خودسوزی زن آلونک نشین در میان خرابههایسرپناهش
آرمان ملی- وحید استرون : بار دیگر فیلمی از تخریب یک خانه کوچک درحاشیه شهر، باعث بروز حواشی در کشور شد و مانند اتفاق چند ماه پیش که تخریب یکآلونک در کرمانشاه مرگ یک پیرزن را رقم زد، اینبار ماموران شهرداری بندرعباساقدام به تخریب خانه یک پیرزن دیگر کردند که در نهایت منجر به خودسوزی آن زنسرپرست خانوار شد. ساکنان این آلونک میگویند که برخلاف اظهارات معاون شهرداریبندرعباس مبنی بر خالیبودن آن و فقط یک چهار دیوار بود، سه زن با پنج فرزند دوماه اخیر در آنجا ساکن بودهاند. مسئولان دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان به مهر گفتهاندکه طیبه رمضانزاده، زن ۳۵ساله بندرعباسی، که پس از تخریب خانهاش دست بهخودسوزی زده بود، اکنون در بیمارستان بستری است و با ۱۷درصد سوختگی تحت مراقبت قراردارد.» ایسنا نیز اشاره کرده که ساکنان این خانه تحت پوشش هیچیک از نهادهایحمایتی نیستند و اکنون در خانه همسایگان به سر میبرند. با این حال، شهردار ازاین اقدام ماموران شهرداری دفاع کرد و دلیل آن را تصرفی»بودن زمین خواند. زمانیاین اتفاق را در کنار حادثه تخریب آلونکی در کرمانشاه در اردیبهشتماه و مرگ پیرزن۶۱ساله آلونک نشین (آسیه پناهی) میبینیمکه چقدر این دو حادثه بههم شباهت دارند ولی اینبار منجر به خودسوزی شد نه ایستقلبی. این خبر در حالی منتشر میشود که روز گذشته هادی هاشمیان، رئیس کل دادگستریگلستان میگوید: یک پیمانکار اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شهرستان گالیکش باهماهنگی مدیران این اداره اقدام به کوهخواری به وسعت پنجهزار متر مربع کرده است.»
در این بین رئیس کل دادگستریاستان هم میگوید: دستور قضائی برای تخریب این خانه گرفته نشده بود. در این بیناسماعیل موحدینژاد، معاون خدمات شهری شهرداری بندرعباس در واکنش به انتقادهااعلام کرده دلیل این اقدام قرار داشتن خانه در بستر رودخانه بوده و شهرداری بیشتربرای امنیت خود خانواده این اقدام را انجام داده است.» رئیس فراکسیون محیط زیستمجلس در واکنش به این اتفاق گفت: از وزیر کشور درباره چرایی تکرار چنین مسائلیتوضیح خواهد خواست.» سمیه رفیعی در توئیتر نوشت: فردا (شنبه) در سفری که برایپیگیری روند ممنوعیت صید ترال به بندرعباس خواهم داشت، پیگیر روند درمان این زنمظلوم سرپرست خانوار خواهم بود. ضمنا پیگیری روند اصلاح قوانین موجود در مجلس ونیز توضیح از وزیر کشور درباره چرایی تکرار مسائلی از این دست در دستور کار خواهدبود.»
گناهکار شهرسازی و منابع طبیعیاست
اما این اتفاق و حادثه مشابهیکه در کرمانشاه رخ داد دو جنبه قانونی دارد، آیا قانون به ماموران شهرداری ایناجازه را میدهد که اقدام به تخریب خانه مردم و بیتوجه به زجهها و گریههای صاحبآن آلونک باشند و اینکه ساختن خانه و آلونک در اراضی ملی و انفال از سوی فقرا وآسیبپذیران جامعه تا چه اندازه منطقی است. برای بررسی این موضوع یک حقوقدان بهآرمان ملی» میگوید: مرحوم آیتا. هاشمی رفسنجانی همیشه میگفت که هر کجا که میروم،مردم از دو مجموعه و سازمان دائم شکایت دارند، یکی مسکن و شهرسازی و دیگری منابعطبیعی است و این دو مجموعه به همراه شهرداری در اتفاقات اخیر بندرعباس و کرمانشاهنقش اساسی داشتند. نعمت در ادامه خاطرنشان کرد: طبق قانون قاضی دادگاه باتوجه بهنظرات کارشناسی و معاینه زمین که جز اراضی ملی و انفال است و در آن ساخت وساز صورت گرفته، دستور تخریب و خلع ید بنایی را میدهد که مالکش دولت (مسکن یاشهرسازی یا منابع طبیعی) است. در این بین، اشکال کار در قوانین دو نهاد مذکور(زمین شهری و منابع طبیعی) است و آنها فکر میکنند که زمینی یا اراضی چه مطابقماده 56 (اراضی ملی در اختیار منابع طبیعی و جنگلبانی) و چه ماده 11، (زمینهایشهری که در اختیار سازمان مسکن و شهرسازی) وقتی ملی» شد، این دو نهاد مزاربان»این زمینها تا پایان دنیا هستند و هیچکسی حق ندارد یک وجب از آن زمینها راتصاحب کند، اما در قانون آمده است که این اراضی ملی و انفال، متعلق به همه مردمایران است. این دو نهاد به این موضوع توجهای نمیکنند که جمعیت کشور هر روزدرحال افزایش است و مردم سرپناه میخواهند. اگر این راضی ملی برای ن سرپرستخانوار و افراد بیخانمان کاربردی نداشته باشد به چه دردی میخورد که از آن حفاظتکرد؟
