در گفتوگویهمدلی با سیدحسن چلک»، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران مطرح شد:
خصوصی کردن حمایتهای اجتماعی خیانت در حق فقراست
همدلی| مظاهرگودرزی- آسیبهای اجتماعی آشکار شدهاند، فقط کافیست حوادث ماههای گذشته را مرورکنیم، یکسو نوجوانان خودکشی میکنند و سوی دیگر ن خودسوزی، همه این اتفاقهادر گذشته هم بوده، اما جایی در زیر پوست شهر، نه کسی از آن فیلمی ضبط میکرد و نهعکسی از آن گرفته میشد. اما حالا فقط کافیست در خیابانهای شهر قدم بزنیم؛ ازکارتنخوابی کنار پارکها گرفته تا تزریق مخدر و مصرف شیشه در پیادهراهها، حالاهمه چیز مقابل دیدگان ماست، تنها راه برای ندیدنش بستن چشمهایمان است. کاری کهشاید خیلیها انجام دهند، اما یادمان باشد، قرار ما این نبود، قرار بود هیچمستضعفی نباشد.
با این وجودجمعیت فقیر کشور روبه رشد است و سازمانهای حمایتی نشان دادهاند که نه در امرشناسایی بلکه در حمایت از افراد نیازمندِ شناسایی شده موفق نبودند. درحالی کهحمایت از قشر ضعیف جامعه طبق قانون حق آنها است نه لطفی که به آنها میشود، اماناکارآمدی نظام حمایت از فقرا بهگونهای شده که اگر حادثهای مانند آسیه پناهی»در کرمانشاه، یا همین مورد اخیر درباره تخریب خانه زن بندرعباسی رخ دهد، مقاماتشهری و استانی و بعضاً کشوری طوری از هدیه یک خانه به این افراد صحبت میکنند کهگویی لطف کردهاند، لطفی که حداقل درباره خانواده آسیه پناهی» انجام نشد و سازمانهایمردمنهاد برایشان خانهای گرفتند. رومه همدلی» در گفتوگویی با سیدحسنچلک»، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، به همین موضوع پرداخته و سعی کردهناکارآمدی نظام حمایتی از فقرا را بررسی کند. شرح این گفتوگو در زیر آمده است.
شماحادثه تخریب خانه زن بندرعباسی را چگونه تحلیل میکنید؟
اتفاقی که دربندرعباس افتاد که مشابه آن را در کرمانشاه داشتیم، از چند زاویه قابل بررسی است.یکی زاویه حقوقی و قانونیِ آن، دراینباره قرار نیست هرکس هرکجا زمینی پیدا کرد آنجاخانهسازی کند. ممکن است برخی بگویند این همه زمینخوار در کشور هست حالا یک نفرهم رفته 30متر زمین در گوشهای پیدا کرده و خانهای ساخته، به چه کسی برمیخورد،اما اگر قرار باشد به این شکل به ماجرا نگاه کنیم اصطلاحاً سنگ روی سنگ بند نمیشود.ببینید؛ این خانواده حق داشتند، اما آیا روش درستی است که یک نفر اتاقی در جاییدرست کند، بعد بخواهند آن اتاق را تخریب کنند، بعد آن فرد خودش را آتش بزند، و بعدکسی بیاید و بگوید ما به تو خانه میدهیم؟ در واقع ما ناخواسته داریم این روشنادرست را در حوزه حمایتهای اجتماعی تبلیغ میکنیم. درحالی که بهرهمندی افراد ازخدمات اجتماعی حق آنها است نه لطف به آنها، هم قانون اساسی و هم در بحث مبانیدینی این را داریم. حضرت علی در نامه به مالک اشتر میگوید حواست به این آدمهاباشد حتی اگر در دورترین نقطه باشند. در اصل 21 و 29 قانون اساسی، همچنین قانونساختار نظام جامع رفاه یا قانون حمایت از کودکان بدسرپرست و بدون سرپرست، دربرنامه ششم، در قانون حمایت از خانواده و در موارد متعددی مانند اینها بر ومتوجه حاکمیت به این گروه از مردم اشاره شده است.
یعنیمجری قانون مقصر است؟
طبیعتاً، چون مانتوانستیم افراد نیازمند را به موقع شناسایی کنیم. بنابراین هر دفعه یک نمونهمانند ماجرای خانم کرمانشاهی یا همین خانم بندرعباسی ظهور و بروز میکند. بعد ازآن هم با ماجرا بهصورت احساسی برخورد میکنیم، هرکسی میگوید که میخواهیم برایآنها خانه درست کنیم، یا اینکه زمین به او بدهیم، حالا اگر یک ماجرای مشابه دیگراتفاق بیفتد آنگاه میخواهند چه تصمیمی بگیرند؟ یعنی باید صبر کنیم که دائماتفاقاتی مشابه رخ بدهد تا اقدامی انجام شود؟
از طرفی در چنینشرایطی حرمت آدمها کنار گذاشته میشود. باید با حفظ حرمت آدمها به آنها کمککرد، حق نداریم منت بگذاریم، در بحث انفاق هم میگویند اگر انفاق گیرنده آزردهخاطر میشود بهتر است انفاق در خفا انجام شود. این برای حفظ حیثیت مردم است. مااگر یک سیستم ثبت دقیق داشته باشیم طبیعتاً به اینجا نمیرسیدیم که حالا مثلاًهمه دارند به این خانواده خانه هدیه میدهند. درصورتی که این خانم بندرعباسی و همهموارد مشابه ایشان، باید بلافاصله شناسایی میشدند و تحت پوشش حمایتها قرار میگرفتندنه اینکه این حوادث اتفاق بیفتد و بعد بگویند به او خانه میدهیم؛ وعدهای کهمعلوم نیست انجام بشود یا نشود.
