یادداشت:
افزایش خشونت در میان مردم نگرانکننده است
سید حسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
(منبع: رومه آرمان ملی/3 تیر1399)
آمارهای سازمان پزشکی قانونی درشرایطی از افزایش خشونتهای فیزیکی در سال 98 با ارائه آمار مستند و پروندههایباز حکایت دارد، که ما این خشونتها را گاهی به شکل همسر و کودک آزاری در جامعه میبینیمو گاهی در غالب خودکشی، سرقت و قتلهای خانوادگی. در یک ماه گذشته چند مورد از قتلهایسریالی و خانوادگی که مردم نام قتلهای ناموسی» را بر آن نهادهاند، رسانهای شدهو نشان میدهد که تداوم این شرایط بدون برنامهریزیهای کوتاه و بلندمدت، میتواندچه تبعات پرهزینه و خطرناکی را برای کشور به همراه داشته باشد. با توجه به وظایفذاتی سازمان پزشکی قانونی، دادههای آماری آن قابل تامل خواهد بود، گرچه آمارهایمربوطه در ارتباط با مصادیقی همچون همسر آزاری، کودک آزاری و حتی خودکشی، مواردیهستند که به پزشکی قانونی مراجعه میشود و بدون تردید آمارهای مخفی بیش از اینتعداد خواهد بود و اعداد و ارقام ارائه شده بیانگر شرایط واقعی کشور نیست، اماتوجه به دادههای آماری از جمله آمارهایی که در حوزه خودکشی منجر به فوت و قتلبیان میشود، قابل توجه و تامل است. همانطور که این سازمان اعلام کرده که در سالگذشته 5143 مورد خودکشی رخ داده و این خشونتهای فردی، در کشور ما با رشد هشتدرصدیهمراه بوده است، ارائه این آمارهای مهم تا چند سال پیش به نوعی پنهان میشد. درکشورهای اقتصادی نیز خشونتها و خودکشیهای معیشتی که برگرفته از حوزه اقتصاد است،نیز وجود دارد کما اینکه در چند ماه گذشته چندین مورد از این مصادیق همچون حلقآویز شدن کارگران نفتی یا سرقتهایی که با تیراندازی در خیابان همراه بود، رسانهایشد. البته این خشونتهای فیزیکی است که دیده میشود و خشونتهای عاطفی، خشونتهایجنسی، خشونتهای ناشی از غفلت، خشونتهای اقتصادی و. دیده نمیشود، ولی بر رویجامعه تاثیر منفی خود را خواهد گذاشت.
اهمیت ارائه این اعداد و ارقامبه این دلیل است که افزایش آماری میتواند در میان تگذاران حساسیت ایجاد نمایدکه نسبت به این آمارها که دماسنج اجتماعی به حساب میآیند، مسئولان در تگذاریو مدیریتها خود تجدید نظر کنند و تدابیر مناسبتری را اتخاذ نمایند. این تدابیرمیتواند بازنگری در قوانین و نظارت بر قوانین موجود و هر آنچه که به عرصهتگذاری بازمیگردد، باشد. بخش دیگر مردم هستند که نقش آنها در پیشگیری ازخشونتها قابل توجه است. آمارها میگویند که مردم ما در مدیریت رفتاری، تعتاجتماعی و مهارتهای ارتباطی و. ضعف جدی دارند و باید بهدنبال فراگیری اینمهارتها بروند. نهتنها در آمارهای پزشکی قانونی، بلکه بررسی آمارهای مراجع قضائینیز نشان میدهد خشونت یکی از پروندههای قضائی با رتبههای آماری بالا در کشور مااست و پیشینه این موضوع به بیش از دو دهه قبل بازمیگردد. امروزه بروز قتلهایخانوادگی در استانهای مختلف، تنها نمونههایی از مصادیق خشونت در جامعه است کهرسانهای و دیده میشود، کما اینکه بنا به تحلیلهای آماری وقوع قتل عمد بهدلیلحکم قصاص کاهش چشمگیری داشته است، ولی خشونتها در جامعه افزایش پیدا کرده که جاینگرانی دارد. آنچه که ما در جامعه شاهد آن هستیم حساسیت نسبت به ارتقای سلامتاجتماعی در جامعه وضعیت مناسبی ندارد و اینها محصول کم توجهای یا بیتوجهای بهحوزه سلامت روانی و اجتماعی است و همین امر تاب آوری اجتماعی و تاب آوری روانی رابه حداقل رسانیده است. مردم باید آگاه باشند و بپذیرند که مهارت تاب آوری، کنترلخشم، روابط بین فردی، روابط موثر، راههای مقابله با هیجان و استرس را به خوبی بلدنیستند و نتیجه آن منجر به افزایش خشونتها در جامعه میشود. از دید من خشونت درحال تبدیل به وجهه مشخص رفتاری ما در جامعه است و این امر باعث نگرانی شدیدکارشناسان این حوزه میشود.
« اطلاع رسانی درباره ایدز را فراموش نکنیم»
جامعه ,خشونتهای ,آمارهای ,مردم ,اجتماعی ,افزایش ,در جامعه ,خشونت در ,ما در ,است و ,در میان
درباره این سایت