یادداشت:انسان اجتماعی،مرگ و زندگی
سیدحسن چلک-رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران
یکیاز واقعیتهای زندگی انسان مرگ است بهگونهای که خداوند در قرآن هم همین وعده راداده که بازگشت همه به سوی اوست. اما انسانی که در این دنیای خاکی قدم میگذارد بادیگران روابط برقرار میکند. چراکه انسان موجودی اجتماعی است و بدون ارتباط بادیگران زندگی اجتماعی معنا ندارد. زندگی در اجتماع اامات خود را هم دارد؛ ازجمله آنها توجه به دیگران و مسئولیتپذیری در قبال همدیگر است. اگر نیمنگاهی بهزندگی خودمان داشته باشیم به راحتی متوجه میشویم که تا امروز هم ما در زندگی بهدیگران کمک و توجه کردیم و هم دیگران نسبت به ما چنین رفتاری داشتند. این یعنیاهمیتدادن به روابط انسانی. خاطرم هست وقتی روی پای مادربزرگم مینشستم و برای منو دیگر نوهها از زندگی و مردمداری میگفت (مثل خیلی از مادربزرگها و پدربزرگهایعزیز) این موضوع را با عبارتهای متفاوت به ما یادآوری میکرد که انسان باید شریکشادی و غم دیگران باشد». بنابراین انسان اجتماعی نمیتواند نسبت به آنچه دور و برشاتفاق میافتد بیتفاوت باشد. حتما این را هم بارها و بارها شنیدهایم که وقتیفردی به هر دلیلی دستش از این دنیا کوتاه میشود، مردم سعی میکنند بعد از مرگش خوبیهایشرا یاداوری کنند و اگر بدی هم کرده، بیان نکنند یا کمتر به بدیها اشاره کنند و بهنوعی حلالش کنند». این حلالکردنها آرامش میدهد هم به کسی که حلال میکند و همبه کسانی که داغدار فوت عزیزشان هستند و کسی هم که قبل از فوت حلالیت میگیرد باآرامش بیشتری از دنیا میرود. زندگی اجتماعی این پیام را به ما میدهد که این نوعرفتار بعد از مرگ خیلی اثربخش نیست. شاعر مازندرانی امیر پازواری اینگونه اینموضوع را بیان میکند امیر گنه جان، کهنه روات ر ه کورمه/صد دل به غم و یک دل بهشاده کورم/مه دل زخم زار تن ضماد کورمه/ بمرده روز داد و بیداد کورمه». یعنی امیرپازواری میگوید کاروانسرای کهنه و باارزش را میخواهم چه کار کنم در حالی که صددل غمگین دارم و تنها یک دل شاد. دل من زخم و ریش شده، پمان روی پوست را میخواهمچه کار کنم (فایدهای ندارد)، وقتی فوت کردم، داد و بیداد فایدهای ندارد. مصداقهمان شعر معروف مولوی است که میگوید بیا تا قدر یکدیگر بدانیم/که تا ناگه زیکدیگر نمانیم/غرضها تیره دارد دوستی را/ غرضها را چرا از دل نرانیم. این روزهاخبر درگذشت استاد محمدرضا شجریان، در این دوران سخت شیوع کرونا، خبر اول شده است.کسی که بسیاری از مردم با ایشان خاطره دارند و یا تصنیفها و آوازهایش را شنیدهبودند و میشنوند و یا با ربنای» او در ماه رمضان آشنا بودند و هستند. تأملیکوتاه بر شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، عکسهای پروفایلهای اشخاص و. خودگویای همین موضوع است. استاد شجریانها و بزرگان دیگر در عرصههای مختلف ورزشی،نظامی، فرهنگی و. را نمیتوان از تاریخ ایران حذف کرد و معتقدم نباید هم تلاشیبرای حذفشان کرد. حتی اگر از منظرهای مختلف ممکن است اختلافنظرهایی با هم داشتهباشیم. فکر میکنم رفتار بعد از مرگ ما هم حامل پیامهای مختلفی میتواند باشد؛ ازجمله پیام مهربانی و گذشت و تلنگری برای اهمیتدادن به روابط انسانی هنگام حیاتاطرافیانمان یا پیام ترویج تنفر بعد از فوت. من همیشه با خودم میگویم که انتخاببا من است که چه پیامی را منتقل کنم. چه بهتر که حامل پیام مهر و مهربانی هم درزمان حیات باشیم و هم در ممات. پس چه بهتر که اینگونه رفتار کنیم که پیام شعرزیبای مولوی را هم عمل کرده باشیم: چو بر گورم بخواهی بوسهدادن/ رخم را بوسه ده،کاکنون همانیم.منبع:رومه شرق/22 مهر 99
« اطلاع رسانی درباره ایدز را فراموش نکنیم»
هم ,زندگی ,دل ,دیگران ,اجتماعی ,انسان ,بعد از ,به ما ,و هم ,را هم ,هم به ,یادداشت انسان اجتماعی،
درباره این سایت