محل تبلیغات شما

بنابر آخرین اعلام وزارت تعاون، 840 هزار كارگر، برای دریافت بیمه بیكاری ثبت‌نامكرده‌اند كه از این تعداد، ۷۰۳ هزار نفر واجد شرایط دریافتمقرری بیمه بیكاری بوده‌اند. سخنگوی دولت هم در یادداشت‌های جداگانه‌ای در فروردینماه، پیش‌بینی كرد كه بیش از 4 میلیون و 500 هزار نفر گرفتار بیكاری شوند كه ازاین تعداد، بیش از 3 میلیون نفر، كارگر غیررسمی هستند كه از همان بیمه بیكاری هممحروم می‌مانند.

اینهم شاهد دیگری است برای این واقعیت كه همزمانی تشدید ركود و كاهش سرمایه‌گذاری وكاهش اشتغال و افزایش بیكاری، حتی فعالان اقتصادی را هم متاثر می‌كند چه برسد بهافراد فقیر كه پیش از شیوع ویروس كرونا هم حال و روز خوبی نداشتند و شیوع بیماریدر این ایام، اتفاقا فشار اقتصادی بر این اقشار را به مراتب تشدید كرد. در شرایطنابرابری اقتصادی، آشوب ذهنی افراد فقیر، به دلیل فقدان یك چشم‌انداز خوب برایخروج از این شرایط، معمولا افزایش می‌یابد و به‌طور خاص، ما در جامعه‌مان در حالیبا نااطمینانی اقتصادی درگیر هستیم كه امید اجتماعی و سرمایه اجتماعی‌مان هم چندانبالا نیست.

دوسال قبل، رییس سازمان امور اجتماعی كشور، خبر داد كه بنا به نتایج تحقیق سال 1394وزارت كشور درباره میزان سرمایه اجتماعی، شاخص سرمایه اجتماعی در كشور، ۴۳، ۵ درصد و كمتر از میانگین بوده وسرمایه اجتماعی، افت بیش از 50 درصدی داشته.

بی‌اعتمادی،یكی از مولفه‌های سرمایه اجتماعی است و یكی از مصادیق كاهش اعتماد و كاهش سرمایهاجتماعی را باید در كاهش مشاركت در انتخابات اخیر بدانیم كه آمار رسمی مشاركت دركل كشور، كمتر از 50 درصد (42.57) بود. این نشانه‌ها، نگرانی انتظار وقوع پدیده‌هاینوظهور یا بازپدید پدیده‌های قبلی را افزایش می‌دهد. خودكشی معیشتی، پدیده نوظهورنیست و سال‌های قبل هم اتفاق می‌افتاد. چرا؟ چون تعادلی میان درآمد و هزینه وجودندارد. فرد فقیری كه از حداقل‌ها هم محروم است، احساس شرمندگی دارد و تا حدی قادربه تحمل فشارهای اقتصادی است. بعد، باید راه دیگری انتخاب كند. خودش را به بی‌خیالیبزند؟ مرتكب سرقت شود؟ وارد كار قاچاق شود؟ ممكن است به دلیل فقدان مهارت و توان وحتی روحیه ارتكاب جرم، در همه اینها ناموفق باشد یا حتی فرصت ارتكاب جرایم برایشفراهم نشود. پس در چنین شرایطی، ممكن است برای رها شدن از فشارهای روانی، استرس واضطرابی كه از فقر متحمل شده، راه دیگری انتخاب كند؛ خودكشی را انتخاب كند و خودشرا خلاص كند. این اتفاق، ربطی به شرایط دو یا سه سال اخیر هم ندارد. خودكشی ناشیاز شرایط بد اقتصادی، در دنیا هم روند مشخصی دارد و در بعضی كشورها هم شاهد اینپدیده هستیم. منتها شرایط اخیر كشور ما باید از منظر ناموفق بودن دولت‌ها درمدیریت اقتصادی مورد توجه قرار بگیرد اگرچه كه بعضی‌ها این شرایط را به تحمیلتحریم‌های اقتصادی ربط می‌دهند. من می‌گویم تحریم‌های اقتصادی، یكی از عوامل موثربر ایجاد این شرایط است و قابل انكار هم نیست اما پنهان شدن پشت تحریم‌های اقتصادیبرای توجیه ناكارآمدی در حوزه مدیریت اقتصادی و گسترش فقر، منطقی نیست چون اعتقاددارم كه فقر، موضوع امروز نیست. ما در كشورمان، همیشه با فقر و تضادهای طبقاتی واجتماعی و سوء‌تغذیه و خانه‌های ناایمن مواجه بوده‌ایم كه تاثیرات این نابرابری‌ها،معمولا در افراد فقیر، بیشتر نمود پیدا می‌كرده از جمله آنكه فقر می‌تواند زمینهانزوای افراد فقیر را فراهم كند چون مراودات و روابط اجتماعی‌شان با دیگران، تحتتاثیر فقر كاهش پیدا می‌كند و همین انزوا، آنها را از همان حمایت‌های اجتماعی و عاطفیكه می‌توانستند داشته باشند هم محروم خواهد كرد. علاوه بر اینكه افراد فقیر،معمولا به دلیل فقر، شانس كمتری هم برای استفاده از فرصت‌های اشتغال دارند.

