رومینا قربانی فقرعاطفی
میزگردمجازی ایران برای برسی ابعاد حقوقی و اجتماعی قتل ناموسی دختر تالشی
مهساقوی قلب
خبرنگار
حادثهتلخ و وحشتناک قتل رومینا، دختر گیلانی فضای اجتماعی را بسیار متأثر و ملتهب کرد ودر عین حال هم واکنشهای شدید و دردناکی را به دنبال داشت. بسیاری از صاحب نظرانمعتقدند ریشه این اتفاق به ابهام در تبیین دختر و پسر است که بعضاً جنبه ناموسیپیدا میکند. پرواضح است، دلایل و چرایی این مسائل باید واکاوی شده و ازجنبههای جامعه شناسی و حقوقی مورد کنکاش قرار گیرد. از طرفی هم قطعاً نبوداورژانس اجتماعی و پایین بودن میزان آگاهیهای مردم بویژه در حاشیهها و محلات، درافزایش پدیدههای فاجعه باری مانند قتلهای ناموسی تأثیر مستقیم دارد. به همینبهانه با حضور عبدالصمد خرمشاهی حقوقدان، سیمین کاظمی جامعهشناس و سید حسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، میزگردی از طریق ویدئوکنفرانسبرگزار کردیم که میخوانید:
درابتدا باید بدانیم که اساساً قتل ناموسی چیست و چه اهمیتی دارد؟ چرا در کشور ماچنین قتلهایی تا این اندازه آمار بالایی دارد؟
سیمینکاظمی، جامعهشناس: قتل اشکال مختلفی دارد، یکی از انواع قتلها، قتل ناموسی است.در حاشیهها و محلات پیرامونی، شاهد کنترل کردن، محدود و محروم کردن ن ازبسیاری حقوق خود توسط مردان هستیم. هر یک از این محدودیتها و محرومیتها میتواندبه نوعی جرم تلقی شود اما متأسفانه در کشور ما تنها وقتی که این اعمال منجر به قتلمیشوند، جرم شناخته میشوند. آنچه که واضح است، این است؛ خشونتی که مرتبط باناموس است، به قتل محدود نمیشود. خشونت جسمی، کلامی و عاطفی با زن هیچ کدام جرمانگارینشده و مفهوم ناموس و آبرو هنوز هم در کشور کاربرد دارد. در مواردی دیده میشود کهدر برخی مناطق از تولد نوزاد دختر جلوگیری میشود.
یعنیبه چه صورت از تولد نوزادان دختر جلوگیری میشود؟
دیدهشده در مناطقی از کشور آمار تولد پسران به نحو غیر معمولی از دختران بیشتر است، پساز تحقیقات به عمل آمده مشخص شد با انجام آزمایشات در ماههای اول بارداری و مشخصشدن جنسیت جنین، با اقدام به سقط جنین با استفاده از ابزارهای مختلف از تولد نوزاددختر جلوگیری میشود تا تعداد پسران در آن منطقه بیشتر شود و نوزادان پسر که بهاصطلاح آنها باعث سربلندی پدر و مادر هستند، به دنیا بیایند.
آیاقتلهای ناموسی در جوامع رو به رشد مانند کشور ما، آمار بالاتری دارد؟
درجوامع غربی و در قلب کشورهای متمدن هم قتلهای ناموسی اتفاق میافتد. البته اینامر بیشتر در میان مهاجرانی اتفاق میافتد که هنوز با فرهنگ جامعه میزبان نتوانستهاندتعامل برقرار کنند. در میان شهروندان کشورهای پیشرفته هم گاهی دیده میشود کهافراد این حق را به خود میدهند که رفتار ن بخصوص رفتار جنسی آنها را کنترلکنند. ولی آمار قتلهای ناموسی در این کشورها بیشتر مربوط به مهاجران میشود.البته در فضای مجازی هم خشونتهای مبتنی به ن در جوامع مختلف دیده میشود. همانطوری که هر از گاهی میبینیم زیر پست هنرپیشههای زن، خشونتهای کلامی کاملاً بهوضوح دیده میشود.