چرانظام شناساییِ افرادِ نیازمند خوب عمل نمیکند؟
یک بخشی از اینهاشناسایی شدهاند، اما یک مشکلی اینجا وجود دارد. ببینید؛ کشورهای دیگر از منابعبالفعل و بالقوه استفاده میکنند تا با افزایش منابع مالی خود بتوانند برای مردمهزینه کنند. اما ما با وجود اینکه ظرفیتهای خوبی داریم، درست عمل نکردیم. بهدلیلمدیریت بد اقتصادی یک جمعیت قابل توجهی مشمول دهکهای پایین جامعه شدند. حالا درچنین شرایطی آن خانوادههای نیازمندی که شناسایی شدند و از آنها حمایت میشودنهایتاً 600هزار تومان به آنها میدهند، اکثر این افراد مشکل مسکن و بیماریدارند، خداوکیلی با این کمکهایی که میگیرند چهکاری میتوانند انجام دهند. وقتیدر تامین نیازهای افرادی که شناسایی شدند و تحت پوشش داریم ناتوان هستیم، بنابراینسیستم ناخودآگاه علاقهمند نیست که افراد بیشتری برای دریافت کمک جذب سازمانهایحمایتی شوند، چون توان پاسخگویی ندارد.
اماادامه چنین وضعیتی چه عواقبی خواهد داشت؟
جمعیت فقیر مابیشتر میشود. من الان نگران افزایش کارتنخوابها در زمستان هستم، تردید نکنیدچادر زدن در خیابان بیشتر میشود. بیخانمان شدنها بیشتر میشود، چراکه جمعیتفقیر در کشور ما در حال افزایش است، در چنین شرایطی ناتوانی ما در حوزه اجتماعیبیشتر خودش را نشان میدهد، حالا بخشی از آن در قالب اعتراضات آبانماه خودش رانشان داد، بخشی از آن هم، اگر همین روند ادامه پیدا کند، بعدها مجدد خودش را نشانمیدهد.
شماگفتید ما در حوزه مدیریت اجتماعی ناکارآمد هستیم، دلیل این ناکارآمدی چیست؟
اینکه ماهوشمندانه عمل نمیکنیم، چراکه مدیران اجتماعی ما هوشمند نیستند. وقتی مدیرانغیرمتخصص در حوزه اجتماعی زیاد باشد نتیجه همین میشود که میبینید. اینها بخشیاز عوارض مدیران تصادفی یعنی کسانیکه نه شایستگی دارند، نه تخصص دارند، نهتوانایی دارند، و نه تجربه دارند هست که مدیران اجتماعی یک کشور میشوند.
بهنظرشما راهکار برونرفت از چنین وضعیتی چیست؟
علاوهبر نیاز بهمدیران متخصص در امر مسائل اجتماعی، باید برویم به سمت اجرای نظام چند لایه تامیناجتماعی، اما متاسفانه دولت شهامت اجرای آن را ندارد. حتی در دولت اول آقای پیشنویس آن هم نوشته شد اما مسکوت ماند. در اجرای نظام چند لایه تامین اجتماعی،مدیریت منابع، حذف فعالیتهای موازی، جهت دادن به نوع حمایتها با توجه به شرایطافراد میتواند مورد توجه قرار بگیرد. همچنین بازنگری ساختار اجتماعی ایران، تشکیلوزارت امور اجتماعی، با پذیرش اینکه منابع تمام سازمانهای اجتماعی ذیل این وزارتخانهمقتدر باشند از کارهای اساسی است که باید انجام شود. و نکته بسیار مهم آنکه خدماتعمومی نباید کالایی شود، این ظلمی است که ما در حق فقرا میکنیم. وقتی این خدماتتبدیل به کالا شود مردم به صورت عادلانه از این خدمات بهرهمند نمیشوند. خصوصیکردن حمایتهای اجتماعی خیانت در حق فقرا است؛ متاسفانه تی در کشور جاری است کهاین اتفاق بیفتد. یعنی وزارت رفاه عامدانه دارد این خیانت را در حق فقرا انجام میدهد.چراکه دولت برای فرار از مسئولیت خودش در قبال فقرا به بهانه واگذاری کارِ مردم بهمردم، حمایتها و خدمات اجتماعی را کالایی کرده، این یعنی افراد باید پول بدهندتا خدمت بگیرند و این خیانت است.
منبع: رومه همدلی/3 آذرماه1399
« اطلاع رسانی درباره ایدز را فراموش نکنیم»
اجتماعی ,یک ,حق ,انجام ,افراد ,شناسایی ,حمایت از ,از آن ,در حق ,به این ,در حوزه ,حمایتهای اجتماعی خیانت ,کردن حمایتهای اجتماعی ,لایه تامین اجتماعی، ,انجمن مددکاران اجتماعی
درباره این سایت