بی‌خانمان‌ها، به خیابان نیامده‌اند اما به اندازه‌ای مستأصل شدند که خانواده‌هایشان به هر دلیلی، قادر به اداره آنها نبوده‌اند و راهکار اجبار دولت و پذیرش از طریق قانون را انتخاب کرده‌اند. به دلیل حساسیتی که بخاطر شرایط فرهنگی جامعه ما روی ن وجود دارد، معمولا خانواده‌ها مقاومت بیشتری برای رها کردن آنها از خود نشان می‌دهند اما اینطور نیست که ن بی‌خانمان نداشته باشیم. علت بی‌خانمانی ن نیز به مسائلی همچون اعتیاد، فقر، بی‌سرپرستی، اختلالات روانی، داشتن معلولیت و سابقه جرم بازمی‌گردد و بحران‌های جامعه نیز هرکدام به یک شکلی می‌توانند این پدیده‌ها را گسترش بدهند.
گسترش سامان‌سراها و گرمخانه‌ها در تهران طی ۱۰ سال گذشته
 دکتر چلک، با بیان اینکه طی ۱۰ سال گذشته تا این حد شاهد گسترش سامان‌سراها و گرمخانه‌ها در تهران نبودیم، تصریح کرد: منصفانه باید بگویم اگر شهرداری تهران اقدام نمی‌کرد، کارتن خواب‌ها هیچ جا و مکانی برای ساماندهی نداشتند. متاسفانه شهرداری سایر شهرها و استان‌های کشور در این زمینه هیچ فعالیت موثری نکرده‌اند درحالی‌که مطابق قانونِ آیین‌نامه شورای عالی اداری سال ۱۳۷۸، همه شهرداری‌ها (نه فقط شهرداری تهران) مسئول ساماندهی بی‌خانمان‌ها، ولگردها و افرادی از این دست تعیین شده‌اند. البته همکاری ۱۱ سازمان دیگر نیز ضروری اعلام شده است اما عمده کار، برعهده شهرداری‌هاست و تاکنون فقط شهرداری تهران در این زمینه کار جدی کرده است. اگر شهرداری تهران نبود، هر روز باید جنازه بسیاری از کارتن‌خواب‌ها از خیابان‌های شهر، جمع‌آوری می‌شد
 سن بی‌خانمانی، کاهش یافته اس
 رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با طرح این پرسش، که آیا ظرفیت شهرداری همین قدر است؟ پاسخ داد: خیر، ظرفیت بیشتر از این هم وجود دارد. اما شهرداری واقعا در این حوزه، دست تنها است و فقط تاحدودی سیستم قضایی و پلیس هستند که با شهرداری همکاری می‌کنند. همکاران نیروی انتظامی تهران نیز همکاری لازم را دارند و علیرغم اینها، واقعیت این است که ما همچنان شاهد گسترش بی‌خانمانی ن و مردان و کاهش سن بی‌خانمانی هستیم. از طرفی وقتی چنین پدیده‌هایی بسیار مشهود می‌شوند، عادی جلوه می‌کنند و عادی‌سازی مسئله، نگرانی‌ها را بیشتر و مسئولیت‌پذیری را در قبال موضوع کمتر می‌کند
 جرائمی که ن بی‌خانمان را درگیر می‌کن
 وی درخصوص تبعات بی‌خانمانی گفت: وقتی مدت حضور افراد بی‌خانمان در خیابان‌ها افزایش پیدا می‌کند، تاثیرات منفی بیشتری پدید می‌آید و بی‌خانمانی، با جرایم دیگر همراه می‌شود. مثلا یک زن بی‌خانمان، بخاطر تامین معاش خود، ممکن است تن فروشی کند، سرقت کند، یا در توزیع موادمخدر درگیر شود - ابتدا آلوده به مصرف مواد و سپس در توزیع، از وی بهره‌کشی می‌شود - زیرا راه دیگری برایش وجود ندارد. خیابان، گذر بازار، ترمینال، پاتوق‌های موادمخدر و . جای امنی برای زندگی شبانه‌روزی ن و کودکان نیست. کلانشهرها، شهرهای زیارتی، سیاحتی و تجاری بیشتر شاهد این پدیده هستند زیرا بی‌خانمان‌ها در این مناطق می‌توانند گمنام باشند و جا و مکانی برای خود پیدا کنند
 دکتر چلک با اشاره به روندی که بر جامعه حاکم است، از افزایش بی‌خانمانی در شهرهای کوچک نیز ابراز نگرانی کرد و گفت: متاسفانه نظام خانواده در ایران مانند گذشته، ثبات و پایداری ندارد، افراد حواسشان به یکدیگر نیست، نظام رفاه و تامین اجتماعی کشور ناکارآمد است، بنابراین حتی در شهرهای کوچک باید هر روز شاهد افزایش بی‌خانمان‌ها و پناه گرفتن آنها در فضاهای بی‌دفاع شهری مانند پارک‌ها باشیم