باتوجه به اتفاقات اخیر و قتل رومینا که همین چند روز پیش اتفاق افتاد، واقعاً چهکاری در عمل میتوان کرد؟ رفتاری که شعارگونه نباشد بلکه به صورت عملی بتواند درپایین آمدن آمار قتل ناموسی مؤثر واقع شود؟
متأسفانهدر این زمینه خلأهای قانونی زیادی وجود دارد. به نوعی میبینیم که برخی در حاشیههاو محلات حاشیه ای تصور میکنند که مرد حاکم زن و فرزندان است و در واقع ن جنسدوم هستند. با اصلاح قوانین و تصویب قوانین جدید میتوان از ناموسپرستی و کنترلرفتار ن توسط مردان تا اندازه قابل توجهی کاست. البته در اجتماعات محلی نیازمنداستحاله و دگرگونی هستیم. در اجتماعاتی که فرم پدرسالاری در آنها حکمفرماست، ناچارهستیم با دگرگونی فرهنگی به سوی نظامی مبتنی بر حفظ کرامت انسانی زنها گامبرداریم. لازم است در جامعه بیشتر درخصوص مشکلات ن صحبت شود تا به یک نظم مبتنیبر عدالت و برابری جنسیتی برسیم؛ قطعاً با حرف و سخنرانی صرف نمیتوان به اینخواسته ن جامه عمل پوشاند، بلکه باید با فراهم کردن زیرساختها و زمینههایلازم هم در ابعاد اجتماعی و هم در ابعاد اقتصادی به این امر مهم، تحقق بخشید.
بایدخطرات بازگشت رومینا
بهخانه مورد تحلیل قرار میگرفت!
بهاعتقاد کارشناسان، در بحث قتل رومینا و بهطور کلی قتلهای ناموسی، اگر اورژانساجتماعی حضوری فعال داشت، کار به اینجا کشیده نمیشد و چه بسا رومینا هم هنوز زندهبود. تصور میشود که حضور اورژانس اجتماعی بیشتر در محیطهای شهری شناخته شده و درمحلات و حاشیهها زیاد فعال نیستند. اورژانس اجتماعی چند سال است که فعالیت خود راآغاز کرده؟ میتوانید به اختصار تاریخچهای از فعالیت این سازمان بدهید؟
سیدحسن چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران: ماجرای قتل رومینا که همه از شنیدنآن متأثر شدیم، نه اولین قتل ناموسی در کشور است و نه آخرین آنها. این موضوعاتجهانشمول هستند اما در برخی موارد، اتفاقات تلخی مانند حادثه رومینا، رسانهای میشوندو در نتیجه اذهان عمومی و رسانهها نسبت به آن حساسیت بیشتری از خود نشان میدهند.با توجه به سؤالی که مطرح کردید، اورژانس اجتماعی از 22 سال پیش یعنی در سال 1378در سازمان بهزیستی کشور، راهاندازی شد و اتفاقاً متولی تأسیس این سازمان هم خودمبودم. یکی از مهمترین اهداف ما هم، تقویت مداخلات روانی قبل، حین و بعد ازمداخلات قضایی است و طبعاً گروههای هدف متعددی را دربر میگیرد، در حال حاضر دراورژانس اجتماعی، شاخههای متعددی از جمله مرکز مداخله در بحران، پایگاه خدماتاجتماعی، خط تلفن 123 به صورت شبانه روزی و حضور روانشناس با خودروی مشخص سازماندر محل به صورت فعال در استانهای مختلف کشور خدمترسانی میکنند.
چراوقتی رومینا درخواست کرد که در خانه امنیت جانی ندارد، او را به اورژانس اجتماعیتحویل ندادند؟ اگر این کار را میکردند، رومینا هنوز زنده بود. آیا اورژانساجتماعی در این ماجرا کوتاهی نکرده؟
بایدقاضی پرونده، همکاران ما را در جریان قرار میدادند تا سریع با حضور در محل به کمکرومینا بشتابیم، اما این اتفاق نیفتاد. اگر قاضی بگوید که همکاران ما نمیدانستندکه باید اورژانس اجتماعی را مطلع کنند به هیچ وجه قابل پذیرش نیست، زیرا آییننامهاورژانس اجتماعی در 27 استان کشور وجود دارد. احتمالاً درخصوص داستان رومینا، قاضیاحساس کرده که پدر به فرزند خود آسیب وارد نمیکند و چنانچه بچه را به آغوشخانواده بازگردانند، هم بچه در امان است و هم سر و صداها زودتر میخوابد. موضوعاین است که اصلاً و به هیچ عنوان، دادگستری به اورژانس اجتماعی درخصوص پروندهرومینا اطلاعی نداد. این در حالی است که پرونده رومینا در جریان بود و رومینا همعاجزانه از دادگاه درخواست میکرد که او را به خانه پدری بازنگردانند، زیرا میدانستکه امنیت جانی ندارد و ممکن است پدرش او را بکشد. عملاً درخصوص این پرونده،اورژانس اجتماعی به هیچ عنوان کوتاهی نکرده چون درخصوص هر پروندهای باید قاضی مارا در جریان بگذارد تا بتوانیم وارد عمل شویم. اگر به ما اطلاع داده میشد و دستما درخصوص کمک به رومینا باز بود، الان رومینا زنده بود.