وحتی شانس كمتری هم برای ارتقا به جایگاه اجتماعی بالاتر دارند.

بله،چون ارتقا برایشان قابل تصور نیست و بیكاری در كنار فقر هم می‌تواند به آنها كمككند كه خودكشی را انتخاب كنند. من این رفتار و این انتخاب را تایید نمی‌كنم چون دراین شرایط و به دنبال تحمیل فشارهای اقتصادی، معمولا افراد، درگیر اختلالات روانیاز جمله افسردگی هم می‌شوند و از آنجا كه خودكشی یك پدیده چند عاملی است، افرادفقیر با مشاهده شكاف‌های درآمدی، دچار كاهش انگیزه برای ادامه زندگی خواهند شد كهمصداق آن هم، خودكشی آن جانباز در كرمانشاه است كه می‌گفتند دچار اختلال اعصاب وروان هم بوده است.

مدیراندر مورد جانباز كرمانشاهی گفتند كه دچار مشكلات اعصاب و روان بوده و متقاضی وامبوده و در نوبت دریافت وام قرار گرفته اما ضامن نداشته. در مورد كارگر هویزه همعلاوه بر اینكه مدیران، خود را با انگ اعتیاد به آن كارگر، تبرئه كردند، یك مدیرمی‌گفت معترض به تعویق حقوق اردیبهشت بوده و مدیر دیگری می‌گفت حقوق اردیبهشت راگرفته ولی اخبار واقعی نشان داد كه كل كارگران، حقوق اردیبهشت را نگرفته بودند وبه همین دلیل، این كارگر هم درخواست مساعده 500 هزار تومانی داشته چون در آخرینپیام گفته كه حتی قادر به تامین نان شب برای زن و بچه‌اش نیست. مساله اول این استكه مسوولان ما برای تبرئه خودشان از ناكارآمدی، چه آسان انگ می‌زنند. مساله دوماینكه مدیران در مورد این كارگر هویزه می‌گفتند یك ماه تعویق حقوق، دلیل بر خودكشینمی‌شده. احساس من این است كه مسوولان ما، هیچ دركی از شرایط افراد فقیر و درواقع، هیچ دركی از مفهوم فقر و مستاصل شدن آدم‌ها به دلیل فقر ندارند.سوال همیناست كه آیا مسوولان ما می‌توانند فكر كنند زندگی با حقوق كارگری یك میلیون و 500هزار تومانی و 2 میلیون تومانی یعنی چه و با این رقم‌ها چطور باید زندگی كرد؟ منفكر می‌كنم برخی مسوولان ما از این واقعیت، نه دركی دارند و نه فقر كارگر، دراولویت و دغدغه‌های‌شان جایی دارد.