 مبارزه با فقر، سیره پیامبر و حضرت علی (ع
 این کارشناس مسایل اجتماعی درباره علت‌های مقطعی تشدیدکننده بحران بی‌خانمانی عنوان کرد: معمولا پدیده‌های اجتماعی، تک عاملی نیستند و هریک از دلایل موثر در بی‌خانمانی در مقاطعی از زمان، بحران را تشدید می‌کنند. عمده عامل پدیدآورنده بی‌خانمانی یعنی بحران اقتصادی، می‌تواند در مقطعی از زمان، نقش تشدید کننده را بازی کند. در مقطعی دیگر، مصرف مواد مخدر می‌تواند عامل تشدیدکننده باشد و در مقطعی دیگر، مشکلات خانوادگی. اما بطورکلی، اقتصاد تاثیرگذارترین عامل است. همانطورکه پیامبر اسلام (ص) فرموده‌اند؛ فقر، همسایه کفر است.» حضرت علی (ع) فرموده‌اند؛ اگر فقر بصورت مردی درمی‌آمد، من او را می‌کشتم.» ملاحظه کنید ایشان که امام مهربانی‌هاست، در مورد فقر، چگونه با سرسختی برخورد می‌کند و کمکهای شبانه وی به نیازمندان و یتیمان، پیامی دارد مبنی براینکه هیچ حاکمی درباره فقرا نباید بی‌تفاوت باشد.» حضرت علی (ع) در عهدنامه مالک اشتر نیز نسبت به فقرا، ایتام و سالمندان تاکیدات خاصی داشته‌اند. بنابراین ما به عنوان پیروان آن امام همام، باید به پیامهای ایشان توجه کنیم. همچنین توجه به فقرا در سایر ادیان نیز مورد تاکید قرار گرفته است. اما متاسفانه علیرغم تمام ظرفیت های موجود، به دلیل سوء مدیریت در اقتصاد و رفاه جامعه، هنوز در بخش اقتصاد، درست عمل نکرده‌ایم
 وی بیان کرد: اصل ۲۱ قانون اساسی می‌گوید دولت‌ها، مسئولیت دارند تا نظام و ساختار رفاه اجتماعی را بهبود بدهند، اما عدم اجرای این قوانین، شرایطی را ایجاد کرده تا هر روز فقر بیشتری بوجود آید و نااطمینانی از آینده و نبود چشم‌اندازی برای مدیریت صحیح و بهینه اقتصاد، امیدها را کمتر کرده است. از این‌رو، هر روز باید منتظر ظهور و بروز پدیده‌های مختلف باشیم. مثلا تا ۱۰ سال قبل، "کارتن خوابی ن" و "تن فروشی نه بخاطر کسب لذت بلکه بخاطر کسب درآمد"، مسئله جدی نبود اما الان هست
 دکتر چلک در پایان به اقدامات کمیسیون اجتماعی مجلس و تشکیل کمیته آسیب‌ها اشاره کرد و گفت: گواهی میکنم رییس کمیسیون، دغدغه جدی برای انجام اقدامات مناسب دارد و مطالبه‌گری میکند اما من از ایشان خواهشی که دارم این است که فعلا به دنبال تصویب قانون جدیدی در این حوزه نباشند زیرا به اندازه کافی قانون داریم. همچنین باتوجه به شیوع کرونا و آسیب پذیری این قشر، کارتن خواب‌ها نمی‌توانند پروتکل‌های بهداشتی را رعایت کنند و هرجایی هم بروند، نگرانی گسترش ویروس را دامن میزنند. وقتی هم این افراد در مراکز ساماندهی جمع میشوند، تجمع آنها خطرآفرین است. باید بدانیم این افراد در مقابل ویروس تنهاتر و بی‌دفاع ترند. تجهیزات بهداشتی ندارند و پاتوق هایشان، مکانی برای انتقال ویروس است. آنچه مهم می‌باشد اینست که این افراد به هر دلیلی کارتن خواب شده‌اند، باید مورد حمایت جدی قرار بگیرند و به موقع شناسایی شوند. از منظر وظیفه حاکمیتی، لااقل افراد بی‌خانمان باید جزو گروه‌هایی باشند که در برنامه‌های پیشگیری از بیماری، مورد توجه ویژه قرار بگیرند. اما با حال بد اقتصادی که امروز داریم، من شخصا چشم اندازی برای کمتر شدن افراد بی خانمان نمی بینم و اتفاقا پیش‌بینی افزایش آن را دارم. امیدوارم تحلیل من اشتباه باشد اما تحلیلم اینست که بی‌خانمانی در آینده، افزایش پیدا خواهد
 گفتگو از فرزانه همت/ طنین یاس/26  آذر1399
 