بهنظر شما در موضوع رومینا چه کسی مقصر بود و کلاً در موارد اینچنینی قاضی از کجاباید مطمئن شود که نباید دختر را تحویل خانواده دهد؟
درموضوع رومینا و شرایطی که داشت باید در وهله اول تحلیل ریسک انجام میشد. یعنیباید خطراتی که با بازگرداندن رومینا برای او ممکن بود، اتفاق بیفتد مورد ارزیابیقرار میگرفت. محل زندگی رومینا محیط کوچکی بود و فشار اجتماعی بر خانواده اوبسیار بالا بود تا جایی که عموی خانواده گفته بود که اگر خودتان فکری برای رومینانکنید، خودم دست به کار میشوم و تکلیفش را روشن میکنم، بحث کاملاً ناموسی بود وخانواده تحت فشار زیادی قرار داشتند و کاملاً میشد پیشبینی کرد که بازگشترومینا، امنیت جانی او را به خطر میاندازد. نکته دوم این است که با توجه به آییننامههیأت دولت، همکاران قضایی و نیروی انتظامی باید از ظرفیت همکاری با اورژانساجتماعی استفاده میکردند، مضاف بر این مسأله، در چنین مواردی قضات اجازه دارندافراد را به محلهای امن ارجاع دهند. با توجه به اینکه کاملاً مشهود بود فضای خانهناامن است و با توجه به موارد یاد شده، منطقیترین تصمیم این بود که زمان بازگشترومینا به خانه به تعویق بیفتد. در زمینه پرونده رومینا، با نگاهی به قانون سال 92که در خصوص کودکان بدسرپرست و بیسرپرست است، هم میبینیم که رومینا باید بهاورژانس اجتماعی تحویل داده میشد تا مددکاران زمینه را برای تأمین امنیت او فراهممیکردند و به اصطلاح زمان خریداری میشد تا با ارتباط مستمر با خانواده رومینا،هم افراد خانواده آرام شده و هم از بروز رفتارهای پرخاشگرانه جلوگیری میشد. حتیدر بدترین حالت اگر به هر دلیلی شرایط برای بازگشت رومینا مساعد نبود، در مراکزبهزیستی مانند خانههای امن، خانه سلامت یا مراکز شبانه روزی کودکان با هماهنگیقضایی از او نگهداری میشد. در این خصوص قانون حمایت از کودکان و نوجوانان که درهفته جاری ابلاغ شد نیز میتواند کمککننده باشد. بررسی در زمینه این لایحه از سال90 شروع شده و در آن ذکر شده که اگر مددکاران اجتماعی تشخیص دهند که در مواردیاحتمال بروز خطر یا بزه وجود دارد، میتوانند بدون حکم قضایی ورود کنند، البته بعداز 12 ساعت باید مورد مربوطه را به دادستانی گزارش دهند. به اعتقاد من، قانونمذکور میتواند فرصتی برای دسترسی آسانتر مردم به خدمات حوزه اورژانس اجتماعیفراهم کند.
