محل تبلیغات شما

به یاد مادرم» در سی امین سال وفاتش

اگهدنیا سوز و سرما بوو(اگر تمام دنیا پر از سوز و سرما(زمستان) بشود)

همیشهبهاره ته دا بمیرم(شما همیشه بهار هستید، فدایت شوم)

تو زندگی هریک از ما انسان ها روزهایی هستند که هیچ گاهفراموش نمی شوند.این روز ها می تواند یادآور اتفاقات خوب باشد و یا بد. برای من همهمین گونه است و یکی از تلخ ترین اتفاقات برای من از سی سال قبل روز نهم اسفندماه» هر سال است.روزی که مادر مهربانم سی سال قبل در سن 49 سالگی به دیار باقیشتافت.خاطرم هست زمانی که بعد از شش ماه بستری بودن در بیمارستان پاستور تهران بام و نظر پزشک تصمیم گرفتیم ترخیص شود چون از نظر پزشک درمان  دیگر جواب نمی داد.با پدرم تماس گرفتم که ازشمال بیاید تهران.ابتدا کلی ذوق کرده بود که ترخیص به دلیل بهبودی است ولی واقعیتچیز دیگری بود.هیچ گاه لحظه ایی که به پدرم گفتم که دکتر جواب کرده» یعنی کاری نمی تواند انجام دهد صدای شکستنکمرش را شنیدم.جمله ایی گفت که هر موقع به خاطر می آورم اشک امانم نمی دهد و آناین بود که همه دار و ندارم رفت».روی زمین نشست و های های گریه کرد.هیچ گاه  این گونه گریه پدرم را ندیده بودم.من هم کنارشنشستم و با هم گریستیم.چون داشتیم یکی از عزیزترین های زندگی مان را از دست میدادیم.پدرم می گفت همه برکت زندگی ام بود.سه روز بعد از ترخیص پرواز کرد به دیاریکه خداوند وعده اش را در قرآن داده است.ولی تحمل رفتنش در آن سن برای ما خیلی سختبود. بیاییم قدر لحظه لحظه بودن شان را بدانیم و تا می توانم از چشمه مهرشانبنوشیم.همیشه گفتم که مهر مادر قیمت ندارد.مبادا کاری کنیم که زخمی بر دل شانبنشانیم و آزرده خاطر شان کنیم.فراموش نکنیم که مادر تکرار نمی شود.الان که فکر میکنم با خاطراتش دل خوشم و انرژی می گیرم.ولی خیلی از شما که الان مادر دارید بیایدخاطرات خوب تان بسازید، تکریم اش کنید.امیدوارم که مادرم حلالم کرده باشد.

این متن را روی سنگ قبرش نوشتیم:

مادر آن تیشه که بر خاک تو زد دست اجل/ تیشه ایی بود که شدباعث ویرانی ما

آن که در زیر زمین داد سرو سامانت/ کاش می خورد غم بی سر وسامانی من

همیشه فکر می کنم شاید خدا مادر را که خلق کرد قصدش این بودکه  قدرتش را درمهربانی بی منت» نشان دهد.دوست مهربان من، واقعا قدر مادر را بدانید تا دعای خیرشان بدرقه زندگی تان شود.اگرمادر از دست دادید و پدر در قید حیات هست به پدر احترام کنید که مادرتان هم خوشحالمی شود.این دو گنجینه بی بدیلی هستند که دومی » ندارند.

سید حسن چلک -تهران/9 اسفند 1398

« اطلاع رسانی درباره ایدز را فراموش نکنیم»

ایدز و اطلاع‌رسانی شفاف به جامعه

« سلامت اجتماعی در حوزه مسوولیت اجتماعی»

مادر ,نمی ,سال ,زندگی ,هم ,پدرم ,من هم ,برای من ,هیچ گاه ,مادر را ,به یاد

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

butmitihyd بال پرواز ryufullpifa mireslairdir1984 خرید ریسه ال ای دی ارزان قیمت تزئینی قلبی ستاره ای گیره ای تولد 2021 شیلات درشهرستان میانه Stephanie's life دلنوشتها مـــایــ انیمهــ ورلــد persianigig