محل تبلیغات شما

یادداشت:مدیران تصادفی بلای جان حوزه اجتماعی

سیدحسن ‌چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران

 

یکی از مشکلات حوزه اجتماعی درایران در عرصه مدیریتی این است که هرکس فکر می‌کند می‌تواند مدیر حوزه اجتماعیباشد. به همین دلیل معمولا در راس سازمان‌های حوزه اجتماعی مدیرانی قرار می‌گیرندکه نه فکر و نه تصورش را می‌کردند، حتی در خوابشان هم نمی‌دیدند که یک روزی رئیساین نوع سازمان‌ها باشند. اگر تاملی در سال‌های گذشته تا به امروز بکنیم و مدیرانو مسئولان دیگر سازمان‌های اجتماعی را رصد کنیم، بدون شک به این خواهیم رسید کهخیلی از اینها هیچ سابقه‌ای در حوزه مسئولیتشان نداشته‌اند. خیلی‌ها در حوزهاجتماعی یهویی مدیر یک سازمان شده‌اند، فارغ از اینکه توانمندی دارند یا ندارند.لذا حوزه اجتماعی همیشه از این شرایط رنج می‌برده و رنج هم می‌برد. یکی از ویژگی‌هایمدیران تصادفی این است که هیچ تخصصی در آن حوزه ندارند. وقتی اینجوری مدیر می‌شوند.سازمان‌ها را نه در راستای وظایف و اهدافشان بلکه بر مبنای منویات و خواسته‌هایمدیرانشان اداره می‌کنند. طبیعتا این نوع مدیران چون خودشان هیچ تخصصی ندارند،اطرافشان کسانی قرار می‌گیرند که خودشان هم این‌کاره نیستند و معمولا در تحلیل‌هایمدیریتی گفته می‌شود هرکس نفر آخر از اتاق مدیران تصادفی بیرون بیاید، برنده استیعنی حرف او بر کرسی می‌نشیند. ما دقیقا در حوزه اجتماعی داریم تاوان این نوعمدیران را می‌دهیم که البته مربوط به این دولت و آن دولت هم نیست. یکی می‌گوید من10 ساعت در روز و دیگری می‌گوید که 15 ساعت در روز کار می‌کند و داستان‌هایی ازاین دست که طبیعی است مدیریت موفق ااما به طولانی بودن ساعت کار نیست. اتفاقااین نقطه ضعف یک مدیر است که اینگونه بخواهد کار کند. البته باید درست کار کرد ومدیریت زمان را در دست داشت اما وقتی تخصصی در حوزه مربوطه ندارند، انجام کارها چهدر حوزه اجتماعی یا حوزه‌های دیگر- که چون شناختی ندارم به آنها اشاره‌ای نمی‌کنم-،به درازا می‌کشد. یکی از مشکلات دیگر که مدیران تصادفی ایجاد می‌کنند، این است کهاعتماد بدنه کارشناسی را از دست می‌دهند. بادمجان دور قاب‌چین‌ها هستند و برایشانفرقی نمی‌کند که مدیر آن سازمان باشید. نکته بعدی هزینه‌هایی است که مدیران تصادفیبه جامعه و سازمان تحمیل می‌کنند. این هزینه‌ها گاهی مواقع کوتاه‌مدت است مثل حذفنیروهای کارآمد و گاهی مواقع هزینه‌های اضافی که مترتب می‌شود و گاهی مواقع کاهشاعتماد به آن سازمان و گاهی مواقع بی‌انگیزگی کارکنان در آن سازمان و گاهی مواقعاحساس عدم تعلق کارکنان به آن سازمان است و متاسفانه در سازمان‌های اجتماعی پر ازاین ویژگی‌های منفی است؛ ویژگی‌های منفی که نتیجه‌اش همان وضعیت اجتماعی است که ماداریم. مدیران تصادفی معمولا خودبزرگ‌بین و عاشق خودشان هستند و فکر می‌کنند کهدارند درست مدیریت می‌کنند و متاسفانه در سازمان‌ها هم بی‌تفاوتی و بی‌انگیزگی یکیاز دلایلی است که کسی کاری با این مدیران تصادفی ندارد. حوزه اجتماعی از مدیرانتصادفی بسیار آسیب دید و اگر امروز این شرایط را در کشور داریم، یکی از مهم‌تریندلایلش حضور همین مدیران تصادفی است. چون مدیران تصادفی یعنی خط کشیدن روی تخصصافراد در سازمان‌ها که فکر می‌کنم فاجعه است.منبع:رومهآرمان ملی/12 مهر99

 

« اطلاع رسانی درباره ایدز را فراموش نکنیم»

ایدز و اطلاع‌رسانی شفاف به جامعه

« سلامت اجتماعی در حوزه مسوولیت اجتماعی»

اجتماعی ,مدیران ,حوزه ,تصادفی ,سازمان ,یکی ,مدیران تصادفی ,حوزه اجتماعی ,است که ,یکی از ,گاهی مواقع ,یادداشت مدیران تصادفی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

scathpetuge كـــانون فرهــــنگی آمــوزش قـلـم چــی دختران مشــــهد teracyctern exseampialis trichlacegan بزرگترین گالری تصاویر | گالری عکس HD Wallpapers Moein Aghazadeh باکا سکای Delmar's page دوره عالی مدیریت حرفه ای کسب و کار DBA