چندسال قبل، سفری به كشور سوئد داشتم. سوئد از نظر شاخص‌های رفاه در بالاترین رده‌هایجدول توسعه ایستاده و مردم این كشور؛ حتی مهاجران، تحت پوشش یك نظام حمایت اجتماعیفراگیر جامع كافی و پایدار قرار دارند. چرا دولت‌های سوئد چنین نظامی ایجاد كرده‌اند؟چون به این نتیجه رسیده‌اند كه اگر نیازهای اساسی و حمایتی همه مردم توسط دولتتامین نشود، اتفاقات ناخوشایندی در حد تهدید امنیت رخ خواهد داد. نظام حمایتاجتماعی هم با همین هدف در كشور سوئد ایجاد شده و همه مردم، از بیمه اجتماعی،آموزش و درمان بهره‌مند هستند و دولت‌های سوئد، تامین این حقوق و نیازها را طبقاسناد رسمی و قانون، در زمره وظایف حاكمیت و دولت می‌دانند و در عین حال كه ازحضور بخش خصوصی برای تحقق مسوولیت اجتماعی هم استقبال می‌كنند، اما خودشان را جدااز مردم نمی‌بینند. به همین دلیل است كه ظرف دو دهه اخیر، هیچ نمودی از اعتراضاتمعیشتی در این كشور مشاهده نشد. چرا ؟ چون نظام تگذاری اجتماعی سوئد، مبتنی ومتكی بر این اصل است كه دولت‌ها، تحت هر شرایطی باید بخشی از نیازهای مردم راتامین كنند و در غیر این‌صورت، با عوارضی روبه‌رو خواهند شد كه تهدید جدی برایمدیریت كشور است. ما در كشور خودمان، در دوره‌ای، فقر را مقدس نشان می‌دادیم. آنهم برای چه كسی ؟ برای دیگران و نه برای خودمان. آیا دین ما نمی‌گوید اگر فقر ازدری وارد شود، ایمان از دری دیگر خارج خواهد شد؟ در كتاب علی؛ صدای عدالت انسانی»(نوشته جرج جرداق) از حضرت علی (ع) این‌طور نقل شده كه ایشان می‌فرماید: اگر فقربه صورت مردی در می‌آمد، من آن مرد را می‌كشتم.» و همچنین به استناد روایت دیگر دراین كتاب، حضرت فرموده است: آنكه محتاج قرص نانی است چگونه می‌تواند فاضل باشد؟»ما در نظام جمهوری اسلامی زندگی می‌كنیم و دین رسمی ما، اسلام است، پس الگویاسلامی و سیره پیشوایان دین، باید مبنا باشد اما واقعیت این است كه امروز، فاصلهبسیاری از این اام‌ها داریم و بسیاری اوقات هم درك درستی از زندگی فقرا نداریم.ما در جامعه‌ای زندگی می‌كنیم كه باید تابع همان عهدنامه مالك اشتر باشیم كه حضرتخطاب به او فرمود: هوای آن دورترین‌ها را هم داشته باشید» و اصلا فلسفه خمس وزكات در دین ما، برای همین فقراست اما امروز شاهدیم كه تعداد فقرای ما رو بهافزایش است. در جامعه‌ای كه تعداد فقرای آن در حال افزایش باشد، باید منتظر افزایشپدیده‌های نامطلوب اجتماعی از جمله خودكشی هم باشیم و در غیر این‌صورت، باید شككرد كه چه اتفاقی در حال وقوع است كه این پدیده‌ها را نمی‌بینیم آن هم در حالی كهپژوهش‌ها و یافته‌های علمی و شواهد واقعی نشان می‌دهد كه باید منتظر عواقب پس ازفقر باشیم. این عواقب و از جمله، خودكشی‌های معیشتی هم با شیوع كرونا، صرفامشهودتر شد. اعتراضات آبان 98 چه بود ؟ از جنس معیشت بود. حالا، شیوع كرونا اینپیش‌بینی ناخوشایند را پیش روی ما می‌گذارد كه اگر تدبیری اتخاذ نشود، با اعتراضاتجامعه كارگری روبه‌رو خواهیم شد. علت اصلی همه چانه‌زنی‌های جامعه كارگری برایافزایش حداقل حقوق و مزایا، همین است و نرمشی هم كه دولت در این زمینه نشان می‌دهد،به دلیل نگرانی از همین پیامدهای اجتماعی و تبعات نیتی اقتصادی كارگران است.كارگران، قشر كم‌درآمد جامعه هستند. جمعیت این قشر هم؛ همین قشری كه كار دارد وبیمه تامین اجتماعی هم دارد و مزایای سنوات و بازنشستگی هم دارد، بالاست. اما دركنار این قشر، جمعیت قابل توجهی به عنوان فقرای ما هستند كه به هیچ كدام از اینحداقل‌ها دسترسی ندارند. قبلا مردم حواس‌شان بود. یادم هست در روستای ما، مثل همهروستاها، افرادی بودند كه سرپرست نداشتند یا نیازمند بودند و اهالی روستا،نانوشته، به این افراد كمك می‌كردند. زمان برداشت برنج، گونی اول متعلق به همینخانواده‌ها بود. اگر پیرمرد و پیرزنی تنها بود، اهالی روستا، نانوشته تقسیم كار می‌كردندو كنار این پیرمرد و پیرزن می‌ماندند و خانه‌اش را تمیز می‌كردند و غذا به او می‌دادندو برایش نان می‌بردند. امروز، فقرای ما از این چتر حمایت اجتماعی و محله‌ای و درمواردی، حتی از چتر حمایت خویشاوندی هم محروم شده‌اند.

