بخش دوم:
ایرنا: پیش از این در گفت وگویی با ایرنا با موضوع تجهیز مددکاران اجتماعی و کارکنان اورژانس اجتماعی بهوسایل دفاعشخصی مجهز مخالف بودید؟ چرا؟
چلک: بله. صحیح است. مددکاراجتماعی یک مددکار اجتماعی است با رویکرد اجتماعی نه پلیسی. اگر مددکار اجتماعیشوکر الکترونیکی، باتوم و زنجیر داشته باشد، پلیس است نه مددکار اجتماعی. اورژانساجتماعی پلیس نیست که ابزار دفاعشخصی و سلاحسرد در اختیار داشته باشد.
اورژانس اجتماعی تاسیس شد تا مردم قبلاز پلیس به این مراکز مراجعه کنند. برایمثال در یکی از مأموریتها فرد نیازمند بهحمایت اورژانس اجتماعی، اول پلیس و بعد مددکار اجتماعی را کتک زد. در این شرایطدیگر نیازی به در دست داشتن ابزار محافظی برای مددکار اجتماعی نیست.
بنده بهعنوان رئیس انجمن مددکاراناجتماعی ایران بر این باورم که تجهیز مددکار اجتماعی به وسایل دفاعشخصی با روحاین شغل در تضاد است. افرادی که در پی تجهیز مددکار اجتماعی به ابزار دفاعشخصیهستند، در واقع بهدنبال تضعیف این شغل هستند. مددکار اجتماعی با باتوم، شوکرالکترونیکی، دستبند و زنجیر سنخیتی ندارد.
اساس دریافت خدمات از اورژانس اجتماعیخودمعرف و داوطلبانه است. هر فرد برای دریافت خدمات حسب شرایط خود میتوانداورژانس اجتماعی، نیرویانتظامی یا دیگر نهادهایاجتماعی را انتخاب کند. بر اساسآئیننامه اورژانس اجتماعی اگر مددکار اجتماعی تشخیص به مداخله پلیس داد، میتوانداز نیروی انتظامی برای مهار آسیبها استفاده کند». یا براساس قانون اطفال ونوجونان که بعد از ۱۶سال امسال تصویب و ابلاغ شده است مددکاران اجتماعی اورژانس اجتماعی می توانند حسبضرورت از همکاری پلیس استفاده کنند.
در این شرایط دیگر نیازی به تجهیزمددکار اجتماعی به سلاحسرد نیست. مددکاری اجتماعی نوعی خدماترسانی غیرانتظامی وغیرقضائی است، اما در برخی مواقع شرایط بهنحوی است که امکان مداخلهمستقیم مددکاراجتماعی نیست. در این شرایط بهتر است با اعلام به سیستم قضائی، از ضابط قضائی،یعنی پلیس، استفاده شود. با بررسی دیگر مشاغل باید تاکید کرد احتمالخطر در هرلحظه برای هر فرد در هر شغلی وجود دارد.
برای مثال اکنون ممکن است یک فرد دراداره بنده را تحت ضربوجرح قرار دهد. در این وضعیت قرار نیست هر فرد در هر شغل بهشوکر الکترونیکی، باتوم و دیگر ابزار دفاعشخصی مجهز شود. در واقع تجهیز مددکاراجتماعی به سلاحسرد این جایگاه و روح خدماترسانی مددکاری اجتماعی را تخریب میکند.بر اساس ماده سه آئیننامه اورژانس اجتماعی این نهاد بهشکل خود معرف یا ارجاعیفعالیت میکند. از سوی دیگر، بر اساس ماده پنج این آئیننامه نیرویانتظامی بارعایت قوانین و مقررات مربوطه همکاریهای لازم را در زمینه موارد زیر به عمل میآوردکه عبارت است از: حمایت از کارکنان مرکز در مواردی که سلامتجسمی و امنیتجانیآنها یا دریافتکنندگانخدمات در معرضخطر قرار گیرد.
در ماده شش قانون اطفال ونوجوانان همهمین موضوع تاکید وتصریح شده در این میان اگر مددکار اجتماعی تشخیص داد خود یا فرددریافتکننده خدمات درمعرض خطر است، باید در اسرع وقت از نیروی انتظامی برایمداخلهاستفاده کند. وظیفهدوم ارجاع گروه مشمول کودکآزار، همسرآزار و ن تحتآسیب بهاورژانس اجتماعی بر اساس ضوابط و قوانین است. با بررسی مشاغل دیگر هم پزشک،خبرنگار یا راننده در روز ممکن است با زدوخوردهای متعدد مواجه شوند؛ مددکاراجتماعی هم از دیگر مشاغل جدا نیست. برای او هم امکانحادثه وجود دارد. اورژانساجتماعی یک خدمت غیرانتظامی و غیر قضایی محسوب میشود. افرادی که برای ارائه خدماتاجتماعی باتوم را پیشنهاد میدهند، از رسالت مددکار اجتماعی بیخبرند. باید تاکیدکرد اورژانس اجتماعی، پلیس و گشت ارشاد نیست، بلکه یک برنامه اجتماعی است.
