یادداشت:بامردم چه کردیم؟
سیدحسن چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران
(رومه آرمان ملی،5 بهمن 98)
اگر متخصصان اجتماعی نکتهای را اشاره میکنند و یا هشداری میدهند،دقیقا از سر دلسوزی و براساس تجارب قبلی است که به این هشدار توجه نکردهاند.تکرار این هشدارها توسط متخصصان و نخبههای علوم اجتماعی را باید جدی بگیریم. مقامرهبری در جلساتی که در حوزه اجتماعی با مسئولان عالی کشور طی سالهای اخیر برگزارمیکنند، دقیقا اشاره فرمودند که هرکس توان و وجدان دارد در این حوزه کار کند. کارمتخصصان حوزه علوم اجتماعی تحلیل و تبیین اتفاقاتی است که دارد میافتد لذا توجهبه این هشدارهاست که میتواند جلوی خیلی از مشکلات را بگیرد. لازمه مشارکت اعتمادمردم است که طبیعتا اگر به همراه مولفههای دیگر باشد سرمایه اجتماعی بالا میرود.حتی در آبان 98 درست است که صدای اعتراض صدای کسانی است که از تصمیم ناگهانی دولتدر افزایش ناگهانی قیمت بنزین بود، اما بخش دیگری هم بهخاطر ناگهانی بودن تصمیمبود. وقتی مردم پاسخ سوالاتشان را نگیرند و پاسخ مطالباتشان را نشنوند حتی اگر ازخیابان بیرون رفته باشند، به منزله قانع شدنشان نیست. اگر در این حوزه تدبیر نکنیمکه اتفاقا بخش عمدهای از این تدبیر به مولفههای اجتماعی برمیگردد، با تحلیلاتفاقات دو سال اخیر عمدتا مولفهها، مولفههای اجتماعی موثر در بروز این نوعاعتراضات و اتفاقاتی است که در جامعه افتاد. هشدارهای جامعه شناسان و متخصصان علوماجتماعی فقط از روی مبانی نظری محض نیست. یک بخش از آنچه الان دارد تحلیل میشود واسباب نگرانی است، بدون پاسخ ماندن سوالات و مطالبات و خواستههای مردم در اینحوزه است و نکته بعدی عموما نامحرم دانستن مردم از جنس اقتصاد نیست. بیاعتمادی بهدلیل ناکارآمدی در مدیریت بحران نشان از اقتصاد نیست. نداشتن چشم انداز روشن هم ازجمله مسائل دیگر است و اینها اتفاقات از جنس اجتماعی است. خود سقوط هواپیما یکنشانه داشت و همانا نخبگان ما بودند که داشتند میرفتند. یکجا باید مطرح کنیم کههمه باید باشند و اگر همه باشند، همه با هم میتوانیم بحران را طی کنیم. اگر یکجایی لازم است تدبیری در تعاملاتمان در کشور و دنیا ایجاد کنیم این مولفه اقتصادینیست. جامعهای که مردمش امیدوار باشند تحمل شرایط را میکنند. مثال سادهای میزنم؛سیل اخیر را در حالی شاهدیم که رئیس هلال احمر نداریم. اتفاقا آنچه راه برون رفتما از این حوزه است، اینکه چالشهای موجود را بیشتر باید با مولفههای اجتماعیمدیریت کرد و برای برون رفت از این فضا استفاده نمود. شفافیت و صداقت و پاسخگویی وشایسته سالاری یک مطالبه مردمی است و هیچکدامشان از جنس اقتصاد نیستند. اگر مردمبرای هر موضوعی در خیابان اعتراض میکنند چون اعتمادشان کمتر شده و پاسخ را نمیگیرنداینها همان مردمی هستند که فقط به خاطر اینکه سردار سلیمانی نظامی بود، نیامدهبودند. مسئولیت اجتماعی مردم در قبال کسی بود که برای کشور بهگونهای تلاش کرد کهمردم قدردانش بودند. آنچه در این موضوع نشان داده شد، مولفه اجتماعی بود. کسی کهسردار دلها میشود، سردار دلها با سرنیزه نمیشود و چند روز بعد که اعتراضاتسقوط هواپیما را شاهد بودیم هر دو اجتماعی بود. مردم نسبت به آینده نگرانی دارند.نتیجه همین واکنشهایی میشود که در جامعه هست. ما جنگ تحمیلی را با همین مردم طیکردیم که هم جان و هم مالشان را میدادند و هم چشمداشتی نداشتند. آن موقع سرمایهاجتماعی موجب شده بود که مردم پای کار بیایند، از ابتدا باشند، هشت سال جنگ تحمیلیرا تحمل کنند و عوارضش را بپذیرند. هنوز هم ما داریم عوارض آن جنگ را میپردازیم.خانواده شهدا، جانبازان، ایثارگران هنوز هم مشکلاتی دارند. اگر این نگاه را داشتهباشیم که نقض متخصصان اجتماعی نه از روی غرض بلکه از روی کمک هست آنوقت میتوانامیدوار بود و بازنگری کرد. در پی عدم پاسخ به مطالبات درست به مردم در حوزههایمختلف بیشتر و بیشتر اعتماد را از دست خواهیم داد و امور یک جامعه بدون اعتمادمردمی بهراحتی نخواهد گذشت.
« اطلاع رسانی درباره ایدز را فراموش نکنیم»
اجتماعی ,مردم ,هم ,حوزه ,متخصصان ,یک ,است که ,این حوزه ,در این ,از روی ,مولفههای اجتماعی
درباره این سایت