بعد از اتفاق همه پدرخوانده میشوند
وی در ادامه خاطرنشان میکند:حادثهای که در استان هرمزگان رخ داد جز ماده 56 بود و مرگ آن پیرزن آلونکنشین درکرمانشاه که خانهاش خراب شد، جز ماده 11 بود. این دو حادثه را میتوان از دو منظربررسی کرد: نخست اجرای قانون است و قانون میگوید اگر فردی در اراضی ملی و دولتیساخت و ساز، کشت و زرعی یا درختی کاشت و دهها نمونه دیگر، باید خل ید و تخریبشود. قاضی هم مجبور است طبق قانون دستور تخریب بدهد. اشکال کار اینجاست وقتی یکحادثهای مانند آنچه چند روز پیش دیدم، رخ میدهد همه پدرخوانده آسیب دیده میشوند.خانوادهای که در آنجا سرپناهشان ویران شده حالا استاندار، شهردار، بازرسی ویژهوارد گود شدند و گفتند که باید از این خانواده عذرخواهی کنیم و زمین در اختیارشانقرار دهیم. اما هنوز قانون تغییر نکرده و همان روال را دنبال میکند. اما قسمت دومکه باید واگذاری زمین و اراضی ملی به افرادی بیبضاعت و آسیبپذیر باشد، نادیدهگرفته میشود. در این حادثه و حادثه مشابه در کرمانشاه، مامورین فقط قانون را اجراکردهاند، پس مشکل قانونی در جای دیگر است. سه نهاد مسکن و شهرسازی و منابع طبیعیو شهرداریها باید زمینهای ملی که در اختیار دارند با توجه به افزایش فقر و جمعیتحاشیهنشین در اختیار تعاونیها بگذارند تا بتوانند سرپناهی برای افراد آسیبپذیرجامعه یا کشاورزان باشند. شما شاهد هستید در اراضی ملی تهران تا کرج، ساخت و ساز وشهرکسازی توسط افراد با نفوذ ی انجام گرفته، اما برای یک آلونک 30 متری کهخانواده سه - چهار نفر در یک چارچوب و با سقف حلبی در آن گرمای بالای 50 درجهزندگی میکنند این موضوع خلاف قانون است و باید تخریب شود!
بازهم فقر گسترده اجتماعی
رئیس انجمن مددکاران اجتماعیایران نیز نظرات همسو با این حقوقدان دارد و در بررسی علل اجتماعی این واقعه بهآرمان ملی» میگوید: متاسفانه فقر باعث میشود که آلونکی بر سر خانوادههای فقیرو آسیبپذیر ویران شود. سیدحسن چلک در ادامه میافزاید: تقریبا در همه جایایران فقر بیداد میکند و گاهی اوقات مظاهر آن به این شکل یا به شکل کارتنخوابی،چادر زدن در خیابانها و مصادیق دیگر خود را نشان میدهد و با توجه به شرایط کشورمشکلات فقرا بیشتر هم خواهد شد. نکته بعدی اهمیت شناسایی افراد فقیر و افرادنیازمند است. حمایت از این افراد و کودکان و ن بیسرپرست، همانطور که درقانون اساسی کشور اصل 21 و 29 وجود دارد برعهده حاکمیت است که نهادهای حمایتی بهموقعاین فقرا و افراد آسیبپذیر جامعه را شناسایی و از آنها حمایت کنند، اما متاسفانهما در این بخش ضعف جدی داریم. در گذشته مردم خودشان نانوشته به همدیگر کمک میکردند،اما با ایجاد ساختارهای اداری، حالا دولت موظف به انجام این کار است. زمانیکهشناسایی این افراد به موقع صورت نمیگیرد و حمایتی از فقرا انجام نمیشود، به شکلهایمختلف خود را نشان میدهد و یک شکل آن ساختن خانه در زمینهای ملی و انفال است وشکلهای دیگر گسترش تکدیگیری و. است. چلک میافزاید: قرار نیست هر کسیدر زمینی که پیدا کرد ساخت و ساز انجام دهد و اینگونه دیگر نمیتوان همه کشور رادر مقابل زمینخوارهای کلان کنترل کرد. البته این اتفاقی که برای خانوادهبندرعباسی رخ داده، مصداق زمینخواری نیست. نکته بعدی این است که در زمان تخریب آنملک و آلونک باید دید که آن فرد شرایط حمایتی از سوی ارگانهای مربوطه را داشته یاخیر؟ و باید این خانواده و هزاران خانوار دیگر، توسط بهزیستی و کمیته امداد حمایتمیشدند و با ایجاد سرپناه موقت برای آنها، اقدام به تخریب آلونکشان میشد و حالاالان اینکار دیر است. زجههای بچهها و مادر به این دلیل بود که شب را باید درکجا سر میکردند و زمانیکه تصمیمات برپایه احساسات و بیبرنامگی است، اینگونهاتفاقات رخ میدهد.منبع: رومه آرمان ملی/اول آذرماه 99
« اطلاع رسانی درباره ایدز را فراموش نکنیم»
تخریب ,ملی ,یک ,خانه ,آلونک ,اراضی ,است و ,که در ,اراضی ملی ,منابع طبیعی ,ملی و ,افراد آسیبپذیر جامعه ,درباره چرایی تکرار ,کشور درباره چرایی ,میان خرابههای سرپناهش
درباره این سایت