واین از تبعات مدرن شدن زندگی‌هاست؟

بله،وقتی به سمت صنعتی شدن می‌روید، روابط شما، رفتار و انتظارات شما هم متفاوت می‌شود.خداوند در قرآن می‌فرماید: اگر می‌خواهی به كسی كمك كنی، ارحام، اولی بر ایتامهستند.» امروز به دلیل كاهش روابط اجتماعی، ما حتی از ارحام خودمان هم بی‌خبریم.پس امروز، در شرایطی هستیم كه مردم بیشترین انتظار را از حاكمیت دارند، چون قبلابخشی از این بار را خویشاوندان و همسایگان و اهالی محل به عهده می‌گرفتند اماامروز، به دلایل متعدد و از جمله، كاهش سرمایه اجتماعی، مشاركت مردم هم كاهش پیداكرده است. مشاركت‌های احساسی را به منزله بالا بودن سرمایه اجتماعی قلمداد نكنیم.شیوع كرونا یا وقوع یك زله، كمك‌های خودجوش مردم را رقم می‌زند و این احساسات،زیبا و پسندیده و قابل ستایش است اما این حضور به منزله بالا بودن سرمایه اجتماعینیست و نه تنها باری از دوش دولت برنمی‌دارد و برای دولت قابل اتكا نیست، بلكه هرچه می‌گذرد هم از وسعت این حضور كاسته می‌شود هرچند كه ممكن است برخی مسوولان،گزارش‌های متناقضی ارایه كنند اما واقعیت، شواهدی است كه پیرامون خودمان می‌بینیمو مهم‌ترین مصداق، تغییر خودمان و رفتارمان نسبت به 20 سال قبل است.

چندروز قبل مركز پژوهش‌های مجلس گزارشی درباره وضعیت اقتصادی كشور در سال 99 منتشركرد. البته معلوم نیست كه گزارش‌های این مركز، تا چه حد مورد توجه دولت قرار می‌گیرداما در این گزارش، این هشدار مطرح بود كه در سال 99، با افزایش فقر مطلق روبه‌روخواهیم شد. فكر می‌كنم بعد از چند سال و حداقل ظرف 7 سال گذشته، اولین بار است كهنتایج تحقیقی درباره افزایش فقر مطلق منتشر و اعلام می‌شود چون گفته می‌شد كه دولتآقای ، تلاش می‌كند كه فقر مطلق را به صفر برساند و از سه سال قبل هم از محلتبصره 14 قانون بودجه، ردیف مشخصی برای رفع فقر مطلق در نظر گرفته شده. ولی وقتیمركز پژوهش‌های مجلس چنین هشداری می‌دهد به این معناست كه حتی اعتباردهی سه سالگذشته هم برای رفع فقر مطلق موفقیت‌آمیز نبوده و حالا، شیوع بیماری و افزایش تحریم‌هایاقتصادی و كاهش درآمدهای دولت، دست به دست هم داده كه سال 99 و آستانه انتخاباتریاست‌جمهوری سیزدهم را بد سپری كنیم. شما به عنوان مسوولی كه از 25 سال گذشته،وضعیت آسیب‌های اجتماعی را رصد كرده‌اید و به عنوان یك مددكار اجتماعی، پیش‌‌بینی‌تاندر مورد شرایط پیش‌رو و ارتباط آن با خودكشی‌های معیشتی به دلیل گسترش فقر چیست؟

