یادداشت: توانمندسازی، حلقهمفقوده نظام حمایتی
نویسنده: دكتر حسن چلك رئیس انجمن مددكاران اجتماعی ایران
دیروزرئیس سازمان بهزیستی كشور از افزایش 15 درصدی مستمری مددجویان بهزیستی خبر داد واعلام كرد كه قرار است به خانوادههای تحت پوشش این سازمان برحسب بعد خانوارماهانه از ۱۲۵ تا ۴۷۹هزار تومان مستمریپرداخت شود. او البته این را هم گفت كه رشد 15 درصدی مبلغ مستمری مددجویان بهزیستیدر ماههای آینده نیز ادامه پیدا کند و این مساله نشان میدهد كه سازمان بهزیستیتوجه لازم را به افزایش مستمری مددجویان نشان داده است، اما هنوز به امرتوانمندسازی افراد تحت پوشش به اندازه كافی توجه نداشته است.
ایندر حالی است كه یكی از وظایف دولتها حمایت از اقشار دارای نیازهای خاص و سایرنیازمندان است و در كشور ما نیز هم در قانون اساسی و هم در سایر اسناد و قوانینمرتبط با این موضوع، بر موضوع توانمندسازی و افزایش شاخصهای رفاه اجتماعی با هدفداشتن امنیت خاطر همهجانبه تاكید شده است.
اماتاملی بر آنچه كه تاكنون در این حوزهها در كشورمان انجام شده است، نشان میدهدتوانمندسازی» نه فقط اولویت اول نظام رفاه و تامین اجتماعی ما نبوده است، بلكه دربیشتر موارد برای حمایت از اقشار نیازمند جامعه از رویكرد مقابل آن یعنی وابستگیبه نهادهای حمایتی استفاده شده است.
معمولارؤسای سازمانهای حمایتی از اینكه افراد تحت پوشششان زیاد شده است، خوشحال میشوندو در گفتوگوهایشان با رسانهها و جلسات مختلف هم به نوعی به این موضوعی افتخار میكنند.
این در حالی است كه در برنامه پنجم توسعه كشور بر توانمندسازی 10درصد از افراد تحت پوشش سازمانهای حمایتی تاكید شده بود كه به دلیل محقق نشدنموضوع توانمندسازی همهجانبه این بند از برنامه ششم توسعه حذف شد.
ایندر شرایطی است كه هماكنون در قوانین حمایتی كشور پیشبینی شده است كه مستمریافراد تحت پوشش سازمانهای حمایتی دستكم به اندازه یكسوم حداقل حقوق كاركناندولت باشد كه با وجود افزایش مكرر مستمریها تاكنون همین مساله نیز محقق نشده است.این در حالی است كه دولت هر ساله در لوایح بودجه سنواتی، مستمری مددجویان سازمانهایحمایتی را بین 15 تا 20 درصد افزایش میدهد كه این میزان هیچ تناسبی با تورم موجودو افزایش هزینههای اقشار نیازمند ندارد.
بنابراینبا این نوع و میزان حمایت، صحبت كردن از توانمندسازی چیزی شبیه شوخی به نظر میرسد.البته برای كسانی كه فهم و دانش درستی از توانمندسازی اجتماعی ندارند، شاید افزایشمیزان مستمری مددجویان فرصتی برای مانور رسانهای باشد، ولی برای ما مددكاراناجتماعی كه با این گروهها سر و كار داریم و خود افرادی كه از این حمایتهای بسیارناچیز كمتر از حداقلی مصوب قانون برخوردار میشوند، بهخوبی روشن است كه این نوعپولپاشیها نه فقط هیچ كمكی به توانمندسازی نمیكند، بلكه در عمل فقط و فقطوابستگی افراد به نهادهای حمایتی را افزایش میدهد.
تاملیبر افزایش مستمر افراد تحت پوشش سازمانهای حمایتی در سالهای اخیر و میزان اندكحمایتهای مستمر از این قشر نیز خود گویای همین نكته است كه اصل توانمندسازی مبنایبرنامههای سازمانهای حمایتی قرار نگرفته است. گرچه گاهی اوقات آمارهای ارائهشدهدرباره توانمندسازی ما هم بیشتر تكبعدی است و فكر میكنیم فقط با دادن وام یاتسهیلات مسكن توانمندسازی انجام میشود. در حالی كه توانمندسازی ابعاد مختلفی داردكه غفلت از این ابعاد فقط دور ریختن همین منابع حداقلی و بسیار ناكافی است.بنابراین بپذیریم كه ناكارآمدی سازمانهای حمایتی منجر به بزرگتر شدن آنها شدهاست، چراكه اگر این سازمانها خوب كار میكردند، بعد از 40 سال یا باید تعطیل میشدندیا حداقل كارشان كمتر میشد. منبع: رومه جام جم/4 شهریور99
« اطلاع رسانی درباره ایدز را فراموش نکنیم»
كه ,حمایتی ,توانمندسازی ,افزایش ,مستمری ,سازمانهای ,سازمانهای حمایتی ,است كه ,افراد تحت ,مستمری مددجویان ,تحت پوشش ,پوشش سازمانهای حمایتی ,مستمری مددجویان بهزیستی
درباره این سایت