گزارش ایران» از میزان مسئولیت اجتماعی و رفتار مسئولانه شهروندان در برابر کووید 19

سهم من در مقابله با کرونا؟

مهسا قوی قلب/

خبرنگار
با شیوع ویروس کرونا، مهم ترین مسأله‌ای که بعد از وظایف دولت‌ها مطرح شده، مسئولیت‌پذیری شهروندان در قبال این بیماری است. آگاهی از شاخصه‌های شهروند مسئولیت‌پذیر می‌تواند به جوامع کمک کند تا هر‌یک با انجام مسئولیت‌های فردی و اجتماعی خود در این بازه زمانی به یاری خود و دیگران شتابند، در عین حال این امر جز با همدلی دولت‌ها و شهروندان میسر نمی‌شود. بحران کووید 19، بحرانی جهانی است که در کل دنیا همه‌گیر شده و با شروع بیماری، مسئولیت‌های متقابلی را برای شهروندان به همراه آورده است؛ تنها راه خروج از بحران و بازگشت به زندگی طبیعی پیش از شیوع کرونا ویروس، این است که تک تک افراد جامعه و در کنار آن دولت‌ها به وظایف خود واقف باشند. نمی‌توان در هر مخاطره‌ای که در جامعه پیش می‌آید، دیگری را مقصر دانست و مسئولیت را از گردن خود سلب کرد، چون در این مسأله پای جان و زندگی همه شهروندان به میان آمده و باید با آگاهی و ارتقای مسئولیت‌پذیری از این بحران قرن عبور کنیم.

وم افزایش تعامل هنرمندان و اساتید دانشگاه با مردم در دوران کرونا

سید حسن چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نیز با اشاره به اینکه اولین ویژگی شهروند مسئول در برابر کرونا، افزایش آگاهی و شناخت نسبت به دستورالعمل‌های بهداشتی است، به ایران» توضیح می‌دهد: افراد نباید نسبت به آنچه به عنوان پروتکل یا دستورالعمل‌های بهداشتی ابلاغ می‌شود، بی‌تفاوت باشند.
به گفته او، ویژگی دوم عامل بودن به رعایت پروتکل‌های بهداشتی در زمینه پیشگیری و رعایت مواردی است که در این خصوص مطرح می‌شود، به عنوان مثال استفاده از ماسک، رعایت فاصله‌گذاری اجتماعی و شست‌و‌شوی دست‌ها و هر آنچه ماهیت پیشگیری از ابتلا به بیماری را دارد، از قبیل مسافرت رفتن مورد نظر است، در این میان فقط شناخت، کافی نیست؛ اگر من به عنوان یک شهروند، اطلاعات خود را در این حوزه افزایش دهم اما خودم عامل بر آنها نباشم، نشان می‌دهد مسئولیت‌پذیری به معنای واقعی وجود ندارد.

چلک در ادامه اضافه می‌کند: ویژگی بعدی رعایت مواردی است که اگر فرد، مبتلا به کرونا شد، چه کارهایی را باید انجام دهد تا احتمال ابتلا به دیگران و اطرافیان را کم کند.

این موضوع امری است که نشانگر یک شهروند مسئول در شرایط کروناست، برخی گلایه‌هایی که مسئولان دارند، این است که افراد متوجه می‌شوند که مبتلا به ویروس کرونا شده اند اما به هر دلیلی از جمله دلایل اقتصادی یا دلایل شخصی، دیگران را از ابتلای بیماری خود آگاه نمی‌کنند و بیمار شدن خود را بازگو نمی‌کنند و با پنهانکاری آنها را هم در معرض ویروس قرار می‌دهند.