وقتیاز فقر مطلق صحبت می‌كنیم یعنی حداقل‌های لازم هم برای زندگی فراهم نیست. یكی ازنتایج چنین شرایطی، نیتی از زندگی است. وقتی فقر نسبی برخی گروه‌های درآمدیجامعه، می‌تواند آسیب‌های اجتماعی و از جمله خودكشی را افزایش بدهد، فرد گرفتار درفقر مطلق، بدون شك دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد چون حتی قادر به تامین حداقل‌هابرای خود و اطرافیانش نیست و در كنار نااطمینانی اقتصادی، چشم‌انداز امیدواركننده‌ایهم ندارد كه مثلا اگر دو سال ریاضت بكشد، به شرایط بهتری خواهد رسید. در چنیناوضاعی، باید شاهد افزایش اقدام به خودكشی باشیم همان‌طور كه بنا بر آمار سازمانپزشكی قانونی، آمار خودكشی منجر به فوت در سال 97 نسبت به سال 96، افزایش 11 درصدیداشته و به‌طور مشخص، آمار حلق‌آویز در همین سال نسبت به سال 96، 13 درصد افزایشیافته است. البته آمارهای موجود، اعداد دقیقی نیست چون بسیاری از مرگ‌های ناشی از خودكشی؛به خصوص ارجاعات مراكز درمانی خصوصی، با اعلام دلیل واقعی ثبت نمی‌شود یا خانوادهبرای حفظ آبرو یا حتی استفاده از مزایای بیمه‌ای، از اعلام واقعیت خودداری می‌كندو مجموع این اتفاقات، در ثبت آمار واقعی تاثیر می‌گذارد.

امسالهم سازمان پزشكی قانونی هشدار داده كه آمار خودكشی افزایش پیدا كرده و در فهرستگزارش‌های مرگ كه به این سازمان قضایی می‌رسد، آمار خودكشی، یك پله بالاتر رفته.

البتهنه فقط خودكشی، بلكه افزایش سرقت خرد و تن‌فروشی هم در این سال قابل پیش‌بینی استضمن آنكه در این شرایط، حتی باید شاهد افزایش اختلالات روانی باشیم كه می‌تواند درافزایش آسیب‌های اجتماعی و از جمله خودكشی تاثیرگذار باشد بنابراین، افزایش طلاق،كودك‌آزاری، همسرآزاری و حتی گرایش به اعتیاد الكل هم مورد انتظار است. 

 


  فقر، برای همه افراد و خانواده‌ها، قابل تحمل نیست. فقر را مقدسنكنیم.
 
وقتی دولت‌ها بعد از گذشت 41 سال از پیروزی انقلاب می‌گویند 63میلیون نفر از جمعیت كشور، نیازمند كمك معیشت 45 هزار تومانی هستند، یعنی دولت‌هادر حوزه اقتصادی مدیریت خوبی نداشتند.


 
نتیجه ضعف عملكرد دولت‌ها در طول بیش از 4 دهه، همین محصولی است كهامروز اعلام می‌كنیم. به استناد آمار رسمی، 5 میلیون خانوار كشور در 2 دهك اقتصادیپایین هستند و دو میلیون و 300 هزار نفر سالمند از هر چتر حمایتی محروم مانده‌اند.
 
به دنبال تحمیل فشارهای اقتصادی، معمولا افراد، درگیر اختلالات روانیاز جمله افسردگی هم می‌شوند و از آنجا كه خودكشی یك پدیده چند عاملی است، افرادفقیر با مشاهده شكاف‌های درآمدی، دچار كاهش انگیزه برای ادامه زندگی خواهند شد.منبع:رومهاعتماد26 خرداد99

 

« اطلاع رسانی درباره ایدز را فراموش نکنیم»

ایدز و اطلاع‌رسانی شفاف به جامعه

« سلامت اجتماعی در حوزه مسوولیت اجتماعی»

كه ,هم ,فقر ,اجتماعی ,سال ,افزایش ,است كه ,و در ,از این ,در این ,به دلیل ,برای ادامه زندگی ,مشاهده شكاف‌های درآمدی، ,ادامه زندگی خواهند ,نظام حمایت اجتماعی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Alice's receptions مغرور عاشق ایمپاس chardtholude fulltoclittchis رشته شبکه و نرم افزارهای رایانه ای pergdolutic nvesnabrioupan Eve's collection دیجیتالی