قانون، به تنهایی مشکل قتلهای ناموسی را حل نمیکند
همهبر این باور هستیم که درخصوص قتلهای ناموسی در قانون نقص وجود دارد و با اصلاحقوانین قدیم یا تصویب قانون جدید در حوزه کودکان و نوجوانان هم از آسیبهای مختلفجلوگیری میشود و هم از آمار قتلهای ناموسی کاسته میشود. نظر شما در این خصوصچیست؟
عبدالصمدخرمشاهی، وکیل و حقوقدان:در مورد قتل رومینا و در کل قتلهای ناموسی، باید بهپیامدها و حواشی این قضیه پرداخته شود. مسأله این است که صرف واکاوی قانون، مشکلاتحل نمیشوند. البته واضح و مبرهن است که در حقوق کیفری کشورها و در نظام کیفریاغلب کشورهای دنیا، قتل یکی از بزرگترین جرایم محسوب میشود. هیچ جامعهای از قتلدفاع نمیکند. در همه کشورها وقتی انسانی کشته میشود، مردم عکسالعملهای زیادیاز خود نشان میدهند. در قانون مجازات اسلامی هم چنانچه بدون اجازه شرع و قانونانسانی کشته شود و اولیای دم رضایت نداده و تقاضای قصاص کنند، فرد قطعاً قصاصخواهد شد، مگر در مواردی که عمل قتل توسط ولی دم انجام شده باشد، مانند قتل رومیناتوسط پدرش. ماحصل صحبت حقوقدانان، این است که قتل، سلب حیات انسان دیگری است وبدون مجوز قانون و شرع، امری نابخشودنی است.
بهعنوان یک حقوقدان و فعال حقوق بشر، آیا درخصوص قتلهای ناموسی تاکنون اظهار نظریبه وضوح داشتهاید؟ با توجه به اینکه این قبیل قتلها در کشور ما آمار قابل توجهیرا به خود اختصاص داده چرا قانون در جهت کاهش این آمارها تاکنون ورود نکرده است؟
اتفاقاًدر سال 1383 در مورد قتلهای ناموسی مطلبی نوشتم و در آن متذکر شدم که در این قضیهفقط نباید به ابعاد حقوقی پرداخته شود، بلکه باید از ابعاد فرهنگی ریشهیابی اصولیانجام شود. ناگزیر هستیم که در این حوزه فرهنگسازی داشته باشیم، دلایل ارتکابجرم، ریشه در علل و عوامل فرهنگی دارد. به عنوان مثال فقر فرهنگی و فقر مالیتوأمان با هم میتوانند از عمده دلایل این ناهنجاری در جامعه باشند. امکان ندارددر جامعه مرفهی زندگی کنیم و در واقع جامعه از سطح اقتصادی بالایی برخوردار باشد،ولی با افول فرهنگی همراه باشیم. نمیشود جامعه مرفه باشد و در عین حال بی فرهنگهم باشد. همان طور که اشاره کردم، در سال ۸۳ وقتی با حدود ۴۰ فقره از قتلهایناموسی در آن سال مواجه شدیم، سعی کردم زنگ خطر را به صدا دربیاورم که متولیانفرهنگ قبل از قانونگذاری به فکر رفع علل و عوامل فرزندکشی باشند. فرزندکشی، معضلیاست که فقط به جامعه و کشور ما محدود نمیشود، بلکه در جوامع دیگر و کشورهای دیگرمانند عراق، پاکستان یا هندوستان هم چنین قتلهایی اتفاق میافتد. البته در کشورما، افکار سنتی و مدرن با یکدیگر وجود دارد و در جاهایی هم با هم برخورد دارند ودر برخی جاها با هم تلفیق شده و سبب ایجاد مشکلاتی میشود.
یعنیدر واقع اصلاح یا تصویب قانون نمیتواند در حل این مسأله کمکی کند؟
نمیتوانگفت که به صورت قطع، تصویب قوانین به روز میتواند جلوی آمار قتلهای ناموسی رابگیرد یا از تعداد آنها کم کند. به نظر من اگر ماده 301 قانون مجازات اسلامی راپاک کنیم و بگوییم که از امروز پدری که دست به فرزندکشی میزند، نیز قصاص میشود،باز هم باید از خود بپرسیم که آیا آمار فرزندکشی یا دخترکشی پایین میآید یا خیر.من که به شخصه فکر میکنم این قضیه تأثیر کمی دارد. پس از تصویب قانون حمایت ازحقوق کودکان در سال 1381 تا چه اندازهای این قانون اوضاع نابسامان کودکان راسامان بخشیده؟ همان طور که در خیابانها میبینیم، آمار کودکان رها شده در همینتهران کم نیست.