 این قضیه عین مسئولیت‌پذیر نبودن در قبال جامعه و شهروندان است و می‌تواند هم درون خانه وجود داشته باشد  و هم در محیط بیرون از خانه به یک مسأله بغرنج تبدیل شود. شهروند مسئول از نگاهی دیگر کسی است که چنانچه مبتلا شد و دوره بیماری را گذراند، می‌تواند آنتی بادی در‌اختیار بیماران مبتلا به کرونا در وضعیت حاد قرار دهد. چنانچه من به هر دلیلی مبتلا شدم و دوره‌ گذار را سپری کردم، حالا می‌توانم با این کار به دیگران هم کمک کنم؛ در اینجا می‌بینیم که مسئولیت‌پذیری، فقط رعایت موارد بهداشتی و پیشگیری نیست. موضوع کمک و همدلی هم به عنوان بخش سوم در این مقوله گنجانده می‌شود.

رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در ادامه به نکته چهارم اشاره کرده و بیان می‌دارد: بی‌تفاوت بودن نسبت به دیگران در این مقوله از اهمیت بالایی برخوردار است. چنانچه فردی نیازمند وجود دارد و می‌توانیم به او کمک کنیم، نباید نسبت به خانواده یا فرد نیازمند بی‌تفاوت باشیم. اگر افراد مهارتی دارند یا توانی دارند که می‌توانند در همیاری و کمک به سایر افراد جامعه به کار گیرند نباید دریغ کنند. یک شهروند مسئول، می‌تواند به کادر درمان کمک کند، دیگری می‌تواند در قالب مسئولیت اجتماعی بنگاه‌ها از افراد درگیر و نیازمند، دستگیری کند. این موضوع هم می‌تواند نشاندهنده یک شهروند مسئول در قبال کرونا باشد. این روزها برخی اقشار نیازمند که مستأجر هم هستند، شاید توان پرداخت اجاره خانه خود را ندارند، اگر صاحبخانه‌ها در صورت نیازمند نبودن و تمکن بالای مالی، اجاره‌ها را در این شرایط سخت دریافت نکنند یا اجاره کمتری بگیرند، می‌توانند بار مشکلات افرادی را که تحت فشارهای اقتصادی شدید هستند کاهش دهند.

او درباره مشخصه دیگر شهروند مسئولیت‌پذیر بویژه در این روزهای کرونایی اظهار می‌کند: اگر بتوان برای مراقبت از مردم و شاد کردن روحیه مردم به هر شکلی کمک کرد، نباید آن را از سایرین دریغ کرد، به عنوان مثال صحبت کردن هنرمندان با مردم یا اجرای موسیقی یا در حوزه شعر و ادب، شهروندان توانمند، خوب است که ارتباطات خود را با سایر مردم افزایش دهند، همچنین اساتید دانشگاه نیز در این بازه زمانی می‌توانند بسیار مفید و کارآمد باشند. در حوزه کودک هم هنرمندان می‌توانند برای روحیه دهی به کودکان ورود کرده و در این امر یاری رسان باشند.

چلک با بیان اینکه تشویق اطرافیان و افراد به رعایت دستورالعمل‌ها و پروتکل‌ها، موضوعی است که نباید به فراموشی سپرده شود، ادامه می‌دهد: تشویق کردن دیگران به رعایت موارد بهداشتی که از سوی ستاد کرونا ابلاغ می‌شود، خود شاخصه شهروندی است که نسبت به سایرین بی‌تفاوت نیست. افراد باید با تشویق کردن، تذکر دادن، ترغیب کردن و اطلاعات درست در اختیار دیگران قرار دادن، میزان رعایت پروتکل‌های بهداشتی توسط سایر شهروندان را تا اندازه قابل‌توجهی افزایش دهند.