ایرنا: یعنی مددکاراناجتماعی موارد را هم نمیتوانند به مراجع قضایی یا انتظامی ارجاع دهند؟
چلک: چرا. میتوانندارجاع دهند ولی طبق دستورالعمل های اورژانس اجتماعی. نباید اورژانس اجتماعیرا تبدیل به مرکز قرنطینه پاسگاه و دادگاه کرد. در این صورت مراجعانخودمعرف را از دست میدهند که این برنامه برای این گروهها تاسیس شد. دادگاهو پاسگاه که داشتیم. اشاره کردم که اورژانس اجتماعی برای قبل از مداخلات قضایی وانتظامی است ولی این نکته به منزله این نیست که هنگام مداخلات قضایی و انتظامی یاحتی بعد از آن نمیتواند یا نباید مداخله کند. بلکه در اولویت های بعدی هستند ولیبا رویکرد اجتماعی، نه پلیسی و نه قضایی.
ایرنا: به قانون اطفال ونوجوانان سال ۱۳۹۹ اشاره کردید، آیا اورژانساجتماعی و مددکاری اجتماعی با استناد به این قانون قویتر می شود وجایگاه بهتری پیدا می کند؟
چلک: از ابتدای تاسیس اورژانساجتماعی این خلاء قانونی احساس می شد. خاطرم هست یک بار سال ۱۳۸۷ که دور دوم حضورم در این دفتر بودپیش نویس لایحه اورژانس اجتماعی را هم کار کرده بودیم. یک بار قانون حمایتاز کودکان و نوجوانان سال ۱۳۸۱در مجلس با حدود ۹ماده تصویب شد که یک گام به جلو بود ولی کافی نبود. تا این که از سال ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ تدوین پیش نویس لایحه حمایت ازکودکان و نوجوانان توسط قوه قضاییه با همکاری سازمانهای مختلف شروع شد و منهم از ابتدای کار تا پایان کار و تصویب آن کنار تدوین کنندگان بودم. هم به عنوانفردی که مسوولیت داشتم و بعد از آن هم به عنوان مددکار اجتماعی و رییس انجمن.
خوشبختانه محور اجرای این برنامهمددکاران اجتماعی و بهویژه مددکاران اجتماعی اورژانس اجتماعی هستند و همین طورسازمان بهزیستی و بهطور کلی در این قانون نگاه اجتماعی غالب است. در زمان تصویببخش حمایت اجتماعی این لایحه در جلسات شورای عالی قضایی، رییس وقت بهزیستیهم شرکت می کرد. همین الان که از زمان تدوین تا تصویب در مجلس بعد از ۱۶ سال تغییراتی انجام شده ۱۵ بار کلمه مددکار اجتماعی و به همیننسبت سازمان های بهزیستی و حمایتی آمده است. معتقدم تصویب این قانون برای نهادینهشدن اورژانس اجتماعی ونقش مددکاران اجتماعی برای ایفای این وظایف بسیار ضروری بودو معتقدم بسیار اثر گذار هم خواهد بود.
ایرنا: به نظر شما سازمانبهزیستی توان لازم را برای اجرای قانون اطفال و نوجوانان دارد؟
چلک: بدون شک در نگاه اول بله.ولی از چند منظر می توان به سوال شما پاسخ داد. اول این که هیچ سازمانی به اندازهبهزیستی صلاحیت حرفه ایی و تخصصی اجرای این برنامه را ندارد. شاید به همیندلیل است که در ماده شش قانون اطفال و نوجوانان، اول به وظایف بهزیستی اشارهشده و این که همه سازمان های موضوع ماده پنج قانون مدیریت خدمات کشوری موظف بههمکاری با بهزیستی هستند و حتی مسئولیت تدوین آیین نامه ماده ۶ این قانون که به چگونگی تعامل سازمانهای مختلف است به وزارت تعاون، کار رفاه اجتماعی داده است که معتقدمترین دلیل این واگذاری به وزارت رفاه، نقش سازمان بهزیستی است.
دوم این که بهزیستی هم در ساختار درونخود باید به این باور برسد و ساختار سازمانی خود را برای ایفای اینوظیفه مهم و ضروری در کشور آماده کند. سوم اینکه دولت باید در تغییر اینساختار و تشکیلات اداری و جذب نیروی انسانی متخصص و تامین منابع کمککند در غیر این صورت باید برای توسعه کمی پاسگاه و زندان و دادگاه پول بیشتریهزینه کند که متاسفانه ظاهرا علاقهمندی به هزینه کردن در این بخش هابیشتر است.