نظرشما در مورد لایحه حمایت از کودکان و نوجوانان چیست؟ آیا آن لایحه هم نمیتواندکمک کننده باشد و جلوی قتلهای ناموسی را بگیرد یا حداقل از آمارها بکاهد؟
بهاعتقاد من هر مردی در ایران پدری کوچک به نام پدر رومینا در درون خود دارد که باآن در حال زندگی کردن است. شاید در ظاهر جامعه مدرن شده باشد، اما در باطن آنقدریپیشرفت نکرده و مردان مخصوصاً در محلات پیرامونی و حاشیهها نمیتوانند آزادیهایلازم را به همسر و فرزندان دهند. وقتی صحبت از قتلهای ناموسی میکنیم، از شاخهایاز قتلهای خانوادگی سخن میگوییم. متأسفانه در جامعه ما بازخوردها، لحظهای ومقطعی هستند. حتماً باید اتفاقی رخ دهد بعد همه به فکر بیفتند. در این مقوله، شایداندکی قانون در این قضیه، تأثیرگذار باشد، ولی همه ماجرا این نیست. به عنوان مثالتصویب قوانین لوکس و شیک که با جامعه همخوانی ندارند و به لحاظ فرهنگی با بستر جامعههماهنگ نیستند، نمیتوانند تأثیر مثبتی در کاهش یا حذف جرائم داشته باشند؛هرچند ناگفته پیداست که قوانین باید به روز باشند و به اقتضای زمان و مکان تغییرکنند. وقتی آمار فرزندکشی در سال 1388 اینچنین فاجعهبار است، پی میبریم که کاراز زیربنا مشکل دارد و باید ساختارها درست شوند. در فصلنامه پژوهشی – تحقیقاتینیروی انتظامی نیز که در مهرماه سال 88 چاپ شد، اشاره شد که 30درصد قتلهایی که درکشور اتفاق میافتد، خانوادگی است، در این میان چه بسا آمار فرزندکشیها بیشترباشد، چون در خیلی از موارد اخبار آنها، افشا نمیشود.
درنهایت مؤثرترین و کارآمدترین روش در کنار اصلاح قوانین، چه میتواند باشد؟
بایدمیزان نگرانی، استرس و تشویش در متن جامعه کمتر شود و متناسب با پیشرفت فرهنگ وتمهید مقررات، با همکاری سایر متولیان فرهنگی، همچنین حکومت و نهادهای مختلف، بهدنبال علل و عوامل این فاجعه باشیم، ولی مسأله اینجاست که فقر مالی نمیگذاردفرهنگها پیشرفت کند. در جوامع سنتی که مردان خود را حاکم مطلق ن میدانند، نمیتوانانتظار داشت که جامعهای به سرعت به لحاظ فرهنگی تغییر کند. در چنین جوامعی مردانفکر میکنند که فقط خود محق هستند و حقوقی دارند، اما مهم این است که ن ودختران این مناطق هم باید بدانند که از حقوقی برخوردار هستند و باید به آن حقوقآگاه باشند. رسانهها بخصوص صدا و سیما نیز نقش مؤثری در این حوزه دارند. دانشگاهیهاهم لازم است بیش از پیش در این حوزه فعال باشند؛ متأسفانه درخصوص فرزندکشی ودخترکشی، آنچنان که باید و شاید در دانشگاه به آن پرداخته نشده و بجز مقالات بسیارمعدود و انگشتشمار، کار دیگری صورت نگرفته است؛ این در حالی است که با توجه بهاهمیت موضوع، بررسیهای دانشگاهی بیشتری درباره این فاجعه باید صورت بگیرد. تمامیعوامل یادشده و البته در کنار اینها اصلاح قوانین، میتواند در کاهش آمار قتلهایناموسی و به نوعی فرزندکشی دخیل باشد.منبع:رومه ایران 27 خرداد99
« اطلاع رسانی درباره ایدز را فراموش نکنیم»
هم ,رومینا ,ناموسی ,اجتماعی ,قتل ,قتلهای ,اورژانس اجتماعی ,قتلهای ناموسی ,و در ,در این ,که در ,آمار قتلهای ناموسی ,اورژانس اجتماعی تحویل ,قانون مجازات اسلامی ,درخصوص قتلهای ناموسی
درباره این سایت