منبع: رومه ایران 19 آذر 99



یادداشت شرق:

وحدت» نیاز جامعه کنونی

سید حسن چلک

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 

در ایام سال نوی میلادی قرار داریم.در ابتدا عید کریسمس را تبریک می گویم.اما این مناسبت را بهانه می کنم تا به یک نکته کوتاه اما مهم اشاره کنم و آن هم ضرورت وحدت یا اتحاد است.حکایتی هست با این مضمون که آورده‌اند كاروانی به حاكمی شكایت بردند كه دو راهزن كاروان صد نفری ما را غارت كردند. حاكم با تعجب پرسید: چگونه صد نفر از عهده دو تن برنیامدند؟ یكی از آنان در پاسخ گفت: آنها دو نفر بودند همراه، ما صد نفر بودیم تنها. قرآن کریم به مسئله اتحاد» از دیدگاه اجتماعی نگریسته و بر اهمیت اتحاد میان جهانیان، ادیان، مسلمانان و .تاکید کرده است و برای ایجاد و حفظ چنین یگانگی، ارسال پیامبران الهی را در ادایان مختلف ارسال کرده است. طبق بررسی های انجام شده توسط محققین، این موضوع آنقدر اهمیت دارد تا جایی که  قرآن از وحدت(اتحاد) به صورت نعمت بزرگ» سخنی به میان آورده و از مومنان خواسته است تا تلخی و خطر آفرینی دوران تفرقه را از یاد نبرند و به یاد داشته باشند که چگونه خداوند میان آنان انس و الفت برقرار ساخت. نکته ایی که در  آیه 103 سوره مبارکه آل عمران این چنین به آن تصریح شده استواذکروا نعمت الله علیکم اذ کنتم اعداءاٌ فالّف بین قلوبکم». امروز هم بیش از هر زمانی به وحدت نیاز داریم . هم در جامعه جهانی برای برون رفت از مشکلاتی که جامعه انسانی را تهدید می کند که کرونا یکی از این مشکلات است و هم در فضای داخلی کشور. من فکر می کنم شکوه و عزت و سربلندی هر کشوری در وحدت بین مسوولین و  مردم است چرا که وحدت اقتدار می آفریند و می تواند پشتوانه محکمی در مقابل هر مشکلی باشد.به همین دلیل وحدت از جمله ضروریات زندگی اجتماعی محسوب می شود.طبق مطالعات انجام شده موضوع وحدت و بحث از آن سابقه ای به قدمت زندگی بشر دارد، بشر آن گاه که پا به عـرصه وجـود گـذاشت و روحیات و نیازهای اجتماعی خود را درک کرد و فهمید که برای رسیدن به سعادت باید بـا هـمزیستی، همکاری، همدلی و همراهی، محبت و برادری با دیگر همنوعان خود رفتار نماید، خود را نیازمند به مـوضوع وحـدت دیـد. این نیازمندی باعث شد که در طول تاریخ و در ادوار مختلف حیات بشری، آثار متنوعی توسط مکاتب مـختلف فـکری درباره وحدت و ابعاد نظری و عملی آن به رشته تحریر درآید.چرا که انسان به خوبی بهاین درک ونتیجه رسیده است که  به تنهایی نمی تواند هـمه نـیازهای زنـدگی اش را برآورده کند و به مشارکت دیگران برای رفع آنها نیازمند است و این نیاز، انسان را بـه تـشکیل زندگی اجتماعی ناگزیر ساخته است.در سایه این وحدت در هر جامعه است که  شاهد مسوولیت پذیری بیشتر و انسجام اجتماعی بیشتر و همبستگی اجتماعی خواهیم بود که همه این ها می تواند پشتوانه بزرگی برای پیشرفت و توسعه باشند. البته ممکن است عده ایی از افراد در سایه تفرقه و نفاق بتواند  بطور موقت به خواسته های غیر انسانی  خود برسند ولی بدون شک این راهی  که انتخاب می کنند چیزی جز آسیب رساندن به دیگر انسان ها نخواهد بود.موضوعی که به نظر می رسد با فطرت انسانی تناسبی نداشته باشد و در هیچ یک ازادیان الهی بر آن(نفاق) تاکید نشده است.

امروز ما هم در شرایطی قرار داریم که بیش اپر هز زمانی باید مراقب باشیم تا زمینه ها رابرای اتحاد ویکدلی فراهم کنیم و به خاطر ملاحظات مختلف راه را بر تفرقه باز نکنیم و وحدت را جایگزین خوبی برای خروج از شرایط اختلافی قرار دهیم تا آرامش بیشتری را به جامعه برگردانیم.بقول شلعر نامی صایب تبریزی:چون پل ز سیل حادثه از جا نمی روند/جمعی که بسته اند میان در میان هم».چرا که اتحاد و با هم بودن از مصالح اجتماعی زندگی بشر است. نمی دانم با چه زبانی گفته شود همه ما به این درک می رسیم در سایه وحدت است که قوی می شویم.اینکه شعار سال 2021 فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی هم با عنوان همبستگی اجتماعی و اتحاد جهان تعیین شده است از منظر ما مددکاران اجتماعی نشانه ایی دیگر از ضرورت این موضوع در جامعه و حوزه اجتماعی است. بپذیریم که به اتفاق جهات می توان گرفت.منبع: رومه شرق/7 دی 99