ایرنا: شما در انجمن ارتباطات بینالمللی هم دارید و مسئولین ارشد مددکاری اجتماعی جهان بارها طی اینسه سال اخیر به ایران آمده بودند. نگاه مسئولان مرتبط مددکاری اجتماعی جهان بهبرنامه اورژانس اجتماعی چگونه است؟
چلک: طی سه سال اخیر به واسطهبرنامه های بینالمللی و مراودات بینالمللی که انجمن داشت خوشبختانه دبیر کلفدراسیون جهانی، رییس منطقه آسیا و اقیانوسیه، رییس انجمن بینالمللی مدارس(دانشکاهها) مددکاری اجتماعی و اساتید به نام این حوزه ها و حوزه های مرتبط وارد ایرانشدند و از نزدیک این برنامه را دیدند و بسیار تحت تاثیر قرار گرفتند. نه این کهدرکشور های دیگر نباشد اما آنگونه که در ایران طراحی شده است متفاوت تر ازسایر کشورهاست. نه فقط این مسئولان، که در سال های قبل هم که بیشترین مدرس مااز سایر کشورها می آمدند اعتراف کرده بودند که بسیار متفاوت دیده شده است.
حتی در سومین گزارش جهانی مددکاریاجتماعی که دو سال قبل توسط فدراسیون جهانی منتشر شده بود یک صفحه به این برنامهاختصاص پیدا کرده بود. در مجمع جهانی فدراسیون در سال ۲۰۱۸ در ایرلند این برنامه توسط من معرفیشد. همین طور در کنفرانس های بینالمللی متعدد که حضور داشتم این برنامه رامعرفی کردم.
در نشست منطقه آسیا و اقیانوسیههم که شهریور سال قبل در هندوستان برگزار شده از اورژانس اجتماعی ایران به عنوانبرنامه موفق در معرفی ظرفیت های مددکاری اجتماعی و نهادینه کردن رویکرد اجتماعینام برده شد. رییس انجمن مدارس زمانی اعلام کرده بود که اورژانس اجتماعی ایران،قابل صدور به جامعه جهانی است. همین طور دبیر کل فدراسیون در بازدیدی که ازاورژانس اجتماعی داشتند همین نظر را داشتند. این افراد با اکثر کشور های دنیاارتباط دارند و برنامه را می شناسند.
ایرنا: به عنوان موسس اورژانساجتماعی اکنون چه احساسی دارید؟ و آیا تابحال از شما تقدیر شده است؟
چلک: واقعیت این است که خیلیخوشحالم و حس خوبی دارم. تاسیس و راه اندازی این برنامه کار بسیار دشواری بود ولیتاسیس شد و جایگاه قانونی بهتری پیدا کرده است.
البته هنوز تا فراگیری، جامعیت، کفایتو پایداری و اثربخشی کار های مانده هم دارد که امید است توسط همکاران بهزیستیانجام شود.
ذات برنامه های اجتماعی همینگونه استکه به تدریج و با کندی کامل می شوند. متاسفانه تاکنون به خاطر تاسیس اورژانساجتماعی نه تنها تقدیر نشدم بلکه بارها مورد توبیخ شفاهی هم قرار گرفتم ومشکلات متعددی برای من ایجاد کردند و هنوز هم دارند ایجاد می کنند. ولی من یکمددکار اجتماعی هستم و کارم را انجام می دهم. از کار کردن برای مردم خسته نمیشومهمه مشکلات را هم مثل عسل دوست دارم و برای من شیرین است.
سپاسگزاری از من مهم نیست من به عنوانیک مددکار اجتماعی ایرانی فقط وظیفه ام را انجام می دهم. خدا را سپاس می گویم کهمددکار اجتماعی هستم.
ایرنا: و سخن پایانی؟
چلک: همیشه گفتم سپاسگزار همهاز جمله مدیران و کارشناسان بهزیستی در ادوار مختلف، قوه قضائیه، وزارتخانههایرفاه، کشور، ناجا، اصحاب رسانه هستم. همچنین کارشناسانی که ماهها حقوق نمیگرفتندولی به دلیل وظیفه شناسی در کار کوتاهی نکردند و اگر امروز پرچم اورژانس اجتماعیدر کشور بالاست به خاطر همین ایثارها و فداکاری ها بود. کسانی که کتک خوردند، حبسشدند، بیمارستان بستری شدند، دیر حقوق گرفتند، کم حقوق گرفتند، شبانه روز کارکردند با کمترین امکانات و توجه به آنان. ولی خدمت کردن به مردمی را که گاهی اوقاتنزدیکترین کسان شأن زخمی عمیق در دلشان ایجاد میکردند را فراموش نکردند. از اصحابرسانه از جمله خبرگزاری ایرنا هم سپاسگزارم. به همه مخالفین هم خدا قوت میگویم وجلوی همه آنان سر تعظیم فرود می آورم و می گویم که دوستشان دارم چون موجب شدند دقتو تلاش بیشتری کنم و انتقادات صحیح کمک کرد تا کارهای اشتباه را تکرار نکنم و نقاطضعف را ببینم.منبع:خبرگزاری ایرنا/11 شهریور99
« اطلاع رسانی درباره ایدز را فراموش نکنیم»
اجتماعی ,اورژانس ,مددکار ,هم ,های ,برنامه ,اورژانس اجتماعی ,مددکار اجتماعی ,در این ,مددکاری اجتماعی ,این برنامه ,تجهیز مددکار اجتماعی ,اجتماعی اورژانس اجتماعی ,تاسیس اورژانس اجتماعی ,مددکاران اجتماعی اورژانس
درباره این سایت