 


بادداشت:

پرهیز از تقابل و دوگانه‌سازی»


سیدحسن ‌چلک

 رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 

در هـــر کـــشوری در طــول تــاریخ افرادی هستند که به دلیل توانمندی‌ها، ظرفیت‌ها، هنر، قابلیت‌ها و کارهایی که انجام دادند، مورد توجه عموم مردم هم در زمان حیات‌شان یا بعد از حیات‌شان قرار می‌گیرند و هوشمندی هر کشوری به این است که ظرفیت‌ها و قابلیت‌های این افراد را به فرصتی برای همبستگی اجتماعی بیشتر در جامعه و همچنین به فرصتی برای بالا بردن سرمایه اجتماعی و احساس تعلق در آن جامعه، تبدیل کند و کشور ما هم از این قضیه مستثنا نیست. آدم‌های بزرگی در طول تاریخ آمدند و در حوزه‌های مختلف کار کردند که گاهی مواقع برای عموم مردم و گاهی برای بخشی از مردم، وجودشان ذی‌قیمت بود و حفظ حرمت‌شان برای طرفداران‌شان مهم و ضروری است و خیلی مواقع این افراد می‌توانند عاملی برای وحدت و همبستگی، هم در حیات‌شان و هم بعد از حیات‌شان باشند. طی یکی، دو سال گذشته هنرمندان، اساتید، صاحب‌نظران و دانشمندان زیادی را از دست دادیم که طبیعتا جایگزین کردن‌شان هم کار سخت و دشواری خواهد بود و زنده نگه داشتن یاد و نام‌شان می‌تواند انگیزه‌ای باشد برای دیگران که تلاش کنند تا به نقطه‌ای مثل همین بزرگوارانی که طی چند وقت اخیر از دست دادیم، برسند. هم شهید فخری‌زاده و هم استاد شجریان که هرکدام‌شان به دلیل قابلیت‌ها، توانمندی‌ها و ویژگی‌هایی که در حوزه علمی و هنر داشتند، مخاطبان و طرفداران خاص خودشان را داشتند و دارند و خواهند داشت. لذا هیچ چیزی نباید زمینه‌ای را فراهم کند که تقابل بین دو نفر صورت بگیرد. به هر دلیلی با اخباری که طی روزهای گذشته مبنی بر اینکه خیابان شجریان به شهید فخری‌زاده را عده‌ای رفتند و تغییر دادند، پخش شد- نمی‌دانم مصوبه هست یا نه- گرچه ظاهرا در شورای شهر آنطور که اعلام کرده بودند، خبری از مصوبه جدید نبود اما تقابل ایجاد نکنیم، واقعیت این است که امروز بیش از هر زمانی باید تلاش کنیم که تنش‌ها و اختلافات را بیشتر نکنیم. بیشتر هر زمانی به وحدت و انسجام و همبستگی نیاز داریم. گاهی مواقع یک رفتار به ظاهر ساده و کوچک ما می‌تواند فاصله‌های بین مردم و گروه‌های مختلف را بیشتر بکند که همه اینها می‌تواند برای امنیت کشور، تهدید باشد و زمینه‌ای باشد که سرمایه اجتماعی کاهش پیدا کند. به نظر می‌رسد باید اجازه دهیم اگر هم قرار است اتفاقی در هر حوزه‌ای بیفتد، طبق روال قانونی خودش باشد. همانطوری که نامگذاری خیابان‌ها یک روالی در کشور دارد و باید مراحلش طی شود، همانطور هم حذف یک نام از یک خیابان باید همان روال را طی کند. فکر می‌کنم اگر تدبیر کنیم و نگذاریم بعضی موضوعات کوچک، بحران‌ها را در جامعه ایجاد کند، کمک بزرگی کرده‌ایم. همیشه می‌گویم گاهی مواقع اگر کسی را دوست دارید، آن کار را برایش نکنید! درحقیقت گاهی مواقع اگر کاری نکنیم، کمک بیشتری به آن فرد انجام می‌دهیم. خواهشم به عنوان یک شهروند کوچک جامعه بزرگ ایرانی و مردم فهیم ایران این است که شرایط را درک کنیم. از دوگانه‌سازی و تقابل‌ها چیزی عاید مردم و جامعه نخواهد شد جز اینکه وقت و انرژی‌مان را برای موضوعاتی بگذاریم که واقعا ارزشش را ندارد. به حرمت مردم هم که شده، از تقابل‌سازی و دوگانه‌سازی پرهیز بکنیم.

منبع: رومه آرمان ملی.شماره 904/6 دی 99

 


ضرورت حضور نیروهای مددکاری اجتماعی در بلایا

تهران- ایرنا- رئیس انجمن مددکاری ایران با اعلام آمادگی حضور و مداخله مددکاران اجتماعی هنگام بلایا و بحران ها از سازمان مدیریت بحران خواست تا نسبت به آموزش تکمیلی و بهره گیری از پنج هزار نیروی این انجمن اقدام کند و گفت: حضور نیروهای مددکاری اجتماعی در بلایا و بحران ها ضرورت دارد.

سیدحسن چلک در گفت و گو با خبرنگار ایرنا به مناسبت روز ایمنی در برابر زله و کاهش اثرات بلایای طبیعی امروز جمعه افزود: بعد از تشکیل سازمان مدیریت بحران به استناد قانون مجلس در دستورالعمل بازتوانی روانی و اجتماعی، خدمات مددکاری اجتماعی جایگاه مشخصی را داشته است و شرح وظایف انجمن مددکاری اجتماعی مشخص شد. در قانون جدید نیز که تصویب شد و کاری که سازمان مدیریت بحران به پژوهشکده سوانح طبیعی واگذار کرد، انجمن مددکاری اجتماعی درگیر این موضوع بود. به گونه ای که توجه به خدمات اجتماعی دیگر به عنوان بخش حاشیه ای و ضمیمه نیست.

وی تاکید کرد: این توجه، ضرورتی است که باید به آن دقت شود و نقشی که مددکاران اجتماعی در بلایا دارند در بازتوانی اجتماعی، دسترسی به منابع، ارتباط بین اعضای خانواده، هماهنگی های بین بخشی، نیازسنجی، مشکل یابی و نقش های متعددی که مددکاران اجتماعی می توانند انجام دهند، باید مورد توجه قرار گیرد. این توجه را هم مردم و هم سازمان های دولتی مرتبط باید داشته باشند.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران گفت: مردم و سازمان های دولتی باید آمادگی ارائه خدمات اجتماعی در بحران را متناسب با گروه های در معرض خطر داشته باشند بنابراین ظرفیت سازمان های غیردولتی و انجمن های مرتبط در این حوزه باید مورد نظر و استفاده قرار گیرد چراکه این ظرفیت های تخصصی می توانند به مردم و سازمان های دولتی کمک کند تا دسترسی به خدمات اجتماعی را افزایش دهند.

چلک خاطرنشان کرد: اگر ما از این بخش خدمات غفلت کنیم، عوارض روانی و اجتماعی ماندگار آن در آینده خود را بیشتر نشان خواهد دهد.

وی با بیان اینکه معمولا در بحران ها، نگران درباره افسردگی های پس از حادثه و درخود فرورفتن های افراد وجود دارد، افزود: علاوه بر این یکی دیگر از نقش های مددکاران اجتماعی که می توانند در این حوزه ایفا کنند، کمک به ارائه کنندگان خدمات در این شرایط در موضوع خودمراقبتی مراقبین است و نمیتوان  ظرفیت متخصصان حوزه های اجتماعی را در این بخش نادیده گرفت.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران گفت: امیدواریم که سازمان مدیریت بحران به عنوان سازمان هماهنگ کننده در این حوزه، هوشمندی بیشتری برای بهره گیری از این ظرفیت ها و نهادینه کردن خدمات اجتماعی و هماهنگی بین بخشی به خرج دهد. چراکه هرچه این خدمات با هماهنگی و به موقع انجام شود، خدمات می تواند فراگیری و پوشش بیشتری داشته باشد و طبیعتا مردم از این ظرفیت های تخصصی بهره مند خواهند شد. چلک اظهار داشت: انجمن مددکاری اجتماعی ایران این آمادگی را دارد که در حوزه ارائه خدمات اجتماعی مانند گذشته کمک کند اما این به سازمان مدیریت بحران بازمی گردد که چقدر بتواند از این ظرفیت ها به درستی استفاده کند که به معنای هوشمندی آن است.

وی یادآور شد: انجمن مددکاری اجتماعی ایران در ۲۷ استان شعبه دارد و انتظار ما این است که سازمان مدیریت بحران کمک کند تا بیش از پنج هزار اعضای وابسته به این انجمن بتوانند دوره های آموزشی تکمیلی مداخله در بحران و حمایت های اجتماعی را سپری کنند.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران اضافه کرد: همچنین لازم است سازمان مدیریت بحران کمک کند منابع لازم برای تربیت نیروی تخصصی در این حوزه را تامین کند تا این افراد هر زمانی که بحران اتفاق افتاد، حضور پیدا کنند.

چلک افزود: نیروهای تخصصی و مددکاری اجتماعی نیاز به ۳۰ درصد آموزش های تخصصی مداخله در بحران های طبیعی و غیرطبیعی دارند و آموزش آنها می تواند ظرفیت مانا و پایداری برای کشور ایجاد کند.

وی گفت: این نیروها اگر در هر استانی آموزش ببیند می توانند در بحران ها مداخله کنند چراکه فرهنگ و ظرفیت های بومی و محلی را می شناسند و در برقراری ارتباط می توانند کمک کنند؛ ضمن آنکه هزینه ارسال نیرو به مناطق بحران زده را تحمیل نخواهند کرد و در محل حضور دارند و این هوشمندی سازمان مدیریت بحران است که از این ظرفیت استفاده کنند.

حضور امدادگران و ارسال کمک ها از سراسر جهان گویای این موضع است که بخشی از آن مربوط به تخریب ساختمان و بخشی به خاطر جمعیت بالای انسانی بود. بازماندگان این حوادث یکی از بخش هایی که در بلایای طبیعی باید مورد توجه قرار می گرفت و بگیرد موضوع حمایت های روانی و اجتماعی است و طبیعا در حوزه اجتماعی خدمات مددکاری اجتماعی از اجزای اجتناب ناپذیر خدمات در این حوزه به شمار می رود اپرچه در زله بم این موضوع خیلی مورد توجه نبود و بیشتر به امداد و نجات پرداخته شد

 رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در ادامه به مناسبت امروز جمعه به نام روز ایمنی در برابر زله و کاهش اثرات بلایای طبیعی با اشاره به زله بم و اهمیت جایگاه حمایت های اجتماعی در بلایای طبیعی گفت: وقوع بحران ها به شکل های مختلف تقریبا در طول تاریخ حیات بشر یک موضوع غیرقابل کتمان است. بحران ها با زندگی بشر عجین شده اند. از جمله این بحران ها که معمولا تجربه زیادی در جوامع مختلف از جمله ایران می شود زله است.

چلک خاطرنشان کرد: هنگامیکه صحبت از زله می شود از زله بم با ۴۰ هزار فوتی به عنوان وحشتناک ترین زله یاد می کنند و هنوز که هنوز هم آثار آن زله وجود دارد که کشور و حتی جهان را تحت شعاع قرار داد. اما در موضوع بم این احساس نیاز به ارائه خدمات مددکاری اجتماعی در بلایا بیش از گذشته خود را نشان دهد.

وی با اشاره به حضور خود در حادثه بم برای ارائه خدمات و بررسی وضعیت یا آموزش مددکاران اجتماعی، ادامه داد: ما اگر در حوادث شبیه بم خدمات سلامت امداد و نجات و ساخت و ساز را انجام می دهیم نباید از خدمات مددکاری اجتماعی غافل شویم و این مساله حین و پس از بحران، ضرورتی اجتناب ناپذیر است.

رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران تاکید کرد: اگر خانه ای را می سازیم، آماده پذیری فرد برای حضورمستقل در جامعه و کمک به بازتوانی اجتماعی او، موضوع لازمی است که مورد توجه قرار بگیرد.


آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

انجام پروژه هایdatabase redphone هنرخیابانی داستان راستان من petbahicca Henry's site ساعت مچی زنانه مارک و برند مجلسی، اسپرت و فانتزی روبات سنجاب ، @sanjbob17bot، کار، استخدام، کاریابی، شغل، مشاغل، رزومه، جستجو، آگهی، فرصت، کارمند، مهندس، کارشناس، نیروی انسانی، منابع انسانی، کا شکار و طبیعت ایران lost-cat